لباس محلی یاسوج

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 2510 0

 

پوشاک و لباس محلی هر منطقه و هر شهری از ایران بنا به نوع شرایط آب و هوا و نوع دین و آیینی که دارند مشخص میگردد.در این مقاله اصفهان تور به شرح اجمالی پوشش زنان و مردان بختیاری در شهر یاسوج میپردازد.

منطقه کهگیلویه و بویراحمد، پوشاک زنانه شامل‌ سرپوش‌هایی مانند کُلَچه (کلاه کوچک) و منحنی شکلی است که با دو نخ زیر گلو بسته می‌شود، برای زیبایی معمولا سکه‌های طلای موسوم به اشرفی را به حالت آویخته روی این سرپوش‌ها می‌دوزند.

کلاه‌های زنانه که عرق‌چین هم نام دارد عبارت است از پارچه‌ای الوان و دست‌دوز که زنان عشایر آن را می‌دوزند. شکل این کلاه در ایلات بویراحمد و کهگیلویه متفاوت است به این صورت که در مناطق چرام، بویراحمد، باشت و دشمن‌زیاری همانند کلاه‌های زنان مناطق ممسنی و قشقایی، کوچک و سبک بوده اما در ایلات بهمئی و طیبی به تبعیت از زنان ایلات بختیاری این کلاه بزرگ‌تر می‌باشد برای این که بتوان بر لبه آن مهره، منجوق و پول‌های طلا و نقره دوخت تا زیبا به نظر آید.

البته در میان ایلات ممسنی و قشقایی و بویراحمدی نیز رسم به کار بردن تزئینات بر کلاه از جمله پولک‌دوزی و دوخت پول‌های نقره و سکه‌های طلا مرسوم است. این کلاه‌ها بیشتر از پارچه‌های مخمل رنگارنگ دوخته می‌شود و با دو نخ زیر گلو بسته می‌شود. امروزه استفاده از کلاه کمتر رایج است و به جای آن از روسری‌های شهری استفاده می‌شود.

کهنه یا تور در رنگهای شاد به اندازه ۱٫۵ در ۲ متر که به وسیله سوزن قفلی در زیرگلو بسته می‌شود از دیگر سرپوش‌های زنانه است. معمولا این کهنه یا تور با سوزن قفلی طلا و تزئینات مربوطه به زیر گلو بسته می‌شود.

“روسری یا چارقد” از دیگر سرپوش‌های زنانه این استان است که بر روی کلاه و تور و به صورت آویخته از پشت سر بسته می‌شود. تنوع رنگ‌ها سبب زیبایی این سرپوش است.

در ایلات به روسری، مقنعه، لچک و مینا نیز گفته می‌شود. بستن مینا در کهگیلویه با بویراحمد تفاوت دارد. در بویراحمد، باشت و چرام مینای کم طول و عرض مورد پسند می‌باشد اما زنان ایلات طیبی و بهمئی مانند زنان عرب از مقنعه‌هایی که شرابه‌های آن تا کمربند آویخته و بیشتر مو و چانه را می‌پوشاند، استفاده می‌کنند.

مینا خاص زنان میانسال و جاافتاده و لچک و چارقد که اکثراً سفید و الوان است، مورد استفاده زنان جوان و عروسان و دختران می‌باشد. روسری و مینا را از تورهای سفید و سیاه درست می‌کنند. سفید و رنگین آن را جوانان و سیاه را زنان سالخورده می‌پوشند.

دستمال: زنان دستمال را بر روی مقنعه و کلاه می‌پوشند. نحوه بستن و شکل دستمال در ایلات بختیاری، بهمئی و طیبی با ایلات بویراحمد، چرام، باوی و دشمن‌زیاری تفاوت دارد. دستمال‌های ابریشمی سبک و کم طول و عرض و الوان را پشت کلاه قرار می‌دهند به طوری که مو و پول‌های طلا و نقره که بر روی کلاه یا نوار تیره زرد رنگ آن دوخته می‌شود و به آن «اراج» یا نوار می‌گویند، پیدا است. زنان طیبی و بهمئی دستمال‌های بلند سیاه، سرخ و الوان (هفت رنگ) انتخاب می‌کنند. بویراحمدی‌ها لبه دستمال را تا پیشانی می‌بندند و موی سر کاملاً پنهان است. دستمال زنان جوان، الوان و زنان سالخورده و صاحب اولاد همگی سیاه رنگ است. اکنون دستمال‌بندی میان زنانی که حافظ سنت ایلی هستند رایج است اما در میان زنان و دختران تحصیل کرده جز به هنگام عروسی و دید و بازدیدهای خانوادگی منسوخ شده است.

“دَلگ” نوعی کت زنانه است با آستین‌های بلند که این تن پوش در رنگ‌های مختلف وبه اقتضای سن زن با تزئینات زیبایی در فصول سرما و مراسم عروسی مورد استفاده قرار می‌گیرد.

شلوارهای زنانه (تُمبون یا تُنبون) از دیگر تن‌پوش‌های زنانه این قوم است و انواع متنوع آن در مراسم مختلف مورد استفاده قرار می‌گیرد. جومه یا جامه زنانه از ۲٫۵ تا ۳ متر پارچه در رنگ‌های شاد و متنوع و به صورت آستین‌دار و چاک‌دار درست می‌شود و معمولاً از گردن تا مچ پا ادامه دارد.

جوراب جوراب نوعی پاپوش زنانه و مردانه بود که در شهرها از نخ به وسیله زنان بافته می‌شد و کفیِ چرمی به وسیله کفشگران شهری به آن وصل می‌شد.

پوشاک مردان پوشاک مردانه انواع کلاه‌های نمدی و کلاه‌های نمدی گردولچک که به صورت نیم کلاه است از سرپوش‌های مردانه است.

تن پوش‌های مردانه را “دَلگ” یا کت درازی که تاروی زانو را می‌پوشاند و با دکمه بسته می‌شود و از دو طرف دارای چاک است و همینطور شال که از دو متر پارچه و بدور کمر بسته می‌شود و “جقعه زناره “( چقه زناره) که از کنف ساخته شده و کمی درازتر از دَلگ است، تشکیل می‌دهد.

تنوع رنگ در پوشش و توجه به رنگ‌های شاد در مجالس شادی وعروسی و پوشش سیاه رنگ در مراسم عزاداری از ویژگی‌های پوشاک زنانه و مردان کهگیلویه وبویراحمد است.

کلاه در قدیم مردان کلاه نمدی کوچکی به سر می‌گذاشتند که به آن «تیارس» می‌گفتند. کلاه‌های نمدی عشایر بختیاری، لرستانی، کهگیلویه و ممسنی از آن زمره است که نمونه آن در نقوش طاق بستان و تخت جمشید دیده می‌شود. سادات عمامه و عرق‌چینی با رنگ‌های مشخصه سیاه و سبز که نشانه تبارشان بود به سر می‌گذاشتند. شکل کلاه هر ایلی موجب تشخیص هویت ایلی او بود در بویراحمد و ممسنی کلاه به رنگ‌های تیره، سفید، کبود و … بوده است و شکل عمومی آن با کلاه‌های ایلات طیبی و بهمئی تفاوت داشته و از نظر قالب بزرگ‌تر و لبه آن درازتر بود. کلاه بهمئی‌ها کوچک بود و در گوشه سر قرار می‌گرفت. کلاه دیگر شب‌کلاه نام داشت و از نظر سبکی مورد استفاده شکارچیان و شبگردان بود و از نمد و موی گوسفند بافته می‌شد و هنوز نیز مرسوم است.

تنبان و شلوار تنبان‌های عشایر قدیم کهگیلویه جمع و جور و لبه پایین آن تنگ بوده و گاهی اوقات دکمه‌هایی بر پاشنه آن‌ها دوخته می‌شد که در هنگام جست و خیز مانع حرکت نباشد. بزرگان ایلی بر روی تنبان یا زیرشلوار، شلوار می‌پوشیدند که رنگ آن سیاه و جنس آن از نوع دبیت بود که مرغوب آن را دبیت حاجی علی‌اکبری می‌نامیدند. طبقه فقیر و زیردست که قادر به خرید شلوار نبودند تنها از تنبان استفاده کرده و تمام وقت آن را می‌پوشیدند. از سال ۱۳۳۵ به تدریج شلوارپوشی در سراسر مناطق عشایری مرسوم شد و هر کس که قادر به پوشیدن شلوار بر روی تنبان بود از شلوارهایی که در شهر دوخته می‌شد استفاده می‌کرد.

شال شال که تقریباً همانند کمربند از آن استفاده می‌شود در عشایر یکی از مهمترین اجزای لباس بوده گاهی طول پارچه آن به ۲۰ تا ۲۵ متر می‌رسد. پارچه شال‌های مرسوم میان عشایر به استثنای شال‌های طبقه سادات که سیاه یا سبز رنگ است، به رنگ سفید یا قهوه‌ای بوده و در طبقه بزرگان نوع مرغوب آن از دبیت، کرپ و ساتن و در طبقات پایین‌تر از چلوار و متقال است. عشایر شال‌ها را به طرز ویژه‌ای می‌پیچند تا خوش‌نما بوده و برجستگی گره زیبای آن مشخص باشد. در گذشته عشایر فانوسقه یا قطار فشنگ را پشت شال خود قرار می‌دادند.

سدره، کلیجه، جلیسقه این سه پوشش را چوقه، سرداری و نیم‌تنه نیز می‌گویند. سدره یا سرداری و چوقه را ایلات بختیاری و بهمئی و کهگیلویه که خود بافنده نوعی از آن به رنگ‌های سیاه و سفید و بدون آستین بودند بر روی پیراهن و گاهی قبا می‌پوشیدند. در میان دیگر ایلات جلیسقه (نیم‌تنه) نیز مرسوم بود. در قسمت‌هایی از ایلات بختیاری و بهمئی و سردسیر هنوز این پوشش مورد استفاده قرار می‌گیرد.

ارخالق پوشیدن ارخالق که به آن دلگ و قبا نیز گفته می‌شود در قدیم رسم عمومی بوده است. قباهای قدیم که نمونه‌های آن در حجاری‌های باستانی دیده می‌شود، مانند پیراهن تا سر زانو بوده اما به تدریج شکل آن تغییر یافت و تا پشت ساق پاها کشیده شد. شکل کلی قبا یا ارخالق همانند شکل کنونی قباهایی است که طلّاب علوم دینی به تن دارند با این تفاوت که رنگ قبای طلّاب، کبود، خاکستری و گاهی سفید است و رنگ قباهای عشایری الوان و مخطط و از جنس پارچه‌های براق و چشمگیر است.

حله، عبا، جوقه در گذشته حله را برای سبکی و کم‌وزنی آن بر روی قبا و در تابستان‌ها بدون قبا می‌پوشیدند و برای حفظ بدن و جمع شدن حله، بندی به صورت چپ و راست (ضربدر) که «زناره» نام داشت و شاید مأخوذ از «زنار» باشد، دور آن می‌بستند. گل و منگوله‌های سفید، سرخ، بنفش و سبز آویخته از پشت آن همانند با تزئینات سیاه چادر و گلیم‌های عشایری بود. حله یا عبای مرغوب، نازک، از جنس پشم شتر و به رنگ‌های سیاه، قهوه‌ای و سفید بوده و در شهرها توسط جولاهه‌ها بافته می‌شد و لباس محترمانه افراد اعم از خان و کدخدا و طبقات سادات و مشایخ بود. نوع دیگر حله که ضخیم‌تر و از نظر ارزش گران‌بهاتر بود، «جوقه» نام داشت و بزرگان و سالمندان محلی پس از منسوخ شدن «کوردکی» یا «کین» برای نمایش بزرگی خود می‌پوشیدند اما اکنون حله و جوقه جز در تن سادات و مشایخ دیده نمی‌شود. حله‌پوشی احتمالاً از آیین اعراب بوده است که همراه آنان به ایران آمده و به تدریج در تمام مناطق مرسوم شده است.

گیوه، کفش، ارسی پاپوش‌های مرسوم در این سرزمین، لگار، موزه، گیوه، ارسی و کفش نام داشت. لگار و موزه که کهنه آنها را «لچه» می‌نامیدند از جمله پاپوش‌های قدیمی بوده است. گیوه و ملکی که احتمالاً وجه تسمیه ملکی به مناسبت آن است که پادشاهان می‌پوشیدند از صنایع پاپوش‌سازی دوره‌های بعد می‌باشد. گیوه که ساخت و استعمال آن هنوز رایج است، به وسیله افرادی در شهرها و روستاهای عشایری به نام «گیوه‌کشان» ساخته می‌شد. سطح رویِ گیوه از نخ و بند و کف آن‌ها از تکه‌های پارچه‌ای نخی بود. در گذشته عنوان «گیوه‌کشی» به طبقات دون پایه ایلی گفته می‌شد و در منازعات به‌صورت سرزنش و تحقیر مرسوم بود. نوعی گیوه که کف آن از لاستیک بود به نام «گیوه قلاتی» از حدود سال‌های ۱۳۳۰ به وجود آمد که هنوز کم و بیش ساخته می‌شود. در این زمان صنعت گیوه‌سازی کمی وجود دارد و اسم «ارسی» به کفش تغییر یافته و اصولاً کفش‌های کارخانه‌ای جایگزین پاپوش‌های پیشین شده است. ارسی نیز مانند کفش‌های چرمی امروزی است.

کپنک یا کردکی کپنک جامه خاص چوپانان و شبانان بود. این نوع جامه شبانی که اکثراً در فصل زمستان و بهار می‌پوشیدند در گذشته لباس خاص رؤسای ایلات بود و بعدها ویژه شبانان شد. کردکی لباسی است که نامش از کلمه کرد گرفته شده و کرد به چوپان گفته می‌شود. این لباس از پشم و به صورت نمد بافته می‌شود و همانند قبا اما گشادتر است. کردکی تا سال‌های ۱۳۴۵ خورشیدی لباس خاص چوپانان در هنگام کوچ و چرای شبانه گوسفند بود زیرا باران در آن اثری نداشت.

البته در دوران حال این نوع پوشش دیگر کمتر مورد استفاده قرار می گیرد و دلیل آن تنوع پوشاک و تنوع سلایق مختلف نسل جوان است که بیشتر به سمت مد روز گرایش پیدا کرده اند. این نوع پوشش هنوز هم در بین افراد کهنسال و قدیمی آنجا رواج دارد.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

سوغات و صنایع دستی یاسوج

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1617 0

همیشه سوغاتی خریدن یکی از بخش های ویژه و خاص مسافرت بوده است. گاهی با خوراکی های زیبا این سوغات ها شیرین میشود و گاهی هم صنایع دستی و دست سازه های سوغات ها را سرشار از زیبایی می کند.ما در اصفهان تور در این قسمت شما را با یکسری از سوغات های استان کهکیلویه و بویراحمد به خصوص شهر زیبای یاسوج آشنا کنیم.

در هنگام بازدید از شهر زیبای یاسوج و طبیعت بکر و منحصربفرد آن، شما می توانید سوغاتی هایی هم چون صنایع دستی، عسل طبیعی، گیاهان وحشی کوهی و گیاهان دارویی را تهیه نمایید. در عین حال، گردو، سیب، انگور، کشک، قره قروت و روغن حیوانی از دیگر سوغاتی هایی هستند که می توانید در سفر به یاسوج تهیه کنید.

صنایع دستی

بی شک صنایع دستی استان کهگیلویه و بویراحمد، یکی از بهترین صنایع دستی ایران است. صنایع دستی متنوع و زیبای این استان از جمله قالی، قالیچه، گلیم، خورجین، سفره محلی، نمد، سیاه چادر و گبه هر گردشگری را مسحور خود می سازد. اگر به شهر زیبای یاسوج و استان کهگیلویه و بویراحمد سفر می کنید، از خرید صنایع دستی غافل نشوید.

عسل یاسوج

عسل خواص بسیار زیادی دارد و به خاطر طبیعی بودن آن، افراد زیادی به آن علاقه دارند. به خاطر وجود گل ها و گیاهان طبیعی در کوه ها و طبیعت منطقه، عسل واقعا طبیعی و خوش طعمی در استان کهگیلویه و بویراحمد و شهر یاسوج تولید می گردد. عسل یاسوج به خاطر طبیعی بودنش، طعمی به یاد ماندنی دارد. در سفر به یاسوج از خرید عسل چه برای مصرف خودتان و چه به عنوان سوغاتی غافل نشوید.

گیاهان دارویی یاسوج

یاسوج در دامنه کوه ها و مناطق کوهستانی واقع گردیده است و تنوع پوشش های گیاهی آن باعث شده است، این منطقه یکی از مناطق اصلی گیاهان دارویی ایران محسوب شود. اکثر پوشش گیاهی یاسوج به عنوان گیاهان دارویی و معطر شناخته می شود. برخی از این گیاهان خواص دارویی داشته و برای درمان بیماری ها مورد استفاده قرار می گیرند. در این میان، برخی از گیاهان به عنوان دم نوش و برخی دیگر برای معطر کردن غذا مورد استفاده قرار می گیرند. بررسی ها نشان می دهند که تنوع گیاهان دارویی استان کهگیلویه و بویراحمد بحدی است که حدودا، یک چهارم گیاهان دارویی اروپا در این استان قرار دارد. بنشن، بوماردان، گل گاو زبان، گل بابونه و گل لیزک از معروف ترین گیاهان دارویی این استان هستند.

کنگر- سوغات یاسوج

شما می توانید در شهر یاسوج و در استان کهگیلویه و بویراحمد، گیاهان کوهی را به عنوان سوغات خریداری نمایید. این گیاهان که اکثرا در فصل بهار و تابستان در دامنه های کوه های این استان می رویند، خواص متعددی دارند و برای بومیان مطقه نیز منبع کسب درآمد هستند. از میان این گیاهان می توان به کنگر، قارچ کوهی، کرفس، لیزم، کارده، بیلهر و …. اشاره نمود. مردم یاسوج از کنگر، خوراکی های متعددی تهیه می کنند که از جمله آن ها می توان به خورشت کنگر، پلو کنگر و ماست کنگر اشاره نمود.

سوغات خوراکی

گردو

این استان یکی از استان‌های برتر در زمینه‌ی تولید گردو در کشور است و بیش از ۷ هزار هکتار باغ بارور گردو دارد. شرایط جغرافیایی باعث شده تا گردوی این استان به عنوان یکی از مرغوب‌ترین گردوهای کشور شناخته شود و مشتریان زیادی در بازار گردوی کشور داشته باشد. بیشترین تولید گردوی استان، مربوط به شهرستان‌های بویراحمد، دنا و چرام است. برداشت گردو در استان از نیمه‌ی اول شهریور شروع می‌شود و تا اوایل نیمه‌ی دوم مهر، ادامه دارد.

عسل

این استان با تولید ۱۰۰۰ تن عسل در سال، یکی از قطب‌های تولید این محصول در کشور است. عسل تولیدشده در استان، از کیفیت بالایی برخوردار است و جایگاه ویژه‌ای در صادرات عسل به کشورهای حاشیه‌ی خلیج فارس دارد. عمده دلیل مرغوبیت این عسل، تغذیه‌ی طبیعی زنبورها در بیشتر ایام سال به دلیل بهره‌مندی استان از پوشش گیاهی غنی در مراتع کوهستانی و جنگل‌های طبیعی است. کندوداران استان از اواخر خرداد، برداشت عسل از کندوها را شروع می‌کنند و این فعالیت تا پایان مرداد ادامه دارد.

انگور

هر سال از باغ‌های این استان، بیش از ۳۶ هزار تن انگور برداشت می‌شود و حجم عمده‌ای از این محصول به صورت تازه به بازارهای مصرف در سایر استان‌های کشور، ارسال می‌شود. کشت انگور در استان، هم به صورت کشت آبی و هم به صورت دیم‌کاری انجام می‌شود. شهرستان‌های دنا، باشت و چرام، تولیدکنندگان اصلی انگور در استان هستند و برداشت انگور از اواسط مرداد در استان آغاز می‌شود. مهم‌ترین انواع انگور استان عبارت‌اند از یاقوتی، عسگری، سیاه، ریش‌بابا، رجبی و رطبی.

ماهی قزل‌آلا

وجود منابع آبی بسیار در استان، شرایط مناسبی را برای پرورش آبزیان مهیا کرده است. ماهی قزل‌آلا یکی از آبزیان سردآبی است که بیشتر حجم تولید استان در این حوزه را به خود اختصاص داده است. این استان با تامین ۱۰ درصد از نیاز بازار داخلی، رتبه‌ی چهارم کشور را در زمینه‌ی تولید، پرورش و تکثیر ماهی قزل‌آلا دارد. ماهی قزل‌آلای منطقه‌ی گردشگری موگرمون، در شهرستان لنده، از نظر کیفیت در سراسر کشور شهرت دارد.

صنایع دستی

انواع گلیم

مهم‌ترین محصول استان در حوزه‌ی صنایع دستی، انواع گلیم است که بافت آن در بین زنان عشایر و روستایی بیشتر مناطق استان رواج دارد. از مشهورترین انواع گلیم استان، گچمه است که توسط عشایر قشقایی ساکن استان بافته می‌شود. گچمه نوعی گلیم گل‌برجسته است که علاوه بر زیرانداز به عنوان رویه‌ی پشتی نیز کاربرد دارد. در بافت گچمه، حاشیه و نقوش، به روش قالی‌بافی بافته می‌شوند و زمینه مانند گلیم بافته می‌شود. یکی دیگر از گلیم‌های مشهور استان، گلیم مشته است که فقط توسط زنان روستای درغک بخش دیشموک در شهرستان کهگیلویه بافته می‌شود. گلیم مشته، گلیمی یک‌رو و ضخیم است که روش بافت منحصربه‌فردی دارد.

در بافت این نوع گلیم، نقش در یک طرف بافته می‌شود و در روی دیگر گلیم، نمایان می‌شود. در واقع، آن طرفی که هنگام بافت، روی دار است، قسمت زیرین گلیم است و طرفی که هنگام بافت، پشت دار قرار گرفته، روی گلیم است و نقش دارد. این نوع گلیم، به دلیل رها شدن پرزهای اضافی در قسمت زیرین، نسبت به سایر انواع گلیم، قطر بیشتری دارد. البته در استان، علاوه بر گلیم‌های گچمه و مشته، گلیم ساده که به گلیم تخت یا دورو نیز مشهور است، بافته می‌شود. گلیم ساده به روش پودگذاری و بدون پرز بافته می‌شود به این صورت که نخ پود با عبور از لابه‌لای تارها، طرح مورد نظر بافنده را به وجود می‌آورد.

سعی کردیم در این قسمت سوغاتی های شهر یاسوج را به صورت اجمالی برای شما بازگو کنیم. پیشنهاد ما این است که حتما بنا به سلیقه ی خود از سوغات های گفته شده خریداری کنید و به یادگار به همراه ببرید یا همانجا نوش جان کنید.

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور