شکم گردی در اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 969 0

اردبیل یکی از شهرهایی است که از لحاظ شیرینی و سوغات و غذا در ایران معروف است. در این مطلب قصد داریم برترین رستوران های این شهر را به شما معرفی کنیم تا در صورت سفر به این شهر حسابی به شکم خود برسید! با ما همراه باشید :

 

رستوران هتل ساوالان مشگین شهر

این هتل یکی از هتل های خوب و تر و تمیز استان اردبیل است که در شهر مشگین شهر، خیابان امام، روبروی پادگان شهید بیگلری قرار دارد. غذاهای این رستوران بسیار خوب می باشد .

 

کافه آرامیس اردبیل

نوشیدن قهوه در کنار گپ و گفت با دوستان، یکی از لذت بخش ترین تفریحات دنیاست. اونم وقتی که در “کافه آرامیس” باشید. اینجا بهترین پیشنهاد در شهر اردبیل، برای ساعت ها نشستن و مطالعه کردنه. جایی که انواع نوشیدنی های گرم و سرد، همراه با خوراکی های خوشمزه براتون سرو میشه و موقع پرداخت صورت حساب شوکه نمیشین چون قیمت هاش خیلی مناسب و با صرفست.

 

رستوران قربان اردبیل

در رستوران قدیمی قربان که به “حاجی قربان” معروف است ، می توانید لذیذترین غذاهای سنتی رو با قیمت های مناسب نوش جان کنید. اگر به دنبال پیشنهاد ویژه این رستوران هستید، کباب کوبیده مخصوص رو انتخاب کنید که از سه سیخ کباب کوبیده به همراه گوجه و فلفل کبابی شده و کره محلی تشکیل شده و در کاسه سرو میشود. جالب اینجاست که این رستوران یک روش پذیرایی جالب دارد که سرو چای بعد غذاست که توی کاسه های قشنگ گل سرخی براتون آورده می شود.

 

سفره خانه هزاردستان مشگین شهر

برای کسانی که عاشق قلیان هستند، اینجا گزینه خیلی خوبی می باشد، چرا که انواع قلیون میوه ای و سنتی رو با تنوع بیش از ۲۵ نوع می توانید اینجا سفارش بدهید.

 

کبابی حاجی بیوک اردبیل

اردبیل شهر کباب هاست و اینجا کباب اصیل ایرانی در تمام رستوران ها و کبابی ها ارائه میشه. “کبابی حاجی بیوک” در این شهر تاریخی، یکی از معروف ترین هاست. از بین انواع و اقسام کباب ها، کباب دنده گوسفند که در زبان ترکی به “قابرقا” معروفه، پیشنهاد ویژه کبابی حاجی بیوکه.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

خانه های تاریخی اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 566 0

استان اردبیل پر است از خانه های قدیمی و تاریخی که با معماری های چشم نواز هر بیننده ای را به خود جذب می کند. در این مطلب به بررسی تعدادی از خانه های تاریخی استان اردبیل خواهیم پرداخت.

خانه حاج یوسف آقا صادقی

این خانه مجلل و باشکوه در کوچه راسته امام اردبیل قرار دارد. این عمارت در زمینی به مساحت ۱۴۵۰ مترمربع و با زیربنایی در حدود ۱۷۵۰ مترمربع ساخته شده است. از این عمارت در حال حاضر استفاده مسکونی نمی شود، ولی بنا از استحکام و سلامت کامل برخوردار است.

خانه های سنگی ویند

در دل کوهی در ویندکلخوران اردبیل، خانه هایی مرکب از اتاق های گوناگون کنده شده است. در پشته شمالی کوه رسوبی آبادی نیز خانه های بزرگ منظم و متعددی ساخته شده است. برخی از سفال های کشف شده از این خانه ها به دوره اشکانی تعلق دارند.

 

خانه سیدهاشم ابراهیمی

این خانه در کوچه شهیدگاه اردبیل قرار دارد و در حال حاضر مسکونی است. در متن دیوارهای جانبی این خانه بر کتیبه هایی، اشعار متعدد و آیه قرآن نوشته شده است.

خانه وکیل الرعایا

این خانه قدیمی در محله طوی اردبیل قرار دارد. عمارت وکیل الرعایا دارای ارزش تاریخی و هنری است که متاسفانه پس از فوت هاشم خان وکیلی آخرین فرد مقتدر خاندان وکیل الرعایا با خطر انهدام و تخریب روبه رو شده است. این خانه محل تجمع سران مستبد در جریان انقلاب مشروطیت بوده است.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

پل های تاریخی اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 591 0

استان اردبیل با توجه به قدمت تاریخی خود دارای ابنیه تاریخی بسیاری است که یک نوع از این سازه های تاریخی پل های این استان می باشند. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی پل های تاریخی اردبیل خواهیم پرداخت:

 

پل سامیان اردبیل 

پل قدیمی سامیان روی رودخانه قره سو در ۱۵ کیلومتری اردبیل در مسیر راه شوسه اردبیل – گرمی قرار دارد. پل سامیان دارای شش چشمه بوده و منسوب به دوره صفویه است. مصالح ساختمانی آن، سنگ در پایه ها و آجر در طاق ها و مناره ها می باشد.این پل، نام خود را از روستای سامیان که در کنار آن قرار دارد، گرفته است. چهار میل یا مناره در چهارگوشه آن قرار دارد که برای راهنمایی مسافران در شب و در هوای نامساعد ساخته شده است

پل کلخوران اردبیل     

این پل، روی رودخانه ای که از مرکز کلخوران می گذرد واقع شده و دارای سه دهانه با پایه های سنگی و طاق و دیواره آجری است. در بعضی قسمت های آن از سنگ قبرهای قدیمی استفاده شده که با توجه به نوشته های روی آن ها، بنای این پل مربوط به دوره صفویه است

پل سید آباد (پیر مادر) اردبیل  

پل سید آباد روی رودخانه بالیقلی در اردبیل قرار دارد و منسوب به دوره صفویه است. مصالح ساختمانی آن سنگ، آجر، ملاط گچ و آهک است

پل یعقوبیه اردبیل  

پل «یعقوبیه» روی رودخانه بالیقلی در اردبیل ساخته شده است. این پل پنج دهانه دارد و منسوب به دوره صفویه می باشد. مصالح ساختمانی آن سنگ در پایه ها و آجر در طاق ها است

پل ابراهیم آباد اردبیل

پل «ابراهیم آباد» روی رودخانه بالیقلی در اردبیل بنا شده است. این پل پنج دهانه دارد و منسوب به دوره صفوی است. مصالح ساختمانی آن سنگ در پایه ها و آجر در طاق ها با ملاط گچ و آهک است

 

پل ججین (داش کسن) اردبیل   

                                                                   
این پل نیز با هفت دهانه روی رودخانه بالیقلیاردبیل بنا شده و به دوره صفویه مربوط است. پایه های آن سنگی، طاق هایش ضربی جناقیبوده و با آجر ساخته شده است. ملاط ساختمان پل گچ و آهک است

پل قره سو (زاغالان) اردبیل   

پل قره سو (زاغالان) نیز روی رودخانه بالیقلی در اردبیل بناشده است. این پل هفت دهانه دارد و هم چون دیگر پل های این رودخانه، به دوره صفویهمنسوب است. پل «قره سو» را میر حمزه اردبیلی ننه کرانی متوفی به سال ۱۳۳۰ هجری قمریتعمیر و بازسازی کرده است.

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آداب و رسوم عید نوروز در اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 804 0

مراسم ها و سنت هاي بسيار زيبا و پسنديده ي عيد نوروز هم يکي از اين آداب و رسوم مي باشد که گذشت زمان و به موازات آن پيچيده شدن شيوه ي زندگي و توسعه ي شهر نشيني روز به روز آن ها را کم رنگ تر کرده و يا بعضي مراسم را که از تقليدها و بدعت ها سرچشمه مي گيرند جايگزين آن ها مي کنند.

همه ي ميانسالان ساکن در ديار باستاني اردبيل هنوز به ياد دارند که تا حدود ۴۰ دهه قبل در روزهاي پاياني اسفند ماه عطر دل انگيزي کوچه و بازار اين سرزمين کهن و افسانه اي را فرا مي گرفت و خبر از رسيدن روزهاي بسيار زيبا ، خاطره انگيز و شادي را مي داد.

آن زمان ها در طول سال با ورق زدن تقويم مناسبت ها را رصد مي کرديم و از چندين روز قبل براي فرا رسيدن نوروز باستاني لحظه شماري مي کرديم تا در دنياي کودکانه ي خويش آرامش و زيبايي زندگاني را در کنار مادر بزرگان ، پدر بزرگان و يا والدين خودمان به معني واقعي تجربه کنيم.

با گذشت چندين سال از آن دوران هنوز نيز خاطرات شيرين و فراموش نشدني از شنيدن قصه هاي مادر بزرگ در شب يلدا ، پريدن از روي آتش در چهارشنبه سوري و چيدن سفره ي هفت سين و شروع ديد و بازديد ها در عيد باستاني نوروز را درذهن خویش داریم .

هنوز هم اينگونه مناسبت ها برايمان جذاب هستند ولي هر سالي که از عمرمان سپري مي شود به علت ماشيني شدن زندگي و مهمتر از همه جايگزين شدن بعضي فرهنگ ها و آداب و رسوم غير خودي و تقليدي از بيگانگان از شدت آن حال وهوا و شور و شوق وصف ناپذير دوران کودکي و نوجواني در اين مناسبت ها هم کاسته مي شود.

از سويي معصوميت کودکانه به عنوان مهمترين عامل در ايجاد شور و شوق به مناسبت فرا رسيدن اينگونه مناسبت ها در ميان کودکان و نوجوانان است چرا که کودکان در دنياي ساده و به دور از هرگونه دو رنگي و ريا روزگار سپري مي کنند و به اين مراسم ها و مناسبت ها فقط از جنبه ي عاطفي آن مي نگرند.

