آداب و رسوم تهران نه چندان قدیم

پست شده به وسیله : ISFtour/ 942 0

در این قسمت در اصفهان تور با شما هستیم با بازگویی بخشی ازآداب و رسوم در تهران پایتخت ایران اما آداب و رسوم نه چندان قدیم. هر یک از مناطق شهری و روستایی ایران به خاطر وجود فرهنگ ها و قومیت های مختلف دارای آداب و رسوم خاص خود هستند.

رسوم فراموش شده
تاریخ تنها روایت انسانها نیست. تاریخ به هر آنچه در گذشته بود ه و اینك نیست را شامل می‌شود این شامل هر چیزی می‌تواند باشد. یك گویش می‌تواند بخشی از تاریخ باشد و به عنوان یك حافظه تاریخی مطرح باشد و یا پوشش‌هایی كه انسانها در گذشته استفاده می‌كردند نیز در مطالعات تاریخی حائز اهمیت است چرا كه بسیاری از پوشش‌ها نشان از فرهنگ خاص و یا جایگاه اجتماعی فرد بود. در این بین اما می‌توان به فرهنگ و آداب و رسوم نیز اشاره كرد و البته این فرهنگ و یا آداب و رسوم به فرهنگ جاری اشاره نمی‌كند و اگر قصدمان بررسی یك بخشی از تاریخ است باید به آداب و رسومی اشاره كرد كه در گذشته بود و چه بسا در حال حاضر وجود ندارد اما نباید از این نكته نیز غافل شد كه بسیاری از آداب و رسوم كه در حال حاضر در بین مردم جاری است تحت تاثیر آداب و رسوم گذشته است و یا حتی به نوعی امروزی شده آداب و رسوم جاری در گذشته است.به هر رو بسیاری از آداب و رسوم‌ها می‌توانند تبدیل به فرهنگ هر جامعه‌ای بشوند به‌طوری‌كه این تبدیل‌ها باعث تفاوت بین افراد می‌شود و از این روست كه هر قومی فرهنگ خاص خود را پیدا می‌كند و همین تفاوت فرهنگ است كه اقوام را از هم جدا می‌كند و هر قومی فرهنگ خاص خود را پیدا می‌كند.البته به مرور آن آداب و رسوم تبدیل به فرهنگ می‌شود كه در حافظه تاریخی افراد باقی بماند. البته در شرایط فعلی و آنچه كه ملاحظه می‌شود مرزهای فرهنگی در حال كمرنگ شدن است و به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان خرده فرهنگ‌ها در حال كمرنگ شدن هستند و این خرده فرهنگ‌ها همان‌هایی هستند كه ریشه تاریخی طولانی ندارند اما فرهنگ‌هایی كه قدیمی‌تر هستند ثبات خود را حفظ كرده‌اند. به هر رو در این شماره ما به شرح بعضی از آداب و رسوم در تهران قدیم خواهیم پرداخت كه در حال حاضر بسیاری از آنها دیگر وجود ندارند و فقط در حافظه‌هایی مانده‌اند كه آنها را دیده‌اند و با از بین رفتن این افراد این آداب و رسوم به عنوان بخشی از تاریخ در خواهند آمد. آنچه ما به آن خواهیم پرداخت تحت عنوان فرهنگ عامه نیز عنوان می‌شود و علت نامگذاری‌اش به عنوان فرهنگ عامه استفاده در میان عامه مردم بوده است.شاید بیان این آداب و رسوم نوعی یاد آوری باشد برای آنهایی كه زمانی این آداب و رسوم را دیده‌اند و بازگویی این آداب و رسوم برای كسانی است كه آنها را ندیده‌اند اما در موردش شنیده‌اند.در اینجا باید عنوان شود كه این نوشته میسر نمی‌شد مگر با استفاده از نوشته‌های افرادی كه در این زمینه تحقیق كردند و نوشته‌هایی را به یادگار گذاشته ان .

رمضان در سال‌های دور
تهران قدیم از نظر عبور و مرور مقرراتی خاص داشت به آن معنی كه دو ساعت است از شب گذشته در ارگ تهران و وسط چهار سوق بزرگ بازار طبل می‌زدند كه آن را طبل «برچین برچین» می‌گفتند. كسبه با شنیدن صدای طبل بساط خود را جمع می‌كردند و سه ساعت بعد از غروب نیز شیپور خاموشی نواخته می‌شد و عبور و مرور قطع می‌گردید، اما در ماه مبارك رمضان تمام این مقررات لغو می‌شد و مردم تمام شب را آزادانه در شهر رفت وآمد می‌كردند و در حمام‌ها، مساجد، زورخانه‌ها و قهوه خانه‌ها تا نزدیك سحر باز بود. اعلام غروب و افطار نیز در تهران و شهرستان‌های كوچك و بزرگ تا چندین سال پیش جالب بود. در تهران تا ۵۰ سال پیش هر كدام از میدا ن‌های چهارگوشه شهر به دو توپ در ایام رمضان مجهز می‌شد و هر غروب و سحر با شلیك ۳ تیر مومنان را از پایان روزه و آغاز شب با خبر می‌كرد. رمضان ماه خدا و نیایش و راز و نیاز و نیز ماه دوستی و نزدیكی مردم با یكدیگر بود، زیرا مردم معتقد بودند كه قهر و دشمنی با برادران دینی به روزه و نماز آنها لطمه می‌زند و عبادتشان مورد قبول قرار نمی‌گیرد. به همین دلیل قبل از آغاز ماه رمضان به دیدار یكدیگر می‌رفتند و طلب بخشش می‌كردند، ضمنا در طول ماه نیز با گستردن سفره افطار از دوستان و آشنایان، مخصوصا مستمندان پذیرایی می‌كردند. این رسم در حال حاضر بیش و كم برقرار است. سفره قلمكار و پارچه‌ای افطار كه به آن پیش افطاری می‌گفتند با غذاهای تهرانی تزئین می‌شد. غذاهای تهرانی عبارت بودند از ترحلوا، شیربرنج، نان روغنی، شیر، مربا، فرنی، خرما، خاكشیر یخ مال (شیره تابستان)، پالوده سیب (ویژه تابستان) و در زمستان حلوا ارده پس افطاری هم عبارت بود از شامی كباب، چلوكباب، آبگوشت، چلوخورشت، كوفته، كباب حسینی و كباب بره كه البته این غذاها بر سر سفره كسانی فراهم می‌شد كه صاحب آن دستش به دهانش می‌رسید. پس از افطار شب چره و به قول فرنگی‌ها دسر شروع می‌شد كه عبارت بود از زولبیا و بامیه، پشمك، باقلوا و قطاب و انواع میوه‌های فصل (بعضی از دسرهای یادشده، مثل زولبیا و بامیه همچنان جزو رسوم رمضان تناول می‌شود.)

غذاهای سحر بیشتر از برنج درست می‌شد چون تشنگی به دنبال نداشت و به قول قدیمی‌ها آب نمی‌كشید. در تابستان موقع سحر از خوردن دوغ و ماست خودداری می‌كردند، زیرا تشنگی ایجاد می‌كرد و به جای آن هندوانه و خربزه می‌خوردند. مردم برای بیدار شدن به موقع و تناول سحری نیز راه‌های مختلفی داشتند به‌طور مثال یكی از راه‌هایی كه از قدیم الایام تهرانی‌ها برای بیداری سحر از آن استفاده می‌كردند صدای بانگ خروس بود. از این رو وجود خروس را در خانه خوش یمن می‌دانستند، بخصوص خروس سفید چهل تاج كه نشانه خیر و بركت بود یا در ماه رمضان همسایه‌ها با هم قرار می‌گذاشتند هر كسی سحر زودتر بیدار شد، همسایه‌های دیگر را هم بیدار كند. در صورتی كه خانه‌ها دیوار به دیوار بود با كوبیدن مشت‌های پیاپی به دیوار، در غیر این صورت به درخانه همسایه می‌رفتند و كوبه در را می‌كوبیدند تا از خانه صدای «كیه» بلند شود و مطمئن شوند اهل خانه بیدارند.
در شب‌های رمضان مردم تهران برای خود سرگرمی‌هایی ترتیب می‌دادند كه هنوز هم بعضی از آنها معمول است. در این شهر معمولا هر دسته از تهرانی‌های بعد از تناول افطار و شام و به جا آوردن نماز رهسپار محله دیگری می‌شدند. آنها كه ورزشكار بودند به زورخانه می‌رفتند، جوان ترها جایشان اغلب در قهوه خانه بود، هر شب ورزشكاران محلات مختلف برای دید و بازدید به زورخانه محلات دیگر می‌رفتند و شب دیگر در محله می‌ماندند تا بازدید پس بدهند. ترنابازی و سخنوری نیز سنت ماه رمضان بود. كسانی كه به قهوه خانه محلات دیگر می‌رفتند، چند غزلخوان و خوش نفس همراه می‌بردند كه به قول معروف در زمان جریمه شدن با خواندن غزل كنف نشوند. مساجد محلات شهر از شلوغترین مراكز عمومی به حساب می‌آمد كه پذیرای اكثر قریب به اتفاق اهالی به شمار می‌رفت. معمولارسم بر این بود كه اكثر مساجد، نماز جماعت مغرب و عشاء را در اول اذان بر پا می‌كردند و نمازگزاران با یك خرما روزه خویش را باز كرده، سپس به خانه رفته، افطار می‌كردند و بعد از گذشت ساعتی مجددا به مسجد باز می‌گشتند. برنامه مسجد عموما به این صورت تنظیم شده بود كه ابتدا واعظ منبر می‌رفت و پس از سخنرانی بلافاصله درس قرآن شروع می‌شد كه اكثر علاقه مندان آن نوجوانان و جوانان بودند. ناگفته نماند كه این سبك و روش كماكان چون گذشته در مساجد برقرار می‌باشد.

آداب ازدواج در قدیم
ازدواج از جمله مراسمی بود كه آداب و رسوم خاصی برای خود داشت به‌طوری كه هنوز كه هنوز است بسیاری از قدیمی‌ها این آداب و رسوم را به‌یاد دارند در گذشته نه چندان مراسم ازدواج باید بر طبق اصول خاصی برگزار می‌شد البته در این بین افرادی كه متمول بودند مراسم ازدواجشان متفاوت‌تر بود به‌طوری كه گاهی ۷ شبانه روز مراسم ازدواج آنها طول می‌كشد. مراسم ازدواج شامل مراحل متفاوتی بود كه ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره خواهیم كرد.

جهاز برون
چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهاز بران صورت می‌گرفت. برای جهاز بران چند نفر طبق كش به همراه چند قاطر اجیر می‌شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل كنند. علاوه بر طبق كش‌ها، عده‌ای نقاره زن نیز استخدام می‌شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند نفر جلوتر به خانه داماد می‌رفتند و قسمتهایی از خانه داماد را كه برای عروس در نظر گرفته شده بود، نظافت كرده و به اصطلاح آب و جارو می‌كردند. هنگامی كه جهیزیه در خانه داماد جای می‌گرفت. فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی كه آورده بودند را نشان داماد می‌داد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت می‌كرد كه به آن سیاهه می‌گفتند. علاوه بر آن دادن انعام به طبق كش‌ها و نقاره‌چی‌ها جزو وظایف داماد به حساب می‌آمد. طبق كش‌ها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند كه نقل‌ها و پارچه‌های كف طبق‌ها را كه برای تزئین تدارك دیده شده بود را برای خود بردارند وسایل جهیزیه طبق توافقی كه قبلا بین خانواده‌های عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه می‌شد. به عنوان مثال گاهی عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبكش، مجمع‌های مسی، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متكا، پشتی، پرده، سماور، بلور و علاوه بر همه اینها، آینه و قرآن جزو اصلی مهم‌ترین وسایل جهیزیه به شمار می‌رفته است.

مراسم عقد كنان
مراسم عقدكنان را معمولا در خانه عروس انجام می‌دادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر می‌گرفتند كه مراسم عقدكنان در آن اجرا می‌شد. قبل از شروع مراسم چند نفر از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل، برای تزئین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر می‌شدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود می‌چیدند.
اسباب سفره عقد عموما عبارت بود از: نقل و شیرینی، چند كله قند، چند لاله یا جار، گلابدان، خنچه، اسپند، كاسه‌ای آب كه رویش یك برگ سبز باشد و…. به هنگام عقد عروس را مقابل آینه و رو به قبله می‌نشاندند و به هنگامی كه عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم می‌دانستند كه عروس خانم حتما در آینه نگاه كند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت دو سر پارچه‌ای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه می‌داشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند می‌سایید و در این هنگام فرد دیگری با یك سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی كوك بر پارچه مزبور می‌زد. به هنگام این كار زیر لب می‌خواندند:
دوختم، دوختم،
زبان مادر شوهر،
خواهر شوهر،
جاری و پدرشوهر را دوختم.

بردن عروس
پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقد كنان چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری می‌كردند. آنگاه چند نفر از خانه داماد با اسب سفیدی برای بردن عروس می‌آمدند. عروس را سوار بر اسب كرده و در جلوی آنها عمله جات طرب و پشت سر آنها نیز جاروكشان و سپس اسب عروس حركت می‌كرده است. وقتی قافله عروس به خانه داماد می‌رسید باید داماد به پیشواز عروس می‌رفت و نارنجی به طرف وی پرتاب می‌كرد. اگر عروس می‌توانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود كه عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد. هنگامی كه می‌خواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یك بقچه حاوی نان و پنیر را به وی می‌دادند و بچه موظف بود كه این بقچه را به كمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد می‌كردند. وقتی كه عروس می‌خواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد. فندق یا گردویی را زیر پایش قرار می‌دادند تا به این ترتیب هرگونه طلسمی كه برای عروس شده از بین برود در هنگام ورود، عروس زیر لب می‌گفت یا عزیزالله، به این نیت كه عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید با بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او عبور كند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز، كفش‌های عروس را در بالای در قرار می‌دادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد. بعد از اینكه عروس به خانه داماد وارد شد زن‌های فامیل می‌آمدند و شروع به شادمانی می‌كردند. آنان بر سر عروس و داماد مانند سرعقد نقل و پول می‌ریختند و می‌گفتند كه هر گاه از این نقل دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز می‌شود.

پاتختی
یكی از مجالسی كه پس از عروسی به اجرا در می‌آمد مراسم پاتختی بود كه بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار می‌شد. در این مراسم عموما نزدیكان عروس و داماد شركت داشتند و عده‌ای نیز دعوت می‌شدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی كنند. همچنین در صبح بعد از عروسی، داماد موظف بود كه با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاكی كه به او داده تشكر كند.

