تاریخ و باستان در آستارا
تاریخ و باستان در آستارا
آستارا یکی از شهرهای ساحل غربی خزر میباشد. این شهر در شمال شرقی ایران واقع شده است، دقیقا مرز بین ایران و کشور آذربایجان را تشکیل میدهد،آستارا از لحاظ اقتصادی در سطح استان و کشور نقش تعیینکنندهای را داراست. آژانس طلوع سفریاد در مقاله ی زیر تاریخچه ای از این شهر را گردآوری کرده است. در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.
آستارا دشت همواری است اندکی بالاتر از دریا، که همانند کف دریا، از زمین های پست و بلند تشکیل شده است.
واژه ی آستارا مرکب از دو جزء « آست» و «آرا» است. «آست» به معنی دشت، پایین، پست و «آرا» به معنی سرزمینی پست بین کوه و دریا می باشد. انتخاب این اسم با توجه به موقعیت آستارا که میان کوه های تالش و دریای کاسپین قرار گرفته، صورت پذیرفته است.
آستارا تا کمتر از یک قرن پیش در شمار توابع آذربایجان قرار داشت. نام آستارا برای نخستین بار در منابعی که از فتح گیلان به وسیله ی سرداران اولجایتو سخن گفته اند آمده است. رابینو که به مآخذ مختلف مربوط به تاریخ گیلان دسترسی داشته نوشته است : « اولجایتو مصمم گردید تا گیلان را از چهار طرف محاصره کند، آمیر چوپان را به آستارا فرستاد…»
میرظهیرالدین مرعشی نیز در «تاریخ گیلان و دیلمستان» تألیف یافته ی قرن نهم هجری از آستارا نام می برد. نخست از فصل اول باب ششم تاریخ مزبور به نام « استاره » بر می خوریم که چنین آمده است :« امیر فلک الدین تجاسبی… در ولایت اردبیل و آستارا و آن نواحی توطن داشت…» و فصل مزبور را با این عبارت به پایان می رساند که: «… از طرف اردبیل و آستارا از عصیان قوم چاکرلو هم خاطر صاحب قرآنی مایل شد.» یکی از سیّاحان اروپایی به نام «ابوت» که سفرنامه ی خود را در قرن سیزدهم به رشته ی نگارش کشیده از آستارا به عنوان « دهنه کنار » اسم برده است؛ ولی چنین نامی در هیچ یک از منابع و مآخذ دیده نشده است.
بعد از تسلط شاهان صفوی به نواحی شمالی، حاکمیان آستارا نیز همچون دیگر شهرهای گیلان از جانب حکومت مرکزی انتخاب می شدند، چندان که طی بیست سال اول قرن یازدهم هجری حکام این شهر ۳ بار از طرف سلطان صفوی معزول شدند و کسان دیگری به جانشینی آنها اعزام گردیدند. به نوشته ی رابینو و عبدالفتاح فومنی، یکی از ایشان که بهزاد بیک نام داشت، خدمات زیادی در این مناطق انجام داد، از جمله آن که در احداث و تعمیر جادّه ها، شاهراه ها و پل ها فروگذار نکرد.
در سال ۱۱۳۸ هجری قمری آستارا دچار صدمات زیاد شد زیرا نظامیان روسیه، که از هجوم گیلک های متواری در جنگل ها به ستوه آمده بودند، یک نیروی امدادی تحت فرماندهی ژنرال ماتیوشکین به گیلان اعزام داشتند. وزیر آستارا با بیست هزار نفر به مقابله برخاست. روسیه سپاهی دیگر برای کمک به ژنرال ماتیوشکین اعزام داشت و استحکامات آستارا را ویران ساخت. پس از یک سال کشمکش به موجب پیمانی که در رشت به امضا رسید کل نواحی مازندران و استرآباد به طهماسب دوّم باز گردانده شد.
بر اساس مندرجات برخی منابع، از جمله سفرنامه ی «ابوت» در قرن سیزدهم هجری پنجاه تا شصت خانوار در آستارا زندگی می کردند. تعداد نسبتاً قابل توجهی مغازه و دکان نیز در این محل وجود داشته که اجناس و کالاهای آنها به خارج از ایران حمل می شده است. آستارا فاقد بندرگاه بود و به همین سبب کشتی ها بارهای خود را به وسیله ی قایق ها به ساحل می رساندند.
بر اساس نوشته ی اوژن اوبن که در سال ۱۹۰۶ (۱۳۲۴ هجری قمری) به ایران سفر کرده، آستارا در آن موقع به صورت شهری کوچک با سه هزار نفر جمعیّت بوده است. وی می نویسد : « … اگر از ساختمان های گلی و درخت و گیاه کمیاب در فلات مرتفع صرف نظر کنیم این ناحیه … عیناً مناظر جنوب فرانسه را به یاد می آورد…»
طی سالهای اخیر آستارا به صورت یک بندر و مرکز بازرگانی در مغرب کاسپین و شمال کرگانرود بر خط سرحدی ایران و جمهوری آذربایجان درآمده که محل توقف کشیتهای بازرگانی است.
جغرافیای تاریخی
کتاب تاریخ گیلان و دیلمستان میرظهیرالدین قدیمی ترین اثری است که در آن به آستارا و استاره اشاره کرده است. میرخواند مؤلّف روضه الصفا مورخ دیگری است که پس از میرظهیرالدین به آستارا اشاره نموده است. عبدالفتاح فومنی مؤلّف تاریخ گیلان نیز از این محل نام می برد. ابوت به شکل رساتر از دیگران به توصیف این محل پرداخته است. او محل مذبور را تحت عنوان دهکده ی « دهنه کنار» معرفی می کند می نویسد : دهکده ی دهنه کنار (آستارا) در سال ۱۲۵۹ قمری (۱۸۴۳ میلادی) ۵۰ تا ۶۰ خانوار جمعیت داشت و دارای دکان هایی بود که اجناس آن ها به خارج از ایران حمل می شد. در طرف دیگر رود آستارا ۳۰۰ تا ۴۰۰ خانوار پراکنده است که محل ایشان به نام گیلکران مشهور است اما از خاک ایران چیزی در این خانه ها دیده نمی شود. در اینجا ۵۰ تن قزاق روسی به مرزداری مشغولند. دیگر از روسها در اینجا نشانی نیست. رئیس گمرک آنجا به اجناسی که وارد خاک روسیه می شود مهری می زند و آن ها را به لنکران می فرستد تا به کار گمرک آن ها رسیدگی شود. قرنطینه روس ها نیز در لنکران است. دهانه ی رود آستارا تا ۵۰ یا ۶۰ یارد است که فعلاً آب در آن جاری است. اما بستر اصلی این رود بیشتر از این مقدار است. آستارا بندرگاهی ندارد و کشتی ها بارهای خود را تحویل قایق ها میدهند تا به ساحل بیاورند. حدود ناحیه ی آستارا به ساحل شمالی رودخانه نیز کشیده می شده است و حد جنوبی آن در خاک ایران به رود چلوند می رسد. ظاهراً این ناحیه کم جمعیّت است. در کوهستان جمعیّت ثابتی نیست و در دشت و زمین های هموار غیر از دهکده ی دهنه کنار ۴ دهکده ی دیگر نیز وجود دارد.
ملگونف می نویسد: « آستارا که سرحد روس است رو به روی آستارای روس در کنار دریاست بین دو آستارا، رود آستارا است. ۳۰ انبار نفت دارد و انبار برای چیزهای دیگر. ۱ دکان و ۱ حمام دارد. خانه ها همه چوبی و گالیپوش سوای خانه ی حاکم که آجری و سفالپوش است. در تمام ملک آستارا ۱ باب مسجد است. رعایا زارع و کرجی بانند. برنج ۷۵۰ خروار، ابریشم ۶۰ من، مالیات ۵۰۰ تومان، اجاره ی گمرک خانه ۷۵۰ تومان است.
گمرک خانه ی اصلی در اردبیل است و آنجا هرچه بخواهند به روسیه بفرستند به آستارا می آورند. از حاجی ترخان و باکو هرسال ۵۰ کشتی می آید که اغلب بارشان آهن است. آنچه از حاجی ترخان می آید از آنجا به جاهای دیگر رود. از آستارا تا رشت ۴ روز راه است که ۲۱ فرسخ می باشد. از رشت به پیره بازار می روند و بعد به طرف مرداب انزلی و کشتی ها از انزلی تا آستارا ۸ تا ۱۰ ساعت طی می کنند. راه خشکی از سواحل غربی مرداب از میان ده بشم به سنگسر و سپس از سواحل دریا به طرف دیه لیسار می رود. »
میرزا ابراهیم نیز که تقریباً همزمان با ملگونف این نواحی را دیده است درباره ی آستارا چنین می نویسد : « اسامی رودهای آستارا که از حد گرگان رود تا سرحد روسیه ۵/۲ فرسخ است: ۱- چلوند ۲- لوندویل ۳- خواجه کاری ۴- رودخانه ی خود آستارا… خانه چوبی و گالیپوش سوای خانه حاکم که سفالپوش است خانه ۲۵۰ باب، مسجد ۱ باب، حمام ۱ باب، در دکان چوبی ۳۰ باب، انبار نفت ۱ باب، انباری که متاع تجار گذاشته شود ۴ باب، کرجی بارکن ۴ فروند. محصول که در عرض سال به عمل می آید: برنج ۷۵۰ خروار دیوانی، وش کتان ۴۰ خروار دیوانی، ابریشم ۶۰ من و در بالاها گندم و جو به عمل می آید و مرغ و ماهی زیاد صید می نمایند. هرساله ۵۰ – ۶۰ فروند کشتی به جهت حمل و نقل بار تجاری می آیند…گمرک خانه ی آستارا در اردبیل می باشد…از آستارا به اردبیل ۸ فرسخ و به نمین پایتخت حاکم ۵ فرسخ و به لنگرکنان ( لنکران) ۴ فرسخ و به انزلی ۲۱ فرسخ است. »
رابینو در جاهای مختلف از کتاب خود از آستارا یاد کرده که به پاره ای از آن ها اشاره می شود :
صفویان تالشی های گیلان را مالکان زمین هایی مانند ارکوان، اوجارود، اولوب، لنکران، دره گور، زاوند، آستارا و کرگانرود دانسته اند. صید ماهی خاویار در رود آستارا با کشتی هایی که دارای طناب و قلاب ماهیگیری می باشند انجام می شود. راه ساحلی آستارا به گسکر یکی از ۳ راه اصلی گیلان بود. آستارا سرحد ایران و روس است و تلگراف تهران – رشت به وسیله ی خطوط اصلی به این ناحیه وصل می شود.
زمانی که شاه طهماسب موافقت کرد که بیه پس به سلطان محمد پسر مظفرسلطان واگذار شود کارکیاسلطان احمد فومنی را به عنوان نایب السلطنه انتخاب نمود ( ۹۶۵ هجری قمری) بعدها که کارکیاسلطان احمد مورد خشم قرار گرفت به دهکه ی توده سر آستارا رفت و مدت ۸ سال در آن روستا به سر برد. آستارا در این زمان به وسیله ی بایندرخان اداره می شد و او این مسئولیت را از سال ۹۴۶ هجری قمری (۴۰- ۱۵۳۹ میلادی) یعنی از وقتی که امیره قباد تالش آستارایی طغیان نموده و پس از مغلوب شدن به کوه ها و جنگل ها گریخته بود به عهده داشت.
آستارا، شهری کوچک در ساحل غربی دریای خزر و در شمالیترین نقطه استان گیلان و آخرین نقطه مرزی ایران و جمهوری آذربایجان است. آستارا از شرق به دریای خزر، از شمال به آستارای جمهوری آذربایجان، از غرب به شهرستان اردبیل و از جنوب به منطقه تالش نشین گیلان محدود است. رود آستارا که از کنار راه شوسه آستارا- اردبیل می گذرد، آستارای ایران را از آستارای جمهوری آذربایجان جدا می سازد.
در منطقه آستارا علاوه بر زبان ترکی آذربایجان، زبان تالشی نیز رایج است ولی در اثر مهاجرتهای زیاد از اهمیت آن کاسته شده است. آستارا یکی از زیباترین شهرهای شمال استان گیلان است .
آستارا به موجب قانون تقسیمات کشوری سال ۱۳۱۶ش. بخش شهرستان اردبیل بود، در مهرماه سال ۱۳۳۷ش. تابع آذربایجان شرقی شد و از خرداد سال ۱۳۳۹ش. جزو استان گیلان گردید.جمعیت آن بر اساس سرشماری سال ۱۳۸۱ش، ۷۰۱۷۰ نفر بوده و در حال حاظر نزدیک به ۱۰۰۰۰۰ نفر میباشد. از اماکن تاریخی شهرستان آستارا میتوان به بقعه شیخ تاج الدین محمود خیوی در لمیر محله آستارا، قلعه شیندان، قبرستان قدیمی ونه بین که در بالای دهکده توریستی حیران بر سر راه فرعی نمین واقع است، قبرستان قدیمی دهکده گنج کشی از آبادیهای نزدیک حیران، بقعه پیر قطب الدین نزدیک دهکده باغچه سرا، بقعه سیدابراهیم و سیدقاسم که گفته میشود پسران امام موسی کاظم در د هکده کانرود اشاره کرد.
ویژه گی های خاص بندر مرزی آستارا:
- به دلیل استفاده بیش از حد سفال به شهر بام های سفالین معروف است.
- دبیرستان پر افتخار حکیم نظامی نماد فرهنگ بالای شهر می باشد که در سال ۱۳۸۷جشن صد سالگی آن برپا خواهد شد.
- با داشتن بیش از ۸/۹۸% باسواد نخستین شهر با سواد ایران می باشد.
- می توانید به دلیل واقع شدن دریا در شرق و کوه در غرب طلوع و غروب خورشید را در اوج زیبایی به دیده ی تماشا نگریست.
وجه تسمیه آستارا:
- دربارهٔ نام این شهر گفته شده که در آغاز آهستهرو بوده زیرا کاروانان و مسافران زمانیکه به این منطقه مردابی ساحلی میرسیدند ناچار به حرکت آهستهتر میشدند. همان نام اوسته رو یا هوسته رو تالشی به مرور تبدیل به آستارا شده است. (در این مورد نگاه کنید به کتاب بستان الساحه). برخی این نام را برگرفته از ریشه استردن یا ستردن به معنای گرفتن حق العبور یا باج دانستهاند که با توجه به دور افتاده بودن منطقه در سالیان گذشته منطقی بنظر میرسد.
- بر اساس یک نظر گاه دیگر، به دلیل شدت ابری بودن منطقه، اهالی شب ها درزمان دیدن ستاره ها به یکدیگر با عبارت ” آی ستاره” خبر می دادند.
- کلمه آستارا از نام استر یعنی ناهید (آناهیتا) که مورد پرستش مردان ایران باستان بوده، اخذ شده است.
- کلمه آستارا از ترکیه کلمه های تالشی ” اً ” بمعنی آب، ” ستو” بمعنی کنار ساحل و “راو” بمعنی راه اخذ شده است و معنی آن ” راهی در کنار آب” است. دلیل استعمال لین عبارت نیز وجود جاده ای باریک در کناره ساحل در منطقه آستارا قبل از ایجاد جاده های کنونی بوده است.
- نام آستارا از نام استر Ester نام دختر یهودی و همسر شاهزاده کیخسرو اخذ شده است.
- آستارا از کلمه ” استر رو” بمعنی ” یبور با حیوان بارکش” است و دلیل آن کثرت عبور و مرور حیوانات بارکش همراه کاروان ها از معبر تجارتی آستارا در قرن های گذشته بوده است.
اقوام و پیروان مذاهب ساکن در آستارا:
- ارامنه: تا سال ۱۳۱۵ ه .ش تعداد زیادی در آستارا بودند که بعدها به انزلی مهاجرت کردند و تعدادی ساکن می باشند.
- اقوام زرتشتی و کلیمیان: در گذشته در این شهر می زیسته اند که قبور قدیمی در مناطق مختلف چون حیران، ونه بین و لاتون دیده می شوند.
- خلج ها: از اورامانات کرمانشاه آمده و در لوندویل و سیبلی ماندند.
- چاردولوها: باخلج ها التفات یافتند.
- الکچی ها: قبل ازسال ۱۳۰۴ ه.ش آمده و در تله سیفی ماندگار شدند.
- اسبلی ها: در قحطی سال ۲۳۷ ه.ش از آذربایجان آمده و در تله سفی سکنا گزیدند.
- گیلک ها: در پشت مسجد گیلک لر و بعد در تمام نقاط شهرساکن شدند.
- آذری ها و تالش ها: در تمام نقاط شهرساکن شدند.
- اهل تسنن: در روستای عنبران و چند روستای دیگر ساکن شدند.
و اکنون اکثریت ساکنین به زبان آذری با لهجه ای خاص صحبت می کنند.
گمرک:
تاریخ تاسیس گمرک در آستارا، به صورت دقیق نمی باشد. ولی شواهد تاریخی چنان عنوان می کند که: در سال ۱۲۰۵ه.ش وقتی شاه عباس میرزا می خواست برای قشون یورت تهیه کند از فتحعلی شاه در خواست کمک مالی می کند، شاه در جواب می گوید از پول عوارض گمرکی آستارا فراهم کنید. ژان اوبن در کتاب «ایران امروز» به توصیف آستارا پرداخته و می نویسد «آستارا بندری ایت در جوار اردبیل – این شهر گمرکی دارد که از سوی متصدیان بلژیکی اداره می شود»
محوطه گمرك بندر آستارا ۱۲۷۵ – افراد به ترتيب از راست به چپ ۱- ميرزا عليخان امير تومان ۲- حاج حيدر خان امير تومان خوئي ۳- كودك ، فرزند قدرت الملك ۴-قدرت الـملك مباشر خالصجات ۵- حـاج قـلعه بيگي ۶- ذبـيح الـملك ( حيدر خان ) رئيس گـمركات ۷- نشسته ،حاجي علي اصـغر تاجر باشي ۸- عاليـجناب مير جهانگير خان الحسيني ۹- نـماينده بـلژيكي ها
حال گمرک آستارا به عنوان یک اداره ی کل در امور واردات و صادرات قطعی، ورود و خروج موقت، تعاونی مرز نشینان، ترانزیت داخلی و خارجی ، کارنه تیر بین المللی ،مبدا و مقصد کارنه تیر، کاپوتاژ ،امور مسافری، مرجوعی، امانت های پستی و قضایی به فعالیت مشغول می باشد.
این گمرک در رتبه اول تجارت چمدانی در میان مرزهای زمینی و رتبه نخست در میان مرزهای شمال کشور از لحاظ صادرات را به دست آورده است.
شیلات:
قبل از سال ۱۲۵۱ه.ش صید از لنکران تا انزلی در اجاره ی میر ابراهیم خان تالش بوده که میر محمد خان آستارایی، صید گاهی در کولیور انزلی ایجاد نمود و اداره ی آن را بر عهده ی پسرش میر محمد باقر گذاشته که ایشان در انزلی به جوانمردی شهرت داشتند وی در کولیور وفات یافته…
بعد از سال ۱۲۵۱ه.ش امتیاز دریای خزر از طرف دولت ایرات به یکی از اتباع روس واگذار گردید. در آن موقع آستارا ناحیه ی یک شیلات و بزرگترین بازار فروش انواع ماهی بود که به آستارا خان صادر می شده. در سال ۱۳۲۰ه.ش این امتیاز به انزلی واگذار، تا در بهمن ۱۳۳۱ه.ش دوره ی زمامداری دکتر مصدق، شیلات، ملی اعلام شد و پس از احداث مراکز صید دوباره رونق از دست رفته را به دست آورد.
بندر آستارا هم اکنون با مساحتی حدود ۳۳۴ کیلومتر مربع در مجاورت سواحل غربی دریای خزر می باشد. با توجه به موقعیت جغرافیایی و ارتفاع از سطح دریا و نزدیکی به دره ی حیران و اقلیم کوهستان، آب و هوای مرطوب ومعتدل، اندکی خنک تر از مناطق پست جلگه ای دیگر استان می باشد. محصولات آن غلات، حبوبات، برنج و فر آورد ههای دامی می باشد. دمای این شهر در زمستان بین( ۱۵ تا ۲- )سانتی گراد و در تابستان بین (۱۵تا۳۵) درجه در نواسان است. میزان متوسط بارندگی در سال ۱۲۶۵ میلیمتر می باشد که کم باران ترین وقت خرداد ماه و پرباران ترین وقت آبان ماه گزارش شده است.
تداوم مهاجرتهای روستایی به شهر ها، که بنظر روند طبیعی فرایند گذار اقتصادی می باشد و تبدیل برخی نقاط روستایی به شهر، همچنان از عوامل اصلی افزایش جمعیت شهر نشین و بروز معضلات شهری می باشد.
با مقاله های دیگر اصفهان تور نیز همراه باشید تا با تاریخچه ی شهرهای ایران بیشتر آشنا شوید.
شکم گردی در آستارا
شکم گردی در آستارا
آستارا یکی از شهرهای ساحلی ایران میباشد که در شمال شرقی واقع شده است. دارای غذاهای محلی ویژه ی خود میباشد.ماهی یکی از مواد تشکیل دهنده ی غذاهای این شهر میباشد که به دلیل واقع شدن در کنار دریای خزر میباشد.این غذاهای محلی در رستوران ها و هتل های آنجا نیز سرو میشود که مورد توجه گردشگران زیادی نیز واقع میشود، شرکت خدمات اصفهان در این مقاله یکسری از این غذاهای محلی را گرد آورده است. با اصفهان تور همراه باشید.
غذاهای محلی آستارا، همچون لونگی مرغ و ماهی، باستیرمای مرغابی، آش دوغ، بورانی پلو و مسما، هر یک طعمی به یاد ماندنی را به گردشگران و مسافران این شهر مرزی هدیه میکنند.
بهرهمندی از چندین سس محلی به نام رب ازگیل، رب به، رب آلوچه وحشی و رب انار وحشی طعم غذاهای محلی آستارا را متمایز میکند.
در پخت لونگی و باستیرما رب ازگیل و رب آلوچه وحشی به عنوان اصلیترین چاشنیها محسوب میشوند که تقریبا همه زنان و مردان آستارایی به شکل ماهرانهای با پخت این غذاها آشنا هستند.
لونگی مرغ و ماهی
لونگی مرغ و ماهی خوشطعم، از غذاهای خوش طعم سنتی و اصلی مرزنشینان آستارا است. در رأس مواد اولیه این خوراک «رب ازگیل شیرین» و «رب آلوچه ترش یا رب انار» قرار دارد که در ترکیب با یکدیگر طعم به اصطلاح ملسی را به غذا میبخشد.
«لَوَنگی»، ماهی سفید یا مرغ شکمپری است که با ملاتی مثل آن چه در زیتون پرورده میبینید، پر شده است. این غذا به عنوان یکی از محبوبترین غذاها در اکثر رستورانهای آستارا و حومه سرو میشود. برای تهیه و پخت لونگی علاوهبر جوجهی محلی، ماهی سفید با اشپل، مغز گردو، پیاز، آبغوره، نمک و فلفل استفاده میشود.
باستیرمای مرغابی
در باستیرمای آستارا استفاده از مرغابی در اولویت قرار دارد. در پخت این غذا، پس از ترکیب مغز گردو و پیاز خرد شده با رب ازگیل و آبغوره، آن را در شکم مرغابی جاسازی میکنند و زیر برنج آبکش شده می گذارند تا دم بکشد. این غذا را پس از تهیه و پخت کامل به همراه گوجهفرنگی سرخ شده و ترشی هفت بیجار، در منازل با برنج کته و در رستورانها با برنج آبکش سرو میکنند.
مسما
خوراک مسما در نزد مردم شهر مرزی بندر آستارا، جایگاه ویژهای دارد و در اکثر مراسم از قبیل توزیع نذورات و مهمانیها یکی از غذاهای اصلی سفرههای اهالی این خطه است.
در تهیهی این غذا پیاز محلی خرد و سرخ شده با مقدار کمی رب گوجهفرنگی، آلوچهی وحشی خشک شده و جوجهی محلی را پس از تفت دادن در کنار هم قرار میدهند و با کمی آب میپزند تا حدی که آب آن به شکل کامل بخار شده و روغن مخلوط شده با پیاز و چاشنیهای محلی باقی بماند. در مناطق مرکزی و شرقی گیلان نوعی غذا با نام «آلو مسما» پخت میشود که با غذای مردم آستارا کاملا متفاوت است.
چیغیرتما
یکی از خوشمزهترین غذاهای محلی مردم آستارا که بیشتر در وعده شام سرو میشود، «چغیرتما» است. در تهیهی چغیرتمای آستارا، گوشت مرغ محلی، پیاز محلی، سیبزمینی و گوجهفرنگی به شکل مجزا سرخ شده و در پایان با تخممرغ مخلوط میشود.
بورانی پلو
بورانی پلو آستارا برای ناهار و بهخصوص روزهای بارانی پائیزی در سفرهی اکثر خانوادههای آستارایی مشاهده میشود. برنج، خلال کدو که در زبان محلی به آن بورانی میگویند، شیر (به اندازه مقداری که آب برای کته میریزند)، کمی شکر، زردچوبه و کره را با هم مخلوط کرده و میپزند. بورانی پلوی آستارا را به طور معمول با ماهی سفید شور یا ماهی دودی میخورند.
آش دوغ
آش دوغ علاوهبر بندر مرزی آستارا در غرب استان گیلان در مناطقی همچون تالش، استان اردبیل و آذربایجانشرقی هم به شکلهای مختلف تهیه میشود. در مناطق مختلف آستارا برای طبخ آش دوغ نخود را یک روز زودتر در آب میپزند و سپس به همراه سبزی خرد شده، برنج، گوشت قرمز (کوفتههای ریز) و آرد برنج یا گندم در داخل دوغ جوشیده میریزند و میپزند. در آستارا معمولا بر اساس ذائقههای مختلف علاوه بر دوغ محلی ترش از ماست هم برای شیرین شدن آش استفاده میکنند.
جزوز یا قورما
جزوز یا قورما آستارا، غذایی کامل برای صبحانه است که در غذاخوریهای آستارا به نام «جزوز» شناخته میشود. این غذا ترکیبی از جگر، دل و قلوه گوسفندی سرخ شده با سیبزمینی، پیاز و گوجهفرنگی سرخ شده است. اگر به آستارا سفر کردید، تجربه طعم بینظیر این غذا را از دست ندهید.
نذیر چورک آستارا
این نان شباهتهای کمی به «نان فطیر» دارد و نانی مشابه با آن در تالش نیز پخت میشود که به آن «نان زرین» گفته میشود. خمیر «نذیر چورک» با آرد، شیر، کره، تخممرغ، خامه و زعفران و حلوای داخل آن با آرد، شکر، کره و زردچوبه تهیه شده و روی آن با زردهی تخممرغ، رنگ زعفران و کنجد تزئین میشود. پس از آماده کردن نان آن را درون سینیهای مخصوص میچینند.
در گذشته نذیر چورک را درون تنور نانواییها و با پیشرفت تکنولوژی درون فرهای اجاق گاز میپزند. تازه دامادهایی که پس از پایان مراسم خواستگاری پاسخ مثبت را از عروس و خانوادهی وی میگیرند، با پخت نذیر چورک و تهیهی هدایایی نفیس به اتفاق خانواده، برای عرض تبریک عید به منزل پدری عروس میروند.
در مراسم سنتی قره بایرام آستاراییها، نذیر چورک به همراه حلوا و خرما در میان افرادی که برای عرض تسلیت به نزد خانوادههایی که در طول سال عزیزان خود را از دست دادهاند هم توزیع میشود.
با مقاله های دیگر اصفهان تور نیز همراه باشید تا با غذاهای محلی سایر شهرهای ایران و جهان آشنا شوید.
شکم گردی در زنجان
غذاهای محلی زنجان
استان زنجان یکی از استان های سردسیر ایران میباشد، ذائقه ی مردمان هر شهر را میتوان با توجه به خلق و خو و غذاهای محلی آنجا تشخیص داد. زنجان نیز همانند سایر شهرهای ایران دارای غذاهای محلی ویژه و خاصی میباشد آژانس مسافرتی طلوع سفریاد در مقاله ی زیر یکسری از این غذاهای محلی را گرد آوری کرده است. با ما همراه باشید.
۱- جغور بغور
خوراک جغور بغور یا با تلفظی دیگر جغول بغول از خاص ترین غذاهای محلی زنجان به شمار می رود. طبخ سریع و آسان و طعم دل انگیز این خوراک آن را در بسیاری از شهرهای ایران به غذایی محبوب تبدیل کرده است. در این غذا جگر سیاه و سفید را خرد کرده و به همراه پیاز و سیب زمینی سرخ می کنند. بعضی ها علاوه بر نمک و فلفل تنها به افزودن زردچوبه اکتفا می کنند؛ اما در بیشتر موارد مخلوط جگر و سیب زمینی و پیاز، با رب یا رب انار تفت داده می شود.
شاید جالب ترین نکته در مورد جغور بغور، رایج بودن سرو آن به عنوان وعده ی صبحانه باشد. اگر سری به زنجان بزنید، هنگام صبح دکه ها و رستوران های بسیاری را خواهید دید که جغور بغور داغ و خوش طعم را به دست مشتری می رسانند.
۲- خورش آلوچه با مرغ
خورش یا خورشت آلوچه با مرغ یکی از اصیل ترین خوراک های سنتی استان زنجان به حساب می آید و طعم بسیار لذیذش را مدیون آلوهایی است که هنگام طبخ، در آن می ریزند. این غذا مانند سایر خورش ها با برنج سرو می شود و عطر و بویی بسیار دلچسب دارد.
برای درست کردن این غذای خوشمزه، مرغ و پیاز را خوب تفت داده و با هویج و قیسی آلو که از پیش سرخ شده، مخلوط می کنند و سپس با رب، رنگ و طعمی ویژه به آن می بخشند. آلوی به کار رفته در این خورش عموما آلوی برغان است که طعم و کیفیتی بی نظیر دارد و تاثیر شگرفی بر طعم خورش می گذارد.
۳- پیازو
با رواج فست فودها و اغذیه غربی، برخی طعام ایرانی از جمله پیازو، به مرور فراموش شدند. این غذا که خیلی ها حتی تا به حال اسمی از آن نشنیده اند، یکی از قدیمی ترین و خوشمزه ترین غذاهای استان سردسیر زنجان است که ظاهری شبیه به آش یا اشکنه دارد.
سال ها پیش زنان غیور زنجانی برای دلنشین نمودن شب های دراز و سرد زمستان، با پیاز، گردو، گوشت، گوجه فرنگی، عدس، لپه، برگه ی زردآلو و سیب زمینی غذایی که در واقع یک اثر هنری است، می پختند و با طعم لذیذ آن، خانواده را دور هم و زیر کرسی جمع می کردند. اما متاسفانه این روزها دیگر به ندرت شاهد پخته شدن این غذا در میان خانواده های ایرانی هستیم.
۴- بوغدا آشی
بوغدا در زبان ترکی به معنای گندم و بوغدا آشی به معنای آش گندم است. این آش خوشمزه، عصرانه یا شامی بسیار مناسب برای شب های زمستان و دورهمی های خانوادگی به شمار می رود. برای پخت آن ابتدا گندم و حبوبات را خوب خیس می دهند و پس از آن که این مواد به آرامی در آب شروع به پختن کردند، اسفناج های درشت و تازه را به همراه ادویه داخل دیگ می ریزند.
آش گندم یا بوغدا آشی علاوه بر طعم خوش، سرشار است از ویتامین ها و املاحی مانند A,B,C,E، کلسیم، پتاسیم، آهن و ید.
۵- آش ترش
آش ترش زنجان از آن آش هایی است که با ظاهر خوش رنگ و لعابش حسابی اشتهای بیننده را بر می انگیزد. هر آنچه که فکرش را بکنید در این آش پیدا می شود؛ از حبوباتی چون عدس و نخود و لوبیا گرفته تا سبزی و سیب زمینی و هویج و این ها تازه تمام مواد تشکیل دهنده ی آش لذیذ زنجانی ها نیستند! سیر و سرکه و شکر و پیاز و جو پرک و لبو و آلوچه هم در طی مراحل پخت به این غذا اضافه می شوند و از آن معجونی کامل با مجموعه مواد مورد نیاز بدن انسان می سازند.
البته اضافه کردن لبو به آش در صورت تمایل آشپز است و اجباری نیست اما رنگ و طعمی بینظیر به عصرانه ی شما خواهد بخشید.
۶- آش شیر
آش شیر نام یک آش فوق العاده ی دیگر از دیار زنجان است. این آش با استفاده از گندم و حبوبات خیس داده شده، شیر و نخود تهیه می شود.
برای تهیه ی آش شیر، ابتدا حبوبات و گندم طبخ می شوند و سپس شیر به آن ها اضافه می گردد. در انتها برای طعم بهتر و تزئین آش، کشمش و گردوی فراوان روی آن می ریزند و سرو می کنند. ترکیب شیر و گردو و کشمش، به این آش طعمی فوق العاده می بخشد.
۷- شش انداز
شش انداز غذایی بسیار مقوی است که با فرهنگ و رسوم کشورمان پیوندی نزدیک دارد. این غذا بیشتر در شب چهارشنبه سوری طبخ می شود تا خوشی مردمان استان زنجان را تکمیل کرده و طعمی لذیذ به آن ها عیدی دهد.
اگر دوست دارید طعم این خوراک محلی را بچشید، باید خرما و گردو و کشمش را به خوبی با پیاز بپزید و سپس تخم مرغ هایی که در ظرفی دیگر کاملا هم زده اید، به مواد تفت داده شده بیفزایید. برای تزئین هم گردو، کشمش و اندکی شیره ی انگوی روی شش انداز بریزید تا وعده ای خوش مزه برای شب چهارشنبه سوری داشته باشید.
۸- کله جوش
کله جوش غذایی است که در بسیاری از استان های کشور مورد استفاده قرار می گیرد و هرجا دستور پخت خاص خودش را دارد. مردم زنجان در این غذا از گوشت و قارچ نیز استفاده می کنند. برای تهیه ی یک کله جوش زنجانی خوشمزه باید گوشت و قارچ را همراه با پیاز و سبزیجات معطر دلخواهتان تفت دهید و سپس نخود و عدس را با آب فراوان به مواد قبلی بیفزایید. در نهایت نیز تخم مرغی را با ماست و کشک هم زده و به کله جوشتان اضافه کنید. این خوراک خوشمزه، برای روزهای سرد زمستان بسیار مقوی است.
۹- کشک بادمجان
با شنیدن نام کشک بادمجان، خیلی از ما به یاد شهرهای شمالی کشور می افتیم و این غذا را متعلق به آن خطه می دانیم؛ در صورتی که مردم استان زنجان نیز، با دستور پختی متفاوت، این غذا را طبخ می کنند.
بانوان زنجانی برای تهیه ی کشک بادمجان زنجان، بادمجان سرخ شده را همراه با کشک، له می کنند و سپس روی آن را با گوشت چرخ کرده، پیاز و سیری که هر یک پیش از این به طور جداگانه سرخ شده اند، می پوشانند؛ از نعنا داغ و گردو نیز برای تزئین این خوراک استفاده می کنند.
کشک بادمجان زنجان به علت داشتن کشک، گردو و بادمجان فراوان منبع تغذیه ای مفید به شمار می رود.
۱۰- حلیم
اهالی استان زنجان برگزارکنندگان یکی از با شکوه ترین مراسم عزاداری امام حسین در میان شهرهای ایران هستند. در راستای این موضوع، پخت حلیم در ایام محرم به صورت گسترده در میان زنجانی ها رایج است.
بسیاری از مناطق کشورمان به طور مشترک از یک دستور پخت حلیم استفاده می کنند؛ به این صورت که گوشت و گندم را با آب و پیاز طبخ می پزند و می کوبند تا جایی که کش بیاید. هنگام خوردن نیز دارچین و شکر به آن می افزایند و با نان سرو می کنند.
۱۱-علم سلات
یکی دیگر از غذاهای بسیار قدیمی استان زنجان که عموما در ابهر پخته می شده، علم سلات است. این غذا از گوشت، گندم، نخود، لوبیا، عدس، هویج، جغندر، فلفل، سیب زمینی، روغن، زردچوبه، زردآلو و آلوچه تشکیل می شود. در قدیم مواد ذکر شده را با هم می پختند، در خمره ای سفالی می ریختند و در آن را با خمیر مسدود می کردند؛ سپس با پختن آن در تنور، صبحانه ای جانانه برای فصل زمستان مهیا می نمودند. این روزها اما به ندرت شاهد طبخ علم سلات هستیم.
۱۲- سایر غذاها
علاوه بر تمامی موارد ذکر شده، پخت چند غذای دیگر نیز در استان زنجان از دیرباز رواج دارند که دستور پختشان با شیوه ای که در استان های دیگر برای طبخ این اغذیه به کار می رود، یکسان است؛ به همین علت ما تنها به معرفی این چند بسنده می کنیم.
*آش رشته: این آش در تمامی نقاط ایران مورد استقبال مردم قرار می گیرد و در استان زنجان هم بسیار محبوب است.
*کوفته ترکی: این غذا بیشتر با نام شهر تبریز مشهور است؛ اما باید بدانیم که ساکنان استان های دیگر نیز، از جمله زنجان، نسبت به پخت آن اقدام می کنند.
*مرصع پلو: پلویی است شیرین با ظاهری بسیار اشتها برانگیز که از قدیم الایام در نقاط گوناگون ایران طبخ می شده است.
آداب و رسوم مردم زنجان
آداب و رسوم مردم زنجان
زنجان یکی از شهرهای قدیمی ایران است که دارای آداب و رسوم کهن میباشد.ولی فرهنگ عامه ی آن در همه ی مناطق یکسان نبوده است و در مناطق مختلف دارای آداب و رسومات خاصی می باشند. ولی در نهایت دارای وجوه مشترکی نیز میباشند. شرکت خدمات مسافرتی طلوع سفریاد یکسری از این آداب و رسومات را گرد آوری کرده است که شما همراهان با آن بیشتر آشنا شوید. در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.
آداب مهمان
عموماً مهمان در ميان مردم زنجان داراى مقام و منزلتى بزرگ است. اصولاً تمام شئون زندگى آنان براساس پذيرائى از مهمان ترتيب يافته است، گوئى همه چيز براى مهمان است. پس از ورود مهمان به خانه، تمام اعضاءِ خانواده در خدمت مهمان قرار مىگيرند و طعام و خوراکىهاى مختلف و اشربه به چند برابر نياز تهيه مىشود. در اين مرحله دو رسم وجود دارد: يکى آنکه صاحبخانه پس از چيدن سفره رنگين، اتاق مخصوص پذيرائى را ترک و مهمان را تنها مىگذارد تا بهراحتى غذاى خويش را ميل نمايد. در رسم دوم صاحبخانه در فاصله يکى دو مترى سفره دو زانو نزديک در ورودى مىنشيند و مردم به مهمان تعارف مىکند و پس از جمع کردن سفره با تعارفات زياد نظير ببخشيد، قابل شما نبود، شرمنده شديم و … ، افراد خانواده بقيه غذا را ميل مىکنند .
زمان استراحت را مهمان تعيين مىکند و در مجموع مهماننوازى از خصوصيات بارز اين مردم است، که در سفرنامههاى جهانگردان به تفصيل از آن سخن رفته است .
مراسم عروسى
از نظر آداب و رسوم بهطور کلى دو نوع ازدواج در منطقه صورت مىگيرد. در شکل اول عروس همراه با داماد بدون اطلاع قبلى منزل پدرى را ترک مىکندو چند روز بعد پدر داماد با ريش سفيدان محلى به منزل عروس رفته و بههر تقدير پدر عروس را راضى مىکنند و نامهاى تحت عنوان وکيلنامه جهت عقد ازدواج رسمى دريافت مىنمايند .
در شکل دوم ابتدا پدر داماد بههمراه ريشسفيدان محلى به منزل عروس جهت خواستگارى مراجعه و پس از جلب رضايت، هر کدام از طرفين نمايندهاى جهت عقد قرارداد تعيين مىکنند. متن قرارداد شامل شيربهاء و مهريه و براساس وضع مالى داماد مواد غذائى مانند قند، چاي، برنج، روغن، شيريني، کشمش مىباشد. قرارداد تحت عنوان ‘کسمات’ منعقد مىگردد و پدر عروس مقدارى پارچه بهنام ‘خلعت’ جهت دعوت از اقوام به تعداد ۴۰ نفر از پدر داماد دريافت مىکند. عمو و دائى عروس در اين ميان هدايائى چون کت و شلوار، و گوسفند دريافت مىنمايند . پدربزرگ و مادربزرگ عروس نيز صاحب زيورآلات مىشوند. جهيزيه توسط پدر عروس آماده مىشود که شامل قالي، کمد، ظروف، جاجيم، چرخ خياطي، خورجين، لوازم خواب، کت و شلوار داماد و يک جعبه در بسته توسط مادر عروس پس از تدارک عروسي، مراسم ‘صلاحچائي’ توسط پدر داماد برپا مىشود که پس از صلاح و مشورت ريشسفيدان زمان و مکان عروسى معلوم مىشود و به خانواده عروس ابلاغ مىگردد و از طرف خانواده عروس لازمالاجرا مىگردد. سپس نمايندگان خانواده عروس و داماد تعيين شده و ضمن تحويل خلعتها. مهمانان را دعوت مىنمايند. پس از جمع شدن مهمانان در منزل عروس و داماد، مهمان زن مقدارى پول، جاجيم، دستکش بهنام ‘توره’ به عروس هديه مىکنند .
بعد از صرف شام، مقدارى حنا همراه شمع و شيرينى در سينى گذاشته و به منزل عروس برده مىشود. و مراسم حناگذارى تا نزديک صبح ادامه مىيابد. در منزل داماد چند نفر جهت آوردن عروس تعيين مىشوند و فراوانى آن روز به منزل عروس رفته و ضمن صورتبردارى جهيزيه و تحويل گرفتن آن، و عروس پس از دريافت اجازه از پدر يا عمو آماده حرکت مىشوند. مرکب عروس تزئين شد. و همراه با برادر خويش و فرستادگان داماد سوار شده و بهراه مىافتد. برادر داماد پيشاپيش قافله حرکت مىکند. داماد نيز سوار بر اسب بهعنوان ربودن عروس حرکت مىکند که با مقاومت همراهان عروس مواجه مىشود و عقبنشينى مىکند. با رسيدن عروس به منزل داماد، وى از پشتبام مقدارى پول و شيرينى و سيب به سر عروس پرتاب مىکند و سپس يک پسربچه بهدست عروس داده مىشود (به نشانه ٔ زائيدن بچهپسر). ورود به خانه همراه با ذبح قربانى و شکستن تخممرغ است . عروس را دور تنور گردانده، روى پارچهاى بهنام پىانداز حرکت داده و در اتاق مخصوص مىنشانند و او نمىنشيند تا اينکه پدر داماد يک رأس گاو يا گوسفند به او هديد مىکند و او را مىنشاند. سپس شيرينى خورده مىشود و مهمانان مقدارى پول بهعنوان ‘تويانه’ مىدهند، که بعداً به پدر داماد تحويل مىشود، پس از ناهار مهمانان مراجعت مىکنند .
دو روز بعد از عروسى مراسم زنانه ‘دواق قاپما’ انجام مىشود و پس از بيست روز پدر عروس تحت عنوان ‘اياق آشما’ عروس و داماد را به منزل دعوت مىکند و هديهاى شامل گوسفند و فرش به آنها مىبخشد. در ماه اول ازدواج مراسم مشابهى توسط قوم و خويش عروس و داماد انجام مىشود .
سنتهاي رايج ماه رمضان در استان زنجان
مردم استان زنجان ماه رمضان را فرصت مغتنمي براي عبادت، خودسازي و تذهيب روح و نفس ميدانند و خود رااز ماههاي رجب و شعبان براي شركت در ضيافت الهي آماده ميكنند. مومنان اين خطه با غبارروبي از مساجد، امامزادهها، تكايا و منازل و خريد اقلام و مايحتاج ضروري خود، از روزهاي پاياني ماه شعبان رسما به پيشباز رمضان، ماه نزول قرآن ميروند. روزهداري مومنين زنجان معمولا همزمان باآخرين روز ماه شعبانالمكرم و برخي مواقع نيز يك هفته قبل از آغاز ماه رمضان، تحت عنوان “روزه پيشباز” آغاز ميشود و عيدسعيد فطر خاتمه مييابد .
درطول ماه رمضان كه به زبان تركي “اوروشليق” خوانده ميشود مساجد، اماكن مقدس و نمازخانههاي اين استان مملو از جماعت روزهداري ميشود كهبا انگيزهي تكميل عبادت و كسب فيض بيشتر، نمازهاي يوميه را بهجماعت اقامه ميكنند . فعاليتهاي ديني و مذهبي در اين ماه در شهرها و روستاهاي استان بهاوج خود ميرسد و كلاسهاي ويژه قرايت، تفسير و تعليم قرآن، جلسات احاديث، علوم ديني و فقهي بهطور گسترده در اماكن مقدسه و منازل مردم برگزار ميشود .
آحاد مختلف مردم اين استان از قديمالايام اعتقاد دارند، ماه رمضان با خود خير وبركت ميآورد و اعضاي خانوادهاي كهدر آن روزهخوار بدون عذر موجه وجود داشته باشد از نعمات و بركات بيكران ضيافت خداوندي محروم ميشوند. مردم زنجان روزه گرفتن در دهه اول ماه مبارك رمضان را ” يوقوشا داشينان- چيخماق ” ( حركت در سربالايي تند كوه با بار سنگ )، ده روز دوم اين ماه را “يوقوشا كرپيجينن چيخماق ” ( بالارفتن از دامنهكوه با بار خشت) و روزهداري در دههي سوم اين ايام پربركت را ” انيشه قاشماق سو ايچماق كيميندي” (پايين آمدن از دامنه كوه مثل آب خوردن است ) تعبير ميكنند .
بهاعتقاد مردم زنجان ، در ماه مبارك رمضان اعضاي بالغ خانوادهها از ثواب روزههاي كلهگنجشكي كودكان و افراد نابالغ برخوردار ميشوند و بههمين خاطر، والدين كودكان خودرا بهگرفتن روزهي نصفهروز ترغيب ميكنند و درقبال پرداخت وجهي، روزهي كلهگنجشكي آنان را ميخرند. مردم اين منطقه در شبهاي قدر نيز با برپايي آيينهاي ويژه و خاصي از قبيل دعا و نيايش، شركت در محافل معنوي دعاي جوشن كبير ، دعاي فرج امام زمام و ابوحمزه، اقامه نماز هفت قلهواللهي، حضور درمساجد و تكايا و قرآنسرگرفتن، ۱۹ و ۲۱ و ۲۳ ماه مبارك رمضان را گرامي ميدارند. خواندن سورههاي عنكبوت ، روم ، دخان و قدر از ديگر باورهاي كهن مردم اين استان است كه در شبهاي قدر عملي ميشود
برپايي جشن و شادي در شب بيست و هفتم ماه رمضان (شب قتل ابن ملجم مرادي) تا هنگام سحر و خوردن كلهپاچهاي كه همراه با سير پخته شدهاست براي افطار و سحري در اين شب نيز جزيي از باورهاي مردم زنجان را تشكيل ميدهد. دوختن كيسه برات ” برات كيسهسي” در آخر ماه رمضان به تعداد اعضاي خانواده نيز از آداب ورسوم مردم اين منطقه است و مادر خانواده اين كيسه را درمسجد و بين دو نماز ظهر و عصر و دعاهاي تعقيبات نماز ، با پارچهي سفيد چلواري و نخ و سوزن كارنكرده ميدوزد. براي بريدن نخ و پارچهي اين كيسه بهجاي چاقو و قيچي از دندانها استفاده و يك سكهي “پول ” نيز در قسمت پايين آن قرار داده ميشود .
بهاعتقاد زنجانيها اگر اين كيسهها توسط پنج زن سيده كه اسامي آنها فاطمه يا يكياز القاب حضرت زهرا (س) باشد لمس شود، بركت و نعمت خدا بههمراه اين كيسهها به خانههاي آنان وارد ميشود و اعضاي خانواده به آرزوي خود ميرسند . خواندن نماز مغرب و عشا پس از قرايت دعا و آياتي از قرآن كريم چون سورهي مباركه قدر بهتعداد سه يا هفت بار قبلاز خوردن اولين لقمه افطاري از ديگر آداب و رسوم زنجانيها بهشمار ميرود و روزهداران اين ديار معمولا افطار خود را با خرما و يا نمك باز ميكنند .
زنجانيها در سالهاي دور كه وسايل ارتباطي چون راديو و تلويزيون بهندرت و تنها در منازل تعدادي از متمولين شهر يافت ميشد، زمان افطار را بااستفاده از رشتههاي نخ سياه و سفيد تعيين ميكردند. بههمين منظور دو رشته نخ سياه و سفيد را در مقابل چشم قرار داده و زماني كه چشم قادر به تشخيص اين دو رنگ از هم نميشد، افطار ميكردند. آش كشك، آش ترش، شيربرنج، آش بلغور ، تاس كباب ، فرني، كله پاچه، حلوا، آبگوشت كوفته ، كالاجوش ، پياز آب ، سوپ، رنگينك و انواع خورشتها از جمله غذاهايي است كه براي افطاري و سحري خانوادهها طبخ ميشود .
نانچايي ، بربري ، فتير ، شيرمال روغني و شيرين ، زولبيا وباميه و پشمك نيز از جمله نانها و شيرينيهاي سنتي است كه بيشتر در ماه مبارك رمضان در اين استان پخت و عرضه ميشود. تورنا بازي ، گل يا پوچ و گرداندن انگشتر توسط اوستا دربين گروه، دبرنا و شاهوزير نيز از جمله بازيهاي سنتياست كه هنوز در ايام ماه مبارك رمضان پساز بازكردن افطاري، در قهوهخانههاي سنتي و يا منازل و شب نشينيها توسط نوجوانان ، جوانان و حتي بزرگسالان انجام ميشود. زنجانيها همچنين عادت دارند در ايام ماه مبارك رمضان، كدورت و اختلافهاي فيمابين را برطرف و نسبت بههم محبت بيشتري ابراز كنند چراكه معتقدند لطف خدا بيشتر شامل حال كساني ميشود كه دل مومن روزهداري را شاد ميكند .
تهيه و توزيع مايحتاج عمومي از قبيل برنج ، روغن، گوشت و آرد بين افراد و خانوادههاي نيازمند در آستانهي ماه مبارك رمضان و همزمان با شبهاي قدر نيز از ديگر آدابي است كهاز ساليان دور بين زنجانيهاي رايج است .
شب يلدا در زنجان
يلدا، طولانيترين شب سال يكي از آداب به يادگار مانده از گذشتگان و پيشينيان، شب انار و آجيل و قصه و هندوانه، شب لحظات مهرورزي و شب تولد خورشيد است. شب يلدا درازترين شب سال است، شبي كه در آن صبح ديرتر آغاز و ماه و ستاره ديرتر به خانه ميروند. شب يلدا در فرهنگ ايرانيان جايگاه ويژهاي دارد و در آن رسم و رسوماتي دارند كه جالب و خواندني است .
استان زنجان يكي از استانهاي كشور است كه در آن شب يلدا در ميان مردم جايگاه ويژهاي دارد و مردم در اين ايام كارهايي را انجام ميدهند كه براي ديگر هموطنان جالب است. خواندن فال حافظ، شاهنامهخواني، نقل خاطرات، قصهگويي پدر و مادربزرگها، حضور در منزل بزرگان خانواده، خواندن دعاهاي شكرانه نعمت و سلامتي، تزيين سفره مخصوص با انواع ميوهها و خشكبار، تهيه تنقلات و شيرينيجات، خوردن هندوانه و از همه مهمتر صله ارحام، از جمله رسوم و سنتهاي ديرينه مردم زنجان در شب يلدا محسوب ميشود .
عدهاي بر اين باورند كه خوردن هندوانه در اين شب، باعث جلوگيري از تاثير سرما در زمستان و گرمازدگي در تابستان ميشود كه اين كار در بيشتر نقاط كشورمان صورت ميگيرد و مردم در اين شب هندوانه ميخورند. يكي از مهمترين و زيباترين كارهايي كه در شب يلدا انجام ميگيرد صله رحم و ديدار از بزرگان است كه هنوز از با وجود گذشت سالها مردم و به ويژه كوچكترها تلاش ميكنند به خوبي آنرا عملي كنند.
در جاي جاي استان زنجان مردم رسم دارند كه در اين شب به ديدار بزرگان قوم و فاميل رفته و در آنجا شب يلدا يا به قول زنجانيها و آذريها شب چله را سپري كنند .
در زنجان در شب يلدا كوچكترها و جوانترهاي فاميل و يا فرزندان در خانه پدر و پدربزرگ جمع ميشوند و اين شب را به خوبي و خوشي ميگذرانند.از جمله سنن زنجاني در اين ايام رفتن به خانه نوعروسان فاميل است كه در آن خانواده داماد با بستن خنچههاي شيريني، آجيل و ميوه آن را به خانه عروس ميبرند كه در اصطلاح به آن شبچره گفته ميشود.شبچره زنجانيها شامل انواع آجيل، شيريني و ميوههاي فصل مانند انار، ازگيل و هندوانه همراه با هدايايي براي عروس، در بستههاي آذينبندي شده به نام خونچه است. البته اين اقدام خانواده داماد در سال بعد و در نخستين شب يلدا توسط خانواده عروس مقابله به مثل ميشود و اين بار خانواده عروس براي دختر خود شبچره ميبرند .
خوردن آجيل به ويژه شكتن گردو، فندق و بادام نيز در كنار آجيلهاي امروزي و سنجد در سنن زنجانيها از جايگاه ويژهاي برخوردار است. مردم زنجان در شب يلدا مقداري برف سفيد را با شيره انگور مخلوط كرده و آنرا ميخورند كه بسيار خوشمزه ميشود. همچنين زنجانيها با خوراكيهايي چون ترب، شلغم، كلم و تنقلاتي مانند توت و انجير خشك، كشمش، گردو و نخودچي در اين شب از ميهمانان خود پذيرايي ميكنند
در برخي نقاط استان زنجان نيز كه هنوز به سبك قديم براي گرم شدن از كرسي استفاده ميشود و هنوز بخاريهاي مدرن بدون نياز به لوله و غيره در آنجا جايگاهي ندارد، در شب يلدا و در استقبال از روزهاي بلند رحمت و بركت در چهار گوشه كرسي گردو و فندوق ميشكنند به اين اميد كه بر اطراف خود شادي و خنده حاكم شود .
در كنار خوردن، زنجانيها آداب ديگري نيز براي اين شب دارند كه طرح معما و چيستان از سوي بزرگترها و بازيهاي دسته جمعي نظير گل يا پوچ، از سرگرميهايي است كه در شب يلدا، بزرگ و كوچك خانواده را به خود مشغول ميكند تا در شب يلداي زنجان كه معمولا هوا سرد و زير صفر است كانون گرمي در خانوادهها تشكيل شود. البته شايد اين سنن در برخي مناطق استان به دليل گرفتاريها و مشكلات اجرا نشود ولي هنوز هم خانوادههايي هستند كه به اين سنن پايبند بوده و اگر اين سنن را اجرا نكنند دلگير شده و آنرا خوش يومن نميدانند .
چارشنبه سوري
آخرين چهارشنبه اسفند ماه هر سال شمسي كه ايرانيان در شب آن جشن چارشنبه سوري ميگيرند و آداب و رسوم خاصي را در آن شب برگزار ميكنند. جشن چارشنبه سوري كه از جشن هاي ملي و باستاني ايرانيان است و هنوز در بسياري از شهرها و روستاهاي ايران شب اين روز را بطرزي خاص جشن ميگيرند. سعيد نفيسي استاد دانشگاه تهران در شماره ۱۱ سال اول و شماره ۱ سال دوم مجله مهر درباره «چارشنبه سوري » مقاله مفصل و محققانه اي نوشته اند كه قسمتهايي از آن را در اينجا نقل ميكنيم : چهارشنبه سوري يعني چهارشنبه عيش و عشرت و ميرساند كه اين شب را براي جشن و سرور بنياد گذاشته اند. اين جشن ملي از قديمترين زمانهاي تاريخ در ميان ايرانيان بوده است … شب چهارشنبه سوري در ايران آئين خاص و تشريفات گوناگون دارد كه هر يك از آنها را در ناحيه ديگر ميتوان يافت .آئين چهارشنبه سوري يا شب چهارشنبه آخر سال بر دو قسم است يك قسمت از آن عمومي و مشترك ميان تمام مردم ايران است كه حتي بعضي از آنها را در ملل ديگر نژاد آريا ميتوان يافت و قسمت ديگر آئين خصوصي است كه مردم تهران بدعت گذاشته اند و از اينجا كم و بيش بشهرهاي ديگر ايران رفته است . آن قسمت از آئين اين شب كه درتمام ايران معمول است از كرمان گرفته تا آذربايجان و از خراسان تا خوزستان و از گيلان تا فارس يعني تمام اين دشت وسيع كه ايران امروز را فراهم ساخته است و زيباترين بقاياي ايران باستاني است در هر شب چهارشنبه آخر سال با شور و دلبستگي خاصي آشكار ميشود تمام مردم آذربايجان چه در شهر و چه در ده ها در آن شركت دارند و حتي هنوز در ميان مردم قفقاز معمول است . ايرانياني كه از ديار خود دور افتاده اند نيز آن را فراموش نميكنند و ايرانيان مقيم تركيه و مصر و هندوستان نيز در جامعه خود اين رسوم و آداب را معمول ميدارند .
توپ مرواريد: در ميدان ارك طهران توپ كهن سالي بود كه مدت صد سال بر فراز صفه اي جاگرفته بود و چون پيران زمين گير از جاي خود نمي جنبيد – شبهاي چهارشنبه سوري زنان و دختراني كه حاجتي داشتند مخصوصاً آن زناني كه در آرزوي شوي بودند از آن توپ بالا ميرفتند و بر فراز آن دمي مي نشستند و از زير آن ميگذشتند و در برآورده شدن آرزوي خود شك نداشتند و بچه هاي شيرخوار را كه به اصطلاح «نحسي » ميكردند يا ريسه ميرفتند از زير توپ مرواريد و سر در نقاره خانه ميگذراندند. اين توپ را توپ مرواريد ميناميدند و افسانه هاي گوناگون در حق آن ميگفتند .
آتش افروختن : زيباترين و شايد قديمترين آداب چهارشنبه سوري آتش افروختن و جستن از آن و شادي كردن در كنارآتش است ….
اينك تقريباً در تمام ايران شب چهارشنبه سوري توده هايي از بوته خودروي بياباني فراهم مي آورند و نزديك يكديگر قرار ميدهند زن و مرد و پير و جوان در صحن خانه يا در ميدانهاي عمومي و بر سر چهارسوها و چهارراههاي شهر و ده از روي اين اخگرهاي افروخته يكي پس از ديگري جستن ميكنند و در هر جستني ميگويند: «زردي من از تو سرخي تو از من » يعني زردي بيماري و ناتواني را از من بستان و سرخي و شادابي و تندرستي را كه در خود داري بمن ببخش » پس از سوخته شدن خاكستري را كه از آتش ميماند بايد در خاك اندازي جمع كنند و از خانه بيرون برند ودر كنار ديوار بريزند و آنكس كه بيرون ريخته است در بازگشت در ميزند بايد از درون خانه از او بپرسند: «كيست ؟ » و او هم جواب دهد; «منم » گويند : « از كجاآمده اي ؟ » جواب دهد كه : «از عروسي » بپرسند: «چه آورده اي ؟ » گويد : « تندرستي ».
مراسم تدفين
اهالي بعد از رسيدن خبر فوت شخص در منزل او حاضر مىشوند. سپس مراسم تدفين انجام مىشود. جلوي ميت، يك سيني پر از قند شكسته با پارچه سياه رنگ روي آن حمل مىشود كه به آن ” ورخباز“ مىگويند. كه در مراسم بين مردم تقسيم مىشود. پس از آن اهالي به منزل متوفي مراجعه و به صرف غذا مىپردازند. روز بعد صاحب مجلس سوگواري، مجلس ”صلاح لاشماق“ را برپا مىكند كه با دعوت ريشسفيدان و خويشان نحوه برگزاري مراسم تعيين مىشود .
روز مراسم اگر پنجشنبه باشد شام و اگر جمعه باشد ناهار خواهد بود. يك روز قبل از مراسم، قرآنخوانهاي محلي جمع مىشوند و بايد يك جلد كلام ا … مجيد را تمام كنند، تا پذيرائي جالبي نصيبشان شود. بعد از صرف غذا مهمان بايد مجلس را ترك كند. بعد از روز شنبه اولاد خانواده با كسب اجازه منزل را ترك مىكنند. اما رفت و آمد مهمانان تا چهلم ادامه دارد. مراسم بعدي چند روز به چهلم مانده است كه قوم و خويشان با آوردن پارچههاي رنگي مجلسي بهنام ”قره اچماق“ برپا مىكنند . لباسهاي سياه را از تن درآورده و لباس رنگي مىپوشانند. شخص عزادار بعد از اين مراسم به منزل دوستان مراجعه و با تقديم پارچه، اجازه كندن لباس سياه را مىدهند .
روز چهلم پنجشنبه يا جمعه انتخاب مىشود و ناهار يا شام ترتيب داده مىشود، كه با دعوت قبلي مىباشد. آخرين مرحله روز عيد است كه آشنايان و دوستان از منزل متوفي ديدن كرده و مراسم پايان مىگيرد .
پوشش سنتي زنان و مردان زنجاني :
۱- ۱: سرپوش زنان : مهمترين سرپوش زنان در دوره قبل از كشف حجاب چادر مشكي بوده است كه در قسمت كمر داراي يك بند جهت بستن آن بوده است . علاوه بر اين زنان و دختران زنجاني از روسري سفيد رنگي كه بدان « چرگات » ميگفتند براي پوشاندن موهاي سرشان استفاده ميكردهاند ، به طور كلي آنچه كه عموميت دارد اينكه براي سر از سه نوع پوشش استفاده ميشده است. ابتدا پارچهاي به نام پوشن موي سر با قوس پيشاني به طور محكم محافظت مينموده ، سپس ابزار دومي كه به جهت حفاظت پوشن مورد استعمال است « چنه آلتي » ( زيرچانه ) نام دارد كه خود از سكههاي قلابدار به هم پيوسته و يا منجوق رنگارنگ تشكيل شده است و از زير چانه تا فرق سر چسبيده ميشود پوشش سوم بنام «ياشماق» (روسري) است كه براي پوشش دهان چانه و گردن استفاده ميشود كه در حقيقت نوعي روبند است
۲-۱ : تن پوش زنان : تن پوش زنان عبارت بود از پيراهني كه در اصطلاح محلي بدان « كوينگ» گفته ميشد جنس كوينگ از كرباس بوده و پارچه آن توسط خود افراد بافته ميشده است و طرحهاي الوان و رنگهاي گرم در آن به كار ميرفته است بلندي كوينك به اندازهاي بوده كه تا زانو ميرسيده علاوه بر اين يقه كوينك كمي باز بوده كه در قسمت باز از گردن بند جهت پوشاندن گردن استفاده ميشده است . بر روي پيراهن يا همان كوينك ، ارخالق پوشيده ميشده ، ارخالق همان نيم تنه روئين زنان بود « كه معمولاً از چيتهاي رنگي دوخته ميشده كاملاً چسبان و بدون يقه بود و آستينهاي تنگ آن تا بالاي آرنج ميرسيد كه گاهي طول اين آستين تا حدود مچ هم ميرسيد . سر آستين آن داراي تكمههاي فلزي كوچكي بود ، اين تكمه در زمستان بسته و در فصل گرما و تابستان باز بود. طرحي از گل و بوته هم روي ارخالق ميدوختند كه به آن قلمكار ميگفتند بهترين ارخالقها متعلق به بنارس بود ، در اصفهان و بروجرد و شيراز نيز ارخالق توليد ميكردند .لباس ديگري كه بدون آستين بود و از روي پيراهن و زير كت پوشيده ميشد جليزقا يا جليقه بود كه ( در اصطلاح محلي جرقا نام داشت) . از روي جليقه يا ارخالق زنان كتي ميپوشيدند كه در اصطلاح محلي به آن « دون » يا «يل» ميگفتند كه تا كمر ميرسيده و مورد استفاده متمولين بوده .زنان از تنبان بعنوان شلوار استفاده ميكردهاند ، « تنبان يك نوع شلوار بود كه معمولاً كوتاه و گشاد بوده و از پارچههاي چون ابريشم ، مخمل ، شال كشميري يا پارچههائي از اين قبيل دوخته ميشد ، تنبان كه در اصطلاح محلي بدان تومان گفته ميشود ، تا قوزك پا ميرسيده و سپس در قوزك پا باكش بسته ميشده تنبانهاي كوتاهتر گشاد دوخته ميشدند . همچنين زنان دامني پرچين بنام شليته ( كه در اصطلاح محلي شلته گفته ميشده ) ميپوشيدند ، شليتهها ابتدا دامنيهاي پرچيني بودند كه روي زانو ميآمد ولي بعد اين شليتهها كمكم كوتاهتر شده شليتهها را روي تنبان به تن ميكردند . زنهاي شيك پوش معمولاً ۱۰ الي ۱۱ شليته برپا ميكردند . يك نوع شلوار هم تحت عنوان ( نيمساق ) وجود داشته از اين شلوار در مهمانيها و مسافرتها استفاده ميشده كه در قسمت پا به جوراب مجهز است كه نوعي جوراب شلواري است .
پاپوش زنان : زنان كفشهاي پاشنه كوتاهي كه به « كوردي ياتي » معروف بودند به پا كردهاند ،رويه اين كفشها معمولاً از پوست گوسفند ( يا ميشين) و زير كفش از پوست گاو ميش يا گاو بود كه در اصطلاح محلي بدان « گون » ميگفتند . روستائيان معمولاً از پوست خام گاوميش يا گاو استفاده ميكردند و رويه كفش را از لاستيك يا تسمههاي بهم بافته شده از پوست ميش يا گوسفند درس ميكردند . لازم به ذكر است كه چرم خام انعطاف نداشته و ظاهر خوبي هم نداشت ولي ديرتر از بين ميرفت . چرم خام رنگ طبيعي خود را داشت اما چرم دباغي شده كه معمولاً طبقات مرفه براي ساختن كفش خود استفاده ميكردند به رنگ قهوهاي يا تيره بود . كفش زنان ثروتمند يكنوع چارق گلدوزي و تزئين شده بود ، اما كفش زنان طبقات كم درآمد يا روستايي معمولاً از چرم خام تهيه ميشد ( البته نسبت به كفش مردان كمي زيباتر ساخته ميشد) معمولاً براي دوام بيشتر كفش از يك لايه « خش » استفاده ميكردند كه بين كف داخلي و كف اصلي كفش قرار ميگرفت . لايه خش ذرات ريز تراشيده شده چرم و ميشين بود كه با سريش و مقداري آب در يك كوزه ريخته شده و مانند سابيدن كشك در كوزه شكسته كوبيده ميشد تا كاملاً خيس شده و بوسيله سريش به هم بچسبد سپس آنرا روي كف داخلي كفش مرتب ميكردند و كف اصلي را روي آن نصب كرده و ميدوختند .
لباس عروس : نوع لباس عروس بستگي به استطاعت و اعتقادات خانواده عروس داشته است معمولاً روي صورت عروس تور ميانداختند . ميتوان گفت كه لباس عروس نسبت به لباس افراد عادي زرق و برق بيشتري داشته و رنگ آن شاد و از نظر ظاهرخوش دوخت بوده است .
لباس مردان :
۱-۲ سرپوش مردان : مردان معمولاً از كلاه پوستي يا كلاهنمدي به عنوان سرپوش استفاده ميكردند اما در زمان رضاشاه استفاده از اين كلاهها ممنوع شده و ابتدا كلاه پهلوي و سپس كلاه شاپو متداول گرديد . ۲-۲ : تنپوش مردان : مردان پيراهني به نام «كونيك » ميپوشيدند كه تا كمر ميرسيد ، از روي كونيك معمولاً جليقه ميپوشيدند كه از جلو يك طرف آن روي طرف ديگر آمده و بسته ميشده . همچنين دو نوع كت بنامهاي « اويما » و « ستره» وجود داشت كه هم جنس و هم استفادهكنندگان آنها متفاوت بود. ستره كنارش چاك داشته و جيب آن مثل قباي آخوندي بود ، ستره بلند بود و معمولاً شهريها و افراد ثروتمند از آن استفاده ميكردند . اما دهاتيها و مردم كمدرآمد «اويما » ميپوشيدهاند كه از جنس كرباس تهيه ميشده ، روستائيان كرباس را برنگ آبي رنگ ميكردند ( چون رنگ ديگري نبوده ) و اويما از ستره كوتاهتر بود و تا زانو ميرسيد . لباس كه مردان به عنوان پالتو استفاده ميكردند «سردري» نام داشته كه بالاتنه آن جدا بوده و پائين تنه آن داراي چينهاي زيادي بوده كه در اصطلاح محلي بدان « لوحه چين » ميگفتهاند و تا پا ميرسيد . شلوار مردان گشاد بوده و كمر آنرا با بند ميبستند ، روستائيان معمولاً بندشلوار – خود را بلند ميگرفتهاند به نحوي كه از جلوي شلوار آويزان ميشده است . رنگ اين نوع شلوارها كه به شلوار بندي معروف بودهاند ، آبي نيلي بوده . لازم به ذكر است كه افراد روستايي و كمدرآمد شلوار زير و شلوار رو نداشتهاند و همان شلوار را هم در خانه و هم در بيرون خانه ميپوشيدهاند .
۳-۲ پاپوش مردان : كفش مردان را نيز مانند كفش زنان از پوست گاوميش يا گاو «گون» درست ميكردهاند . افراد ثروتمند از كفش پاشنه بلند استفاده ميكردهاند ولي بقيه مردم كفش پاشنه كوتاه ميپوشيدند كه به آن « كودري ياتي » ميگفتند .
زيورآلات : استفاده از انگشتر بر خلاف مردان كه معمولاً از انگشتر عقيق به خاطر ثواب بودن استفاده ميكردند در بين زنان معمول نبوده است ، البته به هنگام ازدواج حلقهاي بين عروس و داماد رد و بدل ميشده است . دستبند و گردنبند زنان معمولاً از يك رشته منجوق – سنگ شبه يا شبق « سنگ سياه براق » و سنگهاي زرد رنگ (كهربا) و پشم و عقيق تشكيل ميشد . در روستاها معمولاً از سكههاي پنجريالي يا دهريالي كه زرگرها آنها را با قلابهائي به هم متصل ميكردند به صورت سربند – گردنبند و استفاده ميشد . سربندها را معمولاً بوسيله پيشاني بند ( در اصطلاح محلي عصابه ) آويزان ميكردند
جشن حالا
كهنترين جشن رايج در استان زنجان، در منطقه انگوران جشن «حالا» نام دارد كه احتمال ميرود با آيين زرتشتي ارتباط داشته باشد، اين جشن كه اوايل پاييز و پس از برداشت محصولات كشاورزي از كشتزارها و خرمنگاهها برگزار ميشود، يك ميهماني مردانه است و هيچ زني در آن حضور نمييابد.
اين جشن به نشانه شادي و سرور از جمع آوري محصول برپا ميشود.
آشنایی با مراکز خرید اصفهان
مراکز خرید نصف جهان
سومین شهر پرجمعیت ایران بعد از تهران و مشهد ،شهر اصفهان بوده که مرکز استان اصفهان هم محسوب میشود.
اصفهان به دلیل داشتن آثار تاریخی ،جاهای دیدنی و جاذبه های گردشگری زیاد،مورد توجه بسیاری از مسافران و
گردشگران قرار گرفته است ،به همین خاطر سالانه پذیرای مهمانان بسیار زیادی است.همواره یکی از لذت بخش ترین
لحظات سفر را می توان گشت و گذار در مراکز خرید دانست،بنابراین آشنایی با مراکز خرید مختلف پیش از سفر متواند
در شناخت بیشتر شما موثر باشد.اصفهان علاوه بر مکان های دیدنی و بناهای تاریخی دارای بازار های سنتی و
پاساژهای مدرن عظیم است.تلفیق این دو دنیای سنتی و مدرن در کنار هم دنیای جدید و چشم نوازی را به وجود آورده است .
در این مطلب از وب سایت مرکز مشاوره سفر آژانس مسافرتی طلوع سفریاد اصفهان فهرستی از این مراکز خرید را میبینیم.
مرکز خرید سیتی سنتر
این مرکز خرید شامل ۷ طبقه بوده که یکی از مدرن ترین و شیک ترین مراکز خرید اصفهان می باشد.
دو طبقه اول آن را پارکینگ اختصاصی خودرو با ظرفیت ۵۵۰۰ و سه طبقه بالای آن واحد های تجاری و دو طبقه آخر آن را
سالن سینما،سالن ورزش،رستوران ،فود کورت و شهربازی تشکیل می دهند.
جالب است بدانید شهربازی موجود در این مرکز خرید بزرگترین شهربازی سرپوشیده خاورمیانه به شمار میرود.
سیتی سنتر دارای بیش از ۲۰۰۰ کالاهای مختلف اعم از پوشاک،لوازم آرایشی و بهداشتی ،لوازم ورزشی،اسباب بازی،
لوازم تحریر و سایر وسایل را در اختیار مشتریان خود قرار می دهد.
برند محصولات مختلف بوده و تمامی اجناس موجود در این مجتمع با کیفیت بوده و درعین حال از قیمت مناسبی هم
برخوردارند،اما اگر قصد خرید مانتو یا پوشاک مردانه را دارید ،سیتی سنتر بهترین انتخاب برای شما به شمار میرود.
مرکز خرید سیتی سنتر را میتوان در زمره حراجی های اصفهان به حساب آورد،زیرا در برخی از روزهای سال در این
مرکز خرید،حراج و فروش ویژه برگزار خواهد شد.در سفر خود به اصفهان حتما از مرکز خرید سیتی سنتر دیدن کنید.
آدرس مرکز خرید سیتی سنتر:بزرگراه شهید دستجردی،روبروی ورودی جنوبی سپان شهر
ساعت کار مرکز خرید سیتی سنتر:۸صبح الی ۱۰ شب
مرکز خرید فدک مال
مجموعه فدک مال با زیربنای ۱۳۷۴۹۲ متر مربع و به عنوان سومین پروژه بعد از تجربه موفق اصفهان سیتی سنتر و
شهرک سلامت توسط شرکت پرستیژلند ایران در منطقه شمال اصفهان در حال ساخت و اجرا است. پروژه فدک
تلفیقی از ارائه خدمات تفریحی، تجاری، گردشگری، آموزشی و درمانی است که باهدف رفاه شهروندان این منطقه و
ارائه خدمات مناسب و مطلوب در سطح ملی ساخته شده است. این پروژه متشکل از دو طبقه پارکینگ مسقف، سه
طبقه واحد تجاری، تفریحی، گردشگری، آموزشی، فرهنگی و درمانی در طبقات همکف، اول و دوم و فضای اداری در طبقه
سوم تا ششم در بلوک D مجموعه است.
قرارگرفتن فضاهای آموزشی، درمانی و فرهنگی درکنار جذابیت های تجاری و تفریحی در یک مجموعه بی نظیر و با امکاناتی
در سطح عالی جزء اولویت ها و برنامه های اصلی این پروژه است. در طبقه دوم مجموعه گالری های هنری و فضاهای
نمایشگاهی، آموزشی و درمانی اختصاص یافته است. هم چنین از امکانات تجاری و تفریحی این مجموعه می توان به
هایپرمارکت، فروشگاه های معتبر جهت عرضه تولیدات ملی و بین المللی، بانک، شهربازی، فودکورت و رستوران ها اشاره نمود
که هر کدام در جایگاه خود پاسخگوی تامین نیاز خانواده های ایرانی می باشند.
فاز نخست این پروژه در پاییز سال ۱۴۰۰ مورد بهره برداری قرار گرفت.
آدرس مرکز خرید فدک مال:خیابان گلستان، خیابان هسا، میدان حج، مجموعه تجاری ،تفریحی و گردشگری فدک
ساعت کار مرکز خرید فدک مال:۸صبح الی ۱۰ شب
بازار نقش جهان
اگر به فکر خرید سوغات هستید، بازار نقش جهان بهترین انتخاب برای شما به شمار میرود. این بازار در حاشیه میدان
نقش جهان واقع شده و مرکز صنایع دستی اصفهان است. در سفر خود به اصفهان، حتما بازدید از بازار نقش جهان
را در برنامه خود قرار دهید.
آدرس بازار نقش جهان: شهر اصفهان، میدان نقش جهان
مرکز خرید جلفا
جلفا را میتوان یکی دیگر از مراکز خرید مدرن اصفهان برشمرد که دارای محصولات و کالاهای متنوعی است.
مرکز خرید جلفا از برندهای مختلفی برخوردار است،بنابراین بدون تردید هر نوع برندی که به دنبال آن هستید را در این
مکان پیدا خواهید کرد .
محصولات موجود در مرکز خرید جلفا شامل انواع پوشاک، کیف و کفش، مبلمان، وسایل تزیینی، جواهرات، پارچه، اسباب
بازی و سایر موارد است که همگی از کیفیت بسیار بالایی برخوردارند، اما قیمت آنها نسبتا گران است که البته قطعا
ارزش خرید یک جنس باکیفیت را دارد.
اکثر اصفهانیها برای خرید وسایل مورد نیاز خود، جلفا را انتخاب میکنند.
آدرس مرکز خرید جلفا:خیابان خاقانی ،کوچه چهارسوقی ها
ساعات کار مرکز خرید جلفا:۸ صبح الی۱۱:۴۵
مجتمع پارک
از قدیمیترین و محبوبترین مراکز خرید اصفهان میتوان به مرکز خرید پارک اشاره کرد که بیش از ۴۰ سال قدمت دارد
و مساحت آن در حدود ۱۵۰۰۰ متر مربع است. در محوطه این مرکز خرید یک پارک قرار گرفته و علت نامگذاری آن به نام
پارک هم همین مسئله است. مرکز خرید پارک دارای بیش از ۴۰۰ واحد تجاری، ساختمان پزشکان، مشاور املاک، پارکینگ
و انواع رستورانها بوده و محصولات متنوعی را در اختیار شما قرار خواهد داد.
اگر بخواهیم از یک مرکز خرید ارزان اصفهان نام ببریم، بیشک مرکز خرید پارک را معرفی خواهیم کرد، زیرا در عین حال که
اجناس باکیفیتی دارد، از قیمتهای بسیار ارزانی هم برخوردار است و از این رو توانسته در میان گردشگران، توریستها و
حتی خود اصفهانیها به محبوبیت بسیار بالایی دست یابد. پوشاک، کیف و کفش، ساعت، لوازم آرایشی و بهداشتی،
لوازم موسیقی، لوازم صوتی و تصویری، کامپیوتر و لوازم جانبی، اسباب بازی، لوازم ورزشی و لوازم تحریر تنها برخی از
محصولات موجود در فروشگاههای این مرکز خرید به شمار میروند. مرکز خرید پارک برای خریدهای خانوادگی یک انتخاب
خوب به شمار میرود، زیرا برای همه ردههای سنی و مطابق با هر سلیقهای، محصولات مختلف وجود دارد. این مرکز خرید
برای رفاه حال مسافران، مجهز به کافه و رستوران بوده که میتوانید اوقات خوشی را در آن سپری کنید.
آدرس مرکز خرید پارک: خیابان چهارباغ بالا، روبروی اداره برق
ساعت کار مرکز خرید پارک: ۱۰ صبح الی ۱۰ شب
(سیتی سنتر)مجتمع تجاری شهر
در صورتی که قصد دارید به یک مرکز خرید مدرن بروید و تمام محصولات مورد نیاز برای خود و خانواده خود را در آنجا
تهیه کنید،مرکز خرید شهر برای شما انتخاب خوبی به شمار میرود. این مرکز خرید دارای ۵ طبقه بوده که ۴ واحد
آن متشکل از ۲۱۰ واحدتجاری و ۳۰ واحد آن اداری است، همچنین یک طبقه آن شامل پارکینگ میشود.
مساحت مرکز خرید شهر که یکی از مراکز خرید محبوب شهر اصفهان محسوب میشود، در حدود ۱۳۵۰۰ متر مربع
است.در این مرکز خرید میتوان اقلامی همانند پوشاک، کیف و کفش، لوازم آرایشی و بهداشتی، شال و روسری،
لوازم صوتی وتصویری، موبایل، حوله و صنایع دستی را خریداری کرد. بد نیست بدانید که این مرکز خرید برای رفاه
حال مشتریان خود مجهز به انواع رستوران و کافی شاپ است.
آدرس مرکز خرید شهر: خیابان چهارباغ عباسی، نبش خیابان سید علی خان
ساعات کار مجتمع تجاری شهر: ۹صبح الی ۱۳-۱۴ الی۲۲
مرکز خرید کوثر
یکی دیگر از مراکز خرید بزرگ و شیک شهر اصفهان را میتوان مرکز خرید کوثر برشمرد که دارای نمای آینهای بسیار زیبایی
است.این مرکز خرید در نزدیکی سی و سه پل و یکی از بهترین هتل های اصفهان به نام هتل کوثر واقع شده است،
بنابراین میتوانید برای رزرو هتل اقدام کنید. این مجتمع چند طبقه، دارای ۴۵۰ واحد تجاری بوده و از امکانات دیگری
همانند پارکینگ، آسانسور،پله برقی، دستگاه خودپرداز، بانک، رستوران و کافی شاپ هم برخوردار است.
محصولات متنوعی در مرکز خرید کوثر به فروش میرسند و از برندهای محبوب مختلفی برخوردار هستند. از اقلام
موجود درفروشگاههای این مرکزخریدمیتوان به انواع پوشاک، کیف و کفش، طلا، نقره، زیورآلات، لوازم الکتریکی و
لوازم تحریر اشاره کرد.بد نیست بدانید که قیمت کالاهای مرکز خرید کوثرنسبتا بالا هستند، اما از کیفیت
خوبی برخوردارند.
آدرس مرکز خرید کوثر: چهارباغ بالا، خیابان شهید امینی نژاد، روبروی مجتمع آبنوس، پلاک ۸۴
ساعات کار مرکز خرید کوثر: ۹صبح الی ۱۳-۱۴ الی۲۲
بازار سپاهان
بازار سپاهان اصفهان یکی از مراکز خرید معروفی است که در میدان انقلاب و نزدیک سی و سه پل قرار گرفته
است. از آنجایی که میدان انقلاب جزء یکی از پر ترددترین مکان های اصفهان محسوب میشود قرار گرفتن بازار
سپاهان در این مکان باعث شده هر کسی که به بازدید از سی و سه پل میرود این مرکز خرید را نیز ببیند و از
فروشگاههای مختلف و رنگارنگ این بازار دیدن کند.
بازار سپاهان معمولا جزء یکی از بازارهایی هست که عروس و دامادهایی که در شرف ازدواج هستند سری به
آنجا میزنند زیرا عمده فروشگاههای این بازار را کت و شلوار، لباسهای مجلسی، مانتو و شلوار و بدلیجات
تشکیل میدهد.
از آنجایی که بازار سپاهان در مرکز شهر و محل پر رفت و آمدی قرار گرفته برای اینکه در وقتتان صرفهجویی کنید
و به ترافیک نخورید میتوانید از ایستگاه مترو که در فاصله چند متری این بازار قرار داره استفاده کنید.
آدرس مرکز خرید سپاهان: سی و یه پا ابتدای چهارباغ پایین
ساعات کار مرکز خرید سپاهان: ۹صبح الی ۱۳-۱۴ الی۲۲
بازار قیصریه
یکی از قدیمیترین و مهمترین مراکز خرید اصفهان را میتوان بازار سنتی قیصریه دانست که قدمت آن به دوران
صفویه برمیگردد. این بازار از دو طبقه تشکیل شده که طبقه اول آن مربوط به غرفهها و فروشگاهها و طبقه دوم
آن شامل دفترهایی جهت پرداختن به امور اداری مغازهدارها میشود. معماری بازار قیصریه کاملا سنتی بوده و فضای
بزرگی دارد. این بازار سنتی اصفهان از راهرو و دالانهای متعددی برخوردار بوده و انواع صنایع دستی، پارچه، فرش و
سایر محصولات در آن به فروش میرسند.
قدم زدن در این بازار قدیمی و تماشای محصولات آن بسیار لذتبخش بوده و حس نوستالژیکی را به شما هدیه
خواهد داد. جالب است بدانید که شما در واقع با ورود به این بازار قدیمی، هم از یک مکان تاریخی دیدن کردهاید و هم
به تماشای صنایع دستی و سوغات اصفهان پرداختهاید. بازدید کامل از بازار قیصریه تقریبا به ۵ الی ۶ ساعت زمان
نیاز دارد و مسیرهای مختلفی برای دسترسی به آن وجود دارد، اما معروفترین آن در شمال میدان نقش جهان
واقع شده و به نام سردر قیصریه شناخته میشود. در سفر خود به اصفهان حتما از بازار قیصریه آن دیدن کنید.
