آداب و رسوم مردم کرمان
مردمان شهر کرمان برای هر روز مانند اعیاد یا مراسمات سوگواری و یا آیین ها همانند ازدواج و… آداب و رسوم خاص خود را دارند که منحصر به فرد و در نوع خود جالب میباشد. آژانس مسافرتی اصفهان در مقاله ی زیر گوشه ای از این آداب و رسوم را برای شما همراه اصفهان تور آورده است با ما همراه باشید.
ماه رمضان
در شب بيست و هفتم ماه رمضان برگزار می شود. در اين رسم همه بيشتر بيوه زنان ، زنان بدون فرزند و دختران دم بخت شرکت می کنند. هر زن حاجتمندی «کمويی» برمی دارد و توی آن يک آيينه و يک سورمه دان و مقداری نبات می گذارد و به در خانه های محله می رود. کليدزنها آنچنان رويشان را محکم می گيرند که کسی آنان را نمی شناسد.
در هر خانه ای که می رسند با کليد چوبی که همراه دارند به کمو يا درخانه می کوبند. زن صاحبخانه با شنيدن صدای تق تق ، در را باز می کند و بدون سوال برای روشنايی و باز شدن گره از کار کليدزنها به آيينه نگاه می کند و مقداری از نبات داخل کمو را در دهان می گذارد و از سورمه دان به چشمش می کشد.
زنان عقيده دارند هر کس از سورمه کليدزنها به چشمش بکشد شب عيد ، حضرت فاطمه به چشم او سورمه می کشند و روشنايی ابدی به او می بخشند. بعد از سورمه کشيدن مقداری خوراکی و پول و اگر فصل انار باشد دانه ای انار در کمو می ريزند. عقيده دارند انار و خوراکيهايی که کليدزنها جمع می کنند خاصيت بسيار دارد و هر حاجتمندی بخورد حاجتش برآورده می شود. اين رسم تا پاسی از شب ادامه دارد.
الله رمضونی
از ديگر سرگرميهای بچه ها و جوانان در شبهای ماه رمضان خواندن اشعار «الله رمضانی» است. اين رسم در اکثر شهرها و آباديهای يزد ، مشهد ، بيرجند ، بجنورد ، تربت جام و بعضی از شهرهای استان فارس و گرگان برگزار می شود. برای اجرای رسم «الله رمضانی» جوانان و بچه های هر محله با تشکيل گروههای پنج تا ده نفره از شب اول ماه رمضان ، بعداز افطار ، به در خانه ها می روند و اضعار «الله رمضانی» می خوانند.
هر گروه از ميان خود يک استاد و يک انباردار انتخاب می کنند. وظيفه استاد رهبری گروه و وظيفه انباردار جمع آوری هداياست. هدايا هم يا پول است يا يک خوردنی مثل گردو ، کشمش ، خرما ، بادام ، قيسی هلو و قيسی زردآلو.
جوانان در تمام خانه های محله را می زنند و ترانة «الله رمضونی» می خوانند و فيض می طلبند. آخر سر هم در گوشه ای جمع می شوند و با استفاده از نور مهتاب آنچه بدست آورده اند بين خود تقسيم می کنند و به خانه هايشان بازمی گردند.
جشن سده:
مراسم جشن سده که از سنت های قديم خاص کرمان است بدين گونه است که پنجاه روز قبل از عيد نوروز در محله باغچه بوداغ آباد جشنی از طرف زرتشتيان کرمان ترتيب داده می شود و رسماً از رجال و شخصيت ها دعوت می کنند و با شيرينی و ميوه از آنها پذيرايی می نمايند. در اول غروب آفتاب چند تن از موبدان زرتشتی درحاليکه لباس سفيد و کلاه سفيد دارند ، هر کدام دست به دست هم داده و با خواندن اورادی به گرد توده عظيم بوته های جمع شد که به اصطلاح محلی «درمون» می گويند به طواف مشغول می شوند و پس از چند مرتبه گردش يکی از آنها با لاله روشنی که در دست دارد در مسير وزش باد بوته ها را آتش می زند و با وزش باد به اندک مدت تمام آن توده عظيم به آتش انبوه توليد می گردد و موبدان هم از آنجا دور می شوند درحاليکه در تمام طول اين مراسم موزيک با آهنگهای شاد نواخته می شود و تماشاچيان شعله های عظيم آتش را در پهنه آسمان با لذت فراوان می نگرند ، سپس اندک اندک شعله ها فرو می نشيند و تماشاچيان نيز محوطه باغچه را ترک می کنند ، عده ای بر اين عقيده اند که بعد از سده به اصطلاح محلی پناه باد گرم است ، يعنی درجائيکه حافظ و ديواری باشد که مانعی جلو وزش باد باشد و از گزند سوز سرما در امان است .
زارعين می گويند بعد از سده حتی پناه يک پشکل گوسفند هم گرم است و زرتشتيان نيز در اين موضوع معترفند و درباره سده و موقع فرارسيدن آن اصطلاحاتی دارند ، که به اين ترتيب بيان می کنند: صد سده ، ده گله ، پنجاه به نوروز ، در اين روز پختنيهای مخصوص زرتشتيان صورت می گيرد به نام سيرو سدو و سيرگ و يک نانی هم پخته می شود
انگيزه های داستانی مختلفی وجود دارد که چه بسا بيشتر آنها مربوط به يکی از پادشاهان می شوند ، از جمله جمشيد و فريدون.
يکی از علل برگزاری اين جشن را گفته اند: کيومرث را سد فرزند از اناث ذکور بوده چون به حد رشد و تميز رسيدند در شب اين روز جشن گرفت و همه را کدخدا مرد و فرمود که آتش بسيار برافروختند ، بدان سبب آن را سده می گويند. اما دليلی ديگر که برای برپايی جشن سده ياد کرده اند منسوب است به فريدون و دوران وی پيکارش با ضحاک از لحاظ يکسان معنی رمز و کتابی که در داستان هوشنگ و حمله مار و افروختن آتش وجود دارد ، مار سياه رمز تمثيلی اهريمن و زشتی بود که مرگ و نابودی می آفريند و چون در کار حمله برآمد ، آتش اورمزدی بدرخشيد و مرگ و بدی را به دور راند.
در هر حال اين رسم از ديرباز در کرمان برجا مانده و همه ساله در روز دهم بهمن ماه برگزار می شده و نه تنها زرتشتيان بلکه گروه کثيری از مسلمانان حضور بهم می رسانند و بوسيله جوانان زرتشتی مورد پذيرايی قرار می گيرند.
جشن چهارشنبه سوری:
در شب چهارشنبه آخر سال (آخرين چهارشنبه سال) در بيشتر خانواده ها و دهات اطراف کرمان رسم است در يک خانه دور هم جمع می شوند (مرد و زن ، دختر و پسر) و به شادی می پردازند. در روستاها که دوبيتی هايی حفظ می کنند و در صدر مجلس می نشينند و اول اشعاری در مدح خداوند و پيغمبران و امامها می خوانند و بعد از گرم شدن مجلس روی به نفر اول می نمايند و می گويند نيت کن ، آن شخص در قلب خود چيزی را بنظر می آورد و خواننده بيتی که به زبانش آمد جهت او می خواند بعد نوبت به نفر کناری می رسد و همين طريق تاآخرين نفر که آواز و رقص و با نقل و کشمش و نخودچی و آجيل مخصوص (به مشکل گشا معروف است) از خود پذيرايی می کنند.
در اين شب آش بايد پخته شود که آش شب چهارشنبه سوری می گويند ، بدين صورت که نخود را می گيرند و قل هو الله می خوانند و فوت می کنند.
شب يلدا:
در شب يلدا که آغاز زمستان و طولانی ترين شب زمستان است ، هر خانواده دور هم جمع شده و به صرف ميوه بخصوص هندوانه و آجيل ، نخود ، کشمش ، بادام ، پسته ، فندق ، تخمه و … می پردازند. قصه گويی ، شاهنامه خوانی و خواندن کتاب حافظ نيز مرسوم می باشد و تا پاسی از شب بيدار می مانند.
معتقدند که در اين شب گنج قارون بوسيله شتر در حرکت است و ممکن است احياناً ساربان آن قافله با برخورد به يکی از افراد خانواده مقداری از آن گنج را به او بده
عید نوروز
در روزگار قديم قبل از عيد مردم خانه تكاني مي كردند و اگر اتاقها به علت دودزدگي در ايام زمستان سياه شده بود حتما آنها را مجدداكاهگل مي كردند. مردم براين باور بودند كه اگر اين كار را انجام ندهند تا پايان سال جديد همه چيز در زندگي براي آنها به شكل نامطلوبي اتفاق خواهد افتاد. آماده كردن لباس نو از ديگر موارد مرسوم شب عيد است به طوري كه در گذشته اگر بزرگترها توانايي خريدلباس نو براي خودشان نداشتند حتما دست كم براي كودكان يك تكه لباس نو ميخريدند. سهن (sehen) ريختن و پختن كماچ و سمنو از جمله آداب قديمي و مراسم خاص مردم استان كرمان قبل از ايام عيد است. براي اين كار گندم را دو سه روز در آب خيس مي كردندو سپس آب را خالي كرده يك شب آن را در قابلمه در بسته قرار ميدادند تا جوانه بزند سپس جوانه ها را داخل يك سبد يا كيسه قرار ميدادندو هر روز آن را خيس مي كردند تا جوانه ها كاملا در هم فرو روند، سپس جوانه هاي در هم تنيده شده را خشك و آرد مي كردند و از آن نوعي كماچ به نام “كماچ سهن ” و “سمنو” مي پختند.خيرات كردن شيريني، غذا و ميوه بر مزار مردگان در روز پنجشنبه آخر سال كه به آن عيد مردهها ميگويند از ديگر آيينهاي قديمي نوروز در استان كرمان است.مردم استان كرمان از قديم به هنگام تحويل سال سفره پهن مي كردند و هر چه در منزل داشتند از كماچ، نان و سبزي گرفته تا شيريني و آجيل و تخم مرغ رنگ شده بر سر سفره قرار ميدادند و بر اين باور بودند كه به هنگام تحويل سال تخم مرغ رنگي روي آينه تكان مي خورد.در گذشته در برخي از نقاط استان كرمان مردم باور داشتند كه زمان تحويل سال تمام آبهاي جاري براي يك لحظه ميايستند و اصطلاحا به آن “خواب آب ” ميگفتند. در برخياز شهرستانها مانند سيرجان موقع تحويل سال اقدام به رشته بري و پختن آش با آن ميكنند و باور دارند كه با اين كار سررشته زندگي تا آخر سال به دستشان خواهد بود.
در قديم كساني كه با سواد و يا در اصطلاح عاميانه ملا بودند هنگام تحويل سال قرآن مي خواندند و سكه اي به عنوان بركت به بقيه مي دادند.
در بعضي از مناطق استان كرمان دعاي مخصوص تحويل سال را با زعفران و گلاب بر بدنه يك كاسه چيني مي نويسند سپس از آن شربت درست مي كنند و براي سلامتي اعضاي خانواده در طول سال همگي از آن مينوشند.در ديد و بازديدهاي عيد مردم اين استان سعي مي كنند ابتدا به ديدن خانوادههاي عزادار و كساني كه به تازگي عزيزي را از دست دادهاند بروند. اگر از زمان عزاداري اين خانواده ها مدت زيادي گذشته باشد اقدام به عوض كردن لباسهاي مشكي افراد خانواده به وسيله لباسهاي اهدايي خود ميكنند.عيد ديدني كوچكترها از بزرگان فاميل و هديه دادن بزرگان به بچه ها را از ديگر آداب مرسوم عيد نوروز در استان كرمان است.در برخي شهرستانها از جمله شهربابك، سيرجان و بم مردم شنبه اول سال به گردش و تفريح ميروند و اقدام به پختن آش مي كنند.بسياري از مردم كرمان قبل از عيد به تعداد افراد خانواده و بعضي ديگر يك ظرف سبزه درست ميكنند.در قديم مردم روز قبل از عيد تكه اي سبزه از باغها يا بيابانها مي آوردند وآن را با گل بالاي سر در منزلشان مي چسباندند و بر اين باور بودند كه براي شگون و خوش يمني روز اول سال چشمشان به سبزه بيفتد.در روز ۱۳ فروردين نيز سبزه ها را به خارج از خانه مي برند و براي رفع بلا در آبروان يا سر چهار كوچه مي ريزند. مردم استان كرمان از قديم روز ۱۳ فروردين را نحس مي شمردند و براي رفع نحوست آن به دامان كوه و دشت پناه مي بردند. عده اي حتي تا ۱۳ فروردين به مسافرت نمي رفتند و باور داشتند كه سيزده گير ميشوند.در حال حاضر اين باورها بسيار كمرنگ شده و مردم ديگر بسياري از آنها را از دست داده اند.در قديم مردم كرمان سالي يك بار پلو ميخوردند و به همين دليل آن يك بار را به شب عيد اختصاص مي دادند.آنها عقيده داشتند هركس شب عيد بايد حتما در منزل خودش بسر ببرد و بر اين باور بودند كه اگر در موقع سال تحويل در خانه خودشان نباشند تا آخر سالمرتبا اين طرف و آن طرف خواهند بود. گره زدن سبزه از آيينهاي سنتي مردم استان كرمان است برخي هنگام گره زدن سبزه اين شعر را ميخواندند “سيزده به در ۱۴ به تو از اين كتو به اون كتو درد و بلام توي كتو” و منظورشان از كتو سوراخي كه بين گرهها بوجود ميآمد، بود.دخترهاي دم بخت نيز به هنگام سبزه گره زدن از روي شيطنت و براي شگون ميگفتند: امسال اومدم كليتو (مقنعه) به سر، سال ديگه بچه بغل، خونه شوهر.برخي از شهر بابكيها روز ۱۳ بدر ۱۴ سنگ جمع ميكنند و در سوراخي قرار ميدهند سپس در آن را ميبندند و باور دارند با اين كار تمامي بلاها از آنها دور ميشود.
آداب و رسوم ازدواج
دیدن دختربیشتردرمجالس جشن ها،میهمانی ،سفره های نذری،زیارتگاه هاومجالس روضه خوانی دست می دادوبراساس معیارهایی چون سنگین پوشی،سبک پوشی،سادگی،قناعت،بی اعتنایی،آرامش وهیجان،پرحرفی و وقارخنده های بی جا و غیره سنجیده می شد و باکسب اجازه ، برای خواستگاری و دیدن رسمی به خانه عروس می رفتندوخواستگاری پیش ازبله برون مراسمی بود تاشرایطی راکه درنظرخانواده عروس وداماد آینده مطرح است معلوم کنند و این نخستین پل ارتباطی به شمارمی رفت.
قبل ازهرچیزساعت و روزخواستگاری مطابق تقویم ،روزخوب وساعت خوب تعیین می شدوبه این ترتیب داستان خواستگاری زیربرپامی گشت.
۱-رضاکنون: میانداراین جلسه معمولامادرعروس بود، دراین جلسه که خانواده پسرمقداری شیرینی سفارشی همراه خودداشتند،کارگرفتن رضایت ازمادرعروس راآغازمی کردند،دراینگونه مواردمعمولا مادرعروس به قول کرمانیها« طاقچه بالا» میگذاشت وباوقاروسنگینی خاصی واردمی شدوتلاش میکردکه «ازهول حلیم تودیگ نیفته»وموقعیت دخترش رابه خوبی حفظ کند.
۲-شیرینی خورون: پس ازانجام گفتگووبدست آوردن نتیجه مطلوب وتوافقات لازم،نوبت به شرکت درمراسم شیرینی خورون می رسیدکه خانواده دامادوبرخی قوم وخویشهای نزدیک درمنزل عروس حضوریافته وبه صرف شربت وشیرینی می پرداختندباوروددامادبه خانه عروس زنان هلهله وشادی یابقول کرمانی ها«کلولومی کشیدند»
۳-بله برون یاکفش پاکنون: پس ازانجام مراسم خواستگاری،درروز موعودبزرگترهای خانواده عروس وداماددرمنزل عروس جمع می شوندومذاکرات خودرادرخصوص مهریه وجهیزیه وشیربهاء انجام می دهندکه همه بستگی به سنت خانواده هادارد،دربعضی ازخانواده های کرمانی این عقیده رواج داردکه پذیرایی مجلس بله برون نبایدآنقدرمفصل باشدکه شائبه ی شیفتگی خانوداه عروس رابوجودآورد.
۴-عقدکنان: قسم به عشق که ازفیض پاکدامنی است که خلوت همه خوبان کنارآیینه است
یکی ازباشکوه ترین لحظه زندگی دختران وقتی است که چهره خودرادرآینه می بینند ونام خویش رااززبان عاقدمی شنوند.
انجام مراسم عقد به شیوه اسلامی برمبنای عقدحضرت علی (ع)وحضرت فاطمه(س)درابتدا ساده برگزارمی شدامابتدریج باآداب ورسوم محلی به هم آمیخت ورنگ ورویی تازه گرفت،خانواده های کرمانی معمولا عقیده دارندکه مراسم عقدکنان وقرائت خطبه عقدروبه قبله انجام شودوهزینه این مراسم به قول کرمانی ها عقد بندون برعهده ی خانواده عروس است وتنها هزینه عاقدراخانواده دامادپرداخت می کنندودرسفره ای که بنام “سفره ی عقد” توسط مادرعروس پهن می گردد، تخم مرغ،دوعدد لاله،جانمازسبز، ظرفی عسل،ظرفی روغن حیوانی،مقداری کماچ سهن،شیرینی خانگی،نبات وپسته وبادام وگردورنگ کرده قرارمی گیرد وآن نان وپنیروسبزی معروف که گره ازبخت دختران دم بخت آن مجلس می گشاید وجاری شدن خطبه عقدتوسط عاقدپس ازتکرارهای مکررسه تاپنج بارازعروس بله رامی گیردوصدای عروس درهلهله وشادی اطرافیان گم می شود.
واین چنین درپایان مراسم ازدواج،عروس ودامادتوسط پدرداماد باوقاروطمأنینه دست به دست می شدند،یعنی پدرداماددست عروس را می گرفت ودردست دامادمی گذاشت وآنگاه روبه پسرواشاره به دخترمی گفت:این امانت بدستت سپرده وپسر«داماد»به رسم سپاسگذاری واحترام ،دست پدررامی بوسید…
.