وقوف در مشعرالحرام (۲)
هفت سنگ به ترتيب و يكى يكى زدن
مسأله ۸۶۷ ـ بايد مطمئن شود كه هفت سنگ به جمره اصابت كرده است، و ظن و گمان در آن اعتبار ندارد.
مسأله ۸۶۸ ـ اگر از ابتدا قصد داشته باشد كه بيش از هفت سنگ بزند صحيح نيست، و بايد اعاده كند، اما اگر قصد داشته باشد كه هفت سنگ بزند، اما در اثر اشتباه يا احتياط بيشتر بزند مانعى ندارد.
مسأله ۸۶۹ ـ اگر در تعداد سنگها شك كند، بايد آنقدر بزند كه مطمئن شود هفت سنگ به جمره اصابت كرده است.
مسأله ۸۷۰ ـ اگر بعد از تمام شدن رمى در تعداد سنگها شك كند كه كمتر از هفت سنگ زده، بايد برگردد و جبران كند، ولى اگر بعد از قربانى يا حلق و تقصير شك كند، به آن اعتنا نكند.
مسأله ۸۷۱ ـ بايد سنگها را يكى يكى پرتاب كند. و اگر چند سنگ را با هم پرتاب كند يك سنگ محسوب مى شود، اگرچه سنگها به چند جاى جمره بخورد، يا حتى اگر پشت سر هم به جمره برسد.
مستحبات رمى جمرات
مسأله ۸۷۲ ـ در رمى جمرات چند چيز مستحب است:
۱ ـ با طهارت بودن در حال رمى.
۲ ـ هنگامى كه سنگها را در دست گرفته و آماده رمى است اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ هذِهِ حَصَيَاتِي فَأحْصِهِنَّ لِي، وَارْفَعْهُنَّ فِي عَمَلِي».
۳ ـ با هر سنگى كه مى اندازد تكبير بگويد.
۴ ـ هر سنگى را كه مى اندازد اين دعا را بخواند:
«اللهُ أكْبَرُ، اَلَّلهُمَّ ادْحَرْ عنِّي الشَّيْطانَ، اَلَّلهُمَّ تَصْدِيقاً بِكِتابِكَ، وَ عَلى سُنَّةِ نَبِيِّكَ، اَللَّهُمَّ اجْعَلْهُ لِي حَجّاً مَبْرُوراً، وَ عَمَلا مَقْبُولا، وَسَعْياً مَشْكُوراً، وَ ذَنْباً مَغْفُوراً».
۵ ـ ميان او و جمره در جمره عقبه ده يا پانزده ذراع
فاصله باشد، و در جمره اولى و وسطى كنار جمره بايستد.
۶ ـ جمره عقبه را رو به جمره و پشت به قبله رمى كند، و جمره اولى و وسطى را رو به قبله ايستاده رمى كند.
۷ ـ ريگ را بر انگشت ابهام گذارده، و با ناخن انگشت شهادت بيندازد.
۸ ـ پس از برگشتن بجاى خود در منى، اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ بِكَ وَثِقْتُ، وَعَلَيْكَ تَوَكَّلْتُ، فَنِعْمَ الرَّبُ، وَنِعْمَ المَوْلى، ونِعْمَ النَّصِيرُ».
قــربــانى
مسأله ۸۷۳ ـ بر كسى كه حج تمتع انجام مى دهد واجب است بعد از رمى جمره عقبه قربانى كند، اگر چه حج او مستحبى باشد.
مسأله ۸۷۴ ـ چند نفر نمى توانند مشتركاً يك قربانى ذبح كنند. بلى بعيد نيست در صورت ضرورت كفايت كند. در اين صورت احتياط مستحب است كه علاوه بر قربانى هر كدام روزه هم بگيرند.
مسأله ۸۷۵ ـ گر حيوان قربانى يافت نشود، قيمت آن را پيش شخص امينى بگذارد تا در بقيه ذى الحجه و اگر نشد در سال بعد حيوان را خريده و در منى ذبح كند.
مسأله ۸۷۶ ـ اگر عمداً قربانى نكند و اعمال بعد را انجام دهد، ظاهراً از احرام خارج نشده و لازم است محرمات احرام را رعايت كند. و بايد در روزهاى تشريق ذبح كند، و اگر نشد تا آخر ماه ذى حجه ذبح كند. والاّ قربانى حرام شده و كفايت نمى كند.
مسأله ۸۷۷ ـ مستحب است كه قربانى را سه قسمت كنند. يك قسمت آن را هديه بدهند، و يك قسمت آن را به فقير مؤمن صدقه بدهند، و قسمتى از آن را هم خود مصرف كنند.
مسأله ۸۷۸ ـ همانطور كه در شرايط لباس احرام گذشت. لباس احرام بايد پاك باشد و محرم قبل از حلق يا تقصير بايد لباس خود را پاك نگهدارد، لذا اگر در كشتارگاه لباس احرام خون آلود شد، بايد در صورت امكان تطهير يا تعويض شود. ولى اگر نشد ضررى به حج او نمى زند.
مسأله ۸۷۹ ـ تمام شرايط ذبح شرعى حيوانات كه در توضيح المسائل بيان شده است، مثل رو به قبله بودن و… در قربانى معتبر است و بايد رعايت شود، و اگر رعايت نشود
مسأله ۸۸۰ ـ ذبح با كارد استيل صحيح است و اشكالى ندارد.
مسأله ۸۸۱ ـ ذبح با چاقو و كاردى كه لبه آن مانند ارّه دندانه دارد، چنانچه عرفاً صدق چاقو يا كارد كند، اشكال ندارد. بلى اگر ذبح با آن موجب اذيت حيوان شود، كراهت دارد.
مسأله ۸۸۲ ـ اگر بعد از قربانى شك كرد كه آيا قربانى داراى شرايط لازم بود يا خير به شك خود اعتنا نكند.
شرايط صحت قربانى
درصحت قربانى رعايت اين موارد لازم است:
۱ ـ نيت.
۲ ـ وقت قربانى.
۳ ـ محل قربانى.
۴ ـ شرايط حيوان قربانى.
نيت
مسأله ۸۸۳ ـ ذبح از عبادات است و بايد با قصد اطاعت امر الهى انجام شود، و ريا مبطل آن است.
وقت قربانى
مسأله ۸۸۴ ـ به احتياط واجب بايد در روز عيد قربانى كند و تأخير جايز نيست. و اگر به هر دليل تأخير شد در روزهاى بعد در ايام تشريق، و اگر نشد تا آخر ذى الحجه قربانى كند. و قربانى در شب كفايت نمى كند.
مسأله ۸۸۵ ـ بنابر اقوى قربانى بايد بعد از رمى جمره عقبه انجام شود.
مسأله ۸۸۶ ـ اگر محرم اشتباهاً قربانى را قبل از سنگ زدن انجام دهد صحيح است، و لازم نيست اعاده كند.
محل قربانى
مسأله ۸۸۷ ـ محل انجام قربانى در منى است، و قربانى در كشتارگاههاى فعلى كفايت مى كند.
شرايط حيوان قربانى
مسأله ۸۸۸ ـ در حيوان قربانى بايد شرايط زير مراعات شود:
۱ ـ نوع حيوان.
۲ ـ سن حيوان.
۳ ـ سالم بودن حيوان.
۴ ـ ناقص نبودن حيوان.
۵ ـ پير نبودن حيوان.
۶ ـ لاغر نبودن حيوان.
نوع حيوان
مسأله ۸۸۹ ـ قربانى بايد يكى از حيوانات زير باشد:
۱ ـ شتر.
۲ ـ گاو.
۳ ـ گوسفند.
و غير از اين سه حيوان، حيوان ديگرى كفايت نمى كند. و گاوميش كه نوعى گاو است كفايت مى كند، ولى كراهت دارد.
سـن حيوان
مسأله ۸۹۰ ـ سن شتر بايد بيش از پنج سال باشد، و سن گاو بايد بيش از يك سال باشد، هر چند بهتر است كمتر از دو سال نباشد، سن بز هم مثل گاو است. و سن ميش به احتياط مستحب كمتر از يكسال نباشد.
مسأله ۸۹۱ ـ اگر بعد از انجام قربانى متوجه شود كه سن حيوان به حد لازم نرسيده، بايد قربانى ديگرى ذبح كند.
سالم بودن حيوان
مسأله ۸۹۲ ـ بنابر احتياط واجب حيوان مريض كفايت نمى كند، لذا اگر حيوانى بيمارى كچلى يا بيماريهاى ديگر داشته باشد كفايت نمى كند.
مسأله ۸۹۳ ـ اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد سالم نبوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى سالم ذبح كند.
ناقص نبودن حيوان
مسأله ۸۹۴ ـ اگر حيوانى كور، لنگ، گوش بريده، دم بريده، شاخ شكسته، تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد كفايت نمى كند. حتى اگر اين نواقص در اصل خلقت همراه او باشد.
مسأله ۸۹۵ ـ اگر گوش حيوان شكاف داشته باشد يا سوراخ باشد اشكال ندارد، و همچنين اگر شاخ خارجى آن شكسته يا بريده باشد، ولى شاخ داخلى باقى باشد، كفايت مى كند.
مسأله ۸۹۶ ـ اگر فقط حيوان خصى(۱) يافت شود و حيوان سالم پيدا نشود، به احتياط واجب همان را ذبح كند و به همان اكتفا كند. هر چند بهتر است يك قربانى سالم نيز در بقيه ذى الحجه، و اگر نشد در سال آينده ذبح كند.
مسأله ۸۹۷ ـ اگر حيوانى را ذبح كرد و بعداً معلوم شد ناقص بوده، كفايت نمى كند، و بايد قربانى تام الاجزاء ذبح كند.
مسأله ۸۹۸ ـ اگر معتقد بود كه حيوانى ناقص است، و از جهت جهل به مسأله ولى براى اطاعت امر خداى سبحان آن را قربانى كرد، و بعد معلوم شود تام الاجزاء
۱ ـ حيوان خصى يعنى حيوانى كه تخم تابيده، تخم كشيده يا تخم كوبيده باشد.
والشرائط بوده، صحيح و كافى است.
پير نبودن حيوان
مسأله ۸۹۹ ـ به احتياط واجب حيوان نبايد خيلى پير باشد.
لاغر نبودن حيوان
مسأله ۹۰۰ ـ مراد از لاغر نبودن اين است كه گرده حيوان پيه داشته باشد، و احتياط آن است كه عرف آن را لاغر نداند.
مسأله ۹۰۱ ـ اگر به گمان اينكه حيوانى لاغر نيست آن را ذبح كرد و بعد معلوم شد لاغر بوده، كفايت مى كند.
مسأله ۹۰۲ ـ اگر حيوانى را براى اطاعت امر خدا رجاءاً ذبح كند و بعد معلوم شد كه لاغر نبوده، كفايت مى كند، اگرچه قبل از ذبح فكر مى كرده لاغر است يا توجهى به آن نداشته.
مسأله ۹۰۳ ـ قبل از ذبح لازم است در مورد سن قربانى يا مؤمن بودن ذابح تحقيق كند، اما تحقيق در مورد ناقص يا بيمار بودن آن لازم نيست، هر چند در صورت احتمال نقص يا مرض تحقيق مطابق احتياط است.
وكالت در قربانى
مسأله ۹۰۴ ـ محرم مى تواند در قربانى به ديگرى وكالت دهد تا قربانى او را انجام دهد، حتى اگر خودش توانايى داشته باشد. و در اين فرض وكيل بايد نيت كند، و احتياطاً خود شخص هم نيت كند.
مسأله ۹۰۵ ـ كسى كه حج نيابى بجا مى آورد مى تواند براى قربانى به فرد ديگرى وكالت بدهد. و در اين فرض ذابح و نايب بايد نيت قربانى حج منوب عنه را بكند.
مسأله ۹۰۶ ـ بدون اخذ وكالت نمى توان قربانى ديگرى را ذبح كرد. اگرچه بداند او راضى است; بنابراين اگر كسى براى دوست يا همسر خود كه حتى مخارج حج او را عهده دار است، بدون اينكه از آنها وكالت بگيرد قربانى كند، كفايت نمى كند. اگرچه مطمئن است وقتى به او بگويد خوشحال مى شود.
مسأله ۹۰۷ ـ احتياط واجب آن است كه وكيل مؤمن باشد، اما ذابح كه فقط مأمور كشتن حيوان است لازم نيست مؤمن باشد، و در اين صورت اگر خود فرد يا وكيل مؤمن نيت قربانى و قصد قربت را بكند، و او فقط حيوان را ذبح كند، صحيح و مجزى است.
مسأله ۹۰۸ ـ اگر دو يا چند نفر فردى را وكيل كنند تا براى آنها گوسفند بخرد و قربانى كند، آن فرد بايد معين كند كه هر گوسفند را براى چه كسى قربانى مى كند. و اگر جداگانه هر يك را مشخص نكند كفايت نمى كند و مجزى نيست.
مسأله ۹۰۹ ـ در فرض سابق لازم نيست در موقع خريد هم هر گوسفند را با پول يك فرد مشخص بخرد، بلكه مى تواند تمام پولها را روى هم گذاشته و با پول مشترك چند گوسفند بخرد، و هر گوسفند را براى يك نفر ذبح كند.
مسأله ۹۱۰ ـ كسى كه از طرف حجاج وكيل در قربانى شده اگر شك كند كه از طرف فلان شخص قربانى كرده يا خير، بايد بنا را بگذارد كه قربانى نكرده است.
مسأله ۹۱۱ ـ وكالت دهنده بايد علم يا اطمينان پيدا كند كه وكيل قربانى را ذبح كرده، اگرچه به او خبر ندهد، و صرف گمان كفايت نمى كند.
مسأله ۹۱۲ ـ اگر به ديگرى وكالت داد و بعد شك كرد كه آيا وكيل قربانى را صحيح انجام داده يا خير، به شك خود اعتنا نكند.
مسأله ۹۱۳ ـ اگر نايب قربانى را فراموش كند، حج منوب عنه صحيح است. ولى بايد قربانى را در همان سال تا آخر ذى الحجه، و اگر نشد سال آينده در منى انجام دهد.
مسأله ۹۱۴ ـ اگر وكيل شرايط قربانى را رعايت نكرد يا او را به صورت صحيح نكشت ضامن است، حتى اگر براى وكالت اجرت نگرفته باشد.
مسأله ۹۱۵ ـ وكيل در قربانى نمى تواند به فرد ديگرى وكالت بدهد، مگر اينكه از موكل خود اجازه گرفته باشد.
مسأله ۹۱۶ ـ وكيل مى تواند قبل از حلق يا تقصير، قربانى ديگرى را ذبح كند، و همچنين مى تواند قبل از ذبح قربانى خود، قربانى ديگرى را ذبح كند.
بـدل قـربانى
مسأله ۹۱۷ ـ اگر نتواند قربانى ذبح كند بايد به جاى آن به ترتيب زير ده روز روزه بگيرد:
الف ـ سه روز در حج.
ب ـ هفت روز بعد از مراجعت از حج.
مسأله ۹۱۸ ـ عدم تمكن از قربانى به اين است كه قربانى يا پول آن را نداشته باشد، و چيزى هم نداشته باشد كه با فروش آن بتواند قربانى تهيه كند، و امكان قرض گرفتن هم نداشته باشد، يا تمكن از اداى قرض نداشته باشد.
مسأله ۹۱۹ ـ فروش لباس و اسباب و لوازم سفر براى تهيه قربانى لازم نيست، همانطور كه كسب و كار براى تهيه آن واجب نيست، ولى اگر بدين وسيله قربانى تهيه كرد، كفايت مى كند.
مسأله ۹۲۰ ـ سه روز روزه را بايد هفتم، هشتم و نهم ذى الحجه بعد از احرام عمره پى در پى بگيرد، و لازم نيست قصد اقامت كند، بلكه اگر مسافر هم باشد مى تواند بگيرد.
مسأله ۹۲۱ ـ اگر بعد از سه روز روزه گرفتن تمكن از قربانى پيدا كرد لازم نيست قربانى كند، و همان روزه كفايت مى كند.
مسأله ۹۲۲ ـ هفت روز بقيه را بايد بعد از مراجعت از سفر حج در وطن خود يا شهرستان ديگر پى در پى روزه بگيرد، و نمى تواند اين هفت روز را در مكه يا هنگام مراجعت از سفر بگيرد.
مستحبات قربانى
مسأله ۹۲۳ ـ مستحبات قربانى چند چيز است:
۱ ـ در صورت تمكن، قربانى شتر باشد، و در صورت نبودن آن گاو، و در صورت نبودن آن گوسفند باشد.
۲ ـ قربانى بسيار فربه باشد.
۳ ـ در صورت شتر يا گاو بودن آن از جنس ماده، و در صورت گوسفند يا بز بودن آن از جنس نر باشد.
۴ ـ شترى كه مى خواهند او را نحر كنند ايستاده و از سر دستها تا زانوى او را ببندند، و ذابح در طرف راست او بايستد، و كارد يا نيزه يا خنجر به گودال گردن او فرو برد، و در وقت ذبح يا نحر اين دعا را بخواند:
«وَجَّهْتُ وَجْهِىَ لِلَّذِي فَطَرَ السَّماواتِ وَالاَْرْضَ حَنِيفاً مُسْلِماً وَ ما أنَا مِنَ المُشْرِكِينَ، إنَّ صَلاتِي وَ نُسُكِي وَ مَحْيايَ وَمَماتِي لِلّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ، لا شَرِيكَ لَهُ، وَ بِذلِكَ اُمِرْتُ وَأنَا مِنَ المُسْلِمِيْنَ، اَلَّلهُمَّ مِنْكَ وَلَكَ بِسْمِ اللهِ وَاللهُ أكْبَرُ، اَلَّلهُمَّ تَقَبَّلْ مِنِّي».
۵ ـ خود حاجى قربانى را بكشد، و اگر نتواند دست خود را روى دست ذابح بگذارد.
۶ ـ حلق يا تقصير
مسأله ۹۲۴ ـ بعد از قربانى محرم بايد حلق يا تقصير كند. يعنى يا سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى سر و صورت خود را كوتاه كند، اگر چه تراشيدن سر افضل است.
مسأله ۹۲۵ ـ زنها نمى توانند سر خود را بتراشند، بلكه بايد مقدارى از موى خود را كوتاه كنند، و همينطور است حكم خنثى.
مسأله ۹۲۶ ـ كسى كه موى خود را جمع كرده و گره زده است يا به هم بافته است، يا به وسيله اى به هم چسبانده است، بايد سر خود را بتراشد.
مسأله ۹۲۷ ـ كسى كه سال اول حج او است مخير است كه سر خود را بتراشد، يا مقدارى از موى خود را كوتاه كند، هر چند احتياط مستحب در تراشيدن سر است.
مسأله ۹۲۸ ـ كوتاه كردن موى سر و صورت با هر وسيله اى كه باشد كفايت مى كند، اما تراشيدن ريش يا كوتاه كردن موى زير بغل و عانه كفايت نمى كند. و احتياط مستحب است كه به گرفتن ناخن اكتفا نكند.
مسأله ۹۲۹ ـ كسى كه وظيفه او حلق است و مطمئن است كه هنگام حلق سر او خونى مى شود تقصير كند، و احتياطاً بعد از تقصير سر را هم بتراشد.
مسأله ۹۳۰ ـ كسى كه سر مى تراشد به احتياط واجب بايد تمام سر را بتراشد، و تراشيدن قسمتى از سر كفايت نمى كند. بلى كسى كه مخير بين حلق يا تقصير است بعد از تراشيدن مقدارى از سر مى تواند تقصير را انتخاب كند، و با اين نيت مقدارى از موى خود را كوتاه كند و از احرام خارج شود.
مسأله ۹۳۱ ـ كسى كه وظيفه اش فقط حلق است اگر تقصير كند مثل كسى است كه عمداً حلق نكرده، و در صورت علم براى كوتاه كردن مو در حال احرام كفاره هم بايد بدهد. و كسى كه وظيفه اش فقط تقصير است اگر حلق كند همين حكم را دارد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
وقوف در مشعرالحرام
وقوف در مشعرالحرام (مزدلفه)
مسأله ۸۰۷ ـ بعد از مغرب و پايان وقوف در عرفات واجب است به مشعرالحرام كه سرزمينى است معروف و در فاصله بين عرفات و منى قرار دارد و آن را «مزدلفه» نيز مى گويند، كوچ كند.
مسأله ۸۰۸ ـ بعد از رسيدن به مشعرالحرام به احتياط واجب بايد نيت ماندن در آنجا را تا طلوع فجر بكند. و اين ماندن نيز عبادت است كه بايد با قصد قربت انجام گيرد. اين ماندن واجب مستقلى غير از وقوف در مشعرالحرام است.
مسأله ۸۰۹ ـ اگر كسى وقوف در مشعر را عمداً و بدون عذر ترك كند حج او باطل است.
مسأله ۸۱۰ ـ طهارت از حدث در وقوف مشعر نيز شرط نمى باشد، بنابراين حائض يا نفساء يا جنب مى تواند در مشعر وقوف كند.
شرايط صحت وقوف
درصحت وقوف رعايت اين موارد لازم است:
۱ ـ نيت.
۲ ـ محل وقوف.
۳ ـ وقت وقوف.
۴ ـ كيفيت وقوف.
نيت
مسأله ۸۱۱ ـ اين وقوف نيز مانند وقوف در عرفات از عبادات است، و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن است كه موجب بطلان حج مى شود.
مسأله ۸۱۲ ـ اگر به جاى نيت وقوف اختيارى نيت وقوف اضطرارى يا بالعكس بكند، چنانچه در تطبيق مصداق اشتباه كرده، حج او صحيح است.
مسأله ۸۱۳ ـ اگر مى دانسته كه ماندن در مشعر به عنوان بخشى از مناسك حج است، و بايد با قصد قربت انجام شود، ولى در زمان وقوف از نيت آن غافل بوده، همين كه قصد ارتكازى داشته، وقوف او صحيح است.
محل وقوف
مسأله ۸۱۴ ـ شخص بايد مطمئن باشد محلى را كه وقوف كرده سرزمين مشعرالحرام است.
مسأله ۸۱۵ ـ حدود مشعرالحرام نيز همانند حدود عرفات چنانچه مورد اطمينان و تصديق اهالى محل باشد معتبر است.
مسأله ۸۱۶ ـ اگر با اطمينان به مشعر بودن مكانى در آنجا وقوف كرد، و بعد از فوت وقتهاى وقوف معلوم شد آنجا مشعر نبوده، احتياطاً حج را تمام كند، و بعد عمره مفرده انجام دهد، و چنانچه حج بر او مستقر بوده يا در صورت بقاى استطاعت سال بعد حج را اعاده كند.
وقت وقوف
مسأله ۸۱۷ ـ واجب است از طلوع فجر تا طلوع آفتاب در مشعرالحرام وقوف كند. و اين وقوف معروف و اختيارى مشعر مى باشد.
مسأله ۸۱۸ ـ وقوف در مشعرالحرام از طلوع فجر تا طلوع آفتاب واجب است اما تمام آن ركن نيست.
مسأله ۸۱۹ ـ زنها، بچه ها، بيماران، افراد ضعيف، سالمندان و افرادى كه آنها را مراقبت و پرستارى و راهنمايى مى كنند مى توانند بعد از نصف شب از مشعر خارج شوند.
مسأله ۸۲۰ ـ براى افراد مذكور وقوف بين الطلوعين لازم نيست، بلكه ماندن تا نصف شب در مشعر به عنوان وقوف آنها مجزى و صحيح است. بلى همراهان معذورين و كسانى كه عذر آنها برطرف شده در صورت امكان لازم است براى درك وقوف اختيارى به مشعر برگردند.
مسأله ۸۲۱ ـ وقوف اضطرارى شبانه مشعر براى معذورين مسأله قبل، حكم وقوف اختيارى مشعر را دارد.
مسأله ۸۲۲ ـ خارج شدن از مشعر قبل از طلوع فجر بنا بر احتياط واجب جايز نيست. و اگر عمداً و بدون عذر بيرون برود و نتواند تا طلوع آفتاب برگردد، چنانچه وقوف عرفات را درك كرده باشد بايد حج را تمام كند، و يك گوسفند كفاره بدهد، و بنابر اقوى سال بعد نيز حجرا اعاده كند.
مسأله ۸۲۳ ـ اگر فردى به غير عمد وقوف بين الطلوعين را درك نكرد، و از معذورين هم نبود كه وقوف اضطرارى شب براى او كفايت كند، مى تواند از طلوع آفتاب روز عيد تا ظهر مقدارى در مشعر وقوف كند، و حج او صحيح است.
مسأله ۸۲۴ ـ از آنچه گذشت معلوم مى شود كه وقوف در مشعر سه وقت دارد:
۱ ـ وقوف اختيارى: يعنى بين الطلوعين براى غير معذورين.
۲ ـ وقوف اضطرارى شبانه: يعنى شب عيد براى معذورينى كه در مسأله ۸۱۹ گذشت.
۳ ـ وقوف اضطرارى روزانه: يعنى از طلوع آفتاب تا ظهر روز عيد براى كسانى كه دو وقوف قبل را درك نكرده باشند.
مسأله ۸۲۵ ـ معذورين در مسأله ۸۱۹ بايد خودشان به معذور بودنشان اطمينان پيدا كنند، و گفته مدير كاروان يا افراد ديگر مادامى كه موجب اطمينان نشود كفايت نمى كند.
مسأله ۸۲۶ ـ عوامل خدماتى كه ناچارند شب عيد براى آماده كردن چادرهاى منى و تهيه تداركات از مشعر خارج شوند، اگر نمى توانند براى وقوف اختيارى به مشعر برگردند، پس از وقوف اضطرارى شبانه مى توانند از مشعر خارج شوند، و حج آنها صحيح است.
مسأله ۸۲۷ ـ در فرض سابق اگر اين افراد به قصد بازگشت، از مشعر خارج شوند و ديگر نتوانند به مشعر برگردند، اگر شب عيد نيت وقوف كرده باشند حج آنها صحيح است، والا بايد وقوف اضطرارى روزانه را درك كنند. وگرنه حج آنها باطل است.
كيفيت وقوف
مسأله ۸۲۸ ـ همانگونه كه در احكام وقوف به عرفات گذشت، مراد از وقوف، بودن در آن مكان است خواه سواره باشد يا پياده، نشسته باشد يا ايستاده يا در حال راه رفتن. خواب باشد يا بيدار ولى اگر تمام مدت وقوف را خواب يا بيهوش باشد وقوف و حجش باطل است.
مسأله ۸۲۹ ـ وقوف ركنى مشعر مانند وقوف در عرفات مسماى وقوف است، به اين معنا كه مقدارى از زمان وقوف را ـ حتى اگر يك يا دو دقيقه باشد ـ در مشعر بماند. و در اين صورت حج او صحيح است. هر چند در ترك عمدى بقيه زمان وقوف گناهكار است.
وقوفهاى اختيارى و اضطرارى
مسأله ۸۳۰ ـ با توجه به اينكه براى عرفات و مشعر وقوف اختيارى و اضطرارى وجود دارد، و درك هر دو موقف يا يكى از آنها در وقت اختيارى يا اضطرارى، يا عدم درك آنها از جهت صحت و بطلان احكام مختلفى دارد، لذا فهرستوار اقسام آن را ذكر مى كنيم:
۱ ـ اگر وقوف در عرفات و وقوف در مشعر بطور كلى ترك شود، حج باطل است; خواه از روى علم باشد يا جهل، بدون عذر ترك شده باشد يا از روى عذر.
۲ ـ اگر از روى علم عمداً و بدون عذر وقوف اختيارى عرفات را ترك كند، حج او باطل است.
۳ـ بجز معذورينى كه در مسأله ۸۱۹ ذكر شد، اگر كسى وقوف اختيارى مشعر را از روى علم عمداً و بدون عذر ترك كند، حج او باطل است.
۴ ـ اگر وقوف اختيارى عرفات و مشعر از روى عذر ترك شود، و اضطرارى عرفات و مشعر را درك كند، بعيد نيست كه حج او صحيح باشد، هر چند احتياط در اين است كه اگر شرايط استطاعت باقى بود، سال بعد حج را اعاده كند.
۵ ـ اگر وقوف در عرفات از روى عذر درك نشود، چنانچه اختيارى مشعر را درك كند حج او صحيح است، والا حج او باطل است. مگر براى معذورين مسأله ۸۱۹٫
۶ ـ اگر وقوفهاى مشعر را از روى عذر درك نكند چنانچه وقوف اختيارى عرفات را درك كرده باشد، حج او اشكال دارد، و به احتياط واجب بايد اين حج را تمام كرده و سال بعد اعاده كند. و اگر وقوف اضطرارى عرفات را درك كرده باشد، حج او باطل است.
۷ ـ اگر وقوف اختيارى عرفات را درك كرد ولى ازدرك وقوف اختيارى مشعر معذور بود، و يكى از وقوفهاى شبانه يا روزانه مشعر را درك كرد، حج او صحيح است.
مسأله ۸۳۱ ـ كسى كه حج او به جهت ترك وقوفين باطل شود در احرام باقى است، و بايد براى خروج از احرام عمره مفرده انجام دهد.
مستحبات وقوف در مشعر
مسأله ۸۳۲ ـ مستحبات وقوف در مشعر چند چيز است :
۱ ـ با دلى آرام از عرفات بسوى مشعرالحرام متوجه شده و استغفار كند.
۲ ـ همين كه به تلّ سرخ كه سمت راست جاده است رسيد، بگويد:
«اَللَّهُمَّ ارْحَمْ تَوَقُّفِي، وَ زِدْهُ فِي عَمَلِي، وَ سَلِّمْ لِي دِينِي، وَ تَقَبَّلْ مَناسِكِي».
۳ ـ در راه رفتن ميانه رو باشد، و از مزاحمت ديگران بپرهيزد.
۴ ـ مستحب است نماز مغرب و عشا را تا مزدلفه به تأخير اندازد اگر چه ثلث شب نيز بگذرد، و ميان هر دو نماز به يك اذان و دو اقامه جمع كند، و نوافل مغرب را بعد از نماز عشا بجا آورد. و چنانچه از رسيدن به مزدلفه پيش از نصف شب مانعى رسيد، بايد نماز مغرب و عشا را به تأخير نيندازد و در ميان راه بخواند.
۵ ـ مستحب است كه آن شب را به هر مقدار كه ميسور باشد به عبادت و اطاعت إلهى بسر برد.
۶ ـ اين دعا را بخواند:
«اَللَّهُمَّ هذِهِ جُمَعُ، اَللَّهُمَّ إنِّي أسْألُكَ أنْ تَجْمَعَ لِي فِيها جَوامِعَ الْخَيْرِ، اَلَّلهُمَّ لاتُؤْيِسْنِي مِنَ الْخَيْرِ الَّذِيْ سَألْتُكَ أنْ تَجْمَعَهُ لِيْ فِي قَلْبِي، وَأَطْلُبُ إلَيْكَ أنْ تُعَرِّفَنِي ماعَرَّفْتَ أوْلِياءَكَ فِي مَنْزِلِي هذا، وَ أنْ تَقِيَنِي جَوامِعَ الشَرِّ».
۷ ـ مستحب است بعد از نماز صبح با طهارت حمد و ثناى إلهى را بجا آورد، و بهر مقدارى كه ميسور باشد از نعم و تفضلات حضرت حق ياد كند، و بر محمد و آل محمد صلوات بفرستد، آنگاه دعا كند.
۸ ـ اين دعا را نيز بخواند:
«اَلَّلهُمَّ رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرامِ، فُكَّ رَقَبَتِي مِنَ النَّارِ، وَأوْسِعْ عَلَيَّ مِنْ رِزْقِكَ الْحَلالِ،وَادْرَأ عَنِّي شَرَّ فَسَقَةِ الْجِنِّ وَالاِْنْسِ، اَلَّلهُمَّ أنْتَ خَيْرُ مَطْلُوب إلَيْهِ، وَ خَيْرُ مَدْعُوٍّ وَ خَيْرُ مَسْؤول، وَ لِكُلِّ وافِد جائِزَةٌ، فَاجْعَلْ جائِزَتِي فِي مَوْطِنِي هذا، أنْ تُقِيلَنِي عَثْرَتِي، وَ تَقْبَلَ مَعْذِرَتِي، وَ أنْ تُجاوِزَ عَنْ خَطِيْئَتِي، ثُمَّ اجْعَلِ التَّقْوى مِنَ الدُّنيا زادِي».
۹ ـ مستحب است ريگهايى را كه براى رمى جمرات در منى لازم دارد از مشعر بردارد. و حدوداً بيش از هفتاد ريگ بردارد.
۱۰ ـ مستحب است وقتى كه به وادى محسّر رسيد به مقدار صد قدم مانند شتر تند رود و اگر سواره است سوارى خود را حركت دهد، و بگويد:
«اَللَّهُمَّ سَلِّمْ لي عَهْدِي، وَاقْبَلْ تَوبَتِي، وَأجِبْ دَعْوَتِي، وَاخْلُفْنِي فِىْ مَنْ تَرَكْتُ بَعْدِي».
مسأله ۸۳۳ ـ مستحب است كمى قبل از طلوع آفتاب از مشعرالحرام به سوى منى حركت كند، به گونه اى كه قبل از طلوع آفتاب وارد وادى محسّر(۱) نشود. ولى اگر وارد وادى محسّر شد اشكالى ندارد. و اگر از آن تجاوز كرد و وارد منى شد گناهكار است، ولى كفاره ندارد.
اعمال روز عيد در منى
مسأله ۸۳۴ ـ محرم بعد از وقوف در مشعر، در روز عيد قربان بايد وارد منى شود، و واجبات روز عيد در منى را كه شامل موارد زير است بنابر احتياط واجب به ترتيب انجام دهد:
۱ ـ رمى جمره عقبه.
۲ ـ قربانى.
۳ ـ حلق يا تقصير.
مسأله ۸۳۵ ـ اگر از روى جهل يا غفلت و سهو اين ترتيب رعايت نشود، اعاده لازم نيست، ولى اگر از روى علم و عمد ترك شود بايد اعمال به ترتيب اعاده شود.
۱ ـ وادى محسّر بيابانى است با وسعت كم بين مشعر و منى، كه حدود آن طبق تأييد اهل محل علامت گذارى شده است.
۴-رمى جمره عقبه
مسأله ۸۳۶ ـ اولين عمل واجب محرم در روز عيد در منى سنگ زدن به ستونى است كه از سنگ ساخته شده، و به جمره عقبه معروف است.
مسأله ۸۳۷ ـ موالات در رمى معتبر نيست، لذا فاصله زمانى بين هفت سنگ، يا بين جمرات سه گانه مضرّ به رمى نيست.
مسأله ۸۳۸ ـ هنگام سنگ زدن طهارت از حدث يا خبث شرط نيست، همچنين كه خود سنگها لازم نيست پاك باشد.
مسأله ۸۳۹ ـ بنابر احتياط واجب سنگ زدن به قسمت سيمانى جمره عقبه كه قبلاً ديوار بود، كفايت نمى كند و از اين جهت فرقى بين طبقه اول و دوم نيست.
مسأله ۸۴۰ ـ رمى در طبقه دوم مانعى ندارد.
مسأله ۸۴۱ ـ شخص مى تواند قبل از رمى خود براى ديگرى رمى كند.
مسأله ۸۴۲ ـ اگر كسى از اصل رمى جمره و رفت و آمد تا محل رمى معذور باشد بايد نايب بگيرد. اما اگر در اصل رمى معذور است ولى مى تواند به محل رمى برود يا مى توانند او را ببرند، احتياط اين است كه او را به محل رمى ببرند، بعد نايب رمى را در منظر او انجام دهد.
مسأله ۸۴۳ ـ كسى كه قدرت رمى ندارد مى تواند براى رمى جمرات نايب بگيرد، و احتياط واجب آن است كه تا خود فرد كاملاً از انجام عمل مأيوس نشده، نايب انجام ندهد، و در صورت يأس از رفع عذر واجب است نايب بگيرد.
مسأله ۸۴۴ ـ اگر اطرافيان بدانند كه فرد مأيوس از رفع عذر است لازم نيست از او اجازه بگيرند، هر چند اجازه گرفتن مطابق احتياط است، و اگر نتواند اجازه بدهد ـ مثلاً بيهوش باشد ـ اجازه او معتبر نيست.
مسأله ۸۴۵ ـ منظور از نتوانستن، ناتوانى در تمام طول روز است، بنابراين اگر در اوّل روز و ازدحام نتواند رمى كند، اما بعدازظهر و زمان خلوت شدن توانايى داشته باشد، نمى تواند نايب بگيرد.
مسأله ۸۴۶ ـ كسى كه از رمى در روز معذور است ولى در شب قدرت رمى دارد، بنابر احتياط واجب بايد شب رمى كند، و نمى تواند نايب بگيرد.
مسأله ۸۴۷ ـ بعد از اينكه نايب سنگ زد، اگر خودش توانايى سنگ زدن پيدا كرد، لازم نيست اعاده كند.
مسأله ۸۴۸ ـ اگر شك كند كه سنگها را به نحو صحيح زده است يا خير، به آن اعتنا نكند.
مسأله ۸۴۹ ـ اگر يكى از جمرات را به خيال اينكه جمره عقبه است رمى كند و روز بعد متوجه اشتباه خود شود، بايد جمره عقبه را به نيت قضا رمى كند.
مسأله ۸۵۰ ـ اگر رمى روز عيد را فراموش كرد و تا روز سيزدهم متذكر شد، واجب است قضاى آن را قبل از رمى آن روز انجام دهد، و اگر تا روز سيزدهم متذكر نشد، سال ديگر در اين سه روز خودش يا نايبش سنگ بزند.
شرايط صحت رمى
درصحت رمى رعايت اين موارد لازم است:
۱ ـ نيت.
۲ ـ وقت رمى.
۳ ـ شرايط سنگى كه با آن رمى مى شود.
۴ ـ پرتاب سنگ با دست و بدون واسطه.
۵ ـ هفت سنگ به ترتيب و يكى يكى زدن.
نيت
مسأله ۸۵۱ ـ رمى جمره از عبادات است و بايد با قصد قربت انجام شود، و ريا موجب بطلان آن است.
وقت رمى
مسأله ۸۵۲ ـ وقت سنگ زدن به جمره از طلوع آفتاب روز عيد قربان است تا غروب آفتاب.
مسأله ۸۵۳ ـ زنها، بيماران، سالمندان مى توانند در شب عيد سنگ بزنند، اگرچه از رمى در روز عيد معذور نباشند.
مسأله ۸۵۴ ـ زنى كه حج نيابتى نيز انجام مى دهد همين حكم را دارد.
مسأله ۸۵۵ ـ اين حكم اختصاص به رمى روز عيد دارد. ولى در روزهاى بعد به شرط اينكه در روز معذور باشند مى توانند شب رمى كنند.
مسأله ۸۵۶ ـ حكم سابق شامل همراهان ضعفا و بيماران، و راهنماها نمى شود. بلكه همراهان آنها بايد طبق وظيفه خودشان عمل كنند، يعنى در روز عيد رمى كنند.
مسأله ۸۵۷ ـ نايب نيز بايد در روز رمى كند، و رمى در شب كفايت نمى كند. حتى اگر زنى درخصوص رمى نايب شود و بخواهد از طرف زن ديگرى شب عيد، جمره عقبه را رمى كند.
شرايط سنگى كه با آن رمى مى شود.
مسأله ۸۵۸ ـ شرايط سنگى كه با آن رمى مى شود عبارت است از:
۱ ـ به آن ريگ گفته شود. يعنى سنگى باشد نه خيلى ريز مثل شن، و نه خيلى درشت مثل قلوه سنگ، بنابراين ريگ حدوداً بايد به اندازه يك بند انگشت باشد.
۲ ـ از حرم باشد، و ريگ خارج از حرم كفايت نمى كند.
۳ ـ بكر باشد، و هيچ كس قبلاً با آن رمى نكرده باشد.
۴ ـ غصبى نباشد، پس اگر از زمين غير يا از ريگهايى كه ديگرى براى خودش جمع كرده بدون اجازه و رضايت وى باشد، كافى نيست.
مسأله ۸۵۹ ـ اگر شك كند كه چيزى را كه مى خواهد بزند سنگ است يا چيز ديگر، نمى تواند به آن اكتفا كند، و بايد چيزى را بزند كه بداند سنگ است.
مسأله ۸۶۰ ـ سنگى را كه از حرم برداشته اگر شك كند كه از خارج حرم آورده اند يا خير، به آن اعتنا نكند.
مسأله ۸۶۱ ـ مستحب است سنگها از مشعرالحرام جمع آورى شود.
مسأله ۸۶۲ ـ اگر شك كند كه سنگ بكر است يا خير، مى تواند با آن رمى كند.
پرتاب سنگ با دست و بدون واسطه
مسأله ۸۶۳ ـ سنگ را بايد با دست پرتاب كند، و اگر آن را روى جمره بگذارد صحيح نيست.
مسأله ۸۶۴ ـ سنگ بايد به سبب پرتاب او به جمره برسد، و اگر به واسطه سنگ ديگرى در بين راه بر سرعت و شتاب آن افزوده شود و به جمره اصابت كند كافى نيست.
مسأله ۸۶۵ ـ اگر سنگ پرتاب شده به چيزى برخورد كند و كمانه كند، و با همان فشار پرتاب اوليه به جمره بخورد كفايت مى كند.
مسأله ۸۶۶ ـ اگر سنگى را پرتاب كرد ولى به جمره اصابت نكرد، بايد دومرتبه پرتاب كند تا به جمره اصابت كند.