نگاهی به تاریخ و باستان سبزوار

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 732 0
نگاهی به تاریخ و باستان سبزوار

شهرستان سبزوار یکی از شهرهای بزرگ در استان خراسان رضوی میباشد.که در غرب این استان واقع شده است . این شهر دارای پیشینه ی تاریخی میباشد که قدمت آن به دوره ی قبل از اسلام میرسد.آژانس مسافرتی اصفهان در این مقاله به تشریح تاریخ و باستان این شهر پرداخته است.برای آشنایی بیشتر با اصفهان تور همراه باشید.

شهر سبزوار با بسیاری از داستان های پهلوانی ایران باستان ارتباطی نزدیک دارد. چنانكه مدتها، میدان مركزی شهر به میدان دیو سفید معروف بود. در دوره های اسلامی، ولایت‌ بیهق دارای دو شهر سبزوار و خسروگرد بود. شهر سبزوار در حمله مغول به كلی ویران شد؛ لیكن به تدریج دوباره آباد گردید. حوادث تاریخی بی شماری در این شهر اتفاق افتاده است؛ از جمله در سال ۷۳۷ ه. ق. این شهر پناهگاه و پایتخت سلسله سربداران شد. شهر سبزوار به “دارالمؤمنین” نیز معروف بوده است. هنوز زخم ناشی از حمله مغولان به مردم این شهر التیام نیافته بود كه در زمان شاه عباس، بار دیگر، سبزوار زیر سم ستوران ازبک ‌ها ویران گشت و مردم آن قتل عام شدند. پس از این واقعه؛ این شهر كم كم رو به آبادانی گذاشت. دوره صفویان برای این شهر، شروع مرمت و بازسازی تاریخ گذشته بود. این شهر طی دهه های اخیر رونقی دوباره یافته و همچنان در حال توسعه و نوسازی است.

مردم سبزوار معتقدند جنگ ایرانیان و تورانیان در حوالی سبزوار اتفاق افتاده است. همینطور معتقدند قبر سهراب در این شهر و در محل فعلی شهرداری سبزوار قرار داشته است. کلاه خود و زرهی به تازگی در این شهر کشف شده که به موزه آستان قدس رضوی تحویل گردیده و شهرداری سبزوار در حال حاضر بنای یاد بودی بر آن نهاده است. هر چند بسیاری داستان رستم و سهراب را اثری اساطیری می دانند. در تاریخ مسعودی مطالبی در این خصوص آمده و در شرح مسافرت شاه طهماسب صفوی به خراسان و گذارش از شهر سبزوار؛ از آشنایی مردم آن دیار با شاهنامه سخن گفته شده است.

 

درباره سبزوار

شهرستان سبزوار واقع در غرب استان خراسان رضوی در مسیر جاده دوبانده مشهد به تهران ( با فاصله ۶۴۵ کیلومتر تا تهران و ۲۲۰ کیلومتر تا مشهد ) قرار دارد . سبزوار از شمال با  اسفراين، از مشرق با نيشابور از جنوب با شهرستانهاي کاشمر و بردسکن و از مغرب با شهرستان شاهرود از استان سمنان محدود شده است. براساس آخرین تقسیمات کشوری این شهرستان دارای پنج بخش به نام های مرکزی، روداب، خوشاب، داورزن و ششتمد است.

سبزوار در طول جغرافيايي ۵۷ درجه و ۴۳ دقيقه و عرض جغرافيايي آن ۳۶ درجه و ۱۲ دقيقه قرار دارد و ارتفاع  آن از سطح دریا   ۹۵۰  متر و میزان متوسط بارندگی سالانه   ۳۳۰  میلیمتر  و میانگین رطوبتی ۴۳ درصد  و جهت باد عموما شرق به غرب است . حداقل و حداکثر دما در شهر سبزوار بین  ۲۲ – و  ۴۵ درجه سلسیوس نوسان داشته است و میانگین دما در طول سال ۱۶ درجه میباشد . وسعت شهرستان سبزوار   ۱۷۷۱۸ کیلومتر مربع و جمعیت آن بر اساس آمار سال ۸۵ برابر با  ۴۱۹۰۴۹ نفر  میباشد . که به لجاظ وسعت و جمعیت ، دومین شهر استان خراسان رضوی و سی امین شهرستان بزرگ کشور میباشد . شهر سبزوار  ۲۳۸۰۰۰ نفر جمعیت و  ۲۳ کیلو متر مربع مساحت دارد

به لحاظ اقلیمی در حاشیه کویر لوت و در قسمت جلگه ای خود دارای آب و هوای خشک و معتدل است .  وجود کوه های جغتای عامل جدایی دشت جوین از جلگه اصلی سبزوار بوده و در جنوب آن نیز کوه میش قرار دارد. به تعبیر دیگر سبزوار محصور در میان ارتفاعات شمالی و جنوبی است و بهمین علت در این مناطق دارای آب و هوایی کوهستانی و معتدل میباشد . تنها دو رشته رودخانه فصلی به نام (کال شور) در این ناحیه وجود دارد که سیلاب های دشت سبزوار را به نمکزارهای کویر هدایت می کند . این شهر در گذشته در مسیر جاده ابریشم فرار داشته

سبزوار با راه آهن سراسری ۳۰ کیلومترفاصله دارد . در سال‌ها ۱۳۸۲  فرودگاه جدید سبزوار افتتاح گردید و در خرداد ۱۳۸۵ این فرودگاه دارای پروازهای بین‌المللی شد . که به عنوان پشتیبان فرودگاه بین المللی هاشمی نژاد مشهد در نظر گرفته شده است . این شهر به لحاظ تجاری دربین شهرهای استان خراسان رضوی از جایگاه ممتازی برخوردار است . تجارت زیره ، پنبه تخمه هندوانه و خشکبار از عمده فعالیت های اقتصادی شهر است .

شهرستان تاكنون حدود ۸۰۰ اثر تاريخي و باستاني در شهرستان سبزوار شناسايي شده كه قدمت آنها مربوط به دوران قبل از تاريخ ، پيش و بعد از اسلام و دوران معاصر است. و نیز ثبت اخیرا آیین اسب چوبی بعنوان اولین نخستین اثر از میراث معنوی خراسان رضوی به ثبت رسیده ا  ست  . دیگر صنایع دستی سبزوار بویژه فرش و قالیچه از دیرباز دارای جایگاهی خاص بوده است . هنوز در گوشه و کنار سبزوار می توان مراکز تولید صنایع دستی و مشاغل سنتی روبرو شد. بازارهایی که همانند سالیان گذشته در آن استاد کاران به کار مشغولند. از جمله این مشاغل سنتی در شهرستان سبزوار می توان به آهنگری، خراطی نمدمالی و نخ تابی اشاره نمود. مهمترین سوغات سبزوار کلوچه سبزواری است که در میان مردم محلی و گردشگران طرفداران بسیاری دارد

در سالهای اخیر یکی از شاخصه های مهم این شهر ، تبدیل شدن آن به قطب دانشگاهی شرق کشور است بطوریکه هم اینک بالغ بر ۲۵۰۰۰ دانشجو در بیش از ۹ دانشگاه و موسسه آموزش عالی مشغول به تحصیل میباشند .

 

 الف : قبل از اسلام

به استناد قرائن باستان شناسی، محوطه های کهن این ناحیه به صورت زیستگاه های وسیع حداقل هزاره سوم پیش از میلاد را دربرمی گیرد و از طرفی نشانگر ارتباط فرهنگی ساکنان آن با اقوام متمدن در ایران مرکزی، سیستان و آسیای میانه است. در دوره تاریخی جوین و سبزوار جزء قلمرو پارتیان بوده و وجود آتشکده آذر بر زین مهر اهمیت تاریخی و مذهبی این منطقه را در دوره ساسانی نشان می دهد.

نام بیهق ظاهراً معرب واژه‌ای فارسی است که شکل ریشۀ آن را نمی‌توان به طو قاطع معین کرد. درستی شکلها و ریشه‌های بیهه(بیهین، بهین: بهترین)، یا نام‌ بنیان‌گذار شعر در عصر کیانیان، بیهگ(بیهه: جای نیک و بد)، یا پیهه(با قدم پیمودن) محل تردید است

بیهق نام دیرینه ناحیه ای از خراسان بوده است که اکنون آنرا سبزوار خوانند، سبزوار از دیر زمان مهد دانش و فرهنگ بوده و جایگاه خاصی را از این نظر در میان شهرهای دیگر به خود اختصاص داده است. سابقه فرهنگی این شهر آن چنان با ارزش است که هر انسانی با اندک مطالعه و توجه در مورد آن به اهمیت مطلب پی می برد و این سابقه فرهنگی به زمان فتوحات اسلام و اوایل دوران حکومت اسلامی می رسد.

 وجه تسمیه

سبزوار را ساسویه بن شاپور الملک بنا کرده است و سبزوار در اصل ساسویه آباد بوده است و گفته اند پسر ابن ساسویه، یزدخسرو بود که خسرو شیر،خسرو آباد و خسروجرد را بنا کرده است.

گذشته از نقل قول‌های ابن فندق که بنیاد سبزوار را به ساسانیان نسبت داده‌است، آثار و شواهد باستانی بررسی شده در این شهرستان اهمیت این منطقه را تا مرحله استطاعت داشتن یکی از چهار آتشکده بزرگ ایران زمین، آذربرزین مهر، تأیید می‌کند. این بنا که بقایای آن یک چهار تاقی سنگی در کوههای ریوند سبزوار است سالیان سال است که سبزواریان را به تماشا نشسته‌است .

مردم سبزوار معتقدند جنگ ایرانیان و  تورانیان در حوالی سبزوار اتفاق افتاده‌است. همین طور معتقدند گور سهراب در این شهر و در محل فعلی شهرداری سبزوار قرار داشته‌است و کلاه خود و زره مکشوفه در سال‌های گذشته به موزه آستان قدس رضوی تحویل شده و شهرداری سبزوار در حال حاضر بنای یادبودی بر آن نهاده است. هر چند بسیاری داستان رستم و سهراب را اثری اسطیری می‌دانند. در تاریخ مسعودی مطالبی در این خصوص آمده‌است و در شرح مسافرت طهماسب صفوی به خراسان و گذرش از شهر سبزوار به هنگام اجرای نمایش رستم و سهراب توسط کسانی که برای خیر مقدم به پیشواز شاه آمده‌اند از اینکه مردم سبزوار این گونه با شاهنامه و مضامین آن آشنایند متعجب می‌شود.

 

ب : پس از اسلام

کهن‌ترین روایت تاریخی دربارۀ بیهق به ۲۸ق/۶۴۹م باز می‌گردد که یزدگرد پس از شکست نهاوند روی به خراسان نهاد و بیهق یکی از توقفگاههای او بود و دهقان آنجا از شاه استقبال کرد . بیهق در ۳۰ یا ۳۱ق به دست عربها گشوده شد . به روایت بلاذری بر گرد شهر بیهق دیواری بوده است و مردم بیهق به واسطۀ همین استحکامات دفاعی، ابتدا شهر را تسلیم عربها نکردند، اما پس از جنگ و گریزهایی میان مردم بیهق و لشکریان عرب به فرماندهی اسودبن‌کلثوم‌عدوی، سرانجام شهر به جنگ گشوده شد .

