آداب زناشویی در مصر

پست شده به وسیله : اشکان علینقیان/ 8994 0

معمولا در تمامی کشورهای دنیا، بسته به منطقه جغرافیایی آداب و عادات عجیبی در بحث های زناشویی و ازدواج وجود دارد که مصر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در مصر باستان نیز برخی آداب عجیب زناشویی وجود داشته که قصد داریم به آن ها اشاره کنیم:

زنا با محارم

در دولت مصر زنا با محارم امری كاملاً عادی محسوب می‌شد. شاه اغلب خواهر و گاه دختر خود را به همسری خویش اختیار می‌كرد به این بهانه كه خون خاندان سلطنتی را پاك و پاكیزه نگاه دارد. به همین جهت عادت همسری با خواهران از شاه به همه طبقات مردم سرایت كرد در قرن دوم میلادی دو سوم ساكنان آرسینوئه از این قاعده پیروی می‌كردند. در شعر مصری قدیم كلمات (برادر) و (خواهر) همان معنی (عاشق) و (معشوق) زمان ما را داشته است و اگر زنی را به همسری اختیار می‌كردند او را خواهر خود می‌خواندند.

فرعون علاوه بر خواهر خود زنان دیگری نیز داشته است كه از میان اسیران جنگی بر می‌گزیده یا بزرگان مملكت یا شاهزادگان بیگانه به او هدیه می‌كرده‌اند. پاره ای از اعیان مملكت در این كار از فرعون تقلید می‌كرده‌اند. البته هرگز نمی‌توانستند در این باره به درجه شاه برسند به ناچار بایستی در مراعات اصول جاری اخلاقی سرمایه و درآمد مالی خویش را از نظر دور نداشته باشند.

ولی توده مردم مانند همه افراد ملتهای دیگر كه در آمد متوسطی دارند به یك زن قناعت می‌ورزیدند. ظاهرا چنان به نظر می‌رسد كه زندگی خانوادگی منظم بوده و از لحاظ اخلاقی و حدود تسلط افراد خانواده با آنچه در میان ملل متمدن این زمان وجود دارد اختلافی نداشته است. وضع اجتماعی زن در آن زمان از وضعی كه زنان بسیاری از ملتها در زمان حاضر دارند بالاتر بوده است.

 

زن ها مثل مردها

نقش هایى كه از زمانهای باستان بر جای مانده زنان را به صورتی نشان می‌دهد كه آزادانه در میان مردم می‌خورند و می‌آشامند و در كوچه و بازار بی‌آنكه كسی نگهبان ایشان باشد یا سلاحی در دست داشته باشند در پی كار خویش می‌روند و با آزادی كامل به كارهای صنعتی و بازرگانی می‌پردازند. سیاحان یونانی كه عادت داشته‌اند بر زنان خود سخت بگیرند از مشاهده این آزادی زنان در مصر تعجب كرده و مردان مصری را كه در تحت تسلط زنان خویش بسر می‌بردند استهزا كرده اند.

شاید این منزلت عالی كه در مصر برای زنان بود از این پیدا شده كه كه در آن سرزمین تسلط زن یا مادر شاهی بر تسلط مرد یا پدر شاهی غالب بوده است. گواه بر این مطلب آن است كه نه تنها زن در خانه بزرگی كامل داشته بلكه تمام اراضی كشاورزی به زنان منتقل می‌شد. سبب زناشوئی با خواهر آن نبوده است كه برادر از عشق خواهر بی‌تاب می‌شده بلكه مردان می‌خواسته‌اند به این ترتیب از میراث خانواده كه از مادر به خواهر انتقال می‌یافته بهره‌برداری كنند و نمی‌خواسته‌اند كه این ثروت به چنگ بیگانگان بیفتد.

 

اظهار عشق از طرف زن ها

 

حتی در مسئله نامزدی و اظهار عشق و زناشوئی و جنسی حق تقدم با زن بوده است گواه بر این غزلها و نامه های عاشقانه بازمانده از آن زمان است كه بیشتر از طرف زن به مرد خطاب شده و زن از مرد می‌خواسته است تا زمان و مكانی را برای قرار ملاقات معین كند یا از او با كمال صراحت خواستگاری می‌كرده و طالب همسری می‌‌شده است. در یكی از نامه‌ها چنین آمده است ((ای دوست زیبای من من خواستار آنم كه همسر تو باشم و كدبانو و صاحب اختیار همه املاك تو باشم.)) به همین جهت كه حجب و حیا كه البته نباید با وفاداری اشتباه شود در نزد مصریان فراوان نبوده و ازمسائل جنسی با چنان صراحتی سخن می‌گفته‌اند كه امروزه هرگز چنان سخنی نمی‌گوییم.

دركل در مصر زنان بر مردان ارشدتر بودند و شوهر پس از مدتی همه میراث خود را به همسر می‌بخشید.

لباس و رقص؛ نمود خداوند در زنان!

لباس زنان نیز از پارچه‌ای حریر تشكیل می‌شد كه فقط پایین تنه آنها را می‌پوشاند و اگر لباسی می‌پوشیدند كه سینه و شكمشان را می‌پوشاند آنها را بی‌شرم و حیا می‌دانستند!! چرا كه اعتقاد داشتند خدایان انسان را عریان آفریده‌اند و نباید خود را بپوشانند. زنها موی سر را كاملاً می‌تراشیدند و از موی عاریه استفاده می‌كردند. جالب اینكه بزرگترین افتخار برای یك مرد این بود كه سر تراشیده یك زن را ببیند!

رقص نیز جزء لاینفك زندگی مصریان محسوب می‌شد و در نقاشیها و نقش برحسته‌های باستان نیز ما این حركات نمایشی را می‌بینیم كه البته شاید به نظر ما هیچ شباهتی به رقص نداشته باشند.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور