آداب و رسوم عید نوروز در اردبیل
مراسم ها و سنت هاي بسيار زيبا و پسنديده ي عيد نوروز هم يکي از اين آداب و رسوم مي باشد که گذشت زمان و به موازات آن پيچيده شدن شيوه ي زندگي و توسعه ي شهر نشيني روز به روز آن ها را کم رنگ تر کرده و يا بعضي مراسم را که از تقليدها و بدعت ها سرچشمه مي گيرند جايگزين آن ها مي کنند.
همه ي ميانسالان ساکن در ديار باستاني اردبيل هنوز به ياد دارند که تا حدود ۴۰ دهه قبل در روزهاي پاياني اسفند ماه عطر دل انگيزي کوچه و بازار اين سرزمين کهن و افسانه اي را فرا مي گرفت و خبر از رسيدن روزهاي بسيار زيبا ، خاطره انگيز و شادي را مي داد.
آن زمان ها در طول سال با ورق زدن تقويم مناسبت ها را رصد مي کرديم و از چندين روز قبل براي فرا رسيدن نوروز باستاني لحظه شماري مي کرديم تا در دنياي کودکانه ي خويش آرامش و زيبايي زندگاني را در کنار مادر بزرگان ، پدر بزرگان و يا والدين خودمان به معني واقعي تجربه کنيم.
با گذشت چندين سال از آن دوران هنوز نيز خاطرات شيرين و فراموش نشدني از شنيدن قصه هاي مادر بزرگ در شب يلدا ، پريدن از روي آتش در چهارشنبه سوري و چيدن سفره ي هفت سين و شروع ديد و بازديد ها در عيد باستاني نوروز را درذهن خویش داریم .
هنوز هم اينگونه مناسبت ها برايمان جذاب هستند ولي هر سالي که از عمرمان سپري مي شود به علت ماشيني شدن زندگي و مهمتر از همه جايگزين شدن بعضي فرهنگ ها و آداب و رسوم غير خودي و تقليدي از بيگانگان از شدت آن حال وهوا و شور و شوق وصف ناپذير دوران کودکي و نوجواني در اين مناسبت ها هم کاسته مي شود.
از سويي معصوميت کودکانه به عنوان مهمترين عامل در ايجاد شور و شوق به مناسبت فرا رسيدن اينگونه مناسبت ها در ميان کودکان و نوجوانان است چرا که کودکان در دنياي ساده و به دور از هرگونه دو رنگي و ريا روزگار سپري مي کنند و به اين مراسم ها و مناسبت ها فقط از جنبه ي عاطفي آن مي نگرند.
اين مراسم ها به مرور به عنوان قسمت جدانشدني از زندگي اجتماعي بشر در آمده اند و براي او از ارزش معنوي بسيار زيادي برخوردار هستند.
در تقويم سرزمين باستاني ايران به لحاظ پيشينه ي غني مذهبي و تاريخي آن از قرن ها قبل آداب و رسوم ، آيين ها و مراسم هايي گنجانده شده اند که همه ساله به شکل با شکوه توسط ساکنان اين ديار با برپايي مراسم ها و مجالس گوناگون برگزار مي شوند
چنين مراسم هايي به عنوان يکي از روزهاي ماندگار در زندگي مردم کارکردهاي گوناگوني دارند و همواره به شکل خاطرات شيرين در دفتر زندگي مردم اين سرزمين ثبت مي شوند.
آيين ها و سنن ويژه ي عيد نوروز که تا سال هاي نه چندان دور صفا بخش زندگي و تقويت کننده ي عواطف انساني مردم ديار کهن و افسانه اي اردبيل بود در همهمه ي ماشيني و پيچيده شدن زندگي سال به سال کم رنگ تر مي شوند.
ساکنان اردبيل از ديرباز با برگزاري آيين هاي ويژه اي که ريشه در افکار پسنديده آنان دارد ، عيد باستاني نوروز را گرامي مي دارند.
در زمان حاضر فقط نشانه هاي معدودي از اين آداب و رسوم در اردبيل باقي مانده اند و اگر نبودند پيرمردان و پيرزنان در بعضي خانواده هاي پايبند به سنت هاي فرهنگي به ويژه در روستاها ، همه ي اين يادگارهاي ارزشمند گذشتگان در اين خطه فراموش مي شدند.