اين مراسم ها به مرور به عنوان قسمت جدانشدني از زندگي اجتماعي بشر در آمده اند و براي او از ارزش معنوي بسيار زيادي برخوردار هستند.

در تقويم سرزمين باستاني ايران به لحاظ پيشينه ي غني مذهبي و تاريخي آن از قرن ها قبل آداب و رسوم ، آيين ها و مراسم هايي گنجانده شده اند که همه ساله به شکل با شکوه توسط ساکنان اين ديار با برپايي مراسم ها و مجالس گوناگون برگزار مي شوند

چنين مراسم هايي به عنوان يکي از روزهاي ماندگار در زندگي مردم کارکردهاي گوناگوني دارند و همواره به شکل خاطرات شيرين در دفتر زندگي مردم اين سرزمين ثبت مي شوند.

آيين ها و سنن ويژه ي عيد نوروز که تا سال هاي نه چندان دور صفا بخش زندگي و تقويت کننده ي عواطف انساني مردم ديار کهن و افسانه اي اردبيل بود در همهمه ي ماشيني و پيچيده شدن زندگي سال به سال کم رنگ تر مي شوند.

ساکنان اردبيل از ديرباز با برگزاري آيين هاي ويژه اي که ريشه در افکار پسنديده آنان دارد ، عيد باستاني نوروز را گرامي مي دارند.

در زمان حاضر فقط نشانه هاي معدودي از اين آداب و رسوم در اردبيل باقي مانده اند و اگر نبودند پيرمردان و پيرزنان در بعضي خانواده هاي پايبند به سنت هاي فرهنگي به ويژه در روستاها ، همه ي اين يادگارهاي ارزشمند گذشتگان در اين خطه فراموش مي شدند.

سال خوردگان اردبيل مي گويند : تا چند دهه قبل مراسم عيد نوروز با ظاهر شدن افرادي موسوم به تکم و تکمچي در محلات شهر آغاز مي شد و مردم با مشاهده آن ها خود را براي استقبال از بهار و عيد آماده مي کردند.

اتکم عروسکي بود که به شکل حيواني چهار دست و پا از تخته مي ساختند و دست ها و پاهايش متناسب با بدن حرکت مي کرد.

تکمچي ها از دهه ي آخر اسفند ماه با حرکت دادن نمايشي تکم و جمع آوري هدايايي فرا رسيدن سال جديد را به مردم نويد مي دادند.

با نمايان شدن نشانه هاي عيد نوروز جنب و جوش و تحرک خاصي در خانواده ها پيدا مي شد و مردم به تهيه لباس هاي نو و خانه تکاني مي پرداختند.

شادروان ، باباصفري در کتاب ، اردبيل در گذرگاه تاريخ ، مي نويسد : با نزديک شدن نوروز اغلب خانواده هاي اردبيلي ظروف مسين خود را براي سفيد کردن به مسگران مي دادند و به ميمنت عيد چند کوزه آب خريداري مي کردند که اين دو از رسوم قبل از عيد در منطقه محسوب مي شدند.

به نوشته وي در آستانه عيد اسباب بازي هاي ويژه اين ايام به بازار مي آمد و در آن زمان که صنعت پلاستيک سازي وجود نداشت کودکان از اسباب بازي هاي سفالي به نام توتک و دولکه استفاده مي کردند.

ايکي از آيين ها و ايام به خصوص قبل از آغاز عيد نوروز در استان اردبيل مراسم شب چهارشنبه سوري مي باشد که نشانه هايي از آداب و رسوم ويژه ي آن هنوز نيز تا حدودي در بين ساکنان منطقه مرسوم است.

به گفته ي سال خوردگان اردبيلي روز چهارشنبه ي پايان سال از زمان هاي قديم در منطقه به گل چهارشنبه موسوم است زيرا همه خانه ها در اين روز مثل گل پاکيزه شده و بر خلاف چهارشنبه ي قبل از آن که به کول چهارشنبه يعني چهارشنبه ي خاکستر معروف است زيبا و شادي آفرين مي شوند.

از رسوم زيبايي که سال ها قبل در عصر چهارشنبه سوري در اين استان رواج داشت بردن هدايايي از سوي خانواده ها طي مراسم خاصي به خانه دختران شوهر رفته بود.

يک بانوي سال خورده ساکن اردبيل مي گويد : در اين روز هداياي خريداري شده را به همراه غذاي مخصوص در سيني بزرگي قرار داده و روي آن را با پارچه هاي رنگي تزيين و به خانه فرزندان دختر مي فرستادند.

در شب چهارشنبه سوري پس از صرف شام سفره ي مخصوص اين شب پهن مي شد که طبق رسم در اين سفره خشکبار ، شيريني و ديگر تنقلات قرار داده و با شمع هاي رنگارنگ که در آن زمان به شيوه ي خاصي در اردبيل ساخته مي شدند ، سفره را منور و مزين مي کردند.

شادروان بابا صفري در کتاب اردبيل در گذرگاه تاريخ مي نويسد : پسران جوان در اين شب کمربند هاي پارچه اي يا دستمال خود را از دريچه روشنايي اطاق همسايه و يا اقوام خود آويزان مي کردند و صاحب خانه بدون آنکه در صدد شناسايي آنان بر آيد هدايايي را به پارچه مي بست.

اين کار بيشتر توسط جواناني انجام مي شد که دختري را دوست داشته و به آرزوي ازدواج با او براي ‘ قورشاخ آتماق ‘ يعني دستمال انداختن به خانه ي دختر رفته و با اين نيت در باره آنچه که به دستمال يا کمربند آنان بسته مي شد تعبيراتي مي کردند.

برخي از افراد سال خورده در منطقه هنوز هم اعتقاد دارند که چون شنيدن سخنان بد و يا خوب در شب چهارشنبه سوري در زندگي فرد شنونده تاثير دارد ، در اين شب نبايد سخنان نا اميد کننده اي در ميان افراد خانواده رد و بدل شود.

در شب عيد اغلب خانواده هاي ساکن در منطقه غذاهاي مخصوصي متشکل از ماهي دودي ، گوشت قيمه ، مرغ و کوکو به همراه برنج که مي توان گفت بهترين شام آنان در طول سال مي باشد را تدارک مي بينند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آداب و رسوم مردم اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 1595 0

مردم اردبیل همانند دیگر استان های کشور دارای آداب و رسوم جالبی هستند که می تواند توجه گردشگران را به خود جلب کند. اردبیل با توجه به حضور قوم های مختلف در این شهر، از شهرهایی است که تمامی آداب و رسوم های اقوام مختلف در آن گرد هم آمده اند. قصد داریم در این مطلب شما را با برخی آداب و رسوم مردم اردبیل آشنا سازیم:

 

مراسم عروسى

پس از آنکه دخترى مورد پسند واقع مى‌شد مراسم خواستگارى انجام مى‌گرفت. نشانه  قبول چاى شيرين بود. در اين مجلس مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد معين مى‌شد . مراسم عقد پس از مراسم ‘شال اوزوک’ انجام مى‌گرفت. اوزوک به‌معنى انگشترى است .

دعوت براى عقد از مردان مسن و ميانسال صورت مى‌گرفت و عقدخوانى در خانه دختر به‌عمل مى‌آمد، اما مخارج آن‌را خانواده پسر برعهده داشت. پيش از بردن عروس به خانه بخت جشنى مختص زن‌ها برپا مى‌شد که هدف از آن دوخت لباس‌هاى عروس بود، که نمايش لباس‌ها و زينت‌آلات نيز در طى آن صورت مى‌گرفت. خوانندگان و نوازندگان زن در اين مجلس دعوت مى‌شدند و پذيرائى گرمى صورت مى‌گرفت . فرداى آن روز کسانى از خانواده داماد به‌همراه خياط به خانه عروس رفته و قسمتى از پارچه‌ها را بريده براى روز عروسى لباس مى‌دوختند. شبى که فرداى آن عروس به خانه داماد برده مى‌شد، حنا گجه گفته مى‌شد، که مخصوص دختران و زنان جوان بود، که دعوت مى‌شدند و با او به حمام مى‌رفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مى‌گرفتند و به دست‌هاى عروس حنا مى‌بستند. جشن خانه داماد هم با شرکت پسران جوان برپا مى‌شد .

بردن عروس به خانه داماد بعد از غروب صورت مى‌گيرد. جهيزيه بعداظهر همان روز به خانه  او برده مى‌شد و عروس را آرايش کرده و هنگام رفتن چادر به سرش مى‌کردند . يک نفر ‘ينگه’ همراه آنها مى‌شد تا آداب و مراسم حجله رفتن را به عروس بياموزد و از او مراقبت کند. در خانه داماد شام تهيه مى‌شد و از بستگان دعوت به‌عمل مى‌آمد. داماد سه تا سيب به پشت عروس مى‌زد و به سر او نقل و نبات مى‌ريخت و پول نثار مى‌کرد. در مدخل راهرو طشت مسين گذاشته تا عروس از روى آن بگذرد و مثل مس محکم بماند .

فرداى شب عروسى مادر عروس براى ناهار ‘قويماق’ مى‌فرستاد و براى شام از خانه پدرش ترک‌پلو مى‌آوردند، که داراى تشريفاتى بود و دراين مراسم جمعى از نزديکان دعوت مى‌شدند .

عروس از ساعت ورود روى خود را از ديگران مى‌پوشانيد و روز اول هر يک از کسان داماد چيزى به‌وى هديه مى‌دادند تا چادر از سر بردارند. آن‌را ‘وزآشدي’ يعنى رونما مى‌گفتند. پس از پايان مراسم عروس و داماد به‌قصد بازديد به خانه‌هاى دوستان و کسان خود مى‌رفتند. و سپس نوبت اياغ آشوى بود که عبارت بود از مهمانى‌هائى که خويشان به افتخار آنها ترتيب داده و از خانواده‌هاى طرفين نيز دعوت مى‌کردند .

