نوروز در مصر قبطیان
یکی از بزرگترین شکست های تاریخ مصریان از ایرانیان در زمان هخامنشیان بوده است. این موضوع باعث شده در برخی از موارد ۱۰ سال تحت سلطه بودن مصر توسط ایرانیان باعث شود فرهنگ های یکسانی بین ایران و مصر وجود داشته باشد. یکی از مواردی که به نظر می رسد وجودش در مصر به علت همین درآمیختگی با فرهنگ ایرانی است جشن نوروز در مصر قبطیان می باشد. البته که خود نظرات دیگری دارند. بد ندیدیم که شما را با این جشن سالانه مصریان آشنا کنیم :
نیروز در پاییز
قبطیان مصر نیز جشنی سالانه بهنام “نیروز” دارند که به عربی به آن “النیروز” میگویند. این جشن هر سال در اول پائیز برگزار میشود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. در مورد سابقه این جشن برخی معتقدند که یادگاری از دوره تسلط هخامنشیان بر مصر است، اگر چه خود قبطیان آن را مربوط به مصر باستان میدانند.
مصریان باستان با آمدن فصل بهار و قرار گرفتن خورشید در برج حمل سال فلکی خود را آغاز سال می کردند و این روز به عقیده آنان آغاز خلقت نیز می باشد، توت حکیم معروف مصری آغاز سال نو مصریان را مقارن با ظهور ستاره شعرای یمانی در برج خورشید قرار داد و مصریان برای زنده نگهداشتن نام این حکیم فرزانه آغاز سال نو را به نام او ثبت کرده و آن روز به عنوان جشن ملی مصریان شناخته شد. از آنجایی که کشور مصر با داشتن رود نیل استعداد کشاورزی یافته و نیل تنها منبع در آمد آنان به شمار می آمد، کاهنان مصری برای رود نیل و روزی که در آن طغیان می شود، احترام خاصی قائل بوده و آن را مقدس می شمارند و گاهی صفت الهی نیز به آن داده اند.
هرودوت معتقد است که مصریان باستان اولین کسانی بوده اند که سال را به ۱۲ ماه تقسیم کرده و به پایان آن ۵ روز اضافه کردند قلقشندی صاحب کتاب صبح الاعشی می گوید: نوروز که یکی از مشهور ترین اعیاد مصر است از ایران باستان گرفته شده و به آن نام نیروز قطبی داده اند. این عید با همان نام و آداب و سنن ایرانی در مصر برگزار می شود. وی در کتاب مناهح الفکر نیز می گوید: مصریان در آن روز شادی کرده، آتش می افروزند و آب بر روی یکدیگر می پاشند که از مراسم ایرانیان به مراتب مفصل تر است و مردم شام نیز همین آیین را در اول ماه نیایش که یکی از ماههای رومی است،برگزار می کنند.
روايات گوناگون از پيدايش نوروز در مصر
پيرامون چگونگی پیدایش نوروز در مصر روایت های مختلفی وجود دارد.عده ای معتقدند که نوروز از زمان کمبوجیه وارد این سرزمین شده است، یعنی از سال ۵۹۵ ق.م. که کمبوجیه سرزمین مصر را تسخیر کرد. گروهی نیز معتقدند که نوروز در زمان خسرو پرویز سال ۶۱۹ وارد مصر شده است . برخی هم بر این عقیده اند که نوروز پس از ورود اعراب به مصر متداول شده است.
دکتر محمدی که یکی از اساتید برجسته مصر است در این مورد می گوید: نوروز در زمان خسرو پرویز وارد مصر نشده زیرا حکومت نامبرده در مصر بیش از ده سال دوام نداشت در حالی که کمبوجیه و جانشینان وی مدت زیادی در آنجا حکومت کردند. بنابر این به احتمال قوی می توان گفت که کمبوجیه نوروز باستان را به مصر برده است.
دکتر فوادعبدالمعطی صیاد که استاد دانشکده ادبیات عین الشمس است با نظر دکتر محمدی مخالف بوده و معتقد است: تاریخ ورود نوروز به مصر باستان در عهد حکومت داریوش جانشین کمبوجیه بوده است. در زمان این پادشاه روابط فرهنگی میان مصریان و ایران محکم و استوار بوده است.
مورخان و پژوهشگران نقل کرده اند که داریوش بعضی از اصطلاحات تقویم مصری را به سرزمین خودآورده است. عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است چرا که ابن ایاس روایت هایی برای ما نقل کرده است که نشان می دهد مصریان قبل از ورود اسلام به مصر نوروز را برگزار می کردند که با آداب و سنن ایرانیان نیز شباهت فراوانی داشت.
در زمان بطلمیوس و رومی ها معبد ( دندره بزرگ ) ساخته شده است. زمان ساختن این معبد بزرگ در عهد بطلیموس سوم آغاز شد و در زمان تیباریوس ( قیصر روم ) به پایان رسید. این معبد بزرگ ۱۲ ستون به نمایندگی از ۱۲ ماه سال دارد. در این معبد بزرگ معمولا” آغاز سال نو را جشن می گرفتند و پادشاه همراه با ۱۳ کاهن پرچم به دست که نشانه هایی از خدایانشان بر آن حک شده بود وارد معبد می شدند و مراسم مذهبی خاصی را برگزار می کردند. بدون شک این معبد بزرگ از عظمت برگزاری جشن نوروز حکایت می کند.
لوی می گوید: در خیابان های شهرهای مصر و عراق بازی های خشنی توسط اسب ها صورت می گرفت که بر گرفته از آداب و سنن ساسانیان بوده است. در زمان برگزاری این بازی های تابستانی و پرهیاهو کسی جرات نمی کرد که با لباس های تمیز و ظاهری آراسته به خیابان برود.
برپايي نوروز در آغاز ماه توت
مصریان در آغاز سال نو جشن نوروز را با شکوهی هر چه تمامتر برگزار می کردند. هر چند که زمان برگزاری آن بر اثر تحولاتی که در تقویم آنها صورت گرفت تغییر یافته است. مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. به کارمندان دولت و خانواده هایشان لباس و پوشاک داده می شود و طبق عادت دیرینه مردم نیز به همدیگر هدیه می دهند. حتی پس از فتح مصر از طرف اعراب نیز این جشن باستانی ادامه داشت. در زمان حکومت فاطمیان، عید نوروز به یک جشن ملی تبدیل شد. در این عید رسمی خلیفه و خانواده اش و تمام مسئولان کشوری شرکت می کردند، خصوصا” در زمان ظهور حکومت شیعیان در ایران، چرا که رابطه فاطمیان با ایران در تمام طول حکومتشان قطع نشده بود.
مقریزی درباره عید نوروز در میان فاطمیان می گوید: نوروز یکی از اعیاد رسمی مصر در آن زمان بود، در آن روز رفت و آمد در راه ها کم می شد، لباس و پوشاک بین کارمندان و خانواده شان تقسیم می شد، عیدی ونیازهای نوروز به آنها داده می شد و مردم در آن روز آتش می افروختند و اب بر سر و روی یکدیگر می پاشیدند.
وي به نقل از این زولاق می گوید: در سال ۳۶۳ قمری خلیفه فاطمی ( المعزلدین الله ) افروختن آتش و پاشیدن آب را در نوروز منع کردولی سال بعد افروختن آتش و پاشیدن آب از طرف مردم شدت یافت، مردم به کوچه و بازار ریختند و آن بازی ها را به شهر قاهره کشاندند و به مدت ۳ روز به لهو و لعب پرداختند، بازارها را چراغانی و آذین بندی کردند به همین سبب خلیفه ناچار شد دستور دهد تا در خیابان ها جار بزنند که مردم دست از این اعمال بردارند و چون مردم به دستور او توجه نکردند، تعدادی از آنها را دستگیر کرد و در زندان ها انداخت و تعداد دیگری را برای تنبیه سوار بر شتر به دورشهر گرداند. علی رغم این مخالفت های خلیفه فاطمی به خاطر حفظ حرمت و زیان نرسیدن به مردم این مراسم همچنان به قوت خود باقی ماند و نوروز جزو اعیاد رسمی کشور مصر محسوب شد و این جشن به طور واضح و عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است آشکار در زمان خلافت الامربالله (۵۴۹-۵۲۴ ه.ق.) متجلی گشت و شکل نهایی خود را باز یافت.
در این روز فرخنده مردم بهترین تبریکات خود را به یکدیگر ابراز می کردند و شعرا نیز بهترین اشعار خود را در رقابت با یکدیگر می سراییدند، از این قصاید می توان به سروده ای که تمیم بن المعزالدین الله فاطمی به مناسبت نوروز به برادرش العزیز بالله خلیفه فاطمی تقدیم کرده، اشاره نمود. در این قصیده ۱۸ بیتی او پس از مدح برادرش العزیزبالله چنین می گوید: فان طاب نوروز و عید فانما بنورک اضحی ذا و ذا و هو طیب اگر نوروز و عید بر ما خوش و گوارا شود به لطف و برکات وجود شماست و وجود شما بر ماگواراست در شعر معاصر نیز درباره نوروز می توان به قصیده ۲۷ بیتی که به مناسب فرا رسیدن بهار و شکوفه کردن درختان در تاریخ ۱۱ سپتامبر سال ۱۹۴۷ م توسط احمد زکی ابوشادی سروده شده اشاره کرد. در این قصیده شاعر به وطن خویش که از آن دور است بهترین آرزوها و پاک ترین بوسه ها را که همچون نفس تازه بهار معطرند مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. تقدیم می کند.
در قصیده دیگری نیز که به مناسبت آغاز سال نو و خاطره دلخراش شهادت مصریان به دست دقیانوس پادشاه ستمگر رومی ها، توسط محمد الاسمر شاعر معروف مصری سروده شده,چنین آمده است: قیل عید النیروز قلت و ذکری هی عندی بالشعر و النثر احری این منها کل المسمی بنیروز هنا اوهناک فی ارض کسری ماریاض الربیع اجمل عندی من ریاض الاخلاق غصنا” و زهرا . شاعر در این قصیده ۶۰ بیتی چنین می گوید: گفتند که عید نوروز آمد و خاطره به شهادت رسیدن مصریان به دست ستمگران رومی تداعی شد. گفتم بهترین تجلیل از این خاطره گفتن نثر و سرودن شعر است. آنچه نامیده می شود به نام نوروز در این سرزمین و یا در سرزمین خسرو پرویز کجا هستند. از این حادثه گلستان بهار نزد من زیباتر از گلستان های اخلاق و شکوفه های آن نیستند.