مسجد تاریخی و بزرگ جامع بروجرد
مسجد جامع بروجرد یکی از مساجد تاریخی و زیبای شهر بروجرد است. این مسجد که مربوط به قرون ۲ و ۳ هجری می باشد چندین بار مورد بازسازی قرار گرفته و امروز به عنوان یکی از بناهای تاریخی بروجرد از اهمیت قابل توجهی برخوردار است. قصد داریم در این مطلب به بررسی مسجد جامع بروجرد بپردازیم. با اصفهان تور همراه باشید.
مسجد جامع بروجرد که به مسجد جمعه (با گويش بروجردي مچد جمه mached jomma ) نيز شناخته ميشود، مسجدي تاريخي و از بناهاي معماري سرشناس در شهر بروجرد است. مسجد جامع بروجرد يکي از نخستين مسجدهاي ساخته شده در ايران است که در قرن دوم تا سوم هجري در شهر بروجرد بنا نهاده شده است. اين مسجد زيبا در دل يکي از محلههاي تاريخي شهر نام دو دانگه واقع شده و به لحاظ معماري و قدمت، از بناهاي منحصر به فرد استان لرستان و شهر بروجرد است
مسجد جامع بروجرد در اصل بر روي يک آتشکده بنا نهاده شده است. عرب ها در حمله به ايران آتشکدههاي زيادي را تبديل به مسجد کردند که مسجد جامع بروجرد نيز نمونهاي از همين دست است. بين سالهاي ( ۱۵۰ الي ۲۲۶ ) قمري که و در زمان حکومت ابودلف بر غرب ايران، بناي مسجد جامع بروجرد با حضور وزير وي با نام حمويه يا حموله آغاز شد. شبستان شمالي مسجد نيز اندکي ديرتر و در قرن چهارم ساخته شد. با توجه به تاريخ طولاني (دوازده قرن) اين مسجد، آسيبهاي متعددي بر آن وارد شده و بارها مورد بازسازي قرار گرفته است. شواهد و کتيبههاي گوناگون، از بازسازي مسجد در دورههاي سلجوقي، صفوي و قاجار خبر ميدهند. محوطه سازي مسجد در قرون چهار و پنج هجري و نيز الحاقات و تعميرات آن بر طبق کتيبههاي موجود، در سالهاي ۱۰۲۲، ۱۰۶۹، ۱۰۹۲ ، ۱۲۰۹ قمري صورت گرفته است
معماري مسجد جامع بروجرد بسيار منحصر بفرد و يکي از شاهکارهاي تاريخي معماري ايران ميباشد که هم ويژگي هاي معماري اسلامي و هم معماري باستاني ايران (ساسانيان) را در خود جاي داده است. بخش قديمي تر بنا، گنبدخانه آن است که در ضلع جنوبي قرار گرفته است و به اعتقاد مردم محلي و نيز بر اساس شواهد معماري، پيش از تبديل اين بنا به مسجد، آتشکدهاي بزرگ بوده است. معماري اين بخش، مشابه چارطاق هاي دوران ساساني است . مسجد داراي دو درب غربي و شرقي است که به صورت غير مستقيم به صحن اصلي باز ميشوند. در جنوب صحن، گنبد و ايوان اصلي مسجد که قديمي ترين بخش آن است قرار دارد و در ضلع شمالي نيز شبستان مسجد با ارتفاعي کمتر از ساير بخشها قرار گرفته که در تابستانها فضاي خنکي را ايجاد ميکند. ايوان جنوبي داراي دو گلدسته است که بعدها به مجموعه افزوده شده است.
بناي اوليه اين مسجد به صورت مجموعهاي شامل مسجد، حمام، آب انبار، ساختمان غـريب خانه، ميدان و ساير متعلقات بوده که امروزه بعضي از اين آثار از بين رفته است. بناي مسجد جامع از نظر شکل از نوع مساجد تک ايواني اسـت کـه داراي دو در ورودي در قسمتهاي شرقي و غربي است. بنا شامل يک حياط مرکزي، ايوان، فضاي گنبدخانه و شبستانهاي اطراف آن و يک شبستان وسيع زمستاني در طرف شمال حياط مرکزي است. بنابر شواهد موجود، صفويان، زنديان و قاجارها تعميرات بنيادي در مسجد انجام دادهاند و بخشهايي به آن افزوده.اند. يکي از ديدنيهاي اصلي اين مسجد منبر چوبي نه پله آن است و حکاکي روي آن، تاريخ هزار و شصت و هشت هجري قمري را نشان ميدهد. سازنده آن، يارمحمد نجار بوده است. در بين اهالي بروجرد شايع است که امام حسن مجتبي دومين امام شيعيان سفري به بروجرد داشته و بر بالاي اين منبر سخنراني کرده است که با توجه به تاريخ ساخت منبر و نبودن اطلاعات کافي، امري نادرست مينمايد.
مسجد جامع بروجرد در جريان بمباران هواپيماهاي عراقي در خلال جنگ ايران و عراق خسارات شديدي ديد و بخشهايي از شبستان شمالي آن ويران شد. همچنين زمين لرزههاي متعدد و بارندگيهاي شديد، آسيبهاي جدي بر آن وارد آورده است. آخرين بار در اثر زمين لرزه سال ۱۳۸۵ موجب فرو ريختن گلدستهها و آسيب ديدن پنجاه درصدي مسجد شد.که دوباره مورد مرمت قرار گرفت.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
غذاهای سنتی لرستان
در ایران در هر منطقه و قومیت خاص غذاهای خاصی نیز طبخ می شود که قطعا امتحان کردن آن ها می تواند بخش جالبی از سفر باشد. لرستان نیز از این قاعده مستثنی نیست و دارای غذاهای سنتی بسیاری است که در این مطلب در اصفهان تور به معرفی آن ها خواهیم پرداخت.
متنوع بودن غذاهای محلی و سنتی کشور یکی از چیزهایی است که مردم در سفرهای خود به آن توجه دارند و تنوع این غذاها مسافران را به چشیدن آن ترغیب میکند.
لرستان علاوه بر فرهنگ غنی و جاذبههای گردشگری دارای غذاهای سنتی خوشمزهای است و برخی از این غذاها در ایام نوروز توجه بسیاری از مسافران را به خود جذب میکند.
کباب بروجرد
کباب بروجرد یکی از غذاهای دلپذیراست که طعم خوب آن زبانزد مردم استان شده و بهنوعی یکی از باکیفیتترین کبابهای ایران محسوب میشود.در بروجرد کبابهای مختلفی مانند کوبیده، برگ وچنجه همراه با نان سنگک، دوغ محلی و سبزیها خاطره ماندگاری در ذهن مردم بهجا گذاشته است.
آش گوشت خرمآباد
آش گوشت یا زیر برنجی یکی از غذاهای رسمی و محلی خرمآباد محسوب میشود مردم این منطقه در اکثر جشنهای عروسی سایر مراسمها از آن استفاده میکنند.زیر برنجی یا همان چلو گوشت غذای موردعلاقه بسیاری از مردم شهر خرمآباد است و در مراسمها آش گوشت را در سینی بزرگی که بهاصطلاح لُری به آن مجمع میگویند میکشند.
آش شله ماش دورود
آش شله ماش یکی از غذاهای محلی شهرستان دورود است که برای تهیه آن از لوبیاچیتی، ماش، عدس، برنج،پیاز، آبگوشت، کشک، زعفران نعناع داغ درست میشود.
آش کلونک الیگودرز
درتر منطقهای با توجه به اقلیم شرایط جغرافیایی غذاهای متنوعی طبخ میشود، برای نمونه آش کلونک یکی از غذاهای سنتی شهرستان الیگودرز است که فقط فصل بهاردراین منطقه طبخ میشود.آش کلونک الیگودرز از گیاه که بهطور خودرو در فصل بهار در این منطقه میروید تهیه میشود طرفداران زیادی دارد.
دلمه برگ مو بروجرد
دلمه برگ مویکی دیگر از غذاهای خوشمزه شهرستان بروجرد است که برای تهیه آن علاوه بر مواد معمول دلمه از باقلا، ماست و روغن حیوانی استفاده میشود.
شامی کوو خرمآباد
شامی کوو یکی از غذاهای محلی خرمآباد، همان شامی است فقط در طبخ آن علاوه بر گوشت چرخکرده، سیبزمینی و تخممرغ از رب انار، سبزیهای معطر مغز گردو هم استفاده میشود.
آش دوغ لُری
آش دوغ لری از غذاهای خوشمزه محلی است که طرفداران زیادی دارد مردم این منطقه برای تهیه آن گوشت چرخکرده، جو، نخود، سبزی، برنج استفاده میکنند.
آش پرشکه
آش پرشکه یکی از غذاهای گرم لرستان است و مردم معمولاً در روزهای سرد سال بیشتر آماده میکنند و برای پخت آن از عدس، سبزی بلوک، آرد گندم، کشک، نمک و ادویه استفاده میشود.
دنو رو
دو رو (آش دندانی) درواقع نوعی سوپ یا آش لری است که مردم لرستان به نشانه شادی روییدن اولین دندان کودکشان درست میکنند و اعتقاددارند که اگر این آش همان موقع روییدن دندان کودک پخته نشود در بزرگسالی دچار دو بچه میشود.
پختن این نوع غذا برای مردم این منطقه بیشتر جنبه آیینی دارد و پس از درست کردن دو رو به نشانه جشن و شادی مقداری از آن را به همسایه هدیه میدهند و در عوض همسایه نیز بهمنزله سلامتی نوزاد هدیهای به کودک میدهد.
مردم لرستان برای پخت دو رو از گندم، لوبیا، نخود،عدس باقلا استفاده میکنند.
چزنک رغو
این غذا از نان فطیر و روغن حیوانی درست میشود و برای تهیه آن خمیر آبکی و نرم را روی ساج یا تاوه با دست پهن میکنند تا برشته شود.
بعد از پشتورو کردن، نان داغ آمادهشده را بلافاصله داخل ظرفی قرار میدهند چند قاشق روغن حیوانی به همراه شیره یا خاکه قند به آن اضافه میشود.
ترخینه
آش ترخینه (کشکینه) بهعنوان یکی از غذاهای سنتی لرستان از مخلوط گندم دوغ خشک تهیه و در روزهای سرد سال از آن استفاده بیشتری میشود. این غذا ی خوشطعم برای سرماخوردگی نیز بسیار مفید است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
قلعه فلک الافلاک
بدون شک نماد شهر خرم آباد به عنوان مرکز استان لرستان قلعه فلک الافلاک می باشد. این قلعه که از بناهای تاریخی و زیبای ایران به شمار می رود مربوط به زمان ساسانیان است و از آن زمان تاکنون به نمادی برای شهر خرم آباد تبدیل شده است. در این مطلب به طور مفصل درباره این بنای تاریخی توضیح داده ایم. با اصفهان تور همراه باشید :
فَلَکالافلاک یا دژٍ شاپورخواست قلعهای تاریخی در مرکز شهر خرمآباد در استان لرستان است. فلکالافلاک با نام قلعه دوازده برجی هم شناخته میشود. قلعه فلکالافلاک بر فراز تپهای مشرف به شهر خرمآباد و در نزدیکی رودخانه خرمآباد قرار گرفته و چشمگیرترین اثر تاریخی و گردشگری درون شهر خرمآباد است. این بنا مربوط به دورهٔ ساسانیان است و به در فهرست آثار ملی ایران به شماره ۸۸۳ ثبت شدهاست.
قدمت این قلعه به دوره ساسانیان میرسد. ساسانیان شهری با نام شاپورخواست در حدود منطقه کنونی خرمآباد ساختند که بعدها ویران شد و در حدود سده هفتم هجری خرمآباد فعلی به جای آن بنا گردید. گمان میرود که قلعه فلکالافلاک همان دژ شاپورخواست باشد که در دوره ساسانی کاربرد حکومتی و نظامی داشتهاست. از قرن ششم هجری پس از ساخته شدن شهر جدید خرمآباد این قلعه نیز بنام خرمآباد معروف شد و احتمالاً نام فلکالافلاک در دوره قاجار به آن اطلاق شدهاست.
احداث بنا بر فراز صخرههای سنگی و اشراف کامل آن بر دره تاریخی خرمآباد و نیز جاری شدن چشمه پر آب گلستان از دامنه شمالی تپه از ویژگیهای اصلی بنا به شمار میآیند. از سوی دیگر نزدیکی بنا با غارهای پیش از تاریخ دره خرمآباد و دیگر آثار دوران تاریخی مانند سنگ نبشته، مناره آجری، آسیاب گبری، پل شاپوری و گرداب سنگی بیانگر پیوستگی تاریخی قلعه با آثار یاد شده میباشد.
فلکالافلاک در لغت به معنای «سپهر سپهران» است. قلعه فلکالافلاک با نامهای گوناگونی در طول زمان شناخته شدهاست. دژ شاپورخواست، سابر خواست، قلعه خرمآباد، دوازده برجی و کاخ اتابکان از آن جملهاند. قلعه خرمآباد از دوره قاجار به بعد با نام فلکالافلاک ضبط شدهاست. با توجه به اینکه ممکن است دوازده برجی، اشارهای به دوازده برج فلکی باشد، ممکن است نام فلکالافلاک نیز از همین جا ریشه گرفته باشد.
بر اساس مدارک تصویری تا حدود یکصد سال پیش بارویی دوازده برجی در پیرامون بنای فعلی وجود داشته، که اکنون آثار این برج از آن در محوطه شمال غربی قلعه، قابل مشاهدهاست. وسعت تقریبی بنا ۵۳۰۰ متر مربع، شامل ۸ برج دو صحن و ۳۰۰ جان پناه میباشد. ارتفاع بلندترین دیوار تا سطح تپه ۲۳ متر و مصالح آن از سنگ آجر، خشت و ملات گچ و آهک است.
ورودی بنا به سمت شمال و در بدنه برج جنوب غربی تعبیه شده که پس از گذر از راهرو ورودی به حیاط اول وصل میگردد. ورودی قلعه فلکالافلاک در جبهه شمالی و در برج جنوب غربی به عرض ۱۰ متر و ۲۰ سانتیمتر و ارتفاع سه متر ساخته شده و در ساخت این بنا از مصالحی چون خشت، آجر (قرمز و بزرگ)، سنگ و ملات استفاده شدهاست. پلان بنای این قلعه تاریخی به صورت هشت ضلعی نامنظم است.
ابعاد این حیاط که جهت شمالی، جنوبی طراحی شده ۲۲/۵×۳۱ متر است. پیرامون آن از چهار برج تشکیل شده که دو برج آن در شمال و شمال غربی و دو برج دیگر در جنوب و جنوب غربی قرار دارد.
حمام قلعه در ضلع شمالی حیاط اول و در نزدیکی چاه قلعه قرار داشتهاست. این حمام تا اواخر دوره قاجار قابل استفاده بوده و اکنون آثاری از آن مانند تنبوشههایسفالی، نقشهای آهک بری و کانالهای زیر زمینی قابل مشاهدهاست.
در شمال شرقی حیاط اول و در پشت یک طاق نمای بلند، چاه آب قلعه قرار دارد. عمق این چاه که بیشتر آن با برش صخره به سرچشمه آب گلستان راه یافته نزدیک به ۴۰ متر است. در گذشته آب مورد نیاز ساکنین دژ از همین چاه تامین میشدهاست و اکنون نیز قابل بهرهبرداری است.
ابعاد این حیاط در جهت شرقی، غربی طراحی شده ۲۱×۲۹ متر است و همانند حیاط اول از چهار برج تشکیل میگردد. در چهار جهت این حیاط تالارهای بزرگی قرار دارد که به یکدیگر راه دارند و اکنون به موزه تغییر کاربری یافتهاند. از نکات قابل تامل در معماری بنا، وجود گریزگاه مخفی در ضلع جنوبی و فضاهای زیر زمینی در ضلع شمال وشرق آن میباشد.
در متون تاریخی از قلعه فلکالافلاک با نامهای گوناگونی مانند دژ شاپورخواست، دز بر، قلعه خٌرم آباد، قلعه دوازده برجی از آن یاد شدهاست. فلکالافلاک که در لغت به معنی سپهر سپهران یا فلک نهم است عنوانی ایست که در دوره قاجار به این بنا اطلاق شد و اکنون نیز به همین نام مشهور است.
این قلعه به لحاظ موقعیت استراتژیکی خود در قرن چهارم هجری قمری به عنوان مقر حکومت آل حسنویه و گنجور در زمان آل بویه در آمد همچنین خزانه حکومتی خاندان بدر در قرن چهارم هجری و مقر حکومتیاتابکان لر کوچک و والیان لرستان در دوره صفویه تا قاجار و سرانجام پادگان نظامی و زندان سیاسی در دوران پهلوی اول و دوم از مهمترین کاربردهای قلعه در گذشته محسوب میشود.
این اثر ارزشمند در سال ۱۳۴۹ از ارتش به وزارت فرهنگ و هنر سابق واگذار شده است. در سال ۱۳۵۴ این بنا با راهاندازی موزه مردمشناسی و مفرغهای لرستان به موزه تبدیل شد. در سالهای اخیر با مرمت نمای بیرونی و داخل قلعه موزههای باستانشناسی، مردم شناسی، آزمایشگاه مرمت اشیاء، مرکز فروش تولیدات فرهنگی و چایخانه سنتی در این مجموعه فرهنگی تاریخی راهاندازی شدهاست.
بعد از این که شاه عباس صفوی شاهوردیخان را به قتل رساند و حکومت اتابکان لرستان را منقرض کرد، حسین خان را به حکومت لرستان منصوب کرد و به وی لقب والی داد و بدین ترتیب دور جدیدی از حکام محلی در تاریخ به نام والیان لرستان شکل گرفت که آخرین آنها غلامرضا خان والی نام داشت. در این دوران به مرمت زیارتگاهها و ایجاد باغها و تفرجگاهها توجه شد و آثار معماری قابل توجهی چون پل گپ خرمآباد و حمام حسین خانی به یادگار ماندهاست، و مسجد جامع خرمآباد نیز در این دوره به دستور سلطان حسین صفوی تعمیر شدهاست .
نادرشاه افشار چندین بار به لرستان لشکرکشی کرده و با شورشیان لرستان از جمله مظفرعلی بیک درافتادهاست. مورخین این دوره در شرح مسافرتها و کشورگشاییهای نادر ذکری از قلعه فلکالافلاک به میان نیاوردهاند، شاید یکی از دلایل آن عدم اطلاق نام فلکالافلاک بر این دژ بودهاست. به هر حال در عالم آرای نادری از قلعهای نام میبرد که مظفرعلی بیک در آن متحصن شده و آنرا به دوره طهمورث نسبت میدهد که در عالم آرای نادری ارتفاع برجهای آن را با برجهای فلکالافلاک برابر و از متانت و رصانت پهلو بر سد سکندر توصیف کردهاست و فاصله چهار شبانه روز ذکر شده ازبروجرد تا قلعه مذکور با موقعیت جغرافیایی قلعه فلکالافلاک مطابقت ندارد.
محمد علی میرزا دولتشاه در سال ۱۲۳۷ هجری قمری به حکومت کرمانشاهان و لرستان منسوب شد. قلعه که تا این زمان به حالت نیمه مخروبه درآمده بود و فقط توسط شخصی به نام میرزا ابوطالب خان مرمت مختصری در آن صورت گرفته بود به دستور محمد علی میرزا مورد مرمت و بازسازی قرار گرفت و دیوانخانه و سربازخانه را نیز در پایین قلعه احداث نمود. قلعه فلکالافلاک در دوره قاجار به دلایل مختلف مورد توجه قرار گرفت و به صورت مقر حکومت و مرکز اداری و نظامی منطقه درآمد و رفتوآمد دولتمردان قاجار به قلعه بسیار صورت میگرفت که برخی از آنان ادیب و اهل قلم بودند و یاداشتهایی در باره قلعه از خود برجا گذاشتهاند. برای مثال مسعود میرزا ظل السلطان، فرزند ناصرالدین شاه که حکومت اصفهان را در دست داشت و مدتی هم حکومت لرستان به قلمروش افزوده شده بود، ضمن سفری به لرستان در خاطرات خود ضمن اشاره به عظمت شهرهای باستانی لرستان مانند خاوه، الش (الشتر) صیمره و جایدر مینویسد:
امروز از همه آن آبادیها و از همه دولتها و مکنتها جز بیغوله و تل خاکی باقی نیست فقط عمارت و چهار دیواری که در تمام لرستان میبینید شهر خرمآباد است که حقیقتاً اسم شهریت به او دادهاند یک قصبه بزرگی است، عمارتی از بناهای اتابکان لرستان مشهور به فلکالافلاک و هشت بهشت در شرق شهر لرستان بنا شده محمد علی میرزای دولتشاه، این عمارت راتعمیر کرده و سربازخانه و غیره و غیره بسیار خوب ساخته اگر چه بعد از او هم شاهزادگان بزرگ حاکم شدند. هیچ کدام اقدامی برای آبادی این بنا نکردند نمیدانم جواب خلق خدا را چه خواهند داد من به جز تل خاکی چیزی ندیدم فوراً حکم به تعمیر انجام نمودم و بیست هزار تومان برای خرج آن بناها دادم.
در شماره ۳۴۳ روزنامه لرستان مورخ ۱۲۷۴ هجری قمری در مورد تعمیرات انجام گرفته در زمان احتشام الدوله نوشتهاند که:
قلعه خرمآباد و باغ سروستان علی آباد که به مرور دهور از حلیی عمارت و آبادی افتاده و چنان قلعه بلند و باغ بهشت مانند، بایر و بیرونق افتاده بود، نواب مستطاب شاهزاده والاتبار احتشام الدوله دو سه سال است در صدد تعمیر آبادی آنجا برآمدهاند تا در این اوقات تعمیر قلعه صورت اتمام و انجام یافته به طوری که به حسب شکوه و آراستگی و استحکام خیلی بهتر از اول شده و همچنین باغ سروستان اگر چه سروهای قدیم او از بی نظمیهای سابق اغلب خشکیده و مقطوع گردیده بود.
ولی از سایر اشجار مثمره و غیر مثمره حسب الحکم نواب معزی الیه غرس نمودند و بالفعل باغ مزبور سبز و خرم و اشجار مثمره او نیز به ثمر نشسته کمال خضرت و صفا دارد.
بهترین توصیفی که از قلعه فلکالافلاک صورت گرفته و وضعیت آن را در دوره قاجار به خوبی نشان میدهد توصیفی است که احتمالاً توسط یکی از مأموران اعزامی به لرستان در حوالی سال ۱۳۰۰ هجری قمری در کتاب جغرافیای لرستان پیشکوه و پشتکوه به نگارش آمدهاست:
در کنار بلده، قلعه عمارات دیوانی واقع است، اصل قلعه در بالای تپه واقع شده به قدر شصت ذرع ارتفاع دارد و سه طرف آن کوه و کمر است و راهی ندارد مگر از طرف دیگر که خاک است. قلعه را که در بالای تپه ساختهاند و حصار آن را بالا بردهاند بیراه شدهاست. راه قلعه از جانب جنوبی تپهاست و کمر را بریده از سنگ و گچفرش کردهاند.
در زمانی که ولات (والیان) در لرستان بدون رویه و بدون استحقاق استیلا داشتهاند و به خیالات فاسده حرکت میکردند، این قلعه چندان عمارتی نداشت جز دو سه برج که نشیمن بوده و حصار چند انبار ساخته بودند. در زمان خاقان مغفور فتحعلی شاه قاجار که دولت قوام گرفت، حکومت لرستان تفویض به نواب محمد علی میرزای فرزند بزرگ فتحعلی شاه قاجار مرحوم شد. بالای همان تپه را عمارت و برج و خلوت متعدده و حصار محکم و حمام و غیره از جمله یک اتاق در سر برجی ساخته و فلکالافلاک نام نهادهاند و از تمام عمارات قلعه بلندتر است و مسلط است بر تمام شهر و بلوک خرمآباد. جایی با صفا بوده و اکنون تمام عمارات مخروبه شده و سقف اتاقها ریخته و نزدیک به انهدام است،
از زمان خاقان مغفور الی حال، تعمیر درستی در این قلعه نشده و یک وقتی میرزا ابوطالب خان مرحوم اندک مرمتی کرد و در همان جا منزل داشته. بعد از آن سال به خرابی افزوده خاصه زمانی که چند سال قبل میگویند فوج همدانی درلرستان ساخلو بوده در همین قلعه منزل کرده اکثر تیرها را سوزانیدهاند و حال آن که در لرستان هیزم قیمت ندارد،
بدون اغراق در بعضی از جاها از برای یک من چوب یک طاقی که با دویست تومان زده نمیشود، خراب کردهاند. در میان قلعه، در زمان قدیم، چاهی که دهنه آن سه ذرع است، کمر را تراشیده و سنگ را بریده به آب رسانیدهاند و از سرابی که مابین تپهاست به دلو آب میکشیدهاند و از برای مصارف سکنه قلعه و باغچه و حمام، مخارج زیادی به این چاه شده و از برای همان اوقات که ملوک الطوایف و بی نظمی در همه جا بودهاست، خیلی نافع و مفید بوده.
قلعهیی هم در پایین این قلعه کشکولی شکل ساخته شده، دور آن یک خمس فرسخ است و دو درب دارد. یکی به جنوب و دیگر به شمال باز میشود بروج متعدده دارد، یکی از آن بروج معروف به برج سنگی است که تماماً با گچ وآجر و سنگ تراش است، بسیار متین و محکم است.
در سال دوم فرمانفرمایی حضرت مستطاب والا ظل السلطان دامت شوکته در بالای آن مختصر کلاه فرنگی مانند جای با روح و صفا ساخته و یک ثلث از بدنه و بروج قلعه که خیلی مخروبه بود تعمیر خوبی نمودند و بروج دیگر که مسمی به دوازده برج است نیز با سنگ و آجر ساخته شده و از این دوازده برج تا برج سنگی که تقریباً دو ثلث از بدنه قلعهاست، مخروبهاست و تعمیر شده و اگر به همین زودیها تعمیر نشود منهدم میشود.
عمارات دیوانی و توپخانه و سربازخانه و اصطبل توپخانه و چاپارخانه، آسیاب و بعضی از اراضی مخروبه در میان این حصار است.
این نوشته ارزشمند نکات مبهم و زوایای تاریکی از وضعیت گذشته قلعه را تا حدودی روشن میکند، توصیف حصار و ذکر اسامی برجهای قدیمی قلعه از جمله برج سنگی، راه دسترسی، محدوده حصار، دیوانخانه، به همراه گزارش و نقشههای هیئت چریکف و عکسهای قدیمی میتوانند در به دست آوردن تصویری روشن تر و واقعی تر از دژ و قلعه فلکالافلاک نزدیک کنند. معینالسلطنه که در سال ۱۳۳۴ قمری به نگارش جغرافیای لرستان پرداخته در خصوص قلعه فلکالافلاک نوشتهاست:
این قلعه از بناهای خیلی قدیم است ولی در هر عصر و زمانی تغییری در او پیدا شده و تصرفاتی در او شده، قلعه مزبور در روی تپهای که طبیعی است ساخته شده و تپه مزبور مخلوط به سنگ و خاک است و تقریباً سی ذرع ارتفاع دارد. بنایی که ساخته شده یک طرف او هم به بیرون بنا راه ندارد زیرا که سنگ است. ولی سه طرف دیگر به بیرون بنا چون خاک است راه دارد.
برجهای بلند خیلی محکم داشته از جمله برجی که از تمام بروجات ارتفاع او زیادتر است مشهور به فلکالافلاک است. روی آن برج اتاقی بوده که سه درب داشته و منظره با صفایی بوده. رودخانه و باغات در پایین برج مزبور واقع، بلوک شهر از طرف شمال و جنوب پیدا، سایر بروجات هم اتاقهای متعدد در روی آنها ساخته بوده، اندرونی و بیرونی و حمام و طویله و محبوسخانه در میان محوطه قلعه مهیا بوده است.
سرهنری راولینسون که در سالهای ۱۲۴۹ تا ۱۲۵۵ قمری در ایران به سر میبرده و لرستان را به صورت کامل دیدهاست، ضمن عبور از خرمآباد، قلعه فلکالافلاک را چنین وصف کردهاست:
صخره بزرگ و منفردی با محیط تقریبی ۹۰۰ متر قرار دارد. این صخره دارای شیب تندی است و در نزدیکی قلعه آن چشمه آبی جریان دارد. این قلعه خرمآباد است که در قسمت پایین دور تا دور آن دیوار دو لایهای کشیده شده و قصری که بر بالای آن ساخته شده از استحکامات نیرومند برخوردار است.
این کاخ که بانی آن ” محمد علی میرزای دولتشاه” است، ساختمان بسیار زیبایی است که در داخل آن استخر (حوض) بزرگی به طول ۶۰ متر و عرض ۴۰ متر قرار دارد که از چشمه آب میگیرد. کاخ و ساختمانهای مجاور آن همگی در داخل قلعه قرار دارند و ضمناً باغی نیز وجود دارد.
خرمآبادکه سردر پای قلعه و در سمت شمال غربی آن قرار دارد شهر جدید و کوچکی است که جمعیت آن تقریباً ۱۰۰۰ خانوار میباشد. رودخانه کم عمق و عریضی در جنوب شرقی شهر و قلعه که پایتختاتابکان لر کوچک بوده در جریان است.
در سال ۱۲۵۷ هجری قمری زمانی که بارون دوبد جهانگرد روس از خرمآباد دیدن کرد قلعه را اینگونه توصیف کرد که با شش قبضه توپ از دژ قلعه دفاع میشدهاست، به گفته وی پس از آن که محمد شاه قاجار به سلطنت میرسد بلافاصله دستور میدهد تا بخش اعظم توپهای ولایات مختلف ایران را در پایتخت متمرکز کنند، اما به توپهای قلعه فلکالافلاک که از ایام محمدعلی میرزا در این جا نصب شدهاند دست نمیزند.
ادموندز در ۷ سپتامبر ۱۹۱۷ (میلادی) در یادداشتهای سفر خود در مورد قلعه فلکالافلاک نوشتهاست:
کاخ و آنچه مربوط به آن است به صورت تأسف آوری رو به زوال است. سر طویله، سربازخانه و توپخانه آن ویران شدهاست. حیاط کاخ که یک استخر مربع شکل در آن قرار دارد به آن خرابی نیست ولی وضع خوبی هم ندارد. یک ردیف اتاق که در شرق حیاط قرار دارند قبلاً دیوانخانه بودهاست یعنی جایی که حکمران مینشست
در دوران پهلوی اول ساختمانهایی جهت اصطبل و سربازخانه و ستاد لشکر ۵ ارتش در محدوده حصار ۱۲ برجی احداث گردید که دو ساختمان از مجموعه ساختمانهای مذکور در محوطه سپاه باقیماندهاست و ساختمان دیگر که معروف به ساختمان اصطبل بود در سال ۱۳۷۸ توسط سپاه پاسداران تخریب گردید.
همچنین دو ساختمان دیگر از مجموعه ساختمانهای مربوط به آن دوره در محدوده فعلی دانشگاه لرستان باقیماندهاست که یکی از آنها محل برگزاری کلاسهای درس در دو طبقه و در فهرست آثار ملی به شماره ۳۷۶۵ به ثبت رسیدهاست.
قرینه همین ساختمان در سال ۱۳۷۳توسط دانشگاه لرستان تخریب و به جای آن دپارتمان شیمی احداث شدهاست و ساختمان دوم یک طبقهاست که به عنوان محل بانک از آن استفاده میشود. ساختمانها با طول شرقی غربی ساخته شدهاند، و علاوه بر اینها بنای دیگری از این دوران در محل فعلی باشگاه افسران باقیماندهاست که به شکل نامطلوبی با آستری از سیمان سفید روی آن را پوشاندهاند.
ویژگی قابل توجه بناهای مذکور یک دست بودن با بافت تاریخی اطراف قلعه و نموداری از تاریخ یک دوره از معماری ایران است که آن را میتوان معماری ایرانی – فرنگی نامید. با این حال ساختمانهای مذکور از ویژگیهای قابل توجه زمان خود برخوردارند که به طور کلی میتوان به کاربرد پلان متقارن، استفاده از درز انبساط، آجرکاری پرکار به صورت برجسته در ساختمان دانشگاه و همچنین سقفهای شیروانی پوش نام برد.
زیباترین ساختمان این مجموعه ساختمان دانشگاه است که توجه هر بینندهای را به خود جلب میکند. در دوران پهلوی اول مجموعه حصار ۱۲ برجی و قلعه به پادگان نظامی تبدیل گردید و قلعه فلکالافلاک تا سال ۱۳۳۰ به محل نگهداری مهمات لشکر ۵ مخصوصاً مین و مواد منفجره و مهمات تبدیل گردید که در همان سال مهمات ذخیره شده را خارج کردند و قلعه را برای پذیرایی تبعیدیها آماده ساختند.
قلعه فلکالافلاک در این زمان به محل نگهداری زندانیان سیاسی تبدیل گردید، فضای داخلی تالارهای قلعه به همین منظور دستکاری شد. معروف است که در وسط تالارها کانالی کنده شده بود و زندانیان از دو طرف کانال در یوغهای خود پای در کانال داشتند. مهمترین اتفاقیکه در سال ۱۳۳۸ خورشیدی اتفاق افتاد تخریب برج جدید ساز (برج شمال غربی) بر اثر زلزله بود. استفاده از قلعه به عنوان زندان تا سال ۱۳۴۷ ادامه یافته و در سال ۱۳۴۸ به مدت کوتاهی به بایگانی راکد ارتش تبدیل شد. در همین سال به عنوان یک بنای تاریخی به اداره فرهنگ و هنر لرستان واگذار گردید و به شماره ۸۸۳ در فهرست آثار ملی ایران قرار گرفت. در سال۱۳۵۴ نمایشگاه منطقهای مردمشناسی لرستان در این محل گشایش یافت و در سال ۱۳۵۶ با گشایش موزه مفرغهای لرستان به کار خود ادامه داد.
در سال ۱۳۶۳ پس از شروع جنگ و به منظور امنیت، اشیای موزه جمعآوری گردید و پس از جنگ با مرمت بخشی از بنا نمایشگاه عکس و سنگ وسفال افتتاح گردید، در سال ۱۳۷۶ موزه باستانشناسی افتتاح گردید ولی به علت ضعف در شرایط و امکانات مورد نیاز تا سال ۱۳۷۸ راهاندازی نشد. در همین سال بخش شمالی حیاط اول به چایخانه سنتی تبدیل گردید و در سال ۱۳۷۹ آزمایشگاه مرمت آن تجهیز و به بخش جنوبی حیاط اول به برج نوساز منتقل گردید، هم اکنون موزه مردمشناسی آن در بخش جنوبی حیاط دوم راهاندازی شدهاست .
پس از انقلاب ۵۷ سپاه پاسداران با ایجاد یک پادگان نظامی در جنوب قلعه فلاکالافلاک ضمن اشغال اطراف این بنای ملی در روند آزاد سازی حریم قلعه و ثبت جهانی آن اخلال ایجاد کرده است. طبق برنامه دفتر منطقهای اسکان بشر سازمان ملل متحد خرمآباد به عنوان یک شهر نمونهگردشگری انتخاب شده است. این انتخاب به منظور اجرای طرح توسعه پایدار شهری بر مبنای گردشگری است. محور اجرای این طرح قلعه فلک الافلاکاست و ساماندهی فضای اطراف این قلعه و همچنین طرح مرمت و حفاظت از سایر آثار باستانی سطح شهر خرمآباد نیز جزء این طرح محسوب می شود.
معماری کنونی بنا، بیانگر الحاقات فراوانی است که در دورانهای گوناگون بدان افزوده شده، بیشترین این تحولات در نیمه ابتدایی سال ۱۳۸۹ فصل اول مرمت قلعه فلکالافلاک با هدف حفاظت و مرمت این اثر باستانی از طرف سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان لرستان به اتمام رسید. در این طرح مرمت آبروهای کف حیاط با سنگ تراشیده شده به ضخامت ۶ سانتیمتر، بندکشی و تعویض آجرها، دوباره چینی کنگرههای تخریب شده و قوس طاقهای قلعه و همچنین مرمت مهار در و پنجره های ورودی قلعه به اتمام رسید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آبشار گریت خرم آباد
در این مطلب به معرفی و بررسی یکی از دیدنی ترین ابشارهای استان لرستان و شهر خرم آباد خواهیم پرداخت. اگر قصد سفر به این استان را دارید، حتما با ما همراه شوید.
آبشار گریت در روستاى گريت در فاصله ۵۰ كيلومترى شهرستان خرم آباد و در ۳۰ کیلومتری ایستگاه راهآهن سپید دشت در درهای خوش آب و هوا و پوشیده از درختان انبوه بلوط قرار دارد. فاصله اين آبشار تا بخش پاپى روستای گریت حدود يک ساعت پياده روى مى باشد . این آبشار از جاذبه هاى طبيعى و گردشگرى ديدنى استان لرستان محسوب مى گردد. تا کنار آبشار جاده ماشین رو وجود دارد. ارتفاع آبشار ۱۵ متر و عرض تاج آن ۱۷ متر است.
اين آبشار در گويش محلى به « تاف هفت چشمه » معروف است . پوشش جنگلى اطراف آبشار را در ختان بلوط ، زالزالک و مو وجود دارد .
منطقه گریت دارای زمستانهای برفی و سرد و بهار و تابستان خنک، معتدل و بسیار سرسبز و چشمنواز میباشد. مالکیت اراضی منطقه در اختیار منابع طبیعی و بخشی نیز در اختیار روستاییان ساکن منطقهاست.
این آبشارها در مسیر عبور رودخانه ترس گریت به طرف رودخانه سزار بر اثر عبور از ناهمواریهای منطقه و مسیر عبور رودخانه ترس بوجود آمدهاست. در فصل بهار و ابتدای تابستان در اطراف آبشار و دامنه ارتفاعات منطقه گلهای فراوان و زیبا به همراه پوشش گیاهی و جنگل انبوه درختان بلوط، زیبایی خاصی به منطقه میدهد و چشمانداز زیبایی را در برابر چشم بینندگان قرار میدهد. ارتفاع متوسط این آبشارهای سهگانه ۱۵ متر است .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آبشار بیشه خرم آباد
استان لرستان با توجه به آب و هوای مطبوعش دارای آبشارهای بسیاری است که در این مطلب به بررسی آبشار بیشه در میان کوهستان های این استان خواهیم پرداخت. با جستجویی ساده در اصفهان تور می توانید درباره دیگر آبشارهای لرستان اطلاعات کافی را کسب کنید.
آبشار بیشه در دل کوههای زاگرس و از دیدنی های شهر درود در استان لرستان است. فاصله آبشار بیشه تا شهر خرمآباد ۶۵ کیلومتر است. این آبشار در کنار راه آهن تهران – خوزستان و در نزدیکی ایستگاه بیشه قرار گرفتهاست و از این رو مسافران راه آهن از این آبشار زیبا لذت ببرند.
این آبشار با چشم اندازی زیبا و طبیعتی بی نظیر یکی از آبشارهای زیبای ایران است.ارتفاع آبشار ۴۸ متر تا نقطه برخورد با زمین است و تا وصل شدن به رودخانه سزار ۱۰متر میباشد و عرض تاج آبشار ۲۰ متر است.
در بالای آبشار، روبروی ایستگاه چشمههای پر آب متعددی دیده میشود که از دل کوه میجوشند و زمزمه کنان از وسط ایستگاه قطار عبور کرده و آبشار بیشه را جاری می سازند.
به علت هم جواری این آبشار با چندین مجموعه زیبا همچون جنگلهای پهناور بلوط، روستای زیبای بیشه و چشمانداز ایستگاه راه آهن بیشه از این آبشار و از طرفی هوای خنک و با طراوت، سرسبزی و شادابی کوههای بلند و دلنشین، بیشه را به یک منطقه دیدنی و جذاب برای گردشگران تبدیل کردهاست.
در پائین ایستگاه و در دل درختان بلند جویبارهای صاف و زلال، اقامتگاههای چوبی و زیبائی در اختیار بازدید کنندگان قرار میگیرد و مسافران و علاقمندان می توانند در آنجا به استراحت بپردازند. علاوه بر این اقامتگاهها مسافران میتوانند در پائین آبشار و روبروی ایستگاه چادر برپا نمایند و به استراحت کنند.
مسیر دسترسی به آبشار بیشه از طریق راه آسفالته از خرمآباد بطول ۶۵ کیلومتر و کنار ایستگاه قطار زیر پل راه آهن میگذرد و برای رسیدن به آن باید حدود چند صد متری پیاده روی کرد تا به آبشار رسید و از شهرستان دورود تا بیشه با قطار در حدود ۳۰ دقیقه میباشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
آداب و رسوم لرستان
لرستان با توجه به این که یکی از مراکز قوم لر به شمار می آید دارای آداب و رسوم جالب و خاصی از این قوم است. آداب و رسوم معمولا در ایران فقط در پوشاک و برخی مراسمات خلاصه می شود، اما در لرستان این گونه نیست و حتی موسیقی های خاصی به عنوان آداب و رسوم مردم در این منطقه شناخته می شوند. با هم در اصفهان تور نگاهی به اداب و رسوم جالب و جذاب مردم لرستان خواهیم داشت :
موسیقی
موسیقی لری با موسیقی “ردیف دستگاهی” پیوند نزدیکی دارد . بخش مهمی از این موسیقی از طریق کمانچه و کمانچه نوازی محلی در موسیقی رسمی ایران “ردیف” نیز تأثیر گذاشته است . اغلب موسیقی های محلی لرستان در دستگاه ماهور و بیش تر با ساز کمانچه اجرا می شوند . موسیقی های لرستان به چهار بخش موسیقی کار ، موسیقی مراسم ، موسیقی عروسی و موسیقی ترانه های روز تقسیم شده است . ترانه ها و رقص های متداول لری بیش تر حماسی هستند و ترانه هایی که جنبه تغزل دارند ، در بین مردم از تداول کم تری برخوردار هستند . رقص های بومی لری گاهی با وزن و سرعت آهسته و گاهی با تندی بیشتر اجرا و در همه حال به صورت گروهی اجرا می شود .
غذاهای محلی
غذاهای محلی و سنتی از مهم ترین جاذبه های اجتماعی به شمار می روند . تقریباً همه انواع خوراک ها در این استان تهیه و طبخ می شود ولی متداول ترین آنها عبارتند از: عدس پلو با گوشت ، باقلاپلو ، کباب چنجه ، کباب بختیاری ، شوله ، کباب بروجردی ، آش پخازه ، آش شوربا ، کپه ، کال جوش یا کله جوش ، جگروز ، اناردونگ ، نوژی آو و انواع کوفته .
زبان و گویش
زبان مردم لرستان به دو زبان لری و لکی صحبت می کنند که اولی زبان اکثر شعبات قوم لر می باشد و دومی در بین برخی از طوایف لرستان بخصوص مناطق شمالی لرستان (مناطق الشتر ، کوهدشت و نور آباد ) رایج است . بر اساس مطالعات زبان شناسی ، زبانهای لری و لکی جزو زبانهای هندو – اروپایی به شمار می آیند . زبانهای ایرانی شامل زبانهای ایرانی شرقی و زبانهای ایرانی غربی می باشد . لکی و لری جزو زبانهای ایرانی غربی محسوب می شوند . بسیاری از واژه های لری اغلب ریشه های باستانی دارند و به احتمال تعداد زیادی از این واژه ها مربوط به زبانهای کاسی و عیلامی می باشد . گفته می شود زبان پارسی در زمان امپراتوریهای هخامنشی ، اشکانی و ساسانی در لرستان گسترش یافته است . در بین زبانهای جنوب غربی ایران ، زبان (گویش) لری بزرگترین رابطه را با زبان فارسی دارد که هر دوی آنها دنباله پارسی میانه ، زبان پارتیان قرن هشتم بعد از میلاد هستند . همانگونه که می دانیم پارسی میانه ، زبان پارتیان و ساسانیان بود که به تدریج تغییر شکل داده و به صورت زبان فارسی نزدیک است که بعضی معتقدند این زبان در گذشته نه چندان دور از فارسی منشعب شده است .
پوشاک
پوشاک زنان لر : پوشاک زنان لر بنا به موقعیت اجتماعی ، اقتصادی و از طرفی شرایط سنی از ویژگی های مشخصی برخوردار است . پوشاک زنان جوان لر با پارچه های الوان در رنگها و طرح های شاد با سربندهای زیبا و رنگی می باشد . زنان مسن تر پارچه هائی به رنگ تیره و طرح ای ساده و سربندی سیاه و سفید را ترجیح می دهند . روسریهای زنان لر که در زبان محلی به آن ” گل ونی ” می گویند . زیبائی خاصی به سر زنان لر می دهد . این روسریها که معمولاً ابریشمی می باشند و در طرح ها و رنگهای مختلف به کار می روند . با گره زیبائی به دور سر پیچیده می شود گوشه های آن هم به صورت آویزان بر پشت سر قرار می گیرد . پیراهن زنان لر دارای برشی ساده ، بلند و گشاد است با طرح های گلدار و رنگهای الوان . شلوار پوشاک زنان لر از لحاظ ترکیب و جنس پارچه دو قسمتی و دو رنگی است . معمولاً از دمپا تا حدود بالای زانو، پارچه ساده با نقشبندی و نواردوزی شده است و قسمت بالاتر به رنگ دیگر و گلدار می باشد . قسمت های دیگری بر روی پیراهن زنان قرار می گیرد از جمله ” کلنجه ” کت مخملی که در جلوی بدن بسته نمی شود ، بقیه و لبه های دم آستین و دور شکاف آن یراقدوزی و نواردوزی شده است . ” سرداری ” که پوششی است بلند تا به پشت پا ، جلوی آن بدون دگمه است با آستینی تا آرنج که اغلب از مخمل با الوان مشکی ، سبز و قرمز تهیه می شود . دوره های آستین و دامن آن به پهنای دو تا سه انگشت یراقدوزی و نواردوزی شده است . ” کت ” که نیم تنه را می پوشاند ، نواردوزی ندارد و با دکمه در جلو بسته می شود . ” جلیقه ” که همیشه باز است و دکمه ندارد و در قسمت جلوی آن یراقدوزی ، سکه دوزی شده است .
پوشاک مردان لر : مردان لر دارای پوشش ساده ای می باشند . جنبه های تزئین آن کمتر می باشد . شلوار آنان به طرح و هیبت شلوارهای کردی است . پیراهن آنان با برش ساده و اغلب به رنگ سفید و گاه رنگین می باشد . قسمت دیگر آن ( ستره ) است که در طرح های گلدار و شاد برای مراسم شادی و جشن و طرح های ساده با رنگهای کم مایه در انجام مراسم تشریفاتی و عزا بکار می آید . کلاه نمدی ، شال و گیوه نیز از خصوصیات ویژه لباس مردان لری می باشد .
پوشاک عشایر : تماشای شیوه زندگی عشایر کوچ نشین یکی از مهم ترین جاذبه های گردشگری اجتماعی استان لرستان را تشکیل می دهد . عشایر استان لرستان دارای مسکن خاص خود ، صنایع دستی و لباس های رنگارنگ و دیدنی خود هستند و به همین لحاظ برای بازدیدکنندگان جذاب هستند .
به طور کلی عشایر ایران که معیشت و آداب و رسوم خاص خود را دارند در ایران یکی از جذاب ترین شیوه های زندگی اجتماعی به شمار می آیند . استان لرستان به سبب شرایط آب و هوایی و کوهستانی بودن خود ، محل ییلاق و قشلاق ایل ها و عشایر استان های اطراف است . عشایر و طایفه های لرستان در یک تقسیم بندی به دو بخش لر و لک تقسیم می شوند که از نظر لهجه ، سنن ، آداب و رسوم و برخی مسایل مذهبی با یک دیگر تفاوت دارند .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
استان سرسبز لرستان
لرستان یکی از استان های زیبا با طبیعت بکر در ایران است که هر ساله افراد زیادی از خارج و داخل کشور این شهر را برای مسافرت و گذراندن وقت انتخاب می کنند. این استان غربی ایران که یکی از استان های لرنشین در کشور محسوب می شود مملو از جذابیت های تاریخی، طبیعی و البته مردم شناسی است. در این مطلب در اصفهان تور به بررسی اقلیمی و جغرافیایی این استان خواهیم پرداخت.
موقعيت جغرافيايي و تقسيمات سياسي استان
استان لرستان در غرب ايران، بين ۴۶ درجه و ۵۱ دقيقه تا ۵۰ درجه و ۳ دقيقة طول شرقي از نصفالنهار گرينويچ و ۳۲ درجه و ۳۷ دقيقه تا ۳۴ درجه و ۲۲ دقيقة عرض شمالي از خط استوا قرار گرفته و وسعت آن حدود ۲۸۵۵۹ كيلومتر مربع است. اين استان، از شمال به استانهاي مركزي و همدان؛ از جنوب به استان خوزستان، از شرق به استان اصفهان و از غرب به استانهاي كرمانشاه و ايلام محدود است. اشترانكوه با ۴۰۵۰ متر ارتفاع بلندترين نقطه استان لرستان است. پستترين نقطة آن در جنوبيترين ناحيه استان واقع شده و حدود ۵۰۰ متر از سطح درياي آزاد ارتفاع دارد. براساس آخرين تقسيمات كشوري در سال ۱۳۷۵، استان لرستان داراي ۹ شهرستان، ۱۰ شهر، ۲۰ بخش، ۸۱ دهستان و ۲۸۴۲ آباديِ داراي سكنه بوده و مركز آن شهر خرمآباد است. شهرستانهاي استان عبارتاند از : خرمآباد، بروجرد، اليگودرز، دورود، ازنا، كوهدشت، دلفان، سلسله و پل دختر.
جغرافياي طبيعي و اقليم استان
استان لرستان سرزميني كوهستاني است كه به جز تعدادي درة آبرفتي و چند دشت كوچك، ناحية هموار ندارد. اين ناهمواريها كه داراي سنگهاي دگرگوني است، در نتيجة مجاورت با گنبدهاي خارايي (دروني) الوند و سربند (شازند) پديد آمدهاند. در ناهمواريهاي اصلي استان (ارتفاعات اصلي زاگرس)، كوهها به طور منظم از شمال غربي به سوي جنوب كشيده شدهاند. اين ناهمواريها كه معمولاً با درههاي عميق همراهاند، اغلب فشرده، بلند و ناصاف هستند؛ در حالي كه ناهمواري پيشكوههاي داخلي به صورت تپهماهورهاي گنبدي شكل و كم ارتفاع خودنمايي ميكنند و نقاط بلند آنها، به گنبدهاي خارايي مربوطاند. استان لرستان داراي آب و هواي متنوع است. در زمستان، هنگامي كه در شمال لرستان برف و كولاك و سرماي شديد جريان دارد، قسمتهاي جنوبي آن از هواي مطبوع و باراني برخوردار است. بررسيهاي اقليمي نشان ميدهند، خرمآباد داراي زمستاني معتدل و تابستاني گرم است و بروجرد زمستاني سرد و تابستاني معتدل دارد. اليگودرز نيز زمستاني بسيار سرد و تابستاني معتدل دارد.
جغرافياي تاريخي استان
اقوام مهاجر، در هزاره سوم و چهارم پيش از ميلاد در كوهساران زاگرس اسكان يافتند و سرانجام، سرزمين بينالنهرين (ميان دو رود) را تصرف كردند. نام طايفههايي كه در زاگرس سكونت داشتند، در آثار برجاي مانده از سارگن پادشاه مقتدر اَكد (۲۰۴۸-۲۰۳۰ ق.م) آمده است. به استناد كتيبههاي بابلي، آشوري و ايلامي، ساكنان دامنههاي كوهساران زاگرس طايفههايي مانند لولوبي، مانايي، كاسي، گوتي، نايدي، آمادا و پارسوا بودهاند. تاريخنگاران، در آريايي بودن لولوبيها و ماناييها ترديد دارند؛ اما شواهد تاريخي نشان ميدهند، كاسيها در سال ۱۶۰۰ قبل از ميلاد در لرستان كنوني ميزيستند و حكومت آنها از شمال و شرق لرستان تا اطراف همدان توسعه داشت. اين قوم، در هزارة دوم پيش از ميلاد در بابل مستقر شدند و دومين سلسلة شاهان بابل را تأسيس كردند. انقراض كاسيان در هزارة دوم پيش از ميلاد، با يورش دولت مقتدر ايلام صورت گرفت. در نتيجه، كاسيها به زاگرس عقب نشستند و خراجگزار ايلام شدند و آنها در برابر توسعهطلبي آشوريها، در مناطق شرقي، مانند سدي مقاومت كردند. قدرت اين قوم كوهنشين به حدي رسيد كه شاهان سلسلة هخامنشي هنگامي كه از فارس به شوش يا از بابل به اكباتان ميگذشتند، هديههايي براي ايلات كوهستاني بين راه ميفرستادند تا مسير آنها را امن نگاه دارند. در دورههاي بعدي ساكنان اين نواحي به طور موقت مغلوب اسكندر مقدوني شدند. در دورة ساسانيان، پشتكوه و پيشكوه را شخصي از خاندان معروف هرمزان اداره ميكرد. آخرين فرمانرواي اين خاندان، همان هرمزان بود كه به اسارت سپاهيان عرب درآمد. عربها در سال ۱۶ هجري قمري پس از فتح حلوان، نواحي شمالي لرستان را گرفتند و در سال ۲۱ هجري قمري، نهاوند و قسمت جنوبي لرستان را نيز به تصرف خود در آوردند.
در سال ۲۲ هجري قمري، هنگامي كه «عمر» سرزمينهاي گرفته شده را در ميان لشكريان كوفه و بصره تقسيم ميكرد، لرستان ضميمة حوزة كوفه شد و از آن پس جزو ايالت جبال (عراق عجم) درآمد و تا ميانة سدة چهارم هجري، حكمران اين منطقه يا از بغداد يا از كوفه تعيين ميشد. در همين قرن، حسنوية كُرد اين منطقه را به تصرف خود درآورد و خاندان او تا سال ۵۰۰ هجري قمري بر لرستان تسلط داشتند. مقارن استيلاي مغول بر ايران، لرستان به دو قسمت لر بزرگ و لر كوچك تقسيم شد. هر يك از اين دو قسمت از پيش از استيلاي مغول تا مدت زماني پس از انقراض ايلخانان، امراي نيمه مستقل داشتند. اتابكان لر بزرگ اصلاً از كُردان شام بودند كه از حدود نيمة قرن ششم هجري از راه آذربايجان رهسپار ايران شدند و در حدود اشترانكوه و جلگههاي شمالي آن اسكان گزيدند. پايتخت اتابكان لرستان در شهر ايذج (مال امير) بود. خرابههاي فراواني از آن دوره باقي مانده كه بيشتر آنها به دورة ساسانيان مربوط است و هنوز در اين محل ديده ميشوند. اتابكان لر بزرگ تا نيمة اول قرن نهم هجري حكومت كردند (۸۲۷-۵۰۰ هجري قمري) و آخرين آنها كه غياثالدين كاووس نام داشت، به دست سلطان ابراهيم بن شاهرخ تيموري برافتاد و سلسلة او منقرض شد. اما اتابكان لر كوچك (۱۰۰۶-۵۸۰ هـ.ق) كه چندين امير معتبر داشتند و حكومتشان نيز طولانيتر بود، هيچوقت اهميت و اعتبار لر بزرگ را پيدا نكردند. اتابكان لر كوچك موقعيت خود را تا زمان صفويه حفظ كردند و حتي حكومت خود را تا غرب كوههاي پشتكوه توسعه دادند. آخرين فرد اين سلسله شاهوري نام داشت كه در سا ل۱۰۰۶ هجري قمري به فرمان شاه عباس اول كشته شد و سلسلة او نيز برافتاد. بدين گونه حكومت لرستان به حسين نامي محول شد و خاندان اين والي تا اوايل روي كار آمدن سلسلة قاجار، بر لرستان حكومت كردند. از آن پس حكومت پشتكوه را گاه حكام بروجرد و زماني حكام شوشتر به عهده داشتهاند.
وضعيت اجتماعي و اقتصادي استان
براساس نتايج سرشماري عمومي نفوس و مسكن سال ۱۳۷۵، جمعيت استان لرستان ۴۳۴۵۸۴۱ نفر بوده است كه از اين تعداد ۵۳/۵۶ درصد در نقاط شهري و ۴۵/۲۶ درصد در نقاط روستايي سكونت داشته، و بقيه غيرساكن بودهاند. در همان سال، از ۴۳۴۵۸۴۱ نفر جمعيت استان، ۵۰۸۸۰۷ نفر را مردان و ۹۲۶۷۷۶ نفر را زنان تشكيل ميدادهاند و لذا نسبت جنسي در استان لرستان ۱۰۴ مرد در برابر ۱۰۰ زن بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از جمعيت استان ۹۹/۸۸ درصد را مسلمانان تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۹۹/۸۷ درصد و در نقاط روستايي ۹۹/۸۹ درصد بوده است. در فاصلة سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵، ۴۲۰۱۳۹ نفر به استان مهاجرت كرده و يا در داخل اين استان جابهجا شدهاند. محل اقامت قبلي ۳۰/۳۵ درصد مهاجران در ساير استانها و ۲۰/۴۷ درصد در شهرستانهاي ديگر همين استان و ۴۸/۱۷ درصد در شهرستان محل سرشماري بوده است. محل اقامت قبلي بقية افراد، خارج از كشور يا اظهار نشده بوده است. مقايسة محل اقامت قبلي مهاجران با محلي كه در آن سرشماري شدهاند، نشان ميدهد كه در دهة ۷۵-۱۳۶۵، ۳۷/۵۲ درصد از روستا به شهر، ۳۲/۶۴ درصد از شهر به شهر، ۱۲/۶۴ درصد از روستا به روستا و ۱۶/۱۹ درصد از شهر به روستا مهاجرت كردهاند. توزيع مهاجران وارد شده طي سالهاي ۱۳۶۵ تا ۱۳۷۵ به استان، برحسب مدت اقامت در محل سرشماري نشان مي دهد كه بيشترين تعداد مهاجران وارد شده به استان و يا جابهجا شده در داخل آن با ۱۴/۹۲ درصد به يك سال قبل از سرشماري و كمترين تعداد آنان (با ۲/۰۳ درصد) به ۹ سال قبل از سرشماري مربوط بوده است. در آبانماه ۱۳۷۵، از ۶۷۳۳۵۱۱ نفر جمعيت ۶ ساله و بالاتر استان، ۷۴/۸۴ درصد باسواد بودهاند. نسبت باسوادي در گروه سني ۶ تا ۱۴ ساله ۹۴/۰۷ درصد و در گروه سني ۱۵ ساله و بالاتر ۶۵/۱۰ درصد بوده است.
در بين افراد لازمالتعليم (۱۴-۶ ساله) نيز نسبت باسوادي در نقاط شهري ۹۷/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۹۱/۰۶ درصد بوده است. به طوركلي، نسبت باسوادي در بين مردان ۸۰/۶۱ درصد و در بين زنان ۶۸/۸۶ درصد بوده است. اين نسبت در نقاط شهري براي مردان و زنان به ترتيب ۸۶/۳۴ درصد و ۷۷/۴۱ درصد، و در نقاط روستايي ۷۴/۸۸ درصد و ۵۹/۳۶ درصد بوده است. در سال مذكور، از جمعيت ۶ تا ۲۴ سالة استان، ۶۷/۶۱ درصد در حال تحصيل بودهاند. اين نسبت در نقاط شهري ۷۵/۶۹ درصد و در نقاط روستايي ۵۹/۶۷ درصد بوده است. در اين استان ۹۱/۵۶ درصد از كودكان، ۸۶/۶۷ درصد از نوجوانان و ۳۸/۹۴ درصد از جوانان به تحصيل اشتغال داشتهاند. در آبان سال ۱۳۷۵، افراد شاغل و افراد بيكار (جوياي كار) در مجموع ۳۲/۸۷ درصد از جمعيت ۱۰ ساله و بالاتر استان را تشكيل ميدادهاند. اين نسبت در نقاط شهري، ۳۲/۱۶ درصد از مردان و ۹/۳۹ درصد از زنان را تشكيل ميداده است. بيشترين ميزان فعاليت به گروه سني ۳۵ تا ۳۹ ساله با ۵۳/۶۸ درصد و كمترين ميزان فعاليت به گروه سني ۱۴-۱۰ ساله با ۳/۷۰ درصد مربوط بوده است. بالاترين ميزان فعاليت براي مردان به گروه سني ۳۹-۳۵ ساله با ۱۱/۰۶ درصد تعلق داشته است. در سال مذكور، از شاغلان ۱۰ ساله و بالاي استان، ۳۰/۰۳ درصد در گروههاي شغلي كشاورزي، ۲۷/۰۸ درصد در گروههاي شغلي صنعت و ۴۰/۹۹ درصد در گروههاي شغلي خدمات و ۱/۹۰ درصد نامشخص و اظهار نشده بوده است. اين نسبتها در نقاط شهري به ترتيب ۶/۳۵ درصد، ۳۳/۰۲ درصد، ۵۸/۹۷ درصد و ۱/۶۶ درصد و در نقاط روستايي به ترتيب ۵۵/۵۷ درصد، ۲۱/۰۵ درصد، ۲۱/۲۱ درصد و ۲/۱۷ درصد بوده است. اوضاع اقتصادي و اجتماعي استان تحت تأثير شرايط اقليمي، تاريخي و جغرافيايي، شرايط متفاوتي پديد آورده است كه در زير به آنها اشاره ميشود : هواي سرد مناطق بلند و گرماي نواحي جلگهاي جنوب استان، سبب گسترش زندگي كوچنشيني شده است. طوايف لر «بهاروند»، «ميرزاوند»، «ميردريكوند» و «قلاوند» از لُران گرمسيري و «جودكي و مير» در بخش ملاوي، «بيرانوند» در بخش چغلوندي، «حسنوند، يوسفوند، كوليوند و قلائي» در سلسلة الشتر، «ايل پاپي» در بخش پاپي، «سگوند، دالوند و كارمه» در بخش زاغه، «بختياري و چهارلنگ» در اليگودرز و طوايف دلفان در اين قسمت استان زندگي ميكنند.
استان لرستان با برخورداري از هواي متنوع و رودهاي پرآب و خاك آبرفتي حاصلخيز، استعدادي ويژه در كشت محصولات كشاورزي دارد. غلات، چغندرقند و حبوبات، مهمترين فرآوردههاي كشاورزي آن محسوب ميشوند. در نواحي جنوبي و پارهاي مناطق ديگر استان، محصولات گرمسيري توليد ميشود. بازده توليدات كشاورزي استان به دليل استفاده از روشهاي سنتي، به ويژه در زمينهاي ديم كوهستاني و پايكوهي، اندك است. دامپروري و دامداري در سراسر استان رايج است. عشاير، روستاييان و ساكنان اطراف شهرها به فعاليتهاي دامپروري ميپردازند. در نواحي مرطوبتر استان، پرورش گاو و در ميان عشاير و روستاهاي خشكتر پرورش گوسفند و بز، مرغ و خروس، غاز، بوقلمون و مرغابي و ديگر طيور رايج است. در سالهاي اخير در اطراف شهرهاي استان، واحدهاي مرغداريها و گاوداريهاي صنعتي نيز تأسيس شده است. پرورش زنبور و توليد عسل، يكي ديگر از فعاليتهاي كشاورزي مردم استان است. توسعة صنعتي استان لرستان در سالهاي گذشته، همراه با سياست توجه به نقاط محروم و استقرار و ايجاد كارخانههاي صنعتي متعدد رو به رشد است. از جمله ميتوان به صنايع ساختماني، فلزي، سراميك، غذايي، پوشاك، شيميايي و صنايع دستي اشاره كرد. صنايع دستي استان لرستان مشتمل بر قاليبافي، جاجيمبافي، جولاهي، گيوهبافي، دباغي، هورسبو (يك نوع خورجين) و چادربافي است. اين نوع محصولات ضمن تأمين مصارف خانواري توليدكننده، براي فروش به بازارهاي محل نيز عرضه ميشود. در استان لرستان معادن بسيار از قبيل سنگ تراورتن (در چگني و كوهدشت)، مرمريت (در ازنا، اليگودرز و بروجرد)، فلداسپات، تالك و سيليس (در بروجرد، اليگودرز و ازنا)، سنگ گچ (در دورود و كوهدشت)، سنگ آهك (در خرمآباد و كوهدشت) و سرب و روي (در اليگودرز) وجود دارد كه بخشي از آنها مورد بهرهبرداري قرار گرفتهاند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
سفرنامه اختصاصی تور آبشار بیشه لرستان
در این مطلب در خدمت شما هستیم با گزارشی مختصر از سفر کوتاه طبیعتگردی به مقصد آبشار بیشه استان لرستان که در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ۹۶ توسط واحد طبیعت گردی آژانس مسافرتی طلوع سفریاد برگزار شد می پردازیم. قبل از هر چیز مختصری راجع به مقصدمان به شما بگویم ، آبشار بیشه لرستان که واقع شده در روستای بیشه این استان است با ارتفاع حدود ۴۰ متر یکی از آبشار های مرتفع استان لرستان است.
طبیعت گردی همواره حس هیجان و ماجراجویی را در بطن خودش دارد.مخصصا گردشگری هم کمی تمایل به اینگونه سفرها و تورها داشته باشد دیگر چه شود! بسیار خوب بریم به سراغ خلاصه ای از سفرنامه این تور طبیعتگردی.
همانطور که در مشخصات معرفی تور آمده بود قرار بود قسمتی از سفر با قطار انجام شود که خوب تجربه ای بسیار شیرین بود و در ذهن گردشگران این مورد را تداعی می کرد که به اصطلاح میتوانند با یک تیر دونشان بزنند و آنهایی که سفر با قطار را هم تجربه نکردند در این تور تجربه لذت بخش آن را داشته باشند. که البته برای من هم لذت بخش بود با اینکه قبلا تجربه مسافرت با قطار و مسیر ریلی را داشتم.
طبق ساعت اعلام شده برای زمان حرکت که ۱۱ شب بود از حدود یکی دوساعت قبل وسایلم را جمع و جور کردم و آماده شدم برای سفری که میدانستم برایم هیجان انگیز خواهد بود بخصوص وقتی برای اولین بار بود به بازدید از آبشار بیشه میرفتم. به قول معروف بارو بندیل را بستم و به سمت محل حرکت از مبدا که ترمینال کاوه اصفهان بود حرکت کردم.خوشبختانه همه چی طبق برنامه و سر وقت انجام شد و سوار اتوبوس مجهز توریستی شدیم. بعد از سوار شدن تمامی ثبت نام کنندگان و گردشگران گرامی اتوبوس به راه افتاد. خب به هر حال سفری حدود ۴۰۰ کیلومتری با اتوبوس در پیش داشتیم و به این ترتیب صحبت های اولیه توسط لیدر عزیز مطرح شد و به نوعی چهارچوب تور و قوانین آن را بازگو کردند تا همه چیز طبق برنامه و بدون مشکل پیش برود. بعد از صحبتهای اولیه مسافران یا همدیگر آشنا شدند و میتوانستم هیجان این تور طبیعت گردی را از همه گردشگران متوجه شوم . به هرحال پس از گذراندن حدود ۲ ساعت برای استراحت کنار یک سوپر مارکت بزرگ متوقف شدیم و در صورتی که کسی چیزی احتاج داشت از انجا خریداری میکرد. سپس ادامه مسیر حدود ۴۰۰ کیلیومتری خودمان را به سمت شهر درود استان لرستان ادامه دادیم. از آنجا هم قرار بود با قطار و طی مسافتی حدود ۳۰ کیلومتر در میان کوهای زیبا در قلب زاگرس به آبشار بیشه برسیم. البته برای یکبار دیگر هم در راه با طی مسافتی چند ساعته توقف کوتاهی کردیمو چای دبشی به بدن زدیم!
حوالی ساعت ۵ صبح به ایستگاه راه آهن درود رسیدیم. پس از توزیع بسته های صبحانه کامل میان مسافران در سالن انتظار ایستگاه راه آهن درود به مدت یک ساعت منتظر امدن قطار ماندیم. که البته گردشگران عزیز هم در این مدت از خجالت خودشون درآمدنو صبحانه میل کردند . بعد از صرف صبحانه و اقامه نماز صبح بالاخره سرو کله قطار نازنین هم پیدا شد. قابل ذکر است که این قطار ۶ صبح حرکت میکردو از این مسیر عبور میکرد و سری بعد ساعت ۴ بعد از ظهر بود که این مسیر را طی میکرد یعتی تنها دوبار در روز. پس هرکس که از قطار جا میماند باید فاصله بین ۶ صبح تا ۴ بعد ظهر را منتظر میماند !! پس باید حواس همه جمع میبود که خدایی نکرده جا نمانند!
با طی مسیر ۳۰ کیلومتر که حدود ۱ ساعت به طول انجامید به روستای بیشه رسیدیم ، که البته نباید از زیبایی های این مسیر غافل شد که واقعا بینظیر بود هر بیننده ای را مجذوب خود می کرد. در بیشه پس از اسکان در رستورانی که به این تور متعلق بود و تجدید نیرویی که انجام شد به سمت آبشار بیشه حرکت کردیم که حدود ۱۰ دقیقه پیاده روی داشت. به محض رسیدن به مناظر اطراف آبشار مجذوب آن شدم. هرچه به آبشار نزدیکتر مشدیم مناظر شگفت انگیز تر و دلربا تر میدند. به طوریکه کمتر کسی در مقابل عکاسی سلفی توان مقابله داشت!
نمونه عکسهایی که گرفتم را در زیر مشاهده کنید:
پس از گشت گذار چند ساعته در کنار آبشار که تجربه ای وصف نشدنی و لذت بخش بود مقرر شده بود که تا ساعت ۳ حتما همه در محل اسکان حاضر شوند و با توجه به ازدیاد جمعیت اینبار قطار بسیار شلوغ تر از دفعه اول بود پس باید همه حواسشان را جمع میکردندکه به هیچ وجه جا نمانند. به همین دلیل و برای دو مرحله ای بودن سفر مدیریت و کنترل برنامه ها و افراد کاری بود حساس که تیم مدیریت تور به خوبی از پس آن برآمدند. پس از رسیدن قطار سر ساعت مقرر گردشگران به هر زحمتی که بود خودشان را در قطار جا دادند چون به خوبی به موضوع واقف بودند که نباید جا بمانند. پس از طی مسافتی ۳۰ کیلومتری که باز هم صفای خودش را داشت به درود رسیدیم و بعد از سوار شدن به اتوبوسمان راهی اصفهان شدیم. حوالی ساعت ۱۰:۳۰ شب هم به شهر اصفهان رسیدیم که البته تنها چیزی که از سفر طبیعتگردی باید با خودمان می آوردیم خاطرات و عکسهایمان بود چون در موضوع اکوتوریسم نباید که چیزی به طبیعت اضافه کنیم و نه چیزی از آن کم کنیم.
این بود خلاصه ای از سفرنامه اختصاصی تور طبیعت گردی آبشار بیشه استان لرستان امیدوارم لذت برده باشید و منتظر سفرنامه های تورهای بعدی واحدطبیعتر گردی طلوع سفریاد باشید.