آداب و رسوم مردم مازندران
آداب و رسوم مردم مازندران
مازندران از آداب،فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه و به دلیل علاقه به دین و مذهب آن زمان (زرتشتی) مراسم مذهبی و باستانی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار می گردید، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی زرتشتی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندران با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
نوروز خوانی
(زبان مازندرانی: نِئرو بَخونی ئی)
نوروز خوانان معمولا” پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند:
باد بِهارون بِیَمو / نِئروز سِلطون بِیَمو
مژده هادین دوستان رِ / گل بیَمو گلستون رِ
بهار آمد بهار آمد خِش آمد / علی با ذولفقار آمد، خِش آمد
نِئروزتان نِئروز دیگر / شِه ما رِ سال نِئ بووئه مِوارِک
صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ ،نخود و کشمش از آنان پذیرایی میکند.
چهارشنبه سوری
(زبان مازندرانی: پدرام سروش)
از مراسم به جامانده در سرزمین های آریایی (ایران و مازندران)، چهارشنبه سوری است که در پایان چهارشنبه هر سال برگزار میشود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشی، درست میکنند. آشی که هفت نوع ترشی مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سرکه، گوجه سبز، و آب ازگیل در آن میریزند و بعد از آماده شدن بین همسایهها پخش میکنند غروب روز میخوانند با آرزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود از روی آتش میپرند. آنها میخوانند : چهارشنبه سوری کِمّی پارسال دَسوری کِمّی، امسال دَسوری کِمّی
عید نوروز
(زبان مازندرانی: نِئرو زِ عِید)
هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده مینشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل میخواند منتظر سال نو میشوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام میداشتند. بعد از این که سال نو شد کسی که به عنوان مادِرمه انتخاب شده با مجمعی که در آن قرآن، آیینه، آب، سبزه و شاخههای سبز جوان قرار دارد وارد خانه میشود چهارگوشه اتاقها را آب میپاشد قرآن را کنار سفره هفت سین میگذارد و شاخههای سبز (درخت آلوچه) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق میگذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با ماهی،مرغ یا گوشت درست میکند. علاوه بر آن غذایی به عنوان خیرات برای اموات میپزند و بین مردم پخش میکنند. در غروب شب اول سال به این اعتقاد که چراغ خانه آنها همیشه روشن و نورانی باشد، به سر در خانهها شمع یا شعله آتش آویزان میکنند.
جشن نوروز ماه
(زبان مازندرانی: نِئرو ما شو)
مردم مازندران در اواخر تیر ماه خورشیدی (۲۶ نورُز ماه گاهشمار مازندرانی- تقویم طبری) جشنی به نام نوروز ماه دارند وقتی که اولین محصول برنج زودرس رسید بعد از جمع آوری و درو با همان برنج غذا درست میکنند و درخارج از روستا جشن پایان کار میگیرند. این مراسم درست مانند سیزده به در است و اعتقاد دارند که این روز را حتما” باید بیرون از روستا به سر برد در واقع این جشن یک نوع سپاسگزاری به درگاه خداوند است.
مراسم سیزدهم تیرماه
(زبان مازندرانی: تِرما سِزدِ شو)
از دیگر مراسم سنتی و رسمی مازندران تیرماه سیزده است که در اواسط آبان هر سال برگزار میشود. البته روایات مختلف در مورد تیرماه سیزده وجود دارد. میگویند پیروزی کاوه بر ضحاک و آرش کمانگیر و جشن مهرگان است. در این شب همه خانواده کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههای بزرگترها سپری میکنند جوانان هم با در دست داشتن ترکهای بلند که کیسهای به انتهای آن بسته شده است. همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانهها و لال بازی از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند به آنها پول، میوه، شیرینی داده میشود.هنگامی که لال به همراه گروه خود در کوچهها شروع به حرکت میکند این اشعار را میخواند: لال بیمو، لال بیمو، پارسال و پیرار بیمو، چل بزن دیگه بزن، لال انه لالک انه، پیسه گنده خوانه، سالو ما ارزون نوه، لال مار رسوا نو، لال انه لالک انه، پاربورده امسال انه، لال آمده، لال آمده، پارسال و امسال امده، چرخ نخ ریسی را حرکت بده، به دیگ بزرم، لال آید، لال کوچک میآید، کسی که شیرینی پیس کنده میخواهد میآید، سال و ماه ارزان نمیشود، لال بزرگ رسوا نمیشود، لال میآید، لال کوچک میآید، پارسال رفته امسال میآید.
آرش کمانگیر
در برخی دیگر از نقاط مازندران نیز آن را منسوب به پرتاب تیر آرش از آمل به سوی ملک توران که موجب پایان بخشیدن به جنگ های چند ساله ایران و توران گردید می دانند و آن را در ۱۲ تا ۱۵ ماه تیر ( بسته به اعتقادات محلی ) و همین طور بنابر تقویم مازندرانی یا تقویم خورشیدی جشن می گیرند، شایان ذکر است که تیرما سیزده شو بسیار پابرجاست و از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هرگز فراموش شدنی نیست هرچند در مورد آن اختلافات زیادی وجود دارد.
آیین سنتی ۲۶ عید ماه
آیین ویژه سنتی ۲۶ عید ماه طبری هر سال در تاریخ ۲۸ تیرماه شمسی در بیشتر روستاهای استان برگزار میشود. در روستای امامزاده حسن سوادکوه این مراسم با آداب خاصی انجام میشود این رسم به جشن مردگان نیز معروف است. بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمانهای قدیم فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش جمشید شاه ضحاک پادشاه را در سرزمین مازندران و در دماوند کوه به بند می کشد، مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوتهها به یکدیگر اطلاع میدهند. و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی این پیروزی را گرامی میدارند. امروزه نیز اهالی روستاهای اطراف همگی به امامزاده حسن میآیند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچو میشوند. در این روز کشتی گیران سوادکوه در این محوطه گرد میآیند و به مصاف هم میروند.در مناطق جلگهای جشن مردگان در آرامگاهها برگزار میشود.
مراسم چاه ورف
(زبان مازندرانی: وَرف رِ چال)
یکی از مراسم قابل توجه در ارتباط با آب در روستای اسک واقع در جاده هزار مراسم ورف چال است. این مراسم در یکی از روزهای جمعه در فاصله اول تا پانزده اردیبهشت ماه که آخرین برفهای زمستانی در حال ذوب شدن است. انجام میشود. تاریخ اجرای این مراسم قبلا” از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده میشود. در این روز کلیه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه کوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذای ظهرو بساط میوه و چای از روستا را ندارد و امور روستا در این روز در دست زنهای محل است که با اجتماع درمساجد و نقاط دیگر به اجرای برنامههایی مانند عروس و داماد شاه وزیر بازی و … سرگرم هستند از ورود هر مردی به داخل روستا جلوگیری میشود و زنان در روستا با آزادی کامل و سر و وضعی آراسته،در محوطه ای گرد می آیند و به شادمانی و انجام بازیهای مختلف می پردازندبر سر دروازه روستا دو زن پاسداری می کنند و از ورود مردان جلوگیری می نمایند و اگر مردی وارد شود او را به شکل زنان در می آورند و پیرامون محل می گردانند و آن روز حکومت در دست زنان است و یکی از زنان شایسته را بعنوان حاکم معرفی می نمایند.مردان روستا پس از رسیدن به محل ورف چال که از دوران گذشته چاهی درآنجا برای جمع آوری برف به وسیله شخصی به نام سید حسن ولی حفر شده و مقبره او نیز در روستای نیاک محل زیارت اهالی منطقه است اقدام به جدا کردن قطعات برف از کوه میکنند و هر کس به توانایی خود مقداری از قطعات آخرین برف زمستانی را به داخل چاه میریزد. پس از پرشدن چاه از برف و پوشانیدن در چاه مردان به صرف ناهار و چای و میوه در اطراف چاه میپردازند و نماز به جامی آورند. سپس همگی به روستا باز میگردند. این مراسم ریشه در مبارزه با کم آبی برای مسافران و دامها در فصل تابستان دارد با توجه به این که منطقه مورد بحث در گذشته یکی از مناطق دامداری محسوب میشد، دامدارها برای تأمین آب مورد نیاز دامها در فصل تابستان که برفهای روی کوه آب میشد اقدام به ذخیره برف در این چاه میکردند تا درموقع کم آبی، آب مورد نیاز دامها را فراهم کنند. امروزه منطقه مورد بحث اهمیت گذشته خود را از نظر پرورش دام از دست داده ولی این سنت قدیمی همچنان در بین اهالی محل ادامه دارد. انجام مراسم برف چال در اسک ضمن آن که نشانه ای از تعاون و همیاری روستاییان ناحیه است،به کینه ها و کدورت هایی هم که در طول سال بین مردم ایجاد شده پایان می بخشد. مراسم ورف چال به عنوان میراث معنوی جهانیان در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسیده است.
شب یلدا
(زبان مازندرانی: گِت چِله، در برخی گویش ها: چِله شو)
شب اول زمستان بنا به سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع میشوند و با خوردن هندوانه، ماست و میوه و آجیل سرمای فصل زمستان را از خود دور میکنند اعتقاد بر این است که با خوردن ماست یا هندوانه در شب یلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد. در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود از هفت خانه چیزی میگیرند اگر کسی آنها را ندید و نشناخت حتما” به آنچه نیت کردهاند خواهند رسید.
نوروز بل
بل در زبان محلی به معنی آتش است. به معنی جشن آتش نوروزی که در ۱۰ تیرماه برگزار میشود. این جشن همانندی زیادی با جشن آگرنوروژی در کردستان دارد.
نورگون
نورگون به معنی گون های شعله ور جشنی است که در منطقه کوهستانی مازندران در روز ۲۱ تیرماه برگزار میشود. مرکز این جشن در روستای نوا از توابع آمل است.
مراسم تمنای باران
از آنجا که اساس معیشت و کشاورزی بر پایه آب است، بنابر این کم و یا زیاد بودن باران و آب مشکلاتی را ایجاد میکند. اگر باران کم ببارد و دچار کمبود آب بشوند مراسم خاصی را به جای میآورندتا خداوند دعای آنها را مستجاب کرده وباران بفرستد. مراسمی که برای تمنای باران دارند به این شرح است: اهالی روستا همگی به امامزاده مسجد یا میدان بزرگ روستا و یا خارج از روستا میروند دعا میکنند و سید گوشهای از جلد قرآن را خیس میکند یا منبر را به این نیت که باران بیاید، با گلاب میشوید. علاوه بر این مرسوم است که همه مردم شیر و برنج جمع میکنند و با آن شیر برنج درست کرده میخورند و مقداری از آن را با این باور که باران ببارد روی پشت بام میریزند.
مراسم باران خواهی
(زبان مازندرانی: شِیلوون، در برخی از گویش ها: شِیلان)
یکی از مراسم رایج به هنگام خشک سالی مراسم باران خواهی است. به این منظور ابتدا از اهالی محل مواد اولیه برای پخت شیر و برنج و یا آش مورد نظر آنها جمع آوری میشود در روز معین اهالی در مکان مقدسی مانند مسجد، تکیه، امامزاده و یا در اطراف درخت مقدس جمع میشوند و پس از پخت آش به وسیله زنهای محل، مراسم دعا وروضه خوانی انجام میشود و از خداوند طلب باران میکنند. پس از صرف آش مراسم به پایان میرسد.از دیگر عقاید مردم منطقه در این زمینه، گذاشتن پایه منبر در آب و یا ریختن آب به روی فردی سید است.
آفتاب خواهی
اگر بارندگی زیاد باشد برای این باران بند بیاید نام هفت یا چهل کچل را بر کاغذ مینویسند و آن به بندی آویزان میکنند تا باد بخورد و باران قطع شود یا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و در آمدن خورشید میکنند.
در روستای کرات کیاسر از توابع ساری، اگر باران ببارد و مانع فعالیت کشاورزی شود، زنهای روستا به طور جمعی شعر زیر را میخوانند: باران کو، باران بی پایان کو، گندم که زیر خاکه، از تشنگی هلاکه، یا سلیمان، روز آفتاب و شب باران.
در روستا ولویه کیاسر ساری هنگامی که باران به مدت چند روز ادامه داشته باشد برای بند آمدن آن بچههای روستا قوطیهای حلبی را به نخی میبندند و دو سر نخ را میگیرند و در کوچههای محل راه میروند و دسته جمعی شعر زیر را میخوانند: قوطی قوطی آفتاب کن، یک مشت برنج تو ابا کن، ما بچههای گرگیم، از سرمایی بَمِردیم، یا قرا، یا کتاب فردا بشه آفتاب.
در روستای کلیج کلا دودانگه در هنگام بارش زیاد باران، بچههای محل لباس کهنه میپوشند و با جارو و گل و لای کوچهها را به هم میزنند و میخ وانند بابروم بابروم، امروز آفتاب فردا آفتاب پیرا (پس فردا) آفتاب آنگاه افراد هر خانواده به بچهها مواد غذایی و یا شیرینی میدهند.در روستای علی آباد منطقه سواد کوه، وقت بارش زیاد باران اهالی محل پارچهای را از امامزاده شاهزاده حسین میربایند پس از آفتابی شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه دیگر به امامزاده پس می دهند.
گرفتن ماه و خورشید
(زبان مازندرانی: سِیو)
گرفتگی ماه و خورشید را ظل (تاریکی) مینامند و معتقدند که اژدهایی جلوی آن را گرفته است در این حالت برای رهایی و برطرف شدن تاریکی از ماه به پشت بامها میروند بر ظرف مسی میکوبند و با تفنگی تیراندازی میکنند. علاوه بر اینها نماز آیات میخوانند و دعا میکنند.
گهواره بندی
(زبان مازندرانی: گِوارِ دَبِستِنه ئی)
در بیشتر نقاط شهری و روستایی مازندران رسم بر این است که در دهمین روز تولد نوزاد عدهای از بستگان و آشنایان برای صرف ناهار دعوت شوند پس از صرف ناهار و چای و شیرینی مادر بزرگ و یا قابله کودک را در گهواره میبندند در بعضی مناطق اگر نوزاد فرزند اول باشداین وظیفه را مادر بزرگ طرف مادری به عهده میگیرد سپس مدعوین پولی به عنوان هدیه در گهواره طفل میگذارند. در بعضی از روستاهای شهرستان نور پس از خوابانیدن نوزاد در گهواره، بستگان طرف مادری نوزاد، روی گهواره گردو یا نبات میشکنند و یا گهواره را چند بار به شدت تکان میدهند این کار به این دلیل انجام میشود که اگر در طول زندگی بین پدر و مادر نزاعی رخ داد گوش طفل به سر و صدا عادت کرده باشد.
آفتاب خواهی
یکی از مراسم دوران کودکی مراسم دندان سری است که همزمان با ظاهر شدن اولین دندانهای طفل برگزار میشود. در این مراسم مادر کودک شیر برنج یا آشی که انواع حبوبات در آن وجود داشته باشد میپزند و کاسهای از آش را به خانه فامیلها و دوستان میدهد معمولا” رسم است که افراد هنگام پس دادن کاسه، هدیهای مانند جوراب، روسری یا پول در آن میگذارند.
مراسم ازدواج
مراسم عروسی در شهرها و روستاهای مازندران با مشابهت هایی برگزار می شود.در این جا به نمونه ای از این مراسم اشاره می شود:
بدین ترتیب که جشن پلوخوران مفصلی همراه با ترانه ها،رقص ها و آوازهای محلی ترتیب می دهند و سازهای محلی می نوازند. جشن عروسی در خانه پدر عروس ترتیب می یابد.پس از انجام تشریفات عروسی،عروس را سوار بر اسب به خانه داماد می برند.داماد هم از فاصله دور سوار بر اسب به پیشواز عروس می آید و برای اطرافیان مقداری سکه و نقل پخش می کند. در قدیم به جای سکه و نقل، نارنج پرت می کردند. از مراسم جالب توجه عروسی های مهم ساکنین اطراف چالوس، کشتی گیری و گاوبازی است. در صورتی که عروس و داماد هر دو، یا یکی از آنها از خانواده ثروتمند یا سرشناس باشند، مراسم کشتی گیری و گاوبازی خاصی ترتیب می دهند که در زبان طبری به آن “ورزا جنگی” می گویند.
مردم استان مازندران ماه مبارك رمضان را در حالي آغاز كردند كه روزه اوليها مثل هميشه بر سر سفره افطار متبرك شمرده ميشوند.
ماه مبارك رمضان ماه توبه، ماه محو گناهان، ماه سلام و اسلام است كه مردم استان مازندران با اميد به دست آوردن بازگشت به خويشتن از راه پيروزي بر طاغوت نفس، روزهشان را آغاز كردند.
ماه رمضان در فرهنگ عامه ايرانيان جايگاه ويژهاي دارد و در تمامي شهرهاي كشور ماهي مقدس به شمار ميرود.
از جمله آداب و رسوم و اعتقادات مردم در اين ماه نذورات مختلفي است كه مردم به آن توجه خاصي دارند. مردم استان مازندران براي برآورده شدن آرزوها و ارتباط معنوي با خدا سه روز مانده به ماه مبارك رمضان را روزه ميگيرند.
در مازندران افرادي كه حاجتي داشته باشند براي برآورده شدن آن نذر ختم انعام ميكنند و براي اين كار از كساني كه در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت ميكنند و به هنگام خواندن قرآن مقداري نمك، چند قرص نان و چند ظرف آب در سيني بزرگي ميگذارند و در مجلس قرار ميدهند.
پس از خواندن سوره انعام افراد روزه خود را با غذاهايي كه در سيني قرار دارد باز ميكنند و نانهاي باقيمانده را به عنوان تبرك در سفره نان قرار ميدهند تا بركت پيدا كند و در ادامه صاحب مجلس سفره افطار را پهن ميكند.
قديم در مازندران رسم بود افرادي كه فرزند پسر ميخواستند نذر ميكردند كه در طول ماه مبارك رمضان مردم را براي خوردن سحري بيدار كنند، به اين صورت كه يك پيت حلبي خالي به گردن خود ميآويختند و با چوب به آن ضربه ميزدند تا مردم براي سحري بيدار شوند كه البته اين رسمها هماكنون از بين رفته است.
نذر حلوا از ديگر نذورات مردم اين منطقه است كه در شب ۱۵ ماه مبارك رمضان همزمان با ميلاد امام حسن مجتبي (ع) زنان به عنوان نذر قند، چاي، خرما و زغال به مسجد ميبرند كه اين كار تا پايان ماه مبارك رمضان ادامه دارد.
همچنين در كنار اين مواد حلوا، آش، زولبيا و باميه سنتي، فرني، آبگوشت و باقلاي پخته با پلو به ميان روزهداران ميبرند.
قديم در ساري در زمان افطاري هر كسي كه نذر داشت مجمعهاي از كل نذورات خود را به عنوان افطاري درست ميكرد و به زندان شهر ميبرد.
در خصوص عزاداري مردم مازندران از شب نوزدهم تا آخر ماه رمضان ميتوان گفت که مردم استان در اين شبها در مدح امام علي (ع) شعر ميگويند و مردم نذورات خود را به صورت پول داخل كشكول ميگذارند، در آن شب خرما، شربت زعفراني و فرني به عنوان نذورات به روزهداران داده ميشود.
روزهسري
كساني كه در مازندران براي نخستين بار به سن تكليف ميرسند و روزه ميگيرند تا زماني كه از جانب بزرگترها به عنوان روزهسري هديهاي نگيرند، افطار نميكنند.
معمولاً اين هدايا شامل چادر نماز و طلاجات براي دختران، پول و انواع نقرهجات قديمي براي پسران است.
سحر و افطار
مازندرانيها بر اين اعتقادند كه سحر را نميخوابند، زيرا نماز نافله شب ميخوانند و به ويژه مناجات حضرت امير در مسجد امير را به نام مولا يا مولا زمزمه ميكنند.
مردم استان مازندران يا با صداي خروس و يا با سحرخواني آوازخوانان خود را براي سحر آماده ميكنند.
سحرخوانان با صداي بلند ميخواندند: سحر شد بپا خيز هنگام نماز است و همسايهها نيز با اين آواز ديگران را براي سحري در صورت خواب بودن بيدار ميكردند.
قرائت مناجات ابوحمزه ثمالي و خواندن يك جزء از قرآن توسط باسوادان از ديگر سنتهاي مردم مازندران بوده است.
ساك با كوكو، تخم مرغ و برنج و در قديم نيز قرقناق از غذاهاي محلي مازندران بود كه اعتقاد داشتند خوردن اين غذاها در طول روز مانع گرسنگي و ضعف ميشود.
دعوت از اقوام و فاميل به افطاري يكي از مهمترين مراسمي است كه مردم مناطق مازندران به آن پايبند هستند.
وداع با ماه مبارك رمضان
اين مراسم در مازندران از شب ۲۷ ماه مبارك رمضان برگزار ميشود.
در اين شبها مداحان و مبلغان ديني نداي خوش الوداع با رمضان، الوداع شهر نور و القرآن را سروده و با اشعار زيبايي از سرودههاي محلي با ماه رمضان وداع ميكنند و براي ورود به ماه شوال و بزرگترين عيد اسلامي آماده ميشوند.
در اين ماه فوت كردن به قند و بستن گره به نخ هنگام خواندن دعاي جوشن كبير و دادن آن به مريض براي شفا نيز رسم است.
مردم مازندران در شب ضربت خوردن حضرت علي (ع) خوردن شيريني را حرام ميدانند.
شکم گردی در کرمانشاه
غذاهای سنتی استان کرمانشاه
استان کرمانشاه با دارا بودن قدمتی چند هزار ساله دارد و از نوشته های تاریخی اینطور برآورد میشود که جز اولین تمدن ها میباشد این خطه ی کرد نشین دارای مردمان با ذوق و هنرمندی میباشد. کرمانشاه دارای رژیم غذایی و غذاها و شیرینی های منحصر به فرد خود میباشد که هنوز هم توسط مادران و بانوان عزیز آن سرزمین پخت میشود. هر چند قدیمی و سنتی هستند ولی همچنان در اوج قرار دارند شرکت خدمات اصفهان برای آشنایی هرچه بیشتر شما عزیزان مقاله ای را گرد آورده است با اصفهان تور همراه باشید.
استان کرمانشاه با قرارگیری در ناحیهی غرب کشورو حضور برخی از بزرگترین ایلهای کرد ایران مانند ایل غیور لکایل کلهر، ایل زنگنه، ایل گوران و همچنین قومیتهای گوناگون از تنوع غذایی بینظیر و منحصربهفردی برخوردار است که در نوع خود جالب و شگفتانگیز به نظر میرسند. غذاهای سنتی و بومی این استان مانند: خورشت بادام کرمانشاهی، کوفته کرمانشاه، کوفته ریزه، هلوکباب، سیبپلو، سورانه، کوفته شیرین، خوراک کدو حلوایی، کوکوی پاغازه، سوپ ترخینه، دستپیچ کرمانشاه، چنگال، آش کشک و بادمجان، چلوگوشت و دوینه یا ترخینهی مخصوص کرمانشاه، از جمله معروفترین و رایجترین غذاهایی است که بومی و خاص این شهر بوده و در سراسر ایران از شهرت و محبوبت فراوانی برخوردار است.
خورشت خلال کرمانشاه
خورشت خلال بادام کرمانشاه، یکی از معروفترین، لذیذترین و در عین حال رایجترین غذاهای سنتی این خطه از ایران به شمار میآید. گردشگران بسیاری از سراسر ایران هنگام سفر به این استان باستانی، پس از بازدید از آثار تاریخی شگفتانگیز باقیمانده از دوران کهن، امتحان کردن طعم فوقالعاده و لذیذ این غذای بومی را در برنامهی غذایی روزانهی خود قرار میدهند. خوراکی مقوی، خوشعطر و مملو از هنرمندی آشپزان کرمانشاهی که از دلایل شهرت و محبوبیت آن به شمار میآید. مردم این استان با استفاده از خلال بادام، گوشت، کره، زرشک، پیاز، ربگوجهفرنگی، گلاب، زعفران دمکرده، چوب دارچین، نمک و زردچوبه این غذا را تهیه میکنند. سرو این خورشت خوشمزه در کنار برنج، سبزی خوردن، ماست و انواع چاشنیهای بومی و سنتی بسیار دوستداشتنی و خاطرهانگیز خواهد بود. آشپزان این استان برای تزئین از خلال پسته و برای بخشیدن طعمی ترش و دلپسند از لیموعمانی نیز استفاده میکنند.
هلوکباب کرمانشاهی (کوفته مخصوص کرمانشاه)
غذایی که به عنوان یکی از قدیمیترین و معروفترین غذاهای بومی استان کرمانشاه محسوب میشود هلوکباب یا همان کوفتهی معروف کرمانشاهی است که طرفداران بسیاری را در سراسر این استان و حتی تمامی کشور بدست آورده است. اینکه چرا اسم این غذای لذیذ و خوشبو هلوکباب است، مشخص نیست. اما به نظر میرسد به دلیل مزهی عالی، لطافت و شاید شکل ظاهری که آشپزان هنگام سرخ کردن درون روغن به آن میدهند به هلوکباب شهرت یافته است. مردم استان کرمانشاه این غذای سنتی و بومی را با استفاده از گوشت، لپه، روغن، سیبزمینی نیمپز، تخممرغ، گردو، کشمش، پیازسرخ شده، آبلیمو، شکر، نمک و رب گوجهفرنگی طبخ میکنند. شاید تهیهی هلوکباب به صرف زمان نیاز داشته باشد، ولی مطمئن باشید طعم و عطر آن به قدری لذیذ و مطبوع است که از تهیهی آن و چشیدن این غذای دوستداشتنی، پشیمان نخواهید شد. هلوکباب معمولا همراه با نان و سبزیخوردن میل میشود.
کوفته نخود کرمانشاه (کوفته ریزه)
از دیگر غذاهای رایج و محبوب در رژیم غذایی مردم استان کرمانشاه، کوفته نخود یا همان کوفته ریزهی معروف کرمانشاهی نام دارد. این غذا در بین خانوادههای این استان تاریخی کشورمان، بسیار پرطرفدار بوده و به دفعات تهیه و طبخ میشود. بانوان و مادران هنرمند استان کرمانشاه، کوفته نخود را با استفاده از نخود پخته شده، گوشت چرخکرده، آرد، نمک، زردچوبه، پیاز، سبزیهای معطری مانند: جعفری، نعناع، مرزه، ترخون و مغزگردو تهیه میکنند. غذایی بسیار لذیذ با خواص منحصربهفرد نخود که برای بدن انسان بسیار لازم و ضروری است.
دستپیچ کرمانشاه
دستپیچ مخصوص کرمانشاه، نوعی دیگر از کوفتههای معروف سنتی استان کرمانشاه محسوب میشود که با طعم دلنشین و شیرین برگههای قیسی و گردوهای تازه، بسیار دوستداشتنی و مطبوع به نظر میرسد. در طبخ این غذای سنتی از برگهی قیسی، گردوی خرد شده، کشمش، گوشت چرخکرده، پیاز، لپهی پخته شده، روغن، زردچوبه، نمک، فلفل، رب گوجهفرنگی، آبلیمو و شکر استفاده میشود. قطعا از مزهی بینظیر این دستپیچ مخصوص کرمانشاهی لذت خواهید برد. نوش جان…
سیبپلو
استفاده از انواع سبزی و همچنین صیفیجات در طبخ و تهیهی تنوع بینظیری از پلوهای ایرانی بسیار رایج است. مردم استان کرمانشاه، با استفاده از سیبزمینی که به عنوان یکی از مفیدترین و پرمصرفترین مواد اولیهی آشپزی ایرانی شناخته میشود، به طبخ و تهیهی نوعی غذای سنتی و بومی میپردازند که از آن به سیبپلو یاد میکنند. به نظر میرسد، طعم سیبزمینی با مخلوطی از مواد اولیهای مانند برنج، گوشت چرخ کرده، کشمش، پیاز، خرما،کره، زعفران و نمک، مطبوع و دوستداشتنی خواهد شد. همچنین این غذا از خاصیت غذایی بالایی به دلیل حضور کشمش و خرما برخوردار است که کارشناسان تغذیه در مصرف این نوع خوراکهای خانگی تاکید بسیار دارند. توصیه میکنیم شما نیز این غذای اصیل ایرانی را تهیه و میل کنید.
کوفتهشیرین
تنوع جالبی از انواع کوفته در غذاهای سنتی و بومی استان کرمانشاه به چشم میخورد. خوراکهایی که در پس ایجاد و چگونگی ابداع آن، رازها و نکتههای فراوانی نهفته است. کوفتهشیرین کرمانشاهی نیز یکی از این غذاهای سنتی و بومی به شمار میآید. خانمهای خوشذوق کوفتهشیرین کرمانشاهی را با استفاده از گوشت چرخکرده، برنج، نعناع خشک، شکر، سرکه، پیاز، تخممرغ، فلفل، نمک و زردچوبه طبخ میکنند. پیشنهاد میکنیم این کوفتهی لذیذ را حتما در منزل تهیه کرده و میل کنید. نوش جان…
سوپ ترخینه
ترخینه یکی دیگر از سوپهای محلی و بومی استان کرمانشاه محسوب میشود که علاوه بر طعم لذیذ و عطر خوشایندش، به عنوان غذایی با خاصیت دارویی که برای درمان سرماخوردگی بسیار مفید و ضروری است، شناخته میشود. برای طبخ این خوراک مطبوع، به گندم و دوغ احتیاج است، که ترکیب این دو ماده به صورت گلولههایی آماده و خشک شده، در دسترس مردم قرار میگیرد. اما مواد اصلی برای تهیهی سوپ ترخینه را اسفناج خردشده، پیاز، نمک، فلفل، زردچوبه، لپه، عدس، آب مرغ و ترخینهی آماده شده، تشکیل میدهد.
چلوگوشت
از جمله غذاهای معروف در سراسر ایران و حتی جهان، چلوگوشت غذای بینظیر ایران زمین است که در انواع مختلف و با روشهای خاص و هنرمندانهی آشپزان تهیه و طبخ میشود. غذایی محبوب و پر طرفدار که طعم لذیذ و منحصربهفردش، بسیار وسوسهانگیز و کمنظیر است. مردم استان کرمانشاه این غذای عالی و فوقالعاده را به عنوان غذای بومی و سنتی سرزمین خود میدانند. البته چلوگوشت، یکی از غذاهای سنتی استان سمنان نیز به شمار میرود. آشپزان استان کرمانشاه برای تهیهی چلوگوشت مخصوص شهرشان از برنج، روغن زیتون، نمک، گوشت ماهیچه، پیاز، برگ بو، چوب دارچین، زنجبیل، تخم گشنیز، هل، گلپر، زردچوبه، فلفل سیاه و زرشک استفاده میکنند. مقداری روغن کرمانشاهی که در واقع همان روغن حیوانی است، برای عطر و طعمی بهتر روی برنج ریخته میشود. البته نباید فراموش کرد که کدبانوهای باسلیقهی این استان، ممکن است طبق ذائقهی افراد خانواده از تعداد برخی مواد اولیه کاسته یا به آنها اضافه کنند. به هرحال تاثیر زیادی در طعم اصلی و اولیهی این غذای لذیذ و دوستداشتنی نخواهد داشت.
دوینه (ترخینهی کرمانشاهی)
دوینه یا همان ترخینهی کرمانشاهی، غذایی است سنتی و بومی استان کرمانشاه، که اغلب در فصول سرد سال مانند فصل زمستان، توسط خانمهای این استان زیبا و تاریخی تهیه میشود. البته موادی که در تدارک دوینه مورد نیاز است، در فصل بهار و تابستان در دسترس بوده و مردم استان کرمانشاه، برای طبخ دوینه آنها را در دو فصل ذکر شده، آماده میکنند. ترکیب موادی مانند: گندم پخته و خشک شده، بلغور آسیاب شده و دوغ آب گرفته شده، دوینهی کرمانشاهی را به ارمغان میآورد. ترکیبی که پس از آماده شدن، مستلزم خشک شدن توسط نور خورشید است. پس از تهیهی دوینه، از آن در فصول سرد سال برای تهیهی غذاهایی مانند سوپ و … استفاده میکنند. غذایی بسیار مقوی که در درمان سرماخوردگی نیز بسیار مفید و موثر است.
چنگال کرمانشاهی
نمونهای از یک غذای سنتی و اصیل ایرانی، چنگال کرمانشاهی نام دارد که بسیار مقوی و پرانرژی است. پزشکان و کارشناسان تغذیهی کشور، مصرف این غذای بومی را به افرادی که روزانه از فعالیت بدنی کمی برخوردار هستند، توصیه نمیکنند. در تهیهی این غذای بومی از نان ساجی که به عنوان یکی از نانهای محلی و بومی این استان به شمار میآید، روغن حیوانی کرمانشاهی، شکر یا شهد و زعفران دمکرده استفاده میشود. عطر نان محلی و روغن حیوانی چنگال را بسیار معطر و خوشمزه میکند.
شیرینی های سنتی کرمانشاه
نان برنجی کرمانشاه
نان برنجی کرمانشاه، یکی از سوغاتی های معروف استان کرمانشاه است که در بین گردشگران و مسافران محبوبیت بسیاری دارد. پیشینه ی نان برنجی به دوران قاجار، حدود صد و پنجاه سال قبل باز می گردد زمانی که مسافران جاده ابریشم بدنبال غذایی برای مسیر سفرشان بودند که ارزش غذایی و ماندگاری خوبی داشته باشد، از آن زمان بود که مردم کرمانشاه، نان برنجی را درست کردند. نان برنجی شیرینی است که در شهرهایی چون قزوین و کردستان هم درست میشود، امّا با این وجود سوغاتی اصیل کرمانشاه محسوب می شود. آرد برنج، تخم مرغ، شکر، روغن، هل ،گلاب و تخم خرفه موادی هستند که نان برنجی از آن ها، درست می شود. هر کدام از این اجزای تشکیل دهنده را در نظر بگیریم فواید مخصوص به خود را دارند و اگر به روش سنتی تهیه شده باشد ضرری ندارد چون هیچ ماده نگهدارنده و غیر طبیعی به آن افزوده نمی شود. همچنین اکثر نان برنجی های کرمانشاه با روغن حیوانی تهیه می شوند که عطر و بوی بسیار دلپذیری را به آن ها می دهد. با این تعاریف وسوسه انگیز از خرید نان برنجی فراموش نکنید.
انواع نان برنجی کرمانشاه:
نان برنجی با طعم زعفرانی
نان برنجی ساده
روغن حیوانی کرمانشاه
دیگر سوغاتی کرمانشاه که بسیار ارزشمند است، روغن حیوانی یا به زبان کرمانشاهی «رون دان» می باشد. روغن حیوانی فرآورده ای از شیر گوسفند و گاو می باشد. آب و هوای مناسب، مراتع و دشت های کرمانشاه علوفه ی مرغوبی برای تغذیه ی دام ها دارد که این مرغوبیت علوفه بر روی عطر و طعم روغن کرمانشاه بسیار تأثیر گذاشته است و روغن حیوانی کرمانشاه شهرت بسیاری در ایران دارد. روغن حیوانی به این صورت بدست می آید که از شیر گاو و گوسفند ابتدا ماست و سپس دوغ درست می کنند، و از دوغ بدست آمده روغن را می گیرند. روغن حیوانی به این دلیل که از شیر گرفته می شود تمام خواص شیر را داراست و غذا را بسیار خوش طعم و عطر و لذیذ می کند.
نان کلانهی کرمانشاهی
استان سرسبز و زیبای کرمانشاه در فصل بهار بسیار دیدنی و دوستداشتنی است. در این فصل، رشد انواع گیاهان وحشی و خوراکی، زیبایی خیرهکنندهای را به سرزمین و مراتع این ناحیه از کشور خواهد بخشید که در نوع خود منحصربهفرد و ستودنی است. انواع گیاه خودرو وجود دارند که در تهیهی غذاها و شیرینیهای متنوع و بومی این استان نقش بسزایی را ایفا میکنند. پیچک نمونهی بارزی از این گیاهان است که به صورت خودرو در ارتفاعات استان کرمانشاه رشد کرده و با عطر خاص خود، جالب و بینظیر به نظر میرسد. زنان و آشپزان هنرمند این استان با استفاده از این گیاه، به طبخ نوعی نان محلی به نام نان کلانه یا نان پیچک کرمانشاهی میپردازند که از طرفداران بسیاری نیز برخوردار است. آنها با استفاده از مایه خمیر، آرد سفید گندم، شکر، زعفران، روغن مایع، تخممرغ، پیازچه، زیره، فلفل سیاه، کره و کرهی محلی یا دان، کلانه را طبخ میکنند. مصرف این نان محلی با دوغ یا آش دوغ بسیار لذیذ و دلچسب خواهد بود.
نان برساق
عطر بینظیر و فوقالعادهی نانهای محلی، هوش از سر هر انسانی خواهد برد. نانهایی تازه که در تنور گرم خانگی و با دستانی مملو از عشق مادران و زنان هنرمند جایجای سرزمینمان طبخ میشود. نان برساق، از جمله نانهای سنتی و محلی استان کرمانشاه است که در مناطق دیگری مانند استان کردستان و لرستان، به عنوان نان بومی در نظر گرفته میشود. نوعی شیرینی روغنی و لذیذ که میتواند، بهانهای برای جمع شدن افراد خانواده در کنار یکدیگر محسوب شود. مردم استان کرمانشاه با استفاده از روغن حیوانی، نمک، زردچوبه، شیر، شکر، تخممرغ و آرد، این خوراکی محلی و سنتی را طبخ و میل میکنند. میتوان مصرف نان برساق را هنگام ماه مبارک رمضان و به عنوان غذایی مناسب برای افطار در نظر گرفت.
قاووت
یکی دیگر از خوراکیهای بومی و سنتی استان کرمانشاه، قاووت نام دارد که علاوه بر این استان، در برخی از مناطق دیگر مانند کرمان نیز از جمله خوراکیهای بومی و محلی محسوب شده و به عنوان سوغات این شهر شناخته میشود. در واقع قاووت پودری خوراکی است، متشکل از انواع مواد غذایی مغذی که برای قوت بخشیدن و احیای نیروی از دست رفتهی بدن، بسیار مفید و کاربردی است. با توجه به مناطق مختلف کشور، مواد ترکیبی این شیرینی خوشمزه و مقوی، متفاوت خواهد بود. اما در استان کرمانشاه، زنان و مادران هنرمند با استفاده از نخودگل (نخود مشکلگشا بدون نمک)، قرص کمر، پودر زنجبیل، پودر هل، پودر میخک، جوز هندی، پودر قند، رازیانه، تخم گشنیز، پسته، بادام، گردو، تخم کتان، تخم کاهو و با توجه به ذائقه و سلیقهی اعضای خانواده و البته برخی دیگر از مواد خوراکی مغذی، به تهیهی قاووت میپردازند. بمب انرژی از القاب این خوراکی دوستداشتنی است. کارشناسان تغذیه مصرف قاووت را به خانمهایی که به تازگی بچهدار شدهاند، توصیه میکنند.
نانخرمایی
از دیرباز با نانخرمایی، شیرینی خوشمزه و مقوی بومی کشورمان، آشنا هستیم. این خوراکی لذیذ و دوستداشتنی یکی از شیرینیهای سنتی و محلی استان کرمانشاه محسوب میشود که به دلیل داشتن خرما، بسیار مقوی و مفید است. نوشیدن فنجانی از چای داغ همراه با نانخرماییهای لذیذ و خوشمزه، بسیار دلنشین و مطبوع خواهد بود. کمتر گردشگری است که پس از سفر به این استان تاریخی کشور، نانخرماییهای خاص و فوقالعادهی آن را امتحان نکند. بانوان خوشسلیقهی کرمانشاهی با استفاده از خرما، آرد گندم، ماست، بکینگ پودر، گلاب، کره، مغز گردو و زردهی تخممرغ این شیرینی سنتی را طبخ کرده و لحظات خوشی را در کنار اعضای خانوادهاشان رقم میزنند.
شیرینی کاک
یکی دیگر از شیرینیهای سنتی ایرانی که بسیار خوشمزه و لذیذ است، کاک نام دارد. این شیرینی، بومی استان کرمانشاه بوده و از طرفداران بسیاری نیز برخوردار است. البته در شهر شیراز نیز این شیرینی به عنوان یکی از خوراکیهای بومی و سنتی شناخته میشود که به نان یوخه معروف است. این شیرینی از ورقههای بسیار نازک خمیر تهیه میشود که با استفاده از ساچهای ویژهای تهیه میگردد. کاک بسیار خوشمزه، سبک و مملو از انرژی است که مصرف آن در کنار فنجانی چای تازهدم و خوشعطر، دوستداشتنی و خاطرهانگیز خواهد بود. مردم استان کرمانشاه با ترکیب موادی همچون آرد گندم، شکر، تخممرغ، دارچین، روغن، هل، پودر پسته، پودر نارگیل، خلال بادام و آب، شیرینی کاک را تهیه میکنند. جالب است بدانید که طرز تهیهی این خوراکی سنتی، در جریان برگزاری هفتمین اجلاس سراسری شورای سیاستگذاری ثبت آثار معنوی کشور، به لیست میراث معنوی کشور پیوست.
شیرینی بژی
در رژیم غذایی مردم استان کرمانشاه، حضور تنوع جالب و بینظیری از شیرینیهای سنتی و بومی زبانزد غذادوستان و مردم گوشه و کنار کشور است. از جملهی این خوراکیهای بومی، شیرینی بژی نام دارد که بسیار خوشمزه و خوشعطر است و به عنوان نانی لذیذ هنگام صرف صبحانه، مناسب و دلپسند خواهد بود. مردم این استان با استفاده از شیر، روغن حیوانی، رازیانه، زیره، شکر، آرد (آرد مخصوص نان سنگک)، زعفران و روغن حیوانی (روغن کرمانشاهی)، این خوراکی لذیذ و خوشعطر را تهیه میکنند.
شیرینی شکری
شیرینی شکری یا نان شکری، یکی از خوشمزهترین خوراکیهایی است که بومی استان کرمانشاه بوده و از طرفداران بسیار زیادی نیز برخوردار است. زنان این استان معمولا نان شکری را به عنوان عصرانهی اعضای خانوادهی خود تهیه کرده و لحظات شیرین و به یادماندنی را برای عزیزانشان فراهم میکنند.
آنها با استفاده از شکر، روغن، نمک، وانیل، آرد و تخممرغ به طبخ و تهیهی این خوراکی بومی و سنتی میپردازند. شیرینیهای ایرانی بسیار لذیذ هستند، اما در خوردن آنها زیادهروی نکنید چرا که کارشناسان تغذیه میگویند که مصرف بی رویه قند، شکر و شیرینی به شدت برای سلامتی مضر است.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه
آداب و رسوم مردم کرمانشاه
کرمانشاه مهد تمدن ایران میباشد شهری که از دارای پیشینیه ی قدیمی میباشد. آداب و رسوم ویژه از نوروز باستانی گرفته تا مراسمات عزاداری ویژه ی ماه محرم، باورها و اعتقادات ویژه ای که دانستن آنها خالی از لطف نیست آژانس مسافرتی اصفهان برخی از این رسوم زیبا را گرد هم آورده است. با اصفهان تور همراه باشید که با بخشی از آن آشنا شوید.
(سفره هفت سین عید نوروز)
هر سال جشن نوروز با آداب و رسوم خاص خود برپا میشود که از آن جمله میتوان به خانه تکانی، آتش افروزی، چیدن سفره هفت سین، دید و بازدید و سیزده به در اشاره کرد که هریک نمادی از جشن هزاران ساله نوروز در تاریخ این سرزمین است.
عید نوروز در باور کرمانشاهیان مقدس است زیرا اعتقاد دارند که حضرت علی (ع) در چنین روزی به امامت رسید.
جشن نوروز از زیباترین جشنهاست که به همراه خود پاکی و پاکیزگی و تازه شدن دیدارها و زدودن زنگار کینه ها و قهرها را به ارمغان می آورد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه برای تحویل سال نو :
از روزها قبل از فرارسیدن نوروز، مردم استان کرمانشاه با خانه تکانی و گردگیری خود را برای برگزاری این جشن باستانی مهیا میکنند.
چند ساعت قبل از تحویل سال نو، سفره هفت سین را باشکوه و جلوه خاصی در خانه های خود می چینند و در کنار قرآن و آینه و شمعدان و تنگ و ماهی و میوه و شیرینی، هفت سین را که اغلب شامل سبزه، سیر ، سرکه ، سمنو ، سماق ، سنجد و سیب است را میگذارند.
نان برنجی که از شیرینی های سنتی و سوغات کم نظیر کرمانشاه است با عطر و طعم روغن کرمانشاهی، همواره در میان سفرههای هفت سین به چشم می خورد و زیبایی خاصی به سفره هفت سین کرمانشاهی می بخشد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در شب سال نو :
شب سال نو معمولا در کرمانشاه سبزی پلو و یا رشته پلو پخت میشود که برکت و سر سبزی را در سال نو برای خانواده ها به ارمغان بیاورد.
دعای سال نو که خوانده می شود کرمانشاهیان که با لباسهای آراسته در کنار سفره های هفت سین نشسته اند با روبوسی سال نو را به یکدیگر تبریک می گویند، بزرگان فامیل به کوچکترها عیدی می دهند و سپس همگی برای دید و بازدید راهی خانه اقوام و دوستان می شوند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در روز عید برای نوعروسان :
در روز عید نوروز خانواده هایی که به تازگی با هم وصلت کرده اند برای نوعروسهایی که در دوران نامزدی هستند عیدی ویژه ای تدارک می بینند و در این روز داماد به همراه پدر و مادرش به خانه عروس رفته و با برگزاری مراسمی به نوعروس عیدی می دهند.
همچنین در روز نوروز مراسمی با عنوان “نوعید” در کرمانشاه وجود دارد که در این روز اقوام و دوستان برای ادای احترام به خانه صاحبان عزا می روند و برای تازه در گذشته فاتحه می خوانند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در گذشته :
در گذشته آداب و رسومی از جمله قاشق زنی، شال اندازی و یا بوته جمع کردن و روشن کردن آتش بربام خانه ها در کرمانشاه مرسوم بود که امروز اغلب این مراسم در برخی از روستاها انجام میشود.
در برخی مناطق روستایی استان کرمانشاه هنوز هم در روزهای نوروز در پشت بامهای خود به احترام زرتشت و آئین ایران باستان آتشهای بسیاری را روشن می کنند و باور دارند آتش مایه پاکی و برکت و نور خداوند است، در شبهای نوروز شال اندازی تا نیمههای شب ادامه دارد و افراد خانواده در شب اول سال پلو می خورند و برای روز دیگر نگهداری میکنند، این کار برای این است که سال جدید برایشان پربرکت باشد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در مناطق روستایی :
در مناطق روستایی هم سفره نوروزی را باشکوه بسیار در کنار نان برنجی، ماست، گندم و تخم مرغ مهیا می کنند.
اهالی خانه با لباسهای نو در خانه هستند و باور دارند روان نیاکانشان در نوروز شاهد رفتار و نوع پوشش آنهاست.
مردان با شلیک گلوله در ساعت تحویل سال شادمانی خود را از آغاز سال جدید ابراز میکنند.
پس از تحویل سال مردم برای دید و بازدید به خانه همدیگر می روند که خانه سادات در اولویت است؛ همان شب پولی به نام “ته کیسه ” به عنوان نماد برکت از بزرگان می گیرند.
در روستاها معمولا تخم مرغهایی برای عیدی به افراد خانواده های یکدیگر می دهند.
آداب و رسوم سنتی و باستانی مردم کرمانشاه در منطقه بابایادگار
گروهی از مردم نیز دو روز پس از نوروز باستانی به منطقه بابایادگار در ۴۸ کیلومتری شمال شرقی کرند غرب می روند. مراسمی سنتی و باستانی را در بابایادگار اجرا می کنند که با نواختن تنبور، ساز باستانی ایران همراه است.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه برای مراسم سیزده به در :
مراسم سیزده به در نیز از دیگر آدابی است که در روز سیزدهم نوروز برگزار می شود، مردم کرمانشاه در این روز از خانه بیرون میزنند چون معتقدند سیزده نحس است و برای فرار از نحسی سیزده باید از خانه خارج شد و به دامان طبیعت رفت.
کوفته غذایی است که اغلب کرمانشاهیان در روز سیزده به در می پزند و در طبیعت با صفای استان به همراه خانواده های خود میل می کنند.
سبزه های نوروزی را در روز سیزده به در مردم با خود می برند، جوانان دم بخت به امید باز شدن بخت خود در سال نو سبزه گره می زنند و سپس سبزه ها را در آب روان می اندازند تا بلا و ناپاکی را با خود ببرد.
چادر زدن دراویش
تا دو دهه پیش در کرمانشاه، اعیان و اشراف شهر دو شاخ کل ـ که نشانه تشخیص بود ـ بر سردر خانههایشان میزدند. دراویش پیش از عید و در ایام عید خیمه و خرگاه خود را در این خانهها علم میکردند و تا چیزی از صاحبخانه نمیگرفتند، خیمه و خرگاه خود را بر نمیچیدند. دراویش بوقی داشتند که از شاخ بلندی درست میشد و به شاخ نفیر مشهور بود. مردم عقیده داشتند این بوق در خانه هر کس که به صدا در آید، شوم است. به همین دلیل سعی میکردند دراویش را از در خانه خود ـ خصوصاً در ایام عید ـ با دل خوش راهی سازند تا آنها بوقشان را به صدا در نیاورند.
خا بازی (تخم مرغ بازی): یکی دیگر از مراسم معمول پیش از عید و حتی بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ کردن آنها است. تخم مرغهای رنگ شده را در سبد بزرگی میگذارند و به سرگذر میبرند. بچههای محل دور فروشنده تخم مرغ جمع شده و به بازی تخم مرغ مشغول میشوند. نام یکی از این بازیها قطار است: دو نفر رقیب هر کدام ده یا بیست تخم مرغ را به ردیف در کناری میچینند و بعد هر یک از ردیفهای خود یک تخم مرغ را بر میدارد و سر و ته آنها را به هم میزند. هر تخم مرغی که شکسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرین تخم مرغ سالم برنده اعلان میشود و رقیب او باید پول تمام تخم مرغها را به فروشنده بپردازد.
شال درکی یا شال اندازی
از رسمهای بسیار جالب شب عید، شال درکی یا شال اندازی است. جوانان در شب عید پس از روشنکردن آتش بر بام خانهها، دستمال یا شال خود را از منافذ تعبیه شده در سقف اتاقها به داخل اتاق آویزان کرده و عیدی خود را از صاحبخانه میطلبند و هنگام در کردن شال (شالاندازی) به صاحبخانه میگویند: پر شالمان را نسوزانی ( آن را خالی بر نگردانی) یا این که میگویند:
ـ اسا خوی و چکشی / خدا کری نکشی یعنی: ای صاحبخانه خدا پسرتان را زنده نگه دارد، عیدی به ما بدهید.
صاحبخانه نیز داخل شال گردو، بادام، شیرینی، نخود و کشمش و تخممرغ پخته میریزد و میگوید:
ـ هل کیش؛ یعنی: بالا بکش.
بدین ترتیب صاحب شال خوشحال آن جا را ترک میکند. شالاندازها صورت خود را میپوشانند تا صاحبخانه آنها را نشناسد. در مواردی برای شادی بیشتر، صاحبخانه داخل شال زغال گداختهای میگذارد.
بازی های سنتی
توپان: بازی توپان نیاز به فضای کاملاً باز دارد و مخصوص روزهای گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. در هر گروه، هر چند نفری که مایل باشند، میتوانند بازی کنند. در این بازی دو نقطه را به عنوان «داو» (محلهای مشخص در بازی، معمولاً داو بالا و داو پایین خوانده میشود) مشخص میکنند. گروهی که در مراسم «تریاهشک» (تر یا خشک) پیروز شدهاند، روی داو بالا جمع میشوند. افراد گروه بالا باید به نوبت با چوبدستی که در اختیار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمامتر به بالای سر افراد داو بفرستند. توپی که زده میشود، باید حداقل به داو دوم برسد. در غیر این صورت بازیکن باید تا زدن توپ توسط نفر دوم، روی داو دوم بماند و به اصطلاح مرده نامیده میشود.فردی که توپ را زده باید در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پایین در این مدت سعی میکنند هرچه زودتر توپ را جمع کرده و با آن، فرد یا افراد روی داو دوم را قبل از رسیدن به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنینکاری بشوند، بین دو گروه درگیری به وجود میآید. شرط پیروزی این است که افراد این گروه بتوانند با وارد کردن آخرین ضربه به یکی از رقیبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روی داو بالا جمع کنند.از دیگر شانسهای پیروزی گروه پایینی بر گروه بالایی، گرفتن «گل» است؛ یعنی توپی را که توسط افراد گروه بالا روی سرشان ارسال شده، قبل از رسیدن به زمین در هوا بگیرند. در این صورت گروه پایین جای خود را با گروه بالا عوض میکنند.
گرزان:ابتدا روی زمین دایره میکشند و چند نفر به حکم تریاهشک درون دایره میایستند. دو نفر نیز در بیرون دایره با چوبی که به منزله گرز است، قرار میگیرند. گرز بهدستها سعی میکنند افراد درون دایره را بزنند. آنها نیز با پا از خود دفاع میکنند. در این بازی نباید پای هر دو طرف از محیط دایره تجاوز کند. اگر هر کدام از دو طرف دیگری را بزند و پایش روی دایره نباشد، برنده است و باید جای خود را با نفر بازنده عوض کند.
کِلاورفِنَکی (کلاه قاپیدن):در این بازی بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند: دستهای دستمال یا کلاهی بر سر خود میگذارند و روی زمین کنار هم مینشینند. دسته دیگر به طور ایستاده دور آنها حلقه میزنند. با شروع بازی دسته ایستاده به سوی کسانی که نشستهاند، حمله میکنند و میکوشند دستمال یا کلاه آنها را بردارند.گروه نشسته باید از خود دفاع کنند و نگذارند کسی دستمال سر آنها را بردارد. بازیکنان ایستاده داخل دستمال یا کلاهی که از سر بازیکنان برداشتهاند، سنگ میگذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب میکنند. اگر صاحب کلاه بتواند کلاه خود را در هوا بگیرد، برنده است؛ در غیر این صورت باید دوباره کلاه را به سر کند و برای دور دوم بازی بنشیند. هر دستهای که شش بار برنده شود، برنده نهایی بازی است.
آداب و رسوم ازدواج در کرمانشاه
آداب ورسوم ازدواج در استان کرمانشاه با خواستگارى آغاز مىشود که آداب و آئين خاصى دارد. نظام خويشاوندى در جوامع کرد بر پايهٔ پدر تبارى است. ازدواجها در گذشته درون گروهى بود. اما امروزه پسر همسر دلخواهش را انتخاب مىکند و به مادرش اطلاع مىدهد. مادر به بهانهاى به خانه دختر مىرود و اگر او را پسنديد، بىآنکه به خانه خود برمىگردد و از خوبى و زيبائى دختر مىگويد.
آداب و رسوم خواستگاری
پدر پسر در يک روز خوشيمن (معمولاً روزهاى فرد) همراه چند ريشسفيد به خانه دختر مىروند و او را براى پسرش خوازمنى (Xwazmani) يا خواستگارى مىکنند. در صورت توافق پدر دختر، همانجا ميزان شيربهاء و مهريه مشخص مىشود. قبل از مراسم عروسي، مراسم ندورانى (نامزدي)، عقدکنان و حنابندان است.
آداب و رسوم نامزدی
در طول مدت نامزدى خانواده داماد موظف هستند لباس او را تهيه کنند. مراسم عروسى بين کردها با سرنا و دهل بهمدت ۳-۲ شبانهروز برگزار مىشود. در اين مراسم از ميهمانان با ناهار و شام پذيرائى مىشود. در طول مدت عروسى شرکتکنندگان بهصورت دستهجمعى به رقص و پاىکوبى مىپردازند. در گذشته بردن عروس، همراه با سوارکارى و تيراندازى در اطراف بود و به اين ترتيب عروس را تا خانه داماد مشايعت مىکردد.
آداب و رسوم عروسی
با نزديک شدن عروس به خانه داماد، سورناچىها با نواختن آهنگ (سوارسوار)، اسبها را بهوجود آورده به استقبال عروس مىرفتند. داماد نيز به پيشواز مىآمد و مشتى نقل و نبات و سکه بر سر عروس مىريخت و به اتفاق به داخل منزل مىرفتند.
سوگواری در ایام محرم
دادن آش نذری با عناوین (امام آشی) و (نذری آشی )، ذبح گاو یا گوسفند و تقسیم گوشت آنها با عنوان ( امام خیری) برگزاری مراسم روضه خوانی در منازل و مساجد، پخش حلوا، شله زرد، خرما، شربت، شیر، حلیم و … در بین عزاداران در روز های به خصوص، شرکت بی ریای اقشار مختلف در مراسم عزاداری و روضه خوانی همگی نشان از ارادت خالصانه مردم این شهر به اهل بیت است.
عزاداری در ماه محرم از شب های اول این ماه در مساجد و تکایا آغاز و در حالیکه علم ها و بیرق ها پیشاپیش در حرکتند دسته جات سینه زن و زنجیر زن هر محله ای به دنبال علم های محله خودپس از طی مسافتی در داخل و حومه شهر مجددا مراسم را در مسجد محله خود ختم می نمایند.
مراسم روضه خوانی نیز همزمان با آغاز ماه محرم در منازل و مساجد به صورت زنانه و مردانه منعقد است.
عصر روز تاسوعا و شب عاشورا نیز مراسم سینه زنی و زنجیر زنی در داخل و حومه شهر و در مساجد محله مربوطه برگزار می شود.
مراسم عزاداری روز عاشورا از ساعات اولیه صبح عاشورا با پخش شیر و حلیم از درب منازل آغاز می شود.
در گذشته بامداد روز عاشورا تعدادی از افراد قمه زن در جایی تجمع می کردند و به قمه زنی می پرداختند که خوشبختانه دیگر این مراسم سالهاست که برگزار نمی شود.
دسته جات سینه زن و زنجیر زن در ساعات اولیه صبح روز عاشورا به دنبال علم های محله خود در مسیر معین به عزاداری و نوحه سرایی می پردازند و گاهی افرادی که نذری دارند گوسفندی در پیش پای علمدارها و دسته جات ذبح می کنند.
عده ای از زنان طبق عقیده و نیت خود روسری یا چفیه یا لباس فرزندان خود را در مسیر مربوطه زیر پای عزاداران و دسته جات پهن می کنند تا از روی آن عبور کنند و معتقدند که آنرا متبرک کرده اند. افرادی که در گوشه و کنار مشاهده می شوند که با ظروفی در دست مشغول پخش شربت یا آب خنک در بین عزاداران هستند.
در این ایام هر کسی از اهالی سعی می نماید در مراسم مسجد محله ای که در آن به دنیا آمده است شرکت نماید. حتی اگر به محله ای دیگر نقل مکان کرده باشد باز هم در دسته جات سینه زنی یا زنجیر زنی محله قدیمی خود به عزاداری می پردازد.
سنقری هایی مقیم سایر شهرستانها نیز اغلب در ایام تاسوعا و عاشورا جهت شرکت در این مراسم به دیار خود برمی گردند.
قبلا در ظهر عاشورا کلیه دسته جات و هیات های عزاداری سطح شهر در محوطه امامزاده احمد تجمع و به نوحه سرایی دسته جمعی می پرداختند که در سالهای اخیر بجز محوطه امامزاده تعدادی از دسته جات در میدان مرکزی شهر نیز تجمع و عزاداری می نمایند.
سپس دستجات هر محله ای بطرف مسجد مربوطه حرکت و مراسم در آنجا ختم می شود و گروهی از عزاداران برای صرف نهار به منزلی که دعوت شده اند می روند.
افرادی که آش نذری (حلیم) یا به گویش محلی (هلیسه) دارند در این روز درب منازل خود را به روی هر رهگذر و میهمان باز می گذارند و مقداری از این آش نیز در بین نیازمندان تقسیم می شود.
بعد از ظهر روز عاشورا مجددا عزاداری از مسجد شروع و پس از عبور دسته جات از چندین خیابان به مسجد برگشته و ختم می کنند.
مراسم شام غریبان هم در شب عاشورا در مساجد برقرار است. روز سوم و اربعین نیز مراسم سینه زنی و زنجیر زنی در سطح شهر و مساجد برگزار و در مسجد محله ختم می شود.
از قدیمی ترین دسته جات عزاداری می توان دسته جات محله پیره، امامزاده، سرچقا، چهار بلاغی، پیره سوند و هادره را نام برد.
آداب و رسوم مردم همدان
آداب و رسوم مردم همدان
استان همدان یکی از شهرهای زیبای ایران میباشد شهر باستانی همدان دارای اقوام فارسی زبان،ترک و لر میباشد این اقوام زندگی و آداب و رسوم مشترکی دارند از زمستان سرد گرفته تا عید نوروز و مراسمات سوگواری و ازدواج، آژانس هواپیمایی طلوع سفریاد در مقاله ی زیر برخی از این آداب و رسوم را با توضیحی اجمالی برای آشنایی هرچه بیشتر شما عزیزان با این آداب و رسوم آورده است. با اصفهان تور همراه باشید.
فصل زمستان در همدان
شهر بسیار قدیمی همدان وآبادیهای اطراف آن، زمستانی طولانی وخیلی سرد دارد . هوا از اول ماه آذر چنان سرد می شود که مردم ناچارند کرسی بگذارند . در بعضی خانه ها با آنکه بخاری دارند کرسی هم می گذارند زیرا داشتن کرسی از واجبات است و تا زیر کرسی نروند حسابی گرم نمی شوند.
اگر کف اتاق هم سطح زمین باشد وزیر آن زیر زمین یا اتاق دیگری نباشد بهتر آن است که در زمین چاله بکنند.
چون چاله آتش را بهتر گرم می کند اما اگر بخواهند در اتاق های فوقانی کرسی بگذارند ناچار از منقل استفاده میکنند. وقتی هم هوا گرم شد وکرسی را برداشتند ، یک تخته را به اندازه دهانه چاله روی آن می اندازند و اتاق را فرش میکنند .
بعضی ها خاکستر چاله را دور نمی اندازند وبرای سال بعد نگه می دارند زیرا نگاه داشتن خاکستر اجاق وچاله را مایه برکت و شگون می دانند .
در همدان که سرکه های خوب خانگی فراوان است زنان با سلیقه همدانی هنگامی که کرسی گذاشتند کمی سرکه در ظرفی می ریزند وزیر کرسی می گذارند تا بخار سرکه هوای کرسی و دود زغال را بگیرد و سر درد نیاورد .
در همدان بچه های کوچک وشیر خواره را که تحمل سرما ندارند روی کرسی می خوابانند تا جای گرم ونرمی داشته باشند وسرما نخورند .
رسم است که شب اول که کرسی می گذارند باید روی آن پلو بخورند به همین جهت شب اول کرسی گذاران در همه خانه ها پلو می خورند و علاوه بر ان ظرفی پر از مویز یا شانی یا هر دو را بر روی آن می گذارند تا دوستان وآشنایان که می آیند بخورند وشادی کنند ومبارک باد بگویند .
در همدان زمستان را به چله بزرگه وچله کوچکه تقسیم می کنند . چله بزرگه چهل روز است واز اول دی شروع می شود وچله کوچکه بیست روز است که از یازدهم تا آخر بهمن ادامه دارد .
چهار روز از آخر چله بزرگه وچهار روز اول چله کوچکه را چار چار می گویند.« ۶ تا ۱۴ بهمن ماه هر سال » در چله کوچگه هوا بقدری سرد می شود که اغلب حوض ها می ترکد .
چله کوچک گفته : اگر عمر من زیاد بود بچه را در گهواره از سرما می کشتم ودست زنان را نیز در تنور خشک میکردم. ده روز که از چله کوچک گذشت کوسه در می آید بعد از آن هم اسفند می رسد که ده روز اولش را اهمن وده روز دومش را بهمن و نه روز آخرش را « آفتاب به هود » می گویند .
چهل وپنج روز که از زمستان می رود نفس دزده می زند وپنجاه روز که گذشت نفس آشکار می زند نفس دزده که میزند یخها از زیر آب می شوند ولی نفس آشکار یخها را از رو هم آب می کند . اهمن وبهمن دو برادرند وآفتاب به هود خواهر آنهاست واین کوسه بچه های ننه پیرزن هستند .
اهمن وبهمن می روند سر کوه هیزم بیاورند اما برنمی گردند بعد ننه پیرزن دخترش را می فرستند او هم می رود وبر نمی گردد آنوقت ننه سرما با اینکه از سرما می لرزد از زیر کرسی بیرون می آید وبه طرف کوه میرود دنبال بچه هایش .
اما آنها را پیدا نمی کند سه روز در کوه می ماند وسرما را زیاد می کند بعد جارویی را آتش می زند ودور سرش می چرخاند ومی گوید « کو اهمنم ؟ کوبهمنم ؟ دنیا راآتش می زنم » آنوقت جارو را پرتاب می کند .
مردم معتقدند اگر جارو به آب افتد سال جدید پر از آب وباران می شود واگر به خشکی بیفتد خشکسالی در پیش است . مردم عقیده دارند شش ، هفت روز اول اسفند هوا گرم می شود وبعد دوباره سرد می شود که به این سرما اجوج ومجوج یعنی یاجوج وماجوج می گویند.
همچنین می گویند پیرزنی شتری داشت شتر آن در سرما آبستن می شود شتر پیرزن در سرما آبستن نشده بود پیرزن وقتی دید هوا گرم شده به سر کوه رفت وگفت: « خداوندا چرا سرما را نگه نداشتی تا شتر من آبستن بشود ؟ »
خداوند سرما را دوباره فرستاد تا شتر پیرزن آبستن شود . این سرمای پیرزن تا عید ادامه دارد همدانیها معتقدند که محل زندگی غول بیابانی سر کوه الوند است و وقتی که هوا مه آلود می شود می گویند غول بیابانی قلیان می کشد تا هوا گرم شود ودرختان میوه بیدار شوند ومیوه دهند .
وقتی آب از نودان می آید ویخ می زند می گویند آب چولور بسته «یعنی قندیل بسته .»
اگر کسی دستهایش را زیاد در آب سرد بزند ویخ کند می گویند دستهایش شده مثه چلور . وقتی کسی در هوای سرد از خانه بیرون بیاید وبخار دهانش یخ ببندد می گویند سرش یا ریشش وسبیلش قرول بسته است .
مثل مشهوری می گوید چهل و پنج زمستان بهتر از چهل وپنج تابستان است .
بیست روز به عید مانده باد نسبتا” گرمی می وزند که به آن شمل بادی می گویند که از زبان او اشعاری می خوانند که یکی از آنها این است :
شمل بادم ، شمل بادم ، شمل باد غم از دل می برم برف از بیابان
بگردم کوه به کوه ، دره به دره نیلم برف ویخ ما نه یه ذره
در نهاوند: موقعی که باران پائیزی جهت کشت وزراعت می بارد می گویند یک فرزند ومادری که هر دوی آنها اولین فرزند وپدر ومادرشان وبه اصطلاح اهل محل « نور چشمی » باشند باید کله یک الاغی را بشورند واعتقاد دارند بعد از برگزاری مراسم شستن سر الاغ ، حتما” باران خواهد بارید عقیده دیگر آنها این است که دعا کنند ودعای باران بخوانند .
عقیده دیگری نیز دارند که با ریختن آب بوسیله آفتابه در لانه سار باران خواهد آمد . در نهاوند چله بزرگ را آمل ، چله کوچک را ممل و به مادرشان دا میگویند . اگر در چله بزرگ وچله کوچک تگرگ بیاید می گویند چون دا احساس کرده که عمر بچه هایش رو به اتمام است در مرگ انها گردنبند خودش را پاره کرده و سوگواری می کند
مراسمی چون شب زنده داری شب یلدا یا شب چله بزرگ، کوسه گردی یا کوسه گلین،چله کوچک،چهارشنبه سوری و عرفه ازجمله مراسم زمستانی،سمنو پزان و چره گردان ازمراسم فصل بهار،خرمن کوبی وشیرواره از مراسم تابستانی و پاییزانه و قازیان از مراسم فصل پاییز است.
چمچمه خاتون،گاوبر،حشلی محلی از دیگر مراسمی است که برای باران خواهی یا افزایش خیرو برکت محصولات انجام می شود.علاوه بر این مراسم مذهبی چون مراسم سینه زنی و تعزیه خوانی ماه محرم و نیز اعیاد مذهبی و مراسم ماه رمضان و همچنین عید نوروزو آیین های خاص آن،در هر منطقه با توجه به سنت ها و فرهنگ خاص آن منطقه انجام می شود.
جشن ها
زندگی مردمان استان به مناسبت های گوناگون با سرور و شادمانی پیوند خورده است که این جشن ها را می توان به دو دسته تقسیم کرد:
جشن های ملی و عمومی
جشن های کهنی است که در طول تاریخ به شکل آداب و رسوم در آمده و باورهای نمادین و زیبای ایرانیان را نشان می دهند از قبیل: نوروز، تحویل سال نو، شب یلدا، چهارشنبه سوری، سیزده به در و…
نوروز
در استان همدان نیز هم چون دیگر نقاط ایران عید نوروز جایگاه ویژه ای داشته و همیشه با آداب و سنن خاصی برگزار می گردد. مردم با شروع ماه اسفند به خانه تکانی می پردازند و به استقبال عید و سال جدید می روند و نوروز عملاً از آخرین چهارشنبه سال آغاز می شود. در این شب مراسم دیگری نیز در قدیم مرسوم بوده است که از فالگوش ایستادن توسط زنان، قاشق زنی که به صورت پوشیده و پنهان بر در خانه های اهل محل انجام می شد و فال مهره که با خواندن شعرهای عامیانه و ملی همراه بود را می توان نام برد.
شب عید با آماده شدن سفره هفت سین که عموماً عبارت است از: سیب، سیر، سبزه، سنجد، سرکه، سماق، سکه، آئینه و آب و کتاب قرآن مجید از راه می رسد. هنگام تحویل سال با روشن کردن شمع سفره هفت سین و با خواندن دعای تحویل سال و به جای آوردن نماز حاجت سال جدید را آغاز م ی کنند. در گذشته، کودکان و نوجوانان مراسم شال اندازی (شالدورکی) را در شب عید نیز انجام می دادند. پس از تحویل سال معمولا افراد کوچک تر خانواده به دیدار بزرگان فامیل می روند و آ نها نیز متقابلا به بازدید آ نها می پردازند.
سیزده به در
روز سیزدهم فروردین ماه، مردم، عموماً با باور به دور ریختن قضا و بلا از خانه بیرون می آیند و در طبیعت به گشت و گذار می پردازند. در این روز سبزه نوروز را نیز به همراه برده و آن را در آب روان رها می کنند. مردم استان ما معمولا در این روز، غذا و تنقلات خاصی مانند آبگوشت و کوفته که شامل خرما، گردو، تخم مرغ، آلو، پیاز داغ و ادویه های خاص است، صرف می کنند. مراسم نوروز با پایان سیزده به در، خاتمه می یابد.
جشن های دینی و مذهبی
جشن های دینی و مذهبی مانند؛ عید فطر، عید قربان، عید غدیرخم، میلاد ائمه اطهار (ع) بویژه نیمه شعبان. اولین بار نوای اذان از شهر نهاوند به گوش ایرانیان رسیده و شهر همدان به دارالمؤمنین معروف است. اهالی این سرزمین، جشن های دینی و مذهبی را با شکوه هرچه تمام تر برگزار می کنند.
عید سعیدفطر
یکی از اعیاد بزرگ اسلامی است که بعد از رؤیت هلال ماه شوال شروع می شود. مراسم عید فطر با دادن فطریه آغاز می شود مردم به نماز عید فطر رفته، و پس از انجام فرائض عید فطر به دیدار بزرگان فامیل می روند.
عید قربان
مسلمانان در این روز گوسفند یا گاو قربانی می کنند و گوشت آن را بین همسایگان و مستمندان تقسیم می کنند.
عیدغدیرخم و نیمۀ شعبان
این دو عید از بزرگ ترین اعیاد مسلمین از جمله اهالی استان ما به شمار می رود. مردم شهرها و روستاها در این ایام با پخش نقل و شیرینی و پذیرایی از مردم و تزئین خیابان ها، بازار و درِ منازل، به جشن و شادی می پردازند و این ایام فرخنده را گرامی می دارند.
ماه رمضان
ماه مبارک رمضان یکی از مناسبت هایی است که مردم استان، برای آن ارج و احترام ویژه قائل بوده و از دیر باز تاکنون آن را با آداب و رسوم خاصی برگزار کرده اند. قدمت ماه مبارک رمضان، به زمان ورود اسلام به ایران بر می گردد. چند روز مانده به آغاز این ماه، بیشتر مردم مسلمان با گرفتن روزه در ایام اول، پانزدهم و آخر ماه شعبان به استقبال آن می روند که این استقبال آیین پیشواز از ماه رمضان نامیده می شود. در ماه مبارک رمضان مردم استان آداب و رسوم و سنت های ویژه ای دارند که می توان به مراسم کیسه برکت،آجیل مشکل گشا، کلوخ اندازان و …، اشاره کرد. علاوه بر این، در شهرها و روستاهای ما، پس از پایان ماه مبارک رمضان و در روز عید فطر در تمام خانه ها آش رشته پخته می شود؛ زیرا به اعتقاد آنها، پس از یک ماه روزه داری، خوردن این غذا، بسیار سودمند است. زیارت اهل قبور، شرکت در آیین های شب های احیا و قدر، برگزاری ایام سوگواری شهادت مولی الموحدین امام علی(ع)، راه اندازی دسته های سینه زنی، نوحه خوانی، زنجیرزنی و عزاداری از دیگر آداب و رسوم مردم استان همدان در ماه مبارک رمضان است.
باورها و اعتقادات عامیانۀ مردم
زندگی اجتماعی در هر جامعه ای آمیخته به باورهای عمیقی است که به زندگی مردم جهت می دهد. از قدیم الایام، مردم استان ما نیز دارای باورهای خاص خود بوده و به آ نها اعتقاد زیادی داشته و هنوز هم به بسیاری از آنها پایبندند.
چند نمونه از باورهای مردم استان
۱) اگر جغدی روی خانه ای بنشیند، علامت ویرانی است.
۲) اگر کسی زیاد به آئینه نگاه کند، عمرش کم می شود.
۳) هر کس روز جمعه بمیرد، به بهشت می رود.
۴) هنگامی که کف دست فردی می خارد درآینده پول دار خواهد شد.
مراسم ازدواج در استان
مراسم ازدواج در گذشته شامل موارد خاص بود که امروزه بعضی از آنها تقریباً منسوخ شده است. این مراسم با خواستگاری شروع می شد و پس از آن نوبت به بله برون، عقدکنان، رخت بران، حنابندان، رخت داماد، پاتختی روز بعد از عروسی، و داماد سلام است که هریک از این مراسم در شهرستان های مختلف به تبعیت از سنت ها و رسوم خود، انجام می گیرد.
خواستگاری
برای انجام مراسم خواستگاری چند نفر از بزرگان به خانه عروس می روند و در مورد آن صحبت می کنند .
بله برون
بعد از مراسم خواستگاری و دریافت جواب مثبت، تعدادی از فامیل درجه یک به خانه عروس می روند و در مورد تعیین مهریه و چگونگی برگزاری مراسم و خرید عروسی صحبت می کنند و به توافق می رسند.
رخت بُران
چند نفر از زنان فامیل برای دوختن لباس عروس به خانه عروس می روند و مقدار زیادی پارچه و شیرینی های مختلف همراه می برند.
رخت داماد
صبح روز عروسی تعدادی از جوانان پسر و دوستان داماد به گرد وی جمع می شوند و لباس هایی که ازطرف خانواده عروس برای او فرستاده شده به داماد نشان می دهند و در میان میهمانان لباس دامادی را به تن او می کنند.
عقدکنان
مراسم عقدکنان قبل از عروسی بر سر سفره عقد انجام می شود. و تعدادی از دختران پارچه ای بر بالای سر عروس می گیرند، و بر سر عروس قند می سابند و آرزوی برکت و خوشبختی برای زندگی آینده عروس می کنند. عروس چرخان، پاتخت و دامادسلام: نیز از دیگر مراسم ازدواج در استان همدان است.
ضرب المثل های اهالی استان
ضرب المثل ها جلوه هایی ارزشمند از فرهنگ مردم هستند که از نسلی به نسل دیگر منتقل می گردند. این جملات کوتاه و مختصر به صورت طنز و کنایه، مطالب آموزنده را به طور مستقیم به مخاطبان خود انتقال می دهند. در زیر به نمونه هایی از ضرب المثل های رایج در استان اشاره می گردد:
تا الان مرختی روی دوری، حالا بریز پشت دوری: تا الان روی بشقاب می ریختی حالا پشت بشقاب بریز؛ یعنی تا حالا خرج زندگی ما را می دادی، حالا نده.
زمسو مال مسو: زمستان مال مستان؛ یعنی جوان از زمستان نمی ترسد.
زمسونو زردلی: زمستان و زردآلو؟ کنایه به چیزی عجیب مثل بستنی در زمستان.
بوآسمونِ بهار بِقِرمن و نوار؛ یعنی در تربیت فرزندان شدّت و حدّت نشان بده، ولی دست به عصا باش
هلنگ هلنگ از دس شیر افتادم دس پلنگ؛ یعنی زمانی که از وضعیت بدی به وضعیت بدتری گرفتار شوی
تک اَلدَن سس چیخماز: یک دست صدا ندارد.
چورک قیزارینجا کوکه یانار؛ یعنی تا نان بزرگ سرخ بشه، نان کوچک می سوزه
کوزه سو یولوندا سینار؛ یعنی کوزه در راه آب بردن می شکند
آمدی آتیش بِوِری، کنایه از آدم عجول
اِلنگوان دِلنگوان مانده، کنایه از مردد ماندن است.
لپاش می مانه پُفلنگ: کنایه از آدم چاق و فربه است.
عزاداری مردم استان
مراسم عزاداری ماه محرم و صفر در کلیه نقاط استان همدان، تقریباً به یک شکل برگزار می شود. مردم در ایام محرم، در روزهای تاسوعا، عاشورا، سومین روز شهادت حضرت امام حسین (ع) و روز اربعین، با تشکیل دسته های عزاداری به مرثیه خوانی می پردازند. در هیئت های عزاداری نیز به طور عام، از وسائلی چون، عَلَم، کجاوه، پالکی، چهل چراغ، پرچم، خیمه گاه، بیرق و گهواره حضرت علی اصغر (ع) به عنوان نماد عزا و سوگواری استفاده می شود.
عزاداری مردم استان همدان در روز عاشورای حسینی
پوشاک مردم استان
پوشاک مردم استان همدان شامل تن پوش ها، سرپوش ها و پای افزار است. با وجود این که چهار محور فرهنگی (فارس، ترک، لر، کرد)، در استان قابل تمیز است، اما انواع و شیوه های پوشاک زنان و مردان مشابه است. بافت پارچه و کفش ها به خصوص گیوه پیش از ورود اجناس خارجی در روستاهای استان متداول بوده است. به ویژه گیوه های شهرستان ملایر که آجیده نامیده می شود و جزء دست بافت های استان به شمار می آید.
غذاهای سنتی استان
الگوی خوراک و مواد غذایی تشکیل دهندهٔ آن، تابع انواع محصولات کشاورزی و بومی موجود در منطقه است. در رژیم غذایی اهالی استان معمولاً محصولات کشاورزی به صورت خشکبار و تازه استفاده می شود. انواع آش شامل بروش، تله گنجی، کاچی، کلم قمری، بادمجان و آبگوشت، چنجه و نان ها شامل؛ گرده، کاک، کولره، ساجی، فتیر و اقسام شیرینی ها مانند: برساقی، سرجوق، باسوق، واگردک و پیکه چو و مرباها و ترشی ها نشان دهنده تنوع غذایی مردم استان است.
سوغات استان
سوغات رسم ایرانیان و از جمله مردم استان ماست. سوغات را در موقع برگشت مسافر به بستگان و نزدیکان هدیه می دهند، تحفه های استان همدان برای مسافران بسیار زیاد است که می توان به؛ کماج، شیره انگور، کشمش سیرتند، انگشت پیچ، قالی، گیوه، منبّت، عسل، نقل، گردو، سفال، خمیر صنل، حلواگردویی، روغن حیوانی، حلوا شکری، صنایع چرم، گیاهان دارویی، صابون محلی و قیسی اشاره کرد.
بازی های محلی استان
بازی های متنوعی در نقاط مختلف استان در بین کودکان و بزرگسالان رایج بوده و انجام می گیرد این بازی ها مهم ترین عوامل رشد اجتماعی افراد جامعه در هر منطقه ای محسوب می شوند. در استان بازی های محلی زیادی از قبیل: قایم باشک، الک دولک، هفت سنگ، اسب سواری، عمو زنجیرباف، جوراب بازی وجود دارد.
با مقاله های دیگر اصفهان تور همراه باشید تا با آداب و رسوم سایر شهرهای دیگر ایران نیز آشنا شوید.
آداب و رسوم استان بوشهر
جشنها و آیینهای استان بوشهر
هر شهری در هر زمینه ای دارای آداب و رسوم خاص خود میباشد. که دارای ویژگی های منحصر به فرد و زیبا میباشد. آژانس مسافرتی اصفهان در مقاله ی زیر برخی از این آداب و رسوم استان بوشهر را گردآوری کرده است با اصفهان تور همراه باشید تا با این آداب و رسوم آشنا شوید.
جشنهای ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیینهای خاص خود است. در حال حاضر برخی از آنها از بین رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی دیگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری…
در تاریخ فرهنگ و تمدن ایرانی، جشنها و روزهای عید، ریشه در تاریخ افسانهای ایران باستان؛ یعنی دوره سلسله پیشدادی دارند. جشنها و آیینهای استان بوشهر به جشنهای مذهبی، ملی و محلی تقسیم میشوند.
جشنهای بزرگ مذهبی در استان بوشهر
جشن میلاد حضرت محمد(ص)، جشن میلاد حضرت فاطمه(س) (روز مادر)، جشن میلاد حضرت علی (ع)( روز پدر)، جشنهای بزرگ نیمه شعبان، روز میلاد حضرت امام زمان (عج )، مراسمهای آغاز ماه مبارک رمضان و آداب گرفتن روزه و عید قربان، جشن بزرگ غدیر خم و تعیین حضرت علی(ع) به جانشینی حضرت رسول الله(ص)، جشن بزرگ بعثت حضرت محمد (ص) و جشن میلاد دیگر امامان معصوم (ع) از جمله جشنهای مذهبی مهم استان بوشهر به شمار میآیند. جشن بزرگ عید فطر در استان بوشهر؛ عید تلخکیا عید مردهها نامیده میشود.
در این روز كسانی كه عزیز از دست رفته دارند؛ مراسم فاتحه خوانی برگزار میكنند و مردم برای تسلیت به دیدن آنها میروند. سحرگاهان بعد از گفتن اذان صبح روز عید فطر، مردم به زیارت اهل قبور میروند و بر قبر مردههای خود سفره میچینند و پس از بازگشت از قبرستان نماز عید خوانده میشود.
در میان جشنهای ملی؛ جشنهای عید نوروز مهم ترین و بزرگترین جشنها به شمار میآیند. نخستین جشن ایرانی به نام نوروز از زمان پادشاهی جمشید مرسوم شد و در زمانهای بعد، جشنها و آیینهای دیگری چون تیرگان، مهرگان، سده و غیره در فرهنگ ایران پدید آمدند. اعیاد ملی، مذهبی و محلی در استان بوشهر نزد همه پاس داشته میشوند. اقلیتهای مذهبی استان بوشهر نیز میتوانند جشنهای مذهبی خود را به راحتی به جای آورند.
درمیان جشنهای ملی؛ آیینهای ویژه عید نوروز مهم ترین جشنها به شمار میآیند. مردم استان بوشهر بر اساس رسوم رایج، این عید ملی را با شكوه هر چه تمام تر برگزار میكنند و برای آن اعتبار و احترام زیادی قائل هستند.
این مراسم در میان مردم بوشهر؛ با یک شیوه ولی آداب مختلف انجام میشود. در عین حال همه مردم بوشهر آمدن نوروز را به فال نیک میگیرند و چند روز به تحویل سال نو مانده نوعی شیرینی تهیه میکنند که به شیرین بیب گلی معروف است. بیش تر مردم بوشهر علاوه بر پختن شیرینی بیب گلی و شیرینی قراپیچ، شیرینیهای دیگری نیز از بازار تهیه میکنند و در تمام ایام جشنهای نوروزی از مهمانان با انواع شیرینیها پذیرایی میشود.
امروزه همان مراسم چهارشنبه سوری که در کل کشور رایج است در این استان نیز برگزار میشود و آتش افروزی شب چهارشنبه سوری از آداب مردم این دیار است. بر اساس رسم آنها شب چهارشنبه سوری نباید نفرینی صورت گیرد زیرا بر این باورند كه در روزهای آخر سال؛ جمعا۱۹۹۹ قضا و بلا نازل میشود كه فقط ۹۹۹ تای آن در این شب است. در استان بوشهر عصر چهارشنبه سوری كوزه نو یا كهنه ای را به خانه یا زمین میزنند تا بشكند و معتقدند كه قضا و بلاها را دور میریزد.
مراسم زار (لیوا) که از آیینهای شب چهارشنبه سوری است ریشه افریقایی دارد و گویا از طریق حبشه به این منطقه راه یافته است و برای فرد بیمار برگزار میشود. این رسم در شب چهارشنبه سوری برگزار میشود و در آن مردان و زنان لباس مخصوص میپوشند و عطر مخصوص این مراسم را نیز به خود میزنند و خود را برای مراسم آماده میكنند.
هفت روز قبل از اجرای مراسم معجون مخصوصی از گیاهان: كندرک، ریحان، گشنه، زعفران، هل، جوز و زبان جوجخ (نوعی گیاه) تهیه میکنند و بیمار را دور از چشم زنان و یا بالعكس اگر مریض زن باشد دور از چشم مردان نگه میدارند و از این معجون برتن بیمار میمالند و مقداری نیز به خورد او میدهند. این مراسم چندین شبانه روز ادامه دارد و شخص زار بعد از خلاص شدن از بیماری باید همیشه لباس تمیز و سفید بپوشد و خود را مرتب بشوید و معطر كند. هیچ كار خلافی انجام ندهد و به این صورت او برای همیشه در جرگه اهل هوا در میآید.
جشنهای ازدواج در استان بوشهر دارای آداب و آیینهای خاص خود است. در حال حاضر برخی از آنها از بین رفته و به طور پراكنده در گوشه و كنار اجرا میشود و برخی دیگر با شكوه تمام مرسوم است. معمولاً خواستگاری توسط ریش سفید و یا بزرگ خانواده پدر یا مادر داماد انجام میشود. در این زمان خانواده عروس هم مدتی فرصت فكر كردن خواسته و بعد جواب نهایی را میدهند. البته در گذشته ازدواج اجباری و بیشتر درون همسری بود، ولی امروزه جوانان خود همسر آینده خویش را انتخاب میكنند و بعد خواستگاری انجام میشود. اگر داماد مورد قبول واقع نشود، خانواده عروس به بهانه این كه دختر را برای فامیل یا پسرعمو انتخاب كردهاند، جواب منفی میدهند.
شرط زدن مرحله بعد از خواستگاری است. چند نفر از افراد ریش سفید خانواده داماد پیش پدر عروس میآیند و بدین ترتیب شرایط نهایی طرفین مطرح میشود. در این نشست مهریه حاضر و غایب تعیین میشود. در گذشتهها مهریه پوست پیاز و یا بال پشه تعیین میشد. چون امكان جمعآوری این اقلام غیر ممكن بود، بدین ترتییب طلاق غیرممكن میشد. در بعضی روستاها هنوز مبلغی به عنوان حق شیر یا شیر بها به مادر عروس میپردازند. بعد از تعیین این شرایط نوبت به نامزدی میرسد. بدین صورت یک دست لباس را همراه با حلقه و ساعت در حالی كه در پارچه سبز پیچاندهاند به عنوان نشان نامزدی به خانه عروس میبرند.
به مراسم بردن لباس عروس از طرف خانواده داماد به خانه عروس و نیز به مراسم بریدن پارچه لباس عروس و داماد رخت برون میگویند. خانواده داماد بعد از این كه لباسهای عروس را تهیه كرده یک روز خوب مثل تولد ائمه اطهار (علیهم السلام) یا شبهای جمعه را تعیین كرده و لباسها را با هلهله و شادی به خانه عروس میبرند. بردن لباسها معمولاً یك هفته قبل از عروسی انجام میشود تا عروس فرصت كافی برای دوختن آنها را داشته باشد. دایه یا زن خیاط لباسها را یكییكی به مهمانان نشان میدهد در عوض این كار به وی هدایایی تقدیم میشود. قیچی زدن لباس عروس را باید یک زن خوشبخت و دولتمند (یعنی این كه شوهرش زن دوم نداشته باشد، دل سوخته نباشد، از شوهرش جدا نشده باشد) انجام دهد.
در گذشته لباسها را در سینی چیده و روی آن را روسری سبزی میكشیدهاند. در بعضی مناطق مثل بندر دیلم لباسهای داماد را نیز از خانه عروس طی مراسمی به خانه داماد میبرند و به این كار تشریف میگویند.
دعوت از مردم برای شركت در جشن عروسی توسط دلاک یا دایه انجام میشد ولی امروزه توسط اقوام عروس و داماد صورت میگیرد. هنگام دعوت در ظروفی مقداری گلبرگ و گل محمدی ریخته و نقل و نبات نیز روی آن گذاشته، سپس با پارچه حریر سبز روی آن را پوشانده و به درب خانهها برای دعوتی میروند، صاحب خانه تعداد گلبرگ و نقل را برداشته و با ذكر دعای خیر و خوشبختی اعلام آمادگی برای حضور در جشن عروسی مینماید. به این عمل طلبون نیز گفته میشود. گل و نقل طلبون را جوانان دم بخت برای طلب مراد میخورند.
بعد از ظهر شب عروسی، داماد بعد از رفتن به حمام و پوشیدن لباس نو در حجلهای كه وسط حیاط داماد درست شده مینشیند. مردم با هلهله و شادی همراه با آوای نی انبان گرد داماد جمع میشوند. سلمانی محل پارچهای را دور گردن داماد میبندند و موی سر و صورت او را اصلاح میكند. مردم نیز پول و شیرینی روی سر داماد میریزند که به این مرام سرتراشون میگویند. هنگام سرتراشون دعایی خوانده میشود و مردم صلوات میدهند، در این مراسم مردم با شربت و شیرینی و آجیل پذیرایی میشوند.
حنابندان رسم دیگری است که معمولاً یك شب قبل از عروسی انجام میدهند. سلمانی محل، دست و پای داماد را در منزل وی حنا میبندد و سپس با یک پارچه حریر سبز رنگ میبندد. در همان ساعت؛ سلمانی زن در منزل عروس دست و پای عروس را حنا میبندد. هنگام حنابندان موسیقی محلی و رقص و پای كوبی اجرا میشود. در صبح حنابندان حلوای برنج و حلوای انگشت پیچ با نان محلی كه كنجد روی آن مالیده شده و به گرده مشهور است، به مردم میدهند. طریقه پخش حلوا به این صورت است كه حلواها را در كاسه و یا بشقاب چیده و در سینی بزرگی قرار میدهند، یكی از بستگان عروس و یا داماد سینی را روی سر گذاشته و به خانههای همسایه و فامیل میرود و حلوا را تقسیم میكنند.
این حلوا را صبح عروسی نیز پخش میكند. امروزه مراسم حنابندان به این صورت است كه یك برگ سبز درخت نارنج و یا یک اسكناس هزار تومانی را در دستهای عروس و داماد گذاشته و روی آن حنا میگذارند. هنگام حنابندان این شعر خوانده میشود: “عروس حنا میبنده، طوق طلا میبنده، اگر حنا نباشد، دل به خدا میبنده”
دومارویی رسم دیگری است که در مراسمهای عروسی انجام میشود. در روستاهایی كه كنار روخانه و یا دریا قرار دارند، بعد از ظهر پیش از شب عروسی داماد را سوار اسب كرده و با هلهله و شادی او را به كنار رودخانه برده، بعد از استحمام وی را به منزل بر میگردانند و سرتراشون انجام میشود. در نقاط دیگر داماد را برای زیارت به پابوسی پیر یا امام زادهای درمحل میبرند.
وقتی عروس را به منزل داماد میآوردند (در قدیم كه عروس را با اسب میآوردند) عروس تا هدیه ای نمیگرفت از اسب پیاده نمیشد که به این رسم پااندازون گفته میشود. امروزه آوردن عروس با اتومبیل انجام میشود در این شرایط نیز عروس تا هدیه نگیرد از اتومبیل پیاده نمیشود. هدایا ممكن است پول، قالی، چند اصل نخل چند رأس گوسفند و یا قطعهای زمین باشد.
سه شبه رسم دیگری است که در شمال استان نظیر بندر ریگ و بندر گناوه و دیلم رایج است. در شب سوم عروسی، دوستان و بستگان عروس و داماد به دیدن عروس میروند و هدیه مورد نظر خود را تقدیم میكنند. در منزل عروس با شیرینی و آجیل و شربت از مهمانان پذیرایی میشود. آجیل را در دستمال كوچكی میپیچنانند و میهمانان آن را با خود به منزل میبرند. یزله خوانی و خیام خوانی از جمله آداب موسیقی مراسم ازدواج در استان بوشهر است.
آیینهای طلب باران از جمله آیینهای محلی بسیاری از مناطق کم آب ایران از جمله استان بوشهر است. در این سرزمین اگر بارش باران تا آذرماه با تأخیر روبه رو شد مردم دست به دعا برداشته و آیینها و مناسكی را برای تسخیر این عنصر طبیعی انجام میدهند. برخی از این آیینها به شرح زیر هستند:
مراسم گلگلین (gal galin):
هنگام غروب مردم محله در یک كوچه جمع شده و یک نفررا به صورت مضحک و خندهدار در میآورند؛ لباس كهنه تهیه شده با گونی میپوشانند، شاخی روی سرش میگذارند، زنگوله ای در گردن او میاندازند واو در كوچهها راه میافتد به این فرد گلی میگویند. مردم از پشت بام به روی گروه گلی آب میریزند. گلی به درب خانهها میرود و طلب هدیهای میكند. صاحب خانه به گلی مواد غذایی از قبیل گندم، جو، حبوبات و یا پول میدهد. عده ای به ویژه كودكان نیز پشت سر گلی به راه میافتند و اشعاری میخوانند”نه او بی بارون بی بارون بی نه او بی (آب نبود)”
اگر صاحب خانه به آنها هدیهای بدهد میگویند: “خونه گچی پر همه چی” اگر صاحب خانه به آنها چیزی ندهد؛ میگویند: “خونه گدا هیچی ندا”
هنگام عبور از كوچه این اشعار را به منزله طلب باران خواهی میخوانند:
“گلی ما جهونن امشب
صبا بارون گلی ما خوشكل است
امشت تا فردا باران خواهد آمد
گلی اومده در خونتون سی محض جاجیم كهنهتون
گلی ما چه زشت بارون تپ درشت
گلی اومد درخونتون سی محض بوای بچه تون
گلی اومده رو خونه تون سی محض جاجیم كهنه تون”
از هدیههای جمع آورده شده، شله یا حلیم درست میكنند. یک دانه مهره یا ریگ در آش میاندازند. سپس آش را بین حضار تقسیم میكنند. در سهمیه آش هر كس ریگ دیده شد، او را كتک میزنند. در این موقع یک نفر ریش سفید و یا سید محل ضامن وی شده و او را نجات میدهد و میگوید من ضامن این فرد هستم تا چند روز دیگر باران خواهد آمد. اگر باران نیامد او را بزنید. فردی كه مهره خورده را رو به سوی قبله دعا (یعنی امام زاده یا پیری كه در سمت مغرب محله واقع است) میبرند (در آبادیهایی كه كنار ساحل هستند به سمت دریا كه در جهت مغرب است میروند) مردم به دنبال آن فرد به راه میافتند و با هم دیگر میخوانند: “قبله دعا میشینیم سی او خدا میشینیم”
وقتی مردم به سوی پیر یا امام زاده حركت میكنند اسم امام زاده را آورده و از وی طلب باران مینمایند.
مراسم تک تكو tek teku
از آیینهای ویژه طلب باران است كه ترتیب آن به شکل زیر است:
شب هنگام دو نفر در حالی كه صورت خود را پوشاندهاند تا شناخته نشوند؛ آردبیز یا الک را در دست گرفته و با ریگ به الک میكوبند كه با صدای تک تک آن صاحب خانه به دم در آمده و به آن دو نفر قند یا چای میدهد. چیزهایی را كه جمع شده است به سر پیر یا امام زاده میبرند و چای درست كرده میخورند. این كار تا سه شب ادامه دارد؛ مردم معتقدند بعد از سه شب باران خواهد بارید.
خانه تکانی
یکی از رسوم پسنده و ارزشهای نیک عید مردم بوشهر خانهتکانی و شست و شوی فرشها و پتو و دیگر وسایل منزل است، نظافت و خانه تکانی یکی دو هفته پیش از فرا رسیدن عید انجام می گیرد و در واقع مردم خانه را برای پذیرانی از میهمانان عید آماده می سازند.
- کاشت سبزه، نظافت و خرید لباس نو
اغلب مردم استان، دو یا سه هفته قبل از عيد دانههاي گياهي مانند گندم و عدس و لوبيا را سبز ميكنند كه براي سفره هفتسين آماده باشد. بعد از بزرگ شدن با روبان قرمز اطراف سبزهها را بسته و برای گذاشتن سر سفره آماده می کنند.
همچنین یکی دو روز مانده به آغاز سال نو، افراد خانواده برای خرید لباس عیدشان به بازار و فروشگاه ها می روند و لباس های نو و پارچه های رنگین، خریداری می کنند. در واقع افراد خانواده با خرید لباس نو و تغییر ظواهر زندگی نشاط خاصی را به زندگی خود می بخشند. نظافت و رعایت بهداشت و نیز پوشیدن لباس تمیز و استفاده از عطر و بوی خوش در صورت امکان از وظایف اخلاقی و اجتماعی نوروز است.
- تهیه سفره هفت سین
بزرگترین نماد آیین نوروز “هفت سین” ، است. بزرگان خانواده یکی دو روز قبل از سال تحویل، خریدهای سفره هفت سین را انجام می دهند و فضای خانه را برای یک دورهمی صمیمی و خانوادگی آماده می کنند. هفت سین عبارت است از سماق، سیر، سنجد، سمنو، سکه، سرکه و سبزه.
“محمد علی دادخواه” که اخیراً پژوهشی با عنوان “نوروز و فلسفه هفت سین” را به نگارش در آورده، در این باره مینویسد:”عدد هفت برگزیده و مقدس است. در سفره نوروزی انتخاب این عدد بسیار قابل توجه است. ایرانیان باستان این عدد را با هفت امشاسپند یا هفت جاودانه مقدس ارتباط میدادند. در نجوم عدد هفت، خانه آرزوهاست و رسیدن به امیدها را در خانه هفتم نوید میدهند. علامه مجلسی میفرماید: آسمان هفت طبقه و زمین هفت طبقه است و هفت ملک یا فرشته موکل برآنند و اگر موقع تحویل سال، هفت آیه از قرآن مجید را که باحرف سین شروع میشودبخوانند آنان را از آفات زمینی و آسمانی محفوظ میدارند.”
- پختن نان و غذا های محلی:
پختن نان محلی اغلب در روستا ها و شهرهای کوچک استان رایج است. زنان خانهدار با پختن نانهاي انواع نان های شیرین و مخصوص به استقبال عيد ميروند.
در استان بوشهر پختن دو نوع نان معمول است؛ یکی در تنور و دیگری روی تابه. نان تنوری ضخیم است که به گرده مشهور است و روی آن را کنجد میپاشند و در تنور میپزند.
نان تابه، نان نازکی است که با ابزاری به نام تیر روی صفحه تختهای به نام خون پهن میکنند سپس آن را روی تابه میپزند. نوع این نان نازک و خشک تا ماهها قابل نگهداری است. نوعی نان نرم و کوچکتری به نام مشتک یا بلبل نیز روی تابه پخت می شود که بیشتر برای صبحانه صرف می شود.
همچنین غذا های محلی و سنتی مخصوص استان بوشهر نیز پخت می شوند که ماهی، میگو و خرما مهم ترین مواد اولیه تهیه این غذا های سنتی است که در طبخ بسیاری از این خوراکی های محلی مورد استفاده قرار می گیرند.
به عنوان مثال یکی از خوشمزهترین مواد غذایی که با خرما تهیه میشود، رنگینک است که دارای گونههای مختلفی است. رنگینک جزو شیرینی هایی است که در عین خوشمزگی، بسیار ساده تهیه می شود، به همین خاطر طرفداران زیادی دارد.
قلیه ماهی، قلیه میگو، میگوی سوخاری و میگو پلو،قیمه بوشهری، حلوای انگشت پیچ و … از جمله غذاهای محلی و مورد علاقه بوشهری ها است که برای مهمانان خود تهیه می کنند.
- جمع شدن تمام افراد خانواده بر سر سفره عید در لحظه تحویل سال نو
موقع تحویل سال نو همه اهل خانه با لباس نو بر سر سفره می نشینند، مادر اسپند دود می کنند برای دوری از زخم چشم، یکی شمع روشن می کند به نیت روشنایی خانه و زندگی، پدر قرآن می خواند تا در آغاز سال نو دلها به سوی خداوند بزرگ هدایت شود. اعضای خانواده در لحظه تحویل سال جدید، دست به دعا آماده می شوند و دعای زیبای:« یا مقلبالقلوب والابصار یا مدبر اللیل والنهار یا محول الحول و الاحوال حول حالنا الی احسن الحال» را زمزمه و در ذهن و دل خود آرزوهای قشنگ می کنند.
بر سر سفره عید، سکه، برنج، آب، ماهی قرمزآینه و .. نیز دیده می شود که سکه نشان از خیر و برکت و رفاه؛ برنج، نشانی از خیر و برکت و فراوانی؛ آب، نشان صافی و پاکی و روشنایی و گشایش کار؛ ماهی قرمز، شگون دارد؛ آیینه، برای رفع کدورت و نشانی ازصفا و پاکی و یکرنگی است.
بوشهری ها تخم مرغ های جوش داده را رنگ می زنند و بعد از خواندن آیه تحویل سال و دعای عاقیت بخیر برای یکدیگر،تخم مرغ ها را صرف می کنند.
زمان سال تحویل همه اهل خانه همدیگر را در آغوش می گیرند و با روبوسی سال نو را تبریک می گویند و برای هم سال خوب و پربرکتی را آرزو می کنند و سپس به مناسبت سال نو بزرگترها به کوچکترها عیدی می دهند.
معمولا مردم استان بوشهر به خصوص شهر بوشهر نهار روز عید نوروز را سبزی پلو با ماهی و نوشیدنی محلی صرف می کنند.
- زیارت اهل قبور
رفتن به زیارت اهل قبور در آغازین روزهای سال نو و نیز برگزاری مراسم تحویل سال در کنار قبور شهدإ از دیگر آداب دینی نوروز است.
برخی از هم استانی ها در لحظه تحویل سال و برخی دیگر نیز بعد از تحویل سال جدید به قبرستان می روند و به گونه ای یاد کسانی که سالهای گذشته در لحظه تحویل سال در کنار آنها بوده اند را گرامی می دارند.
تشرف و حضور در اماکن مقدسه و مشاهد مشرفه و برگزاری مراسم تحویل سال نو در آن مکانها نیز از جمله آداب نوروز مردم استان می باشد.
- دید و بازدیدها و دادن عیدی
دید و بازدید را به عنوان مهمترین آئین ایام نوروز میتوان یاد کرد که جایگاه ویژهای در بین مردم دارد و صله رحم به صورت ویژهای در این ایام در بین مردم دیده میشود.
ایام عید فرصت مناسبی برای صله رحم و رسیدگی به وضع خویشان و بستگان است که این نیز یکی از نشانه های اخلاق و سنن اسلامی و انسانی است. از همان روزهای اول نوروز در استان بوشهر، دید و بازدیدها آغاز می شود. در همه خانواده ها رسم بر آن است که افراد خانواده ابتدا به دیدن بزرگترهای فامیل می روند و عید را به آنها تبریک می گویند. سپس به خانه بر می گردند و منتظر می مانند تا بزرگترها به آنها سر بزنند. در این دید و بازدیدها عیدی هم داده می شود.
علاوه بر دیدوبازدید از بستگان، دوستان، همسایگان و بزرگان فامیل، با جمعی از مصیبت دیدگان در سال گذشته نیز دیدار می شود. این دید و بازدیدها و عیدی دادن و عیدی گرفتن تا پایان تعطیلات نوروز (سیزده به در) ادامه دارد و برای مهمانان ویژه خود ماهی شکم پر با شکر پلو تدارک می بینند.
- سیزده به در
سیزده بدر نیز از دیگر رسمها است که تقریبا در همه کشور انجام می شود و مردم در این روز به طبیعت رفته و ناهار خود را در آنجا صرف میکنند.
اجرای مراسم سیزده به در در میان ایرانیان از دیر باز امری بسیار جدی بوده است که همواره با برپایی مراسمی خاص همراه بوده است.
مردم شهرهای استان بوشهر نیز همانند دیگر هموطنان، به اتفاق خانواده، اقوام و بستگان خود از صبح روز سیزدهم فروردین با دامان طبیعت می روند و در یک فضای پر از صمیمت به گشت و گذار می پردازند و در مناطقی از استان بازی های بومی محلی انجام می دهند و سپس ناهار را با هم صرف می کنند و غروب با پایان بردن یک روز تفریحی، سبزه عید خود در دریا یا آب روان رها می کنند و به منزل بر می گردند.
نای بند، بهشت ایران در زمستان
وجود تپههای مرجانی جهت غواصی، تخمگذاری و جوجه آبزی لاکپشتان دریایی که در کمتر نقطهای از سواحل صورت میگیرد، باعث جلوه بخشیدن به این منطقه در میان سواحل خلیج فارس شده است.
پارک ملی نایبند بهعنوان اولین پارک ملی دریایی کشور و منطقه حفاظتشده سازمان حفاظت محیط زیست ایران در استان بوشهر، در سواحل خلیج فارس است.
منطقه حفاظتشده نایبند در استان بوشهر که نقطه اتصال کوههای عسلویه به دریای خلیج فارس است، با داشتن پوشش گیاهی مناسب و حیات وحش متنوع جلوهای زیبا از طبیعت کوه و دریا را در سواحل آبی و خشکی خلیج فارس به وجود آورده است. پیشروی خشکی در دریا که به دماغه نایبند معروف است موجب تشکیل خلیجی کوچک به نام نایبند شده است که در ۳۲۰ کیلومتری جنوبشرق بوشهر واقع است و در عصر آلبویه از مهمترین مراکز صید و تجارت مروارید در ایران بوده است.
خلیج نایبند، کرانهها و سواحل خشکی آن اکنون از مناطق مهم حفاظت شده کشور است که ۴ هزار و ۱۳۰ هکتار وسعت دارد. اگرچه اکنون خبری از مروارید و صید و تجارت آن در خلیج نایبند نیست، اما مرواریدها جای خود را به گوهرهای گرانبهای حیات وحش و محیط زیست داده است و این منطقه حفاظت شده زیباترین منطقه ساحلی در طول سواحل خلیج فارس است. منطقه حفاظتشده و خلیج نایبند با جنگلهای همیشه سبز حرا و کوههای پیوسته به دریا با پوشش گیاهی مناسب یکی از ارزشمندترین زیستگاههای دریایی و حیات وحش را در خلیج فارس به وجود آورده است.
بدون ترديد نایبند يكی از زيباترين مناطق ساحلی در طول سواحل خليج فارس به شمار میرود . آثار بجا مانده از بندر تاريخی نایبند و در دماغه نایبند، حاكی از پيشينه تاريخی طولانی منطقه است . بررسی آثار، نشان میدهد اين بندر در عصر آلبويه يكی از بنادر مهم و از مراكز عمده صيد و تجارت مرواريد خليج فارس بوده است.
جنگل حرا یکی از شگفتیها و زیباییهای طبیعت خلیج فارس در پارک ملی دریایی نایبند است آب آرام و بی صدا در لابهلای سرشاخههای همیشه بهار و سرسبز این درختان آرامیده است و تنها موجی که بر دل صاف و شفاف آب نقش میبندد و موجی است که از حرکت قایق روی آن نقش میگیرد. رقص درختان زیر آب در هنگام مد، و آمدوشد پرندگان دریایی هنگام جزر، یکی از بکرترین صحنههای خلقت است که برای همیشه در ذهن باقی میماند. سواحل جنوبی ایران با مناطق خشک و دریایی و آب شور شناخته شده است، اما نکته شگفتانگیز این منطقه گیاهی است که بینیاز به آب شیرین روییده میشود. به روایتی این گیاه اسطورهای از اشک چشم حضرت آدم (ع) روییده است. حرا دارای برگهای سبز، چند ساله، پایا و نوعی ریشههای هوایی فراوان است که به طور عمودی از لجن بسته خارج میشود و عمل تنفس و هواگیری انجام میدهد. فصل گلدهی آنها در ماههای اسفند و اردیبهشت انجام میشود. از مشخصات این گیاه آن است که دانههای آن قبل از پراکنده شدن، قسمتی از رشد خود را در داخل میوه انجام میدهد و زمانی که تخم گیاه در آب قرار گیرد پوست آن باد میکند و شکافته میشوند. در کنار این گیاهان جانداران دوزیستی زندگی میکنند که با ایجاد سوراخهایی تهویه را در سطح فوقانی گلولای میسر میسازند. شدت برخورد امواج در محدوده جنگلهای حرا ملایم هستند و عمل جزر و مد به آسانی صورت میگیرد و به صورتی که در زمان جزر، ریشههای این درخت به حالت میخی شکل در آمده و به هنگام مد دریا در نواحی عمیقتر آن تاج درخت در زیر آب غوطهور میماند.
خليج نایبند در ساحل شمالی منطقه نایبند با وسعت ۴۱۳۰ هكتار يكی از ارزشمندترين زيستگاههای دريايی خليج فارس است حوزههای متعدد، جنگلهای حرا، سواحل ماسهای درخشان در بخشهای شمالی و شرقی و سواحل صخرهای دارای حاشيه باريك ماسهای جنوبی خليج و بخش غربی منطقه حفاظت شده نایبند، درختان كهنسال انجير معابد در دماغه نايبند، دشت هموار بخش شمالی، دشتهای مشجر و درههای عميق و صخرهای در بخش جنوبی بديعترين چشماندازهای طبيعی سواحل خليج فارس را يكجا گرد آورده است. وجود چنين مناظری، تپههای مرجانی برای تفريح غواصان و حتی فرايند تخمگذاری و فرزندآوری لاكپشتان دريايی كمياب كه كمتر نقطهای از سواحل صورت میگيرد میتواند سبب جلب گردشگران شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
دشت نمارستاق و آبشار دریوک کجاست؟
ایران و خصوصا شمال کشور پر است از بهشت های بکری که شاید حتی اسمش را هم نشنیده باشید. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی یکی از این بهشت های گمشده در آمل مازندران پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
دشت نمارستاق از جمله ییلاقهای بسیار پر طرفدار در فصل تابستان است. این منطقه به نوعی بهشت گمشده مازندران محسوب میشود.
نمارستاق نام منطقهای کوهستانی در بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران ایران است. نمارستاق دارای آب و هوای بسیار خنک در فصل تابستان است و دارای موقعیت بسیار مناسب نسبت به بقیه روستاهای همجوار در کوهپایه دماوند است.
دشت و آبشار شیبدار کوهره دریوک در منطقه نمارستاق در ۴۰ کیلومتری آمل از ییلاقهای زیبای منطقه البرز میباشد که دارای مناظر بسیار دیدنی میباشد به عبارتی با پشت سر گذاشتن دو سوم جادۀ هزار در قلب منطقۀ البرز مرکزی، به محلی موسوم به دو راهی پنجاب می رسید. بعد ار حدود یک ساعت پیادهروی از روستای نمارستاق به دشت دریوک که دشتی کوچک ولی بسیار دیدنی است، و کمی پس از آن به آبشار دریوک میرسیم. یک دشت وسیع و با آبشاری بلند و کشیده با سنگلاخهایی سخت که بلندترین آبشار زمینی ایران است طبیعتی زیبا برای گردشگران و کوهنوردان است. چشمههای آب معدنی و چهل چشمه و چشمه لهرا و دشت سفید از دیگر جاذبههای این منطقه میباشد. از دیگر منابع طبیعی این منطقه دشت بالایی و پایه کوهای آن است.
آبشار زیبای این منطقه در جنوب روستای نمار و در میان دره شرقی دریوک قرار دارد و حدود ۱۰۰ متر ارتفاع دارد. مسیر فرعی نمار، مابین روستاهای هردورود و کهرود از قسمت غربی جاده هراز از محل سه راهی پنج آب جدا شده و از میان درهای دیدنی و سرسبز به طول حدود ۲۵ کیلومتر میگذرد.
زمان سفر برای بازدید از دشت نمارستاق چه فصلی از سال است؟
زمان مناسب برای برای دیدن این ییلاق از ابتدای خرداد ماه تا ابتدای مهرماه است. هایپرشیا در این ماهها تورهای مختلفی برای بازدید از این ییلاق دارد.
از چه مسیری به دیدن این ییلاق برویم؟
مسیر دسترسی به این ییلاق از جاده هراز، ۴۰ کیلومتری جنوب آمل به سمت شرق و سپس طی کردن آسفالته با طول ۱۸ کیلومتر تا روستای نمار است.
دشت و آبشار شیب دار کوهره دریوک در منطقه نمارستاق در ۴۰ کیلومتری آمل از ییلاق های زیبای منطقه البرز می باشد که دارای مناظر بسیار دیدنی می باشد به عبارتی با پشت سر گذاشتن دو سوم جادۀ هزار در قلب منطقۀ البرز مرکزی، به محلی موسوم به دو راهی پنجاب می رسید. این دو راهی و جاده ای خاکی که مسیر مواصلاتی نمارستاق نام گرفته، از آبادی های چندی چون پنجاب، سوا، شیخ محله، کلری، دیوران عبور کرده و سرانجام به آبادی بزرگ نمارستاق در کنار رودخانۀ خروشان آن که سرچشمه از کوه های ناظر و شکر لقاس دارد می رسید. بعد ار حدود یک ساعت پیاده روی از روستای نمارستاق به دشت دریوک که دشتی کوچک ولی بسیار دیدنی است، و کمی پس از آن به آبشار دریوک می رسیم. یک دشت وسیع و با آبشاری بلند و کشیده با سنگلاخ هایی سخت که بلندترین آبشار زمینی ایران است طبیعتی زیبا برای گردشگران و کوه نوردان است. چشمههای آب معدنی و چهل چشمه و چشمه لهرا و دشت سفید از دیگر جاذبه های این منطقه میباشد. از دیگر منابع طبیعی این منطقه دشت بالایی و پایه کوهای آن است.
بعد از دشت در مسیر قله چشمه جوشانی قرار دارد به اسم اشتلک یا اشلک که می گویند خواص درمانی دارد. دشت لهرا یا لرا ٬برای کسانی که از راه های دور قصد صعود به قله را دارند جهت اقامت شبانه جای مناسبی است.
دریاچه دو خواهران : پس از دشت دریوک اگر به سمت جنوب مایل شوید، وارد دره کوچکی در پای قلل لهرا می شوید. مسیر با پیچ و خم های متعدد ارتفاع می گیرد و سرانجام پس از سه ساعت کوهپیمایی آرام و گام به گام بر گردنه لهرا به ارتفاع ۳۷۰۰ متر قرار می گیرید. در پیش رویتان و در سمت جنوب منظرۀ با شگوهی از خط الرأس دیواره های صخره ای دو خواهرون و چپکرو دیده می شود که برف نسبتا زیادی شیارها و دهلیزهای آن را پوشانده است. هوا صاف و آفتابی است و ما اکنون درست در روبروی قلۀ برج مانند مخروط سر قرار دارید. از گردنه سرازیر شده به سوی کف دره بیایید و پس از نیم ساعتی به سرچشمۀ بسیار زیبای رودخانه سه سنگ می رسید و در کنار رودخانه چادر خود را برپا کنید. دره سه سنگ که در شمال خط الرأس قرار دارد، منطقه ای برفچالی در این موقع از سال به حساب می آید. هوای فرحبخشی جریان دارد و دیدار و شناسایی مجموعه قلل دوخواهرون و سه سنگ خالی از لطف نیست. با آماده کردن وسایل، یک شب بسیار سرد را در کنار رودخانه سه سنگ به سر ببرید. و صبح نه چندان زود آماده حرکت برای یافتن دریاچه دوخواهرون شوید. از اینجا حدود یک ساعتی به سوی غرب حرکت کرده، زمانی که درست در مقابل دو قله نزدیک به هم دوخواهرون قرار می گیرید، به سمت جنوب و رو به سوی قله از تپه ماهورهایی که برف قسمت سایه دار آن را پوشش داده عبور کرده بتدریج ارتفاع می گیرید و در بالای یکی از این تپه ها در زیر دیوارۀ شمالی دوخواهرون به دریاچۀ آن با آبی به رنگ به رنگ فیروزه می رسید. دریاچۀ آن با آبی به رنگ فیروزه می رسید. دریاچه در ارتفاع ۳۸۸۰ متری و در نقطه ای ساکت و آرام به دور از تابش خورشید قرار دارد. آب آن ماحصل ذوب برف های سنگین و بهمن هایی است که از خط الرأس به پایین سرازیر می شود. زمانی را به دیدار، استراحت و عکاسی بپردازید.
آب دریاچه بسیار سرد است و از عمق چندانی نیز برخوردار نیست. برکۀ کوچکتر دیگری نیز در سمت چپ آن خودنمایی می کند که به اندازۀ این دریاچه نیست. دو ساعت توقف کنید و سپس از مسیر تپه ماهورها خود را به محل اردو در کنار رودخانه سه سنگ برسانید.
ـ راه دیگر دستیابی به دریاچه دو خواهران آمل :
– جاده هراز، پلور، جاده آسفالته تا سد لار و سپس جاده خاکی پناهگاه سیمرغ در غرب دماوند تا بالای مرتع ورارو و سپس راه چاک اسکندر به گردنۀ سرداغ، رودخانه دلیچای و مرتع سه سنگ
بهترین زمان اواخر خرداد ماه است. این منطقه جاذبه های طبیعی زیادی دارد پیشنهاد می شود از راهنماهای محلی برای بازدید بهتر منطقه استفاده کنید و دوربین عکاسی را فراموش نکنید.
آدرس: آمل، منطقه نمارستاق
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
عشایر استان اردبیل
عشار استان اردبیل در ایران قدمتی چندهزار ساله دارند و از این حیث دارای ارج و مقام بسیاری می باشند. در این مطلب در اصفهان تور عشایر اردبیل را به طور کامل به شما معرفی کرده ایم. با ما همراه باشید.
جامعه عشايري يادگاراني از تاريخ درخشان و پرافتخار اين سرزمين كهن سال با قدمتي نزديك به ۱۲۰۰۰ سال تاريخي مي باشند . اين مردمان صادق و سلحشور و كم ادعا كهن ترين ارزش هاي بومي را ميراث دارند و حافظان اصيل سرزمين ايران و سرحدات كشور هستند. براساس سرشماري ۱۳۸۷ عشاير استان از دو ايل بزرگ بنام هاي ايل شاهسون با ۹۳/۴ درصد و ايل قره داغ با ۵/۱ درصد جمعيت و دو طايفه مستقل شاطرانلو با ۳/۸ درصد و طايفه مستقل فولادلو با۱/۳ درصد جمعيت در قالب ۱۵۱۹۲خانوار و ۸۰۰۰۰ نفر جمعيت ، تشكيل يافته است .
ایلات و عشایر حوزه شمال غرب
حوزه استقرار عشایر شمال غربی ایران شامل عشایر مستقر در سرزمین آذربایجان (استان های آذربایجان شرقی، آذربایجان غربی، اردبیل، زنجان) و بخشی از گیلان است كه به دلیل كوهستانی بودن منطقه از تنوع آب و هوایی برخوردار است. جنگل های تنك، مرغزارهای سرسبز و مراتع پهناور و سرسبز از ویژگی های این ناحیه است كه سبب رونق زندگی عشایر در این منطقه شده است.
در آذربایجان، ایلات و طوایف متعددی مانند ایل شاهسون و ارسباران زندگی می كنند. ییلاق آن ها عمدتا در كوهپایه های سبلان و قوشه داغ در پیرامون شهرهای مشگین شهر، سراب و اهر واقع است و طوایف خلخال در كوه های طالش زندگی می كنند. قشلاق شاهسون ها و طوایف ارسباران در دشت مغان و گرمسیر طوایف خلخال، حاشیه رود قزل اوزن است.
ایلات کردزبان میلان و جلالی نیز در همین حوزه در منتهی الیه شمال غربی در حاشیه مرز استان آذربایجان غربی با کشور ترکیه زندگی می كنند. مهمترين ايلات اين قطب را عشاير شاهسون، جلالي، قره داغ (ايل ارسباران) ميلان، شكاك، زرزا، پيران، پنيانشين، سادات، قره پاپاق، مامش و سعدلو تشكيل مي دهند.
عشایر شاهسون
شاهسون ها جزء ایلات و طوایف عشایری ترك تبار و ترك زبان ایران هستند از نظر پیشینه تاریخی ، نیاكان این گروه عشایری به اسم تركمنان “غز ” یا ” اغوز ” از اواخر قرن سوم هجری از مرزهای شمال شرقی ایران وارد سرزمین خراسان بزرگ شده و از سلطان محمود غزنوی اجازه استقرار در آن نواحی را یافتند . پس از مرگ سلطان محمود و طی دوران جنگ بین سپاه مسعود غزنوی و سلجوقیان ، تركان غز جانب سلجوقیان را گرفته و با شكست مسعود ، تركمن های غز به همراه سپاهیان پیروز سلجوقی وارد سرزمین ایران شده و در مناطقی از شمال شرق تا شمال غرب ایران و بخصوص در آذربایجانشرقی و دشت مغان ، نواحی وسیعی از آسیای صغیر ( تركیه امروزی ) ، قسمتهایی از شام (سوریه كنونی ) و شمال عراق پراكنده شده و عمدتاً به شیوه چادر نشینی گذران زندگی می كردند . از دوره صفویه تا قرن معاصر ، طوایفی از عشایر ترك زبان شاهسون در منطقه وسیعی از ایران پراكنده بوده اند . از میان مجموعه ایلات و طوایف ترك زبان مورد اشاره در دوره معاصر لفظ ایل شاهسون (ائل سون) فقط به آن تعداد از طوایف اطلاق می شود كه قلمرو و استقرار ییلاقی و قشلاقی آنها عمدتاً در استانهای اردبیل و آذربایجانشرقی قراردارد و تعدادی از طوایف شاهسون مستقر در منطقه قره داغ استان آذربایجانشرقی ” ایل ارسباران ” نیز اطلاق می شود .
الگو هاي كوچ و ايل راهها ( انواع، اشكال، وسيله، مسافت )
شيوه زيست عشاير مبتني بر زيست ييلاق و قشلاق بوده و به صورت عمودي از كمترين ارتفاع
(۴۰متر از سطح دريا ) تا ارتفاع ۴۵۰۰ متري ادامه دارد . تحولاتي كه در طي چند ساله اخير در استان اتفاق افتاد در كوچ و سازمان ايلي تحولاتي جدي بوجود آورد. شرايط اكولوژيكي حاكم بر مناطق عشايري سبب شده است كه عشاير دو بار در سال كوچ كنند ،بدين معني كه در اوايل پاييز از مناطق ييلاقي به مناطق قشلاقي كوچ كرده و بار ديگر در اواسط ارديبهشت ماه با تحول شرايط اقليمي به ييلاق بر مي گردند . بنابراين حدود ۴ ماه از سال در ييلاق و نزديك به ۷ ماه در قشلاق استقرار مي يابند و يك ماه نيز در رفت و برگشت و در مسير كوچ مي باشند.
عشاير استان با طي مسافتي حدود ۴/۴۳ الي ۲۸۰ كيلومترفاصله از مسير ۵ ايلراه خودشان را به ييلاق مي رسانند.
لازم به توضیح است عشایر استان اردبیل قبل از رسیدن به منطقه ییلاقی حداکثر ۱۵ روز در مناطق یازلاق می مانند و به تدریج خودشان را به ییلاقات می رسانند .
مسير كوچ و ايل راههاي اصلي عشايراستان :
۱- مغان – انجيرلو – قباله – برزند – شمسير – كنگرلو – ييلاقهاي مشگين شهر و حومه با مسافت ۵/۱۰۷ كيلومتر
۲- مغان – انجيرلو – شهر گرمي – بيل داشي – شهر رضي – روستاي ساميان – شهر اردبيل – ييلاقهاي باغرو و بزغوش با مسافت ۱۷۴ كيلومتر
۳- مغان- روستاي بران – روستاي آقا محمد بيگلو – روستاي زيوه – صلوات- كنگرلو – ارباب كندي – ساميان – اردبيل در شهر اردبيل به دو مسير
یيلاقهاي بالاي سرعين با مسافت ۷/۲۷۱ كيلومتر
ييلاقهاي شهرستان سراب با مسافت۹/۲۷۹كيلومتر
۴- سجهرود – برندق- نيساز – آق سو – سوسهاوا – ييلاق قزل بلاغ با مسافت۲/۱۰۶كيلومتر
۵- جعفرآباد – تيل- كرين- لرد – ييلاق طالشه درق با مسافت۴/۴۳كيلومتر
با بررسي مسافت ايل راههاي عشاير طولاني ترين مسير حد فاصل شهرستان پارس آباد از استان اردبيل و شهرستان واقع در استان آذربايجان شرقي به طول ۲۸۰ كيلومتر مي باشد و كوتاه ترين مسير مربوط به شهرستان خلخال ۴/۴۳ كيلومتر گزارش شده است .
چادر عشایر:
چادرها دو قسمت دارند، یک بخش چوبی که مي تواند متشکل از ۲۴، ۲۸ یا ۳۲ ستون باشد و قسمت پارچه ای که از نمد حاصل از پشم گوسفند تهیه می شود و توسط طناب های دست بافت بهم متصل می شود. حاصل کار بسته به تعداد ستون های به کار رفته اتاقی ۶×۶ یا ۶×۸ با سقف گنبدی شکل است.
صنایع دستی و فرآورده های لبنی:
صنایع دستی عشایر نیز بیشتر از پشم ساخته میشود. از جمله مهمترین صنایع دستی جامعه عشایری می توان به محصولات دست بافی چون قالی، قالیچه، گلیم، زیلو، ورنی، جاجیم، خورجین، توبره، چوقا، لباس های سنتی کلاه ، دستکش، جوراب نقشدار از پشم، گیوه و پاپوش، پلاس و … اشاره کرد. همچنین طناب هایی با طرح و نقش هاي مختلف است که گردشگران آن را عموما برای سوغات تهیه ميکنند.
صنایع دستی جامع عشایر استان از نظر مواد اولیه عمدتاً وابسته به دامهای عشایر می باشند. شایان ذکر است که ورنی عشایر ارسباران در کشورهای اروپایی و حوزه خلیج فارس به فروش میرسد.
عمده محصولات توليدي از شير خام شامل پنير ، كره و كشك مي باشد.
غذای عشایری:
غذاهایی که عشایر با آنها از مهمانان پذیرایی میکنند عمدتا به طور کامل از مواد طبیعی موجود شامل لبنیات، گوشت و سبزی های محلی تهیه شده است و شامل آبگوشت، کباب، بزباش، شیربرنج و آش دوغ است.
پوشاک عشایر:
عشایر، از معدود جوامعی هستند که شکل غالب پوشاک زنان و مردان آن ها از اصالت و هویت ویژه ای برخوردار است و با وجود آنکه در یکصد سال اخیر، تغییر و تحولاتی جدی به خصوص با رواج فرهنگ بیگانه حتی روی پوشش رخ داده است اما کمتر توانسته است اثری بر شکل و ماهیت پوشاک محلی عشایر بگذارد. آنان هرگز کم مهری به فرهنگ خودی خویش نشان نداده و در پوشش، از سنت های اصیل خود فاصله نگرفته اند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
اقامتگاه بوم گردی و آبدرمانی وله زیر، اردبیل
مجتمع آبدرمانی وگردشگری ایلاندو( وله زير) ، در نزديکي روستايي به همين نام در ۸ کيلومتري جاده مشکين شهر به قينرجه قرار گرفته است.
آب اين مجتمع با لوله کشي از چشمه ايلاندو ، يکي از محبوبترين چشمه هاي آبگرم شهرستان، تامين مي شود. آب چشمه ايلاندو از نوع آبهاي معدني کلرو سولفاته بيکربناته کلسيک گازدار و گرم است و به خاطر دماي بالا ي آب، تسکيندهنده دردهاي عمومي بدن و تقويت کننده حالت عمومي بدن و نيز تمدد اعصاب است و نيز به موجب داشتن بيکربنات و سولفات ميتوان از آن براي درمان بيماريهاي جلدي، دردهاي روماتيسمي مزمن،بيماريهاي تنفسي و گوارشي استفاده کرد.
ضمن اينکه اين مجتمع در فصول گرم سال رو باز بود و در فصول سرد مسقف مي گردد تا دماي آبگرم حفظ شود.
در ساخت اين مجتمع سعي بر اين شده است که فضاي کاملاً سنتي بر فضاي موجود حاکم شود و محيط حالت طبيعي خود را از دست ندهد تا آب و هواي مناسب اين منطقه با اين فضاي سنتي روح گردشگران را جلا دهد.
قوانین و مقررات
ورود حیوانات خانگی به داخل اقامتگاه مجاز نمی باشد.
استعمال هرگونه دخانیات در فضای بسته (مسقف) مجاز نمی باشد.جهت کسب اطلاعات بیشتر و رزرو ” اقامتگاه بوم گردی و آبدرمانی وله زیر(ایلاندو) ” با این شماره تماس حاصل فرمایید
۰۹۱۴۹۵۴۹۶۳۳ (رزرو و پاسخگویی تلفنی)آدرس: اردبیل، مشگینشهر، اکیلومتر ۷ جاده مشگین شهر ، قینرجه
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
اقامتگاه بوم گردی دورنا،اردبیل
یکی از بهترین اقامتگاه های بوم گردی در استان اردبیل اقامتگاه بوم گردی دورناست که در این مطلب در اصفهان تور به معرفی آن خواهیم پرداخت.
زندگی در دل طبیعت را با اکوکمپ عشایری دورنا تجربه کنید. خانه محکم اما سبک, ایمن در مقابل عوامل طبیعی , چتری نفوذ ناپذیر در برابر باران و ا ئرو دینامیک در مصاف با طوفان.
طراحان زبر دست این معماری منحصر به فرد برای مقابله در برابر گرمای ایستا و گزنده نیمروز کوهستان دست به ایجاد کولر طبیعی زده اند, بدین ترتیب که از سطح زمین تا ارتفاع تقریبا یک متری با بافتن نی های با قطر تقریبی یک سانتیمتر و در موازات هم موجبات ورود هوای خنک به داخل الاچئق را فراهم کرده اند, برای گردش هوا در مرکزی ترین قسمت سقف الاچئق محفظه ای تعبیه شده که هوای گرم درون را مکیده و بیرون میدهد.
در شباهنکام که دما بشدت کاهش می بابد با قرار دادن وسیله ای بنام ” فرماش ” که با شش تکه از فرش, ورنی, جاجیم و… به شکل مکعب مستطیل ساخته و درون ان با رخت خواب, لباس و سایر ملزومات پر می شود, در کنار نی های دوخته که ( چئغ ) نامیده میشود, قرار میدهند تا جلوی ورود هوای سرد را بگیرد .
امکانات
سرویس بهداشتی ایرانی
فضای سبز
شومینه هیزمی
قوانین و مقررات
ورود به داخل واحد و اتاقها با کفش مجاز نمی باشد.
ورود حیوانات خانگی به داخل اقامتگاه مجاز نمی باشد.
رزرو:
جهت کسب اطلاعات بیشتر و رزرو ” اکوکمپ عشایری دورنا ” با این شماره تماس حاصل فرمایید
۰۹۱۴۱۵۱۷۴۱۶ (رزرو و پاسخگویی تلفنی)
۰۹۱۴۴۵۴۵۷۴۶ (رزرو و پاسخگویی تلفنی)
۰۴۵۳۲۵۲۵۷۱۶ (رزرو و پاسخگویی تلفنی)
۰۹۳۰۹۱۴۰۹۶۲ (رزرو و پاسخگویی تلفنی)
آدرس: اردبیل، مشگینشهر، ۲۰ کیلومتر به سمت ییلاق ملک سویی، بعد از آبگرم قینرجه