هتل های عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 817 0

کشور عربستان دارای هتل های لوکس و ستاره دار بسیاری است که در این مقاله ی اصفهان تور برخی از آنها را برای شما آورده ایم . قبل از سفر به این کشور و مقصد زیارتی دانستن این اطلاعات برای شما قابل توجه خواهد بود .

 

هتل برج ساعت رویال
(Fairmont hotel)  Makkah Clock Royal Tower

 

این هتل ۵ ستاره یکی از معروفترین، لوکس ترین و بهترین هتل های شهر مکه است که نزدیک ترین هتل به خانه خداست و نمای فوق العاده ای از کعبه را داراست . این هتل باشگاه بدنسازی، رستوران، رم سرویس و اینترنت رایگان هم ارائه می دهد . این هتل جایزه هتل های منتخب گردشگران را کسب کرده است .

 

هتل مکارم ام القری
  Makarim Umm AlQura Hotel
از هتل های لوکس و ۵ ستاره شهر مکه است ، که اینترنت رایگان، پارکینگ رایگان، رستوران و رم سرویس هم ارائه می دهد.

 

 

هتل المروا ریحان
  Al Marwa Rayhaan
یکی از هتل های لوکس ۵ ستاره شهر مکه، که فاصله کمی هم با کعبه دارد . این هتل دارای رستوران و رم سرویس نیز می باشد .

 

سوئیس هتل
Swissotel Makkah
یه هتل ۵ ستاره لوکس تو شهر مکه، که جزو هتل های منتخب گردشگر هابوده و امکاناتی مثل رستوران، باشگاه بدنسازی، مرکز ماساژ رم سرویس و اینترنت پرسرعت رایگان رو ارائه می دهد.

هتل کاخ رافلز | Raffles Makkah Palace
یه هتل لوکس ۵ ستاره تو شهر مکه که به کعبه هم نزدیکه و امکاناتی از قبیل رستوران، باشگاه بدنسازی، رم سرویس، اینترنت رایگان و پارکینگ رایگان ارائه می دهد.

هتل ماریوت مکه | Makkah Marriott Hotel
یه هتل ۴ ستاره بسیار تمیز و راحت تو شهر مکه، که تو رنج هتل های متوسط این شهر قرار گرفته و ۴۲۶ تا اتاق دارد.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

قوانین کشور عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1803 0

در کشور عربستان قوانین و مقررات خاصی حاکم است که دانستن آنها خالی از لطف نیست . قوانینی که گاه جالب و گاه تعجب برانگیز هستند . اصفهان تور در این مطلب لیستی از این قوانین را برای شما آورده است .

قانون‌های حقوقی:
قانون‌های حقوقی عربستان برگرفته از تفسیر احمد حنبل از احکام قرآن است. مردان مجاز به ازدواج با چهار زن هستند، طلاق دادن زنان بسیار ساده انجام می‌گیرد. مجازات زنا در کشور سعودی، سنگسار است.

 

 

بحران هویت:
پس از چندین دهه بررسی و به دنبال به وجود آمدن مشکلات مربوط به هویت، وزارت کشور عربستان در آوریل ۲۰۰۵ (میلادی) با حق زنان سعودی برای داشتن کارت شناسایی در صورت درخواست خود آنها موافقت کرد. بسیاری از زنان تصمیم گرفتند از داشتن کارت شناسایی صرف نظر کنند؛ نه به این دلیل که آن‌ها نمی‌خواستند کارت شناسایی داشته باشند، بلکه این محرومیت به این دلیل بود که پدر، همسر یا برادر آن‌ها به دلیل چاپ عکس زنان بر روی کارت شناسایی، با دادن کارت شناسایی به زنان مخالفت می‌کردند. این مخالفت با تکیه بر این اصل اسلامی که مردان سرپرست زنان هستند و در نتیجه آن‌ها به داشتن هویت رسمی نیاز ندارند، توجیه می‌شد. در هر حال، امروزه زنان بسیاری دارای کارت شناسایی هستند. واقعیت این است که بخش‌های دولتی بسیاری وجود دارند که کارت شناسایی را نمی‌پذیرند. این ادارات دولتی برای شناسایی فرد (زنان) کارت شناسایی خانوادگی یا دو شاهد برای تأیید هویت زنان درخواست می‌کنند. در واقع، یکی از بخش‌هایی که گفته می‌شود با کارت شناسایی زنان مخالفت می‌کند، دستگاه دادرسی است.

 

 

رانندگی:
رانندگی زنان در عربستان سعودی ممنوع است و با وجود برخی تلاش‌های انجام شده برای برداشتن این ممنوعیت، به دلیل مخالفت مقام‌های دینی این کشور، این تلاش‌ها به نتیجه نرسیده است. در ۲۴ اوت ۲۰۰۶ (میلادی) طرح یکی از نمایندگان مجلس مشورتی عربستان در مورد دادن حق رانندگی به زنان این کشور رد شد. رییس مجلس این کشور در این مورد گفت: موضوع رانندگی زنان بر اساس فتوای مقامات مذهبی کشور ممنوع است و مجلس حق دخالت در این مورد را ندارد. آل زلفه، نماینده‌ای که موضوع لزوم دادن حق رانندگی به زنان را مطرح کرده بود، می‌گوید: چنانچه زنان حق رانندگی داشته باشند، مجبور به به‌کارگیری مردان بی‌گانه به عنوان راننده نیستند و این مسئله افزون بر حل مشکلات اجتماعی، به اقتصاد خانواده نیز کمک می‌کند. در سال ۱۹۹۰ (میلادی)، چهار زن آلمانی‌الاصل مقیم سعودی، با نادیده گرفتن این ممنوعیت، اقدام به رانندگی در سطح شهر ریاض کردند که بلافاصله توسط پلیس دستگیر شدند. روزنامه‌های محلی نوشته‌ی توهین آمیزی علیه آنان پخش کردند و خواستار اخراج آن‌ها از شهر شدند. بزرگان عربستان نیز بر حرام بودن رانندگی زنان به دلیل ایجاد فساد و آسیب رساندن به عفت، پا فشاری کردند. از سوی دیگر، سازمان رانندگی عربستان آگاهی داد که علت ممنوعیت رانندگی زنان این است که زنان اگر روبند را نگه دارند، به سختی می‌توانند رانندگی کنند و این احتمال تصادفات را افزایش خواهد داد.

 

 

حق رأی:
دولت عربستان اعلام کرده که زنان نمی‌توانند در نخستین رأی‌گیری سراسری این کشور که گزینش شورای شهر است، رأی‌ دهند. علما این تصمیم دولت را تأیید و رأی دادن زنان را موجب فساد و خلاف عفت دانستند. عمر هیاج الزین به عنوان رییس دولت اعلام کرد که زنان فاقد شایستگی لازم برای گزینش درباره‌ی نامزدهای رأی‌گیری هستند. هر چند برخی دیگر اعلام این ممنوعیت را مشکل هویت زنان می‌دانستند و این که بیشتر زنان کارت شناسایی ندارند.

تحصیلات و آموزش:
با این که دولت سعودی دختران را از آموزش منع نکرده‌است و حتی آموزش رایگان نیز برای ایشان در نظر گرفته‌است، حضور دختران در آموزشگاه‌ها و مدارس بسیار محدود است. بر اساس آمار رسمی دولت سعودی، ۵۵ درصد دانش آموزان دبستان، ۷۹ درصد دانش آموزان راهنمایی و ۸۱ درصد دانش آموزان دبیرستان پسر هستند. دیدگاه‌های سنتی در عربستان باعث شده‌است که بسیاری از دختران در سنین پایین مدرسه را ترک می‌گویند. در عربستان، مدارس و دانشگاه‌های متفاوت برای دختران و پسران وجود دارد و هیچ مدرسه‌ی مختلطی در آن جا یافت نمی‌شود. با این حال بسیاری بر این باورند که مدرسه‌ها و دانشگاه‌های مربوط به زنان از کیفیت آموزشی پایین‌تری برخوردارند. تحصیل زنان در همه‌ی رشته‌های فنی و مهندسی، و نیز رشته‌ی حقوق ممنوع می‌باشد.

فعالیت اقتصادی:
در قوانین سعودی، اشتغال زنان به هر کاری جز آموزش و پرستاری ممنوع گشته‌است. آموزش برای زنان بسته به کلاس‌های دختران می‌شود و آن‌ها حق آموزش برای پسران را ندارند. با این حال باز هم شرکت زنان در کارها بسیار بسته است و برای این کارها نیز اجازه‌ی رسمی شوهر یا ولی شرط محسوب می‌شود. علما گماردن زن به هر کاری که باعث همکاری و ارتباط با مردان نامحرم می‌شود، را حرام اعلام کرده‌اند.

حضور در اجتماع:
ورود زنان بدون همراهمی محرم به بسیاری از مکان‌های عمومی سعودی از جمله بانک‌ها، رستوران‌ها و فروشگاه‌ها ممنوع است. رستوران‌های سعودی معمولاً دو بخش جدا برای مجردها و خانواده‌ها دارند. بخش خانوادگی رستوران‌ها به غرفه‌های کوچک تقسیم شده‌است که زنان می‌توانند در آن نقاب را برداشته و غذا بخورند بدون این که مرد نامحرمی وارد شود. شرکت زنان در مجامع عمومی حتی در مسجد بسیار کم است. از زنان سعودی انتظار می‌رود هنگام بیرون آمدن از خانه، حتماً با مرد محرم همراه باشند.

 

 

حق سفر:
علمای حنبلی سفر زنان را بدون همراهی مردی از محارمش ممنوع می‌دانند. در عربستان سعودی این قانون به دقت اجرا می‌شود و به زنانی که محرمی به همراه ندارند، اجازه‌ی بیرون شدن داده نمی‌شود. این قانون هم در سفرهای درون کشور و هم در سفرهای برون کشوری انجام می‌شود.

حجاب:
برداشت علمای سعودی از حجاب اسلامی، پوشاندن تمام بدن از جمله چهره و دست‌هاست. پلیس دینی عربستان همواره بر این نوع پوشش زنان پافشاری داشته و زنانی را که چهره‌ی خود را در دیدگان مردم می‌گشودند، به زندان و تازیانه محکوم می‌کرده‌است. قانون حجاب از علل محدود کننده‌ی زنان سعودی است.
پوشاندن دست‌ها و چهره برای تمام دخترانی که به بلوغ رسیده‌اند، اجباری است. آموزشگاه‌های سعودی همه‌ی دخترانی را که بیش از ده سال سن دارند، مجبور به پوشیدن روبنده می‌کنند. از زنان و دختران انتظار می‌رود هنگام بیرون آمدن از خانه، چهره و دست‌های خود را به طور کامل بپوشانند. پلیس مذهبی عربستان که مطوعین نام دارد، بر رعایت حجاب نظارت دقیق دارد. نیروهای مطوعین در مرکزهای خرید، رستوران‌ها، فروشگاه‌ها، معابر و گذرگاه‌ها گشت می‌زنند و زنانی را که حجاب موافق مقررات شرعی ندارند، دستگیر می‌نمایند. در سال ۲۰۰۳ (میلادی)، پافشاری پلیس دینی عربستان درباره‎ی رعایت روبند، به مرگ پانزده دختر نوجوان در آتش سوزی یک مدرسه‌ی راهنمایی دخترانه در مکّه انجامید. نیروهای وابسته به دولت ریاض، در این سانحه، مانع از آن شدند که دخترانی که صورت خود را نپوشانده بودند، از کام آتش بگریزند. روزنامه‌نگارهای عربستان در بیرون کشور از این کار نیروهای مطوعین ابراز نفرت و انزجار کردند. مرگ این دختران جنجال بزرگی در عربستان سعودی به راه انداخت و مقام‌های سعودی را بر آن داشت تا کنترل کامل آموزشگاه‌های دخترانه را دوباره بازپس بگیرند. از یک سو این رویداد باعث انتقاد اصلاح‌طلبان به سیاست‌های دینی کشور عربستان شد، عبدالکریم قلعاد گفت که اجبار زن برای پوشاندن چهره‌اش در دین نیست. با این حال این انتقادات، تأثیر ویژه‌ای نداشته‌است و حاکمیت دینی عربستان مخالفت خود را با هر گونه آزادی بیش‌تر زنان اعلام نموده‌است. پلیس دینی تا به حال برخی از زنان سعودی درس‌خوانده‌ی بیرون کشور را برای جرایمی چون نداشتن پوشش کامل به تازیانه محکوم کرده‌است. در پایان سال ۲۰۰۴ (میلادی)، زنان که تاکنون شناسنامه مستقل نداشتند، و تنها نامشان در شناسنامه‌ی پدر آورده می‌شد، دارای شناسنامه‌ی مستقل گردیدند، اما عبدالعزیز الشیخ با پافشاری بر حرام بودن گشودن چهره‌ی زنان، مخالفت خود را با عکس‌دار کردن شناسنامه‌ها اعلام کرد.

پوشش زنان سعودی در مجامع عمومی، چادر سیاه گشادی است که از سر تا پا را در بر می‌گیرد و عبایه گفته می‌شود. پوششی که چهره‌ی زنان سعودی را فرامی گیرد، نقاب (روبنده) نام دارد. نقاب‌ها در عربستان به سه شکل هستند. نقاب کامل که معمولاً به وسیله‌ی یک یا چند پرده‌ی نیمه‌شفاف یا مشبّک، چشم‌های زن را هم می‌پوشاند، نقاب درزدار یا نقاب مُشِقّ که یک یا دو شکاف برای چشم‌ها در آن در نظر گرفته شده‌است، گونه‌ی سوم نیم نقاب است که علاوه بر چشم‌ها، پیشانی و ابروی زن را نیز نمایان می‌کند. (علما این نوع روبند را حرام دانسته‌اند.)
علمای عربستان سعودی از جمله شیخ ابن عثیمین، شیخ ابن باز، شیخ صالح المنجّد و عبدالعزیز الشیخ که از آیین حنبلی و دعوت محمد بن عبدالوهاب، مشهور به سلفیه، پیروی می‌کنند، اجماعاً باور به واجب بودن پوشانیدن چهره (به جز چشم‌ها) هستند.

 

 

ورزش زنان:
محافظه‌کاران مذهبی در عربستان معتقدند که قوانین اسلام ورزش زنان در ملاء‌عام را حرام کرده‌است. سازمان دیده‌بان حقوق بشر در گزارشی به تاریخ فوریه ۲۰۱۲ میلادی، مدعی شد که مقامات سعودی رفتاری تبعیض‌آمیزی نسبت به ورزش زنان در آن کشور دارند. گفتنی است که تا به حال عربستان سعودی هیچ زنی را برای شرکت در رقابت‌های المپیک اعزام نکرده‌است.

 

 

 

آیین:
اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است. ساخت عبادت‌گاهی به غیر از مسجد در عربستان سعودی ممنوع است. آیین رسمی کشور عربستان وهابیت می‌باشد که خود مشتق شده از آیین حنبلی از آیین‌های اهل سنت می باشد . آیین‌های دیگر اهل تسنن و مذهب شیعه نیز در عربستان رواج دارند. احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

اقلیت‌های دینی:
حدود شصت درصد جمعیت ۲۲ میلیونی عربستان را عرب‌های بومی با آیین حنبلی (از آیین‌های اهل سنت) که دین رسمی کشور است، تشکیل می‌دهند. شمار بسیار اندکی از بومیان این کشور دارای دین‌های یهودی و مسیحی هستند. از عربستان، حدود ده درصد از جمعیت ۲۲ میلیون نفری این کشور به شیعیان اختصاص دارد و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلی) هستند که این مردم بیشتر از جمعیت شیعی کشورهای کویت، قطر، یمن، عمان و امارت متحده‌ی عربی است. با وجود در اقلیت بودن شیعیان در عربستان، سکونت آنان در ناحیه استراتژیک و میادین نفتی قوار، قطیف و احساء جایگاه برتری به آنان داده‌است.

دیگر دانستنی‌ها:
فروش سگ و گربه در این کشور ممنوع است. ورود غیرمسلمان بنا به حرمت مکان‌های اسلامی، به بخش‌های حجاز (شهرهای مکه و مدینه) ممنوع است. سازنده‌ی بهترین هتل مکه (هتل هیلتون) که غیرمسلمان است، مجبور شد از راه دوربین و بر روی یکی از تپه‌های دور شهر پروژه ساخت هتل را دیده‌بانی و پیگیری کند. سالن سینما در عربستان وجود ندارد. عکس‌برداری در بیشتر جاهای عمومی ممنوع است. جادوگران گردن زده می‌شوند. بعضی از دانشمندان دینی عربستان خواهان قانونی شدن برده‌داری هستند. در جاهای عمومی و غذاخوری‌ها جداسازی جنسیتی به شدت اجرا می‌شود. بر اثر فشار بیش از حد بر روی زنان، آمار خودکشی زنان بالاست. در عربستان، مجازات اسلامی اجرا می‌شود که در بر گیرنده‌ی حدود و قانون‌های تعزیراتی است برای نمونه، چهار انگشت فرد دزد بریده می‌شود. همچنین در بعضی موردها و برای قصاص اندام دیگر بدن نیز بریده می‌شود. در این کشور افراد بزه‌کار در ملأ عام گردن زده می‌شوند. تاکنون میلیون‌ها کتاب دینی اقلیت‌های دینی توقیف و آتش زده شده‌است. حکومت سعودی معاهده حقوق بشر سازمان ملل را خلاف اسلام می‌داند و تاکنون حاضر به امضای آن نشده است. از این رو، خود را ملزم به رعایت مفاد آن نمی‌داند و کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل نیز مبنایی برای برخورد با موارد نقض حقوق بشر در این کشور ندارد. مردان مجاز هستند ۴ همسر قانونی داشته باشند، و داشتن بیشتر از ۴ همسر بر خلاف قانون اسلامی به حساب می آید.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

دین کشور عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 809 0

هر سرزمین خاص همانند کشور عربستان اقلیت  های مذهبی و دین خاص خودش را دارد . در این مقاله ی اصفهان تور به شرح این مهم پرداخته ایم . همراه ما باشید .


دين رسمي :

اسلام تنها دین رسمی در عربستان سعودی است و مذهب اكثر مردم حنبلي مي باشد. مذاهب دیگر اهل سنت و نيز مذهب تشيع هم در عربستان سعودی رواج دارد .
احکام و فتواهای دینی در عربستان سعودی ، فرهنگ و سیاست را تحت تأثیر قرار می‌دهد.

 

اقليت‌های دينی:
شصت درصد از جمعیت عربستان سعودی را عرب‌های بومی حنبلی و بیش از چهار میلیون نفر شیعه (دوازده امامی، زیدی و اسماعیلی) هستند كه سکونت آنان بيشتر در مدينه النبي (ص) ، قوار، قطیف و احساء مي باشد.

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

 

تقسیمات کشوری عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1037 0

کشور عربستان نیز همانند سایر کشورها به بخش بندی های  متفاوتی تقسیم شده است . در این بخش با اصفهان تور که به معرفی این نواحی و شهرها پرداخته است ، همراه شوید .

 

تقسیمات کشوری :

کشور عربستان سعودی ساخته از ۱۳ استان می‌باشد.
مرزهای شمالی
جوف – مدینه – قصیم – ریاض
استان شرقی
عسیر – حائل – جیزان – مکه – نجران – تبوک

شهرها:
ابها • احساء • الجبیل • الخبر • الرس • المذنب • باحه • بریده • بکیریه • بیشه • تبوک • تیماء • جیزان • جوف • جده • حائل • خمیس مشیط • خیبر • دمام • رابغ • رأس تنوره • ریاض (پایتخت) • سفانیه • شهر اقتصادی ملک عبدالله • طائف • طریف • ظهران • عنیزه • قطیف • قنفذه • قیصومه • مدینه • مکه • میسان • نجران • هفوف • الوجه • ینبع تقسيمات

شهر مکه (Mecca):

شهر مکه یکی از شهرهای مهم در جهان اسلام و شهر مذهبي و تاریخی این کشور است و بخاطر قرار داشتن کعبه ، قبله‌گاه مسلمانان در آن مقدس‌ترین شهر در اسلام به ‌شمار می‌رود.
مكه، شهر كعبه و شهر مسجدالحرام است مركز ظهور دين اسلام، سرزمينى مقدس از آغاز خلقت و خاصه از زمان حضرت ابراهیم عليه السلام ، نخستين آيه هاى قرآن کریم نيز در مكه بر حضرت محمد (ص) فرود آمد و بمدت سيزده سال ادامه داشت.
سرزمينى كه زادگاه رسول اکرم و حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و بسیاری از صحابه گرانقدر صدر اسلام و نیز محل بعثت پیامبر اسلام بوده است.
اين شهر پيش از اسلام به سبب خانه وجود كعبه در آنجا مركز تجارت شبه جزيره عربستان بوده است.
برخي از علماء اسلام برآنند که نام مکه، به دليل کمي آب در آن جاست. برخي هم گفته اند كه مکه از آن روي مکه ناميده شده است که گناهان را محو مي کند.
شهر مقدس مكه، ام القرى نيز ناميده مى شود. اين نام براى اين شهر، در دو آيه از قرآن مجيد اطلاق شده است . «ام القرى» مادر آبادي ها، شهر مكه. علت اين كه به مكه «ام القرى» گفته مى شود اين است كه طبق رواياتى پس از فروكش كردن طوفان نوح، نخستين خشكى كه از آب بيرون زد سرزمين مكه بود. اين واقعه را دحوالارض مى گويند. لذا به مكه مادر آبادي ها گفته شد.
از نام هاى معروف مكه كه بيانگر احترام فوق العاده و قداست بيش از حد اين سرزمين مقدس است، نام «بلدالأمين» مى باشد. اين نام به همين صورت در قرآن کریم آمده و مورد قسم و سوگند الهى واقع شده است.

قدمت مكه : منطقه مكه از قديم الايام در مسير كاروانيان راه يمن و شام بود ولى تاريخ جغرافيايى و آبادانى اش با اسكان حضرت هاجر و حضرت اسماعیل عليه السلام در آن شروع مى شود. آن زمان كه حضرت ابراهيم پيامبر عظيم الشأن همسر و فرزند خود را به امر الهى در بيابان غير ذى ذرع و بى آب و علف ساكن ساخت، به اراده الهى چشمه آبى زير پاى كودك حضرت هاجر عليه السلام جوشيد و با پيدايش آب زمزم كه در حدود مكه بسر مى بردند در اين نقطه اقامت گزيدند تا كه كعبه به دست تواناى پيامبر گرانقدر حضرت ابراهيم (ع) و با كمك فرزندش حضرت اسماعيل (ع) بنا گرديد.

آب و هواي مكه : مکه شهرى است كوهستانى و خشك و سوزان و در تابستان، هوايش بسيار گرم است و شب ها، در تابستان هوايش بهتر شود.

حرم : اطراف مکه مكرمه ، محدوده اي به عنوان حرم در نظر گرفته شده است، و حرم از هر جانب مکه عبارت از آن حدي است که نمي شود بدون احرام از آن حد گذشت، و خداوند متعال آن حد را محل امن براي انسان و حتي حيوان و گياه قرار داده است.
مسجدالحرام: مسجدي است بسيار باعظمت که در فضيلت و شرافت بي نظير مي باشد، يک نماز در آن برابري مي کند با صد هزار نماز در مساجد ديگر، پس بايستي وقت را غنيمت شمرده و از فضيلت هاي معنوي مسجدالحرام حداکثر بهره را بُرد. کعبه در وسط مسجدالحرام قرار دارد.

 

 

حجر اسماعيل : بنايي است به شکل نيم دايره با ديواري به ارتفاع يک متر و ۳۰ سانتيمتر که در جانب شمالي کعبه قرار دارد، و قبر حضرت اسماعیل علیه السلام و هاجر، مادر آن حضرت در آن جا مي باشد، و بنابر بعضی روايات قبور جمعي از انبياء عليهم السلام هم در آن جا است.

 

 

غار حرا : جبل النور، اسم کوهي است در داخل شهر مکه، و در آن غاري مي باشد به نام غارِ حِرا که رسول اکرم (ص) قبل از بعثت در آن به تفکر و عبادت خداوند مي پرداخت تا اين که در ۲۷ رجب جبرئيل امين بر آن حضرت نازل شد، و با آوردن آيات سوره علق آن حضرت به نبوت مبعوث شد.

 

 

عرفات ، مشعر و مني : سرزمين عرفات بيابان وسيع و همواري است که در شمال مکه در مسافت حدود ۲۱ کيلومتري واقع شده و از حد حرم خارج است. عرفات سرزميني است که حضرت آدم و حوّا عليهماالسلام بعد از جدايي طولاني، در اين سرزمين به يکديگر رسيدند، و نسبت به هم آشنا و عارف گرديدند. عرفات سرزميني است که آدم در اين سرزمين اعتراف به گناه خويش کرده است. عرفات سرزميني است که دعا در آن مستجاب است، کوه عرفات را «جبل الرحمه» مي گويند، و امام حسين عليه السلام دعاي معروف عرفه را در کنار همين کوه خواندند . وقوف در سرزمين هاي عرفات ، مشعر الحرام و مني از ارکان حج مي باشد

شهر مدینه (Medina): اين شهر نيز از شهرهاي مهم و اصلي اسلامي محسوب شده كه در شمال ریاض قرار گرفته و آب‌و هوایی خشک و بیابانی با تابستان‌های داغ و زمستان‌های سرد دارد. شهر مدینه محل زندگي و مدفن هزاران تن از صحابه كرام رسول الله و ائمه اطهار و اهل بيت عليهم السلام و نيز مزار خاتم الانبياء حضرت محمد مصطفي (ص) در اين شهر تاريخي واقع مي باشد كه ساليانه ميليون ها نفر از مسلمان ها براي زيارت به اين شهر مشرف شده و موفق به اداي نماز و دعا و نيايش در مسجد نبوي كه مهمترين مسجد پس از مسجد الحرام در اسلام است مي گردند.

 


نام قديمي اين شهر يثرب بود كه پس از هجرت پیامبر اسلام ، به مدینةالنبی (شهر پیامبر) تغيير نام يافت . فاصله مدینه تا مکه حدود ۴۲۰ کیلومتر است.
مدينه النبي(ع) صدها اثر و مسجد و خاطره از رسول الله (ع) و خاندان گرامي و اصحاب پاك ايشان را در خود جاي داده است.

جنت البقيع در مدينه النبي (ص) : با فضيلت ترين قبرستان در اسلام كه محل دفن امام حسن (ع) ، امام زين العابدين (ع) ، امام محمد باقر(ع) و امام جعفر صادق (ع) ، عباس ابن عبدالمطلب عموي گرامي رسول الله (ص) ، حضرات فاطمه بنت اسد مادر گرامي علي (ع) ، زينت ، رقيه و ام كلثوم دختران گرامي رسول الله (ص) ، امهات المومنين حضرات زينت بنت حجش ، سوده ، عايشه ، زينب بنت خزيمه ، ام سلمه ، جويريه ، ام حبيبه ، ماريه قبطيه و حفصه ، حضرات ابراهيم فرزند گرامي رسول الله (ص) ، عقيل ابن ابيطالب ، امام مالك ، نافع ، حليمه سعديه ، عثمان ابن عفان ، عثمان ابن مظنون ، فاطمه ام البنين مادر گرامي عباس ابن علي (ع) ، عاتكه و صفيه عمه هاي محترمه رسول الله (ص) ، شهداي احد و شهداي حره و هزاران تن از اصحاب گرامي رسول الله (ص) و علما و بزرگان اسلام و…

شهر جده (Jeddah): اين شهری در غرب عربستان است و در کناره دریای سرخ قرار دارد و به «عروس دریای سرخ» ملقب است. این شهر پایتخت اقتصادی و گردشگری عربستان سعودی محسوب مي شود.

 

شهر دمام (Dammam): یکی از مناطق نفت خیز کشور عربستان بشمار می رود. این شهر بعد از بندر جده، یکی از مناطق مهم صادرات و واردات در کشور عربستان است. یکی از فرودگاه های بزرگ جهان در این شهر ساخته شده است.

 

شهر ریاض (Riyadh): پایتخت کشور عربستان است. این شهر یکی از آبادترین و پررونق‌ترین شهرهای عربستان سعودی است. دانشگاه ملک سعود بزرگترین و قدیمی‌ترین دانشگاه در کشور عربستان در این شهر قرار دارد.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

تاریخچه ی کشور عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1048 0

لازم دانستیم در ادامه ی معرفی کشور عربستان ، اصفهان تور برای شما تاریخچه ی کشور محبوب مسلمین جهان ، عربستان سعودی را بیاورد . مطالبی خواندنی و تاریخی که نگاه به آن از دیدی متفاوت بسیار جالب است .

کشور: عربستان
پایتخت: ریاض
وسعت: ۲۱۴۹۶۹۰ کیلومترمربع
جمیعت: ۲۸۰۰۰۰۰۰ نفر
زبان رسمی: عربی
پول رایج: ریال
شهرهای مهم: مکه، مدینه، جده، دممام، آپ ها

 

تاریخچه:
عربستان احتمالاً محل اولیه‌ی زندگی سامی‌ها بوده‌است که از ۴ هزار سال پیش از میلاد مسیح به میان‌رودان و فلسطین کوچ نمودند و بعدها به آشوری‌ها، بابلی‌ها، کنعانی‌ها و آمور‌ی‌ها معروف شدند. دوران باستان – در هزار سال یکم پیش از میلاد – فرمانروایی منائیان در بخش عسیر و در جنوب حجاز در درازای کرانه‌ی دریای سرخ برقرار شده بود. در سده‌ی یکم پیش از میلاد، منائیان از مرکز تجارت خود در ددان (الاولی) دست کشیدند. منائیان یک مرکز تجاری در بخش شمال مدائن ایجاد نمودند. در بخش خاوری، کشور دیلمون جای داشت که به ظاهر یک مرکز سیاسی – فرهنگی واقع در کرانه‌‌ی خلیج فارس بود. برخی این محل را همان جزیره بحرین دانسته‌اند. اگرچه بخش‌هایی از سرزمین اصلی نیز بخشی آن بوده‌است و با زمین‌های درونی که اکنون عربستان سعودی نامیده می‌شود، روابط بازرگانی داشته‌است.
اسکندر مقدونی پیش از مرگ نابهنگام خود در سال ۳۲۳ (پیش از میلاد)، قصد داشت عربستان را تصرف نماید و بعد از مدتی فرمانروایان بطالسه مصر تا حدودی بر ینبع چیره شدند. ولی نبطیان از چیرگی آنها جلوگیری کردند. سپس این سرزمین در معرض جنگ‌های چیره‌جویانه‌ی حبشی‌ها‌ و ایرانیان قرار گرفت. در سده‌ی پنجم پس از میلاد، مکه از نظر اهمیت جایگزین شهر پترا در دوره‌ی نبطیان شده بود.

 

عرب‌ها، پیش از اسلام زندگی بدوی و نخستین داشتند و قبیله‌های عرب که برای امرار معاش به چوپانی وابسته بودند، در جستجوی آب و چراگاه از جایی به جایی کوچ می‌کردند. کمبود آب و چراگاه باعث بروز رقابت و در پایان جنگ و درگیری بین قبیله‌ها می‌گردید. بر اساس گفته ی قرآن، این سرزمین از زمان ساخته شدن خانه‌ی خدا به دست ابراهیم، مورد توجه خداپرستان بوده‌است. در دوران بت‌پرستی نیز بت‌های بزرگی در آن نگهداری می‌شده‌است. با ظهور محمد(ص)، عربستان مرکز پایه‌گذاری تمدن بزرگ اسلامی شد. در زمان زندگی محمد(ص)، نخستین نظام سیاسی و اجتماعی پیشرفته برقرار شد. دین اسلام در زمان زندگانی او تقریباً در همه‌ی عربستان رواج یافت. پس از مرگ محمد(ص)، خلافت توسط ابوبکر، عمر، عثمان و علی ادامه یافت. در این زمان، حکومتی همراه با قانون‌ها و مقررات بوجود آمده بود که رونق آن در سراسر جهان شهرت یافت.

 

 

حکومت عربستان سعودی در سال ۱۷۵۰ (میلادی) به وسیله محمد بن سعود پایه‌ریزی شد. پس از وی عبدالعزیز بن سعود با پشتیبانی شیخ محمد بن عبدالوهاب، شهر ریاض را به تصرف درآورد. در زمان عبدالعزیز، عسیر، تهامه، حجاز، عمان، احساء، قطیف، زیاره، بحرین، وادی الدّواسر، خرج، محمل، وشم، سُدَیر، قصیم، شمّر، مجمعه، منیح، بیشه، رنیّه و ترابه تحت تصرف وهابیان درآمد. سعود بن عبدالعزیز کشورگشایی‌های وهابیان را در شبه جزیره تا خلیج فارس ادامه داد. در زمان ابراهیم بن سعود، عربستان از مصر شکست خورد و طوسون پاشا، فرمانده‌ی سپاه مصر، مکّه را فتح کرد امّا نتوانست در مدینه پیشروی کند و به قاهره بازگشت. پس از طوسون پاشا، برادرش، ابراهیم پاشا، نجد را گرفت و خود را به درعیّه رسانده؛ پایتخت آل سعود را به محاصره درآورد و مقاومت وهابیان را بار دیگر در هم شکست. دوران فرمانروایی عبدالله بن سعود، اوج نفوذ فرهنگ اروپا در عربستان بود تا این که عبدالله بن سعود، شکست خورده، به دستور ابراهیم پاشا، محکوم به اعدام شد.
نخستین تلاش در زمینه‌ی برپایی دوباره‌ی فرمانروایی آل سعود توسط مشاری بن سعود بود. پس از وی ترکی بن عبدالله، ریاض را اشغال کرد. فیصل بن ترکی ایجاد فرمانروایی دوم آل سعود را اعلام نمود. خالد بن سعود به فرمانروایی نجد منصوب شد اما عرب‌ها بر وی شوریده، او را از ریاض بیرون کردند. در دوران فرمانروایی عبدالله بن ثنیان، مصر ارتش خود را از عربستان فراخواند. عبدالله بن فیصل با همدستی قبیله‌ی عجمان و سعود، به بخش احساء حمله کرد. سعود بن فیصل، قطیف را دوباره به سرزمین‌های سعودی افزود. عبدالرحمن بن فیصل به درگیری با فرمانروایی آل رشید پرداخت و سرانجام از آن‌ها شکست خورد و فرمان‌روایی دوم سعودی نیز از بین رفت. فرمانروایی سوم سعودی را عبدالعزیز بن عبدالرحمن بنیان نهاد. پس از مرگ عبدالعزیز، سه پسر دیگرش با نام‌های ملک فیصل و ملک خالد و ملک عبدالله در چند دوره به پادشاهی رسیدند. با مرگ خالد، برادرش فهد، به طور رسمی پادشاه عربستان شد و لقب خادم الحرمین الشریفین را برای خود برگزید. وی برای گسترش آیین وهابیت کوشش بسیار نمود و روابط و مناسبات سیاسی با باختر ایجاد کرد. با مرگ فهد، برادرش عبدالله بن عبدالعزیز به پادشاهی عربستان برگزیده شد. ولیعهد عبدالله برادرش سلمان بن عبدالعزیز می باشد.

 

 

 

 

فرمانروایی:
نوع فرمانروایی در این کشور به صورت پادشاهی در دست خاندان آل سعود است. پادشاه باید برای بیش‌تر تصمیم‌هایی که می‌گیرد، تأیید علما و رهبران دینی کشور را داشته باشد. پادشاه مسؤول پاسداری و نگاهبانی از مسجدالحرام در مکه و مسجد النبی در مدینه (نام‌ور به حرمین شریفین) است.
در عربستان سعودی بزرگان و آموزگاران پایه نخست دین اسلام، همواره نقش مهمی در کشور بازی کرده‌اند و قدرت سیاسی بی‌پایانی دارند. بزرگان عربستان سعودی دربرگیرنده‌ی دانشمندان دینی، قضات، وکلا، مدرسان، و پیش‌نمازان هستند. در عربستان سعودی، شورای علمای اعظم قدرت عزل و نصب پادشاه را دارند. این گروه به صورت هفتگی با شاه دیدار می‌کنند. در بسیاری از موارد حکومتی، شاه با علما مشورت می‌کند. بیشتر بزرگان عربستان سعودی به خاندان بزرگ الشیخ وابسته هستند که از نوادگان محمد بن عبدالوهاب بنیانگذار فرقه‌ی وهابیت می‌باشند. این بزرگان، با خانواده‌ی شاهی پیوند نزدیکی دارند.

خاندان آل‌سعود:
دودمان آل‌سعود که قدرت را از سال ۱۹۳۲ (میلادی) میلادی در کشور عربستان در دست دارد، نام کشور را منصوب به نام دودمان خود کرده‌است. در عربستان ۷ هزار عضو از دودمان سلطنتی آل‌سعود، به تمامی کشور و بیش از ۲۵ میلیون ساکن آن حکم‌رانی می‌کنند. این گروه علاوه بر در دست‌داشتن تمامی امور حساس کشور، ثروت‌های نجومی حاصل از فروش نفت و گاز و تمامی امور کشور را بدون حضور هر گونه نهاد انتخابی و یا نظارت مردمی در اختیار خود گرفته‌اند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

 

آداب و رسوم مردم عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 3036 0

هرشهر و دیاری آداب و رسومات خاصه ای دارد و کشور عربستان نیز از این قائده مستثنی نیست . برگزاری جشن ها و نیکو داشتن برخی مناسک و مناسبت ها برای مردم عربستان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . همراه اصفهان تور باشید .

 

آداب و رسوم :
در روز عید سعید فطر همه شهرهای عربستان مزین و چراغانی و آماده پذیرایی از زائران می شوند. خیابانها، میدانها باغها با چراغهای رنگی و نورانی تزئین می شوند به طوری چراغهایی نیز به درختهای نخل می آویزند تا در جلب مردم تأثیر گذارد.

 

شهرهای مختلف عربستان برای استقبال از مردم شهرهای دیگر بر برنامه ها و فعالیتهای خاصی متمرکز است تا شادی و خوشحالی عید فطر میان کودکان، بزرگان، زنان و مردان اشاعه یافته و علاوه بر تفریح به فرهنگسازی نیز اقدام کنند.

 

 

برگزاری مراسم خاص فرهنگی اعم از جشنواره های خاص، موسیقی محلی، ملی، برگزاری مراسم از سوی هنرمندان و گروههای خاص، صدقه دادن، انفاق، هدیه به کودکان، برگزاری نمایش، تئاتر، آتش بازی، مسابقات اسب دوانی و برگزاری جلسات شعر از برنامه های خاص عید فطر به شمار می رود که از اهمیت خاصی برخوردار است.
.شب قبل از عید فطر و یا روز عید دارای غذاهای خاصی است که از آنها می توان به گوشت پخته و کباب اشاره کرد، به طوری که سفره های آنها از گوشت چرخ کرده، سالاد، پنیر، زیتون، عسل، مربا، شیرینی مملو است. طبقه هایی از میوه و حلواهای خاص نیز در این سفره ها دیده می شود.

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

ویزای عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1132 0

در این بخش از معرفی کشور عربستان ، از چگونگی اخذ ویزای کشور عربستان برای شما مطالب مفیدی آورده ایم . اصفهان تور مرجع کامل مشاوره ی سفر به راهنمایی شما عزیزان پرداخته است .

دولت عربستان قانونی با عنوان ممنوعیت ویزای گردشگری در کشور خود دارد، که هر چند وقت یکبار این قانون دچار دگرگونی هایی میشود.بطوریکه گاهی این قانون برداشته میشود و گاهی دوباره اجرا می شود.

آخرین باری که این طرح اجرایی شد قرار بر این بود که زائران ۶۵ کشور پس از پایان اعتبار ویزای زیارتی‌شان می‌توانند بدون پرداخت هزینه‌ای، ویزای گردشگری بگیرند و از جاذبه‌های گردشگری عربستان دیدن کنند. اما در حال حاضر این طرح دوباره به حالت تعلیق در آمده است.

مسئولین نیز علت توقف این طرح را ضعف در زیرساخت‌های فناوری اطلاعات در زمینه‌ی کنترل ورود و خروج زائران اعلام و اظهار امیدواری کرده که از نیمه‌ی دوم سال جاری میلادی، اجرای آن از سر گرفته شود. دولت عربستان میخواهد برنامه‌هایی برای جذب گردشگران به این کشور اجرا کند که بیشتر آن‌ها بر جذب گردشگر به آثار تاریخی عربستان متمرکز شده‌اند که از آن جمله می‌توان به خانه‌های گلی روستایی با قدمت حدود ۱۵۰ سال در استان «نجران» در جنوب این کشور اشاره کرد.

مدارک لازم برای اخذ ویزا :

اصل پاسپورت
قطعه عکس ۴*۳
انواع ویزا:
ویزای توریستی عربستان
ویزای کاری عربستان

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

وضعیت جغرافیایی و آب وهوای عربستان

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1528 0

کشور عربستان سعودی ، مقصدی زیارتی که به موسوم حج همه ی مسلمانان قصد سفر به آن را دارند . در این مطلب به شرح موقعیت جغرافیایی و شرایط آب و هوایی این کشور مسلمان در شبه جزیزه ی عربستان پرداخته ایم . همراه اصفهان تور باشید .

خاورمیانه و هم‌مرز با خلیج فارس و دریای سرخ است. در جنوب این کشور، یمن جای دارد. این کشور هم‌چنین با عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، امارات متحدهٔ عربی مرز یکسان دارد. آب و هوای این سرزمین، گرم و خشک است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمین‌های آن را بیابان‌های ماسه‌ای تشکیل می‌دهد. ربع الخالی که یک‌چهارم گستره شبه جزیرهٔ عرب را تشکیل می‌دهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطهٔ عربستان سعودی کوه سوداء با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.
کشور عربستان سعودی در منطقه استراتژیک خاورمیانه و هم‌مرز با خلیج فارس و دریای سرخ است. در جنوب این کشور، یمن جای دارد. همین دسترسی به آب‌های آزاد این امکان را برای این کشور به وجود آورده تا از دو سوی آن برای حمل‌ونقل‌های دریایی و واردات و صادرات استفاده شود. مرز دریایی این کشور را حدود ۲۶۴۰ کیلومتر برآورد کرده‌اند که بیشترین مرز آبی کشورهای منطقه است.

 

 

 

 

 

مساحت این کشور بخش بزرگی از شبه جزیره عربستان یعنی حدود ۸۵ درصد این شبه جزیره را تشکیل می‌دهد. عربستان‌سعودی با ۲ میلیون و ۲۴۰ هزار کیلومترمربع برابر با ۸۶۴ هزارو ۸۶۹ مایل مربع پهنا، بزرگترین کشور منطقه خاورمیانه است. این کشور ۳۰٪ بزرگتر از ایران، سه برابر فرانسه و چهار برابر عراق است. این کشور هم‌چنین با عراق، اردن، کویت، عمان، قطر، امارات متحده عربی مرز یکسان دارد و از طریق پل به بحرین وصل است.

عربستان از نظر هندسی بیشتر به شکل یک مستطیل طولانی است به گونه‌ای که طولانی‌ترین قطر طولی این کشور که از خلیج عقبه شروع و تا بندر جده امتداد می‌یابد، ۲۲۶۰ کیلومتر است و قطر دیگر آن که عرضی است از بندر ظهران در کنار خلیج‌فارس در شرق شروع و تا بندر جده در کنار دریای سرخ ادامه دارد ۱۲۶۰ کیلومتر است. ربع الخالی که یک‌چهارم گستره شبه جزیره عرب را تشکیل می‌دهد، خالی از مردم است. بلندترین نقطه عربستان سعودی کوه سوداء با سه هزار و پانصد و پنجاه متر بلندی است.

 

 

جغرافیدانان، عربستان را به طور کلی به چهار منطقه و سه ناحیه تقسیم می‌کنند. ارتفاعات غربی که از خلیج عقبه آغاز و به حجاز و عسیر در جنوب پایان می‌یابد. منطقه نجد که در مرکز شبه‌جزیره عربستان است، منطقه احساء که در سواحل جنوبی خلیج‌فارس قرار دارد و در نهایت منطقه کویری و بیابانی که منطقه قابل توجهی از مساحت این کشور را پوشانده است. اما سه ناحیه عربستان را «تهامه» و «نجد» و «حجاز» نامیده‌اند که تهامه از سواحل دریای سرخ تا سرزمین نجران است. ناحیه نجد شامل منطقه وسیعی در مرکزیت عربستان است و کانون شکل‌گیری فرقه وهابیت و دولت سعودی است و سرانجام ناحیه حجاز که از شمال غربی آغاز و تا جنوب غربی کشور امتداد دارد و شهرهای مقدس مکه و مدینه و نیز بندر استراتژیک جده را دربر گرفته است.

 

 

 

آب و هوا:
عربستان سعودی دارای آب و هوای گرم و خشک صحرایی است. دمای هوا در روزهای تابستان بطور متوسط ۴۵ درجه و در شب با اختلاف دمای زیاد نسبت به روز است. در بعضی مناطق کوهستانی حاشیه دریای سرخ و استان عسیر آب و هوا در ۸ ماه از سال نسبتاً مناسب است اما سرما بندرت به زیر صفر درجه می‌رسد.
آب و هوای این سرزمین، اقلیم بیابانی است. تفاوت دمای شب و روز زیاد است. بیشتر زمین‌های آن را ریگستان تشکیل می‌دهد. اما حدود ۷۵ درصد از این وسعت را بیابان‌های خشک و بی آب و علف پوشانده‌اند. سه صحرای بزرگ «صحرای نفوذ»، «بیابان دهنا» و «ربع‌الخالی» مهمترین کویرهای عربستان هستند.
دمای هوا در روزهای تابستان بطور متوسط ۴۵ درجه و در شب با اختلاف دمای زیاد نسبت به روز است. در بعضی مناطق کوهستانی حاشیه دریای سرخ و استان عصیر آب و هوا در ۸ ماه از سال نسبتاً مناسب است. اما سرما به ندرت به زیر صفر درجه سلسیوس می‌رسد. بلایای طبیعی چون طوفان شن بسیار روی می‌دهد.
آب و هوای عربستان عموما گرم و دمای هوا در طول روز بالاست و غالبا تغییر آب و هوا طی روز شدید است. در شب هوا معتدل و اغلب سرد است. این سرزمین در معرض خشکسالی‌های ادواری است که ممکن است از ۱۰ تا ۳۰ سال طول بکشد.

 

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

آشنایی با شهر سامرا

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1816 0

شهر تاریخی و مذهبی سامرا ، از مقاصدی است که زائران کربلای معلی پس از زیارت مرقد امام حسین (ع) و اماکن زیارتی این شهر ،  نیت زیارتش را بسیار در دل دارند . در این مطلب اصفهان تور از زوایایی دیگر از سامرا و زیارتگاه هایش برای شما گفته ایم . همراه ما باشید .

 

شهر سامرا چهارمين شهر مقدس عراق است. ساختمان اين شهر که در ۱۲۴ کيلومتري شمال بغداد و در سمت شرق رودخانه دجله قرار گرفته، به سال ۲۲۱ هـ.ق بازمي‌گردد. در اين سال محمدالمعتصم بالله فرزند هارون‌الرشيد پايتخت خلافت را از شهر بغداد به سامرا منتقل ساخت و تا سال ۲۵۶ هـ.ق هشت خليفه از اين شهر حکمراني و خلافت نمودند. در اين سال المعتمد علي الله عباسي بار ديگر به بغداد بازگشت و آن‌جا را پايتخت خلافت قرار داد.
سامرا طي مدت سه دهه پايتختي، توسعه فراواني يافت و تعداد زيادي از کاخ‌ها و تفريح‌گاه‌ها و مساجد در اين شهر ساخته شد. آن‌چه امروزه بر اهميت اين شهر مي‌افزايد، قرار داشتن بُقعه پاک دو امام معصوم و برخي از افراد خانواده ايشان مي‌باشد.
حرم مطهر امام دهم حضرت علي بن محمدالهادي عليه السلام (تاريخ شهادت: سال ۲۵۴ هـ.ق) و امام يازدهم امام حسن بن علي عسکري عليه السلام (تاريخ شهادت: ۲۶۰ هـ.ق) قلب شهر امروزي را تشکيل مي‌دهد، اين بقعه در دوران زندگاني دو امام عليهماالسلام خانه مسکوني آنان بود و پس از شهادت در آنجا دفن شده‌اند.

 

 

موقعيت جغرافيايي سامرا
سامرا به سبب وجود مرقد مطهر دو پيشواي شيعه، امام هادی مورد توجه جهان تشيع است. اين شهر در كرانه شرقي رود دجله، در ميان راه بغداد ـ تكريت واقع شده است. به عبارت ديگر، در حد فاصل قريه «كرخ فيروز» يا «كرخ ياجدّا» در شمال و قريه «مطيره» در جنوب قرار دارد. در حال حاضر، اين شهر مركز استان صلاح‌الدين است كه از شرق به استان تميم (كركوك)، از شمال به نينوا، از غرب به استان الانبار و از جنوب به بغداد محدود مي‌شود. سامرا در ۱۲۰ كيلومتري شمال بغداد قرار دارد و در حال حاضر جمعيت آن ۵۳۱/۱۲۶ نفر است.

تاريخ سامرا
سامرا همچون شهرهاي ديگر عراق، قدمت ديرينه‌اي دارد. برخي بناي آن را عصر قبل از اسلام، يعني دوران اشكانيان و ساسانيان مي‌دانند، برخي نيز شاپور ذوالاكتاف را باني اين شهر دانسته‌اند . به گفته ياقوت حموي، سامرا را «سام بن نوح» ساخته است. و شايد وجه تسميه آن به سامرا نيز همين باشد: «سام راه» يعني راه عبور و مرور سام فرزند نوح در عصر ساساني، اين منطقه «التيرهان» نام داشت و قبل از ۳۹۳ ق تاريخ اسكندري به چنين نامي مشهور بوده است.
بر اساس متون تاريخي، اين شهر در عصر ساساني، زير سلطه ايران بود و مردم آن به پرداخت ماليات به پادشاهان ايراني ناچار بودند. مورخان يكي از دلايل وجه تسميه آن به ساءمره (محل حساب) را همين موضوع دانسته‌اند.
در دوران اشكانيان، سامرا از مراكز تمدن بود و آثاري نيز در حفاري‌هاي آن به دست آمده است كه تاريخ آن‌ها به قبل از ميلاد مسيح برمي‌گردد. در اين شهر گورستاني كاوش شده كه قدمت آن به پنج هزار سال قبل از ميلاد مي‌رسد. در دوران ساسانيان، به لحاظ موقعيت مناسب آب و هوايي همواره مورد توجه پادشاهان آن سلسله بود. آن‌جا بناهاي باشكوهي ساخته‌اند كه امروزه بقاياي برخي از آن‌ها باقي است.
با تسلط روميان بر اين منطقه مردم آن به مسيحيت گرويدند و به دنبال جنگ‌هاي ايران و روم، اين شهر دچار آسيب‌هاي كلي شد. سامرا همراه ديگر شهرهاي عراق در سال ۱۴ ق توسط سعد بن ابي وقاص فتح شد. از اين هنگام تا پايان قرن دوم هجري تنها يك دير در سامرا وجود داشت.
البته برخي از خليفه‌هاي اسلامي از جمله منصور و هارون كوشيدند آن را آباد كنند و حتي هارون قصري اطراف آن ساخت و كانالي در آن حفر كرد. از آن هنگام تا دوران معتصم (قرن سوم هجري) از سامرا سخني در منابع نيست تا آن كه خليفه به احياء و تجديد بناي اين شهر پرداخت. در ۲۲۱ ق، به لحاظ آن كه معتصم تركان را بر امور نظامي و ديواني مسلط ساخته بود، هفتاد هزار نفر از نظاميان ترك بغداد را جولانگاه تاخت و تاز اسب‌هاي خويش ساخته و بي‌مهابا در كوچه‌هاي شهر مي‌تاختند و براي مردم شهر مزاحمت و آزارهاي زيادي داشتند.

 

 

از آن رو، برخي از مردم به معتصم شكايت بردند و او نيز به چاره‌جويي برآمد و در اطراف بغداد نقطه‌اي را بهتر و مناسب‌تر از اين مكان نيافت و چون ساخت شهر را به پايان رساند تركان را از بغداد به سامرا برد و مردم شهر را از آزار آنان رهانيد. مردم وقتي شهر جديد را ديدند خوشحال شدند كه از ايذاء تركان خلاصي يافته‌اند و آن جا را «سر من رأي» ناميدند؛ يعني خوشحال شد كسي كه آن را ديد معتصم در آن شهر قصري ساخت و آن را به غلام خود، اشناس بخشيد.
از آن زمان، پايتخت خلافت عباسي بين سال‌هاي ۲۲۱ تا ۲۷۶ ق به سامرا انتقال يافت و اين شهر در دوره معتصم بسيار آبادان شد و به اوج شكوفايي و جلال خويش رسيد. معتصم ديوار بزرگ و ضخيمي از آجر پيرامون آن و قصري براي سكونت خود ساخت و در كنار آن بازار، كاروانسرا و مسجد برپا كرد و هر يك از سربازانش را دستور داد تا عمارتي بنا كنند. در دو سمت رود هر يك از خليفه‌ها كاخ‌ها و بناهاي زيبايي ساختند، كاخ‌هاي متصل به شهر تا هفت فرسنگ در امتداد رودخانه جاي داشتند. در سمت غرب دجله هم كاخ‌ها و بناهاي زيادي ساخته شد. هر يك از خليفه‌ها پول‌هاي هنگفتي، كه عمدتاً افسانه‌آميز است، در ايجاد كاخ‌ها و گردش‌گاه‌ها صرف مي‌كردند. سامرا هنگام مرگ معتصم به اندازه‌اي باشكوه و آباد بود كه با بغداد پهلو مي‌زد. واثق و متوكل، فرزندان معتصم نيز در آباداني آن كوشيدند. هزينه‌هايي كه صرف آباداني اين پايتخت شده به دويست ميليون درهم مي‌رسيد.در اين مدت هفت خليفه در سامرا خلافت كردند:

۱٫ معتصم
۲٫ واثق
۳٫ متوكل
۴٫ منتصر
۵٫ معتمد
۶٫ معتضد

همه اين خليفه‌ها به نوبه خود در آباداني و شكوفايي سامرا سهم داشتند. در دوران سلطه تركان، شهر سامرا همواره دست‌خوش درگيري‌هاي داخلي و جريان‌هاي سياسي بود كه چيزي جز فساد، تباهي و تخريب براي آن شهر در پي نداشت تا اين كه معتضد بالله، شانزدهمين خليفه عباسي به ناچار سامرا را رها كرد و دوباره به بغداد برگشت و پايتخت خلافت اسلامي دوباره به بغداد انتقال يافت.
از اين زمان بود كه شهر دچار ويراني و تخريب شد و به نام ديگري شهرت يافت و آن «ساء من رأي» بود؛ يعني هر كس آن را ديد ناراحت شد. در عصر متوكل، به سبب مسجد جامع و مناره ملويه‌اي كه او بنا كرد، سامرا موقعيت ويژه‌اي يافت. به خصوص كه اين خليفه تلاش زيادي در آباد كردن شهر و ساختن قصرها انجام داد.
از هنگام انتقال خلافت به بغداد تا عصر حاضر، در منابع درباره سامرا سخن چنداني نيست و اين شهر به سبب وجود مزار و مرقد عسكريين همچنان آبادان و پابرجا مانده است. اما بر اساس گفته‌هاي سياحان در عصر قاجار، اين شهر داراي سه دروازه بود؛ يكي دروازه بغداد، ديگري دروازه شريعه (جايي كه مردم از شط مي‌توانند آب بردارند) و سومي دروازه قاعد كه نام قبيله‌اي از عرب بود.
اديب الملك از كساني است كه در دوره قاجار اين شهر را ديده و چنين مي‌ستايد: «هواي سامره چون بهشت است و خاكش عنبر سرشت. اكثر از سنگ ‌ريزه‌هايش سليماني است و سبز و زرد و مرجاني، زيرا كه از كثرت خوش هوا در آن دشت باصفا، سنگش بدان طريق مصفا شود».
محمد شاه هندي، از پادشاهان هند در اين شهر قلعه‌اي مستحكم با ديوارهايي استوار و بلند از گچ و آجر ساخت و برج‌هاي بسيار محكمي در اطرافش قرار داد. البته چندين قلعه در اين زمان همچنان پابرجا بوده است.

 

 

اماكن زيارتي سامرا

۱٫ مرقد مطهر عسكريين:
مهمترين زيارتگاه شهر سامرا مرقد مطهر دو امام همام يعني حضرت علي الهادي عليه السلام و فرزند برومندشان حسن العسكري عليه السلام مي‌باشد كه داراي حرم و بارگاهي مجلل با گنبدي طلايي است كه از دور دست‌ها قابل مشاهده است و كنار اين گنبد طلايي گنبد ديگري قرار دارد كه كاشي‌كاري شده است و آن محل مشهد صاحب الزمان عليه السلام و سرداب غيبت آن حضرت است و در زيرگنبد مذكور مسجد بزرگي قرار دارد.
در حرم مطهر عسكريين كه به صورت شش گوشه ساخته شده است علاوه بر دو امام هادی عليه السلام و امام حسن عسکری عليه السلام نرجس خاتون همسر گرامي امام حسن عسكري عليه السلام و والده مكرمه امام زمان عليه السلام و حكيمه خاتون دختر امام جواد عليه السلام و امامزاده حسين فرزند امام هادي عليه السلام و تعدادي ديگر از اهل بيت عليهم‌السلام مدفون شده‌اند و گنبد طلايي در وسط صحن شريف قرار گرفته است.
دو امام همام پس از شهادت در منزلشان به خاك سپرده شدند و تا سال‌ها شيعيان براي زيارت به اين خانه مي‌آمدند، اين خانه در كنار مسجدي بود كه گويند محل نماز خواندن آن دو امام عليهم‌السلام بود و وقتي كه در خانه مذكور بسته بود شيعيان در پشت پنجره خانه تجمع مي‌كردند و آن حضرات را زيارت مي‌كردند و سپس به مسجد مذكور مي‌رفتند و نماز زيارت مي‌خواندند و سال‌ها اين وضعيت ادامه داشت و گويند اولين كسي كه بر سر قبور مطهر اين امامان گنبدي ساخت، ناصرالدوله حمداني بود كه در سال ۳۳۳ هـ.ق گنبدي بر سر قبر آنان بنا نمود و اين گنبد بارها تجديد بنا و ترميم گرديد تا اين كه عاقبت در قرن دوازدهم به همت حكمران خوي (احمد دنبلي خوئي، متوفي سال ۱۲۰۰ هـ.ق) و با هزينه زيادي صحن اين دو امام عليهم‌السلام به طوري كه امروز موجود است بنا شد و براي آن روضه، رواق، گنبدي عالي و گلدسته ساخت، براي سرداب مطهر نيز صحن جداگانه‌اي با ايوان و راه و پله‌اي جدا همچنين براي زنان دهليز و سردابي مستقل ساخت.
در سال ۱۲۸۵ هـ.ق ناصرالدين شاه دستور داد تا گنبد حرم مطهر را طلاكاري كنند كه اين امر بر روي گنبد نيز نوشته شده است. گنبد حرم مطهر عسكريين بزرگترين گنبد اماكن مقدس شيعه است. به طوري كه محيط آن ۶۸ متر و قطرآن ۲۲ متر و ۴۳ سانتي‌متر مي‌باشد و تعداد آجرهاي طلاي آن بالغ بر هفتاد و دو هزار عدد آجر است. در كنار اين گنبد دو گلدسته طلايي قرار دارند كه ارتفاع هر كدام از آن‌ها از سطح زمين ۳۶ متر و از سطح بام صحن بالغ بر ۲۵ متر مي‌باشد.
در زير گنبد حرم مطهر، ضريح نقره‌اي زيبايي قرار دارد كه ساخته هنرمندان اصفهاني در دهه شصت ميلادي است. درون حرم و قسمت‌هايي از رواق‌ها به طرز زيبايي آينه‌كاري شده و از يادگارهاي ملك فيصل اول پادشاه هاشمي عراق است و به وسيله ايواني فراخ و سقف‌دار به صحني كه گرداگرد حرم را فراگرفته راه مي‌يابد. داخل صحن شريف ۴۵ ايوان وجود دارد كه ۱۶ ايوان سمت غرب و ۹ ايوان سمت جنوب و ۲۰ ايوان سمت شرق قرار گرفته‌اند و يكي از ويژگي‌هاي اين صحن آن است كه فاقد حجره مي‌باشد.

۲. مرقد مطهر نرجس خاتون:
نرجس خاتون همسر امام حسن عسكری عليه السلام و مادر مكرمه حضرت مهدی عليه السلام مي‌باشد و قبر مطهر آن بانوي بزرگوار در پشت ضريح امام حسن عسكري عليه السلام قرار گرفته و پس از زيارت دو امام همام شايسته است كه به زيارت اين بانوي پرهيزگار رفت.

۳٫ مرقد حكيمه خاتون:

حضرت حكيمه دختر امام جواد عليه السلام و عمه امام حسن عسكري عليه السلام از زنان پرهيزگار دوران خويش بود و آن حضرت حرمت فراواني نزد برادرش امام هادي عليه السلام و برادرزاده‌اش امام حسن عسكري عليه السلام داشت. وي شاهد تولد امام زمان علیه السلام بود و او را در قنداق پيچيده به نزد امام حسن عسكري عليه السلام آورد. قبر شريف اين بانوي پرهيزگار پايين پا و چسبيده به ضريح عسكريين است و شيخ عباس قمی گويد براي اين بانوي فاضله در كتب مزار زيارتنامه مخصوصي ذكر نشده است و سزاوار است كه او را با همان زيارتنامه حضرت معصومه سلام الله علیها قم زيارت كنند. حكيمه خاتون در سال ۲۶۰ هـ.ق درگذشت.

۴٫ قبر مطهر حسين بن علي الهادي عليه السلام:
وي سيدي جليل‌القدر و عظيم‌الشأن بوده و در بعضي از روايات، از امام حسن عسكري عليه السلام و برادرش حسين بن علي به سبطين تعبير شده است و آنان را به اجداد طاهرشان يعني امام حسن عليه السلام و امام حسين عليه السلام تشبيه كرده‌اند، همچنين در روايتي آمده است كه صداي حضرت حجت شبيه صداي عمويشان حسين بوده است و سيد احمد اردكاني يزدي در شجره‌الاولياء گويد كه حسين فرزند حضرت هادي عليه السلام از زاهدان و عابدان روزگار بود و به امامت برادر خود اعتراف داشت.

۵٫ سرداب غيبت:
مشهد صاحب الزمان و سرداب غيبت از زيارتگاه‌هاي مهم سامرا است و در حقيقت سرداب بخشي از خانة مسكوني حضرت عسكري عليه السلام بود كه در آن به عبادت مي‌پرداخت و پس از او محل سکونت امام زمان عليه السلام بوده است. اين محل از ديرباز مورد توجه شيعه بوده است و از آنجا كه عبادتگاه سه امام بوده، قداست و احترام ويژه‌اي دارد. گفتني است كه به وسيله پله‌هايي مي‌توان به زيرزمين رسيد. فضاي اصلي و كهن زير زمين عبارت است از: تالاري مربع – مستطيل به ابعاد ۳-۵ متر. در شرق اين تالار فضايي است كه پنجره‌اي از چوب دارد و محل عبادت امام عليه السلام بوده است. پنجره اين نمازخانه يكي از ارزشمندترين قطعات باقيمانده از دوران عباسي‌ها است و داراي كتيبه‌اي كهن مي‌باشد. اين پنجره به دستور الناصرلدين الله عباسي (از خلفاي علاقمند به اهل بيت عليهم‌السلام بود) در سال ۶۰۶ هـ.ق ساخته شده است. در كاشي‌كاري درون اين بقعه نام ناصرالدين شاه قاجار ثبت شده است كه در سفر عتبات خود به زيارت اين جايگاه تشرف يافته است. خادمان سرداب در اين بقعه كوچك حفره‌اي تعبيه كرده‌اند و از آن به زائران خاك مي‌دهند كه فاقد هر گونه توجيه و دليل شرعي است. كاشي‌كاري‌هاي صحن و سردر ورودي‌ها از دوره قاجاريه مي‌باشند.

۶٫ مرقد سيد محمد عليه السلام:
سيد محمد فرزند بزرگوار امام علي النقي عليه السلام است كه در سال ۲۵۲ هـ.ق درگذشت و مرقد ايشان در شهر بلد در جاده اصلي كاظمين ـ سامرا و در فاصله هشت فرسنگي شهر سامرا قرار دارد. اين امامزاده مورد احترام فراوان شيعيان عراق بوده و آنان را نسبت به وي اعتقادي عظيم است و معمولاً تمامي كساني كه به زيارت امامان معصوم سامرا مي‌روند، به زيارت اين جناب نيز نائل مي‌گردند. كرامات بسياري از اين بزرگوار نقل شده است و در بزرگواري ايشان همين بس كه ايشان قابليت و صلاحيت امامت را داشتند و فرزند بزرگ امام هادي عليه السلام بودند و در فوت او، حضرت امام حسن عسكري عليه السلام گريبان خود را چاك نمود و شيخ نوري اعتقاد عظيمي به زيارت آن بزرگوار داشته و در تعمير بقعه و ضريح مباركش سعي نمود.
كتيبه‌اي بدين صورت بر ضريح شريفش نوشته شده است: «هذا مرقد السيد الجليل ابي جعفر محمد بن الامام ابي الحسن علي الهادي عليه السلام عظيم الشأن جليل القدر كانت الشيعه تزعم انه الامام بعد ابيه عليه السلام فلما توفي نص ابوه علي اخيه ابي محمد الزكي و قال له احدث الله شكراً فقد احدث فيك امراً خلفه ابوه في المدينه طفلاً و قدم عليه في سامرا مشتداً و نهض الي الرجوع الي الحجاز ولمّا بلغ بلد علي تسعه فراسخ مرض و توفي و مشهده هناك ولما توفي شق ابومحمد عليه ثوبه و قال في جواب من عابه عليه قد شق موسي علي اخيه هارون و كانت وفاته في حدود اثنين و خمسين بعد المأتين» يعني اين مرقد سيد جليل ابوجعفر محمد فرزند امام هادی علیه السلام است كه فردي عظيم‌الشأن است و شيعيان را اين گمان بود كه او پس از امام هادي علیه السلام به امامت خواهد رسيد و چون درگذشت امام هادي عليه السلام بر امامت حسن عسكري عليه السلام اشاره فرمود، هنگامي كه امام هادي عليه السلام از مدينه به سامرا مي‌رفت. سيد محمد كودكي بيش نبود و بعدها چون به بلوغ رسيد راهي سامرا شد و چندي در سامرا بود تا آن كه تصميم گرفت به مدينه برگردد و چون نه فرسنگي از سامرا دور شد و به بلد رسيد در همين جا بيمار شده و درگذشت و چون اين خبر به امام حسن عسكری عليه السلام رسيد از شدت اندوه گريبان خود را چاك كرد و چون بر اين كار او خرده گرفتند. فرمود: كه حضرت موسی علیه السلام نيز در مرگ برادرش هارون گريبان خود را پاره كرد.

۷٫ قبر امامزاده محمد دري:
از نوادگان امام كاظم عليه السلام. (متوفي سال ۳۰۰ هـ.ق)

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

 

آداب و رسوم مردم عراق

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 5702 0

بر کشور زیبا و پر ماجرای عراق سالیان سال است که بسیاری عوامل تحمیل شده است از جمله : جنگ و  به تبع آن عقب ماندگی از پیشرفت ، اما تمامی این مشکلات باعث نشده تا مردم این کشور آداب و رسوم ، سنت ها ، جشن ها و مراسمات خود را فراموش کرده و ادا نکنند . در این مطلب اصفهان تور به شرح آداب و رسوم مردم خاص این منطقه ی جغرافیایی از جهان پرداخته ایم . همراه ما باشید .

عراق کشوری است با شهرها و روستاهای فراوان. مردم عراق با توجه به شرایط تاریخی و کنونی خود و مسایل قومی، مذهبی و… دارای آداب اجتماعی، رسوم، خلقیات و رفتارهای فرهنگی خاص خود هستند که تعامل با مردم این کشور، نیازمند شناسایی مسایل مذکور است. لذا در این بخش به مسایل زندگی شهری، وضعیت رسانه ها، ورزش، سطح سواد و سایر مولفه های فرهنگ عمومی جامع عراق می پردازیم. به طور عمده رفتارهای اجتماعی و فرهنگی مردم عراق که مشاهده شده، توصیف می گردد
قبل از هر چیز جالبترین ویژگی مردم عراق از نظر خود را خواهم آورد. عراقیها در صورت نیکی دیدن از کسی در اولین فرصت آنرا به بهترین وجه جبران خواهند کرد. اما اگر هم نخواهند که با کسی رابطه خوبی داشته باشند، تمام سعی خود را می کنند که زیر دین طرف مقابل قرار نگیرند یعنی «نمک گیر او نشوند». بهترین راه برای نمک گیر کردن عراقیها این است که در برخورد اول کاری برایش انجام دهید. همین مسئله موجب خواهد شد که تا آخرین لحظه ای که با شماست، به شما خوبی کند. خوبی کردن به عراقی می تواند تعارف تکه ای نان یا مقداری آب باشد، یا هر خوراکی دیگری و یا صحبت کردن با او و از او حال و احوال پرسیدن، یا هدیه ای دادن…

 

معماری بازار و مغازه ها در نجف نظم بیشتری از کربلا دارد. بافت مغازه های اطراف حرم عمدتا قدیمی و کوچک است اما دکان های دورتر از حرم معمولا با اندازه های مناسبتری هستند یعنی امکان حضور مشتری در داخل این مغازه وجود دارد. ضمن اینکه مغازه های دورتر از حرم بافت تازه تری دارند.

 

 

 

عراقیها قبل از گرفتار شدن به دست حزب بعث و حکومت دیکتاتوری صدام، کشوری با سرمایه های زیرزمینی نفت، خاکی حاصلخیز، آبی فراوان در بین النهرین، تاریخ و تمدنی غنی و شهرهای اصلی علم آموزی در تاریخ جهان اسلام، بودند(بغداد، کاظمین، حله، نجف) اما با شروع دیکتاتوری، زورگویی و ظلم های صدام و خصوصا بعد از تحریم های جهانی علیه عراق (به دلیل حمله به کویت) اوضاع کشور از لحاظ اقتصادی و علمی و فرهنگی رو به وخامت نهاد. بسیاری از دانشمندان و نخبگان از کشور اخراج شدند و یا فرار کردند (حدود ۴ میلیون عراقی در زمان صدام از عراق گریختند) مابقی نیز اجازه هیچ نوآوری و ابداعی را نداشتند. حقوق ها بسیار کم و ناچیز بود. رابطه علمی و فرهنگی با کشورهای قوی تر برقرار نمی شد، در نتیجه عراق به حالت ۳۵ سال پیش خود ماند. در این میان رشد دو نسل در عراق مورد ظلم قرار گرفت یعنی نوجوانان و جوانان کنوی عراق اما نکته بسیار جالب اینکه بسیاری از پیرمردان و پیرزنان عراقی سواد دارند. به طورکلی عراقیها در دروران قبل از صدام انسانهایی اهل مطالعه در جهان عرب شناخته می شدند. ضرب المثلی عربی بود که می گفت: مصری ها کتاب می نویسند، لبنانی ها چاپ می کنند و عراقیها می خوانند. اما اکنون مردم عراق افرادی دور از کتاب و علم آموزی هستند و فرسنگها راه برای رشد و توسعه در پیش دارند. به طوریکه کتابفروشی ها اغلب در کوچه های تنگ، زیر زمین ها و خیابانهای فرعی قرار دارند.

 

 

 

در کتاب فروشی ها کتب دکتر شریعتی (خصوصا حج، شیعه علوی شیعه صفوی و یک عنوان دیگر) فراوان است. چندکتاب از امام خمینی و آیت الله بهجت نیز در کتابفروشی های مذهبی دیده شد.

در همه نقشه ها خلیج فارس، خلیج عربی معرفی شده است. در تمام کتب درسی دانش آموزان نیز از اسم خلیج عربی استفاده می شود و حتی برخی تا کنون اسم خلیج فارس را نشنیده اند البته برخی هم از حساسیت ایرانیان به این مسئله آگاه بودند

ورزش مورد علاقه مردان و پسران عراقی فوتبال است. نوجوانان عراقی فوتبال را حرارت زیادی بازی می کنند گرچه عمدتا در زمین های خاکی (وبعضا روی آسفالت خیابانها) و با پاهای برهنه (بدون کتانی) بازی می کنند. همچنین در تماشای مسابقات فوتبال از تلویزیون نیز بسیار پرشور حاضر می شوند، خصوصا در نگاه کردن به بازی تیم های یا باشگاهی ملی عراق.

 

 

 

از ورزشکاران و هنرمندان ایرانی فقط علی دایی و علی کریمی شناخته شده و محبوب اند. در بین تیم های ورزشی ایرانی تیم فوتبال سپاهان را خوب می شناسند. احتمالا به دو دلیل، اولا دو تن از بازیکنان محبوب تیم ملی عراق در این تیم ایرانی توپ می زنند(یعنی عبدالوهاب ابوالحیل و عماد محمد رضا)؛ ثانیا موفقیت های چندساله اخیر این تیم (خصوصا نایب قهرمانی آسیا در سال گذشته و حضور در لیگ قهرمانی مسال آسیا) سبب معروف شدن و محبوبیت سپاهان در عراق شده است.

عراقیها اصلا با سینمای ایران و بازیگران آن آشنا نیستند و هیچ فیلم سینمایی ایرانی در ویدئوکلوپ ها وجود ندارد بلکه در حال حاضر(فروردین ۸۷) چند سریال ساخت ایران در شبکه های عراقی پخش می شود. سریال امام رضا از شبکه فرات (متعلق به مجلس اعلای اسلامی عراق) و سریال اصحاب کهف از شبکه المسار پخش می شوند. این سریالها بازگو کننده فرهنگ ایران یا انقلاب اسلامی نیستند بلکه متعلق به مشترکات تاریخی-دینی دو سرزمین است. علاوه بر فیلمهای دوره اسلامی می توان برای ایجاد علاقه و رابطه قوی بین دو سرزمین ایران و عراق از تاریخ باستانی مشترک دو کشور بهره برد. همچنین می توان از طرقی دیگر چون کتاب، همایش، برنامه مستند و … به تاریخ (باستانی و اسلامی) مشترک دو کشور پرداخت.

همچنین اکثر فیلمهای سینمایی رایج در کلوپ ها امریکایی و هالیوودی اند. رتبه دوم هم به فیلمهای عربی تعلق دارد که اکثرا ساخت مصر و بعضا سوریه اند و تصویر کننده فضایی غیردینی و باحجابی نامناسب، اغلب عاشقانه و … هستند. اکثر فیلها به صورت دی وی دی فروش می روند و هیچ گونه نظارتی روی محتوای فیلمها وجود ندارد. فیلم ضد ایرانی ۳۰۰ بسیار فراوان بود.

 

 

 

 

سقوط صدام به نقطه عطفی در زندگی مردم عراق تبدیل شده. به طوری که در بسیاری از مواقع هنگام گزارش دادن از زمان اتفاقی خاص (چه شخصی و چه عمومی) به قبل یا بعد از سقوط صدام اشاره دارند مثلا می گویند این حادثه بعد از سقوط صدام اتفاق افتاد یا من تا قبل از سقوط صدام دانش آموز بودم.

در دوران صدام عراقیها در عراق زندانی بودند و در زمانی که حقوق یک دبیر ۳ هزار دینار بوده عوارض خروج از کشور حدود ۳۰۰ هزار دینار بوده (در حال حاضر عوارض خروج از ایران به عراق، ۵ هزار تومان است). صدام با این کار هر گونه حضور در خارج از عراق و آشنایی با عقاید نو و احیانا آزادی بخش و آرمانگرا را غیرممکن می ساخت و موجبات تحکیم دیکتاتوری خویش را.

در قسمت رسانه های جمعی نیز همینطور بوده است. عراقیها هیچ شبکه ای به غیر از دو شبکه که متعلق به حکومت بعث بوده را نمی دیدند. شبکه عامه و شبکه الشباب به ریاست پسر صدام. استفاده از ماهواره و اینترنت در عراق ممنوع بود. و اینترنت در چهار سال اخیر در عراق رشد کرده است.(ماجرای تلفن ثابت و همراه نیز از همین مقوله است.) بعد از سقوط صدام با افزایش پول در دست مردم عراقیها به استفاده از شبکه های ماهواره ای روی آوردند. در حال حاضر عراقیها به بیش از ۳۰۰ شبکه ماهواره ای عربی زبان دسترسی دارند.

تا قبل از سقوط صدام خطوط موبایل (حداقل برای عامه مردم) در عراق وجود نداشت اما پس از سقوط صدام یا اشغال عراق به دست امریکاییها، نسل سوم تلفن های همراه به عراق آورده شد و چندین اپراتور یا شبکه ارتباطی در عراق فعالیت می کنند برخی در مناطقی خاص و برخی در سراسر عراق. استان های کربلا و نجف سه اپراتور دارند(آسیا سل، اثیر و شبکه ملی عراق)

قیمت گوشی موبایل تقریبا برابر با ایران است. گوشی ها و وسایل الکتورنیکی از سمت دبی وارد می شود. متداولترین گوشی در عراق نوکیا است. بعد از آن موتورلا و سپس گوشی های سامسونگ و ال جی و مارکهای غیر معروف چینی. اما از همه بیشتر، شاید حدود ۸۰ درصد گوشی ها، نوکیا است. جالب اینکه برخی اصلا مارک سونی اریکسون را نمی شناختند. نکته اینکه عراقیها علی رغم تنفر از یهود بیش از ۸۰ درصد از گوشی های منتسب به یهود استفاده می کنند.

نکته جالب اینکه در بین عراقیها افراد عینکی بسیار کم است که سه دلیل (قابل جمع) می تواند داشته باشد. یکم؛ تلویزیون و استفاده بیش از حد از آن در چند ساله اخیر وارد زندگی مردم شده است چراکه در زمان صدام، عراق دو شبکه تلویزیونی داشت و صنعت سینما در آن دوران از بین رفت، در نتیجه برنامه های تلویزیونی زیاد و جذابی برای عراقیها پخش نمی شد. اما اکنون بیش از ۳۰۰ شبکه جذاب در دسترس عراقیهاست و زمان زیادی از اوقات خود را جلوی این جعبه جادو می گذرانند. دوم؛ از آنجا که بسیاری از افرادی که عینکی اند افرادی حوزوی و دانشگاهی اند می توان عینکی بودن یا نبودن را به میزان مطالعه عراقیها ربط داد. یعنی چون مطالعه در عراق بسیار کم است، چشم ها نیز کمتر به زحمت می افتند و کمتر ضعیف می شوند. سوم؛ به دلیل کمبود آموزشها (ی عمومی و تخصصی) و گران بودن امکانات چشم پزشکی رسیدی به این مسئله برای مردم عراق مهم نیست. یعنی چه بسا تعداد افرادی که ناراحتی های چشمی دارند بیشتر از این حد باشد ولی نه شخص اطلاعی از چگونگی درمان داشته باشد و نه هزینه آن را، و نه دکتر متخصص چشم پزشکی در دسترس باشد.

 

 

تهاجم فرهنگی بسیار خطرناکی از طریق رسانه ها در حال صورت گرفتن است که نشانه هایش در فرهنگ مذهبی مردم، فرهنگ مصرف و علایق فرهنگی آنها دیده می شود. مصرف گرایی در عراق غوغا می کند گرچه در حال حاضر از مصرف گرایی در ایران ضعیف تر است اما به پدیده بارزی تبدیل شده که نتایج آن به سادگی دیده می شود و در بخشهای مختلف این تحقیق به برخی از آنها اشاره شده است. همچنین نمونه هایی از تهاجم فرهنگی در بخش های مختلف گزارش، در بین مطالب وجود دارد.

مردم عراق در دروان حکومت صدام از پیشرفت بازماندند و حتی پوسته تمدن مدرن به این کشور وارد نشد. در نتیجه عرب عراقی بعد از صدام سعی می کند که با استفاده هر چه بهتر و بیشتر اتومبیل، لباس، موبایل و … این عقب ماندگی از سایر کشورهای همسایه را جبران کند. این مسئله با وجود تاریخ و گذشته غنی عربی عراقیها، و خصوصا تعصب و برتر بینی نسبت به عجم ها، تشدید می شود به طوریکه یک عرب بنابر تعصب عربی خویش برای خود ننگ می داند از یک عجم عقب مانده تر باشد. و این مسئله به نوعی مصرف گرایی عصیان گریخته در عراق ظاهر شده تا بلکه از این طریق از حس خودکمتر بینی مذکور رهایی یابند.
البته دو نکته، ذیل این مطلب ضرورری می نماید:
الف- تعصب عربها نسبت به نژاد خود، بدین معنی نیست که همیشه اعراب سرور و ارباب قوم های دیگر بوده اند بلکه این حس از طریق استعمار در قرون اخیر به اعراب تزریق شده تا بدین وسیله اختلافی عمیق بین اقوام مسلمان ایجاد کنند.
ب- همانطورکه اشاره رفت یکی از دلایل مصرف گرایی در عراق، نگاه اشتباه اعراب به قومیت ها است لذا با اصلاح این دید غلط می توان اعراب را از نقاط قوت اقوام دیگر نیز آگاه کرد.
چنانکه دلایل دیگری نیز در توجیه رشد مصرف گرایی در عراق وجود دارد و آن اینکه، بر اثر جنگها و تحریم های بین المللی در دوران صدام، درآمدهای اقشار مختلف مردم بسیار پایین بود به طوری که مردم فقط در حال گذران زندگی بودند و از آن مهمتر که صدام با انحصارطلبی حزب بعث، اعمال تبعیض های قومی و دینی و … چنان عرصه فکری و روانی را برای مردم تنگ کرده بود که دو نسل کنونی عراق هیچ آرمان و آرزویی را در سر نمی پروراندند، جز رهایی از دست صدام. بعد از ورود اشغالگران و سقوط صدام، مردم عراق گمان می کردند که به تمام آرزوهای خود خواهند رسید ولی اینطور نشد. چرا که ساختن عراق به فکر و اندیشه و آرمانهایی بزرگ نیاز داشته و دارد و اینها چیزهایی بودند که مردم عراق از آنها دور نگه داشته شده بودند. متاسفانه در شرایط کنونی عراق نیز، شرایط طوری نیست که مردم به مسائلی بیش از حوزه خود (غذا، مسکن، پوشاک و شهوت و …) فکر کنند. زیرا بر اثر نبودن مسایلی چند همچون امنیت، آینده ای روشن برای عراق و رهبری الهی و مقتدر و… جوانان عراقی سردرگم به دنبال نیازهای غریزی خود می روند و کسی در صدد هدایت آنها به مسیرهای سازنده نیست. مسئله آرمانگرایی در جلسه با آقای قبانچی، امام جمعه نجف، برای بنده قطعی شد. ایشان (که سالها در ایران حضور داشتند و با فضای انقلاب و جمهوری اسلامی کاملا آشنا هستند) گفتند «نقطه قوت شما ایرانیها این است که آرزوها و آرمانهای بزرگ دارید». که تلویحا اشاره به عدم وجود آرمان در بین مردم عراق خصوصا جوانان دارد.
یکی از مواردی که می توان آن را از موجبات عدم پیشرفت عراق و هر چه بیشتر غربزده شده آن دانست، عدم وجود خودباوری در عراقیها خصوصا در نسل جوان آن است. شیعیان عراقی تا قبل از دولت شیعی جدید، باور نمی کردند که شیعه بتواند در عراق حاکم باشد.

طرح بسیاری از لباس های مردم پلنگی و نظامی است. حتی این مسئله به لباس هاس زیر و چفیه ها سرایت کرده که شاید اولا نشاندهنده فرهنگ نظامی و مسئله رسیدن به آرامش از حضور نظامیان باشد و ثانیا تاثیر حضور نظامیان اشغالگر که اکثرا لباسهایی شبیه به موارد دیده شده در زندگی مردم و بازار است.

اکثر مردان و خصوصا جوانان عراقی در دو چیز به خود سخت نمی گیرند، نگاه کردن به زنان نامحرم در رسانه ها و حتی رودررو؛ گوش دادن به صدای خواننده زن.

همچنین جوانان عراقی به ریش های پرفسوری و روی چانه علاقه بسیاری دارند و تعداد زیادی از ایشان به این صورت در جامعه ظاهر می شوند. یکی از نمونه های تغییر فرهنگی بعد از سقوط صدام و وارد شدن ماهواره ها، تغییر در چهره ظاهری جوانان، تبعیت از مدهای لبلس و مو و … است.

مردان و خصوصا جوانان در موارد زیادی لباس های یکدست ورزشی (بلوز و شلوار) می پوشند و به همین صورت در سطح شهر حاضر می شوند. تعداد زیادی نیز از شلوارهای جین استفاده می کنند و برخی شلوارهای پارچه ای ساده می پوشند.

سیگار بین مردان خصوصا جوانان رایج است. به حدی که بسیار از آنها با خاموش کردن یکی دیگری را روشن می کنند. البته بسیاری نیز سیگار استعمال نمی کنند ولی نکته اینکه در جامعه عراق سیگار چیزی منفی، مضر و اعتیاد آور به حساب نمی آید. علی رغم اینکه تعداد زیادی از عراقیها اصلا با مواد مخدر (خصوصا مواد جدید) اصلا آشنایی ندارند چه رسد به استعمال و اعتیاد به تریاک و … در نظرشان بسیار منفور است

یکی از مراکز تفریحی جوانان شهری، مراکز بلیارد هست. یکی از مراکز بلیادر شهر کربلا در نزدیکی نهر علقمه قرار دارد که افراد زیادی از جوانان در آن حضور دارند

عراقیها شیرنی های بسیار خوشمزه ای دارند که میزان شیرینی برخی از آنها بسیار زیاد است. شیرینی ها در عراق انواع مختلف و معتنابهی دارند.
همانطور که در بخش اول آمده عراق مهد تمدن های باستانی بوده است. این مسئله به عنوان یک سرمایه معنوی غنی مایه افتخار و مباهات در بین عراقیها مطرح می شود. شهر تاریخی بابل (در نزدیکی شهر حله امروزی) یکی از مراکز تاریخی-فرهنگی عراق می باشد که یادآور پادشاهانی چون حمورابی و بخت النصر است

جایگاه زنان در عراق همانند بسیاری از مناطق سنتی ایران و ممالک عربی چندان مناسب نیست. البته در دولت جدید زنان در عرصه های مختلف اجتماعی وارد شده اند. تعدادی از کرسی های پارلمان و مجلس استان ها به زنان تعلق دارد. البته این بدانم معنی نیست که مردم و خصوصا مردان عراقی این مسئله را پذیرفته باشند بلکه طبق قانون مجبورند در هر سه رای به یک زن رای دهند.
در مسئله عدم استقلال فکری و وابستگی به عشیره که در بخش وضعیت سیاسی مفصلا ذکر خواهد شد، باید گفت که زنان و دختران وابستگی فکری بیشتری به روسای عشیره و مردان دارند.
در حال حاضر چاقی در عراق برای زنان ارزش است به طوری که در داروخانه ها کپسولهای چاق کننده ای به اسم «مشهی» وجود دارد. این مسئله در تاریخ ایران وجود داشته و همچنان زنان ایرانی زیادی نیز چاق اند اما دیگر در ایران چاقی یک ارزش نیست. به دو دلیل؛ در زمانی که سطح زندگی عموم مردم، میزان درآمد و معیشت آنها کم باشد چاقی می تواند به افراد شأن اجتماعی بالا بدهد چراکه نشاندهنده استفاده از غذاهای خوب و در نتیجه سطح مالی مناسب است اما با پیشرفت جامعه و افزایش سطح رفاه عمومی افراد به دنبال حفظ زیبایی، به اندام متناسب و لاغر روی می آورند. در ضمن دلیل دیگری را هم می توان آورد و آن اینکه چاقی از مولفه های فرهنگ این سرزمین ها بوده در حالی که در غرب مدرن اندام متناسب و لاغر پسندیده می شده است. در ایران نیز این ذائقه (چاقی) با ورود فرهنگ غربی به صورت تقلیدی تغییر یافت. این کار توسط عکسهای مجلات، فیلم ها و عروسکها (مثل باربی) صورت گرفت که زن ایده آل در آنها زنی لاغر اندام با اندامی کشیده، چشمهای آبی یا سبز و موهای بلوند تصویر می شود. مؤید این ادعا اینکه ذائقه ایرانیان در قدیم چشمها و موهای مشکی بوده است که در شعر شعرا بسیار آمده اما امروزه به چشمهای آبی یا سبز و موهای روشن تغییر مزاج داده

مردم عراق عکس گرفتن را برای زن درست نمی دانند. یعنی در یک جمع (مثلا دانشگاهی) زنان در میان مردان و یا حتی به تنهایی حاضر نمی شوند که عکس بگیرند

آداب سلام و احوال پرسی عراقیان نیز از قرار زیر است: با افرادی که بعد از مدتها می بینند یا تازه آشنا می شوند ۳ بار و در سلام علیک روزانه یک بار روبوسی می کنند. اصطلاحاتی را که در حال و احوال پرسی استفاده می کنند:
«الله یساعدک (یساعدکم)» برای تشکر و خسته نباشید گفته می شود، «رحم الله والدیک» برای تشکر و ابراز محبت گفته می شود. «شرفنا» برای خوش آمد گویی و تعارف به معنای «به ما افتخار دادید» به کار می رود. در خداحافظی نیز از اصطلاحات روبرو استفاده می کنند، «الله محمد علی معک»، «الی القاء»، «مع السلامه». البته این جملات فقط تعدادی از اصطلاحاتی است که عربها به کار می برند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور