آداب و رسوم لرستان
لرستان با توجه به این که یکی از مراکز قوم لر به شمار می آید دارای آداب و رسوم جالب و خاصی از این قوم است. آداب و رسوم معمولا در ایران فقط در پوشاک و برخی مراسمات خلاصه می شود، اما در لرستان این گونه نیست و حتی موسیقی های خاصی به عنوان آداب و رسوم مردم در این منطقه شناخته می شوند. با هم در اصفهان تور نگاهی به اداب و رسوم جالب و جذاب مردم لرستان خواهیم داشت :
موسیقی
موسیقی لری با موسیقی “ردیف دستگاهی” پیوند نزدیکی دارد . بخش مهمی از این موسیقی از طریق کمانچه و کمانچه نوازی محلی در موسیقی رسمی ایران “ردیف” نیز تأثیر گذاشته است . اغلب موسیقی های محلی لرستان در دستگاه ماهور و بیش تر با ساز کمانچه اجرا می شوند . موسیقی های لرستان به چهار بخش موسیقی کار ، موسیقی مراسم ، موسیقی عروسی و موسیقی ترانه های روز تقسیم شده است . ترانه ها و رقص های متداول لری بیش تر حماسی هستند و ترانه هایی که جنبه تغزل دارند ، در بین مردم از تداول کم تری برخوردار هستند . رقص های بومی لری گاهی با وزن و سرعت آهسته و گاهی با تندی بیشتر اجرا و در همه حال به صورت گروهی اجرا می شود .
غذاهای محلی
غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند . تقریباً همه انواع خوراک ها در این استان تهیه و طبخ می شود ولی متداول ترین آنها عبارتند از: عدس پلو با گوشت ، باقلاپلو ، کباب چنجه ، کباب بختیاری ، شوله ، کباب بروجردی ، آش پخازه ، آش شوربا ، کپه ، کال جوش یا کله جوش ، جگروز ، اناردونگ ، نوژی آو و انواع کوفته .
زبان و گویش
زبان مردم لرستان به دو زبان لری و لکی صحبت می کنند که اولی زبان اکثر شعبات قوم لر می باشد و دومی در بین برخی از طوایف لرستان بخصوص مناطق شمالی لرستان (مناطق الشتر ، کوهدشت و نور آباد ) رایج است . بر اساس مطالعات زبان شناسی ، زبانهای لری و لکی جزو زبانهای هندو – اروپایی به شمار می آیند . زبانهای ایرانی شامل زبانهای ایرانی شرقی و زبانهای ایرانی غربی می باشد . لکی و لری جزو زبانهای ایرانی غربی محسوب می شوند . بسیاری از واژه های لری اغلب ریشه های باستانی دارند و به احتمال تعداد زیادی از این واژه ها مربوط به زبانهای کاسی و عیلامی می باشد . گفته می شود زبان پارسی در زمان امپراتوریهای هخامنشی ، اشکانی و ساسانی در لرستان گسترش یافته است . در بین زبانهای جنوب غربی ایران ، زبان (گویش) لری بزرگترین رابطه را با زبان فارسی دارد که هر دوی آنها دنباله پارسی میانه ، زبان پارتیان قرن هشتم بعد از میلاد هستند . همانگونه که می دانیم پارسی میانه ، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج تغییر شکل داده و به صورت زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است .
