۱۵ راز افرادی که متقاعد کردن دیگران را خوب بلدند
متقاعد کردن دیگران
اینکه یاد بگیریم دیگران را چگونه متقاعد کنیم، خیلی جاها به کارمان میآید. یک وقت لازم است رئیستان را با زبان متقاعد کنید که روی فلان پروژه سرمایهگذاری کند، گاهی هم پیش میآید که با زبان خوش از یک بچه مهدکودکی بخواهید قبل از خواب مسواک بزند یا کسی که قصد خودکشی دارد را از لب سکوی مترو به عقب فرابخوانید. اگر بدانید چطور این زبان را در کام خود بچرخانید که حرفهایتان متقاعدکننده باشد، خرتان از پل خواهد گذشت. پس بیمعطلی با ما باشید با ۱۵ راز افرادی که متقاعد کردن دیگران را خوب بلدند.
اصولا به کسی میگویند آدم خوش سر و زبان که قادر باشد با چهار کلام حرف زدن آدمهای دیگر را متقاعد کند کاری که او میخواهد را انجام دهند. سلاح مخفی این افراد «فرو کردن خود در دل دیگران» است. با همین زبان ۱۰ سانتیمتریشان کاری میکنند که نه تنها شیفتهی نظراتشان بشوید، بلکه کشته و مردهی خودشان هم بشوید. لابد میپرسید رازشان چیست؟
مخاطب خودشان را میشناسند
آدم خوش سر و زبان مخاطب خودش را مثل کف دستش میشناسد و از این شناخت برای صحبت کردن به زبان او استفاده میکند. اگر بداند طرفش خجالتی است با لحنی آرام سر صحبت را باز میکند و اگر بداند مخاطبش پر جنب و جوش و قاطی پاتی است، پرحرارت سخن میراند. موقع گفتگو هر کسی قلق خودش را دارد و به کار گیری ظرافت در این راه باعث خواهد شد حرفهایتان راهی به گوش دیگران پیدا کند.
با آدمها اتصال برقرار میکنند
اگر مردم بدانند شما چه جور آدمی هستید، امکان اینکه حرفی را ازتان قبول کنند و شما بتوانید آنها را متقاعد کنید، خیلی بیشتر است. تحقیقاتی در همین زمینه در دانشگاه استنفورد برگزار شد و از دانشجویان خواسته شد تا در سر کلاس با یکدیگر به توافقاتی برسند. ابتدا، بدون ارائه هیچگونه دستورالعملی، دانشجویان موفق شدند در ۵۵ درصد از مذاکرات به توافق برسند. اما پس از اینکه به دانشجویان گفته شد قبل از هر گونه مذاکره، پیشزمینهای از شخصیت خود را به طرف مقابل ارائه دهید، این میزان به ۹۰ درصد افزایش پیدا کرد.
نکتهی کلیدی در اینجا این است که از گیر افتادن در پس و پیش بحث خودداری کنید. کسی که دارید باهاش صحبت میکنید یک آدمیزاد است، نه یک حریف یا سیبل تیراندازی. فارغ از اینکه محتوای گفتگویتان تا چه حد متقاعدکننده باشد، اگر نتوانید با طرف مقابل یک رابطهی آدمیزادی تشکیل بدهید، حرفتان هیچ اثری در او نخواهد داشت.
سعی نمیکنند حرفشان را زورکی به کرسی بنشانند
آدمهایی که راز متقاعد کردن دیگران و اصول تاثیرگذاری را خوب میدانند، اهل زورتپان کردن نظراتشان در حلق دیگران نیستند، در عوض با آرامش و اعتماد به نفس، پرده از روی ایدههایشان برمیدارند. حرفی که قرار باشد به زور داد و قال به کرسی بنشیند مفت نمیارزد. شیوهی «الان حالیات میکنم حق با کیه» در بهترین حالت باعث جیم شدن طرف مقابل خواهد شد.
