بندر انزلی ایران
بندر انزلی، یکی از شهرهای زیبای شمال ایران است که هر سال پذیرای میلیون ها توریست است، جاذبه های دیدنی زیادی دارد و در کنار کمیت، تنوع دیدنی هایش هر گردشگری را به چند روز ماندن در انزلی تشویق می کند.
بندر انزلی یکی از دیدنی ترین شهرهای استان گیلان هم به جهت طبیعی و هم معماری های دیدنی است. انزلی دومین شهر گیلان با فاصله ۴۰ کیلومتری (نیم ساعته) از رشت و پنجمین بندر فعال اقتصادی کشور محسوب می شود.
چرا انزلی؟
درباره وجه تسمیه این بندر زیبا نظرات مختلفی وجود دارد. گروهی معتقدند هنگامی که آخرین فاتحان عرب با گذر از کوه های البرز سرانجام به انزلی رسیدند، دستور پیاده شدن و فرود آمدن نهایی را به سربازان خود دادند و نام انزلی از فعل انزل به معنای فرود بیا آمده است. برخی نیز آن را تغییر یافته لغتی روسی به معنای «بمان» می دانند اما نزدیکترین حدس به منطق، به معنی لنگرگاه اشاره می کند (انزل به معنای لنگر)، همچنین در برخی متون یونانی برکه و مرداب با اسامی آنزالیا و انزلیوس خوانده شده اند که احتمال ریشه گرفته نام انزلی از واژه های یاد شده باشد نیز منتفی نیست. به عنوان آخرین داستان در این زمینه جالب است بدانید که موسسان اولیه شهر را دو برادر به نام انزل خان و غازان خان می دانند که در عین رقابت بنای این دو شهر را گذاشتند.
دیدنی های بندر انزلی
در سفر به انزلی دیدن برخی از آثار را نباید از دست داد، در ادامه به تعدادی از آنها اشاره می شود:
تالاب انزلی
تالاب انزلی به باور کارشناسان محیط زیست یکی از بزرگترین و جالبترین تالاب های دنیا از نظر تنوع زیستی است و در ساحل جنوب غربی خزر و در غرب دلتای سفید رود، در جنوب شهر انزلی واقع است. این تالاب با وسعتی در حدود ۲۸۰ کیلومتر مربع مربع و عمق ۱٫۵ تا ۲٫۸ متری و جزایر کوچک و بزرگی که سر از آن بیرون آورده اند.
بهشت اروپایی ایران
در زمستان میزبان انواع پرنده های دریایی به ویژه قوهای سفید، غاز، اردک، مرغابی، چنگر و دیگر پرندگان مهاجر است. یکی از جذابیت های بی نظیر تالاب انزلی، نیلوفرهای آبی است که در سراسر تالاب به چشم می خورد. نیزارها و لاله دریایی نیز در حاشیه تالاب مناظری دیدنی در اختیار بازدیدکنندگان قرار می دهد. قایق سواری بر پهنه مرداب یکی از مفرح ترین لحظات سفر به بندر انزلی است.
موج شکن
موج شکن انزلی که برای جلوگیری از آسیب رساندن موج های دریا به کشتی ها و قایق ها ساخته شده، اکنون به محلی برای تفریح تبدیل شده است. تقریبا هر بازدیدکننده از انزلی یک عکس یادگاری در کنار موج شکن دارد.
در سال ۱۲۷۴ ساخت موج شکن غازیان و انزلی آغاز شد و ۱۲۹۳ کار ساخت آن به پایان رسید. موج شکن ها روی تیرهای چوبی که در کف دریا تعبیه شده اند ساخته شده و در سال های اخیر مورد مرمت قرار گرفته اند.
پل های انزلی
در گذشته که غازیان و انزلی دو شهر جدا از هم بودند، رفت و آمد بین آن دو از طریق قایق انجام می شد. در سال ۱۳۱۴پل های انزلی و غازیان به منظور اتصال این دو مکان آغاز شد. پل فعلی با جلوه هایی از گذشته خود به صورت بتونی ساخته شده است. گفته می شود در گذشته یکی از دهانه های آن متحرک بود.
برج ساعت
این برج که یکی از قدیمی ترین بناهای انزلی است و هنوز از آن استفاده می شود، پشت بازار سپه و میدان انزلی واقع شده است. ظاهرا این برج به دستور خسروخان گرجی، حاکم ناصرالدین شاه در انزلی در سال ۱۱۹۴ شمسی ساخته شده است.
این برج آجری ۲۸ متری با چراغ روغنی اش به منظور دیده بانی و همچنین راهنمایی کشتی ها ساخته شده و پس از آن که در سال ۱۳۰۷ بازسازی شد در هر چهار طرف آن ساعتی نصب شد و از آن پس نامش را برج ساعت گذاشتند. این برج از فاصله چندین کیلومتری قابل مشاهده است.
بلوار ساحلی
از آنجا که بندر انزلی از سالیان دور با روسیه تزاری هم مرز بوده و رفت و آمدهای بسیاری بین شهرهای هم مرز با انزلی صورت می گرفته حال و هوایی اروپایی داشته که نشانه های آن را در معماری شهر می توان مشاهده کرد.
بلوار انزلی
پارک بزرگی که در امتداد تالاب وجود دارد با وسعت ۳۵۰۰ متری در سال ۱۳۰۵ ساخته شده است. در شمال این بلوار دو موج شکن معروف انزلی چشم اندازی زیبا ایجاد کرده اند. در حاشیه جنوبی آن امروز غرفه های چای و قلیان در تمام مسیر وجود دارد که محل تجمع جوانان، خانواده ها و گردشگران خصوصا در شب های تعطیل است.
کاخ انزلی
در فاصله دو پل انزلی و غازیان، کاخ سلطنتی انزلی در وسعتی نزدیک به ۱۵۰۰ متر در کنار ساحل دیده می شود. این کاخ در فاصله سال های ۱۳۰۸ تا ۱۳۱۴ و پس از حادثه آتش سوزی کاخ خوشتار یا در کنار کاخ اصلی ساخته شد.
کاخ خوشتاریا خود متعلق به تاجر روسی بوده که برق را به ایران آورده است. کاخ امروز به موزه نظامی نیروی دریایی تبدیل شده که انواع سلاح گرم و سرد از زمان صفویه به بعد را در معرض تماشا قرار می دهد.
حافظیه انزلی
در بالای بلوار ساحلی انزلی و در کنار بنای شهرداری، بنایی سفید رنگ شبیه حافظیه شیراز قرار دارد. این بنا در سال ۱۳۱۱ به سفارش شهرداری و توسط گروهی از مهندسان آلمانی احداث شد. پیش از این، مکان برگزاری کنسرت های موسیقی بوده و هنوز هم به دلیل شباهتی که با حافظیه دارد به همین نام خوانده می شود. اکنون از این محل در کنار جذابیت گردشگری به عنوان مکان برگزاری نمایشگاه های کوچک نقاشی و صنایع دستی استفاده می شود.
کشتی میرزاکوچک خان جنگلی
این کشتی تنها شناور سواحل شمالی کشور است که برای مقاصد تفریحی مورد استفاده قرار می گیرد. صرف یک وعده همراه با موسیقی و عبور روی آب های تالاب انزلی و دریای خزر تجربه ای است که ارزش امتحان کردن دارد.
چی بخوریم؟
سفره گیلانی خیلی معروف است اما سفره انزلی چی ها هم شهره عام و خاص شده است. غذاهای دریایی و فصلی که با سبزی های محلی طبخ می شود، به همراه کباب های خوشمزه، تنها بخشی از سفره مردمان انزلی است. معروفترین غذایی که در انزلی می توانید میل کنید، فسنجان است. این خورش تقریبا مانند بقیه فسنجان ها تهیه می شود با این تفاوت که مزه غالب آن ترشی است. رب انار فسنجان شمالی باید از نوع ترش آن باشد؛ همچنین فسنجان سنتی انزلی را به جای مرغ با گوشت چرخ کرده با مرغابی درسته می پزند.
از انواع کباب های لذیذ، توصیه می شود در انزلی ترشه کباب را امتحان کنید که گوشت راسته گوسفند یا گوساله است که در سُسی شامل گردوی چرخ کرده، رب انار، پیاز، چوچاق و جعفری برای نصف روز خوابانده شده است. انواع ماهی شمالی با بهترین طبخ در انزلی پیدا می شود اما ماهی سوف (در فصل) ماهی سفید و اوزون برون بهترین گزینه ها هستند. بهترین بشقاب پیش غذای انزلی شمال اشپل، گردو و باقالاست. بورانی بادمجان، زیتون و سیر ترشی را در کنار غذا فراموش نکنید. کال کباب، ترشه شامی و خورش از دیگر خوراک های خوشمزه انزلی هستند.
چی بخریم؟
شنبه بازار انزلی از ۷۰ سال پیش تاکنون به شکل هفتگی در خیابان میرزا کوچک خان برگزار می شود. در این بازار که محل تجمع انزلی چی ها و مردم روستاهای اطراف است، همه نوع جنسی عرضه می شود؛ از مرغ و جوجه زنده، تا انواع سبزی های محلی، انواع ترشی تا کفش و لباس و ابزار کشاورزی.
از مراکز خرید دیگر شهر می توانیم از بازار انزلی واقع در خیابان پاسداران و بازار پردیس در خیابان مطهری نام ببریم.
بازار ساحلی که محل فروش صنایع دستی است نیز در بلوار ساحلی قرار دارد. بازار گیلار غازیان و بازار سپه در خیابان سپه نیز از دیگر مراکز خرید شهر هستند. مرغوبترین سوغات انزلی را که شامل انواع ماهی، سبزیجات محلی، سیر ترشی و زیتون است را در شنبه بازار می توانید تهیه کنید. حلوا عسلی، کاکا و نباتی همدر اکثر قنادی ها و سوغاتی فروشی ها قابل دسترس هستند. مرواریدبافی، رایج ترین صنایع دستی انزلی است که آن را هم می توانید از بازار هفتگی و مراکز فروش سوغات تهیه کنید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صنایع دستی مازندران
صنایع مهم استان مازندران از نظر تامین مواد اولیه وابسته به کشاورزی و جنگل است.صنایع مازندران را باید به دو دسته صنایع دستی و صنایع ماشینی تقسیم کرد:
– صنایع دستی:
ای صنعت در مازندران قدمت زیادی دارد.از مهمترین صنایع دستی قالیبافی،گلیم بافی،حصیربافی،چادر شب و جوراب پشمی،نخ ریسی،پارچه بافی،نمد،زیلو،جاجیم،ظروف گلی،و وسایل چوبی است که مواد خام این محصولات از محل تهیه می گردد .
– صنایع ماشینی:
در ستان مازندران،صنایعی در رشته های مختلف فعالیت دارند که مهمترین آنها عبارتند از:
صنایع غذایی:مهمترین صنایع غذایی مازندران عبارتند از:محصولات گوشتی و لبنی و کنسروی کاله آمل که با نامهای سولیکو در تهران،دمس در شیراز،و اختران در کرمانشاه نیز فعالیت دارند
همچنین محصولات غنچه که دارای محصولاتی از قبیل:
روغن مایع و جامد(گیاهی و حیوانی)،کره،صابون و…است و این دو محصول نه تنها در ایران شناخته شده و معتبر هستند بلکه در جهان نیز فروش و اعتبار دارند محصولات این کارخانه ها به کشور های اروپای شرقی، روسیه،قزاقستان،قرقیزستان،کشورهای حاشیه خلیج فارس،سوریه،لبنان،فلسطین،عربستان،کشورهای همسایه ایران و کشورهای شمال افریقا صادر می شود.همچنین کارخانه های شیر پاستوریزه ساری و کنسرو سازی قائم شهر نیز از دیگر کارخانه های غذایی در مازندران می باشند.
صنايع چوبي:
صاحبان پيشه و فن همواره با عشق به زيبايي و سايل مادي زندگي را خلق كرده اند . دستان توانمند هنرمند ذهن مستقل و پويا وانديشه جستجو گرش مجموعه اي ديدني و سزاوار تحسين را به يادگار گذاشته است . مهم ترين آنها عبارتند از :
در ضريح ، صندوق مزار، ارسي :
از قرن پنجم تا هفتم ه.ق. هنرمند منبت كار با استفاده از شيوه قاب و گره ، طرح هاي نو آفريده از قرن هشتم هجري نمونه هاي فراواني از رسم و عناصر هندسي و اشكال نباتي و گل و بته روي منبرهاي چوبي، صندوق مزارها، در و پنجره و رحل قرآن باقي مانده است.ازاوايل قرن نهم هجري اين هنر رونق ويژه اي يافت و صنعتگران موفق شدند در آثار خود با به كارگيري انواع خطوط نمونه هاي ارزشمندي را بيافرينند كه اكنون زينت افزاي مرقد امامزادگان و بزرگان ديني است.پنجره هاي زيبا و خوش نقش و نگار چوبي كه نشانه نور و روشنايي است با استفاده از هنر گره سازي و نقش هاي هندسي سه گوشه و چهار گوشه، ستاره هاي چهار پر و هشت پر و و درنهايت شيشه هاي رنگين پيشاني و رواق بناها راآذين مي بخشد اين پنجره ها به اورسي معروفند.
لاك تراشي :
لاك تراشي در مناطق روستايي و جنگلي مورد توجه پيشه وران هنرمندان بوده و انواع سازه هاي آن براساس نياز زندگي روزمره رشد يافته است. روستاييان ساكن مناطق جنگلي درگذشته بيشترين نيازهاي خود را از چوب تهيه مي كردند و در ساخت لوازم چوبي از مهارت خوبي برخوردار بودند.استادكاران بااستفاده از ريشه و تنه درختان بدون بهره گيري از ابزار كار امروزي ظروف چوبي مانند جوله، كلز، لاك دانه پاش، قند چوله، تنباكو چوله، قاشق ، ملاقه، كترا، توليد مي كردند.هنر لاك تراشي يك كار ابتكاري است و جنگل نشينان با شناختي كه از انواع درختان جنگلي دارند براي ساخت مصنوعات چوبي از ريشه و چوب درختان خاصي با استفاده از ابزار كار بسيار ابتدايي استفاده مي كنند.درختاني كه از چوب آنها براي اين كار بهره مي گيرند افرا، راش، ملج، توسكا، ممرز، شمشاد ، نم دار و انجيلي است. ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود سبك تر و در مقابل سرما و گرما مقاوم تر است ترك بر نمي دارد و در اثر ضربه به سادگي نمي شكند لاك تراشان معتقدند ظروفي كه از ريشه درختان تهيه مي شود، اگر خوب نگه داري شود عمر مفيد آنها حداقل بالاي صد سال خواهد بود . در صورتي كه لوازم تهيه شده از ساقه و تنها درختان همين خاطر در گذشته لاك تراشان لوازم مورد نياز در منزل را از ريشه تحتاني ريشه هايي كه از ساقه با شيب ملايمي در خاك نفوذ كرده اند استفاده كنند زيرا به نظر آنان قسمت تحتاني اين نوع ريشه ها كمتر در معرض برف و باران قرار داشت.برخي از ظروف چوبي كه در مازندارن كاربرد دارد عبارتند از :
دانه پاش :
به جاي سيني براي پاك كردن برنج و حبوبات به كار مي رود.
جوله :
اين وسيله شبيه پارچ آب، باگردن باريك و دهانه اي گشاد و در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم براي دوشيدن شير و نگه داري انواع مواد لبني از آن بهره مي گرفتند از نقش هاي متدوال روي بدنه جوله مي توان از جوله نقش مارپيچ ، نقش زنجيره اي و نقش حلوايي نام برد.بزرگ ترين نوع جوله مندر ناميده مي شود كه حدود ۱۸ كيلوگرم ظرفيت دارد . نوع ديگري از جوله كه جوله كون نام دارد از ريشه درخت افرا تراشيده مي شود.
كلز :
از اين وسيله چوبي به جاي ملاقه براي هم زدن و سرد كردن شير استفاده مي كردند در مناطق مختلف مازندران اين وسيله به نام هاي گوناگون خوانده مي شود. به طور مثال در منطقه رامسر گيال در بخش مركزي كلز يا كيلز و در منطقه گرگان كمچه لز نوع ديگر پيمانه شير به نام منقار درمناطق جنگلي ساخته مي شود و حدود ۲۰۰ كليوگرم ظرفيت دارد.قاشق و ملاقه وكفگير: اين وسايل كه در زبان محلي « كَچه » « پل گير » و « كترا » ناميده مي شود.
از ساقه و شاخه درخت شمشاد تهيه شده و در كنار انواع وسايل امروزي همچنان گذشته كاربرد دارند.
كيله لاك :
به عنوان پيمانه استفاده مي شود. هر پيمانه حدود ۶ كيلوگرم « شالي » و يا « جو » و حدود۵/۷ كيلوگرم
« گندم » ظرفيت دارد.
عصا :
از چوب درخت آزاد كه به زبان محلي « ازدار» نام دارد تهيه مي شود.
قند چوله :
براي خرد كردن قند به كار مي رود.
تنباكو چوله :
به عنوان ظرف تنباكو مورد استفاده دارد.
سير كوب :
در اندازه هاي متفاوت ساخته مي شود. در قديم از اين ظرف به جاي هاون براي كوبيدن و خرد كردن نيز استفاده مي شد.
حصير بافي :
حصير بافي در برخي از روستاهاي استان مازندران به ويژه در غرب استان رايج است. در مازندران از نوعي حصير به نام « كوب » براي زير انداز استفاده مي شود. براي بافت « كوب» از گياهان خود رو چون « گاله » و « واش » كه در باتلاق ها و اب بندان ها مي رويد بهره مي جويند. براي تهيه زنبيل و سبد نيز از همين گياهان استفاده مي شود. گاه تهيه اين مصنوعات با به كارگيري چوب و ني ياد و نوع علف به نام هاي « وران » و « سازير » انجام مي شود.
گليم بافي :
گليم بافي نيز يكي از ديگر صنايع دستي و سنتي استان محسوب مي شود. در حال حاضر در بيشتر روستاها و شهرهاي استان به اين هنر اشتغال دارند. نقوش گليم اغلب به شكل هندسي است و بافنده با الهام گرفتن از اطراف طبيعت خود، نقش مي زند. رنگ گليم نيز بر گرفته از طبيعت پيرامون و غالب رنگ هاي تند و شاد مانند قرمز ، نارنجي ، كرم، سبز، سرمه اي است.
جاجيم بافي :
در ميان دست بافت هاي روستايي ، جاجيم از اهميت بيشتري برخوردار است و كاربردهايي نظير زيرانداز، پشتي، سجاده رختخواب پيچ، مفرش، پتو، وريه كرسي و… داردو اين هنر در بسياري از مناطق روستايي از جمله « متكازين » از توابع بهشهر بخش دودانگه شهرستان ساري، آلاشت سواد كوه ، كجور، نوشهر و كلاردشت چالوس اقبال و توجه است. در روستاي كوهستاني و ييلاقي متكازين در بخش هزار جريب بهشهر ، اصولا” بافت جاجيم توسط زنان صورت مي گيرد و مردان جز در مرحله تهيه پشم، نقش چنداني ندارند. در بافت جاجيم اين منطقه پس از بافتن حاشيه، نقش اندازي كه در اصطلاح « گل » خوانده مي شود صورت مي گيرد . اين نقش ها اسامي مختلفي دارند چهار گل، خشتي ، پنجه اي، گل آفتاب گردان، آفتاب تيره، حاشيه هاي اطراف نيز با طرح مثلث دندانه دار پر مي شود.براي بافت جاجيم در اندازه هاي بزرگ تر دو يا چند عدد جاجيم بافته شده به اندازه عرض دار موجود را به يكديگر متصل مي نمايند و يك جاجيم در اندازه دل خواه شكل مي گيرد.
جوراب بافي :
جوراب بافي يكي از صنايع دستي رايج و بومي منطقه است. اين صنعت بومي را مي توان بر مبناي توليد و مصرف آن به جوراب چكمه اي يا گردن بلند و گردن كوتاه تقسيم كرد. در روستاهاي منطقه در حال حاضر توليد جوراب به شكل ساده انجام مي شود و پشم گرفته شده از گوسفند بدون رنگ آميزي واستفاده از نقوش مختلف عرضه شده و جنبه هنري ندارد.
موج بافي :
ماده اوليه موج بافي كه به نام هاي « رختخواب پيچ » و « ايزار » نيز معروف است، پشم است. به همين دليل ارزان و قابل شستشو داراي استحكام، نرم و سبك است. موج بافي به دليل صفت هايي كه بر شمرديم، به عنوان هنر فراگيري در گذشته مطرح بود و اكنون نيز كم وبيش در اين منطقه رواج دارد.امروزه اين هنر بيشتر در روستاهاي منطقه كجور به جا مانده است. گونه اي از اين دست بافت ها با همين كاربرد « چادر شب » ناميده مي شود. معروف ترين آن « چادر شب دارايي» است كه داراي رنگ هاي متنوع به وبژه طيف هاي گوناگون رنگ قرمز كه جاذبه بيشتري نسبت به رنگ هاي ديگر دارد است. در اين منطقه در كنار بافت اين نوع پارچه، سفره هاي ظريف و پرارزش نيز بافته مي شود.
پارچه بافي :
در گذشته بافت انواع پارچه هاي پشمي، ابريشمي و نخي معمول بود. نوعي پارچه ابريشمي كه اليجه نام داشت براي دوخت كت زنانه به كار مي رفت. از پارچه هاي پشمي « چوخا» و « باشلق» براي پالتو استفاده مي شود. و از شمد كه نوعي پارچه خنك و لطيف است در تابستان به جاي پتو استفاده مي شود.
چنته لفور :چنته نوعي كيف دسته دار است كه در منطقه « لپور» از توابع سواد كوه توليد مي شود براي بافت آن از دستگاه « كرك چال » استفاده مي شود و مراحل توليد آن مانند جاجيم است با اين تفاوت كه پس از پايان كار، دوردوزي و گاه با مهره هاي تزييني و خرمهره تزيين مي شود.
نمد مالي :
نمد مالي در بيشتر مناطق استان مازندران به خصوص درمنطقه كجور و روستاهاي اطراف رامسر و هزارجريب رواج دارد. ماده اصلي نمد پشم و گوسفند و به رنگ هاي طبيعي مانند سفيد و سياه و قهوه اي و براي نقش اندازي آن از پشم هاي رنگ شده شيميايي بهره مي جويند معمولا” ساخت يك قطعه نمد يك روز به طول مي انجاميد و اغلب چند نفر روي آن كار مي كنند.
سفال گري :
يكي از مراكز ساخت سفال و سفال گري، كلاگر محله جويبار و آقاي غلامعلي چيني ساز از استادان به نام اين منطقه است. ابزار سفال گري شامل چرخ، كاردك براي بريدن و سوراخ كردن كار، غربال ، سطل، تشت ، كوره ، ول كارد ، نخ ، قالب گل زدن است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
سرسبزترین مکانهای شمال
در پسِ گردنههاي سرسبز، در دامنه كوههاي پر درخت، در پيچاپيچ آباديها و جنگلها و درههاي پر آب و در دامنه كوهستانهاي مه آلود، دهها بهشت كوچك پنهان شده است. در هر كجاي اين مناطق بكر و بیبدیل كه پا بگذاري، غرق تماشای زیباییهای بیمانند و افسون کنندهای میشوی که در این سرزمین سبز رخ نشان میدهند.
در پسِ گردنههاي سرسبز، در دامنه كوههاي پر درخت، در پيچاپيچ آباديها و جنگلها و درههاي پر آب و در دامنه كوهستانهاي مه آلود، دهها بهشت كوچك پنهان شده است. در هر كجاي اين مناطق بكر و بیبدیل كه پا بگذاري، غرق تماشای زیباییهای بیمانند و افسون کنندهای میشوی که در این سرزمین سبز رخ نشان میدهند.
عطر نانهای محلی، آوای چلچلهها، شکوفههای بهاری، خروش آبشارها و چشمهسارها، همراه با جنگلهای تو در تو و ارتفاعات پرگل و گیاه، همه و همه دست به دست هم دادهاند تا ییلاقات مازندران هر کدام به یک بهشت کوچک برای بومگردی تبدیل شود. مازندران بیش از ۳ هزار روستای ییلاقی و جلگهای دارد که یکی از یکی زیباتر و جذابتر است.
سفر به مازندران در فصل بیداری طبیعت، بسیاردیدنی و غیر قابل وصف است. در هوای مطبوع بهار مازندران، پیادهروی در نمنم باران و در بستری از شکوفهها و گلهای رنگارنگ و اتراق در زیر سقفهای شیروانی، تجربهای زیبا و جذاب است. بهار که از راه میآید، فصل سفر به مناطق ییلاقی هم از راه میرسد و اکنون که نخستین فصل سال کمکم به نیمه نزدیك میشود، باید عزم سفر کرد تا فرصت دیدار از زیباییهای ییلاقات مازندران در فصل بهار، از دست نرود.
روستاهای ییلاقی مازندران، علاوه بر سرسبزی، با داشتن چشم اندازهای بدیع یخچالها، چمنزارها و جنگلهای مرتفع جلگهای، مجموعهای بسیار زیبا از صدها بهشت کوچک و دیدنی است. برای دسترسی به این ییلاقات، هرچند جاده فیروزکوه کمي طولانیتر است، اما به مراتب مسیر امنتری نسبت به جاده هراز است.
حال اگر از جاده فیروزکوه به سمت ساری ميروید، یک توقف کوتاه در منطقه «گدوم» و خوردن آش دوغهاي معروفش را فراموش نکنید. به «ورسک» هم که رسیدید، حتماً دیداری از پل شگفتانگیز ورسک داشته باشید. این پل با ارتفاع ۱۱۰ متر از کف زمین، حدود ۷۰ سال پیش با ابتداییترین وسایل ساخته شده و یکی از شاهکارهای مهندسی پلهای ایران است. در ادامه این مسیر، به پل سفید خواهید رسید که اگر وقت کافی داشته باشید، از کنار پمپ بنزین این شهرو از طریق یک جاده فرعی، سری هم به روستای «سنگده» بزنید و زیباترین جنگل راش ایران را ببینید. ميتوانید برای صرف ناهار، در همین جنگل و در منطقهای به نام «تلارسربندي» که چشمه آبی و سرپناهی دارد، چادر بزنید. مازندران نسبت به گیلان از امکانات اقامتی بیشتر و بهتری برخوردار است. از ساری به سمت فرح آباد که بروید، ویلاها و مجتمعهاي اقامتی و پذیرایی زیادی ميبینید. معروفترین و خوشمزهترین غذاهای محلی را هم میتوانید نه تنها در ساری، که در بسیاری از مناطق مازندران نوش جان کنید.
ییلاق گردی در پیچ و خم البرز
حدود ۳۵ سال پیش، جادهای بر محور دره «بلده» ساخته شد که از میانه البرز مرکزی و شهرهای کوچک و روستاهای بکرش عبور میکرد. این جاده کوهستانی و پرپیچ و خم، هم رفت و آمد را برای ساکنان این مناطق راحتتر کرد و هم راهی تازه پیش پای طبیعتگردان گشود که تا پیش از آن، گشت و گذار در آنجا فقط با پای پیاده امكانپذير بود.
این جاده تقریباً ۱۲۰ کیلومتری، بعد از «دوآب» در جاده هراز شروع میشود و تا «سیاهبیشه» در جاده چالوس ادامه پیدا میکند. در جاده هراز حدود ۴۸ کیلومتر مانده به آمل، پل «دوآب» را خواهید دید. بعد از دیدن تابلوی «هردورود»، به سمت چپ بپیچید، جادهای که تقریباً در مسیر دره بلده ساخته شده است؛ جادهاي پرپیچ و خم و زيبا با روستاهای دیدنی و طبیعت تماشایی.
ديدار از روستای «یوش» احتمالاً مهمترین بخش گشت و گذار شما در این جاده است؛ هم یک تجربه برای طبیعت گردی و هم تفرجی در تاریخ شعر نو. «نیما یوشیج» شاعر نوپرداز و طبیعت گرای ایران، زاده یوش بود. غیر از «خانه موزه نیما» که خانه پدری نیما بوده، آب و هوای ییلاقی، باغهای گردو، فندق، گیلاس و زردآلو و دشتهای سبز، از جاذبههای دیدنی این روستاست.
یوش را رشته کوه البرز دربرگرفته است، به گونهای که از هر طرف نگاه کنید، آن را محصور در کوهستان خواهید دید. در جنوب روستا، رودخانه معروف یوش به نام «اوز رود» جاری است که یکی از شاخههای بزرگ رودخانه هراز است و بافت یوش در راستاي آن، شکل گرفته است.
فیلبند؛تصویری از بهشت مازندران
اگر در این روزهای جان بخش بهار، خود را به روستای زیبای فیلبند برسانید، ابرها را زیر پای خود خواهید یافت؛ با تصویری اغواگرانه از طبیعت افسونگر مازندران که از تماشای آن، حیرت خواهید کرد.
از پایتخت تا این روستا، ۱۸۶کیلومتر راه در پیش خواهید داشت که حدود سه ساعت و نیم، به طول میانجامد. برای این منظور، از شمال شرق تهران وارد جاده هراز شوید. بعد از رودهن و آبعلی و گزنک، رود هراز را در کنار جاده خواهید دید. تقریبا ۵۰کیلومتر بعد از گزنک و ۲۵کیلومتر مانده به آمل، یک خروجی در سمت راست جاده خواهید دید که به سنگچال میرسد. پس از آنکه وارد این فرعی آسفالته شدید، در همان ابتدای راه از روی پل رودخانه هراز خواهید گذشت. مسیر مستقیم را ادامه دهید تا بعد از حدود ۱۸کیلومتر به روستای سنگچال برسید. از سنگچال به بعد، جاده کاملا سربالایی میشود و پیچ و قوسهای بیشتری هم خواهد داشت. حدود ۸ کیلومتر بعد از سنگچال، آخرین روستا یعنی فیلبند، انتظار شما را میكشد.
فرصت سفر به این روستای زیبا را در فصل بهار از دست ندهیدکه برای فیلبندنشینان فصل عجیبی است، چراکه ممکن است در یک روز بهاری، همه پدیدههای جوی از قبیل ابر و مه و باران و برف و تگرگ و رگبار و ناگهان رنگین کمان و هوای صاف و آفتابی را تجربه کنید که این خود، بر جذابیت این گشت و گذار خواهد افزود. بگذارید از مهم ترین جاذبه این روستا نیز بگوییم که خیلیها فقط برای تماشای آن، راهی فیلبند میشوند؛ وقتی جادهای را که انتهایش به فیلبند میرسد، بالا میروید، از میان ابرها خواهید گذشت!
آرامش در ۴۰ کیلومتری چالوس
«دلیر» را بايد دوست داشت، چون به معنای واقعی، زيبا و آرامشبخش است؛ طبیعت کم نظیري دارد با مردمانی ساده و بیآلایش که بیگانگی در کلبههای کوچکشان گم میشود و نگاه گرمشان سرشار از محبت است.
بلندترین کوه های البرز، سرزمین اهالی دلیر است، روستایی که در آن میپنداری همسایه ابرها شدهای! شبها دست که دراز میکنی، میتوانی ستارهها را بچینی و ستاره اقبال خود را هر جایی که دلت میخواهد قرار دهی! شبهای دلیر چنان جادویی است که احساس میکنی افسون شدهای!
در پیچ و خم جاده چالوس، هنگامی که سیاه بیشه و هریجان را پشت سر میگذاری، به سه راهی «دزدبند» میرسی و اين همان نقطهاي است كه بايد به مقصد بروي. از اينجا به بعد، از طريق جادهای پیچ در پیچ و عبور از درهای بسیار عمیق و زیبا که رودخانه چالوس رود از كنار آن میگذرد، به روستای دلیر میرسیم؛ روستایی در ۴۰ کیلومتری چالوس با مراتع سبز، وسیع و پر برکت، نشسته بر دامنه قله بلند بالا و سرکشیده زرینه کوه.
دهكده دلير از توابع شهرستان چالوس و منطقه «كلارستاق»، يكي از به ياد ماندنيترين مکانهاي ديدني استان سرسبز مازندران است. اين دهكده در فاصله ۶۳ كيلومتري شهر چالوس، از شمال به كلاردشت، از شمال غرب به حضار چال و قله ستبر علم كوه، از شرق به توابع مرزنآباد و از جنوب به منطقه طالقان محصور است.
«جواهر ده» و قصه جواهرات آن
برای شاعر شدن راه دوری نباید رفت! تنها باید ٢٧ کیلومتر از رامسر برانی در پیچ و خم کوهستانی به ارتفاع ٢٠٠٠ متر از دامنههای البرز؛ حالا اگر سرت را از پنجره ماشین بیرون کنی، هوای تازه را میبلعی و تصویر اساطیری جنگلهای انبوه «سخت سر» را شکار میکنی؛ دیگر قول میدهيم، هم عاشق شدهاید، هم شاعر!
جادهاي را میپیمایی که انتهای آن را مه فرا گرفته است و شاید پشت این مه، قلعه افسانهای زیبایی باشد که در پيچ جاده به انتظار مهمان نشسته است! به جواهر ده میرسیم؛ نگین فیروزهای کوههای البرز، اما روستاي خاموشی که تنها ۶ ماه از سال از خواب برمیخیزد، اما چرا «جواهرده» لقب گرفته است؟ بعضیها میگویند اولین حاکم اینجا زنی بود به این نام که بعدها نامش را بر این دهكده زیبا به یادگار گذاشت، ولی قصهای دیگر میگوید اینجا «جورده» بوده که بعدها «جواهر ده» نامیده شده است. «جورده» یعنی ده بالا، ولي قصهای دیگر میگوید از بس در خاکهای اينجا گنج و جواهر از میراث باستانی مان پیدا شد كه نام آن را «جواهر ده» گذاشتند. البته این قصه بیراه نیست. اینجا پیشینهای بسیار کهن دارد و از زیر خاکهای آن تا به امروز، گنجها و آثار باستانی زیادی به دست آمده که تقریباً تمام آنها چپاول شده است.
جواهرده، يكي از ییلاقات بسیار زيبا و ديدني رامسر است كه نيمي از سال پوشيده از برف و در بهار و تابستان، از هواي بسيار مطبوع برخوردار است. اين منطقه رؤيايي، شاهكار طبيعت و نگين فيروزه فام كوههاي البرز به شمار ميرود كه از سه جهت در محاصره كوه قرار دارد.
مسير دسترسي به ييلاق سنتي جواهرده، از منتهياليه مسير غربي رامسر به طرف گيلان منشعب شده است و با عبور از ميان كوههاي مشجر و در امتداد رودخانه خروشان صفارود ادامه مييابد و با شيب تند و افزايش ارتفاع در طول مسير، به مقصد میرسد.
«گرسماسر»؛ باشکوهترین ییلاق جنگلی
دشتهاي بسيار زيبا، كوههاي بسيار بلند و چشمهسارهاي بسيار خنك، اين ييلاق را از ییلاقات ديگر متمايز ميكند؛ از ارتفاعات «گرسماسر»، میتوان تمام مناطق رامسر و تنكابن را به راحتي به تماشا نشست.
براي رفتن به اين ييلاق جنگلی، از جاده تنكابن به رامسر وارد جاده هريس ميشويد و رو به سوی كوههاي سر به فلك كشيده، حدود يك و نيم تا دو ساعت رانندگی حركت ميكنيد، در حالي كه جنگل زيباي «دالخاني» را هم پشت سر خواهيد گذاشت. معروفترین ارتفاعات روستاي گرسماسر، کوه سماموس است که روستاي گرسماسر در دامنه شرقي آن و روستاي جواهر ده در ضلع شمالي غربي آن واقعشدهاند. روستاي گرسماسر، يکي از مناسبترين مسيرهاي صعود به اين قله زيباست و به همين دليل، کوهنوردان بسياري براي صعود به سماموس، به روستاي گرسماسر میآیند.
از ديگر جلوههاي طبيعي روستاي گرسماسر، ميتوان به چشمههاي آب معدنی اميرخاني، راد کنار، رستمسر، پولاد، چهار پيچ و گرسماسر و نيز به تفرجگاه زيباي لپاسر اشاره کرد. قلعه تاریخی گرسماسر با قدمتی بیش از ده قرن، در مجاورت این روستای باصفا قرار دارد که حاکی از قدمت تاریخی این منطقه است.
ملودی زیبای طبیعت در ییلاق «لپاسر»
آب فراوان و خاک حاصلخیز، این دشت را بی اندازه زیبا و دلفریب کرده است. از هر سو، سرسبزی و شکوفه های گل و گیاه است که میبینی؛ آبهای روان آنقدر زیاد است که در تابستان، همه جا آب و گِل میشود و پا در گِل میماند! بیجهت نیست آن را لپاسر گفتهاند، که بیگمان پاهای بسیاری را «لپ» کرده و در کام کشیده است! «لپاسر» به مکانی و سرایی میگویند که باتلاقهای آن، پاها را به کام میکشد و لپ لپ میخورد!
برای رفتن به اين ييلاق بکر و استثنایی، از رامسر باید ۳۷ کیلومتر دور شوید و در مسیر «جواهرده»، به ارتفاعات «لپاسر» برسید. این منطقه که در ارتفاع بیش از ۲۵۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد، دارای دشت بسیار بزرگی به وسعت چندین هکتار است. این دشت وسیع که در بهار و تابستان هر سال، پذیرای گردشگران بیشماری است، دهها خانه سنگی بسیار زیبا دارد که برای شبمانی و استراحت، در اختیار مسافران قرار میگیرد. برای سفر به این ییلاق زیبا، حتماً چادر مسافرتی، لباس گرم و مواد غذایی به همراه داشته باشید.
در لپاسر، علاوه بر زه آبها که از ذوب برفابها پدید میآیند، دو چشمه بسیار بزرگ و پر آب هم روان است که به باور مردم محلی، برای هضم غذا و درمان ناراحتیهای دستگاه گوارش، بسیار مفیدند. نکته جالب این است که در اطراف «لپاسر»، ۷ ییلاق به اسامی جنت رودبار، اكراسر، چاك، چرته، نمكدره، ايزكي و جيررود قرار دارد که حتی با یک شب اتراق در یکی از این ییلاقات، بیش از یک هفته باید وقت صرف کنید.
بِرِنت؛ دیار سبزِ چشمههاي كهن
بعد از عبور از شهر خوش آب و هواي فيروزكوه، راه سواد كوه را در پيش ميگيريم. حدود ۵ كيلومتري سوادكوه، در قسمت راست جاده، تابلوي كوچكي نصب شده است كه با يك علامت فلش، شما را به دهكده «بِرِنِت» فرا ميخواند.
ابتدا بايد جادهاي باريك، اما خوش منظره را در پيش بگيريم كه در حاشيه رودخانه با درختان برافراشته، ما را به دوراهي اين روستا میرساند؛ یک ییلاق رؤيايي که در بالاي ابرها و ارتفاعات سوادكوه رخ نشان میدهد. از اينجا به بعد، راه كمي دشوار ميشود؛ خاكي و پر پيچ و خم و اندكي صعبالعبور، اما با چشماندازي بسيار زيبا و خيرهكننده. اين جاده خاكي با ۸ كيلومتر مسافت، مثل يك مار خوش خط و خال، از كنار رودخانهاي پر خروش، ما را به بالاترين نقطه كوه ميرساند. فكر ماهيگيري در این رودخانه و نوشيدن از آب خنک چشمهاي که بر فراز كوه قرار دارد، همان ابتدا همه را وسوسه میکند!
دهکده «برنت» روستایی است در دهستان «خانقاه پی» از توابع سوادکوه با تمدنی طولانی كه در جنوبیترین نقطه شهرستان سوادکوه قرار دارد. شرق روستای «برنت» به جنگلها و مراتع و سمت غرب به جاده خطیر کوه و رودخانه«اسبه او» وصل است.
وجود بقاياي بناهای تاريخي «کوشک اردشیر بابکان» و حمام و عمارت «علی محمد خان»، نشانههایي از سابقه طولانی حیات بشری در این منطقه است. آسیابهای آبی، کوههای سر به فلک کشیده، جنگلهای انبوه، یخچالهای طبیعی، چندین چشمه آب معدنی و رودخانه زیبای «دلاور رود» که از سرشاخههای رودخانه «تلار» است، ویژگی منحصر به فرد این روستا است .
اتراق در زيباترين ارتفاعات مازيچال
اگر از جادهاي كه از کلاردشت به سمت مازیچال میرود، مسیرتان را انتخاب کنید، باید حدود یک ساعت پیادهروي كنيد تا به زيباترين ارتفاعات مازندران برسيد.مسير دسترسي به مازيچال، گرچه سخت و ناهموار است، اما توصيه ميكنيم سختی راه را تحمل کنید و به منطقهای بروید که در زیبایی، دست كمي از بهترین مناطق دیدنی دنیا ندارد.
اگر شانس با شما یار باشد و در زمانی كه عازم مازيچال هستيد، منطقه ابری شود، خودتان را در بالای ابرها مشاهده خواهيد كرد؛ انگار بر تکهای از ابر سوار شدهاید و در آسمان در حال پرواز هستید!مسیر رسیدن به این منطقه دنج و زيبا، پوشیده از انواع درختان کاج و بلوط است. در مازیچال كه در ۱۷ کیلومتری کلاردشت قرار دارد، این فرصت را خواهيد داشت که در نبود آب لولهکشی، روشنايي برق و حتی آنتن تلفن همراه، یک زندگی بسیار متفاوت از زندگی شهري را تجربه کنید.
مازیچال، منطقهای است ییلاقی که روستاهای دراسرا، سی بن و کاظم کلا را شامل میشود. قسمتهای پاییندست مازیچال، جنگلی و ارتفاعات آن کوهستانی است. دامداران روستاهای عباسآباد تنکابن، دامهایشان را از مسیرهای جنگلی برای چرای ییلاقی به مازیچال میآورند. به همین دلیل در بهار و تابستان، مسیرهای منتهی به مازیچال پر از گلههاي گوسفند میشود. در مازیچال میتوانید از بالاي ارتفاعات آن، دورنمای زیبای شهر عباسآباد را تماشا كنيد، خصوصاً هنگام شب که چراغها روشن میشود، از فراز مازیچال كه به تماشاي دوردستها بنشينيد، منظرهای زیبا و رؤیایی را میبینید که بسيار شورانگيز است.
بهشت کوچکی بر فراز ابرها
روبه درياي مازندران، نزدیک خورشید، در میان مه، بر فراز ابر، زیر بال پرندهها، عروسی زیبا، تنآسوده است!
در نزدیکی رامسر، از دوراهی جواهرده که پیش برويد، ميرسيد به جنگلهاي «دالخاني». در اينجا، حكمت سکوت مرموز جنگل را درخواهید یافت، سکوتی که آمیخته است با صدای نرم مارمولکی که میخزد و نسیمی که میوزد و بلبلی که میخواند.
حالا بايد بازهم جلو برويد براي يافتن آنچه باید یافت و دیدن آنچه باید دید. می باید از محوطه وسیعی که محل گردهمایی چوبِ تر و برگ سبز است، بیرون بزنيد و راه را ادامه بدهيد رو به بالا، بازهم بالا و بالاتر!اینجا، جنت رودبار است، یک رودبار دیگر، غیر از رودبار قصران و غیر از رودبار منجیل، اما به سرزمین «پلهم» معروف است. «پلهم» نام یک نوع گیاه است که در کنار جادهها میروید؛ همان گیاهی که بوی بدی دارد، اما دوای درد «گزنه» است. گزنه اگر تو را بگزد، «پلهم» به درد جانت میخورد.
غروب که میشود، گلههای گاو از چرای روزانه به سوی روستا میآیند و روستا آماده میشود تا به سرعت در خواب شود. در خنکای شب که راه بروی، گستره وسیعتری از کهکشان راه شیری را میبینی و بوی تن گاوهایی به مشامت ميرسد که خارج از طویله در کنار خانهای از جنس خشت و چوب، آرمیدهاند.
جادهای که به سمت روستا میرود، رو به درهای سرسبز دارد، درهای که سمت راستش میشود تنکابن و سمت چپش میشود رامسر. دره چنان است که گویی پیالهای است لبریز از مه و در این هنگام، تقدیم تو میشود تا سیراب شوی از شور و هیجان. پرچينهاي چوبي، باغهاي سرسبز و شكوفههاي سفيد درختان را دربرگرفتهاند و دروازهشان اغلب نيمه باز است؛ گويي كه دعوتي است براي داخل شدن به بهشت کوچکی كه فراتر از ابرهاست!
آلاشت؛ گشت و گذار در میان ابرها
آلاشت، يکي از روستاهاي زیبای مازندران است که احتمالاً کمتر کسي به آن سفر ميکند، اما اين شهر زيبا، هم تاريخ دارد و هم طبيعت. در واقع، آلاشت پهنهاي سبز و مرتفع دارد که شما را در ارتفاعي بلند، مهمان ابر و آفتاب و جنگل ميکند.
زندگي ميان ابرها شايد يک تصوير و خيال رمانتيک باشد که براي بسياري از شهريها، حتي تصورش هم ناممکن است، اما در پهنه وسيع و کوهستاني مازندران، ییلاقات کوچک و بزرگي قرار دارند که اين ابرهاي سيال هر روز مهمان کوچههايشان است. يکي از اين ییلاقات مهآلودشمالي، آلاشت است؛ از توابع سوادکوه با قدمتي ۳۰۰ ساله که در بيشتر ساعتهاي روز و ماههاي سال، گذرگاه ابرهاي پراکنده و مرطوب است. با گذر از جاده پرپيچوخم و سرسبز آلاشت، به يک دوراهي ميرسيد که يکي از آنها به سمت امامزاده ميرود و ديگري به روستاهاي هلي چال و سواد رودبار.
روستاي سواد رودبار که در زبان محلي به آن «ساتروآر» ميگويند، از پايين محله و بالا محله تشکيل شده که شغل اصلي ساکنان آن، دامپروري است. شايد انتخاب نام پارک جنگلي براي ییلاقی که وجود درختان انبوه، اولين ويژگي اقليمي آن است، انتخاب مناسبي نباشد، اما با اين حال، دوراهي ورودي آلاشت به محدودهاي ميرسد که به آن پارک جنگلي ميگويند؛ منطقهاي بکر و آرام که بيشتر گردشگران، حداقل يک روز در آنجا اتراق میکنند.
در اين جنگل انبوه به دليل ارتفاع بالايي که دارد، همواره درختان در پوششي از مه فرو ميروند و منظرهاي بديع و رويايي ميآفرينند؛ نمايي که شايد تا به حال تنها در فيلمهاي تخيلي ديده باشيد. بعد از آخرين خيابان بلند آلاشت که به مسجد امامحسين«ع» ختم ميشود، پلکاني طولاني شما را به بالاترين نقطه آن ميرساند که رصدخانهاي کوچک در آن بنا شده است؛ بناي گنبدي شکل کوچکي که شبها ميتوانيد از دريچه رو به بالاي آن، آسمان را رصد کنيد؛ البته به شرطي كه اگر ابرها، شما و فضاي بالا سرتان را احاطه نکرده باشند!
رو به جنگل در زیباترین ییلاق «هزار جریب»
تالش و دیلمان و اشكور؛ دوهزار و سههزار و هزارجریب، از مناطق زیبای نوار شمالی كشورند كه عموماً نه اقلیم پربارانِ دامنههای شمالی البرز را دارند، نه خشكی و بیآبی كویر مركزی ایران را، اما اقلیم کوهستانی و ارتفاعات سرسبز هزارجریب، تلفیقی از این دو نوع آبوهوا است.
مسير دسترسي به منطقه بسيار زيبای هزار جریب، از جنوب نكا شروع ميشود و به سمت «استخرپشت» ادامه مييابد. «استخر پشت» همان محل خوش آب و هوا و كمتر شناخته شدهاي است كه بايد در آنجا اتراق كنيم.براي آغاز سفر، كافي است از كمربندي شهرستان نكا به سمت بهشهر حركت كنيد تا تابلويي بسيار بزرگ را ببينيد كه در سمت راست جاده، تقاطع ورودي به بخش هزارجريب را نشان ميدهد. اوايل راه، سد گلورد در سمت چپ مسير قرار دارد كه بايد پشت سر بگذاريم تا به چلمردي برسيم. اينجا، منطقهاي است با جنگلهاي انبوه كه با دمي آسودن، انرژي تازهاي خواهيد گرفت. از اينجا به بعد، هر چه به سمت «استخر پشت» جلو ميرويم، هواي شرجي ارتفاعات، به هوايي لطيف و خنك تبديل ميشود.
