صنایع دستی لرستان
بدون شک لرستان نیز مانند بسیاری از استان های کشور دارای صنایع دستی منحصر به فردی است که قصد داریم در این مطلب در اصفهان تور به معرفی آن ها بپردازیم. لطفا با ما همراه باشید.
صنایع دستی به آن دسته از صنایع اطلاق می شود که تمام یا قسمتی از مراحل ساخت فراورده های آن با دست انجام می گیرد و در چارچوب فرهنگ و بینش های فلسفی، ذوق و هنر انسان های هر منطقه، با توجه به میراث های قومی آن ساخته و پرداخته می شود. قسمت قابل ملاحظه ای از صنایع دستی استان از قبیل قالی، انواع گلیم، گبه و زیلو، هنری کاربردی است که بیش تر توسط زنان و در مناطق روستایی و عشایری تولید می شود. مهم ترین صنایع دستی استان عبارت اند از:
۱ بافته های داری؛ قالی، گبه، گلیم
۲ دست بافته های دستگاهی؛ جاجیم، ماشته، انواع پارچه
۳ هنرهای فلزی؛ ورشو سازی، قلم زنی، مسگری، قفل سازی، جواهر سازی
۴ هنرهای مرتبط با چوب؛ خراطی، مشبک کاری، درودگری، سازهای سنتی، معرق کاری
۵ هنرهای مرتبط با سنگ؛ حجاری سنگ، حکاکی روی سنگ
۶ نمد مالی
۷ آبگینه
ورشوسازی
ورشوکاری که به دو صورت قل م زنی و حکاکی انجام می شود، یکی از صنایع دستی شهر بروجرد است که با استفاده از قلم و چکش خطوط و نقش های گوناگونی روی ورشو ثبت و حک می شود. سماور، گلاب پاش، ظروف غذاخوری، سینی و قوری از جمله مهم ترین آثار ورشویی می باشند، که توسط هنرمندان این دیار ساخته می شوند.
گلیم بافی
گلیم بافی از جمله دست بافته هایی است، که با استفاده از پشم های رنگارنگ به صورت تخت و بدون پُرز و اغلب به صورت زیرانداز تولید می شود. نقش های مورد استفاده در بافت گلیم با الهام از فرهنگ، اعتقادات و باورها و محیط پیرامون بافنده (طبیعت و زیبایی های آن)، به صورت ذهنی و به علت تکنیک بافت به شکل هندسی بافته می شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
استان سرسبز لرستان
لرستان یکی از استان های زیبا با طبیعت بکر در ایران است که هر ساله افراد زیادی از خارج و داخل کشور این شهر را برای مسافرت و گذراندن وقت انتخاب می کنند. این استان غربی ایران که یکی از استان های لرنشین در کشور محسوب می شود مملو از جذابیت های تاریخی، طبیعی و البته مردم شناسی است. در این مطلب در اصفهان تور به بررسی اقلیمی و جغرافیایی این استان خواهیم پرداخت.
موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان لرستان در غرب ايران، بين ۴۶ درجه و ۵۱ دقيقه تا ۵۰ درجه و ۳ دقيقة طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ و ۳۲ درجه و ۳۷ دقيقه تا ۳۴ درجه و ۲۲ دقيقة عرض شمالي از خط استوا قرار گرفته و وسعت آن حدود ۲۸۵۵۹ كيلومتر مربع است. اين استان، از شمال به استانهاي مركزي و همدان؛ از جنوب به استان خوزستان، از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهاي كرمانشاه و ايلام محدود است. اشترانكوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است. پستترين نقطة آن در جنوبيترين ناحيه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح درياي آزاد ارتفاع دارد. براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال ۱۳۷۵، استان لرستان داراي ۹ شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آباديِ داراي سكنه بوده و مركز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهاي استان عبارتاند از : خرمآباد، بروجرد، اليگودرز، دورود، ازنا، كوهدشت، دلفان، سلسله و پل دختر.
جغرافياي طبيعي و اقليم استان
استان لرستان سرزميني كوهستاني است كه به جز تعدادي درة آبرفتي و چند دشت كوچك، ناحية هموار ندارد. اين ناهمواريها كه داراي سنگهاي دگرگوني است، در نتيجة مجاورت با گنبدهاي خارايي (دروني) الوند و سربند (شازند) پديد آمدهاند. در ناهمواريهاي اصلي استان (ارتفاعات اصلي زاگرس)، كوهها به طور منظم از شمال غربي به سوي جنوب كشيده شدهاند. اين ناهمواريها كه معمولاً با درههاي عميق همراهاند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالي كه ناهمواري پيشكوههاي داخلي به صورت تپهماهورهاي گنبدي شكل و كم ارتفاع خودنمايي ميكنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهاي خارايي مربوطاند. استان لرستان داراي آب و هواي متنوع است. در زمستان، هنگامي كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرماي شديد جريان دارد، قسمتهاي جنوبي آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است. بررسيهاي اقليمي نشان ميدهند، خرمآباد داراي زمستاني معتدل و تابستاني گرم است و بروجرد زمستاني سرد و تابستاني معتدل دارد. اليگودرز نيز زمستاني بسيار سرد و تابستاني معتدل دارد.
جغرافياي تاريخي استان
اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد در كوهساران زاگرس اسكان يافتند و سرانجام، سرزمين بينالنهرين (ميان دو رود) را تصرف كردند. نام طايفههايي كه در زاگرس سكونت داشتند، در آثار برجاي مانده از سارگن پادشاه مقتدر اَكد (۲۰۴۸-۲۰۳۰ ق.م) آمده است. به استناد كتيبههاي بابلي، آشوري و ايلامي، ساكنان دامنههاي كوهساران زاگرس طايفههايي مانند لولوبي، مانايي، كاسي، گوتي، نايدي، آمادا و پارسوا بودهاند. تاريخنگاران، در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند؛ اما شواهد تاريخي نشان ميدهند، كاسيها در سال ۱۶۰۰ قبل از ميلاد در لرستان كنوني ميزيستند و حكومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت. اين قوم، در هزارة دوم پيش از ميلاد در بابل مستقر شدند و دومين سلسلة شاهان بابل را تأسيس كردند. انقراض كاسيان در هزارة دوم پيش از ميلاد، با يورش دولت مقتدر ايلام صورت گرفت. در نتيجه، كاسيها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ايلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبي آشوريها، در مناطق شرقي، مانند سدي مقاومت كردند. قدرت اين قوم كوهنشين به حدي رسيد كه شاهان سلسلة هخامنشي هنگامي كه از فارس به شوش يا از بابل به اكباتان ميگذشتند، هديههايي براي ايلات كوهستاني بين راه ميفرستادند تا مسير آنها را امن نگاه دارند. در دورههاي بعدي ساكنان اين نواحي به طور موقت مغلوب اسكندر مقدوني شدند. در دورة ساسانيان، پشتكوه و پيشكوه را شخصي از خاندان معروف هرمزان اداره ميكرد. آخرين فرمانرواي اين خاندان، همان هرمزان بود كه به اسارت سپاهيان عرب درآمد. عربها در سال ۱۶ هجري قمري پس از فتح حلوان، نواحي شمالي لرستان را گرفتند و در سال ۲۱ هجري قمري، نهاوند و قسمت جنوبي لرستان را نيز به تصرف خود در آوردند.
در سال ۲۲ هجري قمري، هنگامي كه «عمر» سرزمينهاي گرفته شده را در ميان لشكريان كوفه و بصره تقسيم ميكرد، لرستان ضميمة حوزة كوفه شد و از آن پس جزو ايالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا ميانة سدة چهارم هجري، حكمران اين منطقه يا از بغداد يا از كوفه تعيين ميشد. در همين قرن، حسنوية كُرد اين منطقه را به تصرف خود درآورد و خاندان او تا سال ۵۰۰ هجري قمري بر لرستان تسلط داشتند. مقارن استيلاي مغول بر ايران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر كوچك تقسيم شد. هر يك از اين دو قسمت از پيش از استيلاي مغول تا مدت زماني پس از انقراض ايلخانان، امراي نيمه مستقل داشتند. اتابكان لر بزرگ اصلاً از كُردان شام بودند كه از حدود نيمة قرن ششم هجري از راه آذربايجان رهسپار ايران شدند و در حدود اشترانكوه و جلگههاي شمالي آن اسكان گزيدند. پايتخت اتابكان لرستان در شهر ايذج (مال امير) بود. خرابههاي فراواني از آن دوره باقي مانده كه بيشتر آنها به دورة ساسانيان مربوط است و هنوز در اين محل ديده ميشوند. اتابكان لر بزرگ تا نيمة اول قرن نهم هجري حكومت كردند (۸۲۷-۵۰۰ هجري قمري) و آخرين آنها كه غياثالدين كاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهيم بن شاهرخ تيموري برافتاد و سلسلة او منقرض شد. اما اتابكان لر كوچك (۱۰۰۶-۵۸۰ هـ.ق) كه چندين امير معتبر داشتند و حكومتشان نيز طولانيتر بود، هيچوقت اهميت و اعتبار لر بزرگ را پيدا نكردند. اتابكان لر كوچك موقعيت خود را تا زمان صفويه حفظ كردند و حتي حكومت خود را تا غرب كوههاي پشتكوه توسعه دادند. آخرين فرد اين سلسله شاهوري نام داشت كه در سا ل۱۰۰۶ هجري قمري به فرمان شاه عباس اول كشته شد و سلسلة او نيز برافتاد. بدين گونه حكومت لرستان به حسين نامي محول شد و خاندان اين والي تا اوايل روي كار آمدن سلسلة قاجار، بر لرستان حكومت كردند. از آن پس حكومت پشتكوه را گاه حكام بروجرد و زماني حكام شوشتر به عهده داشتهاند.
