آداب و رسوم سنتی نیشابور

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 10714 0
 آداب و رسوم سنتی نیشابور

شهر نیشابور یکی از شهرهای قدیمی ایران میباشد، که دارای فرهنگ و تمدنی هم ایرانی و هم اسلامی است، این شهر دارای آداب و رسومات ویژه و خاصی است که تاریخ این سرزمین را شکل میدهند، آداب و رسومی که از دیرباز رواج داشته تا به امروز، نیز هرچند کمی کمرنگ تر ادامه یافته است.آژانس مسافرتی اصفهان برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این آداب و رسوم در مقاله ی زیر به تشریح آن پرداخته است با اصفهان تور همراه باشید.

– سیزده بدر

در این روز هر کس به اتفاق خانواده ی خود با فامیل به دامنه ی کوه‌ها و دشت‌های سرسبز و نقاط زیبا و ییلاقی می‌رود. جوانان در این روز با هم کشتی می‌گیرند و زنان دور هم جمع می‌شوند و شادی می‌کنند.

– مراسم ازدواج

بین مراسم شهر و روستا تفاوت بسیار است که در این مجال به اختصار به آداب و رسوم نقاط روستایی اشاره می‌گردد.

* همسر گزینی: پدر و مادر برای پسر خود دختری را انتخاب می‌کنند و به پسرشان معرفی می‌نمایند که اغلب بدون مخالفت پسر وارد مرحله ی خواستگاری می‌شوند. امروزه انتخاب پسر و دختر نیز از ارکان همسر گزینی است.

* خواستگاری: مادر با مشورت پدر به خواستگاری دختر می‌رود و چنان‌چه رضایت خانواده‌ی دختر را جلب کنند، پدر و مادر پسر با نزدیکان و اقوام به خواستگاری می‌روند و به همراه خویش روسری، مقداری قند و انگشتر می‌برند.

* نامزدی: در مدت نامزدی، خانواده‌ی پسر در روزهای عید مقداری گوشت، برنج و پارچه برای خانواده دختر می‌فرستند و خانواده‌ی دختر، آن‌ها را دعوت می‌کنند در این مدت دختر و پسر هم‌دیگر را ملاقات می‌کنند.

* عقدکنان: روز عقدکنان، خانواده‌ی پسر، وسایل خوراکی و مقداری لباس برای خانواده‌ی عروس می‌فرستند و پدر پسر، حمامی و زن حمامی را برای دعوت مردان و زنان نزد خانواده عروس برای دعوت به صرف شام یا ناهار می‌فرستند و دعوت‌شدگان مقداری قند یا شیرینی به حمامی و زن او می‌دهند و بعد از صرف غذا، ملا یا آخوند دختر را عقد می‌نماید. مهریه ی دختر، آب، زمین و گوسفند است.

* عروسی: عروسی معمولا دو شبانه‌روز به طول می‌انجامد. روز اول پدر داماد و اقوام و فامیل را به خانه‌ی خویش دعوت می‌نماید و داماد نیز بر تختی کنار مجلس می‌نشیند و هر یک از مدعوین پول یا گوسفند، به داماد هدیه می‌کند. روز بعد، زن سلمانی سر و صورت عروس را آرایش می‌نماید. لباس‌های داماد را از خانه‌ی عروس و لباس‌های عروس را از خانه‌ی داماد، با ساز و دهل، به حمام می‌برند و آن‌ها را با لباس‌های نو به خانه بر می‌گردانند.

* عروس بردن: هنگام «عروس کشانی»، یکی از زنان فامیل داماد، وسیله‌ای را از خانواده‌ی عروس -که به آن «عقل عروس» می‌گویند- برمی‌دارد و در خانه‌ی داماد، آن‌را به عروس می‌دهد. عروس را بر اسبی سوار می‌کنند و افسار اسب را دایی یا پسر عمو یا برادر عروس می‌کشد و تا خانه‌ی داماد او را همراهی می‌کند. چند زن نیز با عروس به خانه‌ی داماد می‌روند و یک الی دو شب، آن‌جا می‌مانند. عروس را با ساز و دهل به خانه‌ی داماد می‌برند. جلو خانه‌ی داماد، عروس، «پاانداز» طلب می‌کند و تا پاانداز به او ندهند وارد خانه نمی‌شود. مادر یا پدر یا برادر داماد، گوسفند یا هدیه‌ای دیگر به عروس می‌دهد تا وارد شود. رنگ لباس عروس سفید و محل حجله‌گاه، خانه‌ی داماد است. مادر عروس، یک روز بعد از عروسی به افرادی که به داماد هدایایی دادند یک دستمال و مقداری شیرینی می‌دهد. پدر عروس، بعد از سه روز از عروسی، یکی از فامیل یا برادر عروس را به خانه داماد می‌فرستد و عروس و داماد را به خانه‌ی خود، دعوت می‌کند و گوسفند یا قطعه زمینی را به آن‌ها هدیه می‌دهد.

 

– شب یلدا

در این شب، مردم معمولا به خانه‌ی بزرگترها می‌روند و تا نیمه‌ی شب می‌نشینند. میزبان، گوسفندی را ذبح نموده و از میهمانان، پذیرایی می‌نماید. مردم در حد امکان، در شب یلدا، هندوانه می‌خورند و معتقدند که هر کس در این شب هندوانه بخورد، تابستان، زیاد تشنه نمی‌شود.

– مراسم ماه محرم و صفر

در روز عاشورا، مردم در قالب هئیت‌های عزاداری ضمن انجام مراسم ویژه به تهیه و پخت غذا -که اغلب حلیم است- مبادرت می‌ورزند. در این روز «علم ها» را از مساجد بیرون می‌آورند. در روستاهای اسحاق آباد و کلیدر، بار و بسیاری از نقاط دیگر نیشابور، نمایش «شبیه خوانی» برگزار می‌شود. در این نمایش مذهبی، گروه‌های «شبیه خوان» با حرکات و خواندن ابیات مناسب، «نوحه خوانی» می‌کنند و ماجرای ظهر عاشورا را عیناً بازسازی می‌کنند. در روستاها، در بدو ورود هیئت‌های عزاداری به مدخل روستا، عده‌ای از عزاداران علم به دست در حالی که علم ویژه ی عزاداری، پیشاپیش آن‌ها برده می‌شود به پیشواز آنان می‌آیند و به اصطلاح به هم «سلام» می‌گویند و آن‌ها را به میدان اصلی ده، راهنمایی می‌کنند. پس از گرد آمدن همه‌ی گروه‌ها در میدان اصلی، «نخل» را برمی‌دارند و دسته‌جمعی به سوی امامزاده‌ی روستا روانه می‌شوند. پس از مراجعت از مزار، گروه‌ها بر حسب روستا، دسته دسته، به صرف ناهار فراخوانده می‌شوند. مخارج تهیه‌ی حلیم نیز توسط افراد خیّر تامین می‌شود. در شهر نیشابور، دسته‌های گوناگون عزادار، در قالب هیئت‌های مختلف و گاهی با حرکت دادن «علمات» از گوشه و کنار شهر به خیابان اصلی آمده و در طول آن به حرکت و عزاداری می‌پردازند. در این مراسم که معمولا در مسجد جامع به پایان میرسد اشعاری درباره‌ی مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش، خوانده می‌شود. در روز اربعین حسینی نیز مراسم عزاداری و روضه‌خوانی در داخل مساجد و منازل برپا می شود. عده ای از زنان، در صبح اربعین «شله زرد» را که از شب قبل آماده کرده‌اند بین همسایه‌ها و آشنایان تقسیم می‌کنند. مراسم عزاداری در مساجد، حسینیه ها و منازل در روزهای وفات حضرت پیامبر (ص) وفات حضرت فاطمه (س) و شهادت حضرت علی، ضمن اجرای مراسم احیای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان و سایر روزهای وفات یا شهادت سایر امامان معصوم (ع) و بزرگان دین با احترام خاصی برگزار می‌گردد.

 

– تمنای باران و مراسم چوله قزک

با توجه به این که کشاورزی و دامداری در اغلب نقاط نیشابور اساس زندگی معیشتی مردم را تشکیل می‌دهد و آب، به عنوان محور تولید در این مناطق، نقش حیاتی دارد، در موارد کمبود آب و نزولات جوی جهت نزول باران در برخی نقاط شهرستان مردم دعا نوشته و به شاخه‌های درختان می‌بندند و یا زنان، «آش بی بی فاطمه» می‌پزند و بین همسایه‌ها پخش می‌کنند و در برخی مناطق نیز مردم، سه روز متوالی روزه می‌گیرند و در آخرین روز به صحرایی می‌روند و از خدا دسته‌جمعی طلب باران می‌کنند. در مراسم «چوله قزک» نیز گروهی از کودکان در روستا، مترسکی می‌سازند و به آن پارچه‌هایی الوان و لباس‌هایی بلند می‌پوشانند و در کوچه‌های ده راه می‌افتند و می‌خوانند:

چوله قزک باران کن

بارون بی پایـان کن

گندم به زیر خـــاکه

از تشنگی هــلاکه

بزغاله شیـر میــــه

چپو پنیـر میـــــــــه

سپس به درب منازل می‌روند و اهل خانه، مقداری شیرینی و یا پول به آن‌ها می‌دهند و گاهی مقداری آب هم روی بچه‌ها می‌پاشند.

 

– مراسم فوت

نزدیکان متوفی، اغلب به وسیله‌ی گفتن اذان و لا اله الا الله، همسایگان را جهت تشییع جنازه دعوت می‌نمایند. قبل از دفن میت، او را رو به قبله می‌‌خوابانند و به آرامی چشم‌های وی را می‌بندند، دست‌ها را به پهلو می‌خوابانند و دو شصت انگشت پا را به وسیله‌ی تکه‌ای پارچه به هم می‌بندند. بهتر این است هر چه سریع‌تر قرآن‌خوان شروع به تلاوت قرآن کند و در میان آن از بقیه بخواهد صلوات بفرستنند و برای میت فاتحه بخوانند. در اغلب نقاط شهری و روستایی، مرده‌ها را در غســـال‌خانه می‌شویند چوب زیر بغل نیز دعانویسی شده و آماده است تا پس از شست وشوی میت، آن را زیر بغل وی قرار دهند، نیز بر هفت محل سجده‌گاه وی بر مبنای سنت دینی کافور می‌مالند و با احترام وی را کفن می‌پوشانند جنازه بر روی یک نردبان یا تابوت روباز تشییع می‌شود و حاضرین لا اله الا الله گویان، وی را به سوی قبرستان می‌برند. در جلو گروه تشییع کننده یک نفر ظرفی پر از خرما یا حلوا، حمل می‌کند و در قبرستان بر روی قبر می‌گذارند. هر یک از حاضرین با بیل مقداری خاک در قبر می‌ریزند و بیل را وارونه به زمین می‌اندازند تا نفر بعدی الی آخر.

