صنایع دستی کیش
جزیره کیش علاوه بر داشتن جاذبه های گردشگری، دیدنی و تفریحی دارای صنایع دستی مخصوص به خود است که می توانید در سفر به این جزیره آن ها را تهیه کنید. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی صنایع دستی جزیره زیبای کیش پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
صنایع دستی کیش را کمتر کسی می شناسد و عموم مردم فکر می کنند که در جزیره ای مثل کیش صنایع دستی خاصی یافت نمی شود. صنایع دستی هر شهر گواه از فرهنگ و هنر آن منطقه می باشد که بسته به شرایط و مصالح بومی منطقه این هنر های دستی نمایان می شود و رفته رفته پا در تاریخ آن شهر و دیار می گذارد. زنان و مردان روستایی و بومی آن منطقه هستند که گاهی برای نیاز های شخصی و گاهی برای کسب درآمدشان دست به چنین هنر هایی می زنند. معرفی صنایع دستی کیش می تواند به شما در شناخت بهتر جزیره نیز کمک کند.
کوزه های سفالی
کوزه های جزیره کیش یک مشخصه ی خاص دارند که می توان به راحتی آن ها را از میان صد ها کوزه ی سفالی دیگر تشخیص داد، آن رنگ سبز گل منطقه می باشد. طبق تحقیقات به عمل آماده محققین، خاک جزیره کیش در عمق ۳۰ متری به گلی مرغوب می رسد که نام آن گل مارن می باشد و با فرآوری شدن می توان از آن به عنوان یک گل بسیار مرغوب در سفالگری استفاده کرد.گل مارن از هزاران سال پیش، نزد بومیان جزیره شناخته شده و مورد استفاده در فضای معماری داخلی و خارجی ساختمان ها و آب انبارها بوده است.یکی از ویژگی های این نوع خاک درجه حرارت پخت بسیار بالای آن در حد ۱۱۰۰ درجه می باشد.
برای اولین بار ایرج گلزاری از خاک مرجانی جزیره کیش توانست محصولات سفالی بی نظیری را به ایران و جهان عرضه کند. ایرج گلزاری می گوید : این گل نه تنها برای سفالگری، بلکه به دلیل مواد معدنی غنی برای گل تراپی (گل درمانی) کاربرد دارد.
جزیره کیش امروزه در سفال صدادار و یا همان سفال آوایی حرف اول را می زند. این سفال دارای رنگ خاصی است که آن را منحصر به فرد می کند. هنرمندان نقوش و طرح های بسیار زیبایی را بر روی این سفال نقش می بندند، این سفال به خارج از ایران نیز صادر می شود.
شیریکی پیچ
شیریکی پیچ از زیر انداز های سنتیست که توسط دار بافته و پرداخت می شود در اصطلاح محلی به آن گلیم سوزنی می گویند. شیریکی پیچ یک نوع گلیم است که در بیشتر مناطق ایران یافت می شود، تفاوت این گلیم در هر منطقه بسته به طرح و رنگ های آن منطقه دارد. تار آن پشم و پودش از نخ پشمی یا ابریشمی است که در نوع سوزنی و نازک آن از تار با نمره ۱۰ دو لا و پود نمره ۲۰ دو لا، برای شیریکی پیچ معمولی از تار با نمره ۵ و پود با نمره ۶ استفاده می کنند. دار آن شبیه گلیم و بافتش شبیه به قالی می باشد، مراحل بافت آن به شرح زیر است :
چله کشی – ساده بافی (یک تار زیر و یک تار رو) – بافت حاشیه به صورت پود پیچی که در انتها گره زده می شود – شیوه بافت رج به رج – پود گذاری بعد از اتمام هر رج – گره های رایج در شیریکی پیچ ( گره متن، آب دوزی) – سوزاندن نخ های پشت گلیم – شست و شو – دارکشی – بخار دادن.
مهد گلیم شیریکی پیچ، سیرجان است که منبع انواع شیریکی پیچ ها با دارهای بافندگی آن می باشد. در جنوب کشور طرح ها و نقوش خاصی بر روی پارچه و گلیم و … می اندازند اما در مورد شیریکی پیچ نمی توان دو شیریکی را مثل یکدیگر بافت چرا که نقوش آن بسته به حالات و احساسات، عقاید و باور های بافنده دارد. بافنده ترکیب بندی از رنگ ها، سردی و گرمی، الهام گرفتن نقوش از طبیعت و یا عادات روزمره را در یک صفحه دار شیریکی به نمایش می گذارد.
چادر شب
چادر شب یکی دیگر از صنایع دستی کیش محسوب می شود که در سراسر ایران نیز کاربرد دارد و به روش بافندگی با دار تولید می شود. عموم مردم فکر میکنند که فقط این هنر در شمال ایران کاربرد دارد و در ناحیه های شمالی هنوز بافته می شود، این در صورتی است که در جزیره کیش ما شاهد چادر شب بافی هستیم. این هنر دستی دارای کاربرد های متفاوتی است که بسته به نیاز در هر منطقه استفاده می شود. ابعاد چادر شب معمولا ۲ در ۲ است و رنگ آن بسته به منطقه ای که در آن بافته می شود متفاوت است در جزیره کیش زنان محلی و بومی آن منطقه از رنگ های مورد پسندشان که اکثرا رنگ های مکمل و تند است، استفاده می کنند، پیش زمینه چادر شب اکثرا رنگ قرمز می باشد.
دستگاه چادر شب بافی را پاچال نیز می گویند که شامل اجزای عاروس، ورد، تار یا تان، تون، ارج، دستکش، پی نورد، تخته پاچال، ماکو، پس نورد، هزنا، پاتی کلی می شود که زنان روستایی در یک محل جمع شده و پاچال را بنا می کنند. از چادر شب برای موارد خاصی استفاده می شود :
پارچه حاصل از بافت را که چادر شب می گویند برای کمر درد و یا جلوگیری از رطوبت به کمر می بندند.
برای جهیزیه عروس استفاده می شود و آن را روی وسایل عروس می کشند.
به عنوان رو تختی یا رو انداز استفاده می کردند.
جا نماز و یا ساک دستی برای حمام رفتن.
سبد و حصیر
حصیربافی یا بافت بوریا یکی از قدیمی ترین صنایع دست بشر است که توسط بافت حاصل از الیاف های گیاهی بوجود می آید. ایران یکی از شانزده کشور تولیدکننده حصیر بشمار می رود. به دلیل مواد اولیه حصیر ها، روش تولید حصیر در ایران متفاوت بوده و تشابه حصیر ها در نوع بافت یعنی تار و پود است. در این منطقه برای حصیر بافی نوار های حاصل از نخل خرما را استفاده می کنند بعلاوه از برگ درخت خرما، نخل های وحشی و ساقه ی نی های باتلاقی در حصیر بافی مناطق گرمسیری بهره میبرند.
ابزار استفاده در حصیر بافی نخ تاب (لوتو)، ورقه یا شانه ی حصیربافی (پلار)، دستگاه حصیربافی، داس یا قیچی یا چاقو می باشد. مواد مورد استفاده در حصیربافی عبارتند از : گالی یا جگن – ساقه نخل یا کلوش (ساقه ی برنج) – سوف یا سیم، کلیر یا کولر (نوعی آلاله بلند و صاف) – روغن جلا. این مواد خام بسته به مناطق مختلف انتخاب و بافته می شوند، رنگ آنها نیز متاثر از گرمسیر و سرد سیر بودن مناطق است. موارد مصرف حصیر ها متنوع است و در هر منطقه بسته به نیازشان از آن استفاده می کنند، صنایع دستی کیش مواردی مانند سبد میوه، زیر انداز، پاراوان، کیف،سبد نان، زنبیل و … را در حصیر بافی خود جای می دهد.
انواع صنایع دستی دریایی
انواع صنایع دستی دریایی از صدف ها، بقایای آبزیان دریایی و حلزون ها درست می شود. گاهی از این صنایع به صورت مستقیم و گاهی غیر مستقیم بهره می گیرند، به طور مثال مرجان، خرچنگ، حلزون و گوش ماهی ها را سالم نیز می فروشند. از صدف ها، پولک ها و … صنایع متنوعی درست می کنند که زاییده ی ذهن خلاق جوانان و زنان جزیره کیش است، به طور مثال می توان به آویز ها، لوستر های کوچک، تزئینات حاشیه ی آینه ها، جعبه های مزیین شده به صدف و مروارید، زیورآلات و بدلیجات دریایی، ساخت مجسمه های ترکیبی و … اشاره کرد.
علاوه بر صنایع حاصل از محصولاتی که توسط جزر و مد دریا به ساحل می آید، از صنایع دستی دریایی دیگر این منطقه می توان به صنایعی که حاصل از پوست نرمتنان دریایی درست می شود اشاره کرد. پوسته های سخت کاوک و ماوک آن ها این اجازه را به شما می دهد که بتوانید با آن هنر نمایی کنید.
پارچه های گلابتون دوزی
گلابتون دوزی به دوخت بر روی پارچه با نوار ها و نخ های زری می گویند، این هنر در سده ی سوم پیش از میلاد در ایران مرسوم بوده است. ابتدا نقش مورد نظر را بر روی پارچه میکشند و بعد با استفاده از وسایل مورد نیاز شروع به دوخت های خاص بر روی طرح ها می کنند. هنر ظریف رودوزی یا همان گلابتون دوزی بیشتر در شلوار های زنانه بندری یافت می شود. نقوشی که در این هنر بیشتر مرسوم است : پیچک ترنج، گل ساعتی، نقش محرابی، گلهای اسلیمی، گلهای ختائی، نقش بازو بندی، بته روحی، محرماتی یا ستونی، بته جقه ای، سروچه و انواع گلها و گاهی تصاویر افراد نیز دوخته می شود.
از پارچه های گلابتون دوزی شده در لباس های محلی، شال های محلی، روسری و … استفاده می شود. ابزار کار این هنر شامل : الک چوبی یا کمان، کش یا بند، پارچه ساده، مداد جهت کشیدن طرح، قلاب، نخ های زری با رنگ های طلایی یا نقره ای و یا رنگ های دیگر می شود. گاهی پارچه گلابتون دوزی شده مستقیما استفاده می شود و از آن شلوار یا پوشاک درست می کنند و گاهی نیز گلابتون دوزی از روی پارچه جدا می شود و به صورت ترکیب با دیگر پارچه ها، دوخته می شود.
بادله دوزی
یکی از نام های صنایع دستی کیش بادله دوزی است، بادله دوزی بافت نوعی نوار تزئینی است که با نخ های زری بافته می شود، نام دیگر بادله دوزی ” تلی بافی” است. این نوار ها ۱۵ سانتی متر عرض دارند و طول آن ها بسته به نواره های نیاز در گلابتون دوزی و مصارف دیگر است. نخ عریض در وسط و نخ های باریک در کنار قرار می گیرند. مصارف مورد استفاده این هنر پر زرق و برق در لبه های پاچه ی شلوار زنانه که برای نوعروسان و مراسم های جنوبیست، در حاشیه دوزی های جهیزیه ی عروس، جانماز و سجاده دوزی و … . لوازم مورد نیاز این هنر یک پایه، قرقره های نخ های زری، کوسن و سوزن می باشد، بعلاوه این هنر با دست و توسط انواع گره های مرسوم بافته می شود.
انواع صنایع دستی کیش را از بازار عرب ها و درب خروجی شهر کاریز می توانید تهیه کنید. محصولات صنایع دستی کیش جزو بهترین هدیه هایی است که شما میتوانید برای دوستان و اقوام بعد از سفر به این جزیره تهیه کنید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صنایع دستی یزد
معمولا استان های تاریخی در ایران از صنایع دستی منحصر به فردی نیز برخوردار هستند. از جمله این استان ها می توان به استان یزد اشاره کرد که صنایع دستی مخصوص به خود دارد. در این مطلب به بررسی صنایع دستی استان یزد خواهیم پرداخت. با اصفهان تور همراه باشید.
مهم ترین صنایع دستی در استان یزد عبارتند از: قالی، قالیچه، گلیم، مخمل، زری، چادر شب، دستمال، مرس ریزه جیم، قناویز، اجرامی، شمد، ترمه، پرده، زیلو، روفرشی، کرباس، بقچه، لنگ، کیسه حمام، خورجین، پتو، سفال، سرامیک، حصیر، کاشی و گیوه.
در میان صنایع دستی قالی بافی، ترمه بافی، زیلو بافی، ساخت سفال، سرامیک و کاشی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. شیرینی پزی در یزد سابقه طولانی دارد. در یزد شیرینی های سنتی مانند باقلوا، قطاب، لوز نارگیل، پشمک، نان برنجی و حاجی بادام و… تهیه می شود.
استان یزد یکی از مهم ترین استان های کویری ایران است که صنایع دستی آن را سرامیک و سفال، کاشی سازی، زرگری، زیلوبافی، شعربافی، ترمه بافی، فرش بافی، شمد، دستمال، مخمل، دارایی، چادرشب بافی، قناویز، دندانی، گیوه بافی، حصیر بافی، خورجین بافی، روفرشی، سفره، احرامی، قلمزنی، شيشهگری، چرمسازی، موتابی و نمدمالی تشکیل می دهند.
سراميک و سفال
هنر سفالگری در استان يزد به ويژه در شهر ميبد دارای طرحهای ويژهای است و از حال و هوای كوير نشأت گرفته است. در اصطلاح محلی به توليدات سفال ”كواره“ میگويند. سفال و سراميک ميبد با نقشهای اصيل «خورشيد خاتم» و «مرغ و ماهی» شهرت فراوان دارد. «خورشيد» سمبل آفتاب درخشان كوير، «مرغ» نماد گونهای از گنجشكان نواحی كويری و «ماهی» كنايه از كم آبی اين سرزمين است. طرح سراميک ميبد با نقش خورشيد، مر و ماهی در نمايشگاه بينالمللی مونيخ در سال ۱۹۷۱ ميلادی (۱۳۵۰ هـ..ش) برنده مدال طلا شد و در ساير نمايشگاهها با استقبال بازديدكنندگان و تاييد صاحبنظران روبه رو شد. كوزهها و كاسههای ساخت استان يزد، به ويژه ساختههای شهر ميبد از ظرافت و زيبايی خاصی برخوردارند و نمونههای آن در سفالهای ساير نقاط ايران به چشم نمیخورد. كوارههای ساخت ميبد عبارتند از:سفال ساده بی لعاب، سفال لعاب دار، اشيای كاشی و سراميک.
زرگری
زرگری يكی از هنرهای دستی استان يزد است. زرگرها با طرحهای بسيار زيبا از نقوش ساده هندسی و نمادين با تلفيق سنگها و گوهرهای قيمتی زيورهای بسيار متنوع برای زينت زنان و دختران میآفرينند.اين زيورآلات شامل گوشواره، گردن بند و سينهريز، دست بند، انگشتر، حلقه و النگو است. در استان يزد سالها است كه راستهای تحت عنوان راسته زرگرها در بازار خان ساخته شده است. از جمله ابزار زرگری كه تا پنجاه سال پيش مورد استفاده بود و در حال حاضر منسوخ شده، میتوان به ترازوهای مثقالی، بوته، كورههای گلی، انبر سركج، رجه با شيارهای كوچک و بزرگ، حديده با سوراخهای متعدد در انواع ياقوتی و الماس اشاره كرد. در حال حاضر از وسايل بسيار مدرن استفاده میشود كه در يک ساعت چند كيلوگرم طلا و نقره را به مفتول و تسمه تبديل می کند.
كاشیسازی
كاشیسازی عبارت از به كارگيری كاشیهای زيبا و گوناگون سنتی در معماری بناها است. اين هنر در استان يزد قدمتی هفت صد ساله دارد. هنرمندان ابتدا اشكال دل خواه كاشی را تهيه و سپس روی آنها را نقاشی میكنند و بعد آنها را لعاب داده و پخت میكنند.انواع كاشی اين استان عبارت اند از: كاشی يزدی، كاشی كمک، كاشی شبكه، كاشی شش گوش، كاشی حاشيه، كاشی اكمند، كاشی هفترنگ و كاشی جوک.
زيلوبافی (پلاسبافی)
ين دستبافته زيبا، خاص مناطق حاشيه كويری است. اين فرش با نوع زندگی مردم منطقه تطابق دارد و بخشی از اعتقادات مذهبی، تاريخ، معماری، طبيعت و گويش مردم اين نواحی نيز، بر تار و پود آن نقش بسته است. زيلوبافی در شهر ميبد سابقهای ديرينه دارد. برخی سابقه زيلوبافی در شهر ميبد را به قرن هشتم هـ.ق و دوره ی مظفريان نسبت میدهند. قديمیترين و در عين حال نفيسترين زيلوهای ميبد، به قرن دوازدهم هـ.ق تعلق دارد و بر روی آن بيستوچهار سجاده طراحی شده است. در مجموع رنگهای آن با اندكی اختلاف، يكسان و چشمنواز است. در حاشيه اين زيلو، نام واقف و تاريخ ۱۱۸۸ هـ.ق نقش شده است. سه تخته زيلو در مسجد جامع «هفتادر» در عقدا وجود دارد كه در نوع خود بی نظير است. دوتخته آن بافته «حاجی باقر ميبدی» در سالهای ۱۰۷۰ و ۱۰۸۳ هـ. ق است و زيلوی فرسود ديگر، مربوط به سال ۱۰۲۳ هـ.ق است. از ديگر زيلوهای تاريخی ميبد می توان به زيلوی آويخته مسجد اميرچقماق (مربوط به سال ۱۲۷۹ هـ.ق) و زيلوهای كهنه مسجد ركنآباد ميبد اشاره كرد.
نقشهای زيلو در ميبد به سه نوع تقسيم میشوند: پنجتايی (مجي)، هفتتايی و سيدهتايی.
پنجتايی شامل: چشم بلبلی، پرگ و مهرگ.
هفتتايی شامل:بافتوگ، پرتتوره (ردشغال)، زلف، مفرش حلقه، زنجير وگ، تالوگ، ركنالدينی، چاركلگ،
سروگ خزن قللی، چشم بلبلی.
سيزدهتايی شامل: گره، بندرومی، كلی، گچ كند، تالوگ، سرو، سينهريز، كمری و پرت گرگ (ردگرگ).
فرشبافی
عمدهترين صنعت دستی استان يزد، صنعت فرشبافی است. اين صنعت تقريباً در تمام شهرها و روستاهای آن رواج دارد. قالیهای دستبافت يزدی در اندازههای ۴×۳، ۵/۳×۵/۲،۲×۳، ۵/۲×۵/۲، و۱×۱ توليد میشود. نقشههای اصيل فرش يزد به نامهای «هراتی»، «گل و ماهی»، «سردار جنگل» و «كرمانی» است. ۷۵% از فرشهای اين استان با خامه پشم و ۲۵% از خامه كرک بافته میشود. صنايع توليد رنگ، خامه و رنگ رزی از جمله صنايع جنبی است كه مكمل صنعت فرشبافی اين استان است.
ترمه
ترمهبافی در استان يزد سابقهای بيش از دويستوپنجاه سال دارد و همواره جزو سوغات مهم اين شهر و يكی از اقلام صادراتی آن بوده است. ترمه پارچهای است در نهايت زيبايی كه تار آن از ابريشم طبيعی و پودش از ابريشم نخ، پشم و كرک الوان است. در گذشته ترمه را با دست میبافتند، از اين رو به آن «انگشتباف» نيز میگفتند. اما در حال حاضر توليد آن نيمه دستی است. انواع ترمه عبارتند از: شال چارقدی، شال بندی، شال راهراه، شال محرمات، شال اتابكی، شال كشميری، شال رضايی، شال اميری و شال يزدی. معروفترين نقشهای ترمه عبارتند از: طرح جام، بته كشميری، بته اژدری، رضا تركی، گلزار، قاب قرآن، خجسته،تاجی و نقوش جديد.
زریبافی
زریبافی از بافتههای قديمی است كه قدمت آن به دوره ساسانيان میرسد. در گذشته مراكز عمده توليد آن شهرهای اصفهان، ابيانه، يزد و كاشان بود.
مخمل
توليد اين پارچه به طور دستبافت در يزد انجام میشود. در بافت مخمل يزدی از ابريشم استفاده میكنند.
دارايی
دارايی از بافتههای زيبا و ويژه يزد است. برای تهيه دارايی، نخهای تار را قبل از بافت به روشهای خاصی رنگ میكنند، به طوری كه پس از بافت، نقشهای متنوعی در آن پياده میشود. ماده خام دارايی قبلاً ابريشم خالص بود و اكنون ابريشم مصنوعی است.
چادرشب
در يزد و اردكان دو نوع چادرشب بافته میشود. گونه نخست، نازک و نقشدار است و به چادر شب رختخواب پيچ معروف است. گونه دوم، ضخيمتر بوده و برای حمل علوفه و فرآوردههای كشاورزی به كار می رود و به آن چادرشب بيابانی میگويند.
گيوهبافی
بافتنی و سرگرمی زنان روستايی هنگام فراغت از كار است. زنان با استفاده از نخ پنبهای و سوزن گيوه میبافند. در مناطقی مانند تفت، مهريز، خوانزا، نير، بهاباد هنوز گيوهبافی ادامه دارد. پس از آن كه بافت رويه گيوه توسط زنان به اتمام رسيد، مردان كار دوخت آن را انجام میدهند. به اين عمل تختكشی میگويند. در گذشته تخت گيوه را از چرم و لته (پارچههای سر قيچي) درست میكردند؛ اما در سالهای اخير از تخت لاستيكی استفاده میكنند.
حصيربافی
حصيربافی يا بافت بوريا كه با استفاده از الياف درخت خرما است، در مناطق مختلف استان يزد چون بافق، طبس، بهاباد، مباركه و ورستانی «زردين» اردكان رواج دارد. مهمترين مراكز توليد اين صنعت در مناطق طبس و بافق متمركز است. انواع توليدات حصيری عبارت اند از: انواع كلاه، بادبزن، جارو، سبد و پادری.
خورجينبافی
لبافی يا خورجينبافی از ديرباز در شهرهای اشكذر و اردكان رواج دارد. خورجين بيش تر مورد استفاده روستاييان است. ماده اوليه خورجين، نخ پنبه است كه آن را مانند زيلو بردارهای عمودی ميبافند و نسبت به زيلو نقش كم تری دارد.
از ديگر صنايع دستی استان میتوان به قلمزنی، شيشهگری، چرمسازی، موتابی و نمدمالی اشاره كرد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صنایع دستی لرستان
بدون شک لرستان نیز مانند بسیاری از استان های کشور دارای صنایع دستی منحصر به فردی است که قصد داریم در این مطلب در اصفهان تور به معرفی آن ها بپردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
صنایع دستی به آن دسته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فراورده های آن با دست انجام می گیرد و در چارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی، ذوق و هنر انسان های هر منطقه، با توجه به میراث های قومی آن ساخته و پرداخته می شود. قسمت قابل ملاحظه ای از صنایع دستی استان از قبیل قالی، انواع گلیم، گبه و زیلو، هنری کاربردی است که بیش تر توسط زنان و در مناطق روستایی و عشایری تولید می شود. مهم ترین صنایع دستی استان عبارت اند از:
۱ بافته های داری؛ قالی، گبه، گلیم
۲ دست بافته های دستگاهی؛ جاجیم، ماشته، انواع پارچه
۳ هنرهای فلزی؛ ورشو سازی، قلم زنی، مسگری، قفل سازی، جواهر سازی
۴ هنرهای مرتبط با چوب؛ خراطی، مشبک کاری، درودگری، سازهای سنتی، معرق کاری
۵ هنرهای مرتبط با سنگ؛ حجاری سنگ، حکاکی روی سنگ
۶ نمد مالی
۷ آبگینه
ورشوسازی
ورشوکاری که به دو صورت قل م زنی و حکاکی انجام می شود، یکی از صنایع دستی شهر بروجرد است که با استفاده از قلم و چکش خطوط و نقش های گوناگونی روی ورشو ثبت و حک می شود. سماور، گلاب پاش، ظروف غذاخوری، سینی و قوری از جمله مهم ترین آثار ورشویی می باشند، که توسط هنرمندان این دیار ساخته می شوند.
گلیم بافی
گلیم بافی از جمله دست بافته هایی است، که با استفاده از پشم های رنگارنگ به صورت تخت و بدون پُرز و اغلب به صورت زیرانداز تولید می شود. نقش های مورد استفاده در بافت گلیم با الهام از فرهنگ، اعتقادات و باورها و محیط پیرامون بافنده (طبیعت و زیبایی های آن)، به صورت ذهنی و به علت تکنیک بافت به شکل هندسی بافته می شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
گیلان، بهشت ایران
معمولا یکی از مقاصد تفریحی اغلب ایرانی ها که در زمان های مختلف به خصوص ایام تعطیلات و عید نوروز به آن سفر می کنند، شهرهای شمالی کشور است. گیلان به خاطر آب و هوای منحصر به فردش در تمامی مقاطع سال مقصد بسیاری از مسافران است. استان گیلان، از استانهای شمالی ایران به مرکزیت شهر رشت است. این استان، از شمال به دریای خزر متصل بوده و دارای مرز آبی با کشورهای حاشیه دریا میباشد و از طریق آستارا نیز دارای مرز خاکی با جمهوری آذربایجان است ، از غرب به استان اردبیل، از جنوب به استان زنجان و قزوین و از شرق به استان مازندران محدود میشود. مساحت گیلان ۱۴٬۰۴۴ کیلومترمربع و جمعیت آن طبق سرشماری ۱۳۹۱، ۲٬۴۸۰٬۸۷۴ نفر است.استان گیلان دارای ۱۶ شهرستان است که عبارتند از : آستارا، آستانه اشرفیه، املش ، بندرانزلی ، تالش ، سیاهکل، شفت، رشت، رودبار، رودسر، رضوان شهر ، صومعه سرا، فومن، لاهیجان، لنگرود، ماسال
تاریخ گیلان
گیلان که در اوستا از آن به نام “وارنا” نام برده میشود مرکز باستانی اقوام مختلفی است که معروفترین آنان دو نوع گیل و دیلم هستند. یونانیان این سرزمین را کادوسیان مینامند. بعضی از محققین کادوسیان را از بومیهای ایران قبل از آمدن آریاییها به این سرزمین میدانند.
بنا به گفته دیاکوئوف روسی قریب به سه هزار سال پیش، سرزمینهای پر جنگل کاسپیان کادوسیان و گیلان (گیلها) در شمال خاک ماد قرار داشته است. گیلها بهتدریج با کادوسیها بهصورت تیره واحدی درآمدند. گیلها در دوره حکومت مادها نیز کاملاً مستقل بودند؛ کورش هخامنشی با کمک گیلها دولت ماد را منقرض کرد.
گیلان در اواخر دوره قاجاریه، به دروازه اروپا مشهور شد و در نهضت مشروطه نیز گیلانیان نقش مهمی در به ثمر رساندن انقلاب داشتند.
مردم گیلان همواره مردمی آزاده بودهاند و در دوران مبارزات انقلاب اسلامی همگام با دیگر هموطنان در پیروزی آن تلاش کردند و در این مسیر حجتالاسلام شهید سید یونس رودباری را که اولین شهید نهضت انقلاب اسلامی بود تقدیم کرد و در دوران جنگ تحمیلی نیز گیلان با مجاهدتهای سرداران و امیران توانست از فرزندان دیار خود تعدادی بالغ بر ۸۰۰۰ شهید،۲۶۲۰ آزاده و ۲۱۲۰۰ جانباز تقدیم نظام و انقلاب نماید.
تاریخ گیلان با تکیه بر پارهای اشارهها و کاوشهای باستانشناختی به دوره پیش از آخرین یخبندان ( بین ۵۰ تا ۱۵۰ هزار سال پیش ) میرسد . با مهاجرت آریاییها و دیگر اقوام به این سرزمین ، از آمیزش مهاجران و ساکنان بومی منطقه ، قومهای جدیدی پدید آمـدند که در این میان دو قوم « گیل » و « دیلم » اکثریت داشتند . از همان آغاز ، فرمانروایان این قوم از آزادی کامل برخوردار بودهاند و هیچگاه در برابر بیگانگان و یا در مقابل حکمان دیگر ، تسلیم نشدهاند و حتی به اطاعت دولت ماد درنیامدهاند . در قـرن ششم پیـش از مـیلاد ، گیلانیان با کوروش هخامنشی متحد شدند و دولت ماد را سرنگون کردند . در زمان ساسانیان ، گیلان استقلال خود را از دسـت داد و اردشیر بابکان به یاری ارتشی مرکب از ۳۰۰ هزار مرد جنگی و نزدیک به ۱۰ هزار سواره گیلان را تسخیر کرد .
پس از پیروزی عربهای مسلمان بر ایرانیان ، گیلان به مأمن علویان تبدیل شد . در حدود سال ۲۹۰ هجری قمری ، مردم گیلان و دیلم کمکم به مذهب علویان روی آوردند و در گسترش آن نیز کوشش بسیار کردند. سلسله دیلمیان در دوران فرمانروایی خود به بغداد لشگر کشیدند و خلیفه عباسی را شکست دادند . مغولان در زمان اولجایتو موفق شدند برای مدت کوتاهی این سرزمین را تصرف کنند . گیلانیان در به قدرت رسیدن صفویان نقش مهمی را ایفا کردند.
در زمان سلطنت شاهعباس اول ، گیلان استقلال خود را از دست داد . در سال ۱۰۷۱ هجری قمری ، قوای روسیه به دستور پتر کبیر به گیلان حمله برد و رشت را تا سال ۱۱۴۵ هجری قمری در اشغال خود نگه داشت . گیلکها در پیروزی انقلاب مشروطیت نیز سهمی عمده داشتند . آنها در سال ۱۲۸۷ هجری قمری تهران را فتح کردند . نقش مردم گیلان در نهضت میرزا کوچک خان جنگلی نیز از نمونههای درخشان تاریخ این سرزمین است.
جمعیت و تراکم
طبق سرشماری سال ۱۳۹۰، جمعیت استان گیلان ۲۴۸۰۸۷۴ نفر بوده که ۶۱ درصد شهرنشین و ۳۹ درصد روستانشین هستند . از نظر تراکم نسبی جمعیت ، استان گیلان پس از استان تهران در مقام دوم قرار دارد .
عوامل متعددی مانند آبوهوای مساعد ، خاک رطوبتی و حاصل خیز، وجود شبکههای آب روان دائمی و امکانات کشاورزی فراوان و متنوع و گسترش راههای ارتباطی، سبب ایجاد تراکم شدید در این استان گردیده است .
اقوام در گیلان:
دو مفهوم قوم و ملت از دیرباز در زبان فارسی کاربرد داشته است ولی تا سده اخیر فاقد معنا و تعریف مشخصی بوده است اما امروزه به مجموعه تابعان یک کشور ملت میگویند و در هر ملتی گروههایی وجود دارند که از حیث زبان، فرهنگ و سرزمین متمایزند که به این گروهها « قوم » میگویند.
در استان گیلان، اقوام مختلفی زندگی میکردند که امروزه بر اثر عوامل طبیعی، تاریخی ، سیاسی ، مهاجرتها و ارتباطات وسیع قرن اخیر بین این استان با سایر نقاط کشور ، اثر چندانی از بعضی اقوام مشاهده نمیشود. این اقوام عبارتند از:
گیل
دیلم
کادوسها
مادها
کاسها (کاسپینها)
دوربیکها
نام دریای خزر که در زبان انگلیسی ، کاسپین نامیده میشود از نام قوم کاسپین گرفتهشده است و چون دوربیکها در حوالی کوه درفک زندگی میکردند نام قله درفک از نام این قوم، گرفتهشده است.
با این توصیف میتوان گفت قوم غالب در گیلان گیلک میباشد و پس از آن به ترتیب اقوام تالش، ترک، کرد، لر به ترتیب بیشترین جمعیت در استان گیلان را دارا میباشد.
گویش مردم گیلان
گویش گیلکی شامل زبانهای تالشی و هرزندی و گورانی و گیلکی و مازندرانی و برخی از زبانهای تاتی و سمنانی میباشد و از دیدگاه تاریخی این زبانها به زبان پارتی (اشکانی) وابستگی دارند.
گیلکی با زبان پارسی میانه نزدیکی دارد و یکی از زبانهای ایرانی و یکی از شعب زبان پهلوی است که درواقع بهعنوان زبان مادری مردم گیلان محسوب میگردد. گیلکی خود به چند شاخه تقسیم میشود که هرچه بهطرف شرق و جنوب استان گیلان پیش برویم گویشها با یکدیگر اندکی اختلاف پیدا میکنند .
گویش تالشی در قسمت غرب و شمال غرب استان بهویژه واقع در مرز ایران و جمهوری آذربایجان ، عدهای به این زبان تکلم میکنند. این زبان ازجمله زبانهای شمال غربی ایران است که در زمانهای قبل (تا حدود قرن ۱۰ هجری قمری) در سرزمین آذربایجان رایج بوده و از آن پس، جای خود را به یکی از گویشهای ترکی داده است .
در این دیار علاوه بر زبان ملی ( فارسی ) به چندین زبان بومی با گویشها و لهجههای مختلف ازجمله گیلکی، تالشی، تاتی و ترکی تکلم میکنند که در جنوب استان در شهرستان رودبار اقوام کرد، لر، لک، تات و گیلک و در شمال استان در شهرستانهای تالش، رضوانشهر، اقوام گیلک، تالش و آذری و در شهرستان آستارا اقوام آذری، گیلک و در سایر مناطق گیلان قوم گیلک مستقرند.
دین و مذهب
هرچند مذهب در گیلان به تبعه کل کشور شیعه اثنی عشری است ولی از شهرستانهای شانزدهگانه آن سه شهرستان رضوانشهر، تالش و آستارا به ترتیب حائز بیشترین جمعیت اهل تسنن اند و تعداد معدودی از ساکنین استان گیلان مستقر در رشت، بندرانزلی، دارای ادیان مسیحی، یهودی و زردشتیاند.
معروفترین غذاهای محلی گیلان:
مرغ فسنجان یا مرغ لاکو، میزرا قاسمی، باقلاقاتق(خورشت باقلی)، ترش تره، سیرقلیه، آلومسما، ماهی فیبیج، واویشکا، ترش شامی، کال کباب، بورانی بادمجان، بورانی اسفناج، چغندر بورانی، زیتونپرورده، اشپل (خاویار ماهی)، ماهی شور، ماهیدودی، اناربیج، ششانداز، سیرابیج، شیرین تره، خالو آبه، چخرتمه، نازخاتون، لونگی، موتن جان.
پوشش محلی مردم استان گیلان
پوشش زنان و مردان ایرانی از جمله مسائلی است که از دوران قدیم برای مردم دارای اهمیت بود. بررسی پوشاک ازین نظر اهمیت دارد که اطلاعاتی در رابطه با سیر تحولات تاریخی، اعتقادی، اجتماعی و پیشرفت صنعت به ویژه نساجی و پارچه بافی به ما میدهد. لباس های محلی در هر منطقه برگرفته از آداب و رسوم هر منطقه و با توجه به شرایط موجود آنجا است. استان گیلان نیز ازین قاعده مستثنی نبوده است.
تاریخ نویسان قدمتی بیش از چهار هزار سال برای لباس های محلی گیلانی برآورد کرده اند. در گیلان مردم به دلیل وجود طبیعتی زیبا و مملو از رنگ کمتر از رنگ مشکی استفاده میکردند. لباسهای محلی زنان گیلان را می توان به سه بخش شرق، غرب و مرکز تقسیم بندی کرد که لباس زنان شرق گیلان به لباس “قاسم آبادی” ، زنان غرب گیلان “تالشی” و لباس زنان مرکزی گیلان با عنوان “رسوخی” معروف است. لباس قاسم آبادی از قدیمی ترین و اصیل ترین لباس های ایران و مشرق زمین است. در جشنواره های بین المللی مختلف مد و لباس جوایز بسیاری برده است. این لباس شامل یک روسری زیرین به نام (مندیل) که به جای آن از کلاه نیز استفاده شده و با تعداد زیادی سکه در قسمت پیشانی تزیین می شود، جلیقه این لباس به مانند جلیقه های دیگر بوده با فرق این که با سکه تزئین شده است. پیراهن لباس قاسم آبادی تفاوت خاصی با پیراهن های نقاط مختلف گیلان دارد. دامن آن نیز از پارچه ساده و یا گل دار که روی آن با فرم استانداردی نواردوزی شده تشکیل می شود.
اما لباس قاسم آبادی تنها یک نمونه از مدل های متنوع لباس بانوان گیلانیست. چند نمونه معروف دیگر از پوشش مردم گیلان زمین عبارتند از:
لَچَک که همان روسری یا سربند مخصوص زنان گیلانی است.
چادر شب پارچه ای زیبا و رنگارنگ است که قدمت بسیار طولانی دارد و نسل به نسل دختران بافت آن را از مادران خود آموخته اند. چادر شب نوعی کمرپیچ برای زنان محلی گیلان و مازندران به حساب می آید.
الجاقبا پوشش دوخته شده ای از مخمل یا پارچه چادر شب است که پـوشش زنان در کوهستانهای شرقی و قاسم آباد بوده است.
شلیته یا کوتاه تومان (تنبان) دامنی کوتاه و پرچین است که به آن “گرد تومان” نیز می گویند. دامن، دراز تومان واژه ایسـت که برای دامن بلند چین دار در مرکز و شرق گیلان استفاده می شود درغرب گیلان تالشیها آن را “شلار” می گویند.
لباس محلی زن گیلانی به واسطه تنوع رنگ و نوع پوشش یکی ازبهترین انواع لباسهای محلی ایران است که باید به عنوان یکی از نشانههای هویت ملی حفظ و ماندگار شود.
آداب و رسوم
آداب و رسوم کهن مردم گیلان زمین همواره با جذابیتهای منحصر به فردی همراه بوده است.
نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروزخوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است.
نوروز خوانی
نوروز خوانی از مراسم آخر هر سال در گیلان است. نوروزخوانی که هم اکنون نیز کم و بیش رواج دارد، در گیلان نماد ورود بهار و خیر و برکت است.
برای این کار گروهی نوروزخوان در کوچه و خیابان به راه میافتند و اشعاری میخوانند. از معروفترین این اشعار میتوان به دوازه امام و عروس گوله اشاره داشت.
اغلب نوروزخوانان نخست دوازده امام را میخوانند و وقتی به قسمت ترجیع بند میرسند، آن را دو نفری تکرار می کنند و بعد نوروز و نوسال میخوانند.
این شعر چنین آغاز میشود:
همی خوانم امام اولین را شه کشور امیرالمؤمنین را
وصی و جانشین یعنی علی را
به یاسین والف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
امام دومین هم دسته گل شفاعت می کند او بر سر پل
حسن بابش سوار است او به دلدل
به یاسین و الف لام و به فیروز دهید مژده که آمد عید نوروز
این شعر در مدح دوازده امام ادامه می یابد.
عروس گوله
نمایش عروس گوله نیز از دیگر مراسم قبل از حلول سال نو به شمار می رفت. این نمایش همراه با آواز ریتمیک دارای مفاهیم اخلاقی و آیینی خاصی بود. بازیگران این نمایش معمولاً سه نفر بودند و به نقش غول، پیربابو و نازخانم ظاهر می شدند. نقش نازخانم را بیشتر مواقع پسر جوانی که لباس زنانه پوشیده بود اجرا می کرد.
پیر بابو یا کوسه نقش پیرمردی بود که با غول بر سر تصاحب نازخانم به بحث و جدل می پرداخت. غول هم خود را با کلاهی از کلوش (ساقه برنج)، زنگوله ها و چماق به هیبتی عجیب می آراست.
این گروه به منازل مختلف رفته، به ایفای نقش خود میپرداختند و در ازای تهنیت گویی خویش و آرزوی سالی پربرکت و پر یمن برای صاحبخانه، از او هدایایی دریافت می کردند. گاه نقش یک شخصیت دیگر به اسم کاس خانم نیز به این جمع اضافه میشد.
گل گل چهارشنبه
از دیگر مراسم کهن ایرانیان که در گیلان هم با بعضی تغییرات جزیی به آن میپردازند، چهارشنبه سوری است که در غروب آخرین سه شنبه سال و در شب چهارشنبه انجام می شود.
به این منظور خار، بوته، گون و کاه جمعآوری میشد و با درست کردن پشتههایی که معمولاً رو به سمت قبله مینهادند و سپس آتش زدن آنها، از روی آتش میپریدند و هنگام پریدن با خوشحالی میخواندند:
گل گل چهارشنبه به حق پنج شنبه
زردی بشه، سرخی بایه نکبت بشه، دولت بایه
یعنی: ای شعله آتش چهارشنبه، به حق پنج شنبه، زردی و ضعف و بیماری رخت بر بندد و نوبت سرخی و نشاط و خرمی فرا رسد. دوره نکبت و ناکامی به سر آید و دولت و اقبال روی نماید.
این سنت که از روزگار زرتشت و حتی جلوتر بر جای مانده، در دوران اسلامی با اعتقادات مردم در هم آمیخته و رنگ و بویی دینی گرفته است. دود کردن اسپند هم از این رسوم است که سعی می شد از سادات خریداری شود و به هنگام دود کردن آن زمزمه میکردند:
عاطتیل کن، باطیل کن تی مرده ماره بیرون کن
اسفند دوکن چاووس بایه مردمار به هوش بایه
یعنی: عاطل و باطلش کن و چشم زخم را از وجودها دور ساز. مادر شوهرت را بیرون کن. اسپند دود کن تا چاووش بیاید. تا مادر شوهرت به هوش بیاید.
گیلان در ایام نوروز
علاوه بر این به نیت این که دختران به زودی به خانه شوی بروند، دختران دم بخت را چند ساعتی از خانه بیرون و خانه تکانی می کردند. شکستن کاسه و کوزه و ظروف کهنه به علامت دور ساختن نفرت و رفع قضا و بلا از دیگر آداب این روز به شمار می رفت.
مراسم چهارشنبه سوری در نواحی مختلف گیلان با تفاوتی اندک اما شبیه به هم اجرا می شد و گاه شلیک تیر و ترکاندن ترقه نیز در برنامه جای داشت. گاه نیز به نیت برکت، یکی از اهالی با تبر به سمت درختی که بار نمی داد می رفت اما با ضمانت دیگران برای بار آوردن درخت در سال بعد، شخص تبر به دست از قصد خود منصرف میشد.
فالگوش ایستادن
فالگوش ایستادن نیز از دیگر برنامههای چهارشنبه سوری است. برای این کار، در گذرگاه ها میایستادند و با شنیدن پنهانی نخستین کلمات عابرین، مفهوم آن را حمل بر توفیق یا ناکامی خود در سال آتی میشمردند.
قاشق زنی
از دیگر رسوم اجرایی این شب بود که معمولاً جوانان و بیشتر دختران به در خانه همسایه ها می رفتند و با پنهان کردن روی خود و بدون دادن آشنایی، خواستار هدیه می شدند. نقل و نبات و تنقلات از عمده ترین چیزهایی بود که در کاسه قاشق زنان جای می گرفت.
شال اندازی
در مناطق روستایی کوهستانی از رسوم شایع چهارشنبه سوری بود و گاه حالت نوعی خواستگاری از دختر صاحب خانه را داشت.
معمولاً به گوشه شال اینان مقداری شیرینی و آجیل به عنوان هدیه صاحب خانه بسته می شد و شال اندازان بدون مشخص کرن هویت خویش به خانه فرد دیگری می رفتند.
سیزده سال
آخرین مراسم نوروز، سیزده سال است. در این روز مردم گیلان بیشتر به کنار رودخانهها و در دل جنگلها میروند و به صورت گروهی، آخرین روز نوروز را گرامی میدارند.
دختران گیلانی در این روز سبزه گره میزنند. این مراسم معمولاً با بندبازی، کشتی گیله مردی و نواختن ساز و نقاره همراه است.
غذاهای گیلان
یکی از جذابیت های استان های شمالی خصوصا گیلان غذاهای آن است که با طعم و رنگ و بوی خاص خود مورد توجه بسیاری از مردم با ذائقه های مختلف می باشد. بد نیست نگاهی به غذاهای گیلانی داشته باشیم:
باقلاقاتق
این خورش بسیار مشهور از خطهی شمال با ترکیب پاچ باقلا (نام دیگر: لوبیای کشاورزی) شوید، سیر و تخم مرغ تهیه میشود. شاید تا به حال در شمال کشور چنین لوبیاهایی را دیده باشید که برخلاف سایر حبوبات بدون پوست و به شکل خیس خورده و تازه فروخته میشوند. پاچ باقلا را پس از خیس خوردن به همراه شوید و سیر و ادویه در روغن تفت می دهند، با افزودن آب و پس از جا افتادن خورش، روی باقلا قاتق تخممرغ میشکنند. مردم گیلان خورشها را در ظروف سفالی مخصوص این استان به نام گَمَج میپزند. این خورش لذیذ به همراه پلو سرو میشود.
میرزا قاسمی
غذای دیگری که به دلیل طعم بینظیرش شاید در اغلب سفرههای ایرانی حاضر باشد میرزاقاسمی است. بادمجان، گوجه، سیر و تخم مرغ ترکیبات اصلی این غذا هستند. طعم دودی میرزا قاسمی که باعث شده این غذا از زمرهی طعمهای تکراری حذف شود به دلیل کباب کردن بادمجان است. بادمجان ها را پس از کباب شدن ساطوری کرده، به همراه سیر تفت داده و سپس با گوجه میپزند. در انتها نیز تخم مرغ به غذا اضافه میشود. میرزا قاسمی را مانند خورش در کنار پلو سرو میکنند.
ترش تره
این خورش با انواعی از سبزیجات یعنی تره، جعفری گشنیز، اسفناج، برگ چغندر و … به همراه یک نوع ترشی (که میتواند آب نارنج یا انار باشد) و سیر تهیه میشود. سبزیهای خورد شده را به همراه مقدار بسیار کمی برنج میپزند، سپس سیر و ادویهی تفت داده را به آن اضافه میکنند. در مرحلهی بعد سبزیجات باید در ترشی پخته شوند، پس از جا افتادن خورش روی آن تخم مرغ میشکنند.
کوکوی مرغ
کوکویی ساده و درعین حال خوشمزه که از ترکیب گوشت مرغ آبپز به همراه تخم مرغ، پیاز و ادویه تهیه میشود.
سیر قلیه خورش گیلانی دیگری است که با ترکیب اصلی برگ سیر، تخم مرغ، لپه، گوشت مرغ یا اردک و کمی آبغوره تهیه میشود. گوشت پس از تفت دادن با آبغوره طعم دار شده و همراه با لپه آن را میپزند. سپس برگ سیر خرده شده را سرخ کرده و با تخمغ هم زده میپزند؛ در ادامه ترکیب برگ سیر به گوشت اضافه میشود؛ خورش تا زمانی که جا بیافتد میپزد.
کباب ترش
طعم متفاوتی از کباب را با خوردن این غذا تجربه خواهید کرد. برای تهیه این غذا، گوشت گوسفند را پیش از کباب شدن چند ساعت در ترکیب رب انار، انار ترش سابیده، سیر، پیاز، سبزی محلی (با نام چوچاق)، روغن زیتون و گردوی سابیده میخوابانند. سپس گوشتها را به سیخ کشیده و روی ذغال کباب میکنند.
اناربیج
این خورش شباهت بسیاری به فسنجان دارد که یکی دیگر از غذاهای محلی گیلان است؛ با این تفاوت که در اناربیج به جای گوشت مرغ از گوشت گوسفند به شکل کوفتهقلقلی و همچنین سبزیهای محلی استفاده میشود.
واویشکا
واویشکا یا جغوربغور یا همان خوراک جگر غذایی لذیذ است که انواع مشابه آن در دیگر استانها مانند آذربایجان نیز دیده میشود. این غذا از تفت دادن و سرخ کردن دل، جگر و قلوهی گوسفند به همراه ادویه و پیاز و رب گوجه تهیه میشود.
کال کباب
از چاشنیهای پرطرفدار گیلانی میتوان کال کباب را نام برد که از بادمجان کباب شده، سیر، انار، آب انار، سبزی معطر و گردوی خرد شده تهیه میشود. در اصل سبزی مورد استفاده محلی (نوعی سبزی به نام چوچاق) است. برای تهیه کال کباب بادمجانهای کباب شده را ساتوری و همراه با دیگر مواد کاملا مخلوط میکنند.
زیتون پرورده
چاشنی گیلانی دیگری که هم شهرت و هم محبوبیتی در کل کشور دارد زیتون پرورده است. زیتون پرورده از مخلوط کردن زیتون با معجونی از مغز گردوی سابیده، سیر، رب انار و آب انار، گلپر، و سبزی محلی چوچاق یا نعنا تهیه میشود.
سیرابیج
سیراویج یا سیرواویج غذای ساده و محبوب گیلانی است که در وعدهی شام صرف میشود. برگ سیر پس از ریز کردن و سرخ کردن با تخم مرغ مخلوط میشود.
ترشِ آش
این آش از نخود و لوبیا، برنج، سبزیهای مختلف، و باقلا تهیه میشود. طعم بینظیر ترشی که این آش را از انواع دیگر آشها متمایز میکند به دلیل وجود رب انار یا آبغوره یا آب نارنج در غذا است.
ماهی شکمپر
برای تهیهی این ماهی شکم پر ابتدا ماهی چند ساعت در آبلیمو، رب محلی ازگیل و رب گوجه خوابانیده و طعم دار میشود. سپس درون ماهی را با معجونی از گردوی آسیاب شده، سبزیهای معطر، پیاز، ادویه، رب انار و ازگیل پر کرده و در فر کباب میکنند. ماهی شکمپر در مناطق مختلف استان با نامهای مختلف از قبیل ماهی لونگی، ماهی فویج و یا ماهی فبیج شناخته میشود.
مرغ شکمپر
مرغ شکم پر نیز مانند ماهی شکم پر رب ازگیل و آبغوره آغشته کرده و به مدت یک شب در یخچال گذاشته تا طعم دار شود.سپس درون مرغ را با گردوی آسیاب شده، رب ازگیل، پیاز و ادویه پر و در فر کباب میکنند.
شش انداز
خورش گیلانی دیگری از بادمجان که با ترکیب آشنای رب انار، پیاز و گردو طعم جدیدی به خود میگیرد. برای تهیهی شش انداز، معجونی از گردو و رب انار با بادمجان سرخ شده مخلوط و طبخ میشود.
آلو مسما
ترکیب اصلی این خورش خوشمزه مرغ و انواعی از آلو (آلو سیاه، آلو بخارا و قیسی) همراه با پیاز و شکر، زعفران و کره است. پس از آب پز کردن کامل مرغ با نمک و ادویه، آلوهای تفت داده را به آن اضافه کرده و در نهایت پیاز سرخ شده و شکر به خورش اضافه میکنند، پس از چند دقیقه جوشیدن خورش آلو مسما آماده است.
کوکو اشپل
اشپل که به تخم ماهی گفته میشود در شمال کشور به دلیل فراوانی ماهی به راحتی یافت میشود؛ رایجترین غذای تهیه شده با اشپل کوکوی آن است که به سادگی با ترکیب اشپل با تخم مرغ آماده میشود. با خوردن کوکوی اشپل طعم متفاوتی را تجربه خواهید کرد.
آش شله قلمکار
شله قلمکار از مشهورترین آشهای ایرانی است که ترکیبی غنی داشته و از انواع حبوبات مانند نخود، لوبیا، عدس، برنج، گندم، پیاز، سبزیجات آش مانند تره، اسفناج، جعفری، گشنیز و گوشت گوسفند و روغن در طبخ آن استفاده میشود. .
کولی غورابیج
غذایی تهیه شده از ماهی کولی، که مغز گردو، سبزیهای محلی، شکر و آبغوره به دلخواه از ترکیبات اصلی آن هستند. این ماهی به صورت خورش پخته شده و به همراه برنج سرو میشود.
ماهی دودی یا ماهی شور
از چاشنیهای پر طرفدار گیلانی ماهی دودی یا شور است که به صورت آماده از بازار روز تهیه میشود. روش آماده کردن ماهی دودی به این شکل است که تکهی کوچکی را از ماهی درون ظرفی سفالی روی برنجِ آمادهی دم قرار میدهند، این چاشنی همراه با انواعی از خورشها سرو میشود. ماهی دودی روش دیگری برای طبخ ماهی دودی یا شور وجود دارد، به این صورت که ماهی را از شب قبل خیس کرده و تا صبح چندین بار آب آن را عوض میکنند؛ سپس بدون اینکه ماهی با آب در تماس باشد آن را بخارپز میکنند تا استخوانهای ماهی نیز نرم شود.
گل در چمن
این غذا خورشی از ترکیب باقلای سبز (در گیلان به نام باقلای مازندرانی معروف است)، تخم مرغ، شوید و زردچوبه، همچنین گوشت گوسفند به دلخواه است. پس از سرخ کردن باقلا به همراه شوید و زردچوبه، تخم مرغ روی آن شکسته و مخلوط میشود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
سوغات شهر یزد
سوغات و صنایع دستی استان یزد کاملا معروف و شناختهشده هستند. از انواع صنایع دستی زیبا مثل ترمه، زیلو و پارچههای رنگین تا شیرینیهای لذیذی که بهترین نمونهی آنها را فقط در یزد پیدا خواهید کرد. برای آشنایی بیشتر با سوغات استان دیدنی یزد در ادامه با کجارو همراه باشید.
یکی از خصوصیات اصلی شهرهای بزرگ تاریخی و قدیمی چون یزد سوغاتی های معمولا خوشمزه این شهرها می باشد که قطعا مسافرینی که قصد سفر به این شهرها را دارند یکی از مواردی که قطعا مورد توجه قرار می دهند، خرید سوغات از این شهرها می باشد. قصد داریم در این مطلب نگاهی به سوغاتی های شهر تاریخی یزد داشته باشیم. با ما همراه باشید.
سوغات یزد شامل دو دستهی مواد خوراکی و شیرینیها و صنایع دستی است. شیرینیهای یزد بسیار معروف و لذیذ هستند. صنایع دستی متنوعی نیز در این استان عرضه میشود که خرید آنها به عنوان یادگاری و سوغات، خالی از لطف نیست.
شیرینیهای یزد
استان یزد و به ویژه شهر یزد مرکز این استان به داشتن شیرینیهای متعدد مشهور است.
حلوا ارده اردکان
حلوا ارده غذایی بسیار مقوی است که بیشتر در وعدهی صبحانه مورد استفاده قرار میگیرد. مواد اصلی تشکیلدهندهی حلوا ارده عبارتاند از کنجد، ارده، شکر، گلوکزمایع، شیرینکنندههای مجاز خوراکی، اسید سیتریک، پودر سفیدهی تخممرغ و آب چوبک، ارده، کنجد بدون پوست، بوداده و آسیاب شدهای است که روغنگیری نشده باشد.
حلوا اردهای که در استان یزد به خصوص در شهرستان اردکان تولید میشود به دلیل اینکه فاقد هر گونه افزودنی شیمیایی است و هنوز به روش سنتی و تا حدودی دستی تولید میشود، طعم و مزهای طبیعی دارد و نسبت به حلوا اردهای که به روش صنعتی تولید میشود طرفداران بیشتری دارد.
کیک یزدی
کیک یزدی یکی از شیرینیهای اصیل یزدی است که در این استان معمولا برای پذیرایی در مراسم مذهبی از آن استفاده میشود. مواد لازم برای تهیهی این کیک لذیذ تخممرغ، شکر، روغن جامد یا کره، آرد سفید، نمک میوه، جوش شیرین، بیکینگ پودر، ماست یا شیر، هل و در صورت دلخواه مقداری کشمش و خلال پسته است.
قطاب یزدی
یکی از معروفترین و لذیذترین شیرینیهای سنتی یزد، قطاب است. قطاب یزدی از دو بخش تشکیل شده یکی لایهی خارجی و دیگری مغز داخلی. لایهی خارجی این شیرینی نوعی نان شیرین سرخ شده در روغن است که خمیر آن از ترکیب آرد گندم، شیر یا ماست و زردهی تخممرغ تهیه شده و در روغن سرخ میشود و در نهایت در پودر قند غلطانده میشود. مغز داخلی این شیرینی ترکیبی از پودر بادام، پودر قند و هل است.
این شیرینی به دلیل وجود هل و پودر بادام ارزش غذایی بالایی دارد و طعم بینظیر آن، قطاب را از سایر شیرینیهای سنتی ایران متمایز میکند.
باقلوا
باقلوا یکی از شیرینیهای پرطرفداری است که به اشکال گوناگون در کشورهای مختلف از جمله ایران، ترکیه، کشورهای آسیای میانه و قفقاز، برخی کشورهای عربی، یونان، قبرس و برخی مناطق روسیه تهیه میشود. مراکز عمدهی تولید این شیرینی در ایران شهرهای قزوین، تبریز و یزد هستند.
باقلوای یزد به شکلهای گوناگون چون لوزی، مربع و لولهای و با طعمهای متفاوتی از جمله پستهای، بادامی و نارگیلی تولید میشود. در تهیهی این شیرینی از گلاب، شکر، هل، آرد، بیکینگ پودر، زردهی تخممرغ، خاک قند، شیر و روغن استفاده میکنند.
پشمک یزدی
شیرینی محبوب پشمک یکی دیگر از شیرینیهای اصیل یزدی است که طرفداران زیادی به خصوص در میان بچهها دارد. پشمک در واقع نوعی شیرینی حجیم است که از شکر تهیه میشود. گاهی به شکر مورد استفاده در فرآیند تولید پشمک، مواد دیگری مانند اسانسهای میوهها، قهوه، کاکائو و زعفران اضافه میکنند.
نقل
از دیگر سوغاتیهای شیرین یزد، انواع «نقل» است. نقل در طول تاریخ از عملیات دراژهزنی انواع خشکبار با روکش شکر تولید میشده است که این کار حدود ۲۵ سال پیش به کمک دستگاههای دراژهزنی از حالت دستی خارج شد. نقل امروزی در واقع محصول ماشینی همان نقلی است که سالها پیش با زحمت فراوانی به صورت سنتی تهیه میشد. امروزه نقل با طعمهای متنوع (بهارنارنج، یاس، زعفران و…) و با مغز انواع خشکبار مانند گردو، بادام درختی وبادام زمینی تولید میشود.
استانهای مختلف ایران انواع نقل خاص خود را عرضه میکنند اما نقل یزد عطر و طعم متفاوتی دارد. ترکیبات تشکیلدهندهی نقل شامل شکر، آب، بیدمشک، مغز گردو (یا هر نوع مغز دیگر)، وانیل و… است.
نقل را میتوان با طعم و مغزهای متفاوتی تولید کرد که در این میان نقل گردویی محبوبیت و هم شهرت بیشتری دارد. از انواع نقل میتوان به انواع گردویی، بادامی، پستهای و خلال بادام با طعمهای وانیلی، زعفرانی، گل محمدی، آلبالویی، گشنیز و بیدمشک اشاره کرد. نقل به خاطر شیرین و نرم بودن میتواند جایگزین مناسبی برای قند در نوشیدن چای باشد.
شیرینی حاج بادومی یا حاجی بادام
این شیرینی یکی از شیرینیهای سنتی ایران است که در استانهای مختلف ایران به ویژه در یزد تولید میشود. در تهیهی این شیرینی از موادی چون مغز بادام، پودر قند، روغن جامد آب کرده، آرد، پودر هل سبز و پودر پسته استفاده میکنند.
نان برنجی
نان برنجی یکی دیگر از شیرینیهای سنتی ایرانی است که علاوه بر یزد در شهرهای مختلفی از جمله کرمانشاه و قزوین نیز تولید میشود. در تهیهی این شیرینی که بین گردشگران کاملا شناخته شده است، از آرد برنج، آرد گندم، پودر شکر، روغن جامد، تخممرغ، گلاب و هل استفاده میکنند. نان برنجی انواع گوناگونی از جمله نان برنجی ساده و نان برنجی زعفرانی دارد.
نان پنجرهای
نان پنجرهای یا شیرینی پنجرهای یا خاتون پنجره یکی از قدیمیترین شیرینیهای ایرانی است. مواد تشکیلدهندهی آن آرد سفید گندم، تخممرغ، پودر نشاسته، گلاب و روغن است که با خاک قند تزئین میشود. در گذشته بسیاری از زنان این شیرینی را خودشان در منزل تهیه میکردند.
سوهان آردی و سوهان خانی
سوهان آردی و خانی از انواع سوهان یزدی هستند که هر کدام مزه و طعم خاص خود را دارند و به شکلی متفاوت تهیه میشوند.
سوهان خانی
سوهان خانی از مشهورترین سوهانهایی است که در یزد تهیه میشود. ترکیبات سوهان یزد آرد جوانه گندم، آردسفید، زرده تخم مرغ شکر، مغز پسته، روغن حیوانی، هل و دارچین است.
سوهان آردی نیز از موادی چون آرد، شکر، هل، زعفران، روغن و گلاب تهیه میشود.
انواع لوز
لوز یکی از شیرینیهای سنتی ایران است که در شهرها و استانهای مختلف با مواد متفاوتی تهیه میشود. یزد نیز یکی از شهرهایی است که انواع لوز را به عنوان سوغات عرضه میکند. از میان مشهورترین و محبوبترین لوزهای یزدی، لوز بیدمشک، لوز بادامی و لوز نارگیل را میتوان نام برد.
لوز بادام (بیدمشک)
در تهیهی این لوز از پودر بادام، شکر، سفیدهی تخممرغ، عرق بیدمشک و پودر پسته برای تزیین استفاده میشود. این لوز به دلیل وجود عرق بیدمشک در ترکیباتش بسیار معطر است.
لوز نارگیل
اصلیترین مادهی به کار رفته در این نوع شیرینی پودر نارگیل است است. تهیهی این شیرینی در منزل هم بسیار ساده است و نیازی به فر ندارد. طرز تهیهی این شیرینی درست مثل لوز بادام است با این تفاوت که به جای بادام، پودر نارگیل جایگزین میشود. لوز پسته نیز با افزودن پودر پسته به جای پودر بادام به همین شیوه تهیه میشود.
صنایع دستی
هر یک از استانهای ایران به فراخور فرهنگ و شرایط اقلیمی صنایع دستی خاصی دارند. این استان کشور نیز به لحاظ صنایع دستی غنی است. در ادامه با برخی از آنها آشنا میشویم که میتوانید در سفر به یزد برای دوستان خود به عنوان سوغات تهیه کنید.
سفال و سرامیک
یکی از عمدهترین تولیدکننگان محصولات سفال و سرامیک ایران، میبد است که در استان یزد قرار دارد. سفالهای این خطه به شکلهای سفال سادهی بدون لعاب، سفال لعابدار و کاشی و سرامیک عرضه میشوند. نقوش سفال میبد بسیار دیدنی و البته منحصربهفرد هستند. نقشهای اصیل مرغ و ماهی و خورشید خانم از رایجترین نقوشی هستند که بر سفالهای میبد نقش میبندند.
بخش عمدهی صنایع دستی یزد پارچههای مختلفی هستند که به سبکهای گوناگون و با مواد اولیهی متنوعی بافته میشوند. در ادامه با چند نمونه از آنها آشنا میشویم.
داراییبافی
دارایییافی یکی دیگر از صنایع دستی یزد است که قدمت زیادی در این منطقه دارد و البته امروزه به فراموشی سپرده شده است و به سختی در دل کوچه و بازار یزد میتوان نشانی از آن پیدا کرد. داراییبافی یزد که قدمتی ۸۰۰ ساله دارد نوعی پارچه است که از ابریشم و رنگهای طبیعی تولید میشود. از آنجا که در قدیم فقط کسانی که دارای تمکن مالی بودند میتوانستند پارچههای داراییبافی را تهیه کنند، به این صنعت داراییبافی میگویند. پارچهی دارایی در گذشته برای رولحافی، بقچه، بقچه سوزنی و آستری لحاف بوده است و اکنون بیشتر برای روتختی و رومیزیهای سنتی استفاده میشود.
شاید توجه بیشتر به صنایع دستی و تهیهی آنها به عنوان سوغات بتواند رونق گذشته را به این بافتههای زیبا برگرداند و کمکی به چرخهی تولید آنها باشد.
ترمه
هنر ترمهبافی حدود چهارصد سال سابقه دارد. زردتشتیان آن را در دوخت نوعی شلوار برای جشنها استفاده میکردند. ترمه پارچهای است که تار آن ابریشمی و پودش نخ، پشم، کرک الوان و ابریشم است. بافت ترمه در گذشته با انگشت انجام میشد و از این رو به انگشتباف هم شهرت داشت ولی بعدها این کار به صورت نیمهدستی انجام شد و برای بافت آن از دستگاههای مخصوصی استفاده میکردند. بته و جقه، طرح شاه عباسی و شاخ گوزنی طرحهای رایج مورد استفاده در بافت ترمهها هستند. همچنین انواع مختلف محصولات ترمه عبارتاند از شال بندی، شال چارقدی، شال راهراه، شال اتابکی، شال محرمات، شال رضایی، شال کشمیری، شال یزدی و… بازار ترمه امروزه در شهر یزد رونق خوبی دارد و این محصول زیبا را میتوان به عنوان سوغات تهیه کرد.
شعربافی
شعربافی هم یکی دیگر از هنرهای سنتی یزد است که تا سالها قبل رونق زیادی داشته است. در ابتدا این هنر توسط زنان روی دستگاههای چوبی انجام میشد و کمکی به اقتصاد خانواده بود اما بعد از مدتی به صورت کارگاهی درآمد و مردان هم به این هنر مشغول شدند. این هنر سنتی و زیبا نیز به مرور زمان به دست فراموشی سپرده شده است.
شمد
شمد پارچهای نازک است که در بافت آن از ابریشم مصنوعی (ویسکوز) یا نخ پنبهای استفاده میکنند و به عنوان روانداز در فصل تابستان استفاده میشود. در بافت شمد از طرحهای ساده و چهارخانه استفاده میکنند.
چادرشب
بافت چادرشب در شهرستان یزد، اردکان و بخش زارچ رایج است. دو نوع چادرشب وجود دارد؛ نوع اول آن نازک و منقوش است و به نام چادرشب رختخوابپیچ معروف است و نوع دوم آن ضخامت بیشتری دارد و چادرشب صحرایی نام دارد و برای حمل علوفه و محصولات کشاورزی استفاده میشود و دارای نقشهای راهراه است.
زیلو
زیلو یکی از قدیمیترین صنایع دستی یزد است که قدمت آن به دوران پیش از اسلام بر میگردد. همچنین زیلو یکی از کالاهای تجاری ایران نیز بوده است. این زیرانداز به علت خنکی، در فصل تابستان بسیار مورد استفاده قرار میگرفته است. یکی از مهمترین مراکز زیلوبافی شهر میبد یزد است که قدیمیترین زیلو در حال حاضر به این منطقه نسبت داده میشود و میتوان آن را در مسجد جامع شهر میبد دید.
نخ مورد استفاده در بافت زیلو پنبه است و طرحهای بسیار زیبایی مانند زلفک، رکنه دونی، هشتپر بزرگ و کوچک، بند رومی و کلید بر آن زده میشود. رنگ آبی و سفید از رنگهای غالب در بافت زیلوها هستند و گاهی از رنگ نارنجی، قرمز و سبز هم در بافت آنها استفاده میکنند. رنگهای به کار رفته در بافت زیلوها رنگهای طبیعی هستند که از گیاهانی مانند روناس، پوست گردو و … به دست میآیند.
صنایع دستی اصفهان
صنایع دستی اصفهان حاصل ذوق و هنر استادکاران را به نمایش می گذارد و خاطره ای ماندگار از سفر را برایتان رقم می زند. هر بار که چشمتان به یکی از این صنایع دستی بیفتد، بی درنگ روزهای شیرینی که در سفر گذرانده اید در ذهنتان زنده می شوند و لحظه لحظه اش از جلوی چشمانتان عبور می کند.
صنایع دستی هر دیار نماد هویت و فرهنگی دیرینه است و ارزش بسیاری دارد. پس اگر می خواهید در سفر به اصفهان، یک یادگاری ماندنی برای خود و عزیزانتان تهیه کنید راه بازار را در پیش بگیرید و از میان صنایع دستی رنگارنگ یکی را انتخاب کرده و خریداری کنید.
با هم قدم به دنیای صنایع دستی اصفهان می گذاریم…
۱– خاتم کاری
خاتم کاری یکی از هنرهای اصیل و قدیمی می باشد که همواره در میان ایرانیان جایگاه خاصی داشته است. در این هنر سطح اشیای گوناگون با مثلث های کوچکی آراسته می شود. این مثلث ها طرح های گوناگونی دارند و همواره به صورت اشکال منظم هندسی طراحی می گردند. در کار خاتم نقش های هندسی از مثلث های سه پهلو (متساوی الاضلاع) تشکیل شده است که از عاج، استخوان، چوب و مفتول برنج ساخته می شوند. این اشکال و نقش ها با ضخامت دو میلی متر در سطح خارجی يا سطح داخلی و خارجی اشيای مختلف چسبانده می شوند تا محصول آماده ی ارائه گردد.
هنرمندان اصفهانی یکی از پیشروان حرفه ی خاتم کاری هستند و در بازار اصفهان انواع مختلفی از آن را در شکل های گوناگون می توانید ببینید و خریداری کنید.
۲– مینا کاری
میناکاری یا میناسازی هنری پنج هزارساله در ایران است که برای آراستن زیورآلات، اشیای تزئینی، درها و پنجره ها و ظروف از آن استفاده می شود. امروزه از این هنر بیشتر برای تزئین مس استفاده می کنند اما بر روی طلا و نقره نیز قابل انجام می باشد. از ترکیب اکسیدهای فلزات و چند گونه نمک در مجاورت حرارت ۷۵۰ تا ۸۵۰ درجه سانتی گراد، مینا شکل می گیرد و رنگها در طول زمان و بر اساس دما به وجود میآیند. محصولات این هنر در بسیاری از نقاط ایران تولید می شوند اما اصفهان کانون تولید میناکاری ایران به شمار می رود و استادان برجستهای در این زمینه در خود جای داده است.
۳– مسگری
مسگری یکی از صنایع دستی کهن ایران است که پیشینه ی آن حداقل به ۵۰۰۰ سال پیش می رسد و در طی آن ادوات مسی تولید می شود. اشیا و ظروف مسی دست ساز از زمانهای دور در میان وسایل ایرانیان وجود داشته است. امروزه نیز بسیاری تمایل دارند غذای خود را در این ظروف طبخ کنند و یا اشیای مسی را برای تزئین محل زندگی خود به کار ببرند. مسگری در بسیاری از نقاط ایران رواج دارد و اصفهان از جمله مراکز عمده این هنر است.
۴– قلم زنی
يکی از پر رونق ترين رشته های صنايع دستی اصفهان قلم زنی است که محصولات نقره ای، مسی و برنجی را با نقوش خاصی می آراید. هنرمندان با ابزاری خاص و وارد کردن ضربات بر روی سطوح مختلف نقش گل و مرغ، اشعار زیبای فارسی و یا آیات و احادیث را حک می کنند تا زیبایی محصولات خود را به رخ بینندگان بکشند.
۵– پارچه های سنتی اصفهان
در میان محصولاتی که در بازار به فروش می رسند محال است که چشمتان به پارچه های زیبا نیفتد. پارچه هایی که دو نوع آن بیشتر در اصفهان یافت می شود:
۵-۱– پارچه های قلمکار
قلمکارسازی سابقه ای دیرینه در ایران دارد و دوره ی پررونق آن از دوره ی صفویه آغاز شد و تا عصر قاجار ادامه یافت. این هنر شامل چاپ یا نقش زدن روی پارچه است که به چیت سازی نیز شهرت دارد. در این هنر با ابزاری خاص نقوشی همچون مناظر تاریخی، جانوران اهلی و وحشی، مینیاتور، شکارگاههای صنعتی، رامشگران و نوازندگان، گل و بوته و اسلیمی، تصاویرشعرا، زنجیره، کتیبه، زورخانه و ورزشگاه ها، داستانهای کهن ادبیات فارسی، تصاویر عشاق ایرانی، کتیبه های مزین به اشعار به ویژه اشعار محتشم کاشانی، موضوعات و وقایع تاریخی، داستان های حماسی عاشورا را بر پارچه نقش می کنند. آنچه امروز در اصفهان به عنوان پارچه های قلمکار به فروش می رسد نقوشی از بته جقه را شامل می شود و کاربردهای مختلفی دارد.
۵-۲– پارچه های زرباف
زرباف، زَربَفْت یا زَری بافی یکی از رشتههای صنایع دستی است که در نتیجه ی آن پارچه ای خاص تولید می شود. زرباف، پارچهای ظریف و گران بهاست که تار آن از ابریشم خالص و پودهای آن ابریشم رنگی است. در این میان یکی از پودها باید از نخ گلابتون باشد که به صورت نقره ای و طلایی وجود دارد.
زرباف را نفیسترین و افسانهای ترین پارچه ی ایرانی می دانند که در روزگار رونق و رواج خود شهرتی جهانی داشته است.
۶– فیروزه کوبی
فیروزه کوبی نام یکی از هنرهای رایج در اصفهان می باشد که هنرمندان معدودی به خلق آثار در آن مشغولند. استادکاران به وسیله ی این هنر جواهرات و ظروفی مانند بشقاب، لیوان، گلاب پاش و …. را با سنگ فیروزه آراسته می کنند. در این هنر قطعههای کوچک سنگ فیروزه به حالت موزاییکی بر سطح ظرفها، زیورآلات و اشیای تزئینی می نشانند. این کار بر روی سطوح مسی، برنجی، نقره، ورشویی و یا برنزی انجام می گیرد.
۷– منبت کاری
در هنر منبت کاری طرح های خاصی به صورت نقش برجسته روی زمینه کار حک می شوند. این هنر بیشتر به صورت کنده کاری روی چوب انجام می گیرد و به صورت تابلو و اشیای تزئینی در بازار وجود دارد.
۸– معرق کاری
معرق کاری هنر ایجاد نقش بر روی چوب است که از دوربری و تلفیق چوب های رنگی و مصالح دیگر مثل فیبر، خاتم، فلز و صدف بر روی زمینهای از چوب یا رنگ پلی استر انجام می شود.
سابقه ی هنر معرق کاری به قرن ششم هجری و دوره سلجوقی باز می گردد. این هنر در آغاز برای تزیین سطح میز، بوفه و در به کار گرفته شد و تنها نقشهای اسلیمی با ۵ رنگ چوب آبنوس، فوفل، گلابی، سنجد و توت مورد استفاده قرار گرفت. امروزه این هنر هنوز هم مورد توجه بسیاری از علاقه مندان است و استادکاران نیز به تولید محصولات آن اشتغال دارند.
۹– طلا سازی
در بازار اصفهان چشمتان به طلا فروشی هایی خواهد افتاد که زیورآلاتی بسیار زیبا و چشم نواز را به نمایش گذاشته اند. طلاسازی یکی از هنر های مهم شهر اصفهان به شمار می رود و چندین کارگاه در این زمینه فعالیت می کنند. صنعت دیگری نیز وجود دارد که وابسته به طلا است و طلاکوبی روی فولاد نام دارد.
۱۰– نقره و ملیله کاری
زیورآلات نقره نیز در اصفهان طرفداران خاص خود را دارند. در این میان هنر ملیله کاری با نقره نیز رواج بسیار دارد. این هنر محصول کار با مفتول های طلا ، نقره و مسی است که با صرف وقت و دقت فوق العاده به صورتی کاملا هنرمندانه بر روی قالب محصول مورد نظر به صورت طرح های سنتی و طرحهای اسلیمی در هم تنیده می شوند و به شکل ظروف و یا اشیای تزیینی در می آیند.
۱۱– نگارگری
نگارگری نوعی نقاشی باستانی و ایرانی_اسلامی است که یکی از هنرهای کمتر شناخته شده ی ایرانی به شمار می رود. این هنر که در آثاری از دورههای مختلف تاریخ اسلامی ایران دیده می شود امروزه در اصفهان نیز رواج دارد و هنرمندانی را به خود مشغول کرده است.
۱۲– مینیاتور
مینیاتور به نوعی نقاشی گفته می شود که از دیرباز در کشورمان وجود داشته است. این نوع نقاشی می توانید به صورت تابلو های تزیینی به فروش برسد و یا در معماری برای آراستن دیوارها از آن استفاده می شود.
۱۳– گیوه بافی و گیوه دوزی
گیوه یکی از پاپوش های سنتی و قدیمی ایران می باشد که جایگاه پر رونق خود را از دست داده است. این پاپوش دوام زیادی دارد و به دلیل جنس خاص، باعث عبور جریان هوا م شود و به سلامت پا نیز کمک می کند. برای آنکه گیوه آماده شود ابتدا باید رویه ی آن را ببافند و سپس این رویه را به کفه ای چرمی بدوزند. در اصفهان هنوز هم برخی افراد به تولید این پاپوش مشغول هستند.
۱۴– قلمدان سازی
قلمدان، جعبه ای از جنس چوب، مقوا یا پاپیه ماشه است که برای نگهداری قلمهای مخصوص خوشنویسی و ابزار کتابت کاربرد دارد. روی قلمدان با نقشهای گوناگون از نقوش گیاهی و هندس و اشکال آدمیان، پرندگان و یا جانوران مزین می شود و به عنوان یکی از صایع دستی مهم ایران به شمار می رود. در اصفهان ساخت قلمدان یا قلمدان سازی یکی از هنرها و صنایع پر رونق است که بسیاری را به شوی خود می کشاند.
۱۵– خوشنویسی
در میان هنر های کم نظیر اصفهان، خوشنویسی نیز به چشم می خورد. آثار این هنر معمولا در قاب های زیبایی قرار می گیرند تا شما آنها را تهیه و به عزیزانتان هدیه کنید و یا خانه هایتان را با آنها زینت ببخشید.
۱۶– صحافی
اگر در میان وسایلتان، کتابی قدیمی است که بسیار دوستش دارید و نگران از بین رفتن آن هستید در سفر به اصفهان به صحافی های این شهر مراجعه کنید تا کتابتان را به بهتری شکل صحافی کنند و تحویلتان دهند. صحافی یکی از صنایع بسیار قدیمی در اصفهان است که هنوز جایگاه خودش را در میان مردم دارد.
۱۷– عبابافی
عبابافی از صنایع دستی رایج در شهرستان نائین استان اصفهان به شمار می رود که از قدمت بسیاری برخوردار است. عباهای این شهرستان به رنگ های سرخ و خرمایی و با استفاده از پشم و کرک بافته میشوند.
۱۸– سفال و سرامیک سازی
سفال و سراميک سازی در شهر اصفهان و نيز در شهرهای نطنز و شهرضا دیده می شود. شهرضا از مراکز مهم سفال سازی ايران به شمار می رود و محصولات آن خریداران بسیاری را به سوی خود می کشاند. نقش گل و بوته و ماهی در سفال های این شهر به چشم می خورند و برای رنگ کردن لعاب نيز از اکسيدهای فلزات آهن، مس و منگنز و کبالت استفاده می گردد. تولید سفال ، سرامیك و كاشی در جای جای کشور به شیوههای گوناگون از جمله بهرهگیری از چرخ سفالگری صورت می گیرد.
۱۹– قالی بافی
اصفهان در دوره ی حکومت صفویان یکی از مراکز عمده قالیبافی محسوب می شد و تعداد زیادی کارگاه در آن وجود داشت. مهم ترین تولیدات قالی بافی این کارگاه ها قالی زربفت بود که از صنایع دستی مشهور آن زمان به شمار می رفت. در جریان حمله ی افغان ها تعداد بسیاری از هنرمندان و صنعتگران شغل خود را از دست دادند اما با گذشت زمان و در زمان قاجاریه قالی بافی اصفهان جانی تازه گرفت. امروزه شهر میمه یکی از مراکز مهم تولید قالی دستباف در استان اصفهان می باشد.
۲۰– گلابتون سازی
هنر گلابتون سازي، توليد نوعی نخ از تركيب طلا، نقره و ابريشم است که در رودوزی های سنتی، بافت پارچه های ابریشمی و زرباف، تهیه ی قالی ها و گیم های گرانقیمت و تولید یراق مورد استفاده قرار می گیرد. اين نخ در مركز از جنس ابريشم مي باشد و توسط يك نوار باريك از جنس طلا و نقره با روكش طلا به صورت مارپيچ وار و بسيار منظم روكش مي شود.
۲۱– رودوزی های سنتی
سکمه دوزی، قلاب دوزی، گلابتون دوزی، پولک دوزی و….. از جمله رودوزی های سنتی هستند که به وسیله ی آنها منسوجات را آراسته می کنند تا رنگی متفاوت پیدا کنند. این هنرها در قالب تابلوهای تزیینی، رومیزی، لباس و … در بازار وجود دارند.
۲۲– پوستین دوزی
پوستین یا لباس خز به پوششی زمستانی اطلاق می گردد که تمام یا قسمت عمدهای از آن مستقیما از پوست حیوانات پشم دار تهیه شده باشد. در ایران افرادی به پوستین دوزی و نقش اندازی روی آن اشتغال دارند و به تولید انواع سجاده، پادری، دایره های کفشی، دستکش و … می پردازند.
برای این کار ابتدا پوست تازه گوسفندان پرپشم را به دباغخانه می برند و پس از آماده سازی مانند خیاط ها آنها را برش داده و به هم می دوزند تا محصول مورد نظر آماده شود.
۲۳– قفل سازی
در برخی نقاط اصفهان قفل سازی نیز انجام می شود. این صنعت ریشه در تاریخ ایران دارد و در همه ی ادوار تاریخی نشانی از آن دیده می شود. ایجاد نقوش بر روی قفل ها برای بخشیدن جلوه ای تازه به آنها نیز در این صنعت رایج می باشد.
۲۴– نمدمالی
نَمَد نوعی زیرانداز تولید شده از پشم است که در بسیاری از نقاط ایران و در اصفهان رواج دارد. برای تهیه ی این زیرانداز عمل بافتن صورت نمی گیرد بلکه با ایجاد فشار و رطوبت و حرارت، موجب درهم رفتن الیاف پشمی میشوند. نمد از قالی ارزانتر است اما برای تولید هر دوی آن در یک اندازه، به مقدار مساوی از پشم استفاده می گردد.