وضعيت اجتماعي و اقتصادي استان
براساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵، جمعيت استان لرستان ۴۳۴۵۸۴۱ نفر بوده است كه از اين تعداد ۵۳/۵۶ درصد در نقاط شهري و ۴۵/۲۶ درصد در نقاط روستايي سكونت داشته، و بقيه غيرساكن بودهاند. در همان سال، از ۴۳۴۵۸۴۱ نفر جمعيت استان، ۵۰۸۸۰۷ نفر را مردان و ۹۲۶۷۷۶ نفر را زنان تشكيل ميدادهاند و لذا نسبت جنسي در استان لرستان ۱۰۴ مرد در برابر ۱۰۰ زن بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از جمعيت استان ۹۹/۸۸ درصد را مسلمانان تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۹۹/۸۷ درصد و در نقاط روستايي ۹۹/۸۹ درصد بوده است. در فاصلة سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، ۴۲۰۱۳۹ نفر به استان مهاجرت كرده و يا در داخل اين استان جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلي ۳۰/۳۵ درصد مهاجران در ساير استانها و ۲۰/۴۷ درصد در شهرستانهاي ديگر همين استان و ۴۸/۱۷ درصد در شهرستان محل سرشماري بوده است. محل اقامت قبلي بقية افراد، خارج از كشور يا اظهار نشده بوده است. مقايسة محل اقامت قبلي مهاجران با محلي كه در آن سرشماري شدهاند، نشان ميدهد كه در دهة ۷۵-۱۳۶۵، ۳۷/۵۲ درصد از روستا به شهر، ۳۲/۶۴ درصد از شهر به شهر، ۱۲/۶۴ درصد از روستا به روستا و ۱۶/۱۹ درصد از شهر به روستا مهاجرت كردهاند. توزيع مهاجران وارد شده طي سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ به استان، برحسب مدت اقامت در محل سرشماري نشان مي دهد كه بيشترين تعداد مهاجران وارد شده به استان و يا جابهجا شده در داخل آن با ۱۴/۹۲ درصد به يك سال قبل از سرشماري و كمترين تعداد آنان (با ۲/۰۳ درصد) به ۹ سال قبل از سرشماري مربوط بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از ۶۷۳۳۵۱۱ نفر جمعيت ۶ ساله و بالاتر استان، ۷۴/۸۴ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادي در گروه سني ۶ تا ۱۴ ساله ۹۴/۰۷ درصد و در گروه سني ۱۵ ساله و بالاتر ۶۵/۱۰ درصد بوده است.
در بين افراد لازمالتعليم (۱۴-۶ ساله) نيز نسبت باسوادي در نقاط شهري ۹۷/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۹۱/۰۶ درصد بوده است. به طوركلي، نسبت باسوادي در بين مردان ۸۰/۶۱ درصد و در بين زنان ۶۸/۸۶ درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهري براي مردان و زنان به ترتيب ۸۶/۳۴ درصد و ۷۷/۴۱ درصد، و در نقاط روستايي ۷۴/۸۸ درصد و ۵۹/۳۶ درصد بوده است. در سال مذكور، از جمعيت ۶ تا ۲۴ سالة استان، ۶۷/۶۱ درصد در حال تحصيل بودهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۷۵/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۵۹/۶۷ درصد بوده است. در اين استان ۹۱/۵۶ درصد از كودكان، ۸۶/۶۷ درصد از نوجوانان و ۳۸/۹۴ درصد از جوانان به تحصيل اشتغال داشتهاند. در آبان سال ۱۳۷۵، افراد شاغل و افراد بيكار (جوياي كار) در مجموع ۳۲/۸۷ درصد از جمعيت ۱۰ ساله و بالاتر استان را تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري، ۳۲/۱۶ درصد از مردان و ۹/۳۹ درصد از زنان را تشكيل ميداده است. بيشترين ميزان فعاليت به گروه سني ۳۵ تا ۳۹ ساله با ۵۳/۶۸ درصد و كمترين ميزان فعاليت به گروه سني ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۷۰ درصد مربوط بوده است. بالاترين ميزان فعاليت براي مردان به گروه سني ۳۹-۳۵ ساله با ۱۱/۰۶ درصد تعلق داشته است. در سال مذكور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاي استان، ۳۰/۰۳ درصد در گروههاي شغلي كشاورزي، ۲۷/۰۸ درصد در گروههاي شغلي صنعت و ۴۰/۹۹ درصد در گروههاي شغلي خدمات و ۱/۹۰ درصد نامشخص و اظهار نشده بوده است. اين نسبتها در نقاط شهري به ترتيب ۶/۳۵ درصد، ۳۳/۰۲ درصد، ۵۸/۹۷ درصد و ۱/۶۶ درصد و در نقاط روستايي به ترتيب ۵۵/۵۷ درصد، ۲۱/۰۵ درصد، ۲۱/۲۱ درصد و ۲/۱۷ درصد بوده است. اوضاع اقتصادي و اجتماعي استان تحت تأثير شرايط اقليمي، تاريخي و جغرافيايي، شرايط متفاوتي پديد آورده است كه در زير به آنها اشاره ميشود : هواي سرد مناطق بلند و گرماي نواحي جلگهاي جنوب استان، سبب گسترش زندگي كوچنشيني شده است. طوايف لر «بهاروند»، «ميرزاوند»، «ميردريكوند» و «قلاوند» از لُران گرمسيري و «جودكي و مير» در بخش ملاوي، «بيرانوند» در بخش چغلوندي، «حسنوند، يوسفوند، كوليوند و قلائي» در سلسلة الشتر، «ايل پاپي» در بخش پاپي، «سگوند، دالوند و كارمه» در بخش زاغه، «بختياري و چهارلنگ» در اليگودرز و طوايف دلفان در اين قسمت استان زندگي ميكنند.
استان لرستان با برخورداري از هواي متنوع و رودهاي پرآب و خاك آبرفتي حاصلخيز، استعدادي ويژه در كشت محصولات كشاورزي دارد. غلات، چغندرقند و حبوبات، مهمترين فرآوردههاي كشاورزي آن محسوب ميشوند. در نواحي جنوبي و پارهاي مناطق ديگر استان، محصولات گرمسيري توليد ميشود. بازده توليدات كشاورزي استان به دليل استفاده از روشهاي سنتي، به ويژه در زمينهاي ديم كوهستاني و پايكوهي، اندك است. دامپروري و دامداري در سراسر استان رايج است. عشاير، روستاييان و ساكنان اطراف شهرها به فعاليتهاي دامپروري ميپردازند. در نواحي مرطوبتر استان، پرورش گاو و در ميان عشاير و روستاهاي خشكتر پرورش گوسفند و بز، مرغ و خروس، غاز، بوقلمون و مرغابي و ديگر طيور رايج است. در سالهاي اخير در اطراف شهرهاي استان، واحدهاي مرغداريها و گاوداريهاي صنعتي نيز تأسيس شده است. پرورش زنبور و توليد عسل، يكي ديگر از فعاليتهاي كشاورزي مردم استان است. توسعة صنعتي استان لرستان در سالهاي گذشته، همراه با سياست توجه به نقاط محروم و استقرار و ايجاد كارخانههاي صنعتي متعدد رو به رشد است. از جمله ميتوان به صنايع ساختماني، فلزي، سراميك، غذايي، پوشاك، شيميايي و صنايع دستي اشاره كرد. صنايع دستي استان لرستان مشتمل بر قاليبافي، جاجيمبافي، جولاهي، گيوهبافي، دباغي، هورسبو (يك نوع خورجين) و چادربافي است. اين نوع محصولات ضمن تأمين مصارف خانواري توليدكننده، براي فروش به بازارهاي محل نيز عرضه ميشود. در استان لرستان معادن بسيار از قبيل سنگ تراورتن (در چگني و كوهدشت)، مرمريت (در ازنا، اليگودرز و بروجرد)، فلداسپات، تالك و سيليس (در بروجرد، اليگودرز و ازنا)، سنگ گچ (در دورود و كوهدشت)، سنگ آهك (در خرمآباد و كوهدشت) و سرب و روي (در اليگودرز) وجود دارد كه بخشي از آنها مورد بهرهبرداري قرار گرفتهاند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
صباح مالزی
صباح یکی از نقاطی در نزدیکی مالزی است که البته به صورت مستقل بوده و نهاد حکومتی جداگانه دارد. در این مطلب در اصفهان تور به معرفی این بخش کمتر شناخته شده در نزدیکی کشور مالزی خواهیم پرداخت.
جزیره بورنئو درشمال شرق کشور مالزی دارای دو ایالت میباشد که صباح یکی از آن دو است که دارای استقلال ویژه در ضمینه نهادهای حکومتی،قانون مهاجرت و نهادهای اجرایی است واین مورد باعت متمایز بودن صباح مالزی از جزیره مالزی میباشد.پایتخت صباح کوتا کینابالو میباشد که با آبو هوای شبیه مالزی که استوایی میباشد ۳٫۶ میلیون نفر جمعیت را در خودش جای داده است.صباح دارای رودحانه و کوه میباشد دومین رودخانه بزرگ مالزی در صباح واقع شده در غرب صباح رشته کوههای بلند دیده میشود. و در اقتصاد مانند مالزی ارتباط گسترده ای را با چین دارد و برعکس کشورمان رانندگی در صباح درلاین چپ بوده وتاکسی،اتوبوس و ون و وسایل تردد عمومی در اکثر جاهای آن به چشم میخورد.
تهیه تور مالزی
پارک ملی کینابالو وچشمه های آب گرم ،جنگلها ی انبوه و کوهستان از جاذبه های توریستی صباح می باشد.تورهای دوچرخه سواری در دره دانوم و دوره های غواصی از دیگر جاذبه های صباح می باشد. کوه کینابالو ، پارک ملی سیپادان و موزه تاریخی سنداکان در زمره نقاط پر بازدید صباح قراردارند.از دیگر جاذبه های صباح می توان به مراکز نگهداری اوران گوتان سپیلوک، مرکز نگهداری خرسهای بورنین ،پارک جزیره لاکپشتها، مسجد کوتا کینابالو، موزه صاباح استیت،یکشنبه بازار گایا استریت مرکز خرید ایماگو، مرکز خرید سوریا صباح،پارک تانجونگ آرو پردانو، بازار شبانه کوتا کینابالو وجزایر متعدد دیگر اشاره کرد .
تهیه تور مالزی
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های دیدنی جزیره پانگکور مالزی
مالزی کشوری است مملو از مناطق دیدنی و جاذبه های گردشگری. یکی از جزیره های زیبای مالزی پانگکور است که در این مطلب اصفهان تور قصد معرفی جاذبه های گردشگری آن را داریم :
اگر قصد دارید تعطیلات خود را به کوالالامپور سفر کنید خوب است که از جزیره های اطراف این شهر هم دیدن کنید. جزیره پانگکور یکی از جزایر بسیار دیدنی در این منطقه است که در سواحل پراک واقع شده است. برای رفتن به سمت این جزیره باید از اسکله ی lumut استفاده کنید.
در این ساحل می توانید هتل های بسیار پر کیفیتی را در اختیار داشته باشید که بسیاری از زوج های جوان از آن ها استقبال می کنند. این ساحل یکی از جاذبه های گردشگری مالزی است.
از ویژگی های بارز این جزیره وجود یک ساحل شنی مملو از شن های سفید است که ساحل را متفاوت و زیبا تر کرده است. دیگر ویژگی این جزیره حیات وحش آن است. شما با هر بودجه ای که بخواهد سفر کنید می توانید این ساحل را انتخاب کنید.
افرادی که با خانواده یا مجردی به سفر می پردازند، از خلیج یکسانی استفاده نمی کنند. خانواده ها به سمت خلیج Dalam Teluk رفته و در آن جا اقامت دارند.
برای رفتن به این خلیج دیدنی، از راه زمینی می توانید بلافاصله از فرودگاه KLIA یک کوپن تاکسی ۴۰۰ رینگی خریداری کنید و سریعا به این اسکله برسید . شما حدودا ۳٫۵ ساعت باید مسیر ۲۵۰ کیلومتری را طی کنید.
اگر هم بخواهید می توانید با اتوبوس به این محل سفر کنید. هزینه بلیط اتوبوس ۴۵ رینگ است که در شعبه ی پیتزا هات در ستیاوان مسافران را پیاده می کند. اگر تاکسی بگیرید تا ۱۵ دقیقه به اسکله می رسید.
قبل از سفر می توانید از کسانی که این جزیره را تجربه کرده اند در مورد آن بپرسید و جلوی مشکلات احتمالی را بگیرید. آژانس های مسافرتی معتبر هم می توانند کمک شایانی به شما کنند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
ارتفاعات کامرون مالزی
مالزی کشوری است مملو از جاذبه های طبیعی که می تواند چشمان هر بیننده ای را محسور کند. ارتفاعات و رشته کوه های متعددی در مالزی وجود دارد که در این مطلب در اصفهان تور به بررسی ارتفاعات کامرون در این کشور پرداخته ایم، با ما همراه باشید:
ارتفاعات کامرون در پاهانگ، غرب مالزی واقع شده است. این ارتفاعات حدود ۸۵ کیلومتر از ایپوه یا حدود ۲۰۰ کیلومتر از کوالالامپور دور است. کامرون مالزی جمعیت متنوعی بیش از ۴۳۰۰۰ نفر دارد. بسیاری از گردشگران تور مالزی هر روزه از این مکان دیدن میکنند.
ارتفاعات کامرون یکی از پهناورترین ایستگاههای تپهای مالزی است. وسعت آن برابر با ۷۱۲ کیلومتر مربع، و تقریبا برابر با اندازه کشور سنگاپور است. کامرون بلندترین نقطه مالزی است که توسط جاده گونانگ برینچانگ (Gunang Brinchang) در ارتفاع ۲۰۳۱ متری بالاتر از سطح دریا قابل دسترسی است. در طول روز درجه حرارت به ندرت به بالاتر از۲۵ درجه افزایش میابد. در شب دما میتواند تا ۱۲ درجه کاهش یابد.
چهار جادهی اصلی به این منطقه وجود دارد: دو تا به غرب، یکی به ایپوه (Ipoh) و دیگری تاپاه (Tapah)، دو تا به شرق، یکی به گوآ ماسنگ (Gua Musang) و دیگری به کوالا لیپیس (Kuala Lipis),
در این ارتفاعات شهرهایی در یک رشته حدودا ۲۵ کیلومتری قرار دارند که از شمال به جنوب عبارتند از:
کامپنگ رجا (Kumpong Raja) – یکی از شهررهای بزرگ، نزدیک جادهای ایپوه و گوا ماسنگ
تامان ترینگکپ (Taman Tringkap)
کی فارم (kea Farm)
برینچانگ
تاناه راتا (Tanah Rata) – شهر اصلی کمرون
رینگلت (Ringlet) – یکی از شهرهای بزرگ، نزدیگ به جادههای تاپاه و کوالا لیپیس
برتام ولی (Bertam Valley)
وارد شدن به ارتفاعات کامرون
از هر دو ساحل میتوان به این ارتفاعات وارد شد، اگرچه بیشتر مسافران از ساحل غربی وارد میشوند. ایپوه یک جاده به ارتفاعات از طریق سیمپنگ پولایی (Simpang Pulai) دارد، جاده غربی دیگر جنوبی تر و از تاپاه است. جاده اصلی شرقی از گوا ماسنگ میگذرد ولی یک مسیر غیرمستقیمتر هم از کوالا لیپیس وجود دارد (هر دو در راه آهن جنگل هستند)
رفتن با توبوس
از غرب:
از ترمینال اتوبوس اماناجایا (Amanajauya) یک اتوبوس با تهویه هوا Kinta Omnibus بگیرید ( دو تا سه ساعت راه، ساعتهای حرکت: ۸:۳۰ – ۱۰ – ۱۱:۳۰ – ۱۲:۳۰ – ۱۵:۰۰ – ۱۷:۰۰ – ۱۹:۰۰). اتوبوس از راه سیمپنگ پوالی رفته و در شهرهایی مانند کامپونگ راج و برینچانگ توقف میکند. اگر میخواهید در یکی از این شهرها پیاده شوید حتما به راننده اطلاع دهید. مسیر بسیار خوشمنظره و زیبا است، بنابراین توصیه میکنیم اتوبوس را قبل از غروب آفتاب بگیرید.
از کوالالامپور، اتوبوسهای سفری تندروی Unititi (این اتوبوسها را استفاده نکنید. در سال ۲۰۱۶ یکی از اتوبوسرانها با رانندگی بسیار سریع باعث وقوع تصادفی شد که مجروحان زیادی را به دنبال داشت) و CS از ایستگاه اتوبوس Pudu Sentral به تاناه راتا میروند. بلیط بعضی از اتوبوسها را میتوان آنلاین خریداری کرد. از یک نوامبر ۲۰۱۴ اتوبوس ها از Bandar Tasik Selatan) BTS) حرکت کرده و به آنجا برمیگردند. BTS حدود ۱۵ دقیق تا شهر چینیها فاصله دارد. حتی بلیطهای آنلاین خریداری شده باید در کانترها تایید شوند. صفها بسیار طولانی هستند، پس زمان زیادی را اختصاص دهید. بخش از جاده از تاپاه تا رینگلت به شدت بادی و پر دستانداز است. بنابراین مسافرانی که ممکن است حالشان بد شود میتوانند اول به ایپوه رفته و بعد از جاده بهتری ادامه دهند.
از شرق:
بهترین گزینه ایستگاه اتوبوس در گوا ماسنگ است. به دنبال اتوبوسی به تاناه راتا یا ایپوه باشید. ممکن است اتوبوس هایی به کوالا لیپیس هم موجود باشد. مینیبوسهای روزانهای از از کوالا بسون به ارتفاعات کامرون وجود دارند. بلیطها توسط یک آژانس مسافرتی واقع در اسکله به فروش میرسند.
گشت زدن در ارتفاعات کمرون
یکی از بهترین راهها برای دیدن این منطقه راه رفتن است. به دلیل احتمال بارندگی چتر همراه داشته باشید. همچنین میتواند با استخدام یک ون ده نفره برای سفر خود برنامهریزی کنید.
از کارهایی که میتوان در ارتفاعات کامرون انجام داد، بازدید از مزارع چای، گشت زدن در بزرگترین و توسعهیافتهترین شهر ارتفاعات کامرون- تاناه راتا، دیدن یکی از مزارع زنبورعسل، دیدن معبد سم پون (Samp Poh)، بالا رفتن از ارتفاعات گانونگ برینچنگ، کوهپیمایی جنگلی از یکی از ۱۴ مسیر منتهی به تاناه راتا، یافتن آرامش در آبشارهای رابینسون، نگاهی به جشنواره گل، خوردن توتفرنگی، پیادهروی در دره کاکتوس، گلف، رفتن به کافه رزداله بیسترو (Rosedale Bistro) و بازدید از مزارع پروانه و باغها است.
۸ کاری که باید در ارتفاعات کامرون مالزی انجام دهید
از کوالامپور تا ارتفاعات کامرون با اتوبوس ۴ ساعت راه است، این ارتفاعات با کوه های پر پیچ و خم و سرسبز خود گوهر پنهان مالزی است.
در شهر تاناه راتا توقف کنید
در ارتفاعات کامرون چندین شهر کوچک و متفاوت وجود دارد که ناتاه راتا بهترین گزینه برای اقامت است. ایستگاه اتوبوس مرکزی در این شهر است که رفت و آمد را برای شما آسان می کند. با اقامت در این شهر، هر روز می توانید به میوه و سبزی تازه دسترسی داشته باشید همچنین تاناه راتا تا مسیرهای کوه هنوری فاصله کمی دارد.
از مزارع چای دیدن کنید
در مسیر رسیدن به ارتفاعات کامرون با مزارع سر سبز چای روبرو می شوید. این مزارع ۱۶۰۰ متر بالاتر از سطح دریا هستند که باعث رشد بهتر چای در این منطقه می شود. در کنار این مزارع با نوشیدن یک لیوان چای معطر از این مناظر رویایی و سر سبز لذت ببرید. در خانه چای دهکده کامرون که در کنار یکی از این مزارع چای است می توانید یک کتری چای برای ۴ نفر و شکر و شیر را با قیمت ۱۵ رینگیت تهیه کنید و مغازه هایی برای تهیه سوغات و لباس هم در این خانه است.
از یکی از مسیرهای کوه نوردی بالا بروید
با کمی پیاده روی از شهر تاناه راتا به ۱۳ مسیر کوه نوردی مخنتلف می رسید که مسیر شماره ۱۰ یکی از بهترین و کم خطر ترین این مسیرهاست. در ابتدای مسیر سایه کمی وجود دارد اما ۱۰ دقیقه بعد سایه درختان کل مسیر را خنک و لذت بخش می کند.مسیر پر از شاخ و برگ درختان است که مثل پله می توانند راه را برای شما هموار و راحت تر کذد.
کوه های زیادی در اطراف این مسیر هاست و بیشتر مسیرهای کوه نوردی شیب تندی دارند پس باید حتما کفش مناسب بپوشید و به صورت گروهی این مسیرها را طی کنید.
به کلاس آشپزی بروید
در کلاس های آشپزی غذاهای گیاهی و غیر گیاهی آموزش داده می شود و با شرکت در این کلاس ها طرز تهیه غذاهای سنتی مالزی و هندی را یاد می گیرید.
به جنگل های خزه ای بروید
در بالای کوه های ارتفاعات کامرون پر از جنگل های خزه ای است که حتما باید این جنگل های زیبا و خاص را ببینید. مسیر این جنگل ها معمولا مه غلیظی دارد و آب و هوای سرد آن باعث می شود حس کنید دیگر در آسیای جنوب شرقی نیستید. در این جنگل ها گل های عجیب و خاصی رشد می کند و مسیر جنگل لغزنده و شیب دار است و معمولا گردشگران با تورهای راهنما به این جنگل می آیند.
به مزرعه توت فرنگی بروید
ارتفاعات کامرون پر از مزارع توت فرنگی است که تخم بیشتر این توت فرنگی ها از هلند وارد شده است و بسیار خوشمزه هستند. این توت فرنگی ها در تمام طول سال رشد می کنند و مزه توت فرنگی های محلی، ترش و شیرین است. آب و هوای خاص ارتفاعات کامرون باعث پرورش توت فرنگی می شود و در هیچ جای دیگری از مالزی بغیر از اینجا توت فرنگی رشد نمی کند.
غذا بخورید
مردم مالزی نژادها و فرهنگی های مختلفی دارند و هر نژاد و فرهنگ هم غذای مخصوص به خود را دارد. در ارتفاعات کامرون غذا فراوان و ارزان است و رستوران های متنوع زیادی هم برای انتخاب وجود دارد. رستوران “فرم نیونیا” از بهترین رستوران های منطقه است که در آنجا غذاهای مالایی، چینی و غربی سرو می شود. دو رستوران معروف هندی “هایلندر” و “کومار” هم در ارتفات کامرون وجود دارد که در آنجا خورش کاری هندی بر روی برگ های بزرگ درختان موز سرومی شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
نکات کلیدی مهاجرت به مالزی
قطعاً سالانه افراد زیادی در جهان مالزی را به عنوان محلی برای مهاجرت و زندگی و کار دائم انتخاب می کنند. در این مطلب در اصفهان تور نکاتی را به شما گوشزد خواهیم کرد که باید پیش از مهاجرت به مالزی به آن ها توجه داشته باشید. امید است که به کار شما بیاید :
هزینه زندگی
یکی از مهمترین نکاتدر این زمینه این است که به کشوری سفر میکنید که هزینه زندگی در آن در مقایسه با بسیاری از کشورها مثل کشورهای اروپایی یا برخی کشورهای آسیایی مثل سنگاپور، ژاپن یا هنگ کنگ چندان گران نیست. این هزینهها شامل اجاره مسکن، غذا، هزینههای درمان، تفریح، هزینه سفر، لباس و حتا ارتباطات است. هرچند که با توجه به تغییرات ارزی که درسالهای اخیر در ایران رخ داده، هزینههای زندگی در مالزی برای شهروندان ایرانی متغیر و رو به افزایش گذارده اما هم چنان ارزانتر از بسیاری از کشورهاست.
تفاوت فرهنگی نه شوک فرهنگی
اگر نگران این هستید که نتوانید خود را با فرهنگ این کشور سازگار کنید، شما تنها نیستید. حتی مهاجرانی که قصد اقامت دراز مدت ندارند برایشان تطبیق یافتن با فرهنگ مالزی یک چالش است وشاید کمی هم نگران کننده. اما واقعیت این است که درست است در این کشور با تنوع فرهنگی وسیعی روبرو خواهید شد اما قضیه چندان هم شوکآور نیست. باید دانست که اگر زبان انگلیسی بدانید مشکل کمتری در ارتباط برقرار کردن خواهید داشت. هم چنین با وجود این گوناگونی فرهنگی که در مالزی وجود دارد، اغلب مردم با گشاده رویی از خارجیانی که به این کشور سفر میکنند، استقبال میکنند.
به فکر مجوز کار باشید
اگر به فکر کار کردن در مالزی هستید حتمن پیش از ورود به فکر تهیه اجازه نامه کارباشید که البته در این زمینه شرکتی که در آن کار مییابید به شما کمک خواهد کرد. البته باید در نظر داشته باشید به طور معمول کاری به شما پیشنهاد می شود که به آسانی در دسترس مالزیاییها قرار نمیگیرد یا میزان دستمزدی متفاوت دارد.
با پولتان هوشمندانه برخورد کنید
پیش از رفتن به مالزی تمام زمینههای امور مالی خود را بررسی کنید ازچگونگی پرداخت صورتحسابها در کشور خودتان تا انتقال پول به کشور مبدا و مقصد. بهتر است از یک موسسه معتبر و مطمئن که بهترین نرخ ارز را ارائه میدهد برای این کار بهره بگیرید. برای اینکه همواره در طولانی مدت از بهترین نرخ ارز استفاده کنید، روشهایی وجود دارد که بهتر است با مشاوره با افراد مطلع بهترین آن را انتخاب کنید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آشنایی با آداب و رسوم مالزی
مالزی با توجه به این که اقوام زیادی را در خود جای داده است دارای آداب و رسوم بسیاری است که آشنایی با آن ها می توانید به شما در سفر به این کشور کمک شایانی انجام دهد. به همین علت در این مطلب در اصفهان تور قصد داریم با آداب و رسوم مردم مالزی بیشتر آشنا شویم.
مردم مالزی
مالایی ها بزرگترین گروه قومی در مالزی هستند، که بیش از نیمی از جمعیت را تشکیل داده و به زبان ملی مالزی تکلم می کنند. به همراه قدیمی ترین مردم بومی گروهی را تشکیل می دهند که بومی پوترا نامیده می شوند، به معنی پسران یا شاهزادگان زمین هستند. تقریباً تمام مالایی ها مسلمان هستند، اما اسلام در مالزی به شدت اسلام در خاور میانه نیست. اگر چه امروزه مالایی ها بیشتر در شهرها دیده می شوند ولی فرهنگ سنتی مالایی در اطراف کامپونگ، یا دهکده ها متمرکز شده اند.
چینی ها برای قرنها، طرف های بازرگانی مالزیایی ها بوده اند، و پس از شنیدن اخباری در ارتباط با ثروت در قرن نوزدهم به تعداد انبوه در اطراف دریای جنوب یا «نانیانگ» جمع شدند. اگرچه بیشتر در قالب یک تصور نمادین، چینی ها بعنوان بازرگانان مالزی شناخته شده اند، اما در اغلب صنایع موفق بوده اند. زمانیکه اولین بازرگانان چینی به مالزی آمدند، اگر چه معمولاً سخت ترین کارها را از قبیل استخراج قلع در معدن ویا احداث راه آهن را انجام می دادند. بیشتر آنها از بودائیهای تائویی هستند که با اجداد خود در سرزمین مادری ارتباطات محکمی دارند. آنها حدود ۳۵% جمعیت را تشکیل می دهند.
هندی ها نیز بالغ بر ۲۰۰۰ سال است که به مالزی آمده اند، اما تا قرن نوزدهم مهاجرت دسته جمعی به مالزی نداشتند. بیشتر آنها از جنوب هند بودند که از فقر اقتصادی فرار کرده بودند. خیلی ها کارهای لاستیک سازی می کردند و خیلی های دیگر به ساختن بناهای زیرساختاری و برخی دیگر اقدام به تاسیس مشاغل کوچک دست زدند. امروزه ده درصد مالزیایی ها اصالتاً هندی هستند. فرهنگ آنها با معبد نفیس هندوها، غذا و لباس های رنگارنگ خود در سراسر مالزی یافت می شوند.
قدیمی ترین ساکنین مالزی مردم قبیله ای مالزی هستند. جمعیت این عده تقریباً ۵% کل جمعیت را تشکیل می دهد که اکثر آنها در ایالت ساراواک و صباح زندگی
می کنند. اگرچه مردم قبیله ای مالزی دوست دارند با مشخصات قبیله ای خود طبقه بندی شوند، ولی مردم شبه جزیره مالزی آنها را تحت عنوان اورنگ اصلی قرار می دهند که به معنی «مردم اصلی» می باشد. در ایالت ساراواک اغلب مردم از قبیله دایاک هستند که عموماً در خانه های دسته جمعی که زندگی می کنند که یا در آب زندگی می کنند و یا در خشکی. در ایالات صباح اکثر قبیله ها کادازان هستند.
اغلب مردم قبیله ای مالزی وابستگی روانی شدیدی با جنگلهای انبوه پر باران دارند.
آداب و رسوم مردم مالزی
از ابتدای تاریخ مالزی این کشور شاهد ادغام فرهنگهای مختلف و متفاوتی بوده است. بیش از هزار وپانصد سال پیش، پادشاهی مالی در دره بوجانگ به بازرگانان هندی و چینی خوش آمد گفت. با آمدن طلا و ابریشم راه برای ورود بودائی ها و هندوها نیز هموار گشت. پس از یک هزار سال بازرگانان عرب هم به مالاکا رسیدند که با خود بنیاد مفاهیم اسلامی را آوردند. تا زمانی که پرتقالی ها به مالزی آمدند و متوجه شدند که سلطنتی را که با آن مواجه شده اند از سلطنت کشور خودشان فراگیرتر است.
ترکیب فرهنگی مالزی توسط فرهنگ های مختلفی شکل گرفته است، که فقط بعضی از آنها توانستند تاثیر بسزایی بر کشور داشته باشند.مهمترین آنها فرهنگ مالایی سنتی و فرهنگ دو فرقه غالب دیگر که بعنوان طرف های تجاری مالزی در طول تاریخ محسوب
می شدند، که عبارتند از چینی ها و هندی ها. این سه گروه اصلی با قبیله های متفرقه تلفیق شده اند که اغلب آنها در جنگل و یا مناطق ساحلی بورنیئو زندگی
می کنند. اگرچه هر یک از این قبیله ها به شدت سنتها و ترکیب سنتی جامعه خود را حفظ کرده اند، بلکه آنها با ترکیب با یکدیگر نسل جدید متفاوتی از مالزی جدید را ایجاد کرده اند.
یک نمونه از پیچیدگی فرهنگ مالزی که جمعیت مهاجر در طول تاریخ پدیدآورده اند، تاریخ مهاجران چینی است. اولین چینی هایی که از ابتدا در اطراف مالاکا سکونت داشته و پس از آشنایی با فرهنگ و ازدواج با آنها در خلیج سکونت گزیدند، ابتدا از شهر مالاکا و اطراف آن آغاز شد.
این افراد که به باباس و نوناس معروف هستند بتدریج تلفیقی ایجاد کردند که منعکس کننده اعتقادات، رفتار و هنری بود که ترکیبی از سنت مالایی و چینی بوجود آورد، به نحوی که فرهنگ جدیدی را تشکیل داد. بعدها چینی هایی که برای بهره برداری از صنایع قلع و لاستیک به مالزی آمدند، فرهنگ خود را با دقت بیشتری حفظ نمودند و بطور مثال اگر کسی به شهر پنانگ سفر می کرد، بیشتر احساس می کرد که در چین بسر می برد تا در مالزی.
مثال دیگر از تبادلات فرهنگی مالزی مربوط به مراسم ازدواج مالزیایی ها است که در برگیرنده سنت هندوهای جنوب هند می باشد، که عروس و داماد در لباس های زیبای ابریشمی با دست های رنگ شده به حنا به یکدیگر پلوی زرد رنگ خواهند داد. مسلمانان با پیروی از سنت چینی ها در فیستوال های خود بنا به نیاز به یکدیگر پول (آنگ پائو) در بسته های قرمز رنگ می دهند. بسته های پولی که مسلمانان در ایام تعطیل به یکدیگر می دهند در پاکت های سبز رنگ با نوشته عربی بر روی آن می باشد.
اگر شما از یک دهکده در مالزی به محل دیگری مثل پنانگ سفر کنید که محل کار هندیهایی است که به کار لاستیک سازی مشغولند و از آنجا به محله چینی ها در کونگ سی بروید احساس خواهید کرد که از میان ۳ ملیت مختلف عبور کرده اید.
شاید سهل ترین راه برای درک پیچیدگی فرهنگ در مالزی، تعمق در سیاست باز دولت مالزی در زمان انجام آداب و رسوم مذهبی می باشد. چنین تکاملی یقیناً بیشتر از حذف مرز در مذهب بوده و تفاهم را گسترش می دهد. این یک جشن مثبتی است که در مسیر همزیستی سنتی برای یک هزاره می باشد که باعث پیشرفت مالزی خواهد بود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
عشایر شاه سون
یکی از ایل های مهم در کشور ایران، ایل غیور شاهسون می باشد. ایل شاهسون که به صورت عشایری و معمولا الاچیقی زندگی می کنند در تاریخ و برهه های تاریخی گوناگون سهم موثری داشته اند. با هم این ایل را زیر ذره بین قرار خواهیم داد :
شواهد موجود بیانگر آن است که اگر نه همه، دستکم تعدادی از گروههای ایل شاهسون از دشت مغان به خرقان و خمسه کوچیدهاند.(که البته نباید این گروه را با اتحادیه ایل خمسه فارس اشتباه گرفت). شیوه زندگی عشایر شاهسون و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی ، علی الخصوص آلاچیقهای نیمکرهای، آنها را از سایر گروههای ایلی ایران حتی ایلات خرقان و خمسه متمایز میسازد. پارهای از این ویژگیها را که منشاء ترکی دارند میتوان در میان سایر ایلات ترک زبان ایران مشاهده کرد. گو اینکه برخی طوایف شاهسون خاستگاه ترکی ندارند و توانستهاند پارهای از ویژگیهای متمایزشان را حفظ نمایند.
عنوان شاهسون به فارسی به معنی شاه دوست است. این عنوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایل سون یا دوستدار مردم تغییر نام یافت. اسکندر بیگ ترکمان مورخ معروف عصر صفوی استعمال کلمه “شاهی سیون” را ضمن وقایع فتح عراق در دوره شاه اسماعیل اول و همچنین بیان وقایع زمان شاه طهماسب به کار برده است. اما اصطلاح سیاسی این شعار زمانی اهمیت پیدا کرد که به طرفداران شاه اسماعیل دوم اطلاق شد و این در حالی بود که بر سر جانشینی شاه طهماسب بین جانشینان او اختلاف افتاد و در این میان دختر طهماسب به نام پریخان خانم که سیاستمدار مقتدری بود به طرفداری از اسماعیل میرزا خود را شاهیسون اعلام نمود.
امروزه شاهسونها علاوه بر مناطق گستردهای از کشور ایران در دیگر کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، افغانستان و کشمیر نیز سکونت دارند.
خاستگاه عشایر ایل شاهسون
با وجود اسناد نسبتاً فراوانی که راجع به تاریخ شاهسونها وجود دارد، منشا پیدایش شاهسونها و ایل شاهسون هنوز در پردهٔ ابهام قرار دارد. گمان میرود ایل شاهسون مجموعهای از گروههای قبایلی باشند که حدوداً بین قرن شانزدهم و هیجدهم به صورت اتحادیهای گردهم آمدند. در قرن حاضر درباره منشا پیدایش شاهسونها سه روایت متفاوت وجود دارد.
از جمله این روایات از جانب سرجان ملکم است با این شرح که میگوید :
شاه عباس اول از همان آغاز سلطنت ناگزیر به مقابله با زیادهطلبی امیران بزرگ قبایل قزلباش برخاست. وی بدین منظور، برخی از سران قزلباش را به خاک هلاکت نشاند و برای مقابله با طغیان قبایل قزلباش قبیلهای تاسیس نمود و آن را شاهسون یعنی دوستدار شاه نامید و از همه مردان قبایل خواست تا بهعنوان عضوی از این قبیله ثبت نام نمایند. شاه این قبیله را به عنوان فداییان و سرسپردگان خاندانش در نظر گرفت و با حمایت ویژهای که از این قبیله به عمل آورد، آن را از دیگران متمایز و برجسته ساخت.
ولادیمیر مینورسکی در مقالهای با عنوان “شاهسون” که در دائرةالمعارف اسلامی درج گردیده است، خاطرنشان میکند که اسناد و شواهد موجود روایت مالکم را تا حدی مغشوش ساخته است زیرا منابع تاریخی عصر صفوی ما را به این حقیقت که شاه عباس اول قبیلهای را ایجاد نموده و آن را شاهسون نامیده باشد رهنمون نمیسازد.
روایت شاهسونها متفاوت با روایت مالکم است. اما در تضاد با آن نیست و تنها در جزئیات اختلاف وجود دارد. شاهسونها نیز مهاجرت اجدادشان را از آناتولی تائید نمودهاند. روایت رسمی و مورد قبول افراد ایل که در نوشتههای مربوط به ایل شاهسون نیز منعکس گردیده، در قرن حاضر اولویت یافته است. به اعتقاد شاهسونها ایل شاهسون از سی و دو طایفه با موقعیتی برابر تشکیلشده است. شاهسونها مدعی هستند که آنان هیچ وقت تحت امر یک رئیس ارشد نبودهاند. مطابق نظریههای رایج، شاهسونها در زمان صفویه در مغان به سر میبردهاند. اما در مورد بومی بودن و یا مهاجر بودن آنها به منطقه و در صورت پذیرش مهاجرت، بر سر زمان مهاجرت اختلاف دیدگاه وجود دارد.
با توجه به روایات و سندیتهای تاریخی موجود، اتحادیه ایل شاهسون از چند طایفه شامل بومیان دشت مغان (احتمالاً آلانها و تیره مهرگانیان آریایی نژاد ” آینالیها = آئینهایها، مهرپرستان”) و مهاجرینی مانند اعقاب طوایف افشار و طوایف شاملو (مهاجر از آناتولی) و برخی از قبایل قزلباش و غزهای ترک نژاد آسیای میانه، تشکیل یافته باشد که تحت یک اتحادیه سیاسی، نظامی و اجتماعی خاص با زبان رسمی ترکی ائیلیاتی برای افراد ایل، گرد هم آمدهاند و در سدههای ۱۶ تا ۱۸ میلادی نقش سیاسی و نظامی پر رنگی را در تاریخ منطقه و حتی ایران داشتهاند.
وجه تسمیه اصطلاح شاهسون
در معنای واژه شاهسون که محتوی پارهای ارزشهای نمادین است میبایست بیشتر پژوهش گردد. در کل واژه شاهسون دارای مفاهیمی است که به شرح زیر آورده شده:
در وهله اول از واژه شاهسون معنای سرسپردگان شاه استنباط میگردد.(دوستداران شاه)
در وهله دوم، این واژه بیانگر سر سپاری به طریقت صفویه , مذهب شیعه و ائمه به خصوص علی بن ابیطالب است که شاهان صفویه نمایندگان آنان به شمار میرفتند و نه تجلی و تجسم آنان.
در وهله سوم واژه شاهسون حس انزجار و مخالفت شدیدی را نسبت به عثمانی سنی مذهب که دشمن دیرینه صفویان شیعه مذهب بودند، پدید میآورد. اعلام شاهسونی از سوی روسای قبایل بدین معنا بود که آنان پیروی از فرامین شاه را در حکم فرایض دینی و اخلاقی خود تلقی میکردند.
در وهله چهارم میتوان معنا و مفهوم شاهسونی را در حس میهندوستی و ایران پرستی در نزد مردمان شاهسون جستجو کرد.
ساختار اجتماعی ایل شاهسون
هرم سازمان تولیدی ایل شاهسون از خانوار آغاز و به تیره و طایفه ختم میشود. در گذشته ریاست طوایف را خانها به عهده داشتند که امروز از مزایای اجتماعی-اقتصادی و سیاسی شایانی برخوردار بودند ولی قدرت آنها در برابر خوانین ایلیاتی سایر عشایر مانند قشقایی بسیار ناچیز بود. در راس هر رده کوچک نیز مسؤلی قرار داشت که آق سقل نامیده میشد.
خصوصیات اجتماعی ایل شاهسون
مسکن
شاهسونها به مجموعه چند آلاچیق و کومهای که در یک نقطه برپا شده باشد، اوبه میگویند. محلی که اوبه در آن قرار گرفته و یا به جایی که چادرها در آنجا برافراشته میشوند یورد اطلاق میگردد. مشخصه اصلی یورد سنگ چینهای هلالی شکل (قوسی) است که به موقع استقرار اولین آلاچیق یا کومه در آنجا، برای گذاشتن فارماش (جا رختخوابی پشمی) و سایر اسباب و اثاث چیده شده و چوبهای چادرها به این فاصله تقریبی یک متر خارج از این سنگچین هلالی چیده میشوند. سبب اصلی چیدن این سنگها به خاطر مصون نگهداشتن اسباب و اثاث پشمین از تماس با کف زمین جلوگیری از نفوذ نم و رطوبت به داخل آنهاست. معمولاً هر فرد عشایر تا آخر عمر به خاطر دارد که در کدام یورد به دنیا آمده است. همچنین هرکدام از این یوردها دارای القاب یا عناوین قراردادی به خصوص هستند که ممکن است برخی از اسامی یادآور یک جریان تاریخی و یا واقعه و پیشامدی نیز باشد. به دلیل اینکه در مقایسه با سایر مناطق عشایری ایران هر دو ناحیه سردسیر و گرم سیر شاهسون، (تابستان ییلاق و زمستان قشلاق) آب و هوای سردی دارند به همین خاطر عشایر شاهسون به تجربه دریافتهاند از چادری استفاده نمایند که حتیالمقدور بیشترین هماهنگی را با شرایط محیطی داشته باشد.
آلاچیق و کومه
آلاچیق و کومه مسکن اصلی عشایر شاهسون در ییلاق میباشد. آلاچیق یکی از مشخصات و نشانههای عشایر شاهسون است که چادر نیمکرهای شکل میباشد و کومه چادر دالانی شکل دارد و معمولاً از آلاچیق کوچک تر است و از جنس خشنی و با آلاچیق که با دقت و مهارت و ظرافت درست میشود قابل مقایسه نمیباشد. آلاچیق همیشه با کومه همراه میباشد.
پوشاک
امروزه پوشاک مردان و زنان شاهسون همانند پوشاک روستائیان اطراف منطقه میباشد و هرگونه تغییر و تحولی در نوع یا شکل لباس روستائیان بهوجود آمده است در ترکیب و نوع لباس عشایر شاهسون نیز این تغییرات مشاهده شده است. در زمانهای قدیم مردان و زنان منطقه دارای لباس مخصوص بودهاند که امروزه حتی در دور افتاده ترین نقطه آذربایجان و دیگر نقاط نیز هیچ اثری از آن پوشش دیده نمیشود. زنان شاهسون (البته برخی بخصوص زنان سالخورده) تا حدودی بافت سنتی پوشاک خود را حفظ کرده و در مواردی نیز هیچ الگو یا ترکیب جدیدی را دربافت سنتی لباس خود راه ندادهاند.
پوشاک زنان شاهسون شامل ۹ تکهاست که عبارتند از
کوینک (پیراهن)
تومان (تنبان یا دامن شلیتهای)
یایلیق (روسری)
آلین یایلیقی (چارقدی که از روی یایلیق و برای نگهداشتن آن از بالای پیشانی بسته میشود)
آرخچین (عرقچین)
یل (نیم تنه سادهای که زمستانها روی جلیقه پوشیده میشود.)
جوراب
جلقا (جلیقه بی آستین)
باشماق (کفش)
ياشماق (دستمالی كه بر روي دهان مي بستند)
صنایع دستی عشایر ایل شاهسون
در مطالعه اقتصادی عشایر شاهسون صنایع دستی بعد از فعالیتهای دامداری و کشاورزی قرار میگیرد. زندگی کوچ نشینی که بر پایه پرورش دام و تولید فراوردههای دامی بویژه گوسفند و بز استوار است امکان تهیه مواد اولیه برای تولید دست بافتهای مختلف را با بکارگیری سلیقه و هنر خلاقه زنان شاهسونی فراهم نمودهاست.
از جمله صنایع دستی تولیدی توسط زنان عشایر شاهسون عبارتند از: قالی و قالیچه -گلیم، زیلو، جاجیم و خورجین – پلاس (چادر) – چوقا یا برک – کلاه – دستکش – جوراب – گیوه – پاپوش – حصیر – مفرش – نمک دان و….
دلبافتههای عشایر ایل شاهسون
شاهسونیها از فراوردههای دامی از جمله پشم برای صنایع دستی استفاده میکنند که بهصورت دلبافتههایی که حاصل هنر، ذوق، اندیشه، خاطرات تاریخ و برداشتهایی که از طبیعت و محیط اطراف داشتهاند در قالب هنرهای تجسمی به صورت نقش بر روی دستبافته ایجاد میکنند. برخی از نقشها مثل علامت گردونهمهر نشانگر چهار عنصر جهان است و برخی دیگر برداشت از طبیعت وگل و گیاهی است که به صورت اشکال هندسی درآمده است ونقشهای دیگری نیز وجود دارد که حیوانات در آن نمایان هستند که براساس داستانهای افسانهای یا علاقهٔ شخصی به کار گرفتهشدهاست.
جاجیم
جاجیم یکی از دلبافتههای ایل شاهسون است. طریقه بافت آن بدین صورت است که پشم گوسفندان را شسته و آنها را با دستگاه ریسندگی به نخ تبدیل کرده و بعد بارنگهای گیاهی آنها را رنگ میکنند و شروع به بافت جاجیم میکنند. بدین صورت که اول جایی وسیع و آزاد را انتخاب میکنند و بعد عمل چلهدوانی را شروع کرده که در این روش نقش اولیه جاجیم مشخص میشود و با بافتههای دیگر جاجیم تفاوت دارد. برای چلهدوانی فردی که وارد است در نقطهای مینشیند و تارها و نقشها را نگاه میکند و افراد دیگر گلولههای دار را به دور دار میپیچانند. در جاجیم نقشهای گوناگونی به کار میرود که از جمله آنها میتوان به یدیقارداش،قیقاج،لمه،دنهمه،بویرگ،چیت و … اشاره کرد. جاجیم باعرض ۲۰_۲۵ سانتیمتر و با طول ۳۰_۴۰متر است. که بعد از بریدن آنها را به هم میدوزند و زیرانداز تهیه میکنند. این نوع کار به دلیل سبک بودن و ظرافت آن در تهیه مبلمان، پادری، رومبلی و… استفاده میشود. ابزارهایی که برای تهیه جاجیم مورد استفاده قرار میگیرد عبارتند از:چوبکهایی برای بالا و پایین بردن تارها، دار، چوبی که عرض جاجیم را نگهدارد، سهپایهای از جنس چوب، چوبکهایی نازک برای نقش اندازی و دفتهچوبی که برای محکم شدن پودو ضربه زدن استفاده میشود.
گلیم
از دل بافتههایی است که قدمتی طولانی دارد. نوع بافت آن ساده و بدون پرز بوده و با نخهای پنبهای، پشمی، کنفی و با مخلوط تار و پود بافته میشود. نخپنبهای برای تار و نخ پشمی رنگی برای پود استفاده میشود. در گلیمبافی تهیه نقشه الزامی نیست، نقش بافی آن بیشتر به صورت ذهنی است. گلیم را به سه روش برجسته، ساده و ورنی میبافند؛ که برجستهبافی زمینهای ساده دارد و شکل آن شبیه قالی پرزدار است به این طریق که از روی نقشهی قالی بر چله گلیم گره میزنند و در آخر پرز اضافی آن را میچینند. در ساده بافی هرکدام از پودها را یکی در میان از بین چله عبور میدهند. این نوع از گلیم دو رو دارد و برای تهیهآن نیاز به نقشه از پیش تعیین شده ندارد. نقش به کار رفته در آن بیشتر هندسی است و به ندرت از نقوش منحنی در آن استفاده میشود. نوع دیگر که ورنی است یکرو بوده و پرز ندارد و معمولاً آن را به صورت ذهنی و بدون نیاز به نقشه میبافند.
پلاس
برای این نوع دستبافتِ ابتدا پشمها را شسته، نخریسی و سپس رنگآمیزی کرده و بعد از اینکه آماده شد شروع به بافتن میکنند که در مرحله اول چلهدوانی کرده و پس از آن نقشاندازی میکنند. از نقشههایی که در این بافت استفاده میشود میتوان به چیچک، لمه، یدیقارداش، دورتگوز و … اشارهکرد. بعد از اینکه پلاس بافتهشد آن را میبرند و سپس تکهها را به هم وصل کرده و به عنوان زیرانداز استفاده میکنند. به دلیل ظرافت و سبکی آن میتوان بهعنوان روکش مبلمان هم استفاده کرد.
خورجین
به صورت کیسهای بزرگ بافته میشود که برای حمل وسایل فیمتی عشایرها به هنگام کوچ بر روی شتر میاندازند. خورجینها به چندین روش ساختهمیشوند نوع ساده آن را همانند جاجیم میبافند و مثل خورجین میدوزند ونوع رنگی و نقشدار، که به نامهای خلیخورجین، دنهمه، قیناغ و … وجود دارد.
ورنی
این نوع کار با عبور دادن پود از تار و پیچاندن نخخامه به دور نخهای تار شکل میگیرد. نوعی زیرانداز یکرو و بدون پرز است که چیزی بین گلیم و قالی است؛ از این لحاظ که در آن گره به کار نمیرود شبیه گلیم و از لحاظ نقش و طرح آن شبیه به قالی است. وسایل موردنیاز برای این نوع بافت:شانه، پود اصلی، دفتین، دار و … است.
پرده
نوعی دیگر از دستبافها است که بر روی دارهای افقی بافته میشود و نخی که برای این نوع بافت به کار میرود از جنس پشمی ظریف است.
آسمالیغ
دست بافتهای است که افراد عشایر وسیلههایی را که در مدت روز به آن احتیاج بیشتری داشته باشند را در آن میگذارند و جنس آن بیشتر از نوع جاجیم و ورنی است.
اورکن
دل بافتهای است که با نخهای رنگی آمادهشده و معمولاً در ابعادی به عرض ۱۰-۸ سانتیمتر و به طول ۵-۴ متر بافته میشود. از نقشهای این نوع کار میتوان به داراغ،تیرمه، دورتگوز،ایرشمه و … اشاره کرد.
نمکدان
این نوع دستبافتِ از دو تیکه بافت و به صورت بطری شکل درست میشود که بافت پشت آن با طرح گلیم و رندبافت است و قسمت زیرین آن قالیبافی است. بعد از اینکه کار بافت تمام شد نمکدان را آستر میگیرند و سر و ته آن را با نخهای پشمی میدوزند.
چوال
این نوع بافت به دو روش بافته میشود. یک نوع بر روی دارهای عمودی که معمولاً به روش گلیم بافته میشود و نوع دیگر بر روی تارهای افقی و به روش پلاس میبافند که بعد از بافته شدن آن را با یک پهنا و دو بلندی به صورت کیسه به هم میدوزند و در قسمت درب آن قلابهایی میدوزند تا بتوانند درب آن را ببندند. از چوال برای نگهداری مواد غذایی و … استفاده میکنند. چوال به پنج نوع:شالچوال، ائونچوالی، قرخیلیقچوالی، باغاچاناغی و الچوالی بافته میشود.
مفرش
نوعی دیگر از دلبافتهها میباشد که مستطیلیشکل است و به صورت ورنی، گلیم، قایغ، فرش و … بافتهمیشود و در سه نوع قییاغ،خکی و گلیمی میبافند. گعبه، گول، بئلیباغلی از نقشهای آن میباشد. این نوع دستبافته برای تمیز نگهداشتن وسایل و رختخوابها استفاده میشود و همچنین کار عشایر را برای حمل وسایل در موقع کوچ آسانتر میکند.
مراسم عید نوروز و چهارشنبه سوری
عید نوروز و چهارشنبهسوری از شادترین روزهای شاهسونها است. شب چهارشنبهسوری آجیل گوناگون از نخودچی و گندم بوداده و غیره درست میکنند، آتشبر میافروزند و بچهها از روی آن میپرند و صبح روز چهارشنبه آبتنی میکنند. در عید نوروز تخممرغ رنگ میکنند و به دید و بازدید میروند و تخممرغها را بین بچهها پخش میکنند و آخر سر نیز همگی جمع شده و به خانه آق سقل و یا رئیس طایفه میروند. آنها معتقدند که به هنگام تحویل سال، یک لحظه آبهای روان از حرکت باز میماند و درختان سر خود را به زمین میگذارند.
مراسم خواستگاری و عروسی
در خواستگاری دو نفر ریشسفید از خانواده داماد به چادر پدر عروس رفته و عهد و پیمان میبندند که خیلی به آن اهمیت میدهند. پس از خوردن شیرینی و بلافاصله پس از موافقت و عهد و پیمان در خواستگاری، خانواده داماد به محل عروسی رفته و یک روسری کلاغی، گردن بند، آئینه و شیرینی همراه میبرند. ممکن است جشن عروسی تا بیست روز طول بکشد. در طول این مدت مهمانیها برگزار میشود و در روز آخر هر مهمانی، مبلغی به عنوان طویانه (پول شیرینی) به صاحبخانه میپردازند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
زیارتگاه های استان اردبیل
همان طور که در مطالب قبلی اصفهان تور می توانید مشاهده کنید استان اردبیل از لحاظ مذهبی استانی شاخص به شمار می آید. این استان چه در حوزه مراسمات و برگزاری آن ها و چه در داشتن تعداد بقعه ها و امامزاده ها از استان های شاخص در کشور است. با هم نگاهی خواهیم داشت به زیارتگاه های استان اردبیل :
امامزاده صالح: در محل ملامومن و پشت بقعه شیخ صفی الدین مسجد و مقبره امامزاده صالح یا اوغلان امامزاده سی قرار دارد. این بنا در زمان شاه عباس اول و در سال ۱۱۳۰ هجری قمری ساخته شده است. در جوار حرم اتاقی وجود دارد که مدفن دو مرجع دینی قدیمی است.
امامزاده سید ابراهیم(ع): مزار امامزاده سید ابراهیم(ع) در روستای چنارلق قرار دارد که جنوبی ترین روستای خلخال و تقریبا چسبیده به استان زنجان می باشد. این روستا در دل کوه های جنوبی استان اردبیل واقع شده است.
امامزاده سید محمد صالح(ع): بقعه مبارکه سید محمد صالح(ع) معروف به فاطمی در شهرستان خلخال در خیابان اصلی شهر واقع شده است. بنای امامزاده مستطیل شکل با دو منار و گنبد پیازی شکل می باشد.
امامزاده سید خلیل(ع): امامزاده سید خلیل(ع) در ۵ کیلومتری روستای سفید آب، در روستای سجهرود از توابع بخش خورش رستم شهرستان خلخال واقع شده است. بنای امامزاده نیز خارج از روستا در پشت تپه ای در یک قبرستان قدیمی واقع شده است که برای رسیدن به بنای امامزاده باید از چند تپه گذشت.
امامزاده امیر نعمت الله(ع): این امامزاده در روستایی به نام آل هاشم و در قسمت جنوبی غربی شهرستان خلخال قرار دارد. بنای این امامزاده دارای یک گنبد گرد معمولی و دو مناره است.
امامزاده زاویه سادات(ع): امامزاده زاویه سادات در روستای زاویه سادات در قسمت جنوبی شهرستان خلخال قرار دارد. این امامزاده مربوط به سیدالیاس و سیدهاشم است که طبق روایت اهالی از فرزندان امام موسی بن جعفر(ع) می باشند. مقبره هر دو امامزاده در این بنا واقع شده است.
امامزاده سید محمد قریشی: بنای امامزاده سید محمد قریشی در مرکز شهر هشتجین جنب مسجد شهر واقع شده است. بنای قدیمی متعلق به دوران پهلوی و دارای یک گنبد و دو منار است. به گفته اهالی شهر این شیخ از قریش عربستان بوده و در اوایل ورود اسلام به سرزمین ایران از جانب اعراب برای تبلیغ اسلام به این شهر آمده است.
امامزاده سید ابراهیم(ع): بقعه امامزاده سید ابراهیم(ع) یکی دیگر از امامزاده های روستای کرین می باشد. خارج از روستا یعنی پایین جاده در بین دو کوه و داخل دره چهار دیوار خشتی با سقفی از تیرک چوبی و کاه گل در میان درختان و دره ای پوشیده از گل و سبزه قرار گرفته که مزار سید ابراهیم در این بنا واقع شده است.
امامزاده سید نصرالدین(ع): امامزاده سید نصرالدین(ع) در روستای سوسهاب که شرقی ترین روستای بخش خوش رستم شمالی است واقع شده است. ساختمان این امامزاده سنگی و سقف آن از نوع شیروانی می باشد.
امامزاده سید اشرف(ع): امامزاده سید اشرف(ع) در روستای ارسون، بین راه هشتجین و خلخال قرار دارد. این امامزاده خارج از روستا و در کنار جاده قرار گرفته است. به گفته اهلی روستا این امامزاده از نوادگان امام موسی کاظم(ع) می باشد.
امامزاده پیر سلمان(ع): امامزاده پیر سلمان در مرکز شهرستان خلخال قرار دارد این امامزاده بین مردم شهر به نام “زنجیر لی امامزاده” معروف است. این بنا یکی از مهمترین امامزاده های شهرستان خلخال به شمار می رود.
امامزاده سید دانیال(ع): بقعه متبرکه امامزاده سید دانیال(ع) در روستای خانقاه سادات بالای تپه کم ارتفاعی واقع شده است. این روستا در ۵ کیلومتری شمال شهرستان خلخال گرفته است. امامزاده سید دانیال از نوادگان امام موسی کاظم(ع) بوده است.
امامزاده سید ابوالقاسم(ع): امامزاده سید ابوالقاسم در روستای غفور آباد در قسمت شمال شرقی شهرستان خلخال قرار دارد. این امامزاده در خارج روستا و در قبرستان روستا واقع شده است که دور تا دور بنا را درختان بسیار زیبایی پوشانده اند. این امامزاده از نوادگاه امام موسی کاظم(ع) می باشد.
امامزاده سید اسماعیل(ع): بنای امامزاده سید اسماعیل(ع) در خارج از روستای زاویه کیوی در بالای یکی از کوه های غربی قرار گرفته و هیچ گونه راه مناسب دسترسی ندارد و رفت و آمد از این مسیر مقدور نمی باشد و به علت سختی راه مردم روستا قادر به رفت و آمد به امامزاده نمی باشند.
امامزاده قاسم(ع): زیارتگاه امامزاده قاسم بر سر جاده اصلی مسیر بین شهرستان خلخال و روستای خوجین در ۲ کیلومتری خلخال قرار دارد. روستای خوجین در جنوب شرقی شهرستان خلخال قرار دارد که جاده اصلی خلخال امامرود از داخل این روستا می گذرد.
امامزاده ابراهیم(ع): امامزاده ابراهیم در مسیر جاده اصلی بین شهرستان خلخال و روستای خوجین قرار گرفته است. بنای اصلی امامزاده در دوران پهلوی تخریب شده و هم اکنون تنها یک پایه آجری ساده به ارتفاع یک متر در مسیر جاده اصلی قرار گرفته که زیارت نامه این امامزاده می باشد.
امامزاده سید محمد(ع): بقعه متبرکه امامزاده سید محمد(ع) که به روایت اهالی روستا از نوادگان امام موسی کاظم(ع) می باشد در روستای مجره بالا تپه داخل قبرستان روستا واقع شده است. این روستا در ۱۰ کیلومتری شرقی شهرستان خلخال قرار گرفته است.
امامزاده آقا میر زمان(ع): روستای خمس در ۱۲ کیلومتری شرق شهرستان خلخال قرار گرفته است. زیارتگاه امامزاده میر زمان در مرکز روستای خمس در بالای تپه و در داخل قبرستان این روستا واقع شده است.
امامزاده شاه عبدالعظیم(ع): زیارتگاه امامزاده شاه عبدالظیم(ع) در روستای اسکستان بخش لاهرود در شرق شهرستان خلخال قرار دارد.
امامزاده باقر(ع): زیارتگاه امامزاده باقر(ع) در محوطه قبرستان روستای اسکستان در قسمت ورودی روستا قرار گرفته که از شمال و شرق به بافت مسکونی و از جنوب به باغات روستا منتهی می شود. امامزاده باقر(ع) از نوادگان امام سجاد(ع) می باشد.
امامزاده سید ابراهیم(ع) مشهور به خنده شاه: زیارتگاه امامزاده خنده شاه در روستای اسبو واقع در شرق شهرستان خلخال ما بین روستای درو و اسکستان قرار گرفته است. بنای این امامزاده بر سر جاده اصلی روی تپه واقع است و برای رسیدن به امامزاده باید از روی پل چوبی بر روی رودخانه امامرود گذشت.
امامزاده سید حمزه(ع): زیارتگاه امامزاده سید حمزه(ع) در روستای درو واقع شده است که در قسمت شرق شهرستان خلخال ما بین شهر کلور و روستای اسبو قرار گرفته است. زیارتگاه امامزاده سید حمزه در پایین تپه خارج از محدوده روستای درو در میان درختان بلند و سرسبز قرار گرفته که رودخانه کم آبی نیز از کنار این زیارتگاه می گذرد. این امامزاده از نوادگان امام موسی کاظم می باشد.
امامزاده سید سلیمان: این آرامگاه در روستای فخرآباد مشگین شهر واقع شده است. نمای بیرونی بنا با سنگ های سیاه رنگ و آجرهای رگ چین تزیین شده است.
امامزاده سید ابراهیم خراسانی: مقبره امامزاده سید ابراهیم خراسانی از نوادگان امام رضا در شهر لاهرود واقع شده است. مردم بومی به وقوع معجزاتی در این امامزاده معتقدند.
امامزاده بابیان(ع): امامزاده بابیان در روستای بابیان در حدود ۵۰ کیلومتری جنوب شرقی لاهرود قرار دارد. این روستا در دل کوه و با مسیر خاکی با فاصله زیادی از روستاهای اطراف یکی از روستاهایی است که هنوز بافت روستایی خود را حفظ کرده و دارای خانه های کاه گلی زیبایی می باشد.
امامزاده محسن(ع): امامزاده سید محسن در روستای نقدی اولیا در شرق شهر لاهرود و بعد از روستای فخر آباد واقع شده است. امامزاده سید محسن از نوادگان سید سلیمان است که نسب آن به امام جعفر صادق(ع) می رسد. ساختمان بقعه در کنار جاده اصلی ورودی روستا و در میان قبرستان روستا واقع شده است.
امام زادگان احمد و محبت(ع): بنای امامزاده احمد و امامزاده محبت(ع) روستای النی در ۵ کیلومتری شمال شرقی مشگین شهر واقع شده است. این بنا یک بنای کاملا مخروبه در قبرستان قدیمی روستاست. قدمت بنا به حدود ۳۰۰ سال پیش می رسد.
امامزاده سید جعفر: امامزاده سید جعفر در انتهای یکی از کوچه های بن بست روستای انار در دل باغ سرسبزی جای دارد. همچنین قبرستان روستا و مزار شهدا نیز در داخل باغ قرار گرفته است. از این امامزاده به عنوان مسجد روستا نیز استفاده می شود.
امامزاده سید عمادالدین(ع): امامزاده سید عمادالدین در محدوده قبرستان مرکزی روستای رحیم بیگ لو در ۲ کیلومتری شهر رضی، در پای تپه ای واقع شده است.
امامزاده سید سلیمان(ع): این امامزاده در دهستان قره سو، در بخش مشگین شرقی و در ۲۲ کیلومتری شرق شهرستان مشگین شهر واقع گشته است. مقبره سید سلیمان دارای گنبد و مسجد است. سید سلیمان فرزند بلافصل امام موسی کاظم می باشد. در این مقبره تعدادی ظروف بسیار قدیمی منحصر به فرد و چندین کتاب خطی نفیس نگهداری می شود که می توان به نسخه های دست نویس شاهنامه فردوسی اشاره نمود.
امامزاده شاه محمود(ع): امامزاده شاه محمود(ع) در قسمت مرکزی دهستان شال از توابع بخش کلور شهرستان خلخال در بلندی واقع شده است. سقف این بنا از نوع شیروانی و نمای اصلی بنا رو به دهستان است.
امامزاده خضر(ع): امامزاده خضر در محله سنگ بر دهستان شال قرار دارد. این امامزاده در جنوبی ترین قسمت دهستان شال واقع شده است که قسمت جنوبی آن مشرف به یک دره می باشد. بنا به گفته اهالی روستا امامزاده خضر از نوادگان امام موسی کاظم(ع) می باشد.
امامزاده عین علی(ع): روستای گیلوان که در بخش لاهرود شهرستان خلخال واقع شده است از زیباترین و سرسبزترین روستاهای این منطقه به شمار می رود. مزار مقدس امامزاده عین علی(ع) در دل باغات سیب و گردو و گیلاس و در بالای تپه ای در خانقاه گیلوان قرار گرفته است. بنای امامزاده در محوطه قبرستان روستا قرار گرفته و مسجد نیز در کنار امامزاده است.
امامزاده سید صفی الدین(ع) و سید شهاب الدین(ع): امامزاده سید صفی الدین(ع) و سید شهاب الدین(ع) در روستای طهارم دشت واقع در جنوب غربی دهستان شال در جنوب شرقی شهرستان خلخال و بخش لاهرود واقع شده است. این امامزادگان به روایت اهالی محل از نوادگان امام موسی کاظم(ع) می باشند.
امامزاده عقیل بن محمد: بنای امامزاده عقیل بن محمد(ع) در روستای کهل از روستاهای بخش شاهرود شهرستان خلخال می باشد. این امامزاده در تپه های مشرف به روستا واقع شده است.
امامزاده سید: امامزاده سید در روستای احمد آباد واقع در جنوب شرقی بخش شاهرود در جنوب شرقی شهرستان خلخال قرار دارد. روستای احمد آباد در دل یک دره سرسبز قرار گرفته و رفت و آمد به این روستا بسیار دشوار می باشد. به همین دلیل اهالی این روستا ارتباط زیادی با روستاها و شهرهای اطراف ندارند.
امامزاده سید شمس الدین(ع): امامزاده سید شمس الدین در روستای چمولوگبین در جنوب روستای احمدآباد از روستاهای بخش شاهرود واقع شده است. این روستا با یک راه خاکی صعب العبور از نزدیک ترین آبادی اطراف حدود ۵۰ کیلومتر فاصله دارد که در این جاده رفت آمد با ماشین به سختی ممکن است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مجموعه بازار اردبیل
بازار تاریخی اردبیل علاوه بر کاربردش به عنوان بازاری برای خرید اجناس تاریخی، به عنوان یک محل تاریخی نیز مطرح است که از چندصد سال قبل تا به امروز یکی از مراکز پرتردد شهر اردبیل بوده است. در این مقاله قصد داریم این بازار را بررسی کنیم :
مجموعه تاریخی بازار سرپوشیده اردبیل در مرکز شهر با معماری سنتی و اصیل و بر گرفته از ظرافتهای هنری ایرانی – اسلامی یادگاری از دوره سلجوقیان بوده و امروز روایتگر تاریخ کهن و باستانی اردبیل است.
بازار تاریخی اردبیل معروف به راسته بازار و یا “قیصریه” مجموعه ای است مرکب از تیمچه، سرا، حمام و مسجد که بنای فعلی آن از جمله آثار دوره سلجوقی، زندیه و صفویه و بر بنیان اولیه بازار ساخته شده است.
بر سر بازارچه شمال شرقی بازار سنگ نوشته ای است که تاریخ ساخت و بانی بازار در آن درج شده اما به علت فرسایش سطح سنگ و عدم اشاره دقیق منابع تاریخی زمان ساخت این بازار مشخص نیست و به روایتی پیش از حکومت صفوی احداث شده است.
قدیمی ترین سیاحانی که از بازار اردبیل نام برده اند عبارتند از مقرسی و اصطخری در سده چهارم هجری که این مجموعه تاریخی را به صورت صلیب در چهار راسته توصیف کرده اند که در میانه آن مسجد قرار دارد.
قسمت عمده بازار اردبیل در تغییرات شهری در نیم قرن گذشته تخریب شده و ارتباط بعضی از بخشهای آن با مرکز بازار از بین رفته است، بطوریکه این بازار در حال حاضر در مرکز شهر و در طرفین خیابان امام خمینی واقع شده و بازدید کنندگان به وضوح می توانند جدایی بازار طلا فروشان را از بازار قیصریه فعلی مشاهده کنند.
رونق بازار اردبیل در عهد صفوی
اردبیل در زمان حکومت صفوی به دلیل مرکزیت، جایگاه والای دینی و واقع شدن قبور سلاطین صفوی و مهمتر از همه مقبره شیخ صفی الدین اسحاق اردبیلی جد خاندان صفوی به مانند پایتخت معنوی سلاطین صفوی بوده و این امر باعث شده این شهر و به خصوص بازار آن از اهمیت ویژه ای برخوردار باشد.
در قرن دهم هجری در زمان حکومت شاه طهماسب اول بازارهای اردبیل از رونق بسیار زیادی برخوردار بوده اند که از این قبیل می توان به بازار بقالان، کرباس فروشان، قصابان، خراطان، سراجان، قیصریه و دهها سرای دیگر اشاره کرد.
بعدها در قرن هفتم و هشتم هجری نیز این بازار رونق مجدد یافت که بازسازی و تعمیرات اساسی صفویان و قاجارها در افزایش این رونق بی تاثیر نبود.
بازار اردبیل تامین کننده مخارج بقعه شیخ صفی
مطابق با روایات تاریخی مجموعه بقعه شیخ صفی الدین اردبیلی موقوفات بسیاری از جمله خانه های اطراف بقعه، مغازه ها، حمام و همچنین بازار اردبیل را داشته که درآمد حاصل از این موقوفات صرف امور خیریه در سطح شهر می شد که از آن جمله می توان به رسیدگی به وضع معیشتی افراد مستضعف و خانواده های فقیر اشاره کرد.
قسمتی از بازار بزرگ و تیمچهها و سراها از موقوفات بازار به بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی به شمار میرفت و درآمد و عواید حاصله صرف مخارج این بقعه میشد.
بازار اردبیل با طاقنمای جانبی، طاق و تویزه و گنبدهای ساده که معرف آثاری از دوره صفویه و قاجاریه است شامل راسته اصلی بازار، راسته پیر عبدالملک، راسته قیصریه، راسته کفاشان، راسته غلامان، بازار زرگران، سراجان، خراطان، قصابان، بقالان، کلاه دوزان، علافان، پارچه فروشان، پنبه فروشان، مسگران، چاقو سازان، آهنگران، سرای خشکبار (حاجی میرزا)، سرای گلشن، سرای جهودها، سرای وکیل، سرای نو یا زنجیرلو، سرای حاج احمد، سرای حاج شکر، سرای مجیدیه، سرای امام جمعه، سرای دوگوچی و تیمچه زنجیرلی است.
پوشش سقف راسته ها با طاقهای جناقی و گنبد چهار طاقی و ساده بوده و طول طاق نمای مغازه ها به طور متوسط سه تا چهار متر و قطر پایه طاقها ۶۰ تا ۸۰ سانتی متر می باشد.
روشنایی داخل بازار از طریق روزنههای تعبیه شده در پوششهای گنبدی تامین میشود که زیبایی بصری بی نظیری به فضای داخلی بازار بخشیده است.
یکی از بخشهای مهم بازار، چهار سوق یا بازار بزرگ قیصریه است. این بخش بنایی است مدور با گنبد کروی بلند و ساده که در پایین بنا ۱۲ متر داشته و ارتفاع تقریبی آن ۱۳ متر است.
بخش زیرین بنا، بدون در نظر گرفتن پایه مغازه ها و امتداد بازارچهها عبارتند از ۱۲ پایه که با ۱۲ طاق جناقی زمینه را برای بر پایی گنبد فراهم ساخته است. در هشت طاق جناقی مغازه و در چهارطاق دیگر راهرو بازارچهها تعبیه شده است.
عرضه شیر مرغ تا جان آدمیزاد در ۲۵ سرا و راسته
یکی از مغازه داران این بازار می گوید : توجه به اینکه این بازار دارای راسته های مختلف برای فروش انحصاری یک نوع محصول است در بازار اردبیل می توان همه نوع محصولات خوراکی، پوشاک، لوازم منزل و حتی ابزار آلات صنعتی را تهیه کرد.
صمد سرخی اضافه کرد: راسته بازار با قدمت تاریخی که دارد از جمله مهمترین بازارهای تهیه مایحتاج برای اردبیلیها است بطوریکه بازارهای جدیدالتاسیس، پاساژها و فروشگاهها نتوانسته است از پویایی و شور آن بکاهد.
سرخی با اشاره به معماری سنتی این بازار تصریح کرد: فضای داخلی این بازار با داشتن حال و هوای عرفانی هر بازدیدکننده ای را به خود مجذوب می کند و همین امر باعث شده که پس از قرنها حیات این بازار تداوم یابد.
به گفته وی یکی از ویژگیهای مهم این بازار فروش سوغاتی، صنایع دستی و محصولات کشاورزی استان است.
گفتنی است مجموعه بازار تاریخی اردبیل در سال ۱۳۶۴ مرمت شد و با شماره ۱۶۹۰ در فهرست آثار ملی کشور به ثبت رسید.
با وجود قدمت کهن، این بازار همچنان به عنوان مهمترین بازار مورد استفاده شهروندان اردبیلی و شهروندان سایر شهرستانها است و در کنار پویایی و فراغت حاصل از تهیه آسان کالا، می تواند چشم نواز مسافران و گردشگران به دلیل معماری بی نظیر خود باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور