آشنایی با آداب و رسوم شهر کاشمر

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 10016 0

آداب و رسوم شهر کاشمر
با توجه به اینکه هر شهری آداب و رسوم خاص خود را نسبت به مراسم و آئین در ماهای مختلف دارد لذا در این مقاله برای آشنایی شهر کاشمر با آژانس طلوع سفریاد همراه باشید.

 

چوله قزک

به هنگام‌ خشکسالی‌ در بسیاری‌ از روستاهای‌ منطقه، عروسکی‌ بنام‌ چوله‌ قزک می‌ساختند.‌ بچه‌ها در کوچه‌ها جمع می‌شدند و در خانه‌های‌ مختلف‌ را می‌زدند‌ و در حالی که‌ سنگهایی‌ در دست‌ گرفته‌ و به هم‌ می‌کوبیدند‌، می‌خواندند:

« چوله قزک‌ بارون‌ کو، بارون‌ بی‌پایون‌ کو»

گندما‌ بزیر خاکه، از تشنگی‌ هلاکه

گلهای‌ سرخ لاله، از تشنگی‌ مناله»

در هر خانه‌ای را که می‌زدند‌ صاحبخانه‌ بیرون آمده‌ و به آنها خوراکی‌ ( نخود، کشمش، تخمه، شکلات، نقل،آبنبات ترش ، …) می‌دهد.‌ بچه‌ها‌ خوراکی‌‌ها را در کیسه‌‌ای ریخته‌ و بعد از اتمام‌ مراسم، بین‌ خودشان‌ تقسیم‌ می‌کنند.

شب یلدا و باورهای زیبای مردم کاشمر

شب یلدا

شب اول دی ماه، شب آغاز چله بزرگ زمستان است و تا دهم بهمن ماه به مدت چهل شب ادامه دارد.و این نخستین شبی است که در آن مردم فصل پاییز را پشت سر گذاشته و می خواهند با فصل سرد زمستان رو به رو شوند و چون بلندترین شب سال است در اکثر روستاهای کاشمر و حتی در خود شهر آداب و رسوم خاصی اجرا می شود که خوشبختانه این آیین در این شهر با گذشته چندان تغییری نکرده است.

 

در کاشمر معتقدند که هر میوه‌ای خواص مخصوص به خود را دارا می باشد. هرنوع میوه ای را که بخوری خواص و فایده آن تا سال آینده همان وقت در بدنت باقی می ماند.این خواص باعث می شود که فرد از حشرات و جانوران محافظت شود و در مقابل بیماری ها هم مصون باشد.

در روستا ها هندوانه بیش از سایر میوه‌ها مورد توجه قرار دارد لذا آن را در فصل برداشت تا شب یلدا انبار می کنند. باید هندوانه را به نحوی انبار نمود که به آن صدمه‌ای وارد نشود بنابراین آن را بالای کاه می نهند. در بعض آبادی‌ها آن را در داخل تور قرار می دهند و از سقف اطاق یا زیرزمینی برای شب چله آویزون می کنند.

مردم کاشمر هندوانه را دافع گرمی مغز و سوزندگی جگر می دانند.عقیده دارند هر کس در شب یلدا هندوانه بخورد جگرش لک بر نمی دارد و حتی در تابستان سال آتی هم گرما بر او تاثیر نخواهد داشت و اگر کسی کرم روده داشته باشد با خوردن هندوانه در شب یلدا متوجه می شود که کرمش دفع شده است.

از دیگر میوه‌های شب یلدا می توان به انار و گلابی اشاره نمود. هویج هم در این میانه طرفدارانی دارد؛ مردم این منطقه معتقدند که هرکس این چهار میوه را بخورد از نیش عقرب و زنبور در امان خواهد بود.

همچنین طبق باورهای مردم کاشمر هر کس در شب چله انگور بخورد گرما زده نخواهد شد و خوردن سیرترشی نیز شخص را از درد مفاصل تا سال آینده در امان نگه خواهد داشت.

در روز آخر آذرماه( شب چله) از سوی خانواده داماد برای عروس خنچه(خوانچه) می برند. این خوانچه از هفت سینی با هفت پارچه الوان تشکیل شده است. در یک سینی هندوانه، بعدی سیب سرخ مشهدی، گلابی، انار، برنج و گوشت، لباس( پیراهن یا چادر) و در سینی آخری گردن بند یا انگشتری طلا. این هفت سینی را هفت نفر روی سر گذاشته و به خانه عروس می برند و به این هفت سینی شب چله گی می گویند.

جایگاه مزار پیران در بخش مرکزی کاشمر

در گذر زمان شاهد حضور پیرانی روشن ضمیر و عارفانی مردمدار در جای جای کاشمر کهن بوده‌ایم؛ ردپای این حضور را می توان در روستاهای فدافن، قوژد، فروتقه، عارف آباد و ساق آباد (اسحاق آباد) از توابع بخش مرکزی کاشمر شناسایی کرد.

مردمان این دیار از این قبور با عنوان “مزار پیر” یاد می کنند. مردم کاشمر برای این مزارها حرمت و احترامی خاص قائلند و دوست دارند پیکر عزیزانشان را در جوار این مزارها دفن کنند.

اهالی کاشمر چهارشنبه ها را روز زیارت حضرت امام موسی بن جعفر(ع) و اولادش می دانند (زنان کاشمر روز چهارشنبه مسیر منتهی به امامزاده سیدمرتضی را پیاده طی می کنند). به همین خاطر در این روز به زیارت مزار پیران هم می روند. شب های جمعه و در مناسبت های مذهبی برای ادای نذر و روشن کردن شمع بر سر مزار این پیران حاضر می شوند و بسته به توان مالی شان، حاضران در آرامستان آبادی را به نان ماست، حلوا، خرما، آش، نان و پنیر و بُلغُور دعوت می کنند.

در همه دوره‌ها، انسان‌ها به چیزهایی قسم یاد می‌کردند که مورد پرستش، تقدیس یا احترام ایشان بوده یا این که در شمار عزیزان و محبوبان ایشان باشد. مردم کاشمر بسان سایر ایرانیان، پیامبر(ص) را در شمار عزیزترین‌های خود برشمرده، در سوگندهای خود، از نام پیامبر(ص) بهره جسته‌اند.

“پیر” در اصل به معنای سالمند و کهنسال و اصطلاحاً به معنای شیخ، مرشد و راهنما و انسان باتجربه است.

از قدیم هرجا مى‏خواستند قداستى براى شخص و یا مکان ‏زیرنظر او قائل شوند از کلمه “پیر” استفاده مى‏کنند مانند پیر دیر، پیر خرابات، پیر طریقت، پیر صحبت و پیرخرقه!

گذشته از معنای اصلی و اولیه پیر(سالمند و سپیدموی)، این لفظ در ادب فارسی بیش از همه مترادف و هم معنای شیخ عربی است. “پیر” نزد زرتشتیان به مفهوم راهنما و نزد یهودیان ایران به معنای پیامبر نیز به کار رفته است.

در اشعار عرفانی فارسی، به ویژه در غزلیات حافظ شیرازی نیز اصطلاح پیر و ترکیبات گوناگون آن همچون پیر مغان، پیر دُردی‌کش، پیر می‌فروش، پیر گلرنگ، پیر میخانه، پیر پیمانه‌کش و… بسیار آمده است. در برخی ابیات مثنوی چنین به نظر می‌رسد که مولانا معنای عمیق‌تری از اصطلاح پیر را در نظر داشته و این واژه را به معنی “انسان کامل” و حقیقت وجودی او در نظر گرفته است.

اصطلاح پیر در سنت جوان‌مردان معنای راهنما و مرشدی را دارد که هدایت مرید را در مسیر سلوک برعهده می‌گیرد،‌اظهارداشت: در میان طریقه‌های صوفیان معاصر ایران نیز اصطلاح پیر رواج کامل دارد. منظور ما از پیر و مراد انسانهای وارسته و پاک هستند که لیاقت راهنمایی راه حق را داشته باشند.

پیر در میان ادیان و مذاهب و فرقه های ایرانی کم و بیش به همان معنای شیخ و راهنما و مربی به کار می رفته است؛ در میان درویشان معاصر ایران، کاربرد عنوان “پیر” هنوز هم رواج دارد.

واژه “پیر” در باور محلی مردم کاشمر تقریباً معادل کلمه امامزاده می باشد و در اعتقادات مردم دارای تقدس و احترام خاصی است. معمرین و کهنسالان آنان را انسان های باخدا و مردمدار می دانستند و بر سر مزار پیران بسته به نذورات مردم سفره های آش، نان و ماست و آبگوشت گسترده می شود.

معمرین آبادی‌های کاشمر پیشینه ای طولانی برای مزار این پیران قائل هستند و از دید آنان این مزارها عمری طولانی دارند، عمری فراتر از تاریخ روستا!

آئین های ویژه شب‌های احیا در کاشمر

کاشمر نیز همچون سایر نقاط کشورمان در شب‌های قدر که به ” شب‌های احیا” در بین مردم معروف است، حال و هوای دیگری دارد. شب‌هایی که مردم شهر دارالمؤمنین شب زنده داری می کنند و با آداب و رسوم و آئین خاصی مراسم احیادار‌ ی را انجام می دهند.

در این شبها معمولاً در سفره های افطاری که در خانه‌ها و مساجد برپا می شود خرما و نان جو وجود دارد تا با تأسی از امیرالمؤمنین غذایی ساده و بی ریا صرف شود.

اغلب خانم‌ها به ویژه در شب نوزدهم، بیست و یکم و بیست و سوم ماه رمضان در منازل آش می پزند و در بین همسایه ها و افراد بی بضاعت توزیع می کنند تا همگان در این شب ها افطار غذایی داشته باشند.

برپایی مراسم تعزیه خوانی در شهر و روستاهای کاشمر در ایام شهادت حضرت علی(ع) در روز نوزدهم معمولاً در روستاها تعزیه خوانی با موضوع حضرت علی(ع) و در روز بیست و یکم هم در شهر کاشمر و هم در روستاها تعزیه خوانی شهادت آن حضرت برگزار می شود.

در این تعزیه مراسم “قنبرخوانی”، یکی از آواهای آیینی ماه مبارک رمضان در کاشمر که با اشعاری مذهبی در بیان ویژگی های امام اول شیعیان از زبان قنبر خادم حضرت علی خوانده می شود، برگزار می گردد که از این مراسم استقبال خاصی می شود.

از شب ضربت خوردن حضرت علی(ع) تا پایان شب بیست و سوم لحن مناجات‌ها و شب‌خوانی‌ها تغییر می کند و به سمت واقعه شهادت حضرت علی(ع) سوق می یابد که در برخی روستاها از آن به عنوان مقتل خوانی نام برده می شود.

در راز و نیاز به درگاه الهی که در شب‌های احیا توسط مؤذن ها و افراد خوش صدا در مساجد کاشمر انجام می گیرد از آواهای آیینی ایرانی به ویژه در مایه حجاز که یکی از بهترین مایه های مناجات بوده است نیز استفاده می شود.

یکی از جذاب ترین برنامه ها در مسجد جامع را برپایی مراسم تعزیه با عنوان “قنبرخوانی” و پس از اتمام مراسم عزاداری و سینه زنی عزاداران، تعزیه آغاز می شود و فردی در نقش قنبر و فردی در نقش امیرالمؤمنین به اجرای حرکات تعزیه می پردازند.

قنبر از ابتدای حرکت به سمت خانه امام علی(ع)، اشعاری در مدح و منقبت سیدالاوصیا می خواند و حاضران با ذکر صلوات و تکرار برخی ابیات، او را همراهی می کنند و نهایتاً با رسیدن به در خانه حضرت علی با حالتی ویژه به دیدار و ملاقات امام که پس از ضربت خوردن در بستر بیماری افتاده می شتابد که این بخش برنامه همراه با آه و ناله و بسیار حزن انگیز است.

در شب بیست و سوم ماه رمضان نیز مراسم احیا و عزاداری در اماکن مذهبی برپاست، گفت: اغلب در این مراسم به صورت نمادین مجلس ختمی برای حضرت علی گرفته می شود بدین ترتیب که حین عزاداری و سینه زنی عزاداران یکی از قاریان قرآن سوره مبارکه “الرحمن” را قرائت می کند.

شب بیست و هفتم ماه رمضان در بین کاشمری ها به شب قتل ابن ملجم معروف است؛ مردم این دیار این شب را عید می دانند و با حنابستن به سرو دست خود و شیرینی توزیع کردن از بین رفتن قاتل مولایشان را جشن می گیرند

در روز آخر ماه رمضان که جزسی ام قرآن قرائت می شد هر کس مطابق معمول هر روز بر جای خود می نشیند و با آوردن انواع آجیل و یک سکه و غیره این جز تلاوت می شود تا اینکه به سوره اخلاص می رسد کسی که این سوره را تلاوت می کند باید پس از چند روز از تمام شدن ماه رمضان به سایر قرآن خوانان آش بدهد که این آش به آش “قل هو الله” معروف است و پس از دور کردن کامل قرآن تمام آجیل و تنقلات بین قرآن خوانان به این بهانه که متبرک است و با عنوان مشکل گشای سر قرآن توزیع می شود و هر کس سکه ای که با خود آورده بود را برمی دارد و این پول نیز به پول برکتی سر قرآن معروف است که اغلب برای برکت پولشان در کیسه ای در جیب یا کیفشان می گذارند.