پوشاک محلی استان خوزستان
استان خوزستان با توجه به این که مامن و محل زندگی ایل های مختلف ایرانی است دارای تنوع پوشش محلی بسیاری است که در این مطلب در اصفهان تور قصد معرفی آن ها را داریم. با ما همراه باشید.
۱- پوشاک مردان
دشداشه: پوششی بلند و یکسره تا مچ پا است و معمولاً به رنگ سفید میباشد. دشداشه در دو نوع عراقی (یقهدار) و خلیجی یا اماراتی (بدون یقه) وجود دارد.
بشت یا خاچیه: از دیگر لباسهای مردم عرب خوزستان است که روی دشداشه پوشیده میشود و جنس آن از نخ پشمی نازک است. برخی برای زیبایی سرشانهها و آستینها را با ابریشم زیبا که به رنگ بشت باشد گلدوزی میکنند. نوع دیگر بشت به نام «مزویه» معروف است و جنس آن از پشم ضخیم است و مخصوص زمستان میباشد و معمولاً به رنگ قهوهای، سیاه و یا سورمهای است و روی آستین و دور آن با استفاده از تورهای طلایی رنگ حاشیهدوزی میشود. امروزه بیشتر مردان مسن از مزویه استفاده میکنند.
چفیه یا کوفیه: نوعی سربند و نام پارچهای است که روی سر گذاشته میشود تا از سر، چشم و دهان افراد در برابر آفتاب و شن محافظت کند. سادات از رنگهای سیاه یا سبز و دیگر افراد از رنگهای سفید خالی یا سفید و سیاه استفاده میکنند. ممکن است چفیه یا کوفیه را روی سر نبندند و دور گردن بسته شود یا روی شانه قرار گیرد. منشأ اصطلاح کوفیه را شهر کوفه در عراق میدانند.
عقال: حلقهای است سیاه رنگ از نخهای بافته شده به هم که روی سر گذاشته میشود و چفیه را نگه میدارد .
۲- پوشاک زنان
عبایه یا عبا (چادر عربی): چادر سیاهرنگی است که زنان عرب میپوشند و برخلاف چادرهای رایج
در ایران، در طرفین شانههای عبا بریدگیهایی وجود دارد که دست به راحتی از آن بیرون میآید تا در صورت وزش باد عبا به آسانی از بدن جدا نشود.
شیلّه: نوعی روسری است که زنان عرب از آن برای پوشش سر و سینه به شکل مقنعه استفاده میکنند. رنگ این روسری سیاه است و جنس آن از ابریشم یا نخ خالص است و در دو نوع تابستانی که پارچه آن نازک است و زمستانی که به صورت ضخیم بافته شده، وجود دارند. زنان ثروتمندی که برای تزئین سر و گردن خویش از مهرهای به نام «قابچی» استفاده میکنند، از روسریهای نازکتر استفاده میکنند تا از زیر آن مهره تزئینی دیده شود. معروفترین نوع شیله، «فوطه» نام دارد. شیلهای که از الیاف کتان بافته میشود و بلبول نامیده میشود، ویژه استفاده در فصل تابستان است. شیلهای به نام «جز» از نوع مرغوب روسری زنان عرب خوزستان است.
چِلّاب: وسیلهای گیره مانند از جنس طلا یا نقره است که به وسیله آن شیلّه روی سر محکم بسته میشود و برای زیبایی بیشتر در آن نگینی معمولاً فیروزهای به کار میبرند.
