نگاهی به جاذبه های دیدنی در نیشابور

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1116 0
نگاهی به جاذبه های دیدنی در نیشابور

آرامگاه عطار و کمال الملک

آرامگاه خیام

آرامگاه خیام مدفن ریاضی‌دان و ستاره‌شناس بزرگ ایرانی «حکیم عمر خیام نیشابوری» است که در جنوب‌شرقی نیشابور قرار گرفته است. مجموعه خیام از باغ، کتابخانه، موزه و مهمانخانه تشکیل شده است که باغ آن از باغ‌های دیدنی در ایران معاصر به حساب می‌آید.

بنای یادبود مزار این دانشمند بزرگ به سال ۱۳۴۱ شمسی با طرح و نقشه «مهندس هوشنگ سیحون» ساخته شد. تندیسی از حکیم عمر خیام در محوطه ورودی باغ نصب شده است.

 

دهکده چوبی

دهکده چوبی، روستایی چوبی در ایران است که توسط «مهندس حمید مجتهدی» ساخته شده است و از دیدنی‌ترین تفرجگاه‌های نیشابور به شمار می‌رود. مسجد چوبی بی‌نظیری که در این دهکده قرار دارد نه تنها در ایران بلکه در جهان منحصر‌به‌فرد است.

 

گفته می‌شود، این مسجد به گونه‌ای ساخته شده که تا صدها سال آسیب نمی‌پذیرد و حتی تا هشت ریشتر زلزله را می‌تواند تحمل کند. مناره‌ها در سقف به‌گونه‌ای اتصال دارند که در داخل مسجد ستونی وجود ندارد. در ساختمان و تزیینات داخلی چوب‌های مختلفی از درختان مثمر و غیر مثمر مانند انواع کاج‌ها، اشن، سپیدار، گیلاس، گلابی، زبان گنجشک، گردو و توت استفاده شده است. نورپردازی ویژه مجموعه، هارمونی ویژه‌ای از رنگ‌های شاد، در شب‌ها جلوه خاصی دارد.

معدن فیروزه نیشابور

معدن فیروزه نیشابور در پنجاه و سه کیلومتری شمال‌غربی نیشابور قرار گرفته است و از جمله معادن عمومی شهر است. میزان ذخیره فیروزه این معدن نزدیک به هشت هزار تن است و سالانه چهل تن مجوز استخراج دارد.

 

باغ قدمگاه

قدمگاه امام رضا

باغ قدمگاه در دامنه‌های جنوبی کوه بینالود مشرف به دشت نیشابور در فاصله ۲۴ کیلومتری شرق شهر نیشابور، در جانب شمالی جاده نیشابور به مشهد و در دامنه جنوبی ارتفاعات بینالود، بنای مذهبی موسوم به قدمگاه حضرت ابوالحسن الرضا (ع) در دل یک باغ مشجر و باصفا از دور جلب‌توجه می‌کند. دلیل این نامگذاری وجود سنگ بزرگی در این باغ است که بر روی آن دو ردپا دیده می‌شود که بیشتر مردم بر این باورند که این ردپاها متعلق به «امام رضا» است. زائران زیادی سالانه برای تماشای قدوم «امام رضا» راهی این باغ دیدنی می‌شوند.این بنا به شماره ۲۳۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.

 

 

آرامگاه عطار نیشابوری

آرامگاه عطار نیشابوری مدفن «شیخ فریدالدین عطار»، شاعر، عارف و ادیب ایرانی است که در قرن هفتم هجری توسط «یحیی ابن صاعد» برپا شده است. این آرامگاه که در محله باستانی شادیاخ نیشابور در خیابان عرفان کنونی قرار گرفته است، سالانه میزبان علاقه‌مندان به ادب، معماری و فرهنگ ایرانی است.

در سال ۱۳۴۱ شمسی انجمن آثار ملی بنای ویران شده را مرمت و بازسازی کرد و با کاشی‌های الوان آن را به شکلی زیبا آراست. کاشی‌کاری‌های گنبد عطار مزین به گل‌وبوته و نقوش هندسی و کتیبه کوفی و معلقی به رنگ‌های سبز ، زرد ، لاجوردی و سفید است.

 

مقبره کمال الملک

مقبره کمال الملک در جوار آرامگاه شاعر معروف پارسی، «شیخ عطار نیشابوری» قرار گرفته است و مدفن «محمد غفاری» معروف به «کمال‌الملک»، بزرگ‌ترین نقاش کشور، در سده اخیر و از پرنفوذترین شخصیت‌های تاریخ معاصر ایران در دوران قاجاریه است.

آرامگاه کمال‌الملک نیز مانند آرامگاه خیام توسط «استاد هوشنگ سیحون» طراحی شده و طراحی آن در هماهنگی با آرامگاه عطار نیشابوری نقش مهمی در تاکید بر ارزش‌های فرهنگ ایرانی در این مکان داشته است.

 

آبشار گرینه

آبشار گرینه در چهل کیلومتری شمال‌شرقی نیشابور در روستایی با همین نام در مکانی زیبا و خوش آب و هوا قرار گرفته است. باغات سرسبز، مناظر زیبا و رودخانه‌ای پرآب، از این آبشار، منطقه‌ای تماشایی ساخته است.

 

روستای خروعلیا

روستای خروعلیا در دره‌ای خرم و مصفا و مملو از درختان گوناگون و سرسبز قرار گرفته است. آبشاری نیز در ارتفاعات این روستا سرازیر است که به جذابیت‌های این روستا افزوده است.

 

بقایای شهر کهن نیشابور

آثار و بقایای شهر کهن نیشابور در کناره جنوب‌شرقی شهر کنونی نیشابور به صورت تپه‌های باستانی قرار گرفته است و با نام‌های «کهن دژ»، «آلپ ارسلان»، «سبزپوشان»، «شادیاخ»، «تپه مدرسه»، «بازار»، «قنات تپه» و «تپه تاکستان» مشهور هستند.

از این میان «تپه‌های طرب آباد»، «سبزپوشان» و «قنات» در سال‌های ۱۳۱۵ و ۱۳۱۸ شمسی توسط هیئت باستان‌شناسی موزه متروپولتین و شهر کهنه نیشابور در سال ۱۳۸۴ به دست هیئتی ایرانی-فرانسوی مورد کاوش قرار گرفت.

 

منطقه باستانی شادیاخ

شادیاخ یکی از نقاط در شهر کهن نیشابور است که از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. بوسیله کاوش‌های باستانی که کارشناسان در این محل انجام دادند، توانستند تالار عام، اندرونی، خانه‌های ویژه سفالگری، شیشه‌گری و آهنگری و ظروف و لوازم فرهنگی نظیر سازه‌های سفالی، شیشه‌ای و گچبری‌ها را در این منطقه پیدا کنند.

این مکان اکنون یکی از مراکز باستان‌شناسی در نیشابور است که بخشی از بقایای شهر کهن نیشابور در این محل نهفته است. همچنین این محوطه، در شمار آثار تاریخی ملی ایران به شمار می‌رود و شماره ثبت آن ۱۰۹۱۰ است.

 

غار سرنی

غار سرنی بزرگ‌ترین غار آبی خراسان است که در پنجاه کیلومتری شمال‌غربی نیشابور قرار گرفته است و جاده آن از زیبایی‌های چشم‌نوازی برخوردار است. گردشگران تنها می‌توانند از قسمت ابتدایی این غار بازدید کنند، زیرا حوضچه‌های آبی که در داخل غار وجود دارد، اجازه پیشروی بیشتر را نمی‌دهد.

 

رباط شاه‌عباسی

کاروانسرای نیشابور که به رباط شاه‌عباسی شهرت دارد از بناهای تاریخی و زیبای نیشابور است که در دوران حکومت «شاه عباس صفوی» ساخته شده است و امروزه یکی از موزه‌های دیدنی شهر تاریخی نیشابور محسوب می‌شود.

این کاروانسرا در دوره قاجاریه، مدتی به‌عنوان نوانخانه و محل نگهداری ایتام و مستمندان به کار برده می‌شد و در دوره پهلوی نیز به پادگان نظامی ژاندارمری تبدیل گشت. بعد از انقلاب، مدتی در اختیار جهاد سازندگی بود تا این‌که در سال ۱۳۶۷ به میراث فرهنگی تحویل و بازسازی آن شروع شد و پس از آن در سال ۱۳۷۴ همزمان با برپایی کنگره جهانی بزرگداشت عطار نیشابوری، تحت عنوان «مجموعه فرهنگی» و «موزه» (گنجینه) شروع به فعالیت کرد.

 

روستای بوژان

روستای کوهپایه‌ای بوژان در ارتفاعات جنوبی رشته کوه بینالود واقع شده و دارای معماری سنتی بسیار زیبا و پلکانی است. بافت مسکونی این روستا به صورت متمرکز در شیب ملایم ساخته شده و از کوچه پس کوچه‌های نامنظمی تشکیل شده است.در فصول محتلف سال، می‌توانید شاهد چشم‌اندازهای رویایی و رنگارنگی در این روستا باشید.

 

افلاک نمای خیام

افلاک‌نمای خیام یک مجتمع پژوهشی در نیشابور است که در نزدیکی آرامگاه خیام قرار گرفته است. گفته می‌شود که این افلاک‌نما بزرگترین افلاک‌نمای خاورمیانه است.

 

بازار سرپوش

بازار سرپوش، بازاری تاریخی و قدیمی است که به علت سرپوشیده و مسقف بودن به «بازار سرپوش» میان مردم نیشابور معروف شده است. قدمت این بازار تاریخی و سنتی به دوران صفویه می‌رسد و در فهرست آثار ملی ایران نیز ثبت شده است.

. بازار سرپوش، یکی از قدیمی‌ترین و مهم‌ترین بازارهای سنتی خراسان بزرگ به شمار می‌آید که در نوع خود منحصربه‌فرد بوده و پیشینه آن، به دوره صفویه می‌رسد.

 

 

«بازار سرپوشیده نیشابور» به شماره ۶۷۳۹ در تاریخ ۱۳۸۱/۱۰/۱۰، در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

آرامگاه بی‌ بی شطیطه

آرامگاه بی بی شطیطه، مدفن «بانو شطیطه»، یکی از زنان فاضل نیشابوری است که در قرن دوم هجری قمری، مورد عنایت خاص «امام موسی کاظم» بوده است.

مهم‌ترین تزئینات آرامگاه فعلی این آرامگاه شامل آینه‌کاری نمای داخلی گنبد و دو کتیبه کاشی‌کاری شده در دو طرف در ورودی اصلی، در جنوب غربی، به آرامگاه است. در کتیبه جانب شرقی، سمت راست، تاریخ تولد و در کتیبه جانب غربی، تاریخ وفات یا شهادت چهارده معصوم به تاریخ هجری قمری نوشته شده است.

 

آبشار بار

آبشار بار در میان رشته کوه‌های بینالود در شهری به همین نام در منطقه‌ای زیبا قرار گرفته است.دور تا دور این آبشار را کوه‌ها و باغ‌های گردو احاطه کرده‌اند و چشم‌اندازهای ناب و طبیعی را پدید آورده‌اند.

 

دره هفت غار

«هفت‌غار» نیشابور، با نگاهی به پیشینه حضور عرفانی سلطان‌العارفین قرن دوم هجری، ابراهیم ادهم و حرکت انقلابی رهبر نهضت سربداران خراسان در آن، نماد خلوتگاه رازونیاز عارفانه و آمادگاه آزادی و آزادگی نفس و جامعه، به شمار می‌آید. از جهتی بین ساختمان این غار هفت لایه، پیشینه تاریخی، حضور رازگونه عارفی بزرگ در آن و هفت مقام سیر و سلوک عرفانی یعنی توبه، ورع، زهد، فقر، صبر، توکل و رضا را می‌توان تناظر با معنایی تصور کرد. منطقه‌ هفت‌غار جزو ییلاقات اصلی نیشابور به شمار می‌آید. دره هفت غار نیشابور یکی از زیباترین جاذبه‌های گردشگری نیشابور هست. همان‌طور که از نامش پیداست برای رسیدن به چشمه باید از مسیر ۷ غار عبور کرد. در مسیر، رودخانه‌ها و آبشارهای کوچک و بزرگ فوق‌العاده زیبایی وجود دارد.

