آداب ورسوم مردم اردستان
دراین مطلب میخواهیم درمورد آداب ورسوم مردم اردستان صحبت کنیم رسومی خاص این شهرستان که به آن اعتقاد دارند وازان پیروی میکنند مثل اینکه به شغال باج میدهند تا باغات آنها از آسیب مصون بماند .دربین مردم قدیمی این شهر ضرب المثل هایی برسرزبان است که درگفت وشنودهای روزانه خود به کررات ازآن استفاده میکنند. یکی ازرسوم مردم اردستان که قصه ای دوروشیرین درمورد ان وجود دارد ازدواج است باما درمرکز مشاوره سفر طلوع سفریاد همراه باشید تا بیشتر با این رسوم اشنا شویم.
آداب و رسوم اردستان در گذشت زمان از تصرف مصون مانده است. از قديم در اردستان آداب و رسوم و عقايدي وجود داشته كه به سبب موقعيت جغرافيايي اردستان كه در مركز ايران قرار گرفته از تصرفات تاريخي مصون مانده و مردم تا حد زيادي مراسم و آداب سنن باستاني خود را حفظ كردهاند، اردستانيها مردماني بردبار، كم بضاعت، زحمتكش، مهماننواز، سنتگرا و پايبند به اصول اخلاقياند. گرچه درآمدشان متناسب به نيازهاي زندگي شان نيست، اما بسيار قانع هستند. اردستانيها از قديم تاكنون معروف هستند كه همه به اتكا شخص خود روي پا ايستاده جز اعتماد به نفس به هيچ شخص و دستهاي متكي نيستند و مردم آنجا از يد يمين و عرق جبين نان ميخورند. مردم اردستان از محاكمه ولو به نفع آنها تمام شود فراري هستند از پرداخت ماليات و عوارض دولتي شانه خالي نميكنند و نفع شخصي را به هر چيز ترجيح ميدهند از شگفتيهاي مردم آن ديار را عادت چنان است كه شغال را از ماكولات به رسم باج چيزي ميدهند اگر ندهند باغات و بوستانها آنجا را نقصان تمام ميرساند و چون چيزي از ماكولات مانند جگر و غيره بدهند باغات از اذيت مصون و محروس ميماند. * زبان مردم اردستان مردم اردستان عمدتا از نژاد اصيل ايراني آريايي نژاد هستند و دليل آن، زباني است كه چند هزار سال پيش تاكنون بر جاي مانده، اين زبان منشعب از فرس قديم پارسي است و زبان اوستايي است كه لغات و اصطلاحات خارجي كمتر در آن نفوذ كرده است. ساكنان اردستان در گويش محلي خود از آن با عنوانهاي ارسون، اردستون، ارسون، اسوم و اسون ياد ميكنند. * ضربالمثلها در اردستان پارهاي از اصطلاحات و امثال عاميانه وجود دارد كه مردم در محاورات به آنها استناد ميكنند و برخي را به گويش محلي هم تكرار ميكنند كه نمونههايي از آن به شرح زير است: آب از آب افتاد (پس از آشوب دوباره آرامش برقرار شد)، آبخوش از گلويش پايين نرود (سخت گرفتار رنج و زحمت است)، از دماغ فيل افتاده (بسيار متكبر و مغرور است)، اجاق كور (كسي كه فرزند ندارد)، الم شنگه راه انداخت (آشوب به پا كرد)، تير به تاريكي انداخت (يك دستي زدن)، شلم شوروا (درهم برهم) و … * باورها و اعتقادات ديني در ميان مردم منطقه باورهايي رواج داشته كه برگرفته از اموات روزمره زندگي بوده و بعضي از سالخوردگان و افراد چنان بدانها اعتقاد دارند كه هنوز هم دست برداشتن از آنها برايشان دشوار است، اما با اين وجود به مرور زمان در حال از بين رفتن و فراموش شدن هستند، نمونههايي از اين اعتقادات در ذيل آمده است: اگر كف دست راست كسي به خارش بيفتد نشانه پول رسيدن يا رزق و روزي رسيدن است و اگر كف دست چپ به خارش بيفتد نشانه جنگ و ستيز است. اگر لنگه كفش كسي روي لنگه ديگر سوار شود صاحب كفش به مسافرت خواهد رفت. اگر مهماني زياد ماند نمك در كفش او ميريزند زود ميرود. اگر آينه خانهاي بشكند بايد منتظر واقعهاي ناخوشايند باشند. اگر كسي به گربه يا سگ آب بپاشد روي دستش زگيل در ميآيد. اگر جغدي بر بالاي خانهاي نشست و صدا كرد ساكنان آن خانه پراكنده ميشوند.
ازدواج دراردستان
درباره قصه زن خواهی پسران جوان قصه ای برسرزبانهاست که میگویند مردی که دارای پسر جوان ودم بختی بود شبی باهمسرش درمورد ازدواج پسر خود حرف میزدند وبانوی خانه پیشنهاد میدهد که کره الاغشان را بفروشند وبرای پسر زن بگیرند مدتی گذشت وپسر منتظر فروش کره الاغ بود دید خبری نشد به والدین خود گفت (حرف کره چی را بزنید) یعنی ازکره الاغ صحبت کنید.
وبعد ازآن این ضرب المثلی شد برای جوانان مشتاق ازدواج تا بااین جمله به خانواده اعلام کنند که دلشان میخواهد که ازدواج کنند.
درمیان مردم اردستان مانند بقیه جاها ضرب المثل هایی درمورد مراسم خواستگاری وازدواج وجود دارد.
نه چک زدیم نه چونه عروس اومد به خونه
علف به دهن بوچی باید خوشمزه بیاد
عروس واوردیم زورکی به صدوپنجاه پولکی
معامله باغیر وصلت باخودی
همانطور که دیدیم مردم اردستان اصول وارزشهای خود را درطول تاریخ حفظ کرده وبه آن پایبند میباشند. ورسوم خود را همچنان مانند قدیم انجام میدهد .البته رسم ازدواج واصطلاح (حرف کره چی را بزنید ) واقعا زیبا بود که هم نشان از حجب وحیای جوانان این شهروهم ریشه در پیشینه این شهرستان دارد.
.