آداب و رسوم سنتی نیشابور

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 11643 0
 آداب و رسوم سنتی نیشابور

شهر نیشابور یکی از شهرهای قدیمی ایران میباشد، که دارای فرهنگ و تمدنی هم ایرانی و هم اسلامی است، این شهر دارای آداب و رسومات ویژه و خاصی است که تاریخ این سرزمین را شکل میدهند، آداب و رسومی که از دیرباز رواج داشته تا به امروز، نیز هرچند کمی کمرنگ تر ادامه یافته است.آژانس مسافرتی اصفهان برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این آداب و رسوم در مقاله ی زیر به تشریح آن پرداخته است با اصفهان تور همراه باشید.

– سیزده بدر

در این روز هر کس به اتفاق خانواده ی خود با فامیل به دامنه ی کوه‌ها و دشت‌های سرسبز و نقاط زیبا و ییلاقی می‌رود. جوانان در این روز با هم کشتی می‌گیرند و زنان دور هم جمع می‌شوند و شادی می‌کنند.

– مراسم ازدواج

بین مراسم شهر و روستا تفاوت بسیار است که در این مجال به اختصار به آداب و رسوم نقاط روستایی اشاره می‌گردد.

* همسر گزینی: پدر و مادر برای پسر خود دختری را انتخاب می‌کنند و به پسرشان معرفی می‌نمایند که اغلب بدون مخالفت پسر وارد مرحله ی خواستگاری می‌شوند. امروزه انتخاب پسر و دختر نیز از ارکان همسر گزینی است.

* خواستگاری: مادر با مشورت پدر به خواستگاری دختر می‌رود و چنان‌چه رضایت خانواده‌ی دختر را جلب کنند، پدر و مادر پسر با نزدیکان و اقوام به خواستگاری می‌روند و به همراه خویش روسری، مقداری قند و انگشتر می‌برند.

* نامزدی: در مدت نامزدی، خانواده‌ی پسر در روزهای عید مقداری گوشت، برنج و پارچه برای خانواده دختر می‌فرستند و خانواده‌ی دختر، آن‌ها را دعوت می‌کنند در این مدت دختر و پسر هم‌دیگر را ملاقات می‌کنند.

* عقدکنان: روز عقدکنان، خانواده‌ی پسر، وسایل خوراکی و مقداری لباس برای خانواده‌ی عروس می‌فرستند و پدر پسر، حمامی و زن حمامی را برای دعوت مردان و زنان نزد خانواده عروس برای دعوت به صرف شام یا ناهار می‌فرستند و دعوت‌شدگان مقداری قند یا شیرینی به حمامی و زن او می‌دهند و بعد از صرف غذا، ملا یا آخوند دختر را عقد می‌نماید. مهریه ی دختر، آب، زمین و گوسفند است.

* عروسی: عروسی معمولا دو شبانه‌روز به طول می‌انجامد. روز اول پدر داماد و اقوام و فامیل را به خانه‌ی خویش دعوت می‌نماید و داماد نیز بر تختی کنار مجلس می‌نشیند و هر یک از مدعوین پول یا گوسفند، به داماد هدیه می‌کند. روز بعد، زن سلمانی سر و صورت عروس را آرایش می‌نماید. لباس‌های داماد را از خانه‌ی عروس و لباس‌های عروس را از خانه‌ی داماد، با ساز و دهل، به حمام می‌برند و آن‌ها را با لباس‌های نو به خانه بر می‌گردانند.

* عروس بردن: هنگام «عروس کشانی»، یکی از زنان فامیل داماد، وسیله‌ای را از خانواده‌ی عروس -که به آن «عقل عروس» می‌گویند- برمی‌دارد و در خانه‌ی داماد، آن‌را به عروس می‌دهد. عروس را بر اسبی سوار می‌کنند و افسار اسب را دایی یا پسر عمو یا برادر عروس می‌کشد و تا خانه‌ی داماد او را همراهی می‌کند. چند زن نیز با عروس به خانه‌ی داماد می‌روند و یک الی دو شب، آن‌جا می‌مانند. عروس را با ساز و دهل به خانه‌ی داماد می‌برند. جلو خانه‌ی داماد، عروس، «پاانداز» طلب می‌کند و تا پاانداز به او ندهند وارد خانه نمی‌شود. مادر یا پدر یا برادر داماد، گوسفند یا هدیه‌ای دیگر به عروس می‌دهد تا وارد شود. رنگ لباس عروس سفید و محل حجله‌گاه، خانه‌ی داماد است. مادر عروس، یک روز بعد از عروسی به افرادی که به داماد هدایایی دادند یک دستمال و مقداری شیرینی می‌دهد. پدر عروس، بعد از سه روز از عروسی، یکی از فامیل یا برادر عروس را به خانه داماد می‌فرستد و عروس و داماد را به خانه‌ی خود، دعوت می‌کند و گوسفند یا قطعه زمینی را به آن‌ها هدیه می‌دهد.

 

– شب یلدا

در این شب، مردم معمولا به خانه‌ی بزرگترها می‌روند و تا نیمه‌ی شب می‌نشینند. میزبان، گوسفندی را ذبح نموده و از میهمانان، پذیرایی می‌نماید. مردم در حد امکان، در شب یلدا، هندوانه می‌خورند و معتقدند که هر کس در این شب هندوانه بخورد، تابستان، زیاد تشنه نمی‌شود.

– مراسم ماه محرم و صفر

در روز عاشورا، مردم در قالب هئیت‌های عزاداری ضمن انجام مراسم ویژه به تهیه و پخت غذا -که اغلب حلیم است- مبادرت می‌ورزند. در این روز «علم ها» را از مساجد بیرون می‌آورند. در روستاهای اسحاق آباد و کلیدر، بار و بسیاری از نقاط دیگر نیشابور، نمایش «شبیه خوانی» برگزار می‌شود. در این نمایش مذهبی، گروه‌های «شبیه خوان» با حرکات و خواندن ابیات مناسب، «نوحه خوانی» می‌کنند و ماجرای ظهر عاشورا را عیناً بازسازی می‌کنند. در روستاها، در بدو ورود هیئت‌های عزاداری به مدخل روستا، عده‌ای از عزاداران علم به دست در حالی که علم ویژه ی عزاداری، پیشاپیش آن‌ها برده می‌شود به پیشواز آنان می‌آیند و به اصطلاح به هم «سلام» می‌گویند و آن‌ها را به میدان اصلی ده، راهنمایی می‌کنند. پس از گرد آمدن همه‌ی گروه‌ها در میدان اصلی، «نخل» را برمی‌دارند و دسته‌جمعی به سوی امامزاده‌ی روستا روانه می‌شوند. پس از مراجعت از مزار، گروه‌ها بر حسب روستا، دسته دسته، به صرف ناهار فراخوانده می‌شوند. مخارج تهیه‌ی حلیم نیز توسط افراد خیّر تامین می‌شود. در شهر نیشابور، دسته‌های گوناگون عزادار، در قالب هیئت‌های مختلف و گاهی با حرکت دادن «علمات» از گوشه و کنار شهر به خیابان اصلی آمده و در طول آن به حرکت و عزاداری می‌پردازند. در این مراسم که معمولا در مسجد جامع به پایان میرسد اشعاری درباره‌ی مظلومیت امام حسین (ع) و یارانش، خوانده می‌شود. در روز اربعین حسینی نیز مراسم عزاداری و روضه‌خوانی در داخل مساجد و منازل برپا می شود. عده ای از زنان، در صبح اربعین «شله زرد» را که از شب قبل آماده کرده‌اند بین همسایه‌ها و آشنایان تقسیم می‌کنند. مراسم عزاداری در مساجد، حسینیه ها و منازل در روزهای وفات حضرت پیامبر (ص) وفات حضرت فاطمه (س) و شهادت حضرت علی، ضمن اجرای مراسم احیای نوزدهم و بیست و یکم و بیست و سوم ماه مبارک رمضان و سایر روزهای وفات یا شهادت سایر امامان معصوم (ع) و بزرگان دین با احترام خاصی برگزار می‌گردد.

 

– تمنای باران و مراسم چوله قزک

با توجه به این که کشاورزی و دامداری در اغلب نقاط نیشابور اساس زندگی معیشتی مردم را تشکیل می‌دهد و آب، به عنوان محور تولید در این مناطق، نقش حیاتی دارد، در موارد کمبود آب و نزولات جوی جهت نزول باران در برخی نقاط شهرستان مردم دعا نوشته و به شاخه‌های درختان می‌بندند و یا زنان، «آش بی بی فاطمه» می‌پزند و بین همسایه‌ها پخش می‌کنند و در برخی مناطق نیز مردم، سه روز متوالی روزه می‌گیرند و در آخرین روز به صحرایی می‌روند و از خدا دسته‌جمعی طلب باران می‌کنند. در مراسم «چوله قزک» نیز گروهی از کودکان در روستا، مترسکی می‌سازند و به آن پارچه‌هایی الوان و لباس‌هایی بلند می‌پوشانند و در کوچه‌های ده راه می‌افتند و می‌خوانند:

چوله قزک باران کن

بارون بی پایـان کن

گندم به زیر خـــاکه

از تشنگی هــلاکه

بزغاله شیـر میــــه

چپو پنیـر میـــــــــه

سپس به درب منازل می‌روند و اهل خانه، مقداری شیرینی و یا پول به آن‌ها می‌دهند و گاهی مقداری آب هم روی بچه‌ها می‌پاشند.

 

– مراسم فوت

نزدیکان متوفی، اغلب به وسیله‌ی گفتن اذان و لا اله الا الله، همسایگان را جهت تشییع جنازه دعوت می‌نمایند. قبل از دفن میت، او را رو به قبله می‌‌خوابانند و به آرامی چشم‌های وی را می‌بندند، دست‌ها را به پهلو می‌خوابانند و دو شصت انگشت پا را به وسیله‌ی تکه‌ای پارچه به هم می‌بندند. بهتر این است هر چه سریع‌تر قرآن‌خوان شروع به تلاوت قرآن کند و در میان آن از بقیه بخواهد صلوات بفرستنند و برای میت فاتحه بخوانند. در اغلب نقاط شهری و روستایی، مرده‌ها را در غســـال‌خانه می‌شویند چوب زیر بغل نیز دعانویسی شده و آماده است تا پس از شست وشوی میت، آن را زیر بغل وی قرار دهند، نیز بر هفت محل سجده‌گاه وی بر مبنای سنت دینی کافور می‌مالند و با احترام وی را کفن می‌پوشانند جنازه بر روی یک نردبان یا تابوت روباز تشییع می‌شود و حاضرین لا اله الا الله گویان، وی را به سوی قبرستان می‌برند. در جلو گروه تشییع کننده یک نفر ظرفی پر از خرما یا حلوا، حمل می‌کند و در قبرستان بر روی قبر می‌گذارند. هر یک از حاضرین با بیل مقداری خاک در قبر می‌ریزند و بیل را وارونه به زمین می‌اندازند تا نفر بعدی الی آخر.

همچنین میت را تا حد امکان، شب‌هنگام دفن نمی‌کنند و می‌گویند: نور ستاره، نباید داخل قبر بتابد، باران نباید داخل قبر بریزد. مراسم ختم و یادبود در روزهای سوم و هفتم، چهلم و سال برگزار می‌شود. در روزهای یادشده قرآن‌خوانی صرف غذا و رفتن به سر مزار برنامه‌ی کلی است. در شهر نیشابور در روزهای ختم، حلیم می‌پزند و از شرکت‌کنندگان در مراسم پذیرایی می‌شود. پس از مراسم چهلم، عده‌ای از نزدیکان با به همراه آوردن پیراهنی برای مرد منزل و یک روسری و یا حتی یک پیراهن (لزوما لباس‌های اهدایی باید رنگی روشن داشته باشند) برای زن منزل به نزد ایشان رفته و با دلداری دادن آن‌ها، لباس‌های مشکی را از تن‌شان در می‌آورند تا از عزا درآیند.

– روز عرفه

به روز عرفه، «روز علفه» نیز می‌گویند. علفه، دو روز می‌باشد:

  1. علفه ی کهن، آخرین روز سال می‌باشد که مردم به قبرستان می‌روند و برای آمرزش اموات خود فاتحه می‌خوانند.
  2. علفه‌ ی نو، روز اول سال نو می‌باشد که مردم به مساجد می‌روند قرآن می‌خوانند بعد هم به خانه‌ی خود برگشته و به دیدن بزرگترها می‌روند.

– مراسم ختنه سوران

از مراسم معمول و متداول در این شهرستان مراسم ختنه سوران پسران در سنین ۴ یا ۵ سالگی است که دعوت کننده حمامی بوده و در اغلب روستاها روز ختنه سوران پسر را حمام می برند. چشم هایش را سرمه می کشند و لباس نو بر تنش می پوشانند و در خانه ای که همه جمع اند اسپند دود می کنند و دهل وسرنا می زنند و پسر را به تیغ سلمانی می سپارند. این رسم در گذشته بسیار پرشور و آیینی بوده که البته در نقاط شهری به ندرت برگزار می شود. از مراسم خاص این منطقه آن است که به ختنه شونده – برای اینکه برایش مشغولیت ذهنی ایجاد نمایند – می سپارند که سیلی محکمی به گوش سلمانی بزند و برحسب سنگینی دست وی و ثروت خانواده اش به سلمانی انعام می دهند و هنگام ختنه، دهان پسر را که از درد داد می کشد از شیرینی و نقل و نبات پر می کنند و پسر را هدیه های زیاد نثار می کنند.

– چهارشنیه سوری

جشن ویژه ی آخرین چهارشنیه سال می باشد که در این روز دخترها و پسرها، کوزه ی آبی را از پشت بام خانه ی خود به داخل کوچه پرتاب می کنند و معتقدند که هر کس در این روز کوزه آبی بشکند روز قیامت یک کوزه ی آب به او خواهند داد و بدین صورت بلاها نیز از خانه دور می شوند. مردان روستا در این روز به تیر اندازی می پرداختند و اهالی روستا بیرون از ده آتشی روشن می کردند و از روی آن می پریدند، هنگام پریدن از آتش خطاب به آتش می گفتند: «زردی من از تو، سرخی تو از من»

 

– مراسم تولد

ماما یا دایه، وظیفه‌ی مراقبت از زائو و نوزاد، از بدو تولد تا چهل روز بعد را بر عهده دارد. به عنوان اولین اقدامات برای سلامتی زائو و نوزاد، زیر سر زائو، خنجر، قرآن و سوزن و … قرار می‌دهند و حتی به گوشه‌ی یقه‌ی پیراهنش یک سنجاق آویزان می‌کنند. این اشیا از جهت دفع «آل» گذاشته می‌شوند چرا که معتقدند اگر آل بیایید جگر زائو را با خود می‌برد و در خاکستر قرار می‌دهد و یا جگر زائو را به آب می‌زند. دایه پس از قطع ناف اضافی نوزاد، آن را زیر خاک دفن می کند و بر محل زخم، روغن گوسفند می‌مالد. در نیشابور، اعتقاد بر این است که اگر ناف اضافی را زیر درخت سیب قرار دهند فرزند زیبا می‌شود. مراسم نام گذاری معمولا در روز دهم، انجام می‌شود، نام نوزاد را معمولا به چند روش انتخاب می‌کنند: یا انتخاب اسم از روی قرآن کریم یا انتخاب قبلی یا نام آبا و اجداد وی و یا اگر روزهای تولد مصادف با مراسم یا دهه‌ی عاشورا، عید قربان و سایر روزهای خاص مذهبی و … باشد نام نوزاد را به احترام بزرگان دین و نیز همراهی با مراسم مذهبی: حسین، زینب، قربان، حاجی و… می گذارند. در روز دهم اذان و اقامه در گوش نوزاد می‌گویند و هر کدام از بستگان هدیه و پول بر بالین نوزاد، قرار می‌دهند.

– جشن سده

این جشن دل انگیز و کهن، در شب‌های یازدهم و دوازدهم و سیزدهم بهمن ماه برگزار می‌گردد. در غروب روز دهم بهمن ساکنان ده، بر بلندترین بام خانه‌ی خود می‌روند و بوته‌های صحرایی را به طرز خاصی برروی هم می‌چینند. به محض اینکه آفتاب در پس افق پنهان شد و تاریکی، همه جا را فرا گرفت بزرگ خانواده، آتش به بوته‌ها می‌زند. همین که شعله‌ی آتش به هوا برخاست، فریاد شادی از حلقوم اهل خانه به هوا برمی‌خیزد، شعله‌ی آتش تا ارتفاع زیادی به هوا صعود می‌کند،

باد شعله‌ها را در هم می‌پیچد و بوته‌ها با صدای مخصوص می‌سوزند و صدای جرقه‌ی آن‌ها، زن و مرد و کودک را که به دور آتش حلقه زده‌اند به وجد و سرور می‌آورد، ولوله و هیاهو در ده می‌پیچد، جوانان نیز از بیابان توده‌های هیزم فراهم آورده و آتش می‌زنند با اوج گرفتن شعله‌های آتش به دور آن می‌چرخند و می‌رقصند و همه با هم پیرامون آتش پای‌کوبی و جست و خیز می‌کنند