مناسك حـج
بسم اللّه الرحمن الرحيم
حج يكى از اركان دين و از ضروريات اسلام مى باشد، و بر هر فرد مكلفى كه جامع شرايط آن باشد واجب است ، و اگر آن را با اعتقاد به وجوب ترك كند مرتكب گناه كبيره شده است ، و اگر اصل وجوب حج را انكار كند چنانچه به انكار رسالت برگشت كند كافر مى شود . در این مطلب اصفهان تور به بیان این واجبات به تفضیل برای زائران این خانه ی امن ، کعبه خانه ی خدا ، مامن و آرامگاه مسلمین پرداخته ایم . خداى سبحان در قرآن مجيد مى فرمايد:
(وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ ).(۱)
شيخ كلينى(قدس سره) در روايت معتبرى از حضرت صادق(عليه السلام) نقل مى كند:
«كسى كه بميرد در حالى كه حجة الاسلام را انجام نداده به دين يهود يا نصرانيت مى ميرد. مگر اينکه انجام ندادن به جهت نياز شديدى كه او را مستأصل كرده، يا بيمارى و علتى كه توانايى حج را از او گرفته يا ممانعت حكومت باشد»(۱).
تنظيم اين مناسك با نظارت بخش استفتاآت دفتر حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى، توسط آقايان حاج شيخ محمد عطايى و حاج شيخ محمد فرقانى زيدعزهما، انجام گرفته است.
اميد است مورد استفاده كامل حجاج بيت الله الحرام قرار گيرد.
اقسام حج و عمره
حج سه نوع است: حج تمتع، حج قران و حج إفراد.
و عمره دو نوع است: عمره مفرده و عمره تمتع.
ابتدا اجمالا احكام حج قران و إفراد و عمره مفرده را متذكر مى شويم، و سپس تفصيلا به بيان مسائل عمره و حج تمتع خواهيم پرداخت.
حج قران و إفراد
مسأله ۱ ـ حج قران و حج إفراد وظيفه كسانى است كه منزل آنان مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى (۴۸ ميلى) مكه باشد.
مسأله ۲ ـ كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى مكه باشد يا در آنجا دو سال يا بيشتر مانده باشد و در اين مدت مستطيع شده باشد بايد حج قران یا إفراد انجام دهد. و نمى تواند حج تمتع بجا آورد. و اگر حج تمتع بجا آورد كفايت از حجة الاسلام او نمى كند.
مسأله ۳ ـ كسى كه وظيفه اصلى او حج تمتع است چنانچه حجة الاسلام خود را انجام داده باشد، يا مستطيع نباشد، مى تواند حج إفراد بجا آورد. بر چنين فردى انجام عمره مفرده بعد از حج إفراد واجب نيست.
مسأله ۴ ـ حج قران و إفراد مانند حج تمتع است. مگر در سه مورد:
۱ ـ محل احرام حج تمتع فقط مكه است، و محل احرام حج قران و إفراد يكى از مواقيت معروفه يا منزل شخص كه داخل محدوده شانزده فرسخى مكه است مى باشد.
۲ ـ در حج تمتع در حال اختيار طواف و سعى بايد بعد از وقوفين و اعمال روز عيد انجام شود، ولى در حج قران و إفراد در حال اختيار هم مى شود طواف و سعى را مقدم داشت.
۳ ـ در حج تمتع قربانى واجب است، ولى در حج إفراد مستحب است.
عمره مفرده
همانگونه كه حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود، عمره نيز مانند حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود.
مسأله ۵ ـ كسى كه وظيفه او حج إفراد يا قران است چنانچه داراى شرايط استطاعت آن نباشد و فقط استطاعت عمره مفرده را داشته باشد واجب است عمره مفرده انجام دهد.
مسأله ۶ ـ كسى كه وظيفه اصلى او حج تمتع است اگر به جهت عذرى حج او بدل به إفراد شده واجب است بعد از آن يك عمره مفرده بجا آورد. و اگر انجام ندهد عمره مفرده بر او مستقر مى شود.
مسأله ۷ ـ عمره مفرده بر اهالى مكه و كسانى كه فاصله منزلشان تا مكه كمتر از شانزده فرسخ باشد در طول عمر به شرط دارا بودن شرايط آن يكبار واجب مى شود. و براى افراد ديگر كه وظيفه آنها حج تمتع است عمره تمتع كفايت از عمره مفرده مى كند. بنابراين عمره مفرده بر آنها واجب نيست هر چند داراى شرايط آن باشند.
مسأله ۸ ـ بر كسى كه قصد ورود به مكه را داشته باشد اگر نخواهد حج قران يا إفراد يا عمره تمتع انجام دهد واجب است عمره مفرده انجام دهد. و در ميقات به نيت انجام آن محرم شود.
مسأله ۹ ـ اگر بخواهد از طريق هوايى از فضاى مكه عبور كند لازم نيست محرم شود.
مسأله ۱۰ ـ عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست. ولى كسى كه قصد ورود به مكه را ندارد يا در همان ماه قمرى عمره مفرده يا حج بجا آورده است يا شغلش ايجاب مى كند مكرراً به مكه رفت و آمد كند مى تواند بدون احرام از ميقات عبور كند.
مسأله ۱۱ ـ كودك، مجنون، بيهوش، و كسانى كه شرعاً مكلف نيستند لازم نيست براى ورود به مكه محرم شوند و ولىّ آنها در اين مورد وظيفه اى ندارد.
مسأله ۱۲ ـ كسى كه عمره و حج بر او واجب نيست اگر عصياناً بدون احرام وارد مكه شد گناهكار است، ولى بعد از ورود به مكه تكليف خاصى ندارد، و ماندنش در مكه بى اشكال است.
مسأله ۱۳ ـ كسى كه عصياناً از مواقيت معروفه بدون احرام گذشت و وارد مكه شد گرچه معصيت كرده ولى براى عمره مفرده احرام از ادنى الحل(۱) صحيح است، و رفتن به يكى از مواقيت لزومى ندارد.
مسأله ۱۴ ـ كسى كه مى خواهد از جده براى عمره مفرده به مكه برود چون از مواقيت پنجگانه عبور نمى كند مى تواند از حديبيه، جعرانه يا تنعيم محرم شود و معصيتى نيز مرتكب نشده است.
مسأله ۱۵ ـ تكرار عمره مفرده مانند تكرار حج مستحب است. ولى يك فرد در يك ماه قمرى نمى تواند بيش از يكبار براى خود يا براى فرد ديگرى عمره مفرده انجام دهد. ولى بعد از حج انجام عمره در همان ماه اشكالى ندارد. و همين طور است اگر در يك ماه چند عمره براى چند نفر بجا آورد.
۱ ـ ادنى الحل يعنى نزديكترين نقطه به محدوده حرم كه حدود آن به صورت يك چند ضلعى نامنظم در اطراف مكه تعيين شده است.
مسأله ۱۶ ـ انجام عمره مفرده در طول سال حتى در ماههاى حج مانعى ندارد. چه اينكه قصد انجام حج تمتع را داشته باشد يا خير.
مسأله ۱۷ ـ كسى كه در ماههاى حج(شوّال، ذى القعده، ذى الحجّه) عمره مفرده انجام دهد اگر تا ايام حج در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد آن عمره كفايت از عمره تمتع مى كند و مى تواند حج تمتع بجا آورد.
اعمال عمره مفرده
مسأله ۱۸ ـ عمره مفرده شامل هفت عمل مى باشد:
۱ ـ احرام
۲ ـ طواف
۳ ـ نماز طواف
۴ ـ سعى بين صفا و مروه
۵-تقصير يا حلق
۶ ـ طواف نساء
۷ ـ نماز طواف نساء
۱ ـ احرام
مسأله ۱۹ ـ محل احرام عمره مفرده علاوه بر مواقيت پنجگانه كه در عمره تمتع ذكر خواهد شد ادنى الحل نيز مى باشد، ولى كسى كه در خارج از حرم قصد عمره مفرده دارد و از يكى از مواقيت عبور مى كند بايد از آن ميقات محرم شود، و جايز نيست تا ادنى الحل احرام را تأخير بيندازد.
مسأله ۲۰ ـ كيفيت احرام عمره مفرده همانند عمره تمتع مى باشد كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد. و تنها در نيت تفاوت دارد. و با احرام آن كليه چيزهايى كه بر محرم حرام مى شود بر اين شخص نيز حرام مى شود.
۲ و ۳ و ۴ ـ طواف و نماز طواف و سعى
مسأله ۲۱ ـ طواف و نماز طواف و سعى عمره مفرده بايد با تمام شرايطى كه در طواف و نماز طواف و سعى عمره تمتع بيان مى شود انجام گردد.
مسأله ۲۲ ـ كسى كه عمره يا حج مستحبى بجا مى آورد چنانچه طواف و سعى آن را به نيت وجوب بجا آورد اشكالى ندارد، هر چند قصد وجه لازم نيست.
۵ ـ تقصير يا حلق
مسأله ۲۳ ـ در عمره مفرده بعد از سعى محرم مخيّر است با تقصير يا حلق از احرام خارج شود، بر خلاف عمره تمتع كه تنها مى تواند تقصير كند. و كيفيت تقصير همانند عمره تمتع است كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد.
۶ و ۷ ـ طواف نساء و نماز طواف نساء
مسأله ۲۴ ـ در عمره مفرده با تقصير يا حلق تمام محرمات احرام بجز همسر حلال مى شود. و حليت آن نيز متوقف بر انجام طواف نساء و نماز آن است كه شرح آن در حج تمتع خواهد آمد. البته حرمت صيد حرم مادامى كه فرد در حرم باشد باقى است خواه محرم باشد يا از احرام خارج شده باشد.
بنابر آنچه كه ذكر شد عمره مفرده با عمره تمتع در سه چيز با هم فرق مى كنند:
۱ ـ ميقات
۲ ـ تقصير يا حلق
۳ ـ طواف نساء
حج تمتّع
مسأله ۲۵ ـ كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى آن نيست و دو سال هم در آنجا نمانده است وظيفه اش حج تمتع است، و اگر حج قران يا إفراد بجا آورد كفايت از حجة الاسلام او نمى كند.
مسأله ۲۶ ـ كسى كه شرايط وجوب حج را ندارد يا حج واجب خود را بجا آورده حج بر او مستحب است.
مسأله ۲۷ ـ ترك حج استحبابى براى كسى كه توانايى انجام آن را دارد بيش از ۵ سال مكروه است.
مسأله ۲۸ ـ مستحب است انسان در صورت توانايى، آشنايان و بستگان خود را به حج بفرستد. همان طورى كه مستحب است براى آنها حج بجا آورد.
مسأله ۲۹ ـ كسى كه مخارج حج را ندارد مستحب است با قرض كردن يا حتى اجير شدن براى حج و نيابت از ديگرى حج بجا آورد.
مسأله ۳۰ ـ اهداى ثواب حج استحبابى قبل از عمل يا هنگام آن يا بعد از آن براى ديگرى حتى چهارده معصوم(عليهم السلام) مستحب است. همان طورى كه انجام حج مستحبى براى خود و به نيابت از چهارده معصوم(عليهم السلام) و همچنين به نيابت از پدر و مادر و خويشان و برادران دينى خود چنانچه غايب باشند صحيح است و نيابت براى كسى كه در مكه حاضر است ولى معذور مى باشد محل اشكال است.
مسأله ۳۱ ـ زن شوهردار يا زنى كه در عده طلاق رجعى است بدون اجازه شوهر خود نمى تواند حج مستحبى بجا آورد.
مسأله ۳۲ ـ اگر زن بدون اجازه شوهر به عربستان رفت و ناچار بود كه همراه كاروان به مكه برود ـ چون ورود به مكه بدون احرام حرام است ـ مى تواند به نيت عمره مفرده رجاءاً محرم شود و اعمال عمره مفرده را انجام دهد. ولى نمى تواند حج تمتع بجا آورد.
مسأله ۳۳ ـ براى انجام حج مستحبى اجازه پدر و مادر شرط نيست. بلى اگر رفتن به حج موجب اذيت و آزار آنها شود. و آنها نهى كنند جايز نيست. و در اين صورت سفر معصيت محسوب مى شود و حج او باطل است.
مسأله ۳۴ ـ شخصى كه حج واجب خود را انجام داده اگر احتمال خللى در آن بدهد، يا احتمال بدهد كه آن هنگام مستطيع نبوده، يا بدون دليل بخواهد اعاده كند مى تواند به قصد ما فى الذمه(۱) بجا آورد.
مسأله ۳۵ ـ شخصى كه اجير شده يا به عنوان خدمه اعزام شده مشروط بر اينكه فقط عمره مفرده انجام دهد اگر از روى غفلت يا عمداً عمره تمتع انجام داد عمره او صحيح است. و اگر شرط كننده اجازه داد واجب است محرم به حج تمتع شود و حج بجا آورد. ولى اگر اجازه نداد حج تمتع واجب نيست و به همان عمره اكتفا كند. و احتياط مستحب آن است كه يك طواف نساء بجا آورد. و اگر بدون اجازه محرم به حج تمتع شد نيز صحيح است و بايد حج را تمام كند، و در اين فرض طرف قرارداد حق فسخ قرارداد را دارد.
۱ ـ يعنى قصد امتثال مطلق امر متوجه به او.
عمره و حج كودكان
مسأله ۳۶ ـ بر كودك مميز مستحب است عمره و حج بجا آورد، و عمل او صحيح است هر چند بدون اجازه ولىّ او باشد.
مسأله ۳۷ ـ مستحب است ولىّ، كودك غيرمميّز خود را محرم كند، يعنى اگر كودك پسر است او را از لباس دوخته برهنه كند و لباس احرام به او بپوشاند، و اگر دختر است در همان لباسى كه پوشيده او را محرم كند و نيت كند: «اين كودك را به عمره مفرده يا غير آن محرم مى كنم قربة إلى الله». سپس اگر كودك مى تواند تلبيه را اگر چه با تلقين بگويد، و الاّ ولىّ به جاى او تلبيه بگويد.(۱)
۱ ـ با توجه به اينكه انجام اعمال كودك به صورت صحيح نوعاً مشكل است و شبهه مى شود كه در احرام باقى بماند، لذا در اين صورت بهتر است او را محرم نكنند.
مسأله ۳۸ ـ ولىّ طفل طبق فتواى مجتهدى كه خودش از او تقليد مى كند اعمال را بجا آورد، و در موارد اختلافى بهتر است احتياط كند.
مسأله ۳۹ ـ مقصود از «ولىّ» در مسأله قبل ولىّ شرعى مى باشد، و در اين مورد مادر كودك ملحق به ولىّ شرعى است.
مسأله ۴۰ ـ بعد از آنكه كودك محرم شد ولىّ بايد او را از محرمات احرام باز دارد. و اگر مميز نيست رعايت محرمات احرام او بر عهده ولىّ است.
مسأله ۴۱ ـ يكى از محرمات احرام كه سايه قرار دادن است، و احكام آن در جاى خود خواهد آمد، اختصاص به مردان دارد، و اين حكم شامل كودكان نمى شود، هرچند مميز باشند.
مسأله ۴۲ ـ كفاره محرمات احرام كودك غيرمميز بنابر اقوى در صيد و بنابر احتياط واجب در غير صيد بر ولى كودك است.
مسأله ۴۳ ـ ولىّ پس از احرام كودك بايد او را وادار كند كه تمام اعمال عمره و حج را انجام دهد، و در اعمالی كه نياز به طهارت و وضو دارد احتياطاً بايد كودك را وضو بدهد و پاك نگاه دارد.
مسأله ۴۴ ـ ظاهراً تمام مستحبات مربوط به اعمال در مورد كودكان نيز جارى است.
مسأله ۴۵ ـ اگر كودك در اثناى طواف بخوابد يا محدث شود، بنابر احتياط پس از تطهير و وضو دادن كودك طبق مسأله ۵۲۶ عمل شود.
مسأله ۴۶ ـ اگر بعد از طواف متوجه شوند كه كودك محدث شده، ولى ندانند كه حدث در حال طواف بوده يا بعد از طواف، اعتنا نكنند و طواف صحيح است.
مسأله ۴۷ ـ اگر در اثناى طواف يا بعد از آن يقين كنند كه كودك در بين طواف محدث شده، ولى ندانند دور چندم بوده، احتياطاً طواف باطل است، و بنابر احتياط واجب پس از تطهير و وضو دادن كودك، دوباره او را طواف دهند.
مسأله ۴۸ ـ طواف دادن كودك غيرمميز چند شوط آن توسط پدر و و چند شوط باقيمانده توسط مادر خلاف احتياط است، بلكه يك نفر نيت كند و عهده دار طواف دادن تمام اشواط شود و نماز طواف را هم شخص طواف دهنده بخواند، و اگر قرائتش صحيح نيست بنابر احتياط واجب نايب هم بگيرد كه نماز را بطور صحيح بخواند.
مسأله ۴۹ ـ احتياط واجب بلكه اقوى اين است كه كودك مميزى را كه قدرت و تمكن از راه رفتن دارد وادار به انجام طواف و سعى كنند، و در آغوش گرفتن يا به دوش گرفتن او يا سوار كردن بر ويلچر جايز نيست. بلى چنانچه راه رفتن بر او عسر و حرج باشد به مقدار رفع عسر و حرج اشكالى ندارد.
مسأله ۵۰ ـ اگر كودك غيرمميز در حال سعى خوابش ببرد مانعى ندارد، و مى توانند در همان حال سعى او را اتمام كند، چون نيتِ سعىِ كودك با سعى دهنده است، و طهارت نيز در سعى شرط نيست.
مسأله ۵۱ ـ قربانى حج كودك بر عهده ولىّ اوست. و اگر تمكن نداشت از طرف كودك روزه بگيرد. حتى اگر ولىّ كودك نيز حج تمتع انجام مى دهد و فقط تمكن از يك قربانى دارد بايد آن را براى كودك قربانى كند و خودش روزه بگيرد.
اقسام حج تمتع (واجب و مستحب)
۱ ـ حجة الاسلام.
۲ ـ حجى كه با نذر و عهد و قسم انجام آن واجب مى شود.
۳ ـ حجى كه با اجير شدن انجام آن واجب مى شود.
۴ ـ در غير موارد مذكور حج مستحب است.
حجة الاسلام
مسأله ۵۲ ـ بر هر فردى كه مستطيع باشد، يعنى شرايط وجوب حج را داشته باشد در مدت عمر يكبار حج واجب مى شود. كه آن را «حجة الاسلام» مى گويند.
مسأله ۵۳ ـ مستطيع بايد حج را فوراً انجام دهد. يعنى در اولين سال استطاعت بجاآورد. و اگر تأخير انداخت معصيت كرده، و واجب است در سال بعد انجام دهد.
مسأله ۵۴ ـ بر مستطيع واجب است مقدمات انجام حج از قبيل تهيه وسايل و اسباب سفر را ـ به طورى كه بتواند در همان سال حج انجام دهد ـ فراهم كند. و چنانچه كوتاهى كند و نتواند در آن سال حج بجا آورد حج بر او مستقر مى شود و بايد در سالهاى بعد آن را انجام دهد هر چند استطاعت او از بين برود، مگر اينكه انجام حج براى او حرجى باشد.
مسأله ۵۵ ـ كسى كه حج بر او مستقر شده اگر انجـام حـج براى او حرجى باشد بايد استنابه كند، واگر استنابه نكـرد بايد بعد از فوتش يك حج نيـابتى ـ ولــو ميقـاتى ـ از تــركه او بگيـرند.
مسأله ۵۶ ـ چنانچه فردى با صيغه صحيح نذر كند يا عهد كند يا قسم بخورد كه حج تمتع انجام دهد به خاطر وفاى به نذر يا عهد يا قسم بايد حـج را بجـا آورد. و اگـر عمداً آن را ترك كند بايد كفـاره نـذر يا عهـد يا قسـم خــود را بدهــد.
مسأله ۵۷ ـ كليه شرايط نذر و عهد و قسم كه در توضيح المسائل آمده از جمله اجازه شوهر براى نذر، و انحلال نذر با نهى پدر در مسائل حج نيز جارى است.
شرايط وجوب حجة الاسلام
مسأله ۵۸ ـ حج با چهار شرط واجب مى شود:
۱ ـ بلوغ.
۲ ـ عقل.
۳ ـ حرّيت و برده نبودن.
۴ ـ استطاعت.
بدون هر يك از اين شرايط حج واجب نيست، و اگر انجام شود كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بنابراين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود.
۱ ـ بلوغ:
مسأله ۵۹ ـ اگر كودك حج بجا آورد حج او صحيح است. ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بنابر اين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود
مسأله ۶۰ ـ اگر كودك مميز براى حج محرم شود و قبل از درك مشعرالحرام بالغ شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب تكرار حج در صورت استطاعت است.
مسأله ۶۱ ـ كسى كه گمان مى كرد بالغ نشده و قصد حج استحبابى كرد و بعد معلوم شد كه بالغ بوده حج او كفايت از حجة الاسلام نمى كند. مگر اينكه قصد حجى را كه به عهده اوست كرده باشد ولى فكر مى كرده حج استحبابى است.
مسأله ۶۲ ـ كودك نابالغ قبل از اينكه در ميقات محرم شود اگر بالغ شد چنانچه از همان جا مستطيع باشد حج بر او واجب مى شود و كفايت از حجة الاسلام مى كند.
۲ ـ عقل:
مسأله ۶۳ ـ اگر مجنون را رجاءاً محرم كنند و او را همچون كودك وادار كنند كه اعمال عمره و حج را انجام دهد چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت استطاعت در سالهاى بعد حج را اعاده كند.
مسأله ۶۴ ـ احتياط آن است كه مجنون را به اذن ولىّ شرعى او محرم كنند.
۳ ـ حريت و برده نبودن.
۴ ـ استطاعت.
استطاعت
مسأله ۶۵ ـ كسى كه مستطيع باشد نمى تواند حج خود را به ديگرى واگذار كند.
مسأله ۶۶ ـ كسى كه شرايط استطاعت را دارا است اگر چه غافل يا جاهل به وجوب حج باشد، حج بر او مستقر مى شود. و همچنين است اگر معتقد به عدم حصول شرايط استطاعت باشد و حج نرود سپس كشف خلاف شود.
مسأله ۶۷ ـ اگر رفتن به حج موجب كار حرامى بشود بايد ملاحظه اهميت حج و كار حرام را بكند، و اگر اهميت حج بيشتر بود بايد به حج برود و الاّ نبايد برود.
مسأله ۶۸ ـ اگر اهميت كار حرام بيشتر بود ولى با انجام آن به حج رفت با اينكه معصيت كرده اما حج او صحيح است.
مسأله ۶۹ ـ مستطيع بايد خودش حج بجا آورد و حج
فرد ديگر از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد بيمار و پير به شرحى كه مى آيد.
مسأله ۷۰ ـ اگر به گمان اينكه مستطيع بوده حج واجب خود را انجام دهد و بعد معلوم شود كه مستطيع نبوده است، آن حج كفايت نمى كند و هرگاه استطاعت پيدا كرد بايد حجة الاسلام خود را بجاآورد.
مسأله ۷۱ ـ در فرض سابق اگر در بين اعمال معلوم شود مستطيع نبوده احرام او باطل است و لازم نيست بقيه اعمال را انجام دهد.
مسأله ۷۲ ـ كسى طبق نظر مرجع تقليد سابق خود مستطيع بوده و بنابر همان تقليد حجة الاسلام خود را بجا آورده، ولى فعلا از كسى تقليد مى كند كه معتقد است آن وقت مستطيع نبوده است، مى تواند به همان حج اكتفا كند و اعاده لازم نيست.
مسأله ۷۳ ـ كسى كه خيال مى كرده مستطيع نيست و به نيت استحباب براى عمره تمتع محرم شد، و بعد از اعمال عمره تمتع در مكه متوجه شد كه مستطيع بوده، بايد حجة الاسلام بجا آورد، ولى نمى تواند به عمره انجام شده اكتفا كند، و حكم كسى را دارد كه احرام عمره را از روى فراموشى ترك كرده است.
مسأله ۷۴ ـ در فرض سابق اگر به نيت وظيفه فعليه محرم شده و از باب خطاى در تطبيق فكر مى كرده مستحب است، كفايت مى كند و مى تواند به همان عمره اكتفا كند و حج تمتع را انجام دهد.
مسأله ۷۵ ـ كسى كه حج بر او مستقر بوده چنانچه بعد از احرام و قبل از دخول در حرم به هر دليل نتواند اعمال خود را بجاآورد و فوت كند و نيز چنانچه بعد از دخول در حرم و قبل از انجام اعمال در خارج حرم فوت كند ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركه او استنابه كنند. و اگر داخل حرم بميرد كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۷۶ ـ استطاعت به داشتن پنج چيز حاصل مى شود:
۱ ـ استطاعت مالى.
۲ ـ استطاعت بدنى.
۳ ـ استطاعت طريقى.
۴ ـ استطاعت زمانى.
۵ ـ رجوع به كفايت.
مسأله ۷۷ ـ اگر كسى يكى از اين شرايط پنجگانه را نداشته باشد حج بر او واجب نيست، اگر چه احتمال حصول آن را در آينده بدهد. كما اينكه تحصيل شرايط نيز بر او واجب نيست.
مسأله ۷۸ ـ پس از حصول شرايط استطاعت در وجوب حج، بقاى آن نيز تا آخر اعمال حج لازم است. و اگر قبل از تمام شدن حج شرايط استطاعت از بين رفت كشف از عدم استطاعت مى كند.
استطاعت مالى
مسأله ۷۹ ـ استطاعت مالى به اين است كه مخارج رفت و برگشت حج و وسيله رفت و آمد يا پولى كه بتواند بليط رفت و برگشت را تهيه كند داشته باشد، و همچنين مخارج خانواده خود را در وطن داشته باشد.
مسأله ۸۰ ـ فردى مستطيع است كه علاوه بر مخارج مذكور در مسأله قبل، ضروريات زندگى مثل خانه مسكونى و وسائل زندگى را نيز در حد شأن خود داشته باشد.
مسأله ۸۱ ـ اگر كسى وسائل ضرورى زندگى خود را فروخته و صرف حج كند كفايت از حجة الاسلام نمى كند.
مسأله ۸۲ ـ كسى كه منزل يا ماشين گرانقيمت دارد چنانچه با فروش آن بتواند منزل يا ماشين ارزانتر و مناسب شأن خود تهيه كند و با بقيه پول آن به حج برود واجب است آن را فروخته و به حج برود.
مسأله ۸۳ ـ كسى كه پول ندارد ولى وسائلى دارد كه جزء ضروريات زندگى نيست مثل زمين، ساختمان، كتاب يا اشياء عتيقه، واجب است آنها را بفروشد و به حج برود.
مسأله ۸۴ ـ اگر بتواند مقدارى از سرمايه يا زمين كشاورزى و باغ خود را بفروشد و به حج برود واجب است اين كار را انجام دهد، مگر اينكه با باقيمانده آن نتواند مخارج زندگى خود را به طور متعارف تأمين كند.
مسأله ۸۵ ـ كسى كه نياز به ازدواج دارد و ترك ازدواج موجب مشقت و حرج براى اوست در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مخارج ازدواج را نيز داشته باشد.
مسأله ۸۶ ـ كسى كه خودش نياز به ازدواج ندارد ولى فرزند او يا نوه او يا كسانى كه عرفاً مخارج ازدواج آنها به عهده اوست نياز به ازدواج دارند، حكم مسأله قبل را دارد.
مسأله ۸۷ ـ كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد در دو صورت واجب است به حج برود:
۱ ـ وقت پرداخت بدهى او نرسيده باشد و مطمئن باشد كه در موعد مقرر تمكن از پرداخت دارد.
۲ ـ وقت پرداخت بدهى رسيده است ولى طلبكار راضى به تأخير پرداخت باشد و بدهكار نيز بداند كه در وقت مطالبه مى تواند آن را بپردازد. در غير اين صورت حج واجب نيست. ولى اگر بدهى را نداد و به حج رفت كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۸۸ ـ كسى كه طلبكار است و طلب او براى حج كافى است در موارد زير واجب است طلب خود را وصول كرده و به حج برود:
۱ ـ وقت طلب او رسيده باشد و بدهكار توانايى پرداخت داشته باشد.
۲ ـ وقت طلب نرسيده باشد اما بدهكار راضى به پرداخت باشد، گرچه با كم كردن مقدارى از طلب، مشروط بر اينكه موجب عسر و حرج نباشد.
مسأله ۸۹ ـ زنى كه بتواند بدون مشكل مهريه خود را از شوهر دريافت كند چنانچه شوهر توان پرداخت داشته باشد واجب است دريافت كرده و به حج برود.
مسأله ۹۰ ـ اگر به كسى ارث برسد كه به مقدار مخارج حج باشد چنانچه ساير شرايط را نيز داشته باشد بايد به حج برود.
مسأله ۹۱ ـ اگر بتواند قرض كند و پرداخت آن براى او مشكل نباشد واجب نيست قرض كند، ولى اگر قرض كرد و به حج رفت كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۹۲ ـ كسى كه شك كند استطاعت مالى دارد يا خير، لازم است تحقيق كند كه چه مقدار پول دارد و هزينه حج او چه مقدار مى شود.
مسأله ۹۳ ـ كسانى كه با وجوه شرعيه مثل سهم امام و وجوهاتى كه از سوى مرجع و حاكم شرع به عنوان مصرف و به لحاظ تحصيل و تدريس و خدمات دينى به آنان تمليك مى شود استطاعت مالى پيدا مى كنند. چنانچه ساير شرايط وجود داشته باشد مستطيع هستند و حج آنها كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى ساداتى كه مستحق سهم سادات هستند بنابر احتياط واجب جايز نيست بيش از مخارج سالشان خمس بگيرند و با سهم سادات مستطيع نمى شوند چون حج از مؤونه نيست و نمى توانند براى انجام آن سهم سادات بگيرند.
مسأله ۹۴ ـ پول قربانى هم جزء مخارج حج است و كسى كه آن را نداشته باشد مستطيع نيست، اگر چه ساير مخارج را داشته باشد.
مسأله ۹۵ ـ زن اگر علاوه بر مخارج متعارف خود مخارج حج را نيز داشته باشد مستطيع مى شود و بايد به حج برود.
مسأله ۹۶ ـ رضايت شوهر براى رفتن به حج واجب لازم نيست.
مسأله ۹۷ ـ اگر كسى قبل از ايام حج استطاعت پيدا كرد نمى تواند پول خود را در راه ديگرى مصرف كند، يا آن را به ديگران حتى والدين و زن و فرزند خود ببخشد. بلكه اگر چنين كرد و حج بجا نياورد حج بر او مستقر مى شود.
مسأله ۹۸ ـ كسانى كه براى خدمت در راه حج اجير مى شوند يا عوامل خدماتى حج مانند خدمه كاروانها، هيأت پزشكى، روحانيون و اعضاى ستادهاى مختلف حج كه به حج اعزام مى شوند اگر هزينه زندگى خانواده خود را در مدت سفر ـ ولو از همين راه ـ داشته باشند مستطيع بوده و واجب است حج خود را انجام دهند.
مسأله ۹۹ ـ مستطيع نمى تواند اجير شود. اما اگر به واسطه اجرت حج استطاعت حاصل شود چنانچه اجاره براى سال اول باشد حج نيابى مقدم است. و اگر استطاعت او تا سال بعد باقى بود، سال بعد براى خود حج بجاآورد. ولى اگر اجاره براى سالهاى آينده يا مطلق بود بايد سال اول براى خودش حج بجا آورد، مگر اينكه مطمئن باشد در سال بعد نمى تواند حج نيابى را بجاآورد.
مسأله ۱۰۰ ـ اگر با مال غصبى حج انجام شود صحيح است. مگر اينكه با لباس غصبى محرم شود يا با آن نماز بخواند، يا محل نماز و وقوف در عرفات و مشعر غصبى باشد.
مسأله ۱۰۱ ـ اگر براى رفتن به حج لازم باشد به افراد ظالم پول بدهند يا ماليات به دولتهاى حاكم غيرمسلمان بدهند بايد اقدام كنند، مگر اينكه موجب عسر و حرج شود.
حج بذلى
مسأله ۱۰۲ ـ كسى كه هزينه حج را ندارد اگر كسى متكفل حج او شد، يعنى به او گفت به حج برو، و مخارج سفر حج و عائله تو را تا بازگشت تأمين مى كنم، چنانچه اطمينان به او داشته باشد بر او واجب است كه قبول كند و به حج برود. اين حج را «حج بذلى» گويند.
مسأله ۱۰۳ ـ در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست، ولى اگر رفت و آمد موجب اخلال در زندگى او شود واجب نيست قبول كند.
مسأله ۱۰۴ ـ كسى كه مقدارى از هزينه حج را دارد و بقيه را به او بذل مى كنند واجب است قبول كند و به حج برود. در اين فرض رجوع به كفايت شرط است و حج او كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۱۰۵ ـ پول قربانى به عهده باذل(۱) است، ولى اگر كارى كرد كه موجب كفاره شد، كفاره به عهده خود اوست .
۱ ـ باذل: كسى كه متكفل هزينه حج ديگرى است.
مسأله ۱۰۶ ـ كسى كه استطاعت مالى در وطن خود ندارد يا شك و شبهه در استطاعت خود دارد مى تواند پول همراه خود را به فردى ببخشد تا او آن پول را به عنوان حج بذلى به وى بدهد. در اين صورت حج وى كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۱۰۷ ـ اگر بدون ذكر حج، پولى به كسى هديه شود كه به مقدار هزينه حج باشد واجب نيست قبول كند. ولى اگر قبول كرد چنانچه ساير شرايط را داشته باشد. بايد به حج برود.
مسأله ۱۰۸ ـ باذل مى تواند از بذل رجوع كند، و اگر در بين راه پشيمان شود بايد هزينه برگشت او را بدهد.
مسأله ۱۰۹ ـ اگر باذل در بين راه از بذل خود رجوع كند يا مال بذل شده تلف شود وجوب حج ساقط مى شود، مگر آنكه شخص از همان مكان براى حج مستطيع باشد.
استطاعت بدنى
مسأله ۱۱۰ ـ بر كسى كه قدرت بدنى براى انجام مناسك حج را ندارد يا حج گزاردن براى او زحمت و مشقت زياد دارد حج واجب نيست، اگرچه استطاعت مالى داشته باشد.
مسأله ۱۱۱ ـ بر اين فرد واجب نيست نيابت براى حج بگيرد، و اگر گرفت حج مستحبى مى باشد.
مسأله ۱۱۲ ـ بيماران يا سالمندانى كه به تنهايى قدرت انجام مناسك حج را ندارند و نياز به همراه دارند در صورتى حج بر آنها واجب مى شود كه علاوه بر هزينه حج خود هزينه مسافرت همراه را نيز داشته باشند. يا كسى از همراهان تبرعاً او را كمك كند.
مسأله ۱۱۳ ـ شخصى كه در مدينه در اثر تصادف يا بيمارى يقين دارد از انجام طواف و سعى مطلقاً ـ حتى با تخت ـ عاجز است شرايط استطاعت را ندارد و تكليف ساقط است. بلى اگر قبلا حج بر او مستقر بوده، يا در سالهاى بعد شرايط حاصل شد بايد حج بجا آورد.
مسأله ۱۱۴ ـ كسى كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد، حكم فرض سابق را دارد.
مسأله ۱۱۵ ـ اگر نذر كند كه مثلا روز عرفه در كربلاى معلّى يا يكى از مشاهد مشرفه ديگر زيارت كند نذرش صحيح است. اما اگر مستطيع بوده يا در آن سال مستطيع شده بايد به حج برود و نبايد به نذر عمل كند، و در اين فرض كفاره ندارد.
مسأله ۱۱۶ ـ اگر در فرض سابق به حج نرفت حج بر اومستقرمى شود، ولى بايد به نذر عمل كند و چنانچه به نذر هم عمل نكرد بايد كفاره بدهد.
استطاعت طريقى
مسأله ۱۱۷ ـ يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است و اگر راه بسته باشد حج واجب نيست.
مسأله ۱۱۸ ـ باز بودن راه در سال استطاعت معتبر است. بنابراين اگر در آن سال راه باز نبود حج واجب نيست، هر چند بداند در سال آينده راه برايش باز مى شود.
مسأله ۱۱۹ ـ چون يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است. بنابراين در شرايط فعلى اگر از طريقى كه مخالف مقررات جمهورى اسلامى نباشد بتواند به حج برود بايد اقدام كند.
مسأله ۱۲۰ ـ كسى كه پول حج را دارد و مى داند كه امسال براى حج ثبت نام نمى شود، لازم نيست پول را براى سالهاى بعد نگهدارد.
مسأله ۱۲۱ ـ اگر براى تشرف به حج ثبت نام به عمل آيد كسى كه داراى شرايط ديگر باشد واجب است ثبت نام كند، و اگر قرعه به نام او در همان سال اصابت نكرد، و راه ديگرى هم براى تشرف وجود نداشت مستطيع نيست و مى تواند پول خود را پس بگيرد. ولى اگر ثبت نام نكرد حج بر او مستقر مى شود.
مسأله ۱۲۲ ـ اگر ثبت نام حج براى تشرف در سالهاى آينده باشد واجب نيست ثبت نام كند.
مسأله ۱۲۳ ـ كسى كه شرايط استطاعت را بجز باز بودن راه داراست چنانچه به واسطه اجير شدن يا قبول نيابت راه برايش باز شود حكم مسأله ۹۹ را دارد.
مسأله ۱۲۴ ـ واگذارى و فروش فيش حج براى كسى كه حج بر او مستقر نشده و امسال نوبت حج او نيست، يا كسى كه حج واجب خود را قبلا انجام داده، چنانچه خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد اشكالى ندارد.
مسأله ۱۲۵ ـ كسى كه براى حج ثبت نام كرده و قبل از رسيدن نوبتش فوت مى كند در صورت عدم استقرار حج بر او، و عدم وصيت، فيش حج او مانند ساير تركه ميت بين ورثه طبق احكام ارث تقسيم مى شود.
مسأله ۱۲۶ ـ كسى كه پولى را براى حج به نام ديگرى مثل پدر و مادر و همسر به حساب واريز مى كند اگر به آن افراد بخشيده باشد ملك آنان محسوب مى شود. ولى اگر به آنان نبخشيده، بلكه قصد كرده كه با پول خود آنان را به حج ببرد پول وديعه مال خودش است.
استطاعت زمانـى
مسأله ۱۲۷ ـ يكى از شرايط وجوب حج داشتن فرصت كافى براى رسيدن به حج در ايام خاص (يعنى انجام عمره تمتع قبل از نهم ذى الحجه و رسيدن به عرفات در روز نهم) مى باشد.
مسأله ۱۲۸ ـ اگر هنگامى ساير شرايط استطاعت براى او حاصل شود كه نتواند در زمان مناسب به مكه برسد. حج بر او واجب نشده و مى تواند پولى را كه دارد صرف امور ديگر كند.
مسأله ۱۲۹ ـ اگر ساير شرايط استطاعت در اوّل سال، مثلا در ماه محرم حاصل شد كه مدت زيادى (حدود ده ماه) تا ايّام حج باقى مانده حج بر او واجب شده و نمى تواند قبل از رسيدن ايام حج خود را از استطاعت خارج كند.
رجوع به كفايت
مسأله ۱۳۰ ـ يكى از شرايط وجوب حج رجوع به كفايت است، يعنى از ناحيه حج، سرمايه، ملك، محل كسب يا شغلى كه با آن زندگى او تأمين مى شود از بين نرود. و پس از بازگشت بتواند زندگى خود و عائله خود را تأمين كند.
مسأله ۱۳۱ ـ همان طور كه گذشت در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست.
مسأله ۱۳۲ ـ اگر فردى از حقوق باز نشستگى يا وجوهات شرعيه يا اجاره ساختمان مخارج زندگى خود را تأمين كند شرط پنجم استطاعت را دارا است، و چنانچه ساير شرايط مذكور را داشته باشد حج بر او واجب مى باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
هتل های عربستان
کشور عربستان دارای هتل های لوکس و ستاره دار بسیاری است که در این مقاله ی اصفهان تور برخی از آنها را برای شما آورده ایم . قبل از سفر به این کشور و مقصد زیارتی دانستن این اطلاعات برای شما قابل توجه خواهد بود .
هتل برج ساعت رویال
(Fairmont hotel) Makkah Clock Royal Tower
این هتل ۵ ستاره یکی از معروفترین، لوکس ترین و بهترین هتل های شهر مکه است که نزدیک ترین هتل به خانه خداست و نمای فوق العاده ای از کعبه را داراست . این هتل باشگاه بدنسازی، رستوران، رم سرویس و اینترنت رایگان هم ارائه می دهد . این هتل جایزه هتل های منتخب گردشگران را کسب کرده است .
هتل مکارم ام القری
Makarim Umm AlQura Hotel
از هتل های لوکس و ۵ ستاره شهر مکه است ، که اینترنت رایگان، پارکینگ رایگان، رستوران و رم سرویس هم ارائه می دهد.
هتل المروا ریحان
Al Marwa Rayhaan
یکی از هتل های لوکس ۵ ستاره شهر مکه، که فاصله کمی هم با کعبه دارد . این هتل دارای رستوران و رم سرویس نیز می باشد .
سوئیس هتل
Swissotel Makkah
یه هتل ۵ ستاره لوکس تو شهر مکه، که جزو هتل های منتخب گردشگر هابوده و امکاناتی مثل رستوران، باشگاه بدنسازی، مرکز ماساژ رم سرویس و اینترنت پرسرعت رایگان رو ارائه می دهد.
هتل کاخ رافلز | Raffles Makkah Palace
یه هتل لوکس ۵ ستاره تو شهر مکه که به کعبه هم نزدیکه و امکاناتی از قبیل رستوران، باشگاه بدنسازی، رم سرویس، اینترنت رایگان و پارکینگ رایگان ارائه می دهد.
هتل ماریوت مکه | Makkah Marriott Hotel
یه هتل ۴ ستاره بسیار تمیز و راحت تو شهر مکه، که تو رنج هتل های متوسط این شهر قرار گرفته و ۴۲۶ تا اتاق دارد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
قوانین کشور عربستان
در کشور عربستان قوانین و مقررات خاصی حاکم است که دانستن آنها خالی از لطف نیست . قوانینی که گاه جالب و گاه تعجب برانگیز هستند . اصفهان تور در این مطلب لیستی از این قوانین را برای شما آورده است .
قانونهای حقوقی:
قانونهای حقوقی عربستان برگرفته از تفسیر احمد حنبل از احکام قرآن است. مردان مجاز به ازدواج با چهار زن هستند، طلاق دادن زنان بسیار ساده انجام میگیرد. مجازات زنا در کشور سعودی، سنگسار است.
بحران هویت:
پس از چندین دهه بررسی و به دنبال به وجود آمدن مشکلات مربوط به هویت، وزارت کشور عربستان در آوریل ۲۰۰۵ (میلادی) با حق زنان سعودی برای داشتن کارت شناسایی در صورت درخواست خود آنها موافقت کرد. بسیاری از زنان تصمیم گرفتند از داشتن کارت شناسایی صرف نظر کنند؛ نه به این دلیل که آنها نمیخواستند کارت شناسایی داشته باشند، بلکه این محرومیت به این دلیل بود که پدر، همسر یا برادر آنها به دلیل چاپ عکس زنان بر روی کارت شناسایی، با دادن کارت شناسایی به زنان مخالفت میکردند. این مخالفت با تکیه بر این اصل اسلامی که مردان سرپرست زنان هستند و در نتیجه آنها به داشتن هویت رسمی نیاز ندارند، توجیه میشد. در هر حال، امروزه زنان بسیاری دارای کارت شناسایی هستند. واقعیت این است که بخشهای دولتی بسیاری وجود دارند که کارت شناسایی را نمیپذیرند. این ادارات دولتی برای شناسایی فرد (زنان) کارت شناسایی خانوادگی یا دو شاهد برای تأیید هویت زنان درخواست میکنند. در واقع، یکی از بخشهایی که گفته میشود با کارت شناسایی زنان مخالفت میکند، دستگاه دادرسی است.
رانندگی:
رانندگی زنان در عربستان سعودی ممنوع است و با وجود برخی تلاشهای انجام شده برای برداشتن این ممنوعیت، به دلیل مخالفت مقامهای دینی این کشور، این تلاشها به نتیجه نرسیده است. در ۲۴ اوت ۲۰۰۶ (میلادی) طرح یکی از نمایندگان مجلس مشورتی عربستان در مورد دادن حق رانندگی به زنان این کشور رد شد. رییس مجلس این کشور در این مورد گفت: موضوع رانندگی زنان بر اساس فتوای مقامات مذهبی کشور ممنوع است و مجلس حق دخالت در این مورد را ندارد. آل زلفه، نمایندهای که موضوع لزوم دادن حق رانندگی به زنان را مطرح کرده بود، میگوید: چنانچه زنان حق رانندگی داشته باشند، مجبور به بهکارگیری مردان بیگانه به عنوان راننده نیستند و این مسئله افزون بر حل مشکلات اجتماعی، به اقتصاد خانواده نیز کمک میکند. در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، چهار زن آلمانیالاصل مقیم سعودی، با نادیده گرفتن این ممنوعیت، اقدام به رانندگی در سطح شهر ریاض کردند که بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند. روزنامههای محلی نوشتهی توهین آمیزی علیه آنان پخش کردند و خواستار اخراج آنها از شهر شدند. بزرگان عربستان نیز بر حرام بودن رانندگی زنان به دلیل ایجاد فساد و آسیب رساندن به عفت، پا فشاری کردند. از سوی دیگر، سازمان رانندگی عربستان آگاهی داد که علت ممنوعیت رانندگی زنان این است که زنان اگر روبند را نگه دارند، به سختی میتوانند رانندگی کنند و این احتمال تصادفات را افزایش خواهد داد.
حق رأی:
دولت عربستان اعلام کرده که زنان نمیتوانند در نخستین رأیگیری سراسری این کشور که گزینش شورای شهر است، رأی دهند. علما این تصمیم دولت را تأیید و رأی دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند. عمر هیاج الزین به عنوان رییس دولت اعلام کرد که زنان فاقد شایستگی لازم برای گزینش دربارهی نامزدهای رأیگیری هستند. هر چند برخی دیگر اعلام این ممنوعیت را مشکل هویت زنان میدانستند و این که بیشتر زنان کارت شناسایی ندارند.
تحصیلات و آموزش:
با این که دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکردهاست و حتی آموزش رایگان نیز برای ایشان در نظر گرفتهاست، حضور دختران در آموزشگاهها و مدارس بسیار محدود است. بر اساس آمار رسمی دولت سعودی، ۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد دانش آموزان راهنمایی و ۸۱ درصد دانش آموزان دبیرستان پسر هستند. دیدگاههای سنتی در عربستان باعث شدهاست که بسیاری از دختران در سنین پایین مدرسه را ترک میگویند. در عربستان، مدارس و دانشگاههای متفاوت برای دختران و پسران وجود دارد و هیچ مدرسهی مختلطی در آن جا یافت نمیشود. با این حال بسیاری بر این باورند که مدرسهها و دانشگاههای مربوط به زنان از کیفیت آموزشی پایینتری برخوردارند. تحصیل زنان در همهی رشتههای فنی و مهندسی، و نیز رشتهی حقوق ممنوع میباشد.
فعالیت اقتصادی:
در قوانین سعودی، اشتغال زنان به هر کاری جز آموزش و پرستاری ممنوع گشتهاست. آموزش برای زنان بسته به کلاسهای دختران میشود و آنها حق آموزش برای پسران را ندارند. با این حال باز هم شرکت زنان در کارها بسیار بسته است و برای این کارها نیز اجازهی رسمی شوهر یا ولی شرط محسوب میشود. علما گماردن زن به هر کاری که باعث همکاری و ارتباط با مردان نامحرم میشود، را حرام اعلام کردهاند.
