نگاهی به آداب و رسوم گناباد

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 6895 0

نگاهی به آداب و رسوم گناباد

البته که هر منطقه از کشور پهناورمان ایران دارای آداب و رسوم خاص خود است و آشنایی با آن زمینه ساز دوستی و پیوند عمیق و بیش از پیش میان اقوام ایرانیست. در این قسمت از وبسایت مرکز مشاوره سفر آزانس مسافرتی طلوع سفریاد هماپراه ما باشید تا مروری داشته باشیم به آداب رسوم مردم شهر گناباد.

نوروز در گناباد

مردم گناباد از ۲ هفته مانده به عید نوروز با خانه تکانی، کاشتن سبزه و درست کردن انواع کلنبه شکری و حلوایی که با شیره گندم، کنجد و مغز بادام و هسته زرد آلو، زعفران و زنجبیل درست می شود، خود را برای عید نوروز آماده می کنند. آیین خاص پخت سمنو از دیگر آداب سنتی مردم گناباد در آستانه عید نوروز هر سال است که بعد از خیس کردن گندم و جوانه زدن آن گندم های جوانه زده را در آفتاب پهن می کنند تا خشک شود و سپس آن را آسیاب کرده و با آرد به دست آمده سمنو می پزند. قطاب هم از جمله شیرینی های سنتی خاص مردم گناباد است که به ۲ شیوه قطاب شکری که وسط آن مغز بادام و پسته و قطاب اوی که خمیر آن با آب و شیر و انواع ادویه معطر می باشد درست می شود. مواد داخل این قطاب سنتی گناباد را عدس، پیاز و فلفل و زرد چوبه تشکیل می دهد و بعد از پختن قطاب ها در تنور روی آن را با جوشانده ای از زرد چوبه زرد نموده و بعد با روغن گاو چرب می کنند. خانواده ها اعتقاد دارند اگر هشت یا ۹ قطاب را با سبزی پر کنند آن سال جوال (کیسه) های گندم بسیار به خانه آن ها خواهد آمد و آن را مایه برکت می دانند. یکی از مناسبت های جالب مردم گناباد در آستانه نوروز برگزاری آیین سنتی چهارشنبه سوری است و شب آخرین چهارشنبه سال جوانان با بوته هیزم و یک کوزه پر از آب به بالای پشت بام (ایوان خانه) رفته و بعد از آتش زدن هیزم کوزه آب را بر روی آن رها می کنند. گنابادی ها از گذشته های دور اعتقاد داشتند اگر روز اول سال مرد یا پسر وارد خانه آنها شود برای آنها برکت به همراه دارد و به همین علت از قبل پسران فامیل صبح روز عید خود را آماده می کردند و قبل از دیگر میهمانان به خانه بستگان می رفتند و با گرفتن عیدی از آنها پذیرایی می شد. سفره های محتوی آجیل حاوی برگه زرد آلو، هلو، مغز هسته زرد آلو و بادام، نخود و کشمش و آبنباتهای شکری و رنگی در نخستین روز عید نوروز در منازل گناباد پهن می شود و شهروندان با یک سینی پر از کلمبه و قطاب و به همراه سمنو از میهمانان پذیرایی می کنند. روز چهارشنبه اول سال نیز اعضای خانواده با هم به زمین های زراعی می رفتند و بانوان بوته های گندم را به پای خود گره می زدند و هم زمان زمزمه می کردند سبزی تو از من زردی من از تو و دعا می کردند.

یکی از ساکنان بافت قدیم شهر گناباد گفت: گنابادی ها روز نهم فروردین به مزار آقا سید مرتضی واقع در صحرای خشویی می روند. سید مرتضی، سید حسن و سید ابراهیم که آرامگاهشان در قبرستان قصبه شهر واقع شده بسیار مورد احترام مردم است. نجمه حیدریان افزود: مردم در این روز تخم مرغ رنگی با قرنه یا صمغ درختان درست می کردند و با گل سرمه لک لک (یک گیاه محلی) به رنگ بنفش در می آوردند و خوراکی ها را در دستمال پارچه ای یا بقچه گذاشته و تخم مرغ های رنگی را همراه با کلمبه، قطاب و آجیل به مزار سید مرتضی می بردند. وی اظهار کرد: گردو یا تخم مرغ شکنی مردان از دیگر رسوم روز نهم فروردین در گناباد است که در آن فردی که تخم مرغ وی دیرتر بشکند برنده اعلام شده و تخم ‌مرغ دیگر بازیکنان را می گیرد. همچنین مردم گناباد در سالهای خشکسالی روز نهم فروردین با طبخ غذای محلی بی بی گلو که نوعی فتیر و کلمبه شکری محسوب می شود آن را برای فقرا برده و برای بارش نزولات الهی دعا می کردند. آیین سنتی بی بی گردون هم از آداب و رسوم مردم کاخک گناباد در نهم فروردین ماه است. در این آیین که از ۲۰۰ سال پیش رواج دارد مردم با برنامه هایی نظیر راهپیمایی خانوادگی، موسیقی محلی، جشنواره غذاهای بومی و محلی و دیگر برنامه های شاد نوروز را جشن می گیرند. یکی از کسبه قدیمی بازار گناباد هم گفت: مردم این شهر در روز دوازدهم فروردین با همراه داشتن ناهار و آجیل و درست کردن خمیری به شکل علامت بی نهایت ریاضی به باغهای خود می رفتند. سید محمد تقوی افزود: در این روز مردم از درختان پیر و قدیمی تاب آویزان می کردند و ابتدا مردان تاب می خوردند و شادی می کردند و سپس زن ها چادر های خود را در گردن خود گره می زدند و تاب می خوردند. پس از آن تازه عروس ها و تازه دامادها ۲ نفری ایستاده تاب می خوردند و در حین تاب خوردن افراد مورد علاقه خود را یاد کرده و شادی می کردند. مردم گناباد در روز سیزدهم فروردین مانند دیگر نقاط کشور به باغهای خود رفته و با غذاهای مختلف و محلی روز را سپری می کنند. کشاورزان نیز به صورت دسته جمعی خاک باغ را زیر و رو یا در اصطلاح محلی باغ کولی می کنند. این آداب و رسوم سنتی که در گذشته موجب هم گرایی بیش از پیش مردم شده بود، امروزه با رشد فناوری اطلاعات و وسایل ارتباط جمعی و افزایش دل مشغولی ها تا حدودی کمرنگ شده و امید است با احیای بیش از پیش این سنن قدیمی بتوان در جهت همگرایی عمومی گامهای موثر برداشت. شهرستان گناباد دارای ۲۵۰ اثر تاریخی و معنوی است که از این تعداد ۱۴۲ اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده است. چهار موزه باستان شناسی، مردم شناسی، آب و موزه روستایی زعفران نیز در گناباد برای بازدید علاقه مندان دایر است. وجود ۱۷ مقبره امامزاده ها از دیگر ظرفیتهای معنوی و مذهبی شهرستان گناباد است. این شهرستان در ۲۸۷ کیلومتری جنوب مشهد قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن در مسیر سه استان خراسان جنوبی، یزد و خراسان رضوی، سالانه دهها هزار نفر از این منطقه گذر می کنند.

 

مراسم ” كف زني “

در ميان انبوه آيينها و سنن پارسي ، شب چله نيز خودنمايي ميكند . مراسم ” كف زني ” مردم گناباد در شبهاي سرد وطولاني زمستان به ويژه شب چله بهانه اي است براي مهرورزيدن و استحكام خانواده ها .

يادش بحير ، هنوز خيلي فاصله نگرفته ايم كه يادمان برود ولي چه كنيم كه اين دنياي جديد ماشيني و چشم و هم چشمي ها وقتي برايمان باقي نگذاشته است كه كمي هم به خودمان برسيم . همه فكر و ذكرمان شده پول و ديگر هيچ ! تازه وقتي به خودمان مي آييم كه مي بينيم سنمان بالاي شصت سال است و آهي از نهادمان برمي خيزد كه

هي  …………… جواني كجايي كه يادت بخير !

راستي ميخواستم از شب چله بگويم ؛ آن كرسيهاي داغ و كشمش و برگه ( كشته ) زردالو و انجير و مغز بادام و انار و انگور سياه و ……. كه همه را ريخته بودند توي يك سيني بزرگ ( مجمعه ) و آنطرف هم پدر بزرگها كه فال حافظ ميگرفتند و شاهنامه ميخواندند و گاهي هم داستان مختار و تيمور و طوقاي نقل محفل بود .

خوش به حالمان از ساعت ۴ بعد از ظهر همه ميرفتند خانه هايشان و بساط ” توگي محلي ” و سماور ذغالي را علم ميكردند و منتظر ميماندن كه جمع خانواده و همسايه ها جور شود كه بعضي وقتها شمارشان به ۴۰ نفر هم ميرسيد . خوش بوديم چون نه راديو داشتيم ،نه تلويزيون و نه از ماهواره و چت روم خبري بود .

نارنگي و موز و آناناس و كيوي و گريپ فروت هم نبود هر چه داشتيم خودمان بعمل آورده بوديم . جاي شما خالي خيلي خوش ميگذشت تا ساعت ۱۲ شب . شب نشيني چله آيين هرزگي و بيهوده گويي نبود و هرچه بود با آيينها و سنن اسلامي هم همخواني داشت كه اگر اينگونه باشد احترام اربعين هم محفوظ ميماند .

شادی و نشاط در بین ایرانیان قدیم از موهبت های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی محسوب می شود.

آیین های شب یلدا گرچه در گذر ایام دستخوش تغییراتی شده، اما همچنان در سنت های مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار دارد.

هرچند که زندگی ماشینی و گرفتاری های روزمره، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنت ها و آیین های گذشته شده است، اما هنوز هم جلوه ها و نمادهای از سنت های ویژه ای از ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم می خورد.

شب یلدا در خراسان به ˈشب چلهˈ معروف و دارای پیشنیه دیرینه ای است و مردم در این شب با شرکت در شب نشینی های طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات و برگزاری آیین های مختلف سعی در بهتر گذراندن طولانی ترین شب سال دارند.

مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا که توان مالی دارند، در خرید میوه های مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه کوتاهی نمی کنند.

شب چله، آخرین روز آذر و شب اول زمستان و طولانی ترین شب سال را می گویند که ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزایش می یابد،

آخرپاییز و اول زمستان را شب زایش خورشید می خواندند و برای آن جشنی بزرگ برپا می کردند.

 

در گذر زمان و تاریخ این شب هنوز هم با گردهم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر سپری می شود.

استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که این آیین را با وجود تنوع و تکثر قومیت ها در طول سال ها به شکل ویژه گرامی داشته است.

آداب و رسوم شب یلدا در خراسان از پیشینه درازی برخوردار است.

واژه خور یعنی خورشید و روز پس از شب یلدا را ˈخورروزˈ یا روزخورشید می نامیدند، حتی نام خراسان نیز از خور به معنای خورشید و سان به معنای سرزمین گرفته شده است.

برای همین طلوع خورشید در این سرزمین به نسبت سایر سرزمین ها از معنای عمیقی برخوردار است و حتی شب یلدا هم به مناسبت اینکه اولین بارقه های نور خورشید به سرزمین خراسان باریده می شود، جایگاه مهمی دارد.

نزد مردم ایران به طور عام و مردم خراسان به طور ویژه، خورشید نماد زندگی ، روشنایی و کار و فعالیت است.

شب یلدا بلند ترین شب سال و آخرین شب پاییز است،اظهارداشت:به دلیل اینکه پس از شب یلدا، شبها کوتاه تر و روزها بلند تر می شود در ایران از گذشته ها، شب یلدا را به عنوان شب زایش خورشید با آداب و رسوم و آیین های خاص تری برگزار می کنند.

در سرزمین خراسان به دلیل گستردگی زمین و منابع خدادادی اقتصاد و معیشت مردم از شیوه کشاورزی و دامداری تامین می شود که این امر امروزه نیز ادامه دارد.

به همین دلیل مردم این خطه پس از پایان مراحل کاشت، داشت و برداشت محصول، آغاز فصل سرما را زمانی برای تجدید قوای خود می دانستند و برگزاری آیین شب یلدا نیز توام با شب زنده داری و خوردن خوراکی های انرژی زا است.

به طور کلی شب یلدا شب زندگی، شادابی و مهرورزی و نیز شب انس و الفت است و از آنجا که در دین مبین اسلام نیز صله رحم یکی از آموزه های اخلاقی و دینی مورد تاکید است در این شب پیوند دین ،مذهب و سنت را بخوبی شاهدیم.

در این شب رسم بر این است که پدربزرگ ها و مادر بزرگها کانون اصلی تجمع افراد خانواده هستند که همین موضوع باعث افزایش حس احترام و ارزش گذاری کوچکترها به بزرگترها و تقویت حفظ همگرایی خانوادگی می شود.

در این شب بازگویی خاطرات و بازخوانی افسانه ها توسط پیرمردان چانه گرم و حتی خواندن متون منظوم و منثور مانند شاهنامه فردوسی، کتاب حمزه حیدری یا دیوان حافظ و حتی قصه هایی که در بین عامه مردم از جایگاه خاصی برخورار بوده مانند داستانهای امیر ارسلان نامدار در این شب در بین مردم رایج است.

 

برگزاری آیین شب زنده داری در طولانی ترین شب سال همراه با توصیه خوردن خوراکی های متعددی است،گفت:خوردن هندوانه در شب یلدا در کل کشور از جمله در بین مردم خراسان رضوی یک رسم دیرینه است.

بر حسب اعتقادات قدیم در نگاه طب سنتی طبایع انسان به دو طبع سرد و گرم تقسیم بندی می شد که ترکیبی از شدت و ضعف چهار عنصر خون، صفرا، سودا و بلغم در هر فرد می دانستند

خراسانی ها معتقدند که خوردن هندوانه در شب یلدا باعث گرمی مغز و سوزندگی جگر می شود و اعتقاد دارند خوردن هندوانه چهار عنصر اصلی که شکل دهنده طبع انسانی است را به حالت تعادل و اعتدال می رساند.

همچنین به دلیل فرارسیدن فصل سرما انسان نیاز به نیرو و توان بیشتری دارد که خوردن مغز بسیاری میوه ها از جمله بادام، گردو و مغز میوه هایی که در خراسان زیاد کشت می شود مانند هندوانه، خربزه و کدو مرسوم است که تهیه و آماده کردن اینها معمولا توسط زنان صورت می گیرد.

یکی از مراسمی که ویژه مردم جنوب خراسان بخصوص در شهرستان گناباد است را برگزاری مراسم کف زنی برای تهیه خوراکی بنامˈکفˈ دانست و گفت:مردم شهرهایی ماند گناباد ریشه گیاهی بنام ˈبیخˈرا در آب خیسانده و می جوشانند و در ظرف بزرگی بنام طغار می ریزند .

با دسته ای از چوب های نازک درخت گز که در منطقه جنوب خراسان رشد می کند، شیره ریشه درخت بیخ را به قدری به هم می زنند که به صورت کف در می آید.

سپس کف را با شیره شکر و مغز گردو و سایر چیزها مخلوط و می خورند که این خوراکی طرفداران زیادی دارد.

شب یلدا در مشهد شب همنشینی و انس ، الفت ، دوستی و مودت اعضای خانواده است و اگر در فلسفه شب چله دقت کنیم در اصل کسب مهرورزی و محبتی است که از درون این همنشینی بوجود می آید.

یکی دیگر از آداب و سنت های رایج در خراسان رضوی را ویژه تازه عروس ها و تازه دامادها دانست و گفت: در این شب خانواده تازه داماد برای تازه عروس هدایایی را شامل ˈخونچه هاییˈ از قواره های پارچه ،کله قند و غیره را بعنوان ˈشب چله ایˈ می برند.

برگزاری این مراسم سبب می شود بزرگان و اعضای دو خانواده بیشتر با همدیگر آشنا شوند و همین انس و الفت دو خانواده ، بیشتر و موجب تحکیم و پیوند عمیق تر خانواده های عروس و داماد و نیز تحکیم زندگی مشترک زوج جدید می شود.

یک پژوهشگر فرهنگ عامه نیز با بیان اینکه کلمه یلدا به معنی متولد شدن است،گفت: از آنجا که به باور قدما، خورشید دوباره در شب یلدا متولد می شود، به این شب یلدا می گویند.

خورشیدی که در اولین روز دی ماه موسوم به چله بزرگ متولد می شود، چندان که بایدنمی تواند خود را نشان دهد اما پس از آن، رفته رفته روشنایی و گرمایش بیشتر می شود.

تقسیم بندی زمستان از سوی پیشینیان ما به دو چله بزرگ و کوچک، طبق این باور، از آن جایی که این چله با کلمه بزرگ همراه است، در این ۴۰ روز سخت گیری نمی کند و سرمای زیادی در این مدت را شاهد نیستیم و وقتی چله بزرگ تمام می شود، زمستان را به چله کوچک می سپارد و از آن می خواهد تا زمستان را سخت بگیرد.

این اعتقاد که بارش برف و باران در چله کوچک بیشتر می شود، از قدیم رایج بوده است.

آیین شب یلدا از زمان های قدیم بین ایرانیان رواج داشته و از قدیم این شب در ایران ، آسیای میانه، قسمتی از عراق، عربستان و برخی کشورهای جنوب خلیج فارس جشن گرفته می شد.

یلدا متعلق به ایران و ایرانی است، گفت:از زمان های قدیم داستان، افسانه و قصه های مربوط به فرهنگ عامه توسط پیرمردان و پیرزنان در این شب روایت می شده و دلیل شب نشینی ایرانی ها در شب یلدا هم استقبال از تولد خورشید بوده است.

 

به اعتقاد گذشتگان، در شب یلدا خورشید دوباره متولد می شود و در زمستان در واقع دوران کودکی خود را سپری می کند و در حقیقت بهار فصل جوانی خورشید،تابستان سن کمال آن و پاییز هم زمانی است که به پیری می گراید و این روند هر سال ادامه دارد.

قومیت های مختلف در شب یلدا از آداب و رسوم گذشته خود صحبت و با حضور در میان بزرگان به نوعی تجدید دیدار می کردند.

در گذشته مردم سعی می کردند آن چه را از زمین خود برداشت می کردند در این شب استفاده کنند و تمام طول پاییز برای جمع آوری تنقلات و خوراکی های ویژه این شب و پخت شیرینی و نان های خانگی اقدام و هم چنین چند روز مانده به شب یلدا آنها را نمک می زدند و یا در روغن تفت می دادند.

خراسان شمالی و خراسان رضوی به دلیل دارا بودن اقوام مختلف، آیین های گوناگونی را در هر یک از ایام سال دارد، در برگزاری شب یلدا اشتراک های فراوانی بین اقوام مختلف استان به چشم می خورد.

مردم در قدیم معتقد بودند میان فرشته خوبی و بدی در این شب جنگی در می گیرد که با شکست اهریمن (فرشته بدی) در طلوع آفتاب به پایان می رسد.

شب نشینی در خانه پدربزرگ ها به دلیل احترام و حرمتی که ایرانیان برای پدران و مادران قائل هستند، انجام می شود.

در این شب، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها با شاهنامه خوانی، تفال به دیوان حافظ و قصه گویی و روایت کردن داستان های طولانی از اسطوره های باستان، میهمانان خود را سرگرم می کردند.

خواندن ترانه های دنباله دار بومی، با مضامین عاشقانه یا امید و صمیمیت، نقالی خوانی در کنار بهره مندی از هنرمندی نوازندگان و بخشی ها که بیشتر در روستاها فعالیت داشتند، از جمله آیین هایی است که بیشتر در میان کردها مرسوم بود.

بیشتر میوه ها در حکم واکسنی برای پیشگیری از بیماری و به ویژه سرما خوردگی بوده است.

از آن جایی که طولانی بودن شب یلدا دغدغه ایجاد می کرد، مردم سعی می کردند با تفال زدن به دیوان حافظ که اشعاری سراسر شور و پاکی است، امید به زندگی را برای میهمانان به ارمغان بیاورند و این شب دراز را کوتاه کنند.

ˈشب یلداˈ یا همان شب ˈولادت نورˈ شبی برای شادی، محبت و مهرورزی به عزیزان و شب شکرانه نعمت های بیکران خداوند است.

جواب وستونو ،عقدو ،عروسو

در زمان ازدواج پسران مادر پسر همرا ه چند تن از زنان بزرگ فامیل به بهانه ای به خانه دختر می روند واو را می بینند و ازاخلاق وکمالات او می پرسند وچون دختر را پسندیدند می گویند آمده ایم ببینیم پسرمان را به غلامی قبول می کنید پس از موافقت هر دو خانواده شبی را مشخّص کرده قرارمی گذارند داماد را برای بله برون(جواب وستونو) به خانه ی عروس ببرند ودر باره ی لوازم و اثاث سر عقد و مهریه مذاکره کنند ومقدمات مجلس را فراهم می کنند در این شب خانواده ی داماد حلقه ای برای عروس می آورند که در حقیقت حلقه ی نامزدی است یا به عنوان نشانی یک جفت کفش برای عروس می برند ومقداری نقل ونبات وقند وچای و حنا یا یک دست لباس در سینی مخصوصی می گذارند وبه خانه دختر می برند ودر باره مراسم مذاکره می کنند ُ

مراسم بی بی گلو در نوقاب

روز چهارشنبه نهم فروردین ماه ساعت ۳ عصر آئین بی بی گردو در با برنامه های متنوع موسیقی سنتی و رقص محلی ، کبدی ، کشتی ، طناب کشی و پرش طول و … در مزار پیرکله نوقاب برگزار می گردد.

این مراسم آئینی که در روز نهم فروردین ماه هر سال در نوقاب برگزار می شود و همه ساله با استقبال پرشور مردم نوقاب و روستای بهاباد و قصبه شهر مواجه می شود امسال نیز با برنامه های متنوع موسیقی سنتی و رقص محلی ، کبدی ، کشتی ، طناب کشی و پرش طول و … در مزار پیرکله نوقاب برگزار خواهد شد.

آئین بی بی گردو یا بی بی گلو که سابقه آن به صد ها سال پیش برمی گردد یکی از مراسمات سنتی نوقاب است.

در این مراسم بیشتر خانم ها فعال بوده و در گذشته در بعد از ظهر روز هشتم عید نوروز مادربزرگ ها و زنان بزرگ فامیل در منازل خود نان محلی فتیر پخته و فردای آن روز هم تخم مرغ جوش داده و آجیل محلی آماده کرده و به دامن صحرا رفته و به شادی می پرداخته اند.

هدف بی بی گردو که تا نزدیک غروب آفتاب روز نهم عید ادامه داشته است فقط گردش با مادربزرگ ها و بزرگان فامیل و احترام و توجه اعضای خانواده و نوه ها و فرزندان به سالمندان بوده است.

الان چند سال است که با همت جوانان نوقابی در حال برگزاری می باشد و استقبال زیادی هم از این مراسم می شود. باشد که بتوانیم با احترام به مادر بزرگ ها و پدربزرگ ها و سالمندان نه تنها در روز نهم عید بلکه در تمامی روزهای سال مسبب شادی و رضایت خاطر آنان باشیم.

 

 

  الفه

پیش روز نوروز ، روز الفه نامیده می شود(عيد اول) ومردم به الفگی می روند.  در مسجد برای کسانی که در طول سال کهنه مرده اندمجلس بزرگداشت و یادبودی برگزار می شود و مردم  برای رفتگان طلب آمرزش می کنند. مردها به مسجد می روند ومجالس زنانه درمنزل تازه درگذشتگان یا در مهدیه برگزار  می شود. وهمچنین عده ای به مزار  شهدا وقبرستان می روند واخلاص و فاتحه می خوانند  روز قبل از عید و سال تحویل به حمام می روند وپا و سر خود را حنامی بندند. لحظه ی سال  تحویل عده ای به مسجد می روند تا دعا بخوانند  و از برکت آن دعا در تمام مدت سال از خطرات  مصون بمانندو زندگیشان پر برکت و غرق در نعمت گردد . گروهی نیز در خانه می مانند وعقیده  دارند نباید در این لحظه از خانه به دور بود. شب عید هم پلو می پزند . چند لحظه قبل از سال  تحویل اندکی آرد خمیرمی کنند و در گوشه ای   می گذارند تا وربیاید . سماور را آتش می کنند و سفره هفت سین را می چینند و لباس های نو می پو شند و اسفنددود می کنند در هر اتاق چراغ یا شمعی روشن می کنند آنگاه سفره ی سفیدی وسط آن پهن می کنند جلو قرآن یک آینه قرار می دهند جلو آینه چند  دانه گندم می پاشند وروی آینه هم یک تخم مرغ می گذارند تا درموقع  سال تحویل تخم مرغ روی آینه بچرخد سینی هفت سین را دروسط سفره در جای مناسبی می گذارند (سمنو،سکه،،سرکه، سیرسنجد،سماق وسیب) وسبزه ای که رویانده اند در کنار  آن ها در گوشه ای قرار  می دهند و روی آب چند ساقه سبزه می اندازند و تنگ ماهی هم به آن می افزایند و انواع آجیل مثل استك شور(هسته زردالو)،بادام ، تخمه روزگردان ،  نخود برشته ،كنو،و شیرینی های سنتی و كيك  درسفره قرارمی دهند وقتی لحظه ی سال تحویل فرا می رسد اعضای خانواده دورسفره  می نشینند ودعا یا قرآن می خوانند و بعد از سال  تحویل به هم تبریک می گویند وروبوسی می کنند. شب اول سال نو پلو  می خورند و بعدأ از  خمیری که قبل از سال گردش آماده کرده اند، جوش پره درست می کنند ودر وقت مناسبی که همه دور هم جمع شده اند می خورند وشنبه اول سال هم آش می پزند اگر نوروز به شنبه افتاد آن را مبارک ترمی دانند و بیشتر شادی می کنند. دختران دم بخت به سبزه زار ها می روند، برای گشودن بخت خود روبه قبله می نشینند و سبزه گره می زنند، زنان بی فرزند لب آب مینشینند و کلوخ در آب می اندازندودعا می روز نوروز به دید وبازدید اقوام وهمسایه ها می روند وتبریک می گویند واز شیرینی ها ی  نوروزی به هم تعارف می کنند همچنین به قبرستان می روند ویک سبزه روی قبر عزیزان  از دست رفته خود می گذارند وفاتحه می خوانند، روز چهارشنبه اول سال معتقدند که پای خود را به سبزه ها باید بزنند واین کار خوش یمن و مبارک می دانند وبه ا ین خاطر  به صحرا وسبزه زار ها می روند. روز سیزده بدر به خارج از شهر وبه باغ وبستان  می روند  واز فضای طبیعت استفاده می کنند