نام شهر بیهق ـ نه خود شهرـ تا سدۀ ۳ق در منابع جغرافیایی به چشم می‌خورد و جغرافی‌دانان پس از این تاریخ از این شهر نام نبرده‌اند، ولی از ناحیۀ بیهق یاد کرده‌اند . اما ابن‌بطوطه بیهق را نام دیگر شهر سبزوار دانسته است و شاید دلیل این امر آن باشد که سبزوار در سدۀ ۸ق/۱۴م، قصبه و مرکز ناحیۀ بیهق بوده، و نام بیهق نیز در کنار نام سبزوار برای این شهر به کار می‌رفته است. ظاهراً در سدۀ ۳ق یا اندکی پس از آن شهر بیهق بر اثر حوادثی ویران و متروک شده است. اصطخری و ابن‌حوقل در ذکر شهرهای کورۀ نیشابور از شهرهای خسروگرد، مزینان و سبزوار که از شهرهای عمدۀ رستاق بیهق به شمار می‌رفته‌اند، نام برده، اما از شهر بیهق یاد نکرده‌اند. مقدسی در سدۀ ۴ق از بیهق تنها به عنوان یکی از رساتیق کورۀ نیشابور یاد کرده، و از شهر بیهق ذکری به‌میان نیاورده است . علی بیهقی مشهور به ابن‌فندق در سدۀ ۶ق از ویرانه‌های شهر بیهق و حصار آن که در منتهیٰ‌الیه شرقی ناحیۀ بیهق و در نزدیکی آمناباد واقع بوده، یاد کرده است .

این ناحیۀ نسبتاً وسیع در روزگار طاهریان به ۱۲ بخش(ربع) تقسیم می‌شده است که عبارت‌ بودند از اعلی‌الرستاق، قصبۀ سبزوار، طبس(تبشن)، زمیج ، خواشد و وریان، خسروگرد، باشتین، دیوره ، کاه ، مزینان ، فریومد و پساکوه حاکم نیشابوری در سدۀ ۴ق وسعت ناحیۀ بیهق را از حدود ریوند در نزدیکی  نیشابور در شرق تا ولایت دامغان در غرب ذکر کرده است .

بیهق از مراکز عمدۀ تشیع در خراسان بوده است و خاندانهای بسیاری از سادات و نقبای علوی در این ناحیه به سر می‌بردند. در نیمۀ اول سدۀ ۲ق یحییٰ‌بن‌زید علوی پس از ماجراهایی به سبزوار یکی از شهرهای ناحیۀ بیهق آمد و گروهی از شیعیان به دورش گرد آمدند و او را به خونخواهی پدر و قیام برضد عاملان بنی‌امیه در خراسان تشویق کردند. یحییٰ هم با کمک اینان بر نیشابور دست یافت، ولی سرانجام در جوزجان از نصربن‌سیار شکست خورد و کشته شد . در اوایل سدۀ ۳ق امام محمدتقی(ع) که برای دیدن پدرش ـ امام رضا(ع)ـ از مدینه رهسپار مرو بود، در سر راه خود در ششتمد از دیه‌های ناحیۀ بیهق اقامت گزید و در آنجا مورد استقبال مردم قرار گرفت .

در ۲۱۳ق/۸۲۸م که حمزۀ آذرک خارجی در خراسان به قیام و جنگ دست زد، بیهق نیز از آسیبهای این فتنه مصون نماند و خوارج در بخشهایی از بیهق از جمله ششتمد و سبزوار دست به کشتار و ویرانی زدند. در این تهاجم مسجد آدینۀ سبزوار به کلی ویران گردید و بیش از ۳۰هزارتن از اهالی آن کشته شدند .

در ۴۴۴ق/۱۰۵۲م زمین‌لرزۀ شدیدی در ناحیۀ بیهق روی داد که ویرانی بسیار به بار آورد و باروی شهر سبزوار فرو ریخت. در ۴۶۴ق/۱۰۷۲م این دیوار به دستور خواجه‌نظام‌الملک تجدید بنا شد، اما در ۴۹۰ق/۱۰۹۷م به فرمان ارسلان ارغون بن‌الب‌ارسلان ویران گردید .

وجود جمعیت قابل ملاحظه‌ای از شیعیان در ناحیۀ بیهق، زمینۀ مناسبی برای تبلیغ و ترویج اسماعیلیه در این ناحیه فراهم کرده بود. در حدود سال ۴۷۶ق/۱۰۸۳م حسن صباح برای دعوت مردم ناحیۀ بیهق به قریۀ طرزـ یکی از قرای ناحیۀ بیهق ـ آمد . به گواهی منابع، پس از این تاریخ برخی از نواحی بیهق در دست اسماعیلیان بود. در ۴۹۸ق/۱۱۰۵م رئیس ناحیۀ بیهق به دست فداییان اسماعیلی کشته شد و در همین سال قلعۀ ترشیز در ناحیۀ بیهق مورد تهاجم اسماعیلیان واقع شد(ابن‌اثیر، ۱۰/۳۹۲-۳۹۳). در ۵۲۰ق/۱۱۲۶م ابونصر احمدبن‌فضل وزیر سلطان سنجر سلجوقی برای سرکوب اسماعیلیان خراسان، سپاهی به بیهق گسیل داشت. مرکز اسماعیلیان بیهق در این تاریخ قریۀ طرز(طزر؟) بود که رئیس اسماعیلیان این ناحیه موسوم به حسن‌بن‌سمین در آنجا به سر می‌برد. سلجوقیان تمام ساکنان قریۀ طرز را از دم تیغ گذراندند و اموال و داراییهای آنان را غارت کردندو حسن‌بن‌سمین نیز خود را از بالای منارۀ مسجد طرز به زیرانداخت .

 

در ۵۳۷ق/۱۱۴۲م اینال تکین ـ برادر اتسز ـ به فریومد تاخت و دست به کشتار و غارت زد و درخت سرو کهنسالی را که در دیدۀ مردم آن ناحیه مقدس می‌نمود و بر این باور بودند که به دست زرتشت کاشته شده است، از ریشه کند و سوزاند .  در اواخر نیمۀ نخست سدۀ ۶ق دسته‌های بزرگی از غزان به خراسان سرازیر شدند و این ناحیه را دستخوش ناامنی کردند. در این میان، اینال تکین بار دیگر در ۵۴۹ق/۱۱۵۴م به ناحیۀ بیهق تاخت و دست به کشتار و چپاول گشود. این تهاجم چندان خرابی و نابسامانی به بار آورد که تا ۵۵۰ق قحطی و وبا در میان مردم بیهق افتاد و براثر آن بسیاری از مردم این ناحیه هلاک شدند  . در ۵۵۴ق/۱۱۵۹م ناحیۀ بیهق مورد تهاجم و غارت غزها قرار گرفت .

ناحیۀ بیهق در سدۀ ۶ق ناحیه‌ای آباد و پررونق بود و اقتصادی فعال داشت، در اینجا علاوه بر کشاورزی، تولید برخی مصنوعات نیز رواج داشته، و به خصوص وجود معادن طلا و مس بر رونق آن می‌افزوده است. گیاهان دارویی مانند اشنان و ریواس ناحیۀ بیهق و چشمه‌های آب معدنی این ناحیه هم معروف بوده است. در فریومد عسلی مرغوب به دست می‌آمده که در دیگر جاها نظیر آن یافت نمی‌شده است .

در بهار۶۱۷ق/۱۲۲۰م سپاهیان مغول به فرماندهی تولی ـ پسر چنگیزخان ـ به نواحی غربی خراسان از جمله بیهق تاختند و این ناحیه را به تصرف آوردند . مغولان در ناحیۀ بیهق کشتار بسیار کردند و به نوشتۀ جوینی تنها در سبزوار ـ مرکز ناحیۀ بیهق ـ ۷۰هزارتن کشته شدند(۱/۱۳۸). حتیٰ اگر این رقم را اغراق‌آمیز بدانیم، اشاره به چنین ارقامی در منابع، خود گواه آبادانی این ناحیه و نیز آسیبهای بزرگی است که از مغولان بر آنها وارد شده است .

ویرانیهای ناشی از این حمله به حدی بود که از ۳۲۱ روستای ناحیۀ بیهق در پیش از حملۀ مغول ، تنها نزدیک به ۴۰ روستا در سدۀ ۸ق در این ناحیه برجای بود و اقتصاد و کشاورزی آنجا چنان آسیب دید که محصولات ناحیۀ بیهق در سدۀ ۸ق تنها محدود به غله و اندکی میوه بوده است . در ۷۳۶ق/۱۳۳۶م بدرفتاری یک ایلچی مغول در قریۀ باشتین از توابع بیهق، جنبشی پدید آورد که زمینۀ آن از مدتها قبل مهیا شده بود و عبدالرزاق نامی که فرزند یکی از مالکان محلی بیهق بود، در زادگاه خود باشتین رهبری جنبش را به دست گرفت و مغولان را از بیهق بیرون راند  و حکومت سربداران را بنیاد نهاد. از این پس بیهق و نواحی دیگری از خراسان تا ۷۸۳ق/۱۳۸۱م تحت حاکمیت سربداران بود، ولی بر اثر اختلافات داخلی و اعتراضات مردم، امیرعلی مؤِید ـ امیر سربداری ـ در این تاریخ برای حفظ حاکمیت خود، ناگزیر از امیر تیمور گورکانی کمک خواست و تیمور با لشکریان خویش به خراسان آمد و پس از سرکوب مخالفان امیرعلی مؤید، وارد سبزوار مرکز دولت سربداران شد . مردم سبزوار که از وضع ناخرسند بودند، در ۷۸۵ق/۱۳۸۳م به رهبری شیخ داوود سبزواری بر ضد حاکمیت تیموریان قیام کردند. تیمور بی‌درنگ روانۀ بیهق شد و سبزوار را محاصره کرد و پس از سیطره بر آنجا دست به کشتار مردم زد .

پس از مرگ تیمور در ۸۰۷ق/۱۴۰۴م، بی‌درنگ قیام دیگری در سبزوار و اطراف آن برضد شاهرخ میرزا صورت گرفت که لشکریان شاهرخ به دشواری توانستند آن را سرکوب کنند . پس از تیموریان، دیگر نامی از بیهق در منابع تاریخی و جغرافیایی به عنوان یکی از نواحی خراسان برده نشده است و ظاهراً از این تاریخ به بعد نام سبزوار به ناحیۀ قدیم بیهق اطلاق می‌شده است. آنچه در منابع جغرافیایی این دوره و پس از آن دربارۀ بیهق آمده، همگی کم‌وبیش از منابع جغرافیایی پیش از تیموریان برگرفته شده است .

سوغات و صنایع دستی شهر شوش

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 920 0

همان طور که میدانید هر شهری سوغات و آثار سنتی مخصوص به خود را دارد با اصفهان تور همراه باشید تا بیشتر با سوغات این شهر آشنا شوید…

 

تاریخچه شهر شوش

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 715 0

تاریخچه شهر شوش
شهر باستانی شوش از مراکز تمدن قدیم، از معروفترین شهرهای دنیا، پایتخت چند هزار سالهٔ مملکت عیلام و همچنین پایتخت زمستانی امپراطوری هخامنشی بوده‌است. حمزه اصفهانی شوش را چنین توصیف نموده: شوش به معنی شهر زیبا، باصفا، خوب و لطیف. در تورات و در قاموس موسی دربارهٔ شوش آمده‌است: شوشن یا شوشان در عبری زنبق بوده، در یونان سوسنای می‌گفتند و نامهای دیگرش «سوسا» «سوس» بوده، قسمت بزرگی از ولایت شوش و عیلام را هم «سوسیانا» یا «سوزیانا» می‌گفتند.همراه مرکز مشاوره طلوع سفریاد باشید تا بیشتر با این شهر تاریخی زیبا آشنا شوید… شوش یا شوشن نام همه گیاهان تیره سنبل و زنبق و نرگس و اسپرغم به شمار می‌رود. شوش در قرون وسطی آباد و مرکزی بزرگ برای خوزستان بوده‌است که در آن روزگار چندین شهر، آبادی و حومه داشته و در آن شهر قلعه‌ای محکم و قدیمی، بازارهایی با شکوه و مسجدی با ستونهای گرد وجود داشته‌اند. این شهر به داشتن منسوجات ابریشمی خام، ترنج، انار و نیشکر معروف بوده‌است. آرامگاه دانیال نبی در شهر شوش واقع گردیده‌است. شوش در دوره اسلامی نیز مدتها از شهرهای پرجمعیت و پررونق بود، هنگامی که مرکز خوزستان به اهواز منتقل شد شوش کم‌کم‌اهمیت خود را از دست داد. در طبقات پایین‌تر این شهر آثاری بدست آمده که باستان شناسان آنها را مربوط به ۸ هزار سال پیش می‌دانند.

 

مذهب و بزرگان شهر شوش

دانیال در باور ادیان ابراهیمی یکی از پیامبران بنی اسرائیل قرن هفتم پیش از میلاد است. دانیال به زبان عبری به معنای «خدا قاضی من است» می‌باشد. در سال ۶۰۶ پیش از میلاد وی را به دربار بخت النصر پادشاه بابل به اسارت بردند. وی در آنجا به علوم کلدانیان و زبان مقدس واقف گردید و در حکمت از آنان پیشی گرفت. اولین واقعه‌ای که سبب نفوذ دانیال نبی گردید تعبیر خواب نبوکد نصر بود. بدین گونه ادعای پیغمبری نمود و مورد توجه آن پادشاه قرار گرفت. وی به همراه عده‌ای از قوم یهود به ایران مهاجرت نمود ودر شوش ساکن شد ودر آنجا درگذشت، آرامگاه دانیال نبی در ساحل شرقی رودخانه شاوور و روبروی تپه ارگ قرار دارد و دارای گنبدی ارچین است.

    مذهب در اوایل دوران اسلامی

مقدسی می‌گوید: مردم شوش و توابعش حنبلی و جبّی، و نیمی از مردم اهواز شیعه اند، حنفی بسیار نیز آنجا هست. فقیهان و پیشوایان بزرگ دارند. مردم جندی شاپور و شوشتر حنفی و شافعی هستند و در رامهرمز همه رنگ یافت می‌شود.

 

 

 

جاذبه های گردشگری شوش

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1404 0

جاذبه های دیدنی شهر شوش

چغازنبیل

زیگورات نیایشگاهی باستانی است که در زمان ایلام (عیلامی‌ها) و در حدود ۱۲۵۰ پیش از میلاد ساخته شده‌است. چغازنبیل بخش به‌جامانده از شهر دوراونتش است و در نزدیکی شوش (شهر باستانی) قرار دارد. این سازه در ۱۹۷۹ اولین اثر تاریخی از ایران بود که در فهرست میراث جهانی یونسکو جای گرفت. جامعه بین‌المللی برای آن ارزش استثنائی و جهانی قایل است. خاورشناسان زیگورات شوش را نخستین ساختمان مذهبی ایران می‌دانند. این نیایشگاه توسط اونتاش گال (پیرامون ۱۲۵۰ پ. م)، پادشاه بزرگ ایلام باستان، و برای ستایش ایزد اینشوشیناک، نگهبان شوش (شهر باستانی)، ساخته شده‌است. مکان جغرافیایی زیگورات چغازنبیل در ۴۵ کیلومتری جنوب شوش (شهر باستانی)، در نزدیکی منطقه باستانی هفت‌تپه است. دسترسی به این اثر باستانی از جاده‌ای انحرافی در جاده شوش به اهواز مقدور است.

کاخ اردشیر (کاخ شاوور)

در سمت غربی رودخانه شاوور در سال ۱۳۴۷ خورشیدی کاخ جدیدی کشف شد که به سبب همجواری با این رودخانه به همین نام مشهور است. این کاخ دارای تالاری به اندازه ۶/۳۴ *۵/۳۷ متر با ۶۴ ستون است. پایه ستونها از سنگ بوده و دیوارها از خشت ساخته شده‌اند. این کاخ در ۳۵۰ متری غرب آپادانا واقع است وتوسط اردشیر دوم بنا گردید.

ایوان کرخه

ایوان کرخه آثار شهری از دوره ساسانیان است و در زمان شاپور دوم ساسانی (۳۷۹–۳۰۹)ساخته شده‌است. این بنا در ۲۰ کیلومتری شمال‌غربی ویرانه‌های شوش و ۲۰ کیلومتری جنوب غربی دزفول، در سمت راست رود کرخه در جاده دهلران قرار دارد و کامل‌ترین و بزرگ‌ترین شهر مدفون شده ساسانی است. در حال حاضر فقط بخش اندکی از بنا باقی‌مانده‌است. به موازات دیوار، بنای بلند ۵۵ متری وجود دارد که در آن سه اتاق قابل تمیز هستند، در مرکز، یک سرسرای مربع به ضلع ۷ متر که در شمال و جنوب با دو سرسرای مستطیل (۹متر*۱۷متر) همجوار است. در روی دیوار شرقی، تنها دیوار حفاظت شده تا امروز حرکت قوسهای عرضی به عرض ۶۰/۱ متر با فاصله ۷۲/۱ تا ۵۸/۱ متر مشهود است. در فاصله بین قوسها، دیوار دارای پنجره‌های باریکی است که پایه آنها اندکی بالاتر از پاکار قوسها است. ساختمان بوسیله آجر به اضلاع ۲۸ تا ۳۲ سانتیمتر با ملات گچ ساخته شده‌است.

کاخ آپادانای شوش

کاخ آپادانای شوش قصر زمستانی شاهان هخامنشی بوده‌است. این کاخ به دستور داریوش بزرگ پادشاه هخامنشی در حدود سال‌های ۵۱۵_۵۲۱ پیش از میلاد در شوش (شهر باستانی) روی آثار و بقایای عیلامی بنا نهاد شد. دیوارهای کاخ از خشت و ستون‌های آن از جنس سنگ است. کاخ داریوش واحدهای مختلفی از جمله تالار بارعام، حرم‌سرا، دروازه و کاخ پذیرایی و همچنین سه حیاط مرکزی دارد. دیوارهای داخلی کاخ با آجر لعابدار منقوش با طرح‌های سپاه جاویدان، شیر بالدار و نقش گل نیلوفر آبی مزین بوده‌اند که بقایای به‌جای‌ماندهٔ آنها در موزه‌های خارجی و داخلی نگهداری می‌شوند. مساحت تالار یا کاخ آپادانا ۱۰۴۳۴ متر است. این کاخ که بارگاه یا آپادانه نامیده شده توسط اردشیر دوم تجدید بنا شده است. طرح کاخ بنایی کوشک مانند با ۳ ایوان ستوندار در جبهه شمالی، شرقی و غربی آن است. تالار مرکزی با ابعاد ۵۸ در ۵۸ متر است و دارای ۳۶ ستون می‌باشد. ارتفاع ستونها حدوداً ۲۰ متر است و با ستون‌های کله گاوی شکل ساخته شده است. ایوان‌ها هر کدام دارای دو ردیف ستون ۶ تایی می‌باشند. از کلیه مجموعه کاخ ۱۱۰ اتاق و تالار مکشوف گردیده است. شش حیاط که سه تای آنها بسیار بزرگ دور یک محور شرقی و غربی قرار گرفته‌اند، در داخل مجموعه کاخ‌ها وجود داشته‌اند که به وسیله یک راهروی بزرگ به بخش شمالی مربوط می‌گردیده است. سه حیاط کوچکتر در بخش شمالی مجموعه کاخ قرار داشته‌اند. اتاق‌ها و ساختمان‌های مختلف کاخ به وسیله این حیاط‌ها روشنایی گرفته و تهویه می‌شدند. در سال ۱۸۸۰ میلادی، یک گروه از باستان شناسان فرانسوی این کاخ را از دل خاک بیرون کشیدند و ستون‌ها و سرستون‌های کاخ را با اره بریدند و به فرانسه منتقل کردند و امروزه در شوش، فقط چند زیرستون وجود دارد و کاخ به شکل سابقش وجود ندارد. بیش‌تر اشیاء خارج شده، اکنون در موزه لوور نگهداری می‌شوند.

هفت تپه

محوطه باستانی هَفت‌تَپه حدود ۱۵ کیلومتری جنوب شرقی شهر شوش واقع شده و همان‌طور که از نام آن پیداست از تپه‌های متعددی تشکیل شده‌است. گستردگی این محوطه باستانی به مراتب باعث جلب توجه کاوشگران مختلف قرار گرفته‌است. بررسی‌های سطح الارضی که قبلاً مَک آدامز (Robert McC Adams) در این ناحیه انجام داده بود، گویای این مسئله بودند که این محوطه گسترده باستانی فقط در دوره محدودی مسکونی بوده‌است. در هفت تپه قسمتی از یک دیوار خشتی و طاقی آجری در هنگام تسطیح زمین و راه‌سازی توسط بولدوزرهای طرح نیشکر هفت تپه نمایان گردید. این محل توسط هیئت حفاری به عنوان نقطه شروع کار انتخاب شده و با ایجاد شبکه‌ای که دارای خانه‌های ۱۰ × ۱۰ متر بود که عملیات حفاری از این محل به سمت جنوب ادامه پیدا می‌کرد. خاک‌های ناشی از حفاری در قسمت شمال غربیِ محوطه حفاری، در مجاورت تپه‌ای که مجموعه آرامگاه‌ها بر روی آن واقع شده، انباشته شده‌اند. با ادامه کاوش در طول فصل‌های بعدی، ترانشه‌های متعددی به ابعاد ۱۰ ×۱۰ متر حفاری شدند که تعداد آنها مجموعاً حدود ۱۵۰ ترانشه می‌باشد. در آرامگاه سکوی بزرگی ایجاد شده که توسط دیوارچه‌های کوتاهی به سه بخش تقسیم می‌شده‌است. در بخش شمالی هفت اسکلت قرار داشته، بخش میانی که کوچکتر از دو بخش دیگر است، بدون اسکلت و بخش جنوبی دارای دو یا سه اسکلت بوده‌است. در پای سکو در جنوبی‌ترین قسمت آرامگاه، مجاور درب ورودی تعداد ده اسکلت بصورتی بی نظم بر روی هم قرار داشتند. به این ترتیب مجموعاً حدود ۲۱ یا ۲۲ اسکلت در معبد پیدا شده‌اند. تقسیم‌بندی سکوی آرامگاه به بخش‌های مختلف خود گواه این است که این مقبره برای تدفین اشخاص متعددی ساخته شده و احتمالاً یک آرامگاه شاهی نمی‌باشد. وجود اسکلت‌های متعدد بر روی سکو و انباشته کردن اسکلت‌های قدیمی در گوشه آرامگاه نیز این مسئله را تأیید می‌کند. با توجه به اکتشافاتی که در نقاطِ مختلفِ منطقه انجام شده‌است، درب ورودی آرامگاه پس از هر تدفین با سنگ یا آجر بسته و در هنگام تدفین‌های بعدی مجدداً باز می‌شده‌است. مشاهداتی که در هفت‌تپه شده، نیز حاکی از این مسئله می‌باشد. موزهٔ هفت‌تپه حاوی تمامی اکتشافات فوق است.

رود کرخه

کَرخه نام رودخانه‌ای است در جنوب باختری ایران در استان خوزستان. رودخانه کرخه از شمال به سوی جنوب جریان دارد و پس از گذر از کنار آثار شوش باستان به سوی باختر تغییر مسیر می‌دهد. منطقه کرخه در ۵ کیلومتری غرب جاده ترانزیتی اهواز – شوش بصورت نوار سبز رنگی در حاشیه رودخانه کرخه قرار گرفته است. جنگل کرخه زیستگاه اصلی جانوران زیادی در منطقه خوزستان می‌باشد که مهمترین آنها گوزن زرد است که از گونه‌های نادر ایران وجهان بشمار می‌رود علاوه بر آن گونه‌های جانوری با ارزشی نظیر انواع پرندگان شامل بلبل خرما، لیکو، دراج و… در منطقه زندگی می‌نمایند. از پستانداران با ارزش منطقه رودک عسل خوار و گربه جنگلی را می‌توان نام برد.

قلعه شوش

قلعهٔ شوش قلعه‌ای است که توسط ژاک دمورگان فرانسوی برای سکونت باستان‌شناسان فرانسوی در نزدیکی آرامگاه دانیال نبی در شوش بر روی تپه‌ای تاریخی بناشده‌است. از مهم‌ترین آثار بدست آمده از این تپه‌ها، می‌توان به مجسمهٔ معروف ملکه ناپیر اسوستون، لیوان مشهور سفالی شوش به رنگ نخودی و نقش بزکوهی و قانون حمورابی اشاره کرد. این قلعه دارای نقشه‌ای قرون‌وسطایی است و توسط فرانسویها با استفاده از نیروی کار ایرانی و نظارت خاندان فیلی که امنیت ساخت را بر عهده داشتند و حاج مصطفی دزفولی ساخته شده است. ساخت قلعه با استفاده از آجرهای کاخ داریوش هخامنشی (کاخ آپادانای شوش) و تعدادی از آجرهای منقوش به خط میخی چغازنبیل که ناشی از تخریب قسمتهایی از این بناها بوده انجام شده است. نقشهٔ قلعه ذوزنقه‌شکل است، که قاعدهٔ کوچک آن در سمت شمال واقع شده و دور تا دور آن را راهرویی احاطه کرده و چند ردیف اتاق به سمت حیاط، بر گِرد آن قرار گرفته‌است. برج شمال‌غربی قلعه مربع‌شکل و برج شمال‌شرقی، دایره‌شکل است.

پارک بادی شوش یا پارک میراث فرهنگی

پارک بادی شوش فضای سبزی است در بدو ورود به شهر شوش از سمت جاده ترانزیت نمایان می‌شود این پارک محل اسکان رایگان مهمانان در ایام نوروز و محلی برای تفریح مردم شوش است که ساکنین شهر برای گذارندن اوقات فراغت و انجام ورزش‌های دلخواه خود به آنجا می‌رود؛ و در بعضی ایام در شب شبکه‌های تلویزیونی با ویدئو پروژکتور برای همشهریان نمایش داده می‌شود.

آداب و رسوم مردم سبزوار

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 18902 0

آداب و رسوم مردم سبزوار

سبزوار یکی از شهرهای استان خراسان رضوی می باشد،دارای پیشینه و آداب و رسومی قدیمی میباشند، از نوروز گرفته تا مراسم ازدواج و دیگر آداب و سنت های قدیمی، در این مقاله وبسایت اصفهان تور یکسری آداب و رسوم را گردآوری کرده است. برای آشنایی شما با سایر شهرهای ایران، با ما همراه باشید.

آداب و رسوم نوروز

طبيعت با گذر از سوز و سرماي زمستان، شكفتن و تازه شدن را از سر گرفت، رخت نويي از جنس شكوفه و جوانه به رنگ لطافت و سرزندگي بر تن كرد.

همزمان با متحول شدن زمين، به پاسداشت تولد دوباره طبيعت، مردمان ايران زمين و ديار كهن سبزوار رخت و لباس نو به تن مي كنند و غبار و زنگار را از دل ها مي زدايند تا روزگاري نو را در نوروز ۹۰ آغاز كنند.

مردم سبزوار امروز در نخستين روز از بهار ۹۰ يا مقلب القلوب و الابصار .. را با حضور در بقاع متبركه، در مزار شهدا، در جمع خانواده، در كنار سالمندان و در هر جاي ديگري كه رنگي از معنويت داشت زمزمه كردند و اينگونه به بهار خوشامد گفتند.

مردم اين شهرستان همچون ديگر هموطنان خود با تاسي از نو شدن طبيعت از چند هفته مانده به نوروز ايجاد تحول در زندگي و شهر خود را با كاشتن گل ، درخت و سبزه ، خانه تكاني ، خريد رخت و لباس نو ، نو كردن وسايل كهنه و فرسوده و مانند آن آغاز و اينگونه خود را براي استقبال از بهار طبيعت آماده كردند.

تاريخچه عيد باستاني نوروز كه جايگاه بسيار مهمي در فرهنگ مردم ايران داشته و دارد به قبل از اسلام باز مي گردد.

 

‘ نوروز به معني روز نو است، بعضي گفته اند جمشيد كه اول جم نام داشت سير عالم مي‌كرد چون به آذربايجان رسيد فرمود تخت مرصعي را بر جاي بلندي رو به جانب مشرق گذاشتند و خود تاج مرصعي بر سر گذاشت و بر آن نشست. چون آفتاب طلوع كرد پرتواش بر آن تاج و تخت افتاد شعاعي در غايت روشني پديد آمد مردمان از آن شادمان شدند و گفتند ‘اين روز نو است’.

موسيقيدانان قديم براي هر روز نوروز يك آهنگ ساخته اند تا روز ششم كه به نام هاي نوروز خارا، نوروز عرب، نوروز بزرگ و نوروز كيقبادي نام گذاري شده است.

با ورود اسلام به ايران و پذيرش اين آئين اسماني ، مردم مسلمان ايران ، فرهنگ غني باستاني خود را با دين اسلام ادغام كردند كه در مورد نوروز نيز چنين شد.

قبل از ورود اسلام به ايران مردم بر سر سفره تحويل سال مي نشستند و اوستا مي خواندند كه با ورود اسلام و مسلمان شدن ايرانيان ، مردم هنوز هم در زمان تحويل سال دور سفره جمع مي شوند اما به جاي اوستا ، سال خود را با خواندن قران و دعاي تحويل سال آغاز مي كنند .

در دوران باستان سفره هفت سين ‘هفت شين’ نام داشته و شامل شيريني ، شهد ،شراب و … بوده است كه بعدها با مسلمان شدن مردم ، هفت سين جاي هفت شين را گرفت.

مردم از چند روز مانده به نوروز با اجراي آئين هاي خاصي به استقبال اين ايام مي رفتند از جمله در اين منطقه آخرين روز سال را ‘علفه’ مي نامند و مرسوم است در اين روز بانوان به باغات و اراضي كشاورزي رفته و سبزي بياباني جمع مي كنند و با آن آش مخصوص شكم پر (جوشواره ) مي پزند.

، غذاي اغلب مردم در اين روز آش است كه مقداري از آن را براي سال جديد نگه مي دارند و در اولين وعده غذايي از اين آش صرف مي كنند تا سرسبزي و بركت سال قبل را به سال جديد انتقال دهند.

از ديگر رسم و رسومات خاصي كه مردم سبزوار در ايام نوروز در گذشته اجرا مي كردند و برخي از آنها تا به امروز نيز ادامه يافته چنين است كه شب عيد بزرگترها غذا براي كوچكترها و فاميل مي‌بردند كه آنها فردا صبح اول به خانه‌ بزرگترها بيايند و به اين غذا كه ممكن بوده هر چيزي باشد ‘پاي’ مي‌گفتند.

همچنين براي غذاي شب عيد آنها كه پولدار بودند پلو مي‌خوردند بعضي ها برنج را با رشته آش كه تفت داده شده بود و به آن ‘خُشت تلي’ مي‌گفتند مخلوط و پلو درست مي‌كردند، بعضي‌ كه وضع مالي خوبي نداشتند قِلِف (قابلمه ) خالي را پر از آب كرده و روي بار (آتش ) مي‌گذاشتند تا نگويند فلاني پلو ندارد امروز هم غذاي شب عيد پلو است كه در كنار آن ، ماهي و انواع خورشت ها تهيه مي شود.

بعد از تحويل سال رسم بود دختربچه ، پسر بچه و يا بزرگتري كه خوش قدم بود اول وارد خانه مي شد تا خانه تا پايان سال بركت داشته باشد.

چيدن سفره هفت سين رسمي است كه همچنان اجرا مي شود، درگذشته نه چندان دور بر سر سفره هفت سين علاوه بر قرآن و آيينه، كشمش، نخود، پول، تخم‌مرغ و جوز (گردو) هم مي گذاشتند و هفت سين را چنين آماده مي كردند :’ شيريني هفت سين بچينيد ، با سبزه و سنجد و سپستون سماق، سركه، ترنج و سيب، اريد به سفره گلستون ‘

تقويت همبستگي و محبت و دوستي ميان مردم در اينگونه ايام خاص سال مي گويد : فلسفه اين رسوم همبستگي و دگر خواهي و اصولا سفره نمادي از همبستگي و در كنار يكديگر نشستن است وقتي اعضاء يك خانواده در كنار همديگر بر سر سفره تحويل سال مي نشينند بزرگترها قرآن مي خوانند و ديگران گوش مي دهند و وقتي كه خانواده ها براي ساعت تحويل سال سعي مي كنند در هر جايي كه هستند خود را به خانه برسانند اين خود نشاني از همبستگي است.

عيد ديدني ها دو يا سه روز اول عيد بود و مردم سعي مي‌كردند در همين مدت ديد و بازديد خود را بروند و پس دهند كوچكترها وقتي به خانه بزرگترها مي‌رفتند بزرگترها به آنها عيدانه مي‌دادند، كه به نام ‘بُت بُتي ‘ مشهور است .

اين آئين زيبا كه با عنوان صله رحم مورد تاكيد دين اسلام نيز هست امروز شايد مهمترين رسم در نوروز است كه همه مقيد به آن هستند، بعد از تحويل سال خانواده هاي سبزواري ابتدا به ديدار كساني كه در طول سال گذشته عزيزي را از دست داده اند مي روندوازبستگانش دلجويي مي كنند بعد از آن بازار ديد و بازديد گرم مي شود و ديدارها تازه شده و مردم با روبوسي ، سال نو را به هم تبريك مي گويند.

 

با كمرنگ شدن ديد و بازديد ها در عيد نوروز ،بازي هاي محلي در برخي روستاها در اماكني به نام عيدگاه رونق مي گيرد.

از گذشته در هر روستايي از سبزوار مكاني به نام ‘عيدگاه’ بود كه دختران و زنان در ايام نوروز به اين مكان ها مي‌رفتند و حلقه وار دايره مي‌زدند و شادي مي كردند جوانان روستا هم كه در اين ايام به اصطلاح ‘جمعشان جمع’ مي شد و هر كس از ديار غربت به جمع اهالي روستا باز مي گشت گرد هم مي آمدند و بازار بازي هاي محلي بين انان گرم بود و به اين وسيله خستگي يكسال را از تن خود بدر مي كردند .

روز سيزدهم عيد مردم به امامزادگان يا ييلاقات مي‌رفتند، مردها در آنجا كشتي مي‌‌گرفتند و بعضي‌ها « پل » مي‌انداختند كه به نام ‘ جستان’ نيز مشهور است و دخترها و زنها در خرمنگاه جمع مي شدند و شاد بودند . نواختن موسيقي محلي واجراي ديگر بازي هاي محلي، تابخوري وگره زدن علف ها هم از جمله آداب و رسوم اين روز است.

امروز با وجود تغييراتي اندك به تبع تغيير شرايط زماني ، مراسم عيد نوروز همچنان به عنوان مهم ترين عيد باستاني ما ايرانيان جايگاه خود را حفظ كرده ومردم همچون گذشته از چندين روز قبل خود را براي آغاز بهار مهيا مي كنند .

پختن شيريني خانگي، خريد مخصوص ايام نوروز ، خانه تكاني ، پختن آش ، پختن غذاي شب عيد و چيدن سفره هفت سين از جمله كار هايي است كه مردم سبزوار امروز هم به مناسبت ايام نوروز انجام مي دهند.