آدم خوش سر و زبان در گفتگو زیادهخواه نیست. حواسش هست که برای حفظ جایگاه فتیلهی خود را بالا نکشد، چرا که میداند زیرک بودن در این است که در دراز مدت قلب آدمها را تسخیر کنی، نه اینکه با بحث کردن فتیلهپیچشان کنی. اگر در بحثی بودید که بالا گرفت، سعی کنید اعتماد به نفس خودتان را حفظ کنید اما آرامشتان را از دست ندهید. عجول نباشید و لجاجت را کنار بگذارید. مطمئن باشید که اگر ایدهتان واقعا خوب است، کافی است به دیگران وقت بدهید تا آن را به درستی درک کنند.
مثل موش ترسو نیستند
طرف دیگر بوم این است که ایدهی خودتان را با ترس و لرز بهصورت سؤالی مطرح کنید یا طوری آن را بیان کنید که انگار مستلزم تأیید دیگران است. اگر آدم خجالتیای هستید سعی کنید ایدههایتان را به شکل خبری و یا «دانستنیهای جالب» بیان کنید تا مخاطبتان را به فکر فرو ببرد. شاخ و برگهای اضافی را هم از حرفهایتان هرس کنید. کجای «به نظر من» یا «امکانش هست که» باعث خواهد شد حرفهای شما ترغیبکنندهتر به نظر برسند؟
از زبان بدن مثبت استفاده میکنند
زبان بدن
اگر میخواهید موقع صحبت کردن ذهن آدمها را درگیر خودتان بکنید، بد نیست از حرکات و حالات بدن و لحن صدای خود آگاه باشید. استفاده کردن از لحن مشتاقانه، باز کردن دستها از یکدیگر، حفظ ارتباط چشمی و متمایل کردن بدن به سمت فردی که دارد صحبت میکند، همگی از مثالهای زبان بدن مثبت به شمار میروند. زبان بدن مثل زیرنویسی برای حرفهای شما عمل میکنند. اگر این زیرنویس با صحبتهایتان هماهنگ باشد، شنونده مجذوب صحبت کردن شما خواهد شد و حرفهایتان راحتتر متقاعدش خواهند کرد. پس یکی از رازهای خوش سر و زبانی این است که «چگونه گفتن از چه چیزی گفتن مهمتر است».
واضح و دقیق حرف میزنند
آدم خوش سر و زبان قادر است محتویات داخل ذهنش را خیلی سریع و واضح برای دیگران بیان کند نه اینکه پت پت کند و حرفهای اضافه بزند. اگر به چیزی که بر زبان میآورید به خوبی احاطه داشته باشید، آنگاه توضیح دادن آن به کسی که با آن موضوع آشنا نیست، کار چندان سختی نخواهد بود. یعنی باید چنان به سوژهی مورد بحثتان مسلط باشید که حتی بتوانید آن را به یک بچهی دماغو هم توضیح بدهید.
کاربن نیستند
خود اورجینالشان هستند. اصل بودن و راستگویی از ملزومات خوش سر و زبانی است. جنس قلابی مشتری ندارد. آدمها مجذوب کسانی میشوند که جنس اصل هستند. به جنس اصل است که میتوان اعتماد کرد چه میخواهد آدم باشد چه چرخگوشت. نمیدانم چطور میتوان به کسی اعتماد کرد که واقعا مشخص نباشد چه جور آدمی هست و چه احساساتی دارد.
آدم خوش سر و زبان خودش را میشناسد و به اندازهی کافی هم به خودش اعتماد به نفس دارد که از بیان کردن درونیاتش خجالت نکشد. اگر سعی کنید تمرکزتان را بگذارید روی چیزهایی که شما را به عنوان یک فرد خوشحال میکنند، صد برابر جذابتر و خوش سر و زبانتر از آن زمانی خواهید شد که زور بزنید کس دیگری باشید تا بلکه نگاه مردم را به خود جلب کنید.
نظرات دیگران را تصدیق میکنند
یکی از تاکتیکهای قدرتمند خوش سر و زبانی این است که در جایی از بحث و گفتگو نظرات طرف مقابل را تصدیق کنید. به هر حال بیعیب و خطا که نیستید و در جاهایی از بحث ممکن است حق با دیگری باشد. تصدیق کردن نظر طرف مقابل، نشانهی روشنفکری و ارادهی نیکو برای بهتر شدن است. اگر بر خلاف کوالا که به درخت میچسبد، با سماجت به حرفتان نچسبید، در واقع دارید به مخاطبتان میگویید که عمیقا برایش ارزش قائلید. آسمان به زمین نمیآید اگر وسط بحث به جای پارازیت-وِل-دادنهایی نظیر «اوکی، حتما درست میگی!» برگردید و صادقانه بگویید «حق با توئه. منطقی بود حرفت».
حرف زدن مثل پینگپُنگ میماند. خیلی وقتها هم سرویس حریفان در زمین شما میخوابد. هیچ پینگپنگبازی هر روز از خواب بلند نمیشود به امید اینکه تا آخر عمرش بقیه را ۲۱-۰ شکست بدهد. آدم خوش سر و زبان بازندهی بدی نیست که هر وقت حریفش از او امتیاز گرفت راکت را بکوبد روی میز.
سؤالهای خوبی میپرسند
یکی از بزرگترین اشتباهات آدمها در حین صحبت کردن این است که به جای خوب گوش کردن به حرف طرف مقابل، حواسشان به این است که هنوز جملهی یارو به انتها نرسیده، عینهو اژدر زیردریایی حرف خودشان را وِل بدهند. گوششان هیچ ایرادی ندارد؛ در واقع تک تک کلمات را خیلی خوب میشنوند، اما صبر نمیکنند تا معنی آنها را هم آنالیز کنند.
راه آسانی که برای مهار اژدر وجود دارد این است که میان حرفهای طرف، راجع به چیزهایی که میگوید از او سؤال بپرسیم. آدمها ناراحت میشوند که بفهمند به حرفهایشان گوش نمیدهیم. این سؤال پرسیدن ما فایدهاش این است که طرف مقابل نه تنها متوجه میشود که گل لگد نمیکند، بلکه ما آنقدر پیگیر هستیم که اگر جایی رد حرفهایش را گم کردیم سعی میکنیم با سؤال کردن دوباره خودمان را به او برسانیم. باورتان نمیشود که طرف مقابل چه احساس خوبی از حرف زدن خود به دست میآورد و این را مرهون شماست. او قطعا دفعهی بعد هم برای صحبت کردن دنبال شما خواهد گشت.
تصویرسازی میکنند
تحقیقات علمی نشان میدهند که آدمها با تصویرسازی زودتر قانع میشوند. آدمهای خوش سر و زبان که روشهای متقاعد کردن دیگران را خوب میدانند، گنجینهی قدرتمندی از تصاویر ذهنی دارند که موقع صحبت کردن به خوبی ازش استفاده میکنند. وقتهایی که موضوعات بیش از حد انتزاعی باشند و نتوان تصویری از آنها ارائه داد، آدم خوش سر و زبان شروع میکند داستانی تعریف کند که به ایدهاش زندگی ببخشد. اگر داستان خوبی تعریف کنید، تصویری از حرفهای شما در ذهن گیرنده ایجاد میشود که به سختی فراموش میشود و به راحتی به یاد آورده میشود.
همان اول کار جلوهی قدرتمندی از خود به جا میگذارند
کاراکتر قدرتمند
تحقیقات نشان میدهند که بیشتر مردم در همان ۷ ثانیه اولی که چشمشان به شما میافتد، تصمیمشان را میگیرند که ازتان بدشان بیاید یا خوششان بیاید. از ثانیهی ۸ به بعد تا آخر مکالمه، پیش خودشان سبک سنگین میکنند که آیا تصمیم اولیهشان درست بوده یا نه. خب اینکه خیلی بد است! البته اگر با این قضیه آگاهانه برخورد کنید چه بسا که حسابی به نفعتان تمام شود و اسم خودتان را در دفترچهتلفن طرف به عنوان یک آدم باحال ذخیره کنید. چیزهایی که باید رعایت کنید عبارتند از: زبان بدن مثبت، حالت ایستادن یا نشستن قدرتمند، محکم دست دادن، لبخند خوشگل و باز بودن شانهها در حین صحبت کردن. این روش تضمینی است.
میدانند کِی باید عقبنشینی کنند
سخنان ضربتی با مقولهی خوش سر و زبانی به هیچ رقم آبشان در یک جوی نمیرود؛ در نتیجه با ملایمت برخورد کنید. تحقیقات نشان دادهاند که وقتی بخواهید به شیوههای اورژانسی آدمها را به موافقت با خود دربیاورید، آدمها ترجیح میدهند روی مواضع خودشان بیشتر پافشاری کنند. آژیر زدن شما باعث میشود که بیفتند جلوی شما و راه را بهتان ببندند. اگر مو لای درز حرفتان نمیرود پس نگران چه هستید؟ آمبولانس را خاموش کنید و اجازه بدهید زمان کار خودش را بکند. معمولا ایدههای خوب مثل ترشیبندری هستند. زمان میبرد تا جا بیفتند.
آدمها را به اسم صدا میزنند
اسم هر کسی بخش جداییناپذیر هویتش است و موقعی که دیگران آدم را به اسمش صدا میزنند احساس خاصی به آدم دست میدهد. آدمهای خوش سر و زبان حواسشان هست هر دفعه که هر شخصی را در حین راه رفتن هم دیدند او را به اسمش صدا کنند، نه اینکه فقط وقت حال و احوالپرسی باهاش اسمش را به کار ببرند. تحقیقات نشان میدهند به کار بردن اسم برای خطاب کردن اشخاص باعث میشود اعتبارتان پیش آن شخص تأیید شود.
اگر از آن آدمهایی هستید که فقط قیافهها یادشان میماند و موقع به خاطر آوردن اسامی ریپ میزنند، بد نیست کمی تمرین حافظه کنید تا این نقیصه برطرف شود. اگر دفعهی اولی است که با کسی ملاقات میکنید و پس از معرفی اسمش را درست نشنیدید یا همان لحظه فراموشتان شد، خجالت نکشید. ارزشش را دارد که برای بار دوم اسمش را بپرسید.
آدمهای حالبِدهای هستند
خوش سر و زبانها جایی نمیخوابند که زیرش آب بدهد. آنها میدانند چطور و کِی سر موضعشان سفت و سخت باقی بمانند و در عین حال چه موقعی و چطور آسان بگیرند. اگر همه چیز را دست خودتان بگیرید که باعث خوشحالی بقیه نمیشود. چیزهای خوب باید دست بچرخد تا همه احساس خوشحالی کنند. آدم خوش سر و زبان این کار را میکند چون میداند که در دراز مدت باعث میشود احترام آدمها را به دست بیاورد؛ هر چه باشد موفق بودن بهتر از «درست بودن» است.
لبخند میزنند
آدمها به طور طبیعی (و البته ناخواسته) زبان بدن آدمی که باهاش صحبت میکنند را آینه میکنند. اگر میخواهید دیگران شما را باور کنند و دوستتان داشته باشند، موقعی که باهاشان صحبت میکنید لبخند بزنید تا آنها هم بیاختیار لطف شما را جبران کرده و لبخندی به شما برگردانند. آدمهای خوش سر و زبان را زیاد در حال لبخند زدن میبینید، چون شور و شوق خاصی برای محقق شدن ایدههایشان در سر دارند و این خوشحالیشان واگیردار است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
۸ روش تقویت اعتماد به نفس که شما را به موفقیت میرساند
اعتماد به نفس
اعتماد به نفس نقش تعیینکنندهای در زندگی هر فرد دارد. چالشها مانند بارانِ شهابسنگ یکی پس از دیگری بر روی سَرمان میریزند و «اعتماد به نفس» تنها سایهبان ماست. افراد موفق بخش بزرگی از موفقیتشان را مدیون اعتماد به نفسشان هستند. موفقیت و اعتماد به نفس رابطهی مستقیمی دارند. ممکن است فردی بهتازگی به شرکتی که در آن کار میکنید پیوسته باشد، ولی در همین زمان کوتاه به لطفِ اعتماد به نفس بالایش، اعتبار زیادی کسب کرده باشد. بسیاری از کارآفرینان موفق، به کمک اعتماد به نفسشان ایدههای انقلابی خود را که از دیدِ دیگران غیرممکن و حتی احمقانه بودند، عملی کردهاند.
برای داشتن اعتماد به نفس لازم نیست آدم بینظیری باشید، تنها کافی است که از خودتان راضی باشید. اعتماد به نفس همان صدای درون سرتان است که میگوید: «همه چیز درست میشه، تو میتونی.»
حال نگاهی میاندازیم به ۸ روشی که میتواند اعتماد به نفستان را بالا ببرد و شما را به موفقیت نزدیکتر کند.
۱. خودباوری داشته باشید
افراد با اعتماد به نفس باور دارند که میتوانند کارهای دشوار را انجام بدهند. آنها برای انجام کارها، داشتن مدرک یا تحصیلات دانشگاهی را ضروری نمیدانند، بلکه تلاش میکنند و باور دارند که موفق میشوند.
مقاله مرتبط: خودباوری و موفقیت؛ راهکارهای افزایش خودباوری برای رسیدن به موفقیت
۲. شرایط بد را مدیریت کنید
افراد با اعتماد به نفس هنگام بروز مشکلات به جای بدوبیراه گفتن به زمین و زمان، تلاش میکنند شرایط را مدیریت کنند. آنها به جای شکایت از چالشها و مشکلاتی که برایشان پیش آمده است، تلاش میکنند مشکلات را پشت سر بگذارند و آمادهی مواجهه با چالشهای بعدی شوند.
اتفاقات ناخوشایند برای همهی ما پیش میآیند. باید تلاش کنید تا از تکرار این اتفاقات جلوگیری کنید و اجازه ندهید که این اتفاقاتِ بد، سایر فعالیتهایتان را هم تحت تأثیر قرار بدهد.
۳. تسلیم نشوید
موفقیت و اعتماد به نفس – هرگز تسلیم نشوید
هیچ چیز باارزشی، آسان بهدست نمیآید. اگر میخواهید فردِ با اعتماد به نفسی باشید، باید غبار شکست را از خود بتکانید و مسیرتان را ادامه بدهید.
وقتی تمام اطرافیانتان معتقدند ایدهی شما احمقانه است، شما باید تنها کسی باشید که به خودتان ایمان دارید، درست مانند ایلان ماسک که با وجود مشکلات و چالشهای موجود، تسلا را ساخت. افراد با اعتماد به نفس سعی میکنند دید مثبتی به زندگی داشته باشند تا در دام مشکلات و ناامیدیها گرفتار نشوند. آنها میدانند حتی اگر استراتژیهای فعلیشان به موفقیت نرسد، میتواند درسهایی برای موفقیت در پروژهی بعدی به آنها بدهد.
۴. تمام الگوها را بشکنید
افراد با اعتماد به نفس به جای دنبالهروی از همهی قواعد، آنها را میشکنند، زیرا میدانند درنهایت کارشان به نتیجهی مثبت ختم میشود. آنها باور دارند وقتی دیگران دستاوردشان را ببینند، کارشان را درک میکنند.
در طرف مقابل، افرادی هستند که بهدلیل نداشتن خودباوری، از شکستن الگوهای ثابت میترسند. آنها تصور میکنند شکستن الگوها گناهی کبیره است و به هر قیمتی که شده از اعتماد به خودشان و ساختن الگوهای جدید، پرهیز میکنند. آنها افراد با اعتماد به نفس را افرادی مغرور میدانند و منتظر فرصتی هستند که نفرتشان را به آنها ابراز کنند. البته منظورمان این نیست که الگوها را بشکنید تا نشان بدهید فرد باحالی هستید! بلکه باید الگوها را بشکنید تا چیز فوقالعادهای خلق کنید.
۵. به حرف مردم اهمیت ندهید
یکی از چیزهایی که میتواند موجب نابودی اعتماد به نفس شود، اهمیت دادن به حرف مردم است. وقتی در مورد یک تصمیم بیش از اندازه فکر کنید، رفتهرفته اعتماد به نفستان جای خود را به ترس و شک میدهد.
افراد با اعتماد به نفس قلبا برای خودشان ارزش قائل هستند. آنها نیازی به تأیید دیگران ندارند، زیرا هیچ چیزی برایشان باارزشتر از تأیید خودشان نیست.
۶. از اشتباهات دیگران بگذرید
افراد با اعتماد به نفس سنجیده عمل میکنند. آنها به همهی رویدادهای منفی واکنش نشان نمیدهند، بلکه سعی میکنند نسبت به بعضی از مسائل بیتفاوت باشند. این هنری است که در مدیتیشن هم به افراد آموخته میشود.
اگر بخواهید از انرژی محدودی که دارید، برای مقابله با همهی اتفاقات زندگی استفاده کنید، خیلی زود خسته میشوید. شاید همین پدیده، علت خستگی و بیحوصلگی برخی از اطرافیانتان باشد. گاهی اوقات بد نیست از اشتباهات دیگران چشمپوشی کنید و به کسی که اعصابتان را بهم میریزد، لبخند بزنید. افراد با اعتماد به نفس خودشان را درگیر مسائل کوچک نمیکنند.
۷. از مکالماتِ چالشبرانگیز نترسید
موفقیت و اعتماد به نفس – از مکالمات سخت نترسید
یکی دیگر از ویژگیهای افراد با اعتماد به نفس این است که از گفتوگوهای دشوار نمیترسند. گاهی اوقات باید چیزهایی ناخوشایندی به دیگران بگوییم که حتی ممکن است بهخاطر آن از ما متنفر شوند. گفتن این حرفها واقعا دل شیر میخواهد!
در اینگونه مواقع بهترین کاری که میتوانید انجام بدهید، این است که به گذشته نگاه کنید و موقعیتهایی را به یاد بیاورید که شجاعت در یک مکالمهی ترسناک، دستاورد بزرگی برایتان به ارمغان آورده بود. مرورِ موفقیتهای قبلی، یکی از راههایی است که به شما کمک میکند در موقعیتهای سخت، اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید.
افراد با اعتماد به نفس میدانند تا زمانی که گفتوگوهای دشوارشان را به پایان نرسانند، نمیتوانند به کارهای مهم دیگرشان رسیدگی کنند. به تأخیر انداختن و اجتناب از مکالمات سخت، احساس دردناکی به شما میدهد و بخشی از مغزتان را درگیر این موضوع میکند، درحالیکه اگر این مأموریت را به انجام برسانید، میتوانید با خیال راحت به سایر کارهایتان رسیدگی کنید.
هیچکس دوست ندارد دیگران او را پس بزنند و بر سرش فریاد بکشند، ولی داشتنِ اعتماد به نفس این شجاعت را به شما میدهد تا این جنبهی منفی کوتاهمدت را در نظر نگیرید و کاری را که لازم است، انجام بدهید. باید گاهی اوقات بایستید و پیامی را به دیگران برسانید که شاید دوست نداشته باشند بشنوند.
نکتهای که نباید فراموش کنید این است که بعضی از مکالمات به آن سختیای که ما تصور میکنیم، نیستند و نتیجهی آنها با چیزی که انتظارش را داریم، بسیار متفاوت است. بیشترِ نتایج بزرگ، از گفتوگوهای دشوار بهدست میآیند. ممکن است استرسِ برخی از این مکالمات، خواب را از چشمانتان برباید و معدهتان را به درد بیاورد، ولی با بهکار بردنِ نکاتی که گفتیم، احتمالا کار آسانتری پیشرو خواهید داشت.
۸. ترستان را به اعتماد به نفس تبدیل کنید
اگر میخواهید اعتماد به نفس بیشتری داشته باشید، وقت آن رسیده است کارهایی را که برایتان ترسناک هستند، به انجام برسانید. انجام این کارها اعتماد به نفستان را بیشتر از هر چیز دیگری تقویت میکند.
زمانی که زندگی برایتان سخت میشود و اتفاقات روزمره شما را تحت فشار قرار میدهند، دنبال کردن اهداف، کار سختی خواهد شد. در این بین، تنها راه این است که ترستان را بهعنوان یک سلاح بهکار ببرید و آن را به اعتماد به نفس تبدیل کنید. با این کار، مورد تحسین دیگران نیز قرار میگیرید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور