شاید شما هم تا به امروز در اخبار مختلف نام زیگورات و البته زیگورات چغازنبیل را شنیده باشید ولی درباره آن هیچ چیز ندانید. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی کامل زیگورات چغازنبیل پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
زيگورات چيست؟
زيگورات معماري مذهبي ويژه شهرهاي عمده بين النهرين(عراق كنوني) و ايران بوده است كه بصورت برج مطبق هرمي شكل بنا ميشد. ساخت زيگوراتها از ۴۲۰۰ تا ۲۵۰۰ سال پيش متداول بوده است.
زيگورات بناي خشتي تو پر فاقد فضاهاي داخلي است كه سطح خارجي آن داراي پوششي از آجر است. ابعاد قاعده زيگوراتهامربع و يا مستطيل و اندازه آنها بين ۵۰ در۵۰ يا ۴۰ در ۵۰ متر متغير است. از نظر موقعيت جغرافيايي تا قبل از كشف زيگورات سيلك بين سومر بابل آشور و جنوب غربي ايران توزيع شده اند.براي نخستين بار در فلات مركزي ايران نيز از بقاياي زيگوراتي در سيلك كاشان.
خاك برداري شده است. تاكنون هيچ يك از زيگوراتهاي شناسايي شده بطور سالم و كامل باقي نمانده است و لذا ارتفاع اصلي آنها مشخص نشده است. دست رسي به فوقاني ترين طبقه زيگورات بوسيله پله كان و يا راه شيب دار صورت مي گرفت. فضاهاي اطراف زيگورات ها را با درختكاري و يا مرغ فضاسازي ميكردند.
زيگورات چغازنبيل
اين زيگورات در جنوب غرب ايران و در استان خوزستان نزديك شوش واقع شده است. سالم ترين زيگورات باقي مانده از جهان باستان است. هم از نظر معماري و هم از نظر راه دست رسي به بالاترين طبقه متفاوت از ساير زيگوراتهاست. با خشت ساخته شده كه سطوح خارجي آن با پوششي از آجر پوشانده شده است. اين زيگورات توسط اونتش گل پادشاه دوره ايلام مياني و در حدود ۳۲۵۰ سال پيش ساخته شده است.
معرفی چغازنبيل
محوطه تاريخی چغازنبيل در جنوب غربی ايران، استان خوزستان، ۳۵ كيلومتری جنوب شرقی شهر باستانی شوش، در طول جغرافيايی ۴۸ دقيقه و ۳۰ ثانيه و عرض جغرافيایی ۳۲ دقيقه قرار گرفته است. بلندترين نقطه اين مجموعه كه قله معبد بزرگ آن میباشد حدود ۹۰ متر از سطح دريا ارتفاع دارد.
تن از خدايان بزرگ ايلاميان يعنی “اينشوشيناك” و “نپيريشا” اهدا شده است. معبد چغازنبيل بزرگترين اثر معماری بر جاي مانده از تمدن ايلامی است كه تا كنون شناخته شده است.
دورتا دور ذيقورات را ديواري احاطه ميكرده كه در مجاورت آن در جبهه شمال غربي معابدي براي خدايان “كريريشا”, “ايشنيكرب” و “هومبان” بنا شده است. همچنين معابد ديگري در جبهه شمال شرقي قرار داشتهاند. مجموعه اين معابد توسط حصار ديگري احاطه ميشده است. در خارج از اين حصار بقاياي اندکي از خانههاي شهر در سطح زمين ديده ميشوند. دورتادور شهر سومين ديوارقرار داشته كه كل شهر را محصور ميكرده است. طول اين حصار خارجي حدود چهار كيلومتر ميباشد. در زاويه شرقي شهر و در نزديكي حصار خارجي، كاخهاي شاهي قرار داشتهاند. در زير يكي از اين كاخها پنج مقبره زيرزميني كشف شده است كه احتمالا به خانواده شاهي تعلق داشتهاند. در طرف مقابل شهر و بر روي ضلع شمال غربي حصار خارجي مخزني براي آب موجود است.
دو دوره مشخص ساختماني در برپايي ذيقورات رديابي شده است در مرحله اول، طبقه نخست به صورت اتاقهايي پيرامون يک حياط مرکزي ساخته شده است و در مرحله بعد حجمهاي مربوط به طبقات در ميان حياط مرکزي ساخته شدهاند.
بناهاي شهر از خشت و آجر ساخته شدهاند و با وجود قدمت بسيار هنوز بخش زيادي از آنها برجاي ماندهاند. در نماي بناهاي موجود در محوطه چغازنبيل آجرهاي كتيبهداري با خطوط ميخي ايلامي و اَكَدي به كار رفتهاند. اين آجرها روي بدنههاي ذيقورات به فاصله هر ده رج تكرار شده است. در اين آجرها نام و نسب شاه سازنده بنا ذكر شده و در آن مشخص شده كه اين بنا چگونه و به چه منظوري ساخته شده است. به اين ترتيب هزاران آجر ساده و کتيبهدار بناهاي شهر را تزيين ميکردهاند. علاوه بر اين از آجرهاي لعابدار، ملات قير طبيعي، اندودهاي گچي و گل ميخهاي سفالين استفاده زيادي شده است.
درهاي معابد و كاخها از چوب بوده كه با ميلههاي شيشهيي تزيين ميشدهاند. طي حفاريهاي به عمل آمده قطعاتي از مجسمههاي سفالين و لعابدار گاوهاي نر که از دروازههاي ورودي بناي ذيقورات محافظت مينمودند، به دست آمدهاند. ظروف مختلف سفالي و سنگي، مهرهاي استوانهيي، اشياي فلزي، پيکرکهاي سفالين و اشياي تزييني از جمله ديگر آثار به دست آمده از اين محوطه است.
حفاري گسترده اين محوطه که بين سالهاي ۱۹۵۱ تا ۱۹۶۲ ميلادي توسط رومَن گيرشمن (Roman Girshman) باستانشناس و محقق برجسته فرانسوي انجام شد، اطلاعات بسياري درباره ساختار ذيقورات و معابد مجاور آن در دسترس علم باستانشناسي قرار داده و آگاهي موجود درباره مسايل تاريخي دوران “ايلام ميانه” را بسيار غنيتر نموده است.
چغازنبيل در سال ۱۹۷۹ ميلادي از طرف سـازمان علمي ـ فرهنگي يونسكـو در ليسـت ميراث جهاني قرار گرفت. اين محوطه يکي از سه اثر ثبت شده کشور در ليست ميراث جهاني است. اهميت و اصالت اين محوطه تاريخي همراه با جاذبههاي طبيعي آن از جمله عوامل موثر در به ثبت رسيدن اين مجموعه بودهاند.
متاسفانه پس از حفاريهاي چغازنبيل اغلب بقاياي معماري در معرض فرسايش قرار گرفته بودند و به دليل نفوذ آب باران در ساختار بناها، فرآيند آسيبديدگي سرعت يافته بود. لذا طي چند سال اخير، ضمن توسعه پژوهشهاي باستانشناسي در پروژه چغازنبيل، اقدامات موثري نيز به منظور حفاظت بيشتر مجموعه در برابر فرسايش به عمل آمده است.
حصار اول
اين حصار در بر گيرنده ذيقورات و معابد و بنای نيايشگاه میباشد. در حدود ۱۰/۳۱ متر از اين حصار تخريب شده است. در اين ديوار ۶ دروازه وجود دارد كه از طريق همين دروازهها زائران به محوطه معبد وارد میشدند. به اعتقاد گريشمن چهارپايان را از طريق دروازه ارابهها وارد كرده و بعد در قربانگاهها، قربانی میكردهاند. اين حصار هم دارای ناودانهايی است كه وظيفه دفع آب را بر عهده داشتهاند. مصالح به كار رفته در حصار اول خشت و گلكوبيده هستند. اكثر ديوار اين حصار بوسيله لايهای از كاهگل مرمت و بازسازی شده است.
معبد چهار گوش غربی
هر يك از اضلاع اين معبد ۱۷ متر است و هريك از چهار زاويه آن همچون ذيقورات در جهت يكی از جهات اربعه قرار دارد. ورودی اين معبد در شمال شرقی آن تعبيه شده است، سقف تمام اتاق ها در اين معبد با خشت خام بصورت طاق هلالی از نوع آهنگ پوشانده شده است.
معبد چهار گوش جنوب شرقی
هر يك از اضلاع اين معبد كه زوايای آن به طرف جهات اربعه است ۱۸ متر بوده است. وجوه آن دارای پيشآمدگیها و پسرفتگیهايی بوده كه در روی هر يك از وجوه، تشكيل دو ستون بزرگ چهارگوش ۵۰/۴ متری و يك ستون مركزی را میداده كه همه اينها ۳۰ سانيمتر برجستگی داشتند. نقشه اين معبد شامل حياطی است كه در زاويه غربی بنا قرار گرفته است، اتاقهای اين معبد همانند معبد چهارگوش غربی در دو ضلع آن قرار گرفته است و همه آنها به اين حياط وابستهاند. ورودی آن
در روی وجه جنوب شرقی قرار گرفته و بر دالان كوچكی به ابعاد ۵۰/۲ در ۵۰/۳ باز میشود. نقشه اين معبد خيلی شبيه به معبد غربی است با اين تفاوت كه ورودی آن به جای اينكه به طرف شمال شرقی باز شود در ضلع جنوب شرقی قرار دارد.
معبد الهه اينشوشيناك
در بخش شرقی جبهه جنوب شرقی، معبد B كه به الهه اينشوشيناك هديه شده وجود دارد. اين معبد دارای ۵ اتاق است كه همگی آنها در يك رديف قرار داشتهاند. در مدخل ورودی معبد، يك سردر هلالی به شعاع ۵/۷۲ سانتيمتر كه مصالح آن از خشت و ملات گچ است. در زير تاق ورودی دروازه معبد كه به (دروازه مجلل) معروف میباشد، آجرنوشتههايی ديده میشود. اين آجر نوشتهها در هر دو سمت دروازه وجود دارند. در دروازه مجلل از جنس چوب و مزين به نقشهايی با شيشه بوده است. معبد اينشوشيناك B دارای برخی از سالمترين و بهترين كلونها و لولاهای در و همچنين پاشنههای سنگی است.
مجموعه معابد شمال غربی
از بين تمام نياشگاههای پيدا شده در دوراونتاش فقط ۳ نياشگاه جای ويژهای را كه نسبت به ساير جاهها ممتاز بوده اشغال كردهاند. اين مجموعه در مجاورت حصار درونی در جبهه شمال غربی ذيقورات قرار دارند. دو نيايشگاه برای ايشنی كاراپ (Ishnikarap) و كیریريشا (Kiririsha) كه مستقيماً به روی صحن شمال غربی باز میشوند و نياشگاه سوم كه برای خدای گال (GAL) ساخته شده در نزديك دروازه شمالی ديوار حصار قرار دارد.
نيايشگاهها
در روبروی جبهه جنوب غربی و به موازات وجه زيگورات، ساختمانهايی ديده شد كه اشيا بدست آمده از آنها بيشتر در حكم اشيای نذوراتی بودند كه ظاهرا سربازان آشور ميلی برای غارت اين اشيا نداشتند. اين ساختمانها به عنوان سه نيايشگاه شناخته شدند.
عرض نيايشگاه شماره ۲ ۴۰/۲ متر و عرض نيايشگاه شماره ۳ ۴۰/۳ متر میباشد. طول نيايشگاه شماره۴ ۱۷ متر و عرض آن در حدود ۴۰/۳ متر است. در بين نيايشگاههای شماره ۲ و ۳ ونيايشگاه شماره ۴ يك بنايی تاق مانند به عمق ۸۰/۴ متر و به پهنای ۱۰/۴ متر ديده میشود. اين ينای تاق مانند توسط يك راه كفسازی به عرض ۵ خشت به پوستامنت روبروی خود وصل میشود.
از اشيا يافت شده در نيايشگاهها میتوان به قرصهايی تزئينی كه برای تزئين در به كار می رفتهاند، مهره هايی از جنس خمير شيشه، مجسمههای حيوانات كوچك، مجسمه يك گراز و يك گاو كوهاندار و مجسمههايی از لاكپشت و پرنده، از جنس خمير شيشه و انگشتری از جنس قلع با روكشی از طلا كه در آن دايرهايی از آهن قلمزنی و آهن كوبی شده بود، را نام برد.
دروازه ارابهها
محل اين دروازه در گوشه جنوبی حصار داخلی واقع شده است. عرض دروازه، در حدود ۴۰/۲ متر میباشد، كه كفپوشی از سنگ بر روی سطح دروازه ديده میشود. درز اين كفپوش سنگی را با با ملات قير معدنی پر كردهاند. بر روی اين سنگ فرش آثاری شبيه به آثار چرخ گاری ديده میشود و به همين دليل اين دروازه به نام دروازه ارابهها مشهور شده است.
دروازه شاهی
دروازه شاهی بزرگترين و عريضترين دروازهای است كه در ديوار حصارهای اطراف ذيقورات تعبيه شده است. در اينجا كلونهای سنگی مشابهی بسته میشده كه توسط بستهای فلزی به در چوبی متصل بودهاند. در درون اين دروازه ۲ عدد تنگ سفالی پيدا شده كه حالت و شكل آنها متاخرتر بوده و میتوانسته مربوط به زمان فتح شهر توسط آشوریها بوده باشد. دو قطعه از مجسمههای كوچك الهه عريان، قطعهای از سفال رنگی، نصف مهر استوانه از جنس خمير شيشه و يك قطعه كوچك مفرغ پايان بخش اين مجموعه ناچيز هستند.
دروازه شمال شرقی
اين دروازه بزرگترين و مهمترين دروازه تمنوس و متكی به چهار برج میباشد. دو برج در خارج و دو برج ديگر در داخل حصار است. اين دروازه در ۲۶۵ متری زاويه شمالی تمنوس در ديوار شمال شرقی باز میشد. دو برج درونی آن از ديوار حصار ۱۰/۸ متر پيشآمدگی داشتند، كه پهنای هركدام از آنها در هر طرف ذيقورات ۶۰/۶ متر و محدود به گذرگاهی به شكل مربع میشدند. تمام كف دروازه با آجرهای شكستهای كه هنوز هم لكههايی از آنها باقی مانده فرش شده بود، همچنين كفسازی عريضی از آجر شكسته در مقابل دروازه، در تمنوس گسترده شده بود.
حصار دوم
حصار دوم در به نام ديوار حصار تمنوس مشهور است. جمع طول چهار ضلعی اين ديوار در حدود ۱۶۲۵ متر است. وجه درونی تمام طول حصار در اثر فرسايش آب از بين رفته است. ديوار حصار تمنوس با خشت پخته ساخته شده است.
ضخامت متوسط اين ديوار ۸۰/۴ است. ضلع جنوب غربی با ضخامتی برابر ۵ متر، از اين امر مستثنی است. وجه درونی حصار را پيشآمدگیهايی تقويت میكنند كه طول آنها ۴۰/۲ متر و ضخامت آنها ۳۰ سانتيمتر و حد فاصل آنها بين ۵۰/۱۷ متر تا ۱۸ متر است. اين پيشآمدگیها دارای دو اندازه متفاوت هستند، كه اندازه كوچك آنها ۴۰/۲ متر طول و ۳۵ برجستگی و بزرگترين آنها دارای ۵۰//۳ متر طول و ۴۰/۲ متر برجستگی است.
نمیدانيم كه آيا ديوار تمنوس با كنگرههایی تزئين میيافته است يا نه؟ معذالك اگر اساس كار را بر دو عدد ماكت سفالينی بگذاريم كه در مجموعه شرقی پيدا كردشدهاند، میتوان كنگرهای بودن بالای ديوارها را پذيرفت.
جبهه جنوب شرقی
اين جبهه بدليل وجود دو معبد اينشوشيناك B و A دارای اهميت زيادی میباشد. گريشمن پس از دور زدن زاويه جنوبی زيگورات و انجام عمليات خاكبرداری و جداسازی اتاقهای طبقات اول و دوم در جبهه جنوب شرقی، اين دو معبد را در هر دو سمت دروازه جنوب شرقی زيگورات يافت. معبد اينشوشيناك A پر شده بود و اين احتمال را میداد كه در اثر مرور زمان ارزش خود را به عنوان يك معبد مهم از دست داده باشد. اما از طرفی در سوی ديگر دروازه جنوب شرقی، معبد اينشوشيناك B همچنان ارزش خود را حفظ كرده بود. اين معبد اطلاعات زيادی را در اختيار باستانشناسان قرار میدهد. دروازه ورودی معبد با عنوان دروازه مجلل مشهور شده است. در زير هر دو سمت تاق دروازه میتوان آجر نوشتههايی را مشاهده كرد. همچنين وجود پاشنههای سنگی و لولاهای در از ويژگیهای مهم اين دروازه هستند.
جبهه جنوب شرقی بوسيله يك راه كفسازی شده به دروازه شاهی متصل میشده است. در جلوی دروازه جنوب شرقی دو رديف سكو به موازات هم و عمود بر جبهه ديده میشود كه اعتقاد بر اين است كه هدايا را بر روی اين سكوها قرار داده و پيشكشی میكردهاند.
جبهه شمال غربی
اين جبهه از زيگورات، در مجموع بيشترين بازسازیها را داشته است. در روبروی آن مجموعه معابد شمالغرب قرار دارند، كه شامل سه معبد بسيار مهم (گال، ايشنی كاراپ و كريريشا) میباشند. در سمت غربی اين جبهه مسيری كفسازی شده وجود دارد كه تا دروازه غربی و از آنجا به معابد چهارگوش غربی متصل میشود. دروازه شمال غربی شامل پلكانی به عرض ۶۰/۴ بوده است كه از طريق آن به سرسرای خارجی اين در میرسيدهاند. اين پلكان شامل ۱۰ پله میباشد كه ارتفاع هر پله تقريبا ۲۰ سانتيمتر است. در جلوی اين پلكان يك كاسه پاشنه سنگی در دهانه در ديده میشود و در طرف راست ورودی اتاق رواق مانندی وجود دارد كه ابعاد آن ۷ متر در ۶۰/۲ متر است و كم و بيش سرپوشيده بود ديده میشود.
جبهه جنوب غربی
جبهه جنوب غربی از سالمترين جبهههای باقيمانده در زيگورات چغازنبيل است و بيش از سه جبهه ديگر روكار آجری خود را حفظ كرده است. در جلوی اين جبهه بناهای نيايشگاه قرار دارند. اين نياشگاهها به وسيله دو راه كفسازی شده به جبهه جنوب غربی متصل میشوند. در جلوی اين جبهه پوستامنتی وجود دارد كه كاربردهای متفاوتی برای آن (به عنوان سكوی قربانگاه، ساختمان ساعت آفتابی، و سكوی پيشكش هدايا ) قائل شدهاند. در روی اين جبهه، بيش از شش ناودان يافت شده است.
پلكان بزرگی كه از دروازه جنوب غربی آغاز میشود، تا پايان معبد اعلی ادامه دارد. تاق هلالی شكلی كه بر روی اين پلكان وجود دارد، يكی از قديمیترين تاقهای خشتی دنيا است.
حصار سوم
حصار سوم دوراونتاش نشانگر محدوده شهر بوده است كه حصارهای دوم و سوم و مجموعه بناهای دورانتاش را در بر میگيرد.
اين حصار به طور متوسط در حدود ۶۰/۴ متر ضخامت دارد. در روی سطح داخلی حصار هيچ گونه پيشآمدگی يافت نشده است. فقط ديوار خارجی شهر دارای اين مشخصه میباشد و دليل اين امر میتواند سرعت بخشيدن به كارها باشد كه از طريق دستور شاه به معمارانی ابلاغ شده كه مسؤل پايان بخشيدن به كارها و تمام نمودن هر چه سريعتر شهر بودهاند.
در روی اين ديوار ناودانهايی به فاصلههای تقريبی ۴۷ تا ۵۰ متر و در روی وجه داخلی آن قرار گرفتهاند. اين ناودانها به گونهای ساخته شدهاند كه آب را به بيرون حصار و به فاصله دوری نسبت آن هدايت شوند تا مانع نفوذ آب به زير ديوار و اطراف ناودان شوند. نامنظم بودن اين ديوار خارجی، كه شهر دوراونتاش را محاط كرده بود، نشان میدهد كه شهرسازانی كه اين مركز مذهبی را ساختهاند تا چه حد میدانستهاند از همگونی طبيعی پشتهای كه به عنوان محل شهر آينده انتخاب شده بود استفاده كنند. و در صدد آن بودهاند كه چنين فكری را عملی سازند.
نيايشگاه نوسكو
در ۱۸۰ متری جنوب كاخ زيرزمين در محله سكونتی شاهی بازماندههای يك بنای شگفت انگيز به شكل T برگشته ديده میشود. اين بنا كه زوايای آن بطرف جهات اربعه بوده و بطور طولی در جهت شمال شرقی و جنوب غربی قرار دارد. اين بنا دارای ۴۷ متر طول و در وسيعترين قسمت عرضی خود ۵۰/۲۹ متر عرض دارد. ورودی آن به عرض ۱۵/۵ متر در ضلع شمال شرقی قرار داشت و به دالان بزرگی باز میشده كه خط افقی T برگشته را تشكيل میداده است. اين دالان به طول ۲۲ متر و عرض ۵۰/۶ توسط دری كه رودروی در ورودی نيايشگاه قرار داشت و همعرض آن نيز بود به تالار بزرگ مستطيل شكلی باز میشد كه كالبد طولی نيايشگاه را تشكيل میداد.
كاخ شماره۲
در شمال شرقی كاخ زيرزمينی، كاخ ديگری برپا شده بود كه زوايای آن در جهات اربعه قرار داشت. اين كاخ توسط آبهائی كه از پشتهها و ديوار خارجی حصار شمال شرقی حصار سرازير میشدند، خيلی خراب شده بود. نقشه اين كاخ بسيار ساده و به طول ۱۱۶ متر و عرض ۵۸ متر بوده است. كه در جهت مخالف نقشه كاخ زيرزمينی و در راستای شرقی ـ غربی كشيده شده است. اين ساختمان منحصراً با خشت خام ساخته شده است و دارای ديوارهايی به ضخامت ۲ متر بوده است. اين بنا از سه حياط تشكيل شده است كه هر كدام از آنها با آپارتمانهای كوچكی محاط شدهاند. عرض هريك از اتاقهای اين آپارتمانها ۶۰/۳ متر است. حياط شماره ۱ يعنی حياط جنوب شرقی بطول ۴۰/۳۸ و عرض ۸۰/۳۷ متر بوده است، كه با آپارتمانهای كوچك محاط شده كه هر يك از اين آپارتمانها دارای يك اتاق دراز بودند و در وسط ضلع طولی هر يك از اين اتاقها دری تعبيه شده است. در دو طرف انتهائی هريك از اين اتاقها دو اتاق كوچك وجود داشت. محفوظترين اتاقها را در اين مجموعه اتاقها ۶ ،۷ و ۸ تشكيل میدادند. در شمال شرقی اين كاخ آثار يك حمامی پيدا شده كه در برپاسازی اين حمام و تاسيسات آن از آجر با ملاط گچ استفاده شده بود و به نظر میآيد كه تنها حمامی بوده كه تمام احتياجات كاخ شماره ۲ را از اين نظر برطرف میكرده است.
كاخ شماره ۳
اين كاخ كه در نزديكی زاويه شرقی حصار بيرونی شهر قرار دارد، به طول ۱۰/۹۰ متر و عرض ۹۰/۴۲ نمايان میشود. اين كاخ شامل ۲ حياط میباشد. حياط اول به شكل مربع، به ابعاد ۳۰/۲۹ متر و حياط دوم به طول ۵۰/۲۹ متر و عرض ۳۰/۲۹ بوده است. قسمت شمال شرقی كاخ شماره ۲ توسط فضای بيش از حد عريضی از كاخ شماره ۳ جدا شده است. به عقيده گريشمن در فضای خالی بين اين دو كاخ (كاخ شماره ۲ و ۳ ) كه توسط سيلابها از بين رفته است كاخ ديگری وجود داشته است. در اين كاخ همچون كاخ شماره۲ حياطهای آن توسط آپارتمانهايی متصل به هم ولی با امكانات و راحتی بيشتر نسبت به آپارتمانهای كاخ شماره ۲ محاط شده بودند. ورودی هر دو حياط در ضلع جنوب شرقی كاخ قرار داشت. درهای اين كاخ نسبت به بزرگی بنا بسيار محقر بودند و هريك از حياطها فقط توسط يك راه به خارج از بنا دسترسی داشتند، كه اين دسترسيها از در میگذشت در طرف حياط منتهی به كفسازی میشده و راه آبی آجری از آن میگذشت تا آبهای حياط را به بيرون هدايت كند. طول اتاقها در اين كاخ ۷۰/۳ متر بود و ضخامت ديوارهای آنها ۵۵/۱ متر بود در حالی كه ضخامت ديوارهای جدا كننده از ۹۰ سانتيمتر الی ۱ متر تجاوز نمیكرد. سقف آنها بايد با تاق هلالی پوشيده شده باشد زيرا هيچ نشانهای از چوب در اين ساختمان ديده نشده است. هر چهار ضلع اين ۲ حياط دارای پيادروئی به عرض چهار آجر بودند كه در سرتاسر حاشيه چهار ضلع آن امتداد داشت و بازماندههای آنها فقط در زاويه شرقی و جنوبی حياط شماره ۱ بازيابی شدند. هر ضلع حياط، آپارتمانی را تشكيل میداد كه سالم ماندهترين و كاملترين آنها آپارتمانی بود كه در ضلع جنوب شرقی حياط شماره ۱ قرار داشت. اين كاخ با دقت غارت شده است. زيرا در اتاقها و حياطهای آن غير از چند عدد سرپوش خمره و تعداد اندكی سفال شكسته چيز ديگری پيدا نشده است.
مخزن
چسبيده به حصار خارجی رو به جبهه شمال غربی ذيقورات، تاسيساتی متشكل از يك مخزن در خارج ديوار و يك حوض واقع در درون حصار وجود داشته و شبكه ارتباطی آنها يك سيستم متشكل از نهرهای كوچك بوده است. گريشمن میگويد: آب ذخيره شده در مخزن از طريق همين سيستم وارد حوضی كوچك میشده و ساكنان دور اونتاش آب مصرفی خود را از اين حوض بيرون میكشيدند. مخزن آب دارای ۷۰/۱۰ متر طول ۲۵/۷ متر عرض و ۳۵/۴ متر عمق دارد. لذا ظرفيت
آن در حدود ۳۵۰ مترمكعب بوده است. كف آن با آجرهای سالم فرش شده بود. اين آجرها با ملات گچ به هم پيوند داده میشد كه استحكام ويژهای داشت. دو ديوار جانبی آن با آجر و گچ ساخته شده بود. اين ديوارها منتهی به ديوار انتهائی مخزن میشدند كه از حجم طبيعی خاك آن را بوجود میآوردند. چهارمين ديواره مخزن كه در طرف ديوار شهر قرار داشت، با آجرهای سالم و گچ ساخته شده است.
اين ديوار در پايينترين قسمت خود از ۹ گذرگاه كه در يك رديف قرار داشتند، قرار دارد كه هر كدام از آنها ۸۰ سانتيمتر ارتفاع ۱۵ سانتيمتر عرض و ۸۰ سانتيمتر ضخامت دارند. به عقيده گريشمن اين ۹ گذرگاه آب در زير ديوار حصار شهر قرار داشته است و موجب بالا رفتن آب بدون گلولای و پر شدن آن در درون حوض كوچك آن سوی ديواره میشدهاند. حوض كوچك داراي ۶۰/۷ متر طول ۱ متر عرض و ۶۰ سانتيمتر عمق بود و لذا دارای ۵/۴ متر مكعب ظرفيت آب بوده است. ديوارهای ۳ طرف اين حوض كوچك را بوجود میآورد كه از آجرهای شكسته با ملات گچ ساخته شده بود. اين حجم از ۳ طرف حوض كوچك را قاب میگرفت. پهنای ضلع روبروی اين قاب ۶ متر و پهنای ضلع شمال شرقی آن ۴ متر و پهنای ضلع جنوب غربی آن ۵۰/۱ متر بود فشردگی اين قاب كه بصورت تكيه¬گاه برای حوض عمل میكرد، تا بيش از ۵/۲ متری پايين میآمده و به مثابه سكو و صفه اطراف حوض مورد استفاده قرار میگرفته است.
در مورد كاربرد اين تاسيسات نظريههای قابل بحثی وجود دارد. گريشمن میگويد: اونتاش گال برای اينكه آب را به اين مخزن بياورد دستور حفر كانالی نزديك به ۵۰ كيلومتر را میدهد. اين كانال از رود كرخه كه بلندترين رودخانه است و در غرب شوش قرار دارد شروع میشود. بنا به گفتة وی، در اين باره شاهد مكتوب نيز در اختيار است و بر اساس اين سند و با توجه به عصری كه اين نهر كنده شده است میتوان آنرا غول آسا ناميد اين كتيبه توسط پ.و.شل و م.استيو ترجمه شده كه هركدام نظرات متفاوتی دارند.
پروژه چغازنبيل
با گذشت ساليان دراز از حفاريهاي چغازنبيل، متاسفانه اغلب بقاياي معماري در معرض فرسايش قرار گرفته بودند. با توجه به اقليم پرباران منطقه، مصالح اصلي مجموعه كه عموما” از خشت خام و اجر است با فرسايش شديدي مواجه بوده و همين موضوع حفاظت ان را با مشکلات زيادي روبرو ساخته بود. علاوه بر اين قرار داشتن مجموعه تاريخي چغازنبيل در مناطق جنگي خوزستان در طي جنگ ايران و عراق و به تبع ان عدم رسيدگي و مراقبتهاي مستمر در طي اين دوران، وضعيت نامناسبي را از نقطه نظر حفاظتي براي اين مجموعه تاريخي بوجود اورده بود.
در سال ۱۹۹۸ ميلادي براي جلوگيري از تخريب هر چه بيشتر اين شهر كهن، طي توافق به عمل امده بين سازمان ميراث فرهنگي ايران، يونسکو، بنياد اعتباري ژاپن و همکاري موسسه کراتره فرانسه (موسسه بين المللي حفاظت از بناهاي خشتي) ، طرح مطالعاتي حفاظت و مرمت محوطه تاريخي چغازنبيل در زمينههاي مختلف علمي اغاز گرديد. در اين رابطه يک پايگاه دايمي پژوهشي شامل ازمايشگاه، بخش حفاظت و مرمت، کتابخانه، بخش رايانهاي و بخش مطالعات سفال در بخش اداري موزه هفت تپه ايجاد و تجهيز شده است.
چارچوب كلي پروژه چغازنبيل به دو بخش مطالعاتي و اجرايي تفكيك شده است. در بخش مطالعاتي اين پروژه مواردي همچون جمع اوري اطلاعات، مستندنگاري، مطالعات باستانشناسي, معماري, زمين شناسي, شناخت مواد و مصالح, محيط زيست, حفاظت و مرمت، ژئوفيزيک و غيره گنجانده شده و در بخش اجرايي نيز انجام اقدامات حفاظتي مجموعه تاريخي بر مبناي اطلاعات به دست امده در نظر گرفته شده است.
مدت زمان در نظر گرفته شده براي انجام نخستين مرحله پروژه سه سال بوده که دو سال ان اختصاص به مطالعات داشته و سال پاياني نيز براي انجام اقدامات اجرايي و حفاظتي بر مبناي اطلاعات به دست امده در نظر بوده است. همچنين به موازات مطالعات، حفاظتهاي اضطراري نيز با هدف رفع خطر از محوطه و به منظور مهيا ساختن زمينهيي مناسب براي تحقيق و پژوهش اعمال شده است. در اين اقدامات بسياري از الگوهاي حفاظتي نيز مورد ازمون و ارزيابي قرار گرفته که به عنوان راهکارهاي حفاظتي پيشنهاد شده که قابل اجرا ميباشد.
در بدو شروع پروژه، ضمن بررسي مشکلات و نيازمنديهاي محوطه، برنامهيي در قالب ۳۳ مورد پژوهشي ـ اجرايي با هدف حفاظت بهتر از محوطه، تدوين گرديد . نمودار پيشرفت کار مرتبا در پايان هر فصل تهيه و از سوي مديران و مجريان ملي و بينالمللي مورد ارزيابي قرار ميگرفت. همچنين ضمن انجام پروژه، برنامهريزي تخصصيتر مطالعات در گروههاي مختلف کاري، از سوي کارشناسان هر بخش ارايه و طبق برنامه زمانبندي شده اجرا گرديده است. برنامهها به گونهيي تهيه شده بود که همکاري تخصصهاي مختلف را در انجام مطالعات حفاظت و همچنين در بخشهاي اجرايي طلب مينمود، لذا در اينباره از همکاري کارشناسان مختلفي در حوزههاي دانشي: حفاظت و مرمت، شيمي، فيزيک، باستانشناسي، معماري، مترجمي زبان انگليسي، عمران، نقشه برداري،زمينشناسي، عمران، کامپيوتر، ابشناسي، محيط زيست، هواشناسي، مردمشناسي، تاريخ، کتابداري، خاکشناسي، مکانيک خاک، کانيشناسي، زبانشناسي، مستندنگاري، ماکتسازي، عکاسي، فيلمسازي و ساير علوم بهره گرفته شده است. برنامه مطالعاتي هر يک از گروههاي کاري به گونهيي تدوين گرديده است که به حفاظت مناسبتر محوطه کمک نمايد. به طور مثال در زمينه مرمت غالبا از همکاري کارشناساني بهره گرفته شده که در راستاي انجام پاياننامههاي تحصيلي خود، مشکلات حفاظتي مرتبط با محوطه و از جمله مواد و مصالح ان را دستمايه قراردادهاند. برنامهريزيها در ساير گروههاي کاري نيز با چنين نگرشي همراه بوده است.
در حال حاضر در کنار اين پژوهشها يک تيم مستندنگار به صورت مداوم در انجام مستندنگاريهاي محوطه همکاري دارند. ثبت و ضبط دقيق وضعيت موجود ذيقورات و بقاياي معماري مجموعه و همچنين رفتارسنجي (مونيتورينگ) مداوم محوطه از جمله مهمترين وظايف اين گروه ميباشد. استفاده از نيروهاي فعال دانشجويي با اهداف اموزشي در زمينههاي مختلف، به صورت محقق و يا کاراموز از ديگر اهداف پروژه بوده که بدان دست يافته است.
مطالعات معماري
با وجود تلاشهاي پراكندهاي كه درگذشته براي حفاظت و معرفي مجموعه تاريخي چغازنبيل صورت گرفته, اما به دليل گستردگي و اهميت مجموعه, باز هم نيازمند نگاهي عميقتر و تلاشي بيشتر در اين زمينه هستيم. دراينباره متاسفانه اكثر مستندات و نقشههائي كه از زمان حفاري گيرشمن به دست ما رسيده, كامل نيست. همچنين گذشت سالهاي متمادي و فرسايش مجموعه ودخالتهاي بيشمار مرمتي بدون مستندسازي, مجموعه را با وضعيت جديدي روبرو ساخته است. بنابراين يك برنامه دقيق مستندسازي و مطالعاتي در خصوص ساختارهاي كهن معماري در اين مجموعه, سر فصل تحقيقات معماري را شامل گرديده است .تحليل معماري ذيقورات و ساير بناهاي وابسته به ان از نظر ساختار, احجام, ارتباطات و سلسله مراتب با توجه به اينكه تحليل دقيق معماري مجموعه مذكور نيازمند به مستندسازي دقيق و اطلاعات تاريخي است, از ابتداي پروژه تلاش گرديد كار نقشهبرداري و مستندسازي با نهايت دقت , با همت كارشناسان, تكنسينها ,دانشجويان معماري و مرمت انجام پذيرد. در حال حاضر كار برداشت اكثر ساختارهاي معماري موجود در مجموعه در مقياس ۱۰۰/۱ و ۲۰/۱ و كل مجموعه در مقياس ۵۰۰/۱ انجام شده و همچنان ادامه دارد.
تحليل جزئيات قابل اجرا در مرمتهاي اضطراري
با توجه به لزوم وحدت كل و جزء در فضاي مجموعه, هرگونه مداخله مرمتي (حتي در مرمتهاي اضطراري) نيازمند تحليل دقيق جزئيات اجرايي, چه از لحاظ ساختار و چه به لحاظ سيماي مرمتي و هماهنگي مصالح بكار گرفته شده با مصالح تاريخي ميباشد. لذا مستندسازي كليه عناصر معماري مجموعه مانند ناودانها (اصيل و مرمتي), و طراحي متناسب با ان قبل از اجرا بسيار ضروري بوده كه در اين راستا مستندسازي بخش عمدهيي از اين عناصر انجام شده است.
طراحي و ساماندهي مسيرهاي روستايي اطراف
ازمسائل مبتلا به محوطه تاريخي چغازنبيل عبور و مرور وسايل نقليه, از درون محوطه تاريخي فوق ميباشد كه به نوبه خود از عوامل موثر در فرسايش محوطه و اثار بشمار ميرود.
بديهي است ممانعت از اين ترددها لزوما ميبايست همراه با يك برنامهريزي منطقي با در نظر گرفتن تمهيدات لازم انجام ميگرفت تا بتوان مسيرهاي جايگزين را در خارج از
محوطه طراحي نموده و به اين وسيله امكان تردد مجدد در محوطه تاريخي نيز منتفي ميگرديد.
در اين راستا ابتدا تمامي مسيرهائي كه به نوعي از محوطه تاريخي عبور مينمود شناسائي شد و بررسيهاي مبداء و مقصد روي انها صورت پذيرفت و سپس در مرحله بعد مسيرهاي جايگزين در خارج از محوطه تاريخي شناسايي شده و بهترين گزينه پس از انتخاب به مراجع ذيربط معرفي گرديد.
محوطه تاريخي چغازنبيل جداي از بناي رفيع ذيقورات، اثار متعدد ديگري را در خود جاي داده است كه براي بازديدكننده علاقهمند از جاذبههاي زيادي برخوردار ميباشد.
با تحقيق و پژوهش پيرامون اين مجموعه و سابقه تاريخي ان ضمن دريافت اطلاعات دقيق تري از شهر تاريخي و ارايش فضائي عناصر متشكله ، امكان دستيابي به شناختي دقيق تر از عناصر خرد و كلان معماري مجموعه را فراهم مي اورد.
انتقال دريافتهاي فوق به بازديدكننده وقتي در حد مناسب صورت خواهد پذيرفت كه از طريق يك ارتباط منطقي (كه حتي الامكان منطبق بر ارتباطات باستاني باشد) بتوانيم محوطه تاريخي و عناصر ان را در معرض بازديد قرار دهيم. بديهي است در ايجاد هر چه بهتر اين ارتباط استفاده از عناصر كمكي از قبيل علائم و نشانهها و غيره نيز نقشي بسزا خواهد داشت. هم اكنون با رعايت موارد حفاظتي, طرح بازديد در مقطع اضطراري تهيه و مقدمات اجرائي ان به انجام رسيده است.
طراحي عناصر مبلمان سايته تاريخي, طراحي هر گونه مبلماني در ان مستلزم بررسي كيفيتهاي خاص اين عناصر از قبيل خصوصيات فرمال انها و نيز مصالح مورد استفاده ميباشد. هم اكنون در طراحي اين عناصر, پس از بررسيهاي فراوان نتايجي به شرح زير حاصل امده است :
– استفاده از فرمهاي خالص و ساده ضمن پرهيز نمودن از فرمهاي پيچيدهيي كه در تضاد با محوطه تاريخي بوده و بر روي بازديدكننده تاثير نامطلوبي بجاي ميگذارد.
– استفاده از مواد و مصالحي كه حتيالامكان با محيط طبيعي و مصالح سنتي موجود دران سازگار باشد.
– انتخاب مواد و مصالح به گونهيي كه ضمن سازگاري با محيط طبيعي و تاريخي سايت, از هرگونه ذهنيت تاريخي بودن بدور بوده و امكان تفكيك ان از مصالح تاريخي به اساني فراهم باشد.
بر اين مبنا طرح عناصر مبلمان محوطه اماده شده و بر اساس ان الگو هاي ازمايشي ان در حال ساخت ميباشد. اميد ميرود پس از اعمال اصلاحات احتمالي, اجراي نهايي عناصر مبلمان عملي گردد.
طراحي نورپردازي حفاظتي :
گستردگي مجموعه چغازنبيل و فاصله زياد ان از نزديكترين مركز انتظامي از جمله عواملي بود كه ضرورت توجه به مسائل حفاظت فيزيكي مجموعه را ميطلبيد. لذا جهت رفع اين مشكل و امكان كنترل بهتر, نسبت به طراحي و اجراي نورپردازي حفاظتي با توجه به محدوديت هاي محوطه تاريخي و با استفاده از تكنيك مناسب نورپردازي , اقدام گرديد.
طراحي مجتمع خدمات توريستي چغازنبيل
يا وجود كثرت علاقمندان به اين مجموعه تاريخي , متاسفانه تاكنون امكان سرويس دهي مناسب به عموم بازديدكننده فراهم نگرديده است كه اين موضوع مي تواند از عوامل كاهش دهنده بازديد از اين محوطه با اهميت باشد.
به همين منظور با اغاز پروژه چغازنبيل تلاش گرديد ضمن تهيه امار كمي و كيفي از بازديد كنندگان مجموعه، نظرات انها در مورد خدمات درخواستي تهيه گردد .
بررسيهاي بعمل امده بطور مستند نشان ميدهد كه وجود يك مجتمع خدمات توريستي راه حلي اساسي براي مشكلات موجود خواهد بود به همين لحاظ طراحي اين مجتمع در برنامههاي پروژه حفاظت و مرمت چغازنبيل قرار گرفته است. طراحي اين مجموعه طي سه مرحله : انجام مطالعات كتابخانهاي, ميداني و سپس طراحي نهايي صورت ميپذيرد كه هم اكنون ضمن تهيه شدن ايدئوگرام كلي طرح, فاز اول طراحي ان در حال انجام ميباشد.
تاسيسات زيربنايي چغازنبيل
تامين خدمات زيربنايي، مقدماتيترين نياز هر مجموعه تاريخي است كه اين موضوع مقدمه حضور فعال بازديدكنندگان خواهد بود و نهايتا حفاظت مجموعه و تداوم حيات ان را به دنبال خواهد داشت. درمورد چغازنبيل متاسفانه با گذشت چند دهه از حفاري و معرفي ان بعنوان يك اثر ثبت شده جهاني, اين مجموعه از خدمات زيربنايي اوليه از جمله اب، برق، تلفن و غيره محروم بوده است.
لذا تامين و تجهيز مجموعه چغازنبيل به خدمات زيربنايي از جمله برنامههاي پروژه بوده و تلاش گرديده تا در كمترين زمان ممكن اين مهم امكانپذير گردد. در حال حاضر مجموعه مذكور مجهز به مركز مخابراتي بين المللي, شبكه برق سراسري و يك حلقه چاه اب گرديده كه عمليات نصب پمپ و انتقال اب در حال انجام است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
.