آداب و رسوم مردم دزفول
مردم دزفول، تمام عید های ملی و مذهبی را جشن گرفته و به شادی و پای کوبی اهمیت می دهند، این مردم علاوه بر جشن گرفتن عید های مرسوم، جمعه آخر ذیحجه را نیز به جشن و طرب می گذرانند.همراه اصفهان تور باشید تا با آداب و رسوم مردم این شهر بیشتر آشنا شوید.
دزفولی ها مراسم عید نوروز را مفصل برگزار می کنند و از چند روز پیش از نوروز کلوچه مخصوصی از آرد، روغن، زیره و رازیانه درست می کنند، تا سر سفره نوروزی شان بگذارند و کامشان را شیرین کنند.
مراسم چیدن سفره هفت سین و دید و بازدید نوروزی و خریدن لباس های نو نیز میان مردم این شهر به شیوه دیگر ایرانیان رواج دارد.
مراسم آتش افروزی در چهارشنبه سوری نیز مفصل برگزار می شود و به این روز مخصوص و جشن باستانی ارج می نهند.
دزفولی ها سیزده به در را دو بار جشن می گیرند، یکی سیزده با احتساب عید نوروز و دیگری سیزده، بدون احتساب عید نوروز و در هر دو روز، همگان به باغ ها و تفریح گاه ها می روند و سیزده را به در می کنند.
از گذشتههای دور و در شب عید قربان، رسمی تحت عنوان بیرق زدن که موسوم به بیرق زنان یا بیرق زنون میباشد، رایج و متدوال است. در این رسم به تعداد افراد خانواده حاجی، بیرقهای کوچکی که مثلثی شکل هستند، تهیه میشود و پایه هر یک از این بیرقها که شبیه پرچم میباشد دارای طولهای مختلفی است. مثلاً طول اولین بیرق از یک یا ۱/۵ یا متر شروع شده و به نسبت افراد کوتاهتر میشود. یعنی به اندازه سن افراد خانواده برای هر یک از افراد، یک بیرق زده میشود که رنگ آنها سفید و سبز است. رنگ سفید که بیرق بزرگ است، برای حاجی یا پدر خانواده است. اگر زن و مرد هر دو به خانه خدا مشرف شده باشند، برای هر دو نفر آنها دو بیرق سفید که باز هم طول پایه بیرق زن کمی کوتاهتر از بیرق مرد نصب میشود و سپس به تعداد اولاد هر خانواده بیرق تهیه شده و در شب عید قربان که در دزفول به شب بیرق زنان معروف است، همه فامیل و بستگان و آشنایان در منزل حاجی جمع شده و پس از صرف شام و پذیرایی به اجرای مراسم مداحی و دعاخوانی توسط مداحان اقدام به نصب بیرقها در پشت بام میکنند. پس از نصب هر بیرق و ذکر نام وی که همراه با خواندن اشعار محلی به گویش دزفولی است صلوات فرستاده و برای سلامتی آنان دعا میکنند. این رسم تا پاسی از شب عید قربان در منازل وخانوادهها ادامه داشته و مردم به جشن و شعرخوانی میپردازند. این رسم کهن تا به امروز در دزفول استمرار داشته است.
دست رزون:
دست رزون یا حنابندان یکی از آداب و رسوم عروسی در نزد اقوام ایرانی و مردم دزفول میباشد. جشن حنابندان که به تعبیری آخرین رسم از آداب عروسی ایرانی میباشد، جشنی است که در واقع مراسم خداحافظی عروس بوده و در آخرین شب اقامت عروس به طور رسمی در خانه پدری برگزار میگردد. «حنا از جنت است» و اثری از بهشت و نشانهای از شادی، مهر و نیکبختی دارد. این باوری است که ایرانیان باستان داشتند و هنوز هم پابرجاست.
در دزفول یک روز قبل از عروسی جهیزیه عروس را به خانه داماد برده ودر طی این روز مراسم حنا بندان را برگزار میکنند به این صورت که دست و پای عروس و داماد را حنا زده ودختران دم بخت باقیمانده حنای عروسی را به نیت خوشیمنی به دست و پای خود میزنند به این رسم در دزفول «دست رزون» میگویند.
مراسم محرم در دزفول:
در روز نهم و دهم یعنی تاسوعا و عاشورا مراسم خاص در دزفول برگزار میکند، بدین صورت که در این روزها مردم سه بار مجزا به طور کامل با هیئتهای بزرگ خود بیرون میآیند و عزاداری میکنند. در دزفول بیش از صد هیئت عزاداری وجود دارد و شهر به دو قسمت تقسیم میشود که عصر تاسوعا تمامی قسمت جنوبی شهر به طرف قسمت شمالی شهر حرکت میکنند و در عصر عاشورا تمامی قسمت شمالی شهر به طرف قسمت جنوبی شهر حرکت میکنند و در خیابانهای اصلی شهر عزاداری میکنند.
در صبح عاشورا نیز همه مردم شهر و هیئتها به محلی مشخص به نام رودبند حرکت میکند و با گذراندن مسیر خاص سنتی خود که سالها پیش رسم بوده، علمهای بزرگی راآرایش میکنند و آنها را بر سر شانه خود حمل میکنند تا به امام زاده رودبند ببرند و در مقابل امامزاده به رقصاندن این علمها میپردازند که به این کار «علم یراق» گفته میشود. برای تزئین علمها از شالهای رنگی سبز، سیاه و یا سفید استفاده میکنند و طول برخی از این علمها به ۱۲ متر میرسد.
از دیگر رسوم محرم مراسم چوب بازی است که نمادی از صحنه جنگ میباشد و بصورت نمایشی همراه با طبل، دهل، صدای شیپور و سرنا در جلو تکایا و در محلههای عزاداری صورت میگیرد. در این مراسم عدهای از مردان به دو گروه تقسیم میشوند و با چوب، سپر و شمشیر و زره با یکدیگر به مبارزه نمایشی میپردازند.
مراسم چلاب زنی و مراسم شبیه خوانی از دیگر مراسم است. در این مراسم عدهای بازیگر در نقشهای مختلف، شخصیتهای مهم تاریخ کربلا را به نمایش میگذاشتند. تمامی متن به صورت شعر با لحن و آهنگ خاص و بعضاً همراه با نوحه خوانده میشود. این شخصیتهای مهم تاریخ در صبح تاسوعا با گهوارهای از علی اصغر در کنار عزاداران حرکت میکنند و مردم نذر خود را به گهواره علی اصغر نذری میدهند مرثیه میخوانند و مردم هم به عنوان اینکه آنها شخصیت واقعی هستند یا نفرین میکنند یا دعا میخوانند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
بهترین مراکز خرید قشم کدامند؟
درست است که جاذبه های گردشگری جزیره ی زیبای قشم کم نیستند اما خرید نیز یکی از علل سفر به هر شهری است و جزیره ی قشم هم از آن مستثنی نیست . در جزیره ی قشم مراکز خرید زیادی برای همه ی سلیقه ها وجود دارد، اما کدام یک از مراکز خرید قشم بهتر هستند و از هرکدام بهتر است چه چیزی بخریم؟ در این مقاله ی خواندنی اصفهان تور قصد داریم شما را با این مراکز خرید آشنا کنیم .
بازار قدیم قشم
بازار سنتی قشم سالهای زیادی است که در قشم فعالیت میکند و مثل بیشتر بازارهای سنتی شهرها جایی است برای دیدن آداب و رسوم مردم محلی از نزدیک. بازار قدیم قشم که از سال ۱۲۹۰ فعالیتش را شروع کرده، راستهها و دالانهای تو در توی زیادی دارد و بیشتر بومیان جزیره از آن خرید میکنند، اما اگر دنبال لباسهای سنتی باشید، مثل شلوارهای گلابتون دوزی شده، برقع، پارچهها و شالهای رنگارنگ، بازار قدیم بهترین جاست. فقط اینکه سر پایین آوردن قیمت حسابی باید چانه بزنید.
آدرس بازار قدیم قشم: میدان امام خمینی، خیابان شهید منتظری، جنب بانک کشاورزی
سیتی سنتر
سیتی سنتر قشم برای آنهایی که دنبال خرید از برندها هستند بهترین انتخاب است. سیتی سنتر دو فاز یک و دو دارد و یکی از پرطرفدارترین مراکز خرید جزیره است. آنچه سیتی سنتر را از بقیه مراکز خرید قشم متمایز میکند پل هواییای است که فاز یک را به دو متصل میکند، در خیابان بین این دو دریا قرار گرفته، به اضافه نخلهای خرما و درختان بومی جزیره. خود مرکز خرید هم حسابی بزرگ است و در معماری از آخرین متدها پیروی میکند. چندین طبقه دارد با فروشگاههای زیاد. در این مرکز هم کیف و کفش و لباس میتوان خرید و هم سیسمونی و اسباب بازی و موبایل. این مرکز برای خرید لباس و لوازم ورزشی هم انتخاب خوبی است و خیلیها فروشگاه TCM در طبقه همکف و زیر همکف را برای خرید لباس و ولوازم ورزشی توصیه میکنند، ضمن اینکه برندهایی مثل پوما و آدیداس هم در اینجا شعبه دارند و از آن گذشته دوربین و لوازم آن را هم میتوان از این مرکز خرید. سیتی سنتر به دلیل داشتن سینمای ۴ بعدی، سالن بیلیارد و بولینگ از یک سو و شهربازی مخصوص کودکان و کافی شاپها و رستورانهای متعدد از سوی دیگر انتخاب مناسبی برای خرید و سرگرمی است.
آدرس سیتی سنتر قشم: خیابان ولیعصر، به طرف بلوار دریا
بازار ستاره
از آنجا که مرکز خرید ستاره امکانات تفریحی زیادی همچون سالن بیلیارد، بازیهای کامیوتری، موزه حیوانات تاکسیدرمی شده دارد، هم برای خرید خوب است و هم تفریح. این مرکز، مرکز خرید بزرگی است و نمایندگیهای زیادی از لوازم خانگی معتبری مثل سامسونگ، ال جی، سونی، تفال و فیلیپس گرفته تا لوازم بهداشتی و آرایشیای مثل آرکانسیل، نیوا، کلیون در آن گرد هم آمده. بنا به توصیههای مسافران همیشگی قشم اگر عطر و اودکلن با قیمت مناسب بخواهید، مرکز خرید ستاره انتخاب خوبی است و از طرفی لوازم برقی و خانگی را هم میتوان از این مرکز خرید فقط اینکه باید از اصل یا تقلبی بودن آن مطمئن شد.
آدرس بازار ستاره قشم : خیابان ولی عصر
مرکز خرید دو دلفین درگهان
بندر درگهان، بندری نزدیک قشم است و همه جور لباس ارزانی را میشود از آنجا خرید. جایی که جان میدهد برای خرید لباسهای بومی و شلوارهای زری دوزی و پارچه، اما درگهان به غیر از بازارش مراکز خرید زیادی هم دارد و بین آنها مرکز خرید دو دلفین به نظر مسافران قشم از بقیه بهتر است. قشم به دلفینهایش معروف است و درست مثل همان دلفینها، مرکز خرید دو دلفین هم از جذابیتهای جزیره به شمار میرود. در این مرکز خرید انواع و اقسام برندها را میشود پیدا کرد. از محصولات آرایشی وعینک گرفته تا لوازم خانگی، اسباب بازی، سیسمونی، ساعت و برندهای معتبر لباس و لوازم ورزشی. باید بگوییم که اگر قصد خرید لوازم آرایشی دارید در اینجا اجناس با کیفیت تری نصیبتان میشود و روی اصل بودن آن بیشتر میتوان حساب کرد. همچنین در دو دلفین میشود انواع و اقسام گل و گیاهان بومی را پیدا کرد.
آدرس دو دلفین درگهان : قشم، درگهان، مجتمع دو دلفین
شما می توانید تورهای جزیره زیبای قشم از مبدا اصفهان را به صورت زمینی ، هوایی و ریلی از آژانس مسافرتی طلوع سفریاد تهیه فرمایید.
تلفن دفتر : ۰۳۱۳۲۳۵۲۶۷۳
همراه (کانتر قشم) : ۰۹۳۹۱۲۵۰۲۲۲۱
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
میدان نقش جهان اصفهان
میدان نقش جهان هم چنین معروف با نام تاریخی میدان شاه و پس از انقلاب ۱۳۵۷ ایران با نام رسمی میدان امام ، میدان مرکزی شهر اصفهان است که در قلب مجموعه تاریخی نقش جهان قرار دارد.
بناهای تاریخی موجود در چهار طرف میدان نقش جهان شامل عالی قاپو، مسجد شاه (اصفهان)، مسجد شیخ لطف الله و سردر قیصریه است. علاوه بر این بناها دویست حجره دو طبقه پیرامون میدان واقع شده است که عموماً جایگاه عرضهٔ صنایع دستی اصفهان می باشند.
میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ به شماره ۱۰۲ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد و در اردیبهشت ۱۳۵۸ به شماره ۱۱۵ جزء نخستین آثار ایرانی بود که به عنوان میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسید.
تا پیش از دوره صفویه، باغی به نام نقش جهان وجود داشته است. این باغ، نام خود را از شهری در آذربایجان گرفته بود که اینک به نام نخجوانخوانده می شود. حمدالله مستوفی درباره این شهر گفته است:«شهری خوش است که آن را نقش جهان خوانند و اکثر عمارات آن از آجر است» [۳]
در زمان شاه عباس دوم به دلیل شلوغ شدن بیش از حد بازار اطراف و فروشندگان تصمیم بر آن شد که علاوه بر میدان عتیق (یا میدان کهنه) و میدان شاه، میدان دیگری ساخته شود. این میدان که محلش بسیار نزدیک به میدان شاه و پشت مسجد شیخ لطف الله بود، میدان نو نام گرفت. از آنجا که عمارت قدیمی در باغ نقش جهان همزمان با ساخت این میدان، تخریب و مصالح آن در آنجا استفاده شد، میدان نو را میدان نقش جهان نیز می نامیدند. [۴]
در گذر زمان هر دو میدان کهنه و نو تخریب و ناپدید شدند ولی میدان شاه پابرجا ماند. در سالهای اخیر میدان کهنه بازسازی شده است اما میدان نو که زیبایی و جذابیت آن دو میدان را نداشت، به دست فراموشی سپرده شد و تنها نام مستعار آن، نقش جهان، تبدیل به نام دیگر میدان شاه یا میدان امام خمینی شد.
بسیاری از سیاحان و جهانگردانی که در زمان های گذشته به توصیف شهر اصفهان پرداخته اند از شکوه و عظمت میدان نقش جهان سخن بسیار گفته اند و از بازدیدهای سفیران و نمایندگان خارجی و اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را شرح داده اند و بسیاری از مذاکرات تاریخی بین دولتمردان ایرانی و فرستادگان خارجی در میدان نقش جهان انجام می شد.
براساس سفرنامه های موجود، میدان نقش جهان جایگاهی مناسب برای اجرای مراسم و آیین های بی شماری بوده است که گاه دولتی و گاه مردمی به شمار می رفته است:بازی چوگان، آتش بازی، رژه نظامی و جشن های میهنی از آن جمله اند. میدان نقش جهان از سوی سازمان یونسکو به عنوان میراث فرهنگی بشری به ثبت رسیده است .
میدان نقش جهان در تاریخ ۸ بهمن ۱۳۱۳ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شد
میدان امام به جای میدان کوچکی که از دوران تیموریان باقی مانده بود احداث گردید. به هنگامی که دو مسجد امام و شیخ لطف الله و سردر بازار قیصریه ساخته شد این ۳ بنا با طاقهای متحدالشکل به هم مربوط شدند و با پایان یافتن میدان و خاتمه تزئینات، کف آن شن ریزی و مسطح شد. از این زمان بود که میدان برای انجام مسابقات و بازی های معمول آن عصر مانند چوگان و قاپوق اندازی مورد استفاده قرار می گرفت. دو ستون سنگی که در جلو مسجد امام واقع شده و قرینه آنها نیز روبروی بازار قیصریه هستند بیانگر انجام بازی چوگان و سایر ورزش ها در میدان می باشند.
چهار طرف میدان نقش جهان، چهار بازار قرار گرفته که به وسیله مغازه های داخل میدان به میدان مربوط می شوند. این بازارها در روزگار صفویه هر یک به شغلی اختصاص داشت.
بیشتر سیاحان و جهانگردانی که از اصفهان مطلب نوشته اند بر شکوه و عظمت میدان نقش جهان تأکید کرده و از حضور سفرا و نمایندگان خارجی و سایر اتباع کشورهای دیگر در این میدان خاطراتی را ذکر کرده اند.
میدان نقش جهان، جزء نخستین آثار ایرانی بود که به عنوان میراث جهانی یونسکو نیز به ثبت جهانی رسید
به نوشته برخی از این سفر نامه ها، بسیاری از مذاکرات تاریخی که بین دولتمردان ایران و فرستادگان خارجی انجام می شد در همین میدان نقش جهان صورت می گرفت.
آنچه درباره میدان امام می توان گفت اینکه این اثر نفیس و با شکوه که در دنیا از شهرتی چشمگیر و بی نظیر برخوردار است با مجموعه عناصر و عملکردهائی که در نقش های سیاسی، مذهبی، اقتصادی، توریستی، و تفریحی داشته پیوسته در آسمان هنر و زیبائی ایران و جهان می درخشد. به طوری که با جرأت می توان ادعا کرد که این میدان همراه با فضاهای تکمیلی و عناصر مربوط به آن یعنی عمارت عالی قاپو، مسجد شیخ لطف الله، مسجد امام، توحید خانه، سردر قیصریه و راسته بازارها به تنهائی با تمام زیبائی ها و جاذبه های جهانگردی ایران برابری می کند.
میدان نقش جهان به طول ۵۲۵ متر و عرض ۱۵۹ متر طراحی گردیده است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آب و هوای اصفهان
استان اصفهان در مرکز فلات ایران است و به علت گستردگی زیاد، شامل بخشهای متعدد کوهستانی و جلگهای است.
این نواحی عبارتاند از :
ناحیه کوهستانی اردستان که شهرستان اردستان را به وسیله دو رشته کوه : یکی در غرب از حوزه زایندهرود و دیگری در شرق از کویر لوت جدا میسازد.
این ناحیه کوهستانی به وسیله یک رشته از کوههای کمارتفاع به دو قسمت شمالی و جنوبی تقسیم میشود. قسمت شمالی شهرستانهای نائین، اردستان، کاشان و قسمت جنوبی شهرستان یزد را که در دامنه شیرکوه واقع شده است، در بر میگیرد.
ناحیه کوهستانی شمال شرقی و شرق که شهر نطنز نیز در دامنه بلندترین قله آن یعنی کوه کرکسکوه قرار گرفته است.
ناحیه کوهستانی غرب که شهرستانهای فریدن و فریدونشهر را در بر میگیرد.
قسمت جلگهای که از آبرفتهای زایندهرود به وجود آمده و با شیب ملایمی به باتلاق گاوخونی در جنوب شرقی اصفهان منتهی میگردد.
آب و هوای استان اصفهان به طور کلی معتدل خشک است، اما با توجه به تأثیر بادها و دوری و نزدیکی به منطقه کوهستانی غرب و دشت کویر در شرق و جنوب شرقی، میتوان آب و هوای آن را به ۳ بخش متمایز تقسیم کرد :
– آب و هوای بیابانی که شمال شهرستان نائین، حوزه بیابانک و انارک تا شمال اردستان را در بر میگیرد. مشخصه ویژه آن تغییر شدید و سریع درجه حرارت، کمی بارش باران و وزش بادهای تند در طول سال است.
– آب و هوای نیمه بیابانی که شهرستان اصفهان را در بر میگیرد و خشکی هوا و کمیِ بارندگی از مشخصات این نوع آب و هواست. رودخانه زایندهرود به طرز چشمگیری بر روی آب و هوای این ناحیه تأثیر مثبت دارد و آن را تعدیل میکند.
– آب و هوای نیمه مرطوب سرد که قلمرو غرب و جنوب غربی اصفهان را در بر میگیرد. به نسبت افزایش ارتفاع، میزان بارندگی افزایش مییابد و از درجه گرمای هوا کاسته میشود.
بر اساس گزارش ایستگاه سینوپتیک شهر اصفهان در سال ۱۳۷۳، حداکثر درجه حرارت ۴۰/۶ درجه سانتیگراد، حداقل درجه حرارت ۱۰/۶- درجه سانتیگراد و متوسط درجه حرارت سالانه ۱۶/۷ درجه سانتیگراد ثبت شده است. طبق همین گزارش، تعداد روزهای یخبندان استان ۷۶ روز و متوسط میزان بارندگی سالانه آن ۱۱۶/۹ میلیمتر است.
بادهایی که در استان اصفهان میوزند، عموماً بادهای غربی و جنوب غربیاند. وزش بادهای جنوب غربی زمان خاصی ندارد و این بادها در اغلب ایام سال میوزند؛ اما بادهای غربی معمولاً در دو موقع از سال، یکی از نیمه اسفند تا نیمه اردیبهشت، و دیگری از اوایل شهریور تا اواسط مهر، میوزند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم مردم اصفهان
آتشافروزى و جل جلانى
در نطنز و آبادىهاى آن رسم است که در شبهاى هفدهم، هيجدهم و نوزدهم دىماه کودکان در دستههاى مختلف جمع مىشوند و هر دسته در يکى از تپهها و بلندىهاى آبادى بوته و خار و هيزم را که از پيش جمع کردهاند آتش مىزنند بهطورىکه شعلههاى آتش سراسر آبادى را روش کند. آنها معتقدند روشنائى اگر به درختها برسد آن سال ميوه و سردرختى بيشتر مىشود و آفات از بين مىرود. برخى به نيت آنکه درختان ميوه بيشترى بدهند به قبرستان رفته و سنگهاى کوچک و بزرگ جمع مىکنند و به شاخههاى درختان مىآويزند. در مراسم آتشافروزى بعد از خاموش شدن آتشها و تاريکى دوباره به ده برمىگردند و به يک نفر توبره ٔ بزرگى مىدهند و بهحالت گروهى به در خانهها رفته، گاهى دستهها با هم برخورد مىکنند و با هم درگير مىشوند تا يکى پيروز شود .
شب اسفند
در کاشان و اطراف آن ماه را سىروز محاسبه مىکنند و براى گرفتن جشن شب اول اسفند قرار جشن مىگذارند. از يکماه تا چهل روز پيش از اسفند قرار مىگذارند که در يک روز و يک شب همه ٔ اهل آبادى شب اسفند بگيرند. اين نوع محاسبه را به کاشىها منسوب مىدارند
چله ٔ بزرگ و چله ٔ کوچک
در مرق (Marag) کاشان براى زمستان تقسيمبندى مخصوص دارند: ده روز اول زمستان و چهل روز بعد از آنرا ‘چله ٔ بزرگ’ و بيست روز بعدى را ‘چله ٔ کوچک’ مىدانند و به ده روز بعد ‘امن و بهمن’ مىگويند. از ده روز باقىمانده هفت رو ‘سرما پيرزن’ و سه روز ‘سرما عجوزه’ است .
در جوشقان استرک کاشان هم چله از دهم دىماه شروع مىشود و تا بيستم بهمن ادامه دارد. اين چهل روز را به چهار قسمت کردهاند که هر قسمت ده روز است و هر ده روز نامى دارد: ده روز اول را چله ٔ بزرگ يا چله ٔ قوس مىنامند. ده روز دوم را چله ٔ کوچک و ده روز سوم را چله ٔ برزگر و ده روز چهارم را چله ٔ جولا مىنامند . در اين مدت بنا بهرسم محل برزگران بهخانه ٔ مالک مىروند و برف بامها را پائين مىکنند. در آن روز زن ارباب آش هوا مىپزد تا بعد از روئيدن برفها از اين آش ميل کنند .
اسنبدى کاشان
مردم کاشان و اطراف آن ماههاى سال ار سى روز حساب مىکنند و يک سال را سيصد و شصت روز و حساب پنجروز باقيمانده را جدا نگه مىدارند و آنرا پنجه مىنامند. به اين ترتيب، بيست و پنجمين بهمن ماه تقويم رسمى شب اول اسفند است که آنرا شب اسبند رعينى يا زراعتى مىنامند و عقيده دارند هر سال ده پانزده روز قبل از رسيدن اسفند باد معتدل مىوزد که به آن ‘باد اسبند’ مىگويند و آنرا پيک بهار مىدانند .
در اين شب دکاندارها دکانها را چراغانى مىکنند. آرايش دکانهاى سبزىفروشى بسيار زيبا صورت مىگيرد. آجيلفروشان براى اسبندى آجيل آچار درست مىکنند و خوردن اين آجيل در اين شب رسم است .
اهالى کاشان در اين شب براى شام پلو مىپزند و پلو ماهى دودى يا چلو با کوکو مىپزند يا کشمشپلو مىخورند. پنير و ماست نيز بر سر سفره براى شگون مىگذارند . معتقدند در اين شب نبايد تخممرغ خوردو بايد آنرا در خانه نگاه داشت .
مراسم ازدواج
ازدواج با خواستگارى آغاز مىشود. اگر والدين دختر موافقت خود را اعلام نمايند . داماد در شبى خوشيمن خوانچه به خانه ٔ عروس مىفرستد. اين خوانچه از شيريني، يک جلد قرآن، آئينه، سبزي، شربت، حنا، هل، ميخک، دارچين، نمک، کندر، تخممرغ، شانه، اسفند و ابريشم هفترنگ است. اين شکل از مراسم بيشتر از جندق مشاهده مىشود .
هنگام بردن خوانچه کسى پيشاپيش گروه قصيدهاى در مدح ائمه اطهار مىخواند و بقيه صلوات مىفرستند. و وارد خانه عروس مىشوند. بعد از اين مرحله مراسم عقد با حضور بستگان دو طرف برگزار مىشود. در اين مراسم زنى با سوزن خياطى ابريشم هفت رنگ را به سر عروس و داماد مىکشد يعنى آنها را بههم مىدوزد تا پيوند آنها ابدى شود .
صبح روز بعد دو مرد و دو زن از بستگان عروس و داماد مردم را براى صرف چاى و شيرينى دعوت مىکنند. به اين رسم طلبون مىگويند. در اين مجلس يک زن خوششانس حلقهاى بهدست عروس و کفشى به پاى او مىکند. سه روز بعد مجلس سيمان عروس برگزار مىشود که مردها در خانه داماد و زنها درخانه عروس جمع مىشوند .
مراسم زفاف و بردن عروس سه چهار روز بعد از عقد يا چند ماه و حتى دو سال هم مىتواند طول بکشد. يک هفته پيش از آن مراسم رخت برون و يک روز پيش مراسم آرايش عروس برگزار مىشود. سپس عروس را به حمام مىبرند و حنابندان انجام مىشود. همين مراسم بهطور جداگانه براى داماد برگزار مىشود. سپس همه به خانه ٔ عروس مىروند و داماد يکى دو ساعت کنار عروس مىنشيند و زنها براى ديدن عروس مىآيند و سر و صدا را مىاندازند. سپس داماد بهخانه ٔ مىرود تا مقدمات را فراهم کنند اواخر شب داماد و عدهاى از مدعوين به خانه عروس رفته تا عروس را بياورند. اين مراسم با دايره دمبک و غزلخوانى برگزار مىشود. عروس را از زير قرآن رد مىکنند و زنى آئينه بزرگى روبهروى صورت عروس مىگيرد. عروس از پدر و مادر خود خداحافظى مىکند. و مردها با قصيده و غزلخوانى از جلو و زنها با گفتن هولولو و شاباش از ؟؟؟ بهسمت خانه داماد بهراه مىافتند. مقابل خانه داماد عروس مىايستد تا داماد پاانداز را تقديم کند. سپس داماد چند انار يا سيب به سمت عروس پرت مىکند. جلو در خانه داماد عروس را در آغوش مىگيرد و به حجله مىبرد. دائى يا عموى عروس وارد حجله مىشود و سوره الرحمن تلاوت مىکند و سر عروس و داماد را بههم مىزند تا خجالت آنها بريزد. جمعيت متفرق مىشوند. داماد و عروس بايد با آفتابه لگن پاى يکديگر را بشويند. داماد اين آب را به چهارگوشه خانه مىريزد .
روز بعد والدين عروس ناهار مىفرستند و اقوام هديهاى بهنام در حجلگى مىبرند .
مراسم نوروز
چهارشنبهسورى
غروب سهشنبه آخر سال بانوى خانه بوتهاى را آتش مىزد و آنرا در کوچه مىانداخت. کوزه آبى با چند دانه اسفند هم روى آتش مىريخت تا بلا دور شود. شب چهارشنبهسورى فالگوشى و فالکوزه انجام مىشد .
تحويل سال
شب عيد نوروز را پلو مىپختند. سفره پهن مىکردند و انواع خوراکىها استفاده مىشد .
سنت های پایدار محرم در استان اصفهان
در اصفهان از شب اول ماه محرم مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام شروع می شود. قبل از شروع ماه مردم اصفهان شروع به سیاهپوش کردن تکایا و حسینیه ها می کنند .
در اصفهان هر محله دسته عزاداری مخصوص به خود را دارد که غالباً نام محله را روی دسته می گذارند . دسته های چهارسو، لومبان، در کوش و طوقچی هر کدام نام محله های قدیمی و معروفی در اصفهان است. در شب های محرم دسته های عزاداری به محله های یکدیگر می روند و به طور مشترک با سینه زن های میهمان شان از محله دیگر، مراسم را با هم برپا می کنند .
در این ایام عزاداران به یاد امام حسین علیه السلام بر سر و روی خود گل می مالند .
در دسته ها در صف اول بزرگان محل، پشت سر آنها زنجیرزن ها و در پایان صف سینه ز ن ها حرکت می کنند .
در روز عاشورا، تمام دسته های سینه زنی در میدان امام جمع می شوند و به صورت متحد عزاداری می کنند .
در اصفهان خانه ای به نام خانه زرگرباشی است . خانم های اصفهانی روز تاسوعا در این خانه جمع می شوند و نذورات پارسال خود را ادا می کنند .
یکی از مراسم مهم محرم که از شب های اولیه ماه آغاز می شود، تعزیه خوانی است .
به این صورت که یک نفر از گروه تعزیه خوانی با صدای طبل، شروع شدن تعزیه را به اطلاع مردم می رساند. بعد از این که مردم جمع شدند در صحنی که به این منظور تهیه شده است تعزیه خوان ها مرثیه های خود را اجرا می کنند .
در اصفهان غالباً لوازم و تجهیزات مورد نیاز تعزیه خوانی از نذورات مردم تهیه می شود .
مردم لنجان ظهر روز عاشورا و تاسوعا بهترین غذای خود را تهیه می کنند و آن را در سینی می گذارند، سینی ها را روی سرهایشان می گیرند و به پشت در حسینیه ای می روند که سینه زن ها و زنجیرزن ها در آنجا مشغول برگزاری مراسم هستند .
ساعت ۱۲ ظهر در حسینیه باز می شود و مردم در صف های طولانی، با سینی هایی بر سر که پر از نذوراتشان است وارد حسینیه می شوند .
در اصفهان اکثراً تا روز دهم غذاهای نذری مردم قیمه است به جز خمینی شهر که در آنجا نذر اصلی در عاشورا آبگوشت است .
در شب اربعین مردم به مساجد می روند. چراغ ها را خاموش می کنند و سوگواری می کنند. از غذاهای این شب شله زرد و آش شله قلمکار است .
همچنین همه ساله آیین های عزاداری ماه محرم در مناطق مختلف کاشان و اطراف آن نیز با شور و عشق خاص مردم به اباعبدالله الحسین علیه السلام برگزار می شود و عاشقان آن حضرت ارادت و تجدید میثاق خود را هر سال در قالب عزاداری مستحکم تر می کنند .
این آیین ها به فراخور فرهنگ و شیوه های مرسوم در کاشان با اندکی تفاوت از دیرباز همواره در قالب هیأت های مذهبی و راه اندازی دستجات و تکایا برگزار شده است .
با نگاهی به تاریخ عزاداری سنتی در کاشان و شهرهای همجوار آن، همچون نطنز، آران و بیدگل و اردستان به برخی آیین های سنتی ازجمله نخل گردانی و حمل خیمه گاه حسینی و شهدای کربلا بر می خوریم که در زمان آل بویه مرسوم بوده و در زمان قاجار نیز با برپا کردن تکیه ها آیین های تعزیه رونق بیشتری گرفته است .
ازجمله آیین های سنتی محرم در کاشان که به تناسب ایام این ماه حزن و اندوه درگذشته و حال برپامی شود، می توان به آیین چاووش خوانی یا چاووش عزا اشاره کرد .
دراین آیین که قبل از آمدن محرم برپامی شود، فردی در جلوی کاروان در حالی که بیرقی در دست دارد، آمدن محرم را با ذکر اشعاری حزین به مردم خبر می دهد .
- سقاخوانی در ایام محرم
بسیاری از ارادتمندان به امام حسین علیه السلام در حالی که با یک دست مشک آب و با دست دیگر کاسه ای در دست دارند به یاد تشنه لبان کربلا، عزاداران را سیراب می کنند .
برخی از سقایان در گذشته اشعاری نیز در دستگاه ها و آوازهای دشتی و بیات و غیره می خواندند .
نظیر این گروه از جمله گروه ضیغم و نوش آباد هنوز در کاشان و نوش آباد آران و بیدگل فعالیت دارند و یکی از قدیمی ترین گروه های سنتی آیین های عزاداری این مناطق هستند .
آیین فرات خوانی که هنوز در کاشان و بویژه مناطق خشک کویری مرسوم است، خواننده اشعاری را بر آب فرات می خواند، به طوری که واقعه غم انگیز کربلا را در ذهن تجسم می کند این آیین نوعی آیین سوگ و مویه است که بیشتر در آواز دشتی اجرا می شود .
پیش خوانی نیز یکی از آیین های مناطق روستاهای کوهستانی کاشان و برخی مناطق است که شکل خواندن آن شبیه سقاخوانی است، ولی محتوای شعری آن تفاوت دارد. در برخی از اشعار این آیین، شخص پیش خوان به طبیعت از سوگ حسین علیه السلام گلایه می کند .
روستاهای کوهستانی وش، ابیانه و هنجن و تعداد دیگری از روستاهای کوهستانی کاشان و نطنز این نوع اشعار را می خوانند و برعکس در مناطق کویری بیشتر فرات خوانی رایج است .
آیین زنگ حیدری یکی از آیین های کهن منطقه است که نوعی آرایه ادبی به حساب می آید و بیشتر در گذشته در نوش آباد آران و بیدگل مرسوم بوده، ولی حدود نیم قرن است که دیگر اجرا نمی شود .
در این آیین زنگ کهنی را به پایه منبر مسجد می بسته اند و سقاخوان ها پای زنگ می نشستند و به اشعار خواننده زنگ حیدری گوش فرا می دادند .
آیین تعزیه خوانی یکی دیگر از آیین های مرسوم کاشان، نطنز، اردستان و آران و بیدگل بویژه نوش آباد است که در سال های اخیر با سبکی جدید به لحاظ محتوایی و فضاسازی با نام علقمه در تعزیت حضرت عباس علیه السلام و ردیف های آوازهای ماهور، دشتی، ابوعطا، چهارگاه و شور بغداد اجرا می شود .
آیین سنج زنی یا سنگ زنی نمایش سنگ زدن گروهی در مخالفت با سپاه ملعون شمر به قصد تازاندن اسبان خود بر پیکر بی جان یاران حسین علیه السلام است . دراین مراسم، گروهی به شکل نمادین با چوب هایی که به آنها سنگ یا سنج گفته می شود و در کف گرفته و به حرکت در می آوردند و اشعار خاصی با گویش محلی می خواندند. این آیین در روشا و مناطقی از آران و بیدگل هنوز هم به شیوه ای دیگر رایج است .
آیین سنگ زنی و یا سنج زنی در دیگر مناطق این دیار از جمله ابیانه نطنز نیز که به آن جاق جاقه زنی یا جقجقه زنی گفته می شود با شکلی متفاوت از سایر نقاط این منطقه اجرا می شود .
آیین وداع خوانی یکی از سوزناک ترین قسمت های یک تعزیه است که به صورت گروه خوانی در برخی نقاط کاشان و اطراف آن در عزاداری حسین علیه السلام و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل علیه السلام اجرا می شود .
آیین بحر طویل خوانی نوعی از صنعت شهری است که به صورت عموم در محرم و به صورت خاص در تعزیه از سوی برخی گروه ها در این منطقه اجرا می شود .
آیین خیل عرب، نمادی از حرکت طایفه بنی اسد است، حرکتی که بعد از جنایت سپاهیان یزید بن معاویه و زمانی که سپاهیان دشمن از صحرای کربلا رفتند، پیکرهای شهدا بر زمین مانده بود و کسی جرأت به خاک سپاری آنها را نداشت. زنان طایفه بنی اسد که در نزدیکی زمین کربلا زندگی می کردند با بیل، چوب و هر وسیله دیگر به طرف دشت کربلا رفتند تا پیکرهای شهدا را به خاک سپارند .
این آیین به صورت نمادین در نوش آباد آران و بیدگل اجرا می شود و در آن گروهی عزادار در حالی که لباس سفید عربی بر تن دارند، با ضربات ریتم دار نی های چوبی، اشعاری موزون می خوانند و با اجرای ریتم و آهنگ سوگ و مویه خود را در غم جانگداز شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب باوفایش به نمایش می گذارند .
در کاشان و برخی از شهرستان های همجوار آن از جمله زواره اردستان علاوه بر استفاده از علائم و ادوات عزاداری همچون نخل، علم و کتل هرساله کاروان های شترسوار از عزاداران سیاهپوش همراه با خیمه گاه حسینی به راه می افتند و در سوگ آن حضرت به عزاداری می پردازند .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
پل های تاریخی اصفهان
-پل مارنان:
۲-پل چوبی:
۳-پل شهرستان:
۴-پل خواجو:
۵-سی و سه پل:
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
زاینده رود همیشه زنده
زایندهرود یا زندهرود به معنی رود زندگیبخش، بزرگترین رودخانه فلات مرکزی ایران است که از کوههای زاگرس مرکزی به ویژه زردکوه بختیاری سرچشمه گرفته و در کویر مرکزی ایران به سمت شرق حدود ۲۰۰ کیلومتر پیش میرود و در نهایت به مانداب گاوخونی میریزد.
حوزه رودخانه زایندهرود ۴۱٬۵۰۰ کیلومتر مربع است. برآورد میشود جریان آب این رودخانه در مطلوبترین شرایط ۱٬۲ کیلومتر مکعب در سال و یا ۳۸ مترمکعب در ثانیه است. درحال حاضر برای آبیاری زمینهای کشاورزی استان اصفهان از سدهای آبیاری که بدین منظور احداث گردیده استفاده میشود. با اتمام تونل سوم و انتقال آب در طرح بهشتآباد پیش بینی میشود استان کرمان هم از استفاده کنندگان آب رودخانه زایندهرود خواهد بود.[نیازمند منبع] در اسفند ماه سال ۱۳۹۱ عدهای از کشاورزان شرق استان اصفهان به انتقال آب این رود به سایر استانهای شرقی ایران اعتراض کردند.
زایندهرود ۱۱۸اُمین اثر طبیعی است که توسط سازمان میراث فرهنگی در ۲۰ بهمن ۱۳۸۹ در فهرست میراث طبیعی ایران قرار گرفت.
سرچشمه زایندهرود
زاینده رود چندین سرچشمه مختلف دارد، قسمت اصلی سرچشمه زاینده رود کوهرنگ در چهار محال و بختیاری است، در ادامه رودخانه های پلاسجان و چندین رودخانه فصلی در فریدونشهر و … به این رود اضافه شده و آخرین رودخانه دایمی که به زاینده رود می ریزد رودخانه مرغاب است
بیشترین آب جاری در زایندهرود وارد استان اصفهان میشود. برای انتقال آب کوهرنگ به اصفهان اقدامات زیادی به عمل آمدهاست که از آن جمله میتوان به اولین تونل در منطقه کوهرنگ نام برد. این تونل جهت انتقال آب چشمه کوهرنگ و دیگر چشمههای اطراف به زاینده رود در سال ۱۳۳۲ در منطقه کوهرنگ، جایی که اکنون شهر توریستی چلگرد ـ مرکز شهرستان کوهرنگ قرار دارد، ایجاد شد. تلاش برای انتقال این آب به زمانهای بسیار دور برمیگردد. در ۹۵۴ ه.ش. شاه طهماسب اول مأموریت پیوستن این دو رود را به میرفضلالله شهرستانی حاکم اصفهان سپرد. قرار بود که با کندن مسیری در کوه کارکنان این کار انجام شود؛ ولی بخاطر تحولاتی این کار به سرانجام نرسید در زمان صفویان شاه عباس کبیر درسال ۹۸۷ ه.ش. میرجهانگیرخان آسترکی فرزند تاجمیرخان آسترکی که فرمانروای بختیاری بود، مأمور الحاق آب کارون به زاینده رود نمود ودر این خصوص گردنه کوهرنگ به چلگرد نیز شکافته شد و اکنون به نام کارکنان معروف است و پایههای سدی که بر رودخانه کوهرنگ احداث گردید نیز موجود است. اما با مرگ شاه عباس، این طرح ناتمام ماند. نخستین بررسیها برای انتقال آب رودخانه بیرگان به حوضه زایندهرود به سالهای پس از جنگ دوم جهانی بازمیگردد در نتیجه این بررسیها طراحی و اجرای بند انحرافی و تونل اول کوهرنگ به وسیله مهندسان مشاور الکساندر گیپ واگذار گردید و در مهر ماه ۱۳۲۷ کار احداث تونل کوهرنگ آغاز شد و در مهرماه ۱۳۳۲ به بهرهبرداری رسید این سیستم شامل بند و یک تونل ۲۹۰۰ متری بطور میانگین سالانه حدود ۲۵۵ میلیون متر مکعب آب را به حوضه زایندهرود منتقل میکند. تونل دوم نیز در همین منطقه بعد از انقلاب اسلامی ایران در سال۱۳۸۳ افتتاح گردید. عملیات حفر تونل سوم نیز در حال احداث میباشد. از این رودخانه، جهت آبیاری باغها، عمارتها و کشتزارهای داخلی اصفهان، پنج شاخه بزرگ، جدا شده که در گویش اصفهان به آنها «مادی» میگویند. زاینده رود پس از گذر از شهر ساحلی چادگان در انتهای مسیر خود به تالاب گاوخونی در اصفهان میریزد.
پلها
بر روی رودخانه زایندهرود چندین پل تاریخی از زمان صفویان و قبل از آن برجا ماندهاست. در استان چهارمحال بختیاری پل زمانخان و در استان اصفهان پلهای مشهور تاریخی سی و سه پل یا پل الله وردی خان، پل خواجو بنا شده است. قدیمیترین پل ساخته شده بر روی زاینده رود «پل شهرستان» است.
خشک شدن رودخانه زاینده رود
رودخانه زاینده رود سال هاست که برای مقاطع بلند مدت خشک شده است.این مشکل از اواخر دهه ۷۰ و در دولت سید محمد خاتمی و با انتقال آب به استان یزد آغاز گردید و در دولت بعدی نیز ادامه یافت.محمود احمدی نژاد در سفر به استان چهارمحال و بختیاری شرایطی را فراهم آورد که شرایط تقسیم آب کاملا بهم خورد و حق آبه شیخ بهایی نادیده گرفته شد. از عوامل اصلی خشک شدن رودخانه میتوان به این موارد اشاره کرد:
- مهمترین عامل خط لوله انتقال آب سد به یزد، کرمان، کاشان و قم.
- برداشت بیرویه سالیانه آب در بالادست رودخانه در محدوده سد تا پل کله توسط پمپاژ که به تنهایی بیش از کل میزان آبی است که سالانه توسط تونل دوم و تونل چشمه لنگان وارد حوضه زاینده رود میشود. این میزان هم اکنون در حدود ۴۹۰ میلیون متر مکعب است که سال به سال در حال افزایش است.
- انتقال آب به استانهای یزد و شهرهای دیگر
- استقرار صنایع بزرگ، پالایشگاه، نیروگاهها در کنار رودخانه. خشکی رودخانه سبب سازِ بیکار شدنِ چندصدهزار ساکنین پایین دست رودخانه شده و به مهاجرت فصلی یا کامل آنها به استانهای دیگر و یا شهر اصفهان منجر گشته است.
توجه به این نکته مهم است که ایران عضو کنوانسیون بینالمللی رامسر است که بر طبق آن حق ندارد قوانینی تصویب کند که بر اثر آن تالابها خشک شوند. این در حالی است که برداشت بیرویه آب از حوزه آبریز زاینده رود در فلات مرکزی و اختصاص آن به صنایع و مناطق دیگر خلاف تعهد ایران در این کنوانسیون است.
کمیته پیگیری مسائل و مشکلات زاینده رود اصفهان
پس از خشک شدن رودخانه زاینده رود و اعتراضات کشاورزان اصفهان کمیته پیگیری مسائل و مشکلات زاینده رود به ریاست عباس مقتدایی تشکیل گردید که در نهایت با پیگیریهای اعضای این کمیته، نمایندگان مجلس و مسئولان استان اصفهان، شورای عالی آب مصوبات نهگانهای را به نفع زاینده رود به تصویب رساند
روز نکوداشت زاینده رود
روز ۱۸ مهر ماه در سال ۱۳۸۲ از سوی تشکلهای زیستمحیطی استان اصفهان و استان چهارمحال و بختیاری به عنوان «روز نکوداشت زاینده رود» نامگذاری شد. نخستین تجمع و راهپیمایی به این مناسبت در ۱۸ مهر ماه همان سال توسط تشکلهای زیستمحیطی استان اصفهان در کنار بستر خشک زاینده رود در شهر اصفهان، که ۴ سال از شروع خشکیهای بلند مدت آن بر اثر انتقال تمام آب موجود به یزد گذشته بود، انجام شد. مهمترین شعار تجمع مذکور این بود: «زاینده رود را زنده، کامل و همیشه میخواهیم»
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صنایع دستی اصفهان
صنایع دستی اصفهان حاصل ذوق و هنر استادکاران را به نمایش می گذارد و خاطره ای ماندگار از سفر را برایتان رقم می زند. هر بار که چشمتان به یکی از این صنایع دستی بیفتد، بی درنگ روزهای شیرینی که در سفر گذرانده اید در ذهنتان زنده می شوند و لحظه لحظه اش از جلوی چشمانتان عبور می کند.
صنایع دستی هر دیار نماد هویت و فرهنگی دیرینه است و ارزش بسیاری دارد. پس اگر می خواهید در سفر به اصفهان، یک یادگاری ماندنی برای خود و عزیزانتان تهیه کنید راه بازار را در پیش بگیرید و از میان صنایع دستی رنگارنگ یکی را انتخاب کرده و خریداری کنید.
با هم قدم به دنیای صنایع دستی اصفهان می گذاریم…
۱– خاتم کاری
خاتم کاری یکی از هنرهای اصیل و قدیمی می باشد که همواره در میان ایرانیان جایگاه خاصی داشته است. در این هنر سطح اشیای گوناگون با مثلث های کوچکی آراسته می شود. این مثلث ها طرح های گوناگونی دارند و همواره به صورت اشکال منظم هندسی طراحی می گردند. در کار خاتم نقش های هندسی از مثلث های سه پهلو (متساوی الاضلاع) تشکیل شده است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته می شوند. این اشکال و نقش ها با ضخامت دو میلی متر در سطح خارجی يا سطح داخلی و خارجی اشيای مختلف چسبانده می شوند تا محصول آماده ی ارائه گردد.
هنرمندان اصفهانی یکی از پیشروان حرفه ی خاتم کاری هستند و در بازار اصفهان انواع مختلفی از آن را در شکل های گوناگون می توانید ببینید و خریداری کنید.
۲– مینا کاری
میناکاری یا میناسازی هنری پنج هزارساله در ایران است که برای آراستن زیورآلات، اشیای تزئینی، درها و پنجره ها و ظروف از آن استفاده می شود. امروزه از این هنر بیشتر برای تزئین مس استفاده می کنند اما بر روی طلا و نقره نیز قابل انجام می باشد. از ترکیب اکسیدهای فلزات و چند گونه نمک در مجاورت حرارت ۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتی گراد، مینا شکل می گیرد و رنگها در طول زمان و بر اساس دما به وجود میآیند. محصولات این هنر در بسیاری از نقاط ایران تولید می شوند اما اصفهان کانون تولید میناکاری ایران به شمار می رود و استادان برجستهای در این زمینه در خود جای داده است.
۳– مسگری
مسگری یکی از صنایع دستی کهن ایران است که پیشینه ی آن حداقل به ۵۰۰۰ سال پیش می رسد و در طی آن ادوات مسی تولید می شود. اشیا و ظروف مسی دست ساز از زمانهای دور در میان وسایل ایرانیان وجود داشته است. امروزه نیز بسیاری تمایل دارند غذای خود را در این ظروف طبخ کنند و یا اشیای مسی را برای تزئین محل زندگی خود به کار ببرند. مسگری در بسیاری از نقاط ایران رواج دارد و اصفهان از جمله مراکز عمده این هنر است.
۴– قلم زنی
يکی از پر رونق ترين رشته های صنايع دستی اصفهان قلم زنی است که محصولات نقره ای، مسی و برنجی را با نقوش خاصی می آراید. هنرمندان با ابزاری خاص و وارد کردن ضربات بر روی سطوح مختلف نقش گل و مرغ، اشعار زیبای فارسی و یا آیات و احادیث را حک می کنند تا زیبایی محصولات خود را به رخ بینندگان بکشند.
۵– پارچه های سنتی اصفهان
در میان محصولاتی که در بازار به فروش می رسند محال است که چشمتان به پارچه های زیبا نیفتد. پارچه هایی که دو نوع آن بیشتر در اصفهان یافت می شود:
۵-۱– پارچه های قلمکار
قلمکارسازی سابقه ای دیرینه در ایران دارد و دوره ی پررونق آن از دوره ی صفویه آغاز شد و تا عصر قاجار ادامه یافت. این هنر شامل چاپ یا نقش زدن روی پارچه است که به چیت سازی نیز شهرت دارد. در این هنر با ابزاری خاص نقوشی همچون مناظر تاریخی، جانوران اهلی و وحشی، مینیاتور، شکارگاههای صنعتی، رامشگران و نوازندگان، گل و بوته و اسلیمی، تصاویرشعرا، زنجیره، کتیبه، زورخانه و ورزشگاه ها، داستانهای کهن ادبیات فارسی، تصاویر عشاق ایرانی، کتیبه های مزین به اشعار به ویژه اشعار محتشم کاشانی، موضوعات و وقایع تاریخی، داستان های حماسی عاشورا را بر پارچه نقش می کنند. آنچه امروز در اصفهان به عنوان پارچه های قلمکار به فروش می رسد نقوشی از بته جقه را شامل می شود و کاربردهای مختلفی دارد.
۵-۲– پارچه های زرباف
زرباف، زَربَفْت یا زَری بافی یکی از رشتههای صنایع دستی است که در نتیجه ی آن پارچه ای خاص تولید می شود. زرباف، پارچهای ظریف و گران بهاست که تار آن از ابریشم خالص و پودهای آن ابریشم رنگی است. در این میان یکی از پودها باید از نخ گلابتون باشد که به صورت نقره ای و طلایی وجود دارد.
زرباف را نفیسترین و افسانهای ترین پارچه ی ایرانی می دانند که در روزگار رونق و رواج خود شهرتی جهانی داشته است.
۶– فیروزه کوبی
فیروزه کوبی نام یکی از هنرهای رایج در اصفهان می باشد که هنرمندان معدودی به خلق آثار در آن مشغولند. استادکاران به وسیله ی این هنر جواهرات و ظروفی مانند بشقاب، لیوان، گلاب پاش و …. را با سنگ فیروزه آراسته می کنند. در این هنر قطعههای کوچک سنگ فیروزه به حالت موزاییکی بر سطح ظرفها، زیورآلات و اشیای تزئینی می نشانند. این کار بر روی سطوح مسی، برنجی، نقره، ورشویی و یا برنزی انجام می گیرد.
۷– منبت کاری
در هنر منبت کاری طرح های خاصی به صورت نقش برجسته روی زمینه کار حک می شوند. این هنر بیشتر به صورت کنده کاری روی چوب انجام می گیرد و به صورت تابلو و اشیای تزئینی در بازار وجود دارد.
۸– معرق کاری
معرق کاری هنر ایجاد نقش بر روی چوب است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی و مصالح دیگر مثل فیبر، خاتم، فلز و صدف بر روی زمینهای از چوب یا رنگ پلی استر انجام می شود.
سابقه ی هنر معرق کاری به قرن ششم هجری و دوره سلجوقی باز می گردد. این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه و در به کار گرفته شد و تنها نقشهای اسلیمی با ۵ رنگ چوب آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار گرفت. امروزه این هنر هنوز هم مورد توجه بسیاری از علاقه مندان است و استادکاران نیز به تولید محصولات آن اشتغال دارند.
۹– طلا سازی
در بازار اصفهان چشمتان به طلا فروشی هایی خواهد افتاد که زیورآلاتی بسیار زیبا و چشم نواز را به نمایش گذاشته اند. طلاسازی یکی از هنر های مهم شهر اصفهان به شمار می رود و چندین کارگاه در این زمینه فعالیت می کنند. صنعت دیگری نیز وجود دارد که وابسته به طلا است و طلاکوبی روی فولاد نام دارد.
۱۰– نقره و ملیله کاری
زیورآلات نقره نیز در اصفهان طرفداران خاص خود را دارند. در این میان هنر ملیله کاری با نقره نیز رواج بسیار دارد. این هنر محصول کار با مفتول های طلا ، نقره و مسی است که با صرف وقت و دقت فوق العاده به صورتی کاملا هنرمندانه بر روی قالب محصول مورد نظر به صورت طرح های سنتی و طرحهای اسلیمی در هم تنیده می شوند و به شکل ظروف و یا اشیای تزیینی در می آیند.
۱۱– نگارگری
نگارگری نوعی نقاشی باستانی و ایرانی_اسلامی است که یکی از هنرهای کمتر شناخته شده ی ایرانی به شمار می رود. این هنر که در آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران دیده می شود امروزه در اصفهان نیز رواج دارد و هنرمندانی را به خود مشغول کرده است.
۱۲– مینیاتور
مینیاتور به نوعی نقاشی گفته می شود که از دیرباز در کشورمان وجود داشته است. این نوع نقاشی می توانید به صورت تابلو های تزیینی به فروش برسد و یا در معماری برای آراستن دیوارها از آن استفاده می شود.
۱۳– گیوه بافی و گیوه دوزی
گیوه یکی از پاپوش های سنتی و قدیمی ایران می باشد که جایگاه پر رونق خود را از دست داده است. این پاپوش دوام زیادی دارد و به دلیل جنس خاص، باعث عبور جریان هوا م شود و به سلامت پا نیز کمک می کند. برای آنکه گیوه آماده شود ابتدا باید رویه ی آن را ببافند و سپس این رویه را به کفه ای چرمی بدوزند. در اصفهان هنوز هم برخی افراد به تولید این پاپوش مشغول هستند.
۱۴– قلمدان سازی
قلمدان، جعبه ای از جنس چوب، مقوا یا پاپیه ماشه است که برای نگهداری قلمهای مخصوص خوشنویسی و ابزار کتابت کاربرد دارد. روی قلمدان با نقشهای گوناگون از نقوش گیاهی و هندس و اشکال آدمیان، پرندگان و یا جانوران مزین می شود و به عنوان یکی از صایع دستی مهم ایران به شمار می رود. در اصفهان ساخت قلمدان یا قلمدان سازی یکی از هنرها و صنایع پر رونق است که بسیاری را به شوی خود می کشاند.
۱۵– خوشنویسی
در میان هنر های کم نظیر اصفهان، خوشنویسی نیز به چشم می خورد. آثار این هنر معمولا در قاب های زیبایی قرار می گیرند تا شما آنها را تهیه و به عزیزانتان هدیه کنید و یا خانه هایتان را با آنها زینت ببخشید.
۱۶– صحافی
اگر در میان وسایلتان، کتابی قدیمی است که بسیار دوستش دارید و نگران از بین رفتن آن هستید در سفر به اصفهان به صحافی های این شهر مراجعه کنید تا کتابتان را به بهتری شکل صحافی کنند و تحویلتان دهند. صحافی یکی از صنایع بسیار قدیمی در اصفهان است که هنوز جایگاه خودش را در میان مردم دارد.
۱۷– عبابافی
عبابافی از صنایع دستی رایج در شهرستان نائین استان اصفهان به شمار می رود که از قدمت بسیاری برخوردار است. عباهای این شهرستان به رنگ های سرخ و خرمایی و با استفاده از پشم و کرک بافته میشوند.
۱۸– سفال و سرامیک سازی
سفال و سراميک سازی در شهر اصفهان و نيز در شهرهای نطنز و شهرضا دیده می شود. شهرضا از مراکز مهم سفال سازی ايران به شمار می رود و محصولات آن خریداران بسیاری را به سوی خود می کشاند. نقش گل و بوته و ماهی در سفال های این شهر به چشم می خورند و برای رنگ کردن لعاب نيز از اکسيدهای فلزات آهن، مس و منگنز و کبالت استفاده می گردد. تولید سفال ، سرامیك و كاشی در جای جای کشور به شیوههای گوناگون از جمله بهرهگیری از چرخ سفالگری صورت می گیرد.
۱۹– قالی بافی
اصفهان در دوره ی حکومت صفویان یکی از مراکز عمده قالیبافی محسوب می شد و تعداد زیادی کارگاه در آن وجود داشت. مهم ترین تولیدات قالی بافی این کارگاه ها قالی زربفت بود که از صنایع دستی مشهور آن زمان به شمار می رفت. در جریان حمله ی افغان ها تعداد بسیاری از هنرمندان و صنعتگران شغل خود را از دست دادند اما با گذشت زمان و در زمان قاجاریه قالی بافی اصفهان جانی تازه گرفت. امروزه شهر میمه یکی از مراکز مهم تولید قالی دستباف در استان اصفهان می باشد.
۲۰– گلابتون سازی
هنر گلابتون سازي، توليد نوعی نخ از تركيب طلا، نقره و ابريشم است که در رودوزی های سنتی، بافت پارچه های ابریشمی و زرباف، تهیه ی قالی ها و گیم های گرانقیمت و تولید یراق مورد استفاده قرار می گیرد. اين نخ در مركز از جنس ابريشم مي باشد و توسط يك نوار باريك از جنس طلا و نقره با روكش طلا به صورت مارپيچ وار و بسيار منظم روكش مي شود.
۲۱– رودوزی های سنتی
سکمه دوزی، قلاب دوزی، گلابتون دوزی، پولک دوزی و….. از جمله رودوزی های سنتی هستند که به وسیله ی آنها منسوجات را آراسته می کنند تا رنگی متفاوت پیدا کنند. این هنرها در قالب تابلوهای تزیینی، رومیزی، لباس و … در بازار وجود دارند.
۲۲– پوستین دوزی
پوستین یا لباس خز به پوششی زمستانی اطلاق می گردد که تمام یا قسمت عمدهای از آن مستقیما از پوست حیوانات پشم دار تهیه شده باشد. در ایران افرادی به پوستین دوزی و نقش اندازی روی آن اشتغال دارند و به تولید انواع سجاده، پادری، دایره های کفشی، دستکش و … می پردازند.
برای این کار ابتدا پوست تازه گوسفندان پرپشم را به دباغخانه می برند و پس از آماده سازی مانند خیاط ها آنها را برش داده و به هم می دوزند تا محصول مورد نظر آماده شود.
۲۳– قفل سازی
در برخی نقاط اصفهان قفل سازی نیز انجام می شود. این صنعت ریشه در تاریخ ایران دارد و در همه ی ادوار تاریخی نشانی از آن دیده می شود. ایجاد نقوش بر روی قفل ها برای بخشیدن جلوه ای تازه به آنها نیز در این صنعت رایج می باشد.
۲۴– نمدمالی
نَمَد نوعی زیرانداز تولید شده از پشم است که در بسیاری از نقاط ایران و در اصفهان رواج دارد. برای تهیه ی این زیرانداز عمل بافتن صورت نمی گیرد بلکه با ایجاد فشار و رطوبت و حرارت، موجب درهم رفتن الیاف پشمی میشوند. نمد از قالی ارزانتر است اما برای تولید هر دوی آن در یک اندازه، به مقدار مساوی از پشم استفاده می گردد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
شکم گردی در تهران
عدس پلو، خورش ریواس، خورش آلو اسفناج، لوبیا چشم بلبلی پلو، آش، ته چین بادمجان، خورش قیمه، خورش قورمه سبزی همگی از غذاهای رایج خانگی شهر تهران است که البته برخی از آنان جنبه غذای ملی را دارند.اما در تهران هم رستوران ها و غذاخوری های بسیار زیادی وود دارند که بهشتی را برای شکم گردان محترم به ارمغان آورده اند در این قسمت با اصفهان تور همراه باشید تا سری به ان ها بزنیم.
رستوران مدیترانه ای پالمیرا
تهران خیابان جمهوری، خیابان سی تیر، پلاک ۳۱
مکانی دنج و آرام همراه با پخش موسیقی و غذاهای خوش طعم مدیترانه ای.
کافه رستوران داریس
تهران خیابان ولیعصر، خیابان طالقانی، بین خیابان حافظ و ویلا، پلاک ۲۵۵
کافه رستوران داریس، بزرگترین سفره خانه مدرن تهران می باشد، که در ۳ طبقه مجزا، دو طبقه کافه مخصوص آقایان و یک طبقه لژ خانوادگی طراحی شده است.
رستوران مددی
تهران صادقیه، بلوار گلاب، ۱۶متری گلزار
رستورانی محلی با کیفیت غذایی عالی،و قیمت مناسب -گنجایش سالن یکصد نفر، سال تاسیس: ۱۳۵۷٫٫٫
رستوران و تهیه غذای گلسان
تهران خیابان هنگام، میدان الغدیر، جنب بانک مسکن
رستوران و تهیه غذای گلسان بابهترین کیفیت، آماده ی عقد قرار داد باشرکت ها وسفارشات مراسم شما مشتریان عزیز می باشد.
رستوران یاس
تهران خیابان ولیعصر، روبروی پارک ملت
اگه دلتون یه سوپ قارچ خیلی خوشمزه با استیک تازه و عالی می خواد، یاس می تونه پیشنهاد خوبی باشه. این رستوران فضا و دکوراسیون شیکی داره.
کافه-رستوران-بام-آلاچیق-امپراطور-پایتخت
تهران آرژانتین، به سمت ورودی بزرگراه حکیم شرق، ورودی شمالی پارک سوار بیهقی
اگه دوست دارین غذا خوردن توی فضایی متفاوت رو امتحان کنین، “کافه رستوران بام آلاچیق” همون چیزیه که دنبالشین. این کافه رستوران زیبا، مثل یه باغچه سر سبز…
رستوران ملت
تهران خیابان ولیعصر، روبروی پارک ملت، ابتدای کوچه آرامش، جنب پاساژ صفویه، پلاک ۳
رستوران ملت یکی از رستوران های خوب تهرانِ که تو خیابان ولیعصر درست روبروی پارک ملت قرار گرفته. شما تو این رستوران می تونید بهترین ها رو نوش جان کنید …
رستوران خانجون
تهران ونک، خیابان خدامی، خیابان آفتاب، مرکز خرید آفتاب
“رستوران خانجون” یک رستوران سنتی و خوب در مرکز خرید آفتاب ونک، با انواع غذاهای شمالی است. فضای داخلی این رستوران، بسیار خاص و نوستالژیک بوده.
رستوران چیل
تهران جردن، خیابان مهیار، شماره ۵
چیل یک رستوران فوق العاده شیک تو یکی از خیابانهای فرعی جردنه که شما می تونین تو این رستوران برگرهای نیویورکی و ساندویچ های کالیفرنیایی و غذاهای دریایی…
رستوران اژدهای چینی
تهران شهرک غرب، بلوار فرحزادی، تقاطع دریا، بلوار نورانی، شماره ۵۰
اگر اهل غذاهای چینی هستن یا مهمانی دارین که غذاهای چینی دوست داره یا حتی دنبال یه تجربه متفاوت هستین می تونین “رستوران اژدهای چینی” رو امتحان کنین.
رستوران شهرزاد
تهران اتوبان تهران کرج، بعد از بزرگراه آزادگان، ورودی شهرک گلستان، برج طوبی، طبقه ۵ شمالی
شهرزاد از رستوران های خوب غرب تهرانِ است که انواع و اقسام غذاهای ایرانی را با کیفیتی بالا و طعمی فراموش نشدنی سرو می کند.
رستوران لوپه تو (یاسمن)
تهران خیابان ملاصدرا، شیخ بهایی شمالی، نبش صائب تبریزی، برج صبا
بهترین پاستا، چاینیز، دریایی، استیک، تمپورا، سالادهای عالی، دسرهای خوشمزه، انواع قهوه، صبحانه و دلیوری همه در رستوران لوپه .
باغچه رستوران آبی
تهران جاده کن
یکی از لذت بخش ترین کارها اینه که تو یه فضای آروم و قشنگ یه غذای خوشمزه بخوری و دلی از عزا در بیاری. اگه دنبال این کار هستین به سمت جاده کن برونین .
رستوران لوکس طلایی
تهران خیابان ولیعصر، محمودیه، بالاتر از خیابان فرشته
همون طور که از اسمش پیداست این رستوران فوق العاده لوکسه و غذاهای خوشمزه ای هم سرو می کنه. برخورد خوب کارکنانشم جزء امتیازات این رستوران به حساب میاد.
رستوران نایب (زعفرانیه)
تهران ولیعصر، نرسیده به میدان تجریش، ایستگاه پسیان، پلاک ۱۷۱۹
از رستوران های لاکچری تهران که کنار غذاهای خوشمزه و باکیفیتش، از فضا و محیط آرومی هم برخورداره.
رستوران چینی مانسون
تهران خیابان گاندی جنوبی، نبش چهارم گاندی، مرکز خرید گاندی، طبقه همکف، واحد ۸
مانسون رستورانیه با دیزاین خیلی قشنگ و شیک که شما رو یاد رستورانهای خارج از کشور میندازه. غذاهای خیلی خوشمزه اما گرونی داره. سرویس دهی عالیه.
رستوران پیچ
تهران خیابان پاسداران، بوستان دوم، انتهای گیلان، خیابان مجید افشاری(ساقدوش)، انتهای رحمانیان شمالی، شماره۱۲
دوس دارین به رستورانی برین که از سوشی ژاپنی ، نودل کُره ای و یونگ چو چینی گرفته تا پاستای ایتالیایی و کباب چوبی اندونزی رو سرو کنه؟
رستوران ایتالیایی ژمیس
تهران بلوار فردوس ، وفا آذر جنوبی، پلاک ۳۰
ژمیس، رستورانی ایتالیایی با دکوراسیونی مدرن و راحته که طعم خوش پاستا و پیتزا رو از اردیبهشت ۱۳۹۵ به بلوار فردوس تهران آورده.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم تهران نه چندان قدیم
در این قسمت در اصفهان تور با شما هستیم با بازگویی بخشی ازآداب و رسوم در تهران پایتخت ایران اما آداب و رسوم نه چندان قدیم. هر یک از مناطق شهری و روستایی ایران به خاطر وجود فرهنگ ها و قومیت های مختلف دارای آداب و رسوم خاص خود هستند.
رسوم فراموش شده
تاریخ تنها روایت انسانها نیست. تاریخ به هر آنچه در گذشته بود ه و اینك نیست را شامل میشود این شامل هر چیزی میتواند باشد. یك گویش میتواند بخشی از تاریخ باشد و به عنوان یك حافظه تاریخی مطرح باشد و یا پوششهایی كه انسانها در گذشته استفاده میكردند نیز در مطالعات تاریخی حائز اهمیت است چرا كه بسیاری از پوششها نشان از فرهنگ خاص و یا جایگاه اجتماعی فرد بود. در این بین اما میتوان به فرهنگ و آداب و رسوم نیز اشاره كرد و البته این فرهنگ و یا آداب و رسوم به فرهنگ جاری اشاره نمیكند و اگر قصدمان بررسی یك بخشی از تاریخ است باید به آداب و رسومی اشاره كرد كه در گذشته بود و چه بسا در حال حاضر وجود ندارد اما نباید از این نكته نیز غافل شد كه بسیاری از آداب و رسوم كه در حال حاضر در بین مردم جاری است تحت تاثیر آداب و رسوم گذشته است و یا حتی به نوعی امروزی شده آداب و رسوم جاری در گذشته است.به هر رو بسیاری از آداب و رسومها میتوانند تبدیل به فرهنگ هر جامعهای بشوند بهطوریكه این تبدیلها باعث تفاوت بین افراد میشود و از این روست كه هر قومی فرهنگ خاص خود را پیدا میكند و همین تفاوت فرهنگ است كه اقوام را از هم جدا میكند و هر قومی فرهنگ خاص خود را پیدا میكند.البته به مرور آن آداب و رسوم تبدیل به فرهنگ میشود كه در حافظه تاریخی افراد باقی بماند. البته در شرایط فعلی و آنچه كه ملاحظه میشود مرزهای فرهنگی در حال كمرنگ شدن است و به اعتقاد بسیاری از جامعه شناسان خرده فرهنگها در حال كمرنگ شدن هستند و این خرده فرهنگها همانهایی هستند كه ریشه تاریخی طولانی ندارند اما فرهنگهایی كه قدیمیتر هستند ثبات خود را حفظ كردهاند. به هر رو در این شماره ما به شرح بعضی از آداب و رسوم در تهران قدیم خواهیم پرداخت كه در حال حاضر بسیاری از آنها دیگر وجود ندارند و فقط در حافظههایی ماندهاند كه آنها را دیدهاند و با از بین رفتن این افراد این آداب و رسوم به عنوان بخشی از تاریخ در خواهند آمد. آنچه ما به آن خواهیم پرداخت تحت عنوان فرهنگ عامه نیز عنوان میشود و علت نامگذاریاش به عنوان فرهنگ عامه استفاده در میان عامه مردم بوده است.شاید بیان این آداب و رسوم نوعی یاد آوری باشد برای آنهایی كه زمانی این آداب و رسوم را دیدهاند و بازگویی این آداب و رسوم برای كسانی است كه آنها را ندیدهاند اما در موردش شنیدهاند.در اینجا باید عنوان شود كه این نوشته میسر نمیشد مگر با استفاده از نوشتههای افرادی كه در این زمینه تحقیق كردند و نوشتههایی را به یادگار گذاشته ان .
رمضان در سالهای دور
تهران قدیم از نظر عبور و مرور مقرراتی خاص داشت به آن معنی كه دو ساعت است از شب گذشته در ارگ تهران و وسط چهار سوق بزرگ بازار طبل میزدند كه آن را طبل «برچین برچین» میگفتند. كسبه با شنیدن صدای طبل بساط خود را جمع میكردند و سه ساعت بعد از غروب نیز شیپور خاموشی نواخته میشد و عبور و مرور قطع میگردید، اما در ماه مبارك رمضان تمام این مقررات لغو میشد و مردم تمام شب را آزادانه در شهر رفت وآمد میكردند و در حمامها، مساجد، زورخانهها و قهوه خانهها تا نزدیك سحر باز بود. اعلام غروب و افطار نیز در تهران و شهرستانهای كوچك و بزرگ تا چندین سال پیش جالب بود. در تهران تا ۵۰ سال پیش هر كدام از میدا نهای چهارگوشه شهر به دو توپ در ایام رمضان مجهز میشد و هر غروب و سحر با شلیك ۳ تیر مومنان را از پایان روزه و آغاز شب با خبر میكرد. رمضان ماه خدا و نیایش و راز و نیاز و نیز ماه دوستی و نزدیكی مردم با یكدیگر بود، زیرا مردم معتقد بودند كه قهر و دشمنی با برادران دینی به روزه و نماز آنها لطمه میزند و عبادتشان مورد قبول قرار نمیگیرد. به همین دلیل قبل از آغاز ماه رمضان به دیدار یكدیگر میرفتند و طلب بخشش میكردند، ضمنا در طول ماه نیز با گستردن سفره افطار از دوستان و آشنایان، مخصوصا مستمندان پذیرایی میكردند. این رسم در حال حاضر بیش و كم برقرار است. سفره قلمكار و پارچهای افطار كه به آن پیش افطاری میگفتند با غذاهای تهرانی تزئین میشد. غذاهای تهرانی عبارت بودند از ترحلوا، شیربرنج، نان روغنی، شیر، مربا، فرنی، خرما، خاكشیر یخ مال (شیره تابستان)، پالوده سیب (ویژه تابستان) و در زمستان حلوا ارده پس افطاری هم عبارت بود از شامی كباب، چلوكباب، آبگوشت، چلوخورشت، كوفته، كباب حسینی و كباب بره كه البته این غذاها بر سر سفره كسانی فراهم میشد كه صاحب آن دستش به دهانش میرسید. پس از افطار شب چره و به قول فرنگیها دسر شروع میشد كه عبارت بود از زولبیا و بامیه، پشمك، باقلوا و قطاب و انواع میوههای فصل (بعضی از دسرهای یادشده، مثل زولبیا و بامیه همچنان جزو رسوم رمضان تناول میشود.)
غذاهای سحر بیشتر از برنج درست میشد چون تشنگی به دنبال نداشت و به قول قدیمیها آب نمیكشید. در تابستان موقع سحر از خوردن دوغ و ماست خودداری میكردند، زیرا تشنگی ایجاد میكرد و به جای آن هندوانه و خربزه میخوردند. مردم برای بیدار شدن به موقع و تناول سحری نیز راههای مختلفی داشتند بهطور مثال یكی از راههایی كه از قدیم الایام تهرانیها برای بیداری سحر از آن استفاده میكردند صدای بانگ خروس بود. از این رو وجود خروس را در خانه خوش یمن میدانستند، بخصوص خروس سفید چهل تاج كه نشانه خیر و بركت بود یا در ماه رمضان همسایهها با هم قرار میگذاشتند هر كسی سحر زودتر بیدار شد، همسایههای دیگر را هم بیدار كند. در صورتی كه خانهها دیوار به دیوار بود با كوبیدن مشتهای پیاپی به دیوار، در غیر این صورت به درخانه همسایه میرفتند و كوبه در را میكوبیدند تا از خانه صدای «كیه» بلند شود و مطمئن شوند اهل خانه بیدارند.
در شبهای رمضان مردم تهران برای خود سرگرمیهایی ترتیب میدادند كه هنوز هم بعضی از آنها معمول است. در این شهر معمولا هر دسته از تهرانیهای بعد از تناول افطار و شام و به جا آوردن نماز رهسپار محله دیگری میشدند. آنها كه ورزشكار بودند به زورخانه میرفتند، جوان ترها جایشان اغلب در قهوه خانه بود، هر شب ورزشكاران محلات مختلف برای دید و بازدید به زورخانه محلات دیگر میرفتند و شب دیگر در محله میماندند تا بازدید پس بدهند. ترنابازی و سخنوری نیز سنت ماه رمضان بود. كسانی كه به قهوه خانه محلات دیگر میرفتند، چند غزلخوان و خوش نفس همراه میبردند كه به قول معروف در زمان جریمه شدن با خواندن غزل كنف نشوند. مساجد محلات شهر از شلوغترین مراكز عمومی به حساب میآمد كه پذیرای اكثر قریب به اتفاق اهالی به شمار میرفت. معمولارسم بر این بود كه اكثر مساجد، نماز جماعت مغرب و عشاء را در اول اذان بر پا میكردند و نمازگزاران با یك خرما روزه خویش را باز كرده، سپس به خانه رفته، افطار میكردند و بعد از گذشت ساعتی مجددا به مسجد باز میگشتند. برنامه مسجد عموما به این صورت تنظیم شده بود كه ابتدا واعظ منبر میرفت و پس از سخنرانی بلافاصله درس قرآن شروع میشد كه اكثر علاقه مندان آن نوجوانان و جوانان بودند. ناگفته نماند كه این سبك و روش كماكان چون گذشته در مساجد برقرار میباشد.
آداب ازدواج در قدیم
ازدواج از جمله مراسمی بود كه آداب و رسوم خاصی برای خود داشت بهطوری كه هنوز كه هنوز است بسیاری از قدیمیها این آداب و رسوم را بهیاد دارند در گذشته نه چندان مراسم ازدواج باید بر طبق اصول خاصی برگزار میشد البته در این بین افرادی كه متمول بودند مراسم ازدواجشان متفاوتتر بود بهطوری كه گاهی ۷ شبانه روز مراسم ازدواج آنها طول میكشد. مراسم ازدواج شامل مراحل متفاوتی بود كه ما در اینجا به بعضی از آنها اشاره خواهیم كرد.
جهاز برون
چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهاز بران صورت میگرفت. برای جهاز بران چند نفر طبق كش به همراه چند قاطر اجیر میشدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل كنند. علاوه بر طبق كشها، عدهای نقاره زن نیز استخدام میشدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند نفر جلوتر به خانه داماد میرفتند و قسمتهایی از خانه داماد را كه برای عروس در نظر گرفته شده بود، نظافت كرده و به اصطلاح آب و جارو میكردند. هنگامی كه جهیزیه در خانه داماد جای میگرفت. فردی از طرف خانواده عروس صورت اسبابی كه آورده بودند را نشان داماد میداد و از وی بابت آنها رسیدی دریافت میكرد كه به آن سیاهه میگفتند. علاوه بر آن دادن انعام به طبق كشها و نقارهچیها جزو وظایف داماد به حساب میآمد. طبق كشها علاوه بر انعام مزبور اجازه داشتند كه نقلها و پارچههای كف طبقها را كه برای تزئین تدارك دیده شده بود را برای خود بردارند وسایل جهیزیه طبق توافقی كه قبلا بین خانوادههای عروس و داماد صورت گرفته بود تهیه میشد. به عنوان مثال گاهی عبارت بود از: دیگ، قابلمه، ملاقه، آبكش، مجمعهای مسی، آفتابه لگن و اسباب دیگری همچون رختخواب، متكا، پشتی، پرده، سماور، بلور و علاوه بر همه اینها، آینه و قرآن جزو اصلی مهمترین وسایل جهیزیه به شمار میرفته است.
مراسم عقد كنان
مراسم عقدكنان را معمولا در خانه عروس انجام میدادند و برای انجام این امر اتاقی را در نظر میگرفتند كه مراسم عقدكنان در آن اجرا میشد. قبل از شروع مراسم چند نفر از زنان خوش سلیقه و خوشبخت فامیل، برای تزئین سفره عقد در اتاق مزبور حاضر میشدند و با ظرافت خاصی اسباب سفره را در سرجای خود میچیدند.
اسباب سفره عقد عموما عبارت بود از: نقل و شیرینی، چند كله قند، چند لاله یا جار، گلابدان، خنچه، اسپند، كاسهای آب كه رویش یك برگ سبز باشد و…. به هنگام عقد عروس را مقابل آینه و رو به قبله مینشاندند و به هنگامی كه عاقد در حال خواندن خطبه عقد بود لازم میدانستند كه عروس خانم حتما در آینه نگاه كند تا بدین ترتیب بختش همچون آیینه صاف و روشن باشد و همچنین در موقع خواندن خطبه دو زن سپیدبخت دو سر پارچهای سفید را گرفته و در بالای سر عروس نگاه میداشتند و زن سپیدبخت دیگری به نیت شیرین شدن زندگی عروس بر سر او قند میسایید و در این هنگام فرد دیگری با یك سوزن و نخ هفت رنگ جلو آمده و تعدادی كوك بر پارچه مزبور میزد. به هنگام این كار زیر لب میخواندند:
دوختم، دوختم،
زبان مادر شوهر،
خواهر شوهر،
جاری و پدرشوهر را دوختم.
بردن عروس
پس از جاری شدن خطبه عقد و مراسم عقد كنان چند ساعتی را به زدن ساز و رقص و شادمانی سپری میكردند. آنگاه چند نفر از خانه داماد با اسب سفیدی برای بردن عروس میآمدند. عروس را سوار بر اسب كرده و در جلوی آنها عمله جات طرب و پشت سر آنها نیز جاروكشان و سپس اسب عروس حركت میكرده است. وقتی قافله عروس به خانه داماد میرسید باید داماد به پیشواز عروس میرفت و نارنجی به طرف وی پرتاب میكرد. اگر عروس میتوانست نارنج را در هوا بگیرد نشانه آن بود كه عروس بر سر داماد مسلط خواهد شد. هنگامی كه میخواستند عروس را به خانه داماد ببرند پسربچه نابالغی را آورده و یك بقچه حاوی نان و پنیر را به وی میدادند و بچه موظف بود كه این بقچه را به كمر عروس ببندد و با این نان و پنیر عروس را روانه خانه داماد میكردند. وقتی كه عروس میخواست پایش را در آستانه در خانه داماد بگذارد. فندق یا گردویی را زیر پایش قرار میدادند تا به این ترتیب هرگونه طلسمی كه برای عروس شده از بین برود در هنگام ورود، عروس زیر لب میگفت یا عزیزالله، به این نیت كه عزیز شوهرش بشود و در این موقع داماد باید با بالای سر در خانه برود تا عروس از زیر پاهای او عبور كند تا بدین طریق در زندگی بر سر عروس مسلط باشد در موقع ورود داماد به اتاق عروس نیز، كفشهای عروس را در بالای در قرار میدادند تا بدین ترتیب عروس بر سر داماد مسلط باشد. بعد از اینكه عروس به خانه داماد وارد شد زنهای فامیل میآمدند و شروع به شادمانی میكردند. آنان بر سر عروس و داماد مانند سرعقد نقل و پول میریختند و میگفتند كه هر گاه از این نقل دختر دم بختی بخورد به زودی بختش باز میشود.
پاتختی
یكی از مجالسی كه پس از عروسی به اجرا در میآمد مراسم پاتختی بود كه بلافاصله بعد از شب عروسی و در اولین صبح برگزار میشد. در این مراسم عموما نزدیكان عروس و داماد شركت داشتند و عدهای نیز دعوت میشدند تا برای شادمانی مهمانان هنرنمایی و نوازندگی كنند. همچنین در صبح بعد از عروسی، داماد موظف بود كه با مادر زن خود ملاقاتی داشته باشد و از او به خاطر دختر پاكی كه به او داده تشكر كند.
وعظ و سخنرانی مذهبی
تا پایان سلطنت محمدعلیشاه، مجالس تعزیه معمولا در ایام ماه محرم و صفر در تهران اجرا میشد، ولی در دوران احمدشاه در ساختمان تكیه آقا در حصار بوعلی شیران (جنوب نیاوران) به دستور كامران میرزا نایب السلطنه، تعزیه خاص ماه رمضان بعدازظهرها تا قبل از افطار در مقابل احمدشاه و خانواده سلطنتی اجرا میشد. كسبه تهران قدیم در ماه رمضان غیراز بقال، قصاب و خباز عموما تعطیل میشدند، زیرا اكثر مردم به دلیل شب زنده داری تا ظهر روز بعد خواب بودند. در كنار عبادات روزهای ماه رمضان، تفریحاتی نیز برای روزه داران معمول بود كه از آن جمله معركه گیری درویشها و مارگیرها در فضای باز مساجد معروف تهران مثل مسجد سپهسالار و مسجد جامع بازار و سرقبر آقا دیدنی بود. در داخل شبستان مساجد محلات پس از اقامه نماز جماعت ظهر و عصر برنامه وعظ و تبلیغ آغاز میشد. تا قبل از مشروطه و وعاظ در مبنای فقط مسائل دینی مطرح میكردند. بعدها سیدجمالالدین اصفهانی (پدر محمدعلی جمال زاده) در ماه رمضان مسائل سیاسی را نیز در منبر مطرح میكرد. آن مرحوم در مساجد سیدنصرالدین و مسجد شیخ عبدالحسین (مسجد آذربایجانی ها) سخنرانیهای مذهبی و سیاسی میكرد و تندنویسان آن زمان بیانات سید را نوشته و در روزنامه معروف جمالیه منتشر میكردند.
در دوران پهلوی دوم نیز واعظ معروف، استاد علامه فلسفی در سالهای قبل از كودتای ۲۸ مرداد سال ۳۲، ظهرها بعداز نماز جماعت در مسجد سلطانی سخنرانی میكرد كه بهطور زنده از رادیو تهران پخش میشد. بعد از كودتا برنامه سخنرانی آن مرحوم به مسجد آقاسیدعزیزالله بازار منتقل شد كه تا پایان دهه چهل ادامه داشت. در آن دوران دو مجلس سخنرانی بسیار پرجمعیت ظهرها در تهران برگزار میشد كه در درجه اول منبر حاج آقا فلسفی بعد از نماز آیت الله العظمی خوانساری در مسجد آقاسیدعزیزالله و مجلس دیگر، سخنرانی حضرت آیت الله مكارم شیرازی بود كه ظهرها در مسجد ارگ برگزار میشد. در زمان ناصرالدین شاه پس از بنای مسجد سپهسالار از آقا شیخ ملامحمدعلی معروف به حاج آخوند رستم آبادی تقاضا شد كه در ایام ماه مبارك رمضان در این مسجد اقامه جماعت نماید و ایشان این دعوت را اجابت كرد. ضمنا بعد از نماز، آن مرحوم در مسجد مردمی نیز میرفت كه نماز جماعت و منبر حاج آخوند در رمضان در عهد ناصری جزو باشكوهترین نماز جماعت مجلس وعظ در سطح تهران آن روزگار به شمار میرفت. شایان ذكر است ایشان یكی از فاضلترین شاگردان شیخ مرتضی انصاری در نجف اشرف بود كه در سال ۱۳۳۲ قمری در سن ۸۲ سالگی در زادگاهش رستم آباد شمیران بدرود حیات گفت. مزارش در كنار بوستان اختیاریه واقع در محله اختیاریه زیارتگه اهالی و به قولی وجود تربتش خیروبركت منطقه است.