جاذبه های گردشگری ایذه
یکی از زیباترین و منحصر به فردترین مناطق طبیعی ایران منطقه ایذه است. در طبیعت این منطقه جنگل های بلوط بر دامنه های سنگی و سر سخت کوه های زاگرس گسترده شده است.همراه اصفهان تور باشید تا بیشتر با مناطق زیبای ایذه آشنا شوید… در میان هر دره ای چشمه یا رودی از سرچشمه های رودخانه کارون جاری است. قرار گیری دریاچه های سد کارون ۳ و ۴ در این منطقه زیبایی اینجا را دو چندان می نماید. در طبیعت این منطقه دشت های مخملی، دریاچه هایی وسیع، چشمه های زلال، رودخانه های خروشان و آسمان آبی دست در دست هم داده اند تا هر بیننده ای را به حیرت وادار نمایند.
اقامتگاه بوم گردی الیما ایذه
اقامتگاه الیما در دل این طبیعت بکر قرار گرفته شده تا با مهیا کردن تمامی امکانات رفاهی و تفریحی امکان سفر و اقامت در این منطقه را برای تمام کسانی که به طبیعت عشق می ورزند فراهم نماید. اقامتگاه بومگردی الیما خانه ای روستایی، واقع در روستای تکاب همجوار تالاب بندون و محوطه باستانی شهسوار در فاصله هفت کیلومتری شهر باستانی ایذه قرار گرفته است. اقامتگاه الیما دارای معماری چشم نواز و زیبا با ظرفیت ۳۵ نفر می باشد. به جهت حفظ معماری سنتی رعایت اصول اقامتگاه بومگردی، اتاق ها فاقد سرویس بهداشتی و حمام می باشند که البته ۴ سرویس بهداشتی شامل توالت ایرانی و فرنگی و چهارحمام به طورجداگانه برای خانم ها و آقایان تعبیه شده است.
الیما یک خانه باغی ۲۲۰۰ متری هست که شامل ۷۰۰ متر باغ مرکبات می باشد. فضای داخلی الیما به چادر سیاه، تخت های سنتی و میز و صندلی چوبی جهت لذت بردن بیشتر از فضای خانه باغ و خانه تجهیز شده است. این اقامتگاه پایبند به اصول فرهنگی و زیست محیطی می باشد و در راستای توسعه پایدار گردشگری روستایی به ارائه خدمات اقامتی، پذیرایی و گردشگری می پردازد. بخشی از درآمد الیما صرف ابعاد مختلف پایداری گردشگری در منطقه می شود و بر این باور است که با یاری گردشگران مسئول می تواند سهم بسازیی در حفظ میراث طبیعی و فرهنگی شهرستان ایذه داشته باشد.
خدمات : ۱- دورشکه سواری ۲- دوچرخه سواری ۳- ورزش های گروهی مانند والیبال و فوتبال ۴- بازی های گروهی ۵- پرنده نگری ۶- عکاسی از طبیعت ۷- شب نشینی در چادر سیاه و دور آتش.
باجول
باجول منطقه خوش آب و هوایی است در جنوب شهر ایذه واقع در استان چهارفصل خوزستان که در ادوار گذشته به دلیل ساخته شدن بند در مسیر رودخانه، بخشهایی از آن منطقه به زیر آب رفته است، منطقه باجول یکی از مناطق گردشگری ایذه ست که پس از آبگیری دریاچه سد کارون ۳ و مشرف شدن به دامنه کوه منگشت و دریاچه سد، این منطقه به یک قطب گردشگری تبدیل شده است. یکی از آثار نجات یافته تاریخی آن منطقه، نقش برجسته باجول میباشد که از دوران شاهان محلی الیمایی در دوره امپراتوری اشکانی بر جای مانده است.
غار اشکفت سلیمان
غار يا اشکفت سليمان در فاصلة ۳ کيلومتري جنوب غربي شهر ايذة کنوني، در انتهاي درهاي واقع شده است. اشکفت سليمان محوطهاي وسيع است که در درون صخرة طبيعي کوه به صورت سرپناهي با آثار آبرفتي و يک چشمه آب شيرين گوارا (که از درون غاري کوچک و باريک بيرون ميآيد) پديد آمده است. روبروي مجموعة اشکفت سليمان و در منتهياليه کوهي، دو نقش نيم رخ برجسته که در درون دو چهارگوش مقعر حجاري شدهاند، وجود دارد.
نقش اول مرکب از تصوير سه شخص است که پشت سر هم در يک رديف ايستادهاند. آتشداني فروزان در جلوي آنهاست که بلندي آن تا زانوان آنها ميرسد. در لوحة دوم که با فاصلة چند متر از لوحة اول و بر سطح سنگي ديگر حجاري شده، دو نقش وجود دارد که يکي از آنها نقش مردي و ديگري نقش زني است. اما در شرق اين دو لوحه، اشکفت بزرگ يعني سايهبان خميدة کوه وجود دارد که در زر آن بر روي بدنة کوه يک کتيبة مستطيل شکل ميخي و چند نقش حجاري شده و در زير اين کتيبه که در نقطة مرتفعي قرار دارد، محل جلوس يا تختگاه و يا انجام مراسمي آئيني ديده ميشود.
نقش برجسته خنگ کمال وند
نقش برجسته خنگ کمال وند در استان خوزستان، شهرستان ایذه، بخش مرکزی، دهستان حومه غربی و روستای کمالوند قرار دارد.
نقش برجسته خنگ کمال وند در ۷ کیلومتری شمال ایذه پس از پشت سر گذاشتن آبادی کمال وند بر دیواره شرقی تنگه باریکی که با شیب تند به ارتفاعات کوه رشید میپیوندد، قرار دارد. این نقش برجسته توسط والتر هینز در سال ۱۹۶۳ کشف شد.
در این نقش برجسته پیکره تمام رخ مردی والا مقام سوار بر اسبی به صورت نیم رخ، در سمت چپ کشیده شده است و پیکره تمام رخ و ایستاده کاهنی که با شیئی در دست راست به مشایعت آن سوار آمده است.در بالای نقش برجسته در یک سطر به خط آرامی متن کتیبهای به زبان الیمایی نمایش داده شده است.
لباس شخص سواره پیراهنی تا زانو با آستین بلند، دارای تزییناتی است. این لباس مزین نشان از منزلت و مقام بالای شخص دارد. تیردانی نیز در پشت مرد سوار ه است این شخص احتمالا یک بزرگ زاده یا شاهزاده الیمایی است. فرد پیاده دامنی چین دار تا زانو دارد.
بقعه امامزاده سلطان ابراهیم (ع)
بقعه امامزاده سلطان ابراهیم (ع) در روستای کارتا از توابع شهرستان ایذه در استان خوزستان قرار دارد.سلطان ابراهیم مرتضى بن عبدالله بن حمزه بن موسى بن جعفر(ع) از اولاد امام موسى بن جعفر (ع) امام هفتم شیعیان است.
محل دفن این امامزاده در دهستان سوسن و روستاى کارتا در ۴۲ کیلومترى ایذه واقع است.این بقعه در دامنه کوهى بزرگ که با نام خود آن بزرگوار است و حدود ۲۲۰۰ متر ارتفاع دارد، قرار دارد.
اطراف این بقعه را کوههاى جنگلی فرا گرفته و از دامنه جنوبى کوه چشمهای به سمت بقعه جاری است.
غذا های معروف ایذه
اوپیوزی (اشکنه)
پیشرفت تکنولوژی در دنیای مدرن امروز، رسیدن به رفاه اقتصادی و ارتقا موقعیت اجتماعی، بسیاری از بانوان را نیز همانند مردان، در عرصهی فعالیتهای اجتماعی و اقتصادی وارد کرده است. همین مسئله باعث حضور کمرنگ آنها در منزل و عدم زمان کافی برای رسیدگی به امور همسر و فرزندان شده است. پر واضح است که از مهمترین دغدغههای ذهنی این گروه از بانوان، صرف مدت زمانی کمتر در محیط آشپزخانه و بهرهمندی از زمانی بیشتر، جهت سپری کردن لحظاتی گرم و مطبوع با اعضای خانواده خواهد بود. اوپیوزی که به اشکنهی شهرستان دزفول شهرت دارد، بهترین گزینه برای این بانوان است. غذایی سنتی و بسیار مفید، که با صرف زمانی کوتاه میتوان به تهیه و طبخ آن پرداخت. آشپزهای شهرستان دزفول با استفاده از تخممرغ، پیاز، رب انار، روغن، فلفل، نمک، زردچوبه، نان خشک، گردو و شکر به طبخ آن میپردازند. البته روشهای متعددی برای تهیهی این غذای بومی وجود دارد که با توجه به ذائقهی افراد خانواده میتوان از آنها استفاده کرد
نافلهی خوزستان
ترکیب مواد اولیهی مغذی و ارزشمند، یکی از مهمترین نکاتی است که از دیرباز مورد توجه بشر بوده و در عصر حاضر نیز از اصلیترین دغدغههای ذهنی جوامع بشری محسوب میشود. پیشرفت علم و تکنولوژی از عواملی است که انسانها را در انتخاب هرچه بهتر خوراکیهای مفید و سالم راهنمایی میکند و دیدگاه مردم را نسبت به مواد اولیهی مصرفی خود تا حد مطلوبی روشن و آگاهانه ساخته است. اما با مطالعهای دقیق بر خوراکیها و غذاهای سنتی و بومی هر منطقه از کشور، به نتایجی بسیار مطلوب دست خواهیم یافت. غذاهایی که با وجود قدمتی حدود یک قرن و دورانی که پیشرفت علم به کندی صورت میپذیرفت، از ارزش غذایی مطلوب و بالایی برخوردارند. این مسائل ریشه در فرهنگ غنی مردم سرزمین ایران داشته که خود نمادی از تمدن و اصالت مثالزدنی این مرز و بوم است. نافلهی خوزستان یکی دیگر از غذاهای بومی و سنتی استان خوزستان محسوب میشود که به دلیل حضور پروتئین موجود در نخود و گوشت، از ارزش غذایی مناسبی برخوردار است. استفاده از حبوبات در کنار فراوردههای دامی، از نکات ارزنده و تحسینبرانگیز رژیم غذایی مردم ایران زمین بوده که در بسیاری از استانهای این کشور بویژه استان خوزستان، به وضوح قابل مشاهده و ملموس است. بانوان و مادران کدبانوی این منطقه از ایران با ترکیب موادی همچون آرد نخود، گوشت چرخکرده، پیاز، سرکه، شکر، نمک، زردچوبه، فلفل، نعناع، روغن (در صورت تمایل میتوان کره را جایگزین روغن کرد) و آب به تهیهی این غذای لذیذ سنتی و محلی میپردازند. ترکیب طعم شیرین شکر و ترشی دوستداشتنی سرکه، منحصر به فرد و جالب به نظر میرسد.
امگشت پلو
برنج یکی دیگر از مواد اصلی در تهیهی غذاهای مردم کشور به شمار میآید که میتوان تنوع بینظیر و وسوسهانگیز از انواع غذاهای بومی و محلی را بوسیلهی این مادهی مهم و پرمصرف تهیه کرد. همچنین بسیاری از پزشکان و متخصصان تغذیه مصرف کشمش را به دلیل برخورداری از سدیم کم، انرژی فراوان، چربی محدود، منبع بسیار مناسبی از ویتامین D، جلوگیری از فساد دندان، مناسب برای سلامتی لثه و بانکی از انواع ویتامین از جمله آهن، پتاسیم، کلسیم و ویتامیل B بسیار مفید و لازم دانسته و قرار دادن این مادهی حیرتانگیز در برنامهی غذایی روزانه را امری ضروری و مهم تلقی میکنند. امگشت پلو غذایی است جنوبی و مختص استان خوزستان که با استفاده از برنج و کشمش تهیه و همراه ماهی قباد میل میشود. مردم این استان ماهی قباد را نمکاندود کرده و مورد مصرف قرار میدهند. بانوان کدبانوی خوزستانی با ترکیب برنج، کشمش پلویی، سبزی پلویی (شوید- گشنیز)، نمک، روغن، پیاز، زردچوبه و ادویهی مخصوص جنوبی به طبخ و تهیهی امگشت پرداخته و با میل کردن این غذای بومی، لحظات دلنشینی را در کنار اعضای خانوادهی خود سپری میکنند.
سوغات و صنایع دستی شهر ایذه
صنایع دستی وقالی بختیاری
هرشهری صنایع دستی مخصوص به خودش را دارد همراه مرکز مشاوره طلوع سفریاد باشید تا بیشتر با این صنایع دستی آشنا شوید….بافت قالی وقالیچههای بختیاری از دیرباز در ایذه، مانندسایرمناطق بختیاری رونق داشتهاست. قالی بختیاری نوعی قالی کهن ایرانی است که در آن از نقشهای حیوانات همچون بز کوهی (کل، پازن)و کبک و… در کنار نقش گل و بوته بهره گرفته میشود البته عمده شهرت قالیهای بختیاری به دلیل بکارگیری اشکال هندسی و ذهنی باف همراه بارنگ و پشم والیاف طبیعی در آن است
از دیگر صنایع دستی ایذه میتوان گلیم بافی، نمد مالی، گیوه دوزی، چوقابافی، شیرسنگی تراشی و… نام برد.
تاریخ و آداب و رسوم مردم ایذه
ایذه یك شهر تاریخی است و آثاری از زمانهای بسیار قدیم در آن به جا مانده است. این شهر در روزگار عیلامیان اهمیت و عظمت بسیار داشته و مركز آن آنزان یا آشتیان بوده و در عهد ساسانیان نیز نام و اعتبار داشته است. همراه مرکز مشاوره اصفهان تور باشید تا بیشتر با تاریخچه شهر ایذه آشنا شوید… آتشكدهای هم در آن شهر بود كه تا زمان هارونالرشید فروزان بوده است. «استرنج» مینویسد: ایزج به پل سنگی بزرگی كه در آن شهر روی كارون بسته بودند معروف بود. پل مزبور را یاقوت از عجایب جهان شمرده است. این پل كه خرابههای آن هنوز دیده میشود، بنام مادر اردشیر بابكان (خزهزاد) نامیده میشود. كلمه ایذه در زمان اتابكان لر كمتر بكار رفت و به جای آن مالمیر (مال امیر) نامیده شد. كلمه ایذه در قرنهای گذشته به كلی متروك شده بود تا در دوره پهلوی مجددا مورد استفاده قرار گرفت.
شهر ایذه از روزگار باستان تا امروز به نامهای ایذج، ایذه، ایگه، ایجهه، اریگ، ایج، ایدج الاهواز، مالمیر یا مال امیر خوانده شده است. کلمه ایذه برگرفته از واژه ایجه یا ایگه فارسی باستان به معنی مسکن و محل زندگی است.(۵) به علاوه به دلیل وجود زیجهای بسیار در این ناحیه، این شهر به نام اریگ یا ایج خوانده می شده است. به عقیده برخی از محققین این شهر در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد «انزان» نامیده می شد و مرکز ایالت انزان بوده است. می توان ایذه را تغییر شکل یافته انزان عیلامی نیز دانست.
ایذه یا مال امیر مرکز شهرستان ایذه و از شهرهای لرنشین استان خوزستان، در جنوب غرب ایران قرار دارد.
پیشینه تاریخی این شهر بنابر پژوهشهای انجام شده و وجود آثار و سنگ نبشتههای باستانی مربوط به دوران هخامنشیان و پیش از آن (عیلامیان) میباشد.
تقریبا بیشتر باستان شناسان بر پیشینه تاریخی ۴۰۰۰ ساله ایذه اتفاق نظر دارند. همچنین ایذه به شهر نگارکندههای سنگی و صخرهای ایران شهرت دارد.
هنگام تولد: در گذشته برای جلوگیری از “آل”(نوعی جن که معتقد بودند به زائو آسیب میرساند)، مک، قیچی و پنجه گرگ بالای سر زائو می گذاشتند. همچنین در روش دیگری پیازی را به سیخ میزدند و آن رادر کنار بستر نوزاد می گذاشتند.
آنها این کار را برای جلوگیری از عوض کردن نوزاد توسط”از ما بهتران”انجام میداد ند. اجرت قابله معمولا لباس،مقداری پارچه و شیرینی بود. معمولا اسم اقوام نزدیک نوزاد را بر روی او نمی گذارند زیرا آن را بد شگون می دانند.
اسامی افراد درگذشته را نیز به عنوان نام نوزاد تعیین نمی کنند.اسامی مذهبی نیز مرسوم است.در گذشته قبل از تولد نوزاد ،۲ نام تعیین میکردند تا درصورت پسر بودن یا دختر بودن نوزاد اسم او از قبل انتخاب شده باشد.
حمام زایمان: نوزاد را، ۳ روز پس از تولد ،به حمام میبرند.هفت روز پس از تولد نیز، هم نوزاد و هم زائو به حمام میروند.زائو قبل از حمام چهلم ، به نزد دعا نویس رفته،برای او دعای چله می گرفت. دعای چله بر را به پیراهن کودک میبستند.
در حمام مقداری نمک در آب ریخته،ظرف آب را روی سر زائو و کودک میریزند.آنها معتقدند با این کار،چله کودک و زائو پریده شده، از ما بهتران و “آل” به آنها آسیبی وارد نمیکند.
دندان در آوردن کودک: بو دادن مقداری گندم و نخود، از کارهاییست که مادر کودک هنگام دندان در آوردن او، انجام میدهد.
نخود و گندم بو داده شده ،به همسایگان داده میشود.همسایگان پس از خالی نمودن ظرف،مقداری شیرینی یا پول خرد در کاسه میریزند که به این رسم دونگو میگویند.
ختنه سوران: در گذشته کار ختنه را،دلاک(یا سلمانی ،پیرایشگر موی مردان) انجام میداد. این سنت در روستای باجول( در زمان انجام تحقیق) مرسوم بود. برای کودک به این مناسبت جشنی نیز بر پا میشود. نوازنده محلی موسیقی محلی (توشمال)مینوازد.
پسربچه، دامن قرمز رنگی میپوشد.اقوام به دیدن او می آیند و هر کدام پولی به او میدهند. دلاک نیز به صورت نقدی وجهی دریافت میکرد.
آداب و رسوم ازدواج
همسر گزینی: اصولا در جوامعی که دارای بافت اجتماعی و فرهنگی سنتی هستند، اجبارها ی اجتماعی در همه حوزه ها دیده میشود. برخی از آداب و رسوم مردم شهر ایذه
ازدواج نیز از این قاعده جدا نیست.در هنگام همسر گزینی، پسرو دختری که در این جوامع زندگی میکنند، نگاهی نیز به محدودیتهای فرهنگی و اجتماعی انتخاب خود دارند.
در مناطق بختیاری از گذشته این گونه اجبارها وجود داشته است.بدین شکل که والدین گزینه هایی را برای دختر یا پسر نشان میکردند و آنها کمتر می توانستند اعتراضی به این گزینه ها داشته باشند.
اما امروزه با افزایش آگاهی والدین در مورد حق طبیعی دختر یا پسر در انتخاب هایشان ، افزایش سطح تحصیلات و افزایش سطح مراودات اجتماعی گزینه ها بیشتر شکل
پیشنهاد دارند تا اجبار.البته چنانچه پسری انتخابی غیر از گزینه پیشنهادی خانواده داشته باشد،ممکن است با رفتارهایی مانند طرد شدن ،از سوی خانواده خود مواجه شود که این تنها مختص قوم بختیاری نیست.
در گذشته در جریان همسر گزینی رسمی به نام “ناف بران”مرسوم بوده است. بدین صورت که با به دنیا آمدن نوزاد دختر،ناف او را به نام پسر مورد نظر میبریدند و در عرف محلی میگفتند این دختر ناف بر فلانیست.بر این اساس در آینده بایستی با هم ازدواج میکردند.مردم محل نیز با دانستن این موضوع،هنگامی که دختر به سن ازدواج میرسید،به خواستگاری او نمی رفتند.
خواستگاری
خواستگاری را در اصطلاح محلی،کد خداییKa-xodaee میگویند.در جلسه خواستگاری بزرگان و ریش سفیدان هر دوطرف پس از گفتگو نظر خود را اعلا م مینمایند.در جلسه خواستگاری در موردمهریه و شیر بها،تاریخ عقد و عروسی و…بحث می شود. تمام توافقات جلسه مکتوب میشود.
مهریه، شیربها وجهیزیه: مهریه بیشتر به صورت سکه یا زمین است. مهریه را پشت قباله نیز میگویند. شیربها به صورت نقد پرداخت میشود. خانواده دختر مقداری پول به آن اضافه میکنند و کمبود جهیزیه دختر را تامین میکنند.
درگذشته گاهی در عوض شیر بها،گاو و گوسفند یا گاومیش میدادند. در صورتی که داماد تمام وسایل زندگی را تهیه می کرد، مبلغ شیربهای پرداختی، کمتر تعیین می شد.
اسباب و اثاثیه ای که عروس از خانواده خود دریافت می کرد،قبل از روز جشن عروسی یا همزمان به خانه داماد برده میشد. رسم است چمدانی پر از اجناسی مانند دستمال، جوراب، حوله، پیراهن، زیر پیراهن، دستمال ابریشمی زنانه، برای پدر، مادر، خواهران، براداران، عمهها، خاله ها، عموها، مادر بزرگ داماد برده میشود.
عقد و حنابندان- جشن عروسی: بعد از توافقات در جلسه خواستگاری،تاریخی نیز برای عقد تعیین میشود.والدین دختر و پسر (معمولا مادر عروس و چند زن از خانواده طرفین)به بازار رفته، خرید انگشتری حلقه،لباس کاملی برای عروس،کت و شلوار و کفش وساعت برای پسر است را انجام می دهند.
در روستاها برای عقد به ایذه می روند.معمولا والدین عروس و اقوام و ریش سفیدان نیز آنان را همراهی میکنند.تعداد نفرات دعوت شده معمولا شامل نزدیکان درجه یک عروس و داماد میشود.
در صورتی که داماد از لحاظ مالی هنوز آمادگی لازم را جهت برگزاری جشن عروسی نداشته باشد،بین عقد و عروسی فاصله می اندازند. گاهی این فاصله ممکن است تا ۱ سال هم به طول بیانجامد.
مقدمات عروسی معمولا ۲ تا ۳ روز طول میکشد. روزاول،حنابندان است. توشمال ها در این روز می نوازند.رقص و چوب بازی نیز در این روزها برپاست.
در عصر روز حنابندان،خواهران داماد،سایر زنان واقوام خانواده داماد، در حالیکه توشمال پیشاپیش آنها می نوازد،به نزد عروس می روند. مقداری حنا نیز به خانه عروس برده میشود. هنگام شب، حنای خیس شده را در بشقاب کوچکی قرار میدهند.
خانواده داماد ،بشقاب حاوی حنا را به اطاقی که عروس در آنجا نشسته است برده،مقداری از آن را بر سر و دست عروس می گذارند. متقابلا همین کار را خانواده عروس انجام میدهند. آنها ضمن خواندن ترانه ای به سر داماد حنا میزدند. البته این کار امروز کمتر صورت میگیرد.
در این مراسم مضمون ترانه ای که میخوانند به این صورت میباشد:
حنا حنا گل گل بند حنا حنا حنا گل گل بند حنا
دوما حنا ایبنده ز شو تا صب ایبنده ایر حنا نبنده ورق طلا ایبنده
معمولا جشن عروسی در خانه داماد برگزار میشود. البته امروزه بسیاری از مردم جشن عروسی را در تالارهای جشن بر گزار میکنند.در کنار آن هنگامی که عروس به خانه داماد برده میشود رقص و پایکوبی در آنجا انجام میشود.
رسم است چنانچه کسی از اقوام عروس یا داماد فوت کرده باشد و از چهلم آنان نیز گذشته شده باشد،خانواده عروس یا داماد نزد آنها رفته، برای برگزاری مراسم از آنها اجازه بگیرند.
در روز عروسی ،تا هنگام ناهار نوازندگان توشمال مینوازند.زنان ومردان به شکل گروهی دستمال بازی میکنند.جوانترها نیز چوب بازی میکنند.
در گذشته عروس را سوار بر اسب تزیین شده میکردند. افسار اسب را یکی از اقوام عروس در دست میگرفت.
هنگامی که عروس می خواهد از خانه بیرون بیاید، مقداری قند، نان یا پنیر در پار چه سبز رنگی میگذارند، پارچه را به کمر عروس میبندند.
این کار را برادر،پسر عمو یا پسر دایی عروس انجام میدهد.این کار را به این نیت که عروس،به خانه داماد،خیر و برکت ببرد انجام میدادند.
هنگامی که عروس به طرف خانه داماد میرود، پسر بچه ای در بغل او میگذارند به این نیت که اولین فرزند او پسر باشد. قربانی کردن گوسفند، هنگام ورود عروس به خانه داماد از آیین های برگزاری جشن عروسی است و همزمان با آن نیز، یکی از زنان نقل و شیرینی میریزد.
رسم بر این است که خون کف کفش عروس را رنگین میکنند.مادر داماد نیز مقداری اسفند دود کرده،همراه با قرآنی که درون سینی گذاشته شده است، به استقبال عروس می رود.او بر سر عروس و داماد نمک می پاشد.
مردم معتقدند با این کار آنها چشم نمی خورند. پس از ورود عروس و داماد به خانه ،آنها کنار هم می نشینند و مراسم جشن تا پاسی از شب ادامه می یابد.
در شب عروسی مهمانان مبلغی پول به عنوان هدیه به داماد میدهند که این مبلغ و نام فرد دهنده پول یادداشت می شود.به این پول میگویند.
مراسم بعد از عروسی: چند روز بعد از مراسم عروسی،عروس و داماد به خانه پدر عروس میروند. پدر عروس هدایایی چون لباس، طلا، پیراهن به دختر و داماد خود می دهد.به این رسم پانگون میگویند.
باورها: یکی از باورهای ی مردم این است که زن بیوه نباید در کارهای مربوط به عروسی دخالت داشته باشد.همراه عروس نیز بایستی زن شوهر دار باشد.همچنین لباس عرو س را بایستی او تن عروس نماید.
آشنایی با جاذبه های دیدنی گناباد
آشنایی با جاذبه های دیدنی گناباد
گناباد یکی از شهرهای زیبای ایران و در شمال شرقی در استان خراسان رضوی میباشد.این شهر دارای جاذبه های تاریخی و فرهنگی بسیار زیادی میباشد که به واسطه ی آن هر ساله گردشگران زیادی را به خود جلب میکند، امامزاده ها و مساجد تاریخی که هر کدام بیانگر تاریخ و قدمت این شهر هستند.
آثار و ابنیه تاریخی
بقعه امام زاده سلطان محمدعابد
این بقعه در ۲۴ کیلومتری جنوب شهر گناباد مشرف بر کاخک بر فراز مدفن سلطان محمد بن موسی الکاظم ایجاد شده است. قرائن تاریخی این شخصیت را برادر حضرت رضا(ع) معرفی نموده اند،که بعد از شهادت آن حضرت توسط ماموران حکومت عباسی در قصبه کاخک به شهادت می رسد بنا بر اقوال گوناگون در اواخر دوره سلجوقی بنایی به اهتمام «امیر عبد ا… تونی » بر مزار وی ساخته شد.ساختمان فعلی آرامگاه متعلق به زمان شاه طهماسب صفوی است.
مزار امام زاده احمد بیمرغ
بنای آرامگاه امامزاده سلطان احمد بن موسی الکاظم (ع) در ۳۵ کیلومتری شرق گناباد نزدیک به روستای بیمرغ واقع است. بقعه با طرح و نقشه هشت ضلعی که گنبد بر فراز آن ایجاد شده در میان محوطه ای مشجر قرار گرفته است. بر پیرامون دیوار فضای داخلی بنا کتیبه ای قرآنی به چشم می خورد که به خط ثلث نگارش یافته است. به درستی روشن نیست اولین بقعه در چه تاریخی برپا شده اما سنگ قبر موجود در فضای معماری بنا حاوی تاریخ ۱۰۵۳ ه.ق حاکی از آن است که در دوره صفویه و مقارن با این عصر بقعه ای در این مکان وجود داشته و مرحوم حاج حسنعلی بیک آن را مرمت کرده است.
مرقد شیخ بهلول
شیخ محمدتقی بهلول گنابادی (۱۲۷۹ – ۱۳۸۴) مشهور به شیخ بهلول نامش با واقعهٔ مسجد گوهرشاد پیوند خورده است. امام خامنه ای ، در پیامی درگذشت این روحانی وارسته و پارسا را تسلیت گفتند و او را یکی از شگفتی های قرن حاضر دانستند و زهد و وارستگی، تحرک، تلاش بی وقفه، ذهن روشن و فعال، حافظه بی نظیر، منش فقیرانه، شجاعت، فصاحت و… را از جمله خصوصیات منحصر به فردی ذکر کردند که از وی انسانی استثنایی ساخته بود.پیکر شیخ محمدتقی بهلول گنابادی، محور قیام مسجد گوهرشاد، که سالهای زیادی از عمر خود را به مبارزه با اختناق رضاخانی و سلسله پهلوی، خدمت به مردم و عبادت گذراند در گناباد به خاک سپرده شد.
قنات قصبه
قنات قصبه گناباد به عنوان یکی از پدیده های شگفت انگیز دست ساخته انسان در طولتاریخ و نمادی از هم نوایی بشر با طبیعت توجه بسیاری از مورخان و پژوهشگران را بهخود جلب کرده است.این قنات از میانه اراضی کوی شرقی گناباد از محلی معروف به«برج علی ضامن» در داخل رسوب های ریز دانه آغاز شده و از هفت کانال متصل به هم شکلگرفته است. بر اساس آخرین مطالعات طول این قنات ۳۳۱۱۳ متر و تعداد چاههای آن متجاوزاز ۴۷۰ حلقه و عمق مادر چاه آن نیز حدوداً ۲۸۰ تا ۳۰۰ متر است. ناصر خسرو قبادیانینخستین کسی است که در سفر نامه اش به توصیف این قنات پرداخته و عمق چاه آنرا ۷۰۰ گزو طول آنرا چهار فرسنگ ذکر نموده است و آنرا نیز به کیخسرو نسبت داده است. ظاهراًویاز کنار طولانی ترین رشته انشعابی این قنات به نام دولاب نو عبور کرده است.فضایداخلی قنات دارای کانالهای و تونل های اعجاب انگیزی است که با بررسی های انجامیافته بر روی آن حفره هایی مشخص شده ظاهراً این قسمتها برای قرار دادن چراغ و پینهسوز و وسایل روشنایی به کار می رفته است. درحال حاضر میزان آبدهی این قنات ۱۵۰ لیتردر ثانیه است.این پدیده می تواند با ارائه طرح مناسب به مکان توریستی بسیار جذاب ودیدنی تبدیل شود. قطعه سفالهای پراکنده در اطراف دهانه چاه ها حاکی از این است کهرشته قصبه در واقع کانال اولیه اصلی قنات گناباد بوده که در زمان هخامنشیان حفر شدهو در پی آن رشته های دیگری در مواقع خشک سالی ایجاد شده است.
مسجد جامع گناباد
از بناهای ارزشمند دوره خوارزمشاهیان در خراسان مسجد جامع گناباد است که در کوی شرقی (قصبه) این شهر قرار دارد.مسجد جامع با نقشه ای دو ایوانی شامل سر در تزئینی ،صحن یا میانسرا،ایوان شمالی و جنوبی،رواق و سه شبستان ستوندار است. ایوان اصلی یا ایوان قبله در سمت جنوبی صحن واقع شده که با چهار طاق گهواره عرضی و چهار قوس دارای تزئیناتی آجری شامل دو قطار پیچ ،نوارهای اسلیمی و یک حاشیه کتیبه قرآنی به خط بنایی است که در پایان عبارت«تسع و ستمائه ۶۰۹ ه.ق» ذکر شده است.کتیبه داخل ایوان نیز حاوی نام بانی خیر و سازنده مسجد است. همچنین در ایوان اصلی مسجد جامع محراب با نقوش هندسی گیاهی و کتیبه هایی به خط معلقی مشاهده می شود. در ضلعشرقی ایوان شرقی شبستانی است موسوم به قرآن که پوشش سقف آن بر روی چهار ستون قرار دارد.
مجموعه معماری روستای عمرانی
در فاصله حدود ۲۰ کیلومتری شمال گناباد و مجاور پاسگاه پلیس راه مجموعه عظیم معماری، محصور در برج و بارو مشاهده می شود که به عمرانی شهرت دارد.این روستا تا حدود سی سال پیش مسکونی و آباد بوده در حال حاضر هم بافت قدیمی و تاریخی خود را کاملاً حفظ نموده و بادگیرها و تاسیسات دفاعی آن هنوز پابرجاست.این روستا علاوه بر معابر و بقایای معماری سنتی ارزشمند دارای یک مسجد ،حمام،رباط و دو آب انبار بزرگ است که متعلق به دوران صفوی است.روستای متروکه عمرانی بعنوان الگویی از یک آبادی کویری قابل مطالعه است.آنچه در این روستا قابل توجه است عناصر و فضایی است که ساکنین برای سازگاری خود با اقلیم گرم و کویری آن ایجاد کرده اند.
موزه مردم شناسی مدرسه نجومیه
بنای این مدرسه در کوی شرقی گناباد در مجاورت یکی از سردرهای ورودی مسجد جامع اینشهر واقع است. این مدرسه از یادگارهای معماری اسلامی در دوره صفویه است که نشاندهنده ارج و مقام علم و دانش در این شهر در زمان خود است که به دلیل تدریس علم نجومو افلاک در این مکان به مدرسه نجومیه نیز مشهور است.
موزه مردم شناسی مدرسهنجومیه در سال ۱۳۸۵ در دوازده غرفه عبارت از غرفه های مشاغل سنتی آداب و رسوم ومشاغل سنتی از یاد رفته می باشد. این موزه به همت کارشناسان سازمان میراث فرهنگیصنایع دستی وگردشگری خراسان رضوی ساماندهی شده است.
بافت تاریخی روستای ریاب
روستای ریاب در ۵ کیلومتری جنوب غربی گناباد واقع شده است.به لحاظ تاریخی به دوره قاجاریه و صفوی بر می گردد.این روستا دارای مجموعه ای از خانه های قدیمی بادگیر دار،حوضخانه،قلعه،حمام،مسجد و آب انبار با معماری بسیار زیبا می باشد و یکی از بافت های باقی مانده در شهرستان به شمار می رود که ارزش تاریخی خود را حفظ کرده است .روستای ریاب هم اکنون بعنوان یکی از روستاهای هدف گردشگری در ایران مطرح می باشد که تعدادی از آثار آن در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.از سوی دیگر مقبره ابومنصور ریابی از وزرای طغرل موسس دولت سلجوقیان در این روستا واقع است.
آب انبار شریعت
این مکان که معروف به آب انبار حسینیه است مربوط به دوره قاجار می باشد و توسط شخصی خیر به نام آقای شریعت به میراث فرهنگی و گردشگری واگذار گردیده است . این آب انبار در حال حاضر به صورت نمایشگاهیاز آثار مردم شناسی مرتبط با آب در معرض دید بازدید کنندگان قرار گرفته است . نورپردازی پلکان و مخزن آن زیبایی خاصی به این بنای تاریخی داده است . از لحاظ معماری و پلان دارای یک مخزن و تعداد چهل پله بوده و مخزن آن در عمق ۲۰ متری قرار دارد . آب انبار شریعت با تغییر تبدیل به موزه آب با نمایش تصاویری از روند تکامل آب ، نحوه برداشت و وسایل حفر قنات به نمایش شده است که معرفی تلاش و زحمت مردم کویر برای بدست آوردن آب در مقایسه با امکانات روز از اهداف این موزه است . آب انبار در مرکز گناباد و در خیابان سعدی واقع شده است .
مسجد جامع قوژد
روستای قوژد و مسجد جامع آن به فاصله ۱۰ کیلومتری از شهر گناباد واقع است. بنای مسجد شامل ایوانی بزرگ است که در سمت قبله آن قرار دارد و پوشش آن نیز با شیوه ای هنرمندانه به صورت جناغی اجرا شده است. محراب بر دیوان انتهایی ایوان به صورت فرورفتگی در دیوار با تزئینات ظریفی از مقرنس و کاربندی گچی تعبیه شده است. از فضاهای دیگر این بنا شبستان آن با پایه های خشتی و گلی است که طاق های جناغی و کوتاه ایجاد پوششی بر روی بنا را ممکن نموده است. تزئینات مسجد جامع قوژد منحصر به آجرهای خفته راسته و اشکال لوزی عمودی متصل به هم است. به لحاظ ساختار معماری این بنا متعلق به قرن سیزدهم هجری است.
بازارچه بیدخت
بیدخت شهری کوچک در ۵ کیلومتری گناباد می باشد و نام آن نشانگر قدمت دیرین آن است. بازار بیدخت یکی از بناهای با ارزش و در نوع خود بی نظیر و همچنین دارای معماری زیبایی است. بازارچه مذکور دارای راسته و بدون سقف می باشد. بازارچه دارای حوض انبار و حمام می باشد مصالح بکار رفته آجر با ملات کاهگل می باشد دهانه مغازه ها دارای تاق آهنگ و پیشانی می باشد. این بازار هنوز مورد استفاده قرار می گیرد و می تواند به عنوان بازار سنتی و صنایع دستی منطقه مورد استفاده قرار گیرد.
موزه باستان شناسی گناباد
موزه باستانشناسی گناباد واقع در کوی شرقی در محل مسجد جامع واقع گردیده است . شبستان شمال شرقی آن به عنوان مکان موزه تعیین شده و به صورت ستواندار با جرزهای بسیار مستحکم و قوی و طاق های متعدد و دارای محرابی با تزئینات گچبری متعلق به دوره ی قاجار است. از ویژگی این موزه وجود محراب تاریخی دیگری است که طی کاوش و پیگیری های باستان شناسی نمایان و به نمایش گذاشته شده است. این محراب نیز دارای تزئینات گچبری و کتیبه بسیار زیبا متعلق به دوره ایلخانی است.
تفرجگاه ها
درب صوفه
درب صوفه یا بقول مردم گناباد در صوفه روستای کوچکی است که از نظر موقعیت و زیبایی محل دارای اهمیت است و در فاصله ۶ کیلومتری روستای زیبد و ۳۰ کیلومتری غرب گناباد واقع است. سه طرف آن کوه مرتفع قرار گرفته و مشتمل بر درخت های تنومند و هوای سرد و منظره و اشاری زیبا است که حدود ۶ متر ارتفاع دارد. درانتهای روستا و در دیواره یکی از کوه های متصل به روستا فرورفتگی به عمق ۱۰ متر قرار دارد که شبیه به ایوان وصفه است. برخی معتقدند آن را در دوره ساسانیان حفر کرده اند و نمونه ای از ایوان های نقش رستم و بیستون بوده است که نیمه تمام مانده است. در نزدیکی آن درقسمت مرتفع کوه جایی است که مردم منطقه معتقدند قبر پیران ویسه است .
منطقه ییلاقی سنو
یکی از مناطق ییلاقی و خوش آب و هوای گناباد که همواره پذیرای مسافران خسته از یک هفته کار و تلاش می باشد منطقه سرسبز سر آسیاب سنو است. این منطقه در ۲۵ کیلومتری غرب گناباد واقع است و در دل خود چشمه معروف سنو را جای داده است. آنچه که این چشمه را منحصر به فرد کرده است آب زیاد و با کیفیت آن می باشد بطوریکه طاهر آبشناس گفته است: این چشمه آب زیادی دارد و اگر گناباد خراب شود یا بوسیله باد خواهد بود یا بوسیله این چشمه.معروفیت این چشمه به حدی بوده است که پادشاهانی چون نادر شاه و طغرل و بسیاری از کارشناسان داخلی و خارجی را مجذوب خود نموده است.در مسیر آب این چشمه ۷ آسیاب و یک قلعه وجود دارد که در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسیده است. بعضی از کارشناسان معتقدند آب چشمه سنو از یک دریاچه و غار درون کوههای زرد سرچشمه می گیرد.غار سنو چیزی شبیه به غار علی صدر همدان و شاید عظیم تر از ان باشد که تا کنون مورد کاوش قرار نگرفته است.
تک زو
جغرافیای طبیعی شهرستان و شهر گناباد نشان می دهد که این شهرستان در دوران پیش از اسلام معبر داخلی فلات ایران و قسمتهای شرقی آن محل برخورد و میدان جنگ لشکریان ایران و توران بوده است . همچنین مشخص است که در کنار این معبر اصلی و جنگی که به وسیله تنگلهای کلات و زیبد به دشت پشن و گیسور و بلاخره به قسمتهای شرق ایران می پیوسته ، آثار تاریخی از جمله قلعه فرود وجود دارد . قله ای که قلعه فرود بر فراز آن قرار دارد رفیع و عظیم به وسیله دو تک (تنگه) از قله های اطراف خود جدا شده است یکی از دره ها به “تک زو” که ابی به همین نام در آن جاری است معروف می باشد . این آب آبشارهایی به ارتفاع ۳ تا ۱۰ متر تشکیل می دهد و قریه کوچکی به نام “زو” را مشروب می کند . دیوارهای سنگی اطراف آن بسیار مرتفع به نظر می رسد و در بعضی جاها به صورت ایوان مسقف در آمده است ، این منطقه ییلاقی در ۳۰ کیلومتری جنوب غرب گناباد است .
منطقه تفریحی کلات
روستای کلات که مکرر در اشعار شاهنامه بخصوص داستان نبرد لشکریان ایران و توران از آن نام برده شده مکانی ییلاقی و کوهپایه ای بر حاشیه رشته کوههای میان گناباد و فردوس در ۲۴ کیلومتری جنوب غربی گناباد می باشد. این منطقه در گذشته های دور از چنان جایگاهی برخوردار بوده است که توانسته استطاعت خاستگاه مهم و سرنوشت سازی همچون جنگ دوازده رخ و حضور شخصیت هایی چون پهلوان شاهنامه را داشته باشد. در ۶ کیلومتری کلات، خرابه های “ارگ فرود” منسوب به فرود شاهزاده کیانی به چشم می خورد. دره ای که به کلات منتهی می شود دارای مناظر زیبا و آبادی های سرسبزی همچون “زو”، “میمند”، “سد کلات” می باشد که همواره پذیرای میهمانان تابستانی است. کلات به دلیل واقع شدن در محل تلاقی راه های گناباد- فردوس- کاخک و آب و هوای مناسب و بافت پلکانی روستا که به ماسوله گناباد معروف است قابلیت تبدیل به منطقه گردشگری را دارد.
موزه حیات وحش
موزه حیات وحش از جمله مکان های فرهنگی می باشد که می تواند علاوه بر شناساندن هر چه بیشتر منابع طبیعی به اقشار مختلف جامعه در نگهداری ذخائر و اسناد علمی و گیاهی، جانوری (طبیعی) و تجربیات بشری در مورد آنها و همچنین حفظ این امانت خدادادی برای آیندگان نقش عمده ای را ایفا نماید.این موزه دارای یک سالن بزرگ می باشد که دارای ۱۰ غرفه و دیوارهایی است که بیش از ۸ گونه پستاندار و ۲۹ گونه پرنده آبزی و خشکزی و ۳ گونه خزنده جمع آوری و در معرض تماشای بازدید کنندگان قرار گرفته است. در این موزه غرفه هایی که نمایان گر اکو سیستم های متنوع شهرستان می باشد طراحی و به صورت زیبایی به نمایش گذاشته شده است.
این موزه در ساختمان اداری محیط زیست گناباد واقع شده و همه روزه از ساعت ۹ الی ۱۲ و ۱۶ الی ۱۸ جهت بازدید عموم دایر است.
غذاهای محلی گناباد
غذاهای محلی گناباد
گناباد یکی از شهرستان های استان خراسان رضوی میباشد. که دارای مردمانی با آداب و رسوماتی ویژه است،غذاهای محلی که ریشه در سنت ها و تاریخ دیرینه ی این شهر دارد هنوز هم در بین مردمانش رواج دارد،شرکت خدمات مسافرتی اصفهان برای آشنایی شما همراهان بخشی از این غذاهای محلی را گردآورده است. در این مقاله با اصفهان تور همراه باشید.
جوش پره
مواد لازم:عدس-کنجد-مغز پسته یا بادام یا زردآلو(هستک)-خشخاش-ادویه-آرد-آب-کشک
ابتدا عدس را آب پز کرده و رنده می کنیم.مغز پسته را خرد کرده و ریز می کنیم. خشخاش و کنجد را خرد کرده و کمی تفت می دهیم و با سایر مواد مخلوط می کنیم تا به اصطلاح بار آن به دست آید. سپس به بارمان ادویه اضافه می کنیم. آنگاه آرد را با آب اضافه کرده وخمیر درست می کنیم و خمیر را به زواله تبدیل می کنیم. (با حرکت دست)سپس با وردنه زواله را صاف کرده و قطعه قطعه کرده و داخل هر قطعه مقداری بار قرار داده و آن را لقمه می کنیم و سپس لقمه ها را می گذاریم تا ۲ساعت بپزد. غذا آماده است. کشک ها را روی لقمه ها ریخته تا غذا لذیذ شود.
آش لخشک:
آش لخشک گنابادی یکی از آش های محلی خراسان است که طرفداران زیادی هم دارد. اصلی ترین فرق آن با آش رشته معمولی، در نوع رشته آن است. رشته ی لخشک به نوعی رشته پهن و نازک تقریبا مربع مربع گفته می شود که به جای رشته معمولی در آش معمولی استفاده می شود.
توگی :
این غذا از غذاهای ویژه ی فصل زمستان است و در روزهای سرد سال طرفداران بیشماری دارد.فواید و خواص این غذا عبارتند از:
ملین قلیایی کننده ی بدن دارای آنتی اکسیدان فراوان، کاهش دهنده ی تری گلیسرید و پروتئین فعال.
گندم پلو گنابادی
این غذا دارای ویتامین ای، و برخی ویتامین های گروه ب. همچنین این غذا دارای خواص ضد افسردگی میباشد و از غذاهای محبوب گنابادی میباشد که طرفداران بسیاری دارد.
تافتون گنابادی :
این نوع نان دارای سبوس فراوانی میباشد به همین خاطر مقدار ویتامین های گروه ب و فیبر های غیرمحلول آن بسیار بالاست، و در گناباد بسیار محبوب میباشد.
چندشيريني نوروزي
كُلُمبه زنجبيلي :آرد را با روغن ومقداري زنجبيل و شكر و زعفران خمير مي كنند و مدتي مي گذارند تا ور بيايد و بعد خمير رازواله مي كنند و با چوبه پهن مي كنند و با وسيله اي به نام پسكي منقش مي سازند و بعد با قالب هاي گرد يا لوزي يا با سر استكان مي برند و آن را مدتي زير شال خميري ميگذارند تا سفت شود و بعد با سوزن چند سوراخ مي كنند تاهنگام پختن باد نكند و بعد روي آن را با سفيده ي تخم مرغ لعاب ميدهند و آن را به تنور مي برند و مي پزند بعد از پختن آن را با زعفران خال مي زنند تا تزيين شود. كلمبه شيريني خوشمزه اي است كه تا مدت زيادي مي توان آن را نگهداري كرد و دير فاسد مي شود .
رو واكرده:خمير رو واكرده مانند كلمبه تهيه مي شود ولي شكر ندارد و قالب آن بزرگ تر است و آن را نازك تر درست مي كنند بعد از آنكه از تنور بيرون آمد آن ها را دو تادوتا مي چينند و در بين هر دو تايي مقداري از حلواي مخصوصي كه از شيره ي انگور عسكري و مغز گردو و كنجد و زعفران به دست آمده قرار مي دهند و آن ها را به هم مي چسپانند. و روي آن ها را با آب زعفران خال مي زنند تا قشنگ شود.
قطاب: مقداري آرد را با نمك و زردچوبه و روغن حيواني يا نباتي خمير مي كنند و بعد از آن كه خمير برامد آن به قسمت هاي كوچكي تقسيم مي كنند و با چوبه پهن مي كنند و روي آن را با باري كه قبلا آماده كرده اند پر مي كنند اين بار از مقداري عدس يا ماش چرخ شده و و ادويه جات ديگر از جمله فلفل تشكيل شده بعد دو لاي خمير پهن شده را روي بار مي اندازند كه در اين صورت به شكل نيم ماه در مي آيد ودور آن را به شكل مار پيچ مي بندند كه محكم و زيبا شود مدتي آن را زير شال مي گذارند و بعد با سوزن چند سوراخ مي كنند تاهنگام پختن باد نكند بعد آن را به تنور مي برند و مي پزند و بين شكل يك خوراكي بسيار خوشمزه به دست مي آيد بعضي از اين نوع شيريني به صورت گرد هم درست مي شود .
لچكي:
خمير آماده شده مانند قطاب است كه آن را به شكل سه گوش مي برند و وسط آن را با سبزي پخته بلقس پر مي كنند و مي بندند و آن را به تنور مي برند تابپزد.
تاریخ و باستان گناباد
تاریخ و باستان گناباد
آشنایی با تاریخچه ی هر شهر میتواند ما را برای شناخت بیشتر جاهای مختلفی از ایران عزیزمان یاری کند. آشنایی با چگونگی پیدایش و تاریخچه ی هر شهر که گویای سال هایی است که بر آن شهر گذشته است.آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد در وبسایت اصفهان تور برای آشنایی بیشتر شما همراهان همیشگی مقاله ای در باب تاریخچه ی گناباد گردآورده است با ما همراه باشید.
گُناباد مرکز شهرستان گناباد واقع در جنوب استان خراسان رضوی است. بر اساس آمار سال ۱۳۹۰ مرکز آمار ایران، جمعیت شهر گناباد ۳۶٬۳۶۷ نفر بودهاست. این شهر از نظر جمعیت ۲۱۵ اُمین شهر کشور و ۱۳ اُمین شهر استان خراسان رضوی میباشد. شهر گناباد از سال ۱۳۸۵ تا سال ۱۳۹۰، رشد جمعیت ۵/۲۲٪ داشتهاست. این شهر از دانشجوییترین شهرهای کشور محسوب میشود.
گناباد را در منابع عربی و اسلامی جَنابد و کَنابد نیز ثبت کردهاند.
در مورد وجه تسمیه این شهر اقوال مختلفی مطرح است که برخی از آنها عبارتند از:
این که گُن به معنای دیو باشد و گناباد را از آن جهت گناباد گفتهاند که حفر قنات قصبه کار انسانهای عادی نبودهاست.
این که گنابد به معنای جمع گنبدها باشد چرا که در شهر گنابادِ قدیم، تمام منازل به صورت گنبدی ساخته میشدهاست.
این که گناباد در اصل گُون آباد بوده و گون در ترکی به معنای خورشید میباشد و از آن جا که طبق علم نجوم قدیم، ربع مسکون به هفت اقلیم تقسیم گشته و اقلیم چهارم منسوب به خورشید بودهاست و گناباد در همین اقلیم است از این رو به گون آباد که معنای آن خورشید آباد میشود مشهور شدهاست.
این که اصلِ آن را گَوَن آباد دانسته و میگویند گَوَن گیاهی است که در بیابانهای گناباد زیاد میروید از این رو آن را گون آباد نامیدهاند که بر اثر کثرت استعمال به گناباد تغییر یافتهاست.
قسمت مرکزی این شهر را در گذشته قصبه شهر مینامیدند. این شهر دارای چهار قنات است: قنات قَصَّبه شهر، عمیقترین قناتهای ناحیه خراسان در این منطقه قرار دارد.
تاریخچه
دو بار در شاهنامه ی فردوسی، از کنابد یا جنابد یاد شده و زیبد و گناباد را محل جنگهای توران و ایران دانستهاند به گفتهٔ شاهنامه، «پیران ویسه» وزیر کاردان افراسیاب در گناباد به خاک سپرده شده و مدفن او هم اکنون در گناباد است.
از دیگر مواردی که میتوان اشاره نمود، گذر ناصرخسرو از بخش کوهستانی کاخک و روستای کلات و کوهپایههای سلسله جبال قهستان که دارای درختان پسته کوهی فراوان بودهاست و در سفرنامهٔ خود به آن اشاره نمودهاست.
در کتاب تاریخ حافظ ابرو، خراسان در سدههای ۸ و ۹ هجری قمری به دوازده ولایت تقسیم گردیدهاست که گناباد، مرکز ولایت قهستان بودهاست. سه رویداد تاریخی قبل از اسلام یعنی حادثه جنگ ۱۲ رخ و کشته شدن یزدگرد سوم و حرکت بهرام شاه در گناباد روی داده و در دوره اسلامی جنگهای مهم تاریخی علیه اسماعیلیان بنام جنگ ملاحده در قلعههای اسماعیلی گناباد و قاین روی دادهاست. . در شهر گناباد آب انبارهای عظیمی وجود داشتهاست که حداقل سه مورد آنها در توسعهٔ شهری تخریب شدهاست. آبانبار مرکز گناباد (آبانبار حسینیه گناباد)در خیابان سعدی (شریعت سابق) تا سال ۱۳۶۳ فعال و مورد بهرهبرداری مردم بود. در زمستان آب برف و یخ را روانهٔ این آب انبار میکردند و در تابستان آب سرد و خنک مینوشیدند و به این آب انبار یخچال خانه هم میگفتند. گویا در تابستانهای قدیم به مردم، یخ هم میفروختهاند.
پیشینه تاریخی
شواهد برجای مانده از جمله اتلال و محوطه های باستانی نشان از استقرار و زندگی انسان از دوران پیش از تاریخ در این ناحیه دارد . بنابراین گناباد از جمله شهرهای کهن ایران زمین است که به دلیل قرار گرفتن در منطقه سوق الجیشی مورد توجه حکمرانان در دوره هخامنشی نیز بوده است . قنات قصیه گناباد که برخی احداث آن را به بهمن پسر اسفندیار نسبت می دهند ، نشان از آبادانی و رونق این ناحیه در ادوار دیرین دارد . از سوی دیگر در روایات شاهنامه نیز گناباد عرصه جنگ و حماسه دوره اساطیری بوده است و از برخی مناطق آن نیز در این اثر حماسی نامبرده شده است . این شهر در صدر اسلام با نام “جنابد” به تمدن عصر اسلامی راه یافته و به استناد نوشته های تاریخ نگاران و جغرافی نویسان از اعتبار و اهمیت خاصی برخوردار بوده است .
موقعیت جغرافیایی
شهرستان گناباد با مساحتی حدود ۵۹۰۲ کیلومتر مربع از نظر موقعیت در طول جغرافیایی ۵۸ درجه و ۴۱ دقیقه و عرض جغرافیایی۳۴ درجه و ۲۱ دقیقه قرار دارد و شهرستانهای همجوار این شهرستان در شمال فیض آباد و بجستان ، مغرب فردوس و بجستان ، مشرق آن خواف و جنوب قائن است . ارتفاع متوسط این ناحیه از سطح دریای آزاد ۱۱۰۵ متر است . مرکز آن گناباد بوده و در۲۶۰ کیلومتری مشهد قرارگرفته است و بر اساس آخرین تقسیمات کشوری دارای ۲ بخش به نام های مرکزی ، کاخک ، ۳ شهر ، ۴ دهستان و حدود ۱۲۵ آبادی دارای سکنه است .
نگاهی به آداب و رسوم گناباد
نگاهی به آداب و رسوم گناباد
البته که هر منطقه از کشور پهناورمان ایران دارای آداب و رسوم خاص خود است و آشنایی با آن زمینه ساز دوستی و پیوند عمیق و بیش از پیش میان اقوام ایرانیست. در این قسمت از وبسایت مرکز مشاوره سفر آزانس مسافرتی طلوع سفریاد هماپراه ما باشید تا مروری داشته باشیم به آداب رسوم مردم شهر گناباد.
نوروز در گناباد
مردم گناباد از ۲ هفته مانده به عید نوروز با خانه تکانی، کاشتن سبزه و درست کردن انواع کلنبه شکری و حلوایی که با شیره گندم، کنجد و مغز بادام و هسته زرد آلو، زعفران و زنجبیل درست می شود، خود را برای عید نوروز آماده می کنند. آیین خاص پخت سمنو از دیگر آداب سنتی مردم گناباد در آستانه عید نوروز هر سال است که بعد از خیس کردن گندم و جوانه زدن آن گندم های جوانه زده را در آفتاب پهن می کنند تا خشک شود و سپس آن را آسیاب کرده و با آرد به دست آمده سمنو می پزند. قطاب هم از جمله شیرینی های سنتی خاص مردم گناباد است که به ۲ شیوه قطاب شکری که وسط آن مغز بادام و پسته و قطاب اوی که خمیر آن با آب و شیر و انواع ادویه معطر می باشد درست می شود. مواد داخل این قطاب سنتی گناباد را عدس، پیاز و فلفل و زرد چوبه تشکیل می دهد و بعد از پختن قطاب ها در تنور روی آن را با جوشانده ای از زرد چوبه زرد نموده و بعد با روغن گاو چرب می کنند. خانواده ها اعتقاد دارند اگر هشت یا ۹ قطاب را با سبزی پر کنند آن سال جوال (کیسه) های گندم بسیار به خانه آن ها خواهد آمد و آن را مایه برکت می دانند. یکی از مناسبت های جالب مردم گناباد در آستانه نوروز برگزاری آیین سنتی چهارشنبه سوری است و شب آخرین چهارشنبه سال جوانان با بوته هیزم و یک کوزه پر از آب به بالای پشت بام (ایوان خانه) رفته و بعد از آتش زدن هیزم کوزه آب را بر روی آن رها می کنند. گنابادی ها از گذشته های دور اعتقاد داشتند اگر روز اول سال مرد یا پسر وارد خانه آنها شود برای آنها برکت به همراه دارد و به همین علت از قبل پسران فامیل صبح روز عید خود را آماده می کردند و قبل از دیگر میهمانان به خانه بستگان می رفتند و با گرفتن عیدی از آنها پذیرایی می شد. سفره های محتوی آجیل حاوی برگه زرد آلو، هلو، مغز هسته زرد آلو و بادام، نخود و کشمش و آبنباتهای شکری و رنگی در نخستین روز عید نوروز در منازل گناباد پهن می شود و شهروندان با یک سینی پر از کلمبه و قطاب و به همراه سمنو از میهمانان پذیرایی می کنند. روز چهارشنبه اول سال نیز اعضای خانواده با هم به زمین های زراعی می رفتند و بانوان بوته های گندم را به پای خود گره می زدند و هم زمان زمزمه می کردند سبزی تو از من زردی من از تو و دعا می کردند.
یکی از ساکنان بافت قدیم شهر گناباد گفت: گنابادی ها روز نهم فروردین به مزار آقا سید مرتضی واقع در صحرای خشویی می روند. سید مرتضی، سید حسن و سید ابراهیم که آرامگاهشان در قبرستان قصبه شهر واقع شده بسیار مورد احترام مردم است. نجمه حیدریان افزود: مردم در این روز تخم مرغ رنگی با قرنه یا صمغ درختان درست می کردند و با گل سرمه لک لک (یک گیاه محلی) به رنگ بنفش در می آوردند و خوراکی ها را در دستمال پارچه ای یا بقچه گذاشته و تخم مرغ های رنگی را همراه با کلمبه، قطاب و آجیل به مزار سید مرتضی می بردند. وی اظهار کرد: گردو یا تخم مرغ شکنی مردان از دیگر رسوم روز نهم فروردین در گناباد است که در آن فردی که تخم مرغ وی دیرتر بشکند برنده اعلام شده و تخم مرغ دیگر بازیکنان را می گیرد. همچنین مردم گناباد در سالهای خشکسالی روز نهم فروردین با طبخ غذای محلی بی بی گلو که نوعی فتیر و کلمبه شکری محسوب می شود آن را برای فقرا برده و برای بارش نزولات الهی دعا می کردند. آیین سنتی بی بی گردون هم از آداب و رسوم مردم کاخک گناباد در نهم فروردین ماه است. در این آیین که از ۲۰۰ سال پیش رواج دارد مردم با برنامه هایی نظیر راهپیمایی خانوادگی، موسیقی محلی، جشنواره غذاهای بومی و محلی و دیگر برنامه های شاد نوروز را جشن می گیرند. یکی از کسبه قدیمی بازار گناباد هم گفت: مردم این شهر در روز دوازدهم فروردین با همراه داشتن ناهار و آجیل و درست کردن خمیری به شکل علامت بی نهایت ریاضی به باغهای خود می رفتند. سید محمد تقوی افزود: در این روز مردم از درختان پیر و قدیمی تاب آویزان می کردند و ابتدا مردان تاب می خوردند و شادی می کردند و سپس زن ها چادر های خود را در گردن خود گره می زدند و تاب می خوردند. پس از آن تازه عروس ها و تازه دامادها ۲ نفری ایستاده تاب می خوردند و در حین تاب خوردن افراد مورد علاقه خود را یاد کرده و شادی می کردند. مردم گناباد در روز سیزدهم فروردین مانند دیگر نقاط کشور به باغهای خود رفته و با غذاهای مختلف و محلی روز را سپری می کنند. کشاورزان نیز به صورت دسته جمعی خاک باغ را زیر و رو یا در اصطلاح محلی باغ کولی می کنند. این آداب و رسوم سنتی که در گذشته موجب هم گرایی بیش از پیش مردم شده بود، امروزه با رشد فناوری اطلاعات و وسایل ارتباط جمعی و افزایش دل مشغولی ها تا حدودی کمرنگ شده و امید است با احیای بیش از پیش این سنن قدیمی بتوان در جهت همگرایی عمومی گامهای موثر برداشت. شهرستان گناباد دارای ۲۵۰ اثر تاریخی و معنوی است که از این تعداد ۱۴۲ اثر در فهرست آثار ملی ثبت شده است. چهار موزه باستان شناسی، مردم شناسی، آب و موزه روستایی زعفران نیز در گناباد برای بازدید علاقه مندان دایر است. وجود ۱۷ مقبره امامزاده ها از دیگر ظرفیتهای معنوی و مذهبی شهرستان گناباد است. این شهرستان در ۲۸۷ کیلومتری جنوب مشهد قرار دارد که به دلیل قرار گرفتن در مسیر سه استان خراسان جنوبی، یزد و خراسان رضوی، سالانه دهها هزار نفر از این منطقه گذر می کنند.
مراسم ” كف زني “
در ميان انبوه آيينها و سنن پارسي ، شب چله نيز خودنمايي ميكند . مراسم ” كف زني ” مردم گناباد در شبهاي سرد وطولاني زمستان به ويژه شب چله بهانه اي است براي مهرورزيدن و استحكام خانواده ها .
يادش بحير ، هنوز خيلي فاصله نگرفته ايم كه يادمان برود ولي چه كنيم كه اين دنياي جديد ماشيني و چشم و هم چشمي ها وقتي برايمان باقي نگذاشته است كه كمي هم به خودمان برسيم . همه فكر و ذكرمان شده پول و ديگر هيچ ! تازه وقتي به خودمان مي آييم كه مي بينيم سنمان بالاي شصت سال است و آهي از نهادمان برمي خيزد كه
هي …………… جواني كجايي كه يادت بخير !
راستي ميخواستم از شب چله بگويم ؛ آن كرسيهاي داغ و كشمش و برگه ( كشته ) زردالو و انجير و مغز بادام و انار و انگور سياه و ……. كه همه را ريخته بودند توي يك سيني بزرگ ( مجمعه ) و آنطرف هم پدر بزرگها كه فال حافظ ميگرفتند و شاهنامه ميخواندند و گاهي هم داستان مختار و تيمور و طوقاي نقل محفل بود .
خوش به حالمان از ساعت ۴ بعد از ظهر همه ميرفتند خانه هايشان و بساط ” توگي محلي ” و سماور ذغالي را علم ميكردند و منتظر ميماندن كه جمع خانواده و همسايه ها جور شود كه بعضي وقتها شمارشان به ۴۰ نفر هم ميرسيد . خوش بوديم چون نه راديو داشتيم ،نه تلويزيون و نه از ماهواره و چت روم خبري بود .
نارنگي و موز و آناناس و كيوي و گريپ فروت هم نبود هر چه داشتيم خودمان بعمل آورده بوديم . جاي شما خالي خيلي خوش ميگذشت تا ساعت ۱۲ شب . شب نشيني چله آيين هرزگي و بيهوده گويي نبود و هرچه بود با آيينها و سنن اسلامي هم همخواني داشت كه اگر اينگونه باشد احترام اربعين هم محفوظ ميماند .
شادی و نشاط در بین ایرانیان قدیم از موهبت های خدایی و غم و اندوه و تیره دلی را از پدیده های اهریمنی محسوب می شود.
آیین های شب یلدا گرچه در گذر ایام دستخوش تغییراتی شده، اما همچنان در سنت های مناطق مختلف کشور مورد توجه قرار دارد.
هرچند که زندگی ماشینی و گرفتاری های روزمره، موجب ایجاد فاصله میان مردم ایران با سنت ها و آیین های گذشته شده است، اما هنوز هم جلوه ها و نمادهای از سنت های ویژه ای از ایران باستان در ایامی مانند شب یلدا و نوروز به چشم می خورد.
شب یلدا در خراسان به ˈشب چلهˈ معروف و دارای پیشنیه دیرینه ای است و مردم در این شب با شرکت در شب نشینی های طولانی و خوردن انواع میوه و تنقلات و برگزاری آیین های مختلف سعی در بهتر گذراندن طولانی ترین شب سال دارند.
مردم این منطقه برای استقبال نخستین روز از سردترین فصل سال تا آنجا که توان مالی دارند، در خرید میوه های مخصوص شب یلدا مانند هندوانه، انار و خربزه کوتاهی نمی کنند.
شب چله، آخرین روز آذر و شب اول زمستان و طولانی ترین شب سال را می گویند که ایرانیان باستان با این باور که فردای شب یلدا با دمیدن خورشید، روزها بلندتر شده و تابش نور ایزدی افزایش می یابد،
آخرپاییز و اول زمستان را شب زایش خورشید می خواندند و برای آن جشنی بزرگ برپا می کردند.
در گذر زمان و تاریخ این شب هنوز هم با گردهم آمدن و شب نشینی اعضای خانواده و اقوام در کنار یکدیگر سپری می شود.
استان خراسان رضوی از جمله مناطقی است که این آیین را با وجود تنوع و تکثر قومیت ها در طول سال ها به شکل ویژه گرامی داشته است.
آداب و رسوم شب یلدا در خراسان از پیشینه درازی برخوردار است.
واژه خور یعنی خورشید و روز پس از شب یلدا را ˈخورروزˈ یا روزخورشید می نامیدند، حتی نام خراسان نیز از خور به معنای خورشید و سان به معنای سرزمین گرفته شده است.
برای همین طلوع خورشید در این سرزمین به نسبت سایر سرزمین ها از معنای عمیقی برخوردار است و حتی شب یلدا هم به مناسبت اینکه اولین بارقه های نور خورشید به سرزمین خراسان باریده می شود، جایگاه مهمی دارد.
نزد مردم ایران به طور عام و مردم خراسان به طور ویژه، خورشید نماد زندگی ، روشنایی و کار و فعالیت است.
شب یلدا بلند ترین شب سال و آخرین شب پاییز است،اظهارداشت:به دلیل اینکه پس از شب یلدا، شبها کوتاه تر و روزها بلند تر می شود در ایران از گذشته ها، شب یلدا را به عنوان شب زایش خورشید با آداب و رسوم و آیین های خاص تری برگزار می کنند.
در سرزمین خراسان به دلیل گستردگی زمین و منابع خدادادی اقتصاد و معیشت مردم از شیوه کشاورزی و دامداری تامین می شود که این امر امروزه نیز ادامه دارد.
به همین دلیل مردم این خطه پس از پایان مراحل کاشت، داشت و برداشت محصول، آغاز فصل سرما را زمانی برای تجدید قوای خود می دانستند و برگزاری آیین شب یلدا نیز توام با شب زنده داری و خوردن خوراکی های انرژی زا است.
به طور کلی شب یلدا شب زندگی، شادابی و مهرورزی و نیز شب انس و الفت است و از آنجا که در دین مبین اسلام نیز صله رحم یکی از آموزه های اخلاقی و دینی مورد تاکید است در این شب پیوند دین ،مذهب و سنت را بخوبی شاهدیم.
در این شب رسم بر این است که پدربزرگ ها و مادر بزرگها کانون اصلی تجمع افراد خانواده هستند که همین موضوع باعث افزایش حس احترام و ارزش گذاری کوچکترها به بزرگترها و تقویت حفظ همگرایی خانوادگی می شود.
در این شب بازگویی خاطرات و بازخوانی افسانه ها توسط پیرمردان چانه گرم و حتی خواندن متون منظوم و منثور مانند شاهنامه فردوسی، کتاب حمزه حیدری یا دیوان حافظ و حتی قصه هایی که در بین عامه مردم از جایگاه خاصی برخورار بوده مانند داستانهای امیر ارسلان نامدار در این شب در بین مردم رایج است.
برگزاری آیین شب زنده داری در طولانی ترین شب سال همراه با توصیه خوردن خوراکی های متعددی است،گفت:خوردن هندوانه در شب یلدا در کل کشور از جمله در بین مردم خراسان رضوی یک رسم دیرینه است.
بر حسب اعتقادات قدیم در نگاه طب سنتی طبایع انسان به دو طبع سرد و گرم تقسیم بندی می شد که ترکیبی از شدت و ضعف چهار عنصر خون، صفرا، سودا و بلغم در هر فرد می دانستند
خراسانی ها معتقدند که خوردن هندوانه در شب یلدا باعث گرمی مغز و سوزندگی جگر می شود و اعتقاد دارند خوردن هندوانه چهار عنصر اصلی که شکل دهنده طبع انسانی است را به حالت تعادل و اعتدال می رساند.
همچنین به دلیل فرارسیدن فصل سرما انسان نیاز به نیرو و توان بیشتری دارد که خوردن مغز بسیاری میوه ها از جمله بادام، گردو و مغز میوه هایی که در خراسان زیاد کشت می شود مانند هندوانه، خربزه و کدو مرسوم است که تهیه و آماده کردن اینها معمولا توسط زنان صورت می گیرد.
یکی از مراسمی که ویژه مردم جنوب خراسان بخصوص در شهرستان گناباد است را برگزاری مراسم کف زنی برای تهیه خوراکی بنامˈکفˈ دانست و گفت:مردم شهرهایی ماند گناباد ریشه گیاهی بنام ˈبیخˈرا در آب خیسانده و می جوشانند و در ظرف بزرگی بنام طغار می ریزند .
با دسته ای از چوب های نازک درخت گز که در منطقه جنوب خراسان رشد می کند، شیره ریشه درخت بیخ را به قدری به هم می زنند که به صورت کف در می آید.
سپس کف را با شیره شکر و مغز گردو و سایر چیزها مخلوط و می خورند که این خوراکی طرفداران زیادی دارد.
شب یلدا در مشهد شب همنشینی و انس ، الفت ، دوستی و مودت اعضای خانواده است و اگر در فلسفه شب چله دقت کنیم در اصل کسب مهرورزی و محبتی است که از درون این همنشینی بوجود می آید.
یکی دیگر از آداب و سنت های رایج در خراسان رضوی را ویژه تازه عروس ها و تازه دامادها دانست و گفت: در این شب خانواده تازه داماد برای تازه عروس هدایایی را شامل ˈخونچه هاییˈ از قواره های پارچه ،کله قند و غیره را بعنوان ˈشب چله ایˈ می برند.
برگزاری این مراسم سبب می شود بزرگان و اعضای دو خانواده بیشتر با همدیگر آشنا شوند و همین انس و الفت دو خانواده ، بیشتر و موجب تحکیم و پیوند عمیق تر خانواده های عروس و داماد و نیز تحکیم زندگی مشترک زوج جدید می شود.
یک پژوهشگر فرهنگ عامه نیز با بیان اینکه کلمه یلدا به معنی متولد شدن است،گفت: از آنجا که به باور قدما، خورشید دوباره در شب یلدا متولد می شود، به این شب یلدا می گویند.
خورشیدی که در اولین روز دی ماه موسوم به چله بزرگ متولد می شود، چندان که بایدنمی تواند خود را نشان دهد اما پس از آن، رفته رفته روشنایی و گرمایش بیشتر می شود.
تقسیم بندی زمستان از سوی پیشینیان ما به دو چله بزرگ و کوچک، طبق این باور، از آن جایی که این چله با کلمه بزرگ همراه است، در این ۴۰ روز سخت گیری نمی کند و سرمای زیادی در این مدت را شاهد نیستیم و وقتی چله بزرگ تمام می شود، زمستان را به چله کوچک می سپارد و از آن می خواهد تا زمستان را سخت بگیرد.
این اعتقاد که بارش برف و باران در چله کوچک بیشتر می شود، از قدیم رایج بوده است.
آیین شب یلدا از زمان های قدیم بین ایرانیان رواج داشته و از قدیم این شب در ایران ، آسیای میانه، قسمتی از عراق، عربستان و برخی کشورهای جنوب خلیج فارس جشن گرفته می شد.
یلدا متعلق به ایران و ایرانی است، گفت:از زمان های قدیم داستان، افسانه و قصه های مربوط به فرهنگ عامه توسط پیرمردان و پیرزنان در این شب روایت می شده و دلیل شب نشینی ایرانی ها در شب یلدا هم استقبال از تولد خورشید بوده است.
به اعتقاد گذشتگان، در شب یلدا خورشید دوباره متولد می شود و در زمستان در واقع دوران کودکی خود را سپری می کند و در حقیقت بهار فصل جوانی خورشید،تابستان سن کمال آن و پاییز هم زمانی است که به پیری می گراید و این روند هر سال ادامه دارد.
قومیت های مختلف در شب یلدا از آداب و رسوم گذشته خود صحبت و با حضور در میان بزرگان به نوعی تجدید دیدار می کردند.
در گذشته مردم سعی می کردند آن چه را از زمین خود برداشت می کردند در این شب استفاده کنند و تمام طول پاییز برای جمع آوری تنقلات و خوراکی های ویژه این شب و پخت شیرینی و نان های خانگی اقدام و هم چنین چند روز مانده به شب یلدا آنها را نمک می زدند و یا در روغن تفت می دادند.
خراسان شمالی و خراسان رضوی به دلیل دارا بودن اقوام مختلف، آیین های گوناگونی را در هر یک از ایام سال دارد، در برگزاری شب یلدا اشتراک های فراوانی بین اقوام مختلف استان به چشم می خورد.
مردم در قدیم معتقد بودند میان فرشته خوبی و بدی در این شب جنگی در می گیرد که با شکست اهریمن (فرشته بدی) در طلوع آفتاب به پایان می رسد.
شب نشینی در خانه پدربزرگ ها به دلیل احترام و حرمتی که ایرانیان برای پدران و مادران قائل هستند، انجام می شود.
در این شب، پدربزرگ ها و مادربزرگ ها با شاهنامه خوانی، تفال به دیوان حافظ و قصه گویی و روایت کردن داستان های طولانی از اسطوره های باستان، میهمانان خود را سرگرم می کردند.
خواندن ترانه های دنباله دار بومی، با مضامین عاشقانه یا امید و صمیمیت، نقالی خوانی در کنار بهره مندی از هنرمندی نوازندگان و بخشی ها که بیشتر در روستاها فعالیت داشتند، از جمله آیین هایی است که بیشتر در میان کردها مرسوم بود.
بیشتر میوه ها در حکم واکسنی برای پیشگیری از بیماری و به ویژه سرما خوردگی بوده است.
از آن جایی که طولانی بودن شب یلدا دغدغه ایجاد می کرد، مردم سعی می کردند با تفال زدن به دیوان حافظ که اشعاری سراسر شور و پاکی است، امید به زندگی را برای میهمانان به ارمغان بیاورند و این شب دراز را کوتاه کنند.
ˈشب یلداˈ یا همان شب ˈولادت نورˈ شبی برای شادی، محبت و مهرورزی به عزیزان و شب شکرانه نعمت های بیکران خداوند است.
جواب وستونو ،عقدو ،عروسو
در زمان ازدواج پسران مادر پسر همرا ه چند تن از زنان بزرگ فامیل به بهانه ای به خانه دختر می روند واو را می بینند و ازاخلاق وکمالات او می پرسند وچون دختر را پسندیدند می گویند آمده ایم ببینیم پسرمان را به غلامی قبول می کنید پس از موافقت هر دو خانواده شبی را مشخّص کرده قرارمی گذارند داماد را برای بله برون(جواب وستونو) به خانه ی عروس ببرند ودر باره ی لوازم و اثاث سر عقد و مهریه مذاکره کنند ومقدمات مجلس را فراهم می کنند در این شب خانواده ی داماد حلقه ای برای عروس می آورند که در حقیقت حلقه ی نامزدی است یا به عنوان نشانی یک جفت کفش برای عروس می برند ومقداری نقل ونبات وقند وچای و حنا یا یک دست لباس در سینی مخصوصی می گذارند وبه خانه دختر می برند ودر باره مراسم مذاکره می کنند ُ
مراسم بی بی گلو در نوقاب
روز چهارشنبه نهم فروردین ماه ساعت ۳ عصر آئین بی بی گردو در با برنامه های متنوع موسیقی سنتی و رقص محلی ، کبدی ، کشتی ، طناب کشی و پرش طول و … در مزار پیرکله نوقاب برگزار می گردد.
این مراسم آئینی که در روز نهم فروردین ماه هر سال در نوقاب برگزار می شود و همه ساله با استقبال پرشور مردم نوقاب و روستای بهاباد و قصبه شهر مواجه می شود امسال نیز با برنامه های متنوع موسیقی سنتی و رقص محلی ، کبدی ، کشتی ، طناب کشی و پرش طول و … در مزار پیرکله نوقاب برگزار خواهد شد.
آئین بی بی گردو یا بی بی گلو که سابقه آن به صد ها سال پیش برمی گردد یکی از مراسمات سنتی نوقاب است.
در این مراسم بیشتر خانم ها فعال بوده و در گذشته در بعد از ظهر روز هشتم عید نوروز مادربزرگ ها و زنان بزرگ فامیل در منازل خود نان محلی فتیر پخته و فردای آن روز هم تخم مرغ جوش داده و آجیل محلی آماده کرده و به دامن صحرا رفته و به شادی می پرداخته اند.
هدف بی بی گردو که تا نزدیک غروب آفتاب روز نهم عید ادامه داشته است فقط گردش با مادربزرگ ها و بزرگان فامیل و احترام و توجه اعضای خانواده و نوه ها و فرزندان به سالمندان بوده است.
الان چند سال است که با همت جوانان نوقابی در حال برگزاری می باشد و استقبال زیادی هم از این مراسم می شود. باشد که بتوانیم با احترام به مادر بزرگ ها و پدربزرگ ها و سالمندان نه تنها در روز نهم عید بلکه در تمامی روزهای سال مسبب شادی و رضایت خاطر آنان باشیم.
الفه
پیش روز نوروز ، روز الفه نامیده می شود(عيد اول) ومردم به الفگی می روند. در مسجد برای کسانی که در طول سال کهنه مرده اندمجلس بزرگداشت و یادبودی برگزار می شود و مردم برای رفتگان طلب آمرزش می کنند. مردها به مسجد می روند ومجالس زنانه درمنزل تازه درگذشتگان یا در مهدیه برگزار می شود. وهمچنین عده ای به مزار شهدا وقبرستان می روند واخلاص و فاتحه می خوانند روز قبل از عید و سال تحویل به حمام می روند وپا و سر خود را حنامی بندند. لحظه ی سال تحویل عده ای به مسجد می روند تا دعا بخوانند و از برکت آن دعا در تمام مدت سال از خطرات مصون بمانندو زندگیشان پر برکت و غرق در نعمت گردد . گروهی نیز در خانه می مانند وعقیده دارند نباید در این لحظه از خانه به دور بود. شب عید هم پلو می پزند . چند لحظه قبل از سال تحویل اندکی آرد خمیرمی کنند و در گوشه ای می گذارند تا وربیاید . سماور را آتش می کنند و سفره هفت سین را می چینند و لباس های نو می پو شند و اسفنددود می کنند در هر اتاق چراغ یا شمعی روشن می کنند آنگاه سفره ی سفیدی وسط آن پهن می کنند جلو قرآن یک آینه قرار می دهند جلو آینه چند دانه گندم می پاشند وروی آینه هم یک تخم مرغ می گذارند تا درموقع سال تحویل تخم مرغ روی آینه بچرخد سینی هفت سین را دروسط سفره در جای مناسبی می گذارند (سمنو،سکه،،سرکه، سیرسنجد،سماق وسیب) وسبزه ای که رویانده اند در کنار آن ها در گوشه ای قرار می دهند و روی آب چند ساقه سبزه می اندازند و تنگ ماهی هم به آن می افزایند و انواع آجیل مثل استك شور(هسته زردالو)،بادام ، تخمه روزگردان ، نخود برشته ،كنو،و شیرینی های سنتی و كيك درسفره قرارمی دهند وقتی لحظه ی سال تحویل فرا می رسد اعضای خانواده دورسفره می نشینند ودعا یا قرآن می خوانند و بعد از سال تحویل به هم تبریک می گویند وروبوسی می کنند. شب اول سال نو پلو می خورند و بعدأ از خمیری که قبل از سال گردش آماده کرده اند، جوش پره درست می کنند ودر وقت مناسبی که همه دور هم جمع شده اند می خورند وشنبه اول سال هم آش می پزند اگر نوروز به شنبه افتاد آن را مبارک ترمی دانند و بیشتر شادی می کنند. دختران دم بخت به سبزه زار ها می روند، برای گشودن بخت خود روبه قبله می نشینند و سبزه گره می زنند، زنان بی فرزند لب آب مینشینند و کلوخ در آب می اندازندودعا می روز نوروز به دید وبازدید اقوام وهمسایه ها می روند وتبریک می گویند واز شیرینی ها ی نوروزی به هم تعارف می کنند همچنین به قبرستان می روند ویک سبزه روی قبر عزیزان از دست رفته خود می گذارند وفاتحه می خوانند، روز چهارشنبه اول سال معتقدند که پای خود را به سبزه ها باید بزنند واین کار خوش یمن و مبارک می دانند وبه ا ین خاطر به صحرا وسبزه زار ها می روند. روز سیزده بدر به خارج از شهر وبه باغ وبستان می روند واز فضای طبیعت استفاده می کنند
غذاهای محلی در سبزوار
غذاهای محلی در سبزوار
سبزوار یکی از شهرهای استان خراسان رضوی میباشد. که دارای فرهنگ و پیشینه ای غنی میباشد،مردمان این سرزمین از دیرباز دارای آداب و ویژگی های خاصی بوده اند،اگر به غذاهای محلی نقاط مختلف ایران علاقه مند هستید پیشنهاد میکنیم این غذاهای محلی سبزوار را نیز امتحان کنید، آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد برای آشنایی شما عزیزان در مقاله ی زیر دو نمونه از غذاهای محلی سبزوار را آورده است با ما همراه باشید.
کمه جوش سبزواری
این غذا با سبزی خوردن و نان و خوراک بادمجان بسیار لذیذ است.
کمه جوش یکی از غذاهای سنتی سبزوار است که در تمام استان خراسان طرفداران بسیاری دارد. این غذا همانطور که از نامش پیدا است، با کمه (نوعی فرآوردهی لبنی مشابه ماست چکیده) تهیه میشود. در حالت سنتی و اصیل، کمه جوش را باید به همراه سبزیخوردن و خوراک بادمجان یا نیمرو میل کرد تا تجربهای مشابه مردم بومی سبزوار داشته باشید. ترکیبات اصلی این غذا شامل کمه، گوجهفرنگی، تره، نعناع، پیاز، گردو، کشک، کره (ترجیحا کره محلی)، زردچوبه، فلفل، نمک و روغن است. البته میتوان بهجای کمه در این غذا ماست چکیده هم ریخت، اما طعم واقعی آن با کمه نمایان میشود. اگر دنبال غذایی ساده و سریع هستید، کمه جوش را در برنامهی غذاییتان قراردهید.
آش ماستی
آش ماست در سراسر ایران طرفداران زیادی دارد که در هرنقطه از کشورعزیزمان به شیوهی تقریباً متفاوتی پخت میشود. این غذای ساده و خوشمزه گاهی بهعنوان یک وعدهی کامل و گاهی بهعنوان پیشغذا سرو میشود. استان خراسان نیز روش پخت مخصوص خودش را دارد. اصل آش ماست خراسان در واقع متعلق به شهر سبزوار است و مردم این شهر علاقهی زیادی به این غذای سنتی دارند. ترکیبات اصلی این آش شامل ماست، سینه مرغ، برنج، لپه، سیر، پیاز، شوید خشک، نعنا، نمک، فلفل، زعفران و برگبو میشود. اگر به آش ماست علاقه دارید، تجربهی مزه کردن آش ماست سبزواری را از دست ندهید.
قُرمه جوش
از جمله مناطقی که “قُرمه جوش” در آن تهیه و مصرف می شود ، روستای ییلاقی طبس در ۲۰ کیلومتری شمال سبزوار است.این غذا از پیاز،عدس،قرمه، نمک و فلفل و سیب زمینی درست شده است.این غذای خوشمزه با سبزی تازه و ترشی سرو می شود.
قُرمه به گوشت گوسفندی اتلاق می شود که با نمک و کمی آب و چربی خود گوشت تفت داده شده است . این عمل را در قدیم که یخچال نبود انجام می دادند و قرمه را در محل خنک تر خانه نگه می داشتند تا برای طول سال سالم بماند و استفاده کنند.
* : قُرمه به گوشت گوسفندی اتلاق می شود که با نمک و کمی آب و چربی خود گوشت تفت داده شده است . این عمل را در قدیم که یخچال نبود انجام می دادند و قرمه را در محل خنک تر خانه نگه می داشتند تا برای طول سال سالم بماند و استفاده کنند.
دانه جوش
دانه جوش یکی از غذاهای محلی سبزوار است که بانوان سبزواری با مواد اولیه ای ساده که دسترسی به آن ها نیز آسان است، به زیبایی و با مزه ای دلچسب اقدام به طبخ آن می کنند. دانه جوش هم از آن دسته غذاهای محلی است که شاید بانوان نسل جدید سبزوار کمتر طرز تهیه آن را بدانند و یا حتی تا کنون نام این غذا را شنیده باشند، اما بسیاری از زنان با تجربه تری که در سال های نه چندان دور، هنوز ذائقه خود و خانواده شان به غذاهای فست فودی عادت نکرده بود و مهارت استفاده بهینه از همه مواد و امکانات در دسترس خود را داشتند، به طرز ماهرانه ای این غذا را طبخ می کنند.
دانه جوش با وجود اینکه غذای نسبتاً ساده و ارزانی است، اما به خاطر دانه روغنی خربزه که از مواد اصلی آن است، غذایی گرم و مقوی محسوب می شود و برای کسانی که سنگ کلیه و سنگ مثانه دارند، مفید است.
آش تقویتی حلبه
این غذا نیز یکی از غذاهای سنتی سبزوار میباشد. که متشکل از برنج،زیره ی سیاه،نمک و فلفل میباشد.
با مقالات دیگر اصفهان تور نیز همراه باشید تا با غذاهای محلی سایر شهرهای ایران نیز آشنا شوید.
جاذبه های تاریخی و گردشگری سبزوار
جاذبه های تاریخی و گردشگری سبزوار
سبزوار یکی از شهرستان های استان خراسان رضوی میباشد این شهر علاوه بر آثار تاریخی که در دل خود جای داده است دارای جاذبه های طبیعی گردشی نیز میباشد، شهری با داستان های پهلوانی، چنانکه مدتها میدان مرکزی این شهر به میدان دیو سفید معروف شد. آژانس مسافرتی اصفهان برای آشنایی بیشتر شما همراهان در زیر یکسری از این مناطق و جاذبه های گردشگری را گردآوری کرده است در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.
در دوره های اسلامی، ولایت بیهق دارای دو شهر سبزوار و خسروگرد بود. شهر سبزوار در حمله مغول به کلی ویران شد؛ لیکن به تدریج دوباره آباد گردید. حوادث تاریخی بی شماری در این شهر اتفاق افتاده است؛ از جمله در سال ۷۳۷ ه. ق. این شهر پناهگاه و پایتخت سلسله سربداران شد. شهر سبزوار به “دارالمؤمنین” نیز معروف بوده است. هنوز زخم ناشی از حمله مغولان به مردم این شهر التیام نیافته بود که در زمان شاه عباس، بار دیگر، سبزوار زیر سم ستوران ازبک ها ویران گشت و مردم آن قتل عام شدند. پس از این واقعه؛ این شهر کم کم رو به آبادانی گذاشت. دوره صفویان برای این شهر، شروع مرمت و بازسازی تاریخ گذشته بود. این شهر طی دهه های اخیر رونقی دوباره یافته و همچنان در حال توسعه و نوسازی است .
تاریخ سبزوار با بیهق گره خورده است. پس از حمله مغول به دلیل دلاوری مدافعان فدایی موسوم به سربداران برای مدتی به سربداران نیز مشهور بود. سبزوار از مهم ترین مراکز جمعیتی، دانشگاهی، فرهنگی، اسلامی و تاریخی شمال شرق ایران به شمار می آید و به عنوان یکی از نمادهای تاریخ و علم ایران مطرح شده است.این شهر به لحاظ موقعیت تجاری و بازرگانی دربین شهرهای استان خراسان رضوی از جایگاه ممتازی برخوردار است.
مصلی تاریخی سبزوار
مصلی تاریخی سبزوار بنایی است واقع در حاشیه شرقی شهر سبزوار که مربوط به سده ۸ ه. ق. است. این اثر در تاریخ ۲۷ دی ۱۳۵۵ با شماره ثبت ۱۳۱۷ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است و مشتمل بر چهارتاقی اصلی (فضای مرکزی) با گنبدی بر فراز آن و ایوانی بزرگ در جلوی بنا است. مصلی تاریخی سبزوار در ابتدا خانقاه چند تن از بزرگان سربداریه بوده و بعدها به عنوان جایگاهی برای نمازهای اعیاد بزرگ مورد استفاده قرار گرفته است. این مکان نمازگاهی بوده است که مردم سبزوار از دیر زمان برای برگزاری نمازهای عیدین و جمعه بدان جا می رفته اند. شما می توانید با کلیک بر روی هر نام هر یک از این جاذبه ها، آدرس آن را روی نقشه مشاهده کنید.
مصلی شهر سبزوار در دوره سربداران احداث و اولین محلی است که در ایران نماز جمعه در آن بر پا شده است و اکنون به عنوان موزه نماز در ایران شناخته می شود و محل به دار آویخته شدن شیخ خلیفه سربدار به دست مغولان نیز است. اگر چه برخی صاحب نظران بنای مصلی را به دوره سربداران نسبت می دهند، اما شیوه ساختمانی آن قابل مقایسه با معماری دوران صفویه است.
بقعه امام زاده یحیی
این بنا در تقاطع خیابان اسرار و بیهق شهر سبزوار قرار دارد و مشتمل بر فضای داخلی گنبد دار، ایوان و مناره ها و دو فضای ارتباطی است. گنبد بقعه با کاشی های زیبای فیروزه ای رنگ پوشیده شده و نمای بنا از خیابان بیهق نیز با کاشی های بسیار نفیس آراسته شده است. گویا کهن ترین بخش بنا گنبد خانه آن است که با پلان مربع و به صورت چهار ایوانی به سبک ویژه معماری سده هشتم و هفتم ساخته شده است. تزیینات نمای بقعه در سال ۱۳۸۰ ه.ق نصب شده و فضای داخلی آن مزین به کاشی، گچ، سنگ و آینه کاری است. این مکان در حال حاضر به عنوان یک زیارتگاه مورد احترام و توجه بوده و مکان تاریخی گردشگری نیز به شمار می آید. این اثر در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۸۰ با شماره ثبت ۴۰۳۶ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
مسجد جامع سبزوار
مسجد جامع سبزوار یکی از قدیمی ترین مساجد سبزوار است که در دوره سربداران ساخته شده است. مسجد جامع سبزوار با مساحتی حدود چهار هزار متر مربع مشتمل بر ایوان های قبله، شمالی، صحن، شبستان و رواق در حاشیه جنوبی خیابان بیهق این شهر واقع است. در طرفین این قسمت شبستان های با طاق ضربی بلند همزمان با بنای ایوان جنوبی ایجاد شده است. در دالان سمت شرقی ایوان شمالی مسجد کتیبه هایی به صورت سنگ نوشته از دوران صفویه با تاریخ های ۹۷۹ و ۱۱۳۶ ه. ق درباره مراعات سکنه سبزوار و دستوری از شاه طهماسب صفوی ثبت است. از عمده تزیینات مسجد جامع سبزوار کاشی هفت رنگ و کاشی کاری خشتی است. این بنا ویژگی های معماری سده هشتم هجری را نشان می دهد. در دوره رضاشاه سردر این مسجد پس از پاره ای تغییرات در ساختار شهر و خیابان بیهق خراب شد و سپس به دست سید محمد اشراقی معمار بازسازی شد
منار مسجد
این مسجد در میان روستای باستانی خسروشیر قرار دارد. آنچه امروزه از این مسجد معظم بر جای مانده، جرزهای دو طرف یک ایوان به عمق ۱۱ و عرض ۶ متر است که پوشش و دیوار سمت قبله نیز فرو ریخته است. محراب اصلی مسجد، در انتهای ایوان قرار داشته که در حال حاضر، فقط بخش تحتانی آن بر جای مانده است. در کنار بقایای شبستان شرقی در حدود ۶۰ سال قبل، مناره ای آجری وجود داشت که بر بدنه آن، کتیبه ای به خط کوفی و تزیینات آجرکاری صلیب شکسته و گره دیده می شد. علت این نامگذاری، وجود مناره مزبور است. برخی از صاحب نظران، این بنا را در ردیف آثار معماری عصر ایلخانی و همزمان با مسجد جامع ورامین تلقی کنند. آثار مختصر برجای مانده از آن نیز در حد و اندازه های یک اثر باارزش قلمداد شده، و تحت شماره ۲۰۹۳ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است
آتشکده خانه دیو
خانه دیو یک آتشکده و از بناهای معماری احتمالا دوران ساسانیان است. از این محل از دوران ساسانی تا دوره سلجوقی استفاده می شده و کاربردی آیینی داشته است. نحوه تاق زدن آتشکده سبزوار در نوع خود منحصر به فرد است که پلان آن با پلان آتشکده تخت سلیمان در آذربایجان قابل مقایسه است. این بنا از بناهای جالب در روستای فشتنق است.
چارتاقی «خانه دیو» یکی دیگر از چارتاقی های منفرد ایران است که در کوهستان های دورافتاده شمال غربی سبزوار در استان خراسان و بر قله صخره ای سخت و صعب العبور جای دارد. چارتاقی خانه دیو یکی دیگر از نمونه های چارتاقی های منفرد در ایران با شکل متقارن چهار وجهی است. این گنبد و بخش های وسیعی از پایه ها و تاق ها به مرور زمان تخریب شده اند. چهار سوی بنا به مانند دیگر چارتاقی های منفرد ایران، چشم اندازی باز و بدون هیچگونه در یا پنجره و مانعی است. ویژگی های کالبدی و خصوصیات معماری و سازه بنا نشان می دهد که هم عصر با دیگر چارتاقی های منفرد ایران است و قدمتی در حدود ۲۰۰۰ سال دارد.
آتشکده میرمظفر
کهن ترین اثر معماری بخش خوشاب بقایای به جا مانده از یک آتشکده در روستای «بابا لنگر» است که با توجه به شواهد معماری مربوط به پیش از اسلام است. این آتشکده بر بالای کوهی مرتفع از رشته کوه اثقلان مشرف به دشت های اطراف آن واقع شده است. مصالح بنا از سنگ و ملات آن ساروج است. در دیوارهای این آتشکده فسیل هایی با قدمت ۱۰۰ میلیون سال دیده می شود. این فسیل ها در اطراف آتشکده بسیار دیده می شوند. آتشکده به شکل چهار طاقی بر روی پشته ای سنگی با بلندی در حدود دویست متر قرار دارد و مصالح به کار رفته در آن لاشه سنگ است که با ملات گچ بر روی هم استوار شده اند.
خانه باغ اسکویی
باغ و عمارت موسوم به اسکویی در فاصله ۴ کیلومتری غرب شهر سبزوار و در روستای ابارش واقع است. مجموع مساحت این مکان ده هکتار بوده و عمارت آن در میان باغ ساخته شده است. عمارت مزبور در دو طبقه ایجاد گردیده و مشتمل بر طبقه زیر زمین مشتمل بر هشتی، حوضخانه، آب انبار، مطبخ، بادگیرخانه و … است. طبقه اول از فضاهایی مانند تالار ستون دار شرقی و شمالی، تالار پذیرایی، حجره های نشیمن و… تشکیل شده است. از جمله عناصر تزیینی این بنا می توان به آجرکاری های نمای بنا، گچبری قسمت های سر ستون ها، حوضخانه و نقاشی بر روی گچبری های حوضخانه اشاره کرد. قدمت این باغ و عمارت میان آن متعلق به دوره قاجار بود،مردم سبزوار معتقدند جنگ ایرانیان و تورانیان در حوالی سبزوار اتفاق افتاده است، همین طور معتقدند قبر سهراب در این شهر و در محل فعلی شهرداری سبزوار قرار داشته است و به تازگی کلاه خود و زرهی در این شهر کشف شده که به موزه آستان قدس رضوی تحویل داده شده است و شهرداری سبزوار بنای یاد بودی بر آن ایجاد کرده هر چند بسیاری داستان رستم و سهراب را اثری اساطیری میدانند اما در تاریخ مسعودی مطالبی در ارتباط با این موضوع آمده و در شرح مسافرت شاه طهماسب صفوی به خراسان و گزارش از شهر سبزوار از آشنایی مردم آن دیار با شاهنامه سخن گفته شده است.
موزه مردمشناسی
موزه مردم شناسی سبزوار یکی از موزه های استان خراسان رضوی است که در ضلع غربی میدان کارگر شهر سبزوار قرار دارد. این موزه در محل کاروانسرای فرامرزخان که از بناهای تاریخی (دوره قاجاریه) سبزوار می باشد راه اندازی شده است. بنای مزبور با ساختار محور فرهنگی امروزه در ضلع غربی میدان کارگر و به فاصله نزدیکی از آرامگاه حاج ملا هادی سبزواری و مقبره بقراط واقع گردیده و ورودی آن از ضلع جنوبی و از طریق یک هشتی به ایوان جنوبی منتهی می گردد.علاوه بر چهار ایوان اصلی غرفه هایی نیز مشرف بر حیاط مرکزی ساخته شده و بخش غربی بنا با فضای وسیع خود کاربری اصطبل را داشته است. هشتی ورودی کاروانسرا دو طبقه بوده و تزئینات عمده معماری آن منحصر به کاربرد طرح های هندسی با استفاده از نقاشی اخرائی بر روی آجر است. این بنا به موجب وقفنامه ای در سال ۱۲۱۹ ق توسط « حاجی فرامرز خان» از باغان سبزوار که در زمان ناصر الدین شاه قاجار سمت سرتیپی داشته است به انضمام یک باب آب انبار مجاور،برای رفاه زائرین حضرت رضا(ع) در بیرون از دروازه نیشابور و در کنار شاهراه خراسان بنیان گردیده است.بازدید از موزه مردم شناسی سبزوار سفری است خاطره انگیز به گذشته برای معرفی گوشه هایی از آداب و رسوم و مشاغل و حرفه های سنتی این ناحیه که باید آنها را برای آیندگان حفاظت و صیانت نمود.
قبر اسطورهای سهراب (داخل محوطه شهرداری)
این نام به خوبی اشاره به تاریخ کهن و آثار و ابنیه باستانی و تاریخی فراوانی دارد که از پس هزاران سبزوار سال در این سرزمین پر رمز و راز به جای مانده اند. پس بی علت نیست که عده ای سبزوار را موزه یادمان های هزاران ساله می دانند.
مطالعات و پژوهش های مختلف در باره تاریخسبزوار ، قدمت این شهر کهن را تا حدود ۶ هزار سال قبل ردیابی کرده اند.
به طوری که کاوش های باستانشناسی در سال ۸۷ در محوطه ای قدیمی واقع در مجاورت شهرسبزوارنشان داد ، که اقوامی در بیش از ۶ هزارسال قبل در این منطقه سکونت داشته اند.
طبیعیست که شهری با این قدمت و این مقدار از پایداری در طول هزاران سال قطعاً در دل خود مجموعه ای از رازهای باستانی است که آثار تاریخی به جا مانده در این شهر هریک گوشه ای از این رازها را برای ما فاش می کنند.
یکی از این آثار ، آرامگاه اسطوره ای سهراب فرزند رستم است که داستان نبرد وی با پدر و شرح چگونگی مرگ غمناکش ، یکی از فصل های مهم و مشهور شاهنامه استاد سخن ، فردوسی است.
وجود آرامگاه سهراب پسر رستم شاهنامه در سبزوار ، به لحاظ رونق صنعت گردشگری و مطالعات تاریخی موضوع با اهمیتی است که متأسفانه شاید بسیاری از ساکنان بومی سبزوار نیز از آن اطلاعی نداشته باشند. و شهرداری و اداره میراث فرهنگی و سایر نهادهای مربوطه کار خود را در معرفی این بنای مشهور درست ا نجام نداده است.
مردم سبزوار معتقدند جنگ ایرانیان و تورانیان در حوالی سبزوار اتفاق افتاده است . همینطور معتقدند قبر سهراب در این شهر و در محل فعلی شهرداریسبزوارقرار داشته است. کلاه خود و زرهی در اینجا کشف شده که به موزه آستان قدس رضوی تحویل گردیده و شهرداری سبزوار در حال حاضر بنای یادبودی بر آن نهاده است. هرچند بسیاری داستان رستم و سهراب را اثری اساطیری می دانند.
کتاب عارف دیهیم دار نوشته جیمز داون انگلیسی هم که از جمله اولین کتب مستشرقین در باب فرهنگ وتاریخ و ادب اجتماعی ایرانیان بوده و تألیف آن به حدود ۵۰۵ سال قبل باز می گردد ، در خصوص سفر شاه اسماعیل صفوی بهسبزوار و مواجهه مردم با وی در این مورد می نویسد : … شاه اسماعیل که علاقه داشت مردم ایران شاهنامه خوان شوند ، از دعوت مردم سبزوار به دیدن نمایش صحنه جنگ رستم و سهراب و خوب و روان بیان کردن آنها تعجب کرد . در جواب به وی گفتند جای شگفتی نیست زیرا که مردم این شهر ، حتی قبل از اینکه فردوسی شاهنامه را بسراید از چگونگی جنگ رستم و سهراب اطلاع داشتند ، و این روایت سینه به سینه نقل شده و در این شهر همه از این روایت آگاه بودند. میل خسروگرد از دیگر آثار باستانی است که از نوع میل راهیابی است که بر سر راه خراسان بزرگ احداث شده و مناره خسروگرد بر اساس کتیبهٔ آن در سال ۵۰۵ هجری قمری بنیان شده و به عنوان نمادی از معماری آن عصر قابل تامل است و تزئینات این بنای تاریخی شامل آجرنمای تراش و قالب زده در اشکال و فرمهای متعدد و متنوع است.
پناهگاه حیات وحش شیر احمد
پناهگاه حیات وحش شیراحمد در موقعیت جغرافیایی N3603 E5758 در استان خراسان رضوی واقع است. سرزمین ایران علیرغم قرار گرفتن در کمربند خشکی جهان از تنوع زیستی مطلوبی برخوردار می باشد .تنوع گونه های کم نظیری در زیستگاههای این کشور یافت می شود که در مقایسه با سایر سرزمینهای جهان قابل توجه است.تعداد گونه های پستانداران وحشی ایران با بیش از ۱۶۰ گونه ، ماهیان با ۲۶۹ گونه و بالاخره دوزیستان با ۱۱ گونه که تقریبا نیمی از آنها بومی کشور ما تشخیص داده شده است جلوه ویژه ای را بر تنوع کشور ما ارائه داده است.توسعه شهرها ، تغییر کاربری اراضی ، بهره وری بی رویه از منابع بدون ارزیابی اولیه ،و بهره برداری بی رویه از مراتع و جنگلها از جمله فعالیتهای مخربی هستند که روزبروز عرصه را بر زیستگاههای طبیعی و حیات وحش کویر تنگ تر کرده و تنوع زیستی را به مخاطره می اندازد. در این شرایط برای حفظ و حراست از تنوع زیستی و جمعیتهای حیات وحش چاره ای جز انتخاب مناطق مناسب برای که در برگیرنده تمامی ویژگی های اکولوژیکی ناحیه باشند نمی باشد.
پارک جنگلی شمال شهر (شهدای گمنام)
با وسعت ۷۰ هکتار، پارک ارم به وسعت ۷ هکتار، پارک سلامت در حاشیه بلوار توحید شهر به وسعت ۴ هکتار، پارک بهمن در کمربندی جنوب شهر به وسعت ۵ هکتار، باغ ملی به وسعت ۱٫۵ هکتار، پارک امام رضا به وسعت ۶٫۵ هکتار، پارک لاله (معروف به شهربازی) ، رودخانه بکر ششتمد واقع در شهرستان ششتمد، رودخانه ریوند در ۳۵ کیلومتری سبزوار، رودخانه دلبر در ۲۵ کیلومتری شمال غربی سبزوار، مناظر طبیعی روستای طبس، طبیعت روستای بلاش آباد، طبیعت روستای استاجواقع در بخش روداب ۵۰ کیلومتری جنوب سبزوار از نقاط دیدنی و جاذبه گردشگری سبزوار بزرگ است.
در شهرستان سبزوار هنرهای سنتی چه بسا به لحاظ تفنن و چه برای رفع نیازهای روزمره در گذشته رواج کامل داشته و محصولات هنری در بازارهای پر رونق عرضه میشده است اما امروزه از آن خلاقیتها و ابداعات و ابتکارات چندان خبری نیست و در معدود کارگاهها، گیوه دوزی، نمد مالی، مسگری، سفالگری، خراطی و سبدبافی به گونهای محدود رواج دارد صرفاٌ برای تامین بخش بسیار ناچیزی از نیاز روستائیان بوده و چندان هم با معیارها و مصداق هنرهای سنتی شهرستان تناسب ندارد.
رایجترین و پر رونقترین هنر سنتی این شهرستان هنر قالیبافی است که در شهر و روستا رواج دارد اما این هنر هم مثل دیگر هنرهای سنتی رو به زوال است و در حال حاضر قالی بافان سبزواری از طرحهای مشهدی، تبریزی و کاشانی استفاده میکنند که تعداد آن ۲۲ طرح است و طرحها و نقشههای قالی سبزوار مثل دیگر شهرها و روستای خراسان شاد و اصیل و زیبا است و در صورت توجه و عنایت بیشتر میتوان علاوه بر پاسداری از فرهنگ اصیل و هنرهای سنتی، منبع اقتصادی مهمی نیز باشد.
هنوز در گوشه و کنار سبزوار میتوان مراکز تولید صنایع دستی و مشاغل سنتی را دید بازارهایی که همانند سالیان گذشته در آن استادکاران مشغول هستند و از مشاغل سنتی در شهرستان سبزوار میتوان به آهنگری، خراطی، نمدمالی و نخ تابی اشاره کرد و مهمترین سوغات سبزوار کلوچه زنجفیلی سبزواری است که در میان مردم محلی و گردشگران طرفداران بسیاری دارد.