 

تکم و تکمچى

تکم شيطانکى است به‌شکل حيوان از تخته که با پارچه‌هاى رنگين و تکه‌هاى آينه آن‌را زيبا مى‌کردند و از زير شکم بر انتهاى چوب نازکى متصل کرده و اين چوب را از سوراخى در وسط صفحه تخته‌اى عبور مى‌دادند و به آسانى در آن سوراخ بالا و پائين مى‌رفت .

تکمچى يعنى صاحب تکم آن‌را به‌حرکت درآورد. و در نتيجه صدائى به‌وجود مى‌آورد که خوش‌آيند است و به‌همراه آن تصانيفى نيز مى‌خواند که درباره عيد و بهار است . تکمچى‌ها از حدود يک ماه به عيد مانده پيدا مى‌شوند و به در خانه‌ها رفته و رسيدن بهار را مژده مى‌دادند .

با يرام پائى

با يرام پائى يعنى سهم و حصه عيد، از طرف کسان دخترى که تازه ازدواج کرده فرستاده مى‌شد. شام در مجموعه‌هاى مسى بزرگ چيده مى‌شد و هر غذا در ظرف جداگانه قرار مى‌گرفت. بر روى آن سرپوش مسى و روى آن روپوش مخملى يا ترمه يا زرى بسيار زيبائى قرار مى‌دادند و حمال غذاها را در خانه موردنظر مى‌گذاشت و مجموعه و روپوش و سرپوش را با خود برمى‌گرداند .

چهارشنبه‌سورى

در اردبيل سابقاً چهارشنبه‌سورى را ‘گل چهارشنبه‌’ مى‌گفتند، زيرا همه خانه‌ها مثل گل تميز گشته بود. با گذشت ظهر سه‌شنبه آخر سال در کوچه و بازار صداى ترمه و بمب آغاز مى‌شد و اندکى پس از غروب خورشيد، بوته‌هاى گون و خار در حياط يا پشت‌بام آتش زده مى‌شد و بعد از صرف شام سفره‌ چهارشنبه‌سورى گسترده مى‌گشت. شب چهارشنبه‌سورى فالگيرى نيز ديده مى‌شد و دخترها در اوايل شب بر پشت در خانه‌هاى خود ايستاده و سخنان رهگذران را گوش کرده و تعبير و تفسير مى‌کردند. پسران جوان کمربندهاى پارچه‌اى يا دستمال خود را از پنجره اتاق همسايه يا کسان خود به درون انداخته و صاحبخانه مقدارى آجيل يا شيرينى در گوشه آن قرار داده و به‌طرف صاحب او مى‌انداخت .

اعیاد مذهبی

عيد فطر و عيد قربان

در اردبيل عيد فطر و عيد قربان بدون تشريفات است و ديد و بازديدها در اين ايام مخصوص مصيبت‌ديدگان مى‌باشد. اگر در مسجد يا محل ديگرى نماز سيد برگزار شود کسانى در آن شرکت مى‌نمايند، معمولاً اين نماز در بيابان يا جاى بى‌سقف خوانده مى‌شود. رسم قربانى کردن در روز عيد قربان نيز مانند مناطق ديگر سرزمين ايران در اردبيل انجام مى‌شود .

 

مبعث و عيد غدير

در اين روز که روز سادات گفته مى‌شود، به‌روى احترام و عرض تبريک به خانه سادات مى‌روند

 

سوم شعبان

اين روز که روز ولادت حضرت حسين‌بن‌على است از جمله اعياد مذهبى در اردبيل است. در اين روز ديگر اعياد مذهبى مهم بازار و مغازه‌ها آذين‌بندى مى‌شود .

 

نيمه شعبان

در اين روز يعنى روز ميلاد حضرت حجة‌بن‌الحسن امام دوازدهم چراغانى و آذين‌بندى مفصل در بازار و خيابان‌ها صورت مى‌گيرد .

 

سوگوارى‌هاى مذهبى

يک ماه پيش از فرا رسيدن ماه محرم با تشکيل دسته‌هاى شاه‌حسيني، که در محل به‌شکل ‘ شاخسه‌ ‘ عنوان مى‌شد، مراسم آغاز مى‌گشت. حدود يک ساعت از شب گذشته، با دستور رئيس شاه حسينى‌ها صف تشکيل مى‌شد و حاضرين چوب‌دستى را مثل شمشير در دست راست مى‌گرفتند و دست چپ را از پشت بر کمر نفر سمت راست قرار مى‌دادند و صف مرتب و فشرده‌اى به‌وجود مى‌آوردند. صف مردان به‌شکل دايره بزرگى درآمده و در جواب اشعار و ابيات رئيس دسته که با آهنگ خوانده مى‌شد، همه که شاه‌حسين را به‌صورت ‘شاخسه ‘ ادا مى‌کردند. اشعار که جنبه حماسى داشت آمادگى حاضرين را براى فداکارى در راه حضرت حسين (ع) بيان مى‌داشت . اين مراسم امروزه در اردبيل منسوخ شده است.

 

طشت‌گذارى

يکى از مراسم سوگوارى در اردبيل طشت‌گذارى در مساجد و تکايا است، که سه روز به آغاز محرم آغاز مى‌شد. هر يک از محلات چند روز پيش دعوت‌نامه‌اى براى علما و بزرگان مى‌فرستادند و از آنها براى شرکت در اين مراسم دعوت مى‌کردند . طشت‌ها را در جائى آماده مى‌کردند. دسته  سينه‌زنان و زنجيرزنان به محلى که طشت‌هاى محله در آنجا بود مى‌رفتند و آنها که حامل طشت‌ها بودند آنها را بر دوش گرفته و جلوى دسته حرکت مى‌کردند و زمانى‌که به مسجد مى‌رسيدند، آنها در محل مخصوص خود که معمولاً طاقچه بزرگ يا سقف ضربى بود مى‌گذاشتند و پر از آب مى‌کردند. قرائت فاتحه کنار طشت صورت مى‌گرفت که تشريفات خاصى داشت. اين سنت امروز نيز معمول است .

 

مراسم شمع‌گذارى

اين مراسم روز نهم محرم يعنى تاسوعا اجراءِ مى‌شود و اردبيليان در ۴۱ مسجد شمع روشن مى‌کنند. اين شمع‌ها نذرى است. وقتى آفتاب غروب مى‌کند در بيشتر مساجد مردم و دسته‌هاى شمع‌گذار، کنار طشت گرد آمده و فاتحه مى‌خوانند

 

عاشورا

در روز عاشورا دسته‌ها با ترتيب خاصى قرار مى‌گيرند که در گذشته اجزاى دسته‌ها بيش از امروز بود. اسرا را که دختر بچه‌‌هائى با لباس‌ سياه بودند، بر شترها که فرش روى آنها قرار داشت. سوار مى‌کردند و خاطره اسيران کربلا را زنده مى‌نمودند. قمه‌زن‌ها نيز، از ديگر افرادى بودند که براى برآورده شدن حاجات خود بر سر قمه مى‌زدند. شبيه‌گردان‌ها نيز در آن روز با پوشيدن لباس‌هاى مخصوص صحنه‌هائى را در ميدان‌گاه‌هاى جلوى مساجد ترتيب مى‌دادند . در پايان مراسم قمه‌زن‌ها عاشورا ساعت يک بعد از ظهر پايان مى‌يافت و شب يازدهم، شب شام غريبان خوانده مى‌شد که مردم در مساجد جمع مى‌شدند و چراغ‌ها را خاموش مى‌کردند و عزادارى مى‌کردند .

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آشنایی با شهر اردبیل

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 8 0

استان اردبیل یکی از استان های خوش آب و هوا و سرسبز کشورمان است که سالانه مقصد بسیاری از گردشگران داخلی و خارجی می باشد. در این مطلب در اصفهان تور قصد داریم بیشتر با استان اردبیل آشنا شویم:

 

اردبیل کجاست؟

استان اردبیل با وسعتی معادل ۱۷۹۵۱.۴ کیلومترمربع به لحاظ وسعت حدود ۰۹/۱ درصد مساحت كل كشور را به خود اختصاص داده است. این استان به مركزیت شهر اردبیل ۹ شهرستان، ۱۹ شهر، ۲۱ بخش، ۶۳ دهستان و ۲۲۱۸ آبادی هست. شهر اردبیل در شمال غربی ایران بین مختصات جغرافیایی ۳۷.۴۵ تا ۳۹.۴۲ عرض شمالی و ۴۸.۵۵ تا ۴۷.۳ طول شرقی از نصف النهار گرینویچ واقع شده است.

شهر اردبیل برای اولین بار به عنوان شهری کوهستانی و با عنوان آراتا بر روی لوحه‌های گلی سومریان در ۵۰۰۰ سال پیش در شهر نیپور باستان ثبت شده است. مورخان، نام اردبیل را  واژه‌ای اوستایی می‌دانند که از دو کلمه ارتا (مقدس) و ویل (شهر) که معنی شهر مقدس را می‌دهد. بسیاری از مورخان اسلامی بنای این شهر را به فیروز پادشاه ساسانی نسبت می‌دهند و نام آن را بادان پیروز نامیده‌اند.

چنین به نظر می‌رسد که این شهر بیش از ۱۵۰۰ سال قدمت تاریخ دارد. در کتاب اوستا آمده است که زردشت پیامبر ایرانی در کنار رود «دائی یتا» که امروزه ارس نامیده می‌شود به دنیا آمد و در کوه سبلان کتاب خود را نوشت و برای ترویج دین خود، به شهر «باذان پیروز» رفت. عده‌ای به او ایمان آوردند و در این ناحیه جنگی بین زردشتیان و بت پرستان روی داد که در این جنگ زردشتیان بر همه روستاها و قصبه‌های اطراف اردبیل دست یافتند و به افتخار این پیروزی آتشکده‌ای در اردبیل بنا کردند که آثار آن هنوز در سه فرسنگی این شهر در دهکده‌ای به نام آتشگاه باقی مانده است.

با ظهور شیخ صفی‌الدّین و خاندان صفوی، اردبیل اعتبار ویژه‌ای یافت، به طوری که این شهر در زمان تیمور، دارالارشاد و در زمان سلاطین صفوی با عنوان دارالامان از جایگاه خاصّ سیاسی، اجتماعی و فرهنگی برخوردار گردید. حکومت صفوی بسیاری از هرج و مرج‌ها را که در ایران وجود داشت، برانداخت و یک حکومت دینی و مذهبی را پایه گذاری کرد که به گفته بسیاری از کارشناسان تاریخ، تشکیل دولت یکی از مهم‌ترین وقایع تاریخ ایران به شمار می‌آید.

 

اقلیم و آب و هوای اردبیل

این شهرستان به عنوان یکی از مناطق سردسیر ایران و استان بین پنج تا هشت ماه از سال سرد است. بارندگی نیز در تمام فصول وجود دارد، ولی شدت آن در بهار و پاییز بیشتر است. شهرستان اردبیل متأثر از ارتفاعات کوهستان‌های سبلان، طالش و بزغوش است که این عوامل طبیعی سبب محصور شدن آن شده‌اند. بیشتر زمین‌های این بخش از استان ۲۰۰۰ تا ۳۰۰۰ متر از سطح دریا ارتفاع دارند. آثار فرعی آتشفشان سبلان به صورت چشمه‌های معدنی آب گرم سرعین و سردابه ظاهر شده است. این شهرستان دارای زمستان‌های بسیار سرد و تابستان‌های معتدل است. متوسط درجه حرارت آن در حدود هفت درجه سانتیگراد است. وجود کوهستان‌های سبلان، طالش و بزغوش، تأثیر بخارهای دریای خزر و بادهای سرد شمالی و وجود جنگل‌های شمال و شرق آن در میزان بارندگی و نوسان دمای شهرستان اردبیل بسیار مؤثر است. تعداد روزهای یخبندان سالانه در نواحی مركزی و جنوبی استان بیشتر از مناطق شمالی است و در نقاط مرتفع و برف گیر استان، تعداد روزهای یخبندان به حدود ۶ تا ۸ ماه در سال هم می‌رسد.  متوسط مجموع بارندگی سالانه ۹/۳۳۳ میلی‌متر است، میانگین سالانه دمای هوا در بین ۹/۷ تا ۲/۱۵ درجه سانتی گراد در نوسان است.

 

جمعیت و زبان مردم اردبیل

سال ۱۳۹۰ خورشیدی بالغ‌ بر ۴۸۵۱۵۳ بوده است که از این جهت، هفدهمین شهر پرجمعیت ایران به شمار می‌رود. بر پایه‌ی همین آمار از مجموع جمعیت شهر اردبیل ۲۴۶۶۱۸ نفر را مردان و ۲۳۸۵۳۵ نفر را زنان تشکیل می‌دهند. همچنین شمار خانوارهای این شهر بالغ بر ۱۳۵۴۳۴ خانوار بوده است

در دوره صفویان نیز مردم این استان به زبان آذرى تكلم می‌كرده‌‏اند. با آمدن تركان به ایران و استقرار آنها در اردبیل كم‏‌كم زبان تركى در اردبیل رایج می‌گردد و از این زمان زبان تركى در این استان ماندگار می‌شود و تا امروز نیز باقى مانده است.

در گذشته زبان مردم اردبیل آذرى بوده است كه به مرور زمان با زبان فارسى و تركى آمیخته شده است و هم اكنون به جز در برخى از روستاهاى خلخال، اثرى از زبان آذرى وجود ندارد. مردم اردبیل در حال حاضر به زبان تركى تكلم می‌نمایند و زبان فارسى نیز در بین آنها رایج است. از این رو می‌توان آنها را ذولسانین دانست. مكاتبات مردم و برنامه تحصیلات در مدارس به زبان فارسى انجام می‌‏شود و جوانان این استان با فارسى آشنایى كامل دارند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

کلاردشت را بیشتر بشناسید

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 971 0

کلاردشت یکی از شهرهای زیبای استان مازندران است که به دلیل آب و هوای خنک در فصل تابستان و همچنین مناظر بی بدیل طبیعی  مقصد بسیاری از گردشگران می باشد، در ادامه مروری خواهیم داشت بر شهر کلاردشت و زیبایی هایش.

کِلاردَشت ناحیه‌ای در استان مازندران و ۴۸ کیلومتری شهر چالوس است. ۱۷۰ کیلومتر با تهران فاصله دارد. مرکز کلاردشت حسن‌کیف است. کلاردشت دشتی بر فراز کوه‌ها است. وسعت این منطقه در حدود ۱۵۰۹ کیلومتر مربع است.

این ناحیه از جنوب به قلهٔ تخت سلیمان تا حدود گردنهٔ کندوان و از شمال به دریای خزر و شهر عباس‌آباد، از شرق به چالوس، نوشهر و کجور و از غرب به قزوین و الموت محدود است. ومردم آن به گویش گلکی (گیلکی) سخن می‌گویند هرچند این اطلاق به زبان بومی در سراسر مازندران میباشد که اهالی مازندارن بعضا زبان خود را گلکی میدانند. باید دانست که این زبان با ساختار موجود در آن بسیار با زبان مردم گیلک که در گیلان زیست میکنند متفاوت میباشد و گویشوران این دو زبان به سختی درک مطلب مینمایند و مردم غیرمهاجرکلاردشت در واقع به گویشی از مجموعه زبانهای مردم مازندران سخن میگویند[۱] وعده‌ای خواجوندی اند که کردی سخن می‌گویند.

کلاردشت دو جاده ارتباطی مهم دارد. جاده نخست در جاده چالوس از مرزن آباد در ۲۵ کیلومتری جنوب چالوس منشعب شده و با مسیری ۲۰ کیلومتری که از میان تپه‌هایی که بر دامنه‌شان گندم و جو کاشت می‌شود به کلاردشت می‌رسد. جاده دوم از عباس‌آباد واقع در جاده کناره خزر، در بین راه چالوس و تنکابن منشعب شده و با طول ۲۵ کیلومتر پس از گذشتن از جنگل‌های متراکم و بسیار زیبا در ناحیه مکارود به غرب کلاردشت می‌رسد.

در منطقه کلاردشت ۴۵ قله با ارتفاع بیش از ۴۰۰۰ متر قرار دارد که نمونه کم‌نظیری را بوجود آورده است. علم‌کوه با ارتفاع ۴۸۴۵ متر بلندترین آن‌هاست.[۲]

کلاردشت دشتی است در میان دره‌ای باز و گسترده که ییلاقات و آبادی‌های فراوانی را دربر گرفته‌است. مرکز کلاردشت «حسن کیف» بوده و در ده زیبای رودبارک در زیر قله علم کوه با رودخانه‌ای پرآب و زیبا و ویلاهای متعدد از محل‌های مهم و جاذبه‌های گردشگری ویژه منطقه به شمار می‌رود. کلاردشت در ایران به بهشت گمشده معروف شده و هرساله به دلیل زیبایی طبیعی و بی‌نظیر و آب و هوای بسیار مطبوع و به ویژه درفصل تابستان پذیرای هزاران گردشگر داخلی و خارجی است.

 

آثار تاریخی

گنجینه کلاردشت

در سال ۱۳۱۸ هـ. ش به هنگام پی‌کنی به منظور احداث قصر اجابیت در گنج تپه روستای اجابیت کلاردشت تعدادی ظروف زرین و مفرغین و سفالین کشف و به گنجینه کلاردشت معروف گردید. اشیاء مکشوفه سفالی شامل قمقمه، کوزه، بشقاب و ظروف لوله دار و ریتون بود و ظروف زرین مجموعه فوق شامل جام و خنجر و … و در مجموعه به وزن ۵۷۴٫۷۹ گرم در ابتدا به عنوان پشتوانه اسکناس با خزانه بانک ملی تسلیم و در سال ۱۳۲۲ به موزه ایران باستان (موزه ملی) تحویل گردید. در بین اشیاء مکشوفه جام زرین استوانه‌ای شکل با نقش سه شیر با سر برجسته از لحاظ تکنیک ساخت قابل مقایسه با جام مارلیک است. روی هم رفته گنجینه کلاردشت بیانگر فرهنگ و هنر پیشرفته منطقه در هزاره‌های دوم و اول ق. م و ارتباط گسترده آن با مناطق گیلان و حسنلو آذربایجان و سیلک کاشان ونیز لرستان است.

مجموعه سیمین کلاردشت

علاوه بر مجموعه فوق در طی کاوش‌های باستان‌شناسی و با عملیات ساختمانی مجموعه ظروف سیمین بعضاً با نقوش طلاکوب متعلق به دوره ساسانی کشف گردیده‌است ازجمله این ظروف جام‌های متعدد با نقوش انسانی و حیوانی است بعنوان نمونه روی دو جام سیمین قباد اول اولین پادشاه ساسانی سوار بر اسب در صحنه شکار گورخر به تصویر کشیده شده‌است نیز تنگی نقره‌ای با پس زمینه طلایی، نقوش و تصاویر رامشگران را به صورت برجسته در صحنه نوازندگان و در میان انواع حیوانات مانند روباه، کبک، بلدرچین و ببر نشان می‌دهد.

 

تاریخچه

از آثاری که در ناحیهٔ کلاردشت و تپه‌های اطراف آن کشف شده معلوم می‌شود که قسمتی از این منطقه در ادوار باستانی، آباد و دارای ساکنینی بوده‌است. از شاعران، ابوذر فقیه ملک مرزبان که اشعاری در توصیف کلاردشت سروده‌است می‌توان نام برد.

آب و هوا

وجود رشته کوه‌های البرز در کناره‌های دریای خزر موجب متوقف شدن رطوبت در دامنه‌های آن گردیده و سبب بارش باران فراوان در این ناحیه از شمال کشور می‌شود. بخشی از این بارندگی‌ها در ارتفاعات کلاردشت منجر به بارش برف می‌شود و به همین دلیل است که هوای کلاردشت در مقایسه با دیگر مناطق استان مازندران بسیار خنک‌تر و مطبوع‌تر است. هوا در کلاردشت مه نسبتاً دایمی دارد و دمای آن در برخی از روزهای سرد زمستان به حدود ۳۰ درجه سانتی‌گراد زیر صفر می‌رسد. در شب‌های تابستان نیز گاه مردم به استفاده از لباس گرم نیاز دارند.[۲]

جنگل‌های انبوه و سرسبز، رودخانهٔ سردآبرود، کوه‌های علم کوه و تخت سلیمان در بخش غربی، جنگل‌های عباس‌آباد در بخش شمالی، جنگل‌های بخش جنوبی، کوه‌های کم ارتفاع و روستاهای دامنهٔ این کوه‌ها در بخش شرقی، از دیگر مشخصه‌های این منطقه‌است.

 

زبان

مردم کلاردشت به گلکی (به زعم خود همچون دیگر مازندرانی ها ولی گویشی از مجموع زبان مازندارنی) سخن می‌گویند.[۳]درضمن عده ای نیز خواجوندی اند که به زبان خودشان که کردی کرمانشاهی است سخن می گویند.

 

 

روستاها

 

کلاردشت مشتمل بر ۳۹ آبادی است.[۲] برخی از آبادیهای مهم کلاردشت که بیش از ۱۰۰ خانوار جمعیت دارند عبارت‌اند از:

* حسن کیف

  • کُردیچال (اولین بانک کلاردشت قبل از انقلاب در این روستا احداث شده و همچنین دومین مدرسه کلاردشت پس از لاهو در سال۱۳۰۶در این روستا تأسیس شد. کردیچال بعد از شکر کوه قدیمی‌ترین محل محسوب می‌گردد و هم اکنون به همراه چند محل دیگر شهر کلاردشت شمالی را می‌سازد) از برزگترین طایفه این منطقه خاندان فقیه نصیری را می‌توان نام برد و پس از آن طایفه های انگورج تقوی و قرایاق زندی بیش ترین تعداد را دارند به طوری که محله ای به همین نام(انگریج محله) و (قرایاق محله) درکردیچال وجود دارد.
  • وَلْوال
  • گَرَکِپَس
  • پیمبور
  • مُکا
  • لاهو (اولین مدرسه به سبک جدید در سال۱۳۰۱در این روستا تأسیس شد)
  • رودبارک(خاندان بزرگ اصفهانی در رودبارک سکونت می کردند)
  • مِجل
  • اُجابِیت
  • طُویدره
  • شکرکوه
  • مُکارود
  • واحه
  • طائب‌کلا
  • پیشَمبور
  • بازارسر
  • پیمبور
  • لش سر
  • کُلِمه
  • کوه پر
  • کَلِنو
  • سماء
  • کردیچال
  • دیمو
  • لورچال
  • سنار علیا
  • سنار سفلی
  • گَوی‌تَرعلیا
  • گَوی‌تَرسفلی
  • طُویر
  • طبرسو
  • پی قلا (پی قلعه)
  • بنفشه ده
  • شهری (حسن کیف)
  • اویجدان

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

غذاهای محلی استان مازندران

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1347 0

اصفهان تور در این مطلب قصد دارد شما را با غذاهای محلی مازندران از جمله مالابیج،ناز خاتون،کدوبره مازندران و … بیشتر آشنا کند ، پس با ما همراه شوید.

گاهی به دلیل عادت ذائقه‌ای برایمان سخت است که غذاهای محلی ملیت‌ها و اقوام دیگر را مزه کنیم، اما بد نیست که لیست متفاوتی از غذاها داشته باشیم

گاهی به دلیل عادت ذائقه‌ای برایمان سخت است که غذاهای محلی ملیت‌ها و اقوام دیگر را مزه کنیم، اما بد نیست که لیست متفاوتی از غذاها داشته باشیم تا گاهی تنوعی در رژیم غذاییمان ایجاد کنیم. اگر مایلید در لیست غذاهای خود تغییری ایجاد کنید با ما همراه شوید.

طعم اشتهاآور و بی‌نظیر غذاهای استان‌های شمالی کشور بر هیچ ایرانی پوشیده نیست. غذاهایی فوق‌العاده و بسیار لذیذ که در کنار انواع چاشنی‌های بومی، بسیار وسوسه‌انگیز است. استان مازندارن با غذاهای محلی و سنتی‌ همچون خورشت سیر انار، بشته واش، مالابیج، بیج بیج، ترش سماق، ناز خاتون، باقلا وابیج، کدو بره، آغوز مسما، ترش ترشو، دوپتی، اسپناساک، اسفناج مرجی، خورشت آلو، کئی پلا و آش کدو جز استان‌هایی است که تجربه‌ی لذت خوردن را در حال و هوایش نباید از دست داد.

 

مالابیج

مالابیج یا مالاتا از غذاهای محلی گیلان و مازندران است. محلی‌ها این غذا را که از ترکیب ماهی سفید، سبزی‌های معطر، مغزگردو، رب انار، نمک و فلفل و گلپر مهیا می‌شود با حرارت آتش و زغال آماده می‌کنند. امروزه با وجود فر و ماکرویوها پخت این غذا راح‌تر و سریع‌تر شده است. محلی‌ها اغلب این غذا را با ماهی سفید نر درست می‌کنند، زیرا بر این باورند که ماهی سفید نر از نوع ماده‌ی آن خوشمزه‌تر، لذیذتر و گوشت آن سفت‌تر است. بعد از پاک‌ کردن ماهی شکم ماهی را با محتویات حاوی رب انار و گردو و ادویه‌ها پر می‌کنند و با نخ و سوزن می‌دوزند، سپس آن‌ را با حرارت آتش یا فر می‌پزند. علاقه‌مندان به غذاهای دریایی طبخ این خوراک خوشمزه را از دست ندهید.

 

ناز خاتون

رب انار پایه‌ی ثابت بسیاری از غذاهای شمالی و مازندرانی است. غذای دیگر مازندرانی که مشتاقان بسیاری بین طرفداران بادمجان دارد، ناز خاتون است. مواد اولیه‌ی مورد نیاز برای این غذا گوجه فرنگی، پیاز رنده شده، آبغوره، نعنای خشک، گلپر و رب انار یا آب انار و البته بادمجان است. این غذا به دلیل داشتن بادمجان کبابی کالری کمی دارد؛ بنابراین اگر می‌خواهید وزن کم کنید ناز خاتون را در فهرست غذایی خود جای دهید. شاید بتوان گفت جز کبابی کردن بادمجان‌ها برای آماده کردن این غذا دردسری نخواهید داشت.

 

کدوبره مازندران

یک غذای مناسب برای گیاه‌خواران و افرادی است که در رژیم کاهش وزن هستند. کدوبره از ترکیب سیب زمینی، کدوی سبز، گوجه فرنگی، پیاز، سیر و تخم مرغ و ادویه (نمک، فلفل و زردچوبه) آماده می‌شود. تمام مواد اولیه‌ی این خوراک پخت سریعی دارند، اگر گرسنه هستید و وقتتان کم است کدوبره را فراموش نکنید.

 

باقلا وابیج

یک ناهار کامل! باقالای مازندرانی یا همان باقلای پلویی را در اکثر غذاهای مازندارنی می‌بینیم. این غذای خوشمزه که از ترکیب باقلا، شوید خشک، تخم‌مرغ، سیر، کره و روغن، ادویه (نمک، فلفل، زردچوبه، دارچین) تهیه می‌شود. اغلب با برنج شمالی و زیتون پرورده، ماهی شور و ماست سرو می‌شود.

 

آغوز مسما

حتی اگر رسیدن به وزن ایده‌آل مهم‌ترین اولویت شما باشد از این غذا نخواهید گذشت. آغوز مسما به دلیل داشتن گوشت اردک و گردو در ترکیب خود پروتئین، مواد معدنی و ویتامین‌های قابل توجهی را به بدن شما خواهد رساند. این خوراک خوشمزه که در ترکیب خود گوشت اردک، گردو، پیاز سرخ شده، رب انار، آب، شکر، دانه‌ی ساییده شده‌ی انار و ادویه (نمک، زرچوبه و فلفل) دارد با برنج یا نان و انواع ترشی‌های محلی سرو می‌شود. در آماده شدن آغوز مسما باید کمی صبور باشید، زیرا برای جا افتادن این خورشت به ۲ ساعت زمان نیاز دارید.

 

خورشت آلو

طرفداران غذای ملس خوراک مورد علاقه‌ی شما اینجاست! خورشت آلو یا همان مرغ و آلوی مازندارنی را حرفه‌ای‌های آشپزی محلی مازندارنی با طعم ملس مقبول می‌دانند. مواد اولیه برای تهیه‌ی این خورشت مرغ تکه شده، دانه‌ی انار ملس، آب نارنج، زعفران، پیاز، آلو و مغز گردوی خرد شده است. اگر دانه‌های انار شما ترش باشد برای متعادل‌سازی طعم خورشتتان می‌توانید از کمی شکر کمک بگیرید. خوراک مرغ و آلو اسم بهتری است، زیرا در نهایت غذایی غلیظ و بدون آب خواهید داشت!

 

اسپناساک

مواد اولیه‌ی این خوراک مازندرانی از گوشت گوسفند یا گاو، اسفناج تازه، سبزیجات معطر، برگ سیر ونعناع، پیاز، هویج، آب و ادویه‌جات تشکیل شده است. خورشت اسفناج مازندرانی‌ها با بو و طعم مطبوع روی دیگر اسفناج را به شما نشان خواهد داد!

بیج بیج

بیج بیج را معمولا با کته سرو می‌کنند، اما اگر غذا را برای شامتان تدارک دیده‌اید برای اینکه سبک‌تر به رختخواب بروید، نان را جایگزین کته کنید. بیج بیج را از ترکیب گوشت چرخ‌کرده، گوجه فرنگی، سیب زمینی، پیاز داغ، زردچوبه، نمک و فلفل تهیه می‌کنند. اگر به گوجه فرنگی حساسیت دارید آن‌ را حذف کنید.

 

خورشت سیر انار

باز هم انار! مواد اولیه برای تهیه‌ی خورشت پرطرفدار و لذیذ مازندرانی پودر موسیر، پودر سیر، نمک، انار، سیر، رب انار، مرغ، پیاز، روغن کنجد و زعفران است. برای جا افتادن این خورشت ۵۰ دقیقه وقت لازم است. اگر طعم مرغ را دوست ندارید می‌توانید گوشت بلدرچین را جایگزین کنید.

 

اسفناج مرجی

طعم ترش انار در کنار مزه‌ی خاص اسفناج شاید به نظرتان جالب نباشد، اما ارزش یک بار امتحان را دارد. اسفناج پخته، عدسی، سیر و انار ترش ترکیب اصلی اسفناج مرجی است. بهتر است افراد مبتلا به فقر آهن اسفناج مرجی را در فهرست غذاهای هفتگی خود جای دهند، زیرا عدس و اسفناج هر دو حاوی مقادیر قابل توجهی آهن هستند.

 

بشته واش

دوستداران آش توجه کنند! افرادی که به فقر آهن، یبوست و هموروئید مبتلا هستند، حتما این آش را امتحان کنند. اسفناج، عدس، سیر، پیاز، زیره‌ی سبز و ادویه (نمک، فلفل، زردچوبه) مواد اولیه‌ی بشته واش است. تقریبا ۲ ساعت زمان نیاز دارید تا بتوانید این آش خوشمزه را سرو کنید. اغلب بشته واش را با نارنج و زیره‌ی فراوان میل می‌کنند.

 

کئی پلا

کئی پلا یا کدوپلو یک غذای دیگر مازندرانی است که اندکی در ترکیباتش می‌توانید خلاقیت به خرج دهید. مواد اولیه برای آماده کردن آن کدوی رنده شده، پیاز، زیره، زردچوبه، گوشت چرخ کرده، برنج و کره‌ی محلی است.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

صنایع دستی مازندران

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1963 0

صنایع مهم استان مازندران از نظر تامین مواد اولیه وابسته به کشاورزی و جنگل است.صنایع مازندران را باید به دو دسته صنایع دستی و صنایع ماشینی تقسیم کرد:


– صنایع دستی:

ای صنعت در مازندران قدمت زیادی دارد.از مهمترین صنایع دستی قالیبافی،گلیم بافی،حصیربافی،چادر شب و جوراب پشمی،نخ ریسی،پارچه بافی،نمد،زیلو،جاجیم،ظروف گلی،و وسایل چوبی است که مواد خام این محصولات از محل تهیه می گردد .

صنایع ماشینی:

در ستان مازندران،صنایعی در رشته های مختلف فعالیت دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
صنایع غذایی:مهمترین صنایع غذایی مازندران عبارتند از:محصولات گوشتی و لبنی و کنسروی کاله آمل که با نامهای سولیکو در تهران،دمس در شیراز،و اختران در کرمانشاه نیز فعالیت دارند

همچنین محصولات غنچه که دارای محصولاتی از قبیل:

روغن مایع و جامد(گیاهی و حیوانی)،کره،صابون و…است و این دو محصول نه تنها در ایران شناخته شده و معتبر هستند بلکه در جهان نیز فروش و اعتبار دارند محصولات این کارخانه ها به کشور های اروپای شرقی، روسیه،قزاقستان،قرقیزستان،کشورهای حاشیه خلیج فارس،سوریه،لبنان،فلسطین،عربستان،کشورهای همسایه ایران و کشورهای شمال افریقا صادر می شود.همچنین کارخانه های شیر پاستوریزه ساری و کنسرو سازی قائم شهر نیز از دیگر کارخانه های غذایی در مازندران می باشند.

صنايع چوبي:
صاحبان پيشه و فن همواره با عشق به زيبايي و سايل مادي زندگي را خلق كرده اند . دستان توانمند هنرمند ذهن مستقل و پويا وانديشه جستجو گرش مجموعه اي ديدني و سزاوار تحسين را به يادگار گذاشته است . مهم ترين آنها عبارتند از :


در ضريح ، صندوق مزار، ارسي :
از قرن پنجم تا هفتم ه.ق. هنرمند منبت كار با استفاده از شيوه قاب و گره ، طرح هاي نو آفريده از قرن هشتم هجري نمونه هاي فراواني از رسم و عناصر هندسي و اشكال نباتي و گل و بته روي منبرهاي چوبي، صندوق مزارها، در و پنجره و رحل قرآن باقي مانده است.ازاوايل قرن نهم هجري اين هنر رونق ويژه اي يافت و صنعتگران موفق شدند در آثار خود با به كارگيري انواع خطوط نمونه هاي ارزشمندي را بيافرينند كه اكنون زينت افزاي مرقد امامزادگان و بزرگان ديني است.پنجره هاي زيبا و خوش نقش و نگار چوبي كه نشانه نور و روشنايي است با استفاده از هنر گره سازي و نقش هاي هندسي سه گوشه و چهار گوشه، ستاره هاي چهار پر و هشت پر و و درنهايت شيشه هاي رنگين پيشاني و رواق بناها راآذين مي بخشد اين پنجره ها به اورسي معروفند.
لاك تراشي :
لاك تراشي در مناطق روستايي و جنگلي مورد توجه پيشه وران هنرمندان بوده و انواع سازه هاي آن براساس نياز زندگي روزمره رشد يافته است. روستاييان ساكن مناطق جنگلي درگذشته بيشترين نيازهاي خود را از چوب تهيه مي كردند و در ساخت لوازم چوبي از مهارت خوبي برخوردار بودند.استادكاران بااستفاده از ريشه و تنه درختان بدون بهره گيري از ابزار كار امروزي ظروف چوبي مانند جوله، كلز، لاك دانه پاش، قند چوله، تنباكو چوله، قاشق ، ملاقه، كترا، توليد مي كردند.هنر لاك تراشي يك كار ابتكاري است و جنگل نشينان با شناختي كه از انواع درختان جنگلي دارند براي ساخت مصنوعات چوبي از ريشه و چوب درختان خاصي با استفاده از ابزار كار بسيار ابتدايي استفاده مي كنند.درختاني كه از چوب آنها براي اين كار بهره مي گيرند افرا، راش، ملج، توسكا، ممرز، شمشاد ، نم دار و انجيلي است. ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود سبك تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است ترك بر نمي دارد و در اثر ضربه به سادگي نمي شكند لاك تراشان معتقدند ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود، اگر خوب نگه داري شود عمر مفيد آنها حداقل بالاي صد سال خواهد بود . در صورتي كه لوازم تهيه شده از ساقه و تنها درختان همين خاطر در گذشته لاك تراشان لوازم مورد نياز در منزل را از ريشه تحتاني ريشه هايي كه از ساقه با شيب ملايمي در خاك نفوذ كرده اند استفاده كنند زيرا به نظر آنان قسمت تحتاني اين نوع ريشه ها كمتر در معرض برف و باران قرار داشت.برخي از ظروف چوبي كه در مازندارن كاربرد دارد عبارتند از :
دانه پاش :
به جاي سيني براي پاك كردن برنج و حبوبات به كار مي رود.
جوله :
اين وسيله شبيه پارچ آب، باگردن باريك و دهانه اي گشاد و در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم براي دوشيدن شير و نگه داري انواع مواد لبني از آن بهره مي گرفتند از نقش هاي متدوال روي بدنه جوله مي توان از جوله نقش مارپيچ ، نقش زنجيره اي و نقش حلوايي نام برد.بزرگ ترين نوع جوله مندر ناميده مي شود كه حدود ۱۸ كيلوگرم ظرفيت دارد . نوع ديگري از جوله كه جوله كون نام دارد از ريشه درخت افرا تراشيده مي شود.
كلز :
از اين وسيله چوبي به جاي ملاقه براي هم زدن و سرد كردن شير استفاده مي كردند در مناطق مختلف مازندران اين وسيله به نام هاي گوناگون خوانده مي شود. به طور مثال در منطقه رامسر گيال در بخش مركزي كلز يا كيلز و در منطقه گرگان كمچه لز نوع ديگر پيمانه شير به نام منقار درمناطق جنگلي ساخته مي شود و حدود ۲۰۰ كليوگرم ظرفيت دارد.قاشق و ملاقه وكفگير: اين وسايل كه در زبان محلي « كَچه » « پل گير » و « كترا » ناميده مي شود.
از ساقه و شاخه درخت شمشاد تهيه شده و در كنار انواع وسايل امروزي همچنان گذشته كاربرد دارند.
كيله لاك :
به عنوان پيمانه استفاده مي شود. هر پيمانه حدود ۶ كيلوگرم « شالي » و يا « جو » و حدود۵/۷ كيلوگرم
« گندم » ظرفيت دارد.
عصا :
از چوب درخت آزاد كه به زبان محلي « ازدار» نام دارد تهيه مي شود.
قند چوله :
براي خرد كردن قند به كار مي رود.
تنباكو چوله :
به عنوان ظرف تنباكو مورد استفاده دارد.
سير كوب :
در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم از اين ظرف به جاي هاون براي كوبيدن و خرد كردن نيز استفاده مي شد.
حصير بافي :


حصير بافي در برخي از روستاهاي استان مازندران به ويژه در غرب استان رايج است. در مازندران از نوعي حصير به نام « كوب » براي زير انداز استفاده مي شود. براي بافت « كوب» از گياهان خود رو چون « گاله » و « واش » كه در باتلاق ها و اب بندان ها مي رويد بهره مي جويند. براي تهيه زنبيل و سبد نيز از همين گياهان استفاده مي شود. گاه تهيه اين مصنوعات با به كارگيري چوب و ني ياد و نوع علف به نام هاي « وران » و « سازير » انجام مي شود.
گليم بافي :


گليم بافي نيز يكي از ديگر صنايع دستي و سنتي استان محسوب مي شود. در حال حاضر در بيشتر روستاها و شهرهاي استان به اين هنر اشتغال دارند. نقوش گليم اغلب به شكل هندسي است و بافنده با الهام گرفتن از اطراف طبيعت خود، نقش مي زند. رنگ گليم نيز بر گرفته از طبيعت پيرامون و غالب رنگ هاي تند و شاد مانند قرمز ، نارنجي ، كرم، سبز، سرمه اي است.
جاجيم بافي :


در ميان دست بافت هاي روستايي ، جاجيم از اهميت بيشتري برخوردار است و كاربردهايي نظير زيرانداز، پشتي، سجاده رختخواب پيچ، مفرش، پتو، وريه كرسي و… داردو اين هنر در بسياري از مناطق روستايي از جمله « متكازين » از توابع بهشهر بخش دودانگه شهرستان ساري، آلاشت سواد كوه ، كجور، نوشهر و كلاردشت چالوس اقبال و توجه است. در روستاي كوهستاني و ييلاقي متكازين در بخش هزار جريب بهشهر ، اصولا” بافت جاجيم توسط زنان صورت مي گيرد و مردان جز در مرحله تهيه پشم، نقش چنداني ندارند. در بافت جاجيم اين منطقه پس از بافتن حاشيه، نقش اندازي كه در اصطلاح « گل » خوانده مي شود صورت مي گيرد . اين نقش ها اسامي مختلفي دارند چهار گل، خشتي ، پنجه اي، گل آفتاب گردان، آفتاب تيره، حاشيه هاي اطراف نيز با طرح مثلث دندانه دار پر مي شود.براي بافت جاجيم در اندازه هاي بزرگ تر دو يا چند عدد جاجيم بافته شده به اندازه عرض دار موجود را به يكديگر متصل مي نمايند و يك جاجيم در اندازه دل خواه شكل مي گيرد.
جوراب بافي :
جوراب بافي يكي از صنايع دستي رايج و بومي منطقه است. اين صنعت بومي را مي توان بر مبناي توليد و مصرف آن به جوراب چكمه اي يا گردن بلند و گردن كوتاه تقسيم كرد. در روستاهاي منطقه در حال حاضر توليد جوراب به شكل ساده انجام مي شود و پشم گرفته شده از گوسفند بدون رنگ آميزي واستفاده از نقوش مختلف عرضه شده و جنبه هنري ندارد.
موج بافي :
ماده اوليه موج بافي كه به نام هاي « رختخواب پيچ » و « ايزار » نيز معروف است، پشم است. به همين دليل ارزان و قابل شستشو داراي استحكام، نرم و سبك است. موج بافي به دليل صفت هايي كه بر شمرديم، به عنوان هنر فراگيري در گذشته مطرح بود و اكنون نيز كم وبيش در اين منطقه رواج دارد.امروزه اين هنر بيشتر در روستاهاي منطقه كجور به جا مانده است. گونه اي از اين دست بافت ها با همين كاربرد « چادر شب » ناميده مي شود. معروف ترين آن « چادر شب دارايي» است كه داراي رنگ هاي متنوع به وبژه طيف هاي گوناگون رنگ قرمز كه جاذبه بيشتري نسبت به رنگ هاي ديگر دارد است. در اين منطقه در كنار بافت اين نوع پارچه، سفره هاي ظريف و پرارزش نيز بافته مي شود.
پارچه بافي :
در گذشته بافت انواع پارچه هاي پشمي، ابريشمي و نخي معمول بود. نوعي پارچه ابريشمي كه اليجه نام داشت براي دوخت كت زنانه به كار مي رفت. از پارچه هاي پشمي « چوخا» و « باشلق» براي پالتو استفاده مي شود. و از شمد كه نوعي پارچه خنك و لطيف است در تابستان به جاي پتو استفاده مي شود.
چنته لفور :چنته نوعي كيف دسته دار است كه در منطقه « لپور» از توابع سواد كوه توليد مي شود براي بافت آن از دستگاه « كرك چال » استفاده مي شود و مراحل توليد آن مانند جاجيم است با اين تفاوت كه پس از پايان كار، دوردوزي و گاه با مهره هاي تزييني و خرمهره تزيين مي شود.
نمد مالي :
نمد مالي در بيشتر مناطق استان مازندران به خصوص درمنطقه كجور و روستاهاي اطراف رامسر و هزارجريب رواج دارد. ماده اصلي نمد پشم و گوسفند و به رنگ هاي طبيعي مانند سفيد و سياه و قهوه اي و براي نقش اندازي آن از پشم هاي رنگ شده شيميايي بهره مي جويند معمولا” ساخت يك قطعه نمد يك روز به طول مي انجاميد و اغلب چند نفر روي آن كار مي كنند.
سفال گري :


يكي از مراكز ساخت سفال و سفال گري، كلاگر محله جويبار و آقاي غلامعلي چيني ساز از استادان به نام اين منطقه است. ابزار سفال گري شامل چرخ، كاردك براي بريدن و سوراخ كردن كار، غربال ، سطل، تشت ، كوره ، ول كارد ، نخ ، قالب گل زدن است.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

جاذبه‌های گردشگری رامسر

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 940 0

جهت مشاهده اطلاعات تور رامسر از اصفهان اینجا کلیک کنید

 

رامسَر از شهرهای استان مازندران در شمال ایران است این شهر که پیش از این سخت سر نام داشت، آخرین شهر غرب مازندران است که مردمان بومی آن به زبان هندواروپایی و به زبان گیلکی صحبت می‌کنند. رامسر از سمت شرق به شیرود از غرب به شهر چابکسر دهستان اوشیان گیلان، از جنوب به کوه‌های البرز و از سمت شمال به دریای خزر محدود است. آب‌وهوای رامسر در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل است. نزدیکی جنگل و دریا در این شهر زیبایی ویژه‌ای به این شهر داده‌است و این امر موجب جذب گردشگران در فصل تابستان و روزهای تعطیل می‌شود. رامسر دارای فرودگاه است. مناطق ییلاقی رامسر مانند جواهرده (که به نظر برخی کارشناسان تغییر یافته «جوهر ده» یا «جور ده» به معنای دهِ بالا) بسیار زیبا و خوش آب‌وهوا است.

شهرستان رامسر با زیبایی وصف ناپذیر در انتهای غربی استان مازندران در دامنهٔ جنگلی و زیبای البرز و سواحل رؤیایی دریای خزر آرمیده و با برخورداری از جاذبه‌های گردشگری و امکانات اقامتی، پذیرایی و تفریحی و کوتاهترین فاصله بین کوه و دریا با لقب عروس شهرهای ایران به عنوان قطب مهم گردشگری در کشور و حتی جهان مطرح است.

وجود قله‌های مخروطی شکل با پوشش انبوه گیاهان متنوع، باغ‌های مرکبات، چای، مزرعه‌های برنج، برخورداری

از ساحل زیبا، منطقه‌های ییلاقی خوش آب و هوا، منابع فراوان آب‌های گرم معدنی، وجود فرودگاه و هتل‌های قدیم و جدید این شهر را به یکی از شهرهای منحصربه‌فرد تبدیل کرده‌است.

وجود آب‌های گرم معدنی در نزدیکی ساحل دریا و چند وان و استخر آب گرم معدنی در شهرهای کتالم و سادات شهر، بوستان جنگلی صفارود در میان دره، روستای جواهرده در ارتفاع ۱۸۰۰ متری سطح دریا، قله مخروطی شکل مارکو و جداشده از سلسله کوه‌های البرز در شرق رامسر، چشمه دمکش در دهستان اوشیان و شرق رامسر جنگل دالخانی در مسیر رامسر به تنکابن، کاخ موزه تماشاگه خزر نزدیک هتل بزرگ رامسر و سرولات در شرق رامسر و ده‌ها اثر تاریخی و دیدنی سبب شده‌است که سالانه هزاران مسافر و گردشگر داخلی و خارجی از رامسر عروس شهرهای ایران دیدن کنند همچنین رامسر یکی از نزدیک‌ترین فواصل میان کوه و دریا را داراست که این ویژگی بر جذابیت رامسر افزوده است

نگاهی به جاذبه‌های طبیعی و تاریخی رامسر

رامسر در غرب مازندران با برخورداری از جاذبه‌های منحصربه‌فرد طبیعی و تاریخی یکی از مناطق برتر کشور به لحاظ طبیعت گردی محسوب می‌شوند که سالانه پذیرای بیش از ۱۰میلیون مسافر و گردشگر از داخل و خارج کشور است. وجود آبشارها، آب‌های سرد و گرم معدنی، بوستان‌های جنگلی، غارها، چشمه‌ها، دریاچه، یادمان‌های تاریخی، صدها مراکز اقامتی و پذیرایی و تفریحی و به ویژه نزدیکی کوه، دریا و جنگل این منطقه را به عنوان قطب مهم گردشگری در کشور و حتی جهان مطرح کرده‌است. آب و هوای این منطقهٔ جلگه‌ای معتدل، مرطوب و کوهستانی سرد و نیمه مرطوب است و اقتصاد آن برپایه کشاورزی، دامداری و صنعت گردشگری استوار می‌باشد. وجود فرودگاه در شهر رامسر، و جنگل در شهرستان رامسر در غرب مازندران از دیگر ویژگی‌های این منطقه محسوب می‌شود.

هتل قدیم رامسر

هتل قدیم رامسر با معماری بسیار زیبا در مرکز شهر در دامنه کوه‌های جنگلی و فضای سبز با محوطه‌سازی چشم‌نواز جای گرفته و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی در دوره رضاشاه پهلوی مورد بهره‌برداری قرار گرفته‌است. زیربنای این هتل حدود پنج هزار متر مربع در سه طبقه به لحاظ نوع معماری، زیبایی، موقعیت مکانی و تجهیزات یکی از مشهورترین هتل‌های خاورمیانه به شمار می‌رود.[نیازمند منبع]

آب‌های گرم معدنی

بخش‌های گسترده‌ای از مرکز شهر رامسر از آب‌های گرم معدنی با خاصیت‌های طبی و درمانی برخوردار بوده که گردشگران زیادی از این آب‌ها بهره‌مند می‌شوند. چشمه‌های آب گرم چندین رشته را تشکیل می‌دهند و به چشمه‌های گوگردی گازدار معروف هستند و در نقاطی مانند جواهرده، کتالم، سادات محله و خود شهر رامسر واقع شده‌اند که چشمه‌ها توسط اهالی محلی و توریست‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند و علاوه بر خاصیت درمانی این چشمه‌ها، طبیعت زیبا و محیطی دیدنی را برای گردشگران فراهم کرده‌اند و مجموعهٔ هتل‌های رامسر، شهرداری‌های محلی و بخش خصوصی از طریق ایجاد استخر شنا، دوش و وان‌های متعدد، محل‌های مناسبی را برای استفاده و استحمام مسافران و مردم محلی ایجاد کرده‌اند.[۲] وجود این آب گرم‌ها در نزدیکی ساحل دریا ویژگی منحصربه‌فردی را به رامسر بخشیده‌است. البته در فاصله پنج کیلومتری جنوب شرقی رامسر در شهرهای کتالم و سادات شهر نیز چند وان و استخر آب گرم معدنی وجوددارد که برای درمان بیماری‌های پوستی، رماتیسم و دردهای عصبی و عضلانی سودمند است. مانند ابگرم رضا شاه و آبگرم جدید رضا شاه. میزان دمای بزرگ‌ترین آب‌گرم معدنی رامسر که به شماره یک معروف است ۴۲درجه سانتیگراد است که بهترین حد تحمل بدن می‌باشد.[۳]

بوستان جنگلی صفارود

مسیر دسترسی به این بوستان از ابتدای جاده جواهرده در میدان غربی شهر رامسر آغاز و پس از طی ۹کیلومتر و عبور از مسیری زیبا به این پارک در کنار رود صفارود می‌رسد. این بوستان در میان دره و در پایین جاده قرارگرفته که پله‌هایی نیز برای ورود به‌آن از جاده ساخته شده‌است و وجود جنگل، رودخانه، آب معدنی، آب و هوای مطبوع به این مکان جلوه خاصی بخشیده‌است. این مکان به نام آبمعدن معروف است و خانواده‌های محلی در این محل هر ساله در روز ۱۳ فروردین به دور هم جمع می‌شوند.

دهستان جواهرده

جواهرده در ۲۷کیلومتری رامسر و در ارتفاع ۱۸۰۰متری از سطح دریا قرار گرفته و مسیر دسترسی به جواهرده از منتهی‌الیه غربی شهر رامسر بوده که با عبور از میان کوه‌های مشجر و در امتداد رودخانه صفارود این منطقه ییلاقی خودنمایی می‌کند. روستای جواهرده درفصل تابستان به لحاظ برخورداری از آب وهوای خنک مورد استقبال گردشگران داخلی و خارجی واقع شده و امکانات اقامتی در این منطقه برای گردشگران فراهم است. روستای جواهرده علاوه بر زیباییهای فراوان طبیعی و دارا بودن چشمه‌سارها از قدمت تاریخی نیز برخوردار بوده که وجود گورستانهای گبری در آن گویای قدمت تاریخی این مکان است.

قلعه مارکوه

قلعه مارکوه مخروطی شکل، مشجر و جدا شده از سلسه کوه‌های البرز بوده که در فاصله شش کیلومتری شرق رامسر و سه کیلومتری ساحل دریا و محور ارتباطی تنکابن به رامسر واقع است. این کوه صخره‌ای با وسعت ۶۰۰هزار مترمربع با انواع درختچه‌ها، درختان انجیلی، بلوط، شمشاد و ازگیل پوشیده شده و ارتفاع قله از سطح دریا حدود ۲۶۰ متر بوده که احداث ۳۶۶ پله در ضلع جنوبی کار صعود را آسان می‌کند. وجود شهر کتالم، چشم‌اندازهای زیبای آن به دریا، مزارع برنج و باغات چای و مرکبات در شمال قله، تسلط به تپه‌ها و ارتفاعات سرسبز البرز و روستاهای اطراف و رودخانه نسارود در شرق به این مکان موقعیتی ویژه بخشیده‌است. در بلندترین نقطه مارکوه بقایای یک قلعه برجای مانده که احتمالاً محیط دیده‌بانی حاکمان قدیم منطقه بوده‌است.

در میان این قلعه تونلی زیر زمینی وجود دارد که به یک باغ در نزدیکی ساحل دریا (باغ شمشیری) منتهی می‌شود که گفته می‌شود مسیر گریز افراد در مواقع اضطراری بوده است. بسیاری از افرادی که در سال‌های اخیر قصد وارد شدن به این تونل را داشته‌اند ناکام مانده و از عوامل محافظ چون خزندگان و همچنین طلسم‌ها سخن به میان آورده‌اند. در حال حاضر مسیر ورودی این تونل در قلع مسدود شده است.

مسیر دسترسی به دالخانی از خروجی شرق شهر رامسر آغاز و پس از طی هفت کیلومتر در مسیر آسفالته رامسر به تنکابن به سه‌راهی جنت رودبار می‌رسد که مسیر دست راستی به سمت روستای لیماکده و بعداز ان گرسماسر می‌رسد و مسیر مستقیم ان به روستاهایی مانند جنت رودبار -ایزکی – دراز زمین و… می‌رسد. جنگل دالخانی پس از طی ۲۳کیلومتر درمسیر ارتباطی و آسفالته جنت رودبار در کنار جاده قرار داشته که برای احداث پارک جنگلی در نظر گرفته شده و اکنون نیز به عنوان یک تفرجگاه مهم شهر رامسر مورد استفاده گردشگران، کاوشگران و باستان شناسان قرار می‌گیرد. کمیاب‌ترین گونه‌ها ازان این جنگل است. در آخر این جنگل روستاهای زیادی است از جمله، ایزکی، لیماکده و…

موزه تماشاگه خزر

این موزه در محل کاخ سلطنتی رامسر و در مجاورت غرب هتل بزرگ قرار داشته که علاوه بر اشیایی که به نمایش گذاشته ساختمان کاخ نیز دیدنی است. این بنا در اواخر دوران پهلوی اول در میان باغی بزرگ باشیوه معماری اروپایی ساخته شده‌است، سنگهای مرمر سفیدرنگ در تزیینات خارج بنا و ستونها و مجسمه حیوانات بکار رفته به این کاخ جلوه‌ای ویژه بخشیده‌است. هم‌اکنون آثاری از هنرمندان مشهور ایران و جهان شامل مجسمه‌های برنزی و سنگی، تابلوهای نقاشی و فرش در این کاخ در معرض دید عموم مردم قرار دارد. بیشتر مردم به این کاخ می‌روند. این کاخ آثار باستانی رامسر را نیز نشان می‌دهد.

تله کابین رامسر

این تله کابین در فاصله ۱۰ دقیقه از رامسر و سیصد متری شهر چابکسر از مبدأ ساحل تا بر فراز کوه ایلمیلی امتداد یافته است؛ و دارای محیطی جذاب می‌باشد که با توجه به وجود پیست کارتینگ و مراکز خرید و کافی شاپ و مراکز تفریحی محیطی شاد و کامل را رقم زده است. تله کابین رامسر به عنوان بزرگترین تله کابین کشور[نیازمند منبع] از کنار ساحل خزر تا ارتفاعات جنگلی با ۴۰ کابین به طول ۲ کیلومتر امتداد دارد و توسط بخش خصوصی ایجاد شده است. این تله کابین که به واحدهای پذیرایی و اماکن تفریحی- گردشگری مجهز است با ظرفیت ۵۰ کابین ظرفیت حمل ۴۵۰ نفر در ساعت را دارد.

موزه مردم‌شناسی رامسر

موزه مردم شناسی رامسر با مجوز سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، در اسفند ۸۹ با حضور مسئولین محترم استانی و شهرستانی افتتاح گردید. امکانات و تجهیزات موجود در آن غیردولتی بوده و متعلق به عیسی خاتمی شخصیت فرهنگی و استاد دانشگاه در رشته جامعه‌شناسی است و اموال فرهنگی آن در طی یک دوره زمانی بالغ بر ۳۰ سال از (۱۳۶۰ تا ۱۳۹۵) به تدریج گردآوری و خریداری شده و انگیزه اصلی از این کار عشق و علاقه وافر به فرهنگ نیاکان و تلاش برای حفظ آثار جهت ارائه به نسل حاضر و نسل‌های آینده و همچنین معرفی تاریخ، فرهنگ و تمدن رامسر به سایر ایرانیان عزیز است. موزه مردم‌شناسی، محلی برای آشنایی با زندگی اقوام دیگر، مکانی برای اندیشه و تفکر و فرصتی برای آموزش و یادگیری است. در این موزه غرفه‌هایی برای بیش از ۷۰۰ قطعه انواع ابزار، ادوات، اشیاء و اموال فرهنگی و وسایل مردم شناسی که مورد استفاده مردم منطقه و استانهای شمالی کشور بوده، اختصاص یافته است. علاوه بر غرفه‌های مذکور، فضای داخلی یک خانه سنتی با چیدمان کاملاً قدیمی، همچنین کوره آهنگری با دم چرمی قدیمی و دستگاه چادرشب بافی (پاچال) در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. به جهت شباهتهای فرهنگی که بین سه استان شمالی کشور (مازندران، گیلان و گلستان) وجود دارد، وسایل و ابزار مربوط به زندگی مردم بسیار مشابه بوده و می‌توان گفت اگرچه موزه مردم‌شناسی رامسر در نگاه اول یک موزه محلی به نظر می‌آید اما آنچه که در آن به نمایش درآمده در حد یک موزه منطقه‌ای می‌باشد و به نظر می‌رسد در حال حاضر در بین شهرهای غرب مازندران و شرق گیلان، موزه مردم‌شناسی رامسر تنها مکانی است که می‌تواند قسمتی از فرهنگ و تمدن گذشته مردم این منطقه را بازگو کند.[۴]

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور