آداب و رسوم مردم عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 2983 0

هرشهر و دیاری آداب و رسومات خاصه ای دارد و کشور عربستان نیز از این قائده مستثنی نیست . برگزاری جشن ها و نیکو داشتن برخی مناسک و مناسبت ها برای مردم عربستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . همراه اصفهان تور باشید .

 

آداب و رسوم :
در روز عید سعید فطر همه شهرهای عربستان مزین و چراغانی و آماده پذیرایی از زائران می شوند. خیابانها، میدانها باغها با چراغهای رنگی و نورانی تزئین می شوند به طوری چراغهایی نیز به درختهای نخل می آویزند تا در جلب مردم تأثیر گذارد.

 

شهرهای مختلف عربستان برای استقبال از مردم شهرهای دیگر بر برنامه ها و فعالیتهای خاصی متمرکز است تا شادی و خوشحالی عید فطر میان کودکان، بزرگان، زنان و مردان اشاعه یافته و علاوه بر تفریح به فرهنگسازی نیز اقدام کنند.

 

 

برگزاری مراسم خاص فرهنگی اعم از جشنواره های خاص، موسیقی محلی، ملی، برگزاری مراسم از سوی هنرمندان و گروههای خاص، صدقه دادن، انفاق، هدیه به کودکان، برگزاری نمایش، تئاتر، آتش بازی، مسابقات اسب دوانی و برگزاری جلسات شعر از برنامه های خاص عید فطر به شمار می رود که از اهمیت خاصی برخوردار است.
.شب قبل از عید فطر و یا روز عید دارای غذاهای خاصی است که از آنها می توان به گوشت پخته و کباب اشاره کرد، به طوری که سفره های آنها از گوشت چرخ کرده، سالاد، پنیر، زیتون، عسل، مربا، شیرینی مملو است. طبقه هایی از میوه و حلواهای خاص نیز در این سفره ها دیده می شود.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

ویزای عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1102 0

در این بخش از معرفی کشور عربستان ، از چگونگی اخذ ویزای کشور عربستان برای شما مطالب مفیدی آورده ایم . اصفهان تور مرجع کامل مشاوره ی سفر به راهنمایی شما عزیزان پرداخته است .

دولت عربستان قانونی با عنوان ممنوعیت ویزای گردشگری در کشور خود دارد، که هر چند وقت یکبار این قانون دچار دگرگونی هایی میشود.بطوریکه گاهی این قانون برداشته میشود و گاهی دوباره اجرا می شود.

آخرین باری که این طرح اجرایی شد قرار بر این بود که زائران ۶۵ کشور پس از پایان اعتبار ویزای زیارتی‌شان می‌توانند بدون پرداخت هزینه‌ای، ویزای گردشگری بگیرند و از جاذبه‌های گردشگری عربستان دیدن کنند. اما در حال حاضر این طرح دوباره به حالت تعلیق در آمده است.

مسئولین نیز علت توقف این طرح را ضعف در زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در زمینه‌ی کنترل ورود و خروج زائران اعلام و اظهار امیدواری کرده که از نیمه‌ی دوم سال جاری میلادی، اجرای آن از سر گرفته شود. دولت عربستان میخواهد برنامه‌هایی برای جذب گردشگران به این کشور اجرا کند که بیشتر آن‌ها بر جذب گردشگر به آثار تاریخی عربستان متمرکز شده‌اند که از آن جمله می‌توان به خانه‌های گلی روستایی با قدمت حدود ۱۵۰ سال در استان «نجران» در جنوب این کشور اشاره کرد.

مدارک لازم برای اخذ ویزا :

اصل پاسپورت
قطعه عکس ۴*۳
انواع ویزا:
ویزای توریستی عربستان
ویزای کاری عربستان

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آشنایی با شهر سامرا

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1768 0

شهر تاریخی و مذهبی سامرا ، از مقاصدی است که زائران کربلای معلی پس از زیارت مرقد امام حسین (ع) و اماکن زیارتی این شهر ،  نیت زیارتش را بسیار در دل دارند . در این مطلب اصفهان تور از زوایایی دیگر از سامرا و زیارتگاه هایش برای شما گفته ایم . همراه ما باشید .

 

شهر سامرا چهارمين شهر مقدس عراق است. ساختمان اين شهر که در ۱۲۴ کيلومتري شمال بغداد و در سمت شرق رودخانه دجله قرار گرفته، به سال ۲۲۱ هـ.ق بازمي‌گردد. در اين سال محمدالمعتصم بالله فرزند هارون‌الرشيد پايتخت خلافت را از شهر بغداد به سامرا منتقل ساخت و تا سال ۲۵۶ هـ.ق هشت خليفه از اين شهر حکمراني و خلافت نمودند. در اين سال المعتمد علي الله عباسي بار ديگر به بغداد بازگشت و آن‌جا را پايتخت خلافت قرار داد.
سامرا طي مدت سه دهه پايتختي، توسعه فراواني يافت و تعداد زيادي از کاخ‌ها و تفريح‌گاه‌ها و مساجد در اين شهر ساخته شد. آن‌چه امروزه بر اهميت اين شهر مي‌افزايد، قرار داشتن بُقعه پاک دو امام معصوم و برخي از افراد خانواده ايشان مي‌باشد.
حرم مطهر امام دهم حضرت علي بن محمدالهادي عليه السلام (تاريخ شهادت: سال ۲۵۴ هـ.ق) و امام يازدهم امام حسن بن علي عسکري عليه السلام (تاريخ شهادت: ۲۶۰ هـ.ق) قلب شهر امروزي را تشکيل مي‌دهد، اين بقعه در دوران زندگاني دو امام عليهماالسلام خانه مسکوني آنان بود و پس از شهادت در آنجا دفن شده‌اند.

 

 

موقعيت جغرافيايي سامرا
سامرا به سبب وجود مرقد مطهر دو پيشواي شيعه، امام هادی مورد توجه جهان تشيع است. اين شهر در كرانه شرقي رود دجله، در ميان راه بغداد ـ تكريت واقع شده است. به عبارت ديگر، در حد فاصل قريه «كرخ فيروز» يا «كرخ ياجدّا» در شمال و قريه «مطيره» در جنوب قرار دارد. در حال حاضر، اين شهر مركز استان صلاح‌الدين است كه از شرق به استان تميم (كركوك)، از شمال به نينوا، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد محدود مي‌شود. سامرا در ۱۲۰ كيلومتري شمال بغداد قرار دارد و در حال حاضر جمعيت آن ۵۳۱/۱۲۶ نفر است.

تاريخ سامرا
سامرا همچون شهرهاي ديگر عراق، قدمت ديرينه‌اي دارد. برخي بناي آن را عصر قبل از اسلام، يعني دوران اشكانيان و ساسانيان مي‌دانند، برخي نيز شاپور ذوالاكتاف را باني اين شهر دانسته‌اند . به گفته ياقوت حموي، سامرا را «سام بن نوح» ساخته است. و شايد وجه تسميه آن به سامرا نيز همين باشد: «سام راه» يعني راه عبور و مرور سام فرزند نوح در عصر ساساني، اين منطقه «التيرهان» نام داشت و قبل از ۳۹۳ ق تاريخ اسكندري به چنين نامي مشهور بوده است.
بر اساس متون تاريخي، اين شهر در عصر ساساني، زير سلطه ايران بود و مردم آن به پرداخت ماليات به پادشاهان ايراني ناچار بودند. مورخان يكي از دلايل وجه تسميه آن به ساءمره (محل حساب) را همين موضوع دانسته‌اند.
در دوران اشكانيان، سامرا از مراكز تمدن بود و آثاري نيز در حفاري‌هاي آن به دست آمده است كه تاريخ آن‌ها به قبل از ميلاد مسيح برمي‌گردد. در اين شهر گورستاني كاوش شده كه قدمت آن به پنج هزار سال قبل از ميلاد مي‌رسد. در دوران ساسانيان، به لحاظ موقعيت مناسب آب و هوايي همواره مورد توجه پادشاهان آن سلسله بود. آن‌جا بناهاي باشكوهي ساخته‌اند كه امروزه بقاياي برخي از آن‌ها باقي است.
با تسلط روميان بر اين منطقه مردم آن به مسيحيت گرويدند و به دنبال جنگ‌هاي ايران و روم، اين شهر دچار آسيب‌هاي كلي شد. سامرا همراه ديگر شهرهاي عراق در سال ۱۴ ق توسط سعد بن ابي وقاص فتح شد. از اين هنگام تا پايان قرن دوم هجري تنها يك دير در سامرا وجود داشت.
البته برخي از خليفه‌هاي اسلامي از جمله منصور و هارون كوشيدند آن را آباد كنند و حتي هارون قصري اطراف آن ساخت و كانالي در آن حفر كرد. از آن هنگام تا دوران معتصم (قرن سوم هجري) از سامرا سخني در منابع نيست تا آن كه خليفه به احياء و تجديد بناي اين شهر پرداخت. در ۲۲۱ ق، به لحاظ آن كه معتصم تركان را بر امور نظامي و ديواني مسلط ساخته بود، هفتاد هزار نفر از نظاميان ترك بغداد را جولانگاه تاخت و تاز اسب‌هاي خويش ساخته و بي‌مهابا در كوچه‌هاي شهر مي‌تاختند و براي مردم شهر مزاحمت و آزارهاي زيادي داشتند.

