آداب و رسوم مردم اصفهان
آتشافروزى و جل جلانى
در نطنز و آبادىهاى آن رسم است که در شبهاى هفدهم، هيجدهم و نوزدهم دىماه کودکان در دستههاى مختلف جمع مىشوند و هر دسته در يکى از تپهها و بلندىهاى آبادى بوته و خار و هيزم را که از پيش جمع کردهاند آتش مىزنند بهطورىکه شعلههاى آتش سراسر آبادى را روش کند. آنها معتقدند روشنائى اگر به درختها برسد آن سال ميوه و سردرختى بيشتر مىشود و آفات از بين مىرود. برخى به نيت آنکه درختان ميوه بيشترى بدهند به قبرستان رفته و سنگهاى کوچک و بزرگ جمع مىکنند و به شاخههاى درختان مىآويزند. در مراسم آتشافروزى بعد از خاموش شدن آتشها و تاريکى دوباره به ده برمىگردند و به يک نفر توبره ٔ بزرگى مىدهند و بهحالت گروهى به در خانهها رفته، گاهى دستهها با هم برخورد مىکنند و با هم درگير مىشوند تا يکى پيروز شود .
شب اسفند
در کاشان و اطراف آن ماه را سىروز محاسبه مىکنند و براى گرفتن جشن شب اول اسفند قرار جشن مىگذارند. از يکماه تا چهل روز پيش از اسفند قرار مىگذارند که در يک روز و يک شب همه ٔ اهل آبادى شب اسفند بگيرند. اين نوع محاسبه را به کاشىها منسوب مىدارند
چله ٔ بزرگ و چله ٔ کوچک
در مرق (Marag) کاشان براى زمستان تقسيمبندى مخصوص دارند: ده روز اول زمستان و چهل روز بعد از آنرا ‘چله ٔ بزرگ’ و بيست روز بعدى را ‘چله ٔ کوچک’ مىدانند و به ده روز بعد ‘امن و بهمن’ مىگويند. از ده روز باقىمانده هفت رو ‘سرما پيرزن’ و سه روز ‘سرما عجوزه’ است .
در جوشقان استرک کاشان هم چله از دهم دىماه شروع مىشود و تا بيستم بهمن ادامه دارد. اين چهل روز را به چهار قسمت کردهاند که هر قسمت ده روز است و هر ده روز نامى دارد: ده روز اول را چله ٔ بزرگ يا چله ٔ قوس مىنامند. ده روز دوم را چله ٔ کوچک و ده روز سوم را چله ٔ برزگر و ده روز چهارم را چله ٔ جولا مىنامند . در اين مدت بنا بهرسم محل برزگران بهخانه ٔ مالک مىروند و برف بامها را پائين مىکنند. در آن روز زن ارباب آش هوا مىپزد تا بعد از روئيدن برفها از اين آش ميل کنند .
اسنبدى کاشان
مردم کاشان و اطراف آن ماههاى سال ار سى روز حساب مىکنند و يک سال را سيصد و شصت روز و حساب پنجروز باقيمانده را جدا نگه مىدارند و آنرا پنجه مىنامند. به اين ترتيب، بيست و پنجمين بهمن ماه تقويم رسمى شب اول اسفند است که آنرا شب اسبند رعينى يا زراعتى مىنامند و عقيده دارند هر سال ده پانزده روز قبل از رسيدن اسفند باد معتدل مىوزد که به آن ‘باد اسبند’ مىگويند و آنرا پيک بهار مىدانند .
در اين شب دکاندارها دکانها را چراغانى مىکنند. آرايش دکانهاى سبزىفروشى بسيار زيبا صورت مىگيرد. آجيلفروشان براى اسبندى آجيل آچار درست مىکنند و خوردن اين آجيل در اين شب رسم است .
اهالى کاشان در اين شب براى شام پلو مىپزند و پلو ماهى دودى يا چلو با کوکو مىپزند يا کشمشپلو مىخورند. پنير و ماست نيز بر سر سفره براى شگون مىگذارند . معتقدند در اين شب نبايد تخممرغ خوردو بايد آنرا در خانه نگاه داشت .
مراسم ازدواج
ازدواج با خواستگارى آغاز مىشود. اگر والدين دختر موافقت خود را اعلام نمايند . داماد در شبى خوشيمن خوانچه به خانه ٔ عروس مىفرستد. اين خوانچه از شيريني، يک جلد قرآن، آئينه، سبزي، شربت، حنا، هل، ميخک، دارچين، نمک، کندر، تخممرغ، شانه، اسفند و ابريشم هفترنگ است. اين شکل از مراسم بيشتر از جندق مشاهده مىشود .
هنگام بردن خوانچه کسى پيشاپيش گروه قصيدهاى در مدح ائمه اطهار مىخواند و بقيه صلوات مىفرستند. و وارد خانه عروس مىشوند. بعد از اين مرحله مراسم عقد با حضور بستگان دو طرف برگزار مىشود. در اين مراسم زنى با سوزن خياطى ابريشم هفت رنگ را به سر عروس و داماد مىکشد يعنى آنها را بههم مىدوزد تا پيوند آنها ابدى شود .
صبح روز بعد دو مرد و دو زن از بستگان عروس و داماد مردم را براى صرف چاى و شيرينى دعوت مىکنند. به اين رسم طلبون مىگويند. در اين مجلس يک زن خوششانس حلقهاى بهدست عروس و کفشى به پاى او مىکند. سه روز بعد مجلس سيمان عروس برگزار مىشود که مردها در خانه داماد و زنها درخانه عروس جمع مىشوند .
مراسم زفاف و بردن عروس سه چهار روز بعد از عقد يا چند ماه و حتى دو سال هم مىتواند طول بکشد. يک هفته پيش از آن مراسم رخت برون و يک روز پيش مراسم آرايش عروس برگزار مىشود. سپس عروس را به حمام مىبرند و حنابندان انجام مىشود. همين مراسم بهطور جداگانه براى داماد برگزار مىشود. سپس همه به خانه ٔ عروس مىروند و داماد يکى دو ساعت کنار عروس مىنشيند و زنها براى ديدن عروس مىآيند و سر و صدا را مىاندازند. سپس داماد بهخانه ٔ مىرود تا مقدمات را فراهم کنند اواخر شب داماد و عدهاى از مدعوين به خانه عروس رفته تا عروس را بياورند. اين مراسم با دايره دمبک و غزلخوانى برگزار مىشود. عروس را از زير قرآن رد مىکنند و زنى آئينه بزرگى روبهروى صورت عروس مىگيرد. عروس از پدر و مادر خود خداحافظى مىکند. و مردها با قصيده و غزلخوانى از جلو و زنها با گفتن هولولو و شاباش از ؟؟؟ بهسمت خانه داماد بهراه مىافتند. مقابل خانه داماد عروس مىايستد تا داماد پاانداز را تقديم کند. سپس داماد چند انار يا سيب به سمت عروس پرت مىکند. جلو در خانه داماد عروس را در آغوش مىگيرد و به حجله مىبرد. دائى يا عموى عروس وارد حجله مىشود و سوره الرحمن تلاوت مىکند و سر عروس و داماد را بههم مىزند تا خجالت آنها بريزد. جمعيت متفرق مىشوند. داماد و عروس بايد با آفتابه لگن پاى يکديگر را بشويند. داماد اين آب را به چهارگوشه خانه مىريزد .
روز بعد والدين عروس ناهار مىفرستند و اقوام هديهاى بهنام در حجلگى مىبرند .
مراسم نوروز
چهارشنبهسورى
غروب سهشنبه آخر سال بانوى خانه بوتهاى را آتش مىزد و آنرا در کوچه مىانداخت. کوزه آبى با چند دانه اسفند هم روى آتش مىريخت تا بلا دور شود. شب چهارشنبهسورى فالگوشى و فالکوزه انجام مىشد .
تحويل سال
شب عيد نوروز را پلو مىپختند. سفره پهن مىکردند و انواع خوراکىها استفاده مىشد .
سنت های پایدار محرم در استان اصفهان
در اصفهان از شب اول ماه محرم مراسم عزاداری برای امام حسین علیه السلام شروع می شود. قبل از شروع ماه مردم اصفهان شروع به سیاهپوش کردن تکایا و حسینیه ها می کنند .
در اصفهان هر محله دسته عزاداری مخصوص به خود را دارد که غالباً نام محله را روی دسته می گذارند . دسته های چهارسو، لومبان، در کوش و طوقچی هر کدام نام محله های قدیمی و معروفی در اصفهان است. در شب های محرم دسته های عزاداری به محله های یکدیگر می روند و به طور مشترک با سینه زن های میهمان شان از محله دیگر، مراسم را با هم برپا می کنند .
در این ایام عزاداران به یاد امام حسین علیه السلام بر سر و روی خود گل می مالند .
در دسته ها در صف اول بزرگان محل، پشت سر آنها زنجیرزن ها و در پایان صف سینه ز ن ها حرکت می کنند .
در روز عاشورا، تمام دسته های سینه زنی در میدان امام جمع می شوند و به صورت متحد عزاداری می کنند .
در اصفهان خانه ای به نام خانه زرگرباشی است . خانم های اصفهانی روز تاسوعا در این خانه جمع می شوند و نذورات پارسال خود را ادا می کنند .
یکی از مراسم مهم محرم که از شب های اولیه ماه آغاز می شود، تعزیه خوانی است .
به این صورت که یک نفر از گروه تعزیه خوانی با صدای طبل، شروع شدن تعزیه را به اطلاع مردم می رساند. بعد از این که مردم جمع شدند در صحنی که به این منظور تهیه شده است تعزیه خوان ها مرثیه های خود را اجرا می کنند .
در اصفهان غالباً لوازم و تجهیزات مورد نیاز تعزیه خوانی از نذورات مردم تهیه می شود .
مردم لنجان ظهر روز عاشورا و تاسوعا بهترین غذای خود را تهیه می کنند و آن را در سینی می گذارند، سینی ها را روی سرهایشان می گیرند و به پشت در حسینیه ای می روند که سینه زن ها و زنجیرزن ها در آنجا مشغول برگزاری مراسم هستند .
ساعت ۱۲ ظهر در حسینیه باز می شود و مردم در صف های طولانی، با سینی هایی بر سر که پر از نذوراتشان است وارد حسینیه می شوند .
در اصفهان اکثراً تا روز دهم غذاهای نذری مردم قیمه است به جز خمینی شهر که در آنجا نذر اصلی در عاشورا آبگوشت است .
در شب اربعین مردم به مساجد می روند. چراغ ها را خاموش می کنند و سوگواری می کنند. از غذاهای این شب شله زرد و آش شله قلمکار است .
همچنین همه ساله آیین های عزاداری ماه محرم در مناطق مختلف کاشان و اطراف آن نیز با شور و عشق خاص مردم به اباعبدالله الحسین علیه السلام برگزار می شود و عاشقان آن حضرت ارادت و تجدید میثاق خود را هر سال در قالب عزاداری مستحکم تر می کنند .
این آیین ها به فراخور فرهنگ و شیوه های مرسوم در کاشان با اندکی تفاوت از دیرباز همواره در قالب هیأت های مذهبی و راه اندازی دستجات و تکایا برگزار شده است .
با نگاهی به تاریخ عزاداری سنتی در کاشان و شهرهای همجوار آن، همچون نطنز، آران و بیدگل و اردستان به برخی آیین های سنتی ازجمله نخل گردانی و حمل خیمه گاه حسینی و شهدای کربلا بر می خوریم که در زمان آل بویه مرسوم بوده و در زمان قاجار نیز با برپا کردن تکیه ها آیین های تعزیه رونق بیشتری گرفته است .
ازجمله آیین های سنتی محرم در کاشان که به تناسب ایام این ماه حزن و اندوه درگذشته و حال برپامی شود، می توان به آیین چاووش خوانی یا چاووش عزا اشاره کرد .
دراین آیین که قبل از آمدن محرم برپامی شود، فردی در جلوی کاروان در حالی که بیرقی در دست دارد، آمدن محرم را با ذکر اشعاری حزین به مردم خبر می دهد .
- سقاخوانی در ایام محرم
بسیاری از ارادتمندان به امام حسین علیه السلام در حالی که با یک دست مشک آب و با دست دیگر کاسه ای در دست دارند به یاد تشنه لبان کربلا، عزاداران را سیراب می کنند .
برخی از سقایان در گذشته اشعاری نیز در دستگاه ها و آوازهای دشتی و بیات و غیره می خواندند .
نظیر این گروه از جمله گروه ضیغم و نوش آباد هنوز در کاشان و نوش آباد آران و بیدگل فعالیت دارند و یکی از قدیمی ترین گروه های سنتی آیین های عزاداری این مناطق هستند .
آیین فرات خوانی که هنوز در کاشان و بویژه مناطق خشک کویری مرسوم است، خواننده اشعاری را بر آب فرات می خواند، به طوری که واقعه غم انگیز کربلا را در ذهن تجسم می کند این آیین نوعی آیین سوگ و مویه است که بیشتر در آواز دشتی اجرا می شود .
پیش خوانی نیز یکی از آیین های مناطق روستاهای کوهستانی کاشان و برخی مناطق است که شکل خواندن آن شبیه سقاخوانی است، ولی محتوای شعری آن تفاوت دارد. در برخی از اشعار این آیین، شخص پیش خوان به طبیعت از سوگ حسین علیه السلام گلایه می کند .
روستاهای کوهستانی وش، ابیانه و هنجن و تعداد دیگری از روستاهای کوهستانی کاشان و نطنز این نوع اشعار را می خوانند و برعکس در مناطق کویری بیشتر فرات خوانی رایج است .
آیین زنگ حیدری یکی از آیین های کهن منطقه است که نوعی آرایه ادبی به حساب می آید و بیشتر در گذشته در نوش آباد آران و بیدگل مرسوم بوده، ولی حدود نیم قرن است که دیگر اجرا نمی شود .
در این آیین زنگ کهنی را به پایه منبر مسجد می بسته اند و سقاخوان ها پای زنگ می نشستند و به اشعار خواننده زنگ حیدری گوش فرا می دادند .
آیین تعزیه خوانی یکی دیگر از آیین های مرسوم کاشان، نطنز، اردستان و آران و بیدگل بویژه نوش آباد است که در سال های اخیر با سبکی جدید به لحاظ محتوایی و فضاسازی با نام علقمه در تعزیت حضرت عباس علیه السلام و ردیف های آوازهای ماهور، دشتی، ابوعطا، چهارگاه و شور بغداد اجرا می شود .
آیین سنج زنی یا سنگ زنی نمایش سنگ زدن گروهی در مخالفت با سپاه ملعون شمر به قصد تازاندن اسبان خود بر پیکر بی جان یاران حسین علیه السلام است . دراین مراسم، گروهی به شکل نمادین با چوب هایی که به آنها سنگ یا سنج گفته می شود و در کف گرفته و به حرکت در می آوردند و اشعار خاصی با گویش محلی می خواندند. این آیین در روشا و مناطقی از آران و بیدگل هنوز هم به شیوه ای دیگر رایج است .
آیین سنگ زنی و یا سنج زنی در دیگر مناطق این دیار از جمله ابیانه نطنز نیز که به آن جاق جاقه زنی یا جقجقه زنی گفته می شود با شکلی متفاوت از سایر نقاط این منطقه اجرا می شود .
آیین وداع خوانی یکی از سوزناک ترین قسمت های یک تعزیه است که به صورت گروه خوانی در برخی نقاط کاشان و اطراف آن در عزاداری حسین علیه السلام و برادر بزرگوارش حضرت ابوالفضل علیه السلام اجرا می شود .
آیین بحر طویل خوانی نوعی از صنعت شهری است که به صورت عموم در محرم و به صورت خاص در تعزیه از سوی برخی گروه ها در این منطقه اجرا می شود .
آیین خیل عرب، نمادی از حرکت طایفه بنی اسد است، حرکتی که بعد از جنایت سپاهیان یزید بن معاویه و زمانی که سپاهیان دشمن از صحرای کربلا رفتند، پیکرهای شهدا بر زمین مانده بود و کسی جرأت به خاک سپاری آنها را نداشت. زنان طایفه بنی اسد که در نزدیکی زمین کربلا زندگی می کردند با بیل، چوب و هر وسیله دیگر به طرف دشت کربلا رفتند تا پیکرهای شهدا را به خاک سپارند .
این آیین به صورت نمادین در نوش آباد آران و بیدگل اجرا می شود و در آن گروهی عزادار در حالی که لباس سفید عربی بر تن دارند، با ضربات ریتم دار نی های چوبی، اشعاری موزون می خوانند و با اجرای ریتم و آهنگ سوگ و مویه خود را در غم جانگداز شهادت امام حسین علیه السلام و اصحاب باوفایش به نمایش می گذارند .
در کاشان و برخی از شهرستان های همجوار آن از جمله زواره اردستان علاوه بر استفاده از علائم و ادوات عزاداری همچون نخل، علم و کتل هرساله کاروان های شترسوار از عزاداران سیاهپوش همراه با خیمه گاه حسینی به راه می افتند و در سوگ آن حضرت به عزاداری می پردازند .