مستحبّات سعى
۱ ـ طهارت از حدث اكبر و حدث اصغر، بلى حائص مى تواند سعى كند، اگر چه مستحب است در صورت امكان صبر كند تا آنكه بتواند سعى را با طهارت بجا آورد، وگرنه در همان حال حيض بايد سعى كند.
۲ ـ انجام سعى پس از نماز طواف، ولى اگر خسته است مى تواند قدرى استراحت كند.
۳ ـ استلام و بوسيدن حجرالاسود در صورت امكان به هنگام رفتن به طرف صفا، و در صورت عدم امكان با دست به حجر اشاره كند.
۴ ـ آمدن به چاه زمزم در صورت امكان، و نوشيدن آب زمزم، و بر سر و پشت خود ريختن، و در حالى كه رو به كعبه است بگويد:
«اَللّهُمَّ اجْعَلْهُ عِلْماً نافِعاً وَ رِزْقاً واسِعاً وَ شِفاءً مِنْ كُلِّ داء وَ سُقْم».
۵ ـ پس از نوشيدن آب زمزم به هنگام رفتن به صفا نيز حجر را استلام كند.
۶ ـ خارج شدن به طرف صفا از درى كه مقابل حجرالاسود است، و آن درى است كه پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)از آن خارج مى شدند.
۷ ـ رفتن به طرف صفا با آرامش و وقار.
۸ ـ طورى بالاى صفا برود كه در صورت امكان بتواند بيت الله را ببيند، زيرا ديدن كعبه نيز مستحب است.
۹ ـ پس از بالا رفتن از كوه صفا رو به ركن حجرالاسود كند.
۱۰ ـ خداوند متعال را حمد و ثنا كند، و نعمتها و عذاب الهى را به ياد آورد، و احسان خداوند را در حق خود، متذكّر شود، و هفت بار بگويد: «الله اَكبر» و هفت بار بگويد: «الحمدللّه» و هفت بار بگويد: «لا اله الا اللّه» و سپس سه بار بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ، لَهُ الْمُلْكُ وَلَهُ الْحَمْدُ، يُحْيِي وَ يُمِيتُ وَهُوَ حَيُّ لايَمُوتُ، بِيَدِهِ الْخَيْرُ، وَ هُوَ عَلى كُلِّ شَيْء قَدِيرٌ».
و پس از آن بر پيامبر و خاندانش درود فرستاده، و سه بار بگويد:
«اَللهُ أكْبَرُ عَلى ما هَدانا، وَالْحَمْدُللهِِ عَلى ما أبْلانا وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الْقَيُّومِ وَالْحَمْدُللهِِ الْحَيِّ الدَّائِمِ».
و بعد سه بار بگويد:
«أشُهَدُ أنْ لا إِلـهَ إلاَّ اللهُ وَأشْهَدُ أنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُوْلُهُ، لانَعْبُدُ إلاّ اِيّاهُ، مُخْلِصِينَ لَهُ الدِّينَ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ».
و نيز سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ الْعَفْوَ وَالْعافِيَةَ وَالْيَقِينَ في الْدُّنْيا وَالاْخِرَةِ».
و بعد سه بار بگويد:
«اَللَّهُمَّ آتِنا فِي الدُّنيا حَسَنَةً وَ فِي الاْخِرَةِ
حَسَنَةً وَقِنا عَذابَ النَّارِ».
و بعد صد مرتبه بگويد: «اَللهُ اَكْبَر» و صد مرتبه بگويد: «لا اِلهَ اِلاَّ اللّه» و صد مرتبه بگويد: «اَلْحَمْدُلِلّه» و صد مرتبه بگويد: «سبحان الله» و بعد بگويد:
«لا إلـهَ إلاَّ اللهُ وَحْدَهُ وَحْدَهُ، أنْجَزَ وَعْدَهُ، وَ نَصَرَ عَبْدَهُ، وَ غَلَبَ الأحْزابَ وَحْدَهُ، فَلَهُ الْمُلْكُ وَ لَهُ الْحَمْدُ وَحْدَهُ، اَللَّهُمَّ بارِكْ لِي فِي الْمَوْتِ وَ فِيما بَعْدَ الْمَوْتِ، اَللّهُمَّ إِنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ ظُلْمَةِ الْقَبْرِ وَ وَحْشَتِهِ، اَللَّهُمَّ أظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لا ظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
۱۱ ـ مستحب است هنگامى كه بر كوه صفا توقف مى كند، مكرراً خود و خانواده خود و دينش را به خداوند متعال بسپارد، و بگويد:
«اَسْتَوْدِعُ اللهَ الرَّحْمنَ الرَّحِيمَ الَّذِي لاتَضِيعُ وَدائِعُهُ دِينِي وَنَفْسِي وَأهْلي، ألَّلهُمّ اسْتَعْمِلْنِي عَلى كِتابِك وَ سُنَّةِ نَبِيِّكَ، وَ تَوَفَّنِي عَلى مِلَّتِهِ وَ أعِذْنِي مِنَ الْفِتْنَةِ».
و بعد سه مرتبه بگويد: «الله اَكْبَر» و دعاى سابق را دوباره بخواند، و باز بگويد: «الله اَكْبَر» و در حد امكان دعا را تكرار كند.
۱۲ ـ رو به كعبه كرده و اين دعا را بخواند:
«اَللّهُمَّ اغْفِرْ لِي كُلَّ ذَنْب أذْنَبْتُهُ قَطُّ، فَإِنْ عُدْتُ فَعُدْ عَلَىَّ بِالْمَغْفِرَةِ، فَإِنَّكَ اَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ، أللّهُمَّ افْعَلْ بِي ما أنْتَ أهْلُهُ، فَإِنَّكَ إنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنْتَ أهْلُهُ تَرْحَمْنِي و إن تُعَذِّبْنِي فَاَنْتَ غَنِيٌّ عَنْ عَذابِي، وَ اَنَا مُحْتَاجٌ إلى رَحْمَتِكَ، فَيا مَنْ اَنَا مُحْتاجٌ إلى رَحْمَتِهِ ارْحَمْنِي اَللّهُمَّ لاتَفْعَلْ بِي ما اَنَا أهْلُهُ فَإِنَّكَ إِنْ تَفْعَلْ بِي ما اَنَا اَهْلُهُ تُعَذِّبْنِي، وَ لَمْ تَظْلِمْنِي، اَصْبَحْتُ اَتَّقِي عَدْلَكَ، وَلا اَخافُ جَوْرَكَ فَيا مَنْ هُوَ عَدْلٌ لايَجُورُ ارْحَمْنِي».
و سپس بگويد:
«يا مَنْ لايَخِيْبُ سائِلُهُ، و لاَ يَنْفَدُ نائِلُهُ، صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد، وَاَجِرْنِي مِنَ النّارِ بِرَحْمَتِكَ».
۱۳ ـ بر كوه صفا زمان زيادى را توقّف كند، كه در روايت است موجب زيادى ثروت مى شود.
۱۴ ـ چون مقدارى از كوه صفا پايين آمد بايستد، و توجّه به كعبه كرده، و بگويد:
«أللّهُمَّ إنِّي أعُوذُبِكَ مِنْ عَذابِ الْقَبْرِ وَ فِتْنَتِهِ وَ غُرْبَتِهِ وَ وَحْشَتِهِ وَ ظُلْمَتِهِ وَ ضِيقِهِ وَ ضَنْكِهِ، أللّهُمَّ اَظِلَّنِي فِي ظِلِّ عَرْشِكَ يَوْمَ لاظِلَّ إلاّ ظِلُّكَ».
۱۵ ـ پس از آنكه مقدار ديگرى پايين آمد، كتف خود را برهنه كرده، بگويد:
«يا رَبَّ الْعَفْوِ، يا مَنْ أمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ هُوَ أَوْلى بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُثِيبُ عَلَى الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ، يا جَوادُ يا كَريمُ يا قَرِيبُ يابَعِيدُ، اُرْدُدْ عَلَىَّ نِعْمَتَكَ، وَاسْتَعْمِلْنِي بِطاعَتِكَ وَ مَرْضاتِكَ».
۱۶ ـ پياده سعى كند.
۱۷ ـ با آرامش و وقار سعى كند.
۱۸ ـ در مقدارى از سعى كه بين چراغهاى سبز قرار گرفته هروله كند (يعنى مقدارى تندتر حركت كند، كه نه دويدن باشد و نه راه رفتن معمولى)، و به هنگام بازگشت از مروه نيز هروله را تكرار كند، و براى زنان هروله مستحب نيست.
۱۹ ـ وقتى به اوّلين چراغ سبز رسيد بگويد:
«بِسْمِ اللهِ وَ بِاللهِ، وَاللهُ أكَبْرُ، وَ صَلَّى اللهُ عَلى مُحَمَّد وَ أهْلِ بَيْتِهِ، اَللّهُمَّ اغْفِرْ وَارْحَمْ وَ تَجاوَزْ عَمّا تَعْلَمْ، إنَّك أنْتَ الاْعَزُّ الاْكْرَمُ، وَاهْدِنِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ، اَللّهُمَّ إنَّ عَمَلِي ضَعِيفٌ، فَضاعِفْهُ لِي وَتَقَبَّلْهُ مِنِّي، اَللّهُمَّ لَك سَعْيِي، وَ بِكَ حَوْلِي وَقُوَّتِي تَقَبَّلْ مِنِّي عَمَلِي، يا مَنْ يَقْبَلُ عَمَلَ الْمُتَّقِينَ».
۲۰ ـ چون از محل هروله گذشت بگويد:
«ياذَا الْمَنِّ وَالْفَضْلِ وَالْكَرَمِ وَالْنَّعْماءِ والْجُودِ، اِغْفِرْ لِي ذُنُوبِي، إنَّهُ لايَغْفِرُ الذُّنُوبَ إلاَ أنْتَ».
۲۱ ـ چون به مروه رسيد از كوه بالا رود، و آنچه از ادعيه در كوه صفا گفتيم بر كوه مروه به ترتيب بخواند، و سپس بگويد:
«اَللّهُمَّ يا مَنْ اَمَرَ بِالْعَفْوِ، يا مَنْ يُحِبُّ الْعَفْوَ، يا مَنْ يُعْطِي عَلَى الْعَفْوِ، يا مَنْ يَعْفُو عَلَى الْعَفْوِ، يا رَبَّ الْعَفْوِ، الْعَفْوَ الْعَفْوَ الْعَفْوَ».
۲۲ ـ بر گريه از خوف خداوند كوشش كند، و خود را به گريه وادارد، و فراوان دعا كند، و اين دعا را نيز بخواند:
«اَللّهُمَّ إِنّي أسْئَلُكَ حُسْنَ الظَّنِّ بِكَ عَلى كُلِّ حال، وَصِدْقَ النِّيَّةِ فِي التَّوَكُّلِ عَلَيْكَ».
تقصيـر(۱)
مسأله ۷۳۱ ـ بعد از سعى واجب است تقصير كند.
مسأله ۷۳۲ ـ محرم قبل از اينكه تقصير خود را انجام دهد نمى تواند موى ديگرى را به عنوان تقصير كوتاه كند. ولى گرفتن ناخن ديگرى به قصد تقصير مانعى ندارد و صحيح است.
مسأله ۷۳۳ ـ بانوانى كه براى تقصير موى خود را كوتاه مى كنند لازم است خود را از نامحرم بپوشانند. ولى اگر موهاى آنها ظاهر شود، ضررى به تقصير آنها نمى زند.
مسأله ۷۳۴ ـ تقصير در عمره محل خاصى ندارد. لذا مى تواند كنار مروه يا در منزل، يا اگر فراموش كرد حتى در شهر خود تقصير كند.
مسأله ۷۳۵ ـ همانگونه كه شيعه مى تواند براى شيعه تقصير كند سنى نيز مى تواند براى شيعه تقصير كند.
۱ ـ تقصير يعنى كوتاه كردن.
مسأله ۷۳۶ ـ اگر بعد از تقصير شك كند كه آن را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله ۷۳۷ ـ بعد از تقصير در عمره تمتع تمام محرمات احرام حتى زن و شوهر به يكديگر حلال مى شوند. ولى در عمره مفرده زن و شوهر پس از طواف نساء و نماز آن به يكديگر حلال مى شوند.
مسأله ۷۳۸ ـ اگر بعد از تقصير و انجام برخى از محرمات احرام متوجه شود كه تقصير او باطل بوده، كفاره ندارد مگر در مورد صيد.
شرايط صحت تقصير
درصحت تقصير رعايت اين موارد لازم است:
۱ ـ نيت.
۲ ـ كيفيت تقصير.
۳ ـ وقت تقصير.
نيت
مسأله ۷۳۹ ـ تقصير از عبادات است و بايد با قصد قربت و براى اطاعت از خداى سبحان انجام شود. و ريا آن را باطل مى كند.
مسأله ۷۴۰ ـ اگر از روى ريا تقصير خود را باطل كند حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
كيفيت تقصير
مسأله ۷۴۱ ـ در تقصير بايد مقدارى از موى سر يا صورت را كوتاه كند، يا ناخن بگيرد. هر چند بهتر است فقط به ناخن گرفتن اكتفا نكند.
مسأله ۷۴۲ ـ تراشيدن سر به عنوان تقصير عمره تمتع كفايت نمى كند، همانگونه كه كوتاه كردن موى زير بغل يا كندن مو نيز براى تقصير كفايت نمى كند.
مسأله ۷۴۳ ـ اگر به قصد تقصير يك مو يا چند مو از بدن خود كند، هر چند از جهت كندن مو گناه نكرده ولى از احرام خارج نشده، و اگر بدون تدارك محرم به احرام حج شود حكم ترك عمدى تقصير را دارد.
وقت تقصير
مسأله ۷۴۴ ـ اگر جهلاً يا سهواً قبل از سعى تقصير كند بايد پس از سعى تقصير را اعاده كند و كفاره ندارد. ولى اگر در اثناى سعى تقصير كند بايد طبق تفصيلى كه در مسأله ۶۹۹ و ۷۰۰ گذشت عمل كند.
مسأله ۷۴۵ ـ اگر در عمره تمتع عمداً يا از روى جهل تقصير نكند و محرم به احرام حج شود بنابر اقوى عمره او باطل مى شود، و حج او ظاهراً تبديل به افراد مى شود. بنابراين به احتياط واجب حج را به نيت افراد تمام كند، و بعد عمره مفرده بجا آورد، و سال بعد حج را اعاده كند.
مسأله ۷۴۶ ـ اگر تقصير را فراموش كند و پس از احرام حج يادش بيايد. عمره تمتع و حجش صحيح است. و بنابر احتياط واجب يك گوسفند كفاره بدهد.
مسأله ۷۴۷ ـ اگر در عمره مفرده به هر جهت تقصير نكرد و طواف نساء را انجام داد بايد تقصير كند، و بعد طواف نساء و نماز آن را اعاده كند.
مسأله ۷۴۸ ـ در عمره تمتع طواف نساء واجب نيست، هر چند مطابق احتياط است. و اگر بخواهد احتياط كند بايد قبل از تقصير طواف نساء و نماز آن را بجا آورد.
احكام بين عمره تمتع و حج تمتع
مسأله ۷۴۹ ـ ظاهراً تراشيدن سر بين عمره تمتع و حج تمتع اشكالى ندارد. ولى رعايت احتياط خوب است، بلى همانگونه كه گذشت تراشيدن سر براى تقصير عمره تمتع كافى نيست.
مسأله ۷۵۰ ـ همانگونه كه گذشت حرمت صيد از احكام حرم است و اختصاص به محرم ندارد. لذا حرمت آن بين عمره تمتع و حج تمتع از احكام عمره يا حج نيست.
مسأله ۷۵۱ ـ خروج از مكه براى كسى كه مطمئن است مى تواند براى انجام حج تمتع به مكه برگردد. چنانچه در همان ماه عمره تمتع انجام داده مانعى ندارد. هر چند رعايت احتياط خوب است.
مسأله ۷۵۲ ـ بنابر آنچه گذشت رفتن عوامل خدماتى حج و ساير افراد به جده، عرفات، منى، غار ثور و سايراماكنى كه خارج از مكه قرار دارد. در همان ماهى كه عمره تمتع بجا آورده اند، مانعى ندارد.
مسأله ۷۵۳ ـ خروج از مكه در غير از ماهى كه عمره تمتع انجام داده اشكالى ندارد. اما چون ورود به مكه در فرض مذكور بدون احرام حرام است، بايد مسائل مربوط به عمره بين عمره تمتع و حج را كه بيان خواهد شد رعايت كند.
مسأله ۷۵۴ ـ اگر كسى پس از عمره تمتع از مكه خارج شد و ماه بعد مراجعت كرد عمره او فاسد و باطل شده و از قابليت عمره تمتع بودن مى افتد. لذا اگر بخواهد حج تمتع انجام دهد، بايد مجدداً از يكى از مواقيت معروفه، و در صورت عدم تمكن از ادنى الحل محرم به احرام عمره تمتع شود، والاّ حج تمتع او صحيح نيست.
مسأله ۷۵۵ ـ ملاك احرام مجدد خروج و ورود به شهر مكه است. بنابراين اگر از مكه خارج نشود، اما از حدود حرم خارج شود لازم نيست دومرتبه محرم شود.
مسأله ۷۵۶ ـ انجام عمره مفرده در همان ماهى كه عمره تمتع انجام داده است، جايز نيست. و اگر انجام دهد صحيح نيست. ولى به عمره تمتع و حج تمتع او ضررى نمى زند.
مسأله ۷۵۷ ـ اگر در غير از ماهى كه عمره تمتع انجام داده عمره مفرده بجا آورد عمره تمتع او باطل خواهد شد، ولى اگر تا هشتم ذى الحجه در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد عمره مفرده مذكور قهراً تبديل به عمره تمتع شده، و مى تواند پس از آن حج تمتع بجا آورد.
مسأله ۷۵۸ ـ كسى كه قصد دارد پس از ورود به مكه، از مكه خارج شود و دوباره برگردد بار اول محرم به احرام عمره مفرده شود، و براى آخرين بار محرم به احرام عمره تمتع شود.
مسأله ۷۵۹ ـ در فرض سابق اگر از حرم خارج نشد و خواست عمره تمتع انجام دهد بايد به يكى از مواقيت معروفه برود و از آنجا براى عمره تمتع محرم شود، و احرام از ادنى الحل يا مكه كفايت نمى كند.
مسأله ۷۶۰ ـ در فرض سابق اگر بعد از انجام عمره مفرده نتوانست از مكه خارج شود، چنانچه عمره مفرده را در ماههاى حج انجام داده باشد، همان عمره تبديل به عمره تمتع شده، و مى تواند حج تمتع را حتى بصورت نيابى انجام دهد، البته مشروط بر اينكه عمره انجام شده را به نيت منوب عنه انجام داده باشد.
مسأله ۷۶۱ ـ كسى كه بعد از عمره تمتع از مكه خارج شود و در ماه بعد مراجعت كند اگر بدون احرام وارد مكه شود چون عمره تمتع او باطل شده، حج تمتع او صحيح نيست.
مسأله ۷۶۲ ـ با توجه به توسعه شهر مكه، رفتن به اطراف آن ـ مثل غار حرا ـ تا جايى كه عرفاً بگويند شهر مكه است مانعى ندارد.
مسأله ۷۶۳ ـ اگر كسى پس از انجام عمره تمتع و قبل از احرام حج به گونه اى بيمار شد كه قدرت ماندن و انجام حج را نداشت و مجبور شد به وطن بازگردد، احتياط مستحب آن است كه اگر ممكن است او را طواف نساء بدهند، والا به كسى نيابت دهد تا طواف نساء او را بجا آورد، و اگر سال اول استطاعت او بوده حج بر او واجب نيست، و در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد.
مسأله ۷۶۴ ـ كسى كه حجة الاسلام خود را انجام داده اگر با احرام عمره تمتع مستحبى وارد مكه شود و اعمال خود را انجام دهد و بعد بخواهد حج إفراد انجام دهد چنانچه از مكه خارج شود و از يكى از مواقيت معروفه محرم به احرام حج إفراد شود صحيح است.
مسأله ۷۶۵ ـ كسى كه عمره تمتع مستحبى انجام داده مى تواند حج را ترك كند، ولى معصيت كرده است، و در اين فرض طواف نساء هم لازم نيست هر چند مستحب است.
مسأله ۷۶۶ ـ اگر براى عمره تمتع محرم شد و به جهت عذرى وقتى به مكه برسد كه اگر بخواهد اعمال عمره تمتع را بجا آورد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، بايد نيت خود را به حج إفراد بگرداند. و اگر حج واجب بجا مى آورد پس از آن يك عمره مفرده انجام دهد.
مسأله ۷۶۷ ـ اگر حائض و نفسا، از انجام طواف تا تنگ شدن وقت معذور باشد طبق مسأله قبل عمل كند.
مسأله ۷۶۸ ـ اگر به جهت عذرى بدون احرام وارد مكه شد و بخاطر تنگى وقت امكان انجام عمره تمتع را نداشت حج إفراد بجا آورد و كفايت مى كند. و اگر عمداً بدون عذر عمره تمتع را ترك كند يا باطل انجام دهد، به احتياط واجب حج إفـراد بجـا آورد، و سال بعـد بايد حج را اعاده كند.
مسأله ۷۶۹ ـ مراد از تنگى وقت اين است كه جزء ركنى وقوف اختيارى عرفات را درك نكند. يعنى اگر بخواهد اعمال خود را بجا آورد و براى حج محرم شود و به عرفات برود بعد از مغرب به عرفات برسد.
مسأله ۷۷۰ ـ كسى كه حج مستحبى بجا مى آورد لازم نيست بعد از حج إفراد عمره مفرده بجا آورد.
بخش دوم:
حــج تمتـع
همانگونه كه اجمالاً گذشت حج تمتع مركب از سيزده جزء است، كه اينك مفصلاً احكام آن را به ترتيب ذكر مى كنيم:
لازم به ذكر است كه براساس ترتيب بايد طواف حج، نماز آن، سعى، طواف نساء و نماز آن بعد از اعمال روز عيد انجام شود، مگر در بعضى از موارد كه پس از احرام حج و قبل از وقوفين انجام آن صحيح است، كه احكام آن به تفصيل در جاى خود خواهد آمد.
۱ ـ احـــرام
مسأله ۷۷۱ ـ شخص بايد بعد از تمام شدن اعمال عمره تمتع براى حج تمتع محرم شود.
مسأله ۷۷۲ ـ كيفيت احرام و شرايط آن و محرمات احرام به همان صورتى است كه در احرام عمره تمتع به تفصيل بيان شد، بجز محل احرام كه احكام آن خواهد آمد.
مسأله ۷۷۳ ـ شخص مى تواند احرام را تا هنگامى كه بتواند به وقوف اختيارى عرفات برسد تأخير بيندازد.
مسأله ۷۷۴ ـ مستحب است روز ترويه (هشتم ذى الحجه) احرام ببندد.
مسأله ۷۷۵ ـ محل احرام حج تمتع شهر مكه است.
مسأله ۷۷۶ ـ احرام در محله هاى جديدالاحداث اگر عرفاً جزء شهر مكه محسوب شوند، اگر چه فاصله آنها تا مسجدالحرام زياد باشد صحيح است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
وقوف در مشعرالحرام ۵
مصدود و محصور
مسأله ۱۰۵۶ ـ كسى كه احرام بست واجب است اعمال عمره يا حج را تمام كند، و اگر مصدود يا محصور شد احكام خاصى دارد كه دراين قسمت بيان مى شود.
مسأله ۱۰۵۷ ـ به كسى كه براى عمره يا حج محرم شود و سپس از انجام اعمال وى جلوگيرى شود «مصدود» مى گويند. و اگر در اثر بيمارى قادر به انجام اعمال نشود وى را «محصور» مى گويند.
احكام مصدود
مسأله ۱۰۵۸ ـ اگر بعد از احرام توسط مأمورين يا دشمن از ورود وى به مكه جلوگيرى شود، مى تواند در همان محل يك شتر يا گاو يا گوسفند قربانى كند و از احرام خارج شود. و احتياط واجب آن است كه به نيت تحليل قربانى كند. و به احتياط واجب تقصير هم بكند.
مسأله ۱۰۵۹ ـ حتى اگر بعد از ورود به مكه او را از انجام مناسك حج و طواف و سعى منع كردند، حكم مسأله قبل را دارد. و همينطور اگر بعد از احرام حج او را از وقوفين منع كنند.
مسأله ۱۰۶۰ ـ كسى كه مصدود مى شود حتى با اميد به برطرف شدن مانع مى تواند طبق احكام مصدود عمل كند، و از احرام خارج شود.
مسأله ۱۰۶۱ ـ اگر حج بر مصدود مستقر شده باشد يا سال ديگر استطاعت داشته باشد بايد به حج برود، و اعمال مصدود از حجة الاسلام كفايت نمى كند.
احكام محصور
مسأله ۱۰۶۲ ـ اگر بعد از احرام عمره مفرده به جهت بيمارى نتوانست وارد مكه شود و اعمال عمره را انجام دهد مخير است كه در همان محلى كه بيمار شده قربانى كند يا يك قربانى به مكه بفرستد، ولى اگر بعد از احرام عمره تمتع بيمار شود به احتياط واجب بايد به وسيله شخص امينى پول قربانى يا خود قربانى را به مكه بفرستد و قرار بگذارد در وقت معينى قربانى را در مكه ذبح كند، و بعد از زمان موعود خودش تقصير كند، و به احتياط مستحب نايب در ذبح به قصد تحليل منوب عنه ذبح كند. كه در اين صورت تمام محرمات احرام به غير از همسر بر او حلال مى شود.
مسأله ۱۰۶۳ ـ اگر بعد از احرام حج به گونه اى بيمار شود كه نتواند به عرفات و مشعر برود، به احتياط واجب قربانى يا پول آن را به منى بفرستد تا در روز عيد در منى به نيابت او ذبح شود، و بعد از آن خودش تقصير كند، كه در اين صورت نيز محرمات احرام بر او حلال مى شود به جز همسر.
مسأله ۱۰۶۴ ـ همسر بر محصور حلال نمى شود، مگر اينكه خودش اعمال حج را انجام دهد و طواف نساء بكند. و اگر به طور كلى نتوانست اعمال را خودش انجام دهد بعيد نيست بتواند نايب بگيرد تا با انجام اعمال توسط نايب، همسر هم بر او حلال شود. و اگر حج استحبابى بوده است بعيد نيست بتواند نايب بگيرد، ولى به احتياط واجب در صورت امكان بايد خودش اعمال را انجام دهد.
مسأله ۱۰۶۵ ـ شخصى كه سكته كند و قدرت هيچ گونه حركتى را نداشته باشد حكم محصور را دارد.
مسأله ۱۰۶۶ ـ كسى كه بيمار نباشد ولى به جهت ديگرى بعد از احرام نتواند به مكه برود، مثلاً بر اثر تصادف مجروح يا مصدوم شود ظاهراً حكم بيمار را دارد. و احتياط مستحب اين است كه منتظر بماند تا خوب شود، و اگر به حج هم نرسد با عمره مفرده از احرام خارج شود، و حج را در سال بعد اگر مستقر بوده يا استطاعت باقى باشد، اعاده كند.
مسأله ۱۰۶۷ ـ اگر پس از احرام مانعى غير از مصدود و محصور شدن همچون گم كردن راه، تلف شدن هزينه راه، خرابى مسير يا مركب، گرما يا سرماى سخت و… پيش آيد كه نتواند عمره يا حج خود را تمام كند، حكم مسأله قبل را دارد.
مسأله ۱۰۶۸ ـ اگر بعد از اينكه قربانى را فرستاد حالش خوب شد و توانايى رفتن به مكه را يافت، به مكه برود و اعمال را انجام دهد. و اگر وقت تنگ بود حج او بدل به
افراد مى شود و بعد يك عمره مفرده انجام دهد، ولى اگر به طور كلى به حج نرسد بايد عمره مفرده انجام دهد و از احرام خارج شود. و حج واجب خود را در صورت استقرار يا بقاى استطاعت، در سال آينده انجام دهد.
مسأله ۱۰۶۹ ـ مصدود نيز در اين مسأله حكم محصور را دارد. يعنى اگر بعد از ذبح قربانى در محل مانع برطرف شد، بايد طبق مسأله قبل عمل كند.
مسأله ۱۰۷۰ ـ در فرض سابق اگر هدى را فرستاد و در روز موعود هدى ذبح نشد يا نايب طواف نساء را بجا نياورد، و اين شخص به خيال انجام آن اعمال محل شد و با همسر خود نزديكى كرد معصيت نكرده و كفاره هم ندارد، اما پس از اينكه متوجه شد، اگر ذبح انجام نشده بايد از همه محرمات احرام اجتناب كند، و اگر طواف نساء انجام نشده از همسر خود اجتناب كند. و بايد هدى يا پول را بفرستد و مواعده كند تا هدى انجام شود و همچنين است طواف نساء.
مسأله ۱۰۷۱ ـ اگر بيمار يا مصدوم محرم شود و بتواند اعمال عمره و حج را ـ حتى با استنابه در طواف و سعى ـ انجام دهد، احرام و حج او صحيح است.
مسأله ۱۰۷۲ ـ اگر با احرام عمره تمتع وارد مكه شود ولى نتواند اعمال عمره و حج را انجام دهد به همان احرامى كه بسته عمره مفرده ـ ولو با استنابه در طواف و سعى ـ بجا آورد تا از احرام خارج شود.
مسأله ۱۰۷۳ ـ در فرض سابق اگر حج او مستحبى بوده، يا سال اول استطاعت او بوده است فعلاً كه قدرت انجام اعمال را ندارد و نمى تواند وقوفين را درك كند تكليفى ندارد. بلى اگر حج بر او مستقر بوده يا حج نيابى بوده كفايت نمى كند.
مسأله ۱۰۷۴ ـ اگر شخص عاقل بعد از احرام مجنون شود احرام او باطل شده، و اطرافيان او وظيفه اى نسبت به او ندارند. و اگر بعداً بهبودى حاصل شد به احتياط مستحب عمره مفرده انجام دهد يا استنابه كند.
احكام بيهوش
مسأله ۱۰۷۵ ـ اگر بعد از احرام عمره يا حج بيهوش شود، مسأله چند صورت دارد:
بعد از احرام عمره بيهوش شود و:
۱ ـ هنگامى به هوش آيد كه بتواند اعمال عمره را انجام داده و وقوف ركنى عرفات را درك كند، در اين صورت بايد اعمال عمره را انجام دهد، و سپس اعمال حج را بجا آورد، و عمره و حج او صحيح است.
۲ ـ هنگامى به هوش آيد كه اگر بخواهد اعمال عمره را انجام دهد وقوف ركنى عرفات از او فوت مى شود، در اين صورت حج او بدل به إفراد مى شود.
۳ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين صورت نيز حكم صورت قبل را دارد.
۴ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت حج او باطل است و بايد با عمره مفرده از احرام خارج شود، و چنانچه حج بر او مستقر بوده يا در صورت بقاى استطاعت در سال آينده حج بجا آورد.
اگر بعد از عمره تمتع و قبل از احرام حج بيهوش شود و:
۵ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات را درك كند، در اين صورت واجب است به مكه برگردد و محرم شود، و اگر امكان نداشت يا وقت تنگ بود، همانجا محرم شود، و اعمال او صحيح است.
۶ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى عرفات از او فوت شده، ولى وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، اين فرض حكم فرض سابق را دارد.
۷ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از اوفوت شده، ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، اين فرض نيز حكم فرض پنجم را دارد.
۸ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر از او فوت شده، در اين صورت حج او باطل است.
و اگر بعد از احرام حج بيهوش شود و:
۹ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اضطرارى عرفات را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.
۱۰ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف عرفات از او فوت شده ولى وقوف اختيارى مشعر را درك كند، در اين صورت نيز حج او صحيح است.
۱۱ ـ هنگامى به هوش آيد كه وقوف اختيارى مشعر نيز از او فوت شده است، در اين صورت طبق فرض چهارم عمل كند.
۱۲ ـ بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود، و بعد از فوت وقوف اختيارى مشعر به هوش آيد، و وقوف اضطرارى روزانه مشعر را درك كند، در اين صورت حج او صحيح است.
۱۳ ـ بعد از درك وقوف عرفات بيهوش شود و پس از فوت وقوف مشعر به هوش آيد، كه در اين صورت به احتياط واجب بايد حج را تمام كرده و سال بعد اعاده كند.
۱۴ ـ بعد از وقوفين بيهوش شود، در اين فرض در صورت يأس از بهبودى رمى روز عيد را براى او انجام دهند. و چنانچه قبل از پايان ذى حجه به هوش آمد، خودش در ماه ذى حجه قربانى كند، و حلق را طبق مسأله ۹۴۸ انجام دهد و اعمال بعد را بجا آورد. و اگر خودش نمى تواند نايب بگيرد. و رمى روزهاى يازدهم و دوازدهم در سال بعد انجام شود.
۱۵ ـ بعد از وقوفين بيهوش شود و بعد از ذى حجه به هوش آيد، در اين صورت رمى روز عيد را براى او انجام دهند، و پس بهبودى چنانچه خودش مى تواند اعمال را انجام دهد، و اگر نمى تواند استنابه كند. دراين فرض قربانى و رمى روزهاى يازدهمودوازدهم در سال بعد انجام شود، و حلق نيز طبق مسأله ۹۴۱ انجام شود.
احكام كفارات
مسأله ۱۰۷۶ ـ احتياط اين است كه كفاره محرمات احرام عمره در مكه ذبح شود، و كفاره محرمات احرام حج در منى. ولى در شرايط فعلى كه گوشت آن مصرف فقراى مؤمن نمى شود، جايز بلكه مطابق احتياط است كه هر دو مورد را در وطن ذبح كنند، و به مصرف فقراى مؤمن برسانند.
مسأله ۱۰۷۷ ـ حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود لازم نيست داراى شرايط قربانى باشد.
مسأله ۱۰۷۸ ـ مصرف كفارات فقرا و مساكين هستند. و احتياط اين است كه خود كفاره دهنده از آن نخورد. و اگر خورد بنابر احتياط واجب قيمت آن مقدار را كه خورده صدقه بدهد، و نزديكان او نيز اگر فقير نيستند از آن نخورند.
مسأله ۱۰۷۹ ـ كفاره را بايد به مؤمن غيرسيد بدهند، باگر كفاره دهنده سيد باشد مى تواند كفاره را به سيد فقير بدهد.
مسأله ۱۰۸۰ ـ فرزندان و كسانى كه نفقه آنها بر كفاره دهنده واجب است هر چند خود آنها و كفاره دهنده فقير باشند نمى توانند از گوشت كفاره مصرف كنند.
مسأله ۱۰۸۱ ـ پوست و كله و پاچه حيوانى كه به عنوان كفاره ذبح مى شود نيز بايد به مصرف فقرا برسد. لذا نمى توان آنها را به عنوان اجرت به ذابح داد، بلى اگر ذابح فقير باشد مى توان به عنوان مصرف به او داد.
مسأله ۱۰۸۲ ـ جايز نيست حيوان زنده را به عنوان كفاره به فقير بدهند. بلكه بايد ذبح كنند وآن را به صورت خام بين فقرا تقسيم كنند، يا بپزند و آنها را اطعام كنند.
مسأله ۱۰۸۳ ـ پرداختن پول كفاره به فقرا يا خريدن گوشت به مقدار كفاره و توزيع آن بين فقرا كفايت نمى كند، بلكه بايد كفاره ذبح و بين فقرا تقسيم شود.
متفرقات
مسأله ۱۰۸۴ ـ بر مؤمنين است كه در نماز جماعت اهل سنت شركت كنند، و فضيلت نماز جماعت در مسجدالحرام و مسجدالنبى را از دست ندهند. و جايز نيست هنگام نماز جماعت از مسجد خارج شوند، يا مشغول كار ديگرى شوند.
مسأله ۱۰۸۵ ـ اقتدا در نمازهاى يوميه و نماز قضا به جماعت اهل سنت صحيح است و كفايت از آنها مى كند.
مسأله ۱۰۸۶ ـ اگر در نماز جماعت به صورتى شركت كند كه حتى شرايطى را كه اهل سنت لازم مى دانند رعايت نشود بايد نماز خود را اعاده كند.
مسأله ۱۰۸۷ ـ در مسجدالحرام كه نماز جماعت به صورت استداره اى برگزار مى شود مؤمنين بايد جايى بايستند كه عرفاً پشت سر امام قرار گيرند. بنابر اين اگردر غير مورد تقيه روبرو يا دو طرف امام قرار گيرند بايد نماز خود را اعاده كنند.
مسأله ۱۰۸۸ ـ با توجه به اينكه در طبقه بالاى مسجد الحرام و پشت بام مسجد النبى و در برخى از قسمتهاى مسجد النبى و مسجد الحرام اتصال برقرار نيست لذا در وسعت وقت اختياراً رفتن به آن قسمتها صحيح نيست، ولى چنانچه افرادى اتفاقاً در آن قسمتها بودند و جابجا شدن برخلاف تقيه باشد نماز به جماعت صحيح است هر چند اتصال برقرار نباشد. بلى اگر كسى بداند و اختياراً برود و اقتدا كند اكتفا به آن نماز مشكل است و احتياطاً نماز را اعاده كند.
مسأله ۱۰۸۹ ـ اقامه جماعت در هتلها و منازل اگر خلاف تقيه مداراتى باشد، جايز نيست.
مسأله ۱۰۹۰ ـ مراد از تقيه مداراتى حسن معاشرت و جلب مودت و ايجاد وحدت ميان گروهها و تمام مذاهب و جلوگيرى از پراكندگى مسلمانان است كه با شركت يكپارچه در نمازهاى جماعت و ساير مظاهر و شعائر الهى، وحدت كلمه حاصل مى شود و از سوى ديگرپيروان مذهب حق مورد مذمت و سرزنش قرار نمى گيرند و با شركت در جماعات، رفع هرگونه اتهام را از خود مى نمايند و خود را از صف مسلمانان جدا نكره، دچار مخاطره نمى شوند.
مسأله ۱۰۹۱ ـ سجده بر انواع سنگها كه در مسجدالحرام و مسجدالنبى به كار رفته است، جايز است.
مسأله ۱۰۹۲ ـ سجده كردن روى فرشهاى مسجدالنبى مانعى ندارد، ولى اگر مخالف تقيه نباشد و موجب هتك و انگشت نما شدن نشود، بايد به جايى برود كه بتواند به جايى كه سجده بر او صحيح است سجده كند.
مسأله ۱۰۹۳ ـ شخصى كه براى خواندن نماز وارد مسجد شود و ببيند جماعت اهل سنت تمام شده ولى هنوز صفها به هم نخورده است، مستحب است براى نمازش اذان و اقامه بگويد و همچنين است اگر بعد از خواندن جماعت با آنها بخواهد نماز را احتياطاً اعاده كند.
مسأله ۱۰۹۴ ـ اگر امر دائر شود بين خواندن نماز فرادى در مسجدالحرام بدون شرايط صحت، و نماز فرادى در منزل و هتل با كليه شرايط صحت، چنانچه تقيه اقتضا نكند بايد در منزل و هتل با تمام شرايط نماز بخواند.
مسأله ۱۰۹۵ ـ سجده بر حصيرهايى كه فعلاً در بازار وجود دارد هر چند با نخ دوخته شده، صحيح است.
مسأله ۱۰۹۶ ـ سجده كردن بر مهر، حصير، باد بزن، كاغذ و امثال آن در مسجد مكه و مدينه چنانچه موجب انگشت نما شدن و سبب وهن و اتهام به شيعيان شود جايز نيست.
مسأله ۱۰۹۷ ـ در داخل حجر اسماعيل خواندن نماز واجب يا مستحب اشكال ندارد، چون حجر داخل بيت نمى باشد.
مسأله ۱۰۹۸ ـ كسى كه در مكه قصد اقامه كرده و سپس به عرفات و مشعر و منى مى رود و حدود سه تا چهار شبانه روز در آنجا مى ماند، چنانچه ده روز اقامت وى قبل از رفتن به عرفات انجام مى شود، نماز او در مواضع مذكور تمام، و پس از مراجعت در مكه نيز تمام است ـ اگر چه بخواهد كمتر از ده روز در مكه بماند ـ . والاّ نماز
در آن مواضع شكسته است. و در مكه چنانچه بخواهد كمتر از ده روز بماند مخير بين قصر و اتمام است.
مسأله ۱۰۹۹ ـ مسافر مخيّر است در تمامى شهر مكه و مدينه ـ حتى در محله هاى نوساز كه عرفاً جزء مكه محسوب شود ـ نمازش را تمام يا شكسته بخواند. البته تمام خواندن افضل و شكسته خواندن احوط است.
مسأله ۱۱۰۰ ـ اطراف مكه و محله هاى جديدالاحداث آن اگر عرفاً جزء مكه محسوب شود، قصد اقامه در آنها صحيح است، و رفت و آمد از آنجا به مسجدالحرام مضر به قصد اقامت نيست، و احرام حج از آنجا كفايت مى كند، اما اگر خارج از حدود مكه منزل كنند كه عرفاً آنجا جزء محله هاى مكه محسوب نشود بلكه دو محل باشد، در اين صورت قصد اقامت در دو محل محقق نمى شود، واحرام حج از آنجا كفايت نمى كند، و نماز در آنجا از جهت تخيير بين قصر و اتمام حكم مكه را ندارد.
مسأله ۱۱۰۱ ـ مسافرى كه در مكه و مدينه مخير بين قصر و اتمام است، اگر تمام را اختيار كند در اين صورت نيز نوافل نهاريه ساقط است .
مسأله ۱۱۰۲ ـ خواندن دعاهاى وارده در احرام، طواف، سعى و ساير اعمال به قصد ريا اگر چه معصيت است ولى چون جزء اعمال نيست لذا موجب بطلان اعمال نمى شود.
مسأله ۱۱۰۳ ـ استفاده از قرص يا تزريق آمپول براى جلوگيرى از عادت ماهانه در ايام حج، چنانچه براى بانوان ضرر نداشته باشد، مانعى ندارد.
مسأله ۱۱۰۴ ـ برداشتن قرآن از مسجدالحرام و مسجدالنبى و ساير مساجد جايز نيست، و اگر كسى بردارد ضامن است، و بايد آن را برگرداند.
مسأله ۱۱۰۵ ـ اگر در حرم چيزى پيدا كرد به احتياط واجب آن را برندارد، و اگر برداشت احكام لقطه را دارد، و بايد طبق مسأله بعد عمل كند.
مسأله ۱۱۰۶ ـ لقطه اى را كه از حرم برداشته اگر كمتر از يك درهم باشد مى تواند قصد تملك آن را بكند، ولى اگر بدون قصد تملك نگاه داشت و در نگهدارى آن كوتاهى كرد و تلف شدن ضامن است. و اگر آن را تملك كرد و قبل از تلف صاحبش پيدا شد بايد آن را به صاحبش رد كند.
مسأله ۱۱۰۷ ـ اگر ارزش لقطه يك درهم يا بيشتر باشد نمى تواند آن را تملك كند، بلكه تا يكسال اعلان كند، و اگر صاحبش پيدا نشد مى تواند آن را براى صاحبش نگهدارد، يا اينكه از طرف صاحبش به فقير صدقه بدهد. ولى اگر صاحبش پيدا شد و راضى به صدقه نشد، بايد عوضش را به او بدهد.
مسأله ۱۱۰۸ ـ هنگام نظافت حرمين شريفين مشاهده مى شود مأموران حرم كفشهاى فراوانى را كه صاحبان آن معلوم نيست جمع آورى كرده و دور مى ريزند، برداشتن آنها چنانچه شخص بداند صاحبان كفش از آن اعراض كرده اند، يا راضى هستند، اشكالى ندارد. والاّ برداشتن آنها محل اشكال است.
مسأله ۱۱۰۹ ـ برداشتن ريگ و سنگ از صفا و مروه جايز نيست و بايد برگرداند. و از عرفات و مشعر و منى اشكالى ندارد، ولى بطور كلى لازم است مؤمنين از اين قبيل اعمال پرهيز كنند.
مسأله ۱۱۱۰ ـ بر مؤمنين لازم است از انجام امورى كه موجب وهن مذهب و بى احترامى و تحقير شيعيان، پيشوايان دين، اهل بيت عصمت و طهارت و ائمه اطهار(عليهم السلام) مى شود، و بيگانگان آن را براى حقانيت خويش و سركوب شيعه دستاويز قرار مى دهند جداً بپرهيزند. و اگر برخى از مردم عوام از روى غفلت مرتكب آن مى شوند دوستانه با آرامش و مهربانى آنها را نصيحت و ارشاد كنند. بعضى از آن امور عبارتند از:
دست كشيدن يا بوسيدن ضريح پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله)و دربهاى حرم مطهر، متبرك كردن اشياء و لوازم همراه به ضريح پيامبر اكرم(صلى الله عليه وآله) يا نرده هاى بقيع، انداختن عريضه يا پول داخل ضريح يا قبرستان بقيع، نماز خواندن در داخل يا كنار بقيع و قبرستان ابوطالب، دخيل بستن به نرده هاى بقيع، برداشتن خاك از بقيع يا ساير اماكن متبركه مكه و مدينه.
مسأله ۱۱۱۱ ـ روزه گرفتن در ايام تشريق (يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذى الحجه) براى كسانى كه در منى هستند جايز نيست، و روزه گرفتن در عيد قربان بر همه مسلمانان حرام است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور