لبنان كشوری با طوایف و آداب و رسوم مختلف
لبنان كشوری كوچك با طوائف مختلف كه در آن هیچ چیز غیر عادی نیست ؛ تفاوت های فرهنگی و اجتماعی لبنان با سایر كشورها ، ویژگی های نسل جوان ، جایگاه و نقش حزب الله در شكل دهی فضای اجتماعی و فرهنگی این كشور از جمله مواردی است كه در این مطلب اصفهان تور به بررسی آنها پرداختیم .
*تاثیر مذاهب و گروه های سیاسی بر بافت اجتماعی و فرهنگی لبنان
لبنان با تمامی كشورها فرق دارد و قابل مقایسه با هیچ كشوری نیست. این كشور با وجود مساحت كم و جمعیت چهارمیلیونی ، دارای تنوع دینی، مذهبی، قومیتی، احزاب، گروهها، و رسانه هایی است كه مشابه آن را در هیچ كجای دنیا نمی توان دید.
لبنانی ها از نظام كشورشان به عنوان ‘نظام طایفه ای’ نام می برند؛ البته این طایفه به معنی دینی و مذهبی است نه قومی و نژادی .
* هویت ملی در لبنان كمرنگ است
عده ای معتقدند كه لبنان كشور نیست؛ یك بافت مصنوعی است كه فرانسوی ها آن را تشكیل داده اند و هنوز هویت ملی در آن شكل نگرفته است. ما در سایر كشورها به راحتی و به وفور این جمله را می شنویم كه مثلا ‘من ایرانی هستم’ ، ‘من عراقی هستم’ ، ‘ من فرانسوی هستم’ و…. اما وقتی از یك لبنانی سوال می شود مفهوم مشتركی برایشان به لحاظ ملی و كشوری متجلی نمی شود و نخواهید شنید كه ‘من لبنانی هستم’، آنها وابستگی به طایفه را ارجح می دانند و می گویند: ‘من مسیحی هستم’، ‘من شیعه هستم’، ‘ من سنی هستم’و…
لبنانی ها در مسایل سیاسی، مصالح طایفه را به مصالح ملی ترجیح می دهند و منافع ملی به صورتی كه در سایر كشورها مطرح است در اینجا معنی ندارد.
در این كشور همه دم از فساد مالی و مبارزه با آن می زنند اما وقتی پای فرد فاسد به میان می آید، هم طایفهای های آن فرد به طرفداری از آن برخاسته و برای حفظ پست و جایگاه فرد مورد نظرشان تلاش میكنند حتی اگر در اثر این طرفداری ضرر بزرگی به كشورشان وارد شود.
* لبنان كشوری بدون ‘شكاف نسلی’
با در نظر گرفتن تمایز بین ‘تفاوت های نسل ها’ با ‘ شكاف نسل ها’ باید گفت كه تفاوت های بین نسلی، پدیده ای رایج در جوامع امروزی است كه از تغییرات شرایط زندگی در دنیای كنونی ناشی می شود، در حالی كه شكاف نسل ها، آسیبی اجتماعی است كه از تفاوت های قطبی و شدید بین نگرش ها، ایده ها، هنجارها، باورها، رفتارها و الگوهای نسل های مختلف سرچشمه می گیرد.
لبنان شاید از جمله نوادر جوامعی باشد كه در آن شكاف نسل ها دیده نمی شود. جوان لبنانی همانگونه فكر می كند كه جوانان چهار نسل پیش از او فكر می كردند. او همان تعصب را از طایفه اش دارد كه پدر و اجدادش داشته اند و درتصمیم گیری ها منافع طایفه را به منافع فردی و ملی ترجیح می دهد.
ارزش های دینی و آداب و رسوم و سنت های مذهبی مسلمانان لبنان با سایر كشورهای اسلامی تفاوت دارد. نوع عزاداری، عبادت و نذر كردن آنها خاص خودشان است. در سال های اخیر به دلیل مراوده با ایرانی ها بعضی از سنت های عزاداری، سینه زنی، نوحه خوانی و برپایی مراسم محرم فرق كرده است اما هنوز هم قابل مقایسه با هم نیستند.
در لبنان ۲۰تا ۳۰ سال پیش اصلا چیزی به معنی عزاداری برای سالار شهیدان یا جشن های میلاد منجی عالم بشریت در نیمه شعبان معنی نداشت اما به دلیل تاثیرات انقلاب اسلامی ایران، امروزه لبنانی ها تاحدودی مراسمی مشابه آنچه در ایران برگزار می شود، برپا می كنند.
در خصوص آیین روز عاشورا در لبنان باید گفت كه بار سیاسی این مناسبت بیشتر از بار مذهبی آن است( چیزی شبیه راهپیمایی ۲۲ بهمن در ایران) سخنران هم دراین روز بیشتر مسائل سیاسی را مطرح می كند تا مسائل مذهبی؛ هرچند مواردی هم سینه زنی دیده می شود اما بسیار كمرنگ است.
در اكثر كشورها در مراسم شیعیان، روحانیون یك ساعت صحبت می كنند و بعد عزاداری ادامه می یابد اما در لبنان برعكس است و مراسم با نوحه خوانی و عزاداری آغاز می شود.
*محبوبیت ائمه اطهار در میان مسیحیان لبنان
شاید بتوان گفت بهترین كسانی كه در لبنان در مورد حضرت علی (علیه السلام) مطلب نوشتند، نویسندگان به نام مسیحی هستند. شاعران مسیحی نیز در مورد حضرت رسول اكرم(صلی الله علیه و آله)، حضرت علی و امام حسین(علیهما السلام )بهترین اشعار را سروده اند.
مسیحیان در لبنان به لحاظ فرهنگی و سواد از سطح بالایی برخوردارند و همین امر سبب شده كه با مطالعه نهج البلاغه، زیبایی های ادبی آن را كاملا درك كنند و شیفته علی(علیه السلام) بشوند.
*حجاب از نظر زن لبنانی
در لبنان قبلا مقوله ای به اسم ‘چادر’ به عنوان حجاب وجود نداشت(مگر همسران روحانیون) اما اخیرا بسیاری از زنان لبنانی از ‘عبا ‘ كه پوشش سنتی زنان عراقی است، استفاده می كنند.
یكی از دلایل علت استفاده زیاد از عبا، راحتی نگهداری آن بر روی سر است، زنان لبنانی چادر پوشش سنتی ایران را به خاطر سخت بودن نگهداریـش نتوانستند بپذیرند اما عبایی كه برگرفته از پوشش زنان عراقی است به عنوان نوعی پوشش برای خود انتخاب كرده اند.
در لبنان حتی نحوه بستن روسری به عنوان حجاب، مشخص كننده گرایش حزبی افراد است. نوع گره روسری مشخص می كند كه فرد طرفدار حزب الله، جنبش امل و .. است.
* تفاوت اهل سنت لبنان با دیگر كشورها
اختلاف فرهنگ و آداب و رسوم تنها بین شعیان لبنان با شیعیان سایر كشورها نیست بلكه سنی های این كشور هم با سنی های كشورهایی نظیر عربستان، اردن، عراق و بحرین فرق می كنند، اینها خیلی بازتر عمل می كنند.
هر چند اخیرا سلفی گری هایی از بیرون وارد لبنان شده اند اما این گروه بیشتر فلسطینی ها و افراد فقیر در مناطق محروم را هدف قرار داده ند و با دادن پول به دنبال جذب آنها هستند.
محله بیروت غربی كه اهل سنت در آنجا ساكن هستند، بیشتر شبیه كشورهای غربی است و اصولا خیلی بافت مذهبی ندارد .
* عثمانی ها و فرار شیعیان به مناطق كوهستانی
وجود عثمانی ها و فشاری كه بر روری شیعیان می آوردند، سبب شد كه شیعیان منطقه شام از مراكز قدرت دوری كنند تا كمتر سركوب شوند. دشمنی عثمانی ها با شیعیان بیشتر از مسیحی ها بود و همین امر باعث شد كه شیعیان به مناطق كوهستانی فرار كنند.
این دور بودن از مركز و قدرت به نوعی عقب ماندگی های اقتصادی، سیاسی، آموزشی و فرهنگی برای آنها در پی داشت.
شیعیان هیچگاه در چرخه قدرت نبودند و به لحاظ فرهنگ دینی ضعیف بوده و با احكام شرعی آشنایی كمی دارند.
* روابط زنان و مردان در لبنان
روابط میان زنان و مردان در محیط های عمومی و محل های كار بسیار باز است و به دلیل بافت فرهنگی و عادات، اكثر مردم مسئله ای به نام محرم و نامحرم را نمی دانند البته افراد متدین و آشنا به احكام، مسائل شرعی را رعایت می كنند.
این گونه روابط فقط در محیط های عمومی و محل های كار است، این افراد به محض اینكه وارد خانه و حریم های شخصی خود می شوند، دیگر با هم ارتباطی ندارند و ارتباطاتشان درون طایفه ای است.
* محل های مسكونی لبنان هم بافت طایفه ای دارد
محل های مسكونی در لبنان هم بین طوایف مختلف تقسیم شده است و با عبور از یك محله به محله دیگر، نوع پوشش افراد، تابلوهای مغازه ها، ساخت خانه ها، تابلوهای تبلیغاتی به گونه ای تغییر می كند كه فكر می كنید وارد یك كشور دیگر شده اید.
تنها در روستاهای كوچك است كه تعداد محدودی خانوار از طوایف مختلف در كنار هم زندگی می كنند و مجاورت سبب شده كه مشتركات بیشتری داشته باشند و رفت و آمدها از محیط های كار فراتر برود و به خانه ها هم كشیده شود.
*تنوع طوایف در لبنان
در لبنان همه طوایف در اقلیت زیر ۳۵درصد هستند و هیچ گروهی از اكثریت مطلق برخوردار نیست.
این برداشت كه حزب الله چون سلاح دارد حاكم است، اشتباه است. البته از شیعیان لبنانی كه چیزی حدود ۳۳درصد جمعیت لبنان هستند، حدود۷۰ درصد طرفدار حزب الله به شمار می روند.
لبنانی ها معتقدند به دلیل همین تنوع طایفه ای است كه هر فردی با هر نوع روحیه ای می تواند در لبنان زندگی كند.
آنها می گویند تنوع طوایف، ثروت ملی لبنان است و خاك آن خاصیت جذب بسیاری دارد و هركس یك بار به لبنان بیاید، حتما برای بار دوم هم به این كشور سفر خواهد كرد اما همین سرمایه ملی و تنوع طایفه ای تا وقتی زیباست كه بحث اجتماعی و فرهنگی باشد. وقتی از بعد سیاسی به قضیه نگاه می كنیم، گوناگونی طوایف گاهی باعث ایجاد جنگ، فساد و فتنه در كشور می شود و جنگ های داخلی كه سال ها لبنان درگیری آن بوده، از همین امر نشات گرفته است.
* نقش امام موسی صدر
آیت الله شرف الدین در زمان فوتش به دنبال جانشینی برای رهبری شیعیان لبنان بود و گمشده خود را در ایران و در وجود امام موسی صدر پیدا كرد و امانت خود را كه همان شیعیان لبنان بودند به او سپرد.
گرچه تبار امام موسی صدر لبنانی بودند اما خودش ایرانی بود و سعی كرد مطابق با وضعیت ایران یك سری فعالیت هایی را در لبنان انجام دهد. او ۱۵ سال در این زمینه تلاش كرد كه هر چند فرصت زیادی نبود اما تاحدودی توانست به نتایج خوبی دست یابد.
بعد از آن هم پیروزی انقلاب اسلامی باعث تقویت فرهنگ مذهبی لبنانی ها بویژه شیعیان شد.
* تاثیر انقلاب ایران بر لبنان
لبنان امروز خیلی متفاوت از لبنان ۴۰ سال پیش است. تاثیرات انقلاب اسلامی بر روی این كشور باعث شد لبنانی ها بویژه شیعیان آن به ارزش های جدید دست یابند؛ ایرانی ها یك سری مفاهیمی را به آنها منتقل كردند و یك سری مفاهیم هم لبنانی ها به ایرانی ها عرضه داشتند؛ در كل ارزش ها به یكدیگر نزدیك شده اما هنوز فاصله ها بسیار است و هیچ وقت هم یكی نمی شود.
برای مثال ایرانی ها بر نظافت حتی در امكان عمومی بسیار تاكید دارند؛ در صورتی كه نظیف ترین افراد لبنانی فقط در منازل شخصی این امر را رعایت می كنند و در امكان عمومی كمتر به آن توجه دارند.
لبنانی هایی كه برای اولین بار به ایران می آیند، حتی افراد مسیحی این كشور، از تمیزی خیابان های تهران تعجب می كنند و برایشان زیبایی، تمیزی و فضای سبزی تهران با ۱۲میلیون جمعیت عجیب است.
*تاثیر حزب الله بر بافت فرهنگی و اجتماعی لبنان
حزب الله ، الگویی از یك گروه سیاسی به مردم این كشور ارائه داد كه اولا به شدت پاك، منزه و ایثارگر است و ثانیا خیلی مردمی بوده و رهبران آن بدون هیچ ادعایی در كنار تمام اقشار جامعه زندگی می كنند.
زمانی كه ‘سیدهادی نصرالله’ فرزند ارشد ‘سیدحسن نصرالله’ دبیركل حزب الله به دست اسرائیلی ها شهید شد، مثل زلزله مهیبی در لبنان رخ داد و باعث شگفتی همگان شد.
تا آن زمان اتفاق نیفتاده بود كه فرزند رهبر یك حزب در جنگ، آنهم جنگ با بیگانه كشته شود. ممكن بود ترور شده باشد اما اینكه خودش سلاح به دست بگیرد و در مقابل دشمن بجنگد تا به شهادت برسد، سابقه نداشت.
معمولا در سایر احزاب، افراد رده های پایین حزب می جنگند و رهبران فقط تصمیم گیر هستند و فرزندانشان هم در سایر كشورها به سر می برند.
شاید اگر بعد از ۸ ماه جسد فرزند نصرالله را اسرائیلی ها در تبادل اجساد به لبنان تحویل نمی دادند باز هم برای برخی این شبهه به وجود می آمد كه سیدهادی به دست اسرائیلی ها كشته شده یا نه؟ اما زمانی كه جنازه او به لبنان آمد، بزرگترین تشییع جنازه در لبنان كه مردم این كشور مشابه آن را ندیده بودند، برای او انجام شد و دشمنان سرسخت حزب الله كه در جنگ های داخلی علیه این حزب اقدام می كردند، سران ادیان و مذاهب مختلف حتی هنرپیشه ها و خواننده ها به مجلس ختم پسر دبیركل حزب الله آمدند و به پدرش تسلیت گفتند.
الگویی كه حزب الله ارائه داد، الگوی بسیار موفقی از یك گروه سیاسی بود؛ البته در گذشته حزب الله فقط به مقاومت می پرداخت اما اكنون در جریان های سیاسی هم حضور دارد و در انتخابات مختلف شوراهای شهر و مجلس نیز شركت می كند.
نكته دیگر آنكه وظیفه حزب الله ارائه خدمات نبود اما خدماتی از جمله تاسیس بنیاد شهید و جانبازان، ساخت مدرسه و بیمارستان كه انجام داد بسیار مورد استقبال لبنانی ها قرار گرفت.
بیمارستان ها و درمانگاه های حزب الله به تمامی لبنانی ها حتی مسیحیان خدمات ارائه می داد.
البته خود حزب الله هم مراحل تكاملی بسیاری را طی كرد و این تشكل فعلی با حزب الله سال ۱۹۸۹ فرق می كند؛ این حزب همچون طالبان، القاعده و سلفی ها كه فكرشان بسته است، عمل نكرده و به راحتی با واقعیت ها كنار آمده است.
حزب الله در حال حاضر با برخی گروه ها، ائتلاف های انتخابی دارد كه در دهه ۱۹۸۰ دشمن ایدئولوژی آنها بود.
* تاثیر ترور رفیق حریری بر اوضاع اجتماعی لبنان
بعد از ترور رفیق حریری نخست وزیر اسبق لبنان، مجددا به تعصب مذهبی بین شیعه و سنی دامن زده شد.
تا قبل از این ترور، جایگاه حزب الله روز به روز بهتر می شد اما بعد از آن تعصب مذهبی شیعه و سنی شدت گرفت و حتی تا مرز فتنه مذهبی هم پیش رفت.
حزب الله بعد از جنگ ۳۳ روزه اسرائیل علیه لبنان در سال ۲۰۰۶، خیلی جلوه كرد و چهره خوبی از خود به جا گذاشت زیرا توانسته بود با مقاومت، دشمن اصلی و غاصب را از كشور بیرون كند و این برای لبنانی ها خیلی با ارزش بود اما كشورهایی مثل عربستان كه از محبوبیت حزب الله وحشت دارند، همواره دست به ایجاد تنش بین شیعیان و سنی ها می زنند و ترور حریری فرصتی به دست آنها داد كه برای رسیدن به اهدافشان مجددا بحث شیعه و سنی را در لبنان به راه اندازند.
لبنان امروز نیاز به وحدت ملی دارد و هرچه شكاف بین طوایف كمتر شود، نتیجه بهتری عاید این كشور در داخل و صحنه های بین المللی و مقابله با رژیم صهیونیستی می شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم مردم لبـــــنان
در این مقاله ی اصفهان تور به شرح آداب و رسوم مردم سرزمین لبنان پرداخته ایم . مطالبی که دانستن آنها خالی از لطف نیست و می تواند راهنمای بسیار خوبی برای سفر شما باشد . همراه ما باشید .
یکی از عادت های فرهنگی نامناسبی که در تمام لبنان وجود دارد و اذیت کننده است عادت سیگار کشیدن و قلیان کشیدن است. قلیان کشیدن ابدا اعتیاد یا عادت زشتی محسوب نمی شود و همه روزه غالب افراد اقلا یک گعده (دور هم نشینی) حاوی قلیان را در برنامه خود دارند. این برنامه در تابستان و روزهای تعطیل بیشتر دیده می شود.
سیگار را شاید در دست و جیب بیش از ۶۵ درصد مردم بتوان یافت. سیگار کشیدن در میان خانمها به شکل زننده ای زیاد است و وقتی می نشینند و سیگاری روشن می کنند یک دقیقه بعد از اتمام آن سیگار بعدی روشن می شود. می بینید در یک مجلس ناهار یا شام دقیقا بعد از صرف غذا ، همه سیگاری ها به شکل اعتیاد واری سیگار در می آورند و خدمت ریه های خود و دیگران می رسند! البته بین هر سیگار یک استکان چای غلیظ با شکر زیاد هم صرف می شود. خلاصه شاید فقط در یک مجلس دو سه ساعته شش سیگار دود کنند یعنی خیلی ها در روز خیلی کم بکشند یک پاکت است! حالا از بحث سلامتش هم که بگذریم ببینید چقدر پول این مملکت صرف دود جات! می شود و از آنجا که عمدتا صنعت سیگار در انحصار کمپانی های خاصی است که در اختیار جریانات خاصی است می بینید که خود لبنانی ها چقدر به دشمنانشان سود می رسانند! سن سیگار کشیدن هم خیلی پایین است و تبلیغات سیگار در رسانه ها آزاد است. تبلیغاتشان و بسته بندیشان آنقدر زیباست که آدم هوس میکند دو پک بزند و خودش را بیچاره کند.
عادت بد دیگری که بیشتر در قسمتهای جنوبی بیروت و کلا بین مسلمانان دیده می شود فرهنگ افتضاح رانندگی و بوق زدن های اعصاب خرد کن است. کلا در رانندگی بسیار خودخواه و خودبین هستند و جوری رانندگی می کنند که گویا راه فقط برای آنهاست: هرجا دلشان خواست دقیقا وسط خیابان می ایستند نه یک سانت اینور نه یک سانت اونور! هر جا دلشان خواست پارک می کنند حتی جلوی ماشین شما و اگر کسی همین بلا را سرشان بیاورد نیم ساعت بوق می زنند تا صاحب ماشین بیاید آن را بر دارد صبح یا شبش هم فرق نمی کند. یکبار نیمه شب از صدای بوق بیدار شدیم. طرف نیم ساعت دستش را گذاشته بود روی بوق، احتمالا جای او پارک کرده بودند یا همچین چیزی! این چیز ها را جزو حق دیگران حساب نمی کنند و فکر نمی کنند این هم حق الناس است و آزار مردم چقدر مشکل آفرین است از نظر معنوی و دنیوی. کلا خیلی ها از صدا در آوردن خوششان می آید: بچه ها و جوان ها در مناسبت های مختلفی مثل عروسی، جشن، اعلام نتایج امتحانات، بعد از صحبت رئیس یک حزب و … ترقه و فشفشه در می کنند که بعضی از آنها صدای توپ و تانک دارد و کل منطقه می لرزد! خیلی وقتها هم اصلا هیچ مناسبتی ندارد و فقط شخص مذکور دارای مقادیر عظیمی کرم و انگل می باشد و از آزار دیگران خوشش می آید! گاهی از اوقات هم جدا گلوله شلیک می کنند: عموما در هنگام عروسی و تشییع جنازه. نوع دیگر صدا بوق است که بی دلیل نواخته می شود. همه موتوری ها که خیلی شان بچه های ۱۰ دوازده ساله هستند با اینکه مسیر باز است مثلا در ۵۰۰ متری خود ماشین یا آدمی را که ببیند از سر خیابان بوق می زند تا وقتی که از او رد شود! تاکسی ها هم برای همه بوق میزنند چه ایستاده باشید چه نشسته چه خوابیده! چه در خلاف جهت او در حرکت باشید. نوع دیگر صدا آژیر های پلیسی است که جوانها روی ماشین یا موتور خود می گذارند و صدایشان همه را کر می کند. می بینید شیشه ماشین خود را دودی کرده و بوق پلیسی گذاشته و احساس می کند راه فقط برای اوست و باید آژیر کشان از بقیه سبقت بگیرد.
برسیم به تیپ و ظاهر مردم. همگی با ظاهر آراسته و مرتب و زیبا و معطر در اجتماع حاضر می شوند. چه کسی که وزیر و وکیل یا ثوتمند است چه کسی که کل زندگی اش شاید ۱۰۰۰ دلار هم نباشد، می بینید کسی خانه ای کوچک و درب و داغان و ترکش خورده دارد اما جلوی آن یک مرسدس بنز گرانقیمت پارک است. اینجا راحت می توان ماشین قسطی خرید. به قول دوست ایرانی ام می توان ماشین آرزوهایت در ایران را اینجا به راحتی تهیه کنی. بیشتر بنز و بی ام و هایی که در ایران میبینید اینجا قیمتی زیر ۴۰ هزار دلار دارند یعنی شما به جای ۱۲۰ میلیون ۴۰ میلیون بده و گازشو بگیر! آرایش خانمها در اینجا مثل ایران نیست. حجاب ها و آرایشهایی در ایران به وفور دیده می شود که اینجا از نظر مردم فاحشه محسوب می شود. بسیاری از خانمها با لباس معمولی و بدون آرایش یا یک رژ لب ساده و کمرنگ بیرون می روند. البته دختران بی شوهر ظرافت بیشتری به خرج می دهند بلکه به خرج یک نفر برود که بیاید آنها را بگیرد! با این حال از حد اعتدال خارج نمی شود. عامه مردم اینگونه هستند اما از آنجا که یک کشور آزاد است می توانید انواع توریست ها با قیافه های خیلی ناجور یا فاحشه های داخلی را هم در محل های خاص توریستی مسیحی نشین مشاهده کنید. در میان مسلمانان ملتزم فقط تیپ طلبه هستند که شلوار پارچه ای و پیراهن ساده می پوشند آن هم به تقلید از ایران، بقیه حتی بسیاری از جوانان حزب الله تیپ درست و حسابی دارند: موی مرتب یا ژل زده یا مدل دار (البته خیلی ها دوست دارند مدل موهایشان کوتاه باشد مثل سرباز های ما! شاید برای اینکه دردسر شانه و تمیز کردن را متحمل نشوند.)، شلوار جینز (در ایران به لی معروف است) ، پیراهن یا تیشرت یا کاپشن های شیک.
خانم های ملتزم مسلمان در اینجا یا چادر لبنانی می پوشند (غالبا خانواده روحانیون) یا مانتوی گشاد و بسیار بلندی که به آن حجاب می گویند. بقیه زنان هم پیراهن و دامن یا پیراهن و شلوار و انواع پوششهای دیگر. زنان چادرپوش به خیلی از جا ها تردد نمی کنند مثل سینما یا تفریحگاه های ساحلی مختلط و …
برای خریدن گوشت و مرغ در اینجا دقت های خاصی لحاظ می شود که حتما قصاب ذبح شرعی بیاورد و حتی در محله مسلمان نشین نمی توان از هر قصابی گوشت تهیه کرد. باید مطمئن باشید خودش ذبح می کند و گوشت یخی از خارج نمی آورند. خریدن هرگونه جنس خارجی از چیپس و شکلات گرفته تا دیگر محصولات غذایی باید با دقت خاصی همراه شود و حتما روی محصول نوشته باشد روغن خوک و الکل داخلش نباشد. ضمن اینکه محصولاتی که روغن حیوانی در آن باشد مورد استقبال ملتزمین نیست چرا که ذبحشان شرعی نبوده و نجس می باشد.
از عادتها کمی دور شدیم، یکی از عادتهای خوب این مردم سلام و علیک و به قول خودمان چاق سلامتی است که همه با همدیگر با روی باز و لبخند روبرو می شوند و چند کلمه ای حال همدیگر را می پرسند. از آنجا که کشور کوچکی است و جمعیت کمی دارد ، خیلی ها با هم فامیل اند و همدیگر را می شناسند. زیاد می بینید که در حال حرکت در خیابان به کسی می رسند و سلام می کنند. کلا روحیه جمعی و خوش اخلاقی دارند چیزی که الان در ایران خیلی کمرنگ شده.
یک اخلاق خوبی که در میان لبنانی ها هست احترام فوق العاده به مشتری است و هرچقدر مشتری بهانه گیر و بد قلق باشد باز هم با او راه می آیند. در ایران اگر کمی اینور اونور کنید صاحب مغازه مطمئنا میگوید برو بابا تو مشتری نیستی! اما اینجا اینقدر راه می آیند تا از آنها خرید کنید. در آخر هم با روی گشاده و لبخند می گویند خیلی خوش آمدید باز هم تشریف بیاورید و اینگونه است که برای خودشان مشتری می سازند نه مثل ایرانی ها که مشتری را می پرانند.
—————- تاکسی —————–
تاکسی های لبنان قدیم ها خیلی مرتب و نو بودند و این ناوگان از ماشین های بنز تشکیل شده بود که حالا فرسوده و قدیمی و بدشکل شده اند و انواع ماشین های ژاپنی و کره ای هم وارد آن شده. برای رفتن به هر نقطه می توانید از تاکسی استفاده کنید اما مواظب باشید لفظ تاکسی را بکار نبرید چون معادل دربست خودمان است و از شما اقلا ۱۰ دلار پول خواهد گرفت در حالیکه هزینه معمولی آن ۲۰۰۰ لیره یعنی حدود هزار و ششصد تومان. در اینجا مانند مملکت خودمون تاکسی خطی وجود ندارد که فقط یک خط ثابت کار کند، همه تاکسی ها بسته به مسافرانشان اگر شما هم در مسیر باشید سوارتان می کنند. گاهی شما را تا نصفه راه برده و یک مسافر دیگر را سوار می کند که مسیرش جایی است که شما را سوار کرده، باید اینقدر پر رو باشید که سرش داد بزنید اول شما را برساند و بعد مسافر دیگر را و یا اینکه بدون دادن پول پیاده شوید. مسیرهای طولانی مشتری ندارد و یا باید دوبله حساب کنید (سرویسان= دو سرویس) یا چند نفر باشید تا برای راننده بصرفه باشد. در گذشته اینجور نبوده و تاکسی شما را به هر نقطه ای می رسانده اما الان به جهت ترافیک و شاید تنبل شدن راننده ها دیگر مسیرهای طولانی نمی روند. تاکسی هم وقتی می بیند کسی بغل خیابان است همان وسط خیابان می ایستد و سوال می کند مسیرتان چیست و صبر می کند تا همان وسط سوار شوید. برای پیاده شدن هم همین است، تا گفتید پیاده می شوم همان وسط می ایستد و پیاده تان می کند و سیل بوق پشت سری ها سرازیر می شود.
—————- دید و بازدید —————-
حالا برویم سراغ دید و بازدید مردم لبنان. آنها خیلی مهمان نوازند بخصوص اهالی ده و همیشه آماده پذیرایی از میهمانهای سرزده ای هستند که سر راهشان خواسته اند بیایند و حال و احوالی بکنند. همیشه چای و قهوه برای پذیرایی آماده می کنند و سیگاری می کشند و بعد هم می روند. اما اگر مهمانی رسمی باشد و میهمانان دعوت شده باشند میوه و شیرینی های مختلف عربی هم پذیرایی می کنند. بیشتر مواقع روزهای تعطیل نهار دعوت می کنند و بساط کباب و غذاهای لبنانی دیگر پهن است. اگر خیلی تحویلتان بگیرند ماهی که در لبنان گران است برایتان می پزند. تنوع و رنگ سفره لبنانی بسیار زیاد است و متحیر خواهید شد که چه بخورید.
کسانی که به دیدن تازه عروس می روند یا به دیدن کسی که خانه نو گرفته، هدیه ای با خود می برند و آن را کنار مبل می گذارند، بد می دانند آنرا تقدیم کنند، به نوعی احساس می کنند اگر بدهند دست صاحبخانه، دارند منت می گذارند که مثلا ما برایتان چیزی آوردیم. برای نوزاد تازه به دنیا آمده لباس می آورند یا لوازم بچه مثل کالسکه یا روروک. اگر خیلی نزدیک باشند قبلا می پرسند چه چیزی احتیاج دارید. گاهی هم پول هدیه می دهند. در مقابل صاحبخانه هم با آب میوه و شیرینی و آجیل از آنها پذیرایی می کند و سپس شکلات تعارف می کند. شکلاتهای مختلفی که مخصوص هر میهمانی رنگ و شرح مختلفی دارد. مثلا برای بچه دار شدن شکلاتی می گیرند که رویش یک عروسک کوچک چسبیده یا چیز دیگری از این قبیل و در یک سینی تزیین شده پذیرایی می کنند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور