نگاهی به تاریخ و باستان کاشمر
نگاهی به تاریخ و باستان کاشمر
شهرستان کاشمر یکی از شهرهای استان خراسان رضوی میباشد،این شهر دارای قدمتی چند هزار ساله میباشد،این شهر دارای صنایع دستی و مراکز دیدنی و جاذبه های تاریخی بسیاری نیز میباشد، آژانس مسافرتی طلوع سفریاد برای آشنایی بیشتر شما همراهان با این شهر مقاله ای در وبسایت تهیه کرده است. با ما همراه باشید.
نام اصلي اين شهر ترشيز است. درگذشته اين شهر جزو ولايتي بود به نام بوشت ويا يوشت كه غير از ترشيز، شهر معروف ديگر آن، كندر بوده است. درسال ۵۲۰ هـ. ق اين شهر توسط سلطان سنجر سلجوقي محاصره و غارت شد و پس از اين تاريخ، يكي از مراكز مهم فرقه اسماعيليه گرديد. در قرن هشتم هجري، اين شهر توسط امير تيمور گوركاني ويران شد. آثار به جامانده در اين شهر متعلق به قرون هفتم و هشتم هجري است. سرو افسانهاي كاشمر در اين شهر قرار دارد.
شهرستان كاشمر، با پهنهای حدود ۵ هزار كيلومتر مربع، در باختر خراسان رضوي قرار گرفته است. جمعيت شهرستان كاشمر در سرشماری عمومی نفوس و مسكن ۱۳۷۵ ه.ش، ۱۸۶۷۶۵ نفر بوده است، كه از اين شمار ۹۲۴۷۵ نفر مرد و ۹۴۲۹۰ نفر زن بوده اند. كاشمری ها متدين، زحمت كش و علاقه مند به زادگاه خود هستند. به آداب سنتی نياكان خود پای بندند و به سالخوردگان و بزرگان احترام بسيار می گذارند. قاليبافي، زيلوبافي، گيوه بافي، تهيه پارچه هاي دستباف و بافتن چادرشب ابريشمي مهمترين صنايع دستي اين شهرستان را تشكيل ميدهند.قالي بافي كاشمر چه از نظر كميت و چه از نظر كيفيت داراي شهرت خاصي بوده و عوايد حاصله از ان بالاترين رقم اهالي را تشكيل مي دهد.قالي و قاليچه بافت اين شهرستان بيشتر پشمي و داراي طرحهاي كاشمري و كاشاني و نقشهاي زيرخاكي، لچك، ترنج، اسكيمي، تخت جمشيد، درختي، سه كله (قاليچه)، چهار رقصي، طرح و تركمني (قاليچه) و گلتوره اي (قاليچه) هستند. آرامگاهمدرس، باغمزار، برجكشمير، تپه باستانیكندر، چند باب آسياب در دامنهكمر باغ دشت، سد شاهی در كوه سرخ و ريوش، سد عضدالدوله در شمال آبادی كاشمر، سيد مرتضی در ۵ كيلومتری شمال كاشمر، قلعهآتشگاه،قلعهپسر، قلعه دختر و مسجد جامع برخي از مكانهاي ديدني و تاريخي شهرستان كاشمر را تشكيل ميدهد.
مشخصات جغرافيايي
شهرستان كاشمر، با پهنه ای حدود ۵ هزار كيلومتر مربع، در باختر خراسان، از نظر جغرافيايی در ۳۵ درجه و ۱۱ دقيقه پهنای شمالی و ۵۸ درجه و ۲۷ دقيقه درازای خاوری و بلندی ۱۲۱۵ متر از سطح دريا قرار دارد. اين شهرستان از سوی شمال به شهرستان های نيشابور و سبزوار، از باختر به شهرستان برداسكن، از خاور به شهرستان تربت حيدريه و از جنوب به شهرستان های گناباد، فردوس و طبس محدود است. هوای كاشمر معتدل و خشك بوده و بيش ترين درجه حرارت در تابستان ها ۳۸ درجه بالای صفر و كم ترين آن در زمستان ها، ۳ درجه زير صفر است. ميانگين بارندگی ساليانه كاشمر ۱۸۰ ميليمتر گزارش شده است.
وجه تسميه و پيشينه تاريخي
كاشمر و ترشيز پيشين، از گذشته های دور تا كنون دچار دگرگونی و تغيير نام شده است. در بررسی نام اين شهر به بيش از بيست نام برخورد شده است، كه با يك جمع بندی می توان تمامی آن ها را در واژگان «كاشمر»، «ترشيز»، «بست» و «سلطان آباد» خلاصه كرد. بدين گونه واژه كشمر، كه می تواند به معنای آغوش مادر گرفته شود، با گذشتن از شكل های كيشمر و كشمار، سرانجام به گونه كاشمر در آمده و در همين صورت بازمانده است. از سوی ديگر فرهنگ نگاران، كاشمر را گونه كامل شده «كاخجر»، «كاشخر» و «كاشغر» دانسته اند و بر اين باورند، كه «كاش» برگردانيده شده «كاج» است و «كاخجر»، ياد آور سرو بزرگ و سرشناس اين سرزمين است.بنا بر روايتی در محلی كه اكنون كاشمر خوانده می شود، بين گشتاسب كيانی و زرتشت پيامبر ديداری روی داده است. چون گشتاسب كيانی، دين بهی را پذيرفت، زرتشت نخستين آتشگاه خود را در قلمرو حكومت كيانی پی ريخت و در جلو در اين آتشكده، درخت سروی را كه تبار بهشتی داشت، با دست خويش كاشت تا همين سرو را بر ايمان شاه گواه بگيرد. بر هر برگ اين سرو نام گشتاسب نقش بسته بود و چون درخت بالا گرفت، شاه نيز بر گرد سرو مينوی، تالار بزرگی ساخت تا نگهدار حرمت سرو باشد.
كاشمر در ۳۱ هـ . ق، به دست مسلمانان افتاد. پيروان زرتشت، كه حاضر به پذيرش جزيه نبودند، در نيمه دوم سده ۸ م، در حالت جنگ و گريز، اين ناحيه را ترك كردند و خود را به بندر جاسك، و دريای مكران ( دريای عمان) رسانده سپس با گذشتن از دريای مكران به كرانه های گجرات، از جمله بندر سورات و بمبئی رفتند. خراسان، (از جمله ترشيز) در دو سه سده نخستين اسلام، بين امرای طاهری، چون رافع بن هرثمه ( در گذشته ۲۸۴ هـ . ق ) و امرای صفاری، مانند احمد بن عبدالله ( كشته شده ۲۶۸ هـ . ق) و ابوطلحه منصور سركب، دست به دست گشت. در سال ۴۳۸ هـ . ق، هنگامی كه حسن صباح، پيشوای اسماعيليان، در الموت استقرار يافت، دستيار مومن خويش، حسين قاينی را، كه از پيش حكومت ترشيز و قهستان را داشت، به عنوان داعی به كاشمر فرستاد. در سال ۵۲۰ هـ . ق، وزير سلطان سنجر سلجوقی، ترشيز را محاصره و چپاول كرد. ابن اثير و ياقوت حموی، چيره گی اسماعيليان را بر ترشيز، بين سال های ۵۲۰ تا ۵۳۰ هـ . ق، دانسته اند. لشگريان هلاکوخان نيز در تون و ترشيز چپاول و كشتار بسيار كردند.
اميران قهستان و ملوك سيستان، گه گاه ترشيز را به قلمرو خود می افزودند. سربداران نيز حكومت خود را از جام تا دامغان و از خبوشان تا ترشيز، گسترش دادند و خواجه علی مويد ( ۷۶۶- ۷۸۸ هـ . ق ) نيز كه آخرين آن ها بود، ولايت های قاين، طبس، ترشيز و قهستان را به قلمرو خود افزود و اين جايگاه تا سال ۷۸۲ هـ . ق، كه خواجه علی به تيمور لنگ پيوست، ادامه داشت. تيمور لنگ، ترشيز را در سال ۷۸۴ هـ . ق، به سازش گشود. از آن پس، شاهان و شاهزاده گان تيموری تا اوايل سده ۱۰ هـ . ق، ترشيز را در اختيار داشتند. آخرين آنان، يعنی سلطان حسين ميرزا بايقرا، تا سال ۹۱۰ هـ . ق، خراسان را در دست داشت. پس از او چندی اوزبك ها به رهبری محمد خان شيبانی، بر خراسان چيره شدند. از اين زمان تا استقرار كامل صفوی، ترشيز را گاه حاكمان اوزبك و گاه سردارانی از طايفه های صفوی، چون شاملو و استاجلو، اداره می كردند. در اواخر حكومت شاه تهماسب، ترشيز در دست محمود خان صوفی اوغلی بود و در روزگار محمد شاه صفوی، نخست ترشيز را به همان محمود خان دادند، و سپس شاه علی سلطان افشار حاكم كاشمر گرديد.
تاريخ كاشمر، به ويژه در سده ۱۲ و ۱۳ هـ . ق، به گونه ای با خانواده عرب عامری يا عرب ميش مست آميخته است. حضور دايم امرای عرب ميش مست، در رويدادهای دوران افشاريان، زنديان و قاجاريان جدی و چشمگير است، نه تنها در ناحيه كاشمر، بلكه در تمامی ايران، به ويژه مازندران، اصفهان، كرمانشاه، يزد و خراسان.
برای آشنایی با تاریخچه ی سایر شهرهای ایران دیگر مقالات وبسایت اصفهان تور را دنبال کنید.
مکان های دیدنی و تاریخی کاشمر
مکان های دیدنی و تاریخی کاشمر
شهرستان کاشمر یکی از شهرهای استان خراسان رضوی می باشد،این شهر دارای آثار تاریخی و دیدنی بسیاری میباشد،از آرامگاه مدرس گرفته تا تپه ای باستانی،که دارای تاریخی قدیمی میباشند.در این مقاله آژانس طلوع سفریاد به بررسی این آثار پرداخته است برای آشنایی بیشتر با ما همراه باشید.
آرامگاهمدرس
آرامگاه آیت الله سید حسن مدرس در کاشمر در سال ۱۳۶۳ به جای مقبره کوچک قبلی و در میان باغ وسیع و محصوری ساخته شدهاست. سید حسن مدرس از سادات طباطبایی قمشه اصفهان و از رجال روحانی و سیاسی دوره مشروطیت بود. وی در سال ۱۲۸۷ در یکی از روستاهای اردستان به دنیا آمد و بعدها به دوره دوم مجلس شورای ملی راه یافت. شهید مدرس در سال ۱۳۰۷ به خواف و سپس به کاشمر تبعید گردید. وی سرانجام در سال ۱۳۱۶ در این شهر به شهادت رسید. بنای آرامگاه از یک گنبد فیروزهای گنبد خانه مرکزی و چهار ایوان و به اسلوب معماری عصر صفوی بنیان گردیدهاست. ۱۰ آذرماه روز مجلس در ایران، همزمان با سالروز شهادت آیتالله سید حسن مدرس به دست عوامل رضاشاه است.
بنای امامزاده سید مرتضی
مجموعه ابنیه جدیدالاحداث واقع در ۵ کیلومتری شمال کاشمر به مزار و بقعه سید مرتضی برادر امامزاده سید حمزه و علی بن موسی الرضا منسوب میباشد. به استناد تواریخ کهن، وی در سده دوم هجری توسط امویان در همین مکان شهید و به خاک سپرده شد. امروزه این آستان مقدسه با زیربنای تقریبی ۱۸۰۰ متر مربع دارای بنای اصلی شامل یک ایوان ورودی کاشیکاری شده با دو مأذنه در طرفین ایوان و گنبدی فیروزهای رنگ بر فراز آن میباشد. بنای فعلی در سال ۱۳۹۹ ه.ق توسط واقف خیر مهندس فتحی ساخته شدهاست. این مکان همه روزه پذیرای خیل زائرین سید مرتضی است.
باغمزار
در مرکز شهر کاشمر، در باغی به مساحت هشت هکتار مشهور به باغمزار با درختان سرو چند صد ساله، بقعه و بارگاهی که با زیر بنای دو هزار متر مربع مشتمل بر گنبد خانه، گلدسته ها، رواق ها و…. در محل باغمزار بنا شده منسوب به مدفن سید حمزه بن موسی بن جعفر (ع) پسر امام موسی کاظمه. هر چند اقوال دیگری مبتنی بر دفن ایشان در اماکن دیگری وجود داره حتی مقابر و آرامگاههایی هم با همین نام در سیرجان، قم، شیراز، مدینه منوره، چهار فرسنگی کربلای معلا و … وجود داره، ولی بعضی از مورخین قبر ترشیز (کاشمر) رو واقعی تر می دونن.
مدرسه علمیه حاج سلطان العلماء
از جمله مدارس علمیه شهر کاشمر، بنایی است موسوم به مدرسه حاج سلطان العلماء واقع در ابتدای خیابان امام این شهر که در سال ۱۳۳۰ ه.ق ساخته شدهاست. بنای مدرسه دارای صحن مرکزی بوده و از چهار طرف توسط حجرههای دو طبقه و دو ایوان شمالی و جنوبی محصور شدهاست. فضای معماری مدرسه در مجموع با ایجاد ۴۰ اتاق مخصوص اقامت طلاب، مطبخ، ایوان شمالی و جنوبی، بادگیر، مدرس و… به عنوان یکی از مدارس علمیه معروف و مطرح کاشمر شناخته میشود.
خرابههای ارگ قدیم
در قرون و سدههای پیش، ترشیز به شکل قلعهای مستحکم با حصار و بارویی نفوذ ناپذیر، ساکنان خود را از گزند یاغیان و مهاجمان مصون میداشت. اگرچه امروزه از آن دژ و ارگ حصین اثر برجای نماندهاست اما خرابههای برجای مانده یادآور عظمت این شهر در دوره قاجار است. این بقایا با بادگیری که پس از دهها سال همچنان بر فراز آن خودنمایی میکند در ضلع شمال غربی میدان مرکزی شهر کاشمر قرار دارد.
قلعه گبر حصار
ویرانههای موسوم به قلعه گبر حصار در شمال شرق روستای خضر بیک بخش کوهسرخ در حدود ۲۷ کیلومتری شمال غرب ریوش واقع شده و از جمله مناطقی است که از دیرباز مسکن و مأوای اسلاف اهالی کاشمر بودهاست. بنابر شواهد، این قلعه از سده دوم تا پنجم هجری مورد استفاده قرار گرفتهاست.
تپه باستانیکندر
این تپه به دوره ماد ها تعلق دارد و در نزدیکی روستایی به همین نام در شمال شرقی تاکستان قرار گرفته است
روستای کندر در ۲۳ کیلومتری تاکستان قرار دارد و جمعیت آن برابر آمار ۱۳۹۰ خورشیدی ۱۴۲۰ تن است.
در آن سکونت دارند.
کشاورزی آن بیشتر به صورت دیم کاری و شامل گندم و جو ، عدس ، نخود ، می باشد و کشت های آبی که از آب قنات خمار تاج آبیاری می گردد و شامل ینجه زار و موارد دیگر است .
باغداری نیز در آن رواج دارد از جمله درخت انگور ، بادام ، زرد آلو و سیب ، انگور عسگری آن معروف است .این روستا در نزدیکی تپه ی باستانی کندر قرار دارد روستای اولیه در زلزله ی سال ۱۳۶۹ تخریبب گردید و از آن پس این روستا باز سازی شد.
مساحت تقریبی و ارتفاع تپه حدود ۲۰ متر می باشد.
مقبره ای در روستا قرار دارد که به امام زاده جعفر شهرت دارد .
در آمد مردم روستا از کشاورزی و دامداری سنتی تامین می شود و جوانان با کارگری در شهر های تاکستان قزوین و تهران به تامین معاش می پردازند.
از صنایع دستی آن در گذشته می توان به نخ ریسیی ، فرش بافی دستکش و جوراب بافی اشاره کرد امروزه تعداد کمی از زنان خانواده به این صنایع میپردازند.
چند باب آسیاب در دامنهکمر باغ دشت، سد شاهی در کوه سرخ و ریوش،
سد عضدالدوله در شمال آبادی کاشمر ، سید مرتضی در ۵ کیلومتری شمال کاشمر، قلعهآتشگاه،قلعهپسر، قلعه دختر و مسجد جامع
برخی از مکانهای دیدنی و تاریخی شهرستان کاشمر را تشکیل میدهد.
مسجد جامع کاشمر
این بنا در مرکز شهر واقع شده و به استناد کتیبه آن حدود سال ۱۲۱۳ ه.ق روزگار حکمرانی عبدالعلی خان و مصطفی قلی خان میش مست همزمان با سلطنت فتحعلی شاه قاجار بنا گردیدهاست. مسجد جامع دارای بنایی ساده و با شکوه، صحن، ایوان، شبستان ستون دار و غرفههای پیرامون صحن میباشد. در اطراف صحن مسجد چندین غرفه آجری ساده و در ضلع جنوبی آن ایوانی با تزئینات مقرنس و دو شبستان ستون دار واقع شدهاست. محراب و ایوان مسجد با کاشی معرق مزین گشتهاست.
برای آشنایی بیشتر با جاذبه های گردشگری سایر استان های ایران با وبسایت اصفهان تور همراه باشید.
آشنایی با آداب و رسوم شهر کاشمر
آداب و رسوم شهر کاشمر
با توجه به اینکه هر شهری آداب و رسوم خاص خود را نسبت به مراسم و آئین در ماهای مختلف دارد لذا در این مقاله برای آشنایی شهر کاشمر با آژانس طلوع سفریاد همراه باشید.
چوله قزک
به هنگام خشکسالی در بسیاری از روستاهای منطقه، عروسکی بنام چوله قزک میساختند. بچهها در کوچهها جمع میشدند و در خانههای مختلف را میزدند و در حالی که سنگهایی در دست گرفته و به هم میکوبیدند، میخواندند:
« چوله قزک بارون کو، بارون بیپایون کو»
گندما بزیر خاکه، از تشنگی هلاکه
گلهای سرخ لاله، از تشنگی مناله»
در هر خانهای را که میزدند صاحبخانه بیرون آمده و به آنها خوراکی ( نخود، کشمش، تخمه، شکلات، نقل،آبنبات ترش ، …) میدهد. بچهها خوراکیها را در کیسهای ریخته و بعد از اتمام مراسم، بین خودشان تقسیم میکنند.
شب یلدا و باورهای زیبای مردم کاشمر
شب یلدا
شب اول دی ماه، شب آغاز چله بزرگ زمستان است و تا دهم بهمن ماه به مدت چهل شب ادامه دارد.و این نخستین شبی است که در آن مردم فصل پاییز را پشت سر گذاشته و می خواهند با فصل سرد زمستان رو به رو شوند و چون بلندترین شب سال است در اکثر روستاهای کاشمر و حتی در خود شهر آداب و رسوم خاصی اجرا می شود که خوشبختانه این آیین در این شهر با گذشته چندان تغییری نکرده است.
در کاشمر معتقدند که هر میوهای خواص مخصوص به خود را دارا می باشد. هرنوع میوه ای را که بخوری خواص و فایده آن تا سال آینده همان وقت در بدنت باقی می ماند.این خواص باعث می شود که فرد از حشرات و جانوران محافظت شود و در مقابل بیماری ها هم مصون باشد.
در روستا ها هندوانه بیش از سایر میوهها مورد توجه قرار دارد لذا آن را در فصل برداشت تا شب یلدا انبار می کنند. باید هندوانه را به نحوی انبار نمود که به آن صدمهای وارد نشود بنابراین آن را بالای کاه می نهند. در بعض آبادیها آن را در داخل تور قرار می دهند و از سقف اطاق یا زیرزمینی برای شب چله آویزون می کنند.
مردم کاشمر هندوانه را دافع گرمی مغز و سوزندگی جگر می دانند.عقیده دارند هر کس در شب یلدا هندوانه بخورد جگرش لک بر نمی دارد و حتی در تابستان سال آتی هم گرما بر او تاثیر نخواهد داشت و اگر کسی کرم روده داشته باشد با خوردن هندوانه در شب یلدا متوجه می شود که کرمش دفع شده است.
از دیگر میوههای شب یلدا می توان به انار و گلابی اشاره نمود. هویج هم در این میانه طرفدارانی دارد؛ مردم این منطقه معتقدند که هرکس این چهار میوه را بخورد از نیش عقرب و زنبور در امان خواهد بود.
همچنین طبق باورهای مردم کاشمر هر کس در شب چله انگور بخورد گرما زده نخواهد شد و خوردن سیرترشی نیز شخص را از درد مفاصل تا سال آینده در امان نگه خواهد داشت.
در روز آخر آذرماه( شب چله) از سوی خانواده داماد برای عروس خنچه(خوانچه) می برند. این خوانچه از هفت سینی با هفت پارچه الوان تشکیل شده است. در یک سینی هندوانه، بعدی سیب سرخ مشهدی، گلابی، انار، برنج و گوشت، لباس( پیراهن یا چادر) و در سینی آخری گردن بند یا انگشتری طلا. این هفت سینی را هفت نفر روی سر گذاشته و به خانه عروس می برند و به این هفت سینی شب چله گی می گویند.
جایگاه مزار پیران در بخش مرکزی کاشمر
در گذر زمان شاهد حضور پیرانی روشن ضمیر و عارفانی مردمدار در جای جای کاشمر کهن بودهایم؛ ردپای این حضور را می توان در روستاهای فدافن، قوژد، فروتقه، عارف آباد و ساق آباد (اسحاق آباد) از توابع بخش مرکزی کاشمر شناسایی کرد.
مردمان این دیار از این قبور با عنوان “مزار پیر” یاد می کنند. مردم کاشمر برای این مزارها حرمت و احترامی خاص قائلند و دوست دارند پیکر عزیزانشان را در جوار این مزارها دفن کنند.
اهالی کاشمر چهارشنبه ها را روز زیارت حضرت امام موسی بن جعفر(ع) و اولادش می دانند (زنان کاشمر روز چهارشنبه مسیر منتهی به امامزاده سیدمرتضی را پیاده طی می کنند). به همین خاطر در این روز به زیارت مزار پیران هم می روند. شب های جمعه و در مناسبت های مذهبی برای ادای نذر و روشن کردن شمع بر سر مزار این پیران حاضر می شوند و بسته به توان مالی شان، حاضران در آرامستان آبادی را به نان ماست، حلوا، خرما، آش، نان و پنیر و بُلغُور دعوت می کنند.
در همه دورهها، انسانها به چیزهایی قسم یاد میکردند که مورد پرستش، تقدیس یا احترام ایشان بوده یا این که در شمار عزیزان و محبوبان ایشان باشد. مردم کاشمر بسان سایر ایرانیان، پیامبر(ص) را در شمار عزیزترینهای خود برشمرده، در سوگندهای خود، از نام پیامبر(ص) بهره جستهاند.
“پیر” در اصل به معنای سالمند و کهنسال و اصطلاحاً به معنای شیخ، مرشد و راهنما و انسان باتجربه است.
از قدیم هرجا مىخواستند قداستى براى شخص و یا مکان زیرنظر او قائل شوند از کلمه “پیر” استفاده مىکنند مانند پیر دیر، پیر خرابات، پیر طریقت، پیر صحبت و پیرخرقه!
گذشته از معنای اصلی و اولیه پیر(سالمند و سپیدموی)، این لفظ در ادب فارسی بیش از همه مترادف و هم معنای شیخ عربی است. “پیر” نزد زرتشتیان به مفهوم راهنما و نزد یهودیان ایران به معنای پیامبر نیز به کار رفته است.
در اشعار عرفانی فارسی، به ویژه در غزلیات حافظ شیرازی نیز اصطلاح پیر و ترکیبات گوناگون آن همچون پیر مغان، پیر دُردیکش، پیر میفروش، پیر گلرنگ، پیر میخانه، پیر پیمانهکش و… بسیار آمده است. در برخی ابیات مثنوی چنین به نظر میرسد که مولانا معنای عمیقتری از اصطلاح پیر را در نظر داشته و این واژه را به معنی “انسان کامل” و حقیقت وجودی او در نظر گرفته است.
اصطلاح پیر در سنت جوانمردان معنای راهنما و مرشدی را دارد که هدایت مرید را در مسیر سلوک برعهده میگیرد،اظهارداشت: در میان طریقههای صوفیان معاصر ایران نیز اصطلاح پیر رواج کامل دارد. منظور ما از پیر و مراد انسانهای وارسته و پاک هستند که لیاقت راهنمایی راه حق را داشته باشند.
پیر در میان ادیان و مذاهب و فرقه های ایرانی کم و بیش به همان معنای شیخ و راهنما و مربی به کار می رفته است؛ در میان درویشان معاصر ایران، کاربرد عنوان “پیر” هنوز هم رواج دارد.
واژه “پیر” در باور محلی مردم کاشمر تقریباً معادل کلمه امامزاده می باشد و در اعتقادات مردم دارای تقدس و احترام خاصی است. معمرین و کهنسالان آنان را انسان های باخدا و مردمدار می دانستند و بر سر مزار پیران بسته به نذورات مردم سفره های آش، نان و ماست و آبگوشت گسترده می شود.
معمرین آبادیهای کاشمر پیشینه ای طولانی برای مزار این پیران قائل هستند و از دید آنان این مزارها عمری طولانی دارند، عمری فراتر از تاریخ روستا!
آئین های ویژه شبهای احیا در کاشمر
کاشمر نیز همچون سایر نقاط کشورمان در شبهای قدر که به ” شبهای احیا” در بین مردم معروف است، حال و هوای دیگری دارد. شبهایی که مردم شهر دارالمؤمنین شب زنده داری می کنند و با آداب و رسوم و آئین خاصی مراسم احیادار ی را انجام می دهند.
در این شبها معمولاً در سفره های افطاری که در خانهها و مساجد برپا می شود خرما و نان جو وجود دارد تا با تأسی از امیرالمؤمنین غذایی ساده و بی ریا صرف شود.
اغلب خانمها به ویژه در شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان در منازل آش می پزند و در بین همسایه ها و افراد بی بضاعت توزیع می کنند تا همگان در این شب ها افطار غذایی داشته باشند.
برپایی مراسم تعزیه خوانی در شهر و روستاهای کاشمر در ایام شهادت حضرت علی(ع) در روز نوزدهم معمولاً در روستاها تعزیه خوانی با موضوع حضرت علی(ع) و در روز بیست و یکم هم در شهر کاشمر و هم در روستاها تعزیه خوانی شهادت آن حضرت برگزار می شود.
در این تعزیه مراسم “قنبرخوانی”، یکی از آواهای آیینی ماه مبارک رمضان در کاشمر که با اشعاری مذهبی در بیان ویژگی های امام اول شیعیان از زبان قنبر خادم حضرت علی خوانده می شود، برگزار می گردد که از این مراسم استقبال خاصی می شود.
از شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) تا پایان شب بیست و سوم لحن مناجاتها و شبخوانیها تغییر می کند و به سمت واقعه شهادت حضرت علی(ع) سوق می یابد که در برخی روستاها از آن به عنوان مقتل خوانی نام برده می شود.
در راز و نیاز به درگاه الهی که در شبهای احیا توسط مؤذن ها و افراد خوش صدا در مساجد کاشمر انجام می گیرد از آواهای آیینی ایرانی به ویژه در مایه حجاز که یکی از بهترین مایه های مناجات بوده است نیز استفاده می شود.
یکی از جذاب ترین برنامه ها در مسجد جامع را برپایی مراسم تعزیه با عنوان “قنبرخوانی” و پس از اتمام مراسم عزاداری و سینه زنی عزاداران، تعزیه آغاز می شود و فردی در نقش قنبر و فردی در نقش امیرالمؤمنین به اجرای حرکات تعزیه می پردازند.
قنبر از ابتدای حرکت به سمت خانه امام علی(ع)، اشعاری در مدح و منقبت سیدالاوصیا می خواند و حاضران با ذکر صلوات و تکرار برخی ابیات، او را همراهی می کنند و نهایتاً با رسیدن به در خانه حضرت علی با حالتی ویژه به دیدار و ملاقات امام که پس از ضربت خوردن در بستر بیماری افتاده می شتابد که این بخش برنامه همراه با آه و ناله و بسیار حزن انگیز است.
در شب بیست و سوم ماه رمضان نیز مراسم احیا و عزاداری در اماکن مذهبی برپاست، گفت: اغلب در این مراسم به صورت نمادین مجلس ختمی برای حضرت علی گرفته می شود بدین ترتیب که حین عزاداری و سینه زنی عزاداران یکی از قاریان قرآن سوره مبارکه “الرحمن” را قرائت می کند.
شب بیست و هفتم ماه رمضان در بین کاشمری ها به شب قتل ابن ملجم معروف است؛ مردم این دیار این شب را عید می دانند و با حنابستن به سرو دست خود و شیرینی توزیع کردن از بین رفتن قاتل مولایشان را جشن می گیرند
در روز آخر ماه رمضان که جزسی ام قرآن قرائت می شد هر کس مطابق معمول هر روز بر جای خود می نشیند و با آوردن انواع آجیل و یک سکه و غیره این جز تلاوت می شود تا اینکه به سوره اخلاص می رسد کسی که این سوره را تلاوت می کند باید پس از چند روز از تمام شدن ماه رمضان به سایر قرآن خوانان آش بدهد که این آش به آش “قل هو الله” معروف است و پس از دور کردن کامل قرآن تمام آجیل و تنقلات بین قرآن خوانان به این بهانه که متبرک است و با عنوان مشکل گشای سر قرآن توزیع می شود و هر کس سکه ای که با خود آورده بود را برمی دارد و این پول نیز به پول برکتی سر قرآن معروف است که اغلب برای برکت پولشان در کیسه ای در جیب یا کیفشان می گذارند.
غذاهای محلی کاشمر
غذاهای محلی کاشمر
کاشمر یکی از شهرستان های استان خراسان رضوی می باشد، هر شهرستانی ذائقه ی مردمانش خاص و ویژه هستند و طبق آن غذاهای محلی و سنتی شان نیز شکل میگیرد، کاشمر نیز یکی از این شهرستان ها میباشد، در این منطقه نان مصرفی به چندین مدل طبخ میشود، شرکت خدمات مسافرتی اصفهان تور برای آشنایی شما همراهان یکسری از این غذاهای محلی را گرد آورده است در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.
در واقع، هر شهر و روستایی بسته به نوع مهارت و سلیقه و ذائقه مردمان آن منطقه، از گذشته تا به حال جهت تغذیه مناسب و مقوی خود چه از طریق استفاده کردن از گیاهان و روئیدنیهای فصلی آن منطقه و چه با استفاده از گندم و جو و تبدیل آنها به آرد چندین نمونه نانهای محلی خوراکی مختلف و خوشمزه که اکثراً با افزودنیهایی مانند تخم مرغ، روغن و… جهت میل کردن در صبح و شب به عنوان یک وعده ی غذایی مقوی آماده می کردند.برای درست کردن این نانهای محلی معمولاً از آتش هیزم استفاده میشود که طعم و مزه بهتری نسبت به شعله گاز دارد.
نان خانگی
برخی از مردم منطقه کاشمر گندم مورد نیازشان را خود میکارند و مازادش را نیز به فروش میرسانند. آنها بعد از تمیز کردن گندم، آن را به آسیاب برده، آرد میکنند و از آرد آن خمیر و در نهایت نان درست میکنند. این نانها به اصظلاح خانگی خاصیت بسیار زیادی دارد، چون از آرد سبوسدار تهیه میشود.
پخت نان در روستاها به وسیله زنان هنرمند صورت میگیرد. برای تهیه نان ابتدا آب ولرم و مقداری نمک و مایه خمیر را با آب مخلوط کرده تا به صورت خمیر درآید. بعد از ورآمدن خمیر، آنها را به صورت زواله درمیآورند و به آرد مالش میدهند. تنور را آنقدر داغ میکنند که دیوارههای تنور رو به سفیدی میگراید.
زوالههای خمیر را پهن کرده و به وسیله رفیده به تنور میزنند و بعد از پخت بیرون میآورند و نان را به اندازه یک هفته به این طریق آماده میکنند. علاوهبر پخت نان خانگی، زنان روستا در پخت نان تافتون، قطاب، فتیر، قلیفی، روغن جوشی، علفی و… مهارت دارند؛ همه این نانها در نوع خود بینظیر بوده و از طعمی بسیار مطلوب برخوردار هستند.
اشکنه قروتی
ماستی که کره آن را گرفته باشند، در کیسهای پارچهای میریزند تا آب آن گرفته شود، سپس آنها را به صورت گلولههای
کوچکی در آورده و در آفتاب خشک میکنند. محصول به دست آمده قروت نام دارد، اگر از ماست استفاده شده در تهیه قروت، کره نگرفته باشند، قروت مورد نظر چربتر است.
همچنین قروت حاصل از شیر گوسفند بهتر از محصول شیر بز و قروت حاصل از شیر بز بهتر از شیر گاو است.
در تهیه اشکنه قروتی، ابتدا قروتها را خیسانده و سپس آنها را در ظرف سفالی بزرگی که کمی آب دارد میسایند؛ دوغ حاصل از سایش قروت در آب را به میزان دلخواه آماده کرده و آن را با پیاز رنده شده بورانی شده که به نعناع و یا آویش تف دادهاند، اضافه میکنند و قبل از آنکه این غذا به جوش بیاید اجاق را خاموش میکنند.
مغز گرودهایی را که قبلاً در هاون خرد کردهاند، داخل کاسه ریخته و اشکنه را در کاسهها میکشند؛ نان خشک را در آن تریت کرده و با سبزی تازه و یا پیاز آن را میل میکنند.
اشکنه بلغور با شیر
گندم بلغور شده را با شیر به صورت برنج کته دم میکنند. قبل از دم نمودن، به آن نمک و ادویه لازم را اضافه میکنند. پس از پختن کامل، آن را کنار گذاشته تا سرد شود، پس آن را خشک کرده و در کیسههای کوچک پارچهای نگهداری میکنند. در هنگام تهیه اشکنه آن، ابتدا پیاز را با کمی ادویه و قرمه (گوشت تف داده شده) تف میدهند، سپس به ازای هر نفر قاشق غذاخوری بلغور اضافه کرده و با حرارت ملایم، مقداری آن را نگهداری میکنند، سپس آب اضافه کرده و به اندازه کافی آن را میجوشانند تا مقدار کمی از آب آن تبخیر شود، پس از آن غذا آماده است.
روغن شیره
ابتدا روغن را داغ و سرخ کرده، سپس برای هر نفر نصف لیوان شیره انگور را به روغن اضافه میکنند. پس از آن که شیره خوب داغ شد، نانهای تازه خرد شده را به آن اضافه میکنند و در حالی که آنها را زیر و رو میکنند به مدت یکی دو دقیقه روی اجاق نگه میدارند، سپس آن را برداشته و میل میکنند.
اشکنه گوجه فرنگی
پیاز را همراه با ادویه و گوجه فرنگی در روغن سرخ میکنند، سپس مقداری آب به آن اضافه میکنند. در صورت تمایل میتوان قبل از اضافه کردن آب به آن سیب زمینی، عدس و قُرمه نیز اضافه کرد. پس از آن که غذا اصطلاحاً جاافتاد آماده مصرف است.
اشکنه نیلکوک (گوجه سبز ترش یا جنگلی)
طرز تهیه آن شبیه اشکنه گوجه است البته بدون اضافه کردن عدس، اما سیبزمینی آن را خوشمزه میکند.
اشکنه دَنَه
طرز تهیه آن بدین گونه است که ابتدا دانه خربزه را خشک کرده و کمی آن را تف میدهند تا مزّه خامی آن از بین برود، سپس دانه را کوبیده و آنها را خوب میمالند تا به روغن بیاید، سپس به آنها آب اضافه میکنند تا پوست دانهها از مغزِ کوبیده شده جدا شود. اگر خوب جدا نشد به وسیله صافی پوست را از مغز مخلوط با آب جدا میکنند و روغن داغ میکنند، سپس مغز دانههای ساییده شده که با آب مخلوط شده و آماده است، داخل روغن داغ ریخته و قبل از جوش آمدن آن را از روی آتش برمیدارند و مقداری گردوی نرم شده به آن اضافه میکنند. حالا یک غذای خوشمزه آبکی محلی آماده شده است که با سبزی یا پیاز آن را میل میکنند
اشکنه بنه
مانند اشکنه دَنه است اما در این غذای محلی به جای دانه خربزه از بنه (گیاهی است از سرده پسته) استفاده میکنند و آن را میکوبند و میمالند تا به روغن بیاید، سپس پوسته را از مغز کوبیده شده جدا میکنند و مانند اشکنه دَنَه آماده میشود و با سبزی و پیاز میل میکنند که غذایی خوشمزه و مقوی است.
کم جوش (کل جوش)
کمجوش غذایی بسیار ساده و خوشمزه محلی است که مسات چکیده یا مَشکی را خوب با آب مخلوط میکنند، سپس پیاز را ریز کرده و در روغن سرخ میکنند و نعناع خشک را به آن اضافه میکنند، سپس مخلوط ماست مَشکی و آب را به پیاز داغ و نعناع اضافه میکنند و مقداری گردو نرم کرده داخل آن میریزند و قبل از این که به جوش بیاید آن را از روی آتش برداشته و آماده خوردن میکنند
توگی
توگی نوعی غذا است که از مغز گاورس تهیه میشود. گاورس نوعی دانه شبیه ارزن است ولی درشتتر و رنگ آن زرد مایل به قرمز است. توگی به سه نوع مختلف طبخ میشود. توگی صاف، توگی پلو و توگی بشیر.
آش کمای
آش کمای در حقیقت نوعی بوته گیاهی است که خاصیت انگلکشی دارد و به صورت خودرو در کوهها دیده میشود که آن را به عنوان سبزی در آش میریزند. دسرهایی از قبیل لیچار هنوز طرفداران زیادی دارد.
لیچار
برای تهیه لیچار ابتدا کدو تنبل را پوست کنده، به صورت خلال درمیآورند. سپس خلالها را در آب آهک خیسانده و بعد از ترد شدن، آنها را با آب کاملاً شسته، ضدعفونی کرده با شیره انگور میجوشانند و بعد از سرد شدن مورد استفاده قرار میدهند.
کَف
کف نیز در میان خوردنیهای سنّتی، جایگاه خود را حفظ نموده است. کف از ریشه گیاهی به نام “خیر” به دست میآید. خیر نوعی هیزم است که در کوهها یافت میشود. ریشه خیر”بیخ” نام دارد. بعد از اینکه بیخ را از زمین درمیآورند، پوست اولیه آن را که قهوهای رنگ است کنده و قسمت سفید و پوست شده بیخ را به تکههای کوچکی تقسیم و چند بار با آب میجوشانند تا تندی اولیه خود را به آب پس داده و آبها را دور میریزند. بعد از اینکه تندی آن از بین رفت، مجدداً چند لیوان آب در کتری ریخته و همراه بیخها میجوشانند و سپس آب آن را در ظرف بزرگی میریزند.
باید توجه داشت که تحت هیچ شرایطی نباید چربی به این آب برسد، چون در این صورت کف درست نمیشود. سپس یکی از مردان یا جوانان فامیل پس از شستن کامل دستها آنها را مرتباً به هم میزنند تا آنها کف کنند و آنقدر این کفها را با دست به هم میزنند تا کف غلیظی شبیه بستنی به دست آید. کف را باید بدون مکث و درنگ هم زد، چون در غیر این صورت کف باز میشود و به اصطلاح آب میشود. بعد از گذشت حدود ۴۵ دقیقه که کف درست شد، درون آن شیره انگور یا شکر میریزند تا شیرین شود و سپس کف را در ظرفهای کوچکتری میریزند و افراد فامیل با لذت از آن کف، میل میکنند.
اشکنه قرمه
اشکنه قرمه یکی از غذای سنتی بسیار خوشمزه است که ابتدا پیاز خرد شده را سرخ میکنند و ادویه به آن اضافه کرده و سیبزمینی خلال شده را نیز در روغن تف داده، سپس به آن اضافه میکنند و گوشتهای قرمه را که قبلاً آماده شده و نیمپز است به آن اضافه کرده تا یکی دو ساعت خوب پخته شده، سپس به آن رب نیز برای خوشرنگ کردن آن اضافه میکنند. سپس با سبزی یا پیاز و… میل میکنند. در بیشتر اشکنهها از نان خشک خانگی (نان کاک) برای ریز کردن و تریت کردن استفاده میکنند.
اشکنه تخم مرغ یا اشکنه اوجز
طرز تهیه آن شبیه اشکنه قرمه است، با این تفاوت که در اشکنه قرمه، قرمهها را اول اضافه میکردیم اما در اشکنه تخم مرغ، تخم مرغ را در آخر اضافه میکنیم. ادویه به خوشمزه کردن اشکنه تخم مرغ و اشکنه قرمه کمک میکند. گاهی اوقات همین تخم مرغ را به اشکنه قرمه اضافه میکنند که هم دارای تخم مرغ است و هم قرمه و بسیار خوشمزه است.
اشکنه قاقرو
قاقرو نوعی گیاه کوهی است که ساقه آن به طول ۵ تا ۳۰ سانتی متر و دارای برگههای پهن است و در سر هر شاخه یک برگ پهن قرار دارد که برای خوردن از ساقه آن استفاده میکنند. دارای مزه ترش است و اشکنه را خوشمزه میکند. طرز تهیه این اشکنه مانند اشکنه تخم مرغ و قورمه است و بعضی اوقات همین قاقرو را به اشکنه تخم مرغ و قرمه اضافه میکنند که خوشمزگی غذا چند برابر میشود.
آرد بریو (بریان)
مقداری آرد را در تابهای سرخ میکنند و آب به آن اضافه میکنند و پس از چند دقیقه که غذا خودش را گرفت، نمک به آن میزنند و میخورند.
گرماست (گرماس)
نوعی غذای روستایی است که از مخلوط کردن شیر و ماست تهیه میشود. شیر و ماست را خوب به هم میزنند تا به صورت ماست رقیق خیلی پر چرب درآید و میخورند. این غذای ساده را اغلب شبانان و عشایر کوچ رو استفاده میکنند و عموماً به همراه نان به مصرف میرسد و غذایی خوشمزه است که سریع آماده میشود.
برای آشنایی با غذاهای سنتی و محلی سایر استان ها و شهرستان های ایران ما را در وبسایت اصفهان تور همراهی کنید.