سبزواري ها در شهر و روستاهاي اين شهرستان هنوز به آداب و رسوم گذشتگان در ايام نوروز پايبندند هنوز كوچكترها در عيد از بزرگترها عيدي مي گيرند بزرگترها روز اول عيد را در خانه مي مانند تا كوچكترها به ديدار آنها بيايند و مردم سعي مي كنند در چند روز اول عيد ديد و بازديدها را انجام داده و پس از آن راهي مسافرت مي شوند.

برخي از آنها كه سال را در خانه نو مي كنند هنوز اعتقاد دارند پس از لحظه تحويل سال اگر فردي خوش قدم وارد خانه آنها شود سال خوبي را آغاز خواهند كرد و بعضي هم سال خود را در كنار امامزادگان و اماكن مقدس شهر و روستاها اغاز مي كنند تا به اين ترتيب سالي توام با خوشي ، سلامتي و بركت را در پيش داشته باشند.

كنار هم بودن خانواده در لحظه تحويل سال رسم زيبايي است كه مردم هنوز به آن اهميت مي دهند و اين نماد همبستگي را همچنان حفظ كرده اند و همه اين رسم و رسومات در ايام خاصي همچون نوروز ،شب چله ،چهارشنبه سوري ، سيزده بدر بهانه اي است براي همبستگي و انس و الفت مردم.

آداب و رسوم شب چله

در مناطق گوناگون سبزوار چله بزرگ از اول دی ماه آغاز گردیده و تا دهم بهمن ادامه می یابد. بنا بر سنت قدیمی اولین شب چله کوچکترها به دیدار بزرگترها رفته و با تنقلاتی از جمله برگه هلو،برگه زردآلو،قیسی و میوه هایی مانند هندوانه و انار پذیرایی می شدند.کرسی خانه محل تجمع همه اقوام بود که در آن شب شاهنامه خوانی، امیر ارسلان و حیدر بیگ به خاطرات خوش آن می افزود. همچنین خوردن برف و شیره انگور با مخلوطی از گیاه «بایان» به صورت کف از سنتهای قدیمی شب چله بود. از جمله مراسمی که آن شب صورت می گرفت باید به « شال اندازی» اشاره کرد که فردی آشسنا یا غیر آشنا بر روی بام خانه رفته و شال خود را از دریچه «هورنو» به کرسی خانه می انداخت، اگر صاحبخانه او را می شناخت مقداری آجیل

شب چله در داخل آن می ریخت و گره می زد و اگر شال او را نمی شناخت آن را پایین می کشید.

 

اتاق عقد سنتی

پس از انتخاب همسر واسطه ای به نام« راوی» خانواده پسر به اتفاق بزرگان به همراه کله قند،گوسفند و چای به خانه دختر می روند و با تعیین مهریه،قباله و شیربها دختر و پسر نشانی همدیگر می شوند.پس از آن مراسم عقد تدارک دیده می شود. در اجرای این مراسم با توجه به آداب و رسوم خاص، ابتدا اتاق عقد آراسته و سپس چیدمان سفره تکمیل می شود. تزئین اتاق با اجزاء و عناصر سنتی از جمله دیوارکوب مرصع و پولکدوزی شده ،دیوار آویز، وسایل روشنائی،منگوله های الوان تهیه شده از نخهای قالی و فرت بافی ،ظروف و ….. انجام گردیده و در سفره عقد که از یک پارچه زربفت و زری دوزی شده یا حریر گرانقیمت تهیه می شود معمولاً اقلامی نظیر آئینه و شمعدان،کله قند، شیرینی های محلی،  گل، قرآن و رحل،ظروف زیبا،

پارچه ها و البسه تقدیمی به عروس و داماد، صندوقچه جواهرات عروس،کفش عروس و داماد، نقل و نبات و غیره قرار می گیرد. غرفه اتاق عقد سنتی موزه شمالی از آداب و رسوم گذشته را در تزئین و چیدمان این اتاق به نمایش گذاشته است. از جمله مشغله خانواده ها بحث همسر گزینی است که در نواحی مختلف ایران با،شیوه ها و گوناگونی فراوان انجام می شود. در شهرستان سبزوار نیز این امر به سبک و سیاق خاصی دیده می شود به نحوی که ابتدا پس از انتخاب همسر توسط واسطه ای به نام «راوی» خانواده پسر به اتفاق بزرگان به همراه کله قند،گوسفند و چای به خانه دختر می روند و با تعیین مهریه ،قباله و شیربها ،دختر و پسر نشانی همدیگر می شوند.پس از آن مراسم عقد تدارک دیده می شود.عاقد صیغه عقد را جاری می کند.مراسم اسب چوبی به همراه نواختن ساز و دهل اجرا می شود.قبل از مراسم عروسی همیاری گروهی در تهیه هیزم،شغاری(مقدمات تهیه لباس داماد و عروس) خیاطی و گندم پاک کنی کمک به خانواده عروس و داماد محسوب می گردد. در حنابندان نیز دست و پای راست عروس و بعد دست و پای چپش را حنا می بندند. در مراسم عروس کشان ،عروس و داماد سوار بر اسب به همراه ساز و دهل به میدانگاهی روستا رفته و مراسم نارزنی (پرتاب انار) آغاز می شود و سپس آن دو به خانه بخت می روند.

 

مراسم عروسي در شهرستان کلات  سبزوار طي ۳شبانه روز برگزار مي شود؛ شب اول مراسم عروسي را مصلحت شامي مي گويند که در آن اقوام داماد گردهم مي آيند تا تقسيم کار کنند. مراسم هيزم کني که به صورت همياري صورت مي گيرد از صبح زود روز اول شروع مي شود. شب دوم حنابندان است که در آن عاشيق ها (نوازندگان محلي) ساز و قوشمه و دهل مي زنند و حنا را به خانه عروس مي برند، عروس و داماد توسط ساقدوش ها حنا مي بندند. عروس کشان روز سوم صورت مي گيرد. عروس را سوار بر اسب ماديون مي کنند و جلوي او پسربچه اي ۵-۴ساله به نيت اين که اولين فرزندشان پسر باشد قرار مي دهند. عروس نزديک خانه داماد می ایستد و داماد که به همراه ساقدوش سوار بر اسب است مراسم نار زدن را انجام مي دهد.

جشن سده

در مناطق مختلف شهرستان سبزوار ۵۰روز مانده به عید نوروز واسم جشن سده آغاز میشود

مردم با آتش افروزی بر روی بلندی ها تصنیفی را از روزگار کهن بجا مانده می خوانند:

ای سده سده سده                 صد به غله پنجاه به روز

در روستاها مردم گوی های آتش به هوا پرتاب میکنندودر کنار آتش تا پاسی از شب به جشن و سرور می پردازند .

ابوریحان بیرونی می گویید:ایرانیان در این  شب دود بر می افروختند تا دفع مضرات کنند.برخی می گویند در این روز آتش پیدا شده لذا جشن میگیرند و برآتش حلقه میزنند و اوستا می خوانند .

ابوالفضل بیهقی از این شب چنین یاد میکند:سده فراز آمد نخست شب امیر بران لب جوی آب  که شراعی زده بودند بنشست وندیمان ومطربان بیامدند وآتش به هیزم زدند و پس از آن شنیدم که قریب ده فرسنگ فروغ آن  آتش بدیده بودند وآن چنان ندیدم وآن به خرمن پایان  آمد.

سده نزدیک که میشد اشتران سلطانی را از آن همه لشکر به صحرا بردند وگز کشیدن گرفتند تا سده کرده و پس از آن حرکت کرده آید.وگز می آوردند ودرصحرایی که جوی آب بزرگ بود  بر آن نفط می افگندند تا به بالای قلعتی برآمد وچهار طاق  بساختند از چوب سخت بلند وآن را به گز بیاگندند وگز دگر جمع کردند که سخت بسیار بود وبه بالای کوهی برآمدبزرگ:)تا دوران غزنویان برگزاری این جشن از شکوه خاصی برخوردار بوده است.

سوغات و بازارهاي سنتي

هنوز در گوشه و كنار شهر سبزوار مي توان با مراكز توليد صنايع دستي و مشاغل سنتي رو برو شد. بازارهايي كه همانند ساليان گذشته در آن استادكاران به كار مشغولند. از جمله اين مشاغل سنتي در شهرستان سبزوار مي توان به آهنگري, خراطي نمد مالي و نخ تابي اشاره نمود. هرچند این مشاغل رونق گذشته را به هیچ وجه ندارند ولی هنوز کور سویی از فعالیت در مراکز به چشم می خورد.

مهمترين سوغات سبزوار كلوچه ي سبزواري است كه در ميان مردم محلي و گردشگران طرفداران بسياري دارد. ریشه ای غنی دارد و ریشه های سوگواری این ایام با توجه به مكتوبات موجود به زمان عزیمت امام رضا (ع) از مدینه به مرو بر می گردد.

مراسم سوگواری در سبزوار

سبزوار به عنوان دارالمومنین زبانزد عام و خاص است وجود وقف نامه های قدیمی از قرن های سوم و چهارم هجری قمری برای سوگواری امام حسین (ع)  بعضا در سبزوار قنوات ، املاك و دارایی های بسیار بزرگی برای تداوم حركت بزرگداشت واقعه عظیم عاشورا وقف بر مراسم سوگواری امام حسین (ع) شده كه وقف نامه های آن مربوط به چند قرن گذشته است.

در عزای امام حسین (ع) را به شكل سینه زنی ، زنجیر زنی ، به راه انداختن كاروان ها ، برپایی حلقه های حزن و اندوه ، روضه خوانی ،مراسم سیاه پوشان ، نخل گردانی و … ذكر كرد كه به ویژه در دهه نخست محرم با همراهی اهالی شهرها و روستاهای شهرستان هر یك در روزهای خاصی از این ایام برگزار می شود.

سبزواری ها قبل از شروع محرم با تمیز كردن مساجد و حسینیه‌ها ، شستن فرشها و ظروف و آماده كردن روشنایی آن به استقبال این ماه می روند می گوید : نصب علم در میدان و گذرها به معنی شروع ماه محرم است كه محاسبات آن را در قدیم از روی ماه انجام می‌داده‌اند.

وی با اشاره به بر پا داشتن روضه خوانی زنانه و مردانه در دهه اول ماه محرم و به اوج رسیدن مراسم در تاسوعا و عاشورا افزود: در این دهه عزاداری به صورت وی‍ژه است صبح ها خانم ها روضه خوانی زنانه دارند و معمولاً روحانی زن روضه خوانی می‌كند و مردها در قالب دسته‌جات عزاداری در كوی و برزن و بیشتر در مساجد و حسینه‌ها عزاداری می‌كنند و افرادی كه نذر و نذورات دارند، نذورات خود را به مسولان هیات‌ها می‌دهند تا در مراسم استفاده كنند.

برگزاری مراسم ‘سیاه پوشان ‘ معمولا در جمعه آخر ماه ذی الحجه جلسه در مساجد ،حسینیه‌ها و تكایا توسط دسته جات عزاداری برگزار و تصمیمات لازم برای اعلام ماه محرم صورت می‌گرفت و پس از رفت و روب اماكن عزاداری ،گروه سیاه پوشان اماكن عمومی، حسینیه‌ها، مزارشهدا و… را سیاه پوش می‌كردند كه در پارچه‌های سیاه پوشان بیشتر اشعار تركیب بند محتشم كاشانی استفاده می‌شد .

 

 میزان نذر و نذورات هیات‌ها و نحوه اطعام عزاداران، مجاوران و مسافران روستا، بخش و شهر را از دیگر موضوعات مطرح شده در این مراسم ذكر كرد و گفت: بعد از انجام مراسم سیاه پوشان، دسته‌ها جهت انجام مراسم آماده می‌شوند گروهی جهت تهیه هیزم می روند، گروهی جهت تهیه آرد و نان و گروهی مسوول پخت نان می‌شوند، گروهی قند می‌شكنند كه معمولاً كار نان پختن و قند شكستن و شست و شوی دیگ ها و ظروف را خانم ها به عهده می‌گیرند و ظروف و دیگ هایی كه بر تمام آنها وقف بر عزاداری امام حسین (ع) نقش بسته بود در دهه اول محرم بررسی و آماده بهره ‌برداری عزاداری می شود .

در این حسینیه به عنوان مكانی كه استطاعت مهمانداری عزادارن اباعبدالله را دارد مراسم سیاه پوشان را در اول محرم برگزار می كنند.

در این حسینیه چادری چند تكه كه پارچه آن از اصفهان ، كاشان و یزد آورده شده وجود دارد كه مزین به اشعاری در مضامین عاشورا و تصاویر شیر ،جقه و … است و حیاط مركزی حسینیه با این چادر پوشش می شود.

روكش كردن حیاط مركزی حسینیه ها را به دلیل در گردش بودن سال مذهبی درون سال ملی ما ایرانیان انجام می دهند، از آنجا كه در سالهای مختلف ایام محرم با فصول مختلف سال مصادف می شده به این طریق سوگواران را از گرما و سرمای هوا حفظ می كردند.

در این روز مردم از صبح گروه گروه یا تك تك از كوی و برزن خارج می‌شوند و به سمت حسینیه‌ها و مساجد می‌آیند تا به دسته عزاداری خود بپیوندند و پس از اینكه دسته كامل می شود طبالان، بر طبل می‌كوبند تا گروه گرد هم جمع شوند.

چیدمان عزاداران در قالب هیات های عزاداری ( دسته ها ) ،افزود: بیرق و پرچم در جلو دسته قرار می‌گیرد، سپس علم ( كه البته در سال های اخیرحمل آن ممنوع شده ) بعد از آن نوحه خوان، در مركز و میاندار و سپس افراد تماماً سیاه پوش به ترتیب قد از بزرگ تا كوچك به طور موازی در دو ستون با فاصله قرار می‌گیرند و ابتدا زنجیرزنان سپس سینه‌زنان و بعد پسرها و كوچكترها و سپس زنان به دنبال دسته حركت می كنند.

گروهی موظفند اسپند دود كرده و چاووشی كنند پرچم های سیاه و سبز به نشانه عزاداری ابا عبدا… الحسین (ع) به اهتزاز در می‌آیند و پرچمداران با حركتها ی مایل پرچم ها فضا را پر می‌كنند تا خشوع و خضوع دسته را بر عزاداران تعیین كنند در مسیر ذبح گوسفندان توسط مردمی كه نذر و نذورات داشته اند صورت می گیرد و عزاداران در روستاها به سمت مسجد اصلی حركت و سپس به سمت قبرستان عمومی روستا و مزار شهدا می روند به هنگام ظهر نماز بر پا می‌كنند و عزاداری با اطعام عزاداران به پایان می‌رسد در این روز شبیه خوانی حضرت ابوالفضل و علی اكبر را هم نمایش می‌دهند.

در این روز شبیه خوانی امام حسین صورت می‌گیرد ابتدا روضه خوانی است و سپس افراد در دسته‌ شمر با لباس قرمز حاضر می‌شوند و حسینیان با لباسی سیاه و سبز دایره وار گرد میدان تعزیه را در بر می‌گیرند تا ظهر شبیه خوانی ادامه دارد سپس خیمه‌ها به آتش كشیده می شود و به سمت برپائی نماز می‌روند و شب را شام غریبان می‌خوانند.

 

در ظهر عاشورا در غالب شهر و روستاهای سبزوار در منازل و مساجد مردم را اطعام می كنند و تمام هیات‌ها و مردم حتی به همراه میهمانان خود بدون نیاز به دعوت در این سفره اطعام( خرج ) حاضر و از غذای نذر امام حسین (ع) تناور می كنند.

در این روز كار و كسب ، اصلاح وحمام و… تعطیل است تا مردم بدین وسیله خود را در سوگ و غم و اندوه امام حسین (ع) سرور و سالار شهیدان شریك بدانند.

اجرای مراسم ‘نخل گردانی’ در ظهر روز عاشورا را كه هم اكنون هم در روستاهایی از جمله ایزی و مزینان سبزوار اجرا می شود را رسم قدیمی دیگری معرفی كرد و گفت: این نخل استعاره از شهدای صحرای كربلا و مصائب روز عاشورا است كه بر شانه افراد قرار گرفته و در مسیر خاصی چرخانده می شود

در روز یازدهم محرم ‘شبیه’ (تعزیه ) كاروان اسرا را اجرا می كنند، گفت: در این شبیه قافله‌هایی كه اسرا را زنجیر بسته به شام می‌برد ، آزار اسرا در بین راه توسط هروله كه لباسی به رنگ قرمز بر تن كرده و نیز همراهی شیری كه به كمك یاران امام حسین (ع) می‌آید نمایش داده می شودكه این آئین های خاص هنوز هم در سبزوار اجرا می شود و مراسم سوگواری این روز در واقع وداع با عاشوراست.

سقّا به عنوان كسی است كه وظیفه آب دادن گروه و افراد را به عهده دارد . در مسیر هیات های عزاداری خمره‌هایی می‌گذاشته‌اند كه عزاداران از آب آنها استفاده كنند و سقا فقط به زنجیر زنان و سینه زنان و گروه عزاداری آب می‌داده است.

شبیه خوانی در روز عاشورا و تاسوعا بوده كه در روز تاسوعا شبیه حضرت ابوالفضل (ع) و علی اكبر (ع) و در روز عاشورا شبیه امام حسین (ع) را برگزار و تمام مردم سیاه پوش می‌كرده اند.

 

 امروز سوگواری مردم شهر سبزوار در قالب هیات های مذهبی (دسته های زنجیر زنی و سینه زنی ) از خیابان های مختلف سطح شهر به سمت چهار راه شهدا ادامه یافته و در مقابل مسجد جامع این شهر خاتمه می یابد برخی از آسیب های مراسم سوگواری را مورد اشاره قرار داد.

متاسفانه هر چه ایام می گذرد این مراسمات در برخی موارد رنگ ریا و تظاهر به خود گرفته و گاها با دچار شدن به مسائل حاشیه ای و خرافات و نیز تقلید كوركورانه در اجرای آن از فلسفه اصلی خود دور می شود .

جاذبه های گردشگری شهر طبس

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 921 0

جاذبه های گردشگری شهر طبس
طبس در منطقه‌ای با آب‌وهوای بیابانی واقع شده است. معادن غنی ذغال سنگ این شهرستان حاکی از وجود جنگل‌های انبوه و دریاچه‌های بزرگ در گذشته‌های دور در این منطقه است. این معادن، طبس را در ردیف یکی از غنی‌ترین مناطق کشور به لحاظ ثروت ملی قرار داده است برای آشنایی با جاذبه های دیدنی این شهربا وب سایت آژانس طلوع سفریاد همراه باشید.

 

برج هادرباش

نخلستان‌های طبس منطقه وسیعی را تحت پوشش خود دارند در قدیم جهت حفاظت از نخلستان در برابر سارقین و حیوانات وحشی برج‌های هادر باش ساخته شده است. هادر در گویش یزدی به معنای مواظبت و مراقبت است.

سد تاخیر شاه‌عباسی

این سد یکی از نمونه‌های عالی خلاقیت، دوراندیشی و سخت‌کوشی ایرانی است. در میان مردم محلی به طاق عباسی معروف است. این طاق بیش از ۷۰۰ سال قدمت دارد. میان دو کوه نزدیک به هم ساخته شده و بنایی آجری است که در قسمت بالا یا تاج آن سنگ به کار رفته است.

با توجه به اینکه به علت موقعیت خروجی سد، رسوب در پشت سد ذخیره نمی‌شود، می‌توان انتظار داشت برای هزاران سال، این سازه بی‌نظیر بدون نیاز به تعمیر و نگهداری و مدیریت، کارکرد اصلی خود را به انجام برساند.

غار حلوان

این غار در روستای حلوان در ۷۵ کیلومتری شمال غرب شهرستان طبس قرار دارد. سن سنگ‌های غار حلوان تقریبا ۱۶۰ میلیون سال است و مربوط به دوره ژوراسیک میانی است. با توجه به این‌که در این غار بقایای زیادی از استخوان‌های حیواناتی همچون گوسفند، شتر، الاغ و پرندگان دیده می‌شود، شاید این غار پناهگاه حیوانات درنده باشد.

قلعه اسماعیلیان

در زمان سلجوقیان،‌ اسماعیلیان بر طبس استیلا یافتند و قلاع محکمی در کوه‌های آن ساختند. قلعه اسماعیلیان طبس که یکی از قلعه‌های معروف این فرقه است، بر فراز کوهی ایجاد شده که در مجاورت آن روستای خراوان پایین قرار دارد.

از فراز قلعه به هر طرف که چشم دوخته می‌شود، کوهستان است و افق بازی وجود ندارد. در درون قلعه چهار آب‌انبار وجود دارد که سالم‌ترین آن‌ها در بالاترین سطح کوه قرار دارد و تنها پوشش گنبدی آن در وسط از بین رفته است.

باغ گلشن

باغ گلشن یکی از باغ‌های نادر ایرانی است که آب جاری دائمی در آن جریان دارد. باغ گلشن طبس به‌وسیله امیرحسین خان، سومین حاکم طبس،‌ از سلسله خوانینی که به فرمان نادرشاه به حکومت طبس منصوب شد، ساخته شده است.

ساختمان سردر باغ گلشن در زلزله ویرانگر شهریور ۱۳۵۷ طبس به‌کلی از بین رفت، اما هم‌اکنون در همان محل، ساختمانی با همان طرح و نقشه بنا شده است.

کاروانسرای خان

در مسیر جاده قدیم طبس به یزد، پس از عبور از کاروانسرای کلمرد و به فاصله ۳۰ کیلومتری آن، روستای رباط خان قرار دارد. در میان این روستا، کاروانسرای زیبای خان با معماری زیبا و قابل‌ توجهی قرار دارد. بنای این کاروان چهارگوش است.

یکی از ویژگی‌های معماری این کاروانسرا، کالبد فضایی مجموعه بادگیر و گنبد شاه‌نشین آن است، در آجرکاری‌های نماهای داخلی آن‌ها از گل چین‌هایی استفاده شده که بر زیبایی کار افزوده است.

امام‌زاده حسین بن موسی بن کاظم (ع)

حسین بن موسی الکاظم (ع) از جمله امامزادگانی است که مورخان آن را از فرزندان بلافصل امام کاظم (ع) دانسته‌اند. با توجه به برخی از اسناد، زمان بنای اولیه مزار این امامزاده در قرن پنجم هجری بوده است.

مقبره امامزاده حسین بن موسی الکاظم در طبس از قدیم مورد توجه و استقبال مردم بوده اما متاسفانه در زلزله ویرانگر طبس در سال ۱۳۵۷ این بنا به‌کلی ویران شد. پس از آن، آستان قدس رضوی اقدام به بازسازی آن کرد.

سد کریت

سد کریت در فاصله ۴۲ کیلومتری شهر طبس قرار گرفته است. از تاریخ ساختمان این بند اطلاعاتی در دست نیست و بخشی از طاق آجری آن ‌که در پایین بند وجود دارد در ناحیه تیزه از بین رفته و در نتیجه طرح کامل آن محو شده است. برخی مورخان این بنا را به دوره مغول نسبت داده‌اند.

با توجه به تنوع مصالح به کار رفته و ساختار کلی بنا که در مرحله تعمیر بر روی آن انجام گرفته، می‌توان استنباط کرد که بند کریت متعلق به چند دوره زمانی مختلف است.

حدود ۱۵۰ سال قبل ۴ متر به ارتفاع بند افزوده شده این افزایش باعث جلوگیری از متروکه شدن این بند شده بود. یکی از ویژگی‌های منحصربه‌فرد بند قدیم که هنر سدسازی ایرانیان را آشکار می‌کند، قوسی بودن بند است.

قلعه طبس

سبک بنای قلعه طبس آشکار می‌کرد که در یکی از دوره‌های گذشته بنا گردیده، شاید در دوره‌ای که هنوز اسلام به خراسان نیامده بود. شیب کوه از خارج به‌سوی قلعه به‌قدری کم بود که در موقع راه رفتن شخص احساس نمی‌کرد که از یک سربالایی بالا می‌رود. به همین جهت شیب مزبور مانع از این نمی‌شد که از پایین کوه قلعه طبس را در بالای کوه مشاهده ننمایند.

در طرف‌های مشرق و مغرب و شمال قلعه فقط کوه بود و جز قلل کوه‌ها چیز دیگری به چشم نمی‌خورد. اما در قسمت جنوب یک وسعت روشن وجود داشت که آنجا جلگه‌ای بود بنام طبس و چون قلعه مزبور نزدیک به این جلگه بود، اسماعیلیان آن را «قلعه طبس» می‌گفتند.

از دیگر دیدنی‌های طبس می‌توان به روستاهای زیبای این منطقه مانند نایب‌اند، اصفهک، دره کال جنی، پناهگاه حیات‌وحش نایبندان، کویر حلوان، غار اژدهای رودسراب، جنگل سنو اشاره کرد که در این مختصر نمی‌گنجید به تمام آن‌ها پرداخت.

شکم گردی در خواف

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 918 0
شکم گردی در خواف

خواف یکی شهرهای استان خراسان رضوی میباشد،این شهر دارای آداب و رسوم و غذاهای محلی ویژه ی خود میباشد که از قدیم الایام بین مردم این شهرستان رواج داشته است.آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد برای آشنایی بیشتر شما عزیزان یکسری از این غذاهای ویژه را گردآورده است.با ما در این مقاله همراه باشید.

 ۱)  ارزن پلو ( گاورس پلو ) :

مواد لازم – ارزن كوبیده – حبوبات ( ماش – لوبیا ) روغن – آب – ادویه – سبزیجات طبیعی مثل سلمه – بلقس – سیب زمینی – گوشت قورمه – پیاز …

ابتدا ارزن را در آسیاب نرم می كنند تا ارزن و پوست آن از همدیگر جدا شود سپس  ارزن ها را پاك نموده با آب می شویند تا خالص گردد . روغن و آب را داخل قابلمه ریخته حبوبات لازم را اضافه می كنند تا پخته گردد سپس پیاز و گوجه و سبزی و ادویه و سیب زمینی و نمك و گوشت قورمه ( گوشت سرخ شده ) را هم اضافه كرده بعدا ارزن ها را می ریزیم تا آب آن خشك گردد . بدنبال آن مثل برنج دم گردد . بعد از یك‏ساعت آماده خوردن است . روغن در دو مرحله اضافه می شود . یكی موقع پختن غذا و دیگری بعد از دم كشیدن و موقع خوردن  غذا .

این غذا در فصل زمستان و معمولاً نهار خورده می شود . چون هم مقوی است و هم گرم است .

۲) قلور تروش

مواد اولیه :

آرد ، ماست ترشیده – سیر – زردچوبه – روغن – قورمه ( گوشت سرخ شده ) – خور دانه – سیاه دانه – زنجفیل – دارچین – بادیان – نمك و …

طرز تهیه : ماست را در جایی گذاشته به مدت چهار روز تا ترش شود بهتر است از ماست گوسفند استفاده شود – سیر كوبیده شده ، خوردانه ، زردچوبه ، سیاه دانه ، بادیان ، زنجفیل ، دارچین و نمك كوبیده شده و آرد را داخل ماست ترشیده ریخته شود و بهم می زنیم تا سفت شود داخل ظرفی باشد به‏مدت ۴ روز تا خوب ترش شود بعدا آنها را روی پارچه ای یا سفره پارچه ای پهن می كنیم تا آب آن خشك گردد سپس آنها را نرم نموده بصورت پودر در می آوریم و پودر آن‏ها داخل كیسه ای پارچه ای برای زمستان نگه می داریم كه این مراحل باید در فصل تابستان انجام گیرد .

در زمستان برای ناهار ابتدا در قابلمه مقداری روغن می ریزیم و بعد كمی پودر قلور را داخل روغن ریخته تا تف داده شود و بعد از مدتی قورمه را هم اضافه كرده و آب داخل قابلمه بریزیم تا جوشانده شود طوری كه تا حدی مایع آن بسته گردد بعد از ۲ ساعت غذا آماده خوردن است .

این غذا هم مختص زمستان و بیشتر برای ناهار و گاهی اوقات شام مورد استفاده قرار می گیرد .

 

۳) قلور بشیر :

مواد لازم :

گندم – شیر – روغن – حبوبات ( عدس – ماش – لوبیا ) پیاز – قورمه – نمك – آب

طرز تهیه :   ابتدا گندم كوبیده شود تا شكل قلور بخود گیرد بعداً به‏وسیله الك پودر درشت و آرد گندم را از همدیگر جدا می كنیم سپس آن ها را با آب شسته دو سه بار تا خوب پاك شود . گندم شسته را داخل قابلمه ریخته با آب می جوشانیم تا آب آن خشك شود . داخل قابلمه بزرگ شیر و گندم های درشت را ریخته به هم می زنیم و می جوشانیم. همزمان با آن پودر و آرد گندم هم مخلوط می شود تا محلول ما خشك و سفت گردد . بعدا آنها را دم می گذاریم از صبح تا عصر با شعله كم سپس قلورها را كنده روی پارچه ریخته نرم می نمائیم تا دانه دانه شود بعد از اینكه بطور كامل خشك و شكل قلور به‏خود گرفت ، داخل كیسه می ریزیم برای زمستان كه باید در جای سرد نگهداری شود این مراحل باید در تابستان انجام گیرد .

در فصل زمستان برای درست كردن غذا ابتدا داخل قابلمه لوبیا – لپه – نخود – ماش را ریخته با آب و قلور مخلوط می كنیم تا جوشیده شود پیاز و روغن و قورمه هم اضافه می كنیم بعد از ۲ الی ۳ ساعت غذا آماده خوردن است . این غذا هم مختص روزهای سرد فصل زمستان است و بیشتر در ناهار مورد استفاده قرار می گیرد ، چون بسیار مقوی  و گرم است .

 

۴) قـورمـه :

در فصل زمستان موقع پرواری گوشت گوسفند را به قطعه های كوچك تقسیم گرده و داخل دیگ چدنی آنها را سرخ كرده ، تا قورمه شود . مقداری  نمك هم اضافه می گردد.گوشت سرخ شده را درظرف های مخصوص كه بیشتر ازجنس روی می باشد ، یا شكمبه پاك شده و خشك شده خود گوسفند نگهداری می كنند تا در موقع نیاز كه بیشتر زمستان است برای تهیه ارزن پلو ، قلور تروش ، قلوربشیر و اشكنه و برنج دم پخت مورد استفاده قرار گیرد .

۵) فـلـه :

مواد اولیه : شیر + آغوز ( توچ – جُیك )

زمانی كه گاو یا گوسفند تازه می زاید تا ۲ روز اول ماده‏ی زرد رنگی از پستانش خارج می شود ، كه آغوز نام دارد ، كه بسیار مقوی و مقاوم ساز بخصوص برای نوزاد در مقابل بیماریها می باشد . آغوز را با شیر مخلوط كرده و می جوشاند تا فله درست شود كه در بعضی از روستاها به توج معروف است .

۶) تـوگـی بشـیر :

مواد لازم :

ارزن كوبیده + آب + نمك + شیر

ابتدا ارزن كوبیده شده را پاك كرده می شویند تا خالص گردد بعداً كمی آب اضافه كرده ، همراه با شیر آنرا می جوشانند تا كاملا غلیظ و بسته گردد مثل پنیر.به عنوان نهار مورد استفاده قرار می گیرد

 

 

با وبسایت طلوع سفریاد همراه باشید تا با غذاهای محلی سایر شهرهای ایران نیز آشنا شوید.

آشنایی با غذاهای محلی شهر طبس

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 11481 0

غذاهای محلی شهر طبس

از جالب ترین جاذبه‌های گردشگری در هر منطقه‌ای انواع غذاهای آن سرزمین و نحوه طبخ آن است. غذاهای سنتی شهر طبس از استان خراسان جنوبی از مواد در دسترس و متناسب با شرایط آب و هوایی تهیه می‌شود.در این بخش با وب سایت طلوع سفریاد همراه باشید.

 

غذاهای محلی مورد استفاده در این منطقه به فراخور فصل و همچنین طبع افراد(سرد مزاجی یا گرم مزاجی) و این که بعضی از غذاهای محلی جنبه درمانی یا پیشگیری از بیماری داشته مورد استفاده مردم قرار می‌گرفته است.

از جمله خوراکی‌های استان شامل؛

 

انواع‌ آش: آش‌ جوش‌پره‌، آش‌ محلی‌، آش‌ لخشک‌، آش‌ بلغور ترش‌، قلیه‌ آش‌، آش‌ بلغورشیر، آش‌ انار، آش‌ اماج‌، آش‌ گوشواره‌، آش‌ بورش‌، آش‌ دوغه‌، آش‌ قیمه‌.

انواع‌ آبگوشت: آبگوشت‌ بزباش‌، آبگوشت‌کشک‌، آبگوشت‌ گندم‌ و آبگوشت‌ بلغور

انواع‌ اشکنه: اشکنه‌ خنجک‌، اشکنه‌ زرشک‌، اشکنه‌ تخم‌ مرغی‌، اشکنه‌غوروتی‌، اشکنه‌ اوجیج‌، اشکنه‌ گوجه‌، اشکنه‌ سیب‌ زمینی‌، اشکنه‌ آرد بریون‌، قلور تروش

انواع‌ خوراک: خوراک‌بامیه‌، خوراک‌ کدوچه‌ با نان‌ برنجی، خوراک‌ سیب و کدوچه، پوره‌ عدس‌، دوغ‌ گرم‌، سوپ‌ ذرت‌، کباب‌ نارنجکی‌، قاتقاب‌، پولانی‌، کم‌ جوش‌، اماج‌، چغندر، دنی‌، قیسی‌، جوش‌ و اره‌، فله‌، حلیم‌، ارزه‌ پلو، پلو زیره‌، رشته‌ فرنگی‌ پلو

 

انواع‌ خورشت‌: خورشت‌ کنگر، خورشت‌ گوجه‌ فرنگی‌، خورشت‌ بامیه‌، خورشت‌ کدو حلوایی

 

انواع نان: نان پتیر، نان خشکی، نان ته تغاری، نان جوین، نان کوله، نان روغن جوش، نان کماچ، نان جان جانی، نان گاورسی، نان سمنو، نان شلغمی، نان تاتران، نان سمبه

 

قورت یا “کشک دیگ چدنی: یکی از فرآورده‌های فرعی شیر است که به روش سنتی از جوشاندن، تغلیظ و یا خشک کردن دوغی که پس از کره گیری باقی می‌ماند و یا از ماست بدون چربی تهیه می‌شود.

کشک دیگ چدنی یا خاکستری در خراسان جنوبی مورد استقبال زیادی قرار دارد که به نام «قورت» نیز مشهور است این نوع کشک خواص بیشتری نسبت به سایر کشک‌ها دارد.

گندم پلو(بلغور) با بادمجان: این غذا از گندم یا جو کامل تهیه شده یعنی گندم همراه با سبوس،که بسیار مقوی و مفید میباشد.

کشک زرد: نوع دیگری از کشک خراسانی‌هاست و به صورت پودر زردرنگ خشک است که از روزگاران کهن برجای مانده است.

 

جاذبه های دیدنی در خواف

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1017 0
جاذبه های دیدنی در خواف

خواف یکی از شهرهای استان خراسان رضوی می باشد.که دارای جاذبه های طبیعی و تاریخی بسیاری میباشد.از مساجد گرفته تا مجموعه های تاریخی،که هر کدام دارای شکوه و عظمت خاصی میباشند،این آثار تاریخی خاص دارای پیشینیه ی قدیمی هستند، مرکز مشاوره ی سفر اصفهان تور یکسری از این آثار را در مقاله ی زیر گردآوری کرده است برای آشنایی بیشتر با این جاذبه های تاریخی با ما همراه باشید.

آرامگاه خواجه غیاث‏ الدین پیر احمد خوافى

آرامگاه خواجه غیاث‏ الدین پیر احمد خوافى از مکانهای دیدنی خواف«خواجه غیاث ‏الدین پیر احمد» از رجال متشخص و سیاستمداران کم نظیر عصر تیموریان بوده است. مزار پیر احمد خوافی در ابتدای خیابان پیر احمد مقابل حوزه علمیه احناف شهر خواف قرار گرفته است.

 

مدرسه مسجد غیاثیه خرگرد

مدرسه مسجد غیاثیه خرگرد در پنج کیلومتری جنوب شرقی خواف بر سر راه تربت حیدریه در فاصله ۱۴۶ کیلومتری شهر مشهد واقع شده است و از بناهای باشکوه چهارایوانی و آجری دوران تیموریان کشور به شمار می آید که در زمان «شاهرخ تیموری» با تلاش «احمد خوافی» بنا شده است.

 

منطقه حفاظت شده سیرخون

منطقه حفاظت شده سیرخون در استان خراسان رضوی در ۱۲ کیلومتری مرز مشترک با کشور افغانستان در جنوب شرقی شهر خواف قرار گرفته است.

 

آسیاب های بادی نشتیفان

آسیاب های بادی نشتیفان به عنوان یکی از عظیم ترین آسیاب های بادی جهان که به لحاظ قدمت و معماری از میراث ارزشمند تاریخی ۱۷۰۰ سال قبل از میلاد مسیح در شهر خواف است که در حافظه تاریخ، آوازه این میراث کهن هنوز به یادگار مانده است اما با گذر زمان چهره این اثر تاریخی به علت تخریب های صورت گرفته مخدوش شده است و هنوز اقدامی برای مرمت این اثر صورت نپذیرفته است.

 

آبشار رِزداب

آبشار رزداب در روستای رزداب در منطقه ای کوهستانی در ۳۲ کیلومتری شهر خواف قرار گرفته است .

از آب و هوای مطبوع و چشم اندازهای دلپذیر و بدیعی برخوردار است.

 

کوشک سلامه

کوشک سلامه از بناهای تاریخی و زیبای شهر خواف است که زندگی سیاسی در گذشته های دور را به نسل حاضر معرفی می کند. این بنا تقریبا ۸۰۰ سل قبل بنا شده است و «قوام الدین» ملک زوزن، که از جانب «سلطان محمد خوارزمشاه» حاکم کرمان شده بود، آن را در سال ۶۰۷ هجری قمری تعمیر کرده است.

 

مسجد ملک زوزن

مسجد ملک زوزن از مساجد ایوانی عهد خوارزمشاهیان به سبک خراسانی است که ۹ قرن است که همچون نگینی در غربت کویر می درخشد و چشم هر بیننده ای را متحیر می سازد.

 

سد سلامی

سد سلامی در ۷ کیلومتری شرق سلامی در خواف قرار گرفته و دارای عمق ۱۸ متر و ارتفاع ۷۰ متر است.

قدمت این بنای غول پیکر بر طبق یافته ها و گفته ها به زمان ساسانیان باز می گردد.

 

آرامگاه حافظ ابرو؛

شهاب‌الدین عبدالله بن زین‌الدین لطف‌الله بن عبدالرشید مشهور به حافظ ابرو، مورخ نامی و مشهور کشورمان که در دوره تیموریان زندگی می کرده است. از آثار و نوشته های ارزشمند او جغرافیای تاریخ خراسان، زبده التواریخ، تاریخ ملکوت کرت و… است. طبق نظر کارشناسان این بنا به دوران قاجار تعلق دارد.

مجموعه تاریخی خواجه یار؛ در ارتفاعات خواجه یار در مجاورت شهر خواف مجموعه تاریخی و فرهنگی خواجه یار قرار دارد که شامل یک گورستان، ساختمانی دوطبقه و آب‌انبار است که از دوره قاجاریه باقی مانده است.

مسجد جامع سنگان؛ از آثار و هنر معماری قرن هفتم در این شهرستان است و روی لچکی ‌های ایوان کتیبه و آجری‌های قالب زده‌ای نصب کرده اند که به بنایی قدیمی تر از مسجد تعلق داشته است.

مسجد جامع نشتیفان؛ نشتیفان دهستانی باستان است که دو مسجد جامع دارد که یکی جدید است و یکی در دوره تیموریان توسط شیخ زین الدین تایبادی ساخته شده است.

همچنین از جاذبه های مذهبی شهرستان خواف مزار خواجه یار است که مردم این شهرستان ارادت خاصی به این مزار دارند همچنین علاقمندان و گردشگران از آن دیدن می کنند.

مسجد جامع سنگان

مسجد جامع سنگان، مسجدی به یادگار مانده از دوران خوارزمشاهی در شهر خواف است که در کوچه ای معروف به «کوچه آب» واقع شده است.

 

آبشار کفتر دره

آبشار کفتر دره در ۴۵ کیلومتری شهر خواف در تنگل سده قرار گرفته است.

حوضچه ها و سنگ آب های بزرگ این آبشار در طی سالیان متمادی در این آبشار به وجود آمده است.

 

مزار خواجه یار

مزار خواجه یار در جنوب غربی شهر خواف قرار گرفته و از یک طرف مشرف به کوه خواجه یار و از سوی دیگر به تپه های مجاور محدود می شود.

این مزار مجموعه ای از دو آب انبار و یک مقبره است.

 

تاریخ و باستان شهر طبس

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 660 0

تاریخ شهر طبس

شهر طبس یکی از شهرهای تاریخی استان خراسان جنوبی میباشد این شهر در دوره های مختلف تاریخی دستخوش تغیرات بسیاری بوده است و همین امر تاریخچه غنی از این شهر به جای گذاشته است.وب سایت مرکز طلوع سفریاد در این مقاله به شرح در مورد تاریخ و باستان پرداخته است باما همراه باشید.

 

دوره هخامنشی

طبس در دوره هخامنشیان مرزبان نشین تابع ایالت شاه نشین پارت (خراسان بزرگ) بوده‌است.براساس مستنداتی که هرودوت تاریخ نویس، ارائه نموده و به نقل از جلد اول کتاب سرزمین خورشید ترجمه ذبیح‌الله منصوری، میت ری داتس از جمله موبدان زرتشتی بوده که در طبس می‌زیسته و به عنوان ناپدری کورش کبیر وی را در همین منطقه تا سن شانزده سالگی تربیت و بزرگ نمود.

 

دوره سلوکی

در زمان سلوکیان طبس از نفوذ فرهنگی و یورش نظامی آن‌ها بدور ماند و در عین حال به پادگان بزرگ نظامی ایزد خواست (یزد) باج (مالیات) می‌داد.

 

دوره اشکانی

در دوره اشکانیان طبس پادگان نظامی مهم مرزهای غربی آنان محسوب می‌شد و گاهی دست بدست می‌شده است.

 

دوره ساسانی

 در دوره ساسانیان طبس همانند دوره هخامنشیان بود. یزدگرد سوم آخرین امپراتور ساسانی در گریز به سمت مرو چند ماه در طبس اردو زد. در تمام طول این مدت طبس به عنوان پل ارتباطی شرق ـ شمال شرق با غرب بوده، یعنی راه مهم و سوق الجیشی پارت و هگمتانه و شوش و بین‌النهرین به پاسارگاد از طبس می‌گذشته و راهدارها در رباط‌ها و چاپارخانه‌های بسیاری در مسیر آن احداث شده بود که بقایای برخی موجوداست.

دوران خلافت اسلامی

موقعیت سه شهر طبس، تون (فردوس ) و قاین در نقشه ایران در عصر خلفای عباسی برگرفته از کتاب جغرافیای تاریخی سرزمین‌های خلافت شرقی در سالهای ۲۹ هجری قمری سپاه اعراب مسلمانان به فرماندهی عبدالله بن بدیل خزاعی از شمال غرب طبس وارد و قلعه چارده (جوخواه امروز) را متصرف شدند و آماده نبرد با سپاه طبس می‌شدند. مردم طبس صلح خواستند و با ۶۰۰۰۰ درهم خراج سالیانه صلح گردید. این فتح موجب مسرت فراوان عمر بن خطاب، خلیفه دوم شد و دولت ارشد طبس را به عنوان مطلع الفجر و دروازه خراسان نامیدند. در زمان خلافت علی بن ابی طالب مردم طبس به اسلام گرویدند و علی ابن ابیطالب خراج را به آنان بخشید. در زمان حکومت امویان و مروانیان وضع به همین منوال سپری شد در حالیکه مالیاتهای سختی از مردم گرفته می‌شده است. زیرا کویر سوزان و صعب العبور مرکزی یک مانع طبیعی و سخت برای عبور دادن لشکر و تجهیزات محسوب می‌شد. ناصر خسرو در سفرنامه خود این شهر را طبس گیلکی خوانده است و از حکومت گیلک بن محمد به عظمت یاد کرده و از وجود امنیت بسیار و رعایت دقیق احکام شرع سخن به میان آوردند.

 

دوره اسماعيلیان

طبس (تببس) در دوره اسماعیلیان یکی از مراکز مهم اسماعیلیان خراسان بود.اسماعیلیان بر طبس استیلا یافته و قلاع محکمی در کوه‌های طبس ساختند.

دوره تیموریان

با استیلای تیموریان طبس تابع حراست بوده و سپس با ضعف آن نظام ازبکهای مهاجم چندین بار به طبس یورش آورده و دختران و پسران بسیاری را به قتل رساندند. زیرا در برابر برده شدن و انتقال آن‌ها به بین‌النهرین مقاومت کردند.

 

 

دوره مغول

طبس از حمله مغول آسیبی ندید و پذیرای مهاجرین بسیار بوده‌است.

دوره زندیه

خیابان گلشن در پایان دورهٔ زندیان و هنگامی که لطف‌علی خان زند به طبس می‌آید و به پیشنهاد او تأسیس شد.

دوره قاجاریه

در دوره قاجاریه امرای عرب شیبانی بر طبس حکومت می‌کردند. در میان امرای شیبانی امیرحسن خان در عمران و آبادی طبس بسیار کوشید. تالار آیینه نشان، عمارات باشکوه و منبت کاری، استخرهای آب باشکوه با نوارهای چرخان و طلاکوب یا سیمکوب، باغها و کوشکهای باصفا، خیابان بندی طبس و کانال کشی انهار، هرس درختان بر اساس طرحهای هندی، احداث آب انبارها، احداث حمامهای بزرگ و تمیز و مساجد و تکایا و… از اقدامات وی و دولت یا اعقاب اوست.

 

دوره پهلوی

در دوره معاصر که رضا شاه پهلوی (۱۳۲۰–۱۳۰۴) به قلع و قمع حکومتهای محلی پرداخت، حکومت بنی شیبان در طبس نیز منقرض گشت. در این دوران شکوه و عظمت طبس به فراموشی سپرده شد.