 

 

از آن رو، برخي از مردم به معتصم شكايت بردند و او نيز به چاره‌جويي برآمد و در اطراف بغداد نقطه‌اي را بهتر و مناسب‌تر از اين مكان نيافت و چون ساخت شهر را به پايان رساند تركان را از بغداد به سامرا برد و مردم شهر را از آزار آنان رهانيد. مردم وقتي شهر جديد را ديدند خوشحال شدند كه از ايذاء تركان خلاصي يافته‌اند و آن جا را «سر من رأي» ناميدند؛ يعني خوشحال شد كسي كه آن را ديد معتصم در آن شهر قصري ساخت و آن را به غلام خود، اشناس بخشيد.
از آن زمان، پايتخت خلافت عباسي بين سال‌هاي ۲۲۱ تا ۲۷۶ ق به سامرا انتقال يافت و اين شهر در دوره معتصم بسيار آبادان شد و به اوج شكوفايي و جلال خويش رسيد. معتصم ديوار بزرگ و ضخيمي از آجر پيرامون آن و قصري براي سكونت خود ساخت و در كنار آن بازار، كاروانسرا و مسجد برپا كرد و هر يك از سربازانش را دستور داد تا عمارتي بنا كنند. در دو سمت رود هر يك از خليفه‌ها كاخ‌ها و بناهاي زيبايي ساختند، كاخ‌هاي متصل به شهر تا هفت فرسنگ در امتداد رودخانه جاي داشتند. در سمت غرب دجله هم كاخ‌ها و بناهاي زيادي ساخته شد. هر يك از خليفه‌ها پول‌هاي هنگفتي، كه عمدتاً افسانه‌آميز است، در ايجاد كاخ‌ها و گردش‌گاه‌ها صرف مي‌كردند. سامرا هنگام مرگ معتصم به اندازه‌اي باشكوه و آباد بود كه با بغداد پهلو مي‌زد. واثق و متوكل، فرزندان معتصم نيز در آباداني آن كوشيدند. هزينه‌هايي كه صرف آباداني اين پايتخت شده به دويست ميليون درهم مي‌رسيد.در اين مدت هفت خليفه در سامرا خلافت كردند:

۱٫ معتصم
۲٫ واثق
۳٫ متوكل
۴٫ منتصر
۵٫ معتمد
۶٫ معتضد

همه اين خليفه‌ها به نوبه خود در آباداني و شكوفايي سامرا سهم داشتند. در دوران سلطه تركان، شهر سامرا همواره دست‌خوش درگيري‌هاي داخلي و جريان‌هاي سياسي بود كه چيزي جز فساد، تباهي و تخريب براي آن شهر در پي نداشت تا اين كه معتضد بالله، شانزدهمين خليفه عباسي به ناچار سامرا را رها كرد و دوباره به بغداد برگشت و پايتخت خلافت اسلامي دوباره به بغداد انتقال يافت.
از اين زمان بود كه شهر دچار ويراني و تخريب شد و به نام ديگري شهرت يافت و آن «ساء من رأي» بود؛ يعني هر كس آن را ديد ناراحت شد. در عصر متوكل، به سبب مسجد جامع و مناره ملويه‌اي كه او بنا كرد، سامرا موقعيت ويژه‌اي يافت. به خصوص كه اين خليفه تلاش زيادي در آباد كردن شهر و ساختن قصرها انجام داد.
از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر، در منابع درباره سامرا سخن چنداني نيست و اين شهر به سبب وجود مزار و مرقد عسكريين همچنان آبادان و پابرجا مانده است. اما بر اساس گفته‌هاي سياحان در عصر قاجار، اين شهر داراي سه دروازه بود؛ يكي دروازه بغداد، ديگري دروازه شريعه (جايي كه مردم از شط مي‌توانند آب بردارند) و سومي دروازه قاعد كه نام قبيله‌اي از عرب بود.
اديب الملك از كساني است كه در دوره قاجار اين شهر را ديده و چنين مي‌ستايد: «هواي سامره چون بهشت است و خاكش عنبر سرشت. اكثر از سنگ ‌ريزه‌هايش سليماني است و سبز و زرد و مرجاني، زيرا كه از كثرت خوش هوا در آن دشت باصفا، سنگش بدان طريق مصفا شود».
محمد شاه هندي، از پادشاهان هند در اين شهر قلعه‌اي مستحكم با ديوارهايي استوار و بلند از گچ و آجر ساخت و برج‌هاي بسيار محكمي در اطرافش قرار داد. البته چندين قلعه در اين زمان همچنان پابرجا بوده است.

 

 

اماكن زيارتي سامرا

۱٫ مرقد مطهر عسكريين:
مهمترين زيارتگاه شهر سامرا مرقد مطهر دو امام همام يعني حضرت علي الهادي عليه السلام و فرزند برومندشان حسن العسكري عليه السلام مي‌باشد كه داراي حرم و بارگاهي مجلل با گنبدي طلايي است كه از دور دست‌ها قابل مشاهده است و كنار اين گنبد طلايي گنبد ديگري قرار دارد كه كاشي‌كاري شده است و آن محل مشهد صاحب الزمان عليه السلام و سرداب غيبت آن حضرت است و در زيرگنبد مذكور مسجد بزرگي قرار دارد.
در حرم مطهر عسكريين كه به صورت شش گوشه ساخته شده است علاوه بر دو امام هادی عليه السلام و امام حسن عسکری عليه السلام نرجس خاتون همسر گرامي امام حسن عسكري عليه السلام و والده مكرمه امام زمان عليه السلام و حكيمه خاتون دختر امام جواد عليه السلام و امامزاده حسين فرزند امام هادي عليه السلام و تعدادي ديگر از اهل بيت عليهم‌السلام مدفون شده‌اند و گنبد طلايي در وسط صحن شريف قرار گرفته است.
دو امام همام پس از شهادت در منزلشان به خاك سپرده شدند و تا سال‌ها شيعيان براي زيارت به اين خانه مي‌آمدند، اين خانه در كنار مسجدي بود كه گويند محل نماز خواندن آن دو امام عليهم‌السلام بود و وقتي كه در خانه مذكور بسته بود شيعيان در پشت پنجره خانه تجمع مي‌كردند و آن حضرات را زيارت مي‌كردند و سپس به مسجد مذكور مي‌رفتند و نماز زيارت مي‌خواندند و سال‌ها اين وضعيت ادامه داشت و گويند اولين كسي كه بر سر قبور مطهر اين امامان گنبدي ساخت، ناصرالدوله حمداني بود كه در سال ۳۳۳ هـ.ق گنبدي بر سر قبر آنان بنا نمود و اين گنبد بارها تجديد بنا و ترميم گرديد تا اين كه عاقبت در قرن دوازدهم به همت حكمران خوي (احمد دنبلي خوئي، متوفي سال ۱۲۰۰ هـ.ق) و با هزينه زيادي صحن اين دو امام عليهم‌السلام به طوري كه امروز موجود است بنا شد و براي آن روضه، رواق، گنبدي عالي و گلدسته ساخت، براي سرداب مطهر نيز صحن جداگانه‌اي با ايوان و راه و پله‌اي جدا همچنين براي زنان دهليز و سردابي مستقل ساخت.
در سال ۱۲۸۵ هـ.ق ناصرالدين شاه دستور داد تا گنبد حرم مطهر را طلاكاري كنند كه اين امر بر روي گنبد نيز نوشته شده است. گنبد حرم مطهر عسكريين بزرگترين گنبد اماكن مقدس شيعه است. به طوري كه محيط آن ۶۸ متر و قطرآن ۲۲ متر و ۴۳ سانتي‌متر مي‌باشد و تعداد آجرهاي طلاي آن بالغ بر هفتاد و دو هزار عدد آجر است. در كنار اين گنبد دو گلدسته طلايي قرار دارند كه ارتفاع هر كدام از آن‌ها از سطح زمين ۳۶ متر و از سطح بام صحن بالغ بر ۲۵ متر مي‌باشد.
در زير گنبد حرم مطهر، ضريح نقره‌اي زيبايي قرار دارد كه ساخته هنرمندان اصفهاني در دهه شصت ميلادي است. درون حرم و قسمت‌هايي از رواق‌ها به طرز زيبايي آينه‌كاري شده و از يادگارهاي ملك فيصل اول پادشاه هاشمي عراق است و به وسيله ايواني فراخ و سقف‌دار به صحني كه گرداگرد حرم را فراگرفته راه مي‌يابد. داخل صحن شريف ۴۵ ايوان وجود دارد كه ۱۶ ايوان سمت غرب و ۹ ايوان سمت جنوب و ۲۰ ايوان سمت شرق قرار گرفته‌اند و يكي از ويژگي‌هاي اين صحن آن است كه فاقد حجره مي‌باشد.

۲. مرقد مطهر نرجس خاتون:
نرجس خاتون همسر امام حسن عسكری عليه السلام و مادر مكرمه حضرت مهدی عليه السلام مي‌باشد و قبر مطهر آن بانوي بزرگوار در پشت ضريح امام حسن عسكري عليه السلام قرار گرفته و پس از زيارت دو امام همام شايسته است كه به زيارت اين بانوي پرهيزگار رفت.

۳٫ مرقد حكيمه خاتون:

حضرت حكيمه دختر امام جواد عليه السلام و عمه امام حسن عسكري عليه السلام از زنان پرهيزگار دوران خويش بود و آن حضرت حرمت فراواني نزد برادرش امام هادي عليه السلام و برادرزاده‌اش امام حسن عسكري عليه السلام داشت. وي شاهد تولد امام زمان علیه السلام بود و او را در قنداق پيچيده به نزد امام حسن عسكري عليه السلام آورد. قبر شريف اين بانوي پرهيزگار پايين پا و چسبيده به ضريح عسكريين است و شيخ عباس قمی گويد براي اين بانوي فاضله در كتب مزار زيارتنامه مخصوصي ذكر نشده است و سزاوار است كه او را با همان زيارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها قم زيارت كنند. حكيمه خاتون در سال ۲۶۰ هـ.ق درگذشت.

۴٫ قبر مطهر حسين بن علي الهادي عليه السلام:
وي سيدي جليل‌القدر و عظيم‌الشأن بوده و در بعضي از روايات، از امام حسن عسكري عليه السلام و برادرش حسين بن علي به سبطين تعبير شده است و آنان را به اجداد طاهرشان يعني امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام تشبيه كرده‌اند، همچنين در روايتي آمده است كه صداي حضرت حجت شبيه صداي عمويشان حسين بوده است و سيد احمد اردكاني يزدي در شجره‌الاولياء گويد كه حسين فرزند حضرت هادي عليه السلام از زاهدان و عابدان روزگار بود و به امامت برادر خود اعتراف داشت.

۵٫ سرداب غيبت:
مشهد صاحب الزمان و سرداب غيبت از زيارتگاه‌هاي مهم سامرا است و در حقيقت سرداب بخشي از خانة مسكوني حضرت عسكري عليه السلام بود كه در آن به عبادت مي‌پرداخت و پس از او محل سکونت امام زمان عليه السلام بوده است. اين محل از ديرباز مورد توجه شيعه بوده است و از آنجا كه عبادتگاه سه امام بوده، قداست و احترام ويژه‌اي دارد. گفتني است كه به وسيله پله‌هايي مي‌توان به زيرزمين رسيد. فضاي اصلي و كهن زير زمين عبارت است از: تالاري مربع – مستطيل به ابعاد ۳-۵ متر. در شرق اين تالار فضايي است كه پنجره‌اي از چوب دارد و محل عبادت امام عليه السلام بوده است. پنجره اين نمازخانه يكي از ارزشمندترين قطعات باقيمانده از دوران عباسي‌ها است و داراي كتيبه‌اي كهن مي‌باشد. اين پنجره به دستور الناصرلدين الله عباسي (از خلفاي علاقمند به اهل بيت عليهم‌السلام بود) در سال ۶۰۶ هـ.ق ساخته شده است. در كاشي‌كاري درون اين بقعه نام ناصرالدين شاه قاجار ثبت شده است كه در سفر عتبات خود به زيارت اين جايگاه تشرف يافته است. خادمان سرداب در اين بقعه كوچك حفره‌اي تعبيه كرده‌اند و از آن به زائران خاك مي‌دهند كه فاقد هر گونه توجيه و دليل شرعي است. كاشي‌كاري‌هاي صحن و سردر ورودي‌ها از دوره قاجاريه مي‌باشند.

۶٫ مرقد سيد محمد عليه السلام:
سيد محمد فرزند بزرگوار امام علي النقي عليه السلام است كه در سال ۲۵۲ هـ.ق درگذشت و مرقد ايشان در شهر بلد در جاده اصلي كاظمين ـ سامرا و در فاصله هشت فرسنگي شهر سامرا قرار دارد. اين امامزاده مورد احترام فراوان شيعيان عراق بوده و آنان را نسبت به وي اعتقادي عظيم است و معمولاً تمامي كساني كه به زيارت امامان معصوم سامرا مي‌روند، به زيارت اين جناب نيز نائل مي‌گردند. كرامات بسياري از اين بزرگوار نقل شده است و در بزرگواري ايشان همين بس كه ايشان قابليت و صلاحيت امامت را داشتند و فرزند بزرگ امام هادي عليه السلام بودند و در فوت او، حضرت امام حسن عسكري عليه السلام گريبان خود را چاك نمود و شيخ نوري اعتقاد عظيمي به زيارت آن بزرگوار داشته و در تعمير بقعه و ضريح مباركش سعي نمود.
كتيبه‌اي بدين صورت بر ضريح شريفش نوشته شده است: «هذا مرقد السيد الجليل ابي جعفر محمد بن الامام ابي الحسن علي الهادي عليه السلام عظيم الشأن جليل القدر كانت الشيعه تزعم انه الامام بعد ابيه عليه السلام فلما توفي نص ابوه علي اخيه ابي محمد الزكي و قال له احدث الله شكراً فقد احدث فيك امراً خلفه ابوه في المدينه طفلاً و قدم عليه في سامرا مشتداً و نهض الي الرجوع الي الحجاز ولمّا بلغ بلد علي تسعه فراسخ مرض و توفي و مشهده هناك ولما توفي شق ابومحمد عليه ثوبه و قال في جواب من عابه عليه قد شق موسي علي اخيه هارون و كانت وفاته في حدود اثنين و خمسين بعد المأتين» يعني اين مرقد سيد جليل ابوجعفر محمد فرزند امام هادی علیه السلام است كه فردي عظيم‌الشأن است و شيعيان را اين گمان بود كه او پس از امام هادي علیه السلام به امامت خواهد رسيد و چون درگذشت امام هادي عليه السلام بر امامت حسن عسكري عليه السلام اشاره فرمود، هنگامي كه امام هادي عليه السلام از مدينه به سامرا مي‌رفت. سيد محمد كودكي بيش نبود و بعدها چون به بلوغ رسيد راهي سامرا شد و چندي در سامرا بود تا آن كه تصميم گرفت به مدينه برگردد و چون نه فرسنگي از سامرا دور شد و به بلد رسيد در همين جا بيمار شده و درگذشت و چون اين خبر به امام حسن عسكری عليه السلام رسيد از شدت اندوه گريبان خود را چاك كرد و چون بر اين كار او خرده گرفتند. فرمود: كه حضرت موسی علیه السلام نيز در مرگ برادرش هارون گريبان خود را پاره كرد.

۷٫ قبر امامزاده محمد دري:
از نوادگان امام كاظم عليه السلام. (متوفي سال ۳۰۰ هـ.ق)

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

آداب و رسوم مردم عراق

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 5633 0

بر کشور زیبا و پر ماجرای عراق سالیان سال است که بسیاری عوامل تحمیل شده است از جمله : جنگ و  به تبع آن عقب ماندگی از پیشرفت ، اما تمامی این مشکلات باعث نشده تا مردم این کشور آداب و رسوم ، سنت ها ، جشن ها و مراسمات خود را فراموش کرده و ادا نکنند . در این مطلب اصفهان تور به شرح آداب و رسوم مردم خاص این منطقه ی جغرافیایی از جهان پرداخته ایم . همراه ما باشید .

عراق کشوری است با شهرها و روستاهای فراوان. مردم عراق با توجه به شرایط تاریخی و کنونی خود و مسایل قومی، مذهبی و… دارای آداب اجتماعی، رسوم، خلقیات و رفتارهای فرهنگی خاص خود هستند که تعامل با مردم این کشور، نیازمند شناسایی مسایل مذکور است. لذا در این بخش به مسایل زندگی شهری، وضعیت رسانه ها، ورزش، سطح سواد و سایر مولفه های فرهنگ عمومی جامع عراق می پردازیم. به طور عمده رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم عراق که مشاهده شده، توصیف می گردد
قبل از هر چیز جالبترین ویژگی مردم عراق از نظر خود را خواهم آورد. عراقیها در صورت نیکی دیدن از کسی در اولین فرصت آنرا به بهترین وجه جبران خواهند کرد. اما اگر هم نخواهند که با کسی رابطه خوبی داشته باشند، تمام سعی خود را می کنند که زیر دین طرف مقابل قرار نگیرند یعنی «نمک گیر او نشوند». بهترین راه برای نمک گیر کردن عراقیها این است که در برخورد اول کاری برایش انجام دهید. همین مسئله موجب خواهد شد که تا آخرین لحظه ای که با شماست، به شما خوبی کند. خوبی کردن به عراقی می تواند تعارف تکه ای نان یا مقداری آب باشد، یا هر خوراکی دیگری و یا صحبت کردن با او و از او حال و احوال پرسیدن، یا هدیه ای دادن…

 

معماری بازار و مغازه ها در نجف نظم بیشتری از کربلا دارد. بافت مغازه های اطراف حرم عمدتا قدیمی و کوچک است اما دکان های دورتر از حرم معمولا با اندازه های مناسبتری هستند یعنی امکان حضور مشتری در داخل این مغازه وجود دارد. ضمن اینکه مغازه های دورتر از حرم بافت تازه تری دارند.

 

 

 

عراقیها قبل از گرفتار شدن به دست حزب بعث و حکومت دیکتاتوری صدام، کشوری با سرمایه های زیرزمینی نفت، خاکی حاصلخیز، آبی فراوان در بین النهرین، تاریخ و تمدنی غنی و شهرهای اصلی علم آموزی در تاریخ جهان اسلام، بودند(بغداد، کاظمین، حله، نجف) اما با شروع دیکتاتوری، زورگویی و ظلم های صدام و خصوصا بعد از تحریم های جهانی علیه عراق (به دلیل حمله به کویت) اوضاع کشور از لحاظ اقتصادی و علمی و فرهنگی رو به وخامت نهاد. بسیاری از دانشمندان و نخبگان از کشور اخراج شدند و یا فرار کردند (حدود ۴ میلیون عراقی در زمان صدام از عراق گریختند) مابقی نیز اجازه هیچ نوآوری و ابداعی را نداشتند. حقوق ها بسیار کم و ناچیز بود. رابطه علمی و فرهنگی با کشورهای قوی تر برقرار نمی شد، در نتیجه عراق به حالت ۳۵ سال پیش خود ماند. در این میان رشد دو نسل در عراق مورد ظلم قرار گرفت یعنی نوجوانان و جوانان کنوی عراق اما نکته بسیار جالب اینکه بسیاری از پیرمردان و پیرزنان عراقی سواد دارند. به طورکلی عراقیها در دروران قبل از صدام انسانهایی اهل مطالعه در جهان عرب شناخته می شدند. ضرب المثلی عربی بود که می گفت: مصری ها کتاب می نویسند، لبنانی ها چاپ می کنند و عراقیها می خوانند. اما اکنون مردم عراق افرادی دور از کتاب و علم آموزی هستند و فرسنگها راه برای رشد و توسعه در پیش دارند. به طوریکه کتابفروشی ها اغلب در کوچه های تنگ، زیر زمین ها و خیابانهای فرعی قرار دارند.

 

 

 

در کتاب فروشی ها کتب دکتر شریعتی (خصوصا حج، شیعه علوی شیعه صفوی و یک عنوان دیگر) فراوان است. چندکتاب از امام خمینی و آیت الله بهجت نیز در کتابفروشی های مذهبی دیده شد.

در همه نقشه ها خلیج فارس، خلیج عربی معرفی شده است. در تمام کتب درسی دانش آموزان نیز از اسم خلیج عربی استفاده می شود و حتی برخی تا کنون اسم خلیج فارس را نشنیده اند البته برخی هم از حساسیت ایرانیان به این مسئله آگاه بودند

ورزش مورد علاقه مردان و پسران عراقی فوتبال است. نوجوانان عراقی فوتبال را حرارت زیادی بازی می کنند گرچه عمدتا در زمین های خاکی (وبعضا روی آسفالت خیابانها) و با پاهای برهنه (بدون کتانی) بازی می کنند. همچنین در تماشای مسابقات فوتبال از تلویزیون نیز بسیار پرشور حاضر می شوند، خصوصا در نگاه کردن به بازی تیم های یا باشگاهی ملی عراق.

 

 

 

از ورزشکاران و هنرمندان ایرانی فقط علی دایی و علی کریمی شناخته شده و محبوب اند. در بین تیم های ورزشی ایرانی تیم فوتبال سپاهان را خوب می شناسند. احتمالا به دو دلیل، اولا دو تن از بازیکنان محبوب تیم ملی عراق در این تیم ایرانی توپ می زنند(یعنی عبدالوهاب ابوالحیل و عماد محمد رضا)؛ ثانیا موفقیت های چندساله اخیر این تیم (خصوصا نایب قهرمانی آسیا در سال گذشته و حضور در لیگ قهرمانی مسال آسیا) سبب معروف شدن و محبوبیت سپاهان در عراق شده است.

عراقیها اصلا با سینمای ایران و بازیگران آن آشنا نیستند و هیچ فیلم سینمایی ایرانی در ویدئوکلوپ ها وجود ندارد بلکه در حال حاضر(فروردین ۸۷) چند سریال ساخت ایران در شبکه های عراقی پخش می شود. سریال امام رضا از شبکه فرات (متعلق به مجلس اعلای اسلامی عراق) و سریال اصحاب کهف از شبکه المسار پخش می شوند. این سریالها بازگو کننده فرهنگ ایران یا انقلاب اسلامی نیستند بلکه متعلق به مشترکات تاریخی-دینی دو سرزمین است. علاوه بر فیلمهای دوره اسلامی می توان برای ایجاد علاقه و رابطه قوی بین دو سرزمین ایران و عراق از تاریخ باستانی مشترک دو کشور بهره برد. همچنین می توان از طرقی دیگر چون کتاب، همایش، برنامه مستند و … به تاریخ (باستانی و اسلامی) مشترک دو کشور پرداخت.

همچنین اکثر فیلمهای سینمایی رایج در کلوپ ها امریکایی و هالیوودی اند. رتبه دوم هم به فیلمهای عربی تعلق دارد که اکثرا ساخت مصر و بعضا سوریه اند و تصویر کننده فضایی غیردینی و باحجابی نامناسب، اغلب عاشقانه و … هستند. اکثر فیلها به صورت دی وی دی فروش می روند و هیچ گونه نظارتی روی محتوای فیلمها وجود ندارد. فیلم ضد ایرانی ۳۰۰ بسیار فراوان بود.

 

 

 

 

سقوط صدام به نقطه عطفی در زندگی مردم عراق تبدیل شده. به طوری که در بسیاری از مواقع هنگام گزارش دادن از زمان اتفاقی خاص (چه شخصی و چه عمومی) به قبل یا بعد از سقوط صدام اشاره دارند مثلا می گویند این حادثه بعد از سقوط صدام اتفاق افتاد یا من تا قبل از سقوط صدام دانش آموز بودم.

در دوران صدام عراقیها در عراق زندانی بودند و در زمانی که حقوق یک دبیر ۳ هزار دینار بوده عوارض خروج از کشور حدود ۳۰۰ هزار دینار بوده (در حال حاضر عوارض خروج از ایران به عراق، ۵ هزار تومان است). صدام با این کار هر گونه حضور در خارج از عراق و آشنایی با عقاید نو و احیانا آزادی بخش و آرمانگرا را غیرممکن می ساخت و موجبات تحکیم دیکتاتوری خویش را.

در قسمت رسانه های جمعی نیز همینطور بوده است. عراقیها هیچ شبکه ای به غیر از دو شبکه که متعلق به حکومت بعث بوده را نمی دیدند. شبکه عامه و شبکه الشباب به ریاست پسر صدام. استفاده از ماهواره و اینترنت در عراق ممنوع بود. و اینترنت در چهار سال اخیر در عراق رشد کرده است.(ماجرای تلفن ثابت و همراه نیز از همین مقوله است.) بعد از سقوط صدام با افزایش پول در دست مردم عراقیها به استفاده از شبکه های ماهواره ای روی آوردند. در حال حاضر عراقیها به بیش از ۳۰۰ شبکه ماهواره ای عربی زبان دسترسی دارند.

تا قبل از سقوط صدام خطوط موبایل (حداقل برای عامه مردم) در عراق وجود نداشت اما پس از سقوط صدام یا اشغال عراق به دست امریکاییها، نسل سوم تلفن های همراه به عراق آورده شد و چندین اپراتور یا شبکه ارتباطی در عراق فعالیت می کنند برخی در مناطقی خاص و برخی در سراسر عراق. استان های کربلا و نجف سه اپراتور دارند(آسیا سل، اثیر و شبکه ملی عراق)

قیمت گوشی موبایل تقریبا برابر با ایران است. گوشی ها و وسایل الکتورنیکی از سمت دبی وارد می شود. متداولترین گوشی در عراق نوکیا است. بعد از آن موتورلا و سپس گوشی های سامسونگ و ال جی و مارکهای غیر معروف چینی. اما از همه بیشتر، شاید حدود ۸۰ درصد گوشی ها، نوکیا است. جالب اینکه برخی اصلا مارک سونی اریکسون را نمی شناختند. نکته اینکه عراقیها علی رغم تنفر از یهود بیش از ۸۰ درصد از گوشی های منتسب به یهود استفاده می کنند.

نکته جالب اینکه در بین عراقیها افراد عینکی بسیار کم است که سه دلیل (قابل جمع) می تواند داشته باشد. یکم؛ تلویزیون و استفاده بیش از حد از آن در چند ساله اخیر وارد زندگی مردم شده است چراکه در زمان صدام، عراق دو شبکه تلویزیونی داشت و صنعت سینما در آن دوران از بین رفت، در نتیجه برنامه های تلویزیونی زیاد و جذابی برای عراقیها پخش نمی شد. اما اکنون بیش از ۳۰۰ شبکه جذاب در دسترس عراقیهاست و زمان زیادی از اوقات خود را جلوی این جعبه جادو می گذرانند. دوم؛ از آنجا که بسیاری از افرادی که عینکی اند افرادی حوزوی و دانشگاهی اند می توان عینکی بودن یا نبودن را به میزان مطالعه عراقیها ربط داد. یعنی چون مطالعه در عراق بسیار کم است، چشم ها نیز کمتر به زحمت می افتند و کمتر ضعیف می شوند. سوم؛ به دلیل کمبود آموزشها (ی عمومی و تخصصی) و گران بودن امکانات چشم پزشکی رسیدی به این مسئله برای مردم عراق مهم نیست. یعنی چه بسا تعداد افرادی که ناراحتی های چشمی دارند بیشتر از این حد باشد ولی نه شخص اطلاعی از چگونگی درمان داشته باشد و نه هزینه آن را، و نه دکتر متخصص چشم پزشکی در دسترس باشد.

 

 

تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی از طریق رسانه ها در حال صورت گرفتن است که نشانه هایش در فرهنگ مذهبی مردم، فرهنگ مصرف و علایق فرهنگی آنها دیده می شود. مصرف گرایی در عراق غوغا می کند گرچه در حال حاضر از مصرف گرایی در ایران ضعیف تر است اما به پدیده بارزی تبدیل شده که نتایج آن به سادگی دیده می شود و در بخشهای مختلف این تحقیق به برخی از آنها اشاره شده است. همچنین نمونه هایی از تهاجم فرهنگی در بخش های مختلف گزارش، در بین مطالب وجود دارد.

مردم عراق در دروان حکومت صدام از پیشرفت بازماندند و حتی پوسته تمدن مدرن به این کشور وارد نشد. در نتیجه عرب عراقی بعد از صدام سعی می کند که با استفاده هر چه بهتر و بیشتر اتومبیل، لباس، موبایل و … این عقب ماندگی از سایر کشورهای همسایه را جبران کند. این مسئله با وجود تاریخ و گذشته غنی عربی عراقیها، و خصوصا تعصب و برتر بینی نسبت به عجم ها، تشدید می شود به طوریکه یک عرب بنابر تعصب عربی خویش برای خود ننگ می داند از یک عجم عقب مانده تر باشد. و این مسئله به نوعی مصرف گرایی عصیان گریخته در عراق ظاهر شده تا بلکه از این طریق از حس خودکمتر بینی مذکور رهایی یابند.
البته دو نکته، ذیل این مطلب ضرورری می نماید:
الف- تعصب عربها نسبت به نژاد خود، بدین معنی نیست که همیشه اعراب سرور و ارباب قوم های دیگر بوده اند بلکه این حس از طریق استعمار در قرون اخیر به اعراب تزریق شده تا بدین وسیله اختلافی عمیق بین اقوام مسلمان ایجاد کنند.
ب- همانطورکه اشاره رفت یکی از دلایل مصرف گرایی در عراق، نگاه اشتباه اعراب به قومیت ها است لذا با اصلاح این دید غلط می توان اعراب را از نقاط قوت اقوام دیگر نیز آگاه کرد.
چنانکه دلایل دیگری نیز در توجیه رشد مصرف گرایی در عراق وجود دارد و آن اینکه، بر اثر جنگها و تحریم های بین المللی در دوران صدام، درآمدهای اقشار مختلف مردم بسیار پایین بود به طوری که مردم فقط در حال گذران زندگی بودند و از آن مهمتر که صدام با انحصارطلبی حزب بعث، اعمال تبعیض های قومی و دینی و … چنان عرصه فکری و روانی را برای مردم تنگ کرده بود که دو نسل کنونی عراق هیچ آرمان و آرزویی را در سر نمی پروراندند، جز رهایی از دست صدام. بعد از ورود اشغالگران و سقوط صدام، مردم عراق گمان می کردند که به تمام آرزوهای خود خواهند رسید ولی اینطور نشد. چرا که ساختن عراق به فکر و اندیشه و آرمانهایی بزرگ نیاز داشته و دارد و اینها چیزهایی بودند که مردم عراق از آنها دور نگه داشته شده بودند. متاسفانه در شرایط کنونی عراق نیز، شرایط طوری نیست که مردم به مسائلی بیش از حوزه خود (غذا، مسکن، پوشاک و شهوت و …) فکر کنند. زیرا بر اثر نبودن مسایلی چند همچون امنیت، آینده ای روشن برای عراق و رهبری الهی و مقتدر و… جوانان عراقی سردرگم به دنبال نیازهای غریزی خود می روند و کسی در صدد هدایت آنها به مسیرهای سازنده نیست. مسئله آرمانگرایی در جلسه با آقای قبانچی، امام جمعه نجف، برای بنده قطعی شد. ایشان (که سالها در ایران حضور داشتند و با فضای انقلاب و جمهوری اسلامی کاملا آشنا هستند) گفتند «نقطه قوت شما ایرانیها این است که آرزوها و آرمانهای بزرگ دارید». که تلویحا اشاره به عدم وجود آرمان در بین مردم عراق خصوصا جوانان دارد.
یکی از مواردی که می توان آن را از موجبات عدم پیشرفت عراق و هر چه بیشتر غربزده شده آن دانست، عدم وجود خودباوری در عراقیها خصوصا در نسل جوان آن است. شیعیان عراقی تا قبل از دولت شیعی جدید، باور نمی کردند که شیعه بتواند در عراق حاکم باشد.

طرح بسیاری از لباس های مردم پلنگی و نظامی است. حتی این مسئله به لباس هاس زیر و چفیه ها سرایت کرده که شاید اولا نشاندهنده فرهنگ نظامی و مسئله رسیدن به آرامش از حضور نظامیان باشد و ثانیا تاثیر حضور نظامیان اشغالگر که اکثرا لباسهایی شبیه به موارد دیده شده در زندگی مردم و بازار است.

اکثر مردان و خصوصا جوانان عراقی در دو چیز به خود سخت نمی گیرند، نگاه کردن به زنان نامحرم در رسانه ها و حتی رودررو؛ گوش دادن به صدای خواننده زن.

همچنین جوانان عراقی به ریش های پرفسوری و روی چانه علاقه بسیاری دارند و تعداد زیادی از ایشان به این صورت در جامعه ظاهر می شوند. یکی از نمونه های تغییر فرهنگی بعد از سقوط صدام و وارد شدن ماهواره ها، تغییر در چهره ظاهری جوانان، تبعیت از مدهای لبلس و مو و … است.

مردان و خصوصا جوانان در موارد زیادی لباس های یکدست ورزشی (بلوز و شلوار) می پوشند و به همین صورت در سطح شهر حاضر می شوند. تعداد زیادی نیز از شلوارهای جین استفاده می کنند و برخی شلوارهای پارچه ای ساده می پوشند.

سیگار بین مردان خصوصا جوانان رایج است. به حدی که بسیار از آنها با خاموش کردن یکی دیگری را روشن می کنند. البته بسیاری نیز سیگار استعمال نمی کنند ولی نکته اینکه در جامعه عراق سیگار چیزی منفی، مضر و اعتیاد آور به حساب نمی آید. علی رغم اینکه تعداد زیادی از عراقیها اصلا با مواد مخدر (خصوصا مواد جدید) اصلا آشنایی ندارند چه رسد به استعمال و اعتیاد به تریاک و … در نظرشان بسیار منفور است

یکی از مراکز تفریحی جوانان شهری، مراکز بلیارد هست. یکی از مراکز بلیادر شهر کربلا در نزدیکی نهر علقمه قرار دارد که افراد زیادی از جوانان در آن حضور دارند

عراقیها شیرنی های بسیار خوشمزه ای دارند که میزان شیرینی برخی از آنها بسیار زیاد است. شیرینی ها در عراق انواع مختلف و معتنابهی دارند.
همانطور که در بخش اول آمده عراق مهد تمدن های باستانی بوده است. این مسئله به عنوان یک سرمایه معنوی غنی مایه افتخار و مباهات در بین عراقیها مطرح می شود. شهر تاریخی بابل (در نزدیکی شهر حله امروزی) یکی از مراکز تاریخی-فرهنگی عراق می باشد که یادآور پادشاهانی چون حمورابی و بخت النصر است

جایگاه زنان در عراق همانند بسیاری از مناطق سنتی ایران و ممالک عربی چندان مناسب نیست. البته در دولت جدید زنان در عرصه های مختلف اجتماعی وارد شده اند. تعدادی از کرسی های پارلمان و مجلس استان ها به زنان تعلق دارد. البته این بدانم معنی نیست که مردم و خصوصا مردان عراقی این مسئله را پذیرفته باشند بلکه طبق قانون مجبورند در هر سه رای به یک زن رای دهند.
در مسئله عدم استقلال فکری و وابستگی به عشیره که در بخش وضعیت سیاسی مفصلا ذکر خواهد شد، باید گفت که زنان و دختران وابستگی فکری بیشتری به روسای عشیره و مردان دارند.
در حال حاضر چاقی در عراق برای زنان ارزش است به طوری که در داروخانه ها کپسولهای چاق کننده ای به اسم «مشهی» وجود دارد. این مسئله در تاریخ ایران وجود داشته و همچنان زنان ایرانی زیادی نیز چاق اند اما دیگر در ایران چاقی یک ارزش نیست. به دو دلیل؛ در زمانی که سطح زندگی عموم مردم، میزان درآمد و معیشت آنها کم باشد چاقی می تواند به افراد شأن اجتماعی بالا بدهد چراکه نشاندهنده استفاده از غذاهای خوب و در نتیجه سطح مالی مناسب است اما با پیشرفت جامعه و افزایش سطح رفاه عمومی افراد به دنبال حفظ زیبایی، به اندام متناسب و لاغر روی می آورند. در ضمن دلیل دیگری را هم می توان آورد و آن اینکه چاقی از مولفه های فرهنگ این سرزمین ها بوده در حالی که در غرب مدرن اندام متناسب و لاغر پسندیده می شده است. در ایران نیز این ذائقه (چاقی) با ورود فرهنگ غربی به صورت تقلیدی تغییر یافت. این کار توسط عکسهای مجلات، فیلم ها و عروسکها (مثل باربی) صورت گرفت که زن ایده آل در آنها زنی لاغر اندام با اندامی کشیده، چشمهای آبی یا سبز و موهای بلوند تصویر می شود. مؤید این ادعا اینکه ذائقه ایرانیان در قدیم چشمها و موهای مشکی بوده است که در شعر شعرا بسیار آمده اما امروزه به چشمهای آبی یا سبز و موهای روشن تغییر مزاج داده

مردم عراق عکس گرفتن را برای زن درست نمی دانند. یعنی در یک جمع (مثلا دانشگاهی) زنان در میان مردان و یا حتی به تنهایی حاضر نمی شوند که عکس بگیرند

آداب سلام و احوال پرسی عراقیان نیز از قرار زیر است: با افرادی که بعد از مدتها می بینند یا تازه آشنا می شوند ۳ بار و در سلام علیک روزانه یک بار روبوسی می کنند. اصطلاحاتی را که در حال و احوال پرسی استفاده می کنند:
«الله یساعدک (یساعدکم)» برای تشکر و خسته نباشید گفته می شود، «رحم الله والدیک» برای تشکر و ابراز محبت گفته می شود. «شرفنا» برای خوش آمد گویی و تعارف به معنای «به ما افتخار دادید» به کار می رود. در خداحافظی نیز از اصطلاحات روبرو استفاده می کنند، «الله محمد علی معک»، «الی القاء»، «مع السلامه». البته این جملات فقط تعدادی از اصطلاحاتی است که عربها به کار می برند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آداب و رسوم عزاداری اربعین در عراق

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 891 0

در این مطلب ، اصفهان تور به تفضیل به بررسی آداب و رسوم عزاداری مسلمانان در کربلای معلی پرداخته است . مطالبی که مطالعه ی آنها خالی از لطف نیست و حال و هوای عرفانی به خواننده منتقل می کند . همراه ما باشید .

 

مراسم های عزاداری ای که به مناسبت عاشورا و زیارت اربعین برای زنده نگاه داشتن واقعه شهادت امام حسین(ع) و ۷۲ تن از یاران و اهل بیت شان در میدان حماسه کربلا در سال ۶۱ هجری (۶۸۰ میلادی) برگزار می شود، از جمله آیین های ویژه و منحصر به فردی است که شیعیان عراق تا به امروز آن را انجام داه و به آن پای بند بوده اند.

حرم و مرقد نورانی امام حسین(ع) در شهر کربلا (۱۰۵ کیلومتری جنوب غربی بغداد) نقشی اساسی در پیدایش این آداب و تحول و تکامل آن داشته است. افزون بر این که شهر کربلا در چشم شیعیان و به ویژه شیعیان عراق، مرکز یک واقعه بزرگ تاریخی و روحانی است و مکانی مقدس و مهم برای زیارت های شیعه به شمار می آید، موقعیتی بی بدیل در به یادآوردن فاجعه کربلا و زنده کردن و سازگار نمودن ظاهری و باطنی افراد با حوادث آن واقعه دارد. هر سال میلیون ها نفر از شیعیان عراق، مراسم عزاداری عاشورا و اربعین را به صورت جمعی و در دسته های بزرگ عزا برگزار می کنند و آن دو روز بزرگ تاریخی را در کربلا جان تازه و دوباره می بخشند.

آنچه مراسم اربعین را از دیگر مراسم های مذهبی شیعه متمایز می سازد، بروز حالت همبستگی و یکپارچگی اجتماعی، به شکل روشن در طول برگزاری این مراسم است و مردم به دلخواه خود، خانه و خوراک و پوشاک و همه امکانات خود را برای عزاداران و شرکت کنندگان در مراسم هزینه می کنند و در این راه، از کوچک ترین خدمتی دریغ نمی ورزند.

 

زیارت اربعین

زیارت اربعین عبارت است از زیارت مرقد مطهر امام حسین(ع) در روز بیستم ماه صفر؛ یعنی پس از گذشت چهل روز از شهادت امام حسین(ع). شیعیان عراق، روز اربعین را «روز برگرداندن سر مقدس» می نامند؛ به این دلیل که سر امام حسین(ع) در چنین روزی به کربلا بازگردانده شد و چهل روز پس از شهادت امام به بدن مطهر ایشان ملحق گردید. در بزرگداشت های شیعه، پس از روز عاشورا، روز اربعین مقام دوم را داراست و مشارکت مردمی در این روز، بسیار گسترده است و جمعیتی انبوه از شیعیان عراق و دیگر اماکن، با پای پیاده و به شوق زیارت مرقد امام حسین(ع) و تبرک جستن به آن، راهی کربلا می شوند. این سفر زیارتی، چندین روز و گاه چندین هفته را دربرمی گیرد و در اثنای آن، مراسم های گوناگون و خاصی برگزار می شود.

 

 

زیارت اربعین شیعیان عراق، در دهه های اخیر (دوره حاکمیت ظالمانه صدام حسین) با چالش و درگیری با نظام بعث در عراق توأم بوده است. آنچه باعث شد مراسم روز اربعین به همراه دیگر یادبودهای شیعی، ممنوع گردد، ممنوعیت آداب عزاداری، از جمله پیاده روی روز اربعین برای زیارت امام حسین(ع) بود که در مقابله و مبارزه زائران با حاکمیت عراق و منع رفت وآمدها نقشی اساسی داشت و باعث شد تا میان زائران و نیروهای امنیتی تنش ها و کشمکش هایی به وجود آید و نهایتاً به درگیری های مسلحانه ۱۹۷۷ در نزدیکی کربلا منجر شود. در نتیجه، مراسم پیاده روی روز اربعین، جدا از یک سنت دینی صِرف، به حرکتی آکنده از مفاهیم و آموزه هایی چون مقاومت و مبارزه شیعی علیه تحرکات حکومت عراق، در جهت هویت افزایی و گسترش فعالیت های دینی آنان تبدیل گردید.

 

 

مراسم عزاداری مردم عراق در اربعین

پیاده روی، یکی از نشانه های بارز مراسم عزاداری روز اربعین است؛ یک تلاش به ظاهر بدنی، اما در واقع معنوی و روحانی که از خلال آن، شخص خود را هم از لحاظ روحی و هم از جهت بدنی و ظاهری، با حقیقت عزاداری برای امام حسین(ع) تطابق می دهد. زیارت مرقد سیدالشهدا، بخشی از یک سفر مقدس است که زائر دوست می دارد آن را بدون استفاده از وسایل نقلیه معمول انجام دهد؛ زیرا کمک گرفتن از این ابزار، عزادار را به طور کلی از دنیای معمولی و روزمره اش جدا نمی کند. به خصوص اگر توجه کنیم که کناره گرفتن از دنیای پیرامون روزمره، یکی از مراحلی است که می توان از خلال آن، به فضای حقیقی و اصیل سوگواری وارد شد.

پیاده روی زیارت اربعین، این امکان را برای زائران فراهم می آورد که اعمال و حرکات بدنی را برای رسیدن به هدف اصلی یعنی طهارت روحی به کار گیرند؛ چیزی که غالباً از مهم ترین نتایج مورد نظر در سفر زیارتی آن روز بزرگ است. بدن زائر، در اثنای این مرحله و پس از آن، رو به ضعف و سستی می نهد و به راحتی برای تعالی روحی و تقویت بعد معنوی، رام و آرام می گردد و دست رغبت ها و شهوات سرکش که غالباً برای بروز خود به بدنی قوی نیاز دارند، از سر او کوتاه می شود.

بدین ترتیب، طهارت روح که عزادار در طول پیاده روی خود به سوی کربلا با آن انس گرفته، یکی از نشانه های بارز در سفر او به شمار می آید و چه بسا این حالت تطهیر و پاکی تا مدت ها پس از این مرحله سلوک، در او باقی می ماند و در تمام فعالیت های روزانه او آثار خود را نشان می دهد. پیاده روی روز اربعین، همچنین تجربه های معرفتی و شناختی جدیدی را برای شخص به ارمغان می آورد.

وی در طول سفر، دنیاهای جدیدی را کشف می کند و سرزمین های نوی را می بیند و با افراد و شخصیت های تازه ای آشنا می شود. در واقع شخص در این مرحله از عزاداری، هم محیط پیرامون خود را از چشم اندازی دیگر می نگرد و هم در تطابق و سازگاری با دنیای متفاوت بیرون از خود، به نوعی خودیابی و کشف دوباره خویشتن دست می یابد.

با این که پیاده روی به سوی کربلا، از سه راه اصلی: نجف ـ کربلا، حله ـ کربلا و بغداد ـ کربلا صورت می گیرد، اما راه نجف ـ کربلا به جهت اهمیتی که دارد و ابعاد معنوی و تاریخی ای که در آن نهفته، متمایز از دیگر مسیرهاست؛ زیرا زیارت مرقد علی بن ابی طالب(ع) در نجف، از سوی زائران پیاده، بُعدی نمادین و معنوی به حرکت آنان می بخشد و آنها را در اتمام سفر مقدسشان به کربلا راغب تر می کند.

 

 

تا کربلا
دو ساعت گذشته از ظهر، با گروه های متعدد راهپیمایان، از مرقد امام علی(ع) به راه می افتیم و پس از عبور از کنار قبرستان «وادی السلام» (بزرگ ترین مقبره شیعیان در جهان) به جاده کربلا می رسیم. هزاران نفر از پیادگان، در حالی که پرچم های سبز حسینی در دست دارند، به سرعت به راه خود ادامه می دهند. بعضی پرچم داران مصرّند که پرچم ها را به ضریح امام علی(ع) متبرک کنند و با کسب حالت تقدس و پاکی، در سفر پیش روی خود، از آن فیض گیرند. پیادگان حسینی با شتاب و در حالی که پرچم های سبز در دست دارند، راه می پیمایند.

یکی از پدیده های جالب و در عین حال پرمعنا و مفهوم، وجود گروه های مختلف خدمت رسانی است که در طول راه، به پیادگان خدمات گوناگون ارائه می دهند. یکی از این خدمات، دعوت زائران به توقف و استراحت و در اختیارگذاردن اتاق و خانه برای بیتوته آنهاست. نزدیک غروب، تعدادی از نیکوکاران را دیدیم که در میان راه ایستاده بودند و زائران را به توقف و گذراندن شب در کاروان های خویش دعوت می کردند. عده ای نیز به اصرار و التماس از پیادگان می خواستند به منازل ایشان وارد شوند تا به بهترین شکل از آنها پذیرایی شود.

دسته ها و کاروان های خدمت گزار، بر حسب خدمتی که ارائه می دهند، گوناگون و متفاوتند. بیشتر آنها کارشان پذیرایی از زائران و برطرف کردن تشنگی و گرسنگی آنهاست که در طول روز یکسره و بدون توقف ادامه دارد. معمولاً فعالیت گروه ها و جماعت های نزدیک به هم، با هم تنظیم و هماهنگ شده است، تا کارها تکراری نشود و نوع و وقت ارائه وعده های غذایی رعایت گردد و خدمات به بهترین صورت تقدیم زائران شود.

همچنین، در طول روز، عده ای طبق ها و سینی های غذا را روی سر می گیرند و آنها را میان پیادگانی که تمایلی به توقف ندارند، توزیع می کنند. از جمله دیگر خدمات در راه کربلا، که نشان می دهد خادمان حسینی از هیچ نیازی غفلت نکرده اند، این است که عده ای تلفن های همراه زائران را به صورت مجانی شارژ می کنند و خدمات پزشکی و بعضی درمان های طبیعی و ماساژ دادن دست و پای خسته پیادگان و جز این از دیگر خدماتی است که به زائران ارائه می شود و، هر بیننده ای را به شوق و شگفتی و تحسین وامی دارد.

 

 

 

 

در گوشه ای دیگر، حدود ده نفر از زنان عرب در کنار تنورهای گلین ایستاده اند و مشغول پخت نان هستند. بوی نان تازه، زائران خسته و گرسنه را متوجه این قسمت می کند. بعضی از این زنان، از حدود ده روز پیش تر در این مکان حاضر شده و پخت نان را آغاز کرده اند.

دسته های زوار، معمولاً پلاکاردهایی در دست دارند که نام خاص دسته ها، یا نام شخصیت های مشهور شیعه همچون خطبا و مرثیه خوانان امام حسین(ع) روی آنها نوشته شده است.
عده ای دیگر از پیادگان، شعارهایی را بر کیف و چمدان خود، یا روی لباس هاشان حک کرده اند که نشان از پیشینه تشیع آنها دارد و نیز بیان گر سفر روحانی آنها به سوی کربلای مقدس است. در دست بعضی از ایشان، پرچم کشور عراق را نیز می توان دید و گاه پرچم کشور بحرین نیز در دست عده ای دیده می شود که اشاره ای است به حمایت از شیعیان بحرین در حرکت های اعتراضی آنها علیه حاکمان بحرین؛ حرکت انقلابی ای که در آغاز سال ۲۰۱۱ به وقوع پیوست و نمونه آن در کشورهای دیگری چون تونس و مصر نیز رخ داد و «بیداری اسلامی یا «بهار عربی» نام گرفت.

راه کربلا، در این روزها، به جشنواره ای از نمادها و نشانه هایی تبدیل شده است که افکار و اندیشه ها و خواسته های عزاداران را به نمایش می گذارد.

 

 

هوسه
در یک طرف جاده، ده ها تن دایره وار ایستاده اند و در میان این جمع، یکی در حال خواندن «هوسات» است. «هوسه» به قصاید ویژه قبایل عربی جنوب عراق و فرات اوسط گفته می شود که ارزش هایی همچون قهرمانی و شجاعت و خصوصیات والای قبیله یا یکی از افراد آن را بیان می کند. غالباً از این گونه اشعار در اثنای جنگ ها و مرثیه سرایی برای یکی از افراد قبیله، یا برای برانگیختن عزم و همت مردان جهت انجام کارهای سخت و بزرگ استفاده می شود.

هنوز شاعر به پایان قصیده خود نرسیده که جماعت اطرافش دم می گیرند و یک بیت از آن قصیده را همراه با حرکات موزون و حرکت دایر ه وار تکرار می کنند. خواندن هوسه را سه تن از شاعران پی می گیرند و شرکت کنندگان که علاوه بر تعدادی افراد سالخورده، اکثراً از جوانان هستند، حلقه وار می گردند و حرکات خاص انجام می دهند.

هوسه یک فعالیت فرهنگی است که ریشه در باورها و پیشینه عشایری و محلی شیعه دارد. شیعیان از این رسم در مراسم عاشورا و اربعین استفاده می کنند و آن را در تعامل و اثرگذاری متقابل با آنچه در واقع یک امر دینی و اعتقادی است، به سطحی بالاتر ارتقا می دهند. این تعامل باعث می شود که یک آیین خاص قبیله ای و محلی در پیوند با اعمال دینی و عبادی، به صورت یک فرهنگ ماندگار شود و از سوی دیگر، یک رسم دینی، شکل و بسیاری از مفاهیم خود را از خلال تعامل با آداب اجتماعی زائران دریافت نماید و در نتیجه، از بروز و بیان عمیق تری برخوردار شود و زائران و عزاداران، آن را به چشم مقبولیت و محبوبیت بیشتر بنگرند و بپذیرند.

 

 

 

وعده گاه
آیین عزاداری روز اربعین در شهر کربلا، از پنج روز مانده به بیستم ماه صفر آغاز می شود. کاروان ها و دسته های بزرگ سوگواری اباعبدالله(ع) از جاهای مختلف خود را به این شهر می رسانند. نخستین کاروان ماتم، کاروان شبیه خوانان و تعزیه گردانان است که وارد کربلا می شود. پس از آنها دسته های سینه زنی و زنجیرزنی از شهرهای عراق به سوی کربلا روانه می شوند و از ۱۷ صفر تا روز اربعین، از صبحگاه تا پاسی از شب به سینه زنی و زنجیرزنی و عزاداری می پردازند.

مراسم اصلی روز اربعین، دو ساعت گذشته از ظهر آغاز می شود. زائران به صورت دسته های منظم عزادار، نزدیک در ورودی مرقد امام حسین(ع) می ایستند و در حالی که بر سینه های خود می کوبند، یکی از مرثیه های حسینی را می خوانند و تکرار می کنند، و در پایان سینه زنی، دست ها را به نشانه سلام و تحیت به امام حسین(ع)، به سوی ضریح بالا می برند. آن گاه زائران وارد زیارتگاه می شوند و گرداگرد ضریح می گردند و نماز زیارت به جای می آورند و دعاهای مخصوص زیارت اربعین را می خوانند. همانند آنچه در زیارت عاشورا وجود دارد.

کتاب ها و ادبیات شیعی درباره زیارت اربعین و کیفیت انجام آن، شرح و توصیف های دقیق ارائه داده است. غسل و تطهیر بدن، آمادگی روحی، حرکت به سوی ضریح، چگونگی تعامل با دیگر زائران، چگونگی نماز و خواندن دعاها و نزدیک شدن به قبر امام حسین(ع)، از جمله امور تأکید شده در زیارات، برای هرچه بهتر و کامل تر انجام گرفتن زیارت است.

 

 

 

سفر طولانی ای که زائر پشت سر نهاده و با آن، روزها و ساعت ها زندگی کرده، تجربه ای است بزرگ در آزادی و رهایی از مظاهر مادی دنیا و روزمرگی های رنج آور و کسل کننده. در طول این سفر، زائر به حالتی از آزادی روحی و معنوی می رسد که تمام افکار و اندیشه های معمول او، در نگاهش رنگ می بازد و چون خود را در فاصله ای بسیار اندک از ضریح سرور آزادگان حسین بن علی(ع) مشاهده می کند، آن آزادی روحی بیش از هر زمان، و روشن تر از همیشه نمایان می گردد.

زائر پس از تحمل رنج ها و مرارت های فراوان، اینک در موقعیتی قرار گرفته که می تواند در بالاترین سطح، با نمادها و نشانه های مقدسی که بر در و دیوار مرقد مطهر خودنمایی می کند، احساس یکی شدن و اتحاد کند و مطمئن باشد که وجودش از همه پلیدی ها و ناپاکی ها زدوده شده است. نیز قادر است خود را در فضای نورانی و مقدس حرم وارد سازد و از پاداش های زیارت ضریح امام حسین(ع) به بهترین شکل برخوردار گردد.

آیین پیاده روی زیارت اربعین، سفری است به اعماق تجربه های بزرگ فردی و اجتماعی؛ سفری است برای رها شدن از بند منیّت ها و خودیّت ها و کشف دوباره خویشتن و محیط پیرامون، در همراهی با سیل خروشان و پیش برنده میلیون ها زائر دلداده و عاشق، و در یک کلام: سفری است برای درک دگرگونی های مثبت، سازنده و متعالی.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

زیارتگاه های کربلا

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1763 0

در این مقاله ی زیارتی اصفهان تور به تفضیل تمامی مکان های زیارتی کربلای معلی را برای شما عزیزان آورده ایم .  قبل از سفر به این مقصد مقدس این مطلب که می تواند راهنمای دقیقی برای شما باشد را مطالعه کنید .

 

 

تل زینبیه

مکانی که حضرت زینب(س) درواقعه عاشورابربلندای آن تل خاک می ایستاده اندوصحنه های جنگ عاشورا رانظاره می کرده اند. درحاضر به صورت نمادین مسجدی درآن مکان ساخته شده است.

 

 

 

خیمه گاه

در حال حاضر به صورت مسقف درآمده و مکانی بوده است که خیمه های کاروان امام حسین (ع) و یارانش در واقعه کربلا در آن محدوده برپا بوده است.

 

 

کف العباس

کف العباس دومقام نمادین به نشانه محل جداشدن دستهای چپ وراست حضرت عباس دردوطرف به صورت جداگانه ساخته شده است.این دومقام که کف العباس معروف هستنددرخارج ازبارگاه ملکوتی حضرت عباس(ع)واقع شده اند.

 

 

 

 

مرقد حبیب ابن مظاهر

قبیله بنی اسد که حبیب ابن مظاهر از بزرگان ایشان بود؛حبیب ابن مظاهر رابعد از واقعه عاشورا در ده متری نسبت به ضریح امام به صورت جداگانه دفن کردند.

 

 

مرقد حر ریاحی

محل دفن شدن حر ریاحی در فاصله ای حدودا ۷ کیلومتری غرب کربلا جدای از شهدای واقعه عاشورا می باشد .

 

مرقد دو طفلان مسلم

یکی ازمکان های زیارتی کربلا مدفن ابراهیم ومحمدفرزندان مسلم بن عقیل بن ابیطالب می باشد که درکنارشط فرات درخارج ازشهرکربلا قرارگرفته است.

 

 

مرقد  شهدای کربلا

مکانی بهشتی در کنار ضریح امام حسین (ع) که بیشتر شهدای کربلا در آن قسمت مدفون شده اند.

 

 

مرقد عون بن عبدالله

عون بن عبدالله پسر حضرت زینب سلام الله علیه می باشد . که در واقعه کربلا به شهادت رسید.

 

 

 

مرقد حضرت علی اکبر ( ع ) و علی اصغر ( ع )

حضرت علی اکبر(ع) درکنارپدربزرگوارشان درداخل ضریح حضرت سیدالشهداء و حضرت علی اصغر(ع) برروی سینه امام حسین (ع) به خاک سپرده شده اند.

 

نخل مریم

مکانی است که درآن حضرت مریم،حضرت عیسی رابه دنیا آورد.درحال حاضراین مکان به صورت محرابی درفاصله تقریبی دومتر ازضریح امام حسین(ع)بردیوارجنوبی بالاسرحضرت قرار دارد.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

احكام و آداب سفرهای زیارتی

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 796 0

در اين بخش اصفهان تور گوشه اى از آداب و احكام سفرهای زیارتی را با استفاده از منابع فقهى در سه بخش :

«پيش از سفر»، «در سفر» و «نماز مسافر»  برای شما عزیزان آورده ایم :

 

پيش از سفر

اين كارها پيش از سفر و هنگام آغاز آن مستحب است :

۱- طلب خير از خداوند; بدين معنى كه از خداوند، خير و خوبى در اين سفر را درخواست كند.
۲-اطلاع دادن به دوستان و بستگان و حلاليّت طلبيدن از آنان.
۳-وصيت كردن، به خصوص نسبت به امور واجب.
۴-انتخاب همسفران مناسب و هم شأن خود از نظر اخلاقى و اقتصادى.
۵-انتخاب زمان مناسب براى سفر، كه در ايام هفته، روزهاى شنبه و پس از آن، روزهاى سه شنبه و پنجشنبه مستحب است و روز جمعه، قبل از نماز جمعه به سفر رفتن مكروه است. اگر در ساير ايام هفته لازم شد به سفر برود، صدقه بدهد و برود.
۶-خواندن دعاى سفر و آيات و سوره هاى قرآنى و دعاهاى ديگرى كه وارد شده است و از جمله آنهاست، سوره قدر، آية الكرسى و سوره هاى حمد، ناس و فلق.
۷-صدقه دادن در آغاز سفر، و بهتر است هنگام سوار شدن به وسيله نقليه صدقه بدهد.
۸-غسل كردن پيش از بيرون رفتن براى زيارت

 

 

 

 

هر چند احكام و آداب اين سفر بسيار است و به تناسب افراد و مكان ها نيز احكام و آداب خاصى دارد و بسيارى از آن ها در بخش آداب زيارت و در بخش هاى ديگر اين نوشته خواهد آمد ولى گوشه اى از آن ها بدين شرح است:

۱-مستحب است زاد و توشه لازم و كافى به همراه داشته باشد.
۲-با همسفران خود با اخلاق نيكو رفتار كند.
۳-به افراد ضعيف و مريض در طول سفر كمك كند.
۴-به خدمت كاران آستانه مقدسه كمك و انفاق كند.
۵- به فقرا و مساكين محل صدقه بدهد.

نماز مسافر

۱٫ چون برنامه سفر زائران عزيز به گونه اى تنظيم شده است كه كمتر از ده روز در يك محل مى مانند، لذا نمازهاى چهار ركعتى را بايد دو ركعتى بجا آورند، حتى افرادىكه پيش از اين به جهت آنكه شغلشان يا مقدمه شغلشان مسافرت بوده است، مانند خلبانان و ملوانان و برخى از رانندگان. و كسانى كه براى انجام كار زياد به سفر مى روند ولى اين سفر آنان زيارتى است و شغلى نيست بايد نمازهاى چهار ركعتى را شكسته بخوانند. آرى اگر افرادى بدانند كه مى توانند حداقل ده روز در يك محل; مثلاً در كربلا يا نجف بمانند و با قصد ماندن حداقل ده روز به آنجا بروند، نمازشان تمام است.(۳۶)
۲٫ مسافرى كه مى خواهد ده روز در محلى بماند، در صورتى بايد نماز را تمام بخواند كه بخواهد تمام ده روز را در يك جا بماند، پس اگر بخواهد مثلاً ده روز در نجف و كوفه بماند، بايد نماز را شكسته بخواند.(۳۷)
۳٫ مسافر مى تواند در مسجدالحرام و مسجد النبى (صلى الله عليه وآله) و مسجد كوفه و حرم امام حسين(عليه السلام) نماز را تمام يا شكسته بخواند ولى تمام خواندن با فضيلت تر است.(۳۸)
۴٫ تمام روضه شريفه حرم مطهّر امام حسين(عليه السلام) و رواقها و مسجد متصل به آن، همين حكم را دارد و مسافر مى تواند در آنجا نيز نماز را تمام بخواند، ولى در غير از روضه شريفه; يعنى در رواق ها و مسجد متصل به آن احتياط مستحب است كه مسافر نماز را شكسته بخواند.(۳۹)
۵٫ مسافر مى تواند در اين اماكن، بدون نيّتِ تمام يا شكسته، نماز را شروع كند و در وسط آن يكى را اختيار كند و بر همان اساس نماز را به پايان ببرد و حتى در اثناى نمازمى تواند نيّت را برگرداند; مثلاً به نيت شكسته خواندن نماز را شروع كرده ولى در اثناى نماز قصد كند كه نماز را چهار ركعتى تمام كند و همچنين به عكس، تا وقتى كه محل عدول نگذشته باشد. پس اگر به نيت چهار ركعتى نماز را شروع كرده و در ركعت اوّل يا دوم تصميم گرفت كه نماز را شكسته بخواند، اشكال ندارد.(۴۰)
۶٫ حكم تخيير بين تمام و شكسته مخصوص نماز است، بنابراين شخص مسافر حتى اگر تمام روز را در حرم امام حسين(عليه السلام) يا مسجد كوفه بماند نمى تواند روزه بگيرد. مگر روزه مستحبىِ با نذر كه حكم آن خواهد آمد.

 

احكام و آداب زيارت

براى تشرف به حرم مطهر معصومين(عليهم السلام) و در حال زيارت قبور مطهر آنان، اين كارها مستحب است:

۱-غسل زيارت، كه به همين نيت انجام شود و كيفيّت آن با ساير غسل ها فرقى ندارد
۲-با طهارت و وضو بودن.
۳-پوشيدن لباس هاى پاك و تميز و بهتر است سفيد باشد.
۴-عطر زدن و خوشبو كردن خود. بجز براى زيارت حضرت امام حسين(عليه السلام)كه اين عمل مستحب نيست.
۵-با آرامش و وقار حركت كردن و گام ها را كوتاه برداشتن.
۶-مشغول بودن به ذكر،به خصوص ذكر «الله اكبر» و «الحمد لله» در حال رفتن به زيارت.
۷-خواندن اذن دخول و اجازه گرفتن براى ورود به حرم.
۸-بوسيدن آستانه و درگاه حرم، ولى سجده كردن جايز نيست مگر آنكه سجده شكر به جهت توفيق اين زيارت باشد.
۹-وارد شدن به حرم با پاى راست .
۱۰-نزديك حرم رفتن، به طورى كه بتواند در كنار ضريح قرار گيرد و خود را به آن بچسباند، در صورتى كه مزاحمتى براى زائران نداشته باشد و سبب اختلاط با نامحرم نباشد.
۱۱-ايستادن در حال زيارت، اگر عذرى ندارد و بتواند بايستد.
۱۲-تكبير گفتن پيش از زيارت، وقتى قبر مطهر را مى بيند.
۱۳-خواندن زيارت هايى كه از معصومين(عليهم السلام) رسيده است.
۱۴-آهسته زيارت خواندن و پرهيز از صداى بلند.
۱۵-خواندن دو ركعت نماز زيارت، پس از زيارت و هديه آن به صاحب مزار.
۱۶-در زيارت معصومين(عليهم السلام) مستحب است پشت به قبله و رو به قبر زيارت بخواند.
۱۷-خواندن دعا و قرآن و هديه ثواب آن به صاحب مزار
۱۸-توبه از گناهان; زيرا آن اماكن محل پذيرش توبه است
۱۹-پرهيز از سخنان ناشايست و لغو و بيهوده و امور دنيايى در آن اماكن مقدس.
۲۰-بيرون رفتن از آنجا پس از زيارت تا جا براى ديگران باشد و از زيارت ملول نشود و شوق زيارت همچنان در دلش زنده بماند.

 

 

 

ايّام زيارتى معصومين(عليهم السلام)

در برخى از روايات رسيده از معصومين آمده است كه زيارت آنان در ايام خاصى سفارش شده و ثواب بيشترى دارد كه در روزهاى هفته، زيارت هر يك از آنان به ترتيب ذيل مستحب است و براى هر روز زيارت خاصى وارد شده است:

* روز شنبه: زيارت حضرت رسول(صلى الله عليه وآله)
* روز يكشنبه: زيارت اميرالمؤمنين(عليه السلام)
* روز دوشنبه: زيارت امام حسن و امام حسين(عليهما السلام)
* روز سه شنبه: زيارت امام سجاد و امام باقر و امام صادق(عليهم السلام)
* روز چهار شنبه: زيارت امام موسى بن جعفر، امام رضا و امام جواد و امام هادى(عليهم السلام).
* روز پنج شنبه: زيارت امام حسن عسكرى(عليه السلام).
* روز جمعه: زيارت حجة بن الحسن، امام عصر(عليه السلام)

 

 

 

در برخى از ايّام سال نيز زيارت حضرت امير المؤمنين على و امام حسين(عليهما السلام)سفارش بيشترى شده و ثواب افزون ترى دارد كه اگر زائران عزيز بتوانند سفر خود را طورى تنظيم كنند كه در آن ايام به زيارت قبر ايشان نائل شوند سعادت بزرگى است و چنانچه به طور اتفاقى در اين ايام در نجف و كربلا بودند، زيارت قبر ايشان را فراموش نكنند. هر چند خواندن زيارت نامه ايشان در اين روزها از راه دور نيز ثواب دارد و آن ايام بدين شرح است:

اوقات مخصوص زيارت اميرالمؤمنين على(عليه السلام)

۱٫ روز تولد ايشان (۱۳ رجب)
۲٫ شب و روز عيد غدير. (۱۸ ذى حجه)
۳٫ روز نزول سوره «هل اتى» (۲۵ ذى حجه).
۴٫ شب و روز مبعث پيامبر(صلى الله عليه وآله) (۲۷ رجب).
۵٫ روز ۲۱ ماه رمضان.
۶٫ شب اول ربيع الاول، شبى كه حضرت على(عليه السلام) در بستر پيامبر(صلى الله عليه وآله) خوابيدند.
۷٫ روز غزوه بدر، (۱۷ ماه رمضان).
۸٫ روز فداكارى ايشان در غزوه احد، (۱۷ شوال).
۹٫ روز فتح خيبر.
۱۰٫ روزى كه بر دوش پيامبر(صلى الله عليه وآله) بالا رفت و بت ها را شكست (۲۰ رمضان).
۱۱٫ روز فتح بصره (نيمه جمادى الاولى).
۱۲٫ روزى كه خورشيد به احترام ايشان برگشت (ردّ شمس، ۱۷ شوال).
۱۳٫ روزى كه از طرف پيامبر (صلى الله عليه وآله) مأمور ابلاغ آيه برائت شد (اول ذى حجه).
۱۴٫ روزى كه به امر خدا و ابلاغ پيامبر خد(صلى الله عليه وآله) درِ خانه هاى ديگران به مسجد پيامبر(صلى الله عليه وآله)بسته و در خانه حضرت باز گذاشته شد (روز عرفه).
۱۵٫ روزى كه آن حضرت انگشترى خويش را در حال نماز به فقير داد كه همان روز مباهله است و از دو جهت خصوصيت دارد (۲۴ ذى حجه).
۱۶٫ روزى كه با حضرت زهر(عليها السلام) ازدواج كرد (۲۱ محرم).
۱۷٫ آغاز خلافت ايشان; يعنى روز وفات پيامبر خد(صلى الله عليه وآله) (۲۸ صفر).
۱۸٫ روزى كه مردم براى خلافت ظاهرى با حضرت بيعت كردند (۱۸ يا ۲۵ ذى حجه)
۱۹٫ روز اوّل فروردين (نوروز) كه روز بيعت با ايشان، با اين روز مصادف بوده است.(۴۴)

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور