نوروز در مصر قبطیان
یکی از بزرگترین شکست های تاریخ مصریان از ایرانیان در زمان هخامنشیان بوده است. این موضوع باعث شده در برخی از موارد ۱۰ سال تحت سلطه بودن مصر توسط ایرانیان باعث شود فرهنگ های یکسانی بین ایران و مصر وجود داشته باشد. یکی از مواردی که به نظر می رسد وجودش در مصر به علت همین درآمیختگی با فرهنگ ایرانی است جشن نوروز در مصر قبطیان می باشد. البته که خود نظرات دیگری دارند. بد ندیدیم که شما را با این جشن سالانه مصریان آشنا کنیم :
نیروز در پاییز
قبطیان مصر نیز جشنی سالانه بهنام “نیروز” دارند که به عربی به آن “النیروز” میگویند. این جشن هر سال در اول پائیز برگزار میشود و روز آغاز سال در تقویم قبطیان است. در مورد سابقه این جشن برخی معتقدند که یادگاری از دوره تسلط هخامنشیان بر مصر است، اگر چه خود قبطیان آن را مربوط به مصر باستان میدانند.
مصریان باستان با آمدن فصل بهار و قرار گرفتن خورشید در برج حمل سال فلکی خود را آغاز سال می کردند و این روز به عقیده آنان آغاز خلقت نیز می باشد، توت حکیم معروف مصری آغاز سال نو مصریان را مقارن با ظهور ستاره شعرای یمانی در برج خورشید قرار داد و مصریان برای زنده نگهداشتن نام این حکیم فرزانه آغاز سال نو را به نام او ثبت کرده و آن روز به عنوان جشن ملی مصریان شناخته شد. از آنجایی که کشور مصر با داشتن رود نیل استعداد کشاورزی یافته و نیل تنها منبع در آمد آنان به شمار می آمد، کاهنان مصری برای رود نیل و روزی که در آن طغیان می شود، احترام خاصی قائل بوده و آن را مقدس می شمارند و گاهی صفت الهی نیز به آن داده اند.
هرودوت معتقد است که مصریان باستان اولین کسانی بوده اند که سال را به ۱۲ ماه تقسیم کرده و به پایان آن ۵ روز اضافه کردند قلقشندی صاحب کتاب صبح الاعشی می گوید: نوروز که یکی از مشهور ترین اعیاد مصر است از ایران باستان گرفته شده و به آن نام نیروز قطبی داده اند. این عید با همان نام و آداب و سنن ایرانی در مصر برگزار می شود. وی در کتاب مناهح الفکر نیز می گوید: مصریان در آن روز شادی کرده، آتش می افروزند و آب بر روی یکدیگر می پاشند که از مراسم ایرانیان به مراتب مفصل تر است و مردم شام نیز همین آیین را در اول ماه نیایش که یکی از ماههای رومی است،برگزار می کنند.
روايات گوناگون از پيدايش نوروز در مصر
پيرامون چگونگی پیدایش نوروز در مصر روایت های مختلفی وجود دارد.عده ای معتقدند که نوروز از زمان کمبوجیه وارد این سرزمین شده است، یعنی از سال ۵۹۵ ق.م. که کمبوجیه سرزمین مصر را تسخیر کرد. گروهی نیز معتقدند که نوروز در زمان خسرو پرویز سال ۶۱۹ وارد مصر شده است . برخی هم بر این عقیده اند که نوروز پس از ورود اعراب به مصر متداول شده است.
دکتر محمدی که یکی از اساتید برجسته مصر است در این مورد می گوید: نوروز در زمان خسرو پرویز وارد مصر نشده زیرا حکومت نامبرده در مصر بیش از ده سال دوام نداشت در حالی که کمبوجیه و جانشینان وی مدت زیادی در آنجا حکومت کردند. بنابر این به احتمال قوی می توان گفت که کمبوجیه نوروز باستان را به مصر برده است.
دکتر فوادعبدالمعطی صیاد که استاد دانشکده ادبیات عین الشمس است با نظر دکتر محمدی مخالف بوده و معتقد است: تاریخ ورود نوروز به مصر باستان در عهد حکومت داریوش جانشین کمبوجیه بوده است. در زمان این پادشاه روابط فرهنگی میان مصریان و ایران محکم و استوار بوده است.
مورخان و پژوهشگران نقل کرده اند که داریوش بعضی از اصطلاحات تقویم مصری را به سرزمین خودآورده است. عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است چرا که ابن ایاس روایت هایی برای ما نقل کرده است که نشان می دهد مصریان قبل از ورود اسلام به مصر نوروز را برگزار می کردند که با آداب و سنن ایرانیان نیز شباهت فراوانی داشت.
در زمان بطلمیوس و رومی ها معبد ( دندره بزرگ ) ساخته شده است. زمان ساختن این معبد بزرگ در عهد بطلیموس سوم آغاز شد و در زمان تیباریوس ( قیصر روم ) به پایان رسید. این معبد بزرگ ۱۲ ستون به نمایندگی از ۱۲ ماه سال دارد. در این معبد بزرگ معمولا” آغاز سال نو را جشن می گرفتند و پادشاه همراه با ۱۳ کاهن پرچم به دست که نشانه هایی از خدایانشان بر آن حک شده بود وارد معبد می شدند و مراسم مذهبی خاصی را برگزار می کردند. بدون شک این معبد بزرگ از عظمت برگزاری جشن نوروز حکایت می کند.
لوی می گوید: در خیابان های شهرهای مصر و عراق بازی های خشنی توسط اسب ها صورت می گرفت که بر گرفته از آداب و سنن ساسانیان بوده است. در زمان برگزاری این بازی های تابستانی و پرهیاهو کسی جرات نمی کرد که با لباس های تمیز و ظاهری آراسته به خیابان برود.
برپايي نوروز در آغاز ماه توت
مصریان در آغاز سال نو جشن نوروز را با شکوهی هر چه تمامتر برگزار می کردند. هر چند که زمان برگزاری آن بر اثر تحولاتی که در تقویم آنها صورت گرفت تغییر یافته است. مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. به کارمندان دولت و خانواده هایشان لباس و پوشاک داده می شود و طبق عادت دیرینه مردم نیز به همدیگر هدیه می دهند. حتی پس از فتح مصر از طرف اعراب نیز این جشن باستانی ادامه داشت. در زمان حکومت فاطمیان، عید نوروز به یک جشن ملی تبدیل شد. در این عید رسمی خلیفه و خانواده اش و تمام مسئولان کشوری شرکت می کردند، خصوصا” در زمان ظهور حکومت شیعیان در ایران، چرا که رابطه فاطمیان با ایران در تمام طول حکومتشان قطع نشده بود.
مقریزی درباره عید نوروز در میان فاطمیان می گوید: نوروز یکی از اعیاد رسمی مصر در آن زمان بود، در آن روز رفت و آمد در راه ها کم می شد، لباس و پوشاک بین کارمندان و خانواده شان تقسیم می شد، عیدی ونیازهای نوروز به آنها داده می شد و مردم در آن روز آتش می افروختند و اب بر سر و روی یکدیگر می پاشیدند.
وي به نقل از این زولاق می گوید: در سال ۳۶۳ قمری خلیفه فاطمی ( المعزلدین الله ) افروختن آتش و پاشیدن آب را در نوروز منع کردولی سال بعد افروختن آتش و پاشیدن آب از طرف مردم شدت یافت، مردم به کوچه و بازار ریختند و آن بازی ها را به شهر قاهره کشاندند و به مدت ۳ روز به لهو و لعب پرداختند، بازارها را چراغانی و آذین بندی کردند به همین سبب خلیفه ناچار شد دستور دهد تا در خیابان ها جار بزنند که مردم دست از این اعمال بردارند و چون مردم به دستور او توجه نکردند، تعدادی از آنها را دستگیر کرد و در زندان ها انداخت و تعداد دیگری را برای تنبیه سوار بر شتر به دورشهر گرداند. علی رغم این مخالفت های خلیفه فاطمی به خاطر حفظ حرمت و زیان نرسیدن به مردم این مراسم همچنان به قوت خود باقی ماند و نوروز جزو اعیاد رسمی کشور مصر محسوب شد و این جشن به طور واضح و عقیده افرادی که ورود نوروز در مصر را پس از ورود اعراب به این سرزمین می دانند نیز مردود است آشکار در زمان خلافت الامربالله (۵۴۹-۵۲۴ ه.ق.) متجلی گشت و شکل نهایی خود را باز یافت.
در این روز فرخنده مردم بهترین تبریکات خود را به یکدیگر ابراز می کردند و شعرا نیز بهترین اشعار خود را در رقابت با یکدیگر می سراییدند، از این قصاید می توان به سروده ای که تمیم بن المعزالدین الله فاطمی به مناسبت نوروز به برادرش العزیز بالله خلیفه فاطمی تقدیم کرده، اشاره نمود. در این قصیده ۱۸ بیتی او پس از مدح برادرش العزیزبالله چنین می گوید: فان طاب نوروز و عید فانما بنورک اضحی ذا و ذا و هو طیب اگر نوروز و عید بر ما خوش و گوارا شود به لطف و برکات وجود شماست و وجود شما بر ماگواراست در شعر معاصر نیز درباره نوروز می توان به قصیده ۲۷ بیتی که به مناسب فرا رسیدن بهار و شکوفه کردن درختان در تاریخ ۱۱ سپتامبر سال ۱۹۴۷ م توسط احمد زکی ابوشادی سروده شده اشاره کرد. در این قصیده شاعر به وطن خویش که از آن دور است بهترین آرزوها و پاک ترین بوسه ها را که همچون نفس تازه بهار معطرند مردم مصر عید نوروز را در آغاز ماه توت جشن می گیرند. آتش می افروزند و بر یکدیگر آب می پاشند. تقدیم می کند.
در قصیده دیگری نیز که به مناسبت آغاز سال نو و خاطره دلخراش شهادت مصریان به دست دقیانوس پادشاه ستمگر رومی ها، توسط محمد الاسمر شاعر معروف مصری سروده شده,چنین آمده است: قیل عید النیروز قلت و ذکری هی عندی بالشعر و النثر احری این منها کل المسمی بنیروز هنا اوهناک فی ارض کسری ماریاض الربیع اجمل عندی من ریاض الاخلاق غصنا” و زهرا . شاعر در این قصیده ۶۰ بیتی چنین می گوید: گفتند که عید نوروز آمد و خاطره به شهادت رسیدن مصریان به دست ستمگران رومی تداعی شد. گفتم بهترین تجلیل از این خاطره گفتن نثر و سرودن شعر است. آنچه نامیده می شود به نام نوروز در این سرزمین و یا در سرزمین خسرو پرویز کجا هستند. از این حادثه گلستان بهار نزد من زیباتر از گلستان های اخلاق و شکوفه های آن نیستند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
عقاید مردم مصر باستان
مردم مصر از دیرباز به عنوان مردمانی خرافاتی معروف بوده اند و البته مردم مصر باستان درباره مسائلی نظیر زندگی پس از مرگ عقاید عجیب و منحصر به فردی داشته اند که قصد داریم برخی از آن ها را با هم بررسی کنیم.
مصر باستان به تمدنی در شمال خاوری آفریقا در دره رود نیل گفته میشود که در دوره زمانی میان ۳۰۰۰ سال پیش از میلاد تا زمان تسخیر مصر به دست اسکندر مقدونی وجود داشت. تمدن مصر باستان نمونهای از شاهنشاهیهای بنا شده بر اصل آبیاری است. به فرمانروایان مصر باستان «فرعون» گفته میشود.
تمدن مصر باستان در سال ۳۱۵۰ پیش از میلاد یعنی زمانی که دو قلمرو مصر سفلی و مصر علیا تحت پادشاهی نخستین فرعون به وحدت سیاسی رسیدند شکل گرفت.
مصر یکى از کشورهاى بسیار معروف جهان باستان بود. این سرزمین تمدنى بزرگ و حکومتهایى مقتدر داشت.
نژاد مصریان قبطى بود و واژه «Egypt» که در زبانهاى اروپایى براى مصر به کار مىرود، با کلمه قبطى در ارتباط است.
دولت قدیم مصر در سال ۵۲۴ ق. م به دست ایرانیان سقوط کرد. این کشور در روزگار هخامنشی و همچنین در دوران ساسانی (در عهد خسرو پرویز و به مدت ده سال) بخشی از شاهنشاهی ایران بود.
حضور هخامنشیان در مصر به دوران کمبوجیه پسر کوروش باز میگردد. او در سال ۵۲۵ پیش از میلاد، در لشکرکشی به مصر توانست مقابل فرعون پسامتیخ سوم از دودمان بیست و ششم فراعنه مصر پیروز شود و آن کشور را به یکی از ساتراپیهای هخامنشی تبدیل کند.
مصریان از مراحل مختلف ادیان ابتدایى گذر کردند و به خدایان محلى که معمولا به شکل حیوانات اهلى و وحشى بود روى آوردند. پرستش فرعونها و خدایان اساطیرى نیز معمول بود.
عقاید مصریان قدیم
مصریان قدیم به موجودات غیبى بسیارى معتقد بودند و خدایانى با اسماء و صفات مختلف داشتند. هنگامى که فراوانى خدایان موجب زحمت شد، از شمار آنها کاستند و حتى در دوره کوتاهى تنها به خداى آفتاب معتقد شدند.
در آن دورانها اعتقاد به الوهیت حیواناتى مانند شیر، تمساح و برخى پرندگان و جوندگان و برخى حیوانات اهلى مانند قوچ رواج یافت.
ایرانیان دوره هخامنشی با تصویر گربه، مصریان را شکست دادند
پرستش گربه نیز نزد مردم مصر قدیم، بسیار اهمیت داشت. ایرانیان دوره هخامنشى در یکى از جنگهاى خود با مصریان، تصویر گربه را روى سپرهاى خود نقش کرده بودند؛ از این رو، مصریان به احترام آن تصاویر از تیراندازى و شمشیرزنى خوددارى کردند و در نتیجه، پیروزى نصیب ایرانیان شد.
موجوداتى خیالى با سر حیوان و تن انسان، در اعتقادات مردم مصر وارد شد و بتهایى به این شکل ساختند و پرستیدند. هنگام مسافرت در رود نیل، براى مصونیت از خطر تمساحهاى آدمخوار، نخست به معبد بزرگ تمساح مىرفتند و با پرداخت صدقه و نذرى، تامین جانى مىگرفتند.
اسطوره عجیب خدایان سهگانه مصر
مصریان قدیم مىگفتند اوزیریس (خداى کشاورزى) با خواهرش ایزیس (الهه مادر) ازدواج کرد و از ایشان فرزندى به نام هوروس (خداى آفتاب) به دنیا آمد.
اوزیریس به دست برادر خود به نام ست (خداى خشکسالى) کشته شد. ایزیس جسد شوهر مقتول خویش اوزیریس را با زحمت فراوان به دست آورد و آن را به مصر برگرداند و پنهان کرد.
هنگامى که ست از این قضیه آگاه شد، جسد را پیدا کرد و آن را به چهارده قطعه پاره پاره ساخت و هر قطعه را در مکانى در مصر به خاک سپرد.
آن مکانها به برکت پارههاى آن جسد آباد و بارور شدند. هوروس که اکنون بزرگ شده بود، به خونخواهى پدر، با عموى خود جنگید و با آنکه یک چشم خود را از دست داد، بر عمو پیروز شد و او را اسیر کرد و نزد مادر خویش ایزیس آورد.
ایزیس برادر شوهر خود را بخشید. آنگاه هوروس قطعات جسد پدر را به یکدیگر پیوند داد و به کمک خداى حکمت او را زنده کرد. اوزیریس از آن پس، در جهان نماند و این عالم را به فرزندش هوروس سپرده به جهان زیر زمین رفت و فرمانرواى مردگان شد.
ملاحظه میکنید که دور شدن بشر از انبیای الهی، چه تفکرات عجیبی را پدید میآورد و اساسا نیاز بشر به پیغمبر خدا، مانند نیاز بشر به عقل و خرد و آب و نان است. از همین رو، آخرین پیامبر خدا یعنی حضرت محمد صلی الله علیه و آله کتابی جاودانی و همیشگی به نام قرآن آورد تا انسانها همواره آموزههای الهی را در اختیار داشته باشد تا اگر کسی بخواهد از این خورشید هدایت و عقل کل، نور بگیرد، این امکان برایش فراهم باشد.
پرستش خورشید
پرستش آفتاب در مناطق مختلف جهان سابقهاى دیرینه دارد و در مواردى از قرآن کریم به آن اشاره شده است.
قرآن میفرماید: «وَجَدتُّهَا وَ قَوْمَهَا یَسْجُدُونَ لِلشَّمْسِ مِن دُونِ اللَّهِ وَ زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطَانُ أَعْمَالَهُمْ فَصَدَّهُمْ عَنِ السَّبِیلِ فَهُمْ لَا یَهْتَدُون» (نمل / ۲۴)
او و قومش را دیدم که براى خورشید سجده مىکنند و شیطان اعمالشان را در نظرشان جلوه داده، و آنها را از راه بازداشته و از این رو هدایت نمىشوند!»
در مصر قدیم براى ساعات مختلف روز، خدایانى که نماینده خورشید بودند، قرار داده شد. مثلا خداى بامداد؛ خپرع، خداى نیمروز؛ رع و خداى شامگاهان؛ اتوم بود.
همچنین سوسکى که سرگین گردان نامیده مىشود، نماینده خورشید در روى زمین به شمار مىرفت. مصریان قدیم آن حشره را بسیار مقدس مىدانستند و تصویر او را در طلسمات و بر سینه و پیشانى مجسمه پادشاهان ترسیم مىکردند و از آن برکت و نیکبختى مىخواستند.
پرستش پادشاه و فرعون
پرستش پادشاهان در بین مردم جهان، بسیار رواج داشت و آخرین نمونه آن در مورد امپراطور ژاپن بود که به خواست خود وى در سال ۱۹۴۶ لغو شد که بحثش خواهد آمد. هم اکنون برخى از فرمانروایان مانند پادشاه تایلند مقدارى از آن سنت را حفظ کردهاند.
فرعونهاى مصر (مانند امپراطورهاى ژاپن) خدایانى از نسل آفتاب به شمار مىرفتند و پرستش آنان به این عنوان بود.
زندگى پس از مرگ
مصریان باستان به زندگی پس از مرگ اعتقاد داشتند و همه مردم از فقیر تا غنی و حتی فرعون تمام تلاششان بر ابن بود تا در طول حیات وسایل رفاه و آسایش خود را برای زندگی در جهان پس از مرگ تدارك ببینند. طبق همین اعتقاد بود كه در آرامگاه اشراف و فراعنه ظروف و اثاثیه و زیورآلاتی قرار میدادند تا در دنیای دیگر از آنها استفاده كنند. همچنین روی تابوت شاهان صحنه هایی از زندگی و جشن و شكار و پیروزی بر دشمن را ترسیم میكردند. آنها حتى از دوران جوانى به فكر تهيه و تدارك اسباب مرگ خود بودند و اعتقاد آنها به زندگى پس از مرگ چنان قوى بود كه به خاطر مرگ نزديكان خود نيز زياد گريه و زارى نمىكردند.
آنها معتقد بودند كه كا یا روح آزاد شده مرده برای زندگی جاودانه در سرزمین مغرب (دنیای مردگان) به كالبد و جسم سالم نیاز دارد تا در آن حلول كند به همین خاطر بدن مرده را مومیایی میكردند تا جسم او تا وقتی كه روح آزادش از راهروی مات برنگشته سالم بماند. همچنین پس از مومیایی جسد مرده را داخل تابوتی كه هم اندازه و قالب بدنش ساخته شده بود قرار میدادند تا كالبدی آماده برای بقای روح فرعون در سرزمین مغرب باشد.
مصریان باستان معتقد بودند هر موجود زنده همزادی دارد كه با مرگ او فوراً از بین نمیرود. به همین دلیل كنار جسد مومیایی غذاهای پیشكشی میگذاشتند تا همزاد (كا) از آنها تغذیه كرده و تا زمانی كه روح آزاد (با) از راهروی مات بازنگشته سالم بماند. با بازگشت روح آزاد همزاد (كا) هم در كالبد مومیایی وارد میشد تا با هم به بهشت ابدی سفر كنند.