 

باغ و عمارت امین الاسلامی

این عمارت و باغ زیبا که در زمان پهلوی ساخته شده است، در گذشته متعلق به مرحوم «ابوالحسن امین الاسلامی» بوده است. باغ زیبای این عمارت که از درختان بلندی چون چنار، کاج، شمشاد، توت و گردو تشکیل می‌شود، نمونه بارزی از هنر باغ‌سازی اصیل ایرانی است.

 

روستای دیزباد

روستای دیزباد، روستایی زیبا در مسیر جاده نیشابور به مشهد است که از پوشش گیاهی متنوع و آب و هوایی مطبوع و خنک برخوردار است. بیشتر مردمان این روستا اسماعیلی مذهب هستند و گردشگران بسیاری برای تماشای مراسم مذهبی خاص این روستا، سالانه راهی آن می‌شوند.

 

گنبدهای شه میر

گنبدهای آجری شه‌میر که «مهرآباد»، «مهراوا» و «شادمهر»، نیز نامیده می‌شوند، از مهم‌ترین بناهای تاریخی نیشابور هستند. گنبد بزرگ‌تر در دوران سلجوقی ساخته شده و به نظر می‌رسد که آرامگاه شخصی که این بنا به خاطر او ساخته شده در این محل باشد. گنبد کوچک‌تر در دوره ایلخانی ساخته شده و هنوز اطلاعات درستی در مورد آن وجود ندارد.

با توجه به اطلاعات موجود، هنوز ابهاماتی در مورد گذشته پر فراز و نشیب محوطه تاریخی مهراوا وجود دارد و به عقیده برخی تاریخ‌نگاران، وجود کلمه مهر در نام‌های محوطه، از ارتباط تاریخی آن با آیین‌های مهرپرستی ایران پیش از اسلام نشان می‌دهد که با وجود آتشکده آذربرزین‌مهر در ریوند نیشابور و رواج آیین زرتشت در زمان حکومت ساسانیان و پیش از آن، ارتباط دارد.

 

مسجد جامع نیشابور

مسجد جامع نیشابور از مساجد قدیمی و مهم خراسان است که در قلب شهر نیشابور واقع شده است. بر طبق کتیبه‌ای تاریخی که بر روی یکی از ایوان‌های جنوبی این بنا نصب شده، قدمت این به دوران حکومت تیموریان می‌رسد و توسط شخصی به نام «پهلوان علی بن بایزید» ساخته شده است.

این مسجد چهار ایوانی دارای سه مدخل و بدون مناره و گنبد است که در سمت شمال، شرق و غرب مسجد به چشم می‌خورند و بنا را به محلات قدیمی شهر مرتبط می‌کند. بر روی دو پایه ایوان ورودی مسجد دو قطعه سنگ دارای کتیبه با تاریخ ۱۰۲۱ هجری قمری قرار دارد. این اثر در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.

 

 باغرود

باغرود، منطقه‌ای سرسبز و مملو از درختان سیب، گردو و گیلاس است که در دامنه رشته کوه بینالود در دره‌ای زیبا قرار گرفته است و رود آبی خروشان در آن جریان دارد.

در منطقه باغرود سدی خاکی با همین نام نیز ساخته شده است که دریاچه آن به مکانی تفریحی برای گردشگران تبدیل شده است.

 

قلعه لک لک آشیان

قلعه لک‌لک آشیان، قلعه‌ای در بخش مرکزی روستای لک‌لک آشیان در نیشابور است که متعلق به دوران حکومت قاجار است و از آثار تاریخی ثبت شده در فهرست ملی ایران است.

 

 

برای آشنایی بیشتر با جاذبه های گردشگری سایر شهرهای ایران با دیگر مقالات وبسایت اصفهان تور نیز همراه باشید.

غذاهای محلی نیشابوری

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1051 0
غذاهای محلی نیشابوری

نیشابور یکی از شهرهای زیبای خراسان رضوی میباشد،غذاهای محلی هر شهر بیانگر آداب و رسوم و سلایق خاص مردم آن منطقه میباشد،نیشابور نیز همانند دیگر شهرهای ایران دارای غذاهای محلی ویژه ای میباشد که از دیرباز بوده و همچنان نیز توسط زنان قدیمی تر طبخ میشود، آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد برای آشنایی بیشتر شما عزیزان یکسری از این غذاهای محلی را گردآوری کرده است با این مقاله ی اصفهان تور همراه باشید.

آش اماج

این آش خوشمزه از غذا های محلی نیشابور ( استان خراسان ) است که به اسم آش بی بی هم شناخته میشود. با اماج خانگی تهیه میشود و تلفظ آن amaj ( اَماج – عَماج ) است.

 

آش حلبه و زيره نيشابور

آش حلبِه و زيره نيشابور یکی دیگر از غذاهای بومی نیشابور است. حلبه نام دیگر شنبلیله است. شنبلیه برای درمان، کم‌خونی، ترس، راشیتیسم، خنازیر، لنفاتیسم، دیابت و تقویت لوزالمعده مفید است. این گیاه به حدی خاصیت دارد که حتی پیامبراسلام (ص) هم مصرف آن را توصیه کرده است. آش حلبه و زیره، یکی از غذاهای مناسب برای زنانی است که به تازگی زایمان کرده‌اند. برای تهیه‌ی این آش خوشمزه از موادی همچون برنج، حلبه، زیره‌ی سیاه، زردچوبه و نمک استفاده می‌کنند. البته می‌توان برای خوشمزه‌تر شدن آن، به برنج در حال جوش مقداری آلوبخارا اضافه کرد. در ضمن اگر طعم شیرین را دوست داشته باشید، می‌توانید به جای نمک از شکر استفاده کنید.

 

آش بلغور گندم نيشابور

بعد از ورود اسلام به ایران، نذری دادن در ایام سوگواری به‌رسم دیرینه‌ی اغلب ما تبدیل شده است و به بهانه‌های مختلفی دورهم جمع می‌شویم تا با پخت غذاهای سنتی ایرانی، نذر و دین خود را ادا کنیم. در هر گوشه از کشورمان با توجه به فرهنگ مردم، غذاهای سنتی همان منطقه را برای نذری دادن انتخاب می‌کنند. آش‌ها معمولا برای نذری گزینه‌ای مناسب هستند که طرفداران زیادی هم دارند. آش بلغورگندم نيشابور یکی از غذاهای سنتی و بسیار خوشمزه‌ی استان خراسان است و همان‌طور که از اسمش مشخص است، خواستگاه اصلی آن به نیشابور می‌رسد. مردم این شهر علاقه‌ی زیادی به این غذا دارند و به همین خاطر در روزهای عزاداری، با تهیه‌ی آش بلغور نیشابوری در حجم زیاد، سنت‌های دیرین خود را اجرا می‌کنند. ازجمله ترکیبات اصلی این نوع آش می‌توان به نخود، لوبیا قرمز باقالی، عدس، بلغور گندم، بادمجان، گوجه‌فرنگی، پیاز، سبزی‌هایی مانند تره، جعفری، گشنیز و شووید، روغن، نمک و فلفل اشاره کرد.

 

برای آشنایی با غذاهای محلی سایر استان های ایران با اصفهان تور همراه باشید.

معرفی شهر نیشابور و تاریخچه ی آن

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1398 0

معرفی شهر نیشابور و تاریخچه آن

نیشابور یکی از شهرهای بزرگ در خراسان رضوی میباشد. این شهر دارای تاریخچه ای کهن میباشد،که پیشینه و قدمت آن به دوره ی ساسانیان برمیگردد، شرکت مشاوره سفر اصفهان برای آشنایی هرچه بیشتر شما همراهان با این شهر و تاریخچه ی آن مقاله ای را به همین عنوان دارد، در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.

فرهنگ عامه‌ي هر منطقه، هر قوم، هر شهر بيان كننده‌ي آرمان‌ها، انديشه‌ها و تجربه‌هاي ارزنده‌اي است كه نسل ديروز را به امروز پيوند مي‌دهد و ارزش‌ها، هنجارها، سنت‌ها و حكمت‌هاي زندگي را به نسل‌هاي بعد منتقل مي‌كند. اين سنت‌ها و انگاره‌هاي اجتماعي به زندگي مردم، معني و مفهوم مي‌بخشد و آنها را به ادامه‌ي زندگي دلگرم مي‌كند. پيداست كه اگر اين وابستگي‌ها از آنها گرفته شود، كار و تلاش و اميد و آرزو به بن‌بست مي‌رسد. پيوند مداوم بين نسل‌ها از رهگذر فرهنگ عامه، باعث پويايي انديشه، ابتكار و خلاقيت و توسعه‌ي فرهنگي در جامعه‌ي انساني مي‌گردد. مگر نه اينكه هر بنايي را بر مبنايي بايد ساخت و بي‌جا نگفته اند كه «ملتي كه گذشته‌اش را نشناسد، آينده‌اش را نمي‌تواند بسازد».

 

وجه تسميه نيشابور

«نيشابور» شهري است در قلب خراسان، ساختن نيشابور را به شاپور اول ساساني نسبت مي دهند و اسم شهر را به معني «نهاده نيك شاپور» مي دانند.

«ابرشهر» نام قديم نيشابور است، احتمال دارد كه اين نام در اصل شهر آپارناك يا آپارني و جايگاه يكي از سه قبيله مهم پارت بوده باشد كه شاهنشاهي نيرومند اشكاني را بنياد كردند.

قديمترين سندى كه از نيشابور ياد مى‏كند اوستا است كه با واژه «رئونت‏» به معنى جلال و شكوه از آن نام مى‏برد. احتمالا اين واژه بعدها به كلمه ريوند تبديل شده كه اكنون نام دهستانى از توابع نيشابور است.در برخى از متون دوره اسلامى نام ديگر نيشابور «ابرشهر» آمده است كه مسلما اين لفظ در دوره‏ هاى قبل ازاسلام به كار مى‏ رفته است. سكه‏ هاى مكشوفه، اين موضوع را مدلل مى‏ سازد. براى نمونه در سكه‏ اى كه تصوير قباد ساسانى را نشان مى‏ دهد كلمه ابرشهر ديده مى‏ شود.

بحث درباره كلمه ابرشهر زياد است از آن جمله برخى «ابرشهر» را از ريشه «اپرناك»گرفته‏ اند كه مربوط به قوم «پرنى‏» است كه اسلاف پارتيان مى‏ باشند. بعضى ابرشهر (با سكون ب) گويند كه مراد شهرى ابرى يا شهرى مرتفع كه به ابرهانزديك است. اين هر دو قول بدون مبنا و اصولا مردود است اگر چه براى سند اول هنوز جاى تامل باقى است اما اگر ابر را فارسى قديم «بر» به معنى بلند جايگاه و رفيع وبزرگ بدانيم كلمه ابرشهر مقبول تر مى‏ نمايد.

مسكوكاتى كه از دوران باكتريان در افغانستان به جاى مانده از پادشاهى به نام «نيكه‏فور» ياد مى‏كند كه دامنه فرمانروايى او تا نيشابور گسترش داشته و به روايتى اين شهر را وى بنا نهاده است كه بعدها به «نيسه‏فور» و «نيسافور» و نهايتا به«نيشابور» تبديل شده است. «نيسافور» در گويش عرب به معنى شى‏ء سايه‏ دار است و شايددر آن جا درختهايى وجود داشته كه سايه‏ گستر تارك خستگان بوده است.

واژه نيشابور در دوره ساسانى همه جا به شكل «نيوشاپور» آمده است كه آن را به معنى كار خوب شاپور يا جاى خوب شاپور گرفته‏ اند زيرا شاپور دوم اين شهر را تجديدبنا كرد ولى به روايت اغلب مورخان شاپور اول بانى آن بوده است. اگر مطلب بالا را درمورد نوسازى اين شهر قرين صحت ‏بدانيم، كلمه «نيو» مى‏ توان به شكل امروزى آن «نو» تعبير كرد و معنى نيشابور چيزى جز شهر نوسازى شده شاپور نخواهد بود و ديگر دليلى براى بحث در مورد شاپور اول و دوم وجود نخواهد داشت. زيرا كه بعضى از مورخان درانتخاب هر يك از آن دو دچار شك شده‏ اند ولى قدر مسلم بانى اوليه بايد شاپور اول باشد و پس از وقوع زلزله‏ اى شاپور دوم امر به ترميم و بازسازى آن كرده است و اين به هر حال كار نيك شاپور دوم بوده است كه به لفظ «نيوشاپور» از آن ياد كرده‏ اند.

نيشابور در اوايل اسلام به «ابرشهر» معروف بود كه در سكه‏ هاى دوره ‏هاى اموى وعباسى به همين نام آمده است. «ايران‏شهر» هم گفته‏ اند كه شايد عنوانى افتخارى براى اين شهر بوده است. البته چون يكى از چهار شهر كرسى‏ نشين خراسان بود لقب «ام‏البلاد»هم براى خود كسب كرده است.

در قرون وسطى ايالت‏ خراسان به چهار قسمت‏ يعنى چهار ربع تقسيم مى‏ گرديده و هر ربعى به مركزيت‏ يكى از چهار شهر بزرگ نيشابور، مرو، هرات و بلخ خوانده مى‏ شده و در زمانهاى مختلف يكى از اين شهرها مركزيت تمام خراسان بزرگ را به عهده داشته و نيشابور نيز از زمان طاهريان به بعد به عنوان پايتخت انتخاب گرديده است و گفته‏ اند كه: «اين شهر از قاهره قديم (فسطاط) بزرگتر واز بغداد جمعيتش بيشتر و از بصره جامعتر و از قيروان عاليتر بوده و ۴۴ محله داشته و۵۰خيابان اصلى و مسجدى ممتاز و كتابخانه‏اى با شهرت جهانى و يكى از چهار شهر شاهى امپراطورى خراسان بوده است».‏

 

گويند كه عمروليث صفار چون نيشابور را به زير نگين درآورد، گفت:

«شهري را گرفته ام كه گل آن خوردني، بوته ي آن ريواس و سنگ هاي آن فيروزه است»

امروز اگر آن دلاور سيستاني بر نيشابور دست مي يافت جاي آن بود كه نخست از گرفتن شهري بر خويشتن ببالد كه گنجور و گوهرستان واژه هاي ناب پارسي است.

سرزمين رسالت خيز و جايگاه دانشي مردان بزرگ نيشابور پيش از اسلام، همچون عروسي است آرميده بر دامان پيروزه رنگ بينالود استوار و سرافراز که در فضايي مه آلود، اما جان دار و پر تپش، به حيات خود ادامه مي دهد. بعد از اين دوران، نام نيشابور را زينت بخش بُعد تاريخي و اساطيري شاهنامه ي حکيم طوس، مي بينيم.

آب و هواي بهشت آساي اين دامنه ي پر برکت، شاپور اول ساساني را بر آن داشت تا اولين سنگ بناي تمدن تازه را بر آن نهد. پس از او و در عهد شاپور دوم، نيشابور گسترش يافته و سپس يزدگرد دوم، اين شهر را براي زندگي برگزيد.

ساسانيان برخلاف اسلاف خود، استبداد را شيوه ي حکومت خويش قرار دادند و يک آزادي خواه نيشابوري به نام «مزدک»، عليه بيدادگري هاي آنان قيام کرد.

اگر نيم نگاهي به بعضي آثار، درباره ي اَبرشهر داشته باشيم، با نام بزرگ ديگري چون «ماني» آشنا مي شويم که بسياري او را نيز از تخمه ي نيشابوريان، و از پدري دانشمند به نام «فاتک» مي دانند. اگر محقق گردد که اين دو انديشمند، نيشابوري اند، مي توان گفت اين سرزمين، از ديرباز رسالت خيز، و جايگاه دانشي مردان بزرگ و نامبردار بوده است.

نیشابور بعد از اسلام

بنا به نوشته مورخان و جغرافی دانان عرب زبان مانند ابن رسته ،مقدسی،ابن حوقل و ….

شهر نیشابور یک فرسنگ در یک فرسنگ بوده است و بازار و میادین و دکا کین و کاروانسراهای بسیار داشته است که از لحاظ اقتصادی انبار گاه مال التجار فارس و کرمان و هند بوده است این شهر از قاهره قدیم بزرگتر واز بغداد جمعیتش بیشتر و از بصره جامع تر واز قیروان عالی تر بوده است. و ۴۴ محله داشته و ۵۰ خیابان اصلی ومسجدی ممتاز و کتابخانه هایی با شهرت جهانی و یکی از چهار شهر شاهی امپراتوری خر اسان بوده است.

نیشابور در زیر لوای سلاجقه از لحاظ تمدن و مرکزیت علمی به حق شهره آفاق گشت و نظامیه هایی که جنبه دانشگا ه های کنونی داشت در نیشابور بنیاد گردید و تعداد ۱۳ کتابخانه که مهمترین آنها پنج هزار جلد کتاب داشت بدین جهت این شهر عنوان دارا العلم به خود گرفت و در برخی از متون دوره اسلامی نام دیگر نیشابور ابر شهر آمده است.

شاید در دنیا سابقه نداشته باشد که شهری همچون نیشابور تا این اندازه بر اثر هجوم اقوام گوناگون و زلزله های مخرب ویران گشته واز نو قد بر افراشته باشد. این شهر با عظمت و تاریخی هم شلاق طبیعت خورده و هم طعم تلخ تاخت وتاز مهاجمان را چشیده است.

اما باید اذعان کرد دوباره تجدید بنا یافته و از آن پس در عزامی تاریخی فرزندان خویش نشسته و بار دیگر تلاش نموده جایگاه خود را حفظ نماید و به حیات خویش ادامه دهد و همانند فرزندان بزرگوارش خیام، عطار، کمال الملک و بزرگان دیگر تربیت نماید.

  • نیشابور در زمان ورود ثامن الحجج علیه الا ف واالتحیه و ا لثنا ء

هر تاریخ نگاری که پیرامون فصلی از زندگی نامه یا گفته های گوناگون هشتمین پیشوای جهان مطا لعه کرده باشد به صورتی از سفر تاریخی آ ن حضرت به مرو و پیامد های مختلف آ ن واستقبال گروههای گوناگون مردم از آن بزرگوار بر دروازه شهر نیشابور سخن به میان می آورد زیرا این همه یادآورسخن آن حضرت معروف به حدیث سلسله ا لذهب است که از زبان مبارکش تراویده است تحقیقات تاریخی نشان می دهد که امام پس از گذر از بصره نمی باید چهره خویش را بنا به دستور مامون در مسیر راه عیان کند تا مبادا شیعیانش بادیدن وی به حرکتی دست زنند که برای حکومت مامون خطر ساز باشد و حضرت امام رضا (ع) بر اسا س آگاهی کامل از اوضاع سیاسی اجتماعی شهر نیشابور ارزش این پا یگاه را تشخیص داده اند و زمینه سخن را فراهم دیده اند با این که جاسوسان حکومت در میان کاروان بودند. با این همه نشانه های بسیاری بر همدلی و همراهی مردم نیشابور با ثامن الحجج مشاهده می شود و در آن زمان نیشابور یکی از بزرگترین و مهمترین مراکز شیعه و پایگاه بزرگ امام به شمار می رفته است.

 

هنگامی که امام وارد نیشابور می شوند مردم به پا می خـیزند بدا ن گونه که بسیـاری از شـوق می گریند و گروهی گریبان چاک می زنند و روی زمین بر خاک می غلطند وبرخی بر سم استرش بوسه می زنند و زیر چترهو دج آن حضرت گردن می سایند تا اینکه دانشمندان بانگ می زنند ای مردم خاموش شوید و از این بی خویشی به هوش آیید آنگاه مردم اندکی آرام می گیرندوگوش فرا می دهند آنگاه امام (ع) حدیث سلسله الذهب را به حافظان و کا تبان حد یث اسلامی گفتند.

 

آداب و رسوم سنتی نیشابور

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 10795 0
 آداب و رسوم سنتی نیشابور

شهر نیشابور یکی از شهرهای قدیمی ایران میباشد، که دارای فرهنگ و تمدنی هم ایرانی و هم اسلامی است، این شهر دارای آداب و رسومات ویژه و خاصی است که تاریخ این سرزمین را شکل میدهند، آداب و رسومی که از دیرباز رواج داشته تا به امروز، نیز هرچند کمی کمرنگ تر ادامه یافته است.آژانس مسافرتی اصفهان برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این آداب و رسوم در مقاله ی زیر به تشریح آن پرداخته است با اصفهان تور همراه باشید.

– سیزده بدر

در این روز هر کس به اتفاق خانواده ی خود با فامیل به دامنه ی کوه‌ها و دشت‌های سرسبز و نقاط زیبا و ییلاقی می‌رود. جوانان در این روز با هم کشتی می‌گیرند و زنان دور هم جمع می‌شوند و شادی می‌کنند.

– مراسم ازدواج

بین مراسم شهر و روستا تفاوت بسیار است که در این مجال به اختصار به آداب و رسوم نقاط روستایی اشاره می‌گردد.

* همسر گزینی: پدر و مادر برای پسر خود دختری را انتخاب می‌کنند و به پسرشان معرفی می‌نمایند که اغلب بدون مخالفت پسر وارد مرحله ی خواستگاری می‌شوند. امروزه انتخاب پسر و دختر نیز از ارکان همسر گزینی است.

* خواستگاری: مادر با مشورت پدر به خواستگاری دختر می‌رود و چنان‌چه رضایت خانواده‌ی دختر را جلب کنند، پدر و مادر پسر با نزدیکان و اقوام به خواستگاری می‌روند و به همراه خویش روسری، مقداری قند و انگشتر می‌برند.

* نامزدی: در مدت نامزدی، خانواده‌ی پسر در روزهای عید مقداری گوشت، برنج و پارچه برای خانواده دختر می‌فرستند و خانواده‌ی دختر، آن‌ها را دعوت می‌کنند در این مدت دختر و پسر هم‌دیگر را ملاقات می‌کنند.

* عقدکنان: روز عقدکنان، خانواده‌ی پسر، وسایل خوراکی و مقداری لباس برای خانواده‌ی عروس می‌فرستند و پدر پسر، حمامی و زن حمامی را برای دعوت مردان و زنان نزد خانواده عروس برای دعوت به صرف شام یا ناهار می‌فرستند و دعوت‌شدگان مقداری قند یا شیرینی به حمامی و زن او می‌دهند و بعد از صرف غذا، ملا یا آخوند دختر را عقد می‌نماید. مهریه ی دختر، آب، زمین و گوسفند است.

* عروسی: عروسی معمولا دو شبانه‌روز به طول می‌انجامد. روز اول پدر داماد و اقوام و فامیل را به خانه‌ی خویش دعوت می‌نماید و داماد نیز بر تختی کنار مجلس می‌نشیند و هر یک از مدعوین پول یا گوسفند، به داماد هدیه می‌کند. روز بعد، زن سلمانی سر و صورت عروس را آرایش می‌نماید. لباس‌های داماد را از خانه‌ی عروس و لباس‌های عروس را از خانه‌ی داماد، با ساز و دهل، به حمام می‌برند و آن‌ها را با لباس‌های نو به خانه بر می‌گردانند.

* عروس بردن: هنگام «عروس کشانی»، یکی از زنان فامیل داماد، وسیله‌ای را از خانواده‌ی عروس -که به آن «عقل عروس» می‌گویند- برمی‌دارد و در خانه‌ی داماد، آن‌را به عروس می‌دهد. عروس را بر اسبی سوار می‌کنند و افسار اسب را دایی یا پسر عمو یا برادر عروس می‌کشد و تا خانه‌ی داماد او را همراهی می‌کند. چند زن نیز با عروس به خانه‌ی داماد می‌روند و یک الی دو شب، آن‌جا می‌مانند. عروس را با ساز و دهل به خانه‌ی داماد می‌برند. جلو خانه‌ی داماد، عروس، «پاانداز» طلب می‌کند و تا پاانداز به او ندهند وارد خانه نمی‌شود. مادر یا پدر یا برادر داماد، گوسفند یا هدیه‌ای دیگر به عروس می‌دهد تا وارد شود. رنگ لباس عروس سفید و محل حجله‌گاه، خانه‌ی داماد است. مادر عروس، یک روز بعد از عروسی به افرادی که به داماد هدایایی دادند یک دستمال و مقداری شیرینی می‌دهد. پدر عروس، بعد از سه روز از عروسی، یکی از فامیل یا برادر عروس را به خانه داماد می‌فرستد و عروس و داماد را به خانه‌ی خود، دعوت می‌کند و گوسفند یا قطعه زمینی را به آن‌ها هدیه می‌دهد.

 

– شب یلدا

در این شب، مردم معمولا به خانه‌ی بزرگترها می‌روند و تا نیمه‌ی شب می‌نشینند. میزبان، گوسفندی را ذبح نموده و از میهمانان، پذیرایی می‌نماید. مردم در حد امکان، در شب یلدا، هندوانه می‌خورند و معتقدند که هر کس در این شب هندوانه بخورد، تابستان، زیاد تشنه نمی‌شود.

– مراسم ماه محرم و صفر

در روز عاشورا، مردم در قالب هئیت‌های عزاداری ضمن انجام مراسم ویژه به تهیه و پخت غذا -که اغلب حلیم است- مبادرت می‌ورزند. در این روز «علم ها» را از مساجد بیرون می‌آورند. در روستاهای اسحاق آباد و کلیدر، بار و بسیاری از نقاط دیگر نیشابور، نمایش «شبیه خوانی» برگزار می‌شود. در این نمایش مذهبی، گروه‌های «شبیه خوان» با حرکات و خواندن ابیات مناسب، «نوحه خوانی» می‌کنند و ماجرای ظهر عاشورا را عیناً بازسازی می‌کنند. در روستاها، در بدو ورود هیئت‌های عزاداری به مدخل روستا، عده‌ای از عزاداران علم به دست در حالی که علم ویژه ی عزاداری، پیشاپیش آن‌ها برده می‌شود به پیشواز آنان می‌آیند و به اصطلاح به هم «سلام» می‌گویند و آن‌ها را به میدان اصلی ده، راهنمایی می‌کنند. پس از گرد آمدن همه‌ی گروه‌ها در میدان اصلی، «نخل» را برمی‌دارند و دسته‌جمعی به سوی امامزاده‌ی روستا روانه می‌شوند. پس از مراجعت از مزار، گروه‌ها بر حسب روستا، دسته دسته، به صرف ناهار فراخوانده می‌شوند. مخارج تهیه‌ی حلیم نیز توسط افراد خیّر تامین می‌شود. در شهر نیشابور، دسته‌های گوناگون عزادار، در قالب هیئت‌های مختلف و گاهی با حرکت دادن «علمات» از گوشه و کنار شهر به خیابان اصلی آمده و در طول آن به حرکت و عزاداری می‌پردازند. در این مراسم که معمولا در مسجد جامع به پایان میرسد اشعاری درباره‌ی مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش، خوانده می‌شود. در روز اربعین حسینی نیز مراسم عزاداری و روضه‌خوانی در داخل مساجد و منازل برپا می شود. عده ای از زنان، در صبح اربعین «شله زرد» را که از شب قبل آماده کرده‌اند بین همسایه‌ها و آشنایان تقسیم می‌کنند. مراسم عزاداری در مساجد، حسینیه ها و منازل در روزهای وفات حضرت پیامبر (ص) وفات حضرت فاطمه (س) و شهادت حضرت علی، ضمن اجرای مراسم احیای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان و سایر روزهای وفات یا شهادت سایر امامان معصوم (ع) و بزرگان دین با احترام خاصی برگزار می‌گردد.

 

– تمنای باران و مراسم چوله قزک

با توجه به این که کشاورزی و دامداری در اغلب نقاط نیشابور اساس زندگی معیشتی مردم را تشکیل می‌دهد و آب، به عنوان محور تولید در این مناطق، نقش حیاتی دارد، در موارد کمبود آب و نزولات جوی جهت نزول باران در برخی نقاط شهرستان مردم دعا نوشته و به شاخه‌های درختان می‌بندند و یا زنان، «آش بی بی فاطمه» می‌پزند و بین همسایه‌ها پخش می‌کنند و در برخی مناطق نیز مردم، سه روز متوالی روزه می‌گیرند و در آخرین روز به صحرایی می‌روند و از خدا دسته‌جمعی طلب باران می‌کنند. در مراسم «چوله قزک» نیز گروهی از کودکان در روستا، مترسکی می‌سازند و به آن پارچه‌هایی الوان و لباس‌هایی بلند می‌پوشانند و در کوچه‌های ده راه می‌افتند و می‌خوانند:

چوله قزک باران کن

بارون بی پایـان کن

گندم به زیر خـــاکه

از تشنگی هــلاکه

بزغاله شیـر میــــه

چپو پنیـر میـــــــــه

سپس به درب منازل می‌روند و اهل خانه، مقداری شیرینی و یا پول به آن‌ها می‌دهند و گاهی مقداری آب هم روی بچه‌ها می‌پاشند.

 

– مراسم فوت

نزدیکان متوفی، اغلب به وسیله‌ی گفتن اذان و لا اله الا الله، همسایگان را جهت تشییع جنازه دعوت می‌نمایند. قبل از دفن میت، او را رو به قبله می‌‌خوابانند و به آرامی چشم‌های وی را می‌بندند، دست‌ها را به پهلو می‌خوابانند و دو شصت انگشت پا را به وسیله‌ی تکه‌ای پارچه به هم می‌بندند. بهتر این است هر چه سریع‌تر قرآن‌خوان شروع به تلاوت قرآن کند و در میان آن از بقیه بخواهد صلوات بفرستنند و برای میت فاتحه بخوانند. در اغلب نقاط شهری و روستایی، مرده‌ها را در غســـال‌خانه می‌شویند چوب زیر بغل نیز دعانویسی شده و آماده است تا پس از شست وشوی میت، آن را زیر بغل وی قرار دهند، نیز بر هفت محل سجده‌گاه وی بر مبنای سنت دینی کافور می‌مالند و با احترام وی را کفن می‌پوشانند جنازه بر روی یک نردبان یا تابوت روباز تشییع می‌شود و حاضرین لا اله الا الله گویان، وی را به سوی قبرستان می‌برند. در جلو گروه تشییع کننده یک نفر ظرفی پر از خرما یا حلوا، حمل می‌کند و در قبرستان بر روی قبر می‌گذارند. هر یک از حاضرین با بیل مقداری خاک در قبر می‌ریزند و بیل را وارونه به زمین می‌اندازند تا نفر بعدی الی آخر.

