03

آگوست
2017

مناسك حـج

پست شده به وسیله : اصفهان تور/ 1654 0

بسم اللّه الرحمن الرحيم

حج يكى از اركان دين و از ضروريات اسلام مى باشد، و بر هر فرد مكلفى كه جامع شرايط آن باشد واجب است ، و اگر آن را با اعتقاد به وجوب ترك كند مرتكب گناه كبيره شده است ، و اگر اصل وجوب حج را انكار كند چنانچه به انكار رسالت برگشت كند كافر مى شود . در این مطلب اصفهان تور به بیان این واجبات به تفضیل برای زائران این خانه ی امن ، کعبه خانه ی خدا ، مامن و آرامگاه مسلمین پرداخته ایم . خداى سبحان در قرآن مجيد مى فرمايد:

(وَ لِلّهِ عَلَى النّاسِ حِجُّ الْبَيْتِ مَنِ اسْتَطاعَ إلَيْهِ سَبِيلاً وَمَنْ كَفَرَ فَإنَّ اللّهَ غَنِيٌّ عَنِ الْعالَمينَ ).(۱)
شيخ كلينى(قدس سره) در روايت معتبرى از حضرت صادق(عليه السلام) نقل مى كند:
«كسى كه بميرد در حالى كه حجة الاسلام را انجام نداده به دين يهود يا نصرانيت مى ميرد. مگر اينکه انجام ندادن به جهت نياز شديدى كه او را مستأصل كرده، يا بيمارى و علتى كه توانايى حج را از او گرفته يا ممانعت حكومت باشد»(۱).

تنظيم اين مناسك با نظارت بخش استفتاآت دفتر حضرت آية الله العظمى فاضل لنكرانى، توسط آقايان حاج شيخ محمد عطايى و حاج شيخ محمد فرقانى زيدعزهما، انجام گرفته است.
اميد است مورد استفاده كامل حجاج بيت الله الحرام قرار گيرد.

 

 

اقسام حج و عمره

حج سه نوع است: حج تمتع، حج قران و حج إفراد.
و عمره دو نوع است: عمره مفرده و عمره تمتع.
ابتدا اجمالا احكام حج قران و إفراد و عمره مفرده را متذكر مى شويم، و سپس تفصيلا به بيان مسائل عمره و حج تمتع خواهيم پرداخت.
حج قران و إفراد
مسأله ۱ ـ حج قران و حج إفراد وظيفه كسانى است كه منزل آنان مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى (۴۸ ميلى) مكه باشد.
مسأله ۲ ـ كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى مكه باشد يا در آنجا دو سال يا بيشتر مانده باشد و در اين مدت مستطيع شده باشد بايد حج قران یا إفراد انجام دهد. و نمى تواند حج تمتع بجا آورد. و اگر حج تمتع بجا آورد كفايت از حجة الاسلام او نمى كند.
مسأله ۳ ـ كسى كه وظيفه اصلى او حج تمتع است چنانچه حجة الاسلام خود را انجام داده باشد، يا مستطيع نباشد، مى تواند حج إفراد بجا آورد. بر چنين فردى انجام عمره مفرده بعد از حج إفراد واجب نيست.
مسأله ۴ ـ حج قران و إفراد مانند حج تمتع است. مگر در سه مورد:
۱ ـ محل احرام حج تمتع فقط مكه است، و محل احرام حج قران و إفراد يكى از مواقيت معروفه يا منزل شخص كه داخل محدوده شانزده فرسخى مكه است مى باشد.
۲ ـ در حج تمتع در حال اختيار طواف و سعى بايد بعد از وقوفين و اعمال روز عيد انجام شود، ولى در حج قران و إفراد در حال اختيار هم مى شود طواف و سعى را مقدم داشت.
۳ ـ در حج تمتع قربانى واجب است، ولى در حج إفراد مستحب است.

 

عمره مفرده

همانگونه كه حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود، عمره نيز مانند حج به واجب و مستحب تقسيم مى شود.
مسأله ۵ ـ كسى كه وظيفه او حج إفراد يا قران است چنانچه داراى شرايط استطاعت آن نباشد و فقط استطاعت عمره مفرده را داشته باشد واجب است عمره مفرده انجام دهد.
مسأله ۶ ـ كسى كه وظيفه اصلى او حج تمتع است اگر به جهت عذرى حج او بدل به إفراد شده واجب است بعد از آن يك عمره مفرده بجا آورد. و اگر انجام ندهد عمره مفرده بر او مستقر مى شود.
مسأله ۷ ـ عمره مفرده بر اهالى مكه و كسانى كه فاصله منزلشان تا مكه كمتر از شانزده فرسخ باشد در طول عمر به شرط دارا بودن شرايط آن يكبار واجب  مى شود. و براى افراد ديگر كه وظيفه آنها حج تمتع است عمره تمتع كفايت از عمره مفرده مى كند. بنابراين عمره مفرده بر آنها واجب نيست هر چند داراى شرايط آن باشند.
مسأله ۸ ـ بر كسى كه قصد ورود به مكه را داشته باشد اگر نخواهد حج قران يا إفراد يا عمره تمتع انجام دهد واجب است عمره مفرده انجام دهد. و در ميقات به نيت انجام آن محرم شود.
مسأله ۹ ـ اگر بخواهد از طريق هوايى از فضاى مكه عبور كند لازم نيست محرم شود.
مسأله ۱۰ ـ عبور از ميقات بدون احرام جايز نيست. ولى كسى كه قصد ورود به مكه را ندارد يا در همان ماه قمرى عمره مفرده يا حج بجا آورده است يا شغلش ايجاب مى كند مكرراً به مكه رفت و آمد كند مى تواند بدون احرام از ميقات عبور كند.
مسأله ۱۱ ـ كودك، مجنون، بيهوش، و كسانى كه شرعاً مكلف نيستند لازم نيست براى ورود به مكه محرم شوند و ولىّ آنها در اين مورد وظيفه اى ندارد.
مسأله ۱۲ ـ كسى كه عمره و حج بر او واجب نيست اگر عصياناً بدون احرام وارد مكه شد گناهكار است، ولى بعد از ورود به مكه تكليف خاصى ندارد، و ماندنش در مكه بى اشكال است.
مسأله ۱۳ ـ كسى كه عصياناً از مواقيت معروفه بدون احرام گذشت و وارد مكه شد گرچه معصيت كرده ولى براى عمره مفرده احرام از ادنى الحل(۱) صحيح است، و رفتن به يكى از مواقيت لزومى ندارد.
مسأله ۱۴ ـ كسى كه مى خواهد از جده براى عمره مفرده به مكه برود چون از مواقيت پنجگانه عبور نمى كند مى تواند از حديبيه، جعرانه يا تنعيم محرم شود و معصيتى نيز مرتكب نشده است.
مسأله ۱۵ ـ تكرار عمره مفرده مانند تكرار حج مستحب است. ولى يك فرد در يك ماه قمرى نمى تواند بيش از يكبار براى خود يا براى فرد ديگرى عمره مفرده انجام دهد. ولى بعد از حج انجام عمره در همان ماه اشكالى ندارد. و همين طور است اگر در يك ماه چند عمره براى چند نفر بجا آورد.

۱ ـ ادنى الحل يعنى نزديكترين نقطه به محدوده حرم كه حدود آن به صورت يك چند ضلعى نامنظم در اطراف مكه تعيين شده است.

مسأله ۱۶ ـ انجام عمره مفرده در طول سال حتى در ماههاى حج مانعى ندارد. چه اينكه قصد انجام حج تمتع را داشته باشد يا خير.
مسأله ۱۷ ـ كسى كه در ماههاى حج(شوّال، ذى القعده، ذى الحجّه) عمره مفرده انجام دهد اگر تا ايام حج در مكه بماند و بخواهد حج تمتع انجام دهد آن عمره كفايت از عمره تمتع مى كند و مى تواند حج تمتع بجا آورد.

 

 

اعمال عمره مفرده
مسأله ۱۸ ـ عمره مفرده شامل هفت عمل مى باشد:
۱ ـ احرام
۲ ـ طواف
۳ ـ نماز طواف
۴ ـ سعى بين صفا و مروه

۵-تقصير يا حلق
۶ ـ طواف نساء
۷ ـ نماز طواف نساء
۱ ـ احرام

مسأله ۱۹ ـ محل احرام عمره مفرده علاوه بر مواقيت پنجگانه كه در عمره تمتع ذكر خواهد شد ادنى الحل نيز مى باشد، ولى كسى كه در خارج از حرم قصد عمره مفرده دارد و از يكى از مواقيت عبور مى كند بايد از آن ميقات محرم شود، و جايز نيست تا ادنى الحل احرام را تأخير بيندازد.
مسأله ۲۰ ـ كيفيت احرام عمره مفرده همانند عمره تمتع مى باشد كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد. و تنها در نيت تفاوت دارد. و با احرام آن كليه چيزهايى كه بر محرم حرام مى شود بر اين شخص نيز حرام مى شود.

۲ و ۳ و ۴ ـ طواف و نماز طواف و سعى
مسأله ۲۱ ـ طواف و نماز طواف و سعى عمره مفرده بايد با تمام شرايطى كه در طواف و نماز طواف و سعى عمره تمتع بيان مى شود انجام گردد.
مسأله ۲۲ ـ كسى كه عمره يا حج مستحبى بجا مى آورد چنانچه طواف و سعى آن را به نيت وجوب بجا آورد اشكالى ندارد، هر چند قصد وجه لازم نيست.
۵ ـ تقصير يا حلق
مسأله ۲۳ ـ در عمره مفرده بعد از سعى محرم مخيّر است با تقصير يا حلق از احرام خارج شود، بر خلاف عمره تمتع كه تنها مى تواند تقصير كند. و كيفيت تقصير همانند عمره تمتع است كه شرح آن در جاى خود خواهد آمد.

۶ و ۷ ـ طواف نساء و نماز طواف نساء
مسأله ۲۴ ـ در عمره مفرده با تقصير يا حلق تمام محرمات احرام بجز همسر حلال مى شود. و حليت آن نيز متوقف بر انجام طواف نساء و نماز آن است كه شرح آن در حج تمتع خواهد آمد. البته حرمت صيد حرم مادامى كه فرد در حرم باشد باقى است خواه محرم باشد يا از احرام خارج شده باشد.
بنابر آنچه كه ذكر شد عمره مفرده با عمره تمتع در سه چيز با هم فرق مى كنند:
۱ ـ ميقات
۲ ـ تقصير يا حلق
۳ ـ طواف نساء

 

 

حج تمتّع

مسأله ۲۵ ـ كسى كه وطن او مكه يا در كمتر از شانزده فرسخى آن نيست و دو سال هم در آنجا نمانده است وظيفه اش حج تمتع است، و اگر حج قران يا إفراد بجا آورد كفايت از حجة الاسلام او نمى كند.
مسأله ۲۶ ـ كسى كه شرايط وجوب حج را ندارد يا حج واجب خود را بجا آورده حج بر او مستحب است.
مسأله ۲۷ ـ ترك حج استحبابى براى كسى كه توانايى انجام آن را دارد بيش از ۵ سال مكروه است.
مسأله ۲۸ ـ مستحب است انسان در صورت توانايى، آشنايان و بستگان خود را به حج بفرستد. همان طورى كه مستحب است براى آنها حج بجا آورد.
مسأله ۲۹ ـ كسى كه مخارج حج را ندارد مستحب است با قرض كردن يا حتى اجير شدن براى حج و نيابت از ديگرى حج بجا آورد.

 

مسأله ۳۰ ـ اهداى ثواب حج استحبابى قبل از عمل يا هنگام آن يا بعد از آن براى ديگرى حتى چهارده معصوم(عليهم السلام) مستحب است. همان طورى كه انجام حج مستحبى براى خود و به نيابت از چهارده معصوم(عليهم السلام) و همچنين به نيابت از پدر و مادر و خويشان و برادران دينى خود چنانچه غايب باشند صحيح است و نيابت براى كسى كه در مكه حاضر است ولى معذور مى باشد محل اشكال است.
مسأله ۳۱ ـ زن شوهردار يا زنى كه در عده طلاق رجعى است بدون اجازه شوهر خود نمى تواند حج مستحبى بجا آورد.
مسأله ۳۲ ـ اگر زن بدون اجازه شوهر به عربستان رفت و ناچار بود كه همراه كاروان به مكه برود ـ چون ورود به مكه بدون احرام حرام است ـ مى تواند به نيت عمره مفرده رجاءاً محرم شود و اعمال عمره مفرده را انجام دهد. ولى نمى تواند حج تمتع بجا آورد.
مسأله ۳۳ ـ براى انجام حج مستحبى اجازه پدر و مادر شرط نيست. بلى اگر رفتن به حج موجب اذيت و آزار آنها شود. و آنها نهى كنند جايز نيست. و در اين صورت سفر معصيت محسوب مى شود و حج او باطل است.
مسأله ۳۴ ـ شخصى كه حج واجب خود را انجام داده اگر احتمال خللى در آن بدهد، يا احتمال بدهد كه آن هنگام مستطيع نبوده، يا بدون دليل بخواهد اعاده كند مى تواند به قصد ما فى الذمه(۱) بجا آورد.
مسأله ۳۵ ـ شخصى كه اجير شده يا به عنوان خدمه اعزام شده مشروط بر اينكه فقط عمره مفرده انجام دهد اگر از روى غفلت يا عمداً عمره تمتع انجام داد عمره او صحيح است. و اگر شرط كننده اجازه داد واجب است محرم به حج تمتع شود و حج بجا آورد. ولى اگر اجازه نداد حج تمتع واجب نيست و به همان عمره اكتفا كند. و احتياط مستحب آن است كه يك طواف نساء بجا آورد. و اگر بدون اجازه محرم به حج تمتع شد نيز صحيح است و بايد حج را تمام كند، و در اين فرض طرف قرارداد حق فسخ قرارداد را دارد.

۱ ـ يعنى قصد امتثال مطلق امر متوجه به او.

عمره و حج كودكان

مسأله ۳۶ ـ بر كودك مميز مستحب است عمره و حج بجا آورد، و عمل او صحيح است هر چند بدون اجازه ولىّ او باشد.
مسأله ۳۷ ـ مستحب است ولىّ، كودك غيرمميّز خود را محرم كند، يعنى اگر كودك پسر است او را از لباس دوخته برهنه كند و لباس احرام به او بپوشاند، و اگر دختر است در همان لباسى كه پوشيده او را محرم كند و نيت كند: «اين كودك را به عمره مفرده يا غير آن محرم مى كنم قربة إلى الله». سپس اگر كودك مى تواند تلبيه را اگر چه با تلقين بگويد، و الاّ ولىّ به جاى او تلبيه بگويد.(۱)

۱ ـ با توجه به اينكه انجام اعمال كودك به صورت صحيح نوعاً مشكل است و شبهه مى شود كه در احرام باقى بماند، لذا در اين صورت بهتر است او را محرم نكنند.

مسأله ۳۸ ـ ولىّ طفل طبق فتواى مجتهدى كه خودش از او تقليد مى كند اعمال را بجا آورد، و در موارد اختلافى بهتر است احتياط كند.
مسأله ۳۹ ـ مقصود از «ولىّ» در مسأله قبل ولىّ شرعى مى باشد، و در اين مورد مادر كودك ملحق به ولىّ شرعى است.
مسأله ۴۰ ـ بعد از آنكه كودك محرم شد ولىّ بايد او را از محرمات احرام باز دارد. و اگر مميز نيست رعايت محرمات احرام او بر عهده ولىّ است.
مسأله ۴۱ ـ يكى از محرمات احرام كه سايه قرار دادن است، و احكام آن در جاى خود خواهد آمد، اختصاص به مردان دارد، و اين حكم شامل كودكان نمى شود، هرچند مميز باشند.
مسأله ۴۲ ـ كفاره محرمات احرام كودك غيرمميز بنابر اقوى در صيد و بنابر احتياط واجب در غير صيد بر ولى كودك است.
مسأله ۴۳ ـ ولىّ پس از احرام كودك بايد او را وادار كند كه تمام اعمال عمره و حج را انجام دهد، و در اعمالی كه نياز به طهارت و وضو دارد احتياطاً بايد كودك را وضو بدهد و پاك نگاه دارد.

مسأله ۴۴ ـ ظاهراً تمام مستحبات مربوط به اعمال در مورد كودكان نيز جارى است.
مسأله ۴۵ ـ اگر كودك در اثناى طواف بخوابد يا محدث شود، بنابر احتياط پس از تطهير و وضو دادن كودك طبق مسأله ۵۲۶ عمل شود.
مسأله ۴۶ ـ اگر بعد از طواف متوجه شوند كه كودك محدث شده، ولى ندانند كه حدث در حال طواف بوده يا بعد از طواف، اعتنا نكنند و طواف صحيح است.
مسأله ۴۷ ـ اگر در اثناى طواف يا بعد از آن يقين كنند كه كودك در بين طواف محدث شده، ولى ندانند دور چندم بوده، احتياطاً طواف باطل است، و بنابر احتياط واجب پس از تطهير و وضو دادن كودك، دوباره او را طواف دهند.
مسأله ۴۸ ـ طواف دادن كودك غيرمميز چند شوط آن توسط پدر و و چند شوط باقيمانده توسط مادر خلاف احتياط است، بلكه يك نفر نيت كند و عهده دار طواف دادن تمام اشواط شود و نماز طواف را هم شخص طواف دهنده بخواند، و اگر قرائتش صحيح نيست بنابر احتياط واجب نايب هم بگيرد كه نماز را بطور صحيح بخواند.

مسأله ۴۹ ـ احتياط واجب بلكه اقوى اين است كه كودك مميزى را كه قدرت و تمكن از راه رفتن دارد وادار به انجام طواف و سعى كنند، و در آغوش گرفتن يا به دوش گرفتن او يا سوار كردن بر ويلچر جايز نيست. بلى چنانچه راه رفتن بر او عسر و حرج باشد به مقدار رفع عسر و حرج اشكالى ندارد.
مسأله ۵۰ ـ اگر كودك غيرمميز در حال سعى خوابش ببرد مانعى ندارد، و مى توانند در همان حال سعى او را اتمام كند، چون نيتِ سعىِ كودك با سعى دهنده است، و طهارت نيز در سعى شرط نيست.
مسأله ۵۱ ـ قربانى حج كودك بر عهده ولىّ اوست. و اگر تمكن نداشت از طرف كودك روزه بگيرد. حتى اگر ولىّ كودك نيز حج تمتع انجام مى دهد و فقط تمكن از يك قربانى دارد بايد آن را براى كودك قربانى كند و خودش روزه بگيرد.

اقسام حج تمتع (واجب و مستحب)

۱ ـ حجة الاسلام.
۲ ـ حجى كه با نذر و عهد و قسم انجام آن واجب مى شود.
۳ ـ حجى كه با اجير شدن انجام آن واجب مى شود.
۴ ـ در غير موارد مذكور حج مستحب است.

 

حجة الاسلام

مسأله ۵۲ ـ بر هر فردى كه مستطيع باشد، يعنى شرايط وجوب حج را داشته باشد در مدت عمر يكبار حج واجب مى شود. كه آن را «حجة الاسلام» مى گويند.
مسأله ۵۳ ـ مستطيع بايد حج را فوراً انجام دهد. يعنى در اولين سال استطاعت بجاآورد. و اگر تأخير انداخت معصيت كرده، و واجب است در سال بعد انجام دهد.
مسأله ۵۴ ـ بر مستطيع واجب است مقدمات انجام حج از قبيل تهيه وسايل و اسباب سفر را ـ به طورى كه بتواند در همان سال حج انجام دهد ـ فراهم كند. و چنانچه كوتاهى كند و نتواند در آن سال حج بجا آورد حج بر او مستقر مى شود و بايد در سالهاى بعد آن را انجام دهد هر چند استطاعت او از بين برود، مگر اينكه انجام حج براى او حرجى باشد.
مسأله ۵۵ ـ كسى كه حج بر او مستقر شده اگر انجـام حـج براى او حرجى باشد بايد استنابه كند، واگر استنابه نكـرد بايد بعد از فوتش يك حج نيـابتى ـ ولــو ميقـاتى ـ از تــركه او بگيـرند.

مسأله ۵۶ ـ چنانچه فردى با صيغه صحيح نذر كند يا عهد كند يا قسم بخورد كه حج تمتع انجام دهد به خاطر وفاى به نذر يا عهد يا قسم بايد حـج را بجـا آورد. و اگـر عمداً آن را ترك كند بايد كفـاره نـذر يا عهـد يا قسـم خــود را بدهــد.
مسأله ۵۷ ـ كليه شرايط نذر و عهد و قسم كه در توضيح المسائل آمده از جمله اجازه شوهر براى نذر، و انحلال نذر با نهى پدر در مسائل حج نيز جارى است.

شرايط وجوب حجة الاسلام

مسأله ۵۸ ـ حج با چهار شرط واجب مى شود:
۱ ـ بلوغ.
۲ ـ عقل.
۳ ـ حرّيت و برده نبودن.
۴ ـ استطاعت.
بدون هر يك از اين شرايط حج واجب نيست، و اگر انجام شود كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بنابراين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود.
۱ ـ بلوغ:
مسأله ۵۹ ـ اگر كودك حج بجا آورد حج او صحيح است. ولى كفايت از حجة الاسلام نمى كند. بنابر اين اگر بعد از بلوغ مستطيع شد واجب است به حج برود

مسأله ۶۰ ـ اگر كودك مميز براى حج محرم شود و قبل از درك مشعرالحرام بالغ شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب تكرار حج در صورت استطاعت است.

مسأله ۶۱ ـ كسى كه گمان مى كرد بالغ نشده و قصد حج استحبابى كرد و بعد معلوم شد كه بالغ بوده حج او كفايت از حجة الاسلام نمى كند. مگر اينكه قصد حجى را كه به عهده اوست كرده باشد ولى فكر مى كرده حج استحبابى است.
مسأله ۶۲ ـ كودك نابالغ قبل از اينكه در ميقات محرم شود اگر بالغ شد چنانچه از همان جا مستطيع باشد حج بر او واجب مى شود و كفايت از حجة الاسلام مى كند.

۲ ـ عقل:
مسأله ۶۳ ـ اگر مجنون را رجاءاً محرم كنند و او را همچون كودك وادار كنند كه اعمال عمره و حج را انجام دهد چنانچه قبل از درك مشعر عاقل شود كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى احتياط مستحب آن است كه در صورت استطاعت در سالهاى بعد حج را اعاده كند.

 

مسأله ۶۴ ـ احتياط آن است كه مجنون را به اذن ولىّ شرعى او محرم كنند.
۳ ـ حريت و برده نبودن.
۴ ـ استطاعت.

استطاعت
مسأله ۶۵ ـ كسى كه مستطيع باشد نمى تواند حج خود را به ديگرى واگذار كند.
مسأله ۶۶ ـ كسى كه شرايط استطاعت را دارا است اگر چه غافل يا جاهل به وجوب حج باشد، حج بر او مستقر مى شود. و همچنين است اگر معتقد به عدم حصول شرايط استطاعت باشد و حج نرود سپس كشف خلاف شود.
مسأله ۶۷ ـ اگر رفتن به حج موجب كار حرامى بشود بايد ملاحظه اهميت حج و كار حرام را بكند، و اگر اهميت حج بيشتر بود بايد به حج برود و الاّ نبايد برود.
مسأله ۶۸ ـ اگر اهميت كار حرام بيشتر بود ولى با انجام آن به حج رفت با اينكه معصيت كرده اما حج او صحيح است.
مسأله ۶۹ ـ مستطيع بايد خودش حج بجا آورد و حج

 

فرد ديگر از طرف او كفايت نمى كند، مگر در مورد بيمار و پير به شرحى كه مى آيد.
مسأله ۷۰ ـ اگر به گمان اينكه مستطيع بوده حج واجب خود را انجام دهد و بعد معلوم شود كه مستطيع نبوده است، آن حج كفايت نمى كند و هرگاه استطاعت پيدا كرد بايد حجة الاسلام خود را بجاآورد.
مسأله ۷۱ ـ در فرض سابق اگر در بين اعمال معلوم شود مستطيع نبوده احرام او باطل است و لازم نيست بقيه اعمال را انجام دهد.
مسأله ۷۲ ـ كسى طبق نظر مرجع تقليد سابق خود مستطيع بوده و بنابر همان تقليد حجة الاسلام خود را بجا آورده، ولى فعلا از كسى تقليد مى كند كه معتقد است آن وقت مستطيع نبوده است، مى تواند به همان حج اكتفا كند و اعاده لازم نيست.
مسأله ۷۳ ـ كسى كه خيال مى كرده مستطيع نيست و به نيت استحباب براى عمره تمتع محرم شد، و بعد از اعمال عمره تمتع در مكه متوجه شد كه مستطيع بوده، بايد حجة الاسلام بجا آورد، ولى نمى تواند به عمره انجام شده اكتفا كند، و حكم كسى را دارد كه احرام عمره را از روى فراموشى ترك كرده است.
مسأله ۷۴ ـ در فرض سابق اگر به نيت وظيفه فعليه محرم شده و از باب خطاى در تطبيق فكر مى كرده مستحب است، كفايت مى كند و مى تواند به همان عمره اكتفا كند و حج تمتع را انجام دهد.
مسأله ۷۵ ـ كسى كه حج بر او مستقر بوده چنانچه بعد از احرام و قبل از دخول در حرم به هر دليل نتواند اعمال خود را بجاآورد و فوت كند و نيز چنانچه بعد از دخول در حرم و قبل از انجام اعمال در خارج حرم فوت كند ظاهراً حج از او ساقط نشده و بايد از تركه او استنابه كنند. و اگر داخل حرم بميرد كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۷۶ ـ استطاعت به داشتن پنج چيز حاصل مى شود:

۱ ـ استطاعت مالى.
۲ ـ استطاعت بدنى.
۳ ـ استطاعت طريقى.
۴ ـ استطاعت زمانى.
۵ ـ رجوع به كفايت.

مسأله ۷۷ ـ اگر كسى يكى از اين شرايط پنجگانه را نداشته باشد حج بر او واجب نيست، اگر چه احتمال حصول آن را در آينده بدهد. كما اينكه تحصيل شرايط نيز بر او واجب نيست.
مسأله ۷۸ ـ پس از حصول شرايط استطاعت در وجوب حج، بقاى آن نيز تا آخر اعمال حج لازم است. و اگر قبل از تمام شدن حج شرايط استطاعت از بين رفت كشف از عدم استطاعت مى كند.
استطاعت مالى
مسأله ۷۹ ـ استطاعت مالى به اين است كه مخارج رفت و برگشت حج و وسيله رفت و آمد يا پولى كه بتواند بليط رفت و برگشت را تهيه كند داشته باشد، و همچنين مخارج خانواده خود را در وطن داشته باشد.
مسأله ۸۰ ـ فردى مستطيع است كه علاوه بر مخارج مذكور در مسأله قبل، ضروريات زندگى مثل خانه مسكونى و وسائل زندگى را نيز در حد شأن خود داشته باشد.
مسأله ۸۱ ـ اگر كسى وسائل ضرورى زندگى خود را فروخته و صرف حج كند كفايت از حجة الاسلام نمى كند.
مسأله ۸۲ ـ كسى كه منزل يا ماشين گرانقيمت دارد چنانچه با فروش آن بتواند منزل يا ماشين ارزانتر و مناسب شأن خود تهيه كند و با بقيه پول آن به حج برود واجب است آن را فروخته و به حج برود.
مسأله ۸۳ ـ كسى كه پول ندارد ولى وسائلى دارد كه جزء ضروريات زندگى نيست مثل زمين، ساختمان، كتاب يا اشياء عتيقه، واجب است آنها را بفروشد و به حج برود.
مسأله ۸۴ ـ اگر بتواند مقدارى از سرمايه يا زمين كشاورزى و باغ خود را بفروشد و به حج برود واجب است اين كار را انجام دهد، مگر اينكه با باقيمانده آن نتواند مخارج زندگى خود را به طور متعارف تأمين كند.
مسأله ۸۵ ـ كسى كه نياز به ازدواج دارد و ترك ازدواج موجب مشقت و حرج براى اوست در صورتى مستطيع مى شود كه علاوه بر مخارج حج، مخارج ازدواج را نيز داشته باشد.
مسأله ۸۶ ـ كسى كه خودش نياز به ازدواج ندارد ولى فرزند او يا نوه او يا كسانى كه عرفاً مخارج ازدواج آنها به عهده اوست نياز به ازدواج دارند، حكم مسأله قبل را دارد.
مسأله ۸۷ ـ كسى كه مخارج حج را دارد و بدهى نيز دارد در دو صورت واجب است به حج برود:
۱ ـ وقت پرداخت بدهى او نرسيده باشد و مطمئن باشد كه در موعد مقرر تمكن از پرداخت دارد.
۲ ـ وقت پرداخت بدهى رسيده است ولى طلبكار راضى به تأخير پرداخت باشد و بدهكار نيز بداند كه در وقت مطالبه مى تواند آن را بپردازد. در غير اين صورت حج واجب نيست. ولى اگر بدهى را نداد و به حج رفت كفايت از حجة الاسلام مى كند.

مسأله ۸۸ ـ كسى كه طلبكار است و طلب او براى حج كافى است در موارد زير واجب است طلب خود را وصول كرده و به حج برود:

۱ ـ وقت طلب او رسيده باشد و بدهكار توانايى پرداخت داشته باشد.
۲ ـ وقت طلب نرسيده باشد اما بدهكار راضى به پرداخت باشد، گرچه با كم كردن مقدارى از طلب، مشروط بر اينكه موجب عسر و حرج نباشد.
مسأله ۸۹ ـ زنى كه بتواند بدون مشكل مهريه خود را از شوهر دريافت كند چنانچه شوهر توان پرداخت داشته باشد واجب است دريافت كرده و به حج برود.
مسأله ۹۰ ـ اگر به كسى ارث برسد كه به مقدار مخارج حج باشد چنانچه ساير شرايط را نيز داشته باشد بايد به حج برود.
مسأله ۹۱ ـ اگر بتواند قرض كند و پرداخت آن براى او مشكل نباشد واجب نيست قرض كند، ولى اگر قرض كرد و به حج رفت كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۹۲ ـ كسى كه شك كند استطاعت مالى دارد يا خير، لازم است تحقيق كند كه چه مقدار پول دارد و هزينه حج او چه مقدار مى شود.
مسأله ۹۳ ـ كسانى كه با وجوه شرعيه مثل سهم امام و وجوهاتى كه از سوى مرجع و حاكم شرع به عنوان مصرف و به لحاظ تحصيل و تدريس و خدمات دينى به آنان تمليك مى شود استطاعت مالى پيدا مى كنند. چنانچه ساير شرايط وجود داشته باشد مستطيع هستند و حج آنها كفايت از حجة الاسلام مى كند. ولى ساداتى كه مستحق سهم سادات هستند بنابر احتياط واجب جايز نيست بيش از مخارج سالشان خمس بگيرند و با سهم سادات مستطيع نمى شوند چون حج از مؤونه نيست و نمى توانند براى انجام آن سهم سادات بگيرند.
مسأله ۹۴ ـ پول قربانى هم جزء مخارج حج است و كسى كه آن را نداشته باشد مستطيع نيست، اگر چه ساير مخارج را داشته باشد.
مسأله ۹۵ ـ زن اگر علاوه بر مخارج متعارف خود مخارج حج را نيز داشته باشد مستطيع مى شود و بايد به حج برود.
مسأله ۹۶ ـ رضايت شوهر براى رفتن به حج واجب لازم نيست.
مسأله ۹۷ ـ اگر كسى قبل از ايام حج استطاعت پيدا كرد نمى تواند پول خود را در راه ديگرى مصرف كند، يا آن را به ديگران حتى والدين و زن و فرزند خود ببخشد. بلكه اگر چنين كرد و حج بجا نياورد حج بر او مستقر مى شود.
مسأله ۹۸ ـ كسانى كه براى خدمت در راه حج اجير مى شوند يا عوامل خدماتى حج مانند خدمه كاروانها، هيأت پزشكى، روحانيون و اعضاى ستادهاى مختلف حج كه به حج اعزام مى شوند اگر هزينه زندگى خانواده خود را در مدت سفر ـ ولو از همين راه ـ داشته باشند مستطيع بوده و واجب است حج خود را انجام دهند.
مسأله ۹۹ ـ مستطيع نمى تواند اجير شود. اما اگر به واسطه اجرت حج استطاعت حاصل شود چنانچه اجاره براى سال اول باشد حج نيابى مقدم است. و اگر استطاعت او تا سال بعد باقى بود، سال بعد براى خود حج بجاآورد. ولى اگر اجاره براى سالهاى آينده يا مطلق بود بايد سال اول براى خودش حج بجا آورد، مگر اينكه مطمئن باشد در سال بعد نمى تواند حج نيابى را بجاآورد.
مسأله ۱۰۰ ـ اگر با مال غصبى حج انجام شود صحيح است. مگر اينكه با لباس غصبى محرم شود يا با آن نماز بخواند، يا محل نماز و وقوف در عرفات و مشعر غصبى باشد.
مسأله ۱۰۱ ـ اگر براى رفتن به حج لازم باشد به افراد ظالم پول بدهند يا ماليات به دولتهاى حاكم غيرمسلمان بدهند بايد اقدام كنند، مگر اينكه موجب عسر و حرج شود.

حج بذلى

مسأله ۱۰۲ ـ كسى كه هزينه حج را ندارد اگر كسى متكفل حج او شد، يعنى به او گفت به حج برو، و مخارج سفر حج و عائله تو را تا بازگشت تأمين مى كنم، چنانچه اطمينان به او داشته باشد بر او واجب است كه قبول كند و به حج برود. اين حج را «حج بذلى» گويند.
مسأله ۱۰۳ ـ در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست، ولى اگر رفت و آمد موجب اخلال در زندگى او شود واجب نيست قبول كند.
مسأله ۱۰۴ ـ كسى كه مقدارى از هزينه حج را دارد و بقيه را به او بذل مى كنند واجب است قبول كند و به حج برود. در اين فرض رجوع به كفايت شرط است و حج او كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۱۰۵ ـ پول قربانى به عهده باذل(۱) است، ولى اگر كارى كرد كه موجب كفاره شد، كفاره به عهده خود اوست .

۱ ـ باذل: كسى كه متكفل هزينه حج ديگرى است.

 

مسأله ۱۰۶ ـ كسى كه استطاعت مالى در وطن خود ندارد يا شك و شبهه در استطاعت خود دارد مى تواند پول همراه خود را به فردى ببخشد تا او آن پول را به عنوان حج بذلى به وى بدهد. در اين صورت حج وى كفايت از حجة الاسلام مى كند.
مسأله ۱۰۷ ـ اگر بدون ذكر حج، پولى به كسى هديه شود كه به مقدار هزينه حج باشد واجب نيست قبول كند. ولى اگر قبول كرد چنانچه ساير شرايط را داشته باشد. بايد به حج برود.
مسأله ۱۰۸ ـ باذل مى تواند از بذل رجوع كند، و اگر در بين راه پشيمان شود بايد هزينه برگشت او را بدهد.
مسأله ۱۰۹ ـ اگر باذل در بين راه از بذل خود رجوع كند يا مال بذل شده تلف شود وجوب حج ساقط مى شود، مگر آنكه شخص از همان مكان براى حج مستطيع باشد.

 

استطاعت بدنى

مسأله ۱۱۰ ـ بر كسى كه قدرت بدنى براى انجام مناسك حج را ندارد يا حج گزاردن براى او زحمت و مشقت زياد دارد حج واجب نيست، اگرچه استطاعت مالى داشته باشد.
مسأله ۱۱۱ ـ بر اين فرد واجب نيست نيابت براى حج بگيرد، و اگر گرفت حج مستحبى مى باشد.
مسأله ۱۱۲ ـ بيماران يا سالمندانى كه به تنهايى قدرت انجام مناسك حج را ندارند و نياز به همراه دارند در صورتى حج بر آنها واجب مى شود كه علاوه بر هزينه حج خود هزينه مسافرت همراه را نيز داشته باشند. يا كسى از همراهان تبرعاً او را كمك كند.
مسأله ۱۱۳ ـ شخصى كه در مدينه در اثر تصادف يا بيمارى يقين دارد از انجام طواف و سعى مطلقاً ـ حتى با تخت ـ عاجز است شرايط استطاعت را ندارد و تكليف ساقط است. بلى اگر قبلا حج بر او مستقر بوده، يا در سالهاى بعد شرايط حاصل شد بايد حج بجا آورد.
مسأله ۱۱۴ ـ كسى كه از ديدن جمعيت وحشت مى كند و اضطراب غيرقابل تحملى به او دست مى دهد، حكم فرض سابق را دارد.
مسأله ۱۱۵ ـ اگر نذر كند كه مثلا روز عرفه در كربلاى معلّى يا يكى از مشاهد مشرفه ديگر زيارت كند نذرش صحيح است. اما اگر مستطيع بوده يا در آن سال مستطيع شده بايد به حج برود و نبايد به نذر عمل كند، و در اين فرض كفاره ندارد.
مسأله ۱۱۶ ـ اگر در فرض سابق به حج نرفت حج بر اومستقرمى شود، ولى بايد به نذر عمل كند و چنانچه به نذر هم عمل نكرد بايد كفاره بدهد.
استطاعت طريقى
مسأله ۱۱۷ ـ يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است و اگر راه بسته باشد حج واجب نيست.
مسأله ۱۱۸ ـ باز بودن راه در سال استطاعت معتبر است. بنابراين اگر در آن سال راه باز نبود حج واجب نيست، هر چند بداند در سال آينده راه برايش باز مى شود.
مسأله ۱۱۹ ـ چون يكى از شرايط استطاعت باز بودن راه است. بنابراين در شرايط فعلى اگر از طريقى كه مخالف مقررات جمهورى اسلامى نباشد بتواند به حج برود بايد اقدام كند.
مسأله ۱۲۰ ـ كسى كه پول حج را دارد و مى داند كه امسال براى حج ثبت نام نمى شود، لازم نيست پول را براى سالهاى بعد نگهدارد.
مسأله ۱۲۱ ـ اگر براى تشرف به حج ثبت نام به عمل آيد كسى كه داراى شرايط ديگر باشد واجب است ثبت نام كند، و اگر قرعه به نام او در همان سال اصابت نكرد، و راه ديگرى هم براى تشرف وجود نداشت مستطيع نيست و مى تواند پول خود را پس بگيرد. ولى اگر ثبت نام نكرد حج بر او مستقر مى شود.
مسأله ۱۲۲ ـ اگر ثبت نام حج براى تشرف در سالهاى آينده باشد واجب نيست ثبت نام كند.
مسأله ۱۲۳ ـ كسى كه شرايط استطاعت را بجز باز بودن راه داراست چنانچه به واسطه اجير شدن يا قبول نيابت راه برايش باز شود حكم مسأله ۹۹ را دارد.
مسأله ۱۲۴ ـ واگذارى و فروش فيش حج براى كسى كه حج بر او مستقر نشده و امسال نوبت حج او نيست، يا كسى كه حج واجب خود را قبلا انجام داده، چنانچه خلاف مقررات جمهورى اسلامى ايران نباشد اشكالى ندارد.
مسأله ۱۲۵ ـ كسى كه براى حج ثبت نام كرده و قبل از رسيدن نوبتش فوت مى كند در صورت عدم استقرار حج بر او، و عدم وصيت، فيش حج او مانند ساير تركه ميت بين ورثه طبق احكام ارث تقسيم مى شود.
مسأله ۱۲۶ ـ كسى كه پولى را براى حج به نام ديگرى مثل پدر و مادر و همسر به حساب واريز مى كند اگر به آن افراد بخشيده باشد ملك آنان محسوب مى شود. ولى اگر به آنان نبخشيده، بلكه قصد كرده كه با پول خود آنان را به حج ببرد پول وديعه مال خودش است.
استطاعت زمانـى
مسأله ۱۲۷ ـ يكى از شرايط وجوب حج داشتن فرصت كافى براى رسيدن به حج در ايام خاص (يعنى انجام عمره تمتع قبل از نهم ذى الحجه و رسيدن به عرفات در روز نهم) مى باشد.
مسأله ۱۲۸ ـ اگر هنگامى ساير شرايط استطاعت براى او حاصل شود كه نتواند در زمان مناسب به مكه برسد. حج بر او واجب نشده و مى تواند پولى را كه دارد صرف امور ديگر كند.
مسأله ۱۲۹ ـ اگر ساير شرايط استطاعت در اوّل سال، مثلا در ماه محرم حاصل شد كه مدت زيادى (حدود ده ماه) تا ايّام حج باقى مانده حج بر او واجب شده و نمى تواند قبل از رسيدن ايام حج خود را از استطاعت خارج كند.
رجوع به كفايت
مسأله ۱۳۰ ـ يكى از شرايط وجوب حج رجوع به كفايت است، يعنى از ناحيه حج، سرمايه، ملك، محل كسب يا شغلى كه با آن زندگى او تأمين مى شود از بين نرود. و پس از بازگشت بتواند زندگى خود و عائله خود را تأمين كند.
مسأله ۱۳۱ ـ همان طور كه گذشت در حج بذلى رجوع به كفايت شرط نيست.
مسأله ۱۳۲ ـ اگر فردى از حقوق باز نشستگى يا وجوهات شرعيه يا اجاره ساختمان مخارج زندگى خود را تأمين كند شرط پنجم استطاعت را دارا است، و چنانچه ساير شرايط مذكور را داشته باشد حج بر او واجب مى باشد.

 

 

 

 

تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور

.

برای “مناسك حـج” دیدگاه بگذارید;

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کیفیت
قیمت
خدمت