وعظ و سخنرانی مذهبی
تا پایان سلطنت محمدعلی‌شاه، مجالس تعزیه معمولا در ایام ماه محرم و صفر در تهران اجرا می‌شد، ولی در دوران احمدشاه در ساختمان تكیه آقا در حصار بوعلی شیران (جنوب نیاوران) به دستور كامران میرزا نایب السلطنه، تعزیه خاص ماه رمضان بعدازظهرها تا قبل از افطار در مقابل احمدشاه و خانواده سلطنتی اجرا می‌شد. كسبه تهران قدیم در ماه رمضان غیراز بقال، قصاب و خباز عموما تعطیل می‌شدند، زیرا اكثر مردم به دلیل شب زنده داری تا ظهر روز بعد خواب بودند. در كنار عبادات روزهای ماه رمضان، تفریحاتی نیز برای روزه داران معمول بود كه از آن جمله معركه گیری درویش‌ها و مارگیرها در فضای باز مساجد معروف تهران مثل مسجد سپهسالار و مسجد جامع بازار و سرقبر آقا دیدنی بود. در داخل شبستان مساجد محلات پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر برنامه وعظ و تبلیغ آغاز می‌شد. تا قبل از مشروطه و وعاظ در مبنای فقط مسائل دینی مطرح می‌كردند. بعدها سیدجمال‌الدین اصفهانی (پدر محمدعلی جمال زاده) در ماه رمضان مسائل سیاسی را نیز در منبر مطرح می‌كرد. آن مرحوم در مساجد سیدنصرالدین و مسجد شیخ عبدالحسین (مسجد آذربایجانی ها) سخنرانی‌های مذهبی و سیاسی می‌كرد و تندنویسان آن زمان بیانات سید را نوشته و در روزنامه معروف جمالیه منتشر می‌كردند.

در دوران پهلوی دوم نیز واعظ معروف، استاد علامه فلسفی در سال‌های قبل از كودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، ظهرها بعداز نماز جماعت در مسجد سلطانی سخنرانی می‌كرد كه به‌طور زنده از رادیو تهران پخش می‌شد. بعد از كودتا برنامه سخنرانی آن مرحوم به مسجد آقاسیدعزیزالله بازار منتقل شد كه تا پایان دهه چهل ادامه داشت. در آن دوران دو مجلس سخنرانی بسیار پرجمعیت ظهرها در تهران برگزار می‌شد كه در درجه اول منبر حاج آقا فلسفی بعد از نماز آیت الله العظمی خوانساری در مسجد آقاسیدعزیزالله و مجلس دیگر، سخنرانی حضرت آیت الله مكارم شیرازی بود كه ظهرها در مسجد ارگ برگزار می‌شد. در زمان ناصرالدین شاه پس از بنای مسجد سپهسالار از آقا شیخ ملامحمدعلی معروف به حاج آخوند رستم آبادی تقاضا شد كه در ایام ماه مبارك رمضان در این مسجد اقامه جماعت نماید و ایشان این دعوت را اجابت كرد. ضمنا بعد از نماز، آن مرحوم در مسجد مردمی نیز می‌رفت كه نماز جماعت و منبر حاج آخوند در رمضان در عهد ناصری جزو باشكوه‌ترین نماز جماعت مجلس وعظ در سطح تهران آن روزگار به شمار می‌رفت. شایان ذكر است ایشان یكی از فاضل‌ترین شاگردان شیخ مرتضی انصاری در نجف اشرف بود كه در سال ۱۳۳۲ قمری در سن ۸۲ سالگی در زادگاهش رستم آباد شمیران بدرود حیات گفت. مزارش در كنار بوستان اختیاریه واقع در محله اختیاریه زیارتگه اهالی و به قولی وجود تربتش خیروبركت منطقه است.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آداب و رسوم مردم شهر تبریز

پست شده به وسیله : ISFtour/ 22113 0

کلان شهر تبریز هم به مانند دیگر شهرهای با اصالت ایران زمین دارای مردمی با فرهنگ و اداب و رسوم خاص خود است. مردم آذربايجان مردمى اصيل هستند. از جمله خصلت‌هاى اين مردم مهمان‌نوازي،سلحشوري ، آزادمنشي، مرزدارى و پايبندى به عقايد مذهبى است . از ديگر ويژگى‌هاى ايرانى در اخلاق ملى مثل مهمان‌نوازي، ادب و احترام و خوش سلوکى و حسن معاشرت در ميان عموم ايرانيان ازخراسانى و آذربايجانى و کرمانى و کرد و بلوچ يکسان است .

آئين‌ها و جشن‌هاى ملى

شب چله

شب چله طولانى‌ترين شب سال محسوب مى‌شود. مراسم اين شب به‌صورت شب‌نشينى دوستانه و فاميلى است. در اين شب‌نشينى انواع خوراکى‌هاى زمستانى يعنى خشکبار و شيرنى خورده مى‌شود. پختن برنج سفيد در شب چله يا يلدا نوعى جادوى سفيد براى سفيد رزوى و نيک‌بختى در زمستان سرد و سياه به‌شمار مى‌رود .

مراسم مربوط به چله کوچک که سردترين و سخت‌ترين روزهاى زمستان را شامل مى‌شود. در بيشتر روستاها و گاه مناطق شهرى آذربايجان شرقى برگزار مى‌شود. رايج‌ترين آداب مربوط به چله کوچک، برافروختن آتش بر بام‌ها و گاه تيراندازى يا سر و صدا کردن است. گمان بر اين است که با اين مراسم، ‘قارى‌ننه’ يا پيرزن سرما ترسيده و فرار مى‌کند .

چهارشنبه‌سورى

چهار آتش افروزى در چهار چهارشنبه به عدد رمزى چهار اشاره دارد. فيثاغورس عدد چهار را اصل و ريشه ٔ طبيعت جاودان مى‌داند. چهار جهت اصلي، چهار طبع انساني، چهار عنصر حيات اشاره به امر واحدى دارد .

در آئين چهارشنبه‌سوري، عدد چهار حکايت از چهار وجه طبيعت دارد که به‌تدريج عنصر واحد طبعيت، سال، مکان يا هر پديده ٔ چهاروجهى را مى‌سازند. به اين ترتيب اولين چهارشنبه منسوب به باد است. دومين خاک است، سومين آتش و چهارمين آب که در اين زمان از يخ بستن خاک کاسته مى‌شود و زمين نفس مى‌کشد. صبح آخرين چهارشنبه‌سورى مردم بر سر آب رفته و از روى آن مى‌پرند و مى‌خوانند :

 

آتيل ماتيل چرشنبه ( عاطل و باطل شود چهارشنبه )

بختيم آچيل چرشنبه ( بختم باز شود چهارشنبه )

 

آخرين چهارشنبه ٔ اسفند با بارورى طبيعت همراه است. در روستاها چهارشنبه ٔ آخر سال را ‘ چرشنبه‌خاتون’ مى‌گويند و زنان بالاى اجاق خوراک‌پزى با آرد شکل زنى زيبا را مى‌کشند و زير آن يک آينه و شانه مى‌گذارند تا وقتى چرشنبه خاتون آمد سرش را شانه بزند. اين رسم تأکيد بر بارور شدن زمين در آخرين روزهاى اسفند دارد. در ميان مردم آذربايجان شرقى هر چهارشنبه نامى دارد .

مفصل‌ترين مراسم آخرين چهارشنبه‌سورى آن است که در آن شب برنج سفيد پخته و همراه با آجيل و شيرنى بر سفره قرار مى‌دهند. پسران جوان و نوجوان شالى برداشته و از سوراخ بالاى بام که محل خارج شدن دود تنور و تهويه است آن‌را پائين مى‌اندازند . صاحب‌خانه نيز مقدارى آجيل و شيرينى در گوشه ٔ سال مى‌بندد تا پسر آن را بالا بکشد. اگر پسر خواهان دختر خانواده باشد، شال را بالا نمى‌کشد. اگر خانواده ٔ دختر راضى باشند، نشانه‌اى به شال مى‌بندند. رسم شال‌اندازى هنوز در بعضى روستاهاى آذربايجان شرققى رايج است .

صبح آخرين چهارشنبه زنان بر سر چشمه رفته کوزه‌ها را پر مى‌کنند و از روى آب مى‌پرند و گاه دام‌ها را از آب عبور مى‌دهند. از آب چشمه براى روشن کردن سماور، خمير کردن نان يا پختن غذا استفاده مى‌کنند .

فرستادن خوانچه‌اى از ميوه و شيرينى در اين روز براى عروس خانواده از مراسم ديگر چهارشنبه‌سورى است. خوردن هفت داه روغني، شيرينى يا غله، درست کردن هفت نوع خوراکى شيرين نيز در اين روز معمول است .

آداب‌ و رسوم مردم آذربایجان شرقی در عید نوروز

«بایرام پایی»

یکی از مهم‌ترین رسوم عید در آذربایجان شرقی که هم‌اکنون نیز در  اغلب  خانواده‌ها حفظ‌شده است فرستادن غذا از خانه پدری به خانه دختران شوهر کرده است.  «بایرام پایی» به عبارتی تبریک عید مادر به دختران شوهر کرده است که نه تنها در سال‌های نخست ازدواج دختر بلکه تا زمانی که والدین در قید حیات‌اند به‌جا آورده می‌شود.

رویش سبزه 

کاشتن دانه، غلات و حبوبات در چند روز پیش از آمدن نوروز و نگریستن به رویش دانه‌ها از آیین‌های کهن ایرانیان بوده است. سنت رویاندن سبزه در حال حاضر همچون گذشته در میان مردم وجود دارد و هر خانواده ده روز مانده به نوروز، حبوباتی چون گندم، جو، عدس، ماش، نخود و سیر را درون بشقاب ریخته و سبز می‌کنند

دیدوبازدید

بعد از تحویل سال نو، دیدوبازدید از بزرگان خانواده و اعضای فامیل از دیگر رسوم خوب بین مردم است که چند روز اول عید در مناطق شهری و روستایی خوی به این امر اختصاص می‌یابد.  پایان‌بخش مراسمات نوروزی و عید نوروز با آیین سیزده بدر پایان می‌یابد که در این روز مردم به خارج از شهرها می‌روند و این روز را در دامن طبیعت سپری می‌کنند

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آداب و رسوم مردم اهواز

پست شده به وسیله : ISFtour/ 4468 0

استان خوزستان با توجه به اینکه جمعیت قابل توجهی از عشایر و کوچ نشینان را در خود جای داده است موجب شده که در اين استان، بخشى از جمعيت به دامدارى پرداخته و به ييلاق و قشلاق بپردازند. بخش شمالى و شمال شرقى خوزستان شامل مناطق شوش، مسجد سليمان، دزفول، شوشتر، ايذه تا محدوده باغ ملک و جانکى در شمال رامهرمز محل زندگى ييلاقى ايلات بختيارى و بخشى از ايلات لرستان و ايلام مى‌باشد.

خوزستان به‌دليل دارا بودن ويژگى‌هاى آب و هوائي، از ديرباز تاکنون، مسکن ايل‌ها و طايفه‌هاى گوناگون بوده است. اقوام کوچ‌نشين اين منطقه به سه دسته عمده لر – ترک و عرب تقسيم مى‌شوند . رعايت آداب و رسوم و شيوه‌هاى قومي، از مسائلى است که شيخ يا رهبر در نظام عشايرى عرب بر آن تأکيد داشت.

شهر اهواز هم از تمامی این قواعد مستثنی نیست در ذیل به قسمتی از آداب و رسوم اعیاد و فرهنگ مردم اهواز اشاره می کنیم :

گرگیعان

از آداب بسیار کهن است که هر ساله در ۱۵ رمضان در اهواز اجرا می‌شود. در این شب کودکان عرب با پوشیدن لباس‌های عربی به خیابان‌ها آمده و کیسه‌های کوچکی را که از قبل تهیه کرده‌اند به گردن می‌آویزند و با سردادن سرودهای فولکوریک این شب، به درب منازل همسایگان رفته و از آنان تقاضای عیدی و شیرینی می‌کنند. از معرفترین سرودهای این شب، ماجینه یا ماجینه حل الکیس و انطینه است. که معنای فارسی آن، ما آمدیم ما آمدیم، کیسه را بگشا و در آن برای ما هدیه‌ای بگذار، است.

 

قهوه خوری

مردم عرب اهواز همچون دیگر مردم کشور ایران فرهنگ خاص خود را دارند. مراسم قهوه خوری جز آثار ثبت ملی در ایران است. دله قهوه یکی از اشیاء و ابزارهای فرهنگی مردم عرب است که در مراسم‌های رسمی چه در کشورهای همسایه در مراسمات بین‌المللی و حتی در برگزاری‌های هیئت دولت در خوزستان، و بازدیدشان از مردم عرب ایران، همواره از این وسیله در پذیرایی‌ها به عنوان نماد فرهنگی استفاده شده‌است. این قهوه دادن همواره به همراه قوانینش در اکثر مراسم‌های رسمی و غیر رسمی به خصوص در مراسم خواستگاری، مهمانی‌های رسمی من‌جمله عید فطر و در مراسم سوگواری اجرا می‌شود. دله‌های قهوه، فنجان‌های مخصوص و کوچکی دارند.

لباس محلی عربهای اهواز (دشداشه)

لباس محلی اعراب اهواز که دشداشه نام دارد یک پیراهن سفید بلند است که در بیشتر شهرهای خوزستان پوشیده می‌شود از دیگر لباسهایی که همراه با دشداشه پوشیده می‌شود بشت می‌باشد که روی دشداشه آن را می‌پوشند همچنین چفیه نام پارچه‌ای است که روی سر گذاشته و دور آن یک حلقه به نام عگال می‌گذارند که چفیه را نگه دارد.

 

رسوم مندائیان

مندائیان یا صابئین پیروان یحیی و یکی از اقلیت‌های مذهبی ایران هستند که در خوزستان صبّی می‌نامند و تعمید در آب جاری، همه ابعاد زندگی منداییان را دربرگرفته‌است. محل تمرکز منداییان ایران در مجاورت رود کارون در استان خوزستان است.

عید فطر

یکی از اعیاد مذهبی اهواز و خوزستان است. بارها استان خوزستان برای عید فطر از امتیاز تعطیلی چند روزه برخوردار بوده‌است و نماینده اهواز و استاندار خوزستان دلیل این امر حضور مردم عرب در این استان است که عید فطر از اهمیت بالایی نزد آنها برخوردار است. عرب‌های اهواز و خوزستان روز دوم قبل از عید را «ام‌الوسخ» و یک روز مانده به عید را «ام‌الحلس» می‌نامند. ام‌الوسخ به معنای روز «چرکین» می‌باشد. در این روز مردم عرب به نظافت خانه‌های خود می‌پردازند، اجناس جدید برای منزل خرید می‌کنند و خانه را برای فرارسیدن عید و اکرام مهمان تمیز و آماده می‌کنند. روز بعد از ام‌الوسخ را ام‌الحلس می‌نامند. ام‌الحلس نیز که نامی محلی و قدیمی می‌باشد به معنای روز نظافت و رسیدگی شخصی که در آن جوانان به ظاهر خود رسیدگی می‌کنند. البته واژه حلس دیگر کمتر به کار برده می‌شود و می‌توان گفت ام‌الحلس متضاد و نقطه مقابل ام‌الوسخ است. عرب‌های خوزستان برای خرید عید در روزهای پایانی ماه مبارک روانه بازار شده و از کوچک تا بزرگ آن‌ها لباس‌های جدید و نو می‌خرند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تامین محتوای اصفهان تور