همچنین میت را تا حد امکان، شب‌هنگام دفن نمی‌کنند و می‌گویند: نور ستاره، نباید داخل قبر بتابد، باران نباید داخل قبر بریزد. مراسم ختم و یادبود در روزهای سوم و هفتم، چهلم و سال برگزار می‌شود. در روزهای یادشده قرآن‌خوانی صرف غذا و رفتن به سر مزار برنامه‌ی کلی است. در شهر نیشابور در روزهای ختم، حلیم می‌پزند و از شرکت‌کنندگان در مراسم پذیرایی می‌شود. پس از مراسم چهلم، عده‌ای از نزدیکان با به همراه آوردن پیراهنی برای مرد منزل و یک روسری و یا حتی یک پیراهن (لزوما لباس‌های اهدایی باید رنگی روشن داشته باشند) برای زن منزل به نزد ایشان رفته و با دلداری دادن آن‌ها، لباس‌های مشکی را از تن‌شان در می‌آورند تا از عزا درآیند.

– روز عرفه

به روز عرفه، «روز علفه» نیز می‌گویند. علفه، دو روز می‌باشد:

  1. علفه ی کهن، آخرین روز سال می‌باشد که مردم به قبرستان می‌روند و برای آمرزش اموات خود فاتحه می‌خوانند.
  2. علفه‌ ی نو، روز اول سال نو می‌باشد که مردم به مساجد می‌روند قرآن می‌خوانند بعد هم به خانه‌ی خود برگشته و به دیدن بزرگترها می‌روند.

– مراسم ختنه سوران

از مراسم معمول و متداول در این شهرستان مراسم ختنه سوران پسران در سنین ۴ یا ۵ سالگی است که دعوت کننده حمامی بوده و در اغلب روستاها روز ختنه سوران پسر را حمام می برند. چشم هایش را سرمه می کشند و لباس نو بر تنش می پوشانند و در خانه ای که همه جمع اند اسپند دود می کنند و دهل وسرنا می زنند و پسر را به تیغ سلمانی می سپارند. این رسم در گذشته بسیار پرشور و آیینی بوده که البته در نقاط شهری به ندرت برگزار می شود. از مراسم خاص این منطقه آن است که به ختنه شونده – برای اینکه برایش مشغولیت ذهنی ایجاد نمایند – می سپارند که سیلی محکمی به گوش سلمانی بزند و برحسب سنگینی دست وی و ثروت خانواده اش به سلمانی انعام می دهند و هنگام ختنه، دهان پسر را که از درد داد می کشد از شیرینی و نقل و نبات پر می کنند و پسر را هدیه های زیاد نثار می کنند.

– چهارشنیه سوری

جشن ویژه ی آخرین چهارشنیه سال می باشد که در این روز دخترها و پسرها، کوزه ی آبی را از پشت بام خانه ی خود به داخل کوچه پرتاب می کنند و معتقدند که هر کس در این روز کوزه آبی بشکند روز قیامت یک کوزه ی آب به او خواهند داد و بدین صورت بلاها نیز از خانه دور می شوند. مردان روستا در این روز به تیر اندازی می پرداختند و اهالی روستا بیرون از ده آتشی روشن می کردند و از روی آن می پریدند، هنگام پریدن از آتش خطاب به آتش می گفتند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»

 

– مراسم تولد

ماما یا دایه، وظیفه‌ی مراقبت از زائو و نوزاد، از بدو تولد تا چهل روز بعد را بر عهده دارد. به عنوان اولین اقدامات برای سلامتی زائو و نوزاد، زیر سر زائو، خنجر، قرآن و سوزن و … قرار می‌دهند و حتی به گوشه‌ی یقه‌ی پیراهنش یک سنجاق آویزان می‌کنند. این اشیا از جهت دفع «آل» گذاشته می‌شوند چرا که معتقدند اگر آل بیایید جگر زائو را با خود می‌برد و در خاکستر قرار می‌دهد و یا جگر زائو را به آب می‌زند. دایه پس از قطع ناف اضافی نوزاد، آن را زیر خاک دفن می کند و بر محل زخم، روغن گوسفند می‌مالد. در نیشابور، اعتقاد بر این است که اگر ناف اضافی را زیر درخت سیب قرار دهند فرزند زیبا می‌شود. مراسم نام گذاری معمولا در روز دهم، انجام می‌شود، نام نوزاد را معمولا به چند روش انتخاب می‌کنند: یا انتخاب اسم از روی قرآن کریم یا انتخاب قبلی یا نام آبا و اجداد وی و یا اگر روزهای تولد مصادف با مراسم یا دهه‌ی عاشورا، عید قربان و سایر روزهای خاص مذهبی و … باشد نام نوزاد را به احترام بزرگان دین و نیز همراهی با مراسم مذهبی: حسین، زینب، قربان، حاجی و… می گذارند. در روز دهم اذان و اقامه در گوش نوزاد می‌گویند و هر کدام از بستگان هدیه و پول بر بالین نوزاد، قرار می‌دهند.

– جشن سده

این جشن دل انگیز و کهن، در شب‌های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم بهمن ماه برگزار می‌گردد. در غروب روز دهم بهمن ساکنان ده، بر بلندترین بام خانه‌ی خود می‌روند و بوته‌های صحرایی را به طرز خاصی برروی هم می‌چینند. به محض اینکه آفتاب در پس افق پنهان شد و تاریکی، همه جا را فرا گرفت بزرگ خانواده، آتش به بوته‌ها می‌زند. همین که شعله‌ی آتش به هوا برخاست، فریاد شادی از حلقوم اهل خانه به هوا برمی‌خیزد، شعله‌ی آتش تا ارتفاع زیادی به هوا صعود می‌کند،

باد شعله‌ها را در هم می‌پیچد و بوته‌ها با صدای مخصوص می‌سوزند و صدای جرقه‌ی آن‌ها، زن و مرد و کودک را که به دور آتش حلقه زده‌اند به وجد و سرور می‌آورد، ولوله و هیاهو در ده می‌پیچد، جوانان نیز از بیابان توده‌های هیزم فراهم آورده و آتش می‌زنند با اوج گرفتن شعله‌های آتش به دور آن می‌چرخند و می‌رقصند و همه با هم پیرامون آتش پای‌کوبی و جست و خیز می‌کنند