عُصّابه یا چرغدیه: پارچه سیاه رنگی است از جنس ابریشم یا کتان که زنان میانسال و مسن عرب دور سر خود میپیچند. در این حالت شیلّه در بالای سر و زیر عصابه قرار میگیرد. در مراسم عزاداری نیز اغلب زنان از آن استفاده میکنند و برای نشان دادن تألم روحی خود روی عصابه مقداری گِل میمالند. بزرگی یا کوچکی عصابه به چند عامل بستگی دارد. این عوامل عبارتند از سن، طبقه اجتماعی و علویه (سیده) بودن زن. بدین معنا که هر چه سن زن بیشتر باشد یا متعلق به طبقه اجتماعی بالاتری (شیوخ یا سادات) باشد به دورهای عصابه افزوده میشود و در حقیقت بزرگی عصابه نمایانگر منزلت اجتماعی صاحب آن است. از این رو زنان شیوخ به ویژه زنان طایفه بنیطرف از عصابههای بزرگی که از جنس ابریشم است استفاده میکنند. این پوشش در عراق، کویت، اردن، سوریه، جنوب فلسطین در نوار غزه و عربهای شهر و روستاهای خوزستان متداول و مرسوم است. در فرهنگ عامه عرب خوزستان اقوال مختلفی درباره بستن عُصّابه وجود دارد. داستانی در خصوص این پوشش به این شرح وجود دارد که در زمانهای گذشته یکی از ملوک عرب زنی خوش سیما داشت که روی پیشانی او خال بد شکلی قرار گرفته بود. زن ملک با بستن پارچهای به دور پیشانی مانع از دیده شدن این خال میشد که اتفاقاً این سبک بستن پارچه نیز به چهره این بانو میآمد. از آن زمان به بعد زنان عرب با دیدن این نوع بستن پارچه آن را مرسوم کردند. چه بسا منشأ بستن عُصّابه همان داستان باشد.
نِفنوف: لباس بلندی است که زنان عرب میپوشند. معمولاً زنان جوان بیشتر از رنگهای تند مانند قرمز، زرد و نارنجی و زنان میانسال و مسن از رنگهای قهوهای، سورمهای و سیاه استفاده میکنند.
لباس: شلوار زنان عرب «الباس» نام دارد که فرقی با شلوارهای معمولی دیگر اقوام ایرانی ندارد جز این که در برخی مناطق پاچه شلوار تنگ و در بعضی مناطق گشاد دوخته میشود.
ثوب: لباس توری شکل و بلند و پهنی است که اغلب به رنگ سیاه و روی نفنوف پوشیده میشود که تا نیمه ساق پا و تا مچ دست را میپوشاند و از پشت گردن گره میخورد.
بوشیه: نام روگیر زنان عرب در گذشته بوده است که اکنون به ندرت به کار میرود. جنس آن از حریر و به صورت توری بافته میشود. زنانی که از باورهای مذهبی محکمتری برخوردارند، بوشیه به صورت میزنند تا چهره از نامحرم برگیرند.
یکی از زینتهای زنان عرب خالکوبی میباشد. نقوش خالکوبی از جمله نقوش تزئینی هنرهای قومی مردم عرب خوزستان و برگرفته از عقاید و آرایی است که به نظر میرسد متفاوت با دیگر نقاط کشور بوده و خاص بومیان آن منطقه است. نقوش خالکوبی زنان عرب ریشه در نقوش سفالینهها و نقاشی دیواری غارهای دوشه و میرمندی از دوران پیش از تاریخ در لرستان دارند که شامل نقوش انتزاعی، ابزار و وسایل روزمره زندگی گیاهی، حیوانی و انسانی است. این خالکوبیها که از دیرباز در میان مردم عرب خوزستان مرسوم بوده با دو هدف درمانی و تزئینی صورت میگیرد و معمولاً بین زنان و مردان مسن و میانسال مشاهده میشود. بنا به گفته زنان و پیرزنان محلی، پیشینه خالکوبی در میان مردم عرب خوزستان به بیش از ۳۰۰ سال میرسد و سابقه آن در جهان به مائوریها، زلاندنو، ساکنان اولیه جزایر نیوزلند و سایر جزایر اروپایی و آفریقایی میرسد. در واقع از زمان حضور بشر به کره خاکی خالکوبی وجود داشته است. برای خالکوبی سوزنی را به دوده ظروف روحی و یا فانونس آغشته و به صورت ضربات پشت سر هم در قسمتهای مورد نظر پوست فرو میکنند. رنگ اولیه این خالکوبیها به دلیل خونمردگی ایجاد شده از فرورفتگیهای سوزن، در ابتدا مشکی است. معمولاً نقوش درمانی خالکوبیهای مردم خوزستان در مکانهای مختلف بدن و به منظور برطرف ساختن دردهای گوناگون صورت میگیرد. از جمله این خالکوبیها میتوان به خالکوبی خطهای ممتد در امتداد ابروها و به منظور رفع سردرد و خالکوبی نقاطی بر چانه برای برطرف ساختن گریه نوزاد اشاره کرد که کمترین خالکوبی رایج در میان زنان عرب خوزستان است. برخلاف نقوش درمانی، نقوش تزئینی در خالکوبی از تنوع بسیاری برخوردار است که با استفاده از وسایلی همچون قیچی و سایر موارد بر بخشهایی از بدن طراحی و ایجاد میکنند. ناگفته نماند که چنین طرحهای تزئینی خاص دختران و زنان عرب بوده و مردان تنها از طرح حیوانات برای خالکوبی استفاده میکنند. طایفه چنانی تنها طایفه در میان طوایف عرب خوزستان است که خالکوبی از ماه و ستاره مخصوص به خود دارد و در واقع میتوان گفت نشانه خاص این طایفه است. بنا به گفته زنان عرب خوزستان خالکوبی زینت دختران فقیر است.
به این معنا دخترانی که پدران آنها به دلیل فقر اقتصادی قادر به خرید زیورآلات و طلا برایشان نبودهاند به منظور جبران این کمبود، خالکوبیهایی برای زیبایی بیشتر در نقاط مختلف بدنشان همچون صورت، مچ پا، انگشتان، ساق دست و سایر نقاط بدن ایجاده کردهاند. در حال حاضر خالکوبی در میان نسل جوان به دلیل نداشتن قابلیت اصلاحپذیری و پاکشوندگی، کمتر به چشم میخورد و باید آن را بیشتر بین میانسالان و سالخوردگان عرب خوزستان جستوجو کرد.
پوشاک لرهای خوزستان
۱- پوشاک سنتی مردان لر
شلوار دبیت: این شلوار از پوشاکهای سنتی مردان بختیاری است و هنوز هم مورد استفاده قرار میگیرد. جنس شلوار از دبیت است و رنگ آن سیاه. در دوخت این شلوار ۵ متر پارچه استفاده میگردد. برای بند این شلوار ۳ الی ۴ کش استفاده میشود.
چوقا: نوعی بالاپوش است که از نخهای پشمی خودرنگ بافته میشود. چوقا به رنگ سفید و گاهی سفید متمایل به زرد با خطوط راه راه بدون آستین و جلو باز است. بلندی چوقا تا بالای زانو میباشد.
کلاه نمدی: کلاه نمدی در بختیاریها شامل شبکلاه و کلاه خسروی و کلاه خانی است. رنگ شبکلاه قهوهای روشن است و گنبدی شکل است و کودکان و اقشار عادی در قدیم از آن استفاده میکردند. کلاه خسروی کلاههایی هستند که بالایشان صاف و دهانه آنها اندکی تنگ و رنگ آنها سیاه است. کلاههای بلندی که بالایشان صاف و دهانه آنها اندکی تنگ و به رنگ سفید میباشند؛ کلاه خانی نام دارند. در گذشته شیوه قرار گرفتن کلاه بر سر نمایانگر موقعیت اجتماعی افراد بوده است. مثلا کدخداها و افراد مسن، کلاههایشان را مایل به جلوی سر و کمی کج قرار میدادند. جوانان کلاه را وسط سر و رو به عقب میگذاشتند.
نمدمالهای شوشتر و دزفول، عمدهترین سازندگان کلاههای نمدی بودند که متأسفانه امروزه به جز عده معدودی، کسی از آنها باقی نمانده است.
کردین: پوشاک نمدین ضخیم و سیاه رنگ و بدون آستین میباشد. درازای آن تا زیر زانوست و از جلو باز است. این پوشاک ویژه چوپانان محلی است.
۲- پوشاک سنتی زنان لر
تنبان قری: برای دوخت آن ۱۰ متر پارچه نیاز است. پارچه مورد استفاده این نوع تنبان معمولاً ضخیم است. این نوع پارچهها از تنوع رنگ برخوردارند. در بالای این نوع پوشاک، برای رد کردن بند تنبان قسمتی تعبیه شده است. هنگام بسته شدن بند شلوار قری، بر روی کمر، به علت پهنای زیاد پارچه، چینهای متعددی بر روی آن ایجاد میشود. لبه شلوار قری به وسیله نوار رنگی که به زبان محلی گِرز (gerz) گفته میشود، تزئین میشود.
زیر پیراهن: بالاپوشی است که از حدود ۲/۵ متر پارچه تهیه میشود. پیراهن دارای آستینهای ساده و آزاد و یقه گرد است. لبههای زیر پیراهن توسط نوار رنگی تزئین میشود.
پیراهن: بالاپوشی است که از حدود ۳/۵ متر پارچه تهیه میشود. پیراهن دارای یقه هفت و چاکی است که از دو طرف از کمر به پایین میباشد. پارچه پیراهن از بهترین جنس مخملی انتخاب میشود. لبههای پیراهن را با نوار رنگی و سکه تزئین مینمایند.
جلیقه: پوشاکی است بدون آستین که از جلو باز میباشد و بر روی پیراهن پوشیده میشود. پارچه آن نیز از مخمل تهیه میشود و لبههای آن با نوارهای رنگی و سکه تزیین میشود. دو جیب نیز در قسمت پایین جلیقه تعبیه شده است.
لچک: روسری است که عمدتاً از پارچههای سفید (تترون) تهیه میشود. برای دوخت آن، قاعده پارچه مستطیل شکلی به وسیله پارچه نیم دایرهای دوخته میشود. به لبههای آزاد لچک، بندهایی نیز دوخته میشود. این بند به وسیله مهرههای رنگی با نام محلی بونا (buna) مزین شده و نوک هر مهره نیز توسط سکه، مهره و الماسهای مصنوعی تزیین میشود تا آویزی زیبا، شکل گیرد. به پشت لچک، پارچهای مربع شکل تزیین شده با منجوق و نوارهای رنگی آویخته میشود، به این زیور زنانه «پی سری» یا «زلزله» یا «مونجاق» میگویند. بندی به طول ۱ تا ۱/۵ متر مزین به مهره، سکه و الماسهای مصنوعی با سنجاق قفلی به دو طرف لچک، وصل میگردد. این زیور از پشت به حالت آویزان میباشد و به «بند سیزن» معروف است. زنان بختیاری هنگام بستن لچک، دو قسمت از گیسوی خود را از طرفین جدا کرده و از دو طرف چهره خود و از زیر بند لچک میگذرانند که این نوعی آرایش زنانه محسوب میشود. این نوع پوشاک بیشتر در آیینهای شاد مورد استفاده قرار میگیرد.
مِینا (=مینا): روسری بلندی که از ۵ متر پارچه تهیه میشود و مستطیل شکل است. مینا را با سنجاق به پشت لچک وصل میکنند. یکی از گوشههای مینا از روی شانه رد شده و بر روی شانه دیگر با سنجاق قفلی مهار میشود.
تیگ بند: دستمال سیاهی است که زنان عزادار به پیشانی میبندند.
در اصطلاح محلی لری و بختیاری به پاپوش، «پاوزار» (pawezar) میگویند. از معروفترین پاپوشهای زنان لر و بختیاری میتوان از کفشهای چرمی زنانه موسوم به «اُرسی» نام برد که در قدیم به رنگ سفید بودند. اُرسی از جنس پلاستیک هم ساخته میشد.
تنوع لباس محلی مردم خوزستان فرصتی برای جذب گردشگر
توجه به ویژگی ها و تنوع لباس محلی مردم خوزستان ضرورت اجتناب ناپذیر دارد و بر همین اساس راه اندازی “موزه لباس” در اهواز به عنوان مرکز خوزستان که همه اقوام و ادیان را در خود جای داده پیشنهادی است که باید در دستور کار قرار بگیرد. ایران با برخورداری و گوناگونی اقوام دارای میراث فرهنگی مشترک است و پاسداشت و گسترش فرهنگ همه اقوام ایرانی در راستای حفظ وحدت ملی و یکپارچگی سرزمینی ایران، اصلی ضروری و انکارناپذیر است.