همچنین میت را تا حد امکان، شب‌هنگام دفن نمی‌کنند و می‌گویند: نور ستاره، نباید داخل قبر بتابد، باران نباید داخل قبر بریزد. مراسم ختم و یادبود در روزهای سوم و هفتم، چهلم و سال برگزار می‌شود. در روزهای یادشده قرآن‌خوانی صرف غذا و رفتن به سر مزار برنامه‌ی کلی است. در شهر نیشابور در روزهای ختم، حلیم می‌پزند و از شرکت‌کنندگان در مراسم پذیرایی می‌شود. پس از مراسم چهلم، عده‌ای از نزدیکان با به همراه آوردن پیراهنی برای مرد منزل و یک روسری و یا حتی یک پیراهن (لزوما لباس‌های اهدایی باید رنگی روشن داشته باشند) برای زن منزل به نزد ایشان رفته و با دلداری دادن آن‌ها، لباس‌های مشکی را از تن‌شان در می‌آورند تا از عزا درآیند.

– روز عرفه

به روز عرفه، «روز علفه» نیز می‌گویند. علفه، دو روز می‌باشد:

  1. علفه ی کهن، آخرین روز سال می‌باشد که مردم به قبرستان می‌روند و برای آمرزش اموات خود فاتحه می‌خوانند.
  2. علفه‌ ی نو، روز اول سال نو می‌باشد که مردم به مساجد می‌روند قرآن می‌خوانند بعد هم به خانه‌ی خود برگشته و به دیدن بزرگترها می‌روند.

– مراسم ختنه سوران

از مراسم معمول و متداول در این شهرستان مراسم ختنه سوران پسران در سنین ۴ یا ۵ سالگی است که دعوت کننده حمامی بوده و در اغلب روستاها روز ختنه سوران پسر را حمام می برند. چشم هایش را سرمه می کشند و لباس نو بر تنش می پوشانند و در خانه ای که همه جمع اند اسپند دود می کنند و دهل وسرنا می زنند و پسر را به تیغ سلمانی می سپارند. این رسم در گذشته بسیار پرشور و آیینی بوده که البته در نقاط شهری به ندرت برگزار می شود. از مراسم خاص این منطقه آن است که به ختنه شونده – برای اینکه برایش مشغولیت ذهنی ایجاد نمایند – می سپارند که سیلی محکمی به گوش سلمانی بزند و برحسب سنگینی دست وی و ثروت خانواده اش به سلمانی انعام می دهند و هنگام ختنه، دهان پسر را که از درد داد می کشد از شیرینی و نقل و نبات پر می کنند و پسر را هدیه های زیاد نثار می کنند.

– چهارشنیه سوری

جشن ویژه ی آخرین چهارشنیه سال می باشد که در این روز دخترها و پسرها، کوزه ی آبی را از پشت بام خانه ی خود به داخل کوچه پرتاب می کنند و معتقدند که هر کس در این روز کوزه آبی بشکند روز قیامت یک کوزه ی آب به او خواهند داد و بدین صورت بلاها نیز از خانه دور می شوند. مردان روستا در این روز به تیر اندازی می پرداختند و اهالی روستا بیرون از ده آتشی روشن می کردند و از روی آن می پریدند، هنگام پریدن از آتش خطاب به آتش می گفتند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»

 

– مراسم تولد

ماما یا دایه، وظیفه‌ی مراقبت از زائو و نوزاد، از بدو تولد تا چهل روز بعد را بر عهده دارد. به عنوان اولین اقدامات برای سلامتی زائو و نوزاد، زیر سر زائو، خنجر، قرآن و سوزن و … قرار می‌دهند و حتی به گوشه‌ی یقه‌ی پیراهنش یک سنجاق آویزان می‌کنند. این اشیا از جهت دفع «آل» گذاشته می‌شوند چرا که معتقدند اگر آل بیایید جگر زائو را با خود می‌برد و در خاکستر قرار می‌دهد و یا جگر زائو را به آب می‌زند. دایه پس از قطع ناف اضافی نوزاد، آن را زیر خاک دفن می کند و بر محل زخم، روغن گوسفند می‌مالد. در نیشابور، اعتقاد بر این است که اگر ناف اضافی را زیر درخت سیب قرار دهند فرزند زیبا می‌شود. مراسم نام گذاری معمولا در روز دهم، انجام می‌شود، نام نوزاد را معمولا به چند روش انتخاب می‌کنند: یا انتخاب اسم از روی قرآن کریم یا انتخاب قبلی یا نام آبا و اجداد وی و یا اگر روزهای تولد مصادف با مراسم یا دهه‌ی عاشورا، عید قربان و سایر روزهای خاص مذهبی و … باشد نام نوزاد را به احترام بزرگان دین و نیز همراهی با مراسم مذهبی: حسین، زینب، قربان، حاجی و… می گذارند. در روز دهم اذان و اقامه در گوش نوزاد می‌گویند و هر کدام از بستگان هدیه و پول بر بالین نوزاد، قرار می‌دهند.

– جشن سده

این جشن دل انگیز و کهن، در شب‌های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم بهمن ماه برگزار می‌گردد. در غروب روز دهم بهمن ساکنان ده، بر بلندترین بام خانه‌ی خود می‌روند و بوته‌های صحرایی را به طرز خاصی برروی هم می‌چینند. به محض اینکه آفتاب در پس افق پنهان شد و تاریکی، همه جا را فرا گرفت بزرگ خانواده، آتش به بوته‌ها می‌زند. همین که شعله‌ی آتش به هوا برخاست، فریاد شادی از حلقوم اهل خانه به هوا برمی‌خیزد، شعله‌ی آتش تا ارتفاع زیادی به هوا صعود می‌کند،

باد شعله‌ها را در هم می‌پیچد و بوته‌ها با صدای مخصوص می‌سوزند و صدای جرقه‌ی آن‌ها، زن و مرد و کودک را که به دور آتش حلقه زده‌اند به وجد و سرور می‌آورد، ولوله و هیاهو در ده می‌پیچد، جوانان نیز از بیابان توده‌های هیزم فراهم آورده و آتش می‌زنند با اوج گرفتن شعله‌های آتش به دور آن می‌چرخند و می‌رقصند و همه با هم پیرامون آتش پای‌کوبی و جست و خیز می‌کنند

 

جاذبه های گردشگری ایذه

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 970 0

یکی از زیباترین و منحصر به فردترین مناطق طبیعی ایران منطقه ایذه است. در طبیعت این منطقه جنگل های بلوط بر دامنه های سنگی و سر سخت کوه های زاگرس گسترده شده است.همراه اصفهان تور باشید تا بیشتر با مناطق زیبای ایذه آشنا شوید… در میان هر دره ای چشمه یا رودی از سرچشمه های رودخانه کارون جاری است. قرار گیری دریاچه های سد کارون ۳ و ۴ در این منطقه زیبایی اینجا را دو چندان می نماید. در طبیعت این منطقه دشت های مخملی، دریاچه هایی وسیع، چشمه های زلال، رودخانه های خروشان و آسمان آبی دست در دست هم داده اند تا هر بیننده ای را به حیرت وادار نمایند.

اقامتگاه بوم گردی الیما ایذه

اقامتگاه الیما در دل این طبیعت بکر قرار گرفته شده تا با مهیا کردن تمامی امکانات رفاهی و تفریحی امکان سفر و اقامت در این منطقه را برای تمام کسانی که به طبیعت عشق می ورزند فراهم نماید. اقامتگاه بومگردی الیما خانه ای روستایی، واقع در روستای تکاب همجوار تالاب بندون و محوطه باستانی شهسوار در فاصله هفت کیلومتری شهر باستانی ایذه قرار گرفته است. اقامتگاه الیما دارای معماری چشم نواز و زیبا با ظرفیت ۳۵ نفر می باشد. به جهت حفظ معماری سنتی رعایت اصول اقامتگاه بومگردی، اتاق ها فاقد سرویس بهداشتی و حمام می باشند که البته ۴ سرویس بهداشتی شامل توالت ایرانی و فرنگی و چهارحمام به طورجداگانه برای خانم ها و آقایان تعبیه شده است.

الیما یک خانه باغی ۲۲۰۰ متری هست که شامل ۷۰۰ متر باغ مرکبات می باشد. فضای داخلی الیما به چادر سیاه، تخت های سنتی و میز و صندلی چوبی جهت لذت بردن بیشتر از فضای خانه باغ و خانه تجهیز شده است. این اقامتگاه پایبند به اصول فرهنگی و زیست محیطی می باشد و در راستای توسعه پایدار گردشگری روستایی به ارائه خدمات اقامتی، پذیرایی و گردشگری می پردازد. بخشی از درآمد الیما صرف ابعاد مختلف پایداری گردشگری در منطقه می شود و بر این باور است که با یاری گردشگران مسئول می تواند سهم بسازیی در حفظ میراث طبیعی و فرهنگی شهرستان ایذه داشته باشد.

خدمات : ۱- دورشکه سواری ۲- دوچرخه سواری ۳- ورزش های گروهی مانند والیبال و فوتبال ۴- بازی های گروهی ۵- پرنده نگری ۶- عکاسی از طبیعت ۷- شب نشینی در چادر سیاه و دور آتش.

 

باجول

باجول منطقه خوش آب و هوایی است در جنوب شهر ایذه واقع در استان چهارفصل خوزستان که در ادوار گذشته به دلیل ساخته شدن بند در مسیر رودخانه، بخش‌هایی از آن منطقه به زیر آب رفته است، منطقه باجول یکی از مناطق گردشگری ایذه ست که پس از آبگیری دریاچه سد کارون ۳ و مشرف شدن به دامنه کوه منگشت و دریاچه سد، این منطقه به یک قطب گردشگری تبدیل شده است. یکی از آثار نجات یافته تاریخی آن منطقه، نقش برجسته باجول می‌باشد که از دوران شاهان محلی الیمایی در دوره امپراتوری اشکانی بر جای مانده است.

غار اشکفت سلیمان

غار يا اشکفت سليمان در فاصلة ۳ کيلومتري جنوب غربي شهر ايذة کنوني، در انتهاي دره‌اي واقع شده است. اشکفت سليمان محوطه‌اي وسيع است که در درون صخرة طبيعي کوه به صورت سرپناهي با آثار آبرفتي و يک چشمه آب شيرين گوارا (که از درون غاري کوچک و باريک بيرون مي‌آيد) پديد آمده است. روبروي مجموعة اشکفت سليمان و در منتهي‌اليه کوهي، دو نقش نيم رخ برجسته که در درون دو چهارگوش مقعر حجاري شده‌اند، وجود دارد.

نقش اول مرکب از تصوير سه شخص است که پشت سر هم در يک رديف ايستاده‌اند. آتشداني فروزان در جلوي آن‌هاست که بلندي آن تا زانوان آن‌ها مي‌رسد. در لوحة دوم که با فاصلة چند متر از لوحة اول و بر سطح سنگي ديگر حجاري شده، دو نقش وجود دارد که يکي از آن‌ها نقش مردي و ديگري نقش زني است. اما در شرق اين دو لوحه، اشکفت بزرگ يعني سايه‌بان خميدة کوه وجود دارد که در زر آن بر روي بدنة کوه يک کتيبة مستطيل شکل ميخي و چند نقش حجاري شده و در زير اين کتيبه که در نقطة مرتفعي قرار دارد، محل جلوس يا تختگاه و يا انجام مراسمي آئيني ديده مي‌شود.

نقش برجسته خنگ کمال وند

نقش برجسته خنگ کمال وند در استان خوزستان، شهرستان ایذه، بخش مرکزی، دهستان حومه غربی و روستای کمال‌وند قرار دارد.

نقش برجسته خنگ کمال وند در ۷ کیلومتری شمال ایذه پس از پشت سر گذاشتن آبادی کمال وند بر دیواره شرقی تنگه باریکی که با شیب تند به ارتفاعات کوه رشید می‌پیوندد، قرار دارد. این نقش برجسته توسط والتر هینز در سال ۱۹۶۳ کشف شد.

در این نقش برجسته پیکره تمام رخ مردی والا مقام سوار بر اسبی به صورت نیم رخ، در سمت چپ کشیده شده است و پیکره تمام رخ و ایستاده کاهنی که با شیئی در دست راست به مشایعت آن سوار آمده است.در بالای نقش برجسته در یک سطر به خط آرامی متن کتیبه‌ای به زبان الیمایی نمایش داده شده است.

لباس شخص سواره پیراهنی تا زانو با آستین بلند، دارای تزییناتی است. این لباس مزین نشان از منزلت و مقام بالای شخص دارد. تیردانی نیز در پشت مرد سوار ه است این شخص احتمالا یک بزرگ زاده یا شاهزاده الیمایی است. فرد پیاده دامنی چین دار تا زانو دارد.

بقعه امامزاده سلطان ابراهیم (ع)

بقعه امامزاده سلطان ابراهیم (ع) در روستای کارتا از توابع شهرستان ایذه در استان خوزستان قرار دارد.سلطان ابراهیم مرتضى بن عبدالله بن حمزه بن موسى بن جعفر(ع) از اولاد امام موسى بن جعفر (ع) امام هفتم شیعیان است.

محل دفن این امامزاده در دهستان سوسن و روستاى کارتا در ۴۲ کیلومترى ایذه واقع است.این بقعه در دامنه کوهى بزرگ که با نام خود آن بزرگوار است و حدود ۲۲۰۰ متر ارتفاع دارد، قرار دارد.

اطراف این بقعه را کوه‌هاى جنگلی فرا گرفته و از دامنه جنوبى کوه چشمه‌ای به سمت بقعه جاری است.

 

غذا های معروف ایذه

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 818 0

اوپیوزی (اشکنه‌)

پیشرفت تکنولوژی در دنیای مدرن امروز، رسیدن به رفاه اقتصادی و ارتقا موقعیت اجتماعی، بسیاری از بانوان را نیز همانند مردان، در عرصه‌ی فعالیت‌های اجتماعی و اقتصادی وارد کرده است. همین مسئله باعث حضور کم‌رنگ آن‌ها در منزل و عدم زمان کافی برای رسیدگی به امور همسر و فرزندان شده است. پر واضح است که از مهم‌ترین دغدغه‌های ذهنی این گروه از بانوان، صرف مدت زمانی کم‌تر در محیط آشپزخانه و بهره‌مندی از زمانی بیشتر، جهت سپری کردن لحظاتی گرم و مطبوع با اعضای خانواده خواهد بود. اوپیوزی که به اشکنه‌ی شهرستان دزفول شهرت دارد، بهترین گزینه برای این بانوان است. غذایی سنتی و بسیار مفید، که با صرف زمانی کوتاه می‌توان به تهیه و طبخ آن پرداخت. آشپزهای شهرستان دزفول با استفاده از تخم‌مرغ، پیاز، رب انار، روغن، فلفل، نمک، زردچوبه، نان خشک، گردو و شکر به طبخ آن می‌پردازند. البته روش‌های متعددی برای تهیه‌ی این غذای بومی وجود دارد که با توجه به ذائقه‌ی افراد خانواده می‌توان از آن‌ها استفاده کرد

 

نافله‌ی خوزستان

ترکیب مواد اولیه‌ی مغذی و ارزشمند، یکی از مهم‌ترین نکاتی است که از دیرباز مورد توجه بشر بوده و در عصر حاضر نیز از اصلی‌ترین دغدغه‌های ذهنی جوامع بشری محسوب می‌شود. پیشرفت علم و تکنولوژی از عواملی است که انسان‌ها را در انتخاب هرچه بهتر خوراکی‌های مفید و سالم راهنمایی می‌کند و دیدگاه مردم را نسبت به مواد اولیه‌ی مصرفی خود تا حد مطلوبی روشن و آگاهانه ساخته است. اما با مطالعه‌ای دقیق بر خوراکی‌ها و غذاهای سنتی و بومی هر منطقه از کشور، به نتایجی بسیار مطلوب دست خواهیم یافت. غذاهایی که با وجود قدمتی حدود یک قرن و دورانی که پیشرفت علم به کندی صورت می‌پذیرفت، از ارزش غذایی مطلوب و بالایی برخوردارند. این مسائل ریشه در فرهنگ غنی مردم سرزمین ایران داشته که خود نمادی از تمدن و اصالت مثال‌زدنی این مرز و بوم است. نافله‌ی خوزستان یکی دیگر از غذاهای بومی و سنتی استان خوزستان محسوب می‌شود که به دلیل حضور پروتئین موجود در نخود و گوشت، از ارزش غذایی مناسبی برخوردار است. استفاده از حبوبات در کنار فراورده‌های دامی، از نکات ارزنده و تحسین‌برانگیز رژیم غذایی مردم ایران زمین بوده که در بسیاری از استان‌های این کشور بویژه استان خوزستان، به وضوح قابل مشاهده و ملموس است. بانوان و مادران کدبانوی این منطقه از ایران با ترکیب موادی همچون آرد نخود، گوشت چرخ‌کرده، پیاز، سرکه، شکر، نمک، زردچوبه، فلفل، نعناع، روغن (در صورت تمایل می‌توان کره را جایگزین روغن کرد) و آب به تهیه‌ی این غذای لذیذ سنتی و محلی می‌پردازند. ترکیب طعم شیرین شکر و ترشی دوست‌داشتنی سرکه، منحصر به فرد و جالب به نظر می‌رسد.

امگشت پلو

برنج یکی دیگر از مواد اصلی در تهیه‌ی غذاهای مردم کشور به شمار می‌آید که می‌توان تنوع بی‌نظیر و وسوسه‌انگیز از انواع غذاهای بومی و محلی را بوسیله‌ی این ماده‌ی مهم و پرمصرف تهیه کرد. همچنین بسیاری از پزشکان و متخصصان تغذیه مصرف کشمش را به دلیل برخورداری از سدیم کم، انرژی فراوان، چربی محدود، منبع بسیار مناسبی از ویتامین D، جلوگیری از فساد دندان، مناسب برای سلامتی لثه و بانکی از انواع ویتامین از جمله آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامیل B بسیار مفید و لازم دانسته و قرار دادن این ماده‌ی حیرت‌انگیز در برنامه‌ی غذایی روزانه را امری ضروری و مهم تلقی می‌کنند. امگشت پلو غذایی است جنوبی و مختص استان خوزستان که با استفاده از برنج و کشمش تهیه و همراه ماهی قباد میل می‌شود. مردم این استان ماهی قباد را نمک‌اندود کرده و مورد مصرف قرار می‌دهند. بانوان کدبانوی خوزستانی با ترکیب برنج، کشمش پلویی، سبزی پلویی (شوید- گشنیز)، نمک، روغن، پیاز، زردچوبه و ادویه‌ی مخصوص جنوبی به طبخ و تهیه‌ی امگشت‌ پرداخته و با میل کردن این غذای بومی، لحظات دل‌نشینی را در کنار اعضای خانواده‌ی خود سپری می‌کنند.

سوغات و صنایع دستی شهر ایذه

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 3474 0

صنایع دستی وقالی بختیاری

هرشهری صنایع دستی مخصوص به خودش را دارد همراه مرکز مشاوره طلوع سفریاد باشید تا بیشتر با این صنایع دستی آشنا شوید….بافت قالی وقالیچه‌های بختیاری از دیرباز در ایذه، مانندسایرمناطق بختیاری رونق داشته‌است. قالی بختیاری نوعی قالی کهن ایرانی است که در آن از نقش‌های حیوانات همچون بز کوهی (کل، پازن)و کبک و… در کنار نقش گل و بوته بهره گرفته می‌شود البته عمده شهرت قالیهای بختیاری به دلیل بکارگیری اشکال هندسی و ذهنی باف همراه بارنگ و پشم والیاف طبیعی در آن است

از دیگر صنایع دستی ایذه می‌توان گلیم بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، چوقابافی، شیرسنگی تراشی و… نام برد.

تاریخ و آداب و رسوم مردم ایذه

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1108 0

ایذه یك شهر تاریخی است و آ‌ثاری از زمان‌های بسیار قدیم در آن به جا مانده است. این شهر در روزگار عیلامیان اهمیت و عظمت بسیار داشته و مركز آن آنزان یا آشتیان بوده و در عهد ساسانیان نیز نام و اعتبار داشته است. همراه مرکز مشاوره اصفهان تور باشید تا بیشتر با تاریخچه شهر ایذه آشنا شوید…  آتشكده‌ای هم در آن شهر بود كه تا زمان هارون‌الرشید فروزان بوده است. «استرنج» می‌نویسد: ایزج به پل سنگی بزرگی كه در آن شهر روی كارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را یاقوت از عجایب جهان شمرده است. این پل كه خرابه‌های آن هنوز دیده می‌شود، بنام مادر اردشیر بابكان (خزهزاد) نامیده می‌شود. كلمه ایذه در زمان اتابكان لر كمتر بكار رفت و به جای آن مالمیر (مال امیر) نامیده شد. كلمه ایذه در قرن‌های گذشته به كلی متروك شده بود تا در دوره پهلوی مجددا مورد استفاده قرار گرفت.

شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایذج، ایذه، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شده است. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است.(۵) به علاوه به دلیل وجود زیج‌های بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده می شده است. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده می شد و مرکز ایالت انزان بوده است. می توان ایذه را تغییر شکل یافته انزان عیلامی نیز دانست.

ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه و از شهرهای لرنشین استان خوزستان، در جنوب غرب ایران قرار دارد.

پیشینه تاریخی این شهر بنابر پژوهش‌های انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشته‌های باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن (عیلامیان) می‌باشد.

تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۴۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. همچنین ایذه به شهر نگارکنده‌های سنگی و صخره‌ای ایران شهرت دارد.

هنگام تولد: در گذشته برای جلوگیری از “آل”(نوعی جن که معتقد بودند به زائو آسیب می‌رساند)، مک، قیچی و پنجه گرگ بالای سر زائو می گذاشتند. همچنین در روش دیگری پیازی را به سیخ میزدند و آن رادر کنار بستر نوزاد می گذاشتند.

آنها این کار را برای جلوگیری از عوض کردن نوزاد توسط”از ما بهتران”انجام میداد ند. اجرت قابله معمولا لباس،مقداری پارچه و شیرینی بود. معمولا اسم اقوام نزدیک نوزاد را بر روی او نمی گذارند زیرا آن را بد شگون می دانند.

اسامی افراد درگذشته را نیز به عنوان نام نوزاد تعیین نمی کنند.اسامی مذهبی نیز مرسوم است.در گذشته قبل از تولد نوزاد ،۲ نام تعیین میکردند تا درصورت پسر بودن یا دختر بودن نوزاد اسم او از قبل انتخاب شده باشد.

حمام زایمان: نوزاد را، ۳ روز پس از تولد ،به حمام میبرند.هفت روز پس از تولد نیز، هم نوزاد و هم زائو به حمام میروند.زائو قبل از حمام چهلم ، به نزد دعا نویس رفته،برای او دعای چله می گرفت. دعای چله بر را به پیراهن کودک می‌بستند.

در حمام مقداری نمک در آب ریخته،ظرف آب را روی سر زائو و کودک می‌ریزند.آنها معتقدند با این کار،چله کودک و زائو پریده شده، از ما بهتران و “آل” به آنها آسیبی وارد نمی‌کند.

دندان در آوردن کودک: بو دادن مقداری گندم و نخود، از کارهاییست که مادر کودک هنگام دندان در آوردن او، انجام می‌دهد.

نخود و گندم بو داده شده ،به همسایگان داده میشود.همسایگان پس از خالی نمودن ظرف،مقداری شیرینی یا پول خرد در کاسه می‌ریزند که به این رسم دونگو می‌گویند.

ختنه سوران: در گذشته کار ختنه را،دلاک(یا سلمانی ،پیرایشگر موی مردان) انجام می‌داد. این سنت در روستای باجول( در زمان انجام تحقیق) مرسوم بود. برای کودک به این مناسبت جشنی نیز بر پا می‌شود. نوازنده محلی موسیقی محلی (توشمال)مینوازد.

پسربچه، دامن قرمز رنگی میپوشد.اقوام به دیدن او می آیند و هر کدام پولی به او می‌دهند. دلاک نیز به صورت نقدی وجهی دریافت می‌کرد.

 

 آداب و رسوم ازدواج

همسر گزینی: اصولا در جوامعی که دارای بافت اجتماعی و فرهنگی سنتی هستند، اجبارها ی اجتماعی در همه حوزه ها دیده می‌شود. برخی از آداب و رسوم مردم شهر ایذه

ازدواج نیز از این قاعده جدا نیست.در هنگام همسر گزینی، پسرو دختری که در این جوامع زندگی می‌کنند، نگاهی نیز به محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی انتخاب خود دارند.

در مناطق بختیاری از گذشته این گونه اجبارها وجود داشته است.بدین شکل که والدین گزینه هایی را برای دختر یا پسر نشان می‌کردند و آنها کمتر می توانستند اعتراضی به این گزینه ها داشته باشند.

اما امروزه با افزایش آگاهی والدین در مورد حق طبیعی دختر یا پسر در انتخاب هایشان ، افزایش سطح تحصیلات و افزایش سطح مراودات اجتماعی گزینه ها بیشتر شکل

پیشنهاد دارند تا اجبار.البته چنانچه پسری انتخابی غیر از گزینه پیشنهادی خانواده داشته باشد،ممکن است با رفتارهایی مانند طرد شدن ،از سوی خانواده خود مواجه شود که این تنها مختص قوم بختیاری نیست.

در گذشته در جریان همسر گزینی رسمی به نام “ناف بران”مرسوم بوده است. بدین صورت که با به دنیا آمدن نوزاد دختر،ناف او را به نام پسر مورد نظر میبریدند و در عرف محلی میگفتند این دختر ناف بر فلانیست.بر این اساس در آینده بایستی با هم ازدواج میکردند.مردم محل نیز با دانستن این موضوع،هنگامی که دختر به سن ازدواج میرسید،به خواستگاری او نمی رفتند.

خواستگاری

خواستگاری را در اصطلاح محلی،کد خداییKa-xodaee میگویند.در جلسه خواستگاری بزرگان و ریش سفیدان هر دوطرف پس از گفتگو نظر خود را اعلا م مینمایند.در جلسه خواستگاری در موردمهریه و شیر بها،تاریخ عقد و عروسی و…بحث می شود. تمام توافقات جلسه مکتوب می‌شود.

مهریه، شیربها وجهیزیه: مهریه بیشتر به صورت سکه یا زمین است. مهریه را پشت قباله نیز می‌گویند. شیربها به صورت نقد پرداخت می‌شود. خانواده دختر مقداری پول به آن اضافه میکنند و کمبود جهیزیه دختر را تامین می‌کنند.

درگذشته گاهی در عوض شیر بها،گاو و گوسفند یا گاومیش می‌دادند. در صورتی که داماد تمام وسایل زندگی را تهیه می کرد، مبلغ شیربهای پرداختی، کمتر تعیین می شد.

اسباب و اثاثیه ای که عروس از خانواده خود دریافت می کرد،قبل از روز جشن عروسی یا همزمان به خانه داماد برده می‌شد. رسم است چمدانی پر از اجناسی مانند دستمال، جوراب، حوله، پیراهن، زیر پیراهن، دستمال ابریشمی زنانه، برای پدر، مادر، خواهران، براداران، عمه‌ها، خاله ها، عموها، مادر بزرگ داماد برده می‌شود.

عقد و حنابندان- جشن عروسی: بعد از توافقات در جلسه خواستگاری،تاریخی نیز برای عقد تعیین میشود.والدین دختر و پسر (معمولا مادر عروس و چند زن از خانواده طرفین)به بازار رفته، خرید انگشتری حلقه،لباس کاملی برای عروس،کت و شلوار و کفش وساعت برای پسر است را انجام می دهند.

در روستاها برای عقد به ایذه می روند.معمولا والدین عروس و اقوام و ریش سفیدان نیز آنان را همراهی میکنند.تعداد نفرات دعوت شده معمولا شامل نزدیکان درجه یک عروس و داماد می‌شود.

در صورتی که داماد از لحاظ مالی هنوز آمادگی لازم را جهت برگزاری جشن عروسی نداشته باشد،بین عقد و عروسی فاصله می اندازند. گاهی این فاصله ممکن است تا ۱ سال هم به طول بیانجامد.

مقدمات عروسی معمولا ۲ تا ۳ روز طول میکشد. روزاول،حنابندان است. توشمال ها در این روز می نوازند.رقص و چوب بازی نیز در این روزها برپاست.

در عصر روز حنابندان،خواهران داماد،سایر زنان واقوام خانواده داماد، در حالیکه توشمال پیشاپیش آنها می نوازد،به نزد عروس می روند. مقداری حنا نیز به خانه عروس برده می‌شود. هنگام شب، حنای خیس شده را در بشقاب کوچکی قرار می‌دهند.

خانواده داماد ،بشقاب حاوی حنا را به اطاقی که عروس در آنجا نشسته است برده،مقداری از آن را بر سر و دست عروس می گذارند. متقابلا همین کار را خانواده عروس انجام می‌دهند. آنها ضمن خواندن ترانه ای به سر داماد حنا می‌زدند. البته این کار امروز کمتر صورت میگیرد.

در این مراسم مضمون ترانه ای که میخوانند به این صورت می‌باشد:

 

حنا حنا گل گل بند حنا      حنا حنا گل گل بند حنا

دوما حنا ایبنده ز شو تا صب ایبنده       ایر حنا نبنده ورق طلا ایبنده

معمولا جشن عروسی در خانه داماد برگزار می‌شود. البته امروزه بسیاری از مردم جشن عروسی را در تالارهای جشن بر گزار می‌کنند.در کنار آن هنگامی که عروس به خانه داماد برده می‌شود رقص و پایکوبی در آنجا انجام می‌شود.

رسم است چنانچه کسی از اقوام عروس یا داماد فوت کرده باشد و از چهلم آنان نیز گذشته شده باشد،خانواده عروس یا داماد نزد آنها رفته، برای برگزاری مراسم از آنها اجازه بگیرند.

در روز عروسی ،تا هنگام ناهار نوازندگان توشمال مینوازند.زنان ومردان به شکل گروهی دستمال بازی میکنند.جوانترها نیز چوب بازی می‌کنند.

در گذشته عروس را سوار بر اسب تزیین شده می‌کردند. افسار اسب را یکی از اقوام عروس در دست می‌گرفت.

هنگامی که عروس می خواهد از خانه بیرون بیاید، مقداری قند، نان یا پنیر در پار چه سبز رنگی می‌گذارند، پارچه را به کمر عروس می‌بندند.

این کار را برادر،پسر عمو یا پسر دایی عروس انجام میدهد.این کار را به این نیت که عروس،به خانه داماد،خیر و برکت ببرد انجام می‌دادند.

هنگامی که عروس به طرف خانه داماد می‌رود، پسر بچه ای در بغل او میگذارند به این نیت که اولین فرزند او پسر باشد. قربانی کردن گوسفند، هنگام ورود عروس به خانه داماد از آیین های برگزاری جشن عروسی است و همزمان با آن نیز، یکی از زنان نقل و شیرینی می‌ریزد.

رسم بر این است که خون کف کفش عروس را رنگین میکنند.مادر داماد نیز مقداری اسفند دود کرده،همراه با قرآنی که درون سینی گذاشته شده است، به استقبال عروس می رود.او بر سر عروس و داماد نمک می پاشد.

مردم معتقدند با این کار آنها چشم نمی خورند. پس از ورود عروس و داماد به خانه ،آنها کنار هم می نشینند و مراسم جشن تا پاسی از شب ادامه می یابد.

در شب عروسی مهمانان مبلغی پول به عنوان هدیه به داماد میدهند که این مبلغ و نام فرد دهنده پول یادداشت می شود.به این پول می‌گویند.

مراسم بعد از عروسی: چند روز بعد از مراسم عروسی،عروس و داماد به خانه پدر عروس می‌روند. پدر عروس هدایایی چون لباس، طلا، پیراهن به دختر و داماد خود می دهد.به این رسم پانگون می‌گویند.

باورها: یکی از باورهای ی مردم این است که زن بیوه نباید در کارهای مربوط به عروسی دخالت داشته باشد.همراه عروس نیز بایستی زن شوهر دار باشد.همچنین لباس عرو س را بایستی او تن عروس نماید.

آشنایی با جاذبه های دیدنی گناباد

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1353 0
آشنایی با جاذبه های دیدنی گناباد

گناباد یکی از شهرهای زیبای ایران و در شمال شرقی در استان خراسان رضوی میباشد.این شهر دارای جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار زیادی میباشد که به واسطه ی آن هر ساله گردشگران زیادی را به خود جلب میکند، امامزاده ها و مساجد تاریخی که هر کدام بیانگر تاریخ و قدمت این شهر هستند.

آثار و ابنیه تاریخی 

 بقعه امام زاده سلطان محمدعابد

این بقعه در ۲۴ کیلومتری جنوب شهر گناباد مشرف بر کاخک بر فراز مدفن سلطان محمد بن موسی الکاظم ایجاد شده است. قرائن تاریخی این شخصیت را برادر حضرت رضا(ع) معرفی نموده اند،که بعد از شهادت آن حضرت توسط ماموران حکومت عباسی در قصبه کاخک به شهادت می رسد بنا بر اقوال گوناگون در اواخر دوره سلجوقی بنایی به اهتمام «امیر عبد ا… تونی » بر مزار وی ساخته شد.ساختمان فعلی آرامگاه متعلق به زمان شاه طهماسب صفوی است.

 

مزار امام زاده احمد بیمرغ

بنای آرامگاه امامزاده سلطان احمد بن موسی الکاظم (ع) در ۳۵ کیلومتری شرق گناباد نزدیک به روستای بیمرغ واقع است. بقعه با طرح و نقشه هشت ضلعی که گنبد بر فراز آن ایجاد شده در میان محوطه ای مشجر قرار گرفته است. بر پیرامون دیوار فضای داخلی بنا کتیبه ای قرآنی به چشم می خورد که به خط ثلث نگارش یافته است. به درستی روشن نیست اولین بقعه در چه تاریخی برپا شده اما سنگ قبر موجود در فضای معماری بنا حاوی تاریخ ۱۰۵۳ ه.ق حاکی از آن است که در دوره صفویه و مقارن با این عصر بقعه ای در این مکان وجود داشته و مرحوم حاج حسنعلی بیک آن را مرمت کرده است.

 

مرقد شیخ بهلول

شیخ محمدتقی بهلول گنابادی (۱۲۷۹ – ۱۳۸۴) مشهور به شیخ بهلول نامش با واقعهٔ مسجد گوهرشاد پیوند خورده است. امام خامنه ای ، در پیامی درگذشت این روحانی وارسته و پارسا را تسلیت گفتند و او را یکی از شگفتی های قرن حاضر دانستند و زهد و وارستگی، تحرک، تلاش بی وقفه، ذهن روشن و فعال، حافظه بی نظیر، منش فقیرانه، شجاعت، فصاحت و… را از جمله خصوصیات منحصر به فردی ذکر کردند که از وی انسانی استثنایی ساخته بود.پیکر شیخ محمدتقی بهلول گنابادی، محور قیام مسجد گوهرشاد، که سالهای زیادی از عمر خود را به مبارزه با اختناق رضاخانی و سلسله پهلوی، خدمت به مردم و عبادت گذراند در گناباد به خاک سپرده شد.

 

قنات قصبه

قنات قصبه گناباد به عنوان یکی از پدیده های شگفت انگیز دست ساخته انسان در طولتاریخ و نمادی از هم نوایی بشر با طبیعت توجه بسیاری از مورخان و پژوهشگران را بهخود جلب کرده است.این قنات از میانه اراضی کوی شرقی گناباد از محلی معروف به«برج علی ضامن» در داخل رسوب های ریز دانه آغاز شده و از هفت کانال متصل به هم شکلگرفته است. بر اساس آخرین مطالعات طول این قنات ۳۳۱۱۳ متر و تعداد چاههای آن متجاوزاز ۴۷۰ حلقه و عمق مادر چاه آن نیز حدوداً ۲۸۰ تا ۳۰۰ متر است. ناصر خسرو قبادیانینخستین کسی است که در سفر نامه اش به توصیف این قنات پرداخته و عمق چاه آنرا ۷۰۰ گزو طول آنرا چهار فرسنگ ذکر نموده است و آنرا نیز به کیخسرو نسبت داده است. ظاهراًویاز کنار طولانی ترین رشته انشعابی این قنات به نام دولاب نو عبور کرده است.فضایداخلی قنات دارای کانالهای و تونل های اعجاب انگیزی است که با بررسی های انجامیافته بر روی آن حفره هایی مشخص شده ظاهراً این قسمتها برای قرار دادن چراغ و پینهسوز و وسایل روشنایی به کار می رفته است. درحال حاضر میزان آبدهی این قنات ۱۵۰ لیتردر ثانیه است.این پدیده می تواند با ارائه طرح مناسب به مکان توریستی بسیار جذاب ودیدنی تبدیل شود. قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانه چاه ها حاکی از این است کهرشته قصبه در واقع کانال اولیه اصلی قنات گناباد بوده که در زمان هخامنشیان حفر شدهو در پی آن رشته های دیگری در مواقع خشک سالی ایجاد شده است.

 

 

مسجد جامع گناباد

از بناهای ارزشمند دوره خوارزمشاهیان در خراسان مسجد جامع گناباد است که در کوی شرقی (قصبه) این شهر قرار دارد.مسجد جامع با نقشه ای دو ایوانی شامل سر در تزئینی ،صحن یا میانسرا،ایوان شمالی و جنوبی،رواق و سه شبستان ستوندار است. ایوان اصلی یا ایوان قبله در سمت جنوبی صحن واقع شده که با چهار طاق گهواره عرضی و چهار قوس دارای تزئیناتی آجری شامل دو قطار پیچ ،نوارهای اسلیمی و یک حاشیه کتیبه قرآنی به خط بنایی است که در پایان عبارت«تسع و ستمائه ۶۰۹ ه.ق» ذکر شده است.کتیبه داخل ایوان نیز حاوی نام بانی خیر و سازنده مسجد است. همچنین در ایوان اصلی مسجد جامع محراب با نقوش هندسی گیاهی و کتیبه هایی به خط معلقی مشاهده می شود. در ضلعشرقی ایوان شرقی شبستانی است موسوم به قرآن که پوشش سقف آن بر روی چهار ستون قرار دارد.

 

 

مجموعه معماری روستای عمرانی

در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری شمال گناباد و مجاور پاسگاه پلیس راه مجموعه عظیم معماری، محصور در برج و بارو مشاهده می شود که به عمرانی شهرت دارد.این روستا تا حدود سی سال پیش مسکونی و آباد بوده در حال حاضر هم بافت قدیمی و تاریخی خود را کاملاً حفظ نموده و بادگیرها و تاسیسات دفاعی آن هنوز پابرجاست.این روستا علاوه بر معابر و بقایای معماری سنتی ارزشمند دارای یک مسجد ،حمام،رباط و دو آب انبار بزرگ است که متعلق به دوران صفوی است.روستای متروکه عمرانی بعنوان الگویی از یک آبادی کویری قابل مطالعه است.آنچه در این روستا قابل توجه است عناصر و فضایی است که ساکنین برای سازگاری خود با اقلیم گرم و کویری آن ایجاد کرده اند.

 

 موزه مردم شناسی مدرسه نجومیه

بنای این مدرسه در کوی شرقی گناباد در مجاورت یکی از سردرهای ورودی مسجد جامع اینشهر واقع است. این مدرسه از یادگارهای معماری اسلامی در دوره صفویه است که نشاندهنده ارج و مقام علم و دانش در این شهر در زمان خود است که به دلیل تدریس علم نجومو افلاک در این مکان به مدرسه نجومیه نیز مشهور است.

موزه مردم شناسی مدرسهنجومیه در سال ۱۳۸۵ در دوازده غرفه عبارت از غرفه های مشاغل سنتی آداب و رسوم ومشاغل سنتی از یاد رفته می باشد. این موزه به همت کارشناسان سازمان میراث فرهنگیصنایع دستی وگردشگری خراسان رضوی ساماندهی شده است.

 

 

بافت تاریخی روستای ریاب

روستای ریاب در ۵ کیلومتری جنوب غربی گناباد واقع شده است.به لحاظ تاریخی به دوره قاجاریه و صفوی بر می گردد.این روستا دارای مجموعه ای از خانه های قدیمی بادگیر دار،حوضخانه،قلعه،حمام،مسجد و آب انبار با معماری بسیار زیبا می باشد و یکی از بافت های باقی مانده در شهرستان به شمار می رود که ارزش تاریخی خود را حفظ کرده است .روستای ریاب هم اکنون بعنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری در ایران مطرح می باشد که تعدادی از آثار آن در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.از سوی دیگر مقبره ابومنصور ریابی از وزرای طغرل موسس دولت سلجوقیان در این روستا واقع است.

 

 آب انبار شریعت

این مکان که معروف به آب انبار حسینیه است مربوط به دوره قاجار می باشد و توسط شخصی خیر به نام آقای شریعت به میراث فرهنگی و گردشگری واگذار گردیده است . این آب انبار در حال حاضر به صورت نمایشگاهیاز آثار مردم شناسی مرتبط با آب در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است . نورپردازی پلکان و مخزن آن زیبایی خاصی به این بنای تاریخی داده است . از لحاظ معماری و پلان دارای یک مخزن و تعداد چهل پله بوده و مخزن آن در عمق ۲۰ متری قرار دارد . آب انبار شریعت با تغییر تبدیل به موزه آب با نمایش تصاویری از روند تکامل آب ، نحوه برداشت و وسایل حفر قنات به نمایش شده است که معرفی تلاش و زحمت مردم کویر برای بدست آوردن آب در مقایسه با امکانات روز از اهداف این موزه است . آب انبار در مرکز گناباد و در خیابان سعدی واقع شده است .

 

 مسجد جامع قوژد

روستای قوژد و مسجد جامع آن به فاصله ۱۰ کیلومتری از شهر گناباد واقع است. بنای مسجد شامل ایوانی بزرگ است که در سمت قبله آن قرار دارد و پوشش آن نیز با شیوه ای هنرمندانه به صورت جناغی اجرا شده است. محراب بر دیوان انتهایی ایوان به صورت فرورفتگی در دیوار با تزئینات ظریفی از مقرنس و کاربندی گچی تعبیه شده است. از فضاهای دیگر این بنا شبستان آن با پایه های خشتی و گلی است که طاق های جناغی و کوتاه ایجاد پوششی بر روی بنا را ممکن نموده است. تزئینات مسجد جامع قوژد منحصر به آجرهای خفته راسته و اشکال لوزی عمودی متصل به هم است. به لحاظ ساختار معماری این بنا متعلق به قرن سیزدهم هجری است.

 

بازارچه بیدخت

بیدخت شهری کوچک در ۵ کیلومتری گناباد می باشد و نام آن نشانگر قدمت دیرین آن است. بازار بیدخت یکی از بناهای با ارزش و در نوع خود بی نظیر و همچنین دارای معماری زیبایی است. بازارچه مذکور دارای راسته و بدون سقف می باشد. بازارچه دارای حوض انبار و حمام می باشد مصالح بکار رفته آجر با ملات کاهگل می باشد دهانه مغازه ها دارای تاق آهنگ و پیشانی می باشد. این بازار هنوز مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند به عنوان بازار سنتی و صنایع دستی منطقه مورد استفاده قرار گیرد.

 

 موزه باستان شناسی گناباد

موزه باستانشناسی گناباد واقع در کوی شرقی در محل مسجد جامع واقع گردیده است . شبستان شمال شرقی آن به عنوان مکان موزه تعیین شده و به صورت ستواندار با جرزهای بسیار مستحکم و قوی و طاق های متعدد و دارای محرابی با تزئینات گچبری متعلق به دوره ی قاجار است. از ویژگی این موزه وجود محراب تاریخی دیگری است که طی کاوش و پیگیری های باستان شناسی نمایان و به نمایش گذاشته شده است. این محراب نیز دارای تزئینات گچبری و کتیبه بسیار زیبا متعلق به دوره ایلخانی است.

تفرجگاه ها

درب صوفه

درب صوفه یا بقول مردم گناباد در صوفه روستای کوچکی است که از نظر موقعیت و زیبایی محل دارای اهمیت است و در فاصله ۶ کیلومتری روستای زیبد و ۳۰ کیلومتری غرب گناباد واقع است. سه طرف آن کوه مرتفع قرار گرفته و مشتمل بر درخت های تنومند و هوای سرد و منظره و اشاری زیبا است که حدود ۶ متر ارتفاع دارد. درانتهای روستا و در دیواره یکی از کوه های متصل به روستا فرورفتگی به عمق ۱۰ متر قرار دارد که شبیه به ایوان وصفه است. برخی معتقدند آن را در دوره ساسانیان حفر کرده اند و نمونه ای از ایوان های نقش رستم و بیستون بوده است که نیمه تمام مانده است. در نزدیکی آن درقسمت مرتفع کوه جایی است که مردم منطقه معتقدند قبر پیران ویسه است .

 

 منطقه ییلاقی سنو

یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب و هوای گناباد که همواره پذیرای مسافران خسته از یک هفته کار و تلاش می باشد منطقه سرسبز سر آسیاب سنو است. این منطقه در ۲۵ کیلومتری غرب گناباد واقع است و در دل خود چشمه معروف سنو را جای داده است. آنچه که این چشمه را منحصر به فرد کرده است آب زیاد و با کیفیت آن می باشد بطوریکه طاهر آبشناس گفته است: این چشمه آب زیادی دارد و اگر گناباد خراب شود یا بوسیله باد خواهد بود یا بوسیله این چشمه.معروفیت این چشمه به حدی بوده است که پادشاهانی چون نادر شاه و طغرل و بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی را مجذوب خود نموده است.در مسیر آب این چشمه ۷ آسیاب و یک قلعه وجود دارد که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. بعضی از کارشناسان معتقدند آب چشمه سنو از یک دریاچه و غار درون کوههای زرد سرچشمه می گیرد.غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر همدان و شاید عظیم تر از ان باشد که تا کنون مورد کاوش قرار نگرفته است.

 

 تک زو

جغرافیای طبیعی شهرستان و شهر گناباد نشان می دهد که این شهرستان در دوران پیش از اسلام معبر داخلی فلات ایران و قسمتهای شرقی آن محل برخورد و میدان جنگ لشکریان ایران و توران بوده است . همچنین مشخص است که در کنار این معبر اصلی و جنگی که به وسیله تنگلهای کلات و زیبد به دشت پشن و گیسور و بلاخره به قسمتهای شرق ایران می پیوسته ، آثار تاریخی از جمله قلعه فرود وجود دارد . قله ای که قلعه فرود بر فراز آن قرار دارد رفیع و عظیم به وسیله دو تک (تنگه) از قله های اطراف خود جدا شده است یکی از دره ها به “تک زو” که ابی به همین نام در آن جاری است معروف می باشد . این آب آبشارهایی به ارتفاع ۳ تا ۱۰ متر تشکیل می دهد و قریه کوچکی به نام “زو” را مشروب می کند . دیوارهای سنگی اطراف آن بسیار مرتفع به نظر می رسد و در بعضی جاها به صورت ایوان مسقف در آمده است ، این منطقه ییلاقی در ۳۰ کیلومتری جنوب غرب گناباد است .

 

منطقه تفریحی کلات

روستای کلات که مکرر در اشعار شاهنامه بخصوص داستان نبرد لشکریان ایران و توران از آن نام برده شده مکانی ییلاقی و کوهپایه ای بر حاشیه رشته کوههای میان گناباد و فردوس در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی گناباد می باشد. این منطقه در گذشته های دور از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که توانسته استطاعت خاستگاه مهم و سرنوشت سازی همچون جنگ دوازده رخ و حضور شخصیت هایی چون پهلوان شاهنامه را داشته باشد. در ۶ کیلومتری کلات، خرابه های “ارگ فرود” منسوب به فرود شاهزاده کیانی به چشم می خورد. دره ای که به کلات منتهی می شود دارای مناظر زیبا و آبادی های سرسبزی همچون “زو”، “میمند”، “سد کلات” می باشد که همواره پذیرای میهمانان تابستانی است. کلات به دلیل واقع شدن در محل تلاقی راه های گناباد- فردوس- کاخک و آب و هوای مناسب و بافت پلکانی روستا که به ماسوله گناباد معروف است قابلیت تبدیل به منطقه گردشگری را دارد.

 

موزه حیات وحش

موزه حیات وحش از جمله مکان های فرهنگی می باشد که می تواند علاوه بر شناساندن هر چه بیشتر منابع طبیعی به اقشار مختلف جامعه در نگهداری ذخائر و اسناد علمی و گیاهی، جانوری (طبیعی) و تجربیات بشری در مورد آنها و همچنین حفظ این امانت خدادادی برای آیندگان نقش عمده ای را ایفا نماید.این موزه دارای یک سالن بزرگ می باشد که دارای ۱۰ غرفه و دیوارهایی است که بیش از ۸ گونه پستاندار و ۲۹ گونه پرنده آبزی و خشکزی و ۳ گونه خزنده جمع آوری و در معرض تماشای بازدید کنندگان قرار گرفته است. در این موزه غرفه هایی که نمایان گر اکو سیستم های متنوع شهرستان می باشد طراحی و به صورت زیبایی به نمایش گذاشته شده است.

این موزه در ساختمان اداری محیط زیست گناباد واقع شده و همه روزه از ساعت ۹ الی ۱۲ و ۱۶ الی ۱۸ جهت بازدید عموم دایر است.

غذاهای محلی گناباد

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 2783 0
غذاهای محلی گناباد

گناباد یکی از شهرستان های استان خراسان رضوی میباشد. که دارای مردمانی با آداب و رسوماتی ویژه است،غذاهای محلی که ریشه در سنت ها و تاریخ دیرینه ی این شهر دارد هنوز هم در بین مردمانش رواج دارد،شرکت خدمات مسافرتی اصفهان برای آشنایی شما همراهان بخشی از این غذاهای محلی را گردآورده است. در این مقاله با اصفهان تور همراه باشید.

جوش پره

مواد لازم:عدس-کنجد-مغز پسته یا بادام یا زردآلو(هستک)-خشخاش-ادویه-آرد-آب-کشک

ابتدا عدس را آب پز کرده و رنده می کنیم.مغز پسته را خرد کرده و ریز می کنیم. خشخاش و کنجد را خرد کرده و کمی تفت می دهیم و با سایر مواد مخلوط می کنیم تا به اصطلاح بار آن به دست آید. سپس به بارمان ادویه اضافه می کنیم. آنگاه آرد را با آب اضافه کرده وخمیر درست می کنیم و خمیر را به زواله تبدیل می کنیم. (با حرکت دست)سپس با وردنه زواله را صاف کرده و قطعه قطعه کرده و داخل هر قطعه مقداری بار قرار داده و آن را لقمه می کنیم و سپس لقمه ها را می گذاریم تا ۲ساعت بپزد. غذا آماده است. کشک ها را روی لقمه ها ریخته تا غذا لذیذ شود.

 

آش لخشک:

آش لخشک گنابادی یکی از آش های محلی خراسان است که طرفداران زیادی هم دارد. اصلی ترین فرق آن با آش رشته معمولی، در نوع رشته آن است. رشته ی لخشک به نوعی رشته پهن و نازک تقریبا مربع مربع گفته می شود که به جای رشته معمولی در آش معمولی استفاده می شود.

 

توگی :

این غذا از غذاهای ویژه ی فصل زمستان است و در روزهای سرد سال طرفداران بیشماری دارد.فواید و خواص این غذا عبارتند از:

ملین قلیایی کننده ی بدن دارای آنتی اکسیدان فراوان، کاهش دهنده ی تری گلیسرید و پروتئین فعال.

 

گندم پلو گنابادی

این غذا دارای ویتامین ای، و برخی ویتامین های گروه ب. همچنین این غذا دارای خواص ضد افسردگی میباشد و از غذاهای محبوب گنابادی میباشد که طرفداران بسیاری دارد.

 

تافتون گنابادی :

این نوع نان دارای سبوس فراوانی میباشد به همین خاطر مقدار ویتامین های گروه ب و فیبر های غیرمحلول آن بسیار بالاست، و در گناباد بسیار محبوب میباشد.

 

چندشيريني نوروزي

كُلُمبه زنجبيلي :آرد را با روغن ومقداري زنجبيل و شكر و زعفران خمير مي كنند و مدتي مي گذارند تا ور بيايد و بعد خمير رازواله مي كنند  و با چوبه پهن مي كنند و با وسيله اي به نام پسكي منقش مي سازند و بعد با قالب هاي گرد يا لوزي يا با سر استكان مي برند و آن را مدتي زير شال خميري ميگذارند تا سفت شود و بعد با سوزن چند سوراخ مي كنند تاهنگام پختن باد نكند و بعد روي آن را با سفيده ي  تخم مرغ لعاب ميدهند و آن را به تنور مي برند و  مي پزند بعد از پختن آن را با زعفران خال  مي زنند تا تزيين شود. كلمبه شيريني خوشمزه اي است كه تا مدت زيادي مي توان آن را نگهداري كرد و دير فاسد مي شود .

رو واكرده:خمير رو واكرده مانند كلمبه تهيه مي شود ولي شكر ندارد و قالب آن بزرگ تر است و آن را نازك تر درست مي كنند بعد از آنكه از تنور بيرون آمد آن ها را دو تادوتا مي چينند و در بين هر دو تايي مقداري از حلواي مخصوصي كه از شيره ي انگور عسكري و مغز گردو و كنجد و زعفران به دست آمده قرار مي دهند و آن ها را به هم مي چسپانند. و روي آن ها را با آب زعفران خال مي زنند تا قشنگ شود.

قطاب: مقداري آرد را با نمك و زردچوبه و روغن حيواني يا نباتي خمير مي كنند و بعد از آن كه خمير برامد آن به قسمت هاي كوچكي تقسيم مي كنند و با چوبه پهن مي كنند و روي آن را با باري كه قبلا آماده كرده اند پر مي كنند اين  بار از مقداري عدس يا ماش چرخ شده و و ادويه جات ديگر از جمله فلفل تشكيل شده بعد دو لاي خمير پهن شده را روي بار مي اندازند كه در اين صورت به شكل نيم ماه در مي آيد ودور آن را به شكل مار پيچ مي بندند كه محكم و زيبا شود مدتي آن را زير شال مي گذارند و بعد با سوزن چند سوراخ مي كنند تاهنگام پختن باد نكند بعد آن را به تنور مي برند و مي پزند و بين شكل يك خوراكي بسيار خوشمزه به دست مي آيد بعضي از اين نوع شيريني به صورت گرد هم درست مي شود .

 لچكي:

خمير آماده شده مانند قطاب است كه آن را به شكل سه گوش مي برند و وسط آن را با سبزي پخته بلقس پر مي كنند و مي بندند و آن را به تنور مي برند تابپزد.

 

 

 

تاریخ و باستان گناباد

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 611 0
تاریخ و باستان گناباد

آشنایی با تاریخچه ی هر شهر میتواند ما را برای شناخت بیشتر جاهای مختلفی از ایران عزیزمان یاری کند. آشنایی با چگونگی پیدایش و تاریخچه ی هر شهر که گویای سال هایی است که بر آن شهر گذشته است.آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد در وبسایت اصفهان تور برای آشنایی بیشتر شما همراهان همیشگی مقاله ای در باب تاریخچه ی گناباد گردآورده است با ما همراه باشید.

گُناباد مرکز شهرستان گناباد واقع در جنوب استان خراسان رضوی است. بر اساس آمار سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران، جمعیت شهر گناباد ۳۶٬۳۶۷ نفر بوده‌است. این شهر از نظر جمعیت ۲۱۵ اُمین شهر کشور و ۱۳ اُمین شهر استان خراسان رضوی می‌باشد. شهر گناباد از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۰، رشد جمعیت ۵/۲۲٪ داشته‌است. این شهر از دانشجویی‌ترین شهرهای کشور محسوب می‌شود.

گناباد را در منابع عربی و اسلامی جَنابد و کَنابد نیز ثبت کرده‌اند.

در مورد وجه تسمیه این شهر اقوال مختلفی مطرح است که برخی از آن‌ها عبارتند از:

این که گُن به معنای دیو باشد و گناباد را از آن جهت گناباد گفته‌اند که حفر قنات قصبه کار انسان‌های عادی نبوده‌است.

این که گنابد به معنای جمع گنبدها باشد چرا که در شهر گنابادِ قدیم، تمام منازل به صورت گنبدی ساخته می‌شده‌است.

این که گناباد در اصل گُون آباد بوده و گون در ترکی به معنای خورشید می‌باشد و از آن جا که طبق علم نجوم قدیم، ربع مسکون به هفت اقلیم تقسیم گشته و اقلیم چهارم منسوب به خورشید بوده‌است و گناباد در همین اقلیم است از این رو به گون آباد که معنای آن خورشید آباد می‌شود مشهور شده‌است.

این که اصلِ آن را گَوَن آباد دانسته و می‌گویند گَوَن گیاهی است که در بیابان‌های گناباد زیاد می‌روید از این رو آن را گون آباد نامیده‌اند که بر اثر کثرت استعمال به گناباد تغییر یافته‌است.

قسمت مرکزی این شهر را در گذشته قصبه شهر می‌نامیدند. این شهر دارای چهار قنات است: قنات قَصَّبه شهر، عمیق‌ترین قنات‌های ناحیه خراسان در این منطقه قرار دارد.

 

تاریخچه

دو بار در شاهنامه ی فردوسی، از کنابد یا جنابد یاد شده و زیبد و گناباد را محل جنگ‌های توران و ایران دانسته‌اند به گفتهٔ شاهنامه، «پیران ویسه» وزیر کاردان افراسیاب در گناباد به خاک سپرده شده و مدفن او هم اکنون در گناباد است.

از دیگر مواردی که می‌توان اشاره نمود، گذر ناصرخسرو از بخش کوهستانی کاخک و روستای کلات و کوهپایه‌های سلسله جبال قهستان که دارای درختان پسته کوهی فراوان بوده‌است و در سفرنامهٔ خود به آن اشاره نموده‌است.

در کتاب تاریخ حافظ ابرو، خراسان در سده‌های ۸ و ۹ هجری قمری به دوازده ولایت تقسیم گردیده‌است که گناباد، مرکز ولایت قهستان بوده‌است. سه رویداد تاریخی قبل از اسلام یعنی حادثه جنگ ۱۲ رخ و کشته شدن یزدگرد سوم و حرکت بهرام شاه در گناباد روی داده و در دوره اسلامی جنگ‌های مهم تاریخی علیه اسماعیلیان بنام جنگ ملاحده در قلعه‌های اسماعیلی گناباد و قاین روی داده‌است. . در شهر گناباد آب انبارهای عظیمی وجود داشته‌است که حداقل سه مورد آن‌ها در توسعهٔ شهری تخریب شده‌است. آب‌انبار مرکز گناباد (آب‌انبار حسینیه گناباد)در خیابان سعدی (شریعت سابق) تا سال ۱۳۶۳ فعال و مورد بهره‌برداری مردم بود. در زمستان آب برف و یخ را روانهٔ این آب انبار می‌کردند و در تابستان آب سرد و خنک می‌نوشیدند و به این آب انبار یخچال خانه هم می‌گفتند. گویا در تابستان‌های قدیم به مردم، یخ هم می‌فروخته‌اند.

 

پیشینه تاریخی

شواهد برجای مانده از جمله اتلال و محوطه های باستانی نشان از استقرار و زندگی انسان از دوران پیش از تاریخ در این ناحیه دارد . بنابراین گناباد از جمله شهرهای کهن ایران زمین است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه سوق الجیشی مورد توجه حکمرانان در دوره هخامنشی نیز بوده است . قنات قصیه گناباد که برخی احداث آن را به بهمن پسر اسفندیار نسبت می دهند ، نشان از آبادانی و رونق این ناحیه در ادوار دیرین دارد . از سوی دیگر در روایات شاهنامه نیز گناباد عرصه جنگ و حماسه دوره اساطیری بوده است و از برخی مناطق آن نیز در این اثر حماسی نامبرده شده است . این شهر در صدر اسلام با نام “جنابد” به تمدن عصر اسلامی راه یافته و به استناد نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی نویسان از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار بوده است .

موقعیت جغرافیایی

شهرستان گناباد با مساحتی حدود ۵۹۰۲ کیلومتر مربع از نظر موقعیت در طول جغرافیایی ۵۸ درجه و ۴۱ دقیقه و عرض جغرافیایی۳۴ درجه و ۲۱ دقیقه قرار دارد و شهرستانهای همجوار این شهرستان در شمال فیض آباد و بجستان ، مغرب فردوس و بجستان ، مشرق آن خواف و جنوب قائن است . ارتفاع متوسط این ناحیه از سطح دریای آزاد ۱۱۰۵ متر است . مرکز آن گناباد بوده و در۲۶۰ کیلومتری مشهد قرارگرفته است و بر اساس آخرین تقسیمات کشوری دارای ۲ بخش به نام های مرکزی ، کاخک ، ۳ شهر ، ۴ دهستان و حدود ۱۲۵ آبادی دارای سکنه است .

شکم گردی در دزفول

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1150 0

دِندِرو(دندونی)

این غذا درواقع به عنوان میان وعده عصرانه بود که با باقلا وگندم. درست میشدمعمولا باقلا وگندم رو خیس می کردند وبعداز اینکه خوب خیس خوردند آنها را داخل دیگ ریخته وبعداز پخت نان درتنور قرار می دادند تاعصرخوب پخته وله میشد. این غذا برای مراسم دندون در آوردن بچه ها بود که همسایه ها یا دوستان یا خانواده وفامیل به این بهانه دور هم جمع می شدند وعصرانه باصفایی رو در کنار هم تجربه می کردند. ودرپایان کمی از گندم ها رو روی بچه می ریختن تا دندانهاش زود دربیان

شیربرنج

دردزفول مصرف لبنیات بسیار زیاد است وشیربرنج یکی از غذاهایی است که شاید بشه گفت خیلی ها متقاضی آن در صبح.یا شب به عنوان یک غذا هستند اما درقدیم یکی از غذاهای هر سحرماه رمضان محسوب میشد واز آنجایی که مردم یخچال نداشتند شیر برنج راعصر می خریدند و زیر سبد های بزرگی به اسم (سَلَ)درشوادون نگهداری می کردند واما چون صبح دیگه شیر برنج نمی پختند لذا ناهار بچه ها که روزه نبودند شیربرنج گرم در ظهر به عنوان ناهار بود وچقدر بچه ها به شیربرنج فروش اصرار داشتند تا کمی ته دیگ براشون روی ظرفشون بگذارد یاد ماه رمضان قدیم به خیر بعضیا هم فرنی روی آن می خریدند که الان معمولا باعسل میل می شوداین غذا بایک نوع برنج محلی مخصوص وشی پرچرب تهیه می شود که در دزفول به شکل یک خوراکی خاص منطقه تلقی می شود

یتیمچه دزفولی

ین غذا خیلی زود طبخ میشود و بسیار آسان است،اگر دقت کرده باشید بسیاری از غذاهای سنتی گیاهی و جزو محصولات بومی دزفول است و اما طرز تهیه ابتدا بادمجان را پوست میگیریم بادمجانی که ترجیحا تخم نداشته باشد بعد حلقه حلقه میکنیم در قابلمه گذاشته و گوجه ها را پوست میگیریم و حلقه کرده روی بادمجان ها میچینیم و با شعله ملایم صبر میکنیم تا بخارپز شود و پس از طبخ با گوشت کوب له میکنیم و پیاز و نعنا داغ اضافه میکنیم و در پایان به میزان دلخواه ادویه زده چون این غذا بخارپز بوده و مقدار روغن استفاده شده در آن بسیار کم میباشد برای افرادی که غذای رژیمی میل میکنند بیسار مناسب میباشد.

شربت شیورون (خاک شیر)

این شربت همراه با عرق کاسنی یکی از نوشیدنی های مخصوص در فصل تابستان و بخصوص ماه رمضان در دزفول است که نوشیدنی سنتی این شهر محسوب میشود.

شربت بیدمشک تخم شربتی

نوشیدنی خنک و گوارارشربیت بیدمشک و گلاب و سیاه دانه (تخم شربتی ) یکی از نوشیدمی های مخصوص فصل تابستان در دزفول میباشد.

پَرپَراق

پرپراق (دلمه برگ انگور)این یکی از غذاهایی است که با آداب و رسوم مردم این شهر ادغام شده دزفول در قدیم دارای باغات زیادی بود که همه نوع درختی در آنها کاشته میشد و در فصل بهار که برک های تازه می روید باغبانان برگ ها را چیده و به بازار می آورند و درست کردن پرپراق جوش و خروش خاصی داشت چون به مقدار زیاد درست می کردند تا بین همسایگان و فامیل تقسیم کنندو چنانچه دختر عقد کرده و در خانه پدر بود باید دلمه ها را در یک خنچه که حالت  سینی پایه دار بزرگی از چنس ورشو می گذاشتند و با یک هدیه به اسم عروس برای خانواده عروس با کِل و شادی میبردند که متقابلا سال بعد که دختر به خانه شوهر میرفت خانواده عروس تمام این مراحل را طی می کردند.

و حتی برای کسانی که فوت میکردند در اولین بهار بعد از درگذشت یکی از افراد خانه حتما درست می کردند و به عنوان خیرات بین مردم تقسیم میکردند و یا بر سر مزارش میبردن و این آداب و رسوم هنوز هم کمو بیش اجرا میشود.

و اما پَرپین یکی از سبزیجات پرآبی است که خاص مطقه دزفول است و بدن را خنک می کند.

و همچنین توت فرنگی که حدود نیم قرن است در دزفول کشت میشودو یکی از بهترین نوع توت فرنگی می باشدکه در آب و هوای دزفول به خوبی رشد و نمو میکند.

کلوچه دزفولی

پنج شنبه آخر سال مراسمی است که از دوران باستان تا به امروز بوده و ادامه داردو مردم دزفول نیز بسیار پایبند آن میباشند و آن را طبق رسوم خاصی اجرا میکنند

از روز چهارشنبه تا صبح پنج شنبه در دزفول قدیم زنان جنب و جوش زیادی برای پختن کلوچه داشتند ،اصولا کلوچه یکی از خوردنی های پرطرفدار در دزفول بوده و هست که در مراسمات مختلف شادی و غم از آن استفاده شده و می شود .در قدیم کلوچه با تنور گلی پخته می شد و خانه هایی که تنور نداشتند از تنور همسایه استفاده میکردند.و پس از پخت مقداری از کلوچه ها را بین همستیگان و فامیل توضیع می کردند و مابقی را همراه حلوا گردویی  به سر مزار میبردند و به عنوان خیرات پخش می کردند.

لوزی کنجی

لوزی کنجی یکی از سوغاتی های و شیرینی های خوشمزه دزفول است که ارزش غذایی بسیار بالایی دارد و ممکن است که با شکر یا شیره خرما تهیه شود و در طرح ساده یا سه مغز یا هفت مغز باشد و همچنین کلوچه دزفول که طرفداران زیاد دارد به همراه میوه کوچک و خوشمزه کنار که هر سه مورد از خوراکی های خوشمزه دزفول میباشند.

حلوا سیلونی

حلوا سیلونی (شیره خرما) این حلوا یکی از حلواهای سنتی و قدمی دزفول است که بسیار خوشمزه میباشد و به عنوان عصرانه با کاهو مصرف شده است مانند حلوا شکری است که با این تفاوت که به جای شکر از خرما که بی ضررتر بوده استفاده شده است.

توله

توله (پنیرک)ازگیاهان خودروی منطقه دزفول می باشد که بااولین بارندگی بذر موجود درزمین شروع به رشد می کند البته در زمینهای کشاورزی بعلت آبیاری زمین ها زودتر شروع به رشد میکند. این گیاه دارایویتامین های زیادی می باشد وملین وهمچنین برای افرادبا فشا خون بالا بسیار مفید است وبه طرق مختلف تهیه میشود. امااُتولِ ،توله رابعداز پاک کردن می شوییم وآب که جوش آمدتوله وسیررادرآن ریخته وصبر می کنیم تا بپزد نمک را اضافه نموده وبعداز اینکه خوب پخت درظرف کشیده ونارنج روی آن می ریزیم یا با ماست می خوریم بعضی آن را حمیس می کنند که قبلا دستور پخت وشکل آنرا ارسال کردم بعضی هم در برنج می ریزند وبه عنوان پلو مصرف می کنند درهر صورت برای کسانی که فشار پایین دارند باید کم بخورن توله درسل های اخیر علاقه مندان زیادی در شهرهای استان های دیگر پیدا کرده شما هم باما باشید واز غذاهای دزفولی لذت ببرید.

سوغات و صنایع دستی دزفول

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1306 0

کپوبافی دزفول

یکى از رشته هاى بومى و خاص خوزستان محصولى به نام “کپو” مى باشد که با پیچش ساقه هاى مرکزى و جوان نخل به دور ساقه هاى کرتک شکل مى گیرد.  و با نقش اندازى کامواهاى الوان زیبایى آن چندین برابر مى گردد.همراه اصفهان تور باشید تا بیشتر با سوغات شهر دزفول آشنا شوید..

مرکز بافت کپو دهستان شهیون واقع در شهرستان دزفول بوده و معمولاً به شکل سبدهاى در دار و بدون در به صورت سینى در اندازه هاى مختلف به طور رنگى و ساده بافته مى شود.کپو در گویش محلی دزفولی، به ظرف حصیری کروی سر دار که از برگ خرما و کرتک بافته می‌شود، اطلاق می‌گردد

از نظر کیفیت و اصالت کپو های تولید دزفول رتبه اول را در کشور داراست و تولیدات آن به شهرهای مختلف کشور فرستاده می شود.همچنین در بازار قدیم دزفول می توان تولیدات کپو در طرح های مختلف مشاهده و تهیه نمود.

ورشو دزفول

اینهمه ظرافت تنیده در عشق و هنر و فرهنگ مردمان این دیار میراثی که تکرار نمی شود ولی باید زنده نگه داشته شود

به همت من و تو میراث ماندگار یعنی این هم دیار دزفول را دریابیم این میراث را حفظ کنیم قبل از آنکه در موزه ها و پشت شیشه آن را ببینیم.

ورشوی دزفول مرغوب ترین ورشوی کشور است!!!

گیوه بافی

گیوه‌بافی یا گیوه‌دوزی از قدیمی ترین صنایع دستی سرزمین پارس (ایران) است و طبق سندهای تاریخی بدست آمده پیشینهٔ این صنعت به حدود ۱۰۰۰ سال پیش باز می‌گردد.پای افزار گیوه، با توجه به آب و هوای معتدل ایران خنک، سبک و قابل شستشو طراحی شده‌است و به دلیل داشتن تمامی این ویژگی‌ها در میان روستاییان و کشاورزان، از گذشته تا امروز مورد استفاده قرار گرفته‌است.گیوه دوزی در شهرهای بهبهان ودزفول رواج دارد و بیش تر کاربرد محلی دارد.گیوه ها را بانوان به هنگام فراغت در خانه می بافند و سپس به کارگاه های گیوه دوزی عرضه می کنند.در دزفول گونه ای گیوه به نام چتری تهیه می شود که رویه آن از پارچه دست باف به نام چتری و تخت آن از چرم است.

دزفول قطب صنعت و هنر خراطى

مرکز هنر و صنعت خراطى شهرستان دزفول است که تولید آن در بازار قدیم دزفول کاملاً رایج می باشد. محصولات زیبایى از قبیل مبلمان، جالباسى، قلیان، گهواره، سبدهاى نگهدارى مجلات و روزنامه ، میل زورخانه، جاکفشى، جالباسى و ظروف مختلف و ظریف هنرى را از چوب ، به ویژه چوبى به نام “جغ ” از عمده تولیدات این هنر- صنعت مى باشد.

خراطى در شهرستان دزفول از قدمت زیادى برخوردار است. به دلیل کیفیت و اصالت آثار خراطی دزفول، یکی از صنعتگران این حرفه مهر اصالت از سازمان جهانی یونسکو دریافت نموده است.

کلوچه های محلی دزفول

شهر دزفول یکی از شهرهای قدیمی و اصیل ایرانیست و فرهنگ غنی و متنوعی دارد. کلوچه های سنتی دزفول یکی از نمودهای فرهنگ محلی این شهر هستن که در جای جای مراسمات و فرهنگ این شهر حضور دارد. به خاطر طعم خوشمزه و سنتی بودن آنها، استقبال خوبی از طرف مردم شهر و میهمانان و گردشگران شده و تولید این کلوچه در سطح شهر گسترش یافته است .

کلوچه های دزفول به دو دسته ی خرمایی و شکری تقسیم بندی شده و به اشکال مختلف پخته می شوند. در پخت این کلوچه ها از آرد، روغن ، خرما ، زیره سبز ، خمیر مایه،شکر، شیر استفاده می شود.

کلوچه های محلی دزفول یکی از سوغاتی های خوب این شهر به شمار می روند و گردشگرانی که به دزفول سفر می کنند از مرکزشهر و به خصوص بازار قدیم آن این کلوچه ها را تهیه می کنند.