آداب و رسوم مردم قشم
آداب و رسوم مردم قشم
فرهنگ مردم قشم
مردمان خطه ی جنوب آداب و رسوم خاص خود را دارند که با سایر مناطق ایران تفاوت هایی دارد آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد سعی دارد تا شما را با آداب و رسوم نواحی مختلف ایران آشنا کند. مردم قشم برای ماه رمضان، مراسم ازدواج و مراسماتی از این قبیل آداب خاصی را دارند. با اصفهان تور همراه باشید تا با گوشه ای از این آداب و سننن آشنا شوید.
آداب و سنن مردم جزایر قشم، هرمز، لارک و هنگام از دیرباز یکسان بوده و از فرهنگهاى غربى و خارجى کمتر تأثیر پذیرفته است. بردبارى، خونگرمى، مهماننوازى و تحمل دربرابر کمبودها و سختى شرایط آب و هوا، از ویژگىهاى خاص و خصلتهاى پاک مردم این جزایر است. اهالى قشم چون در محدود بسته جزیره قرار گرفتهاند، یکپارچگى و همگونى خود را حفظ کرده و در معاشرت با یکدیگر از روحیه گرم و همبستگى بالایى برخوردارند و روابط حسنهاى باهم دارند. بهلطف این ویژگى است که مردم قشم در اتفاقات و حوادث به کمک یکدیگر مىشتابند و در غم و شادى شریک مىشوند. مردم جزیره سخت پایبند اصول دین اسلام هستند و به همین مناسبت، آداب و رسوم آنها نیز بیشتر در پیرامون مراسم مذهبى و برگزارى جشنها و اعیاد دینى است و دیگر مراسم نیز تا حدودى تحت شعاع این اعتقاد است. مراسم مولودى در قشم در طى سال، چهار روز مولودى خوانده مىشود. مولودى از جمله مراسم مذهبى است و در مسجدها برگزار مىشود. روزهاى مولودىخوانى که در جزیره قشم برگزار مىشود، عبارتند از: ـ اهل سنت مراسم تولد پیامبر (ص) را در روز ۱۲ ربیعالاول و شیعیان در روز ۱۷ ربیعالاول برگزار مىکنند و دولت جمهورى اسلامى از روز ۱۲ تا ۱۷ ربیعالاول را بین مسلمانان اعلام کرده است. ـ معراج پیامبر در شب ۲۷ رجب جشن گرفته مىشود. ـ عید فطر در اول شوال برگزار مىشود. ـ در جزیره قشم، عید قربان را در ۱۰ ذیحجه گرامى مىدارند. مراسم مولودى بعد از نماز عشاء، از حدود ساعت هشت تا ساعت یازده شب در مسجدهاى قشم، شروع و خاتمه مىیابد. در این مراسم، که عموماً شبها انجام مىشود، یک نفر مولودى مىخواند و دیگران جواب مىدهند. مراسم قبله دعا رفتن از مراسم قدیمى است که تا به امروز در قشم حفظ شده و براى اهالى جنبه تقدس پیدا کرده است. در سالهایى که در قشم بهموقع یا به اندازه کافى باران نمىبارد و آب برکهها و چاهها تمام مىشود و در دشتها و صحراها، خشکى جاى سرسبزى و خرمى را فرا مىگیرد و کشاورزان قادر به کشت و کار نیستند و حیوانات علوفه و آب نمىیابند و انسانها تشنه مىمانند، امام جماعت و پیشواى مذهبى قشم که در عین حال مردى باتقوى و پرهیزگار است، به تکاپو مىافتد و مقدمات رفتن مردم را به ”“ و اجراى مراسم ”“ فراهم مىسازد. این مراسم براى طلب باران است.
محلهاى مختلف ”قبله دعا“ (کنار دعا): قدیمىترین محل قبله دعا، زیر درخت بود. این درخت قدیمى و بزرگ روى تپهاى بالاى تأسیسات فعلى برق شهر و چاه آب پرتغالىها و مشرف به شهر قشم قرار دارد. عدهاى از معمرین مىگویند در این قسمت سابقاً فقط غذا پخته مىشده و بین فقرا تقسیم مىشده و تنها چند نفر به خواندن دعا مىپرداختند و بعد از خاتمه دعا، باقىمانده غذا را که بىنمک بوده است در نزدیک درخت ”کُنار دعا“ روى محوطه تمیزى مىریختند و بدون آنکه به درخت پشت کنند باز مىگشتند. این غذا را حیوانات صحرا، پرندگان و لاشخورها که در محل به ”دالمن“ یا ”بو دزد“ نامیده مىشوند، مىخورند. دومین محل قبله دعا بعد از کنار دعا، روستاى کابلى بود. کابلى روستایى است که در غرب شهر قشم قرار گرفته است. مردم قشم و روستاها هروقت براى انجام مراسم قبله دعا به روستاى کابلى مىرفتند، شب را در همانجا مىماند. سومین و آخرین محل قبله دعا در جنوب شهر و در محوطه نزدیک برکه بىبى قرار دارد که تا این اواخر هم این مراسم وجود داشته است. رسم زنبیل گردانیدن در جزیره قشم گاهى اتفاق مىافتد که بچهاى در سن ۱۸ ماهگى یا دوسالگى پا نگرفته و راه نمىافتد. پدر و مادر طفل، براى راه افتادن بچه خود، یک روز بر و بچههاى همسایه را خبر مىکنند و فرزند خود را در یک زنبیل که با پوشال درخت خرما درست کردهاند مىگذارند و درحالىکه زنبیل را مثل یک تخت روان حرکت مىدهند با صداى بلند این عبارت را پیاپى مىخوانند: بعد، با همان تشریفات، زنبیل را به درب خانههاى دیگر مىبرند و عبارت یاد شده را دستهجمعى مىخوانند و این کار در حدود دو ساعت طول مىکشد. در خاتمه مراسم، دوباره زنبیل محتوى بچه را به خانه پدر و مادر طفل برمىگردانند و بچه را تحویل مىدهند. اهالى عقیده دارند که بعد از انجام چنین مراسمى، طفل پا مىگیرد و راه مىافتد. این مراسم از قدیم تا بهامروز در قشم مرسوم است. رقص ازوا (اضواء) در روزهاى عید قربان، عید فطر و خصوصاً در عروسىها، جمعى از ناخداها، جاشوها و ماهیگیران قشمى با ساز و دهل و طبلهاى بزرگ به کوچهها و خیابانها و میدان شهر مىآیند و بهعلامت شادى و خوشحالى در حال نواختن طبلها، به پایکوبى مىپردازند. رسم قربانى براى ریزش باران طبق یک رسم قدیمى، همه ساله در جزیره قشم براى آمدن بهموقع و بیشتر باران، چند رأس گوسفند قربانى مىکنند و گوشت آنها را بهصورت خورشت درآورده و به همراه برنج بین مستمندان توزیع مىکنند. این مراسم در بیرون شهر صورت مىگیرد و قبل از هرکارى اهالى به خواندن نماز مىایستند و سپس گوسفندها را ذبح مىکنند. همزمان با مراسم قربانى، آبانبارهاى خود را ـ که در محل به معروف است ـ تخلیه و تمیز مىکنند و منتظر ریزش باران مىمانند. دیگر اعتقادهاى مردم قشم ـ بنا به یک رسم بسیار قدیمى، اهالى در شبهاى جمعه در منزل و دور حیاط و توى اتاقها، بخور مىسوزانند و همهجا را خوشبو مىکنند.
ـ در گذشته، مردم قشم در حیاط خانه خود (مانند: گارم زنگى، گل ابریشم) نمىکاشتند و مىگفتند که آنها درختان بدیمنى هستند ولى از حدود ۱۸ تا ۲۰ سال پیش، این درختها را مىکارند. ـ خوردن گوشت گوسفند را خوب نمىدانند و اصلاًنمىخورند و به گوشت بز علاقه دارند و بیشتر مىخورند. ـ ماهى را سرد و خرچنگ و میگو را گرم مىدانند. ـ ماهى شیر و هوور را براى زنان شیرده مفید مىدانند. ـ اگر لنج یکى از اهالى قشم در دریا دچار طوفان شود، او در دل نذر مىکند درصورتى که از آن وضعیت خلاص شود، به فلان زیارت برود و به فقرا غذا بدهد و یا پنج تا ده روز، روزه بگیرد. پس از اینکه به سلامت به ساحل مىرسد، به محض رسیدن و یا حداکثر طى یک هفته نذر خود را ادا مىکند. ـ معتقدند که اگر دو مرغ یا پرنده سر به گوش هم بگذارند، مهمان خواهد آمد. ـ هر مرغى بر سر دیوار بخواند و یا کلاغ قارقارکند، مىگویند مهمان مىآید و یا مسافر از راه دور مىرسد. ـ به شتر احترام مىگذارند و مىگویند پیامبر (ص) روى شتر سوار مىشده است. ضربالمثلها ـ ”آب تا کرا، فرزند زیر پا!“ این ضربالمثل را درباره فردى مىگویند که درحال غرق شدن است و آب تا زیر گلوى او را گرفته است و فرزندى را که در بغل یا به دوش دارد رها مىکند. ـ ”از شتر دور بخواب، خواب خوش بکن“ ـ ” بگو با دار تا بشنود دیوار“ (به در بگو تا دیوار گوش کند). ـ ”باران چه کند به ویرانه“ ـ ”تا کور تماشا اکن، عیش تمامند“ (تا یک کور نابینا بخواهد بفهمد چه خبر است، تماشا کند، عروسى بهپایان مىرسد). (هرگاه از آدم تنبل کارى بخواهند و تا او از جاى خود بلند شود آن وقت، کار از کار گذشته باشد، این ضربالمثل را درباره او بهزبان مىآورند). ـ ”خیار از دو گرگه، پیدان، گندم از سروهوش“ یعنى: بوته خربزه و خیار وقتى دو برگ مىشود و گندم از خوشهاش معلوم مىشود که محصول آن خوب خواهد شد یا نه. این ضربالمثل را وقتى مىگویند که مىخواهند درباره آینده کودک یا چیزى یا کسى صحبت کنند. ـ ”دشتى چه ادن از حال کشتى!“ یعنى: کسى که در دشت و بیابان بوده است چه اطلاعاتى از وضع کشتى و دریا دارد. (این مثال را درباره کسى مىگویند که در یک کار تجربه نداشته و در آن کار دخالت مىکند). ـ ”درخت بگین و سایه طلب“ یعنى: درخت را نگاه کن و آنگاه انتظار سایه داشته باش. (هرگاه از شخصى کارى بخواهند و آن فرد قادر به انجام دادن آن نباشد، این مثل را گویند.) ـ ”سایه به بن مىرود و دختر به مادر“ ـ ”مسجد نبسته، کورن نشسته!“ یعنى: هنوز مسجد را نساختهاند، کورها براى گدایى نشستهاند. ـ ”هر که شاه، ما رعیت!“ ـ ”همه ماهها خطر داره، ولى بدنامى صفر داره“ ـ ”هر چه آدم بالاتر رود محکمتر به زمین خورد“ ـ هر جا که نن، کچلن بن پنن“ یعنى: هر جا که نان هست، کچلان منتظرند. (این مثل را، در هر کارى که سود آن زیاد باشد و مردم با اشتیاق به طرف آن بروند، مىگویند.) ـ ”هر جا که هاشن، کچلن فراشن!“ یعنى هر جا که آسیاب آرد است، فرصتطلبها را در آنجا پیدا مىشوند. (در وقتى که افراد ناخوانده، خود را در هر کارى شریک مىسازند، گفته مىشود). ـ ”یک ماى خراب، صد ماى خوب خراب کن“ یعنى: یک ماهى فاسد و خراب، صد مایه خوب را فاسد مىکند. (هرگاه یک فرد فاسد جامعهاى را به فساد بکشاند، این مثل را مىزنند).
مراسم عروسی در قشم
امروزه برپایی مراسم ازدواج در میان مردم قشم تا اندازهای مانند رسم سالهای پیشین است. اگر چه به دلیل تغییر وضعیت اقتصادی، به جای مراسم هفت شبانهروزی عروسی، به برنامهای سه روزه بسنده شده است اما هنوز پایبندی به سنتها در آن مشهود است.
آماده شدن برای مراسم عروسی حدود یک سال برای خانوادهها زمان لازم دارد؛ این زمانی است که برای تهیه تدارکات عروسی صرف میشود. به دلیل گرمای هوا در قشم، مراسم عروسی معمولا در فصلهای خنکتر سال برگزار میشود، اما تصمیمگیری درباره زمان عروسی بیشتر توسط خانواده داماد انجام میگیرد، شاید دلیل این امر این است که کلیه تدارکات عروسی باید توسط آنها انجام گیرد.
همه چیز از زمانی شروع میشود که یکی از بزرگان خانواده پسر «برای دختر»* نزد خانواده وی میرود. پس از چند روز که پاسخ مثبت خانواده عروس اعلام میشود، بزرگان خانواده داماد با حلقهی انگشتری به همراه ساعت و طلا به خانه عروس میروند.
در همین روز درباره مهریه و تعداد لباسهای عروس توافق میشود. بر خلاف آنچه در بیشتر نقاط ایران جریان دارد، مهریه بهصورت نقدی تعیین میشود و البته مشابه بسیاری مناطق دیگر ایران مبادله نمیشود. غیر از این باید تعدادی لباس برای عروس حاضر شود. این لباسها که لباسهای بومی مردم منطقه است، بسته به میزان توانایی مالی خانوادهها از ۸ تا ۲۵ دست متفاوت است. عمدهترین چیزی که باعث میشود خانوادهها حداقل یک سال برای عروسی زمان نیاز داشته باشند، دوخت شلوار و جلبیل (نوعی شال محلی) برای عروس است. زمان تقریبی عروسی را هم در همین زمان تعیین میکنند.
حنابندان
دو روز قبل از عروسی بر روی دست و پاهای عروس حنا گذاشته میشود. شخصی برای گذاشتن حنا به خانهی عروس میآید. تمام دست عروس از نوک ناخن تا شانه و کل پاها با نقش حنا پوشیده میشود. از این زمان عروس در حجاب میرود و دیگر به جز افراد خیلی نزدیک کسی او را نمیبیند. حتی برای انجام کارهای ضروری و شخصی دو نفر از بستگان نزدیک او را همراهی میکنند.
ساخت
روز قبل از عروسی که ساخت نامیده میشود، خانواده داماد وسایل عروس را میآورند. وسایل را زنان خانواده داماد، از خانه داماد تا خانه عروس بر روی سر حمل میکنند. در این روز، عروس در لباسی سبز در حالی که به صورت کامل پوشیده شده و تنها کف و مچ پاهایش دیده میشود، از حمام آورده شده و پس از آنکه در تمام مجلس گردانده شد در بالای مجلس نشانده میشود.
چمدانها و خنچههای حاوی وسایل عروس از شلوار، پیراهن، دمپایی، وسایل آرایشی و غیره تحویل خانواده عروس میشود که در میان مراسم به همگان نشان داده میشود. مراسم این روز و سایر مراسم به دلیل گرمای هوا در بیشتر فصلهای سال، هنگام عصر برگزار میشود و البته نماز شام را هم در همان مراسم میخوانند.
عروسی
عروس همچنان در پس پرده پنهان است، اما سایرین برای عروسی حاضر میشوند.
ناهار عروسی معمولا هواری است (نوعی غذای محلی). معمولا کسی برای ناهار دعوت نمیشود اما غذا بین همسایگان و فامیل پخش میشود. با اینکه خانواده عروس و داماد هر کدام بهصورت جداگانه و در محل، روستا یا شهر خودشان مراسم را برگزار میکنند، کلیه هزینهها بر عهده داماد است.
علاوه بر تدارکات مهمانی، خانواده عروس باید کار مهمی را هم تا روز عروسی انجام دهند که آماده کردن حجله است. حجله در واقع یکی از اتاقهای خانه عروس است که برای اقامت عروس و داماد تا زمانی که در خانه پدر و مادر عروس هستند، تجهیز میشود. کولر، تلویزیون، سرویس بهداشتی و حمام از ملزومات این امکانات است. بر خلاف بیشتر نقاط ایران، در شب عروسی داماد به خانه عروس میرود و ممکن است عروس و داماد برای مدتها در آنجا ساکن باشند. تزیینات حجله برای حداقل چند هفته باقی میماند و معمولا تا صاحبان وسایل درخواست نکرده باشند این اتاق به همان شکل نگهداری شده و زوج جوان در آن زندگی میکنند.
قبل از شام (نماز عشا) مهمانها میآیند. عروس را هم معمولا در خانه آرایش میکنند. این روزها برخی افراد، لباس عروس به رسم شهرها میپوشند که به آن لباس «بهاره» میگویند. به هر حال عروس در اتاقی دیگر و دور از نظرها است. پس از شام که هواری یا غذای دیگری است، داماد به خانه عروس میآید. با توجه به میزان فاصله خانوادهها، همه یا بخشی از مسافت را داماد در حالی که دستش را دو مرد دیگر گرفتهاند با ساز و آواز و پایکوبی به خانه عروس میآید.
داماد به حجله برده میشود و مردان از هر دو سوی فامیل برای دیدن و شادباش به دیدنش در حجله میروند. پس از آن عروس، در حالی که کاملا پوشیده است و توسط دو نفر از دختران فامیل هدایت میشود از اتاق بیرون آورده و پس از گرداندن در مجلس به سمت حجله برده میشود. این بخش نیز همراه زدن دایره و خواندن دسته جمعی زنان و دختران است. بردن عروس به آرامی انجام میگیرد و در تمام مدت، نقل، پول، سکه و گاهی اسباببازیها و خوردنیهای کوچک برای کودکان بر روی سرش ریخته میشود. برای زیبایی بیشتر، سبد حاوی این وسایل با تور و پارچههایی به رنگ لباس عروس تزیین میشود؛ در روز ساخت سبدی سبز و در روز عروسی سفید.
عروس به حجله و نزد داماد برده میشود، اکنون نوبت خانمها است که برای دیدن حجله و عروس و داماد به حجله بروند. رسم این است که همچنان عروس پوشیده است و صورتش را کسی نمیبیند. اما امروز رسوم کمی تغییر کرده است. برخی خانوادهها صورت عروس را برای لحظهای نشان داده و باز میپوشانند. اما اگر عروس لباس بهاره پوشیده باشد، در حجله صورتش را باز میکنند و همه میبینند.
پس از این عروس و داماد تا سه روز در حجله هستند و کسی آنها را نمیبیند. تنها یک نفر از خانواده برایشان غذا میبرد.
هفت شبی
پس از هفت روز که به آن هفتشبی میگویند، عروس برای دیدن خانواده داماد به خانه پدری داماد میرود. اگر عروس قرار باشد به خانه دیگری برود در همین زمان رخ میدهد. وگر نه در بیشتر موارد عروس و داماد در همان خانه مادر عروس ساکن هستند تا داماد خانه و وسایلش را آماده کند. این مساله ممکن است سالها طول بکشد.
سفره عقد و جهیزیه
در عروسی قشم سفره عقد و جهیزیه وجود ندارد. در عروسی قشمیها هیچ خبری از جهیزیه نیست. بنابراین هیچ خانوادهای نگران خرید وسایل خانه برای دختران خود نیست. در عوض تمام وسایل زندگی را باید پسر تامین کرده باشد. داماد بعد از مراسم عروسی، در خانه پدر زن اقامت میکند. این اقامتگاه تا سالها ادامه پیدا میکند و جنبه بدی هم در بین مردم ندارد. گاه نیز داماد خانه و اسباب زندگی را فراهم کرده و در خانه خود زندگی را آغاز میکند.
در مقاله های دیگر اصفهان تور نیز همراه ما باشید.
آداب و رسوم استان بوشهر
جشنها و آیینهای استان بوشهر
هر شهری در هر زمینه ای دارای آداب و رسوم خاص خود میباشد. که دارای ویژگی های منحصر به فرد و زیبا میباشد. آژانس مسافرتی اصفهان در مقاله ی زیر برخی از این آداب و رسوم استان بوشهر را گردآوری کرده است با اصفهان تور همراه باشید تا با این آداب و رسوم آشنا شوید.
جشنهای ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیینهای خاص خود است. در حال حاضر برخی از آنها از بین رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی دیگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری…
در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشنها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانهای ایران باستان؛ یعنی دوره سلسله پیشدادی دارند. جشنها و آیینهای استان بوشهر به جشنهای مذهبی، ملی و محلی تقسیم میشوند.
جشنهای بزرگ مذهبی در استان بوشهر
جشن میلاد حضرت محمد(ص)، جشن میلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن میلاد حضرت علی (ع)( روز پدر)، جشنهای بزرگ نیمه شعبان، روز میلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسمهای آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عید قربان، جشن بزرگ غدیر خم و تعیین حضرت علی(ع) به جانشینی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن میلاد دیگر امامان معصوم (ع) از جمله جشنهای مذهبی مهم استان بوشهر به شمار میآیند. جشن بزرگ عید فطر در استان بوشهر؛ عید تلخکیا عید مردهها نامیده میشود.
در این روز كسانی كه عزیز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار میكنند و مردم برای تسلیت به دیدن آنها میروند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عید فطر، مردم به زیارت اهل قبور میروند و بر قبر مردههای خود سفره میچینند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عید خوانده میشود.
در میان جشنهای ملی؛ جشنهای عید نوروز مهم ترین و بزرگترین جشنها به شمار میآیند. نخستین جشن ایرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشید مرسوم شد و در زمانهای بعد، جشنها و آیینهای دیگری چون تیرگان، مهرگان، سده و غیره در فرهنگ ایران پدید آمدند. اعیاد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته میشوند. اقلیتهای مذهبی استان بوشهر نیز میتوانند جشنهای مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشنهای ملی؛ آیینهای ویژه عید نوروز مهم ترین جشنها به شمار میآیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، این عید ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار میكنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
این مراسم در میان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام میشود. در عین حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نیک میگیرند و چند روز به تحویل سال نو مانده نوعی شیرینی تهیه میکنند که به شیرین بیب گلی معروف است. بیش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شیرینی بیب گلی و شیرینی قراپیچ، شیرینیهای دیگری نیز از بازار تهیه میکنند و در تمام ایام جشنهای نوروزی از مهمانان با انواع شیرینیها پذیرایی میشود.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار میشود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم این دیار است. بر اساس رسم آنها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد زیرا بر این باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا۱۹۹۹ قضا و بلا نازل میشود كه فقط ۹۹۹ تای آن در این شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو یا كهنه ای را به خانه یا زمین میزنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور میریزد.
مراسم زار (لیوا) که از آیینهای شب چهارشنبه سوری است ریشه افریقایی دارد و گویا از طریق حبشه به این منطقه راه یافته است و برای فرد بیمار برگزار میشود. این رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار میشود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص میپوشند و عطر مخصوص این مراسم را نیز به خود میزنند و خود را برای مراسم آماده میكنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گیاهان: كندرک، ریحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ (نوعی گیاه) تهیه میکنند و بیمار را دور از چشم زنان و یا بالعكس اگر مریض زن باشد دور از چشم مردان نگه میدارند و از این معجون برتن بیمار میمالند و مقداری نیز به خورد او میدهند. این مراسم چندین شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بیماری باید همیشه لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر كند. هیچ كار خلافی انجام ندهد و به این صورت او برای همیشه در جرگه اهل هوا در میآید.
جشنهای ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیینهای خاص خود است. در حال حاضر برخی از آنها از بین رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی دیگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ریش سفید و یا بزرگ خانواده پدر یا مادر داماد انجام میشود. در این زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهایی را میدهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بیشتر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آینده خویش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه این كه دختر را برای فامیل یا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ریش سفید خانواده داماد پیش پدر عروس میآیند و بدین ترتیب شرایط نهایی طرفین مطرح میشود. در این نشست مهریه حاضر و غایب تعیین میشود. در گذشتهها مهریه پوست پیاز و یا بال پشه تعیین میشد. چون امكان جمعآوری این اقلام غیر ممكن بود، بدین ترتییب طلاق غیرممكن میشد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شیر یا شیر بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعیین این شرایط نوبت به نامزدی میرسد. بدین صورت یک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پیچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نیز به مراسم بریدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون میگویند. خانواده داماد بعد از این كه لباسهای عروس را تهیه كرده یک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (علیهم السلام) یا شبهای جمعه را تعیین كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس میبرند. بردن لباسها معمولاً یك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آنها را داشته باشد. دایه یا زن خیاط لباسها را یكییكی به مهمانان نشان میدهد در عوض این كار به وی هدایایی تقدیم میشود. قیچی زدن لباس عروس را باید یک زن خوشبخت و دولتمند (یعنی این كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سینی چیده و روی آن را روسری سبزی میكشیدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر دیلم لباسهای داماد را نیز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد میبرند و به این كار تشریف میگویند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک یا دایه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت میگیرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ریخته و نقل و نبات نیز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حریر سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خیر و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی مینماید. به این عمل طلبون نیز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشیدن لباس نو در حجلهای كه وسط حیاط داماد درست شده مینشیند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع میشوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد میبندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نیز پول و شیرینی روی سر داماد میریزند که به این مرام سرتراشون میگویند. هنگام سرتراشون دعایی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در این مراسم مردم با شربت و شیرینی و آجیل پذیرایی میشوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً یك شب قبل از عروسی انجام میدهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با یک پارچه حریر سبز رنگ میبندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسیقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ با نان محلی كه كنجد روی آن مالیده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طریقه پخش حلوا به این صورت است كه حلواها را در كاسه و یا بشقاب چیده و در سینی بزرگی قرار میدهند، یكی از بستگان عروس و یا داماد سینی را روی سر گذاشته و به خانههای همسایه و فامیل میرود و حلوا را تقسیم میكنند.
این حلوا را صبح عروسی نیز پخش میكند. امروزه مراسم حنابندان به این صورت است كه یك برگ سبز درخت نارنج و یا یک اسكناس هزار تومانی را در دستهای عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا میگذارند. هنگام حنابندان این شعر خوانده میشود: “عروس حنا میبنده، طوق طلا میبنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا میبنده”
دومارویی رسم دیگری است که در مراسمهای عروسی انجام میشود. در روستاهایی كه كنار روخانه و یا دریا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر میگردانند و سرتراشون انجام میشود. در نقاط دیگر داماد را برای زیارت به پابوسی پیر یا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد میآوردند (در قدیم كه عروس را با اسب میآوردند) عروس تا هدیه ای نمیگرفت از اسب پیاده نمیشد که به این رسم پااندازون گفته میشود. امروزه آوردن عروس با اتومبیل انجام میشود در این شرایط نیز عروس تا هدیه نگیرد از اتومبیل پیاده نمیشود. هدایا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و یا قطعهای زمین باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظیر بندر ریگ و بندر گناوه و دیلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به دیدن عروس میروند و هدیه مورد نظر خود را تقدیم میكنند. در منزل عروس با شیرینی و آجیل و شربت از مهمانان پذیرایی میشود. آجیل را در دستمال كوچكی میپیچنانند و میهمانان آن را با خود به منزل میبرند. یزله خوانی و خیام خوانی از جمله آداب موسیقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آیینهای طلب باران از جمله آیینهای محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخیر روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آیینها و مناسكی را برای تسخیر این عنصر طبیعی انجام میدهند. برخی از این آیینها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلین (gal galin):
هنگام غروب مردم محله در یک كوچه جمع شده و یک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهیه شده با گونی میپوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به این فرد گلی میگویند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب میریزند. گلی به درب خانهها میرود و طلب هدیهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذایی از قبیل گندم، جو، حبوبات و یا پول میدهد. عده ای به ویژه كودكان نیز پشت سر گلی به راه میافتند و اشعاری میخوانند”نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)”
اگر صاحب خانه به آنها هدیهای بدهد میگویند: “خونه گچی پر همه چی” اگر صاحب خانه به آنها چیزی ندهد؛ میگویند: “خونه گدا هیچی ندا”
هنگام عبور از كوچه این اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
“گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجیم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجیم كهنه تون”
از هدیههای جمع آورده شده، شله یا حلیم درست میكنند. یک دانه مهره یا ریگ در آش میاندازند. سپس آش را بین حضار تقسیم میكنند. در سهمیه آش هر كس ریگ دیده شد، او را كتک میزنند. در این موقع یک نفر ریش سفید و یا سید محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگوید من ضامن این فرد هستم تا چند روز دیگر باران خواهد آمد. اگر باران نیامد او را بزنید. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (یعنی امام زاده یا پیری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادیهایی كه كنار ساحل هستند به سمت دریا كه در جهت مغرب است میروند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم دیگر میخوانند: “قبله دعا میشینیم سی او خدا میشینیم”
وقتی مردم به سوی پیر یا امام زاده حركت میكنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران مینمایند.
مراسم تک تكو tek teku
از آیینهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبیز یا الک را در دست گرفته و با ریگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند یا چای میدهد. چیزهایی را كه جمع شده است به سر پیر یا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. این كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهد بارید.
خانه تکانی
یکی از رسوم پسنده و ارزشهای نیک عید مردم بوشهر خانهتکانی و شست و شوی فرشها و پتو و دیگر وسایل منزل است، نظافت و خانه تکانی یکی دو هفته پیش از فرا رسیدن عید انجام می گیرد و در واقع مردم خانه را برای پذیرانی از میهمانان عید آماده می سازند.
- کاشت سبزه، نظافت و خرید لباس نو
اغلب مردم استان، دو یا سه هفته قبل از عيد دانههاي گياهي مانند گندم و عدس و لوبيا را سبز ميكنند كه براي سفره هفتسين آماده باشد. بعد از بزرگ شدن با روبان قرمز اطراف سبزهها را بسته و برای گذاشتن سر سفره آماده می کنند.
همچنین یکی دو روز مانده به آغاز سال نو، افراد خانواده برای خرید لباس عیدشان به بازار و فروشگاه ها می روند و لباس های نو و پارچه های رنگین، خریداری می کنند. در واقع افراد خانواده با خرید لباس نو و تغییر ظواهر زندگی نشاط خاصی را به زندگی خود می بخشند. نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است.
- تهیه سفره هفت سین
بزرگترین نماد آیین نوروز “هفت سین” ، است. بزرگان خانواده یکی دو روز قبل از سال تحویل، خریدهای سفره هفت سین را انجام می دهند و فضای خانه را برای یک دورهمی صمیمی و خانوادگی آماده می کنند. هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه و سبزه.
“محمد علی دادخواه” که اخیراً پژوهشی با عنوان “نوروز و فلسفه هفت سین” را به نگارش در آورده، در این باره مینویسد:”عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط میدادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوهاست و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید میدهند. علامه مجلسی میفرماید: آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل برآنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که باحرف سین شروع میشودبخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ میدارند.”
- پختن نان و غذا های محلی:
پختن نان محلی اغلب در روستا ها و شهرهای کوچک استان رایج است. زنان خانهدار با پختن نانهاي انواع نان های شیرین و مخصوص به استقبال عيد ميروند.
در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است؛ یکی در تنور و دیگری روی تابه. نان تنوری ضخیم است که به گرده مشهور است و روی آن را کنجد میپاشند و در تنور میپزند.
نان تابه، نان نازکی است که با ابزاری به نام تیر روی صفحه تختهای به نام خون پهن میکنند سپس آن را روی تابه میپزند. نوع این نان نازک و خشک تا ماهها قابل نگهداری است. نوعی نان نرم و کوچکتری به نام مشتک یا بلبل نیز روی تابه پخت می شود که بیشتر برای صبحانه صرف می شود.
همچنین غذا های محلی و سنتی مخصوص استان بوشهر نیز پخت می شوند که ماهی، میگو و خرما مهم ترین مواد اولیه تهیه این غذا های سنتی است که در طبخ بسیاری از این خوراکی های محلی مورد استفاده قرار می گیرند.
به عنوان مثال یکی از خوشمزهترین مواد غذایی که با خرما تهیه میشود، رنگینک است که دارای گونههای مختلفی است. رنگینک جزو شیرینی هایی است که در عین خوشمزگی، بسیار ساده تهیه می شود، به همین خاطر طرفداران زیادی دارد.
قلیه ماهی، قلیه میگو، میگوی سوخاری و میگو پلو،قیمه بوشهری، حلوای انگشت پیچ و … از جمله غذاهای محلی و مورد علاقه بوشهری ها است که برای مهمانان خود تهیه می کنند.
- جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو
موقع تحویل سال نو همه اهل خانه با لباس نو بر سر سفره می نشینند، مادر اسپند دود می کنند برای دوری از زخم چشم، یکی شمع روشن می کند به نیت روشنایی خانه و زندگی، پدر قرآن می خواند تا در آغاز سال نو دلها به سوی خداوند بزرگ هدایت شود. اعضای خانواده در لحظه تحویل سال جدید، دست به دعا آماده می شوند و دعای زیبای:« یا مقلبالقلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال» را زمزمه و در ذهن و دل خود آرزوهای قشنگ می کنند.
بر سر سفره عید، سکه، برنج، آب، ماهی قرمزآینه و .. نیز دیده می شود که سکه نشان از خیر و برکت و رفاه؛ برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی؛ آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار؛ ماهی قرمز، شگون دارد؛ آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی است.
بوشهری ها تخم مرغ های جوش داده را رنگ می زنند و بعد از خواندن آیه تحویل سال و دعای عاقیت بخیر برای یکدیگر،تخم مرغ ها را صرف می کنند.
زمان سال تحویل همه اهل خانه همدیگر را در آغوش می گیرند و با روبوسی سال نو را تبریک می گویند و برای هم سال خوب و پربرکتی را آرزو می کنند و سپس به مناسبت سال نو بزرگترها به کوچکترها عیدی می دهند.
معمولا مردم استان بوشهر به خصوص شهر بوشهر نهار روز عید نوروز را سبزی پلو با ماهی و نوشیدنی محلی صرف می کنند.
- زیارت اهل قبور
رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهای سال نو و نیز برگزاری مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینی نوروز است.
برخی از هم استانی ها در لحظه تحویل سال و برخی دیگر نیز بعد از تحویل سال جدید به قبرستان می روند و به گونه ای یاد کسانی که سالهای گذشته در لحظه تحویل سال در کنار آنها بوده اند را گرامی می دارند.
تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز مردم استان می باشد.
- دید و بازدیدها و دادن عیدی
دید و بازدید را به عنوان مهمترین آئین ایام نوروز میتوان یاد کرد که جایگاه ویژهای در بین مردم دارد و صله رحم به صورت ویژهای در این ایام در بین مردم دیده میشود.
ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن اسلامی و انسانی است. از همان روزهای اول نوروز در استان بوشهر، دید و بازدیدها آغاز می شود. در همه خانواده ها رسم بر آن است که افراد خانواده ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و عید را به آنها تبریک می گویند. سپس به خانه بر می گردند و منتظر می مانند تا بزرگترها به آنها سر بزنند. در این دید و بازدیدها عیدی هم داده می شود.
علاوه بر دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان فامیل، با جمعی از مصیبت دیدگان در سال گذشته نیز دیدار می شود. این دید و بازدیدها و عیدی دادن و عیدی گرفتن تا پایان تعطیلات نوروز (سیزده به در) ادامه دارد و برای مهمانان ویژه خود ماهی شکم پر با شکر پلو تدارک می بینند.
- سیزده به در
سیزده بدر نیز از دیگر رسمها است که تقریبا در همه کشور انجام می شود و مردم در این روز به طبیعت رفته و ناهار خود را در آنجا صرف میکنند.
اجرای مراسم سیزده به در در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است.
مردم شهرهای استان بوشهر نیز همانند دیگر هموطنان، به اتفاق خانواده، اقوام و بستگان خود از صبح روز سیزدهم فروردین با دامان طبیعت می روند و در یک فضای پر از صمیمت به گشت و گذار می پردازند و در مناطقی از استان بازی های بومی محلی انجام می دهند و سپس ناهار را با هم صرف می کنند و غروب با پایان بردن یک روز تفریحی، سبزه عید خود در دریا یا آب روان رها می کنند و به منزل بر می گردند.
آداب و رسوم قم
آداب و رسوم و جشن ها :
مردمان استان قم در طول ایام سال و با مناسبت میلادهای ائمه معصوم جشن هایی را برگزار می کنند و در هر کوی و برزن میتوان این جشن ها و مناسک مذهبی را دید در زیر، اصفهان تور شما را با بخشی از این مراسمات آشنا میکند. با ما همراه باشید.
مراسم یادمان ورود حضرت معصومه (س) به قم : روز بیست و سوم ربیع الاول سال ۲۰۱ ه.ق روز ورود حضرت معصومه (س) از مسیر ساوه به قم است . در این روز مردم قم به اتفاق موسی بن خزرج ، که از بزرگان قم و از ارادتمندان به اهل بیت (ع) بود ، تا بیرون شهر به استقبال آن حضرت می روند و موسی بن خزرج که افسار شتر حضرت را به دست داشت ، آن بانوی بزرگوار را به منزل شخصی خود هدایت می کنند . همه ساله ، خادمان حرم آن حضرت در این روز طی یک حرکت نمادین ، به استقبال آن حضرت می روند و این روز را گرامی می دارند
لاله گردانی : مراسم لاله گردانی یا شمعدان گردانی حرم حضرت معصومه (س) از جمله مراسم های زیبا و دیدنی است . این مراسم مخصوص خادمان حرم است که هنگام تغییر کشیک انجام می شود .
سر درختی : این مراسم در اوایل بهار در روستای وشنوه قم برای در امان ماندن باغ ها از گزند سرما اجرا می شود . به این منظور با هزینه اهالی گاوی خریداری می شود . سپس دستمال سبز رنگی به دور گردن گاو بسته می شود و آن را در روستا می گردانند . در مرحله بعد گاو را در امامزاده قربانی می کنند و از گوشت آن حلیم می پزند و در بین اهالی تقسیم می کنند .
استان قم به دلیل قرار داشتن در کانون بسیاری از حوادث فرهنگی و تاریخی کشور، طی قرن های گذشته ساکنانی از اقوام مختلف و با آداب و رسوم های متفاوت را در خود جای داده که این باعث شکل گیری آئین ها، آداب و رسوم مختلف در این استان شده است که رسوم مربوط به شب چهارشنبه سوری و عید نوروز از جمله آنهاست.
مراسم چهارشنبه آخر سال در قم به این شکل برگزار می شود که در غروب سه شنبه آخر سال مردم مقداری هیزم جمع کرده و در محله ها و کوچه ها و یا در باغ ها و پارک ها کپه های آتش روشن می کنند و به شادی مشغول می شوند و از روی آتش می پرند و در این هنگام اشعاری نیز می خوانند: “غم برو شادی بیا/محنت برو شادی بیا” و یا خطاب به آتش می گویند: “زردی من از تو/ سرخی تو از من”.
دستمال اندازون
همچنین در این شب معمولا در روستاهای قم مراسم دستمال اندازون برگزار میشود به شکلی که تعدادی به درب منازل میروند و دستمالی را به طرف آن خانه پرتاب میکنند و یا از دریچه تهویه خانه به پائین میاندازند و صاحب خانه نیز هر چه در وسع داشته باشد درون دستمال میگذارد که میتواند تخم مرغ، آجیل، شیرینی، پول و یا حتی بنشن باشد.
قاشق زنی
البته در برخی مناطق کار گرفتن هدیه به شکل قاشق زنی انجام می شود، به این ترتیب که افراد به خصوص دختران، صورت خود را می پوشانند و به درب منازل می روند و با قاشق به کاسه و ظرفی که در دست دارند می کوبند و طلب هدیه می کنند و صاحب خانه نیز هر چه در توان داشته باشد از آجیل و نبات و … در ظرف آنها می گذارد و گاهی افراد در روز بعد، از بنشن ها و پول جمع شده آشی را برقرار می کنند که به آن آش ابودردا گفته میشود و به نیت شکون و شفا به مریض و یا اهل خانه میدهند
فالگوش ایستادن
فالگوش ایستادن نیز از دیگر رسوم شب چهارشنبه سوری در قم است که در این شب حاجت مندان به خصوص دختران دم بخت به شکل ناشناس و پوشیده به سر کوچه یا چهارراه ها رفته و به صحبت های عابران گوش می دهند و اولین سخن اولین رهگذر را به نیت خود تعبیر می کنند که اگر خیر باشد به معنی این است که شخص به حاجت خود می رسد.
مهره به آب انداختن
مهره به آب انداختن از دیگر رسوم مردم روستاهای قم در شب چهارشنبه سوری است به این شکل که اهل خانه دور هم جمع می شوند و کوزه ای را آب می کنند و هر کس مهره مشخصی را برای خود به درون کوزه می اندازد و آن وقت بزرگتر خانواده کتاب حافظ را باز می کند و فردی که معمولا از میان بچه ها است یک مهره در می آورد، مهره متعلق به هر کس بود شعر مربوط به آن صفحه جواب فال اوست.
کوزه شکستن
این مراسم در روستاهای قم به این شکل است که غروب چهارشنبه سوری چند سکه را در کوزه آب ندیده می گذارند و کوزه را از پشت بام به کوچه پرتاب می کنند و این شعر را می خوانند که “درد و بلام بره تو کوزه، بره تو کوچه” و بر این باور هستند که با این کار بلا از اهالی خانه دور می شود.
از دیگر مراسم قبل از تحویل سال نو در قم رفتن به سر مزار رفتگان در روز پنج شنبه آخر سال، آشتی کنان بین افرادی که از هم کدورت دارند، خانه تکانی، طبخ سبزی پلو و ماهی برای شب عید و پخت نان کسمه و رشته پلو و رنگ کردن تخم مرغ برای روز عید است.
حضور در حرم حضرت معصومه(س) و مسجد جمکران در لحظه تحویل سال
اما موقع تحویل سال نو بسیاری از مردم قم و حتی دیگر استانهای کشور به حرم مطهر حضرت معصومه (س) میروند و سال را در کنار این بانوی بزرگوار تحویل میکنند تا به برکت وجود ایشان سال خوبی را داشته باشند و عده ای نیز خود را به مسجد مقدس جمکران میرسانند و در آنجا نماز میخوانند و دعای فرج را در هنگام تحویل سال زمزمه و برای ظهور امام زمان (عج) دعا میکنند.
سنت عید دیدنی
بعد از تحویل سال نو رسم عید دیدنی نیز از رسوم بسیار نیکوی مردم قم است، به این شکل که ابتدا کوچکترها به دیدن بزرگترها میروند و از آنها عیدی میگیرند که این عیدی میتواند پول و یا چیزهای دیگر باشد. برای مثال در برخی مناطق قم بزرگترها کله قند و یا تخم مرغ رنگ شده را به عنوان عیدی به کوچکترها میدهند.
تخم مرغ بازی
یکی دیگر از رسوم نوروز در قم به خصوص در میان جوان ترها، تخم مرغ بازی با تخم مرغ هایی است که از بزرگترها هدیه گرفتهاند.
به این شکل که یک طرف بازی، تخم مرغ خود را در دست میگیرد و قسمتی از آن را باز میگذارد تا طرف مقابل با تخم مرغ خود روی آن ضربه بزند اگر تخم مرغ بشکند طرف ضربه زننده برنده شده و فرد بازنده باید تخم مرغ شکسته را تحویل فرد برنده دهد و این بار نوبت طرف مقابل است تا با تخم مرغ خود به دیگری ضربه بزند و آن را بشکند این کار تا جایی ادامه پیدا میکند که تخم مرغهای یک طرف تمام شود و به این ترتیب برنده و بازنده مشخص میشوند.
سبزه آب دادن در روز دوازدهم فروردین
و اما روز دوازدهم فروردین ماه نیز مردم قم به کنار رودخانهها میروند و سبزههایی را که برای سفره هفت سین سبز کرده اند را به آب میاندازند و بر این باورند که با این کار درد و بلای خود و خانوادهشان را به آب میدهند.
همچنین در برخی از روستاهای قم در این روز و در کنار رودخانهها تازه دامادها به تعداد اعضای فامیل بستنی میخرند و بین اقوام به خصوص فامیل عروس پخش میکنند.
سبزه گره زدن در روز سیزدهم فروردین ماه
آخرین روز مراسم نوروز نیز روز سیزده بدر است که در این روز اهل قم به همراه تمام اعضای خانواده به دامن طبیعت به خصوص به کنار رودخانهها و آبهای روان میروند و روزی شاد و به یادماندنی را به همراه خانواده میگذرانند.
یکی از آداب و رسومی که مردم قم در این روز انجام میدهند گره زدن سبزه است. به این شکل که دختر و پسرهای دم بخت دو دسته سبزه را به نیت پیوند بین دو زوج گره میزدند تا در سال جدید بختشان باز شود.
تاریخچه قم
نژاد استان
استان قم یکی از استان های مرکزی ایران می باشد که دارای تاریخ و پیشینه ی بسیاری است اصفهان تور در مقاله ی زیر شما را با جنبه های تاریخی و تاریخچه این استان آشنا میکند با ما همراه باشید.
نژاد : اهالي قم از نژاد آريايي هستند و از برخي اقوام ايراني چون عرب ها ، ترك ها و بختياري ها در اين منطقه زندگي مي كنند . خانواده قمي متشكل از پدر ، مادر ، فرزندان و گاهي پدربزرگ و مادر بزرگ خانواده است . امروزه در مناطق شهري ؛ خانواده ها به صورت جمعي زندگي نمي كنند و فقط در مناطق روستايي و عشايري بافت خانواده ها هم چون گذشته بزرگ و دسته جمعي است . مراسم هاي سوگواري نيز به دو شيوه شخصي و مذهبي انجام مي گيرد و همان آداب كلي مرسوم در ايران در اين جا نيز حاكم است .
عشایر : در شمال و جنوب منطقه قم ؛ مي توان ايل ها و عشاير متعددي چون : كلكو ، شاهسون ، ميش مست ، زند ، بختياري و قاسملو را مشاهده كرد . اين ايل ها و عشاير از مسيرهاي خاصي عبور كرده و به ييلاق و قشلاق مي روند . آداب و رسوم خاصي بر كارهاي آن ها سايه انداخته و هر حركتشان تفسيري شنيدني دارد . صحنه حركت ايل از سويي و شيوه زندگي و گرفتن جشن ها از سوي ديگر ؛ سبب شده كه زندگي ايل ها و عشاير منطقه قم ؛ يكي از مهم ترين جاذبه هاي زندگي اجتماعي باشد كه ديدن آن ها براي هر بيننده اي جذاب و فراموش نشدني است . تاريخچه ورود عشاير قم به منطقه ، آداب و رسوم حاكم بر آنها، مسيرهاي حركت ، جشن هاي عروسي ، چگونگي پوشش و اطلاعات ديگر در قسمت عشاير به طور كامل آورده شده است . عشاير قم در جاده كاشان، حسينآباد ، ميش مست (ميش مس) درقم ، جنتآباد ، قم رود و لب درياچه حوض سلطان و در وسعت زيست بومي در حدود ۶۷۰۰۰۰ هكتار پراكنده شدهاند . اين زيست بوم، بخشهايي از شهرستان قم را به عنوان منطقهي قشلاقي در برميگيرد كه بيشتر عشاير آن در سيلو زندگي ميكنند . محل اسكان آن ها در روستاهاي عشايري بوده و تعداد كمي چادرنشين هستند
لباس های محلی : لباس هاي محلي قم ؛ بيشتر در گذشته مورد استفاده قرار مي گرفت . زنان در روستاها لباسهاي بلند بر تن ميكردند كه تا زانوي آن ها ميرسيد و معمولاً اين لباس ها سفيد گلدار بود و در زير آن شلوار به پا ميكردند . لباس هاي آن ها دو جيب داشت كه در اطرافش دوخته شده بود . زن ها هميشه حتي در خانه روسري (چارقد) سفيد بر سر داشتند . چارقد را به صورت مثلثي تا ميكردند و بر سر ميزدند و براي محكم كردن آن يا گره ميزدند يا با سنجاق آن را وصل ميكردند . بعضي از آن ها در دو طرف سنجاق پارچه كوچك سبزي كه با يكي از زيارتهاي ائمه يا امامزادگان متبرك شده بود را قرار ميدادند . آن ها اگر پولي همراه خود داشتند در گوشه چارقد خود گره ميزدند
قم تا عصر صفوی
شهرستان قم که در خرداد سال ۱۳۷۵ شمسی به استان تبدیل شد ، شهری است در حاشیه کویر که در فاصله ۱۴۰ کیلومتری جنوب شهر تهران قرار دارد. این شهر، قرنها پیش از ورود اسلام به آن، به صورت روستایی بزرگ، در میان روستاهای فراوانِ اطراف، منطقهای مسکونی بوده و روایتهای تاریخی متعددی در چگونگی تأسیس آن نقل شده است. یکی از علمیترین آن روایات، تبدیل کلمه «کومه» (به معنای خانههای کوچک کنار هم) به کُم و سپس تبدیل آن به قم توسط اعراب مهاجر است. برخی نیز قم را برگرفته از کَمیدان که نام بخشی از این منطقه بوده و به اختصار کُم نامیده شده و سپس اعراب مهاجر، آن را به قم تغییر دادهاند توجیه کردهاند.
این روستاهای پراکنده، با هجوم اعراب مسلمان به ایران، در اختیار آنان قرار گرفت و همانند بسیاری از شهرهای ایران، شماری از اعراب در آنجا اسکان یافتند. طبعا این اقدام، پس از غلبه آنان بر مردم بومی بوده است که در این روستاها سکونت داشتهاند. برخی از داستانهای منازعه اعراب و ایرانیان در منابع، از جمله، تاریخ قم (مهمترین اثر جغرافیای محلی و تألیف شده توسط حسن بن محمد بن حسن قمی در سال ۳۷۹ هجری) آمده است.
عمده ترین تغییر در وضعیت شهر، پیش از آمدن اعراب و پس از آن، تبدیل بخش مرکزی آن به یک شهر، طی قرون دوم و سوم هجری بوده و از آن پس، نام این مرکز یعنی قم، در بسیاری از کتابهای جغرافیایی قرن چهارم هجری و پس از آن آمده است. شهرت این شهر در منابع جغرافیایی تألیف شده در قرن چهارم هجری، به دلیل داشتن گرایش مذهبی تشیع، برخلاف گرایش مذهبی سایر شهرهای اطراف، بوده است. اعراب ساکن این شهر، از طوایف مختلف بوده و عمده آنان از تیره اشعری های یمنیِ ساکن عراق (از نسل سائب بن مالک اشعری و عمو زادگان وی) بودند که در دهه هفتاد تا هشتاد قرن اول هجری از عراق به این دیار نقل مکان کردند. اختلافات مذهبی و سیاسی آنان با دولت اموی، از جمله دلایل دور شدن آنان از عراق و سکونتشان در این ناحیه است. اشعریان شیعه مذهب، شهر را در اختیار گرفتند و بر مذهب تشیع استوار ماندند. بعدها، پس از دفن فاطمه معصومه در سال ۲۰۱ هجری در این شهر، مرکزیت مذهبی آن بیش از پیش استوار شد.
اعراب اشعری که در یمن و عراق یکجانشینی و طبعا کشاورزی را تجربه کرده بودند، روستاهای زیادی را در اطراف قم تأسیس کردند؛ به طوری که نام شمار زیادی از روستاها و نهرهای قم در قرن چهارم، به نام افراد وابسته به خاندان اشعری، نامگذاری شده است.
از قرن چهارم به این سو، شهر قم به لحاظ تقسیم بندی جغرافیایی، جزو ایالت جبال ایران بوده است. مرزهای این ایالت، در سمت غرب، همدان، در جنوب، اصفهان و در شمال، شهر ری و قزوین بوده است. آبِ شهر، بخشی از طریق قنوات و بخشی از طریق رودخانه قم، که از ارتفاعات خوانسار و گلپایگان سرچشمه میگیرد، تأمین میشده است. طبق گفته مؤلف تاریخ قم، در روزگار کهن، آب شهر شیرین بوده، اما در چند قرن اخیر، به دلیل در آمیختن آبهای زیر زمینی با معادن نمک، آب آن شور شده و امروزه این امر مهمترین مشکل شهر است. پس از ایجاد سد پانزده خرداد (افتتاح در سال ۱۳۷۳ ش) برای تأمین آب قم در دهه دوم پس از انقلاب، رودخانه شهر عملا خشک شده و از آن به عنوان محل عبور سیلهای احتمالی و در وقتهای دیگر، برای توقفگاه از آن استفاده میشود. رودخانه، شهر را به دو بخش غربی و شرقی تقسیم کرده است.
قم در دوره آل بویه (قرن چهارم هجری)، به دلیل گرایش به تشیع اندکی مورد توجه قرار میگیرد. پس از آن در دوره سلجوقیان (قرنهای پنجم و ششم هجری)، این شهر در کنار دیگر شهرهای منطقه جبال، ادیبان و دبیرانی را تربیت کرده در این دولت به کار مشغول میشوند. مسجد جامع این شهر، یادگاری از دوره سلجوقی است. در تمام این دوره، شهر قم به عنوان شهری شیعی با شهر ری، کاشان، آوه و فراهان در تماس بوده و مذهب شیعه را در آن مناطق ترویج میکند. این شهر در جریان حمله مغول مورد حمله و قتل و غارت قرار گرفته است.
قم در قرنهای هشتم و نهم هجری، گرچه شهر کوچکی بود، اما به سبب آستانه مبارکه حضرت معصومه علیهاالسلام ، کمابیش مورد توجه حاکمان و امیران بود. در قرن هشتم، خاندانهای برجستهای از جمله خاندان صفی در شهر وجود داشتند که در حکم امیران محلی بوده و با ایجاد ارتباط با دولتهای بزرگ، قدرت خویش را در این شهر حفظ میکردند. البته، گاهی هم به سبب همین رقابتها شهر قم گرفتار حمله و هجوم میشده است.
در زمان دولت قراقویونلو و آق قویونلو در قرن نهم هجری، شهر قم، مورد توجه سران این سلسله قرار داشت. به عنوان مثال، اوزون حسن، در زمستان و گاه بهار، در این شهر اقامت میگزید و شهرت داشت که این شهر اقامتگاه زمستانی شاهان این سلسله بوده است. همچنین از سوی شاهان این سلسله، فرامینی درباره تولیت آستانه حضرت معصومه در دست است.
قم در دوره صفوی
شاه اسماعیل صفوی که آمدن و سکونت موقت را در ایالت جبال، به ویژه قم و اصفهان، از قراقویونلوها به ارث برده بود، به دلیل داشتن مذهب تشیع، به این شهر اعتنای بیشتری کرد. یادگار معماری شاه اسماعیل در شهر قم، ایوان شمالی آستانه حضرت معصومه است که به سال ۹۲۵، در روزگار سلطنت شاه اسماعیل ساخته شده و کتیبه آن موجود است. پس از آن، شهر قم، مورد توجه بیشتر قرار گرفت و به دلیل قداست محیط حرم، از آن به عنوان مرکزی برای دفن برخی از سلاطین صفوی استفاده شد. قبر پنج تن از سلاطین صفوی با نامهای شاه صفی (م۱۰۵۲)، شاه عباس دوم (م۱۰۷۷)، شاه سلیمان (م۱۱۰۵) و شاه سلطان حسین (خلع در ۱۱۳۵) شاه طهماسب دوم (خلع در ۱۱۴۴) و شماری دیگر از شاهزادگان و امرای این دولت، در اطراف حرم است مسأله انتقال مردگان برای دفن به قم، گرچه از پیش از این زمان سابقه داشت، اما از دوره صفوی، به صورت رسمی رایج درآمد که تا سالهای اخیر ادامه داشت و اکنون کاهش یافته است.
آمد و شد شاه عباس دوم به قم برای زیارت و دیدار با فیض کاشانی (م ۱۰۹۱) نیز اهمیت این شهر را در این دوره نشان میدهد. کما این که برآمدن عالمانی چون ملاصدرای شیرازی (۹۷۹ ۱۰۵۰)، قاضی سعید قمی و سکونت ملا محمد طاهر قمی (م ۱۰۹۸) و فیاض لاهیجی (م ۱۰۷۲) در آن، نشانگر اهمیت علمی این شهر در این دوره است.
قم در دوره قاجاری
بدون تردید، شهر قم، رشد فیزیکی و فرهنگی خود را در دوره اخیر، مدیون توجه سلاطین قاجاری به ویژه فتحعلی شاه قاجار (سلطنت از ۱۲۱۲ تا ۱۲۵۰) فرزندان و برخی از وزیران وی و سلاطین بعدی است. فتحعلی شاه در آغاز سلطنت خود نذر کرده بود تا یک صد هزار تومان زر در تجدید بنای آستانه حضرت معصومه صرف کند در این دوره، میرزای قمی (م ۱۲۳۲) در این شهر زندگی میکرد که سخت مورد توجه شاه قاجار بوده و وی به دفعات به قصد زیارت این شهر و دیدار با میرزای قمی وارد این شهر شده، برای مدتی در آنجا میماند. این توجه در درجه نخست معطوف به تجدید بنای آستانه مبارکه حضرت معصومه علیهاالسلام بود؛ به طوری که بنای فعلی آن به طور عمده، از دوره قاجاری است؛ چنان که کتیبههای موجود کاملاً بر این امر گواه است.
به لحاظ عمرانی، قم در دوره ناصری، تجربه جدیدی را پشت سرگذاشت. افزون بر ایجاد یک رشته قنات جدید، بناهای تازهای با همت برخی از اربابان محلی و امرای دولتی، ساخته شد.
مقبره بسیاری از اعضای سلطنتی خاندان قاجار در صحن عتیق یا کهنه آستانه مقدسه است. معروفترین آنها مقبره فتحعلی شاه قاجار است که سنگ مرمر بسیار زیبایی بر آن نهاده شده و حجرهای مستقل و زیبا به آن اختصاص یافته که شمار زیادی از شاهزادگان قاجاری نیز در آنجا مدفونند. مقبره محمد شاه قاجار نیز در صحن عتیق واقع شده است. همچنین میتوان به مقبره مَهْد عُلْیا، مادر ناصر الدین شاه، فخر الدوله، دختر ناصر الدین شاه، معتمد الدوله گرجی، از چهرههای سیاسی برجسته دوره قاجار و بسیاری دیگر یاد کرد. مقبره میرزا حسن خان مستوفی الممالک نیز یکی از مقابر زیبای قاجاری در محدوده صحن کهنه آستانه حضرت معصومه است.
در عصر قاجاری، یک تحول جمعیتی تازهای در قم روی داد که ترکیب قومی شهر را عوض کرد. طوایف متعددی به صورت کوچهای دسته جمعی، از سمت غرب، راهی قم و اطراف آن شده و با ورود تدریجی به داخل شهر، ترکیب جمعیتی آن را تغییر دادند، به طوری که ساکنان اصلی شهر، جز در بخش محلات بسیار قدیمی شهر در فاصله حرم تا مسجد جامع، از میان رفتند. طوایف مهمی که بدین ترتیب در قم اسکان یافتند، عبارتند از طوایف: بیگدلی، زَنْدیه، سَعْدوند، گائینی، کَلْهُر، لَشَنی، کُرْزهبر، عبدالمَلِکی، خَلَج و شادْقُلی
به دلیل تلاشهای علمی خاصی که در ثبت اطلاعات مربوط به شهر قم در دوره ناصری صورت گرفت و به یمن تألیف آثاری چون تاریخ دارالایمان قم و جز آن، میتوان شناخت دقیقی نسبت به وضعیت این شهر در دوره ناصری به دست آورد.
قم در دوره پهلوی
در قم، سه حوزه قدرت جدای از هم در دوره پهلوی وجود داشته است: نخست حاکم شهر که نماینده دولت در شهر بوده، دوم تولیتآستانه قم که موقوفات زیادی از املاک را در اختیار داشته و خود نیز صاحب املاک و ثروت فراوان و طبعا صاحب نفوذ قابل ملاحظهای بوده؛ سوم، رهبری دینی و روحانی که شمار زیادی از طلاب و سایر مردم از آن تبعیت میکردهاند. این سه منبع قدرت، در دوره پهلوی در این شهر فعال بودهاند.
در دوره پهلوی، قم نیز بسان سایر شهرها، وارد عرصه تجدد شد. نخستین بار همسر و دختران رضاشاه، در سال ۱۳۰۵ ش بدون حجاب به قم آمدند که سبب اعتراض یکی از روحانیون با نام شیخ محمد تقی بافقی (م ۱۳۶۵ ق) به آنان شد و روزهای بعد، رضاشاه به قم آمده، فرد معترض را کتک زد. این نخستین برخورد سیاسی در شهر قم بر ضد حکومت پهلوی است که در سال بعد، با قیام آقا نوراللّه نجفی از رهبران مشروطه اصفهان (م ۱۳۶۰ ش) بر ضد دولت رضاخان ادامه مییابد و پس از آن با آغاز سختگیریهای دولت، متوقف میگردد.
پیشرفت عمرانی در قم، در این دوره با آرامی ادامه یافت. نخستین خیابانهای جدید شهر در سال ۱۳۰۷ ایجاد شد. پس از آن در سال ۱۳۱۶ ش راه آهن از مسیر قم گذشت. از سال ۱۳۴۴ ش به بعد راههای ارتباطی بین شهری از یک سو به تهران و از سوی دیگر به سمت اراک، اصفهان و کاشان، توسعه یافت. اهمیت شهر قم، به عنوان نقطه عبور از مسیرهای جنوبی به سمت تهران از اواخر دوره قاجار به این سو، بیشتر آشکار میشود. فشار دولت برای پیشبرد اهداف تجدد گرایانه خود در قم، با اعتراض آیةاللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری (م ۱۳۱۵ ش) روبرو میشود، اما دولت، بی توجه به آنان با قاطعیت در تعطیلی مدارس دینی، خلع لباس روحانیون و مبارزه با روضه خوانی و تلاش برای کشف حجاب از زنان ادامه میدهد و به این ترتیب، خشم روحانیون را به صورت نهفته، بر میانگیزد.
در تمام دوره پهلوی ترکیب معماری آستانه حضرت معصومه در قم، تغییری نمییابد، جز آن که بخش مهمی از قبرستان سمت شمال شرقی آستانه که در قرنهای نخست هجری به قبرستان بابلان شهرت داشت به جز آنچه که امروزه به نام قبرستان شیخان از آن برجای مانده، بخشی به صورت زمین مسطح و بخشی به صورت پارک در میآید.
بخشی از توسعه عمرانی شهر، توسط تولیت و نیز مراجع تقلید صورت میگرفت که از آن جمله تأسیس کتابخانه بزرگ شهر توسط یکی از مراجع تقلید به نام آیة اللّه شهاب الدین مرعشی نجفی در سال ۱۳۵۳ ش، بود. این کتابخانه، در حال حاضر، بزرگترین مجموعه خطی را در میان کتابخانههای ایران، در اختیار دارد.
ویژگی سیاسی عمده این شهر ورود آن به صحنه سیاسی در اواخر سال ۱۳۳۹ و اوایل سال ۱۳۴۰ است. ورود امام خمینی (۱۲۸۲ ۱۳۶۸ ش) به عرصه سیاست، و روش انقلابی وی که همراهی شمار زیادی از روحانیون جوان را با خود داشت، سبب پدید آمدن فضای مبارزاتی تازهای در برابر رژیم پهلوی شد. خشونتهای سیاسی طی چهار سال ادامه داشت تا آن که رژیم، با تبعید ایشان به ترکیه و عراق، و با تکیه به روشهای استبدادی، اوضاع را آرام کرد؛ اما پس از آن، همواره این شهر، کانون اعتراض بر ضد رژیم بوده و با نشر کتاب و اعلامیه و اعزام روحانیون برای تبلیغ در ایام محرم و رمضان به روستاها، در نشر اندیشههای انقلابی میکوشید. طی سالها، شمار زیادی از علمای این شهر دستگیر و زندانی شدند. پس از درگیری طلاب با مأموران دولتی در خرداد ۱۳۵۴ و بسته شدن مدرسه فیضیه، نخستین جرقه انقلاب در ۱۹ دی ماه ۱۳۵۶ در همین شهر زده شد و پس از آن، دامنهاش به شهرهای دیگر کشیده شد تا آن که در بهمن ۱۳۵۷ رژیم پهلوی سرنگون شده و دولت دینی که مرکزیت علمی آن در شهر قم بود، جایگزین آن شد.
به لحاظ فرهنگی، شهر قم پیش از انقلاب، چندین دبیرستان و تعدادی مدرسه ابتدایی و راهنمایی داشت. همچنین یک مدرسه عالی وابسته به دانشگاه تهران، در این شهر تأسیس شد. سایر مراکز فرهنگی شهر عبارت از مراکز علمی دینی بودند. در این مراکز افزون بر تعلیم و تربیت، چندین نشریه نیز انتشار مییافت.
قم پس از انقلاب اسلامی
همزمان با مرکزیت یافتن قم در سالهای پس از انقلاب اسلامی، این شهر، مورد توجه بیشتر دولت قرار گرفت. با افزایش شمار مهاجرت به قم، بر محدوده جغرافیایی شهر افزوده شد و چندین شهرک در اطراف آن با نامهای شهر قائم، یزدان شهر، شهرک امام خمینی، و صفا شهر افزوده شده و از هر سوی، دامنه محلات آن توسعه یافت. به علاوه، تعدادی مدرسه علمیه و مرکز فرهنگی و کتابخانه طی دو دهه اخیر در قم تأسیس شده، که به نوبه خود شهر را توسعه داده است. جمعیت شهر قم در سال ۱۳۳۵ش، ۹۶۴۹۹ نفر و در سال ۱۳۷۰ش، ۶۸۱۲۵۳ نفر بوده است. جمعیت شهر قم در پایان سال ۱۳۷۹ش، ۸۲۵۶۲۷ نفر است که در جمع در بخشها و روستاهای اطراف قم نیز جمعیتی در حدود چهل هزار نفر زندگی میکنند.
مهاجرتهای اخیر در قم، در چهار بخش صورت گرفته است: تعدادی از آنان افرادی هستند که به قصد تحصیل به قم آمده و به مرور، به ساکنان دایمی این شهر تبدیل شدهاند. بخش دیگر، مربوط به مهاجرت عراقیهاست که طی سالهای جنگ از عراق رانده شده و به دلایلی در قم اسکان یافته و هم اکنون بازار ویژه خود را در گذرخان داشته و شمار فراوانی از آنان در شهرک یزدان شهر سکونت دارند. بخش سوم مربوط به شمار فراوانی از مردم افغانستان میشود که طی بیست و دو سال گذشته در شهر قم سکونت گزیدهاند. چهارم مهاجرت روستاییان، به ویژه روستاییان نواحی همدان، زنجان، و آذربایجان شرقی که بیشترین بخش مهاجران را تشکیل داده و محله فقیر نشین و کوچکی را که پیش از انقلاب تحت عنوان نیروگاه ایجاد کرده بودند، تبدیل به بخش بزرگی از شهر کنونی کردهاند. مهاجرین یاد شده، در محلات دیگر نیز سکونت دارند و به طور معمول به کارگری و احیانا فروشندگی اشتغال میورزند.
قم و مرکزیت علمی آن
شهر قم که نخستین مرکز مستقل برای مذهب تشیع دوازده امامی است، از قرن دوم به این سو، به طور کامل در اختیار پیروان این مذهب قرار داشته است. مردم این شهر به دلیل پیروی از امامان، احادیث آنان را نگاه میداشتند و به جز بغداد چون مرکز دیگری نداشتند، این شهر را به صورت مرکزِ حدیث شیعی درآوردند. شمار زیادی از اشعریان قم، نامشان در کتاب رجال النجاشی که فهرست مؤلفان شیعه تا قرن چهارم است آمده است. همین طور، نام بسیاری از ساکنان این شهر را، در اسناد کتاب کافی به عنوان راوی اخبار امامان، مشاهده میکنیم.
شهرت علمی شهر، از قرن پنجم به این سوی، از میان رفت و مرکزیت علمی شیعه در ایران به ری و شهرهای شمالی ایران انتقال یافت. به رغم آن که، بنا به گزارش عبدالجلیل رازی، در قرن ششم، مدارسی در این شهر بوده و در دوره صفوی نیز عالمانی مثل فیض کاشانی (م ۱۰۹۱) یا ملا محمد طاهر قمی (م ۱۰۹۸) در این شهر بودهاند، اما آثار علمی و چهرههای برجسته شناخته شده چندانی در میان قرون پنجم تا دوازدهم وجود ندارد.
رشد علمی مجدد قم ، همزمان با توجه خاص دولتمردان قاجاری به این شهر بوده است. یک چهره جهانی در شیعه، میرزای قمی (م ۱۲۳۲) است که روابط خوبی با فتحعلی شاه قاجار داشته و به خاطر مرجعیت علمی و تألیفات مهمش، به عنوان یک نقطه عطف در مرکزیت علمی این شهر به حساب میآید. با این حال، در تمام دوره قاجاریه، شهر قم، همچنان مرکزیت زیارتی داشت، نه علمی.
دوره جدید مرکزیت علمی این شهر برای مذهب شیعه، از مهاجرت آیة اللّه حاج شیخ عبدالکریم حائری یزدی (۱۲۷۶ ۱۳۵۵ ق) در سال ۱۳۴۰ ق به شهر قم آغاز میشود. درست در سالهایی که دولت قاجاری رو به انحلال رفته و دولت پهلوی شکل میگرفت، حوزه علمیه قم، با یک اتفاق ساده، یعنی مهاجرت این عالم آغاز شد. پیش از آن و همزمان با آن، شهر نجف، مهمترین مرکز تربیت عالمان شیعه به حساب میآمد.
آیة اللّه حائری، تحصیل کرده عتبات عالیات بوده و پس از تکمیل تحصیلات، برای ارشاد مردم و تدریس علوم دینی به طلاب، در سال ۱۳۳۲ ق، به سلطان آباد اراک آمد؛ اما وی دریافت که موقعیت قم، که همانند نجف جنبه زیارتی داشت، بهتر میتواند برای تأسیس یک حوزه درسی مناسب باشد. بنابراین در رجب سال ۱۳۴۰ق،(دقیقا از نوروز سال ۱۳۰۱) به دعوت علمای قم در این شهر رحل اقامت افکند و حوزه علمیه قم را تأسیس کرد. وی تا پانزده سال بعد از آن که زنده بود، توانست عده دیگری از علما را به این شهر دعوت کند؛ مدرسه فیضیه قم را توسعه بدهد؛ به طلاب شهریه مختصری بپردازد، و با سیاست پرهیز دادن طلاب برای ورود در عرصه سیاست، از فشار رضاشاه پهلوی بر قم بکاهد. شهرت فیضیه، که مدرسهای کهن از قرن ششم هجری بود،(۱۴) و بعدها در عصر صفوی (توسط طهماسب اول در سال ۹۳۴ ق) و قاجاری (توسط فتحعلی شاه در سال ۱۲۱۳ و ۱۲۱۴ ق) توسعه و تجدید گردید و این زمان، به دستور مرحوم حائری طبقه فوقانی و کتابخانه بر آن افزوده و تعمیرات اساسی در آن صورت گرفت، از همین زمان آغاز میشود.
حوزه علمیه قم، پس از درگذشت آیة اللّه حائری (۱۷ ذی قعده ۱۳۵۵ / ۱۰ بهمن ۱۳۱۵) تا آمدن مرحوم آیة اللّه بروجردی (۱۳۲۳ ش) و رسمیت یافتن وی با درگذشت آیة اللّه سید ابوالحسن اصفهانی، در نجف (۱۳۲۵) دوره فترتی را میگذراند. البته با رفتن رضاشاه از ایران در شهریور ۱۳۲۰ و برداشته شدن فشارهای مذهبی، تعداد زیادی از جوانان، طلبه میشوند. با آمدن مرحوم آیة اللّه بروجردی از بروجرد به قم، حوزه علمیه رشد سریع خود را آغاز میکند. این زمان برخی از شاگردان آیة اللّه حائری نیز هر کدام تدریس میکنند که از آ ن جمله امام خمینی است که بعدها انقلاب اسلامی ایران را رهبری کرد. به مرور از زمان مرحوم آیةاللّه حائری به بعد، شماری از روحانیون ایرانی مقیم نجف نیز به قم عزیمت کرده و در این فعالیت مشارکت مینمودند.(۱۵)
در دوره مرحوم آیة اللّه بروجردی، اندک اندک، روحانیون به مداخله در سیاست پرداختند؛ چرا که سختگیری گذشته از میان رفته بود و با توجه به رواج افکار ضد دینی، چه از سوی دربار پهلوی و چه احزاب کمونیست، موقعیت سیاسی و اجتماعی روحانیون در میان دینداران افزایش یافت.
به هر روی، آیة اللّه بروجردی، افزون بر آن که به وضعیت عمرانی بسیاری از مدارس رسیدگی کرد، مسجد بزرگی هم با عنوان مسجد اعظم (آغاز بنا ۱۳۷۴ ق / ۱۳۳۳ ش) در کنار حرم ساخت که از همان زمان تا امروز، مرکز برگزاری مهمترین درسهای حوزه علمیه و بهترین استادان است. در این دوره، دو مجله مذهبی نیز انتشار مییافتند.
مرحوم بروجردی در فروردین ۱۳۴۰ درگذشت و پس از وی، چندین نفر از علما به مقام مرجعیت دست یافتند. از میان آنها امام خمینی با ورود به صحنه سیاست و درگیر شدن با نظام پهلوی در سال ۴۳، ابتدا به ترکیه و سپس به عراق تبعید شد و در نجف اقامت گزید. ورود دوباره روحانیت به عرصه سیاست پس از تجربه انقلاب مشروطه از زمان آیة اللّه بروجردی به صورت خفیف آغاز شد. دوران پر التهاب اعتراضات سیاسی در قم، در میانه سالهای ۱۳۴۰ تا ۱۳۴۳ش، بود؛ زمانی که روحانیون به مخالفت با اصلاحات ارضی شاه، لوایح ششگانه انقلاب سفید، کاپیتولاسیون و دیگر تغییراتی که در قانون اساسی داده میشد، مخالفت کردند. خونینترین این درگیریها که نه تنها در قم، بلکه در تهران و بسیاری از شهرها صورت گرفت و سبب برآشفتن مردم بر ضد دربار شد، در پانزدهم خرداد ۱۳۴۲ در اعتراض به زندانی کردن امامخمینی قدسسره روی داد.
پس از تبعید امام خمینی از قم، در سال ۱۳۴۳، مرجعیت دینی به طور عملی در شهر قم در اختیار آیة اللّه محمد کاظم شریعتمداری (م ۱۵ فروردین ۱۳۶۵ ش / ۲۴ رجب ۱۴۰۶ ق) آیة اللّه محمد رضا گلپایگانی (م ۱۸ آذر ۱۳۷۲ ش / ۲۴ جمادی الثانیه ۱۴۱۴ ق) و آیة اللّه شهاب الدین مرعشی نجفی (م ۵ شهریور ۱۳۶۹ ش) قرار گرفت که هر کدام چند مرکز علمی و تدریسی و تبلیغی و کتابخانهای تأسیس کردند. مجموع طلاب دینی ساکن در قم، در اواخر دوره رضاخان در حدود پانصد نفر بوده است.
این رقم در سال ۱۳۵۴ بالغ بر شش هزار نفر و در سال ۱۳۷۰، بالغ بر ۲۳ هزار نفر بوده است. در حال حاضر، رقم طلاب ایرانی و غیر ایرانی در قم بالغ بر ۳۵ هزار نفر است. در سالهای پیش از انقلاب، مدارسی به سبک جدید در قم ایجاد شد، که نمونه معروف آن، مدرسه حقانی است. پس از انقلاب، بسیاری از فارغ التحصیلان آن مدرسه در قوه قضاییه به کار مشغول شدند. مدارسی نیز زیر نظر آیت اللّه گلپایگانی فعالیت خود را در سالهای پیش از انقلاب آغاز کرد که سنتیتر بود.
بعد از انقلاب اسلامی، حوزه علمیه قم، با هجوم شمار زیادی طلبه جوان رونق گرفت و مدارس تازهای افتتاح شد. به تدریج مرکز ویژهای برای برنامه ریزی یکسان مدارس آغاز شد که آن را شورای مدیریت حوزه علمیه قم نامیدند. در سالهای اخیر یک شورای عالی برنامه ریزی و یک مدیریت متمرکز ایجاد شده است که مدارس فراوان این شهر و سایر شهرها را اداره میکند. طلاب، پس از گذراندن هشت تا ده سال تعلیم، به طور آزاد به بازار کار خود روانه میشوند. شماری از آنان برای تکمیل تحصیلات در حوزه میمانند که به مرور به سمت مُدرّسی رسیده و از میان آنان، شمار اندکی واجد شرایط مرجعیت میشوند. انتخاب شدن به عنوان مرجع، بیش از هرچیز بسته به تحصیلات، مشی اخلاقی و دست یافتن به جلب اعتماد مردم و در واقع به دست آوردن محبوبیت مردمی است.
طلاب کشورهای عربی مانند کشور سعودی، بحرین و غیره، مدارس مستقل و اختصاصی خود را داشته و دارند.
افزون بر مدارس، در قم دانشگاه دولتی نیز وجود دارد که حاصل تبدیل نوعی مرکز علمی دینی بود که اوایل به نام مدرسه عالی قضایی، قضات روحانی تربیت میکرد و به مرور تبدیل به دانشگاه قم برای تربیت دانشجو در رشتههای مختلف علوم انسانی شد. یک مجتمع آموزش عالی وابسته به دانشگاه تهران و نیز دانشگاه آزاد اسلامی و دانشگاه فاطمیه نیز در این شهر با شمار زیادی دانشجو فعالیت میکنند. مجموع اینها شهر قم را به صورت یک شهر فرهنگی در آورده است. در حال حاضر، دانشگاهها و مراکز پژوهشی دولتی حوزهای نیز در قم وجود دارد که به نوعی به تربیت دانشجو طلبه اختصاص دارد. از آن جمله میتوان به دانشگاه مفید، دانشکده باقر العلوم، دانشکده شهید محلاتی (متعلق به سپاه پاسداران) و دانشکده صدا و سیما اشاره کرد. این مراکز در رشته های متنوعی از علوم انسانی فعالیت میکنند.
شهر قم، پس از شهر تهران، بیشترین چاپخانه، ناشر و کتابفروشی را داشته و بیشتر در زمینههای علمی دینی، به نشر کتاب اشتغال دارد. همچنین مراکز فرهنگی تحقیقاتی متعددی در قم وجود داد که در سالهای اخیر، با استفاده از ابزارهای پیشرفته، به کار پژوهش در زمینههای مختلف علمی دینی اشتغال دارند. بسیاری از این مراکز مجلاتی را منتشر میکنند که شمار مجموع آنها، بالغ بر ۳۰ عنوان است. بیشتر آنها مجلات تخصصی در موضوعات ویژه هستند که به نوعی به تحقیقات دینی فرهنگی، و دینی سیاسی مشغولاند.
قم و جنبه زیارتی آن
اهمّیت زیارتی شهر قم، در درجه نخست مربوط به آستانه حضرت معصومه، فاطمه دختر موسی بن جعفر، امام هفتم شیعیان و سپس به دلیل مزارهای متعدد علویان در این شهر و نیز مسجد جمکران است که به ترتیب توضیحی درباره هر کدام خواهیم داشت. آنچه مسلم است این که مجموعه این عوامل و روایات متعددی که در فضیلت شهر قم و زیارت قبر فاطمه معصومه از امامان معصوم علیهمالسلام نقل شده، این شهر را به صورت دومین شهر مقدس ایران پس از شهر مشهد در آورده است. طبعا به دلیل کم شدن ارتباط ایرانیان با عتبات عراق از یک سو، و دور بودن مشهد از نقاط مرکزی و جنوبی ایران، از دوره صفوی به این سو، شهر قم اهمیت بیشتری به دست آورده است.
فاطمه معصومه، در سال ۲۰۱ که برادرشان هنوز در مرو بود، به قصد دیدار با ایشان به سمت ایران حرکت کرد. ایشان در نزدیکی ساوه بیمار شده و پس از انتقال به قم و گذشت هفده روز از اقامت ایشان، رحلت کردند. محل اقامت ایشان، خانه یکی از بزرگان طایفه اشعری با نام موسی بن خزرج بود که همانجا دفن شده و به تدریج بر مقبره ایشان سایبانی نصب شد. زینب، نواده امام جواد که پس از سال ۲۵۶ به قم آمد، قبّهای روی قبر ایشان بنا کرد تا آن که در سال ۳۵۰ بنای تازهای به جای آن ساخته شد. به تدریج شمار زیادی از سادات برجسته قم نیز در کنار قبر ایشان مدفون گشتند. ابوالفضل عراقی، از وزرای برجسته روزگار طغرل، بنای بزرگتری روی قبر فاطمه معصومه علیهاالسلام ساخت و به گواهی عبدالجلیل رازی، در این قرن، عده زیادی به زیارت قبر ایشان میرفتند. طی قرون بعد، تا روی کار آمدن صفویان، تعمیراتی در بنای برپا شده بر قبر فاطمه معصومه صورت گرفت اهمیت زیارتی این شهر در دوره صفویه رو به ازدیاد نهاد و با شیعه شدن غالب مردم نواحی مرکزی ایران، مسافرت زائران به این شهر در دوره قاجاری و سپس پهلوی، بیشتر شد. در حال حاضر نیز اهمیت زیارتی شهر قم، در رتبهای پس از مشهد قرار دارد.
صحن عتیق که حد فاصل مدرسه فیضیه و حرم قرار دارد، ابتدا توسط شاه اسماعیل صفوی و سپس توسط فرزندش طهماسب بنا شد. بعدها این صحن در دوره قاجاری تجدید بنا شد. همچنین صحن بزرگی که به صحن اتابکی شهرت دارد، در شرق حرم، توسط میرزا علی اصغر خان اتابک بنا گردید. در سمت غرب حرم، مسجد اعظم قرار دارد که قبلاً از صحن عتیق راهی به آن وجود داشت و اخیرا از داخل حرم، دیوار میان حرم و مسجد برداشته شده است. برجستهترین کار فتحعلی شاه در آستانه معصومه، برداشتن گنبد پیشین و تبدیل آن به گنبدی زرین است که سطح فوقانی آن از طلاست.
زیارتی بودن شهر قم، بر اوضاع و احوال این شهر تأثیرات مهمی داشته است. نخست آن که شماری از ساکنان شهر، غیر بومی هستند که به قصد سکونت در یک محیط مذهبی و مقدس به این شهر آمدهاند. به علاوه، تعداد زیادی هتل و مسافر خانه جهت اقامت مسافران در این شهر ایجاد شده است. در حال حاضر، در داخل حرم، شمار زیادی از عالمان تازه گذشته دفن میشوند که خود به نوعی توجه بیشتر مردم را به آن معطوف میدارد. برخی مقبرههای کوچکی که تنها در حد یک سنگ قبر در داخل حرم قرار دارند و زیارت میشوند، عبارتند از قبر آیة اللّه شیخ عبدالکریم حائری، استاد شهید مرتضی مطهری، علامه محمد حسین طباطبایی و عدهای دیگر که بیشتر از شخصیتهای علمی سیاسی بودهاند که پس از انقلاب اسلامی درگذشتهاند. مجموعه بنای حرم و بناهای وابسته به آن، در مساحت تقریبی ۱۳۵۲۷ متر مربع است.
طی پنج سال گذشته، طرح جدیدی برای توسعه اطراف حرم در حال اجراست که محدوده وسیعی از بازارها و خانههای اطراف حرم را در برگرفته، و در حال حاضر، در مرحله تخریب است. همچنین طرحی برای تعویض طلای گنبد نیز آغاز شده که بر اساس اعلام مدیران آستانه برای آن نیاز به ۲۰۰ کیلو طلای ۲۴ عیار است.
آستانه حضرت معصومه، که بخش زیادی از زمینهای قم را به عنوان موقوفه در اختیار دارد، مجموعهای گسترده است که در کنار آن مراکز دیگری مانند کتابخانه (با شمار زیادی نسخه خطی)، موزه، درمانگاه، مرکز پژوهشی فعالند. آستانه یک مجله ماهانه زائر و یک نشریه خبری با نام پیام آستانه دارد. به علاوه یک مدرسه بزرگ با نام مدرسه معصومیه، پس از انقلاب ساخته شده و به مدیریت حوزه واگذار شده است.
پیوند مراسم سوگواری با بقاع متبرکه، امری است که در سراسر ایران و عراق وجود دارد. در ایام سوگواری دستههای عزادار، از هر نقطه شهر قم به آستانه معصومه میآیند. طبعا به دلیل قدمت تشیع شهر قم، و زیارتی بودن آن، و آمد و شد زائران شیعه از سایر نقاط، آیینهای سوگواری در این شهر به نقاط دیگر انتقال مییافته است. تعداد فراوانی تکیه و حسینیه در این شهر برای عزاداری وجود دارد که در مقایسه با شهرهای دیگر، بیش از آنهاست
به جز آستانه فاطمه معصومه، تعداد فراوانی امامزاده در گوشه و کنار شهر وجود دارد که شماری از زائران به ویژه شیعیان پاکستانی و هندی و ساکنان کشورهای حاشیه خلیج فارس به زیارت آنها نیز میروند. افزون بر اینها، مسجد جمکران، از مراکزی است که رونق خاصی به جنبه زیارتی این شهر داده و به دلیل اهمیت آن، لازم است تا درباره آن توضیح کوتاهی داشته باشیم.
جمکران و قم
یکی از اماکن زیارتی در نزدیکی شهر قم، مسجد جمکران است. جمکران روستایی است در فاصله پنج کیلومتری شرق شهر قم که در قرن چهارم هجری از روستاهای بنام این منطقه بوده و بارها در تاریخ قم از آن به عنوان روستایی که پیش از آمدن اشعریان به قم اهمیت داشته، یاد شده است. همانجا ذکر شده است که طایفه بنی اسد در جمکران قم استقرار یافتند. در آن کتاب، روایات مختلفی درباره بنای این روستا آمده که از آن جمله، آن است که روستای جمکران را داوود بن سلیمان بنا کرده است. این نقلها نشان از تقدس این روستا از ایامی دیرین دارد.
بنای این مسجد، بنا به روایتی که قدمت آن و مأخذ معرفی شده، محل تردید واقع شده، به دستور امام زمان علیهالسلام صورت گرفته و ایشان به یکی از شیعیان جمکران دستور بنای آن را دادهاند. به همین دلیل، مسجد یاد شده، تقدیس شده و در حال حاضر با عنوان مسجد مقدس جمکران از آن یاد میشود. کهنترین تاریخی که در آن ثبت شده، سنگی است با تاریخ ۱۱۵۸ که اشعاری روی آن حک شده و نام آقا علی اکبر جمکرانی را به عنوان بانی مسجد میشناساند. ویژگی مسجد جمکران آن است که زائران فراوانی در شبها، چهارشنبه و جمعه داشته و هزاران نفر برای خواندن نمازی مخصوص به این مسجد میآیند. عقیده عمومی بر آن است که اگر کسی چهل شب متوالی به این مسجد آمده و نماز امام زمان را بخواند، موفق به دیدن امام زمان خواهد شد. طی دو دهه پس از انقلاب اسلامی در ایران، بنای این مسجد توسعه عظیمی یافته و مسجد و صحنهای اطراف آن، طی شبهای یاد شده، میزبان چندین هزار نفر زائر میباشد. آمار زائرین سالیانه این مسجد، بالغ بر ده میلیون نفر برآورد میشود. به دلیل ورود این زائرین، وضعیت زیارتی شهر قم در دو شب یاد شده، به ویژه اطراف حرم، کاملاً متفاوت با ایام دیگر است.
جاذبه های دیدنی قم
شهر قم علاوه بر جنبه ی زیارتی که دارد دارای مناطق و زیارتگاه های متعددی برای بازدید است که هیچکدام خالی از لطف نیست اصفهان تور در مقاله ی زیر شما را با این مراکز آشنا میکنیم با ما همراه باشید.
موزه صنایع دستی قم
این موزه که در خانه تاریخی یزدان پناه دایر شده، دارای آثاری از محصولات ممتاز و شاخص صنایع دستی قم و بخش کارگاههای زنده تولید صنایع دستی استان است.
در بخش محصولات در حال حاضر آثاری از رشتههای سفال و سرامیک، خرمهره، معرق چوب، قلمزنی روی مس، نقاشی روی شیشه، تراش سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی و همچنین لباسهای سنتی استان به نمایش درآمده است.
بخش کارگاهها نیز شامل تولید سفال، رودوزیهای سنتی (سرمه دوزی، سوزن دوزی و …) و معرق چوب است. این موزه در خیابان ۱۹ دی (باجک)، کوچه ۱۱ واقع شده و در دو نوبت صبح و عصر پذیرای بازدید علاقه مندان است..
امامزاده حلیمه خاتون
از احفاد امام موسی کاظم (ع)، این آرامگاه در روستای لنجرود واقع است. نقشه بنا از خارج هشت ترکی آجری و از داخل مربّع با جدار بدون تزئینات است. بنا دارای سه در است و جلو هر در ایوانی بعداً بدان اضافه شده است. گنبد بیرونی و داخلی بنا از نوع عرقچینی است که پوشش بیرونی آن آسیب زیادی دیده است. در وسط بقعه، مرقدی با جدار سفید کاری وجود دارد. در مدخل بقعه از ایوان غربی، در دولنگه و منبت وجود دارد که کتیبه هایی به خط ثلث برجسته دارد و بر آن عباراتی به تاریخ ۱۳۰۲ هـ.ق نوشته شده است.
روستای رستگان
روستای رستگان از توابع بخش خلجستان شهرستان قم در استان قم میباشد. این روستا در دهستان دستجرد (قم) قرار دارد و براساس سرشماری مرکز آمار ایران در سال ۱۳۸۵، جمعیت آن ۱۴۱ نفر (۶۵خانوار) بوده است.
موزه آستانه مقدسه
موزه آستانه مقدسه یکى از قدیمى ترین موزههای کشور به شمار میرود که در آبان ماه سال ۱۳۱۴ شمسى در محوطه داخلى حرم مطهر و محل فعلى مسجد شهید مطهرى تأسیس شد. فعالیت این موزه تا حدود دى ماه سال ۱۳۵۳ ادامه یافت و از آن تاریخ تا سال ۱۳۶۱ به دلایل متعدد (از جمله لزوم گسترش فضاى جانبى موزه و احداث ساختمان فعلى) فعالیت موزه متوقف شد.
ساختمان کنونى موزه که در میدان آستانه واقع است، بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در فروردین ماه سال ۱۳۶۱ احداث شد که ابتدا با مساحتى حدود ۵۰۰ متر مربع فعالیت داشت ولى در سال ۱۳۷۱ در زمان تولیت آیتالله مسعودى خمینی زیرزمین موزه راه اندازى شد که مجموعاً ساخت آن به یک هزار متر مربع افزایش یافت.
فضاى فعلى موزه جوابگوى نیاز نیست و به همین دلیل در طرح جامع توسعه حرم مطهر، پیشنهاد تأسیس موزهاى بزرگ در چندین طبقه و همراه با امکانات و تجهیزات لازم ارائه شده است.
مجموعه آثار موزه شامل بخشهاى متنوعى از جمله بخش قرآنهاى خطى از قرن دوم تا دوره معاصر، مسکوکات ادوار اسلامى و پیش از اسلام، تابلوهاى نقاشى و شمایل مینیاتورى، آثار چوبى خاتم کارى، آثار چوبى منبت کارى، ظروف سفالینه متعلق به هزاره اول و دوم قبل از میلاد مسیح و ادوار اسلامى، ظروف چینى و شیشهاى و…، کاشىهاى زرین فام با طرحها و نقوش و کتیبههاى زیبا مربوط به قرون ششم تا هشتم هجرى قمرى، آثار حجارى و سنگهاى تزئینى، لوازم فلزى با تزئینات قلمزنى، قالیچههاى دستباف ابریشمى دوره صفوى و قاجار و پارچههاى دستباف است.
کاروانسرای قلعه سنگی
این کاروانسرا در جاده قم – ری در ۳۵ کیلومتری شمال غربی قم واقع شده و از نوعکاروانسراهای چهار ایوانی است. قدمت بنا به دوره صفویه میرسد و مصالح ساختمانی آن عمدتاً از سنگاست. بنای ویرانه کاروانسرا دارای چهار برج نیم دایرهای شکل در اضلاع غربی و شرقی است .
مدرسه فیضیه
مدرسه فیضیه یکی از مشهورترین حوزههای علوم دینی در جهان است. این مدرسه از نیمهنخستین قرن سیزدهم هجری قمری جایگزین بنای “مدرسه آستانه” شد که در عصر صفوی تجدید بنا شده بود.بنای مدرسه چهار ایوانی است و در دو طبقه با ۴۰ حجره تحتانی (در دوره قاجار) و ۴۰ حجره فوقانی در قرنچهاردهم هجری قمری ساخته شدهاند.
قدیمیترین بخش مدرسه، ایوان جنوبی آن است که با تاریخ ۹۳۹ ه.ق و با کاشیهای زیبای معرق عصرصفوی مزین شده است و سر در صحن عتیق آستانه مقدسه حضرت فاطمه معصومه (س) محسوب میشود.
پل دلاک
این اثر در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۸۶۹ بهعنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. پل دلاک ازآثار دوره صفویه است که درمسیر جاده کاروان رو دوره صفوی تهران- قم واقع شده وامروزه آسیب زیادی دیده است.
راه کاروان رو دوره صفویه که از تهران به قم می رود، پس از گذشتن از پل رودخانه شوربه سوی کاروان سرای حوض سلطان رفته، از میان منطقه دریاچه نمک و از بالای کاروان سراهای صدرآباد و دلاک و پس ازعبور از پل مورد بحث به قم منتهی می شود. در اواخر قرن ۱۹ به دلیل تغییر مسیر رودخانه ساوه و گسترش اجتناب ناپذیر دریاچه نمک، رفت و آمد در این جاده متوقف شد و جاده امروزی تهران – قم که به دوره قاجارمربوط می شود، جایگزین آن شد.
پل دلاک در مسیر راه قدیمی تهران- قم نزدیک کاروانسرای دلاک ، روی رودخانه ” قره سو ” بنا شده و از آثار دوره صفوی است. بقایای با شکوه کاروانسرای حسن آباد و یک چاپارخانه ی خشتی و دهانه های قوسی شکل پل دلاک که با انحنایی روی پیچ وخم رودخانه زده شده ، دریک محدوده قرار دارد. مسیر رودخانه امروزه منحرف وبه طرف جنوب کشیده شده است .
این پل مجموعاً ۱۵۳ متر طول، ۶ تا ۸۰/۵ متر عرض و ۱۸ دهانه دارد . با توجه به انحناهای پل ، ساختمان آن از چند بخش تشکیل شده است . طولانی ترین بخش پل که ۷۰ متراست . دارای هفت دهانه است که عرض هر دهانه بالغ بر۵ تا ۵۰/۶ متراست . به غیر از آن قسمت پل که نزدیک کاروانسرا قرار دارد ، کلیه پایه های پل دارای موج شکن های نیمه مدوری است که در جهت مخالف جریان آب قرار دارند.
در انتهای بخش جنوبی پل ، اولین انحراف در مسیر مستقیم پل ، یک انحراف محوری سه متری به سوی غرب است . به دنبال آن به بخش دیگری از پل به طول ۴۴ متر با شش دهانه می رسیم که عرض هریک پنج متراست . در انتهای شمالی بخش دوم ، دومین انحراف در طول ، تنها یک دهانه که عرض آن ۵۰/۴ متر است، پدید می آید . پس از آن بخش چهارم پل به طول ۲۴ متر با چهار دهانه کم عرض ، هر یک به عرض ۵/۲ متر قراردارد.
وجه تسمیه این پل به قول اهالی ، این بود که در زمان های دور یک مرد دلاک (سلمانی ) قصد عبور از رودخانه را داشت که گرفتار سیل شد و آب ، او را برد . بعد از این واقعه افراد خیّر درصدد برآمدند تا پلی روی این رودخانه بسازند که دیگر کسی گرفتارسیل نشود.
مسجد اعظم
مسجد اعظم قم مسجدی است در جوار آرامگاه فاطمه معصومه که در سال ۱۳۳۷ ه.خ. به سعی و اهتمام آیتالله بروجردی ساخته شد.
معمار این بنا حسین بن محمد معمار لرزاده بوده، و از جمله مساجد سه ایوانی است. ارتفاع گنبد ۲۴ متر است. در سال ۱۳۴۱هجری شمسی حضرت آیت الله دکتر محمد صادقی “ره” در سالگرد درگذشت حضرت آیت الله العظمی بروجردی “ره” در مسجد اعظم برای نخستین بار علیه شاه و حکومت پهلوی سخنرانی ایراد فرمودند که بدنبال آن از سوی ساواک غیابا محکوم به اعدام شدند و با حمایت حضرت امام خمینی “ره” مخفیانه ایران را بقصد حجاز و عراق برای ادامه مبارزات ترک نمودند .
این مسجد امروزه مهمترین مرکز تدریس در حوزه علمیه قم است. جلسه تدریس حسین وحید خراسانی و مکارم شیرازی هر روزه در این مسجد برگزار میشود. در درس آیتالله وحید خراسانی بیش از پنج هزار و در درس آیتالله مکارم سه تا چهار هزار طلبه شرکت میکنند. امروزه به دلیل طرحهای توسعه حرم حضرت فاطمه معصومه، مسجد اعظم جزئی از حرم شدهاست.
حرم حضرت معصومه
آرامگاه فاطمه معصومه در میان بقعه با بلندی ۲۰/۱ و طول و عرض ۹۵/۲ در ۲۰/۱ متر قرار گرفته و با کاشیهای نفیس و زرفام (آغاز قرن هفتم پوشیده شدهاست. گرداگرد مرقد منور، دیواری به بلندی دو متر و طول و عرض تقریبی (۸۰/۴، در , ۴۰/۴) قرار دارد که در سال ۹۵۰ بنا گردید و با کاشی معرق آراسته شد. که اکنون این دیوار با ضریح مشبک از جنس نقره پوشیده شدهاست.
کوه خضر نبی
در شش کیلومتری مرکز شهر قم کوهی وجود دارد که از فراز آن میتوان همه شهر را با یک نگاه طی کرد. این کوه منسوب به حضرت خضر(ع) با قدمت سه هزار سال است که حضرت خضر (ع) در آن غار به عبادت و نیایش میپرداخت، غاری که امروز به مسجد کوچکی تبدیل شده است و اگر گذارتان به آن بیفتد، می توانید مسجد جمکران و شهر قم را از ارتفاعات تماشا کنید.
مسجد جمکران
این مسجد که در بخش شرقی شهرستان قم و در شش کیلومتری آن در روستای جمکران ساخته شده است، امروزه به واسطه گسترش شهر قم، تقریبا جزو این شهر محسوب می شود و این مسافت از حرم حضرت معصومه (س) تا مسجد مقدس جمکران توسط برخی از عاشقان آن حضرت (عج) پیاده پیموده می شود.
هر چند که با وجود توجه ویژه به این مکان مقدس بعد از پیروزی انقلاب اسلامی این مسجد گسترش چشمگیری داشته است، ولی هنوز از کمبودهای بسیاری رنج می برد و نیازمند حمایت دولت و کمک نیکوکاران برای تکمیل آن است، چرا که برای اجرای کامل طرح جامع مسجد جمکران به یک هزار و ۲۰۰ میلیارد ریال اعتبار نیاز است.
این مسجد که امروزه با نام “جمکران” شهرت یافته است در گذشته به نام های مسجد صاحب الزمان (عج) و مسجد حسن بن مثله جمکرانی نیز نامیده می شده است.
به گزارش روابط عمومی مسجد مقدس جمکران؛ طبق آماری که در سال ۱۳۷۹ منتشر شد، تعداد زائران و مسافرانی که در طول سال به این مسجد مشرف شده اند، نزدیک به ۱۵ میلیون نفر بوده که به طور حتم این آمار در سال های بعد از آن افزایش یافته است.
در روزهای ۱۳ تا ۱۵ شعبان در سال های اخیر بیش از ۲ میلیون نفر زائر به این مسجد آمده اند.
این استقبال روزافزون از مسجد جمکران که در سال های اخیر شاهد حضور گردشگران خارجی بویژه شیعیان کشورهایی همچون عراق نیز بوده ایم؛ توجه بیشتر مسوولان را به این مکان مقدس طلب می کند.
واقعه ساخت مسجد به شیخ حسن بن مثله جمکرانی مربوط میشود، وی ادعا کرد که در بیداری با امام دوازدهم شیعیان، مهدی (عج) دیدار کرده است و حجت بن حسن (عج) دستور ساخت مسجد را به وی داده است.در میان شیعیان بحثهای زیادی در خصوص ملاقات با امام زمان(عج) مطرح است.
عدهای با استناد به روایاتی، آن را در خواب ممکن میدانند. دریافت نامه از مهدی(عج) پس از غیبت کبری نیز مورد قبول بسیاری از شیعیان است، آنچنانکه نامه و توقیع رسیده به شیخ مفید – حدود یک قرن پس از غیبت کبری – از نظر شیعیان مورد تردید واقع نشده است.
اما عدهای از جمله برخی از معاصرین، با استناد به نامهای که حجت بن حسن مهدی(عج) به آخرین نایب خویش ارسال نموده است، که شیعیان به توقیع ناحیه مقدسه از آن نام میبرند، مشاهده امام زمان(عج) در بیداری را بر خلاف نامه منسوب به مهدی میدانند، در بخشی از این نامه آمده است:
غیبت کامل آغاز شد و پس از آن ظهوری نخواهد بود، مگر بفرمان خداوند…بزودی برخی از شیعیان من ادعا خواهند کرد که مرا دیدهاند، آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه آسمانی ادعای مشاهده مرا کند، دورغگوی و تهمت زننده است…
شکم گردی در قم
غذاهای سنتی استان قم
استان قم از شهرهای مذهبی و زیارتی ایران محسوب میشود که در ناحیه ی گرم و خشک واقع شده است.و دارای قدمتی چندین هزارساله میباشد. و دو از ذهن نیست که دارای فرهنگ غنی و غذاهای مختص به خود باشد با اصفهان تور در مقاله ی زیر همراه باشید تا با چندی از معروفترین این غذاها آشنا شوید.
قنبید که در واقع از کلمه ی قمنبید (نبات قم)، گرفته شده است؛ آبگوشتی سنتی و از محبوب ترین و رایج ترین خوراک هایی است که توسط مردم استان قم تهیه و طبخ می شود. این غذای خوش طعم با ترکیب نخود، لوبیا سفید، سیب زمینی، قنبید، لیمو عمانی، گوجه فرنگی، گوشت، پیاز، نمک و زردچوبه طبخ می شود. برخی مواقع برای بهتر شدن رنگ آبگوشت از رب گوجه فرنگی نیز استفاده می شود. مردم استان قم، این غذای اصیل را همراه سبزی خوردن، پیاز، ماست یا انواع ترشیجات میل می کنند. پیشنهاد می کنیم، در صورت سفر به این شهر زیارتی، از آبگوشت قنبید، حتما میل کنید.
آبگوشت هویج برگه
طعم و بوی آبگوشت، آن هم از نوع هویج برگه، هوش از سر هر غذا دوستی خواهد برد. این غذای فوق العاده و سنتی، یکی از مغزی ترین و در عین حال دوست داشتنی ترین غذاهایی است که در برنامه ی غذایی مردم استان قم یافت می شود. آن ها با مخلوط هویج قمی (رنگ این هویج زرد است)، برگه، لوبیا قرمز، گوشت با استخوان، پیاز، نمک، زردچوبه و نعناع خشک، به تهیه و تدارک این آبگوشت مقوی می پردازند. عطر نعناع داغ و ترکیب آن با مواد اولیه، بسیار عالی و خوشمزه به نظر می رسد.
آش قونبیه (آش قنبید یا کلم سر)
از آش هایی است که در ماه مبارک رمضان، میهمان سفره ی افطار مردم استان قم است. کارشناسان تغذیه بر این باورند که میل کردن این غذای مقوی، انرژی و مواد مغزی بدن را در طی ساعات روزه داری تامین می کند. مردم استان قم، با استفاده از نخود، لوبیا، عدس، پیاز، کلم، قنبید، سبزی آش (اسفناج، جعفری، تره)، زردچوبه و فلفل، به طبخ آن می پردازند.
آش پتله (آش جو)
از دیگر غذاهای مورد علاقه ی مردم استان قم به شمار می رود. غذایی که بر پایه ی جو، یکی از رایج ترین غلات مصرفی تهیه می شود. مردم این استان، برای طبخ آش پتله ابتدا جو را خیس می کنند تا پوست آن جدا شود. سپس با ترکیب جو و سبزی آش، کشک، پیاز، نمک و ادویه های دلخواه دیگر به طبخ این غذای سنتی می پردازند.
ماش ماشک
این غذای سنتی نیز به عنوان غذای رژیمی در بین خانواده های استان قم، شناخته شده است. طبق نظریه ی کارشناسان تغذیه، به دلیل داشتن کالری نسبتا کم این غذا، خوردن آن به افرادی با اضافه ی وزن یا در حال رژیم توصیه می شود. همچنین به دلیل حضور هویج، ماش و پیاز که از منابع مهم تامین فیبر بدن است، یکی از غذاهایی است که می تواند کمک شایانی در پیشگیری یا کنترل بیماری هایی نظیر دیابت و چربی خون، داشته باشد. مردم استان قم برای طبخ ماش ماشک از ماش، هویج قمی، گوشت، نمک، فلفل و زردچوبه استفاده می کنند.
ماشاب
از دیگر آش های سنتی در رژیم غذایی مردم استان قم محسوب می شود. این غذا نیز، نمونه ی کاملی از یک خوراکی مقوی و سرشار از فیبر و مواد مورد نیاز بدن انسان به شمار می آید. غذایی فوق العاده خوش طعم، خوش بو و لذیذ که از طرفداران بسیاری نیز برخوردار است. مردم این شهر با استفاده از ماش، لوبیا چشم بلبلی، پیاز، نمک، زردچوبه، عدس، سیب زمینی، برنج، گندم، فلفل، آب گوشت و کشک و نعنا داغ به تهیه ی این غذای مقوی می پردازند
دمپختک قمی
دمپختک یا دم پختی یکی از غذاهای سنتی استان قم محسوب می شود. این غذا علاوه بر طعم و عطر فوق العاده ای که دارد از طرفداران بسیاری نیز برخوردار است. سالاد شیرازی، پیاله ای از ترشی لیته یا ترشی مخلوط و پیاله ای از ماست با سبزی خوردن، از جمله خوراکی هایی هستند که در کنار میل کردن این دمپختک عالی و لذیذ، سرو می شوند. البته گاهی اوقات مردم استان قم، با پختن نیمروی زرده طلایی و قرار دادن آن روی دمپختک، طعم بی نظیری به آن می بخشند. آن ها برای تهیه ی این غذای فوق العاده لذیذ و راحت از برنج، لپه باقالای زرد، زعفران دم کرده، پیاز، زردچوبه، نمک، کره، روغن و فلفل استفاده می کنند. نوش جان.
مغزابه
مغزابه یا مغزآب، یکی دیگر از غذاهای سنتی و محلی استان قم محسوب می شود. غذایی که از نظر تامین انرژی بدن انسان به دلیل حضور گردو، بسیار مقوی و قابل توجه کارشناسان غذایی قرار گرفته است. مردم استان قم، برای طبخ این غذای لذیذ و دوست داشتنی از گردو، چغندر، بادمجان، دوغ کشک، نعنا خشک، پیاز، نخود، روغن، نمک و زردچوبه استفاده می کنند. قطعا از ترکیب این مواد مغزی و خوش طعم، جز غذایی لذیذ و دل پسند، انتظار دیگری نباید داشت
پتله پلو
پتله پلو، غذایی سنتی و متعلق به روستای زبزگان از توابع دستجرد است. این غذای محلی بسیار لذیذ بوده و از طرفداران بسیاری بین مردم روستا نشین استان قم، برخوردار است. شاید اکثر جوانان امروز این استان، حتی نام آن را هم نشنیده باشند، ولی اگر از سالمندان استان قم بپرسیم، قطعا با میل و رغبت و به طرز کاملا اشتهاآوری از این غذای خوشمزه تعریف می کنند. آن ها این غذا را با استفاده از برنج، بلغور گندم، سیب زمینی، پیاز، عدس، کشمش، روغن، فلفل، نمک، زردچوبه و زعفران تهیه می کنند. از نکات مهم در مورد این غذا، می توان به خاصیت فوق العاده ی آن اشاره کرد که بنابر نظر کارشناسان تغذیه، برای کاهش یا جلوگیری از امراض قلبی و چربی خون به دلیل حضور زعفران بسیار مفید بوده، برای افراد چاق بسیار کم کالری و حاوی آهن به دلیل عدس مصرف شده در تهیه ی آن است. عطر و بوی زعفران در کنار طعم شیرین کشمش و بلغور پخته شده ی گندم، لذیذ و دوست داشتنی به نظر می رسد.
اشکنه ی سیب زمینی
اشکنه در انواع مخلتف و با روش های متفاوتی تهیه و طبخ می شود. تنوع جالبی از آن نیز در استان های سراسر کشور، به عنوان غذایی سنتی و محلی طبخ و مورد استفاده ی مردم قرار می گیرد. اما اشکنه ی سیب زمینی مختص مردم استان قم بوده و به عنوان غذای محلی این استان شناخته شده است. آن ها برای تهیه ی این غذای محلی از سیب زمینی، پیاز، تخم مرغ، شنبلیله، آرد، روغن، نمک، زردچوبه، آب و نمک استفاده می کنند. البته با توجه به ذائقه ی اعضای خانواده، ممکن است تغییراتی در مواد اولیه ی این غذا، ایجاد شود که تاثیر چندانی در طعم اصلی آن، ایجاد نمی کند. این خوراک مقوی، غالبا در فصول سرد سال مانند پاییز و زمستان مصرف می شود.
قاقاناخ (قیقاناخ: نوعی خاگینه)
در شهرهای مختلف کشور، خاگینه یا قاقاناخ هایی به روش های مختلف طبخ می شود. در استان قم نیز با توجه به ذائقه و سلیقه ی افراد خانواده، این غذا با کمی تفاوت نسبت به سایر استان های کشور تهیه می شود. غذایی که به عنوان خوراک محلی و سنتی استان قم، محسوب می شود. قاقاناخ که غذایی خوش طعم، دوست داشتنی و بسیار پرطرفدار در بین مردم استان قم است، بسیار ساده و در مدت زمانی کوتاه تهیه و آماده می شود. شاید از دلایل محبوبیت این غذا، سرعت تهیه ی بالای آن است. مردم این استان با ترکیب موادی چون شیر، تخم مرغ، آرد سفید سبوس دار، پیازچه خشک شده، زردچوبه و روغن به طبخ این غذای فوق العاده می پردازند. متخصصان تغذیه به دلیل انرژی و کالری زیاد، آنرا به افراد با اضافه وزن بالا توصیه نمی کنند. همچنین این غذا به دلیل وجود شیر و تخم مرغ از میزان قابل توجهی پروتئین برخوردار است که برای کودکان با وزن پائین، پیشنهاد بسیار خوب و مناسبی است.
آبگوشت یخنی بادمجان
آبگوشت یخنی بادمجان از دیگر غذاهای سنتی تهیه شده در استان قم است. خوراکی از خانواده ی آبگوشت، سرشار از پروتئین حیوانی به دلیل حضور گوشت و پروتئین گیاهی به خاطر حبوبات مصرفی از بهترین گزینه های پیشنهادی به کودکان در حال رشد، نوجوانان و زنان باردار و شیرده خواهد بود. البته مصرف این غذا به میزان زیاد، به افراد با اضافه وزن بالا توصیه نمی شود. مردم این استان برای تدارک آن به گوشت، عدس، لوبیا چیتی، به، بادمجان، پیاز، آب انار، نمک و ادویه نیاز دارند. علیرغم پروتئین فراوانی که در این غذا یافت می شود، به دلیل حضور استروژن موجود در لوبیا چیتی و نخود مصرف بیش از حد آن به خانم ها توصیه نمی شود.
کوفته ی قمی
در سراسر کشور، با توجه به اقلیم و فرهنگ غذایی مردم، کوفته های متنوع با مواد اولیه ی مختلفی تهیه و طبخ می شود. در رژیم غذایی مردم استان قم نیز نوعی کوفته ی سنتی وجود دارد که به نام کوفته ی قمی مشهور است. غذایی کاملا بومی و بسیار لذیذ و خوش عطر که علاقه مندان بسیاری را نیز در سراسر استان، از آن خود کرده است. آن ها برای تهیه ی این غذای خوشمزه از برنج پخته، سبزی کوکویی تازه، شوید، ترخون خشک، شنبلیله خرد شده، نخود فرنگی یا باقلای سبز، گوشت چرخ کرده (ترجیحا بدون چربی)، پیاز، روغن، رب گوجه فرنگی، آبغوره، سیر و ادویه استفاده می کنند. طعم ترش این غذا، لذتی به یاد ماندنی را برای اعضای خانواده، به یادگار خواهد گذاشت. توصیه می کنیم هنگام سفر به استان قم، حتما از این غذای عالی، میل کنید.
استان قم همانند بسیاری از استان های کشور عزیزمان ایران، از غذاها و خوراک های سنتی بسیار زیادی برخوردار است. اما آنچه در این مقاله ارائه شد، مشهورترین و در واقع رایج ترین غذاهای سنتی این استان به شمار می روند.
نای بند، بهشت ایران در زمستان
وجود تپههای مرجانی جهت غواصی، تخمگذاری و جوجه آبزی لاکپشتان دریایی که در کمتر نقطهای از سواحل صورت میگیرد، باعث جلوه بخشیدن به این منطقه در میان سواحل خلیج فارس شده است.
پارک ملی نایبند بهعنوان اولین پارک ملی دریایی کشور و منطقه حفاظتشده سازمان حفاظت محیط زیست ایران در استان بوشهر، در سواحل خلیج فارس است.
منطقه حفاظتشده نایبند در استان بوشهر که نقطه اتصال کوههای عسلویه به دریای خلیج فارس است، با داشتن پوشش گیاهی مناسب و حیات وحش متنوع جلوهای زیبا از طبیعت کوه و دریا را در سواحل آبی و خشکی خلیج فارس به وجود آورده است. پیشروی خشکی در دریا که به دماغه نایبند معروف است موجب تشکیل خلیجی کوچک به نام نایبند شده است که در ۳۲۰ کیلومتری جنوبشرق بوشهر واقع است و در عصر آلبویه از مهمترین مراکز صید و تجارت مروارید در ایران بوده است.
خلیج نایبند، کرانهها و سواحل خشکی آن اکنون از مناطق مهم حفاظت شده کشور است که ۴ هزار و ۱۳۰ هکتار وسعت دارد. اگرچه اکنون خبری از مروارید و صید و تجارت آن در خلیج نایبند نیست، اما مرواریدها جای خود را به گوهرهای گرانبهای حیات وحش و محیط زیست داده است و این منطقه حفاظت شده زیباترین منطقه ساحلی در طول سواحل خلیج فارس است. منطقه حفاظتشده و خلیج نایبند با جنگلهای همیشه سبز حرا و کوههای پیوسته به دریا با پوشش گیاهی مناسب یکی از ارزشمندترین زیستگاههای دریایی و حیات وحش را در خلیج فارس به وجود آورده است.
بدون ترديد نایبند يكی از زيباترين مناطق ساحلی در طول سواحل خليج فارس به شمار میرود . آثار بجا مانده از بندر تاريخی نایبند و در دماغه نایبند، حاكی از پيشينه تاريخی طولانی منطقه است . بررسی آثار، نشان میدهد اين بندر در عصر آلبويه يكی از بنادر مهم و از مراكز عمده صيد و تجارت مرواريد خليج فارس بوده است.
جنگل حرا یکی از شگفتیها و زیباییهای طبیعت خلیج فارس در پارک ملی دریایی نایبند است آب آرام و بی صدا در لابهلای سرشاخههای همیشه بهار و سرسبز این درختان آرامیده است و تنها موجی که بر دل صاف و شفاف آب نقش میبندد و موجی است که از حرکت قایق روی آن نقش میگیرد. رقص درختان زیر آب در هنگام مد، و آمدوشد پرندگان دریایی هنگام جزر، یکی از بکرترین صحنههای خلقت است که برای همیشه در ذهن باقی میماند. سواحل جنوبی ایران با مناطق خشک و دریایی و آب شور شناخته شده است، اما نکته شگفتانگیز این منطقه گیاهی است که بینیاز به آب شیرین روییده میشود. به روایتی این گیاه اسطورهای از اشک چشم حضرت آدم (ع) روییده است. حرا دارای برگهای سبز، چند ساله، پایا و نوعی ریشههای هوایی فراوان است که به طور عمودی از لجن بسته خارج میشود و عمل تنفس و هواگیری انجام میدهد. فصل گلدهی آنها در ماههای اسفند و اردیبهشت انجام میشود. از مشخصات این گیاه آن است که دانههای آن قبل از پراکنده شدن، قسمتی از رشد خود را در داخل میوه انجام میدهد و زمانی که تخم گیاه در آب قرار گیرد پوست آن باد میکند و شکافته میشوند. در کنار این گیاهان جانداران دوزیستی زندگی میکنند که با ایجاد سوراخهایی تهویه را در سطح فوقانی گلولای میسر میسازند. شدت برخورد امواج در محدوده جنگلهای حرا ملایم هستند و عمل جزر و مد به آسانی صورت میگیرد و به صورتی که در زمان جزر، ریشههای این درخت به حالت میخی شکل در آمده و به هنگام مد دریا در نواحی عمیقتر آن تاج درخت در زیر آب غوطهور میماند.
خليج نایبند در ساحل شمالی منطقه نایبند با وسعت ۴۱۳۰ هكتار يكی از ارزشمندترين زيستگاههای دريايی خليج فارس است حوزههای متعدد، جنگلهای حرا، سواحل ماسهای درخشان در بخشهای شمالی و شرقی و سواحل صخرهای دارای حاشيه باريك ماسهای جنوبی خليج و بخش غربی منطقه حفاظت شده نایبند، درختان كهنسال انجير معابد در دماغه نايبند، دشت هموار بخش شمالی، دشتهای مشجر و درههای عميق و صخرهای در بخش جنوبی بديعترين چشماندازهای طبيعی سواحل خليج فارس را يكجا گرد آورده است. وجود چنين مناظری، تپههای مرجانی برای تفريح غواصان و حتی فرايند تخمگذاری و فرزندآوری لاكپشتان دريايی كمياب كه كمتر نقطهای از سواحل صورت میگيرد میتواند سبب جلب گردشگران شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آشنایی با جزیره فارسی
جزیره فارسی درفاصله ۱۰۰ کیلومتری خاک ایران یعنی جنوب غربی جزیره خارک قرارگرفته است.
اسمعیل نورزاده بوشهری،(نویسنده) درباره جزیره فارسی می نویسد:
این جزیره در۵۶ میلی سواحل ایران واقع واز صخره های آهکی در دریا پیداشده، آب شرب درآنجا یافت نمیشود و خالی ازسکنه ومحل آشیانه پرندگان وکاسه پشت دریایی است وبرخی ازماهی گیران جزیره خارگ برای صید به این جزیره آمدورفت میکنند و عمق دریا دراطراف آن ۲۵ قامت است وبین جزیره خارگ مصب شط العرب واقع شده است. جزیره فارسی در ۲۱ کیلومتری جزیره عربی که متروک و غیرمسکونی و محل آشیانه پرندگان دریائی است، قراردارد.
نزدیکترین جزیره به این جزیره، جزیره عربی است که گستردگی آن از فارسی کمتر است. جزیره فارسی دورترین نقطه جغرافیایی ایران محسوب شده است. عربستان قدرت ادعا در مورد این جزیره را ندارد. در این جزیره تأسیسات نظامی نیروی دریایی ارتش حضور فعال و مقتدرانه دارند. پرچم ایران همواره در دورترین نقطه سرزمینی ایران در احتزاز است. جزیره فارسی زیر نظر استانداری بوشهر اداره میشود و از نظر منابع نفتی غنی است و هماکنون در اطراف این جزیره چاههای نفت و علیالخصوص گاز کشف شده و در حال بهرهبرداری هستند. تاسیسات هواشناسی این جزیره کمک شایانی به بخش کشتی رانی در خلیج فارس را دارد.
جزیره فارسی موقعیتی بکر داشته، نمونههای جانوری خاصی از رده حشرات و شاخه بندپایان در این جزیره احتمالا وجود دارند که هنوز بهطور علمی شناسایی نشدهاند. طول جزیره حدودآ ۱۴ کیلومتر و عرض آن ۷ کیلومتر است. و ورود به این جزیره به راحتی امکان پذیر نیست.
۲۱ حقیقت جالب در مورد تهران
تهران در ۱۱۲ کیلومتری جنوب دریای خزر پایتخت ایران و قطب اقتصادی و سیاسی این کشور است. این کلانشهر توسعه یافته دارای ویژگی هایست که در این مقاله در وبسایت اصقهان تور به مرور آنها خواهیم پرداخت.
۱. تهران با مساحت ۷۳۰ کیلومتر مربع بیست و هفتمین شهر بزرگ جهان محسوب میشود.
۳. تهران اولین بار در دوره صفویه دارای دروازه شد. شاه طهماسب صفوی در دوران سلطنت خود به دلیل علاقه خاصی که به تهران و آب و هوای تمیز آن داشت ، دستور داده بود که دور تا دور شهر تهران را ارگی کشیده و شش دروازه بر روی آن بنا کنند.
۴. این ارگ دارای ۱۱۴ برج به تعداد سوره های قران کریم بود و تا اوایل دوره ناصرالدین شاه همچنان پابرجا بود که در این زمان به طور کامل تخریب شد و به جای آن تهران گسترش پیدا کرد و دارای دوازده دروازه شد.
۵. زمانی که در سال ۱۷۸۸ میلادی آقا محمد خان قاجار تهران را به عنوان پایتخت خود انتخاب کرد، تهران روند پیشرفت و شکوفایی خود را آغاز کرد.
۶. ساختار اداری ایران در تهران متمرکز است.
۷. برج آزادی اولین و مشهورترین نماد تهران و برج میلاد نماد دیگر تهران است.
۸. در فهرست گرانترین پایتختهای جهان در سال ۲۰۰۸ میلادی، تهران در رتبهی آخر قرار گرفت.
۹. اولین ساختمان مرتفع و بلند تهران، ساختمان پلاسکو در خیابان استانبول بود که روز ۳۰ دی ۱۳۹۵ در اثر آتشسوزی فروریخت.
۱۰. آخرین زلزلهی شدید تهران در سال ۱۸۳۰ میلادی رخ داده است.
۱۱. از لحاظ زمینشناختی، تهران روی گسلهای فعال قرار دارد که باعث رانش زمین و زمینلرزه میشود.
۱۲. تهران در لیست خطرناکترین شهرهای دنیا برای وقوع بلایای طبیعی قرار دارد.
۱۳. سابقهی زندگی در تهران به ۵ هزار سال قبل از میلاد باز میگردد.
۱۴. در سال ۱۳۹۳ یک اسکلت انسان در منطقهی مولوی تهران کشف شد که حدود ۷ هزار سال پیش زندگی میکرد.
۱۵. تهران قبل از این که به شهر بزرگی تبدیل شود، روستایی از توابع شهر ری بود.
۱۶. فوتبال ورزش اول شهر تهران است.
۱۷. دانشگاه آزاد اسلامی نخستین بار با ایجاد واحد تهران شروع به کار کرد.
۱۸. از دوران قاجار تاکنون تهران پایتخت ایران است.
۱۹. در تهران به ازای هر نفر، ۴ موش وجود دارد.
۲۰. خیابان ولیعصر طولانی ترین خیابان خاور میانه در تهران واقع شده است.
۲۱. تهران با شهرهای سئول، لسآنجلس، بیشکک، دوشنبه، هاوانا، برزیلیا، خارطوم، پاریس، قدس، کاراکاس، پرتوریا، صنعا، مینسک، استانبول، بغداد، هانوی، آنکارا، پکن، بوداپست، تفلیس، کابل و مسکو پیمان خواهرخواندگی بسته است.
تنگه ظلمات؛ پدیده ناشناخته کویر ایران
یکی از جاذبه های طبیعی ایران کویرهای بکر و دیدنی آن است که هر ساله تعداد زیادی گردشگر را به خود جذب می کند. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی یکی از جاذبه های طبیعی ناشناخته در ایران خواهیم پرداخت. با ما همراه باشید.
تنگ ظلمات (یا تنگه ظلمات) در جنوب شرقی پارک ملی کویر واقع در غرب کویر مرکزی ایران در استان اصفهان قرار دارد. تنگ ظلمات یکی از جاذبه های طبیعی فوق العاده کویر است که هنوز ناشناخته است و شاید همین ناشناخته بودن به جذابیت آن افزوده است. کسانی که تنگه ظلمات را از نزدیک مشاهده کرده اند بیشتر به گرند کانیون امریکا آن را شبیه می دانند.
موقعیت جغرافیایی تنگه ۳۴° ۲۴′ ۲۲٫۲۰″ N ۵۲° ۴۱′ ۵۹٫۳۱″ E است که در اثر فرسایش آبی و بادی تشکیل شده است. تنگه جهتی شمالی جنوبی دارد و طول آن در حدود ۲ کیلومتر است. این تنگه در انتهای مسیلی که از ارتفاعات پارک ملی کویر سرچشمه میگیرد تشکیل شده است. در قسمت شمالی ارتفاع دیواره ها کوتاه تر و با حرکت به سمت جنوب ارتفاع آنها افزایش می یابد، به نحوی که در بعضی از نقاط تا حدود ۳۰ متر نیز قابل مشاهده است. اثرات جریانهای سیلابی بر دیواره ها قابل مشاهده است.
برای دسترسی به این منطقه باید از یکی از مسیرهای دسترسی محیط بانی سفید آب واقع در ۵۰ کیلومتری شرق مرنجاب و ۱۲۰ کیلومتری جنوب ورامین به سمت محیط بانی ملک آباد واقع در شرق آن حرکت کرد. قبل از منطقه فسیل آباد وارد جاده شط شد و پس از طی مسافتی در حدود ۱۰ کیلومتر به تنگ ظلمات رسید. محیط بانی سفیدآب از ۳ مسیر قابل دسترسی است. مسیر اول ورامین، پیشوا، راه آهن قلعه بلند، سر محیط بانی مبارکیه، قصر بهرام و سفیدآب، مسیر دوم کاشان، آران و بیدگل، مرنجاب، سفید آب، و مسیر سوم کاشان، ابوزیدآباد، قاسم آباد، قلعه کرشاهی، سفید آب است.
فقط فراموش نکنید که برای رسیدن به این منطقه نیازمند یک بلد محلی و مهم تر از آن نیازمند کسب مجوز از سازمان محیط زیست هستید