یکی از جلوه های زیبای فرهنگ اقوام ایرانی« لباس های محلی» آنان است که نماد دیرینگی تاریخی، غنای فرهنگی و هویت جمعی به شمار می رود و حفظ این تنوع فرهنگی دیرینه سال یکی از راه های مقابله با تاثیرات روز افزون فرهنگ بیگانه از طریق رسانه های فراگیر در به فراموشی سپردن فرهنگ بومی و ملی است. در همین راستا و به نشانه احترام به سنت های اقوام و هویت فرهنگی آنان و پاسداشت وحدت ملی پیشنهاد می شود علاوه بر برگزاری جشنواره لباس های محلی، موزه لباس محلی راه اندازی شود.
پرداختن به لباس های محلی مردم خوزستان از جنبه گوناگون قابل بررسی است. از جهت کارکردهای لباس محلی می توان به پوشیدگی اندام ها، تضمین امنیت جسمی و روانی افراد، تعلقات فرهنگی و باورها، نشانه جایگاه اجتماعی، همبستگی بین پوشندگان و هویت جمعی اشاره گرد. برای پرداختن به ویژگی های لباس محلی، توجه به زیبایی ظاهر به واسطه ارزش های هنر بومی، شادی افزایی و روحیه بخشی به واسطه متناسب بودن با خلق و خوی پوشندگان، حفظ تنوع و تکثر فرهنگی در نواحی مختلف که در نهایت به غنای فرهنگ ملی می انجامد، متناسب بودن با سن و جنسیت اعم از کودک، زن و مرد و گروه های شغلی و اجتماعی، تاثیر گرفته از طبیعت و سازگار بودن با اقلیم و فصول مختلف با درنظر گرفتن رنگ و ضخامت پارچه، کامل بودن لباس با انواع سرپوش، تن پوش و پای پوش برای پوشش اندام های مختلف، استفاده از دست بافته های محلی، متناسب بودن با زیورآلات محلی تاثیر گرفته از فرهنگ مردم اعم از سنگ های زینتی، پولک، سکه های قدیمی، به کار بردن هنرهای دستی، فنون و مهارت های بومی در دوخت و تزئینات لباس اعم از زری دوزی، قلاب دوزی، راحت، شکیل، اصیل، فاخر، پوشیده، محجوب، با وقار، و متنوع، شایسته برای زنان و مردان ایرانی، متناسب با فرهنگ بومی و دینی مردم و تناسب وضعیت اقتصادی و معیشتی مردم باید توجه کرد.
اما عوامل تاثیر گذاری بر لباس محلی وجود دارد که باید به مبادلات فرهنگی، تهاجم فرهنگی، نوسانات اقتصادی و وضعیت معیشتی مردم، عوامل سیاسی، عوامل مذهبی و سنتی، شرایط جغرافیایی، اقلیم و آب و هوا، شرایط اجتماعی و شیوه زندگی مردم توجه نشان داد. در گذر زمان لباس محلی برخی مناطق کمرنگ شده یا به فراموشی سپرده شده اند پس در صورت بی توجهی به لباس محلی دیگر مناطق و اقوام احتمال از میان رفتن آنان نیز هست. بی شک حفظ لباس محلی هموطنان نشانه احترام به تنوع و تکثر فرهنگی است. همچنین حفظ لباس های محلی بر غنای فرهنگ ملی می افزاید. از طرفی حفظ لباس های محلی در مواجهه با گسست فرهنگی و در خدمت حفظ همبستگی ملی و انسجام فرهنگی خواهد بود. باید بپذیریم که حفظ لباس های محلی به حفظ و رونق هنرهای دستی و مهارت های مرتبط با بافت پارچه، دوخت لباس، تزئینات و ساخت زیور آلات بومی موثر است.
تنوع یا گونگونی یک اصل زیستی است که با طبیعت بشر سازگار است. تنوع سلایق و حق انتخاب به زندگی مردم پویایی و کیفیت می بخشد به همین علت طرح حفظ تنوع لباس محلی اقوام ایرانی باید جایگزین طرح غیر کارشناسی «لباس ملی» شود. توجه به لباس محلی در راستای «طرح حفظ تنوع لباس محلی اقوام ایرانی»، نخستین گام ضروری در پاسخ به «بحران هویت» نسل ها و مقابله با «سلطه فرهنگی» است. قدر مسلم حفظ لباس های محلی موجود و احیای لباس های محلی فراموش شده، یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری و دست مایه جشنواره های فرهنگی خواهد بود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
لباس محلی مردم شهر دزفول
در این مطلب اصفهان تور به بررسی لباس های محلی شهر دزفول پرداخته ایم . لباس های مردم هر شهر نمایانگر آداب و رسوم و احوالات مردم آن شهر می باشد . همراه ما باشید .
لباس قديمي و سنتي مردهاي مردم دزفول معمولا پيراهني سفيد رنگ با يقه ايستاده يا آخوندي از جنس نخي، متقال يا قز بوده است.بعضي از پيراهنها بلند بوده و در كنار خود چاكي داشتند كه به آنها “لباده” ميگفتند. به طور معمول بر روي اين پيراهنها جليقهاي مشكي رنگ هم به تن میكردند.شلوار مردان هم شلواري گشاد و مشكي بوده كه البته بعضي از آنها انتهاي تنگي داشته است. در گذشته مردان يك لنگ در دست داشتند كه به آن “فرمانبر” ميگفتند. اين لنگ براي حمل وسايل و مواد مورد نياز خانه كه خريد آن برعهده مرد بوده استفاده ميشده است.
كاسبها در گذشته چفيهاي زرد رنگ به سر خود ميبستند. همچنين بعضي از مردان از كلاه پهلوي استفاده ميكردند و بعضي هم عرقچين روي سر خود ميگذاشتند. كفش مردان هم گيوه بوده است. البته كارگران از كفشهاي پلاستيكي استفاده ميكردند.
زنان هم پيراهني چاكدار با يقههايي ايستاده و گرد و با آستينهاي بلند ميپوشيدند و در انتهاي لباس و سر آستينهاي آنها از “نقده” استفاده ميشد. افرادي كه وضع مالي بهتري داشتند از نوار زرد كنگرهاي استفاده ميكردند.
زنان روي لباسهاي خود جليقههايي از پارچههايي گلدار ميپوشيدند. همچنين از دامنهاي كوتاه پرچيني كه براي دوخت آنها از دوازده تا سيزده متر پارچه به كار ميرفت، استفاده ميكردند. جنس پارچه اين دامنها اطلسي، ترمه يا ساتن بوده است، اما اقشار مختلف جامعه متناسب با تمكن مالي خود از جنسهاي متفاوتي استفاده كرده و معمولا افراد ثروتمند پارچههاي خود را از كشورهاي عربي به ويژه كويت تهيه ميكردند.
نام شلوارهاي زنان دزفول در قديم بود. اين شلوراها گشاد بودند و انتهاي آنها با يك نخ تنگ ميشد تا هنگام راه رفتن بالا نرود. همچنين روسري آنها گلدار يا ساده بود و روي آن را با يك پارچه مشكي يا رنگي كه “تيك بند” نام داشته ميبستند. زنان روي روسريهاي خود از يك تور بافتني استفاده ميكردند كه به آن “دوم” ميگفتند. “دوم” را با نخ ابريشمي و كمي كج درست ميكردند و روي لباسهاي آنها را ميپوشاند و جهت زيبايي استفاده ميشد. همچنين بعضي از زنان زير روسري خود كلاه استفاده ميكردند كه شبيه به عرق چين مردها بود. جلو اين كلاه اگر شخص اوضاع مالي مناسبي داشت از اشرفي استفاده ميشد. به اين كلاهها “چتري” يا “لچك” ميگفتند.