رودبار
رودبار را شاید خیلی ها با زلزله خانمان سوزش به یاد آورند اما زیتون و طبیعت آن قطعا جذاب تر از آن خاطره بدی است که از رودبار در ذهن عده ای باقی مانده است. شهرستان رودبار با زیتون های معروفش در سطح ایران شناخته شده و یکی از مهم ترین و زیباترین شهرستان های استان گیلان به شمار می آید که به اندازهی کافی از چشم اندازهای طبیعی زیبا چون رودخانهها و آبشارها و صخره ها و دره های پرشکوه برخوردار است.
رودبار منطقه ای کوهستانی است و مرتفع ترین شهرستان استان گیلان به شمار می آید. رودبار را می توان دروازه ورودی گیلان از طریق مرکز کشور دانست. کوه های بسیار زیبای این ناحیه، به صورت رشته های موازی با دره های جالب توجه، فضای دلنشینی را پدید آورده اند.
با این که پیشینه تمدن رودبار و نواحی پیرامون آن، به دو هزار سال پیش از میلاد مسیح می رسد با این حال در متن های تاریخی کم تر به نام این شهر اشاره شده است. باغداری و کشاورزی اساس اقتصاد این شهرستان را تشکیل میدهد و شالبافی، جوراببافی و تهیه لباس از پشم گوسفند از جمله صنایع دستی این منطقه به شمار میآیند. صادرات رودبار را زیتون، روغن، عسل، صابون، کفش و چرم تشکیل می دهند. مهمترین صنایعدستی این شهرستان را سبدبافی، حصیربافی، نمدمالی، صنعت ریسندگی و بافندگی و شیشهگری تشکیل میدهند.
نمدمالی یکی از صنایع دستی مهم شهرستان رودبار است که در اصل گونهای فرش است که از رخنه رطوبت و سرما جلوگیری می کند و از پشم تهیه میشود. حصیر، سبد، کلاه، زیرانداز و کفپوش که جنبه تزیینی دارند از دیگر صنایع دستی شهرستان رودبار به شمار میآیند.
چشمه آب معدنی سنگرود، چشمه آب گرم ماسخنور، دره گوهر رود، آرامگاه آقا سید محمود مرندی، آرامگاه پیر مومنی، بقعه امامزاده طیب و طاهر، بقعه امام زاده محمد حنیفه، پل تاریخی، تپه باستانی مارلیک و روستای تاریخی هرزویل از جمله مناطق دیدنی و تاریخی شهرستان رودبار به شمار میرود.
نگاهی داریم به برخی از دیدنی ترین مناطق شهر رودبار :
آبشار کلشتر
آبشار زیبای کلشتر که بیش از بیست متر ارتفاع دارد یکی دیگر از مکانهای دیدنی روستای کلشتر رودبار به حساب میاد. روستای کلشتر به دلیل شرایط خاص، مساحت عمده جنگلهای منطقه رابه خود اختصاص داده. جنگلهای پر درخت و بکر در ارتفاع ۱۰۰۰ متری از سطح دریا و کوه آسمانسرا با دشتی زیبا با علفهای بلند و سبز در ارتفاع ۱۹۰۰ متری از سطح دریا یکی دیگر از نقاط دیدنی روستای کلشتر می باشد. یکی از ویژگی های مهم روستای کلشتر وجود تعداد زیاد چشمه های پرآب، با آب بسیار سرد و گوارا می باشد که این روستا را از روستاهای دیگر متمایز می کند. آب شرب و کشاورزی روستا تماماً از این چشمه ها تأمین می شود و آب مازاد بر مصرف برای آبیاری زمینهای کشاورزی روستاهای اطراف جاری می شود.
بره سر رودبار
شهر بره سر با جمعیت در حدود ۲۰۰۰ نفر در فاصله ۵۵ کیلومتری شهرستان رودبار و ۴۰ کیلومتری شهر رستم آباد و ۳۵ کیلومتری شهر توتکابن واقع شده است . بره سر مرکز بخش خورگام در ارتفاع ۱۲۵۰ متری از سطح دریا قرار گرفته که از شمال به بافت قدیمی بره سر قبل از زلزله سال ۱۳۶۹ ، از جنوب به جنگلها ، مراتع ، یلاق استلی سرا و یلاق ویستان و به دو استخر طبیعی ویستان و خالقی سرا ، از شرق به روستاهای تیه و دوسالده و از غرب به دهستان چهارمحل منتهی می گردد . این شهر دارای بافتی متمرکز بوده که پس از زلزله سال ۱۳۶۹ در محل فعلی بره سر بنیان شده است . گویش مردمان شهر دیلمی و کردی می باشد .
شهری کوهستانی با آب و هوای معتدل کوهستانی ، بهاری سر سبز و دل انگیز ، تابستانی بسیار زیبا و مه آلود ، پائیزی با حل و هوای بارندگی و خزان ، زمستانی خشن ، سرد و پر برف ، دارای جنگلهایی پوشیده از درختان راش بکر و تنومند ، و گونه نادر سوسن سفید که محلی ها به آن لیلیوم می گویند .دارای محصولات باغی از قبل سیب ، گلابی ، آلوچه ، به … ، محصولات کشاورزی لوبیا ، جو ، گندم ، عدس و… ، به علت آب و هوا خوش دامداری نیز رونق دارد .
این منطقه دارای دو امامزاده میباشد که در زمان دیلمیان به شهادت رسیده اند و برای اشاعه مذهب شیعه به قبرستان باستانی بره سر انتقال داده شدهاند. در هسته مرکزی شهر مرقد مطهر امامزادگان عبداله و قاسم از نوادگان امام موسی کاظم واقع گردیده است. هر ساله، در تاسوعا و عاشورای حسینی و سالروز وفات پیامبر اسلام در ۲۸صفر در جوار امامزادگان به عزاداری میپردازند.
استخر زیبا و قدیمی استل پشت، استخری زیبا و قدیمی در ابتدای شهر بره سر است که در روزگاران نه چندان دور عاشقان صید ماهی در آن اقدام به ماهیگیری می کردند.
استخر زیبای طبیعی ویستان ، استخر طبیعی ۴ هکتاری در دامنه جنوبی شهر و در فاصله ۲ کیلومتری مرکز شهر است که چسبیده به جنگل های راش منتهی به ییلاق تابستانی ویستان ، بسیار زیبا و فرح بخش است … دریاچه کوچکِ زیبا و بکری که یکی از جاذبه های طبیعی و جزء مناطق نمونه گردشگری منطقه خورگام محسوب میشود و در بهار و تابستان مورد توجه گردشگران و طبیعت گردان بیشماری از سراسر ایران است.
این استخر با داشتن محیطی مفرح وسالم در دل جنگل ، دارای گونه های مختلف از پرندگان ،انواع آبزیان میباشد. این دریاچه بطور طبیعی بر اثر زلزله بوجود آمده و آب از کوههای اطراف تامین می شود و دارای یک موقعیت عالی و مناظر چشم نوازی می باشد.
ییلاقات استلی سرا و ویستان ، در قسمت جنوبی شهر بره سر در دل جنگل قرار گرفته اند که ساکنان محل در فصل بهار و تابستان از آن استفاده می نمایند . این ییلاقات از آن نظر بسیار جالب است که گرچه با شهرفاصله چندانی ندارد، اما از دریا ارتفاع زیادی دارد. جالبتر از آن هم، اسامی کوههای اینجاست: کوه «لابار»، «کوه لاباربن» و «شینه چاک »
دره باستانی “خونیه” در پیرامون ومشرق شهر بره سر و در۱ کیلومتری جاده روستا داماش واقع شده است. نام رسمی خونیه دٍره و نام محلی آن با زبان دیلمی و لهجه شیرین برسری «خونیه دٍره» تلفظ میشود. «خونیه» کلمهای برسری به معنی خون است وخونیه دٍره به معنای دره خون است و این احتمالاً به علت کشته شدن ماموری در این دره این نام را برآن نهاده اند.
این دره حیرت انگیز با جاذبه های گردشگری بکر و شگفت انگیز و سرچشمه ها و آب زلالش و باغهای پیرامونش بادرختان گردو ،فندق و پر میوه اش آماده است تا به یکی از گردشگاههای زیبای بخش خورگام تبدیل شود.
سرزمین خورگام سرزمینی که همه آبادی های آن کوهستانی و در بخشی از البرز غربی امتداد یافته است . خورگام کنونی به جغرافیای کوچکتری اطلاق گردیده که چشم اندازهایی بسیار زیبایی را پدید آورده و می توان گفت آفریدگار توانا نگاهی ویژه به این مناطق دارد
این جاذبه طبیعی در پیرامون شهر بره سر و در منطقه ای به نام شارشار قدیم قرار دارد و دارای طبیعتی زیبا ، آبشار و چشمه های جاری با آب فراوان و درختان راش بسیاری است.
آب این دره به رودخانه تورنگ لات که شاخه ی اصلی این رودخانه است می ریزد. زیبایی و بکر بودن منطقه شارشار برای هر بازدید کننده ای ابتدا عظمت و شوکت و ابهت این تپه ها ودره ی طویل را مجسم می کند.
این منطقه بکر که همواره حس شگفتی بازدیدکنندگان را برانگیخته، محل بازدید و تفریح بهار و تابستان مردم بره سر و گردشگران است و طبیعت گردان روستاهای پیرامون روزهای تعطیل می روند تا خستگی های روزمره شان را کنار آبشار”شارشار” و سایه وسیع چتر درختان راش این دره جا بگذارند. آبشار طبیعی شارشار ، در محله بالا محله بره سر قدیم یا محله شارشار قدیم به فاصله نیم کیلومتری مرکز شهر قرار دارد
تپه مارلیک
تپه مارلیک یکی از ۵ تپه باستانی است که در دره گوهررود در اطراف رودبار واقع شدهاند درهای خوش آب و هوا که برای سال ها محل سکونت اجداد ثروتمند گیلانی ها بوده. تپه های زینب بیجار ، پیلاقلعه ، دوربیجار و جازم کول ، بقیه این تپه ها هستند.
در پاییز سال ۱۳۴۰ش ، هیاتى به سرپرستى دکتر عزت الله نگهبان جهت بررسى و تحقیق عازم منطقه رحمت آباد رودبار شد . این حفارى که به مدت ۱۴ ماه از پاییز ۱۳۴۰ تا آخر پاییز ۱۳۴۱ ادامه داشت ، منجر به پیدا شدن ۵۳ آرامگاه به طور منظم و پراکنده در سطح تپه شد . این آرامگاه ها عموما از سنگ و گل ساخته شده بودند .
در ساخت این آرامگاه ها از تخته سنگ هاى بزرگ طبیعى که در سطح تپه وجود داشته، استفاده شده . در بعضى قسمت ها هم از سنگ هاى زرد رنگى استفاده شده که از ۱۵کیلومتر دور تر و از دره گوهررود به این محل انتقال یافتهاند.
حفاری تپه مارلیک برای دکتر نگهبان و همکارهایش یک دردسر بزرگ بود . از درگیری ها و بیمهری های اهالی روستا که به تحریک قاچاقچی ها انجام می شد، تا تهمت ها و دردسر هایی که باعث و بانی اش مقام های دولتی بودند و به دادگاهی شدن دکتر و همکارهایش کشید ؛ دردسری بزرگ که به نتیجه اش می ارزید .
از این منطقه تعداد زیادی ظروف و اشیای سیمین و زرین به دست آمده که نشانگر ثروت فراوان ساکنان آن است . قدمت این آثار به حدود ۳ هزار سال پیش یعنى اواخر هزاره دوم و اوایل هزاره اول پیش از میلاد مسیح مى رسد .
ماردی ها اقوام ساکن مارلیک مردگان شان را با لباس رسمى و تزئینات کامل روى تخته سنگ و به پهلو قرار مى داده اند . در این حالت زانو ها اندکى خمیده می شدند . همراه مردگان ، ظروف تشریفات مذهبى ، مجسمه ها ، زیور آلات ، اسلحه ، ابزار و ادوات ، ظروف و ادوات آشپزخانه ، مدل و نمونه ادوات مختلف و اسباب بازى کودکان دفن مى شد . این امر نمایانگر هویت و حرفه صاحب آرامگاه و عقاید مذهبى اقوام ساکن در محل بود.
به جز این اشیا ، آثار و ادوات جنگى از جنس مفرغ مانند : خنجر ، پیکان ، سر نیزه و نیز وسایل تزئینى مانند : گوش پاک کن ، ناخن پاک کن ، گوشواره ، دستبند ، گردنبند ، پیشانى بند ، مو بند ، سنجاق سر و همچنین ادوات و وسایل مورد استفاده نظیر ظروف ، دوک نخ ریسی ، دیگ ، ملاقه ، سیخ کباب ، ظروف سفالین ، پیکرک ها و مجسمه هاى سفالین و فلزى در مارلیک یافت شده اند . وسایل رزمى مانند : خنجر ، شمشیر ، سرنیزه ، سرگرز ، مچ بند ، بازوبند رزمی و تیردان مفرغى بیانگر جنگجو بودن این اقوام است.
یکی از کشفیات مهم این تپه ، ۲ مهر استوانه ای است که روی آنها به خط میخی نقش شده است . این مهر ها به باستان شناسان برای تشخیص خط و تاریخ مارلیکی ها بسیار کمک کرده است .
چشمه آب گرم ماستخور رودبار
چشمه آب گرم ماستخور رودبار در دهكده ماست خور در ۵ كیلومتری شهر رودبار و در جبهه غربی سد منجیل قرار دارد. آب چشمه ماست خور هنگام خروج از مظهر خود، گرم و جوشان است. اهالی ماستخور و علی آباد سفلا، آب چشمه را به خزینه هایی هدایت و در آن ها حمام می کنند. اهالی معتقدند استحمام در آب گرم این چشمه، بسیاری از بیماری های چشم و بیماری های استخوانی و رماتیسمی را درمان می کند.
متاسفانه اطلاعات و عکس های خوبی از چشمه آب گرم ماستخور در دسترس نبود گردشگران عزیزی که به این چشمه آب گرم سفر می کنند برای سایت گردشگری مکانبین عکس ها این چشمه آبگرم را ارسال کنند تا با نام خودشان برای سایر گردشگران در سایت گردشگری گیلان قرار دهیم.
چشمه روستای کلشتر رودبار
کلشتر یکی از روستاهای استان گیلان در ایران است روستای کلشتر در فاصله سه کیلومتری شهر رودبار و در کوهپایه کوهستان البرز غربی و در ارتفاع پانصد و پنجاه متری از سطح دریا و مشرف برشهر رودبار واقع شده است. این روستا در بخش مرکزی شهرستان رودبار جای دارد و مرکز دهستان کلشتر است. محصول اصلی آن زیتون است. به دلیل آب و هوای مدیترانه ای باغات زیتون توسعه خوبی داشته و زمستان و تابستان معتدلی دارد. این روستا روزگاری دارای خان های بزرگی بوده که تمام اطراف و اکناف رودبار جهت رسیدگی به تمامی امور زندگی از خرید تا مسائل قضایی به آنها مراجعه می کردند. روستای کلشتر از نظر مناظر دیدنی به خاطر موقعیت کوهستانی و وجود درختان همیشه سبز مثل زیتون و کاج در چهار فصل سال زیبا و دیدنی است. در بهار و تابستان این زیبایی چندین برابر میشود. درون بافت مسکونی روستا تعداد زیادی چشمه و نهر آب وجود دارد. آبشار زیبایی که بیش از بیست متر ارتفاع دارد یکی دیگر از مکان های دیدنی روستا به شمار می رود. روستای کلشتر به دلیل شرایط خاص، مساحت عمده جنگل های منطقه را به خود اختصاص داده است. جنگل های پر درخت و بکر در ارتفاع ۱۰۰۰ متری از سطح دریا و کوه آسمانسرا با دشتی زیبا با علف های بلند و سبز در ارتفاع ۱۹۰۰ متری از سطح دریا یکی دیگر از نقاط دیدنی روستای کلشتر است.
یکی از ویژگیهای مهم روستای کلشتر وجود تعداد زیاد چشمههای پرآب، با آب بسیار سرد و گوارا می باشد که این روستا را از روستاهای دیگر متمایز می کند. آب شرب و کشاورزی روستا تماماً از این چشمه ها تامین می شود و آب مازاد بر مصرف برای آبیاری زمین های کشاورزی روستاهای اطراف جاری می شود. چشمه بار (چیمه وار) از بزرگترین و زیباترین چشمههای آب موجود در کشور است. از ویژگی های چشمه روستای کلشتر رودبار می توان به سرمای خیلی زیاد آب حتی در تابستان اشاره کرد. مهمتر از سرمای زیاد آب موضوعی است که اخیراً بیشتر به آن پرداخته میشود و آن سبک بودن آب از لحاظ وجود املاح می باشد که طبق آزمایشات انجام شده نتیجه گرفته شده که آب این چشمه حتی از آب معدنی دماوند هم سبک تر است. آبشار کلشتر به طول تقریبی ۲۰ متر، سرچشمه کلشتر، امامزاده شاهزاده ابوطالب، درختان هزارساله زربین با بیش از ۲۰ متر ارتفاع، جنگل های بلوط و راش و خانههای پلکانی از جاذبههای روستای کلشتر است.
داماش و گل سوسن چلچراغ
داماش از روستاهای ییلاقی دهستان جیرنده بخش عمارلو در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی شهرستان رودبار و ۱۳۰ کیلومتری رشت در استان گیلان است روستا داماش در حدفاصل جاده رشت به تهران، بین لوشان و منجیل قرار دارد. روستای داماش در منطقه ای کوهستانی و در رشته کوه های البرز و در ارتفاع ۲۲۰۰ متری از سطح آبهای آزاد واقع شده است. روستای زیبای داماش در سال ۱۳۸۷ به عنوان روستای نمونه گردشگری به ثبت رسید.
شاید با شنیدن نام این روستا به این فکر کنید که این نام برای شما آشناست که ممکن اس به خاطر کارخانه آب معدنی داماش و محصولات آن و یا تیم فوتبال داماش گیلان باشد که این نام برای شما آشناست اما بزرگترین جاذبه گردشگری روستای داماش گل منحصر به فردی است به نام “سوسن چلچراغ” که در ادامه در ارتباط با آن خواهیم گفت.
مختصات جفرافیایی داماش، ۴۹ ۴۸ ۳۱شرقی و ۳۶ ۴۵ ۲۰ شمالی است تابستان در این منطقه بسیاردل انگیز و زیبا و مطبوع است. آب و هوای آن در بهار و تابستان، معتدل و خنک و در فصل های پاییز و زمستان به سردی می گراید بارش باران و و وجود مه در اکثر زمان ها در داماش دیده می شود. این ویژگی جلوهای خاص و چشم اندازی خاطره انگیز برای گردشگران به همراه دارد. از این رو هر ساله در فصول بهار و تابستان گردشگران بسیاری از نقاط مختلف ایران به اینجا سفر می کنند و از طرف مردم این روستا پذیرائی می شوند.
پوشاک غالب مردم روستای داماش همان لباس محلی است؛ پوشیدن لباس محلی به خصوص در مراسم و جشنهای روستا مانند مراسم عروسی و جشنواره گل سوسن چلچراغ عمومیت بیشتری یافته است. صنایع دستی روستای داماش مشتمل بر بافت جوراب و گلیم است.
درآمد اکثر مردم روستا از فعالیت های باغداری، دامداری و پرورش طیور تامین و گروهی از مردم در امور خدمات و صنایع دستی فعالیت دارند. غذاهای محلی روستای داماش نیز شامل سیاه قاتق یا فسنجان (ترکیبی از گردوی کوبیده، گوشت مرغابی یا انواع دیگر مرغ ها و گاهی گوشت قرمز، رب انار و غیره)، قیمه پلو و انواع کباب مانند کباب ششلیک، کباب کوبیده، کباب برگ و کباب چنجه میباشد که در خانهها و رستورانهای روستا تهیه و به مشتریان عرضه می شوند.
چشمه آب معدنی داماش دارای انواع املاح معدنی کلسیم، منیزیم، سدیم و پتاسیم است. شاخه ای از آب چشمه به حوضچه ای در مرکز روستا هدایت می شود و مورد استفاده مردم روستا قرار می گیرد؛ مابقی آن، از طریق بسته بندی در کارخانه آب معدنی داماش به سایر نقاط کشور ارسال می گردد.
گل سوسن چلچراغ نخستین گیاهی است که به عنوان میراث ملی در ایران به ثبت رسیده است. از آنجا که شکوفه های این گل با رنگ سفید به صورت واژگون باز می شوند نام سوسن چلچراغی به خود گرفته است. انتهای گلبرگ های آن پوشیده از دانه های برجسته و پرچم های بسیار بلند است. قامت این گل حدود یک متر است. گل سوسن چلچراغ از جمله گل های نادر و کمیابی است که تاکنون، فقط در دو نقطه جهان شناسایی شده است؛ یکی در روستای داماش و دیگری در منطقه لنکرن جمهوری آذربایجان.
پس از معرفی این گل در همان زمان از سوی شورای عالی محیط زیست در زمره آثار زیست محیطی ملی کشور به ثبت رسید و طی این سال ها رویشگاه سوسن چلچراغ در روستای داماش به مساحت ۴ هکتار تحت حفاظت قرار گرفته است.
هر ساله، در نیمه دوم خرداد ماه، هنگامی که سوسن چلچراغ به گل می نشیند، از طرف سازمان محیط زیست یک روز به نام روز طبیعت و گلگشت تعیین می شود و جشنواره با شکوهی در اطراف داماش برگزار می شود؛ اهالی منطقه عمارلو با لباس های محلی زیبا در آن شرکت می کنند و با شادی و نشاط مراسم ویژهای را بر پا می کنند. کشتی گیله مردی، طناب کشی، خرپشتک، چوب بازی (رقص چوب)، تیش بازی (نوعی بازی محلی) چرخ و فلک، هلولک، گلفا و دور بچرخان، از جمله بازی هایی است که در این ایام بیشتر رواج دارد. در این روزها، بازارچههای محلی برپا میشوند و نغمههای شورانگیز و ترانههای دلنشین روستایی با همراهی سازهای نی، تنبک، تنبور، کمانچه و سنتور به گرمی جشنواره سوسن چلچراغ می افزایند.
درخت سرو هزرویل
سرو هرزویل درختی است بسیار کهن در شهرک هرزویل که ناصر خسرو در سفرنامه اش از آن شهرک یاد کردهاست. این درخت یکی از آثار طبیعی ملی ایران و تحت حفاظت سازمان محیط زیست است. حریم آن مساحتی است با تقریبا ۱۰۰۰۰ متر مربع که با حصار از بقیه منطقه جدا شدهاست.
این درخت سرو تنومند، با عمری بیش از هزار سال را ساکنان هرزویل «نظرکرده» میدانند. پس از زمینلرزه رودبار و منجیل در سال ۱۳۶۹ دهکده هرزویل به کنار سرو تاریخی نقل مکان کرده که این امر باعث نگرانی شدید گشته، زیرا پساب و آلودگیهای روزمره شهرک ممکن است ماندگاری درخت کهنسال را به خطر بیاندازند.
در مورد سن این ابردرخت گفتهها بسیار است. در برخی منابع صحبت از ۳۰۰۰ و در برخی صحبت از ۱۰۰۰ سال شده ولی متاسفانه هیچ گفتهای پشتوانه علمی ندارد در صورتیکه امروزه تخمین یا تعیین سن یک درخت برای اهل فن کاریست ساده.
در مورد سن این ابردرخت گفتهها بسیار است. در برخی منابع صحبت از ۳۰۰۰ و در برخی صحبت از ۱۰۰۰ سال شده ولی متاسفانه هیچ گفته ای پشتوانه علمی ندارد در صورتیکه امروزه تخمین یا تعیین سن یک درخت برای اهل فن کاریست ساده.
اثر طبیعی ملی سرو هرزویل با مساحتی بالغ بر۶۲۵/۰ هکتار در سال ۱۳۶۶طی مصوبه شماره ۱۱۳ مورخ ۲۰/۶/۶۶ شورایعالی محیط زیست به مجموعه مناطق تحت مدیریت سازمان پیوست.
دریاچه ویستان
شهر کوهپایه ای بره سر در بخش خورگام و در ۴۰ کیلومتری شهرستان رودبار زیتون واقع است . دریاچه ویستان فاقد رود دایمی است و از سرازیر شدن آبهای سطحی و چشمه های زیرزمینی ایجاد شده است. پوشش گیاهی منطقه شامل بید ، بلوط و راش، زالزالک و گیاهانی چون گل گاوزبان ، لاله کوهی ، شیرین بیان و… است اما در حاشیه دریاچه گیاه غالب نی به وفر قابل مشاهده است. این منطقه به دلیل کوهستانی بودن و قرار گرفتن دریاچه در دره برای فصول گرم سال پیشنهاد میگردد. امکان ماهیگیری در دریاچه وجود دارد اما ماهیان زینتی قرمز بیش از سایر ماهیان خودنمایی میکنند. اطراف این دریاچه فاقد هرگونه امکانات رفاهی است و منطقه از امنیت خوبی برخوردار است. وسعت دریاچه در حدود ۴ هکتار است و طولی در حدود ۲۳۰ متر و عرضی در حدود ۱۰۰ متر دارد.
چنانچه ار تهران قصد مسافرت به این منطقه را دارید می توانید از بزرگراه قزوین – رشت تا لوشان حرکت کنید و از آنجا با تغییر مسیر به سمت داماش بروید. از داماش تا بره سر کمتر از ۸ کیلومتر فاصله است. اگر از این مسیر استفاده کنید دقیقا در ابتدای بره سر و قبل از ورود به شهر جاده ای در سمت چپ وجود دارد که با ۲ کیلومتر مسافت شما رو به دریاچه می رساند. این مسیر دارای شیب های تند و سنگلاخی است و ترجیحا خودروهای دو دیفرانسیل پیشنهاد میگردد.
چنانچه از سمت رشت قصد سفر به این دریاچه زیبا رو دارید باید از رستم آباد مسیر خود را تغییر داده و به سمت توتکابن و از آنجا به سمت بره سر و داماش بروید. در این مسیر می توانید از مناظر بسیار زیبایی استفاده کنید، همچنین نمای جنوبی قله درفک از این مسیر قابل مشاهده است.
سفیدرود /سد منجیل
سفیدرود دومین رود بلند ایران است. سفیدرود را در باستان رود آمارد مینامیدند. در کتب قدیم سپید رود را با نام های گوناگون از جمله: سپیدرود، اسفیدرود، اسبیذروذ، سپیذروذ و سفیدرود خواندهاند. رودخانه سفيد رود با طول ۷۶۵ كيلومتر طولانيترين و پر آبترين رود استان گيلان است.
سر چشمه اصلي آن كوه چهل چشمه كردستان است كه بعدا” شعبهاي به نام گروس از كوههاي پنجهعلي و در شمال غربي همدان و شاخههاي ديگري در ناحيه بيجار (گروس) به آن متصل شده و به سمت شمال جريان مييابد. در ميانه رودهاي ديگري به نام قرانقوشچاي و ميانهچاي و هشترودچاي و آبهاي كوه سهند و همچنين بزقوش به آن مي پيوندند و بعد به سمت جنوب شرقي تغيير جهت ميدهند.
سپس زنجان رود كه از چمن سلطانيه سرچشمه مي گيرد و شعبات كوچك ديگر جاري شده از كوه هاي طارم به آن پيوسته و سر انجام به تنگه منجيل ميرسد. تا اين نقطه رودخانه مذكور با نام قزلاوزن (يا ” خوزوكويا” و يا رود سرخ) ناميده مي شود. در اين محل شاخه ديگري به نام شاهرود كه از كوه هاي طالقان سرچشمه مي گيرد و طول تقريبي آن تا منجيل حدود ۱۸۰ كيلومتر است به آن ميپيوندد اين شاخه تقريبا” يك چهارم آب رودخانه سفيدرود را تأمين مي كند.
از محل تلاقي رودخانه شاهرود و قزلاوزن به بعد رودخانه سفيد رود ناميده مي شود. در منطقه منجيل سد بزرگ سفيدرود بر روي اين رودخانه ساخته شده كه درياچهاي با وسعت ۵۶ كيلومتر مربع در پشت آن پديد آمده، در ادامه مسير اين رودخانه با پيوستن آبراهههايي كه اصلي ترين آنها عبارتند از آبرود، سياه رودبار، تويسن و آبراهه شلي به سفيدرود و پس از گذر از مزارع حاشيه رودخانه به طرف شمالشرقي و منطقه تجن جاري مي شود. در انتها شعبه اصلي اين رود از طريق صدها كانال و آبراه زراعي در منطقه حسن كياده به درياي خزر ميريزد.
آب و هوا در منطقه ي رودبار مديترانهاي مي باشد يعني زمستان هاي معتدل و اندكي مرطوب و تابستان هاي گرم و خشك . اين رود درناحيه ي منجيل در مسير بادهاي دائمي دره سفيد قرار گرفته كه به بادهاي منجيل معروف است.
این منطقه داراي جاذبه هاي فراوان طبيعي، تاريخي و فرهنگي است. چشم اندازهاي طبيعي شامل رودخانه سفيدرود، درياچه سد سفيدرود، درياچه سد تاريک، ييلاقات و جنگل هاي عمارلو، کوه درفک، دشت ها و برنج کاري ها، حيات وحش، گل ها و گياهان وحشي شامل درخت هرزويل، گل سوسن چلچراغ، پوشش گياهي، چشمه هاي آب معدني داماش، سنگ رود و کلشتر، چشمه آبگرم ماست خور و … است.
جاذبه هاي تاريخي و باستاني شامل تپه هاي باستاني مارليک، تپه گرد کول، تپه کلشي، پل خشتي لوشان و …. جاذبه هاي فرهنگي شامل فرهنگ مردم منطقه، آداب و رسوم، صنايع دستي، لباس محلي، گويش، زندگي کوچ نشيني مردم قسمتي از منطقه عمارلو و ساير جاذبه ها شامل دهکده ييلاقي بره سر، دهکده سالانسر در کنار و … مي باشد. در امتداد رودخانه سفيدرود باغهاي انبوه زيتون قرار دارد كه با قایقرانی بر روی اين رودخانه در حالیکه وزش باد خنک و مطبوع گرمای تابستان را با خود میبرد ميتوان به تماشای دورنمای درختان هميشه سبز زیتون در ارتفاعات، صخرههای بلند در کنار دشتهای حاصلخیز و شاليزار هاي برنج نشست.
تنوع آبزيان :
بر اساس بررسيهاي انجام شده در طرح جامع شيلاتي طي سالهاي ۱۳۷۳ و ۱۳۷۴ در ناحيه دهانه رودخانه سفيدرود تا سد سفيدرود و سر شاخه هاي قزلاوزن و شاهرود، ۴۵ گونه و زيرگونه ماهي متعلق به ۳۶ جنس و ۱۷ خانواده شناسايي شده كه در بين ماهي هاي مهاجر عمدهترین آنها عبارتند از: اوزون برون، تاس ماهی، ماهی سفید، کپور معمولی، سس ماهی، لای ماهی، اسبله، سفید کولی، شاه کولی، سیاه کولی و البته ماهي هاي خانواده كپور بيشترين فراواني را به خود اختصاص دادهاند.
رودخانه سفيدرود از لحاظ مهاجرت و زاد و ولد آبزيان بخصوص گونه هاي ماهيان خاوياري و گونه هاي ماهيان استخواني از رودخانه هاي منحصربه فرد در حوزه جنوبي درياي خزر مي باشد.
قله درفک – آتشفشان درفک
درفک نام آتشفشان خاموشی در استان گیلان و در رشته کوه البرز است درفک رشته کوهی هشت کیلومتری دارد که از جنوب شرقی به شمال غربی کشیده شده و چندین قله بلند در آن به چشم می خورد قله هایی که اگر اهل کوهنوردی باشید حتما نام آن را شنیده اید. پرترددترین قله این رشته کوه هم قله درفک است که با ارتفاع ۲۷۱۴ متر در محدوده شهرستان رودبار، بخش رحمتآباد و بلوکات، دهستان دشتویل و در ۲۷کیلومتری شمال شرقی مرکز شهرستان رودبار قرار گرفته است. آتشفشانی که سال ها از آخرین جوش و خروش آن می گذرد و شاید بتوان گفت که بکرترین طبیعت و آب و هوا را در میان قله های دیگر دارد. به عبارتی این قله در ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی رشت در استان گیلان و مقابل رستم آباد در بخش خورگام شهرستان رودبار در منطقه جنگلی سیاهکل واقع شده است.
نام قله درفک که محلی ها با نام های دال فَک، دورفک، دُلفَک هم می شناسند به روایتی از دال فَک ( دٌلفَک) آمده است که در گویش دیلمی، دال، نام پرندهای است از خانواده عقاب و فَک به معنی آشیان و آشیانه است. بنابراین دالفک، یعنی آشیانه عقاب. اما بر اساس روایت دیگری، نام درفک از قوم دربیک آمده که تیرهای از ساکنان حوالی دریای خزر بوده اند. اما با این حال تعبیر اول از وجه تسمیه این قله متداول تر است.
سفر به درفک یک سفر کوتاه پر از جنگل، کوه، غار و کلبه های روستایی است و یکی از دیدنی ترین جاذبههای طبیعی استان گیلان به شمار می رود. درفک در پاییز، رویایی ترین آب و هوای خود را تجربه می کند. آب و هوای خنکی که در آن نه خبری از هوای مرطوب و شرجی و دم کرده گیلان است و نه طبیعت یک دست سرسبز این منطقه. شما در پاییز درفک رنگین کمانی از رنگ ها را می بینید که ذهنیتتان را درباره سرسبزی گیلان عوض خواهد کرد. به تمام این ها مه غلیظ و ابرهایی که در ارتفاعات تا زیر پای شما می رسند را اضافه کنید تا متوجه شوید که چرا سفر به درفک در پاییز می تواند بهترین تجربه طبیعت گردی شما باشد.
سلانسر
سلانسر روستایی از توابع بخش مرکزی شهرستان رودبار و یکی از زیباترین ییلاقات رودبار رستمآباد از شهرهای شهرستان رودبار در استان گیلان است و در ۱۵ کیلومتری رودبار قرار دارد. این منطقه دارای طبیعت بی نظیر و بسیار زیبایی است که هر ببینده ای را مسحور خویش می کند.
ییلاق سلانسر در ارتفاع ۱۲۵۰ متری از سطح دریا قرار دارد و در دامنه این ییلاق درختان تنومند و بزرگ و در بلندای آن علفزارهای زیبایی وجود دارد. سلانسر تابستان های بسیار خنک دارد، ارتفاع زیاد و طبیعت همیشه مه گرفته آن از زیبایی های دیگر این ییلاق است.
داماش، سلانسر و درفک به دلیل داشتن چشم اندازهای طبیعی فراوان، جزء مهمترین قطب های گردشگری کشور به شمار می روند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
شفت
شاید نام شفت به عنوان یکی از شهرستانهای گیلان برای خیلیها آشنا باشد. شهری که به آن کمتر از سایر شهرستانها پرداخته شده و کمتر به مردم معرفی شده است. در صورتی که این شهرستان دارای مکانهای گردشگری فراوان بوده و جاذبههایی زیبایی نسبت به سایر شهرستانهای استان دارد.
منطقه گیلان، شهرستان شفت ناحیهای کوهستانی و تاقدیس مانند است که در منتهی الیه گوشه شرقی رشته کوههای تالش جای دارد. شفت جلگهای سرسبز است که درختان انبوهی را در دل خود جای داده است.
شفت روستاییترین شهرستان استان گیلان است، شهرستانی که دور تا دورش را روستاها فرا گرفته است، جنگل و کوه از یک طرف و شالیزارهای برنج و باغات چای از سوی دیگر، هر یک از روستاهای شفت را زیبا کرده است. بد نیست بدانید که پرواز همای از خوانندگان به نام موسیقی سنتی ایران نیز متولد همین روستا می باشد.
بیایید با هم نگاهی داشته باشیم به دیدنی ترین مناطق شفت، شاید خیلی زود گذرتان به گیلان و شفت افتاد و خواستید این روستا را با چشم دل نگاه کنید! ما به شما کمک خواهیم کرد!
تالاب آب بندان گیلده
اين تالاب در محدوده روستاي گيلده پايين شفت قراردارد .فاصله آب بندان تا شهر رشت وفومن کمتر از ۱۵ کيلومتر است .اين آب بندان محلي براي ذخيره آب براي شاليزار هاي روستاي گيلده پايين است .شاليزارها ، استخرهاي پرورش ماهي وتعداد کمي خانه روستايي در حواشي تالاب قراردارد. آب بندان اول (آب بندان بخش غربي که ۵/۳ هکتار وسعت دارد ) پهنه آبي وسيعي است که بخش هاي جنوبي آن در فصل بهار پوشيده از علف مي شوند اما سطح آب بندان بخش شرق در فصل بهار پوشيده از تنوعي از گياهان آبزي بن در آب ، شناور وغوطه است ، بويژه نيلوفر آبي ( نيلوفر سفيد )که با تراکم زياد وگل هاي زيبايش جلوه خاصي به اين آب بندان مي بخشد .تنوعي از گياهان آبزي شامل نيلوفر سفيد ،تي ، لويي ، جگن ، علف هفت بندازگونه هاي گياهي اين آب بندان هستند .از جانوران مهره دار اين تالاب مي توان به مار آبي ، لاسرتاي شکم سبز ولاک پشت برکه اي اروپايي را مي توان اشاره نمود همچنين دوزيستاني مانند قورباغه معمولي ، قورباغه درختي واز مهمترين پستانداران اين تالاب مي توان به شغال ، گربه جنگلي ، راسو ، خارپشت اروپايي وخفاش لب کوتاه اشاره نمود . پرستوي دريايي تيره هر ساله در اين آب بندان بر روي گياهان آبزي جوجه آوري مي کند.
دریاچه عروس یا حلیمه جان آبشار دود وزن
آبشار دودوزن در موقعیت جغرافیایی N370044 E491504 در استان گیلان واقع است. آبشار دودوزن در فاصله ۲۴ كيلومتري از شفت و در منطقه خرم كش شفت قرار دارد. اين آبشار، درون جنگل بوده و از زيباترين آبشارهاي گيلان محسوب مي شود. برای دسترسی باید از شفت به روستای احمدسر گوراب ، روستای شالماء،سفید نرگس ،بازارچه علیسرا،بقعه آقا سید کاس و آقا سید رضی و سیاه نرگس بگذریم ، . بعد از سیاه نرگس به روستای خرم کش می رسیم، در مسیر همچنان رودخانه زیبا را همگام با خود می بینیم که از آبشار زیبای دود وزن خرم سرچشمه می گیرد. در ۲ کیلومتری روستای توسه، روستای توریستی و زیبای خرم کش وجود دارد که ۷۰۰ متر بعد از آن به تابلویی می رسیم که روی آن نوشته شده است ۸۰۰ متر با آبشار دود وزن خرم ( ۵۰۰ متر مانده به آبشار) بعد از طی ۳۰۰ متر به انتهای مسیر ماشین رو می رسیم که پلی مابین این دو مسیر (خاکی و ماشین رو و مال رو) قرار دارد، بقیه مسیر تا به آبشار درحال ساخت و بازسازی می باشد. به محدوده خرم ، خرم کش و اطراف سیاه مزکی می گویند . این منطقه حالت ییلاقی دارد . پنیر آن معروف است.
دریاچه حلیمه جان معروف به دریاچه عروس در رودبار بسیار زیباست. سبزی روی آب به خاطر وجود جلبکها هست که این جلبکها ظهر با وزیدن باد کنار رفته و دریاچه دو رنگ میشود.
سد خاکی سقالکسار
روستای سقالکسار در ۱۵ کیلومتری شهر شفت و بین راه جیرده شفت تا آقا سید شریف قراردارد.در اطراف مزار آقا سید شریف در نزدیکی شهرستان شفت دریاچه های متعددی وجود دارد که دارای طبیعت بسیار زیبایی می باشد.
یکی از بزرگترین این دریاچه ها (استخرها) سد خاکی سقالکسار می باشد که در نزدیک چماچاه و روستای سقالکسار واقع شده است و در تمامی فصول مسافران را به سمت خود جذب می کند. این روستا در دهستان لاکان قرار داشته و براساس سرشماری سال ۱۳۸۵جمعیت آن ۵۸۴نفر (۱۶۸خانوار) بودهاست.
یکی از نکات قابل توجه این روستا ادامه زندگی جوانان در روستا با کمک وامهای مسکن روستایی است. این روستا همچون روستاهای ایران دارای چند شهید میباشد. ۸ شهید به نامهای عظیم غمزه – اسماعیل غمزه – فرهاد غلبو – علی محمدزاده – غلامرضا حسیپور – حسن حسنپور – زمان محمدی – و ۱ شهید گمنام این روستا مناطق دیدنی بسیار بسیار زیبایی دارد که یکی از این جاذبههای دیدنی سد خاکی سقالکسار میباشد که در تمامی فصول مسافران را به طرف خود میکشد. اعضای شورا و دهیار روستا جهت پیشرفت و آبادانی روستا تلاشهای زیادی انجام دادند. من به تمام شما عزیزان تاکید می کنم که یک بار به روستا سقالکسار سری بزنید و از طبیعت بکر این روستا لذت ببرید
امامزاده اسحاق
امامزاده اسحاق گیلان از امام زاده های محبوب استان گیلان است که بسیاری از مردم برای اقامت چندین روزه و زیارت این امامزاده به این شهر سفر می کنند. قضای معنوی زیبای این امامزاده در طبیعت بکر شفت تلفیقی شگفت انگیز از معنویات و زیبایی های طبیعی را به نمایش می گذارد که می تواند برای هر بیننده ای جذابیت داشته باشد. مسیر این امامزاده پر از خانه های چوبی آغشته به رنگ های مختلف است که سوغاتی های مختلف شمالی را به فروش می رسانند و البته خانه ها را برای سکونت مسافران به آن ها اجاره می دهند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
با جاذبه های گردشگری آستارا آشنا شوید
یکی از شهرهای معروف استان گیلان که گردشگران داخلی و خارجی و البته تجار توجه ویژه و خاصی به آن دارند آستارا می باشد. آستارا با توجه به طبیعت بکر و زیبای خود دارای جاذبه های چشم نوازی است که می تواند هر بیننده ای را محسور خود سازد. در کنار طبیعت خاص و سرسبز، این شهر سومین مرز فعال کشور نیز هست و به همین علت در عرصه واردات و صادرات نیز نقش موثری در تجارت کشور دارد.
آستارا شهری بندری، مرزی، یکی از قطبهای اقتصادی، توریست داخلی و بینالمللی در سواحل غربی دریای خزر ، مرکز شهرستانی به همین نام در شمالیترین نقطه استان گیلان و آخرین نقطه مرزی ایران و جمهوری آذربایجان و از نظر جغرافیایی در مرکز منطقه تالش قرار دارد. آستارا از شرق به دریای خزر، از شمال به آستارای آذربایجان، از غرب به استان اردبیل و از جنوب به شهرستان تالش در استان گیلان محدود شدهاست. آستاراچای، آستارای ایران را از آستارای آذربایجان جدا میسازد. بخش اصلی راه شوسه آستارا-اردبیل تقریباً به موازات این رود و خط مرزی کشیده شدهاست. در منطقه آستارا علاوه بر زبان ترکی آذربایجانی، زبان تالشی نیز رایج بود ولی در اثر مهاجرتهای زیاد از اهمیت آن کاسته شدهاست. این شهر از نظر جغرافیایی بر سر سه راه قرار گرفتهاست: راه جنوبی آن از کنار دریا خزر به بندر انزلی و راه شمالی آن از کناره همین دریا به جمهوری آذربایجان کشیده شدهاست. راه غربی آن که از حیران میگذرد، به اردبیل میرسد.
آستارا از لحاظ اقتصادی، در استان و کشور نقش تعیینکنندهای را داراست، به طوریکه یکی از ۳۰ شهر گردشپذیر ایران، سومین مرز فعال کشور در زمینه صادرات و واردات رتبه نخست صادرات و بزرگترین گمرک زمینی شمال کشور، از امنترین و پرترددترین مرزهای زمینی کشور، دومین منبع درآمد استان گیلان ، و دارای بیشترین سهم ارزشی صادرات چمدانی در کشور میباشد. علاوه براین، بندرآستارا نخستین بندر خصوصی کشور و پنجمین بندر فعال ترانزیتی شمال کشور است. در حال حاضر بزرگترین پرچم کشور در استان گیلان، در پایانه مرزی آستارا برافراشته شدهاست.
مکان های دیدنی طبیعی آستارا
شهر آستارا آنقدر زیباست که گوشه گوشه آن جاذبه های طبیعی خاص و دیدنی وجود دارد اما قصد داریم برخی از زیباترین اماکن دیدنی آن را به شما معرفی کنیم و البته توصیه کنیم که در صورتی که به آستارا سفر می کنید، برای لذت بردن هرچه بیشتر از دیدن قدرت خداوند سری به آن ها بزنید.
آبشار لاتون
آبشار لاتون در ۱۵ کیلومتری آستارا ، شهر لوندویل و روستای کوته کومه قرار دارد. ارتفاع تقریبی آبشار لاتون ۱۰۵ متر است که از لحاظ ارتفاع، مرتفع ترین آبشار ایران است.
علاوه بر آبشار اصلی، آبشار دیگری با فاصله ی ۱۰ متری آن قرار دارد که ۶۵ متر ارتفاع دارد و سر ریز آب آن نسبت به آبشار اصلی بیشتر و عریض تر است. از مسیر چشمه تا آبشار لاتون سه حوش بزرگ طبیعی با سه آبشار ۱۰ متری قرار دارد. مسیر این آبشار از روستای کوته کومه آغاز می شود و تقریباً ۴ ساعت پیاده روی (کوهپیمایی) دارد.
در مسیر آبشار لاتون تپه های جنگلی و رودخانه ای که منبع آن آبشار لاتون است دیده می شود. در مسیر آبشار لاتون به روستای قدیمی آسیوشوان گذر وجود دارد که تقریباً ۵ خانوار در آن زندگی می کنند. در اطراف آبشار لاتون درختان آلو ، به ، گلابی ، گردو ، فندق ، سیب وحشی و آلوچه (گوجه سبز) می روید. از تنوع جانوری اطراف آبشار لاتون نیز می توان به گرگ ، خرس (به ندرت) ، جوجه تیغی اشاره کرد . اسب و گاو و گوسفند را هم مردم ساکن اطراف آبشار نگهداری می کنند. این آبشار از دامنه های شرق کوه اسپیناس (اسپینه) سرچشمه گرفته و به رودخانه لوندویل که با طول ۱۷ کیلومتر خود نیز از کوه اسپیناس (اسپینه) سرچشمه گرفته سرازیر می شود و با شیب تندی به سمت کوته کومه و لوندویل حرکت کرده و در آخر وارد دریای کاسپین (خزر) می شود.
روستای کوته کومه
روستای کوته کومه، ناخودآگاه ذهنها به سوی تنهاترین آبگرم طبیعی جنگلی کشور و آبشار ۱۰۵ متری «لاتون» که با توجه به سرریز عمودی آن بلندترین آبشار کشور محسوب میگردد، منعطف میشود. این روستای زیبا در استان گیلان ۹ کیلومتری شهر لوندویل واقع شده است. روستایی است کوچک با حدود ۲۰ خانه روستایی با مردمانی تالشی و اهل تسنن.مردم روستا عمدتاً در محل به زبان تالشی سخن میگویند. به زبانهای ترکی و فارسی آشنایی کاملی دارند.
عمده شهرت این روستا بدلیل وجود آبشار لاتون بلندترین آبشاراستان گیلان است . دیگر مکان مشهور این روستا آبگرم کوته کومه است .آبگرمی است کوچک که در خود روستا واقع شده است .قسمتی از درآمد اهالی این روستا از طریق اجاره خانههایشان به گردشگرانی که برای صعود به آبشار لاتون به روستایشان آمده اند تامین میشود.
اکثر کوهنوردان، طبیعت دوستان داخلی و توریستهای بین المللی به خوبی روستای کوهستانی کوته کومه در جنوب غربی بندر مرزی آستارا را میشناسند و با ویژگیهای منحصر به فرد طبیعی همچون آبشارهای متعدد و حوضچههای صخره ای و آثار تاریخی همچون قلعه، گورستان قدیمی و آسیاب قدیمی آسیه شوان آشنا هستند.
توصیه میکنیم چند بار در مسیر توقف کرده و تجدید قوا کنید. در مسیر صعودتان به یک روستای قدیمی متروکه هم برمی خورید که آسیو شوان نام دارد. آسیو در زبان تالشی به معنی آسیاب و شوان به معنی کنار رودخانه است.
بهترین فصل سفر به این منطقه اوایل بهار یا اواخر زمستان است که آب و هوای منطقه معتدل بوده و رطوبت کمتر اذیتتان خواهد کرد.
آسیو شوان (آسیاب آبی)
پس از کوته کومه و راه آبشار لاتون به بقایای این آسیاب در روستای کوچکی به همین نام برخورد می کنیم . قسمت چرخ آن را سیل برده ولی سنگ های اتاق آن موجود می باشد.در گذشته يكي از كار ابزارهاي مورد نياز ، آبدنگ هايي بود كه توسط آن برنج ، اَرْزَن و گندم را پوست مي كندند و مي كوبيدند.از آنجايي كه اين دستگاه با نيروي آب حركت مي كرد، مي باید در كنار رودخانه كار گذاشته میشدکه اهالی روستا های دور نیز برای تهیه آرد از این اسیاب ها استفاده میکردند.
گاهي يك شغل بهدليل انحصاري بودن يا استفاده از وسيلهاي كه همه به آن نياز دارند ميتواند يك جايگاه مهم و كاربردي براي دارنده آن ايجاد كند. مثلا در يك روستا كسي كه «آبدنگ» يا آسياب آبي كه براي پوست كندن و سفيد كردن برنج است، داشته، بهدليل انحصاري بودن و نياز همه افراد به آن، ارباب يا خان منطقه ميشده است و همه به دليل نيازشان به او وابسته ميشدهاند و اصولا اين وسايل مهم همواره در تملك اشخاص بانفوذ قرار ميگرفته است.
این آسیاب ها بر اساس اصول سنتی توسط نجارها و استاد کارهای ماهر آهنگر ساخته می شد و در مسیر رودخانه ها نصب شده و به کار گرفته می شد.آب به پره های چوبی و یا فلزی برخورد نموده و به کمک یک شافت(محور) نیرو به سنگ آسیاب منتقل می شد. گندم ها و موادی نظیر جو -برنج وغیره نیز در قسمتی از سنگ که دارای سوراخ بود ریخته می شد و از زیر سنگ به صورت آرد شده با سبوس بیرون می آمد.آسیابان نیز معمولا مردی میانسال و عادل بود و همه مردم به عدالت او جهت تقسیم کارمزد و سهم مشتری از آرد ها ایمان داشتند. چنین فردی مسئولیت آرد کردن گندم ها را به عهده می گرفت.
باغ پرندگان آستارا
باغ پرندگان آستارا در ورودی جاده آستارا ـ رشت در استان گیلان واقع شده است. این باغ به عنوان اولین باغ پرندگان شهرستان های ایران شناخته می شود. باغ پرندگان در زمینی به مساحت یکهزار و ۵۰ متر مربع احداث شده است و دارای ۵۲ غرفه است که در آن بالغ بر ۳۰۰ پرنده از ۶۰ گونه مختلف وجود دارد. از جمله پرندگان این باغ میتوان به طاووس ،قرقاول، طوطی، مرغهای تزیینی، سرسفید کاکلی، امپراتور، بلدرچین، کبک، بلبل،قناری، مینای سخنگو و مرغ عشق اشاره کرد.
همچنین از میان قرقاولهای مونال، فایربک، ترکاپان، سیلور، طلایی، سیونهو، شاهی، پرتغالی، سبز، گردن حلقهای و کالج، گونه فایربک و مونال بیش از همه مورد توجه گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفتهاست. گفتنی است، در هر ماه به طور متوسط حدود ۵۰ گردشگر از روسیه ، جمهوری آذربایجان ، اوکراین و حتی عراق از باغ پرندگان آستارا بازدید کرده، اقدام به تهیه عکس و فیلم از گونههای کمیاب آن میکنند. تمام قرقاولهای مذکور زینتی، خارجی و کمیاباند و برخی از آنها مانند مونا و فایربک در گیلان و سطح کشور بهندرت یافت میشوند.
بهشت کاکتوس ها
مساحت مجموعه: ۱۴۰۰ متر مربع
تنوع گونه: ۲۲۰۰
تعداد گلدان: ۲۰۰۰۰
این مجموعه در سال ۱۳۵۶ه.ش در خیابان فارابی تاسیس یافته که شامل ۲۲۰۰ نوع کاکتوس از کشورهای برزیل، مکزیک، پرو،بولیوی، آرژانتین و آمریکای جنوبی می باشد. پیرترین کاکتوس خاورمیانه در این مجموعه نگهداری می شود.
آدرس نمایشگاه: آستارا – خیابان فارابی – کوی نهم – کدپستی۸۴۳۴۱-۴۳۹۱۹
پارک جنگلی بی بی یانلو
پارک جنگلی بی بی یانلو که در حاشیه ی جاده ی آستارا – اردبیل واقع شدهاست، دارای جاذبههای طبیعی زیبا و خاصی ست که علاوه بر تنوع فراوان گیاهان جنگلی و محیط های گردش و پرسه جانوران، چندین دره با دامنههای پوشیده از جنگل و یال های نسبتاً بلند و چندین قله ی فرو رفته در مه دارد که در هر فصل سال سیمای ویژه و بدیع و چشم اندازی منحصر به فرد را پیش چشمانتان می گستراند.در آستارا، پارک بی بی یانلو را همه می شناسند، اما راه از آستارا به سوی اردبیل باید از دل دهستان های ویرمونی و بی بی یانلو بگذرد تا تو را به دروازه ی بهشت زمینی شمال ایران، به پارک جنگلی بی بی یانلو ببرد.
پناهگاه حیات وحش لوندویل
پناهگاه حیات وحش لوندویل با مساحتی بالغ بر ۱،۰۷۴ هکتار در محدوده شمال غربی و غرب استان گیلان در ۲ کیلومتری شهر آستارا قرار گرفته است.یک سوم اراضی منطقه را سیمای تالابی و بقیه را درختچه های جنگلی شامل انار وحشی، گوجه وحشی و … اشغال کرده و به سبب داشتن زمینه مساعد زیست پرندگان بویژه قرقاول مورد حفاظت قرار گرفته است. انارستان های پناهگاه حیات وحش لوندویل از معدود جوامع باقیمانده در سواحل خزر ِ که در بخش های فراوانی براثر تجاوزات و اثرات توسعه تخریب شده . در سال ۱۳۹۰ دو توله خرس که مادرشون توسط شکارچیا کشته شده بود از افراد محلی تالش گرفته شده و به پناهگاه حیات وحش لوندویل منتقل شدند.
حیات وحش لوندویل در آستارا مورد استقبال چشمگیر گردشگران داخلی و خارجی قرار گرفته که سمور آبی، گورکن، فک دریای خزر و شغال از گونههای نادر این حیات وحش هستند.
آدرس: ایران – گیلان – لوندویل در محدوده شمال غربی و غرب استان گیلان در ۲ کیلومتری شهر آستارا
تالاب استيل عباس آباد
تالاب استیل در موقعیت جغرافیایی N382146 E485106 در استان گیلان واقع است. اين تالاب در ۷ كيلومتري شهر آستارا در حاشيه جاده لوندويل به آستارا قرار دارد.اهميت اكو توريستي اين تالاب از جهت نزديكي به جاده، تنوع چشماندازهاي طبيعي همچون كوهستان، جنگل و مزارع و كشتزارهاي اطراف دوچندان ميشود.ضلعغربی آن پوشیده از جنگل و پوششهای سبز گیاهی است و در ضلع شرقی آن درختان توسكای شناور منظره بسیار جالب توجهی را بوجود آورده است كه در بهار و تابستان استراحتگاه مسافران بوده و از نظر گردشگری یكی از جاذبههای مهم تلقی میشود.
از ویژگیهای مهم این تالاب وجود ماهیان مشهوری مانند كپور و اردك ماهی است همچنین این تالاب طبیعی جایگاه پرندگان كمیاب بوده كه برای زاد و ولد از اروپای مركزی، ماورای خزر و مناطق قطبی به این منطقه مهاجرت میكنند كه مهمترین آن چینگیر نوكسرخ است.این تالاب ۱۳۸ هكتار وسعت دارد و از مكان هاي گردشگرپذير استان گيلان است. وجود درختان توسكا در اين تالاب، جلوه اي ديدنی به آن بخشيده است. از ويژگي هاي تالاب عباس آباد آستارا اين است كه درختان اين تالاب به علت اينكه ريشه آنها در آب قرار دارد، همواره در پهناي تالاب جا به جا مي شوند و حركت مي كنند. به همين علت، تالاب آستارا به تالاب درختان شناور هم معروف است. ( در گویش محلی به این تالاب هستل به معنای آبگیر می گویند ) از سال ۱۳۸۴ تالاب استيل به عنوان يكي از پنج منطقه نمونه گردشگري استان گيلان شناخته شده است.
از ویژگیهای اکوتوریستی منحصر به فرد این تالاب میتوان به واقع شدن در میان کوهپایه، شالیزار و جنگل، وجود درختان زیبای «توسکا» که ریشه آنها در آب شناور است، زیستگاه انواع حیوانات از قبیل «نوتریا» نوعی موش جونده و ماهیان مشهوری مانند کپور و اردک ماهی، محل زاد و ولد انواع پرندگان بومی و تحت حفاظت که از مناطق سردسیر و به خصوص اروپای مرکزی به این منطقه خوش آب و هوا مهاجرت میکنند، اشاره کرد.
از ویژگیهای مهم این تالاب وجود ماهیان مشهوری مانند كپور و اردك ماهی است همچنین این تالاب طبیعی جایگاه پرندگان كمیاب بوده كه برای زاد و ولد از اروپای مركزی، ماورای خزر و مناطق قطبی به این منطقه مهاجرت میكنند كه مهمترین آن چینگیر نوكسرخ است.
تله کابین حیران
اين تله كابين كه در غرب روستاي ونه بين و حاجي امير آستارا قرار دارد، انتهايي ترين گردنه حيران را با طي كردن يك مسير سرسبز ۱۵۰۰متري به شرقي ترين نقطه پارك جنگلي فندقلوي شهرستان نمين متصل ميكند. اين تله كابين كه با سرمايه گذاري بخش خصوصي و توسط احمد علي رستمي با ۱۲ ميليارد تومان هزينه در مدت ۶ سال احداث شده، در هر ساعت با ۳۰كابين ۶ نفره پيشرفته ميتواند يك هزار از گردشگران را با سرعت ۶ متر بر ثانيه جابجا كند.
ارتفاع ايستگاه بالا دست اين تله كابين در منطقه فندقلو حدود ۱۷۳۰ متر از سطح دريا است و طول كل مسير رفت و برگشت در فاز يك پروژه حدود سه كيلومتر ميباشد. اين تله كابين هم اكنون بيش از ۵۰ نفر ظرفيت اشتغالزايي دارد و موقعيت جغرافيايي آن طوري است كه از شمال به قله باستاني شينداند و جمهوري آذربايجان، از غرب به پارك جنگلي فندقلو، از شرق به روستاي ونه بين و جاده اصلي آستارا به اردبيل و از جنوب به دهستان حيران و گردنه زيباي آن اشرف دارد. احمد علي رستمي سرمايه گذار و مدير پروژه با بيان مطالبي در مورد نمين، پارك جنگلي ۴۰۶۲ هكتاري فندقلو و برشمردن مشخصات اين پروژه و نحوه و خريد دستگاههاي آن از كشور اتريش ،اذعان دارد منطقه حيران برخوردار از جغرافياي مناسب ، آب و هواي خوب و طبيعت زيبا و ديدني است و يكي از ۴ منطقه نمونه گردشگري شهرستان آستارا است كه پيش از اين به تصويب هيئت دولت رسيده است، بعد از تله كابين لاهيجان و كيا كلايه لنگرود، تله كابين حيران سومين تله كابين گيلان است كه به بهره برداري ميرسد و با استان اردبيل نيز مشترك ميباشد و چهارمين تله كابين گيلان در منطقه درفك رودبار با ۵/۱۱ كيلومتر مسير به عنوان بزرگترين تله كابين جهان هم اكنون در حال ساخت است. وجود سواحل ،چشمه ها، آبشارها، آب گرمهاي طبيعي و بازارچه هاي ساحلي را از جمله جاذبه هاي توريستي شهرستان آستارا مي باشد و به نقش اين شهرستان در جذب مسافرين گفت فقط از آغاز فصل گرما تاكنون بيش از ۶ ميليون يكصد هزار نفر مسافر داخلي وارد استان گيلان شده است .
دهکده گردشگری حیران
مجموعه توریستی و گردشگری حیران در ۳۵ کیلو متری جاده آستارا به اردبیل در حاشیه کوهستان زیبا و دیدنی حیران در منطقه ای معروف به حاجی امیر حد مرزی بین استانهای اردبیل و آستارا و کشور جمهوری آذربایجان قرار دارد و از سمت ایستگاه بالا به جنگل مشهور فندقلوی شهرستان نمین منتهی می شود.
از چشم اندازهای زیبای این مجموعه توریستی می توان به قلعه شیندان یا شندان که آثار مهم تاریخی زمان ساسانیان و متعلق به ایران آن زمان بوده می باشد که در حال حاضر در اراضی کشور آذربایجان قرار گرفته است. نام دیگر این قلعه معروف به گور بابک می باشد که در طول مسیر حرکت تله کابین از داخل کابین ها و همچنین ایستگاه بالا به راحتی قابل مشاهده است.
رود آستاراچای
رود آستارا رود مرزی کوچکی است که در مرز میان ایران و جمهوری آذربایجان واقع شده است. این رود در بخش ایران شامل سه شاخه فرعی است که دو شاخه آن از ارتفاعات حیران و یک شاخه دیگر آن از ارتفاعات جنگلی بهارستان جریان مییابند. کنارههای این رودخانه از درختان انبوه و بیشهزارها پوشیده شده است و جلوهای زیبا دارد.
روستای عباس آباد آستارا
روستای عباس آباد یکی از بزرگترین و زیباترین روستاهای شهرستان آستارا است. این روستا با ۲۶۹ خانوار حدود ۱۳۱۰ نفر جمعیت دارد و از روستاهای اصلی دهستان ویرمونی است.این روستا در ۲ کیلومتری جنوب غربی آستارا قرار دارد. که دارای مزارع وسیع برنج بوده و معروفترین برنج آستارا در این روستا کشت میشود. شهرت این روستا به دلیل بکر بودن چشم اندازهای ان است؛به ویژه این روستا در کمرشکن کوه اسپیناس از رشتههای کوههای تالش قرار دارد. به دلیل توسعه فیزیکی شهر و افزایش ساخت وسازها،حریم شهر به اطراف این روستا نیز کشیده شده اما مرکز آن همچنان بکر و زیبا باقی مانده است.
عباس آباد دارای آب، برق، گاز، تلفن، جاده آسفالت روستایی، شرکت تعاونی، خانه بهداشت، مسجد، مدرسه، نانوایی، کارخانه برنجکوبی و باغ معروف چای است که به آن چایکار گفته میشود این باغ یکی از دیدنیترین قسمتهای عباس آباد است، تنها مرکز کشت چای در کل شهرستان که دهها سال سابقه دارد.
باغ چای عباس آباد در دوره مظفرالدین شاه تأسیس گردیدهاست، مرکز تحقیقات وزارت جهاد کشاورزی میباشد که هم اکنون در زمینه تولید انبوه نیز محصول فندق فعالیت دارد.
ساحل صدف
بدون شک یکی از زیبایی های یکتا و منحصر به فرد آستارا، ساحل این شهرستان است، ساحل زیبای صدف یک ربع فاصله از مرکز شهر فضای مناسبی برای استراحت، تفریح و شناست.صدف، ساحل امنی برای شنا و سایر ورزش های دریایی محسوب می شود و امکان قایق سواری در فصل تابستان دراین ساحل فراهم است.
گردشگری ساحلی به عنوان قدیمی ترین نمونه گردشگری و بزرگترین فعالیت ها حتی در جهان است، توسعه گردشگری ساحلی و تفریحات جانبی آن امروزه به الگوی توسعه کشورهای حاشیه دریا مبدل گشته و از این رو به منبعی سرشار از مزایای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و محیطی تبدیل شده است.
در شرایط کنونی با توسعه روزافزون تأسیسات گردشگری ساحلی، گردشگر دیگر به آفتاب لب ساحل، شن ها و خدمات پیش پا افتاده ساحلی اکتفا نمی کند و خدمات متنوع تری را می طلبد که خاستگاه آن ایجاد زیرساخت ها و سرمایه گذاری های کلان در زمینه ایجاد تسهیلات و ارائه خدمات مناسب به گردشگران است.
استان گیلان با وجود ظرفیت ها و پتانسیل های که دارد هر ساله پذیرای خیل عظیمی از گردشگران در نوار ساحلی خود است به طوری که بیش از ۷۰ درصد گردشگران ورودی به استان، گردشگری ساحلی را به عنوان مقصد خود انتخاب می کنند.
این مکان که در ۷ کیلومتری آستارا به سمت تالش واقع شده ، اولین طرح سالم سازی در دریای خزر می باشد.امکانات بازی و تفریح کودکان،جدا بودن محل شنای برادران از خواهران، وجود مسافرخانه و اتاق های استراحت در شب، پلاژهای عرضه خدمات، اماکن نصب چادر، اکیپ امداد ، نجات غریق و ماهیگیری،مجاورت با جنگل و منطقه ی حفاظت شده ی لوندویل و از همه مهمتر وجود ماموران انتظامی ،محیطی امن و دلنشین برای گردشگران بوجود آورده است.
درخت انجیلی
به جنگل های شمال که می روید، جایی در نواحی سواحل آستارا و حتی در ارتفاعات میانبند و در گوشه و کنار کلاردشت با رنگ آمیزی حیرت انگیزی مواجه می شوید که جنگل را به مناظری زیبا و چشم نواز تبدیل کرده. درختانی با رنگ های نارنجی، زرد پررنگ، قرمز درخشان، قهوه ای، سبز سیر که نگاه هر رهگذری را مجذوب می کند.
شاید اگر از محلی ها درباره این درخت بپرسید هر کدام چیزی از عجایب آن را برای شما تعریف کنند. حتما از زبان افراد محلی می شنوید که در گذشته از چوب این درخت برای سوزاندن استفاده می کردند چون این درخت چوبی بسیار دیرسوز و پایدار دارد. آن هایی هم که از داروهای گیاهی سررشته دارند ممکن است به شما درباره خواص میوه، برگ ها و پوست درخت چیزهایی بگویند. اگر طرف شما بچه های روستاهای اطراف باشند احتمالا به شما می گویند که در تنه این درخت هیچ میخی فرو نمی رود. تمام این اطلاعات درست است.
درخت انجیلی درخت بومی جنگل های ایران است که ارتفاعش تا حدود ۲۵ متر می رسد. درخت انجیلی با نام علمی Parrotia Persica به دلیل مقاوم و سخت بودن چوبش، درخت آهن نامیده می شود. Parrotia به معنی جنس طوطی است. شاید علت این نامگذاری دو زائده منقار مانند در دو طرف میوه هایش باشد که میوه ها را شبیه نوک طوطی کرده است.
رنگ چوب این درخت سفید مایل به سرخ است، مقاومت زیادی در برابر پوسیدگی و آتش دارد و به همین خاطر متاسفانه به عنوان هیزم از آن استفاده می شده است اما از سوی دیگرهمین سخت بودن باعث شده که بریدن این درختان به کاری سخت و طاقت فرسا تبدیل شود و سخت و شكننده بودن این درخت استفاده صنعتی از چوب این درخت را غیر ممکن کرده است. برای همین است که بر خلاف گونه های گیاهی دیگر، درخت انجیلی تا حدود زیادی از دستبرد چوب دزدها در امان مانده است.
یکی از ویژگی های جالب این درخت قدرت جوش خوردن آن است. به گفته محلی ها وقتی دو شاخه روی هم قرار می گیرند و به هم متصل می شوند خیلی راحت به هم جوش می خورند. این مساله باعث می شود که شاخ و برگ های انجیلی در جنگل به صورت شبکه یی حیرت انگیز در بیایند و اشکال عجیب و موهوم و ترسناکی ایجاد کنند که گاهی درباره آن افسانه هایی هم گفته و شنیده می شود. اما همین قابلیت جوش خوردن به دکوراتورها وطراحان این امکان را می دهد که با استفاده از این درخت به اشکال هنری زیبایی دست پیدا کنند. به دلیل فراوانی در ایران و رنگ های متنوع در پاییز، گونه ای بسیار مناسب برای استفاده در بوستان های جنگلی است و چشم اندازهای بسیار زیبایی در فصول مختلف سال ایجاد می كند.
درخت انجیلی در زمان بلوغ به شکل یک گنبد زیبای رنگارنگ درمی آید. این رشد منظم آن قدر متوازن انجام می شود که ممکن است یک درخت انجیلی داشته باشیم که ارتفاعش حدود ۱۰ متر و تاج مدورش به قطر ۸ متر برسد
برگ های انجیلی برای گردشگران و طبیعت دوستان از اهمیت زیادی برخوردار است. برگ های جوان تر به رنگ بنفش مایل به قرمز هستند، در تابستان به رنگ سبز تیره و درخشان تبدیل میشوند و در پاییز این برگهای درخشان جنگل ها را به فضایی هزار رنگ تبدیل می کنند؛ رنگهای مختلف زرد پررنگ نارنجی پررنگ و قرمز روشن خالص جنگل های شمالی ایران به خاطر وجود این گونه گیاهی است و برای همین درخت انجیلی برای ایجاد فضای سبز و همچنین جذب توریست در جنگل ها مناسب است. اگر علاقمند هستید تا گل های این درخت را از نزدیک ببنید باید تا اسفندماه صبر کنید. رنگ این گلها می تواند از ارغوانی تا قرمز باشد.
رشد تنه و شاخه های درخت انجیلی بسیار کند است مثلا رشد هر یک متر این درخت یک سال و نیم و هر ۱۰ متر این درخت ۱۵ سال زمان می برد. معمولا قطر تنه آن از نیم متر بیشتر نمی شود و بعد از آن که به سن دو سالگی رسید شاخه ها هم به رشد قطری می رسند و به صورت افقی آغاز به رشد می کنند. تا این که درخت انجیلی در زمان بلوغ به شکل یک گنبد زیبای رنگارنگ درمی آید. این رشد منظم آن قدر متوازن انجام می شود که ممکن است یک درخت انجیلی داشته باشیم که ارتفاعش حدود ۱۰ متر و تاج مدورش به قطر ۸ متر برسد.
درخت انجیلی اسامی دیگری هم دارد؛ آسوندار، انجیلو، رامبورتل، اقچه قبین، انجول، تویی، تفی یا زوند همه این نام ها به این گیاه ارزشمند اشاره دارند. همچنین این درخت در زبانهای خارجی به چوب آهن IRON TREE معروف است.
قله اسپیناس
قله اسپیناس مرتفعترین کوه در جغرافیای منطقه آستارا است که حدود ۲ هزار و ۱۰۵ متر از سطح دریاهای آزاد ارتفاع دارد.رشته کوه اسپیناس پشت تالاب استیل قرارگرفته وآبشارلاتون نیز از دامنههای آن سرچشمه میگیرند. این قله رفیع در ۱۷ کیلومتری شرق شهر لوندویل آستارا قرار دارد و آبشار معروف «لاتون» از آن سرچشمه میگیرد.
مکان های دیدنی مذهبی آستارا
آستارا در کنار مکان دیدنی طبیعی خود دارای برخی اماکن مذهبی است که با توجه به جغرافیای طبیعی شهر و تلفیق آن با مذهب دیدن این اماکن نیز خالی از لطف نمی باشد.
امامزاده ابراهیم و قاسم
امامزاده ابراهیم و قاسم از فرزندان امام موسی کاظم بودهاند و آرامگاه آنان در ۷ کیلومتری جاده آستارا به سمت تالش واقع شده است. قرار گرفتن در کنار شبستان، کاروان سرا، بازار از ویژگیهای خاص آرامگاه این امامزادها میباشد. هر ساله هزاران زائر برای زیارت و پرداخت نزورات به آنجا میروند.
هر ساله در روز تاسوعا و عاشورای حسینی مردم بومی به شکل سنتی و پراکنده از مقابل مساجد، هیأتها و تکایای شهرستان آستارا و شهرهای همجوار به این امامزاده می آیند. این امامزاده از سال ۱۳۸۵ با همکاری سازمان اوقاف و کمکهای مردمی در حال بازسازی میباشد.
مردم منطقه ی تالش،اردبیل وجمهوری آذربایجان بخصوص آستارا،داستانهای متعددی در خصوص امامزادگان مدفون در آستارا روایت می كنند.
بنابر داستان های نقلی و حماسی و مذهبی در منطقه ی آستارا (تالشان جمهوری آذربایجان وجمهوری اسلامی ایران) امامزاده ابراهیم و قاسم(ع)،از نوادگان امام موسی كاظم (ع) با پدر بزرگوارشان، همانند اولاد و نوادگان امام موسی كاظم (ع)،برای تبلیغ تشیعه و اسلام به ایران هجرت كرده بودند.
پدر بزرگوارشان باعده ای از مریدانشان در جنگ ،با نیروهای بنی عباس در دلمیستان به شهادت می رسند و دو فرزند ایشان همراه نرجس خاتون ،خواهر ایشان، كه در جنگ مجروح شده بودند و با كمك علویان دیلم متواری و بصورت گمنام متواری بودند و به تبلیغ تشیع می پرداختند. گریختند.
آنها ازسوی اعمال بنی عباس تحت تعقیب بودند گرگری تالشان كه در حال تبلیغ بودند، توسط جاسوسان بنی عباسی شناسایی و پس از در گیری با نیروهای عباسی متواری شدند. در منطقه چوبر،در كنار كوه پایه چوبر، عمه گرامی ایشان نرجس خاتون وفات می كنند و پس از دفن ایشان به قصد زیارت و پناهنده به بی بی هیبت ،دختر گرامی موسی كاظم (ع)، در باكو (پایتخت جمهوری آذربایجان) شد حركت كردند.
تا اینكه به منطقه ی امامزاده كنونی آستارا می رسند و در صدد جمع آوری كمك و نیرو از تالشان، برای مبارزه با اعمال بنی عباس بودند و چون گرسنه و مجروح بودند از طرف كشاورزی محلی پذیرایی شد و وقتی كشاورز از هویت امام زاده ها باخبر شد، به نیروهای بنی عباس اطلاع داد و امام زاده ابراهیم و قاسم(ع) در محاصره بنی عباس افتادند، اما آنها تسلیم نشدند. امامزادگان نوجوان ،تا آخرین نفس مبارزه كردند اما سر انجام به شهادت رسیدند و به دست نیرو های بنی عباس دفن شدند. برای اینكه كسی از هویت امامزاده مطلع نشود،كشاورز محلی خبرچین را در دم به هلاكت رساندند به اذن الهی قتل گاه امامزادگان در عاشورا خاك به همراه خون همانند آب جوش می خورد و مردم محل هر سال عاشورا در قتلگاه كه بنام قان قین معروف است جمع می شدند .
در مراسم تاسوعا و عاشورا كه مردم از شهر آستارا و روستاهای لوندویل و استارا و تالش و اردبیل با هیات عزا داری به امامزاده می امدند اول به محل قتلگاه امامزادگان در داداش آباد می رفتند روز تا ظهر عاشورا خون از زمین تا چندین سانت با خاك فواره می زند .
متاسفانه چند سال پیش پیمانکار پل جاده بین المللی ندانسته محل را باخاك یكسان و اسفالت ریخت .
تاریخ شهادیت امامزادگان سال ۲۵۳ هجری قمری در جنگ با دشمنان اسلام و شیعه به شهادت رسیدند.
سالها بعد از شهادت ایشان بانویی بنام سید خاتون از افراد و تاجر های سر شناس تالشان لنكران آستارا به قصد زیارت امام حسین شب در حال استراحت در محل كنونی امامزاده بود چادر زدنند.
در خواب سید خاتون دو نوجوان كنار كنار امام حسین ایستاده بودند در جلوی ایشان ظاهر می شوند .
امام حسین به خاتون می گوید زیارت كربلا شما قبول شد.
اما قبل از برگشت به تالشان دو نفر از فرزندان من كه بدست دشمنان اسلام در سال ۲۵۳ هجری قمری شهید شدند و زیر چادرت دفن هستند از زیر خاك در بیاور و بارگاهی برای ایشان بساز و مظلومیت فرزندان شهید مرا به مردم منطقه شرح بدهید.
سید خاتون صبح این كار را انجام می دهد و جسد این دو امامزاده را در حالی كه پوشیده نشده بود و بوی بهشت می داد در محل كنونی امامزاده دفن نمود و بارگاه خشتی برای ایشان ساخت .
از آن تاریخ مرقد مطهر امامزاده جایگاه برای درد دل و خواستگاه مومنان منطقه الخصوص از باكو تا اردبیل تا تالشان بوده است بخصوص در ایام تاسوعا و عاشورا مردمان اردبیل تالشان و باكو و منطقه برای زیارت هر سال در مرقد مطهر ایشان مراسم برگزار می كنند.
در زمان حملات روسها، فرمانده روس قصد تخریب و توهین به امامزاده داشت كه بخواست الهی در دم هلاك می شود و روسها در طول حضورشان در این منطقه جرات ورود و تعرض به حریم امامزادهگان را نداشتند و مردم تالشان یا فراریان در داخل حرم یا حیاط امامزاده پناهنده می شدند.
در طول تاریخ در بلایی طبیعی و مصبیت ها ( سیل یا جنگ روس و ایران وجنگ داخلی ) مردم منطقه برای در امان ماندن در حیاط و صحن امامزادگان پناهنده می شدند و در امان می ماندند و حتی پیران منطقه می گفتند هم خود دیدند و هم پدران و مادران ایشان سیل همه جا را گرفته اما به داخل امامزاده و صحن بخواست الهی نفوذ نكرده است.
بقعه آقا سید علی کیا
این بقعه در مسیر دسترسی آستانه به کیاشهر قرار دارد. در روستای اشمان کما چال و در کنار جاده اصلی واقع است. وضع ظاهری ضریح با بقاع متفاوت است. در ساخت ضریح تمام از آهن استفاده شده است. در روستای اشماکما چال همه امکانات رفاهی اولیه وجود دارد اعم از خانه بهداشت، قهوه خانه، خواروبار فروشی ، تعمیرگاه. در وسط روستا و در کنار جاده اصلی بازارچه کوچک محلی قرار دارد. این بقعه در زمینی بیش از هزار متر مربع احداث شده در حیاط آن درختان صنوبر زیادی کاشته شده که به عنوان سایه بان مورد استفاده قرار می گیرد.
در گیلان چند بقعه به این نام وجود دارد و در آستانه اشرفیه دو امام زاده به همین نام وجود دارد.( مثلا: سید نصیر علی کیا، واقع در «کویه سفلی»، شش کیلومتری رودسر، اقا سید علی کیا (ع)، واقع در روستای «گیشاکجان»، یکونیم کیلومتری رودسر)
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
گیلان، بهشت ایران
معمولا یکی از مقاصد تفریحی اغلب ایرانی ها که در زمان های مختلف به خصوص ایام تعطیلات و عید نوروز به آن سفر می کنند، شهرهای شمالی کشور است. گیلان به خاطر آب و هوای منحصر به فردش در تمامی مقاطع سال مقصد بسیاری از مسافران است. استان گیلان، از استانهای شمالی ایران به مرکزیت شهر رشت است. این استان، از شمال به دریای خزر متصل بوده و دارای مرز آبی با کشورهای حاشیه دریا میباشد و از طریق آستارا نیز دارای مرز خاکی با جمهوری آذربایجان است ، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفر است.استان گیلان دارای ۱۶ شهرستان است که عبارتند از : آستارا، آستانه اشرفیه، املش ، بندرانزلی ، تالش ، سیاهکل، شفت، رشت، رودبار، رودسر، رضوان شهر ، صومعه سرا، فومن، لاهیجان، لنگرود، ماسال
تاریخ گیلان
گیلان که در اوستا از آن به نام “وارنا” نام برده میشود مرکز باستانی اقوام مختلفی است که معروفترین آنان دو نوع گیل و دیلم هستند. یونانیان این سرزمین را کادوسیان مینامند. بعضی از محققین کادوسیان را از بومیهای ایران قبل از آمدن آریاییها به این سرزمین میدانند.
بنا به گفته دیاکوئوف روسی قریب به سه هزار سال پیش، سرزمینهای پر جنگل کاسپیان کادوسیان و گیلان (گیلها) در شمال خاک ماد قرار داشته است. گیلها بهتدریج با کادوسیها بهصورت تیره واحدی درآمدند. گیلها در دوره حکومت مادها نیز کاملاً مستقل بودند؛ کورش هخامنشی با کمک گیلها دولت ماد را منقرض کرد.
گیلان در اواخر دوره قاجاریه، به دروازه اروپا مشهور شد و در نهضت مشروطه نیز گیلانیان نقش مهمی در به ثمر رساندن انقلاب داشتند.
مردم گیلان همواره مردمی آزاده بودهاند و در دوران مبارزات انقلاب اسلامی همگام با دیگر هموطنان در پیروزی آن تلاش کردند و در این مسیر حجتالاسلام شهید سید یونس رودباری را که اولین شهید نهضت انقلاب اسلامی بود تقدیم کرد و در دوران جنگ تحمیلی نیز گیلان با مجاهدتهای سرداران و امیران توانست از فرزندان دیار خود تعدادی بالغ بر ۸۰۰۰ شهید،۲۶۲۰ آزاده و ۲۱۲۰۰ جانباز تقدیم نظام و انقلاب نماید.
تاریخ گیلان با تکیه بر پارهای اشارهها و کاوشهای باستانشناختی به دوره پیش از آخرین یخبندان ( بین ۵۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش ) میرسد . با مهاجرت آریاییها و دیگر اقوام به این سرزمین ، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه ، قومهای جدیدی پدید آمـدند که در این میان دو قوم « گیل » و « دیلم » اکثریت داشتند . از همان آغاز ، فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بودهاند و هیچگاه در برابر بیگانگان و یا در مقابل حکمان دیگر ، تسلیم نشدهاند و حتی به اطاعت دولت ماد درنیامدهاند . در قـرن ششم پیـش از مـیلاد ، گیلانیان با کوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند . در زمان ساسانیان ، گیلان استقلال خود را از دسـت داد و اردشیر بابکان به یاری ارتشی مرکب از ۳۰۰ هزار مرد جنگی و نزدیک به ۱۰ هزار سواره گیلان را تسخیر کرد .
پس از پیروزی عربهای مسلمان بر ایرانیان ، گیلان به مأمن علویان تبدیل شد . در حدود سال ۲۹۰ هجری قمری ، مردم گیلان و دیلم کمکم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند. سلسله دیلمیان در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشگر کشیدند و خلیفه عباسی را شکست دادند . مغولان در زمان اولجایتو موفق شدند برای مدت کوتاهی این سرزمین را تصرف کنند . گیلانیان در به قدرت رسیدن صفویان نقش مهمی را ایفا کردند.
در زمان سلطنت شاهعباس اول ، گیلان استقلال خود را از دست داد . در سال ۱۰۷۱ هجری قمری ، قوای روسیه به دستور پتر کبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال ۱۱۴۵ هجری قمری در اشغال خود نگه داشت . گیلکها در پیروزی انقلاب مشروطیت نیز سهمی عمده داشتند . آنها در سال ۱۲۸۷ هجری قمری تهران را فتح کردند . نقش مردم گیلان در نهضت میرزا کوچک خان جنگلی نیز از نمونههای درخشان تاریخ این سرزمین است.
جمعیت و تراکم
طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت استان گیلان ۲۴۸۰۸۷۴ نفر بوده که ۶۱ درصد شهرنشین و ۳۹ درصد روستانشین هستند . از نظر تراکم نسبی جمعیت ، استان گیلان پس از استان تهران در مقام دوم قرار دارد .
عوامل متعددی مانند آبوهوای مساعد ، خاک رطوبتی و حاصل خیز، وجود شبکههای آب روان دائمی و امکانات کشاورزی فراوان و متنوع و گسترش راههای ارتباطی، سبب ایجاد تراکم شدید در این استان گردیده است .
اقوام در گیلان:
دو مفهوم قوم و ملت از دیرباز در زبان فارسی کاربرد داشته است ولی تا سده اخیر فاقد معنا و تعریف مشخصی بوده است اما امروزه به مجموعه تابعان یک کشور ملت میگویند و در هر ملتی گروههایی وجود دارند که از حیث زبان، فرهنگ و سرزمین متمایزند که به این گروهها « قوم » میگویند.
در استان گیلان، اقوام مختلفی زندگی میکردند که امروزه بر اثر عوامل طبیعی، تاریخی ، سیاسی ، مهاجرتها و ارتباطات وسیع قرن اخیر بین این استان با سایر نقاط کشور ، اثر چندانی از بعضی اقوام مشاهده نمیشود. این اقوام عبارتند از:
گیل
دیلم
کادوسها
مادها
کاسها (کاسپینها)
دوربیکها
نام دریای خزر که در زبان انگلیسی ، کاسپین نامیده میشود از نام قوم کاسپین گرفتهشده است و چون دوربیکها در حوالی کوه درفک زندگی میکردند نام قله درفک از نام این قوم، گرفتهشده است.
با این توصیف میتوان گفت قوم غالب در گیلان گیلک میباشد و پس از آن به ترتیب اقوام تالش، ترک، کرد، لر به ترتیب بیشترین جمعیت در استان گیلان را دارا میباشد.
گویش مردم گیلان
گویش گیلکی شامل زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی میباشد و از دیدگاه تاریخی این زبانها به زبان پارتی (اشکانی) وابستگی دارند.
گیلکی با زبان پارسی میانه نزدیکی دارد و یکی از زبانهای ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که درواقع بهعنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب میگردد. گیلکی خود به چند شاخه تقسیم میشود که هرچه بهطرف شرق و جنوب استان گیلان پیش برویم گویشها با یکدیگر اندکی اختلاف پیدا میکنند .
گویش تالشی در قسمت غرب و شمال غرب استان بهویژه واقع در مرز ایران و جمهوری آذربایجان ، عدهای به این زبان تکلم میکنند. این زبان ازجمله زبانهای شمال غربی ایران است که در زمانهای قبل (تا حدود قرن ۱۰ هجری قمری) در سرزمین آذربایجان رایج بوده و از آن پس، جای خود را به یکی از گویشهای ترکی داده است .
در این دیار علاوه بر زبان ملی ( فارسی ) به چندین زبان بومی با گویشها و لهجههای مختلف ازجمله گیلکی، تالشی، تاتی و ترکی تکلم میکنند که در جنوب استان در شهرستان رودبار اقوام کرد، لر، لک، تات و گیلک و در شمال استان در شهرستانهای تالش، رضوانشهر، اقوام گیلک، تالش و آذری و در شهرستان آستارا اقوام آذری، گیلک و در سایر مناطق گیلان قوم گیلک مستقرند.
دین و مذهب
هرچند مذهب در گیلان به تبعه کل کشور شیعه اثنی عشری است ولی از شهرستانهای شانزدهگانه آن سه شهرستان رضوانشهر، تالش و آستارا به ترتیب حائز بیشترین جمعیت اهل تسنن اند و تعداد معدودی از ساکنین استان گیلان مستقر در رشت، بندرانزلی، دارای ادیان مسیحی، یهودی و زردشتیاند.
معروفترین غذاهای محلی گیلان:
مرغ فسنجان یا مرغ لاکو، میزرا قاسمی، باقلاقاتق(خورشت باقلی)، ترش تره، سیرقلیه، آلومسما، ماهی فیبیج، واویشکا، ترش شامی، کال کباب، بورانی بادمجان، بورانی اسفناج، چغندر بورانی، زیتونپرورده، اشپل (خاویار ماهی)، ماهی شور، ماهیدودی، اناربیج، ششانداز، سیرابیج، شیرین تره، خالو آبه، چخرتمه، نازخاتون، لونگی، موتن جان.
پوشش محلی مردم استان گیلان
پوشش زنان و مردان ایرانی از جمله مسائلی است که از دوران قدیم برای مردم دارای اهمیت بود. بررسی پوشاک ازین نظر اهمیت دارد که اطلاعاتی در رابطه با سیر تحولات تاریخی، اعتقادی، اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی به ما میدهد. لباس های محلی در هر منطقه برگرفته از آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به شرایط موجود آنجا است. استان گیلان نیز ازین قاعده مستثنی نبوده است.
تاریخ نویسان قدمتی بیش از چهار هزار سال برای لباس های محلی گیلانی برآورد کرده اند. در گیلان مردم به دلیل وجود طبیعتی زیبا و مملو از رنگ کمتر از رنگ مشکی استفاده میکردند. لباسهای محلی زنان گیلان را می توان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم بندی کرد که لباس زنان شرق گیلان به لباس “قاسم آبادی” ، زنان غرب گیلان “تالشی” و لباس زنان مرکزی گیلان با عنوان “رسوخی” معروف است. لباس قاسم آبادی از قدیمی ترین و اصیل ترین لباس های ایران و مشرق زمین است. در جشنواره های بین المللی مختلف مد و لباس جوایز بسیاری برده است. این لباس شامل یک روسری زیرین به نام (مندیل) که به جای آن از کلاه نیز استفاده شده و با تعداد زیادی سکه در قسمت پیشانی تزیین می شود، جلیقه این لباس به مانند جلیقه های دیگر بوده با فرق این که با سکه تزئین شده است. پیراهن لباس قاسم آبادی تفاوت خاصی با پیراهن های نقاط مختلف گیلان دارد. دامن آن نیز از پارچه ساده و یا گل دار که روی آن با فرم استانداردی نواردوزی شده تشکیل می شود.
اما لباس قاسم آبادی تنها یک نمونه از مدل های متنوع لباس بانوان گیلانیست. چند نمونه معروف دیگر از پوشش مردم گیلان زمین عبارتند از:
لَچَک که همان روسری یا سربند مخصوص زنان گیلانی است.
چادر شب پارچه ای زیبا و رنگارنگ است که قدمت بسیار طولانی دارد و نسل به نسل دختران بافت آن را از مادران خود آموخته اند. چادر شب نوعی کمرپیچ برای زنان محلی گیلان و مازندران به حساب می آید.
الجاقبا پوشش دوخته شده ای از مخمل یا پارچه چادر شب است که پـوشش زنان در کوهستانهای شرقی و قاسم آباد بوده است.
شلیته یا کوتاه تومان (تنبان) دامنی کوتاه و پرچین است که به آن “گرد تومان” نیز می گویند. دامن، دراز تومان واژه ایسـت که برای دامن بلند چین دار در مرکز و شرق گیلان استفاده می شود درغرب گیلان تالشیها آن را “شلار” می گویند.
لباس محلی زن گیلانی به واسطه تنوع رنگ و نوع پوشش یکی ازبهترین انواع لباسهای محلی ایران است که باید به عنوان یکی از نشانههای هویت ملی حفظ و ماندگار شود.
آداب و رسوم
آداب و رسوم کهن مردم گیلان زمین همواره با جذابیتهای منحصر به فردی همراه بوده است.
نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروزخوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است.
نوروز خوانی
نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروزخوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است.
برای این کار گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه میافتند و اشعاری میخوانند. از معروفترین این اشعار میتوان به دوازه امام و عروس گوله اشاره داشت.
اغلب نوروزخوانان نخست دوازده امام را میخوانند و وقتی به قسمت ترجیع بند میرسند، آن را دو نفری تکرار می کنند و بعد نوروز و نوسال میخوانند.
این شعر چنین آغاز میشود:
همی خوانم امام اولین را شه کشور امیرالمؤمنین را
وصی و جانشین یعنی علی را
به یاسین والف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
امام دومین هم دسته گل شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل
به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
این شعر در مدح دوازده امام ادامه می یابد.
عروس گوله
نمایش عروس گوله نیز از دیگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار می رفت. این نمایش همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی بود. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می شدند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده بود اجرا می کرد.
پیر بابو یا کوسه نقش پیرمردی بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل می پرداخت. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هیبتی عجیب می آراست.
این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود میپرداختند و در ازای تهنیت گویی خویش و آرزوی سالی پربرکت و پر یمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت می کردند. گاه نقش یک شخصیت دیگر به اسم کاس خانم نیز به این جمع اضافه میشد.
گل گل چهارشنبه
از دیگر مراسم کهن ایرانیان که در گیلان هم با بعضی تغییرات جزیی به آن میپردازند، چهارشنبه سوری است که در غروب آخرین سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام می شود.
به این منظور خار، بوته، گون و کاه جمعآوری میشد و با درست کردن پشتههایی که معمولاً رو به سمت قبله مینهادند و سپس آتش زدن آنها، از روی آتش میپریدند و هنگام پریدن با خوشحالی میخواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه
زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه
یعنی: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
این سنت که از روزگار زرتشت و حتی جلوتر بر جای مانده، در دوران اسلامی با اعتقادات مردم در هم آمیخته و رنگ و بویی دینی گرفته است. دود کردن اسپند هم از این رسوم است که سعی می شد از سادات خریداری شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه میکردند:
عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن
اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه
یعنی: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. تا مادر شوهرت به هوش بیاید.
گیلان در ایام نوروز
علاوه بر این به نیت این که دختران به زودی به خانه شوی بروند، دختران دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی می کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می رفت.
مراسم چهارشنبه سوری در نواحی مختلف گیلان با تفاوتی اندک اما شبیه به هم اجرا می شد و گاه شلیک تیر و ترکاندن ترقه نیز در برنامه جای داشت. گاه نیز به نیت برکت، یکی از اهالی با تبر به سمت درختی که بار نمی داد می رفت اما با ضمانت دیگران برای بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف میشد.
فالگوش ایستادن
فالگوش ایستادن نیز از دیگر برنامههای چهارشنبه سوری است. برای این کار، در گذرگاه ها میایستادند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی میشمردند.
قاشق زنی
از دیگر رسوم اجرایی این شب بود که معمولاً جوانان و بیشتر دختران به در خانه همسایه ها می رفتند و با پنهان کردن روی خود و بدون دادن آشنایی، خواستار هدیه می شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترین چیزهایی بود که در کاسه قاشق زنان جای می گرفت.
شال اندازی
در مناطق روستایی کوهستانی از رسوم شایع چهارشنبه سوری بود و گاه حالت نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه را داشت.
معمولاً به گوشه شال اینان مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه صاحب خانه بسته می شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هویت خویش به خانه فرد دیگری می رفتند.
سیزده سال
آخرین مراسم نوروز، سیزده سال است. در این روز مردم گیلان بیشتر به کنار رودخانهها و در دل جنگلها میروند و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را گرامی میدارند.
دختران گیلانی در این روز سبزه گره میزنند. این مراسم معمولاً با بندبازی، کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است.
غذاهای گیلان
یکی از جذابیت های استان های شمالی خصوصا گیلان غذاهای آن است که با طعم و رنگ و بوی خاص خود مورد توجه بسیاری از مردم با ذائقه های مختلف می باشد. بد نیست نگاهی به غذاهای گیلانی داشته باشیم:
باقلاقاتق
این خورش بسیار مشهور از خطهی شمال با ترکیب پاچ باقلا (نام دیگر: لوبیای کشاورزی) شوید، سیر و تخم مرغ تهیه میشود. شاید تا به حال در شمال کشور چنین لوبیاهایی را دیده باشید که برخلاف سایر حبوبات بدون پوست و به شکل خیس خورده و تازه فروخته میشوند. پاچ باقلا را پس از خیس خوردن به همراه شوید و سیر و ادویه در روغن تفت می دهند، با افزودن آب و پس از جا افتادن خورش، روی باقلا قاتق تخممرغ میشکنند. مردم گیلان خورشها را در ظروف سفالی مخصوص این استان به نام گَمَج میپزند. این خورش لذیذ به همراه پلو سرو میشود.
میرزا قاسمی
غذای دیگری که به دلیل طعم بینظیرش شاید در اغلب سفرههای ایرانی حاضر باشد میرزاقاسمی است. بادمجان، گوجه، سیر و تخم مرغ ترکیبات اصلی این غذا هستند. طعم دودی میرزا قاسمی که باعث شده این غذا از زمرهی طعمهای تکراری حذف شود به دلیل کباب کردن بادمجان است. بادمجان ها را پس از کباب شدن ساطوری کرده، به همراه سیر تفت داده و سپس با گوجه میپزند. در انتها نیز تخم مرغ به غذا اضافه میشود. میرزا قاسمی را مانند خورش در کنار پلو سرو میکنند.
ترش تره
این خورش با انواعی از سبزیجات یعنی تره، جعفری گشنیز، اسفناج، برگ چغندر و … به همراه یک نوع ترشی (که میتواند آب نارنج یا انار باشد) و سیر تهیه میشود. سبزیهای خورد شده را به همراه مقدار بسیار کمی برنج میپزند، سپس سیر و ادویهی تفت داده را به آن اضافه میکنند. در مرحلهی بعد سبزیجات باید در ترشی پخته شوند، پس از جا افتادن خورش روی آن تخم مرغ میشکنند.
کوکوی مرغ
کوکویی ساده و درعین حال خوشمزه که از ترکیب گوشت مرغ آبپز به همراه تخم مرغ، پیاز و ادویه تهیه میشود.
سیر قلیه خورش گیلانی دیگری است که با ترکیب اصلی برگ سیر، تخم مرغ، لپه، گوشت مرغ یا اردک و کمی آبغوره تهیه میشود. گوشت پس از تفت دادن با آبغوره طعم دار شده و همراه با لپه آن را میپزند. سپس برگ سیر خرده شده را سرخ کرده و با تخمغ هم زده میپزند؛ در ادامه ترکیب برگ سیر به گوشت اضافه میشود؛ خورش تا زمانی که جا بیافتد میپزد.
کباب ترش
طعم متفاوتی از کباب را با خوردن این غذا تجربه خواهید کرد. برای تهیه این غذا، گوشت گوسفند را پیش از کباب شدن چند ساعت در ترکیب رب انار، انار ترش سابیده، سیر، پیاز، سبزی محلی (با نام چوچاق)، روغن زیتون و گردوی سابیده میخوابانند. سپس گوشتها را به سیخ کشیده و روی ذغال کباب میکنند.
اناربیج
این خورش شباهت بسیاری به فسنجان دارد که یکی دیگر از غذاهای محلی گیلان است؛ با این تفاوت که در اناربیج به جای گوشت مرغ از گوشت گوسفند به شکل کوفتهقلقلی و همچنین سبزیهای محلی استفاده میشود.
واویشکا
واویشکا یا جغوربغور یا همان خوراک جگر غذایی لذیذ است که انواع مشابه آن در دیگر استانها مانند آذربایجان نیز دیده میشود. این غذا از تفت دادن و سرخ کردن دل، جگر و قلوهی گوسفند به همراه ادویه و پیاز و رب گوجه تهیه میشود.
کال کباب
از چاشنیهای پرطرفدار گیلانی میتوان کال کباب را نام برد که از بادمجان کباب شده، سیر، انار، آب انار، سبزی معطر و گردوی خرد شده تهیه میشود. در اصل سبزی مورد استفاده محلی (نوعی سبزی به نام چوچاق) است. برای تهیه کال کباب بادمجانهای کباب شده را ساتوری و همراه با دیگر مواد کاملا مخلوط میکنند.
زیتون پرورده
چاشنی گیلانی دیگری که هم شهرت و هم محبوبیتی در کل کشور دارد زیتون پرورده است. زیتون پرورده از مخلوط کردن زیتون با معجونی از مغز گردوی سابیده، سیر، رب انار و آب انار، گلپر، و سبزی محلی چوچاق یا نعنا تهیه میشود.
سیرابیج
سیراویج یا سیرواویج غذای ساده و محبوب گیلانی است که در وعدهی شام صرف میشود. برگ سیر پس از ریز کردن و سرخ کردن با تخم مرغ مخلوط میشود.
ترشِ آش
این آش از نخود و لوبیا، برنج، سبزیهای مختلف، و باقلا تهیه میشود. طعم بینظیر ترشی که این آش را از انواع دیگر آشها متمایز میکند به دلیل وجود رب انار یا آبغوره یا آب نارنج در غذا است.
ماهی شکمپر
برای تهیهی این ماهی شکم پر ابتدا ماهی چند ساعت در آبلیمو، رب محلی ازگیل و رب گوجه خوابانیده و طعم دار میشود. سپس درون ماهی را با معجونی از گردوی آسیاب شده، سبزیهای معطر، پیاز، ادویه، رب انار و ازگیل پر کرده و در فر کباب میکنند. ماهی شکمپر در مناطق مختلف استان با نامهای مختلف از قبیل ماهی لونگی، ماهی فویج و یا ماهی فبیج شناخته میشود.
مرغ شکمپر
مرغ شکم پر نیز مانند ماهی شکم پر رب ازگیل و آبغوره آغشته کرده و به مدت یک شب در یخچال گذاشته تا طعم دار شود.سپس درون مرغ را با گردوی آسیاب شده، رب ازگیل، پیاز و ادویه پر و در فر کباب میکنند.
شش انداز
خورش گیلانی دیگری از بادمجان که با ترکیب آشنای رب انار، پیاز و گردو طعم جدیدی به خود میگیرد. برای تهیهی شش انداز، معجونی از گردو و رب انار با بادمجان سرخ شده مخلوط و طبخ میشود.
آلو مسما
ترکیب اصلی این خورش خوشمزه مرغ و انواعی از آلو (آلو سیاه، آلو بخارا و قیسی) همراه با پیاز و شکر، زعفران و کره است. پس از آب پز کردن کامل مرغ با نمک و ادویه، آلوهای تفت داده را به آن اضافه کرده و در نهایت پیاز سرخ شده و شکر به خورش اضافه میکنند، پس از چند دقیقه جوشیدن خورش آلو مسما آماده است.
کوکو اشپل
اشپل که به تخم ماهی گفته میشود در شمال کشور به دلیل فراوانی ماهی به راحتی یافت میشود؛ رایجترین غذای تهیه شده با اشپل کوکوی آن است که به سادگی با ترکیب اشپل با تخم مرغ آماده میشود. با خوردن کوکوی اشپل طعم متفاوتی را تجربه خواهید کرد.
آش شله قلمکار
شله قلمکار از مشهورترین آشهای ایرانی است که ترکیبی غنی داشته و از انواع حبوبات مانند نخود، لوبیا، عدس، برنج، گندم، پیاز، سبزیجات آش مانند تره، اسفناج، جعفری، گشنیز و گوشت گوسفند و روغن در طبخ آن استفاده میشود. .
کولی غورابیج
غذایی تهیه شده از ماهی کولی، که مغز گردو، سبزیهای محلی، شکر و آبغوره به دلخواه از ترکیبات اصلی آن هستند. این ماهی به صورت خورش پخته شده و به همراه برنج سرو میشود.
ماهی دودی یا ماهی شور
از چاشنیهای پر طرفدار گیلانی ماهی دودی یا شور است که به صورت آماده از بازار روز تهیه میشود. روش آماده کردن ماهی دودی به این شکل است که تکهی کوچکی را از ماهی درون ظرفی سفالی روی برنجِ آمادهی دم قرار میدهند، این چاشنی همراه با انواعی از خورشها سرو میشود. ماهی دودی روش دیگری برای طبخ ماهی دودی یا شور وجود دارد، به این صورت که ماهی را از شب قبل خیس کرده و تا صبح چندین بار آب آن را عوض میکنند؛ سپس بدون اینکه ماهی با آب در تماس باشد آن را بخارپز میکنند تا استخوانهای ماهی نیز نرم شود.
گل در چمن
این غذا خورشی از ترکیب باقلای سبز (در گیلان به نام باقلای مازندرانی معروف است)، تخم مرغ، شوید و زردچوبه، همچنین گوشت گوسفند به دلخواه است. پس از سرخ کردن باقلا به همراه شوید و زردچوبه، تخم مرغ روی آن شکسته و مخلوط میشود.