سال خوردگان اردبيل مي گويند : تا چند دهه قبل مراسم عيد نوروز با ظاهر شدن افرادي موسوم به تکم و تکمچي در محلات شهر آغاز مي شد و مردم با مشاهده آن ها خود را براي استقبال از بهار و عيد آماده مي کردند.
اتکم عروسکي بود که به شکل حيواني چهار دست و پا از تخته مي ساختند و دست ها و پاهايش متناسب با بدن حرکت مي کرد.
تکمچي ها از دهه ي آخر اسفند ماه با حرکت دادن نمايشي تکم و جمع آوري هدايايي فرا رسيدن سال جديد را به مردم نويد مي دادند.
با نمايان شدن نشانه هاي عيد نوروز جنب و جوش و تحرک خاصي در خانواده ها پيدا مي شد و مردم به تهيه لباس هاي نو و خانه تکاني مي پرداختند.
شادروان ، باباصفري در کتاب ، اردبيل در گذرگاه تاريخ ، مي نويسد : با نزديک شدن نوروز اغلب خانواده هاي اردبيلي ظروف مسين خود را براي سفيد کردن به مسگران مي دادند و به ميمنت عيد چند کوزه آب خريداري مي کردند که اين دو از رسوم قبل از عيد در منطقه محسوب مي شدند.
به نوشته وي در آستانه عيد اسباب بازي هاي ويژه اين ايام به بازار مي آمد و در آن زمان که صنعت پلاستيک سازي وجود نداشت کودکان از اسباب بازي هاي سفالي به نام توتک و دولکه استفاده مي کردند.
ايکي از آيين ها و ايام به خصوص قبل از آغاز عيد نوروز در استان اردبيل مراسم شب چهارشنبه سوري مي باشد که نشانه هايي از آداب و رسوم ويژه ي آن هنوز نيز تا حدودي در بين ساکنان منطقه مرسوم است.
به گفته ي سال خوردگان اردبيلي روز چهارشنبه ي پايان سال از زمان هاي قديم در منطقه به گل چهارشنبه موسوم است زيرا همه خانه ها در اين روز مثل گل پاکيزه شده و بر خلاف چهارشنبه ي قبل از آن که به کول چهارشنبه يعني چهارشنبه ي خاکستر معروف است زيبا و شادي آفرين مي شوند.
از رسوم زيبايي که سال ها قبل در عصر چهارشنبه سوري در اين استان رواج داشت بردن هدايايي از سوي خانواده ها طي مراسم خاصي به خانه دختران شوهر رفته بود.
يک بانوي سال خورده ساکن اردبيل مي گويد : در اين روز هداياي خريداري شده را به همراه غذاي مخصوص در سيني بزرگي قرار داده و روي آن را با پارچه هاي رنگي تزيين و به خانه فرزندان دختر مي فرستادند.
در شب چهارشنبه سوري پس از صرف شام سفره ي مخصوص اين شب پهن مي شد که طبق رسم در اين سفره خشکبار ، شيريني و ديگر تنقلات قرار داده و با شمع هاي رنگارنگ که در آن زمان به شيوه ي خاصي در اردبيل ساخته مي شدند ، سفره را منور و مزين مي کردند.
شادروان بابا صفري در کتاب اردبيل در گذرگاه تاريخ مي نويسد : پسران جوان در اين شب کمربند هاي پارچه اي يا دستمال خود را از دريچه روشنايي اطاق همسايه و يا اقوام خود آويزان مي کردند و صاحب خانه بدون آنکه در صدد شناسايي آنان بر آيد هدايايي را به پارچه مي بست.
اين کار بيشتر توسط جواناني انجام مي شد که دختري را دوست داشته و به آرزوي ازدواج با او براي ‘ قورشاخ آتماق ‘ يعني دستمال انداختن به خانه ي دختر رفته و با اين نيت در باره آنچه که به دستمال يا کمربند آنان بسته مي شد تعبيراتي مي کردند.
برخي از افراد سال خورده در منطقه هنوز هم اعتقاد دارند که چون شنيدن سخنان بد و يا خوب در شب چهارشنبه سوري در زندگي فرد شنونده تاثير دارد ، در اين شب نبايد سخنان نا اميد کننده اي در ميان افراد خانواده رد و بدل شود.
در شب عيد اغلب خانواده هاي ساکن در منطقه غذاهاي مخصوصي متشکل از ماهي دودي ، گوشت قيمه ، مرغ و کوکو به همراه برنج که مي توان گفت بهترين شام آنان در طول سال مي باشد را تدارک مي بينند.