آدرس بازار قیصریه: خیابان حکیم، روبروی مسجد حکیم
ساعت کار بازار قیصریه: ۱۰ صبح الی ۱۱ شب
بازار بزرگ اصفهان
بازار بزرگ اصفهان را میتوان در زمره یکی از قدیمیترین و اصیلترین مراکز خرید اصفهان به حساب آورد. معماری
این بازار دارای سبک سنتی بوده و یکی از بزرگترین بازارهای اصفهان به شمار میرود. صنایع دستی، انواع پوشاک،
کیف و کفش و پارچه تنها برخی از محصولات موجود در این بازار هستند که میتوانید خریداری کنید. بد نیست بدانید
که در اطراف بازار بزرگ اصفهان، آثار تاریخی بسیاری همانند گنبد نظامالملک و مسجد جامع وجود دارند که میتوانید
از آنها هم دیدن کنید.
آدرس بازار بزرگ اصفهان: میدان امام علی، خیابان رزاق، جنب مسجد جامع
ساعت کار بازار بزرگ اصفهان: ۱۰ صبح الی ۱۲ شب
مرکز خرید هایپرمی
مرکز خرید هایپرمی با تنوع چشمگیر کالایی در گروه های مواد غذایی و آشامیدنی، بهداشتی و آرایشی، پوشاک و
منسوجات،لوازم خانگی و اداری و … توانسته است به عنوان یک فروشگاه بزرگ با سبد کالایی کامل و متنوع از
برندهای معتبر ملی و بین المللی جایگاه ویژه ای در میان عموم مخاطبین داشته باشد.
قیمتهای این مرکز خرید نسبتا بالا ولی کیفیت اجناس و خدمات دهی بسیار عالی دارد.
آدرس مرکز خرید هایپرمی: دروازه شیراز خ سعادت آبادخ مصلی جنب مصلی بزرگ اصفهان
ساعت مرکز خرید هایپرمی: ۹ صبح الی ۱۰ شب
بازار موبایل اصفهان
در صورتی که قصد خرید موبایل دارید، بدون تردید بازار موبایل اصفهان بهترین انتخاب برای شما محسوب میشود،
پس بدون معطلی وارد این بازار شوید. مرکز خرید موبایل اصفهان در سال ۱۳۹۱ تاسیس شده و دارای ۷ طبقه است
که طبقه همکف آن به نمایشگاه دائمی موبایل اختصاص دارد و طبقه زیرین آن به خدمات پس از فروش و نمایندگیهای
سونی و اچ تی سی مربوط میشود، همچنین ۵ طبقه از آن به طور مشخص بر روی غرفههای فروش موبایل تمرکز
دارد و محصولاتی با برندهای مشهوری همانند اپل، اچ تی سی، سامسونگ، هواوی و سونی در آن به فروش میرسند.
علت ایجاد نمایشگاه دائمی موبایل، کار کردن و در دست داشتن موبایل به صورت روشن است، تا با عملکرد و ابعاد
موبایل بیشتر آشنا شده و تصمیم بهتری بگیرید، همچنین مشاوران متخصص و مجرب به تمام سوالات شما درباره
گوشی که قصد خرید آن را دارید، پاسخ خواهند داد.
آدرس بازار موبایل اصفهان: پل فردوسی، ابتدای خیابان فردوسی
ساعت کار بازار موبایل اصفهان: ۹:۱۵ صبح الی ۹ شب
بازار گل و گیاه
بازار گل و گیاه اصفهان که به نام بازار گل و گیاه همدانیان شهرت یافته است، عرضهکننده انواع گلهای آپارتمانی،
تزیینی، مصنوعی، درختچهها و نهالهای زیبا است. اگر به گل و گیاه علاقهمند هستید و دلتان میخواهد به تماشا و
خرید گلهای رنگارنگ با رایحهای مطبوع بپردازید، به هیچ عنوان بازار گل و گیاه اصفهان را از دست ندهید. گلهای
موجود در این بازار بسیار متنوع هستند و با چیدمانی زیبا در فضای آن قرار گرفتهاند. قدم زدن در این بازار و خرید گل و
گیاههای مورد علاقهتان بدون شک آرامشی وصفناپذیر به شما هدیه خواهد کرد.
آدرس بازار گل و گیاه: خیابان جی، خیابان همدانیان، غرفه ۱۵۶ و ۷۹
ساعت کار بازار گل و گیاه: شنبه تا چهارشنبه ۸ صبح الی ۱ ظهر و ۴ عصر الی ۸ شب و پنجشنبهها و جمعهها
از ساعت ۸ صبح الی ۷:۳۰ شب
بازار ماهی خلیج فارس
از دیگر بازارهای مهم اصفهان میتوان به بازار ماهی خلیج فارس آن اشاره کرد که مرکز ارائه انواع ماهی و آبزیان
شمال و جنوب کشور به شمار میرود. تمام ماهیهای موجود در این بازار تازه بوده و از کیفیت بالایی برخوردارند. اگر
به غذاهای دریایی علاقه داشته و قصد خرید ماهی دارید، حتما از بازار ماهی خلیج فارس اصفهان بازدید کنید.
آدرس بازار ماهی خلیج فارس: شهر اصفهان، بلوار صفه
ساعت کار بازار ماهی خلیج فارس: ۸:۳۰ صبح الی ۱۱ شب
مرکز خرید مارتین
یکی دیگر از مراکز خرید اصفهان که بسیار مدرن بوده و از فضای شیک و زیبایی برخوردار است، مرکز خرید مارتین نام
دارد. این مجتمع تجاری از فروشگاههای متنوعی بهرهمند بوده و محصولاتی همانند پوشاک، کیف و کفش، زیورآلات و
صنایع دستی اصفهان را به فروش میرساند. پوشاک مارتین دارای برندهای مشهور ایرانی و خارجی است، بنابراین
میتوانید برندهای موردنظر خود را از این مجتمع خریداری کنید. لازم به ذکر است که کالاهای موجود در این مرکز خرید
نسبتا گران هستند.
آدرس مرکز خرید مارتین: چهار راه حکیم نظامی، ابتدای نظر شرقی، کوچه کلیسای وانک
ساعت کار مرکز خرید مارتین: ۹ صبح الی ۱۰:۳۰ شب
مرکز خرید نوژان
مرکز خرید نوژان اصفهان یکی از مراکز خرید به نسبت کوچک اصفهان است که مغازه های آن انواع پوشاک را با
قیمت های بسیار مناسب و منطقی به فروش میرسانند. این مرکز خرید برای خرید لباس بسیار عالی است.
دیدن این مرکز خرید برای اهل خرید خالی از لطف نیست.
آدرس مرکز خرید نوژان:چهارراه توحید، خیابان نظر میانی، مرکز خرید نوژن
مرکز خرید اوسان
اگر به دنبال یک مرکز خرید شیک و مدرن هستید که بتوانید برندهای ایرانی و خارجی پوشاک را از آن خریداری کنید،
اوسان بهترین انتخاب برای شماست. این مرکز خرید دارای اجناس متنوعی اعم از پوشاک مردانه و زنانه، شال و
روسری و زیورآلات بوده و به دلیل کیفیت بالای محصولات و وجود برندهای مختلف از قیمتهای بالایی برخوردار است.
بد نیست بدانید که فست فود پدر خوب که یکی از بهترین فست فودهای شهر اصفهان به شمار میرود، در این مجتمع
قرار دارد، همچنین مجتمع تجاری پارک هم در فاصله بسیار نزدیک با این مرکز خرید واقع شده است.
آدرس مرکز خرید اوسان: خیابان چهارباغ بالا، جنب مجتمع تجاری پارک
ساعت کار مرکز خرید اوسان: ۸ صبح الی ۱:۴۵ ظهر و ۴ عصر الی ۱۰ شب
مرکز خرید ارگ عظیم جهان نما
ارگ جهان نما بهترین انتخاب برای کسانی است که میخواهند علاوه بر خرید کردن، اوقات خوشی هم داشته باشند.
این مرکز خرید دارای فضای بزرگ و معماری زیبایی بوده و یک مجتمع تجاری – تفریحی محسوب میشود. مرکز خرید
ارگ عظیم جهان نما از ۳۶۴ واحد تجاری، ۳ سالن سینما، ۴ سالن گالری، ۱۲ مرکز صنایع دستی، ۶ رستوران و
کافی شاپ، هتل و پارکینگ اختصاصی برخوردار است. لازم به ذکر است که اولین آبنمای موزیکال شهر اصفهان
در این مرکز خرید قرار دارد.
آدرس مرکز خرید ارگ عظیم جهان نما: میدان امام حسین
شماره تلفن مرکز خرید ارگ عظیم جهان نما: ۳۲۱۲۱۲۹۹-۰۳۱
مرکز خرید ارکیده
ارکیده را میتوان یک مرکز خرید لوکس در شهر اصفهان دانست که دارای ۷ طبقه است. ۴ طبقه از این مرکز خرید
تجاری بوده، دو طبقه از آن اداری و یک طبقه آن شامل رستوران میشود. مرکز خرید ارکیده که یکی از بهترین مراکز
خرید اصفهان به شمار میرود، بیش از ۲۰۰ واحد تجاری فعال داشته و از برندهای بسیار معروفی برخوردار است،
به همین خاطر از آن به عنوان یکی از محبوبترین و پرطرفدارترین مراکز خرید اصفهان نامبرده میشود.
برخی از محصولات موجود در فروشگاههای این مرکز خرید شامل انواع پوشاک، زیورآلات، ساعت، لوازم تزیینی،
سنگهای قیمتی، عطر و ادکلن و سایر موارد هستند. همانطور که گفته شد یک طبقه از این مرکز خرید به انواع
رستورانها اختصاص داده شده است، بنابراین شما میتوانید برای استراحت و صرف غذا به آنها مراجعه کنید.
آدرس مرکز خرید ارکیده: خیابان حکیم نظامی، تقاطع خیابان خاقانی
ساعت کار مرکز خرید ارکیده: ۹:۳۰ صبح الی ۲:۳۰ بعدظهر و ۵ عصر الی ۱۱:۳۰ شب
بازار بزرگ حکیم
یکی دیگر از مراکز خرید اصفهان را میتوان بازار بزرگ حکیم به حساب آورد که دارای محصولات متنوع و باکیفیتی
است. معروفترین کالاهای این بازار، پوشاک و ترمه هستند که میتوانید آنها را به عنوان سوغات برای دوستان
و آشنایان خود خریداری کنید. بازار بزرگ حکیم از یک پارکینگ طبقاتی بسیار بزرگ بهرهمند است، بنابراین میتوانید
با خیال راحت خودرو خود را پارک کرده و به خرید در این بازار بپردازید.
آدرس بازار بزرگ حکیم: شهر اصفهان، خیابان حکیم
ساعت کار بازار بزرگ حکیم: ۸ صبح الی ۶ غروب
بازار هنر
یکی از بازارهای قدیمی شهر اصفهان که از معماری منحصر به فردی برخوردار است، بازار هنر نام دارد. معماری این
بازار در دوره صفویان و ساخت آن از سال ۱۰۸۳ الی ۱۰۸۵ انجام گرفته است. زیورآلات و طلاهای موجود در بازار هنر
اصفهان در حقیقت هنر دست هنرمندان اصفهانی بوده که میتوانید از آنها بازدید کرده و خریداری کنید. در سفر خود
به اصفهان، به هیچ عنوان لذت گشتوگذار در این بازار را از دست ندهید. لازم به ذکر است که بازار هنر اصفهان در
روزهای جمعه تعطیل است.
آدرس بازار هنر اصفهان: خیابان چهارباغ عباسی، جنب پارک هشت بهشت
ساعت کار بازار هنر اصفهان: شنبه تا چهارشنبه ۹ صبح الی ۹ شب و پنجشنبهها ۹ صبح الی ۸ شب
از دیگر مجتمعها و پاساژهای خرید در اصفهان میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
- مرکز تجاری گلدیس
- بازار کفشها در میدان نقش جهان
- بازار نقش جهان
- مجتمع تجاری کاویان
- مرکز خرید پنج طبقه
- مراکز خرید مهرسان
- مجتمع تجاری نگین
- مجتمع تجاری جشنواره
- مجتمع تجاری آزادی
- بازار سپه
- مجتمع تجاری مریم
- مجتمع تجاری عالی قاپو
- مجتمع تجاری افتخار
- پاساژ جعفری
- پاساژ ایفل
- پاساژ تختجمشید
آداب و رسوم مردم اردبیل
آداب و رسوم مردم اردبیل
استان اردبیل یکی از مناطق گردشگری در ایران است. یکی از ویژگیهای این استان آب و هوای مطبوع و خنک این منطقه در فصلهای بهار و تابستان است.این شهر دارای آداب و رسوم خاص و زیبای خود میباشد مرکز مشاوره سفر اصفهان برخی از این آداب و رسوم ویژه را گرد هم آورده است برای آشنایی بیشتر شما همراهان گرامی، در این مقاله همراه اصفهان تور باشید.
مراسم عروسى
پس از آنکه دخترى مورد پسند واقع مىشد مراسم خواستگارى انجام مىگرفت. نشانه قبول چاى شيرين بود. در اين مجلس مهريه و شرايط طرفين و تاريخ عقد معين مىشد . مراسم عقد پس از مراسم ‘شال اوزوک’ انجام مىگرفت. اوزوک بهمعنى انگشترى است .
دعوت براى عقد از مردان مسن و ميانسال صورت مىگرفت و عقدخوانى در خانه دختر بهعمل مىآمد، اما مخارج آنرا خانواده پسر برعهده داشت. پيش از بردن عروس به خانه بخت جشنى مختص زنها برپا مىشد که هدف از آن دوخت لباسهاى عروس بود، که نمايش لباسها و زينتآلات نيز در طى آن صورت مىگرفت. خوانندگان و نوازندگان زن در اين مجلس دعوت مىشدند و پذيرائى گرمى صورت مىگرفت . فرداى آن روز کسانى از خانواده داماد بههمراه خياط به خانه عروس رفته و قسمتى از پارچهها را بريده براى روز عروسى لباس مىدوختند. شبى که فرداى آن عروس به خانه داماد برده مىشد، حنا گجه گفته مىشد، که مخصوص دختران و زنان جوان بود، که دعوت مىشدند و با او به حمام مىرفتند و غروب برگشته در خانه عروس جشن مىگرفتند و به دستهاى عروس حنا مىبستند. جشن خانه داماد هم با شرکت پسران جوان برپا مىشد .
بردن عروس به خانه داماد بعد از غروب صورت مىگيرد. جهيزيه بعداظهر همان روز به خانه او برده مىشد و عروس را آرايش کرده و هنگام رفتن چادر به سرش مىکردند . يک نفر ‘ينگه’ همراه آنها مىشد تا آداب و مراسم حجله رفتن را به عروس بياموزد و از او مراقبت کند. در خانه داماد شام تهيه مىشد و از بستگان دعوت بهعمل مىآمد. داماد سه تا سيب به پشت عروس مىزد و به سر او نقل و نبات مىريخت و پول نثار مىکرد. در مدخل راهرو طشت مسين گذاشته تا عروس از روى آن بگذرد و مثل مس محکم بماند .
فرداى شب عروسى مادر عروس براى ناهار ‘قويماق’ مىفرستاد و براى شام از خانه پدرش ترکپلو مىآوردند، که داراى تشريفاتى بود و دراين مراسم جمعى از نزديکان دعوت مىشدند .
عروس از ساعت ورود روى خود را از ديگران مىپوشانيد و روز اول هر يک از کسان داماد چيزى بهوى هديه مىدادند تا چادر از سر بردارند. آنرا ‘وزآشدي’ يعنى رونما مىگفتند. پس از پايان مراسم عروس و داماد بهقصد بازديد به خانههاى دوستان و کسان خود مىرفتند. و سپس نوبت اياغ آشوى بود که عبارت بود از مهمانىهائى که خويشان به افتخار آنها ترتيب داده و از خانوادههاى طرفين نيز دعوت مىکردند .
آئين نوروز
تشريفات جشنهاى نوروز در اين منطقه نسبت به مناطق ديگر ايران، تاحدى وسيع و مفصل بوده است .
تکم و تکمچى
تکم شيطانکى است بهشکل حيوان از تخته که با پارچههاى رنگين و تکههاى آينه آنرا زيبا مىکردند و از زير شکم بر انتهاى چوب نازکى متصل کرده و اين چوب را از سوراخى در وسط صفحه تختهاى عبور مىدادند و به آسانى در آن سوراخ بالا و پائين مىرفت .
تکمچى يعنى صاحب تکم آنرا بهحرکت درآورد. و در نتيجه صدائى بهوجود مىآورد که خوشآيند است و بههمراه آن تصانيفى نيز مىخواند که درباره عيد و بهار است . تکمچىها از حدود يک ماه به عيد مانده پيدا مىشوند و به در خانهها رفته و رسيدن بهار را مژده مىدادند .
با يرام پائى
با يرام پائى يعنى سهم و حصه عيد، از طرف کسان دخترى که تازه ازدواج کرده فرستاده مىشد. شام در مجموعههاى مسى بزرگ چيده مىشد و هر غذا در ظرف جداگانه قرار مىگرفت. بر روى آن سرپوش مسى و روى آن روپوش مخملى يا ترمه يا زرى بسيار زيبائى قرار مىدادند و حمال غذاها را در خانه موردنظر مىگذاشت و مجموعه و روپوش و سرپوش را با خود برمىگرداند .
مراسم نوروز
در ساعت تحويل سال همه افراد خانواده سر سفره نشسته، در اين سفره علاوه بر هفتسين، ميوه و شيرينى و آجيل و خشکبار نيز مىگذاشتند. اولين چيز که در سفره قرار مىگرفت قرآن بود. آينه و سکه طلا يا نقره و برنج گندم نيز از لوازم اين سفره بهشمار مىآمد. قبل از تحويل سال همه وضو مىگرفتند و در لحظه تحويل سال سکوت مىکردند. اولين کار پس از تحويل سال نگاه کردن و بوسيدن قرآن مجيد بود. سپس کوچکترين فرد گلوبدان در دست گرفته و بههمه گلوب مىداد و سپس ديد و بازديدهاى عيد شروع مىشد و بزرگترها به کوچکترها عيدى مىدادند .
چهارشنبهسورى
در اردبيل سابقاً چهارشنبهسورى را ‘گل چهارشنبه’ مىگفتند، زيرا همه خانهها مثل گل تميز گشته بود. با گذشت ظهر سهشنبه آخر سال در کوچه و بازار صداى ترمه و بمب آغاز مىشد و اندکى پس از غروب خورشيد، بوتههاى گون و خار در حياط يا پشتبام آتش زده مىشد و بعد از صرف شام سفره چهارشنبهسورى گسترده مىگشت. شب چهارشنبهسورى فالگيرى نيز ديده مىشد و دخترها در اوايل شب بر پشت در خانههاى خود ايستاده و سخنان رهگذران را گوش کرده و تعبير و تفسير مىکردند. پسران جوان کمربندهاى پارچهاى يا دستمال خود را از پنجره اتاق همسايه يا کسان خود به درون انداخته و صاحبخانه مقدارى آجيل يا شيرينى در گوشه آن قرار داده و بهطرف صاحب او مىانداخت .
اعياد مذهبى
عيد فطر و عيد قربان
در اردبيل عيد فطر و عيد قربان بدون تشريفات است و ديد و بازديدها در اين ايام مخصوص مصيبتديدگان مىباشد. اگر در مسجد يا محل ديگرى نماز سيد برگزار شود کسانى در آن شرکت مىنمايند، معمولاً اين نماز در بيابان يا جاى بىسقف خوانده مىشود. رسم قربانى کردن در روز عيد قربان نيز مانند مناطق ديگر سرزمين ايران در اردبيل انجام مىشود .
مبعث و عيد غدير
در اين روز که روز سادات گفته مىشود، بهروى احترام و عرض تبريک به خانه سادات مىروند
سوم شعبان
اين روز که روز ولادت حضرت حسينبنعلى است از جمله اعياد مذهبى در اردبيل است. در اين روز ديگر اعياد مذهبى مهم بازار و مغازهها آذينبندى مىشود .
نيمه شعبان
در اين روز يعنى روز ميلاد حضرت حجةبنالحسن امام دوازدهم چراغانى و آذينبندى مفصل در بازار و خيابانها صورت مىگيرد .
سوگوارىهاى مذهبى
شاخسه
يک ماه پيش از فرا رسيدن ماه محرم با تشکيل دستههاى شاهحسيني، که در محل بهشکل ‘ شاخسه ‘ عنوان مىشد، مراسم آغاز مىگشت. حدود يک ساعت از شب گذشته، با دستور رئيس شاه حسينىها صف تشکيل مىشد و حاضرين چوبدستى را مثل شمشير در دست راست مىگرفتند و دست چپ را از پشت بر کمر نفر سمت راست قرار مىدادند و صف مرتب و فشردهاى بهوجود مىآوردند. صف مردان بهشکل دايره بزرگى درآمده و در جواب اشعار و ابيات رئيس دسته که با آهنگ خوانده مىشد، همه که شاهحسين را بهصورت ‘شاخسه ‘ ادا مىکردند. اشعار که جنبه حماسى داشت آمادگى حاضرين را براى فداکارى در راه حضرت حسين (ع) بيان مىداشت . اين مراسم امروزه در اردبيل منسوخ شده است .
طشتگذارى
يکى از مراسم سوگوارى در اردبيل طشتگذارى در مساجد و تکايا است، که سه روز به آغاز محرم آغاز مىشد. هر يک از محلات چند روز پيش دعوتنامهاى براى علما و بزرگان مىفرستادند و از آنها براى شرکت در اين مراسم دعوت مىکردند . طشتها را در جائى آماده مىکردند. دسته سينهزنان و زنجيرزنان به محلى که طشتهاى محله در آنجا بود مىرفتند و آنها که حامل طشتها بودند آنها را بر دوش گرفته و جلوى دسته حرکت مىکردند و زمانىکه به مسجد مىرسيدند، آنها در محل مخصوص خود که معمولاً طاقچه بزرگ يا سقف ضربى بود مىگذاشتند و پر از آب مىکردند. قرائت فاتحه کنار طشت صورت مىگرفت که تشريفات خاصى داشت. اين سنت امروز نيز معمول است .
مراسم شمعگذارى
اين مراسم روز نهم محرم يعنى تاسوعا اجراءِ مىشود و اردبيليان در ۴۱ مسجد شمع روشن مىکنند. اين شمعها نذرى است. وقتى آفتاب غروب مىکند در بيشتر مساجد مردم و دستههاى شمعگذار، کنار طشت گرد آمده و فاتحه مىخوانند .
عاشورا
در روز عاشورا دستهها با ترتيب خاصى قرار مىگيرند که در گذشته اجزاى دستهها بيش از امروز بود. اسرا را که دختر بچههائى با لباس سياه بودند، بر شترها که فرش روى آنها قرار داشت. سوار مىکردند و خاطره اسيران کربلا را زنده مىنمودند. قمهزنها نيز، از ديگر افرادى بودند که براى برآورده شدن حاجات خود بر سر قمه مىزدند. شبيهگردانها نيز در آن روز با پوشيدن لباسهاى مخصوص صحنههائى را در ميدانگاههاى جلوى مساجد ترتيب مىدادند . در پايان مراسم قمهزنها عاشورا ساعت يک بعد از ظهر پايان مىيافت و شب يازدهم، شب شام غريبان خوانده مىشد که مردم در مساجد جمع مىشدند و چراغها را خاموش مىکردند و عزادارى مىکردند .
آداب و رسوم مردم مازندران
آداب و رسوم مردم مازندران
مازندران از آداب،فرهنگ و تمدن بسیار کهن و اصیل آریایی برخوردار است و به دلیل داشتن این تمدن باستانی و دیرینه و به دلیل علاقه به دین و مذهب آن زمان (زرتشتی) مراسم مذهبی و باستانی بس با شکوهی در این دیار کهن برگزار می گردید، پس از گرویدن مردم آن به اسلام، برخی از مراسم باستانی زرتشتی بسته به فرهنگ مردمان مختلف مازندران با آداب اسلامی در آمیخته و بنا بر این شیوه اجرای آن در هر روستا با روستای دیگر متفاوت است.
نوروز خوانی
(زبان مازندرانی: نِئرو بَخونی ئی)
نوروز خوانان معمولا” پانزده روز قبل از فرا رسیدن عید نوروز به داخل روستاها میآیند و با خواندن اشعار در مدح امامان ترانههای محلی، طلیعه سال نو را به آنان مژده میدهند. نوروز خوانان چند نفر هستند که یک نفر اشعار را میخواند، یک نفر ساز میزند، نفر دیگر که به آن کوله کش (بارکش) میگویند به در خانههای مردم میرود و میخواند:
باد بِهارون بِیَمو / نِئروز سِلطون بِیَمو
مژده هادین دوستان رِ / گل بیَمو گلستون رِ
بهار آمد بهار آمد خِش آمد / علی با ذولفقار آمد، خِش آمد
نِئروزتان نِئروز دیگر / شِه ما رِ سال نِئ بووئه مِوارِک
صاحب خانه نیز با دادن پول، شیرینی، گردو، تخم مرغ ،نخود و کشمش از آنان پذیرایی میکند.
چهارشنبه سوری
(زبان مازندرانی: پدرام سروش)
از مراسم به جامانده در سرزمین های آریایی (ایران و مازندران)، چهارشنبه سوری است که در پایان چهارشنبه هر سال برگزار میشود. صبح روز چهارشنبه آش هفت ترشی، درست میکنند. آشی که هفت نوع ترشی مانند آب نارنج، آب لیمو، آب انار، سرکه، گوجه سبز، و آب ازگیل در آن میریزند و بعد از آماده شدن بین همسایهها پخش میکنند غروب روز میخوانند با آرزوی شادی و خوشی برای خود و خانواده خود از روی آتش میپرند. آنها میخوانند : چهارشنبه سوری کِمّی پارسال دَسوری کِمّی، امسال دَسوری کِمّی
عید نوروز
(زبان مازندرانی: نِئرو زِ عِید)
هنگام تحویل سال افراد خانواده دور سفره هفت سین که با ظرافت و سلیقه خانم خانه چیده شده مینشینند و در حالیکه پدر خانواده دعای تحویل میخواند منتظر سال نو میشوند. در گذشته که امکانات ارتباطی مانند رادیو و تلویزیون نبود با تیراندازی یا گفتن اذان سال جدید را به همه اعلام میداشتند. بعد از این که سال نو شد کسی که به عنوان مادِرمه انتخاب شده با مجمعی که در آن قرآن، آیینه، آب، سبزه و شاخههای سبز جوان قرار دارد وارد خانه میشود چهارگوشه اتاقها را آب میپاشد قرآن را کنار سفره هفت سین میگذارد و شاخههای سبز (درخت آلوچه) را به این نیت که سال سرسبز و خوش و خرمی برای خانواده باشد، جلوی در اتاق آویزان یا روی طاقچه اتاق میگذارد. دراین روز مادر خانه، غذای عید، سبزی پلو با ماهی،مرغ یا گوشت درست میکند. علاوه بر آن غذایی به عنوان خیرات برای اموات میپزند و بین مردم پخش میکنند. در غروب شب اول سال به این اعتقاد که چراغ خانه آنها همیشه روشن و نورانی باشد، به سر در خانهها شمع یا شعله آتش آویزان میکنند.
جشن نوروز ماه
(زبان مازندرانی: نِئرو ما شو)
مردم مازندران در اواخر تیر ماه خورشیدی (۲۶ نورُز ماه گاهشمار مازندرانی- تقویم طبری) جشنی به نام نوروز ماه دارند وقتی که اولین محصول برنج زودرس رسید بعد از جمع آوری و درو با همان برنج غذا درست میکنند و درخارج از روستا جشن پایان کار میگیرند. این مراسم درست مانند سیزده به در است و اعتقاد دارند که این روز را حتما” باید بیرون از روستا به سر برد در واقع این جشن یک نوع سپاسگزاری به درگاه خداوند است.
مراسم سیزدهم تیرماه
(زبان مازندرانی: تِرما سِزدِ شو)
از دیگر مراسم سنتی و رسمی مازندران تیرماه سیزده است که در اواسط آبان هر سال برگزار میشود. البته روایات مختلف در مورد تیرماه سیزده وجود دارد. میگویند پیروزی کاوه بر ضحاک و آرش کمانگیر و جشن مهرگان است. در این شب همه خانواده کنار هم جمع میشوند و تا پاسی از شب به خوردن تنقلات و گوش دادن به قصه و افسانههای بزرگترها سپری میکنند جوانان هم با در دست داشتن ترکهای بلند که کیسهای به انتهای آن بسته شده است. همراه کودکان به در خانهها رفته و با سر و صدا و کوبیدن چوب به درخانهها و لال بازی از صاحب خانه تقاضای هدیه میکنند به آنها پول، میوه، شیرینی داده میشود.هنگامی که لال به همراه گروه خود در کوچهها شروع به حرکت میکند این اشعار را میخواند: لال بیمو، لال بیمو، پارسال و پیرار بیمو، چل بزن دیگه بزن، لال انه لالک انه، پیسه گنده خوانه، سالو ما ارزون نوه، لال مار رسوا نو، لال انه لالک انه، پاربورده امسال انه، لال آمده، لال آمده، پارسال و امسال امده، چرخ نخ ریسی را حرکت بده، به دیگ بزرم، لال آید، لال کوچک میآید، کسی که شیرینی پیس کنده میخواهد میآید، سال و ماه ارزان نمیشود، لال بزرگ رسوا نمیشود، لال میآید، لال کوچک میآید، پارسال رفته امسال میآید.
آرش کمانگیر
در برخی دیگر از نقاط مازندران نیز آن را منسوب به پرتاب تیر آرش از آمل به سوی ملک توران که موجب پایان بخشیدن به جنگ های چند ساله ایران و توران گردید می دانند و آن را در ۱۲ تا ۱۵ ماه تیر ( بسته به اعتقادات محلی ) و همین طور بنابر تقویم مازندرانی یا تقویم خورشیدی جشن می گیرند، شایان ذکر است که تیرما سیزده شو بسیار پابرجاست و از اهمیت ویژه ای برخوردار است و هرگز فراموش شدنی نیست هرچند در مورد آن اختلافات زیادی وجود دارد.
آیین سنتی ۲۶ عید ماه
آیین ویژه سنتی ۲۶ عید ماه طبری هر سال در تاریخ ۲۸ تیرماه شمسی در بیشتر روستاهای استان برگزار میشود. در روستای امامزاده حسن سوادکوه این مراسم با آداب خاصی انجام میشود این رسم به جشن مردگان نیز معروف است. بر اساس سنت رایج و باورهای مردم در زمانهای قدیم فریدون پادشاه پیشدادی به خونخواهی پدرش جمشید شاه ضحاک پادشاه را در سرزمین مازندران و در دماوند کوه به بند می کشد، مردم خبر این پیروزی را در شب با آتش زدن بوتهها به یکدیگر اطلاع میدهند. و فردای آن روز با برپایی جشن و مسابقه کشتی این پیروزی را گرامی میدارند. امروزه نیز اهالی روستاهای اطراف همگی به امامزاده حسن میآیند و علاوه بر خیرات کردن برای اموات خود و روشن کردن شمع روی مزارها، تماشاگر مسابقه کشتی سنتی لوچو میشوند. در این روز کشتی گیران سوادکوه در این محوطه گرد میآیند و به مصاف هم میروند.در مناطق جلگهای جشن مردگان در آرامگاهها برگزار میشود.
مراسم چاه ورف
(زبان مازندرانی: وَرف رِ چال)
یکی از مراسم قابل توجه در ارتباط با آب در روستای اسک واقع در جاده هزار مراسم ورف چال است. این مراسم در یکی از روزهای جمعه در فاصله اول تا پانزده اردیبهشت ماه که آخرین برفهای زمستانی در حال ذوب شدن است. انجام میشود. تاریخ اجرای این مراسم قبلا” از طرف بزرگان محل به اطلاع عموم رسانده میشود. در این روز کلیه مردان محل جهت انجام مراسم ورف چال واقع در دامنه کوه دماوند پس از صرف صبحانه با همراه داشتن غذای ظهرو بساط میوه و چای از روستا را ندارد و امور روستا در این روز در دست زنهای محل است که با اجتماع درمساجد و نقاط دیگر به اجرای برنامههایی مانند عروس و داماد شاه وزیر بازی و … سرگرم هستند از ورود هر مردی به داخل روستا جلوگیری میشود و زنان در روستا با آزادی کامل و سر و وضعی آراسته،در محوطه ای گرد می آیند و به شادمانی و انجام بازیهای مختلف می پردازندبر سر دروازه روستا دو زن پاسداری می کنند و از ورود مردان جلوگیری می نمایند و اگر مردی وارد شود او را به شکل زنان در می آورند و پیرامون محل می گردانند و آن روز حکومت در دست زنان است و یکی از زنان شایسته را بعنوان حاکم معرفی می نمایند.مردان روستا پس از رسیدن به محل ورف چال که از دوران گذشته چاهی درآنجا برای جمع آوری برف به وسیله شخصی به نام سید حسن ولی حفر شده و مقبره او نیز در روستای نیاک محل زیارت اهالی منطقه است اقدام به جدا کردن قطعات برف از کوه میکنند و هر کس به توانایی خود مقداری از قطعات آخرین برف زمستانی را به داخل چاه میریزد. پس از پرشدن چاه از برف و پوشانیدن در چاه مردان به صرف ناهار و چای و میوه در اطراف چاه میپردازند و نماز به جامی آورند. سپس همگی به روستا باز میگردند. این مراسم ریشه در مبارزه با کم آبی برای مسافران و دامها در فصل تابستان دارد با توجه به این که منطقه مورد بحث در گذشته یکی از مناطق دامداری محسوب میشد، دامدارها برای تأمین آب مورد نیاز دامها در فصل تابستان که برفهای روی کوه آب میشد اقدام به ذخیره برف در این چاه میکردند تا درموقع کم آبی، آب مورد نیاز دامها را فراهم کنند. امروزه منطقه مورد بحث اهمیت گذشته خود را از نظر پرورش دام از دست داده ولی این سنت قدیمی همچنان در بین اهالی محل ادامه دارد. انجام مراسم برف چال در اسک ضمن آن که نشانه ای از تعاون و همیاری روستاییان ناحیه است،به کینه ها و کدورت هایی هم که در طول سال بین مردم ایجاد شده پایان می بخشد. مراسم ورف چال به عنوان میراث معنوی جهانیان در سازمان یونسکو به ثبت جهانی رسیده است.
شب یلدا
(زبان مازندرانی: گِت چِله، در برخی گویش ها: چِله شو)
شب اول زمستان بنا به سنت دیرین همه افراد خانواده دور هم جمع میشوند و با خوردن هندوانه، ماست و میوه و آجیل سرمای فصل زمستان را از خود دور میکنند اعتقاد بر این است که با خوردن ماست یا هندوانه در شب یلدا، هرگز در زمستان سردشان نخواهد شد. در این شب دختران دم بخت با پوشاندن صورت خود از هفت خانه چیزی میگیرند اگر کسی آنها را ندید و نشناخت حتما” به آنچه نیت کردهاند خواهند رسید.
نوروز بل
بل در زبان محلی به معنی آتش است. به معنی جشن آتش نوروزی که در ۱۰ تیرماه برگزار میشود. این جشن همانندی زیادی با جشن آگرنوروژی در کردستان دارد.
نورگون
نورگون به معنی گون های شعله ور جشنی است که در منطقه کوهستانی مازندران در روز ۲۱ تیرماه برگزار میشود. مرکز این جشن در روستای نوا از توابع آمل است.
مراسم تمنای باران
از آنجا که اساس معیشت و کشاورزی بر پایه آب است، بنابر این کم و یا زیاد بودن باران و آب مشکلاتی را ایجاد میکند. اگر باران کم ببارد و دچار کمبود آب بشوند مراسم خاصی را به جای میآورندتا خداوند دعای آنها را مستجاب کرده وباران بفرستد. مراسمی که برای تمنای باران دارند به این شرح است: اهالی روستا همگی به امامزاده مسجد یا میدان بزرگ روستا و یا خارج از روستا میروند دعا میکنند و سید گوشهای از جلد قرآن را خیس میکند یا منبر را به این نیت که باران بیاید، با گلاب میشوید. علاوه بر این مرسوم است که همه مردم شیر و برنج جمع میکنند و با آن شیر برنج درست کرده میخورند و مقداری از آن را با این باور که باران ببارد روی پشت بام میریزند.
مراسم باران خواهی
(زبان مازندرانی: شِیلوون، در برخی از گویش ها: شِیلان)
یکی از مراسم رایج به هنگام خشک سالی مراسم باران خواهی است. به این منظور ابتدا از اهالی محل مواد اولیه برای پخت شیر و برنج و یا آش مورد نظر آنها جمع آوری میشود در روز معین اهالی در مکان مقدسی مانند مسجد، تکیه، امامزاده و یا در اطراف درخت مقدس جمع میشوند و پس از پخت آش به وسیله زنهای محل، مراسم دعا وروضه خوانی انجام میشود و از خداوند طلب باران میکنند. پس از صرف آش مراسم به پایان میرسد.از دیگر عقاید مردم منطقه در این زمینه، گذاشتن پایه منبر در آب و یا ریختن آب به روی فردی سید است.
آفتاب خواهی
اگر بارندگی زیاد باشد برای این باران بند بیاید نام هفت یا چهل کچل را بر کاغذ مینویسند و آن به بندی آویزان میکنند تا باد بخورد و باران قطع شود یا با خواندن دعا و نذورات مختلف از خداوند طلب آفتاب و در آمدن خورشید میکنند.
در روستای کرات کیاسر از توابع ساری، اگر باران ببارد و مانع فعالیت کشاورزی شود، زنهای روستا به طور جمعی شعر زیر را میخوانند: باران کو، باران بی پایان کو، گندم که زیر خاکه، از تشنگی هلاکه، یا سلیمان، روز آفتاب و شب باران.
در روستا ولویه کیاسر ساری هنگامی که باران به مدت چند روز ادامه داشته باشد برای بند آمدن آن بچههای روستا قوطیهای حلبی را به نخی میبندند و دو سر نخ را میگیرند و در کوچههای محل راه میروند و دسته جمعی شعر زیر را میخوانند: قوطی قوطی آفتاب کن، یک مشت برنج تو ابا کن، ما بچههای گرگیم، از سرمایی بَمِردیم، یا قرا، یا کتاب فردا بشه آفتاب.
در روستای کلیج کلا دودانگه در هنگام بارش زیاد باران، بچههای محل لباس کهنه میپوشند و با جارو و گل و لای کوچهها را به هم میزنند و میخ وانند بابروم بابروم، امروز آفتاب فردا آفتاب پیرا (پس فردا) آفتاب آنگاه افراد هر خانواده به بچهها مواد غذایی و یا شیرینی میدهند.در روستای علی آباد منطقه سواد کوه، وقت بارش زیاد باران اهالی محل پارچهای را از امامزاده شاهزاده حسین میربایند پس از آفتابی شدن هوا آن پارچه را به اضافه پارچه دیگر به امامزاده پس می دهند.
گرفتن ماه و خورشید
(زبان مازندرانی: سِیو)
گرفتگی ماه و خورشید را ظل (تاریکی) مینامند و معتقدند که اژدهایی جلوی آن را گرفته است در این حالت برای رهایی و برطرف شدن تاریکی از ماه به پشت بامها میروند بر ظرف مسی میکوبند و با تفنگی تیراندازی میکنند. علاوه بر اینها نماز آیات میخوانند و دعا میکنند.
گهواره بندی
(زبان مازندرانی: گِوارِ دَبِستِنه ئی)
در بیشتر نقاط شهری و روستایی مازندران رسم بر این است که در دهمین روز تولد نوزاد عدهای از بستگان و آشنایان برای صرف ناهار دعوت شوند پس از صرف ناهار و چای و شیرینی مادر بزرگ و یا قابله کودک را در گهواره میبندند در بعضی مناطق اگر نوزاد فرزند اول باشداین وظیفه را مادر بزرگ طرف مادری به عهده میگیرد سپس مدعوین پولی به عنوان هدیه در گهواره طفل میگذارند. در بعضی از روستاهای شهرستان نور پس از خوابانیدن نوزاد در گهواره، بستگان طرف مادری نوزاد، روی گهواره گردو یا نبات میشکنند و یا گهواره را چند بار به شدت تکان میدهند این کار به این دلیل انجام میشود که اگر در طول زندگی بین پدر و مادر نزاعی رخ داد گوش طفل به سر و صدا عادت کرده باشد.
آفتاب خواهی
یکی از مراسم دوران کودکی مراسم دندان سری است که همزمان با ظاهر شدن اولین دندانهای طفل برگزار میشود. در این مراسم مادر کودک شیر برنج یا آشی که انواع حبوبات در آن وجود داشته باشد میپزند و کاسهای از آش را به خانه فامیلها و دوستان میدهد معمولا” رسم است که افراد هنگام پس دادن کاسه، هدیهای مانند جوراب، روسری یا پول در آن میگذارند.
مراسم ازدواج
مراسم عروسی در شهرها و روستاهای مازندران با مشابهت هایی برگزار می شود.در این جا به نمونه ای از این مراسم اشاره می شود:
بدین ترتیب که جشن پلوخوران مفصلی همراه با ترانه ها،رقص ها و آوازهای محلی ترتیب می دهند و سازهای محلی می نوازند. جشن عروسی در خانه پدر عروس ترتیب می یابد.پس از انجام تشریفات عروسی،عروس را سوار بر اسب به خانه داماد می برند.داماد هم از فاصله دور سوار بر اسب به پیشواز عروس می آید و برای اطرافیان مقداری سکه و نقل پخش می کند. در قدیم به جای سکه و نقل، نارنج پرت می کردند. از مراسم جالب توجه عروسی های مهم ساکنین اطراف چالوس، کشتی گیری و گاوبازی است. در صورتی که عروس و داماد هر دو، یا یکی از آنها از خانواده ثروتمند یا سرشناس باشند، مراسم کشتی گیری و گاوبازی خاصی ترتیب می دهند که در زبان طبری به آن “ورزا جنگی” می گویند.
مردم استان مازندران ماه مبارك رمضان را در حالي آغاز كردند كه روزه اوليها مثل هميشه بر سر سفره افطار متبرك شمرده ميشوند.
ماه مبارك رمضان ماه توبه، ماه محو گناهان، ماه سلام و اسلام است كه مردم استان مازندران با اميد به دست آوردن بازگشت به خويشتن از راه پيروزي بر طاغوت نفس، روزهشان را آغاز كردند.
ماه رمضان در فرهنگ عامه ايرانيان جايگاه ويژهاي دارد و در تمامي شهرهاي كشور ماهي مقدس به شمار ميرود.
از جمله آداب و رسوم و اعتقادات مردم در اين ماه نذورات مختلفي است كه مردم به آن توجه خاصي دارند. مردم استان مازندران براي برآورده شدن آرزوها و ارتباط معنوي با خدا سه روز مانده به ماه مبارك رمضان را روزه ميگيرند.
در مازندران افرادي كه حاجتي داشته باشند براي برآورده شدن آن نذر ختم انعام ميكنند و براي اين كار از كساني كه در قرائت قرآن تبحر دارند دعوت ميكنند و به هنگام خواندن قرآن مقداري نمك، چند قرص نان و چند ظرف آب در سيني بزرگي ميگذارند و در مجلس قرار ميدهند.
پس از خواندن سوره انعام افراد روزه خود را با غذاهايي كه در سيني قرار دارد باز ميكنند و نانهاي باقيمانده را به عنوان تبرك در سفره نان قرار ميدهند تا بركت پيدا كند و در ادامه صاحب مجلس سفره افطار را پهن ميكند.
قديم در مازندران رسم بود افرادي كه فرزند پسر ميخواستند نذر ميكردند كه در طول ماه مبارك رمضان مردم را براي خوردن سحري بيدار كنند، به اين صورت كه يك پيت حلبي خالي به گردن خود ميآويختند و با چوب به آن ضربه ميزدند تا مردم براي سحري بيدار شوند كه البته اين رسمها هماكنون از بين رفته است.
نذر حلوا از ديگر نذورات مردم اين منطقه است كه در شب ۱۵ ماه مبارك رمضان همزمان با ميلاد امام حسن مجتبي (ع) زنان به عنوان نذر قند، چاي، خرما و زغال به مسجد ميبرند كه اين كار تا پايان ماه مبارك رمضان ادامه دارد.
همچنين در كنار اين مواد حلوا، آش، زولبيا و باميه سنتي، فرني، آبگوشت و باقلاي پخته با پلو به ميان روزهداران ميبرند.
قديم در ساري در زمان افطاري هر كسي كه نذر داشت مجمعهاي از كل نذورات خود را به عنوان افطاري درست ميكرد و به زندان شهر ميبرد.
در خصوص عزاداري مردم مازندران از شب نوزدهم تا آخر ماه رمضان ميتوان گفت که مردم استان در اين شبها در مدح امام علي (ع) شعر ميگويند و مردم نذورات خود را به صورت پول داخل كشكول ميگذارند، در آن شب خرما، شربت زعفراني و فرني به عنوان نذورات به روزهداران داده ميشود.
روزهسري
كساني كه در مازندران براي نخستين بار به سن تكليف ميرسند و روزه ميگيرند تا زماني كه از جانب بزرگترها به عنوان روزهسري هديهاي نگيرند، افطار نميكنند.
معمولاً اين هدايا شامل چادر نماز و طلاجات براي دختران، پول و انواع نقرهجات قديمي براي پسران است.
سحر و افطار
مازندرانيها بر اين اعتقادند كه سحر را نميخوابند، زيرا نماز نافله شب ميخوانند و به ويژه مناجات حضرت امير در مسجد امير را به نام مولا يا مولا زمزمه ميكنند.
مردم استان مازندران يا با صداي خروس و يا با سحرخواني آوازخوانان خود را براي سحر آماده ميكنند.
سحرخوانان با صداي بلند ميخواندند: سحر شد بپا خيز هنگام نماز است و همسايهها نيز با اين آواز ديگران را براي سحري در صورت خواب بودن بيدار ميكردند.
قرائت مناجات ابوحمزه ثمالي و خواندن يك جزء از قرآن توسط باسوادان از ديگر سنتهاي مردم مازندران بوده است.
ساك با كوكو، تخم مرغ و برنج و در قديم نيز قرقناق از غذاهاي محلي مازندران بود كه اعتقاد داشتند خوردن اين غذاها در طول روز مانع گرسنگي و ضعف ميشود.
دعوت از اقوام و فاميل به افطاري يكي از مهمترين مراسمي است كه مردم مناطق مازندران به آن پايبند هستند.
وداع با ماه مبارك رمضان
اين مراسم در مازندران از شب ۲۷ ماه مبارك رمضان برگزار ميشود.
در اين شبها مداحان و مبلغان ديني نداي خوش الوداع با رمضان، الوداع شهر نور و القرآن را سروده و با اشعار زيبايي از سرودههاي محلي با ماه رمضان وداع ميكنند و براي ورود به ماه شوال و بزرگترين عيد اسلامي آماده ميشوند.
در اين ماه فوت كردن به قند و بستن گره به نخ هنگام خواندن دعاي جوشن كبير و دادن آن به مريض براي شفا نيز رسم است.
مردم مازندران در شب ضربت خوردن حضرت علي (ع) خوردن شيريني را حرام ميدانند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه
آداب و رسوم مردم کرمانشاه
کرمانشاه مهد تمدن ایران میباشد شهری که از دارای پیشینیه ی قدیمی میباشد. آداب و رسوم ویژه از نوروز باستانی گرفته تا مراسمات عزاداری ویژه ی ماه محرم، باورها و اعتقادات ویژه ای که دانستن آنها خالی از لطف نیست آژانس مسافرتی اصفهان برخی از این رسوم زیبا را گرد هم آورده است. با اصفهان تور همراه باشید که با بخشی از آن آشنا شوید.
(سفره هفت سین عید نوروز)
هر سال جشن نوروز با آداب و رسوم خاص خود برپا میشود که از آن جمله میتوان به خانه تکانی، آتش افروزی، چیدن سفره هفت سین، دید و بازدید و سیزده به در اشاره کرد که هریک نمادی از جشن هزاران ساله نوروز در تاریخ این سرزمین است.
عید نوروز در باور کرمانشاهیان مقدس است زیرا اعتقاد دارند که حضرت علی (ع) در چنین روزی به امامت رسید.
جشن نوروز از زیباترین جشنهاست که به همراه خود پاکی و پاکیزگی و تازه شدن دیدارها و زدودن زنگار کینه ها و قهرها را به ارمغان می آورد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه برای تحویل سال نو :
از روزها قبل از فرارسیدن نوروز، مردم استان کرمانشاه با خانه تکانی و گردگیری خود را برای برگزاری این جشن باستانی مهیا میکنند.
چند ساعت قبل از تحویل سال نو، سفره هفت سین را باشکوه و جلوه خاصی در خانه های خود می چینند و در کنار قرآن و آینه و شمعدان و تنگ و ماهی و میوه و شیرینی، هفت سین را که اغلب شامل سبزه، سیر ، سرکه ، سمنو ، سماق ، سنجد و سیب است را میگذارند.
نان برنجی که از شیرینی های سنتی و سوغات کم نظیر کرمانشاه است با عطر و طعم روغن کرمانشاهی، همواره در میان سفرههای هفت سین به چشم می خورد و زیبایی خاصی به سفره هفت سین کرمانشاهی می بخشد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در شب سال نو :
شب سال نو معمولا در کرمانشاه سبزی پلو و یا رشته پلو پخت میشود که برکت و سر سبزی را در سال نو برای خانواده ها به ارمغان بیاورد.
دعای سال نو که خوانده می شود کرمانشاهیان که با لباسهای آراسته در کنار سفره های هفت سین نشسته اند با روبوسی سال نو را به یکدیگر تبریک می گویند، بزرگان فامیل به کوچکترها عیدی می دهند و سپس همگی برای دید و بازدید راهی خانه اقوام و دوستان می شوند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در روز عید برای نوعروسان :
در روز عید نوروز خانواده هایی که به تازگی با هم وصلت کرده اند برای نوعروسهایی که در دوران نامزدی هستند عیدی ویژه ای تدارک می بینند و در این روز داماد به همراه پدر و مادرش به خانه عروس رفته و با برگزاری مراسمی به نوعروس عیدی می دهند.
همچنین در روز نوروز مراسمی با عنوان “نوعید” در کرمانشاه وجود دارد که در این روز اقوام و دوستان برای ادای احترام به خانه صاحبان عزا می روند و برای تازه در گذشته فاتحه می خوانند.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در گذشته :
در گذشته آداب و رسومی از جمله قاشق زنی، شال اندازی و یا بوته جمع کردن و روشن کردن آتش بربام خانه ها در کرمانشاه مرسوم بود که امروز اغلب این مراسم در برخی از روستاها انجام میشود.
در برخی مناطق روستایی استان کرمانشاه هنوز هم در روزهای نوروز در پشت بامهای خود به احترام زرتشت و آئین ایران باستان آتشهای بسیاری را روشن می کنند و باور دارند آتش مایه پاکی و برکت و نور خداوند است، در شبهای نوروز شال اندازی تا نیمههای شب ادامه دارد و افراد خانواده در شب اول سال پلو می خورند و برای روز دیگر نگهداری میکنند، این کار برای این است که سال جدید برایشان پربرکت باشد.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه در مناطق روستایی :
در مناطق روستایی هم سفره نوروزی را باشکوه بسیار در کنار نان برنجی، ماست، گندم و تخم مرغ مهیا می کنند.
اهالی خانه با لباسهای نو در خانه هستند و باور دارند روان نیاکانشان در نوروز شاهد رفتار و نوع پوشش آنهاست.
مردان با شلیک گلوله در ساعت تحویل سال شادمانی خود را از آغاز سال جدید ابراز میکنند.
پس از تحویل سال مردم برای دید و بازدید به خانه همدیگر می روند که خانه سادات در اولویت است؛ همان شب پولی به نام “ته کیسه ” به عنوان نماد برکت از بزرگان می گیرند.
در روستاها معمولا تخم مرغهایی برای عیدی به افراد خانواده های یکدیگر می دهند.
آداب و رسوم سنتی و باستانی مردم کرمانشاه در منطقه بابایادگار
گروهی از مردم نیز دو روز پس از نوروز باستانی به منطقه بابایادگار در ۴۸ کیلومتری شمال شرقی کرند غرب می روند. مراسمی سنتی و باستانی را در بابایادگار اجرا می کنند که با نواختن تنبور، ساز باستانی ایران همراه است.
آداب و رسوم مردم کرمانشاه برای مراسم سیزده به در :
مراسم سیزده به در نیز از دیگر آدابی است که در روز سیزدهم نوروز برگزار می شود، مردم کرمانشاه در این روز از خانه بیرون میزنند چون معتقدند سیزده نحس است و برای فرار از نحسی سیزده باید از خانه خارج شد و به دامان طبیعت رفت.
کوفته غذایی است که اغلب کرمانشاهیان در روز سیزده به در می پزند و در طبیعت با صفای استان به همراه خانواده های خود میل می کنند.
سبزه های نوروزی را در روز سیزده به در مردم با خود می برند، جوانان دم بخت به امید باز شدن بخت خود در سال نو سبزه گره می زنند و سپس سبزه ها را در آب روان می اندازند تا بلا و ناپاکی را با خود ببرد.
چادر زدن دراویش
تا دو دهه پیش در کرمانشاه، اعیان و اشراف شهر دو شاخ کل ـ که نشانه تشخیص بود ـ بر سردر خانههایشان میزدند. دراویش پیش از عید و در ایام عید خیمه و خرگاه خود را در این خانهها علم میکردند و تا چیزی از صاحبخانه نمیگرفتند، خیمه و خرگاه خود را بر نمیچیدند. دراویش بوقی داشتند که از شاخ بلندی درست میشد و به شاخ نفیر مشهور بود. مردم عقیده داشتند این بوق در خانه هر کس که به صدا در آید، شوم است. به همین دلیل سعی میکردند دراویش را از در خانه خود ـ خصوصاً در ایام عید ـ با دل خوش راهی سازند تا آنها بوقشان را به صدا در نیاورند.
خا بازی (تخم مرغ بازی): یکی دیگر از مراسم معمول پیش از عید و حتی بعد از آن، پختن تخم مرغ و رنگ کردن آنها است. تخم مرغهای رنگ شده را در سبد بزرگی میگذارند و به سرگذر میبرند. بچههای محل دور فروشنده تخم مرغ جمع شده و به بازی تخم مرغ مشغول میشوند. نام یکی از این بازیها قطار است: دو نفر رقیب هر کدام ده یا بیست تخم مرغ را به ردیف در کناری میچینند و بعد هر یک از ردیفهای خود یک تخم مرغ را بر میدارد و سر و ته آنها را به هم میزند. هر تخم مرغی که شکسته شود، صاحب آن بازنده و صاحب آخرین تخم مرغ سالم برنده اعلان میشود و رقیب او باید پول تمام تخم مرغها را به فروشنده بپردازد.
شال درکی یا شال اندازی
از رسمهای بسیار جالب شب عید، شال درکی یا شال اندازی است. جوانان در شب عید پس از روشنکردن آتش بر بام خانهها، دستمال یا شال خود را از منافذ تعبیه شده در سقف اتاقها به داخل اتاق آویزان کرده و عیدی خود را از صاحبخانه میطلبند و هنگام در کردن شال (شالاندازی) به صاحبخانه میگویند: پر شالمان را نسوزانی ( آن را خالی بر نگردانی) یا این که میگویند:
ـ اسا خوی و چکشی / خدا کری نکشی یعنی: ای صاحبخانه خدا پسرتان را زنده نگه دارد، عیدی به ما بدهید.
صاحبخانه نیز داخل شال گردو، بادام، شیرینی، نخود و کشمش و تخممرغ پخته میریزد و میگوید:
ـ هل کیش؛ یعنی: بالا بکش.
بدین ترتیب صاحب شال خوشحال آن جا را ترک میکند. شالاندازها صورت خود را میپوشانند تا صاحبخانه آنها را نشناسد. در مواردی برای شادی بیشتر، صاحبخانه داخل شال زغال گداختهای میگذارد.
بازی های سنتی
توپان: بازی توپان نیاز به فضای کاملاً باز دارد و مخصوص روزهای گرم و آفتاب بهار و زمستان است. بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند. در هر گروه، هر چند نفری که مایل باشند، میتوانند بازی کنند. در این بازی دو نقطه را به عنوان «داو» (محلهای مشخص در بازی، معمولاً داو بالا و داو پایین خوانده میشود) مشخص میکنند. گروهی که در مراسم «تریاهشک» (تر یا خشک) پیروز شدهاند، روی داو بالا جمع میشوند. افراد گروه بالا باید به نوبت با چوبدستی که در اختیار دارند، به توپ بزنند و آن را با سرعت و توان هر چه تمامتر به بالای سر افراد داو بفرستند. توپی که زده میشود، باید حداقل به داو دوم برسد. در غیر این صورت بازیکن باید تا زدن توپ توسط نفر دوم، روی داو دوم بماند و به اصطلاح مرده نامیده میشود.فردی که توپ را زده باید در آن فاصله خود را به داو بالا برساند. افراد گروه پایین در این مدت سعی میکنند هرچه زودتر توپ را جمع کرده و با آن، فرد یا افراد روی داو دوم را قبل از رسیدن به داو بالا بزنند. اگر موفق به چنینکاری بشوند، بین دو گروه درگیری به وجود میآید. شرط پیروزی این است که افراد این گروه بتوانند با وارد کردن آخرین ضربه به یکی از رقیبان خود در خارج از داو، همه افراد گروه را روی داو بالا جمع کنند.از دیگر شانسهای پیروزی گروه پایینی بر گروه بالایی، گرفتن «گل» است؛ یعنی توپی را که توسط افراد گروه بالا روی سرشان ارسال شده، قبل از رسیدن به زمین در هوا بگیرند. در این صورت گروه پایین جای خود را با گروه بالا عوض میکنند.
گرزان:ابتدا روی زمین دایره میکشند و چند نفر به حکم تریاهشک درون دایره میایستند. دو نفر نیز در بیرون دایره با چوبی که به منزله گرز است، قرار میگیرند. گرز بهدستها سعی میکنند افراد درون دایره را بزنند. آنها نیز با پا از خود دفاع میکنند. در این بازی نباید پای هر دو طرف از محیط دایره تجاوز کند. اگر هر کدام از دو طرف دیگری را بزند و پایش روی دایره نباشد، برنده است و باید جای خود را با نفر بازنده عوض کند.
کِلاورفِنَکی (کلاه قاپیدن):در این بازی بازیکنان به دو گروه تقسیم میشوند: دستهای دستمال یا کلاهی بر سر خود میگذارند و روی زمین کنار هم مینشینند. دسته دیگر به طور ایستاده دور آنها حلقه میزنند. با شروع بازی دسته ایستاده به سوی کسانی که نشستهاند، حمله میکنند و میکوشند دستمال یا کلاه آنها را بردارند.گروه نشسته باید از خود دفاع کنند و نگذارند کسی دستمال سر آنها را بردارد. بازیکنان ایستاده داخل دستمال یا کلاهی که از سر بازیکنان برداشتهاند، سنگ میگذارند و آن را به طرف جمع نشسته پرتاب میکنند. اگر صاحب کلاه بتواند کلاه خود را در هوا بگیرد، برنده است؛ در غیر این صورت باید دوباره کلاه را به سر کند و برای دور دوم بازی بنشیند. هر دستهای که شش بار برنده شود، برنده نهایی بازی است.
آداب و رسوم ازدواج در کرمانشاه
آداب ورسوم ازدواج در استان کرمانشاه با خواستگارى آغاز مىشود که آداب و آئين خاصى دارد. نظام خويشاوندى در جوامع کرد بر پايهٔ پدر تبارى است. ازدواجها در گذشته درون گروهى بود. اما امروزه پسر همسر دلخواهش را انتخاب مىکند و به مادرش اطلاع مىدهد. مادر به بهانهاى به خانه دختر مىرود و اگر او را پسنديد، بىآنکه به خانه خود برمىگردد و از خوبى و زيبائى دختر مىگويد.
آداب و رسوم خواستگاری
پدر پسر در يک روز خوشيمن (معمولاً روزهاى فرد) همراه چند ريشسفيد به خانه دختر مىروند و او را براى پسرش خوازمنى (Xwazmani) يا خواستگارى مىکنند. در صورت توافق پدر دختر، همانجا ميزان شيربهاء و مهريه مشخص مىشود. قبل از مراسم عروسي، مراسم ندورانى (نامزدي)، عقدکنان و حنابندان است.
آداب و رسوم نامزدی
در طول مدت نامزدى خانواده داماد موظف هستند لباس او را تهيه کنند. مراسم عروسى بين کردها با سرنا و دهل بهمدت ۳-۲ شبانهروز برگزار مىشود. در اين مراسم از ميهمانان با ناهار و شام پذيرائى مىشود. در طول مدت عروسى شرکتکنندگان بهصورت دستهجمعى به رقص و پاىکوبى مىپردازند. در گذشته بردن عروس، همراه با سوارکارى و تيراندازى در اطراف بود و به اين ترتيب عروس را تا خانه داماد مشايعت مىکردد.
آداب و رسوم عروسی
با نزديک شدن عروس به خانه داماد، سورناچىها با نواختن آهنگ (سوارسوار)، اسبها را بهوجود آورده به استقبال عروس مىرفتند. داماد نيز به پيشواز مىآمد و مشتى نقل و نبات و سکه بر سر عروس مىريخت و به اتفاق به داخل منزل مىرفتند.
سوگواری در ایام محرم
دادن آش نذری با عناوین (امام آشی) و (نذری آشی )، ذبح گاو یا گوسفند و تقسیم گوشت آنها با عنوان ( امام خیری) برگزاری مراسم روضه خوانی در منازل و مساجد، پخش حلوا، شله زرد، خرما، شربت، شیر، حلیم و … در بین عزاداران در روز های به خصوص، شرکت بی ریای اقشار مختلف در مراسم عزاداری و روضه خوانی همگی نشان از ارادت خالصانه مردم این شهر به اهل بیت است.
عزاداری در ماه محرم از شب های اول این ماه در مساجد و تکایا آغاز و در حالیکه علم ها و بیرق ها پیشاپیش در حرکتند دسته جات سینه زن و زنجیر زن هر محله ای به دنبال علم های محله خودپس از طی مسافتی در داخل و حومه شهر مجددا مراسم را در مسجد محله خود ختم می نمایند.
مراسم روضه خوانی نیز همزمان با آغاز ماه محرم در منازل و مساجد به صورت زنانه و مردانه منعقد است.
عصر روز تاسوعا و شب عاشورا نیز مراسم سینه زنی و زنجیر زنی در داخل و حومه شهر و در مساجد محله مربوطه برگزار می شود.
مراسم عزاداری روز عاشورا از ساعات اولیه صبح عاشورا با پخش شیر و حلیم از درب منازل آغاز می شود.
در گذشته بامداد روز عاشورا تعدادی از افراد قمه زن در جایی تجمع می کردند و به قمه زنی می پرداختند که خوشبختانه دیگر این مراسم سالهاست که برگزار نمی شود.
دسته جات سینه زن و زنجیر زن در ساعات اولیه صبح روز عاشورا به دنبال علم های محله خود در مسیر معین به عزاداری و نوحه سرایی می پردازند و گاهی افرادی که نذری دارند گوسفندی در پیش پای علمدارها و دسته جات ذبح می کنند.
عده ای از زنان طبق عقیده و نیت خود روسری یا چفیه یا لباس فرزندان خود را در مسیر مربوطه زیر پای عزاداران و دسته جات پهن می کنند تا از روی آن عبور کنند و معتقدند که آنرا متبرک کرده اند. افرادی که در گوشه و کنار مشاهده می شوند که با ظروفی در دست مشغول پخش شربت یا آب خنک در بین عزاداران هستند.
در این ایام هر کسی از اهالی سعی می نماید در مراسم مسجد محله ای که در آن به دنیا آمده است شرکت نماید. حتی اگر به محله ای دیگر نقل مکان کرده باشد باز هم در دسته جات سینه زنی یا زنجیر زنی محله قدیمی خود به عزاداری می پردازد.
سنقری هایی مقیم سایر شهرستانها نیز اغلب در ایام تاسوعا و عاشورا جهت شرکت در این مراسم به دیار خود برمی گردند.
قبلا در ظهر عاشورا کلیه دسته جات و هیات های عزاداری سطح شهر در محوطه امامزاده احمد تجمع و به نوحه سرایی دسته جمعی می پرداختند که در سالهای اخیر بجز محوطه امامزاده تعدادی از دسته جات در میدان مرکزی شهر نیز تجمع و عزاداری می نمایند.
سپس دستجات هر محله ای بطرف مسجد مربوطه حرکت و مراسم در آنجا ختم می شود و گروهی از عزاداران برای صرف نهار به منزلی که دعوت شده اند می روند.
افرادی که آش نذری (حلیم) یا به گویش محلی (هلیسه) دارند در این روز درب منازل خود را به روی هر رهگذر و میهمان باز می گذارند و مقداری از این آش نیز در بین نیازمندان تقسیم می شود.
بعد از ظهر روز عاشورا مجددا عزاداری از مسجد شروع و پس از عبور دسته جات از چندین خیابان به مسجد برگشته و ختم می کنند.
مراسم شام غریبان هم در شب عاشورا در مساجد برقرار است. روز سوم و اربعین نیز مراسم سینه زنی و زنجیر زنی در سطح شهر و مساجد برگزار و در مسجد محله ختم می شود.
از قدیمی ترین دسته جات عزاداری می توان دسته جات محله پیره، امامزاده، سرچقا، چهار بلاغی، پیره سوند و هادره را نام برد.
استخر در قطار تایوان
استخر در قطار تایوان
اگه سوار قطار تایوان شدید و دیدی مسافران درون قطار عینک شنا زدند تعجب نکنید. احتمالا آنها نیز تصور می کنند وارد یک استخر شنا شده اند.با اصفهان تور همراه باشید..
به مناسبت میزبانی مسابقات یونیورسیاد ۲۰۱۷ – المپیک بین المللی ورزشی دانشگاهها – پایتخت تایوان ، شش قطار خود را بر اساس شش ورزش مختلف طراحی کرده است ، از جمله دو میدانی ، شنا ، بیس بال ، بسکتبال. این واگن ها دارای طراحی سه بعدی زمین هر یک از این ورزش ها هستند. بنابراین ممکن است وارد یک زمین بیسبال شوید یا خود را درون یک استخر شنا بیابید.
اگرچه بسیاری از مردم هنوز با این طراحی های جدید آشنا نیستند و تا به حال وارد چنین فضایی نشده اند ، بنابراین زمانی که با آن مواجه شوند برایشان بسیار جذاب و جالب خواهد بود. هدف از انجام چنین کاری، وارد کردن ورزش به زندگی روزمره مردم عادی بوده است. اگرچه کسی قرار نیست در این واگن ها به شنا بپردازد یا توپ بستکتبال خود را جایی پرتاب کند اما شاید بودن در چنین فضایی کسانی را به انجام این ورزش ها ترغیب کند.
در میان این شش ورزش ، واگنی که دارای استخر شنا بوده است توجه بیشتری را به خود جلب کرده است و تصاویر متعددی از آن در صفحات اینستاگرام منتشر شده است. این واگن طوری طراحی شده است که به نظر می رسد واقعا در آن آب وجود دارد.
علاوه بر طراحی قطارهایی با تم های ورزشی ، تایپه تلاش های دیگری نیز برای جذب مسافران بین المللی که برای این مسابقات به این شهر می آیند دارد ، از جمله بازگشایی بازارهای قدیمی و اضافه کردن رستوران های حلال که مخصوص بازدیدکنندگان مسلمان شهر در نظر گرفته شده اند. ۲۹ مین مسابقات تابستانی یونیورسیاد از تاریخ ۱۹ آگوست الی ۳۰ آگوست برگزار خواهد شد. این اولین رویداد مهم ورزشی است که در تایوان برگزار می شود. بنابراین تایوانی ها تمام تلاش خود را می کنند تا بیشترین استفاده را از این رویداد ببرند. این قطار با طراحی های ورزشی تا تاریخ ۳۰ آگوست فعال خواهد بود.
نگاهی به کشتی های مجلل تفریحی در جهان
نگاهی به کشتی های مجلل تفریحی در جهان
امروزه وسایل تفریحی زیادی است که هرکدام دارای ویژگی های خاص خود هستند.کشتی های عظیم الجثه که دارای جذابیت های فراوان و امکانات لوکس و امروزی میباشد.برای مسافرانی که خواهان سفری خاص و ویژه هستند.البته برخی از این کشتی های زیبا و تفریحی در جهان دارای مالک های خصوصی هستند اصفهان تور در مقاله ی زیر شما را با یکسری از برترین و مجلل ترین کشتی های تفریحی در جهان آشنا میکند. با ما همراه باشید.
وقت گذرانی در کشتیهای لوکس تفریحی، مجلل، باشکوه و بیشک خاطرهانگیز است، به ویژه که این روزها اغلب آنها با بهترین امکانات رفاهی و تکنولوژیهای روز دنیا مجهز شده و اقامتی به یادماندنی را برای مسافران و البته مالکین خود به ارمغان میآورند.
از دیر باز این نوع کشتیها مورد توجه قرار داشته و کالایی خواستنی بوده و هستند. هر چند شاید کشتیهای فهرست ما گامی به جلو گذاشته و در سطح و کلاسی قرار دارند که هر میلیونری هم قادر به خرید آنها نیست. در واقع سطح تجملات آنها فراتر از چیزی است که تصورش میرود. باور نمیکنید، پس با ما در مرور ده کشتی تفریحی گرانقیمت، مدرن و لوکس جهان همراه شوید.
طلوع خورشید (the Rising Sun)، با ارزشی معادل ۲۰۰ میلیون دلار
اولین مورد فهرست ما، با قیمت ناقابل ۲۰۰ میلیون دلار! به فروش رسیده است. اما چرا ناقابل؟ اجازه دهید در ابتدا اشاره کنیم که قیمت این کشتی معادل قیمت بسیاری از تیمهای مطرح فوتبالی است که در دههی ۱۹۹۰ دست به دست شدند؛ یا آسمانخراشهای بزرگ و معروف و حتی استادیومهای ورزشی قدیمی و البته شاید جالب باشید بدانید که این قیمت اندک! شاید بیش از درآمد تولید ملّی یک سوم کشورهای کوچک جهان باشد. با این وجود این مبلغ تنها برای خرید یک کشتی به مصرف رسیده است و تازه آن هم ارزانترین کشتی فهرست ما، بله این کشتی کمترین قیمت را در میان کشتیهای لوکس و مجلل دنیا به خود اختصاص داده و جایگاه دهم را از آن خود کرده است.
این کشتی توسط جون بننبرگ (Jon Bannenberg)، طراحی شده است. شرکت کشتی سازی آلمانی لارسِن در سال ۲۰۰۴ و به سفارش لری اِلیسون، مدیرعامل شرکت اوراکل مسئولیت ساخت آن را برعهده گرفت. بعداً و در سال ۲۰۱۰ دیوید گیفن (David Geffen)،که پیش از این نیمی از سهم این کشتی را خریداری کرده بود، کل کشتی را به تملک خود در آورد.
این کشتی با طول تقریبی ۱۳۸ متر، یازدهمین کشتی بزرگ جهان است که دارای ۸۲ اتاق در ۵ طبقهی مجزا است. میتوان از زمین بسکتبالی که روی عرشهی کشتی قرار گرفته، به عنوان جایگاه فرود هلیکوپتر نیز استفاده کرد. به علاوه این کشتی دارای یک سالن سینمای مجهز نیز هست.
هفت دریا (Seven Seas)، ارزشی معادل ۲۰۰ میلیون دلار
این کشتی توسط شرکتی هلندی به نام اوشن کو (Oceanco)، ساخته شده و دارای ۷ سوئیت مجلل است که در هنگام نیاز هر کدام به عنوان دو کابین مجزا نیز مورد استفاده قرار میگیرند. در مجموع این کشتی ظرفیت پذیرایی از ۱۲ مهمان را داراست. همچنین کابین ویژهای نیز مخصوص مالک کشتی آماده شده که کسی نیست جز کارگردان نامی هالیوود، استیون اسپیلبرگ.
این کشتی دارای باند فرود هلیکوپتر، سالن سینما، سالن ژیمناستیک و یک استخر باشکوه است. همچنین یک عرشهی خصوصی نیز مخصوص مالک کشتی طراحی و آماده شده است، چرا که این کشتی فضای خصوصی چندانی ندارد. از جدیدترین فناوریها و لوازم صوتی و تصویری در این کشتی استفاده شده است.
هفت دریا، ۸۵٫۹۶۵ متر طول دارد و “Nuvolari & Lenard”، مسئولیت طراحی داخلی و نمای خارجی تماشایی آن را بر عهده داشته است. همچنین این کشتی تا ۲۳ نفر خدمه نیز برای اطمینان از اقامتی راحت و مجلل در اختیار دارد.
کشتی لوکس اسپیلبرگ
لیدی مورا (Lady Moura)، ارزش: ۲۱۰ میلیون دلار
لیدی مورا یک کشتی لوکس تفریحی و خصوصی است که در زمان ساختش در سال ۱۹۹۰، نهمین کشتی تفریحی بزرگ جهان به شمار میآمد، هر چند در فهرست جدید متعلق به سال ۲۰۱۴، با ۱۹ پله سقوط در جایگاه ۲۸ قرار گرفت. این کشتی به تاجر و میلیاردی از کشور عربستان سعودی به نام ناصر الراشد (Nasser Al-Rashid)، تعلق دارد.
جالب است بدانید حروف نام لیدی مورا که روی بدنهی کشتی حک شده و نیز دیگر تزئینات کشتی از طلای ۲۴ عیار ساخته شدهاند. این کشتی توسط موتورهای دیزلی دوقلو به حرکت در میآید که هر کدام توان تولید ۷,۰۰۰ اسب بخار را دارند. ظرفیت این کشتی برابر ۶۰ خدمه و ۳۰ مهمان است.
این کشتی ۱۰۵ متر دارازا داشته و توسط شرکت کشتی سازی آلمانی “Blohm+ Voss” ساخته شده است.
المرکب (Al Mirqab)، ارزش: ۲۵۰ میلیون دلار
اگر تمایل داشته باشید همراه با ۲۴ نفر از دوستان خود یک سفر رویایی به دریای مدیترانه داشته باشید، قطعاً المرکب، انتخاب مناسبی است و سفری خاطرهانگیز را برایتان رقم خواهد زد. هر چند بیشک مالک فعلی آن حامد بن جاسم بن جبار آل ثانی، میتواند چیزهای بیشتری در مورد مزایا و ویژگیهای خاص این کشتی مجلل تفریحی بیان کند. جالب است بدانید این آقا وزیر امور خارجهی کشور قطر است.
این کشتی دارای ۱۰ سوئیت مجلل است و همچنین دارای استخر شنا، سالن سینما، جایگاه فرود هلیکوپتر و یک عرشهی مناسب برای گرفتن آفتاب است. همچنین تعدادی سوئیت VIP نیز به صورت ویژه در کنار اتاق خواب مالک کشتی ساخته شده که به نوعی تجمل و ولخرجی بیشتر را به معرض نمایش میگذارد.
این کشتی که ۱۳۳ متر طول و ۱۸ متر پهنا دارد، توسط شرکت کشتی سازی “Peters Schiffbau Wewelsfleth” و در سال ۲۰۰۸ ساخته شده است.
دلبر(Dilbar)، ارزش: ۲۶۳ میلیون دلار
ظاهراً میلیاردرهای روسی علاقه و میلی شدید برای خرید اسباب بازیهای گرانقیمت و البته نه چندان مورد نیاز دارند. علیشر عثمانوف (Alisher Usmanov)، مالک این کشتی تفریحی لوکس است که جایگاه ششم این فهرست را از آن خود کرده است. این کشتی در سال ۲۰۰۸ توسط تیم هِیوود(Tim Heywood)، طراحی شده و کمپانی کشتی سازی آلمانی لارسِن (Lurssen)، مسئولیت ساخت آن را برعهده گرفت. نام دلبر ادای احترامی است به مادر درگذشتهی عثمانوف. طراحی داخلی این کشتی را آلبرتو پینتو (Alberto Pinto)، برعهده داشته است.
در مجموع ۴۸ خدمه روی این کشتی مشغول به کار هستند. میتوان گفت که امکانات آن با مبلغی که صرف خرید آن شده، برابری میکند. در این کشتی امکان فرود هلیکوپتر و فضاهای مناسب برای برگزاری مهمانی و گردهمایی برای ۲۰ میهمان مهیا است. این کشتی ۱۱۰ متر( ۳۶۰ پا ) طول و ۱۶ متر( ۵۰ پا ) ارتفاع دارد، مقیاسی که آن را در شمار بزرگترین کشتیهای تفریحی جهان قرار داده است.
آل سعید (Al Said)، ارزش: ۳۰۰ میلیون دلار
Al-Said-Yacht-
این کشتی به مناسبت نام مالک خود، سلطان قابوس بن سعید آل سعید، پادشاه عمان به این نام خوانده میشود. این کشتی در سال ۲۰۰۶ و توسط شرکت کشتی سازی لارسِن ساخته شد و در زمان ساخت بیشتر با نام “گل آفتابگردان” شناخته میشد. در واقع این جادوی قدرت و ثروت است که به افراد اجازه میدهد چیزی را به نام خود بخوانند. در زمان ساختش، این کشتی عنوان دومین کشتی بزرگ جهان را از آن خود کرده بود. این کشتی از آلومینیوم تقویت شده و فولاد ساخته شده است. سرعت این کشتی تا ۲۲ گرهی دریای رسیده و ظرفیت پذیرایی از ۷۰ نفر را داراست، البته این تعداد به جز ۱۵۴ خدمهای است که روی این کشتی به کار مشغولند. در بخش داخلی این کشتی سالن اپرایی قرار گرفته که میتواند یک ارکستر بزرگ را در خود جای دهد. طراحی داخلی این کشتی که ۱۵۵ متر طول دارد، توسط “ردمن وایتلی دیکسون” (Redman Whitely Dixon) انجام شده است.
از آن جایی که هیچ تصویری از قسمت داخلی این کشتی منتشر نشده، باید به حرفهای سلطان بسنده کنیم که آن را حیرت انگیز و زیبا خوانده است.
سوپرکشتی تفریحی اِی (Superyacht A )، ارزش: ۳۲۳ میلیون دلار
این ابرکشتی تفریحی به دیگر میلیاردر روسی آندری ملنیچِنکو (Andrei Melnichenko)، تعلق دارد. این کشتی تفریحی توسط فیلیپه استارک و مارتین فرانسیس طراحی شده و شرکت کشتی سازی آلمانی “Blohm & Voss” با همکاری “HDW”، دیگر شرکت کشتی سازی آلمانی، اجرا و ساخت آن را برعهده داشته است. این کشتی در سال ۲۰۰۸ به مالک خود تحویل داده شد. طول آن ۱۱۹ متر بوده و ۴۲ خدمه مسئولیت رسیدگی و پذیرایی از ۱۴ مهمان را برعهده خواهند داشت. این کشتی در شمار بزرگترین کشتیهای تفریحی جهان جای دارد.
اگرچه از نظر ظاهر، نمای خارجی این کشتی آنقدرها هم جالب توجه نباشد، اما در مقام مقایسه، فضاسازی و طراحی داخلی آن بسیار لوکس و مجلل بوده و از تمامی امکانات رفاهی برخوردار است. قرار گیری سه استخر شنا روی عرشه، رضایت خاطر مهمانان را جلب خواهد کرد. همچنین دو قایق موتوری نیز برای گشت و گذار در اطراف در این کشتی تعبیه شده است.
سوئیت اصلی این کشتی تا ۶ مهمان را پذیرا خواهد بود و البته با پرداخت مبلغ گزاف ۳۲۳ میلیون دلار، همه نوع امکانات رفاهی و آخرین تکنولوژیهای مدرن جهان در اختیار افراد قرار خواهند داشت.
جالب است بدانید نام این کشتی یعنی “A”، اشارهای است ضمنی به اول نام مالکین آن یعنی آندری و آلکساندار ملنیچنکو (Andrey & Aleksandra).
دبی، ارزش: ۳۵۰ میلیون دلار
این کشتی در گذشته با اسامی متعددی شناخته میشد.قرار بود در ابتدا با نام “ستارهی طلایی” (golden Star)، برای شاهزاده ثروتمند برنئی ساخته شود، اما بعداً شیخ محمد بن مکتوم آل راشد، هزینهی تکمیل آن را تقبل کرده و کشتی را از آن خود کرد. این کشتی همچنین به نام پلاتین ۵۲۵ (Platinum 525)، نیز شناخته شده است. اما اکنون که این کشتی در اختیار ثروتمندی از شیخ نشینهای امارات است، دبی خوانده میشود.
مسافران این کشتی از امکاناتی همچون جایگاه فرود هلیکوپتر، اسپا، استخر و یک پلکان شیشهای باشکوه بهرهمند خواهند بود. این شهر شناور مجلل تا ۱۱۵ نفر را به راحتی میزبانی میکند. هم اکنون این کشتی عنوان سومین کشتی بزرگ جهان را از آن خود کرده است، هر چند طراحی و فضاسازی بینظیر داخلی آن را نیز نباید نادیده گرفت.
این کشتی که ۱۶۲ متر طول دارد، محصول همکاری مشترک دو شرکت معروف کشتی سازی آلمان، لارسن و “Blohm& Voss”، است و طراحی آن را اَندرو وینچ (Andrew winch)، انجام داده است.
کسوف (Eclipse)، ارزش تقریبی: ۴۵۰ میلیون تا ۱٫۲ میلیارد دلار
در مورد ارزش واقعی این کشتی نمیتوان با اطمینان خاطر رقمی را اعلام کرد، شاید این کشتی تفریحی غول پیکر نزدیک به یک میلیارد دلار قیمت داشته باشد. هر چند منابع گوناگونی ارزش واقعی این کشتی را ۱٫۵ میلیارد دلار برآورد کردهاند. اما چیزی که با اطمینان خاطر میتوان در مورد این کشتی اظهار کرد مالک واقعی آن است، رومن آبراموویچ (Roman Abramovich)، مالک این کشتی مجلل است که ۷۰ نفر خدمه دارد.
کشتی تفریحی کسوف متعلق به رومن آبراموویچ
این کشتی مجهز به سیستم پیچیدهای است که اجازهی عکس گرفتن از آن را به افراد غیر مجاز نمیدهد، همچنین این کشتی دارای ۲۴ اتاق خواب مهمان، دو جایگاه فرود هلیکوپتر، سالن رقص، دو استخر شنا، جکوزیهای متعدد، سه جایگاه به آب انداختن قایق و زیر دریایی شخصی است که تا عمق ۵۰ متر پایین میرود.
این کشتی در ۹ دسامبر ۲۰۱۰ توسط شرکت آلمانی “Blohm + Voss” و در هامبورگ ساخته شد. طول آن ۱۶۲٫۵ متر است. فضای خارجی و داخلی آن توسط “Terence Disdale”، طراحی و اجرا شده است. این کشتی دومین کشتی بزرگ جهان است.
خیابانهای موناکو( Streets Of Monaco)، ارزش: ۱ میلیارد دلار
در مورد ارزش و امکانات بینظیر این کشتی تنها کافی است نگاهی کوتاه به اختلاف بین این کشتی و شمارهی ۳ این فهرست بیندازید تا همه چیز دستگیرتان شود. یک اختلاف قیمت فاحش ۶۵۰ میلیون دلاری که بین صدرنشین کشتیهای تفریحی لوکس با سومین کشتی گرانقیمت جهان، فاصلهای بس عمیق انداخته است. اما خب اگر شما یک میلیارد دلار پول در جیب داشته و قصد خرید این خیابانهای لوکس و باشکوه را داشتید، چه چیزی در انتظارتان بود؟ در واقع هم اکنون هیچ چیز، چرا که این کشتی مراحل ساخت خود را طی میکند.
طراحی و چیدمان کلی اجزای این کشتی هیچ گونه شباهتی به عناصر آشنا و معمول کشتیهای تفریحی، آنگونه که به آن عادت داریم، ندارد. اینجا دنیایی متفاوت را به نمایش میگذارد، جایی که حتی پیست اتومبیلرانی مخصوص خود را دارد، به علاوه ساحل خصوصی و البته دریاچهای مصنوعی نیز از دیگر امکانات قابل توجه این کشتی گرانقیمت است.
در مجموع عرشهی این کشتی شما را به خیابانهای موناکو و کلاً یک فضای شهری سوق میدهد، حتی در طراحی سازههای روی عرشه نیز سعی بر بازآفرینی فضای شهری و ملموس این شاهزاده نشین کوچک اروپایی است. این کشتی همچنین دارای یک زمین تنیس وسیع، استخرهای متعدد شنا، کافه و حتی یک چشم انداز تماشایی از اعماق اقیانوس است، اخباری که قطعاً رضایت مالک آینده و مسافران و سرنشینان خوش بخت واقبال این کشتی را تضمین خواهند کرد. بیصبرانه در انتظار پایان ساخت این ابرکشتی تفریحی خواهیم بود، تا بدانیم کدام میلیاردر عجیب و غریبی توان و تمایل خرید چنین چیزی را داشته است.