حالا بايد جاده را به سمت مسير فرعي ديگري به نام منطقه بندبن و لايي، ادامه دهيم. اين راه فرعي، فوقالعاده خلوت است و فقط مردم محلي از آن استفاده ميكنند و بهترين مسير براي پيادهروي در جنگل است. در اين نقطه، به رودخانهاي ميرسيم كه از سرشاخههاي «نكارود» است. در اينجا، نوشيدن يك استكان چاي هيزمي در كنار روستائيان، خستگي را از تن ما دور خواهد كرد. تا اینجا، ۳۳ كيلومتر از مسير جنگلي هزار جريب را طي كردهايم و بعد از دقايقي، از دامنههاي كوه مشرف به درياچه، كلبههايي را خواهيم ديد كه ميزبان ما در «استخر پشت» خواهند بود. «استخر پشت»، دهكدهاي بسيار آباد، زيبا و سرسبز واقع در شيب ملايم كنار درياچه است كه بيش از ۱۳۰ خانوار در آن زندگي ميكنند. يك طرف دهكده را درياچه احاطه كرده و سه جهت ديگر را جنگل پوشانده است.
براي اتراق در «استخر پشت»، نگراني به خود راه ندهيد كه مردم مهماننواز و خونگرم اين دهكده، اتاقهاي تميز با چشمانداز بسيار زيبايي را در اختيار شما خواهند گذاشت كه لذت طبيعتگردي در اين منطقه را به كام شما، شيرينتر و دلچسبتر خواهد كرد.
در مسیر «تجن» تا «سلیمان تنگه»
شاليزارهاي چشم نواز، رودخانه پر آب و پر خروش تجن، جنگلهاي بكر و مهآلود، دهكدههاي زيبا، درههاي رازآلود و جادههاي پيچ در پيچ و مرتفع، بخشي از ديدنيهاي خيره كنندهاي است كه در پهنه شگفتانگيز «سليمان تنگه» به چشم ميآيد.
در ميان جاذبههاي طبيعي مازندران و در آباديهاي آن سوي «پل سفيد»، جادهاي خوش منظر، ما را به یک دنياي شگفتانگيز، بكر و متفاوت از آنچه مردم از شمال ايران ميشناسند، ميرساند. جاده فیروزکوه را بايد به سمت آمل طي كنيد. نرسیده به پل سفید و نبش پمپ بنزین، جادهای فرعی، ما را مستقیماً به مقصد اصلیمان می رساند. این جاده جنگلی زیبا و بکر را که پیش برویم، ناگهان در میان انبوهی از درختان سربه فلک کشیده، دریاچهای زیبا رخ نشان میدهد.
اگر اهل ماهيگيري باشيد، حتماً آوازه ماهيهاي سليمان تنگه را شنيدهايد؛ ماهيان لذيذي همچون زرد پر،كپور، فيتوفاگ، كولي، ماهي سفيد رودخانهاي و قزل آلاي رنگين كمان. ماهيگيري با قلاب، آن هم در منطقهاي آرام و جنگلي، تجربه خاطرهانگيزي است.
براي رسيدن به سليمان تنگه از مبدأ ساري، ابتدا باید به سمت منطقه «دودانگه» حركت كرد. از ساري تا آنجا، ۴۰ كيلومتر راه در پیش دارید. در اين مسير سراسر جنگلي، با رودخانه تجن و شاليزارهاي سنتي همسفر خواهيد بود. روستاهاي متعددي سر راهتان هست كه در دل تپهها و ارتفاعات جنگلي خودنمايي ميكنند. وجود همين روستاها، به اين مسير رونق خاصی بخشيده است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبههای گردشگری رامسر
جهت مشاهده اطلاعات تور رامسر از اصفهان اینجا کلیک کنید
رامسَر از شهرهای استان مازندران در شمال ایران است این شهر که پیش از این سخت سر نام داشت، آخرین شهر غرب مازندران است که مردمان بومی آن به زبان هندواروپایی و به زبان گیلکی صحبت میکنند. رامسر از سمت شرق به شیرود از غرب به شهر چابکسر دهستان اوشیان گیلان، از جنوب به کوههای البرز و از سمت شمال به دریای خزر محدود است. آبوهوای رامسر در تابستان گرم و مرطوب و در زمستان معتدل است. نزدیکی جنگل و دریا در این شهر زیبایی ویژهای به این شهر دادهاست و این امر موجب جذب گردشگران در فصل تابستان و روزهای تعطیل میشود. رامسر دارای فرودگاه است. مناطق ییلاقی رامسر مانند جواهرده (که به نظر برخی کارشناسان تغییر یافته «جوهر ده» یا «جور ده» به معنای دهِ بالا) بسیار زیبا و خوش آبوهوا است.
شهرستان رامسر با زیبایی وصف ناپذیر در انتهای غربی استان مازندران در دامنهٔ جنگلی و زیبای البرز و سواحل رؤیایی دریای خزر آرمیده و با برخورداری از جاذبههای گردشگری و امکانات اقامتی، پذیرایی و تفریحی و کوتاهترین فاصله بین کوه و دریا با لقب عروس شهرهای ایران به عنوان قطب مهم گردشگری در کشور و حتی جهان مطرح است.
وجود قلههای مخروطی شکل با پوشش انبوه گیاهان متنوع، باغهای مرکبات، چای، مزرعههای برنج، برخورداری
از ساحل زیبا، منطقههای ییلاقی خوش آب و هوا، منابع فراوان آبهای گرم معدنی، وجود فرودگاه و هتلهای قدیم و جدید این شهر را به یکی از شهرهای منحصربهفرد تبدیل کردهاست.
وجود آبهای گرم معدنی در نزدیکی ساحل دریا و چند وان و استخر آب گرم معدنی در شهرهای کتالم و سادات شهر، بوستان جنگلی صفارود در میان دره، روستای جواهرده در ارتفاع ۱۸۰۰ متری سطح دریا، قله مخروطی شکل مارکو و جداشده از سلسله کوههای البرز در شرق رامسر، چشمه دمکش در دهستان اوشیان و شرق رامسر جنگل دالخانی در مسیر رامسر به تنکابن، کاخ موزه تماشاگه خزر نزدیک هتل بزرگ رامسر و سرولات در شرق رامسر و دهها اثر تاریخی و دیدنی سبب شدهاست که سالانه هزاران مسافر و گردشگر داخلی و خارجی از رامسر عروس شهرهای ایران دیدن کنند همچنین رامسر یکی از نزدیکترین فواصل میان کوه و دریا را داراست که این ویژگی بر جذابیت رامسر افزوده است
نگاهی به جاذبههای طبیعی و تاریخی رامسر
رامسر در غرب مازندران با برخورداری از جاذبههای منحصربهفرد طبیعی و تاریخی یکی از مناطق برتر کشور به لحاظ طبیعت گردی محسوب میشوند که سالانه پذیرای بیش از ۱۰میلیون مسافر و گردشگر از داخل و خارج کشور است. وجود آبشارها، آبهای سرد و گرم معدنی، بوستانهای جنگلی، غارها، چشمهها، دریاچه، یادمانهای تاریخی، صدها مراکز اقامتی و پذیرایی و تفریحی و به ویژه نزدیکی کوه، دریا و جنگل این منطقه را به عنوان قطب مهم گردشگری در کشور و حتی جهان مطرح کردهاست. آب و هوای این منطقهٔ جلگهای معتدل، مرطوب و کوهستانی سرد و نیمه مرطوب است و اقتصاد آن برپایه کشاورزی، دامداری و صنعت گردشگری استوار میباشد. وجود فرودگاه در شهر رامسر، و جنگل در شهرستان رامسر در غرب مازندران از دیگر ویژگیهای این منطقه محسوب میشود.
هتل قدیم رامسر
هتل قدیم رامسر با معماری بسیار زیبا در مرکز شهر در دامنه کوههای جنگلی و فضای سبز با محوطهسازی چشمنواز جای گرفته و در سال ۱۳۱۷ خورشیدی در دوره رضاشاه پهلوی مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاست. زیربنای این هتل حدود پنج هزار متر مربع در سه طبقه به لحاظ نوع معماری، زیبایی، موقعیت مکانی و تجهیزات یکی از مشهورترین هتلهای خاورمیانه به شمار میرود.[نیازمند منبع]
آبهای گرم معدنی
بخشهای گستردهای از مرکز شهر رامسر از آبهای گرم معدنی با خاصیتهای طبی و درمانی برخوردار بوده که گردشگران زیادی از این آبها بهرهمند میشوند. چشمههای آب گرم چندین رشته را تشکیل میدهند و به چشمههای گوگردی گازدار معروف هستند و در نقاطی مانند جواهرده، کتالم، سادات محله و خود شهر رامسر واقع شدهاند که چشمهها توسط اهالی محلی و توریستها مورد استفاده قرار میگیرند و علاوه بر خاصیت درمانی این چشمهها، طبیعت زیبا و محیطی دیدنی را برای گردشگران فراهم کردهاند و مجموعهٔ هتلهای رامسر، شهرداریهای محلی و بخش خصوصی از طریق ایجاد استخر شنا، دوش و وانهای متعدد، محلهای مناسبی را برای استفاده و استحمام مسافران و مردم محلی ایجاد کردهاند.[۲] وجود این آب گرمها در نزدیکی ساحل دریا ویژگی منحصربهفردی را به رامسر بخشیدهاست. البته در فاصله پنج کیلومتری جنوب شرقی رامسر در شهرهای کتالم و سادات شهر نیز چند وان و استخر آب گرم معدنی وجوددارد که برای درمان بیماریهای پوستی، رماتیسم و دردهای عصبی و عضلانی سودمند است. مانند ابگرم رضا شاه و آبگرم جدید رضا شاه. میزان دمای بزرگترین آبگرم معدنی رامسر که به شماره یک معروف است ۴۲درجه سانتیگراد است که بهترین حد تحمل بدن میباشد.[۳]
بوستان جنگلی صفارود
مسیر دسترسی به این بوستان از ابتدای جاده جواهرده در میدان غربی شهر رامسر آغاز و پس از طی ۹کیلومتر و عبور از مسیری زیبا به این پارک در کنار رود صفارود میرسد. این بوستان در میان دره و در پایین جاده قرارگرفته که پلههایی نیز برای ورود بهآن از جاده ساخته شدهاست و وجود جنگل، رودخانه، آب معدنی، آب و هوای مطبوع به این مکان جلوه خاصی بخشیدهاست. این مکان به نام آبمعدن معروف است و خانوادههای محلی در این محل هر ساله در روز ۱۳ فروردین به دور هم جمع میشوند.
دهستان جواهرده
جواهرده در ۲۷کیلومتری رامسر و در ارتفاع ۱۸۰۰متری از سطح دریا قرار گرفته و مسیر دسترسی به جواهرده از منتهیالیه غربی شهر رامسر بوده که با عبور از میان کوههای مشجر و در امتداد رودخانه صفارود این منطقه ییلاقی خودنمایی میکند. روستای جواهرده درفصل تابستان به لحاظ برخورداری از آب وهوای خنک مورد استقبال گردشگران داخلی و خارجی واقع شده و امکانات اقامتی در این منطقه برای گردشگران فراهم است. روستای جواهرده علاوه بر زیباییهای فراوان طبیعی و دارا بودن چشمهسارها از قدمت تاریخی نیز برخوردار بوده که وجود گورستانهای گبری در آن گویای قدمت تاریخی این مکان است.
قلعه مارکوه
قلعه مارکوه مخروطی شکل، مشجر و جدا شده از سلسه کوههای البرز بوده که در فاصله شش کیلومتری شرق رامسر و سه کیلومتری ساحل دریا و محور ارتباطی تنکابن به رامسر واقع است. این کوه صخرهای با وسعت ۶۰۰هزار مترمربع با انواع درختچهها، درختان انجیلی، بلوط، شمشاد و ازگیل پوشیده شده و ارتفاع قله از سطح دریا حدود ۲۶۰ متر بوده که احداث ۳۶۶ پله در ضلع جنوبی کار صعود را آسان میکند. وجود شهر کتالم، چشماندازهای زیبای آن به دریا، مزارع برنج و باغات چای و مرکبات در شمال قله، تسلط به تپهها و ارتفاعات سرسبز البرز و روستاهای اطراف و رودخانه نسارود در شرق به این مکان موقعیتی ویژه بخشیدهاست. در بلندترین نقطه مارکوه بقایای یک قلعه برجای مانده که احتمالاً محیط دیدهبانی حاکمان قدیم منطقه بودهاست.
در میان این قلعه تونلی زیر زمینی وجود دارد که به یک باغ در نزدیکی ساحل دریا (باغ شمشیری) منتهی میشود که گفته میشود مسیر گریز افراد در مواقع اضطراری بوده است. بسیاری از افرادی که در سالهای اخیر قصد وارد شدن به این تونل را داشتهاند ناکام مانده و از عوامل محافظ چون خزندگان و همچنین طلسمها سخن به میان آوردهاند. در حال حاضر مسیر ورودی این تونل در قلع مسدود شده است.
مسیر دسترسی به دالخانی از خروجی شرق شهر رامسر آغاز و پس از طی هفت کیلومتر در مسیر آسفالته رامسر به تنکابن به سهراهی جنت رودبار میرسد که مسیر دست راستی به سمت روستای لیماکده و بعداز ان گرسماسر میرسد و مسیر مستقیم ان به روستاهایی مانند جنت رودبار -ایزکی – دراز زمین و… میرسد. جنگل دالخانی پس از طی ۲۳کیلومتر درمسیر ارتباطی و آسفالته جنت رودبار در کنار جاده قرار داشته که برای احداث پارک جنگلی در نظر گرفته شده و اکنون نیز به عنوان یک تفرجگاه مهم شهر رامسر مورد استفاده گردشگران، کاوشگران و باستان شناسان قرار میگیرد. کمیابترین گونهها ازان این جنگل است. در آخر این جنگل روستاهای زیادی است از جمله، ایزکی، لیماکده و…
موزه تماشاگه خزر
این موزه در محل کاخ سلطنتی رامسر و در مجاورت غرب هتل بزرگ قرار داشته که علاوه بر اشیایی که به نمایش گذاشته ساختمان کاخ نیز دیدنی است. این بنا در اواخر دوران پهلوی اول در میان باغی بزرگ باشیوه معماری اروپایی ساخته شدهاست، سنگهای مرمر سفیدرنگ در تزیینات خارج بنا و ستونها و مجسمه حیوانات بکار رفته به این کاخ جلوهای ویژه بخشیدهاست. هماکنون آثاری از هنرمندان مشهور ایران و جهان شامل مجسمههای برنزی و سنگی، تابلوهای نقاشی و فرش در این کاخ در معرض دید عموم مردم قرار دارد. بیشتر مردم به این کاخ میروند. این کاخ آثار باستانی رامسر را نیز نشان میدهد.
تله کابین رامسر
این تله کابین در فاصله ۱۰ دقیقه از رامسر و سیصد متری شهر چابکسر از مبدأ ساحل تا بر فراز کوه ایلمیلی امتداد یافته است؛ و دارای محیطی جذاب میباشد که با توجه به وجود پیست کارتینگ و مراکز خرید و کافی شاپ و مراکز تفریحی محیطی شاد و کامل را رقم زده است. تله کابین رامسر به عنوان بزرگترین تله کابین کشور[نیازمند منبع] از کنار ساحل خزر تا ارتفاعات جنگلی با ۴۰ کابین به طول ۲ کیلومتر امتداد دارد و توسط بخش خصوصی ایجاد شده است. این تله کابین که به واحدهای پذیرایی و اماکن تفریحی- گردشگری مجهز است با ظرفیت ۵۰ کابین ظرفیت حمل ۴۵۰ نفر در ساعت را دارد.
موزه مردمشناسی رامسر
موزه مردم شناسی رامسر با مجوز سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری کشور، در اسفند ۸۹ با حضور مسئولین محترم استانی و شهرستانی افتتاح گردید. امکانات و تجهیزات موجود در آن غیردولتی بوده و متعلق به عیسی خاتمی شخصیت فرهنگی و استاد دانشگاه در رشته جامعهشناسی است و اموال فرهنگی آن در طی یک دوره زمانی بالغ بر ۳۰ سال از (۱۳۶۰ تا ۱۳۹۵) به تدریج گردآوری و خریداری شده و انگیزه اصلی از این کار عشق و علاقه وافر به فرهنگ نیاکان و تلاش برای حفظ آثار جهت ارائه به نسل حاضر و نسلهای آینده و همچنین معرفی تاریخ، فرهنگ و تمدن رامسر به سایر ایرانیان عزیز است. موزه مردمشناسی، محلی برای آشنایی با زندگی اقوام دیگر، مکانی برای اندیشه و تفکر و فرصتی برای آموزش و یادگیری است. در این موزه غرفههایی برای بیش از ۷۰۰ قطعه انواع ابزار، ادوات، اشیاء و اموال فرهنگی و وسایل مردم شناسی که مورد استفاده مردم منطقه و استانهای شمالی کشور بوده، اختصاص یافته است. علاوه بر غرفههای مذکور، فضای داخلی یک خانه سنتی با چیدمان کاملاً قدیمی، همچنین کوره آهنگری با دم چرمی قدیمی و دستگاه چادرشب بافی (پاچال) در معرض دید بازدیدکنندگان قرار دارد. به جهت شباهتهای فرهنگی که بین سه استان شمالی کشور (مازندران، گیلان و گلستان) وجود دارد، وسایل و ابزار مربوط به زندگی مردم بسیار مشابه بوده و میتوان گفت اگرچه موزه مردمشناسی رامسر در نگاه اول یک موزه محلی به نظر میآید اما آنچه که در آن به نمایش درآمده در حد یک موزه منطقهای میباشد و به نظر میرسد در حال حاضر در بین شهرهای غرب مازندران و شرق گیلان، موزه مردمشناسی رامسر تنها مکانی است که میتواند قسمتی از فرهنگ و تمدن گذشته مردم این منطقه را بازگو کند.[۴]
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
اسرار پل خواجو اصفهان
پل زیبای خواجو ، دارای رموز و اسرار بسیاری است که در این مطلب چندی از آنان را آورده ایم . این پل زیبا منظره ی چشم نوازی را به شهر اصفهان بخشیده است . همراه اصفهان تور باشید .
۱- اگر از سمت شرق بیرون پل در زاویه ۳۰ درجه به دهانههای پایین پل نگاه کنیم، از تداخل دهانهها تصاویر شمعها پدید میآید. این منظره به ویژه در هنگام غروب آفتاب از سمت جنوب شرقی پل بسیار زیباست.
۲- دو شیرهای سنگی که در دو طرف پل خواجو هستند اگر در شب از روی یکی از شیرها شیر دیگری را نگاه کنید شیر دیگری چشمهایش برق میزند.
۳- در زیر دهانه های پل خواجو اگر در ستون اول شمالی سمت چپ حرف بزنید فردی نزدیك ستون اول جنوبی در سمت راست باشه صدای شما را میشنود و برای همینه كه افرادی برای خواندن به انجا میروند.
۴- ساخت این پل توسط ۲ تن بود كه قبر های انها را از طرف جنوبی كه وارد شوید در زیر گنبدی دوم با سنگ مرمر پوشانده شده و در همانجا دفنند .
۵- موقعه غروب وقتی كه از بالا به سایه پل نگاه كنید مثل یك عقاب در حال پرواز هست.
۶- ستونهایی در سمت شمالی هست كه خودشون بیانگر موضوعشون هستند .
۷- روی شیر های سنگی سنبل هایی از ورزش باستانی وجود دارد كه نشانه ورزش در قدیم بوده است.
۸- در تخت سنگ طرف شمالی پل نزدیك مجسمه شیری قبله نمای به شكل آفتاب وحود دارد .
۹- و مهمتر از همه این پل اگر به پی ان آب نرسد خراب میشود و از جمله پل های است كه هر چقدر آب بهش بخورد مستحكم تر میشود.
۱۰- پشت هر سنگ یك حرف هست كه بنای اون سنگ اون رو نوشته و در هر ستون قسمتهای مثلث مانندی هست كه هم باد گیره هم برای جلوگیری از تخریب پل در سیل هست.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های چَمِستان مازندران
یکی از شهرهای استان مازندران است. این شهر مرکز بخش چمستان از شهرستان نور میباشد. جادهای به شکل نیمدایره (نعل) چمستان را به نور و آمل وصل میکند. این شهر دارای شهرداری، بخشداری، دادگستری، سایر ادارات و دوایر دولتی، امکانات گازکشی، کتابخانه، عمومی، سینما، و کانون فرهنگیتربیتی است.
نام چمستان را برخی دگرگونشدهٔ چمنستان و برخی دگرگونشدهٔ چمازستان دانستهاند. چماز نام نوعی سرخس است.
ارتفاع چمستان با سطح دریا نسبت به آبادیهای دیگر تحت پوشش آن بیشتر است.[۲]
روستای ییلاقی لاویج دارای آب گرم طبیعی در ۲۵ کیلومتری جنوب چمستان، پارک جنگلی کشپل، بخش قدیمی آبادی هلاپون و شهر فراموش شدهٔ واتاشان از نقاط دیدنی پیرامون شهر چمستان هستند.[۳]
چمستان یکی از بخشهای شهرستان نور باچشم انداز بسیار زیبا درحاشیه جنگلهای انبوه همچنان سرو قامت برافراشته از طبیعت سرسبز شمال که در فاصله ۱۵کیلومتری نور با جاده آسفالته و به ایزدشهر با جاده ۱۰ کیلومتری شوسه و۲۵ کیلومتری آمل با جاده آسفالته و ۹۰ کیلومتری ساری مرکز استان و حدود ۱۸۰کیلومتربا تهران واقع گردیده است که حدودمشخصات واربعه آن از شمال وغرب به شهرستان نور واز جنوب به بخش بلده وکوهپایههای البرز مرکزی و شرق به شهرستان آمل محدود میشود ومساحت آن حدود ۱۵۴۷ کیلومتر مربع دارای ۹۶ پارچه آبادی ودر جلگههای هموار که از جنوب به رشته کوه البرز میانی منتهی میگردد.
کوههای مهم:واز- لاویج- طارم- رودبارک -گزناسرا و….
طوایف مهم:بلدهای – لونج- کپج- لاویجی- دشتی- لورائی-سالده ای
محصولات مهم بخش کشاورزی: برنج- گندم- جو-سیب زمینی
محصولات دامپروری و پرورش دام وطیور: عسل و تخم مرغ و …
پارکهای جنگلی کشپل:این پارک جنگلی در ابتدای ورودی چمستان در قسمت غرب و در محور جاده لاویج قرار دارد، پارکی در حاشیهٔ زیبای لاویج رود، با چشمههای پر آب و زلال، امکانات نسبی اقامتی و محل بازی کودکان که این پارک را به تفریگاه مردم منطقه و مسافران غیر بومی تبدیل نموده است.
آبگرم معدنی لاویج :روستای ییلاقی لاویج در ۱۸ کیلومتری جنوب چمستان در میان درههای جنگلی و زیبای البرز قرار دارد. در ابتدای ورودی چمستان از غرب یک مسیر زیبای آسفالته به طرف جنوب که از جاده اصلی منشعب میشود و با عبور از پارک جنگلی کشپل به لاویج ختم میشود. روستای ییلاقی ” لاویج “، یکی دیگر از نقاط ذیذنی و جذاب این منطقه است که از پرطرفدارترین جاذبههای گردشگری این منطقه است که هر سال مسافران زیادی را به این منطقه میکشاند.
آبهای گرم لاویج به دلیل خواص بالای درمانی برای دردهای استخوان و مفاصل و بیماریهای پوستی همواره گردشگران فراوانی را در تمام فصول سال به خوذ اختصاص داده است، امکاناتی مناسب نیز در آن منطقه برای اقامت و استفاده از آب معدنی ایجاد شده است. با توجه به اینکه جاده چمستان به لاویج از کشپل میگذرد و از میان جنگل عبور میکند، به همین دلیل فضای دلپذیری را برای گردشگران فراهم میسازد.
فیل سنگی :در مرکز روستای لاویج قطعه سنگ بزرگی وجود دارد که بر اثر عوامل و فرسایش طبیعی به شکل فیل نشسته بر زمین خودنمایی میکند که مسافران از این روستای خوش آب و هوا با این منظره طبیعی و منحصر بفرد دیدن میکنند.(فیل سنگی در کنار آبگرم فیل سنگی قرار داد یعنی در مجموعه آبگرم فیل سنگی)
بقعه آقا شاه بالوزاهد:این بقعه در۳کیلومتری شرق چمستان واقع شده است. بقعه مذکور در ضلع شمالی و مجاور با جاده قرار دارد. آقا شاه بالو از عرفای اواخر قرن ۷ هجری قمری و مرشد شیخ حسن جوری چهره اصلی نهضت سربداران خراسان در عهد حکومت مغولان بوده است.
بنای آجری با گنبدی مخروطی و تزئینات کاشیکاری بر روی مرقد آقا شاه بالو زاهد ساخته شذه که از آثار مهم تاریخی مازندزان به شمار میرود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های گردشگری بابل
شهر بابل از توابع استان مازندران که از مناطق شمالی کشورمان میباشد که مملو از جاذبه های گردشگری طبیعی میباشد از جمله آنها می توان به دریاچه و جنگل، آبشارو چشمه و ییلاق و…اشاره کرد و همچنین این شهرستان دارای اماکن مذهبی و تاریخی بسیاری هم هست که در ادامه این جاذبه های گردشگری را باهم مرور خواهیم کرد پس با ما همراه باشید.
دریاچهها
سواحل دریای مازندران در بابلسر
دریاچه سد شیاده
دریای مازندران (دریای کاسپین):
سواحل ماسهای دریای مازندران در ۱۵ کیلومتری شمال این شهر قرار دارند.
دریاچه سد البرز:
این سد در جنوب شرقی بابل و در منطقه لفور واقع است و یکی از زیباترین سدهای خاورمیانه و بزرگ ترین سد خاکی کشور به شمار میآید.
دریاچه سد شیاده:
این سد در جنوب غربی بابل و در بخش بندپی غربی و روستای شیاده واقع است.
دریاچه سد سنبل رود:
این سد در جنوب شرقی شهرستان، در اطراف بخش بابلکنار قرار دارد.
دریاچه کامی کلا:
این دریاچه در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل و در اطراف کوههای البرز قرار دارد. دریاچه کامیکلا دارای چشم انداز کوه و جنگل میباشد. تالاب رمنت: این تالاب در روستای رمنت از توابع بخش مرکزی شهرستان بابل قرار دارد که با مرکز شهر ۵ کیلومتر فاصله دارد.
جنگلها
جنگلهای بزچفتِ بابلکنار
جنگل بزچفت (بابلکنار):
این پارک جنگلی حفاظت شده در بخش بابل کنار شهرستان بابل و در روستای درونکلا شرقی و بزچفت قرار دارد. «معرفی بیشتر» جنگل شیاده: این جنگل زیبا در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد که به دلیل مرتفع بودن سد شیاده را میتوان از بالای آن مشاهده کرد. جنگل نارنجلو: این جنگل که حفاظت شدهاست در بخش بندپی غربی قرار دارد. جنگل ویوج: این جنگل در جادهٔ شیاده واقع در بخش بندپی شهرستان بابل قرار دارد. این جنگل حدود بیست هکتار میباشد. جنگل لفور: این جنگل در جنوب شرقی شهرستان بابل قرار دارد.
آبشارها
آبشار شیخ موسی
آبشارِ شی الیم
آبشار حاجی شیخ موسی:
این آبشار در روستای شیخ موسی و بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد.
آبشار تیرکن (هفت آبشار): این آبشار که دارای هفت آبشار کوچک متوالی میباشد در روستای درازکلا٬بخش بابل کنار شهرستان بابل قرار دارد. برای رسیدن به آبشار هفتم باید مسافت بسیار زیادی را طی کرد.
آبشار کیمون: این آبشار در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. «معرفی بیشتر» آبشار شی الیم: این آبشار در درهٔ شی الیم در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد.
آبشار کلیره (بتلیم): این آبشار در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد که با مرکز شهر ۴۵ کیلومتر فاصله دارد. «معرفی بیشتر» آبشار درازکش: این آبشار زیبای دوقلو در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد
آبشار گزو: این آبشار در اطراف بخش بابلکنار شهرستان بابل قرار دارد.
چشمهها
چشمهای در ارتفاعات بندپی
چشمه آب گرم اَزرو:
این چشمهٔ آب گرم در روستای آری از توابع بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. که دارای جاذبههای توریستی فراوانی میباشد.
ییلاقها
شهرستان بابل دارای ییلاقات بسیار زیادی است از جمله شِیج موسی، لِهه(لِحه)، شاه لینگ چال(شالینگِچال)، نیراسم(نِراسم) و همچنین سِلبِن، اَنیژدون(اَنیجدان)، تِته، گلیران، کلاپی، دَمیلِرز، اُطاقسی، دوزاخ بِن و …
فیلبند:
این ییلاق مرتفع ترین ییلاق استان مازندران است که در بخش بندپی غربی شهرستان بابل قرار دارد. در این ییلاق یک تپهٔ بلند قرار دارد که از بالای آن میتوان شهرهای بابل، آمل، قائمشهر، ساری و شهرهای اطراف به همراه دریای مازندران را دید.
شیخ موسی:
این ییلاق در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد و دارای دو زیارتگاه به نامهای حاج شیخ موسی و امامزاده عبداله میباشد.
ورزنه:
این ییلاق در منتهیالیه مرز جغرافیایی بابل واقع شده که برای رسیدن به این روستای کوهستانی زیبا و بکر باید از مسیر سخت و دشوار با پیچهای خطرناک عبور کرد. این روستا توسط کوههای اطراف آن احاطه شده و دارای آب بسیار گوارا و سرد میباشد که مورد توجه بسیار بازدید کنندگان قرار گرفتهاست. روستای ورزنه از سمت غرب به روستاهای اندوار و نشل آمل، از سمت شمال بعد از طی مسافت بسیار دشوار به شیخ موسی میرسد.
لهه:
دور نمای بسیار زیبائی داشته و به ییلاق شیخ موسی مشرف میباشد.
انیژدون:
دارای میوههای درختی خیلی کوچک و خوشمزهای است و همچنین پر از گل و سبزه
شالدرکا (طایفه طالش):
این ییلاق در بخش بندپی شرقی شهرستان بابل قرار دارد. شالدرکا ۱۰ کیلومتر با شیخ موسی فاصله دارد. واز مناطق خوش آب و هوا محسوب میشود و از جاذبههای گردشگری خوبی برخوردار است که اولین دوره بازیهای بومی محلی یاد واره پهلوان محمد محمدزاده طالش و برادران در ۱۳۹۱ در آن برگزار گردید.
شالینگچال:
این ییلاق که از سردترین ییلاقهای مازندران است در بخش بندپی شرقی قرار دارد. بالاتر از شیخ موسی و آره قرار دارد در فصل بهار منطقه بسیار سرسبز و دارای چشم انداز زیبای میباشد.
اماکن مذهبی
- بقعه امامزاده قاسم:
- این آرامگاه که معروف به آستانه میباشد، در مرکز شهر بابل واقع شدهاست.
- مسجد محدثین:
- این مسجد به فرمان امام دوازدهم شیعیان در دوران دودمان افشاریه (در زمان پادشاهی نادرشاه افشار) به دست محمدنصیر بارفروشی مشهور به «ملانصیرا» ساختهشد. قدمت این مسجد به حدود ۲۹۰ سال میرسد. عدهای این مسجد را جمکران دوم نامیدند.[۷۷]
- تکیه پیرعلم
- تکیه حصیرفروشان
- مسجد جامع
اماکن تاریخی
فهرست جاهای تاریخی بابل
- کاروانسراها:
- بابل بعنوان یک مرکز تجاری که دارای کاروانسراها و دکانهای معتبر بودهاست، توجه ناصرالدین شاه رادر ۱۲۹۲ ه. ق هنگامی که وی در حال انجام دومین سفر خودبه مازندران بود، جلب کرده وی در سفرنامه خود نوشتهاست، شهر بارفروش از بلاد معظمه مازندران و پرجمعیت و مرکز تجارت شدهاست، و کاروانسرا دکاکین معتبره دارد.
- کاخ شاپور:
- در دوره صفویه عمارت زیبایی در محل این کاخ، بنا شد. اطراف این عمارت را آب پوشانده بود و این عمارت مجلل در جزیره قرار داشت. این عمارت مجلل تفرجگاه شاهان صفوی و قاجار بود. در دوره رضاشاه این کاخ توسعه یافت. پس از از پیروزی انقلاب اسلامی این کاخ به ساختمان مرکزی دانشگاه علوم پزشکی مازندران و سپس به دانشگاه علوم پزشکی بابل تغییر کاربری داد. «معرفی بیشتر»
- برج دیدبانی کاخ بابل:
- این برج در دورهٔ پهلوی در کاخ شاپور (بابل) ساخته شد. این برج دیده بانی به عنوان یکی از نمادهای این شهر استفاده میشود. این برج در میدان قرار دارد.
- پل محمدحسن خان:
- پلی قدیمی مربوط به سده ۱۲ خورشیدی بر روی رودخانه بابل شهرستان بابل استان مازندران میباشد. این پل از آثار دوره قاجاریه است که به جای پل قدیمیتری ساخته شدهاست. یکی از موارد شاخص این پل معماری صفوی بنا و استفاده از سفیده تخممرغ (البته به گفته برخی زرده تخممرغ و ساروج) در ساخت آن است.[۷۸]
- موزه بابل (گنجینه بابل):
- موزه بابل موسوم به گنجینه بابل[۸۰] به عنوان تنها موزه مردمشناسی مازندران در ساختمان شهرداری سابق شهر بابل واقع شده است.[۸۱] ساختمان این موزه در سال ۱۳۰۷ به عنوان بلدیه یا شهرداری بنا شده بود. این ساختمان در سال ۱۳۷۴با کاربری فرهنگی در اختیار میراث فرهنگی مازندران قرار گرفت و پس از احیا، مرمت و بازپیرایی در بهمن سال ۱۳۷۵به عنوان موزه بابل افتتاح شد.[۸۲] «معرفی بیشتر»
- ساختمان شهربانی:
- این ساختمان در بخش مرکزی شهرستان بابل قرار دارد که یک بنای بسیار قدیمی است و به ساختمان شهرداری تبدیل شدهاست. این ساختمان در باغ ملی بابل محدود شده است.
- سردر دانشگاه علوم پزشکی:
- این بنا در دورهٔ پهلوی ساخته شد.
- بازار ماهی فروشها
- آرامگاه زین العابدین:
- این آرامگاه از بناهای دورهٔ قاجار میباشد.
- آرامگاه درویش علم بازی:
- این مقبره پشت آرامگاه معتمدی بابل قرار دارد.
- حمام قدیم میرزا یوسف:
- این حمام در دوره صفوی ساخته شدهاست. این بنا در صبح جمعه دوم دی ماه ۱۳۹۰ خورشیدی توسط نیروهای شهرداری بابل تخریب گردید که با دخالت دیرهنگام سازمان میراث فرهنگی و پلیس، تخریب آن متوقف گردید اما بخش اعظم بنا به جز گنبد آن تخریب شده بود.
- آرامگاه سید کبیر:
- این آرامگاه از بناهای دورهٔ قاجار میباشد و جزء آثار ملی ایران است.
- مسجد چهارسوق:
- این مسجد تاریخی از آثار دورهٔ قاجار میباشد.
- پل محمد حسن خان
- برج دیده بانی
- آرامگاه ملا محمد شهرآشوب
- سقانفار شیاده
سوغات :
مسافران در کنار بازدید از آثار تاریخی، فرهنگی و نقاط دیدنی و جنگلها و مناظر زیبای طبیعی و سبزه زارهای این شهرستان، برای گذران اوقات فراغت، ره آوری را نیز از این شهرستان با خود به ارمغان ببرند:
- کشاورزی :
- انواع برنج (طارم و…)، مرکبات، انار جنگلی، ازگیل، صیفی جات، سبزیجات، کاهو و…[۸۳]
- غذاهای محلی و سنتی :
- شامی بابلی، آغوز نون، پشتِ زیک، پیسن گُندلهِ، رشته به رشته، شکر قرمز و…[۸۴]
- نانها و شیرینی جات :
- شیرینی محلی، کلوچهها، گز و مربا بهار نارنج و…
- نوشیدنیها :
- شربت، عرق و چای بهار نارنج، عرق شلتوک و…
- ترشیجات :
- نازخاتون، بادمجان ترشی، سیر ترشی، هَفتِ بیجار، ترشی یارسی و…
- صنایع دستی :
- جارو، نمد، حصیربافی، گلیم، جاجیم، سبد، جوراب پشمی، پارچه (چوغا، باشلق، وازشمد) و…[۸۵]
- شالی (خوشه برنج)
- مرکبات
- ترشیجات
- جارو دستی
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم مردم اصفهان
در این بخش بصورت اختصاصی به معرفی مراسمات شهر اصفهان پرداخته ایم تا شما عزیزان را با آداب و رسوم مختص مردمان این شهر فرهنگی و تاریخی آشنا نماییم . همراه اصفهان تور باشید .
آتشافروزى و جل جلانى
در نطنز و آبادىهاى آن رسم است که در شبهاى هفدهم، هيجدهم و نوزدهم دىماه کودکان در دستههاى مختلف جمع مىشوند و هر دسته در يکى از تپهها و بلندىهاى آبادى بوته و خار و هيزم را که از پيش جمع کردهاند آتش مىزنند بهطورىکه شعلههاى آتش سراسر آبادى را روش کند. آنها معتقدند روشنائى اگر به درختها برسد آن سال ميوه و سردرختى بيشتر مىشود و آفات از بين مىرود. برخى به نيت آنکه درختان ميوه بيشترى بدهند به قبرستان رفته و سنگهاى کوچک و بزرگ جمع مىکنند و به شاخههاى درختان مىآويزند. در مراسم آتشافروزى بعد از خاموش شدن آتشها و تاريکى دوباره به ده برمىگردند و به يک نفر توبره ٔ بزرگى مىدهند و بهحالت گروهى به در خانهها رفته، گاهى دستهها با هم برخورد مىکنند و با هم درگير مىشوند تا يکى پيروز شود .
شب اسفند
در کاشان و اطراف آن ماه را سىروز محاسبه مىکنند و براى گرفتن جشن شب اول اسفند قرار جشن مىگذارند. از يکماه تا چهل روز پيش از اسفند قرار مىگذارند که در يک روز و يک شب همه ٔ اهل آبادى شب اسفند بگيرند. اين نوع محاسبه را به کاشىها منسوب مىدارند.
چله ٔ بزرگ و چله ٔ کوچک
در مرق (Marag) کاشان براى زمستان تقسيمبندى مخصوص دارند: ده روز اول زمستان و چهل روز بعد از آنرا ‘چله ٔ بزرگ’ و بيست روز بعدى را ‘چله ٔ کوچک’ مىدانند و به ده روز بعد ‘امن و بهمن’ مىگويند. از ده روز باقىمانده هفت رو ‘سرما پيرزن’ و سه روز ‘سرما عجوزه’ است .
در جوشقان استرک کاشان هم چله از دهم دىماه شروع مىشود و تا بيستم بهمن ادامه دارد. اين چهل روز را به چهار قسمت کردهاند که هر قسمت ده روز است و هر ده روز نامى دارد: ده روز اول را چله ٔ بزرگ يا چله ٔ قوس مىنامند. ده روز دوم را چله ٔ کوچک و ده روز سوم را چله ٔ برزگر و ده روز چهارم را چله ٔ جولا مىنامند . در اين مدت بنا بهرسم محل برزگران بهخانه ٔ مالک مىروند و برف بامها را پائين مىکنند. در آن روز زن ارباب آش هوا مىپزد تا بعد از روئيدن برفها از اين آش ميل کنند .
اسنبدى کاشان
مردم کاشان و اطراف آن ماههاى سال ار سى روز حساب مىکنند و يک سال را سيصد و شصت روز و حساب پنجروز باقيمانده را جدا نگه مىدارند و آنرا پنجه مىنامند. به اين ترتيب، بيست و پنجمين بهمن ماه تقويم رسمى شب اول اسفند است که آنرا شب اسبند رعينى يا زراعتى مىنامند و عقيده دارند هر سال ده پانزده روز قبل از رسيدن اسفند باد معتدل مىوزد که به آن ‘باد اسبند’ مىگويند و آنرا پيک بهار مىدانند .
در اين شب دکاندارها دکانها را چراغانى مىکنند. آرايش دکانهاى سبزىفروشى بسيار زيبا صورت مىگيرد. آجيلفروشان براى اسبندى آجيل آچار درست مىکنند و خوردن اين آجيل در اين شب رسم است .
اهالى کاشان در اين شب براى شام پلو مىپزند و پلو ماهى دودى يا چلو با کوکو مىپزند يا کشمشپلو مىخورند. پنير و ماست نيز بر سر سفره براى شگون مىگذارند . معتقدند در اين شب نبايد تخممرغ خوردو بايد آنرا در خانه نگاه داشت .
مراسم ازدواج
ازدواج با خواستگارى آغاز مىشود. اگر والدين دختر موافقت خود را اعلام نمايند . داماد در شبى خوشيمن خوانچه به خانه ٔ عروس مىفرستد. اين خوانچه از شيريني، يک جلد قرآن، آئينه، سبزي، شربت، حنا، هل، ميخک، دارچين، نمک، کندر، تخممرغ، شانه، اسفند و ابريشم هفترنگ است. اين شکل از مراسم بيشتر از جندق مشاهده مىشود .
هنگام بردن خوانچه کسى پيشاپيش گروه قصيدهاى در مدح ائمه اطهار مىخواند و بقيه صلوات مىفرستند. و وارد خانه عروس مىشوند. بعد از اين مرحله مراسم عقد با حضور بستگان دو طرف برگزار مىشود. در اين مراسم زنى با سوزن خياطى ابريشم هفت رنگ را به سر عروس و داماد مىکشد يعنى آنها را بههم مىدوزد تا پيوند آنها ابدى شود .
صبح روز بعد دو مرد و دو زن از بستگان عروس و داماد مردم را براى صرف چاى و شيرينى دعوت مىکنند. به اين رسم طلبون مىگويند. در اين مجلس يک زن خوششانس حلقهاى بهدست عروس و کفشى به پاى او مىکند. سه روز بعد مجلس سيمان عروس برگزار مىشود که مردها در خانه داماد و زنها درخانه عروس جمع مىشوند .
مراسم زفاف و بردن عروس سه چهار روز بعد از عقد يا چند ماه و حتى دو سال هم مىتواند طول بکشد. يک هفته پيش از آن مراسم رخت برون و يک روز پيش مراسم آرايش عروس برگزار مىشود. سپس عروس را به حمام مىبرند و حنابندان انجام مىشود. همين مراسم بهطور جداگانه براى داماد برگزار مىشود. سپس همه به خانه ٔ عروس مىروند و داماد يکى دو ساعت کنار عروس مىنشيند و زنها براى ديدن عروس مىآيند و سر و صدا را مىاندازند. سپس داماد بهخانه ٔ مىرود تا مقدمات را فراهم کنند اواخر شب داماد و عدهاى از مدعوين به خانه عروس رفته تا عروس را بياورند. اين مراسم با دايره دمبک و غزلخوانى برگزار مىشود. عروس را از زير قرآن رد مىکنند و زنى آئينه بزرگى روبهروى صورت عروس مىگيرد. عروس از پدر و مادر خود خداحافظى مىکند. و مردها با قصيده و غزلخوانى از جلو و زنها با گفتن هولولو و شاباش از ؟؟؟ بهسمت خانه داماد بهراه مىافتند. مقابل خانه داماد عروس مىايستد تا داماد پاانداز را تقديم کند. سپس داماد چند انار يا سيب به سمت عروس پرت مىکند. جلو در خانه داماد عروس را در آغوش مىگيرد و به حجله مىبرد. دائى يا عموى عروس وارد حجله مىشود و سوره الرحمن تلاوت مىکند و سر عروس و داماد را بههم مىزند تا خجالت آنها بريزد. جمعيت متفرق مىشوند. داماد و عروس بايد با آفتابه لگن پاى يکديگر را بشويند. داماد اين آب را به چهارگوشه خانه مىريزد .
روز بعد والدين عروس ناهار مىفرستند و اقوام هديهاى بهنام در حجلگى مىبرند .
مراسم نوروز
چهارشنبهسورى
غروب سهشنبه آخر سال بانوى خانه بوتهاى را آتش مىزد و آنرا در کوچه مىانداخت. کوزه آبى با چند دانه اسفند هم روى آتش مىريخت تا بلا دور شود. شب چهارشنبهسورى فالگوشى و فالکوزه انجام مىشد .
تحويل سال
شب عيد نوروز را پلو مىپختند. سفره پهن مىکردند و انواع خوراکىها استفاده مىشد .
سنت های پایدار محرم در استان اصفهان
در اصفهان از شب اول ماه محرم مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام شروع می شود. قبل از شروع ماه مردم اصفهان شروع به سیاهپوش کردن تکایا و حسینیه ها می کنند .
در اصفهان هر محله دسته عزاداری مخصوص به خود را دارد که غالباً نام محله را روی دسته می گذارند . دسته های چهارسو، لومبان، در کوش و طوقچی هر کدام نام محله های قدیمی و معروفی در اصفهان است. در شب های محرم دسته های عزاداری به محله های یکدیگر می روند و به طور مشترک با سینه زن های میهمان شان از محله دیگر، مراسم را با هم برپا می کنند .
در این ایام عزاداران به یاد امام حسین علیه السلام بر سر و روی خود گل می مالند .
در دسته ها در صف اول بزرگان محل، پشت سر آنها زنجیرزن ها و در پایان صف سینه ز ن ها حرکت می کنند .
در روز عاشورا، تمام دسته های سینه زنی در میدان امام جمع می شوند و به صورت متحد عزاداری می کنند .
در اصفهان خانه ای به نام خانه زرگرباشی است . خانم های اصفهانی روز تاسوعا در این خانه جمع می شوند و نذورات پارسال خود را ادا می کنند .
یکی از مراسم مهم محرم که از شب های اولیه ماه آغاز می شود، تعزیه خوانی است .
به این صورت که یک نفر از گروه تعزیه خوانی با صدای طبل، شروع شدن تعزیه را به اطلاع مردم می رساند. بعد از این که مردم جمع شدند در صحنی که به این منظور تهیه شده است تعزیه خوان ها مرثیه های خود را اجرا می کنند .
در اصفهان غالباً لوازم و تجهیزات مورد نیاز تعزیه خوانی از نذورات مردم تهیه می شود .
مردم لنجان ظهر روز عاشورا و تاسوعا بهترین غذای خود را تهیه می کنند و آن را در سینی می گذارند، سینی ها را روی سرهایشان می گیرند و به پشت در حسینیه ای می روند که سینه زن ها و زنجیرزن ها در آنجا مشغول برگزاری مراسم هستند .
ساعت ۱۲ ظهر در حسینیه باز می شود و مردم در صف های طولانی، با سینی هایی بر سر که پر از نذوراتشان است وارد حسینیه می شوند .
در اصفهان اکثراً تا روز دهم غذاهای نذری مردم قیمه است به جز خمینی شهر که در آنجا نذر اصلی در عاشورا آبگوشت است .
در شب اربعین مردم به مساجد می روند. چراغ ها را خاموش می کنند و سوگواری می کنند. از غذاهای این شب شله زرد و آش شله قلمکار است .
همچنین همه ساله آیین های عزاداری ماه محرم در مناطق مختلف کاشان و اطراف آن نیز با شور و عشق خاص مردم به اباعبدالله الحسین علیه السلام برگزار می شود و عاشقان آن حضرت ارادت و تجدید میثاق خود را هر سال در قالب عزاداری مستحکم تر می کنند .
این آیین ها به فراخور فرهنگ و شیوه های مرسوم در کاشان با اندکی تفاوت از دیرباز همواره در قالب هیأت های مذهبی و راه اندازی دستجات و تکایا برگزار شده است .
با نگاهی به تاریخ عزاداری سنتی در کاشان و شهرهای همجوار آن، همچون نطنز، آران و بیدگل و اردستان به برخی آیین های سنتی ازجمله نخل گردانی و حمل خیمه گاه حسینی و شهدای کربلا بر می خوریم که در زمان آل بویه مرسوم بوده و در زمان قاجار نیز با برپا کردن تکیه ها آیین های تعزیه رونق بیشتری گرفته است .
ازجمله آیین های سنتی محرم در کاشان که به تناسب ایام این ماه حزن و اندوه درگذشته و حال برپامی شود، می توان به آیین چاووش خوانی یا چاووش عزا اشاره کرد .
دراین آیین که قبل از آمدن محرم برپامی شود، فردی در جلوی کاروان در حالی که بیرقی در دست دارد، آمدن محرم را با ذکر اشعاری حزین به مردم خبر می دهد .
سقاخوانی در ایام محرم
بسیاری از ارادتمندان به امام حسین علیه السلام در حالی که با یک دست مشک آب و با دست دیگر کاسه ای در دست دارند به یاد تشنه لبان کربلا، عزاداران را سیراب می کنند .
برخی از سقایان در گذشته اشعاری نیز در دستگاه ها و آوازهای دشتی و بیات و غیره می خواندند .
نظیر این گروه از جمله گروه ضیغم و نوش آباد هنوز در کاشان و نوش آباد آران و بیدگل فعالیت دارند و یکی از قدیمی ترین گروه های سنتی آیین های عزاداری این مناطق هستند .
آیین فرات خوانی که هنوز در کاشان و بویژه مناطق خشک کویری مرسوم است، خواننده اشعاری را بر آب فرات می خواند، به طوری که واقعه غم انگیز کربلا را در ذهن تجسم می کند این آیین نوعی آیین سوگ و مویه است که بیشتر در آواز دشتی اجرا می شود .
پیش خوانی نیز یکی از آیین های مناطق روستاهای کوهستانی کاشان و برخی مناطق است که شکل خواندن آن شبیه سقاخوانی است، ولی محتوای شعری آن تفاوت دارد. در برخی از اشعار این آیین، شخص پیش خوان به طبیعت از سوگ حسین علیه السلام گلایه می کند .
روستاهای کوهستانی وش، ابیانه و هنجن و تعداد دیگری از روستاهای کوهستانی کاشان و نطنز این نوع اشعار را می خوانند و برعکس در مناطق کویری بیشتر فرات خوانی رایج است .
آیین زنگ حیدری یکی از آیین های کهن منطقه است که نوعی آرایه ادبی به حساب می آید و بیشتر در گذشته در نوش آباد آران و بیدگل مرسوم بوده، ولی حدود نیم قرن است که دیگر اجرا نمی شود .
در این آیین زنگ کهنی را به پایه منبر مسجد می بسته اند و سقاخوان ها پای زنگ می نشستند و به اشعار خواننده زنگ حیدری گوش فرا می دادند .
آیین تعزیه خوانی یکی دیگر از آیین های مرسوم کاشان، نطنز، اردستان و آران و بیدگل بویژه نوش آباد است که در سال های اخیر با سبکی جدید به لحاظ محتوایی و فضاسازی با نام علقمه در تعزیت حضرت عباس علیه السلام و ردیف های آوازهای ماهور، دشتی، ابوعطا، چهارگاه و شور بغداد اجرا می شود .
آیین سنج زنی یا سنگ زنی نمایش سنگ زدن گروهی در مخالفت با سپاه ملعون شمر به قصد تازاندن اسبان خود بر پیکر بی جان یاران حسین علیه السلام است . دراین مراسم، گروهی به شکل نمادین با چوب هایی که به آنها سنگ یا سنج گفته می شود و در کف گرفته و به حرکت در می آوردند و اشعار خاصی با گویش محلی می خواندند. این آیین در روشا و مناطقی از آران و بیدگل هنوز هم به شیوه ای دیگر رایج است .
آیین سنگ زنی و یا سنج زنی در دیگر مناطق این دیار از جمله ابیانه نطنز نیز که به آن جاق جاقه زنی یا جقجقه زنی گفته می شود با شکلی متفاوت از سایر نقاط این منطقه اجرا می شود .
آیین وداع خوانی یکی از سوزناک ترین قسمت های یک تعزیه است که به صورت گروه خوانی در برخی نقاط کاشان و اطراف آن در عزاداری حسین علیه السلام و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل علیه السلام اجرا می شود .
آیین بحر طویل خوانی نوعی از صنعت شهری است که به صورت عموم در محرم و به صورت خاص در تعزیه از سوی برخی گروه ها در این منطقه اجرا می شود .
آیین خیل عرب، نمادی از حرکت طایفه بنی اسد است، حرکتی که بعد از جنایت سپاهیان یزید بن معاویه و زمانی که سپاهیان دشمن از صحرای کربلا رفتند، پیکرهای شهدا بر زمین مانده بود و کسی جرأت به خاک سپاری آنها را نداشت. زنان طایفه بنی اسد که در نزدیکی زمین کربلا زندگی می کردند با بیل، چوب و هر وسیله دیگر به طرف دشت کربلا رفتند تا پیکرهای شهدا را به خاک سپارند .
این آیین به صورت نمادین در نوش آباد آران و بیدگل اجرا می شود و در آن گروهی عزادار در حالی که لباس سفید عربی بر تن دارند، با ضربات ریتم دار نی های چوبی، اشعاری موزون می خوانند و با اجرای ریتم و آهنگ سوگ و مویه خود را در غم جانگداز شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب باوفایش به نمایش می گذارند .
در کاشان و برخی از شهرستان های همجوار آن از جمله زواره اردستان علاوه بر استفاده از علائم و ادوات عزاداری همچون نخل، علم و کتل هرساله کاروان های شترسوار از عزاداران سیاهپوش همراه با خیمه گاه حسینی به راه می افتند و در سوگ آن حضرت به عزاداری می پردازند .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبههای گردشگری سنندج
شهر سنندج به علت وضعیت خاص جغرافیایی یکی از شهرهای زیبای ایران است بهطوریکه پیرامون این شهر را کوههای زیبا و بلند و داخل شهر را تپه ماهورهای متعددی فراگرفته و بر فراز هر تپهای منظرهای زیبا از شهر نمایان است، شماری از این تپهها مانند توسنوذر، تپهروسی، تپه شرفالملک و … به لحاظ تاریخی دارای اهمیت بسزایی است.
شهر سنندج در سال ۱۰۴۶ه.ق در زمان حکومت سلسلهی صفویه و در دوران شاه صفی توسط سلیمان خان اردلان بنا نهاده شد، نام سنندج معرب «سنهدژ» است، که هماکنون نیز مردم مناطق کردنشین، سنندج را سنه مینامند، «سنه» در فرهنگ لغات اوستایی به معنای شاهین و عقاب است هرچند که در مورد واژه سنه تعاریف دیگری نیز وجود دارد.
سنندج به دلیل مرکزیت در گذشته، دارای بناهای تاریخی، مساجد، عمارتها و بازارهای قدیمی است.
مهمترین جاذبههای گردشگری و اماکن دیدنی شهرستان سنندج
*مجموعه پارک تفریحی آبیدر
پارک آبیدر چندین باغ و چشمهی طبیعی دارد که یکی از بزرگترین باغهای این مجموعه باغ امیریه است و بزرگترین سینمای روباز (تابستانی) کشور و خاورمیانه در این باغ جا گرفته است.
کوه آبیدر به عنوان یکی از تفرجگاههای اصلی مردم شهر سنندج به شمار میرود. برخی از مکانهای گردشگری مشهور آن عبارتاند از کانی شفا، ماماتکه، گویزه کویر، خضر زنده (خیرزنه)، تاقهدار، امیریه، هفت آسیاب، بان شلانه، کچک(سنگ) قرآن، کانی کچک و قله آبیدر که پناهگاهی هم برای کوهنوردان در آنجا ساخته شدهاست. آن چه مورد محبوبیت این کوه شدهاست، نزدیکی آن به شهر سنندج، بلند بودن آن نسبت به تپههای اطراف و از همه مهمتر، وجود چشمههای زیر زمینی فراوان آن میباشد. در واقع واژه آبیدر (آببهدر) به معنی جایی است که از آن آب فراوان تراوش میکند. نزدیکی این کوه به شهر تا آن حد است که در دامنهٔ آن احداث مسکن صورت گرفته و هم اکنون نیز در جریان است. افراد بسیاری (به ویژه در تعطیلات) به این تفرجگاه میروند و از منظره شهر سنندج دیدن میکنند.
*عمارت خسروآباد
عمارت خسروآباد در بلوار خسرو آباد «شبلی» شهر سنندج قرار دارد. این عمارت در نوع خود بی نظیر و مرکز.حکومت اردلان به ویژه خسروخان اردلان بوده است. مجموعه عمارت و باغ خسروآباد افزون بر دو بخش اصلی، یعنی قصر سلطنتی با ورودی ستون دار، باغ خسرو آباد نیز از اهمیت خاصی برخوردار بوده است این باغ که بوسیله ۴ خیابان روبرو و اطراف عمارت خسرو آباد عملاً به ۴ باغ خسرو اباد تبدیل شده بود و اطراف آن بوسیله ۴ خندق در طرفین باغ و کاخ خسرو آباد با انواع درختان مختلف احاطه شده جلوه خاصی را به این مجموعه داده است. در حال حاضر تنها درختان ۴ باغ و بخش هایی از ۴ خیابان آن باقیمانده است. عمارت خسروآباد کتیبه ای دارد که اسم فتحعلی شاه قاجار و والی کردستان امان الله خان و تاریخ ۱۲۲۳ ه. ق بر روی آن حک شده است. عمارت خسروآباد شاخصترین بنای استان کردستان است که به عنوان مقر حکومت والیان اردلان مورد استفاده قرار می گرفت. از سال ۱۳۷۳ عملیات مرمت این بنای تاریخی آغاز گردید اگر چه در سال ۱۳۷۹ بیشترین مرمت و باز سازی این بنا انجام گردید. عمارت خسرو اباد با شماره ۱۴۹۱ در فهرست آثار ملی ایران ثبت گردیده است.
تزیینات معماری این بنا شامل گچبری، آجرکاری، اروسیهای زیبا و حوض چلیپا شکل داخل عمارت است.
*عمارت وکیل
از جمله بناهای دیدنی و قدیمی شهر سنندج عمارتی معروف به عمارت وکیل است که در خیابان کشاورز قرار گرفته است. این عمارت، ملک موروثی و شخصی خانواده «وکیل » میباشد که همیشه در تاریخ کردستان مسند قدرت را در دست داشتند. این بنا و مجموعهای بزرگ شامل یک بخش اصلی در وسط و قسمتهای دیگر در پیرامون آن است.
اصل بنای این عمارت به دوره زندیه مربوط است که توسط «حاج محمد رشید بیگ وکیل » – از امرای مفرخان زند- احداث شده و در دورههای بعدی به تدریج تکمیل شده است. اولین تعمیر کلی در سال ۱۳۱۰ هجری قمری و توسط امان الله خان وکیل الملک صورت گرفته. تا اینکه امان ا… خان وکیل الملک آنرا به مجموعه ای شامل چندین ساختمان، حیاط و باغ کنونی تبدیل نمود. ساختمان قدیمی به علل مختلف قبل از انقلاب تخریب شد، اما با سعی و تلاش مالک آن به سبک قدیم بازسازی شده است.
مجموعه، دارای تزییناتی چون آجرکاریهای زیبا و اروسیهای پرکار است و حیاط مرکزی دارای سقف شیروانی با طرح کلاهفرنگی است.
*عمارت مشیر دیوان
عمارت مشیر دیوان در محله قدیمی سرتپوله سنندج، در خیابان شهدا قرار دارد از بناهای مشهور دوره قاجاری است و مجموعه ای از فضاهای متعدد است. این ساختمان با شیوه و اسلوب معماری ایران به ویژه محوطهٔ یک ایوانی، در دوره قاجاریه توسط “میرزا یوسف مشیر دیوان” دیوان مشاور و جانشین حاکم منطقه به نام “میرزا رضای وزیر کردستانی” ساخته شد که شامل هفت حیاط با فضاهای مرتبط است و یک حمام خصوصی در داخل مجموعه دارد و هریک از حیاطها نیز آبنما دارند. زیباترین ایوان با طرح کلاهفرنگ در سنندج متعلق به این بنا است.
در این عمارت نیز از اروسیهای پرکار، تزیینات آجری، کاربندیها و گچبری برای تزیین استفاده شده است.
*خانه کرد(عمارت آصف)
عمارت آصف که با نام خانه کرد در سنندج معروف است، به عنوان نمادی از هویت فرهنگی اقوام کرد و گنجینه مردمشناسی مردم کرد از با ارزشترین آثار فرهنگی و تاریخی کردستان است. عمارت آصف که امروز در برگیرنده بخشی از پروژه فرهنگی خانه کرد، شامل فضاها و غرفههای نمایشی موزهاست، که یکی از قدیمیترین بناهای شهر سنندج محسوب میشود و در خیابان امام خمینی، نزدیک مسجد دارالاحسان قرار دارد. این عمارت توسط «آصف اعظم» (میرزا علی نقی خان لشکر نویس) در دوره صفویه احداث شد.
«موزه مردمشناسی مناطق کردنشین» یا «خانه کرد»، بزرگترین موزه مردمشناسی مربوط به یک قوم در ایران است. مرحله نخست پروژه خانه کرد که عمارت آصف را به خود اختصاص داده شامل، نگارخانه و حیات ورودی، حمام، غرفههای زندگی شهری، مکتب خانه، قلاب بافی، زیورآلات، بخش کشاورزی، مشاغل و فنون، بخش اسناد و عکسهای تاریخی، اتاق خان، بخش پوشاک، غرفه شکار، غرفه صنایع دستی، غرفه بخش مطبخ زندگی روستایی، کتابخانه و مرکز اسناد است. مجموعه عمارت آصف که حدود چهار هزار متر مربع عرصه و اعیانی دارد و در زمره خانههای اعیانی مسکونی مورد توجه در معماری مسکن است، در سال ۱۳۷۵ به شماره ۱۸۲۲ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسیدهاست.
*موزهی سنندج
این موزه در خیابان امام، کوچه حبیبی و در بخش بیرونی عمارت ملا لطفالله شیخالاسلام (که امروزه به خانه سالار سعید مشهور است) قرار دارد و در آن آثار و اشیاء تاریخی کشف شده از استان و دیگر نقاط ایران به نمایش گذاشته شده است.
این عمارت به سفارش«ملا لطف الله شیخ الاسلام» ساخته شده که پس از فوت آن توسط نوادگان او به دو بخش جداگانه تفکیک گردید و به فروش رسید.بخش اندرونی به تملک خانواده «حبیبی» و بخش بیرونی به تملک «عبدالحمید خان سنندجی(سالار سعید)» در آمد که از این رو امروز هر بخش از آن بنای یکپارچه با نام مالکان جدید شناخته میشود. «سالار سعید» بخش بیرونی عمارت را در سال ۱۱۳۶ به اداره فرهنگ واگذار کرد و تا سال ۱۳۵۱ این بخش در اختیار اداره فرهنگ بود و برای مواردی چون دانشسرا، کتابخانه و خانه پیشاهنگان مورد استفاده قرار گرفت. در همین سال از طرف وزارت فرهنگ و هنر وقت جهت تاسیس موزه تملک شد و پس از مرمت و آماده سازی در مهر ماه ۱۳۵۴ با نام «موزه سنندج» افتتاح گردید. بخش اندرونی نیز تا سال ۱۳۷۱ در مالکیت خانواده «حبیبی» بود و در این سال به تملک میراث فرهنگی و گردشگری استان کردستان در آمد.
اروسی موزهی سنندج یکی از نمونههای بینظیر هنر اروسیسازی و کار استادکاران سنندجی است. عمارت ملا لطفالله از بناهای باقیمانده دورهی قاجار است.
*حمام خان
خان در ضلع شمالی بازار سرپوشیده سنندج در مجاورت مسجدی به نام داروغه قرار دارد. این حمام از گذشته تاکنون با توجه به موقعیت خاص آن با بازار ارتباط نزدیک داشته است. راههای دسترسی به این بنا از خیابانهای انقلاب و طالقانی و از سمت میدان انقلاب امکان پذیر است. از سمت خیابان چهارباغ و کوچههای پشت بازار و از سمت شمال میدان سنندجی می توان به آن دسترسی پیدا کرد. به عبارتی حمام در بافت قدیمی و هسته مرکزی شهر واقع شده است. بافت قدیمی شهر سنندج دارای محلات متعددی است که به تبع آن حمامهای مختلفی در آنها قرار داشته و شماری از آنها هم باقیمانده که از جمله می توان به حمام خان اشاره کرد.
حمام در سال ۱۲۲۰ هجری قمری به دستور امانالله خان اردلان ساخته شده و بین حمامهای باقیمانده از گذشته بزرگترین و زیباترین حمام شهر است.
*بازار سنندج
در سال ۱۰۴۶ شهر سنندج در دوره صفویه بوسیله سلیمان خان اردلان از سوی شاه صفی صنعتکاران و استادکاران زبده و حاذق به منطقه روانه میگردند و طبق دستور شروع به اقدامات و انجام بناهای خواسته شده مینمایند که از جمله احداث بنای بازار و قطعه حکومتی و حمام و مسجد و کاروانسرا است بازار سنندج نیز بدین نحوه ساخته میشود.
بازار سنندج، بازاری بزرگ در مرکز این شهر است. این بازار قدمتی تاریخی دارد. نقشهٔ بازار سنندج به شکل مستطیل بزرگ بودهاست و برخلاف تمام بازارهای ایرانی که بصورت خطی شکل گرفتهاند، این بازار با الهام از پیرامون میدان نقش جهان اصفهان با شکل مستطیل ساخته شدهاست. در وسط این مستطیل سراهای مختلفی قرار گرفتهاست. متأسفانه بازار بر اثر احداث خیابان انقلاب به دو بخش مجزا تقسیم شدهاست و اکنون بخشی از آن آصف و بخشی را سنندجی مینامند و از بازار سنندج فقط سه دروازه قدیمی باقیماندهاست. با وجود مراکز خرید جدید، این بازار همچنان موقعیت و ارزش خود را از لحاظ تجاری حفظ نمودهاست. بازار قدیمی شهر سنندج در سال ۱۳۷۵ توسط سازمان میراث فرهنگی با شماره ۱۷۷۵ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
*مسجد جامع سنندج
براساس مدارک موجود زمان احداث مسجد جامع سنندج مربوط به دورهی قاجار بوده و به دستور امانالله خان والی کردستان در سال ۱۲۲۸ هجری قمری ساخته شده است.
این مسجد دو ایوانی دارد که با یک حیاط مرکزی که در پیرامون آن ۱۲ حجره برای طلاب علوم دینی ساخته شده است از ایوان دیگر جدا شده است همچنین شبستانی بزرگ با ۲۴ ستون دارد و اطراف شبستان و سرستونها با آیات کلامالله مجید مزین شده است.
برای تزیین دیوارهای مسجد از کاشیهای هفترنگ استفاده شده و در ازارههای آن سنگ مرمر به کار رفته است؛ این مسجد امروزه در ضلع شمالی خیابان امام خمینی(ره) قرار گرفته است.
*امامزاده هاجر خاتون
زیارتگاه هاجرخاتون یکی از مهمترین مسجدهای شهر سنندج محسوب میشود که توسط عارف حاج شیخ شکرالله مشهور به شهباز سنهدژ در محله قدیمی سرتپوله شهر سنندج (همکنون خیابان صلاحالدین ایوبی) بازسازی و توسعه یافت و موقوفات زیادی را برای این مجموعه در نظر گرفت. همکنون مسجد هاجرخاتون یکی از جاذبههای گردشگری و زیارتی شهر سنندج میباشد.
براساس روایات موجود، این امامزاده، خواهر امام رضا امام هشتم شیعیان است که در مسیر سفر علی بن موسی الرضا به خراسان در کردستان درگذشت و در این مکان با حضور امام رضا، به خاک سپرده شد.
*امامزاده پیرعمر
بارگاه حضرت امامزاده عمربن الحسین در خیابان امام خمینی شهر سنندج مدفون است و به امامزاده پیر معروف است. «محمد ابراهیم خان نظام الدوله» در تاریخ ۱۳۰۶ هجری وسط گنبد این امامزاده را آینه کاری کرد. در جوار این گنبد و بارگاه مدرسه کوچکی در گذشته بنا کرده بودند که شش حجره و حیاط کوچکی داشت. در تاریخ ۱۲۹۷ «هجری میرزا صادق خان (مستوفی باشی کردستان پسر میرزا محمدرضای وزیر)» تعمیر کاملی از این مدرسه به عمل آورد و محوطه آن را بزرگ کرد و ده حجره عالی در آن بنا نهاد، تاریخ ساخت آن ۱۰۴۶ه.ق است.
امامزاده پیرعمر را پسر بلافصل حضرت علی(ع) میدانند؛ بنای آرامگاه شامل تزیینات آجری، گچبری و اروسیهای زیبا است.
*امامزاده پیرمحمد
این محل که محل دفن حضرت امامزاده محمدبن عمر یحیی مشهور به پیرمحمد (فرزند پیرعمر) است در میدان نبوت شهر سنندج در بالای تپه و گورستان پیرمحمد واقع شدهاست. شخص مدفون از اولین ساداتی هستند که در این منطقه سکونت اختیار کردهاند. ساختمان جدید این بارگاه و گنبد مخروطی شکل آن از تمام نقاط شهر دیده میشود.
این بنا محل دفن امامزاده محمد بن یحیی مشهور به پیرمحمد است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های گردشگری مریوان
مروان یکی از شهرستان های استان کردستان می باشد که بدلیل جاذبه های گردشگری طبیعی بینظری که دارد از کوههای سرسبز تا دریاچه و… از مراکز مهم گردشگری کردستان می باشد، در ادامه اشاره ای داریم به این جاذبه های گردشگری، پس با ما همراه شوید.
دریاچه زریوار
این دریاچه در فاصلهی ۲ كیلومتری شمالغربی شهر مریوان و طول جغرافیایی ۴۶ درجه و ۱۰ دقیقه و عرض ۳۵ درجه و ۳۱ دقیقه و ارتفاع ۱۲۵۰ متری از سطح دریا قرار گرفته است. وسعت دریاچه زریوار به دلیل تغییرات حجم آبی در فصول مختلف متغیر میباشد. حداقل عمق آن حدود ۲ متر و حداكثر ۶ متر گزارش شده است.
حجم تقریبی دریاچه حدود ۳۰ میلیون مترمكعب برآورده شده است. محیط نیزارهای اطراف دریاچه حدود ۵/۲۲ كیلومتر میباشد.رطوبت نسبی برابر ۴/۵۹ درصد است. آب دریاچه، شیرین و از تعدادی چشمههای كفجوش و نزولات جوی تأمین میگردد.
دریاچه زریوار به دلیل نیزارهای اطراف و همچنین انواع گیاهان آبزی و حاشیهای از جمله بارهنگ آبی، هزاران نی، نیلوفر آبی، نی، لویی، جگن، بزواش، نعناع و گندمیان زیستگاه مناسبی برای انواع جانداران از جمله ماهیان، پرندگان و پستانداران میباشد.
انواع پرندگان بومی شامل: اردك سرسبز، خوتكا، چنگر،گیلار، پرستوی دریایی و انواع كشیم از بومیان دریاچهی زریوار میباشد كه در سالهای اخیر به علت شلوغی دریاچه و ورود افراد محلی با مشكل مواجه گشتهاند. گونههایی از كشیم، گیلار، اردك سرسبز، انواع حواصیل، كاكایی و پرستوی دریاچهای را میتوان در تمام فصول سال مشاهده نمود.
محدودهی طرح از سه واحد كوهستانی، بین كوهستان (یا كوهپایه)، و واحد دریاچه تشكیل شده است. اراضی مسطح در حاشیهی دریاچه و در امتداد شمالی و جنوبی آن واقع شده است. روستاها و مراكز جمعیتی در نوار كوهپایهای واقع شده و واحد كوهستانی در دو سمت شرق و غرب دریاچه با ارتفاعات مختلف قرار گرفتهاند. تپهی شرقی مشرف به دریاچه در حال حاضر ناحیهی تجهیز شدهی گردشگری منطقه میباشد.
منطقهی مریوان با ریزش باران سالیانه بین ۸۰۰-۷۰۰ میلیمتر از مهمترین کانون های بارانخیز كشور است. متوسط دمای سه ماهه تابستان ـ كه فصل اصلی گردشگری است ـ بین ۴/۲۱ تا۱/۲۵ درجه است. كه به این ترتیب مناسبترین دما برای گردشگران محسوب میشود (دمای استاندارد ۲۵ ـ ۲۰ درجه). ریزش نزولات زمستانی به صورت برف ، امكان یخبستن سطح دریاچه در سالهای سرد و تعدد روزهای آفتابی در پاییز و زمستان از دیگر سو، شاخصهای بسیار مناسبی برای گسترش گردشگری زمستانی (برفی و یخی) میباشد.
بیلان آبی دریاچه نشان میدهد كه مساحت محدود حوزه آبریز دریاچه معادل ۹/۸۷ كیلومتر مربع و متوسط آبدهی سالانهی دریاچه در حدود ۷/۴۲ میلیون مترمكعب (۳۶/۱ متر مكعب در ثانیه) میباشد.
محورهای گردشگری
محور مریوان ـ پارك ساحلی
در طرح، این محور به عنوان گردشگاه خطی و عامل ارتباط شهر مریوان با مجموعهی گردشگری پارك ساحلی در نظر گرفته شده كه دارای نقاطی برای پیک نیک ، مسیرهای رفت و برگشت سواره، مسیرهای پیاده، دوچرخه و درشكهرانی میباشد. وجود فضاهای تفریحی، ورزشی، اقامتی و پذیرائی در قسمت شمالی جاده و جلوگیری از ساخت و ساز در اراضی جنوبی سبب خلق مناظر زیبائی در مسیر دریاچه گردیده است.
محور مریوان ـ باشماق (بازارچهی مرزی)
بازارچهی مرزی باشماق در مسیر و فاصلهی شانزده كیلومتری دریاچه واقع شده كه تعدا زیادی تجار، بازرگان خارجی و داخلی و افراد پیله ور محلی و شركتهای حمل و نقل ترانزیتی كالا در آن فعالیت دارند. این محور در حال حاضر به دلیل ایجاد ارتباط بین شهر مریوان با بازارچه دارای عملكرد ترانزیت كالا بوده و به جز استفادهی روستائیان ساكن اطراف دریاچه به عنوان جاده دسترس مسافرین خارجی به مقصد كشور عراق، تجار، بازرگانان و گردشگران و نیز برای دیدن بازارچهی مرزی و آثار هشت سال دفاع مقدس از آن استفاده مینمایند.
محور ساحل غربی
وجود روستاهای قدیمی با ساكنین بومی ویژگیهای اجتماعی و فرهنگی و زبانی و آئینی آنها، قابلیت شکل گیری محور بسیار فعال از شمال (روستای بردهرشه) تا جنوب (روستای نی) را دارد، بسیاری از خدمات مورد نیاز گردشگران و به ویژه طرح كاشانه در روستاهای هفتگانه غرب دریاچه تقویت محور ارتباطی موجود در راستای توسعهی فعالیتهای تفریحی نظیر پیادهروی، پیك نیک ،دوچرخهسواری، دیدار از روستاها، پاكسازی محیط روستاها از فضولات حیوانی و زبالهها و جمعآوری سیستماتیك فاضلابهای روستایی، احیاء معماری بومی و كلاً جذب گردشگران به محیطهای روستائی و جلب مشاركت روستائیان در روند توسعهی گردشگری منطقه در طرح پیشبینی شده است.
محور سد خاكی
سد خاكی موجود در جنوب دریاچه علاوه بر اهداف فنی، از نظر توسعهی گردشگری نیز قابلیت جدیدی محسوب میشود. این سد با ایجاد دیدگاه مناسب با چشماندازهای متنوع نسبت به دریاچه، شهر مریوان، روستاهای غرب دریاچه و اراضی، قابلیتهای نوینی برای گردشگری و ایجاد محور پیاده با امكان توقف و مكث روی سد پدید آورده است.
محورهای كوهپیمایی، سواركاری و دوچرخهسواری كوهستان
علاوه بر محورهای گردشگری عمومی برای امكان استفادهی جوانان و ورزشكاران و بهرهگیری از طبیعت زیبای كوهستان زریوار، مجموعهای از مسیرهای پیادهروی و كوهپیمایی، سواركاری، دوچرخهسواری كوهستانی در ارتفاعات شرقی و غربی دریاچه، طراحی شده است.
مراكز و مجموعههای گردشگری
مجتمع پارك ساحلی زریوار
مهمترین و یا شاید تنها مجموعهی گردشگری موجود در زریوار مجموعهی پارك ساحلی و تپهی مشرف به آن میباشد. در طرح پیشنهادی مجموعهی پارك ساحلی و تپهی مشرف به آن در قالب سه مجموعهی مرتبط، لکن دارای هویت مستقل كالبدی و عملكردی ارائه شده است.
مجموعههای سازماندهی شدهی مجتمع پارك ساحلی عبارتند از:
- ۱- پارك شهری و مراكز فرهنگی و خدماتی
- ۲- پارك ساحلی (بلوار ساحلی)
- ۳- مجموعهی خدماتی پذیرائی و اقامتی روی تپه.
دشت بیلو
دشت بیلو در ۱۵ كیلومتری شهرمریوان قرار دارد. این دشت با پوشش گیاهی مناسب و چشمههای آب و همچنین جنگلهای اطراف آن پذیرایی تعداد زیادی از اهالی شهر و روستاهای اطراف میباشد. مردم در دامن طبیعت زیبا و سرسبز دشت بویژه درطول روز و ایام تعطیلات ساعتها وقت خود را به تفرج در آنجا سپری میكنند. زمینهای اطراف این دشت در گذشته جهت برنجكاری استفاده میشده است.
جاده دور دریاچه
از جاذبههای دیگر گردشگری مریوان جاده دور دریاچه میباشد كه مثل حلقهای دور دریاچه كشیده شده است. مردم و مسافرین از این جاده سیاحتی جهت تفریحات خود استفاده میكنند. در حاشیه این جاده، ۶ روستا قرار گرفته كه عبارتند از: روستاهای بردهرشه، ینگیجه، كانیسپیكه، پیرصفا، درهتفی، كانیسانان و نی كه طبیعت بكر این روستاها و همچنین سرسبزی و چشمههای آب فراوان در كنار دریاچه زیبایی خاصی را به آن بخشیده كه توجه هر رهگذری را به خود جلب میكند. دراطراف این جاده باغات و چمنزار های زیبایی وجود دارند. توضیحاً طول این مسیر كه از سه راهی نی شروع و به سهراهی بردهرشه منتهی میشود حدود ۱۸ كیلومتر میباشد.
قمچیان
یكی دیگر از نقاط زیبا و دل انگیز، حواشی جاده مریوان ـ سقز و منطقهی تفریحی قمچیان است که هر مسافری راشیفتهی طبیعت زیبا و سرسبز خود می کند.در كنار جاده جوی بارهای ، كوههای سر به فلک کشیده ، درختان و طبیعت زیبا دیده میشود كه جلوهای خاص به این محل بخشیده است. مكان تفریحی قمچیان نیز در حد فاصل جاده مریوان و سقز واقع شده . جایگاهی با صفا و سر سبز بوده که علاوه بر سرسبزی، گیاهان خوراکی زیادی در فصل بهار مانند قارچ، پیچك، ریواس میتوان یافت. همچنین در كوهها و دره های اطراف آن حیوانات وحشی از قبیل خرس، روباه، خرگوش، گرگ و انواع پرندگان مخصوصاً كبك وجود دارد كه تعدادی از مردم برای شكار به محل مذكور میروند. ارتفاعات اطراف شهر مریوان از قبیل: چاوک، قلهی امام نیز هر هفته پذیرای تعداد زیادی جوانان و كوهنوردان شهر است.
ناوطاق
ناوطاق گاران در ۴۰ كیلومتری شهر مریوان و مابین بخشهای سرشیو و مركزی قرار دارد. این دشت در فصل بهار به واسطهی سرسبزی و طبیعت زیبا و چشمههای آب، پذیرای گردشگران زیادی میباشد. در اطراف این دشت كوههای بلندی سر به فلك كشیده اند و زیبایی خاصی به این منطقه داده در این محل علاوه بر گونه های مختلف ،گیاهان خوراکی زیادی مانند ریواس، پیچك، كنگر، قارچ خوراكی وجود دارد كه در فصل بهار روزانه تعداد قابل ملاحظهای از اهالی روستاهای اطراف آنها را جمعآوری و در شهر به مشتریان عرضه مینمایند.
ملا قوبی
ملاقوبی در سه كیلومتری مریوان در شمال اراضی روستاهای هجرت و جنوب شرقی روستای برقلعه قرار گرفته و از قدیمالایام تاكنون به عنوان زیارتگاه و تفریحگاه مردم منطقه بوده است . در این مكان درختان جنگلی زیادی وجود دارد نام این محل به واسطهی وجود زیارتگاه شخصی به نام ملاقوبی نامگذاری شده و علاوه بر آن وجود طبیعت سرسبز و چشمههای آب و درختان جنگلی جزء مناطق دیدنی مریوان میباشد.
غار «کونا شم شم»
کونا شم شم در زبان کردی به معنی سوراخ و حفره ای است که در آن خفاش وجود دارد.
غار «کونا شم شم» نزدیک روستای تراق تپه و در منطقه کوه چهل چشمه قرار گرفته است. غار از سنگ های آهکی کوه های منطقه تشکیل شده و دارای سه دهانه ورودی که یکی از آنها به دلیل ریزش مسدود شده است. سفال های به دست آمده از این غار که از دوره دالمایی است نشان می دهد که مردمان آن دوره از غارها استفاده می کردند.
غار «کونا شم شم» نزدیک روستای تراق تپه و در منطقه کوه چهل چشمه قرار گرفته است