پوشاک
پوشاک زنان لر : پوشاک زنان لر بنا به موقعیت اجتماعی ، اقتصادی و از طرفی شرایط سنی از ویژگی های مشخصی برخوردار است . پوشاک زنان جوان لر با پارچه های الوان در رنگها و طرح های شاد با سربندهای زیبا و رنگی می باشد . زنان مسن تر پارچه هائی به رنگ تیره و طرح ای ساده و سربندی سیاه و سفید را ترجیح می دهند . روسریهای زنان لر که در زبان محلی به آن ” گل ونی ” می گویند . زیبائی خاصی به سر زنان لر می دهد . این روسریها که معمولاً ابریشمی می باشند و در طرح ها و رنگهای مختلف به کار می روند . با گره زیبائی به دور سر پیچیده می شود گوشه های آن هم به صورت آویزان بر پشت سر قرار می گیرد . پیراهن زنان لر دارای برشی ساده ، بلند و گشاد است با طرح های گلدار و رنگهای الوان . شلوار پوشاک زنان لر از لحاظ ترکیب و جنس پارچه دو قسمتی و دو رنگی است . معمولاً از دمپا تا حدود بالای زانو، پارچه ساده با نقشبندی و نواردوزی شده است و قسمت بالاتر به رنگ دیگر و گلدار می باشد . قسمت های دیگری بر روی پیراهن زنان قرار می گیرد از جمله ” کلنجه ” کت مخملی که در جلوی بدن بسته نمی شود ، بقیه و لبه های دم آستین و دور شکاف آن یراقدوزی و نواردوزی شده است . ” سرداری ” که پوششی است بلند تا به پشت پا ، جلوی آن بدون دگمه است با آستینی تا آرنج که اغلب از مخمل با الوان مشکی ، سبز و قرمز تهیه می شود . دوره های آستین و دامن آن به پهنای دو تا سه انگشت یراقدوزی و نواردوزی شده است . ” کت ” که نیم تنه را می پوشاند ، نواردوزی ندارد و با دکمه در جلو بسته می شود . ” جلیقه ” که همیشه باز است و دکمه ندارد و در قسمت جلوی آن یراقدوزی ، سکه دوزی شده است .
پوشاک مردان لر : مردان لر دارای پوشش ساده ای می باشند . جنبه های تزئین آن کمتر می باشد . شلوار آنان به طرح و هیبت شلوارهای کردی است . پیراهن آنان با برش ساده و اغلب به رنگ سفید و گاه رنگین می باشد . قسمت دیگر آن ( ستره ) است که در طرح های گلدار و شاد برای مراسم شادی و جشن و طرح های ساده با رنگهای کم مایه در انجام مراسم تشریفاتی و عزا بکار می آید . کلاه نمدی ، شال و گیوه نیز از خصوصیات ویژه لباس مردان لری می باشد .
پوشاک عشایر : تماشای شیوه زندگی عشایر کوچ نشین یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری اجتماعی استان لرستان را تشکیل می دهد . عشایر استان لرستان دارای مسکن خاص خود ، صنایع دستی و لباس های رنگارنگ و دیدنی خود هستند و به همین لحاظ برای بازدیدکنندگان جذاب هستند .
به طور کلی عشایر ایران که معیشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ایران یکی از جذاب ترین شیوه های زندگی اجتماعی به شمار می آیند . استان لرستان به سبب شرایط آب و هوایی و کوهستانی بودن خود ، محل ییلاق و قشلاق ایل ها و عشایر استان های اطراف است . عشایر و طایفه های لرستان در یک تقسیم بندی به دو بخش لر و لک تقسیم می شوند که از نظر لهجه ، سنن ، آداب و رسوم و برخی مسایل مذهبی با یک دیگر تفاوت دارند .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
استان سرسبز لرستان
لرستان یکی از استان های زیبا با طبیعت بکر در ایران است که هر ساله افراد زیادی از خارج و داخل کشور این شهر را برای مسافرت و گذراندن وقت انتخاب می کنند. این استان غربی ایران که یکی از استان های لرنشین در کشور محسوب می شود مملو از جذابیت های تاریخی، طبیعی و البته مردم شناسی است. در این مطلب در اصفهان تور به بررسی اقلیمی و جغرافیایی این استان خواهیم پرداخت.
موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان لرستان در غرب ايران، بين ۴۶ درجه و ۵۱ دقيقه تا ۵۰ درجه و ۳ دقيقة طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ و ۳۲ درجه و ۳۷ دقيقه تا ۳۴ درجه و ۲۲ دقيقة عرض شمالي از خط استوا قرار گرفته و وسعت آن حدود ۲۸۵۵۹ كيلومتر مربع است. اين استان، از شمال به استانهاي مركزي و همدان؛ از جنوب به استان خوزستان، از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهاي كرمانشاه و ايلام محدود است. اشترانكوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است. پستترين نقطة آن در جنوبيترين ناحيه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح درياي آزاد ارتفاع دارد. براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال ۱۳۷۵، استان لرستان داراي ۹ شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آباديِ داراي سكنه بوده و مركز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهاي استان عبارتاند از : خرمآباد، بروجرد، اليگودرز، دورود، ازنا، كوهدشت، دلفان، سلسله و پل دختر.
جغرافياي طبيعي و اقليم استان
استان لرستان سرزميني كوهستاني است كه به جز تعدادي درة آبرفتي و چند دشت كوچك، ناحية هموار ندارد. اين ناهمواريها كه داراي سنگهاي دگرگوني است، در نتيجة مجاورت با گنبدهاي خارايي (دروني) الوند و سربند (شازند) پديد آمدهاند. در ناهمواريهاي اصلي استان (ارتفاعات اصلي زاگرس)، كوهها به طور منظم از شمال غربي به سوي جنوب كشيده شدهاند. اين ناهمواريها كه معمولاً با درههاي عميق همراهاند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالي كه ناهمواري پيشكوههاي داخلي به صورت تپهماهورهاي گنبدي شكل و كم ارتفاع خودنمايي ميكنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهاي خارايي مربوطاند. استان لرستان داراي آب و هواي متنوع است. در زمستان، هنگامي كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرماي شديد جريان دارد، قسمتهاي جنوبي آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است. بررسيهاي اقليمي نشان ميدهند، خرمآباد داراي زمستاني معتدل و تابستاني گرم است و بروجرد زمستاني سرد و تابستاني معتدل دارد. اليگودرز نيز زمستاني بسيار سرد و تابستاني معتدل دارد.
جغرافياي تاريخي استان
اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد در كوهساران زاگرس اسكان يافتند و سرانجام، سرزمين بينالنهرين (ميان دو رود) را تصرف كردند. نام طايفههايي كه در زاگرس سكونت داشتند، در آثار برجاي مانده از سارگن پادشاه مقتدر اَكد (۲۰۴۸-۲۰۳۰ ق.م) آمده است. به استناد كتيبههاي بابلي، آشوري و ايلامي، ساكنان دامنههاي كوهساران زاگرس طايفههايي مانند لولوبي، مانايي، كاسي، گوتي، نايدي، آمادا و پارسوا بودهاند. تاريخنگاران، در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند؛ اما شواهد تاريخي نشان ميدهند، كاسيها در سال ۱۶۰۰ قبل از ميلاد در لرستان كنوني ميزيستند و حكومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت. اين قوم، در هزارة دوم پيش از ميلاد در بابل مستقر شدند و دومين سلسلة شاهان بابل را تأسيس كردند. انقراض كاسيان در هزارة دوم پيش از ميلاد، با يورش دولت مقتدر ايلام صورت گرفت. در نتيجه، كاسيها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ايلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبي آشوريها، در مناطق شرقي، مانند سدي مقاومت كردند. قدرت اين قوم كوهنشين به حدي رسيد كه شاهان سلسلة هخامنشي هنگامي كه از فارس به شوش يا از بابل به اكباتان ميگذشتند، هديههايي براي ايلات كوهستاني بين راه ميفرستادند تا مسير آنها را امن نگاه دارند. در دورههاي بعدي ساكنان اين نواحي به طور موقت مغلوب اسكندر مقدوني شدند. در دورة ساسانيان، پشتكوه و پيشكوه را شخصي از خاندان معروف هرمزان اداره ميكرد. آخرين فرمانرواي اين خاندان، همان هرمزان بود كه به اسارت سپاهيان عرب درآمد. عربها در سال ۱۶ هجري قمري پس از فتح حلوان، نواحي شمالي لرستان را گرفتند و در سال ۲۱ هجري قمري، نهاوند و قسمت جنوبي لرستان را نيز به تصرف خود در آوردند.
در سال ۲۲ هجري قمري، هنگامي كه «عمر» سرزمينهاي گرفته شده را در ميان لشكريان كوفه و بصره تقسيم ميكرد، لرستان ضميمة حوزة كوفه شد و از آن پس جزو ايالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا ميانة سدة چهارم هجري، حكمران اين منطقه يا از بغداد يا از كوفه تعيين ميشد. در همين قرن، حسنوية كُرد اين منطقه را به تصرف خود درآورد و خاندان او تا سال ۵۰۰ هجري قمري بر لرستان تسلط داشتند. مقارن استيلاي مغول بر ايران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر كوچك تقسيم شد. هر يك از اين دو قسمت از پيش از استيلاي مغول تا مدت زماني پس از انقراض ايلخانان، امراي نيمه مستقل داشتند. اتابكان لر بزرگ اصلاً از كُردان شام بودند كه از حدود نيمة قرن ششم هجري از راه آذربايجان رهسپار ايران شدند و در حدود اشترانكوه و جلگههاي شمالي آن اسكان گزيدند. پايتخت اتابكان لرستان در شهر ايذج (مال امير) بود. خرابههاي فراواني از آن دوره باقي مانده كه بيشتر آنها به دورة ساسانيان مربوط است و هنوز در اين محل ديده ميشوند. اتابكان لر بزرگ تا نيمة اول قرن نهم هجري حكومت كردند (۸۲۷-۵۰۰ هجري قمري) و آخرين آنها كه غياثالدين كاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهيم بن شاهرخ تيموري برافتاد و سلسلة او منقرض شد. اما اتابكان لر كوچك (۱۰۰۶-۵۸۰ هـ.ق) كه چندين امير معتبر داشتند و حكومتشان نيز طولانيتر بود، هيچوقت اهميت و اعتبار لر بزرگ را پيدا نكردند. اتابكان لر كوچك موقعيت خود را تا زمان صفويه حفظ كردند و حتي حكومت خود را تا غرب كوههاي پشتكوه توسعه دادند. آخرين فرد اين سلسله شاهوري نام داشت كه در سا ل۱۰۰۶ هجري قمري به فرمان شاه عباس اول كشته شد و سلسلة او نيز برافتاد. بدين گونه حكومت لرستان به حسين نامي محول شد و خاندان اين والي تا اوايل روي كار آمدن سلسلة قاجار، بر لرستان حكومت كردند. از آن پس حكومت پشتكوه را گاه حكام بروجرد و زماني حكام شوشتر به عهده داشتهاند.
وضعيت اجتماعي و اقتصادي استان
براساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵، جمعيت استان لرستان ۴۳۴۵۸۴۱ نفر بوده است كه از اين تعداد ۵۳/۵۶ درصد در نقاط شهري و ۴۵/۲۶ درصد در نقاط روستايي سكونت داشته، و بقيه غيرساكن بودهاند. در همان سال، از ۴۳۴۵۸۴۱ نفر جمعيت استان، ۵۰۸۸۰۷ نفر را مردان و ۹۲۶۷۷۶ نفر را زنان تشكيل ميدادهاند و لذا نسبت جنسي در استان لرستان ۱۰۴ مرد در برابر ۱۰۰ زن بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از جمعيت استان ۹۹/۸۸ درصد را مسلمانان تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۹۹/۸۷ درصد و در نقاط روستايي ۹۹/۸۹ درصد بوده است. در فاصلة سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، ۴۲۰۱۳۹ نفر به استان مهاجرت كرده و يا در داخل اين استان جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلي ۳۰/۳۵ درصد مهاجران در ساير استانها و ۲۰/۴۷ درصد در شهرستانهاي ديگر همين استان و ۴۸/۱۷ درصد در شهرستان محل سرشماري بوده است. محل اقامت قبلي بقية افراد، خارج از كشور يا اظهار نشده بوده است. مقايسة محل اقامت قبلي مهاجران با محلي كه در آن سرشماري شدهاند، نشان ميدهد كه در دهة ۷۵-۱۳۶۵، ۳۷/۵۲ درصد از روستا به شهر، ۳۲/۶۴ درصد از شهر به شهر، ۱۲/۶۴ درصد از روستا به روستا و ۱۶/۱۹ درصد از شهر به روستا مهاجرت كردهاند. توزيع مهاجران وارد شده طي سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ به استان، برحسب مدت اقامت در محل سرشماري نشان مي دهد كه بيشترين تعداد مهاجران وارد شده به استان و يا جابهجا شده در داخل آن با ۱۴/۹۲ درصد به يك سال قبل از سرشماري و كمترين تعداد آنان (با ۲/۰۳ درصد) به ۹ سال قبل از سرشماري مربوط بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از ۶۷۳۳۵۱۱ نفر جمعيت ۶ ساله و بالاتر استان، ۷۴/۸۴ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادي در گروه سني ۶ تا ۱۴ ساله ۹۴/۰۷ درصد و در گروه سني ۱۵ ساله و بالاتر ۶۵/۱۰ درصد بوده است.
در بين افراد لازمالتعليم (۱۴-۶ ساله) نيز نسبت باسوادي در نقاط شهري ۹۷/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۹۱/۰۶ درصد بوده است. به طوركلي، نسبت باسوادي در بين مردان ۸۰/۶۱ درصد و در بين زنان ۶۸/۸۶ درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهري براي مردان و زنان به ترتيب ۸۶/۳۴ درصد و ۷۷/۴۱ درصد، و در نقاط روستايي ۷۴/۸۸ درصد و ۵۹/۳۶ درصد بوده است. در سال مذكور، از جمعيت ۶ تا ۲۴ سالة استان، ۶۷/۶۱ درصد در حال تحصيل بودهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۷۵/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۵۹/۶۷ درصد بوده است. در اين استان ۹۱/۵۶ درصد از كودكان، ۸۶/۶۷ درصد از نوجوانان و ۳۸/۹۴ درصد از جوانان به تحصيل اشتغال داشتهاند. در آبان سال ۱۳۷۵، افراد شاغل و افراد بيكار (جوياي كار) در مجموع ۳۲/۸۷ درصد از جمعيت ۱۰ ساله و بالاتر استان را تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري، ۳۲/۱۶ درصد از مردان و ۹/۳۹ درصد از زنان را تشكيل ميداده است. بيشترين ميزان فعاليت به گروه سني ۳۵ تا ۳۹ ساله با ۵۳/۶۸ درصد و كمترين ميزان فعاليت به گروه سني ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۷۰ درصد مربوط بوده است. بالاترين ميزان فعاليت براي مردان به گروه سني ۳۹-۳۵ ساله با ۱۱/۰۶ درصد تعلق داشته است. در سال مذكور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاي استان، ۳۰/۰۳ درصد در گروههاي شغلي كشاورزي، ۲۷/۰۸ درصد در گروههاي شغلي صنعت و ۴۰/۹۹ درصد در گروههاي شغلي خدمات و ۱/۹۰ درصد نامشخص و اظهار نشده بوده است. اين نسبتها در نقاط شهري به ترتيب ۶/۳۵ درصد، ۳۳/۰۲ درصد، ۵۸/۹۷ درصد و ۱/۶۶ درصد و در نقاط روستايي به ترتيب ۵۵/۵۷ درصد، ۲۱/۰۵ درصد، ۲۱/۲۱ درصد و ۲/۱۷ درصد بوده است. اوضاع اقتصادي و اجتماعي استان تحت تأثير شرايط اقليمي، تاريخي و جغرافيايي، شرايط متفاوتي پديد آورده است كه در زير به آنها اشاره ميشود : هواي سرد مناطق بلند و گرماي نواحي جلگهاي جنوب استان، سبب گسترش زندگي كوچنشيني شده است. طوايف لر «بهاروند»، «ميرزاوند»، «ميردريكوند» و «قلاوند» از لُران گرمسيري و «جودكي و مير» در بخش ملاوي، «بيرانوند» در بخش چغلوندي، «حسنوند، يوسفوند، كوليوند و قلائي» در سلسلة الشتر، «ايل پاپي» در بخش پاپي، «سگوند، دالوند و كارمه» در بخش زاغه، «بختياري و چهارلنگ» در اليگودرز و طوايف دلفان در اين قسمت استان زندگي ميكنند.
استان لرستان با برخورداري از هواي متنوع و رودهاي پرآب و خاك آبرفتي حاصلخيز، استعدادي ويژه در كشت محصولات كشاورزي دارد. غلات، چغندرقند و حبوبات، مهمترين فرآوردههاي كشاورزي آن محسوب ميشوند. در نواحي جنوبي و پارهاي مناطق ديگر استان، محصولات گرمسيري توليد ميشود. بازده توليدات كشاورزي استان به دليل استفاده از روشهاي سنتي، به ويژه در زمينهاي ديم كوهستاني و پايكوهي، اندك است. دامپروري و دامداري در سراسر استان رايج است. عشاير، روستاييان و ساكنان اطراف شهرها به فعاليتهاي دامپروري ميپردازند. در نواحي مرطوبتر استان، پرورش گاو و در ميان عشاير و روستاهاي خشكتر پرورش گوسفند و بز، مرغ و خروس، غاز، بوقلمون و مرغابي و ديگر طيور رايج است. در سالهاي اخير در اطراف شهرهاي استان، واحدهاي مرغداريها و گاوداريهاي صنعتي نيز تأسيس شده است. پرورش زنبور و توليد عسل، يكي ديگر از فعاليتهاي كشاورزي مردم استان است. توسعة صنعتي استان لرستان در سالهاي گذشته، همراه با سياست توجه به نقاط محروم و استقرار و ايجاد كارخانههاي صنعتي متعدد رو به رشد است. از جمله ميتوان به صنايع ساختماني، فلزي، سراميك، غذايي، پوشاك، شيميايي و صنايع دستي اشاره كرد. صنايع دستي استان لرستان مشتمل بر قاليبافي، جاجيمبافي، جولاهي، گيوهبافي، دباغي، هورسبو (يك نوع خورجين) و چادربافي است. اين نوع محصولات ضمن تأمين مصارف خانواري توليدكننده، براي فروش به بازارهاي محل نيز عرضه ميشود. در استان لرستان معادن بسيار از قبيل سنگ تراورتن (در چگني و كوهدشت)، مرمريت (در ازنا، اليگودرز و بروجرد)، فلداسپات، تالك و سيليس (در بروجرد، اليگودرز و ازنا)، سنگ گچ (در دورود و كوهدشت)، سنگ آهك (در خرمآباد و كوهدشت) و سرب و روي (در اليگودرز) وجود دارد كه بخشي از آنها مورد بهرهبرداري قرار گرفتهاند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
زیباترین سالن های تئاتر
دراین مطلب قصد داریم با یکی از عجیب ترین سالن های تئاتر و خانه های اپرای جهان در کشور برزیل، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
تئاتر آمازوناس، یکی از زیباترین سالن های تئاتر جهان
در مرکز جنگل های بارانی برزیل نزدیک کناره رودخانه آمازون، یکی از عجیب ترین سالن های تئاتر و خانه های اپرا قرار دارد. تئاتر آمازوناس، یکی از زیباترین سالن های تئاتر جهان است.
این تئاتر در شهر مانائوس توسط ثروتمند صنعت لاستیک بنا نهاده شده است. بهترین معماران و صنعت گران اروپایی کار طراحی و ساخت این بنا را با بهترین متریال های ساختمانی عهده دار بوده اند. اجزای تشکیل دهنده این ساختمان از کشورهای مختلف فراهم شد. برای مثال آهن آلات آن از پاریس، سنگ های مرمر آن از ایتالیا و فولاد آن را انگلیس تامین کرده است.
ده سال بعد وقتی لاستیک مصنوعی طالع مانائوس را تیره و تار کرد، تئاتر تعطیل شد و این داستان هفتاد سال ادامه پیدا کرد تا اینکه در سال ۱۹۸۲ این بنا در ساخت فیلم ورنر هرزوگ (Werner Herzog) مورد استفاده قرار گرفت و در نهایت در سال ۲۰۰۱، این مجموعه دوباره بازگشایی شده و به خانه ی ارکستر فیلارمونیک آمازوناس بدل گشت.
در سال ۱۸۹۶ پس از بازگشایی، انریکو کروزو (Enrico Caruso) اولین اجرا را در این مجموعه انجام داده است.
در بیرون ساختمان، گنبد این سازه زیبا با ۳۶۰۰۰ کاشی سرامیکی طرح دار با رنگ پرچم ملی برزیل خودنمایی می کند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آسمانخراش مارتينلی در برزيل
دراین مطلب قصد داریم با اولين آسمانخراش کشور برزيل، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
سائو پائولو : ساختمان مارتينلی برزيل
ساختمان مارتينلی (Martinelli Building – Edifício Martinelli) ، يک آسمانخراش ۳۰ طبقه است که در شهر سائو پائولو ، برزيل واقع شده است. اين ساختمان عظيم اولين آسمانخراش کشور برزيل محسوب می شود. ساخت آن در سال ۱۹۲۲ شروع شد و در سال ۱۹۲۹ تنها با ۱۲ طبقه پايان يافت و تا سال ۱۹۳۹ به همان شکل باقیماند و بعد از آن دوباره روند ساخت شروع شد و در نهايت با ۳۰ طبقه پايان يافت. ارتفاع ساختمان مارتينلی ۱۳۰ متر می باشد و طراح آن يک ( معمار برزيلی معروف به نام گيسپه مارتينلی ) می باشد.ساختمان کاملا توسط شهرداری شهر در سال ۱۹۷۵ تعمير و بازسازی شد. امروزه ، ساختمان مرکز وزارت مسکن و برنامه ريزی شهری می باشد که مغازه های متعددی در طبقه همکف آن می باشد. يکی از پيشرفت های قابل توجه اخير در اين ساختمان ، مرمت کاشی های کف تراس آن می با شد که از همان شرکت سال دهه ۱۹۲۰ استفاده شده است. سينمای مجلل ، اتاق چای و يک هتل مدرن برخی از جاذبه های موجود در بالاي آسمان خراش می باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مجموعهای از پلهها در ريو
دراین مطلب قصد داریم با مجموعهای از پلهها با شهرت جهانی در ريو، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
پلههای سلارون ( Escadaria Selarón )
پلههای سلارون مجموعهای از پلهها با شهرت جهانی در ريو هستند که اثر هنرمند شيليايي ( خورخه سلارون ) است.خورخه در رابطه با اين پلهها میگويد: ( پلههای سلارون ادای احترام من به مردم برزيل است ).پلههای سلارون ۲۱۵ پله اند که در مجموع از ۲۰۰۰ کاشی ساخته شده است وارتفاع پلهها ۱۲۵ متر. جالب آن که برای ساخت پلههای سلارون کاشیهايي از ۶۰ کشور مختلف گردآوری شدهاند. سلارون در محله سانتا ترزا واقع شده و میتوانيد به هنگام بازديد از اين محله سری هم به اين پلههای رنگی و هنرمندانه بزنيد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
بزرگترين کتابخانه در آمريکا
دراین مطلب قصد داریم با بزرگترين کتابخانه در آمريکای لاتين، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
کتابخانه ملی برزيل ( National Library of Brazil)
کتابخانه ملی برزيل ، مخزن ارزشمندی از ميراث کتابشناختی و مستند برزيل است. اين کتابخانه بزرگترين کتابخانه در آمريکای لاتين است و همچنين هفتمين کتابخانه بزرگ دنيا مي باشد . مجموعه کتابخانه ملی برزيل در شهر ريودوژانيرو حدودا” ۹ ميليون کتاب و سند را شامل میشود. جذابيت کتابخانه ملی برزيل تنها به همين جا ختم نمیشود ، ساختمان اين کتابخانه از لحاظ تاريخی و معماری بسيار قابل توجه و باشکوه است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مرکز فرهنگی بانکو برزيل
دراین مطلب قصد داریم با مرکز فرهنگی بانکو دو برزيل که متعلق به سال ۱۹۰۶ میباشد، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
مرکز فرهنگی بانکو دو برزيل( Centro Cultural Banco do Brasil )
مرکز فرهنگی بانکو دو در ساختمانی زيبا و متعلق به سال ۱۹۰۶ قرار دارد و ميزبان برخی از بهترين مجموعههای شهر ريو دوژانيرو است. همچنين امکاناتی چون سالن سينما و اجرای موسيقی ، دو سالن تئاتر و يک نمايشگاه دائمی از تکامل و سير پول رايج برزيل در آن به چشم میخورند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
کوه پدرا دا گاوا در برزیل
دراین مطلب قصد داریم با یکی از بلندترين کوههای جهان در نزديکی اقيانوس، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
پدرا دا گاوا( Pedra da Gávea )
پدرا دا گاوا کوهی در پارک جنگلی تيجوکا ريو است. اين کوه متشکل از گرانيت و گنيس بوده و ارتفاعی ۸۴۴ متری آن سبب میشود تا يکی از بلندترين کوههای جهان در نزديکی اقيانوس باشد. از جمله تفريحات و هيجانات مهم اين قله ، امکان کوهنوردی ، استفاده از پاراگلايدر يا انواع گلايدرها از بالای قله ، صخره نوردی و … است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
بزرگترین تالاب جهان در برزیل
دراین مطلب قصد داریم با پیکی از بهترین پارک های ملی برزیل که یکی از مکان های شگفت انگیز و خاص در دنیاست ، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
پانتانال:
پانتانال ، بزرگترین تالاب جهان است ، که بیشتر در غرب برزیل قرار گرفته اما گسترشش به سمت بولیوی و پاراگوئه نیز می باشد. اینجا به خاطر حیات وحشش مشهور می باشد و یکی از جاذبه های مهم توریستی در برزیل است. برخلاف جنگل انبوه آمازون ، در پانتانال عملا تضمین می شود که شما به واقع حیات وحش را ببینید. همچنین پانتانال محل زندگی یکی از بزرگترین یوزپلنگ های آمریکایی می باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
پارک ملی لینسویز برزیل
دراین مطلب قصد داریم با پیکی از بهترین پارک های ملی برزیل که یکی از مکان های شگفت انگیز و خاص در دنیاست ، بیشتر آشنا شویم.ما را همراهی کنید.
پارک ملی لینسویز ماراینسیز ( Lençóis Maranhenses National Park ) برزیل نه تنها یکی از بهترین پارک های ملی این کشور که یکی از مکان های شگفت انگیز و خاص در دنیاست. وقتی به این این پارک ملی اعجاب انگیز می نگری، ۱۵۵۰ کیلومتر مربع زمینی از شن های سفید و نرم می بینی که در فواصل منظم به دریاچه های آبی فیروزه ای و خنکی مزین شده است. این پارک از آن رو لینسویز ماراینسیز نام گرفته، چرا که این کلمات در پرتغالی به معنای ملحفه های مارانو معنا می شود. این سطح شنی و سپید رنگ، همچون روکش هایی برای بستر پارک دیده شده اند. مارانو ( Maranhão ) یکی از ایالت های برزیل است که این پارک ملی خارق العاده در آن واقع شده است. پارک ملی لینسویز ماراینسز در شمال شرقی کشور برزیل قرار دارد.
در نگاه اول پارک ملی لینسویز ماراینسیز همانند دیگر صحراها به چشم می آید که تا مایل ها هیچ اثری از پوشش گیاهی در آن نیست. اما باید بدانید که این پارک ملی تفاوت فاحش بسیاری با بیابان ها دارد؛ لینسویز ماراینسیز اصلا بیابان نیست چرا که بارش سالانه منطقه نزدیک به ۱۲۰۰ میلی متر است. بنابراین بارش این منطه بسیار بیش تر از آن است که بیابان در نظر گرفته شود. به طور کلی میزان بارندگی در بیابان ها کم تر از ۲۵.۴ میلی متر در سال است.
از آن جا که لینسویز ماراینسیز درست در کناره حوزه رودخانه ای آمازون قرار گرفته، به هنگام شروع سال، مورد هجوم باران های سیل آسا قرار می گیرد. آب باران در دره های میان تپه های شنی پارک جمع می شود و در طی شش ماهه اول سال، تالاب های فصلی متعدد چهره متفاوتی به این پارک شنی می بخشند. اتفاق نادری که مشابهش را هیچ جای دیگری نخواهید دید؛ تپه های شنی و گودال های شفاف آبی که در کنار یک دیگر قرار گرفته اند. البته حوضچه های این پارک ملی اعجاب انگیز همیشگی نیست و در طی فصول کم باران، تابش آفتاب استوایی، منطقه را به سرعت خشک می کند. تبخیر آب تالاب ها به حدی افزایش می باید که تنها در طی یک ماه حداکثر ۸ سانتی متر از عمق تالاب ها باقی می ماند.
پارک ملی لینسویز ماراینسیز قطعا یکی از عجیب ترین و جالب توجه ترین مکان های طبیعی بر روی زمین است که نامش را می توان در لیستی چون ۱۵ سیاره بر روی زمین دید. این پارک در تاریخ ۲ ژوئن ۱۹۸۱ به عنوان پارک ملی نام گذاری شد.
دیدنی های پارک ملی
برخی از تالاب ها و حوضچه هایی که در میان زمین شنی پارک ملی لینسویز ماراینسیز به چشم می خورند، بسیار بزرگ اند. از آن جمله می توان به تالاب بونیتا و آزول اشاره کرد که هر دو در نزدیکی شهر بررینس قرار دارند. همچنین ارزش آن را دارد که از تالاب تراپیکال که در نزدیکی روستای آتینس قرار گرفته نیز بازدید کنید.
تالاب گایووتا (مرغ دریایی) یکی از بزرگ ترین و زیباترین حوضچه های پارک ملی لینسویز ماراینسیز است که در نزدیکی روستای سانتو آمارو دومارانو ( Santo Amaro do Maranhão ) قرار گرفته. این روستا خود با شهر بررینس ۹۵ کیلومتر فاصله دارد.