حضور در اجتماع:
ورود زنان بدون همراهمی محرم به بسیاری از مکانهای عمومی سعودی از جمله بانکها، رستورانها و فروشگاهها ممنوع است. رستورانهای سعودی معمولاً دو بخش جدا برای مجردها و خانوادهها دارند. بخش خانوادگی رستورانها به غرفههای کوچک تقسیم شدهاست که زنان میتوانند در آن نقاب را برداشته و غذا بخورند بدون این که مرد نامحرمی وارد شود. شرکت زنان در مجامع عمومی حتی در مسجد بسیار کم است. از زنان سعودی انتظار میرود هنگام بیرون آمدن از خانه، حتماً با مرد محرم همراه باشند.
حق سفر:
علمای حنبلی سفر زنان را بدون همراهی مردی از محارمش ممنوع میدانند. در عربستان سعودی این قانون به دقت اجرا میشود و به زنانی که محرمی به همراه ندارند، اجازهی بیرون شدن داده نمیشود. این قانون هم در سفرهای درون کشور و هم در سفرهای برون کشوری انجام میشود.
حجاب:
برداشت علمای سعودی از حجاب اسلامی، پوشاندن تمام بدن از جمله چهره و دستهاست. پلیس دینی عربستان همواره بر این نوع پوشش زنان پافشاری داشته و زنانی را که چهرهی خود را در دیدگان مردم میگشودند، به زندان و تازیانه محکوم میکردهاست. قانون حجاب از علل محدود کنندهی زنان سعودی است.
پوشاندن دستها و چهره برای تمام دخترانی که به بلوغ رسیدهاند، اجباری است. آموزشگاههای سعودی همهی دخترانی را که بیش از ده سال سن دارند، مجبور به پوشیدن روبنده میکنند. از زنان و دختران انتظار میرود هنگام بیرون آمدن از خانه، چهره و دستهای خود را به طور کامل بپوشانند. پلیس مذهبی عربستان که مطوعین نام دارد، بر رعایت حجاب نظارت دقیق دارد. نیروهای مطوعین در مرکزهای خرید، رستورانها، فروشگاهها، معابر و گذرگاهها گشت میزنند و زنانی را که حجاب موافق مقررات شرعی ندارند، دستگیر مینمایند. در سال ۲۰۰۳ (میلادی)، پافشاری پلیس دینی عربستان دربارهی رعایت روبند، به مرگ پانزده دختر نوجوان در آتش سوزی یک مدرسهی راهنمایی دخترانه در مکّه انجامید. نیروهای وابسته به دولت ریاض، در این سانحه، مانع از آن شدند که دخترانی که صورت خود را نپوشانده بودند، از کام آتش بگریزند. روزنامهنگارهای عربستان در بیرون کشور از این کار نیروهای مطوعین ابراز نفرت و انزجار کردند. مرگ این دختران جنجال بزرگی در عربستان سعودی به راه انداخت و مقامهای سعودی را بر آن داشت تا کنترل کامل آموزشگاههای دخترانه را دوباره بازپس بگیرند. از یک سو این رویداد باعث انتقاد اصلاحطلبان به سیاستهای دینی کشور عربستان شد، عبدالکریم قلعاد گفت که اجبار زن برای پوشاندن چهرهاش در دین نیست. با این حال این انتقادات، تأثیر ویژهای نداشتهاست و حاکمیت دینی عربستان مخالفت خود را با هر گونه آزادی بیشتر زنان اعلام نمودهاست. پلیس دینی تا به حال برخی از زنان سعودی درسخواندهی بیرون کشور را برای جرایمی چون نداشتن پوشش کامل به تازیانه محکوم کردهاست. در پایان سال ۲۰۰۴ (میلادی)، زنان که تاکنون شناسنامه مستقل نداشتند، و تنها نامشان در شناسنامهی پدر آورده میشد، دارای شناسنامهی مستقل گردیدند، اما عبدالعزیز الشیخ با پافشاری بر حرام بودن گشودن چهرهی زنان، مخالفت خود را با عکسدار کردن شناسنامهها اعلام کرد.
پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی است که از سر تا پا را در بر میگیرد و عبایه گفته میشود. پوششی که چهرهی زنان سعودی را فرامی گیرد، نقاب (روبنده) نام دارد. نقابها در عربستان به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولاً به وسیلهی یک یا چند پردهی نیمهشفاف یا مشبّک، چشمهای زن را هم میپوشاند، نقاب درزدار یا نقاب مُشِقّ که یک یا دو شکاف برای چشمها در آن در نظر گرفته شدهاست، گونهی سوم نیم نقاب است که علاوه بر چشمها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان میکند. (علما این نوع روبند را حرام دانستهاند.)
علمای عربستان سعودی از جمله شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز، شیخ صالح المنجّد و عبدالعزیز الشیخ که از آیین حنبلی و دعوت محمد بن عبدالوهاب، مشهور به سلفیه، پیروی میکنند، اجماعاً باور به واجب بودن پوشانیدن چهره (به جز چشمها) هستند.
ورزش زنان:
محافظهکاران مذهبی در عربستان معتقدند که قوانین اسلام ورزش زنان در ملاءعام را حرام کردهاست. سازمان دیدهبان حقوق بشر در گزارشی به تاریخ فوریه ۲۰۱۲ میلادی، مدعی شد که مقامات سعودی رفتاری تبعیضآمیزی نسبت به ورزش زنان در آن کشور دارند. گفتنی است که تا به حال عربستان سعودی هیچ زنی را برای شرکت در رقابتهای المپیک اعزام نکردهاست.
آیین:
اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است. ساخت عبادتگاهی به غیر از مسجد در عربستان سعودی ممنوع است. آیین رسمی کشور عربستان وهابیت میباشد که خود مشتق شده از آیین حنبلی از آیینهای اهل سنت می باشد . آیینهای دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار میدهد.
اقلیتهای دینی:
حدود شصت درصد جمعیت ۲۲ میلیونی عربستان را عربهای بومی با آیین حنبلی (از آیینهای اهل سنت) که دین رسمی کشور است، تشکیل میدهند. شمار بسیار اندکی از بومیان این کشور دارای دینهای یهودی و مسیحی هستند. از عربستان، حدود ده درصد از جمعیت ۲۲ میلیون نفری این کشور به شیعیان اختصاص دارد و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلی) هستند که این مردم بیشتر از جمعیت شیعی کشورهای کویت، قطر، یمن، عمان و امارت متحدهی عربی است. با وجود در اقلیت بودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در ناحیه استراتژیک و میادین نفتی قوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان دادهاست.
دیگر دانستنیها:
فروش سگ و گربه در این کشور ممنوع است. ورود غیرمسلمان بنا به حرمت مکانهای اسلامی، به بخشهای حجاز (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است. سازندهی بهترین هتل مکه (هتل هیلتون) که غیرمسلمان است، مجبور شد از راه دوربین و بر روی یکی از تپههای دور شهر پروژه ساخت هتل را دیدهبانی و پیگیری کند. سالن سینما در عربستان وجود ندارد. عکسبرداری در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است. جادوگران گردن زده میشوند. بعضی از دانشمندان دینی عربستان خواهان قانونی شدن بردهداری هستند. در جاهای عمومی و غذاخوریها جداسازی جنسیتی به شدت اجرا میشود. بر اثر فشار بیش از حد بر روی زنان، آمار خودکشی زنان بالاست. در عربستان، مجازات اسلامی اجرا میشود که در بر گیرندهی حدود و قانونهای تعزیراتی است برای نمونه، چهار انگشت فرد دزد بریده میشود. همچنین در بعضی موردها و برای قصاص اندام دیگر بدن نیز بریده میشود. در این کشور افراد بزهکار در ملأ عام گردن زده میشوند. تاکنون میلیونها کتاب دینی اقلیتهای دینی توقیف و آتش زده شدهاست. حکومت سعودی معاهده حقوق بشر سازمان ملل را خلاف اسلام میداند و تاکنون حاضر به امضای آن نشده است. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمیداند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد. مردان مجاز هستند ۴ همسر قانونی داشته باشند، و داشتن بیشتر از ۴ همسر بر خلاف قانون اسلامی به حساب می آید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
دین کشور عربستان
هر سرزمین خاص همانند کشور عربستان اقلیت های مذهبی و دین خاص خودش را دارد . در این مقاله ی اصفهان تور به شرح این مهم پرداخته ایم . همراه ما باشید .
دين رسمي :
اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است و مذهب اكثر مردم حنبلي مي باشد. مذاهب دیگر اهل سنت و نيز مذهب تشيع هم در عربستان سعودی رواج دارد .
احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی ، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار میدهد.
اقليتهای دينی:
شصت درصد از جمعیت عربستان سعودی را عربهای بومی حنبلی و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلی) هستند كه سکونت آنان بيشتر در مدينه النبي (ص) ، قوار، قطیف و احساء مي باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
تقسیمات کشوری عربستان
کشور عربستان نیز همانند سایر کشورها به بخش بندی های متفاوتی تقسیم شده است . در این بخش با اصفهان تور که به معرفی این نواحی و شهرها پرداخته است ، همراه شوید .
تقسیمات کشوری :
کشور عربستان سعودی ساخته از ۱۳ استان میباشد.
مرزهای شمالی
جوف – مدینه – قصیم – ریاض
استان شرقی
عسیر – حائل – جیزان – مکه – نجران – تبوک
شهرها:
ابها • احساء • الجبیل • الخبر • الرس • المذنب • باحه • بریده • بکیریه • بیشه • تبوک • تیماء • جیزان • جوف • جده • حائل • خمیس مشیط • خیبر • دمام • رابغ • رأس تنوره • ریاض (پایتخت) • سفانیه • شهر اقتصادی ملک عبدالله • طائف • طریف • ظهران • عنیزه • قطیف • قنفذه • قیصومه • مدینه • مکه • میسان • نجران • هفوف • الوجه • ینبع تقسيمات
شهر مکه (Mecca):
شهر مکه یکی از شهرهای مهم در جهان اسلام و شهر مذهبي و تاریخی این کشور است و بخاطر قرار داشتن کعبه ، قبلهگاه مسلمانان در آن مقدسترین شهر در اسلام به شمار میرود.
مكه، شهر كعبه و شهر مسجدالحرام است مركز ظهور دين اسلام، سرزمينى مقدس از آغاز خلقت و خاصه از زمان حضرت ابراهیم عليه السلام ، نخستين آيه هاى قرآن کریم نيز در مكه بر حضرت محمد (ص) فرود آمد و بمدت سيزده سال ادامه داشت.
سرزمينى كه زادگاه رسول اکرم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و بسیاری از صحابه گرانقدر صدر اسلام و نیز محل بعثت پیامبر اسلام بوده است.
اين شهر پيش از اسلام به سبب خانه وجود كعبه در آنجا مركز تجارت شبه جزيره عربستان بوده است.
برخي از علماء اسلام برآنند که نام مکه، به دليل کمي آب در آن جاست. برخي هم گفته اند كه مکه از آن روي مکه ناميده شده است که گناهان را محو مي کند.
شهر مقدس مكه، ام القرى نيز ناميده مى شود. اين نام براى اين شهر، در دو آيه از قرآن مجيد اطلاق شده است . «ام القرى» مادر آبادي ها، شهر مكه. علت اين كه به مكه «ام القرى» گفته مى شود اين است كه طبق رواياتى پس از فروكش كردن طوفان نوح، نخستين خشكى كه از آب بيرون زد سرزمين مكه بود. اين واقعه را دحوالارض مى گويند. لذا به مكه مادر آبادي ها گفته شد.
از نام هاى معروف مكه كه بيانگر احترام فوق العاده و قداست بيش از حد اين سرزمين مقدس است، نام «بلدالأمين» مى باشد. اين نام به همين صورت در قرآن کریم آمده و مورد قسم و سوگند الهى واقع شده است.
قدمت مكه : منطقه مكه از قديم الايام در مسير كاروانيان راه يمن و شام بود ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل عليه السلام در آن شروع مى شود. آن زمان كه حضرت ابراهيم پيامبر عظيم الشأن همسر و فرزند خود را به امر الهى در بيابان غير ذى ذرع و بى آب و علف ساكن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زير پاى كودك حضرت هاجر عليه السلام جوشيد و با پيدايش آب زمزم كه در حدود مكه بسر مى بردند در اين نقطه اقامت گزيدند تا كه كعبه به دست تواناى پيامبر گرانقدر حضرت ابراهيم (ع) و با كمك فرزندش حضرت اسماعيل (ع) بنا گرديد.
آب و هواي مكه : مکه شهرى است كوهستانى و خشك و سوزان و در تابستان، هوايش بسيار گرم است و شب ها، در تابستان هوايش بهتر شود.
حرم : اطراف مکه مكرمه ، محدوده اي به عنوان حرم در نظر گرفته شده است، و حرم از هر جانب مکه عبارت از آن حدي است که نمي شود بدون احرام از آن حد گذشت، و خداوند متعال آن حد را محل امن براي انسان و حتي حيوان و گياه قرار داده است.
مسجدالحرام: مسجدي است بسيار باعظمت که در فضيلت و شرافت بي نظير مي باشد، يک نماز در آن برابري مي کند با صد هزار نماز در مساجد ديگر، پس بايستي وقت را غنيمت شمرده و از فضيلت هاي معنوي مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد.
حجر اسماعيل : بنايي است به شکل نيم دايره با ديواري به ارتفاع يک متر و ۳۰ سانتيمتر که در جانب شمالي کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا مي باشد، و بنابر بعضی روايات قبور جمعي از انبياء عليهم السلام هم در آن جا است.
غار حرا : جبل النور، اسم کوهي است در داخل شهر مکه، و در آن غاري مي باشد به نام غارِ حِرا که رسول اکرم (ص) قبل از بعثت در آن به تفکر و عبادت خداوند مي پرداخت تا اين که در ۲۷ رجب جبرئيل امين بر آن حضرت نازل شد، و با آوردن آيات سوره علق آن حضرت به نبوت مبعوث شد.
عرفات ، مشعر و مني : سرزمين عرفات بيابان وسيع و همواري است که در شمال مکه در مسافت حدود ۲۱ کيلومتري واقع شده و از حد حرم خارج است. عرفات سرزميني است که حضرت آدم و حوّا عليهماالسلام بعد از جدايي طولاني، در اين سرزمين به يکديگر رسيدند، و نسبت به هم آشنا و عارف گرديدند. عرفات سرزميني است که آدم در اين سرزمين اعتراف به گناه خويش کرده است. عرفات سرزميني است که دعا در آن مستجاب است، کوه عرفات را «جبل الرحمه» مي گويند، و امام حسين عليه السلام دعاي معروف عرفه را در کنار همين کوه خواندند . وقوف در سرزمين هاي عرفات ، مشعر الحرام و مني از ارکان حج مي باشد
شهر مدینه (Medina): اين شهر نيز از شهرهاي مهم و اصلي اسلامي محسوب شده كه در شمال ریاض قرار گرفته و آبو هوایی خشک و بیابانی با تابستانهای داغ و زمستانهای سرد دارد. شهر مدینه محل زندگي و مدفن هزاران تن از صحابه كرام رسول الله و ائمه اطهار و اهل بيت عليهم السلام و نيز مزار خاتم الانبياء حضرت محمد مصطفي (ص) در اين شهر تاريخي واقع مي باشد كه ساليانه ميليون ها نفر از مسلمان ها براي زيارت به اين شهر مشرف شده و موفق به اداي نماز و دعا و نيايش در مسجد نبوي كه مهمترين مسجد پس از مسجد الحرام در اسلام است مي گردند.
نام قديمي اين شهر يثرب بود كه پس از هجرت پیامبر اسلام ، به مدینةالنبی (شهر پیامبر) تغيير نام يافت . فاصله مدینه تا مکه حدود ۴۲۰ کیلومتر است.
مدينه النبي(ع) صدها اثر و مسجد و خاطره از رسول الله (ع) و خاندان گرامي و اصحاب پاك ايشان را در خود جاي داده است.
جنت البقيع در مدينه النبي (ص) : با فضيلت ترين قبرستان در اسلام كه محل دفن امام حسن (ع) ، امام زين العابدين (ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) ، عباس ابن عبدالمطلب عموي گرامي رسول الله (ص) ، حضرات فاطمه بنت اسد مادر گرامي علي (ع) ، زينت ، رقيه و ام كلثوم دختران گرامي رسول الله (ص) ، امهات المومنين حضرات زينت بنت حجش ، سوده ، عايشه ، زينب بنت خزيمه ، ام سلمه ، جويريه ، ام حبيبه ، ماريه قبطيه و حفصه ، حضرات ابراهيم فرزند گرامي رسول الله (ص) ، عقيل ابن ابيطالب ، امام مالك ، نافع ، حليمه سعديه ، عثمان ابن عفان ، عثمان ابن مظنون ، فاطمه ام البنين مادر گرامي عباس ابن علي (ع) ، عاتكه و صفيه عمه هاي محترمه رسول الله (ص) ، شهداي احد و شهداي حره و هزاران تن از اصحاب گرامي رسول الله (ص) و علما و بزرگان اسلام و…
شهر جده (Jeddah): اين شهری در غرب عربستان است و در کناره دریای سرخ قرار دارد و به «عروس دریای سرخ» ملقب است. این شهر پایتخت اقتصادی و گردشگری عربستان سعودی محسوب مي شود.
شهر دمام (Dammam): یکی از مناطق نفت خیز کشور عربستان بشمار می رود. این شهر بعد از بندر جده، یکی از مناطق مهم صادرات و واردات در کشور عربستان است. یکی از فرودگاه های بزرگ جهان در این شهر ساخته شده است.
شهر ریاض (Riyadh): پایتخت کشور عربستان است. این شهر یکی از آبادترین و پررونقترین شهرهای عربستان سعودی است. دانشگاه ملک سعود بزرگترین و قدیمیترین دانشگاه در کشور عربستان در این شهر قرار دارد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
تاریخچه ی کشور عربستان
لازم دانستیم در ادامه ی معرفی کشور عربستان ، اصفهان تور برای شما تاریخچه ی کشور محبوب مسلمین جهان ، عربستان سعودی را بیاورد . مطالبی خواندنی و تاریخی که نگاه به آن از دیدی متفاوت بسیار جالب است .
کشور: عربستان
پایتخت: ریاض
وسعت: ۲۱۴۹۶۹۰ کیلومترمربع
جمیعت: ۲۸۰۰۰۰۰۰ نفر
زبان رسمی: عربی
پول رایج: ریال
شهرهای مهم: مکه، مدینه، جده، دممام، آپ ها
تاریخچه:
عربستان احتمالاً محل اولیهی زندگی سامیها بودهاست که از ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح به میانرودان و فلسطین کوچ نمودند و بعدها به آشوریها، بابلیها، کنعانیها و آموریها معروف شدند. دوران باستان – در هزار سال یکم پیش از میلاد – فرمانروایی منائیان در بخش عسیر و در جنوب حجاز در درازای کرانهی دریای سرخ برقرار شده بود. در سدهی یکم پیش از میلاد، منائیان از مرکز تجارت خود در ددان (الاولی) دست کشیدند. منائیان یک مرکز تجاری در بخش شمال مدائن ایجاد نمودند. در بخش خاوری، کشور دیلمون جای داشت که به ظاهر یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانهی خلیج فارس بود. برخی این محل را همان جزیره بحرین دانستهاند. اگرچه بخشهایی از سرزمین اصلی نیز بخشی آن بودهاست و با زمینهای درونی که اکنون عربستان سعودی نامیده میشود، روابط بازرگانی داشتهاست.
اسکندر مقدونی پیش از مرگ نابهنگام خود در سال ۳۲۳ (پیش از میلاد)، قصد داشت عربستان را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان بطالسه مصر تا حدودی بر ینبع چیره شدند. ولی نبطیان از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگهای چیرهجویانهی حبشیها و ایرانیان قرار گرفت. در سدهی پنجم پس از میلاد، مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترا در دورهی نبطیان شده بود.
عربها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیلههای عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ میکردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیلهها میگردید. بر اساس گفته ی قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن خانهی خدا به دست ابراهیم، مورد توجه خداپرستان بودهاست. در دوران بتپرستی نیز بتهای بزرگی در آن نگهداری میشدهاست. با ظهور محمد(ص)، عربستان مرکز پایهگذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی محمد(ص)، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین اسلام در زمان زندگانی او تقریباً در همهی عربستان رواج یافت. پس از مرگ محمد(ص)، خلافت توسط ابوبکر، عمر، عثمان و علی ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانونها و مقررات بوجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت.
حکومت عربستان سعودی در سال ۱۷۵۰ (میلادی) به وسیله محمد بن سعود پایهریزی شد. پس از وی عبدالعزیز بن سعود با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب، شهر ریاض را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، عسیر، تهامه، حجاز، عمان، احساء، قطیف، زیاره، بحرین، وادی الدّواسر، خرج، محمل، وشم، سُدَیر، قصیم، شمّر، مجمعه، منیح، بیشه، رنیّه و ترابه تحت تصرف وهابیان درآمد. سعود بن عبدالعزیز کشورگشاییهای وهابیان را در شبه جزیره تا خلیج فارس ادامه داد. در زمان ابراهیم بن سعود، عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا، فرماندهی سپاه مصر، مکّه را فتح کرد امّا نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت. پس از طوسون پاشا، برادرش، ابراهیم پاشا، نجد را گرفت و خود را به درعیّه رسانده؛ پایتخت آل سعود را به محاصره درآورد و مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی عبدالله بن سعود، اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که عبدالله بن سعود، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به اعدام شد.
نخستین تلاش در زمینهی برپایی دوبارهی فرمانروایی آل سعود توسط مشاری بن سعود بود. پس از وی ترکی بن عبدالله، ریاض را اشغال کرد. فیصل بن ترکی ایجاد فرمانروایی دوم آل سعود را اعلام نمود. خالد بن سعود به فرمانروایی نجد منصوب شد اما عربها بر وی شوریده، او را از ریاض بیرون کردند. در دوران فرمانروایی عبدالله بن ثنیان، مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند. عبدالله بن فیصل با همدستی قبیلهی عجمان و سعود، به بخش احساء حمله کرد. سعود بن فیصل، قطیف را دوباره به سرزمینهای سعودی افزود. عبدالرحمن بن فیصل به درگیری با فرمانروایی آل رشید پرداخت و سرانجام از آنها شکست خورد و فرمانروایی دوم سعودی نیز از بین رفت. فرمانروایی سوم سعودی را عبدالعزیز بن عبدالرحمن بنیان نهاد. پس از مرگ عبدالعزیز، سه پسر دیگرش با نامهای ملک فیصل و ملک خالد و ملک عبدالله در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ خالد، برادرش فهد، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با باختر ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش سلمان بن عبدالعزیز می باشد.
فرمانروایی:
نوع فرمانروایی در این کشور به صورت پادشاهی در دست خاندان آل سعود است. پادشاه باید برای بیشتر تصمیمهایی که میگیرد، تأیید علما و رهبران دینی کشور را داشته باشد. پادشاه مسؤول پاسداری و نگاهبانی از مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (نامور به حرمین شریفین) است.
در عربستان سعودی بزرگان و آموزگاران پایه نخست دین اسلام، همواره نقش مهمی در کشور بازی کردهاند و قدرت سیاسی بیپایانی دارند. بزرگان عربستان سعودی دربرگیرندهی دانشمندان دینی، قضات، وکلا، مدرسان، و پیشنمازان هستند. در عربستان سعودی، شورای علمای اعظم قدرت عزل و نصب پادشاه را دارند. این گروه به صورت هفتگی با شاه دیدار میکنند. در بسیاری از موارد حکومتی، شاه با علما مشورت میکند. بیشتر بزرگان عربستان سعودی به خاندان بزرگ الشیخ وابسته هستند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقهی وهابیت میباشند. این بزرگان، با خانوادهی شاهی پیوند نزدیکی دارند.
خاندان آلسعود:
دودمان آلسعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ (میلادی) میلادی در کشور عربستان در دست دارد، نام کشور را منصوب به نام دودمان خود کردهاست. در عربستان ۷ هزار عضو از دودمان سلطنتی آلسعود، به تمامی کشور و بیش از ۲۵ میلیون ساکن آن حکمرانی میکنند. این گروه علاوه بر در دستداشتن تمامی امور حساس کشور، ثروتهای نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی و یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفتهاند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
اطلاعات فرودگاه ریاض
در این بخش از سری مقالات آشنایی با کشور عربستان ، اطلاعات فرودگاه ریاض را که اصفهان تور جمع آوری نموده است را آورده ایم ، همراه ما باشید .
نام کامل فرودگاه ریاض
کد یاتا RUH
عرض جغرافیایی ۴۶٫۶۹۸۹
طول جغرافیایی
۲۴٫۹۵۷۸
اطلاعات فرودگاه جده
نام کامل فرودگاه جده
کد یاتا JED
عرض جغرافیایی ۳۹٫۱۵۶۷
طول جغرافیایی
۲۱٫۶۷۹۴
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم مردم عربستان
هرشهر و دیاری آداب و رسومات خاصه ای دارد و کشور عربستان نیز از این قائده مستثنی نیست . برگزاری جشن ها و نیکو داشتن برخی مناسک و مناسبت ها برای مردم عربستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . همراه اصفهان تور باشید .
آداب و رسوم :
در روز عید سعید فطر همه شهرهای عربستان مزین و چراغانی و آماده پذیرایی از زائران می شوند. خیابانها، میدانها باغها با چراغهای رنگی و نورانی تزئین می شوند به طوری چراغهایی نیز به درختهای نخل می آویزند تا در جلب مردم تأثیر گذارد.
شهرهای مختلف عربستان برای استقبال از مردم شهرهای دیگر بر برنامه ها و فعالیتهای خاصی متمرکز است تا شادی و خوشحالی عید فطر میان کودکان، بزرگان، زنان و مردان اشاعه یافته و علاوه بر تفریح به فرهنگسازی نیز اقدام کنند.
برگزاری مراسم خاص فرهنگی اعم از جشنواره های خاص، موسیقی محلی، ملی، برگزاری مراسم از سوی هنرمندان و گروههای خاص، صدقه دادن، انفاق، هدیه به کودکان، برگزاری نمایش، تئاتر، آتش بازی، مسابقات اسب دوانی و برگزاری جلسات شعر از برنامه های خاص عید فطر به شمار می رود که از اهمیت خاصی برخوردار است.
.شب قبل از عید فطر و یا روز عید دارای غذاهای خاصی است که از آنها می توان به گوشت پخته و کباب اشاره کرد، به طوری که سفره های آنها از گوشت چرخ کرده، سالاد، پنیر، زیتون، عسل، مربا، شیرینی مملو است. طبقه هایی از میوه و حلواهای خاص نیز در این سفره ها دیده می شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
ویزای عربستان
در این بخش از معرفی کشور عربستان ، از چگونگی اخذ ویزای کشور عربستان برای شما مطالب مفیدی آورده ایم . اصفهان تور مرجع کامل مشاوره ی سفر به راهنمایی شما عزیزان پرداخته است .
دولت عربستان قانونی با عنوان ممنوعیت ویزای گردشگری در کشور خود دارد، که هر چند وقت یکبار این قانون دچار دگرگونی هایی میشود.بطوریکه گاهی این قانون برداشته میشود و گاهی دوباره اجرا می شود.
آخرین باری که این طرح اجرایی شد قرار بر این بود که زائران ۶۵ کشور پس از پایان اعتبار ویزای زیارتیشان میتوانند بدون پرداخت هزینهای، ویزای گردشگری بگیرند و از جاذبههای گردشگری عربستان دیدن کنند. اما در حال حاضر این طرح دوباره به حالت تعلیق در آمده است.
مسئولین نیز علت توقف این طرح را ضعف در زیرساختهای فناوری اطلاعات در زمینهی کنترل ورود و خروج زائران اعلام و اظهار امیدواری کرده که از نیمهی دوم سال جاری میلادی، اجرای آن از سر گرفته شود. دولت عربستان میخواهد برنامههایی برای جذب گردشگران به این کشور اجرا کند که بیشتر آنها بر جذب گردشگر به آثار تاریخی عربستان متمرکز شدهاند که از آن جمله میتوان به خانههای گلی روستایی با قدمت حدود ۱۵۰ سال در استان «نجران» در جنوب این کشور اشاره کرد.
مدارک لازم برای اخذ ویزا :
اصل پاسپورت
قطعه عکس ۴*۳
انواع ویزا:
ویزای توریستی عربستان
ویزای کاری عربستان