مومیایی ها
هرودوت مورخ یونانی عهد هخامنشیان در كتاب “تواریخ” خود از مشاهدات خود درباره نحوه مومیاییهای مصریان چنین نوشته است:” مصریان پس از شستن مرده در رود نیل مغز مرده را با چنگكی از راه بینی بیرون میكشیدند و درون جمجمه را شستشو میدادند. سپس با سنگی لب تیز پهلوی مرده را میشكافتند و جگر، شش، معده و رودهها را در آورده و داخل چهار كوزه سفالین میگذاشتند.
آنگاه درون شكم را با شراب خرما میشستند و بر آن داروهای معطر میپاشیدند و آن را با گیاههای خوشبو پر میكردند. سپس شكاف پهلو را میدوختند و جسد را به مدت هفتاد روز در حمامی از مایع دارویی قرار میدادند و بعد از این مدت آن را بیرون آورده و با نوارهای آغشته به موم جسد را محكم نوارپیچ میكردند و روی آن نشانههای طلسم قرار میدادند. راهبان در حین این كار مدام وردهای جادویی میخواندند تا روح شیاطین از مرده دور شود. ”
گشودن دهان مومیایی یادآور دیدار هوروس با پدرش آزیریس است كه در آن هوروس با تیشهای چشم و گوش و زبان پدر مرده را باز كرد تا هم چشمی را كه در نبرد باست از دست داده بود به او نشان دهد و هم خبر پیروزی را به گوش پدر برساند و هم با لمس لبان پدر قدرت فرمانروایی بر خدایان را از او دریافت كند.
كارگزاران و خویشاوندان مرده مجبور بودند تا تمام جزئیات مراسم آیینی را به دقت انجام دهند. چرا كه معتقد بودند اگر بخشی از مراسم درست انجام نشود مرده در جهان زیرین به روحی خبیث بدل شده و بازماندگان را آزار خواهد داد. پس از این مراسم جسد را داخل تابوتی از سنگ یا چوب سخت قرار میدادند و داخل تابوت هم انواع لوازم و ابزار زندگی روزمره مرده را میگذاشتند. داخل بعضی از تابوتها پاپیروسهایی از كتاب مرگ قرار میدادند تا مرده در آن دنیا با خواندن كتاب مسیر رسیدن به راهروی مات را گم نكند.
كاهنان كتابهای مرگ را روی طوماری از برگ پاپیروس نوشته و در بازار میفروختند. مردم عادی هم به امید اینكه با داشتن این كتاب میتوانند به سوالات خدایان جواب داده و از دروازه ها عبور كنند آنها را خریده و در خانه نگهداری میكردند یا در مقبره خود قرار میداند.
كاهنان به احترام خدایان بر روی صورت مومیایی شده فرعون ماسكی طلایی قرار داده و بر درپوش تابوت او جملات جادویی برای حفاظت روح فرعون از شیاطین مینوشتند. در قدیم رسم بر آن بود كه همراه فرعون تعدادی از نوكران و برده ها را زنده زنده دفن میكردند تا فرعون در دنیای مردهها و به كمك آنها بتواند دوباره بر مردم حكومت كند. اما به مرور زمان این رسم برچیده شد و به جای آنها مجسمههایی از ساحران نوكران و خدایان را داخل تابوت فرعون قرار دادند.
روح آزاد مرده (با) مجبور بود از دروازه های خدایان عبور كند تا به قرارگاه آزیریس در راهروی مات برسد. از آنجا كه در هر دروازه خدایان نگهبانی وجود داشت مرده میبایست ثابت میكرد كه در طول زندگی چه كارهایی را در حق خدایان و فرزندان آنها (فراعنه) انجام داده تا اجازه عبور از دروازهها را به دست آورد. با عبور از دروازه های خدایان مرده به آخرین و مهمترین دروازه یعنی راهروی مات میرسید.
در این جا یكی از خدایان قلب مرده را در آورده و روی یكی از كفه های ترازوی مات قرار میدهد. اگر قلب مرده سبكتر از پر باشد یعنی در زندگی كارهای خوبی انجام داده و تمام عمر در خدمت فرعون و خدایان بوده پس لیاقت آن را دارد كه نزد آزیریس برود. اما اگر قلبش سنگینتر از پر باشد یعنی در دنیای زندهها كارهای بد و زشت زیادی انجام داده و به پسر خدایان (فرعون) خدمت نكرده پس مستوجب عذاب و نابودی است و باید توسط شیطان آموت (سگی با سر تمساح كه زیر وزنه نشسته است) بلعیده شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب زناشویی در مصر
معمولا در تمامی کشورهای دنیا، بسته به منطقه جغرافیایی آداب و عادات عجیبی در بحث های زناشویی و ازدواج وجود دارد که مصر نیز از این قاعده مستثنی نیست. در مصر باستان نیز برخی آداب عجیب زناشویی وجود داشته که قصد داریم به آن ها اشاره کنیم:
زنا با محارم
در دولت مصر زنا با محارم امری كاملاً عادی محسوب میشد. شاه اغلب خواهر و گاه دختر خود را به همسری خویش اختیار میكرد به این بهانه كه خون خاندان سلطنتی را پاك و پاكیزه نگاه دارد. به همین جهت عادت همسری با خواهران از شاه به همه طبقات مردم سرایت كرد در قرن دوم میلادی دو سوم ساكنان آرسینوئه از این قاعده پیروی میكردند. در شعر مصری قدیم كلمات (برادر) و (خواهر) همان معنی (عاشق) و (معشوق) زمان ما را داشته است و اگر زنی را به همسری اختیار میكردند او را خواهر خود میخواندند.
فرعون علاوه بر خواهر خود زنان دیگری نیز داشته است كه از میان اسیران جنگی بر میگزیده یا بزرگان مملكت یا شاهزادگان بیگانه به او هدیه میكردهاند. پاره ای از اعیان مملكت در این كار از فرعون تقلید میكردهاند. البته هرگز نمیتوانستند در این باره به درجه شاه برسند به ناچار بایستی در مراعات اصول جاری اخلاقی سرمایه و درآمد مالی خویش را از نظر دور نداشته باشند.
ولی توده مردم مانند همه افراد ملتهای دیگر كه در آمد متوسطی دارند به یك زن قناعت میورزیدند. ظاهرا چنان به نظر میرسد كه زندگی خانوادگی منظم بوده و از لحاظ اخلاقی و حدود تسلط افراد خانواده با آنچه در میان ملل متمدن این زمان وجود دارد اختلافی نداشته است. وضع اجتماعی زن در آن زمان از وضعی كه زنان بسیاری از ملتها در زمان حاضر دارند بالاتر بوده است.
زن ها مثل مردها
نقش هایى كه از زمانهای باستان بر جای مانده زنان را به صورتی نشان میدهد كه آزادانه در میان مردم میخورند و میآشامند و در كوچه و بازار بیآنكه كسی نگهبان ایشان باشد یا سلاحی در دست داشته باشند در پی كار خویش میروند و با آزادی كامل به كارهای صنعتی و بازرگانی میپردازند. سیاحان یونانی كه عادت داشتهاند بر زنان خود سخت بگیرند از مشاهده این آزادی زنان در مصر تعجب كرده و مردان مصری را كه در تحت تسلط زنان خویش بسر میبردند استهزا كرده اند.
شاید این منزلت عالی كه در مصر برای زنان بود از این پیدا شده كه كه در آن سرزمین تسلط زن یا مادر شاهی بر تسلط مرد یا پدر شاهی غالب بوده است. گواه بر این مطلب آن است كه نه تنها زن در خانه بزرگی كامل داشته بلكه تمام اراضی كشاورزی به زنان منتقل میشد. سبب زناشوئی با خواهر آن نبوده است كه برادر از عشق خواهر بیتاب میشده بلكه مردان میخواستهاند به این ترتیب از میراث خانواده كه از مادر به خواهر انتقال مییافته بهرهبرداری كنند و نمیخواستهاند كه این ثروت به چنگ بیگانگان بیفتد.
اظهار عشق از طرف زن ها
حتی در مسئله نامزدی و اظهار عشق و زناشوئی و جنسی حق تقدم با زن بوده است گواه بر این غزلها و نامه های عاشقانه بازمانده از آن زمان است كه بیشتر از طرف زن به مرد خطاب شده و زن از مرد میخواسته است تا زمان و مكانی را برای قرار ملاقات معین كند یا از او با كمال صراحت خواستگاری میكرده و طالب همسری میشده است. در یكی از نامهها چنین آمده است ((ای دوست زیبای من من خواستار آنم كه همسر تو باشم و كدبانو و صاحب اختیار همه املاك تو باشم.)) به همین جهت كه حجب و حیا كه البته نباید با وفاداری اشتباه شود در نزد مصریان فراوان نبوده و ازمسائل جنسی با چنان صراحتی سخن میگفتهاند كه امروزه هرگز چنان سخنی نمیگوییم.
دركل در مصر زنان بر مردان ارشدتر بودند و شوهر پس از مدتی همه میراث خود را به همسر میبخشید.
لباس و رقص؛ نمود خداوند در زنان!
لباس زنان نیز از پارچهای حریر تشكیل میشد كه فقط پایین تنه آنها را میپوشاند و اگر لباسی میپوشیدند كه سینه و شكمشان را میپوشاند آنها را بیشرم و حیا میدانستند!! چرا كه اعتقاد داشتند خدایان انسان را عریان آفریدهاند و نباید خود را بپوشانند. زنها موی سر را كاملاً میتراشیدند و از موی عاریه استفاده میكردند. جالب اینكه بزرگترین افتخار برای یك مرد این بود كه سر تراشیده یك زن را ببیند!
رقص نیز جزء لاینفك زندگی مصریان محسوب میشد و در نقاشیها و نقش برحستههای باستان نیز ما این حركات نمایشی را میبینیم كه البته شاید به نظر ما هیچ شباهتی به رقص نداشته باشند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
اهرام ثلاثه مصر و عجایب آن
از زمان هاي خيلي قديم مي گفتند كه اهرام مصر محتوي اسرار بزرگي است ولي تا اين اواخر كسي از اين اسرار اطلاع نداشت و فقط به تازگي و آن هم به طور محدود به آن راه يافتند . بزرگ ترين هرم مصر ( ساكاره ) كهن ترين بناي سنگي جهان است كه در سال ۲۶۰۰ قبل از ميلاد ساخته شده است . در سمت غرب رود نيل بيش از ۸۰ هرم كشف شده است . نصف النهار هرم « كهــؤپس » يعني خطي كه از شمال مي آيد و از هرم مي گذرد و به جنوب ختم مي شود بهترين نصف النهار كرهً زمين مي باشد از اين حيث كه زيادتر از خشكي مي گذرد . اگر ما منطقهً سكونت نوع بشر را در كرهً خاك به دو قسمت نماييم مي بينيم كه نصف النهار مزبور از وسط آن دو قسمت مي گذرد و هرگاه ارتفاع اين هرم را ضرب در رقم يك ميليون بكنيم به طرزي عجيب و دقيق فاصلهً كرهً زمين تا خورشيد به دست مي آيد. این تنها یکی از ده ها عجایب اهرام سه گانه مصر بود! با ما در اصفهان تور همراه باشید تا به معرفی دیگر عجایب این اهرام مرموز بپردازیم :
عجایب باورنکردنی اهرام مصر
اگر مقداری آب چند هفته در هرم قرار گیرد به آبی فعال به خواص عجیب تبدیل می گردد. برای مثال ، اگر آب آلوده باشد بعد از این مدت کاملاُ ضد عفونی می شود . دست دختر چهارده ساله که در حادثه ای به شدت آسیب دیده بود ، بعد از سی دقیقه قرار گرفتن در این آب از درد افتاد و بعد از دو روز بهبود پیدا کرد خانمی به نام پتی با استفاده مکرر از این آب چهره ای جوان و شاداب تر یافته است.
محققانی که در مورد اهرام مصر تحقیق می کنند مشاهده کرده اند که مواد غذایی فاسد شدنی از قبیل گوشت، شیر و تخم مرغ ؛ در داخل اهرام مصر ماهها وحتی گاهی سا لها بدون هیچ گونه فسادی باقی خواهد ماند ؛ خوردن آنها برای انسان خطری ندارد شاید هرم خئوپس کهن ترین بنای عظیمی باشد که به دست انسان بنا شده و نا امروز باقی مانده است . این هرم در کنار پیکره ابوالهول در منطقه جیزه در ۱۶ کیلومتری غرب قاهره در مصر قرار دارد . وسعت کل محل ۲۱۶ کیلومتر مربع و سطح زیر بنای آن ۱۳ جریب ( معادل ۵۰۰۰۰ متر مربع )است .
سطح زیر بنای هرم با دقتی باور نکردنی تسطیح شده است . به طوری که اختلاف سطح آن در سرتاسر زیر بنا از چند میلیمتر تجاوز نمی کند .برخی این اختلاف را ناشی از زمین لرزه ها و آتشفشانها و حرکات زمین می دانند . در ساختمان این هرم دو میلیون و ششصد هزار قطعه سنگ ساختمانی از جنس گرانیت و مرمر به وزن ۲ تا ۷۰ تن به کار رفته است این سنگها که به دقت فوق العاده زیادی روی هم چیده شده بنایی به ارتفاع ۱۴۰ متر را تشکیل داده است .در کنار این هرم دو هرم دیگری وجود دارد که یکی به کفرن جانشین خئو پس و دیگری به مایکونیوس جانشین کفرن تعلق دارد به این سه هرم اهرام ثلاثه می کویند .شش هرم کوچک دیگر که ظاهراً برای زنان ودختران آنها ساخته شده است در جوار اهرام ثلاثه مجتمع اهرام را به وجود آورده اند .
گوشه ای از عجایب داخل هرم
کنی هیل گیاهی را به مدت پنج روز بدون آب داخل هرم نگهداری کرد .زمانی که گیاه را کاملاً تازه و شاداب بود از هرم قارچ کرد بلافاصله پژمرده شد.
اگر بذر گوجه فرنگی داخل هرم کشت شودو سپس نشای آن در بیرون کاشته شود و محصول آن چند برابر بوته های مشابه می شود.
شیر که به سرعت فاسد می شود . بیش از یک هفته در هرم سالم و قابل استفاده باقی می ماند اما در غلظت آن تغیراتی حاصل می شود. این امر دو شرکت بزرگ ایتالیایی و فرانسوی را بر آن داشته است که پاکتهای مقوایی شیر را به صورت هرم به بازار عرضه کنند .
اگر مقداری آب چند هفته در هرم قرار گیرد به آبی فعال به خواص عجیب تبدیل می گردد. برای مثال ، اگر آب آلوده باشد بعد از این مدت کاملاُ ضد عفونی می شود . دست دختر چهارده ساله که در حادثه ای به شدت آسیب دیده بود ، بعد از سی دقیقه قرار گرفتن در این آب از درد افتاد و بعد از دو روز بهبود پیدا کرد خانمی به نام پتی با استفاده مکرر از این آب چهره ای جوان و شاداب تر یافته است.
گوشت در داخل هرمهایی با ابعاد اهرام مصر و یا متناسب با آنها ، با وجود آن که دو سوم از آب خود را از دست می دهد هرگز فاسد نمی شود .
آزمایشهای مکرر نشان داده که تیغ صورت تراشی درداخل هرم تیز میشود ! چنان که حتی گاه تا ۲۰۰ بار می توان از یک تیغ برای اصلاح صورت استفاده کرد . ممکن است برای شما خواننده عزیز این سئوال پیش بیاید که چرا از خواص هرم بهره نمی گیرند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
لباس پوشیدن در مصر قدیم
طرز لباس پوشیدن و انتخاب پوشش مصریان از دیرباز یکی از مواردی بوده است که توجه تاریخی محققان تاریخی را به خود جلب نموده است. بد ندیدیم در این مطلب شما را با لباس پوشیدن مردان و زنان در مصر قدیم آشنا سازیم. اگر علاقه به مد و فشن باستان (!) دارید با ما همراه باشید:
از برهنگی کامل تا پوشیدگی کامل
در مصر قدیم، برلباس پوشیدن، انواع تطور و تكامل گذشته، و از برهنگی اولیه تا با شكوهترین لباسهای دورة امپراطوری در آن مشاهده میشود. در آغاز، كودكان پسر و دختر، تا سیزدهسالگی، سر تا پا برهنه بودند و، جز گوشواره و گردنبند، هیچ چیز با خود نداشتند. ولی دختران كمی شرم مینمودند و به كمرگاه خود كمربندی از مروارید و خرمهره و نظایر آن میآویختند. لباس خدمتگزاران و كشاورزان منحصر به تكة پارچهای بود كه دور كمر خود میبستند. در دورة سلطنت قدیم، بدن مردان و زنان، در كوچه و بازار، تا نافگاه برهنه بود و لنگ كوتاهی، از پارچة سفید، تا بالای زانو را میپوشانید؛ چون شرم و حیا مولود عادت است و طبیعت را در آن دستی نیست، این پوشش ساده اسباب آسایش خاطر آن مردم را فراهم میآورد،
همان گونه كه دامنها و سینهبندهای انگلیسی زمان ملكه ویكتوریا، یا لباسهای شبنشینی زمان حاضر نیز چنین است. این ضربالمثل قدیمی چه صحیح میگوید كه: «فضیلت چیزی نیست جز معنایی كه گذشت روزگار به كارها و عادات ما میدهد.» حتی كاهنان نیز، در دورة سلسلههای نخستین مصر، به پوشاندن عورت بس میكردند؛ نمونة آن را در مجسمة رانوفر میبینیم. هر چه توانگری بیشتر میشد، لباس و انواع آن نیز افزایش مییافت. در دورة سلطنت میانه، لنگ دیگری بلندتر از لنگ نخستین، بر آن افزودند؛ در دورة سلطنت جدید، پوششی برای سینه و روپوشی برای شانهها اضافه كردند، كه گاه گاه به كار میرفت. رانندگان ارابهها و تربیتكنندگان اسب لباسهای با هیبت میپوشیدند، و شاطران شاهی با این لباسها در كوچهها میدویدند تا راه را برای اسب یا ارابة خواجگان خود باز كنند. در دورههای فراوانی و تجمل اخیر، زنان دامن تنگ را به دور انداختند و، به جای آن، پارچة عریض و طویلی بر دوش میانداختند و كنار آن را، در زیر پستان راست، سنجاق میزدند؛در عین حال، زردوزی و گلدوزی و حاشیه و گلابتون دادن به لباس رواج یافت و، رفته رفته، روشها و مدهای تازه، مانند مار، به هر خانه راه پیدا كرد و بهشت برهنگی اولیه را به جهنم تجمل در لباس پوشی مبدل ساخت.
پوشش زنان در مصر باستان
لباس زنان مصر باستان یکی از سوژه های جدید باستان شناسان است که جدید در کاوش ها و آثار برجای مانده از آن تمدن مورد کاوش ، تحقیق و بررسی قرار گرفته است.
لباس زنان مصر باستان یکی از سوژه های جدید باستان شناسان است که جدید در کاوش ها و آثار برجای مانده از آن تمدن مورد کاوش ، تحقیق و بررسی قرار گرفته است. طوری که یکی از مدهای محبوب و کلاس بالا در میان زنان مصر باستان، لباس متشکل از مهره های سفالی بوده است. اگرچه مورخان زیادی از زنان مصری با پوشش مهره بافت سخن گفته اند اما تا اواخر دهه ۱۹۲۰ میلادی نمونهای واقعی از این لباسها در دست نبود.
لباس زنان مصر باستان در طبقه مرفه همواره مهره بافت بوده و با هزاران دانه مهره تزئین و تولید شدهاند که در الگویی لوزیمانند در کنار یکدیگر قرار گرفتهاند و اگرچه باورها بر این است که زنان چنین لباس هایی را در زندگی روزمره به تن میکردند اما بیشتر نمونهها در مقبرهها کشف شده است. این پوشاک گرانب ها بسیار نادر است و تاکنون فقط ۲۰ عدد از این نوع لباس پیدا شده است که در موزههای مختلف در سراسر دنیا نگهداری میشوند.
البته در کاوش های باستانی زنان مصری در گدشته لباس های یک شکلی داشته اند اما لباس زنان مصر باستان آن هم در طبقه های خاص از تزئین و زیبایی خاصی برخوردار بوده و با توجه به نوشته های تاریخی در نظر زنان مصر باستان ، پوشیدن لباس متشکل از مهره ، مد روز محسوب میشد. برای مثال، زنان کاهن سرپوش و یقه های مهره دوز می پوشیدند. همچنین زنان از طبقات اجتماعی بالاتر در مناسبت های شاد لباسی توربافت متشکل از دانههای سفال لعاب دار روی لباسهای خود به تن میکردند. زنان فقیر هم باید به رشتهای از مهرههای سفالی دور کمرشان بسنده میکردند. برخلاف این یقه ها و رشته های مهره ای، لباس های مهره بافت لوازم جانبی محسوب نمی شدند بلکه به خودی خود یک لباس کامل در نظر گرفته می شدند.
البته با توجه به چنین شرایط گمان میرود که لباس های مهره ای به دو روش تهیه شده اند : روش اول این است که مهره ها به صورت مستقیم به پارچه لباس زنان، به عنوان بخشی از تزئینات لباس، دوخته میشده است. روش دوم این است که مهرهها در آرایش خاصی در کنار هم رشته میکردند که این توربافت مهره ای روی یک لباس کتان پوشیده میشد. بعضی از این لباسها مانند نمونهای که در موزه هنرهای زیبای بوستون نگهداری میشود، از مهره های لعابدیده آبی و سبز-آبی بافته شده است که تجسمی از سنگ لاجورد و فیروزه است.
لباس زنان مصر باستان و البته لباس های مهره بافت در نقوش و مجسمه های مصر باستان نیز به چشم میخورد. برای نمونه، مجسمه «نات»، الهه آسمان، که متعلق به هزاره سوم قبل از میلاد مسیح است. این تندیس الهه را در لباسی به تصویر کشیده است که شباهت بسیاری به لباس مهرهبافت دارد.
اکثر لباس های مهره بافت که تا به امروز دوام آوردهاند در مقبره ها کشف شدهاند. برای مثال، لباس مهره بافت که در موزه پتری باستان ناسی مصر در لندن نگهداری میشود در یک مقبره متعلق به دودمان پنجم یا ششم مصر در شهر کائو، شهری در مصر علیا، کشف شده است. این لباس مهره بافت در سال ۱۹۲۳ یا ۱۹۲۴ پیدا شد که در اطراف حاشیه های این لباس صدف هایی به چشم میخورد که به وسیله سنگ هایی کوچک به آن متصل شده بودند.
با توجه به اینکه این لباس در یک مقبره کشف شده بود، باستانشناسان بر این باورند که از این چنین لباسهایی در تشریفات مراسم تدفین استفاده میشده است. لباس مهره بافت در موزه پتری تنها نمونه ای نیست که در یک مقبره پیدا شده است. برای مثال، لباسی که در موزه هنرهای زیبای بوستون نگهداری میشود نیز در یک مقبره واقع در جیزه یافت شده است. قدمت این لباس به دودمان چهارم مصر ، به خصوص دوران سلطنت شاه خوفو ، بازمیگردد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
حقایقی جالب در مورد مصر باستان
مصر باستان پر است از نکات مرموز و کشف نشده! البته حقایقی نیز هستند که با تلاش بسیار محققان تاریخی امروزه کشف شده و باعث حیرت همگان شده اند. قصد داریم در این مطلب اشاره ای به برخی حقایق جالب درباره مصر باستان داشته باشیم. اگر اهل ماجراجویی هستید حتما با ما همراه باشید :
۱- فرعون هیچ وقت اجازه نمی داد موهایش دیده شود او همیشه تاج یا پوششی به نام nemes روی سرش می گذاشت (در عکس بالا پوشش سر مشهور توت انخ آمون را می بینید)
۲- پپی دوم مصر برای اینکه از نشستن مگس ها روی خود جلوگیری کند، همیشه چندین خدمتکار برهنه که با عسل آغشته شده بودند را نزدیک خود نگه می داشت.
۳- زنان و مردان مصری آرایش می کردند- رنگ آرایش چشم معمولا سبز (ساخته شده از مس) یا مشکی (ساخته شده از سرب) بود. مصری ها معتقد بودند آرایش قدرت شفابخشی دارد. دراصل آرایش در ابتدا به عنوان محافظی در برابر آفتاب استفاده می شد تا وسیله ای برای زیبایی.
۴- درحالیکه استفاده از آنتی بیوتیک ها از قرن بیستم شروع شد، در طب مردم قدیم استفاده از غذاهای فاسد یا خاک در درمان عفونت ها رواج داشت. مثلا در مصر باستان عفونت ها با استفاده از نان کپک زده درمان می شد.
۵- بچه های مصری تا سن نوجوانی هیچ لباسی به تن نمی کردند. در آب و هوای گرم آنجا پوشیدن لباس لازم نبود. مردان بزرگسال دامن می پوشیدند درحالیکه زنان لباس کامل تری می پوشیدند.
۶- مصری های ثروتمند کلاه گیس می گذاشتند درحالیکه مردم طبقات دیگر یا یک تکه از موی خودشان را بلند می کردند یا دم خوک به سرشات وصل می کردند. پسرهای مصری تا سن ۱۲ سالگیسرشان را کامل می تراشیدند و فقط یه طره موی بلند را برای محافظت در برابر کک و شپش نگه می داشتند!
۷- مشخص نشده که چه کسی بینی مجسمه ابوالهول را خراب کرد. طراحی هایی از مجسمه ابوالهول بدون بینی از سال ۱۷۳۷ وجود دارد، بیش از ۶۰ سال قبل از اینکه ناپلئون به مصر رسید و صدها سال قبل از دو جنگ جهانی ارتش های بریتانیا و آلمان. تنها کسی که احتمال دارد این کار را کرده باشد یک کشیش مسلمان شده به نام سلیم آل دهر است که سال ۱۳۷۸ به خاطر دشمنی با علم و هنر بدون محاکمه مجازات شد.
۸- مصری ها اعتقاد داشتند زمین مثل کلوچه پهن و گرد است و رود نیل در وسط آن جریان دارد.
۹- سربازان مصری به عنوان یک نیروی پلیس داخلی استفاده می شدند. علاوه بر این برای فرعون نیز مالیت جمع می کردند.
۱۰- در هر معبد مصری قرار بر این بود که فرعون وظایف روحانیان عالی رتبه را تقبل کند، اما معمولا روحانی ارشد در این مکان مستقر می شد.
۱۱- اولین هرم (اولین پله های جیزه حدود ۲۶۰۰ سال قبل از میلاد مسیح ساخته شد- عکس بالا) دراصل با یک دیوار به بلندی ۳۴ فوت که ۱۵ در داشت احاطه شده بود. تنها یکی از درها باقی مانده است.
۱۲- زن ها در مصر باستان از برابری قانونی و اقتصادی با مردان برخوردار بودند. با اینحال هیچ وقت برابری اجتماعی بین زن و مرد وجود نداشت.
۱۳- برعکس باور مردم، اسکلت های باستانی نشان می داد سازندگان اهرام دراصل مصریانی بودند که به احتمال زیاد به استخدام دائمی فرعون درآمده بودند. نقاشی های فرسکو نشان می دهد که حداقل تعدادی از این کارگران به کار خود افتخار می کردند و گروه خود را «دوستان خوفو» می نامیدند و یا از اسامی دیگری استفاده می کردند که وفاداری شان را به فرعون نشان می داد.
۱۴- وقتی که جسدی مومیایی می شد، مغزش از میان یکی از سوراخ های بینی بیرون کشیده می شد و امعا و احشای بدنش برداشته می شد و درون کوزه هایی به نام canopic قرار داده می شد. هر قسمت بدن در یک کوزه مشخص قرار داده می شد. تنها عضو داخلی بدن که بیرون آورده نمی شد قلب بود زیرا مصری ها قلب را نشیمنگاه روح می دانستند.
۱۵- رامسس بزرگ ۸ زن رسمی و نزدیک ۱۰۰ معشوقه داشت. او وقتیکه در سال ۱۲۱۲ قبل از میلاد درگذشت بیش از ۹۰ سال داشت.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
غذاهای سنتی کشور مصر
مصر با توجه به بافت تاریخی خود یکی از مهم ترین کشورها با عادات خاص غذایی می باشد. این کشور با توجه به تاریخ باستانی اش از دیرباز با توجه به حضور کارگران زیاد در آن محل ابداع غذاهای خوش عطر و طعم و ارزان چون فلافل بوده است. با هم نگاهی داریم به عادات غذایی و برخی غذاهای معروف و محبوب کشور مصر :
غذاهای مصری طعم فرهنگ های متنوع دریک بشقاب
بسیاری از مردم مصر تنها مصر را از دریچه ی آثار تاریخی ,فرهنگ و انقلاب می شناسند درحالیکه این کشور باستانی از نظر دارا بودن غذاهای فوق العاده نیز معروف است. موادغذایی مصری مخلوطی از همه تمدن های مختلف است که در تاریخ این سرزمین به مصر آمده اند. درهیچ کجای دنیا به غیر از مصر شما قادر به چشیدن طعم تعداد زیادی فرهنگ در یک بشقاب نخواهید بود.غذاهای مصری شامل مقادیر زیادی حبوبات و سبزیجات و میوه ها هستند چون این مواد اولیه به مقدار زیاد وبا کیفیت عالی در دره غنی نیل تولید می شوند. اساس این غذا ها بر پایه ی حبوباتی مانند لوبیا و عدس و همچنین سبزیجات و پیاز استوار است به طوریکه همیشه در بیشتر غذاهای مصری حبوبات و پیازوجود دارند.
گیا هخوران معمولا در مصر هیچ مشکلی نخواهند داشت زیرا گوشت به طور سنتی در مصر گران بوده ودر نتیجه مصرف آن کمتر رایج است. در اطراف سواحل مصر بیشتر ماهی در وعده های غذایی دیده می شود.
تاریخچه ی غذاهای مصری
تاریخ غذاهای مصر باستان با تاریخ باستانی این کشور آغاز می شود.حفاری های باستان شناسی نشان داده است که کارگران اهرام بزرگ جیزه, نان وپیاز به عنوان دستمزد دریافت می کردند و ظاهرا این مواد غذایی به وسیله دهقانان در حومه مصر تامین میشده است.
تجزیه و تحلیل های دندانپزشکی و خوره های خشکی که در کاوش های باستان شناسی مقابر این کشور پیدا شده اند این موضوع را تایید می کنند.از سوی دیگر شواهد باستان شناسی نشان می دهد که نان مردم مصرباستان با نوعی آرد موسوم به <شعیر ابلیس>ساخته می شده است.
نان به معنای زندگی
نان یکی از اجزای اصلی غذاهای مصری را تشکیل می دهد. در سبک آشپزی مصری نان نه تنها به عنوان مخلفات غذامحسوب می شود بلکه وظیفه ارا ئه دهنده ی کربوهیدرات و پروتئین لازم به رژیم غذایی مردم را برعهده دارد.انواع نان تقریبا در تمام وعده های غذایی مصری مصرف می شوند,غذاهای طبقه کارگری با روستای مصر ممکن است شامل مقدار بیشتری از نان و حبوبات باشد.مصریان از نان برای لقمه کردن غذا, سس ها و ساندویچ کردن کباب و فلافل استفاده می کنند. همچنین ,نان به عنوان قاشق و چنگال نیز استفاده می شود و این خیلی عادی است که به جای قاشق غذا با نان خورده می شود.
نوشیدن چای بخشی از آداب و معاشرت مصریان
قهوه مصری و یا قهوه ترک از نوشیدینی های مصر محسوب می شوند اما چای نوشیدنی ملی مصر است. چای به طور یکنواخت ساه و ترش است ودر یک لیوان سرو می شود و گاهی اوقات نیز با شیر مخلوط می شود. چای بسته بندی شده و فروخته شده در مصر تقریبا به طور انحصاری از کنیا و سریلانکا وارد می شود.
چای یک بخش حیاتی از زندگی از زندگی روزمره و آداب و معاشرت محلی در مصر است.چای به طور معمول همراه با صبحانه در بسیاری از خانواده ها صرف می شود و نوشیدن آن بعد از ناهار یک عمل رایج است.در بازدید از خانه فرد دیگری,بدون در نظر گرفتن سطح اجتماعی و اقتصادی با هدف از این دیدار,میهمان مستلزم نوشیدن یک فنجان چای اجباری است.
نوشیدنی محبوب دیگر مصر نوشیدنی شیرین سفید رنگی به نام سوبیا است که نوشیدنی سنتی مصری محسوب می شود,یک شیربرنج با طعم نارگیل است که در بسیاری از خیابان های شهرهای مصر,در بطری های پلاستیکی بسته بندی شده به خصوص در ماه مبارک رمضان به فروش می رسد.
غذاهای اصلی
غذاهای اصلی شامل نام هایی چون فول مدامس، پوره باقلا,کوشاری, مخلوطی از عدس, برنج,ماکارونی و مواد دیگر مانند خرد شده و پخته شده با سیر و سس و گشنیز است.
غذاهای مصری شباهت زیادی با غذاهای منطقه شرقی مدیترانه دارد ,غذاهایی مانند برنج پز شده در سبزیجات, برگ انگور,کباب ترکی, کباب و فلافل,باباغانوج و باقاوا, برخی معتقدند کوشاری که مخلوطی از برنج,عدس و ماکارونی است,غذای ملی مصر است.فول مدامس نیز یکی از محبوب ترین غذاهای مصری محسوب می شود.زیستگاه لوبیای فاوا که در ساخت فلافل استفاده می شود نیز در مصر بوده و بعدها به سایر نقاط شرق میانه رسیده است.مغز و جگر گاو و همچنین مغز گوسفند نیز در مصر خورده می شوند. مصریان باستان به استفاده زیاد از سیر و پیاز در غذاهای روزمره خود مشهورند.سیر تلزه له شده همراه با گیاهان دیگیر در سالاد گوجه فرنگی تند و همچنین در بادمجان آب پز و یا بادمجان شکم پر استفاده می شود.سیر سرخ شده با تخم گشنیز به مولوخیا یا سوپ سبز محبوب مردم این کشور اضافه می شود. همچنین پیاز سرخ شده را می توان به کوشاری افزود.
غذاهای مشهور منوی مصری
چند نمونه از غذاهای مصری که به عنوان مشهور ترین غذاهای منوی مصری شناخته می شوند :
باباغانوج: غذایی متشکل از بادمجان,آب لیمو ,نمک,فلفل,جعفری,زیره و روغن است.
داکا: یک مخلوط از آجیل خرد شده,دانه ها,ادویه جات و طعم دهنده های خاورمیانه ای است.
کباب: معمولا گوشت بره خرد شده است که با کمک سیخ کبابی و روی زغال چ.ب تهیه می شود.
کوفته: شامل توپ هایی از گوشت چرخ کرده یا گوشت قیمه شده است و یا گاهی اوقات همراه با سبزیجات, و اغلب با سس ها طعم دار و سرو می شود.
ماه شنی: برنج معطر شده با سبزیجات و ادویه که داخل سبزیجاتی مانند فلفل سبز, بادمجان,کدو,گوجه فرنگی و یا برگ کلم قرارداده می شود.سپس سبزیجات پر شده در یک قابلمه قرار داده شده و سس گوجه فرنگی و لیمو روی آن پوشده می شود.
ماه شی همام: کبوتر یا قمری شکم پر یا برنج یا گندم و سبزیجات پرشده و در فر یا تنور کبابی و پخته می شود.
موساکا: بادمجان قطعه قطعه شده که به آرامی کاب شده و یک ظرف مسطح با پیاز,فلفل سبز . فلفل قرمز خرد شده قرار داده می شود.سپس ظرف با سس قرمز تهیه شده از رب گوجه فرنگی و ادویه جات مصری پوشیده می شود و سپس در فر ۳۵۰درجه فارنهایت بع مدت ۳۰-۴۰دقیقه پخته می شود.
برنج برا: برنج یا شیر در یک نوع خاص از ظرف خوراک پزی سفالی (برام)پخته می شود . معمولا با جگر مرغ سرو می شود.
ارده: سس تهیه شده از ارده کنجد,آب لیمو و سیر است که به طور معمول با نان پیتا سرو می شود.
فلافل: یک غذای کاملا شناخته شده در شرق میانه که تصور می شود منشا آن مصر است.فلافل توپ هایی از باقلا یا نخود سرخ شده تشکیل شده است.
سمک مشوی: نوعی ماهی که مزه دار شده و سپس کباب می شود.این خوراک غذای معمول و محبوب مردم اسکندریه محسوب می شود.
کوشاری؛ غذای محبوب و تند مصری
کوشاری یک خوراک سنتی مصری است؛ که بر پایهی برنج، ماکارونی، سس گوجه فرنگی، پیاز سرخ شده، سرکه، سیر، عدس قهوهای و نخود درست میشود. کوشاری بیشتر خوراک گیاهخوارهاست. کوشاری محبوبترین، ارزانترین غذای مصری و مشترک میان همهی مردم است. همه رستورانهای مصری در منوی خود کوشاری را سرو میکنند.
کوشاری بسیار شبیه به غذاهای هندی و پاکستانی است که با برنج و عدس درست میشوند و گمان میرود که دستور پخت کوشاری همراه با کارگران پاکستانی وارد مصر شده است.
همچنین کوشاری یکی از غذاهای محبوب در سوریه، اردن، فلسطین، و لبنان است. شیوه پختن کوشاری شبیه به همان عدس پلوی ایرانی است. با این تفاوت که همراه با عدس، ماکارونی و سس گوجه فرنگی، پیاز سرخ شده، سرکه و نخود هم افزوده شده و همه مواد در یک قابلمه دربسته دم میکشند. کوشاری درارای مقدار بسیار بالای نشاسته و کالری است و برای افرادی که اضافه وزن و یا چربی خون دارند پیشنهاد نمیشود.
مصریها این غذا را خیلی تند سرو میکنند! پس اگر با تندی میانه خوبی ندارید، این غذا رو درست نکنید. این غذا بدون گوشت سرو میشود، ولی شما میتوانید کمی گوشت چرخ کرده تفت داده هم با این غذا میل کنید.
دسر های متنوع
دسرهای مصری بسیار شبیه دسرهای مدیترانه شرقی است.
باسبوسا که گاهی اوقات حریصا نیز تلفظ می شود,یک دسر تند است که از آرد سمولینا ساخته شده و در شربت شکر خیسانده می شود.معمولا روی آم با بادام ترئین می شود.
باقلوا,یکی از شیرینی ساخته شده از لایه های بسیاری از خیمیر شیرینی نازک و مجموعه ای ازآجیل است که در یک شربت شیرین غوطه ور می شود.
عیش السرایا,پنکیک هایی هستند پر شده با همه چیز,از تخم مرغ گرفته تا زرد آلو و یا دیگر میوه های انتخابی.
غوریبه، یک غذای مشترک در تمام شمال آفریقا است.این یک غذای شیرین مشابه کحک اما بسیار نازک تر است.بسیار مانند کماج است و معمولا با بادام لو داده تزئین می شود.
حلاوه(حلوا),یک شیرینی محو در مصر است که از خمیر کنجد می شود.به طور معمول به شکل بلوک و در وزن های مختلف فروخته می شود.
جایگاه ویژه سفره های افطار
مصریان در ماه رمضان که ماه روزه داری برای مسلمانان است,توجه زیادی به انواع مواد غذایی و کیفیت آن دارند چون به طور معمول تمام اعضای خانواده,به اتفاق هم,در سفره های افطار روزه خود را باز میکنند.
در فرهنگ غذای مصری چند دسر ویژه در ماه رمضان به نام های کنافه و قطایف وجود دارد.در این ماه,بسیاری از مردم مصر یک میز غذا ,ویژه فقرا وعابرا آماده می کنند که معمولا در یک چادر در خیابان قرار می گیرد.این سفره به نام مائده رحمن مشهور است که به معنای واقعی کلمه به عنوان سفره(خداوند)بخشنده(رحمان)است.بسته به ثروت و تظاهر ارائه دهنده,این سفره ها ممکن است نسبتا ساده و یا کاملا تجملاتی باشند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صنایع دستی کشور مصر
معمولا کشورهای تاریخی نظیر مصر یا ایران با توجه به قدمت و پیشینه وجود حیات در آن ها دارای صنایع دستی منحصر به فرد و خاصی هستند که می تواند جلوه های زیبا و چشم نوازی از کار دست را برای بینندگان فراهم سازد. با هم تعدادی از صنایع دستی کشور مصر را بررسی می کنیم.
صنایع دستی مصر
علیرغم آن که صنایع دستی در مصر پیشینهای به قدمت تاریخ این کشور که بسیار طولانی است دارد و در رشتههایی نظیر ذوب و تصفیه نقره و ساخت اشیاء مختلف از آن و همچنین ذوب سنگ سیلیس و شیشهگری و حتی ابداع روش معرق شیشه و معرق سنگ این کشور از سایر ملل جلوتر بوده ولی متأسفانه طی دو قرن گذشته به حدی نسبت به این رشته از فعالیتها بیاعتنا مانده است که امروزه از سایر کشورهای شمال آفریقا نظیر تونس و مغرب درخواست کمک و انتقال تجربیات را در زمینه توسعه صنایع دستی دارد.
سابقه استفاده از عناصر گوناگون تزیینی که لازمه تکامل هنری صنایع دستی است نظیر نقوش هندسی، طرحهای گل و گیاه، تصاویر پرندگان و جانوران و بالاخره استفاده از خطاطی نظیر خط کوفی برای تزیین محصولات، همگی در آثار گذشته صنایع دستی مصر دیده میشود. به عنوان نمونهای از این تکامل، میتوان تغییر طرحهای هندسی درشت و کلاسیک قالی مصر که منشأ آن به دوران فراعنه میرسد، به نقوش اسلیمی و گل و گیاه تحت تأثیر طرحهای رایج در قالی ایران و ترکیه را یادآور شد.
وابستگی صنایع دستی امروزه مصر به جهانگردان خارجی. ورود بیش از ۳ میلیون جهانگرد در سال به این کشور امکانات بالقوهای را برای رونق تولید صنایع دستی با استفاده از شهرت و اعتبار گذشته آن پدید آورده که تا حدی میتواند عدم حضور تولیدات صنایع دستی مصر را در سطح جهانی جبران کند.
در پی تلاشهای دولت و مراکز فرهنگی و آموزشی، امروزه رشتههایی از صنایع دستی در مصر در حال تجدید حیات است:
سفال و سرامیکسازی
با توجه به وقفه نسبتاً طولانی که در این رشته پدید آمد، امر آموزش و تربیت نیروی انسانی جدید به عنوان اساس هر نوع حرکتی در آینده تشخیص داده شد. بنابراین، از ۱۹۵۸ بار دیگر در فوستات یا قاهره قدیم با استفاده از تعدادی استادکار قدیمی، برنامههای آموزش عملی به مورد اجرا درآمد. محصولاتی که هم اکنون در فوستات تولید میشود، سنتهای گذشته را با کاربرد جدید آن در هم آمیخته است. البته از زمان ایجاد این مرکز یک بار نیز به علت عدم تضمین بازار برای عرضه محصولات تعطیل شد، ولی دوباره با کمک دولت و با سازماندهی جدید فعالیت خود را آغاز کرد.
ساخت آویزهای دیواری
با استفاده از شیوه بافت گلیم و قالی (گاهی به صورت توأم) اقدام به تولید قالیچههای دیواری زیبایی میشود که بیشتر نشاندهنده نمادهای تمدن باستانی مصر است و مورد علاقه جهانگردان خارجی است. مرکز عمده تولید این قالیچهها، شهر حلوان است که ضمن تولید محصولات، یک واحد آموزشی نیز در کنار آن دایر است.
ساخت، قلمزنی و مشبککاری محصولات فلزی
تولید فرآوردههای مسی و برنجی و تزیین آنها با استفاده از طرحها و نقشهای گوناگون هندسی و اسلیمی، از صنایع دستی رایج کشورهای اسلامی است. در مصر نیز این صنعت دستی بیشتر با روش مشبککاری تا قلمزنی در شهرهای قاهره و لجیزا متداول است که محصولات تولید شده علاوه بر اشیاء تزیینی نظیر انواع گلدان شامل شمعدان، چراغهای آویز که داخل آن لامپ برقی قرار میدهند و ظروف مختلف است.
خراطی
کشور مصر به علت آب و هوای خشک و کویری، برخلاف هند و کشورهای جنوب شرقی آسیا دارای منابع جنگلی نیست، و به انواع چوب دسترسی ندارد و تنها اطراف رودخانهی نیل که حاشیه شرقی کشور را از سمت جنوب به شمال مشروب میسازد، ادامه حیات را در حد فاصل صحرای عربی (ساحل دریای سرخ) و صحرای لیبی (که نیمه غربی کشور را پوشانده)، میسر ساخته است. به همین دلیل از چوب عموماً در ساخت قطعات بسیار کوچک به صورت خراطی شده برای دیوارههای مشبک که گاهی درون آن را با شیشههای رنگی تزیین میکنند، استفاده میشود. این دیوارههای تزیینی عموماً در طبقه دوم بناها و در قسمت بالکن یا پنجره استفاده میشود و معروف به مشربیه است. این سبک کار در ایران به گرهچینی چوب معروف و در شهرهای کویری کاشان و یزد متداول است.
تولید محصولات چرمی
با استفاده از پوست گاو، گاومیش و شتر (چرمهای سخت)، تولید و عرضه انواع کیف، چمدان، تابلوهای تزیینی و رویه صندلی و مبل که نقوش تزیینی با کاربرد مهرهای مخصوص فلزی به صورت برگردان روی آن منتقل میشود، در قاهره تولید میگردد.
ساخت زیورآلات نقره
این رشته از صنایع دستی به صورت کاملاً سنتی در شهر سیوا در ناحیهای صحرایی نزدیک مرز لیبی متداول است و اشیاء ساخته شده شامل انواع گردنبند، دستبند، گوشواره و خلخال بوده که به صورت قطعات بزرگ و فاقد ظرافت مورد انتظار است. اشیاء تولید شده به طور عمده مصرف محلی و روستایی داشته، به روایتی از سر تا مچ دست را میپوشاند.
قالیبافی
بافت انواع قالی نیز از رشتههایی است که در مصر پیشینهای طولانی داشت ولی بر اثر عدم حمایت کافی به تدریج رو به فراموشی رفت تا این که از ۳۳ سال پیش با نگرشی جدید و به عنوان یکی از رشتههایی که میتواند زمینهساز اشتغال گروههای وسیعی از مردم را در سطح کشور فراهم آورد، مطرح شد. از اقدامات اساسی که در این راستا صورت گرفت تغییر طرح نقشه و رنگبندی قالیهای تولیدی مصر متناسب با سلیقه و خواست بازارهای خارجی بود که به همین منظور نقشههای هندسی قدیمی به تدریج به نقشههای لچک و ترنج، افشان و اسلیمی تغییر یافت و در این مسیر تا حد زیادی از تجربیات کشورهایی نظیر ترکیه و ایران استفاده شد. ولی قالی مصر به علت بالا بودن قیمت تمام شده و عدم مرغوبیت مواد اولیه هنوز نتوانسته حتی با قالیهای تولیدی کشور مغرب رقابت کند و به طور عمده پاسخگوی نیازهای داخلی است. سایر رشتههای صنایع دستی مصر که از اهمیت کمتری برخوردار است، شامل شیشهگری دستی، حصیربافی، میناکاری و ساخت اشیاء از سنگ مرمر است. البته در گذشته نقاشی مینیاتور نیز با سبک و طرح خاص خود و بدون رابطه با آنچه که در ایران صورت میگرفت، متداول بود که اکنون منسوخ شده است. کنده کاری روی عاج فیل را نیز باید جزء صنایع دستی فراموش شده مصر دانست.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مصر؛ مهد تمدن و فرهنگ
بدون شک یکی از مهم ترین مبداهای تاریخ بشریت مصر است که اهرام ثلاثه آن نمودی از تاریخ چندهزار ساله آن می باشد. هنوز که هنوز است محققان تاریخی در سراسر دنیا نحوه ساخت اهرام ثلاثه را با آن ارتفاع کشف نکرده اند و با اختلاف های زیاد تاریخی در این مورد روبرو هستند. قصد داریم در این مطلب به معرفی کشور مصر پرداخته و شما را با این کشور تاریخی و مهم آشنا کنیم.
جمهوری عربی مصر
جمهوري عربي مصر كشوري با آب و هواي مديترانه اي گرم و خشك مي باشد. طول جغرافيايي اين كشور از ۲۴ درجه شرقي تا ۴۷ درجه شرقي امتداد يافته است.
مساحت اين كشور بالغ بر ۱ ميليون كيلومتر مربع ميباشد كه تقريباً ۴ درصد آن را زمينهاي زراعي تشكيل ميدهند.
جمعيت كشور مصر در آخرين سرشماري بالغ بر ۸۵ ميليون نفر برآورد گرديده است.
مصر از لحاظ تراكم جمعيتي يكي از پرتراكم ترين كشورهاي جهان محسوب مي گردد چرا كه تعداد ۱۱۲۰ نفر در هر كيلومتر مربع از خاك آن ساكن مي باشند.
زبان رسمي و نوشتاري اين كشور زبان عربي استاندارد امروزي و زبان گفتاري نيز لهجه خاصّي از عربي مي باشد.
علاوه بر زبان عربي ، زبان انگليسي و به نسبت كمتري زبان فرانسه در زمينه هاي تجاري و آموزشي اين كشور مورد استفاده قرار مي گيرند.
تقريباً ۹۰ درصد از مردم كشور مصر مسلمان مي باشند . اقليت مذهبي اين كشور را مذهب مسيحيت (قبطي) به ميزان ۸ تا ۱۰ درصد تشكيل مي دهد.
نوع حكومت اين كشور جمهوري همراه با قوانين پارلماني مي باشد. در اين كشور پارلمان دو مجلسي يعني مجلس ملي (با ۴۵۸ كرسي) و مجلس شورا (با ۲۵۸ كرسي) فعاليت دارند.
جغرافیای مصر
مصر سرزمینی است در شمال شرقی قاره آفریقا که با مساحت ۴۴۹،۰۰۱،۱ کیلومتر مربع، بیست و هشتمین کشور بزرگ جهان محسوب میشود .در شمال مصر دریای مدیترانه و در مشرق آن دریای سرخ قرار دارد . از سمت جنوب با سودان و از غرب با کشور لیبی همسایه است. از ناحیه صحرای سینا با فلسطین نیز ارتباط دارد .
پایتخت مصر شهر قاهره است و از دیگر شهرهای مهم آن میتوان به اسکندریه، اسوان ، جیزه ، فیوم و پرت سعید اشاره کرد . شهرهایی مانند سلوم ، بردیا ، سیدی برانی، مطروح و العلمین نیز به سبب وقایعی که طی جنگ جهانی دوم در آنها به وقوع پیوست مشهور شدهاند .
در شرق و شمال شرقی این کشور شبه جزیره سینا قرار دارد که تا قبل از قرن نوزدهم به خاک مصر متصل بود . اما در این قرن کانال سوئز را حفر کردند که آن را از خاک مصر جدا و دریای سرخ را به دریای مدیترانه متصل میکرد . این کانال ۱۶۸ کیلومتر طول دارد و چون مسیر ارتباطی میان سه قاره اروپا ، آسیا و آفریقاست ، از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است.
سرزمین مصر به سه قسمت تقسیم میشود :
۱- صحرای شرقی یا عربی.
۲- شبه جزیره سینا و اراضی نیل.
۳- صحرای غربی.
مصر آخرین کشوری است که رود نیل از آن می گذرد و سپس به دریای مدیترانه میریزد . در محل پیوستن نیل به دریا ، دلتای نیل به وجود آمده که سرزمین اصلی کشاورزی این کشور است . در اطراف این رود نیز کشاورزی رونق بسیار دارد.
تاریخ و تمدن مصر
مصر یکی از قدیمیترین کشورهای جهان است و تمدن آن – که در حاشیه رود نیل شکل گرفته – در زمره کهنترین تمدن ها محسوب میشود ، چرا که از حدود ۴ هزار سال قبل از میلاد به وجود آمده است .
مصر باستان سرزمین فراعنه بود و آثار تاریخی مهمی چون اهرام ثلاثه و معابد بزرگ را از آن دوران به یادگار دارد . بسیاری از پیامبران بزرگ مانند حضرت یوسف (ع) و حضرت موسی (ع) نیز در همان دوران در سرزمین مصر ظهور کردند. دولت قدیم مصر در سال ۵۲۴ ق. م به دست ایرانی ها سقوط کرد.
در سال ۳۳۲ ق.م اسکندر این سرزمین را تصرف کرد و تا سالها بعد سلسله بطاسه که از جانشینان اسکندر بودند بر آن حکمفرما شدند. در سال ۶۴۱ میلادی (۱۹ هجری قمری) در زمان خلیفه دوم مسلمانان این کشور را فتح کردند . از آن زمان مصر همواره از سرزمینهای مهم برای حکومت اسلامی بوده و تا سال ۱۵۱۷ میلادی که دولت عثمانی بر مصر تسلط یافت در دست خلفای اموی و عباسی و فاطمی بود. در سال ۱۷۹۸ ناپلئون به آنجا لشگر کشید و در سال ۱۸۰۵ میلادی محمد علی پاشا از طرف دولت عثمانی حاکم آنجا شد و سلسله جدید مصر را تشکیل داد.
مصر تا مدتها تحت الحمایه انگلستان بود ولی پس از جنگ جهانی اول بر اثر فشار مردم ، انگلستان استقلال مصر را اعلام کرد.
فرهنگ مصر باستان
اين كشور با تمدن ۳۰۰۰ ساله به جهت توانايي در معماري و استفاده از رودخانة نيل براي اهداف كشاورزي، اجتماعي، فرهنگي و مذهبي در زمينة فرهنگ به اوج خود رسيده بود.
اهميت رودخانه نيل در زندگي مصريان باستان در تاريخ گذشته اين كشور قابل رويت بوده و اثرات آن بر جنبه هاي مختلف هنري ، مذهبي ، فرهنگي ، سياست و زندگي اجتماعي اين كشور منعكس گرديده است.
مصريان باستان جهت جاودانه نمودن فراعنه (فرعونهاي مصر)، با ساختن بناهاي يادبود، گنبدها، معابد و مجسمه هاي بزرگ از تمثال آنان به اين امر تحقق بخشيده و در واقع بخش عمده اي از فرهنگ و هنر اين كشور را طرح ريزي نموده اند.
تصاوير حك شده، خطوط نوشتاري هيروگليف و نقوش ديواري از جملة آثاري مي باشند كه بر ديواره هاي آثار باستاني مصر باستان حكاكي شده و خود به مقدار زيادي نشان دهنده آداب و رسوم و فرهنگ مردم مصر باستان مي باشد.
با نگرشي در آثار خطي به جا مانده از دوره مصر باستان مي توان پي برد كه اولين زبان نوشتاري در مصر باستان به واسطة نياز به ثبت عناصري چون بارش باران و فصل برداشت محصول بوجود آمده است.
ساختار فرهنگی
نماي فرهنگي كشور مصر تحت تأثير عواملي چون اسلام (كه مذهب ۹۰ درصد از مردم كشور را تشكيل مي دهد) ، مسيحيت (كه مذهب ۸ تا ۱۰ درصد از مردم را تشكيل مي دهد)، فرآيند مدرنيزه سازي كشور كه از اوايل قرن ۱۹ ميلادي آغاز گرديده و بالاخره جبهه گيري عليه فرهنگ آمريكايي و تمايل به سمت اسلامي سازي فرهنگ كشور قرار دارد.
اصلي ترين عاملي كه در عصر حاضر بر فرهنگ كشور تأثير داشته وقوع انقلاب سال ۱۹۵۲ و رهايي كشور از تسلط نيمه استعماري مي باشد چرا كه پس از انقلاب مذكور جامعة مصري با شتاب به برنامه ريزي مناسب در زمينه هاي مختلف سياسي، اجتماعي و اقتصادي پرداخته و با كنترل كشور از طريق برپايي حكومت دموكراتيك در واقع در راه تدوين فرهنگ جديد براي كشور قدم برداشت. از جمله فعاليت هاي مهم كه پس از آزادي كشور به عمل آمد مي توان به ارائه منشور ملي توسط جمال عبدالناصر در سال ۱۹۶۲ اشاره نمود.
ميراث فرهنگي
اگرچه وجود تمركز در برنامه ريزي هاي فرهنگي امري ضروري است اما اين بدان معني نيست كه كلية اماكن فرهنگي در شهرهاي بزرگ و پايتخت متمركز شده و تصميمات اساسي در چنين اماكني اتخاذ مي گردد.
در شهرها و روستاهاي دورافتاده و فقير كشور، ناآگاهي مردم باعث زوال اشكال گوناگون فرهنگي به استثناي مراسم مذهبي شده است. از اين رو يكي از اصلي ترين اهداف وزارت فرهنگ مصر تلاش در جهت ساماندهي فرهنگ كشور نه تنها در شهرهاي بزرگ بلكه در نقاط دور افتاده و روستاهاي كشور مي باشد.
در جهت نيل به اين هدف، بخش فرهنگ مردمي تحت نظارت وزارت فرهنگ كشور مصر داير گرديد. هدف از ايجاد چنين بخش فرهنگي، طرح ريزي برنامه هايي جهت تأسيس مراكز فرهنگي در ايالات مختلف كشور مي باشد.
تأسيس كانون ها و مراكز فرهنگي عامل مهمي در جهت انتقال فرهنگ از شهر قاهره به ساير شهرهاي كشور و به ويژه شهرهاي دور افتاده در ضمن ابقاي فرهنگ هاي محلي مي باشد.
كشور مصر كه از آن تحت عنوان مهد تمدن نام برده مي شود نقش مهمي در خلق، انتقال و گسترش حيات فرهنگي جهان داشته و به عنوان موزه اي گسترده از تمدن هاي جهان محسوب مي گردد.
مي بايست گفت كه در اين كره خاكي هيچ يك از كشورهاي جهان به اندازة كشور مصر داراي چنين آثار باستاني نمي باشند ( قدمت برخي از اين آثار به ۴ تا ۵ هزار سال بالغ مي گردد).
به دليل وجود تمدن چندين هزار ساله كشور و ارزش و اهميت آن؛ فعاليت هاي دولتي جهت حفظ ، نگهداري و مراقبت از اين آثار تقريباً از اوايل دهة ۱۹۹۰ تحت نظارت وزارت فرهنگ كشور آغاز گرديده است.
مسؤوليت مراقبت از آثار باستاني كشور از طريق وزارت فرهنگ به عهده دايرة حفظ آثار باستاني اين وزارت نهاده شده است.
دايرة حفظ آثار عتيقه و تاريخي كشور از مركز اسناد مصر باستان ، بنياد مالي پروژه هاي آثار باستاني ، موزه ها (موزه آثار باستاني) و مركز تمثال هاي تاريخي متشكل شده است.
وزارت فرهنگ كشور مصر به منظور حفاظت و نگهداري هر چه بهتر از آثار تاريخي و باستاني كشور به انعقاد قراردادهايي با كشورهاي جهان از جمله كشورهاي فرانسه و لهستان در زمينه بازسازي اماكن و مراكز تاريخي باستاني و مراكز اسلامي قاهره و تبديل برخي از آنها به مراكز فرهنگي مبادرت نموده است.
سوغات کشور مصر
مصر هم مجسمه های سوغاتی مخصوص خود را دارد. این مجسمه های فرعون، نماد مصر میباشند.
پایان بردن تور مصر بدون خرید محسمه ابوالهل یا اهرام مصر یا شتر امکان پذیر نیست حتما اینها را در چمدان خود جای بدهید تا یاد آوری از این کشور اسرار آمیز باشد.