آداب و رسوم مردم یزد
آداب و رسوم مردمان یزد
یزد در قسمت کویری کشور ایران واقع شده است شهری با سنت ها و پیشینه ای که قدمت آن به هزاران سال پیش برمیگردد مردمان این خطه دارای آداب و رسوم های مختلفی میباشند شرکت خدمات اصفهان برای آشنایی بیشتر شما عزیزان با این آداب و سنت های قدیمی برخی از آنها را گردآوری نموده است در این مقاله با اصفهان تور همراه باشید که با این آداب و رسوم آشنا شوید.
پخت آش گندم
آش گندم معروفترین غذای نذری یزد به حساب میآید. این آش خوش طعم، با تشریفات خاصی در محلات مختلف یزد پخته میشود. معمولاً تعداد کثیری از اهالی محل، چند روزی خود را برای طبخ این آش بسیج میکنند.
یکی ازانواع نذوراتی که از گذشته دور تاکنون مورد توجه مردم این دیار قرارگرفته “آش گندم ” است که آن را “آش امام حسین ” نیز می نامند این آش یکی از کاملترین غذاهایی است که نیاکان ما آن را برگزیده اند شایددسترسی به مواد اولیه و تعامل جمعی درپخت را بتوان ازدلایل این انتخاب دانست .
دراین مقوله بر آنیم مراسم و نحوه پخت این آش را در گذشته ای نه چندان دور مرور کنیم البته بیشتر این آداب و رسوم هم اکنون نیز جاری و ساری است و مردم دیار دارالعباده سعی دارند با حفظ این آداب و رسوم به پخت این آش بپردازند.
قطعا آش گندم یک آش صدرصد ایرانی است که پخت آن در یزد ویژگیهای خاص خود را دارد یکی ازدوستانی که دوران نوجوانی خود را در هند گذرانده می گفت من آش امام حسینی را دربمبئی هند تناول کرده ام البته این آش توسط ایرانیان مقیم بمبئی پخت شده بود.
هرچند ماه محرم و صفر پخت این آش بیشتر مورد توجه قرارمی گیرد ولی پخت آش گندم منحصر به زمان یا فصل خاصی نیست و در تمام ایام سال با توجه به مناسبت های مختلف مذهبی پخت می شود و از آن به عنوان غذای اصلی درعزاداری ها ، مجالس روضه خوانی و اجتماعات بزرگ استفاده می شود.
گاهی یک نفر برای پخت آش بانی می شد و بعضی ایام پخت آش با مشارکت مالی همگان رقم می خورد مردم محل در هنگام شیوع بیماری و برای شفای بیماران ، ایمنی از شر دشمن ، دفع آفات ، واقع نشدن سرمای بی موقع و سرمازدگی درختان و محصولات و سایر خواسته های جمعی خود به صورت دسته جمعی پخت آش را عهده دارمی شدند و به عبارتی یک نذر جمعی را ادا می کردند.
تعداد دیگ ها درگذشته بستگی به آمار محل و بزرگی و کوچکی دیگ ها داشت قطعا محلاتی که جمعیت بیشتری داشتند شمار دیگ های آش آنان نیز درهرنوبت بیشتر بود.
برای ارزش غذایی آش گندم نیز ذکر این نکته خالی از لطف نیست که دوستی می گفت :آش گندم به مثابه آبگوشتی است که نان را درآن تریت کرده باشند چرا که درپخت این آش ، ابتدا گوشت بره و حبوبات که همان آبگوشت است را می پزند و بعد گندم نیم کوب شده که درحکم نان است را به آن اضافه می کنند و پس از پخته شدن به راحتی سرو می شود .
پخت این آش درنقاط مختلف استان با آداب و رسوم خاصی همراه بود ولی همراهی و همکاری عمومی نمود مشترک آن درتمام نقاط استان است.
از چند روز قبل اجاق آش در مسیر اصلی محله یا درکنار مسجد و حسینیه برپا می شد تا مردم درجریان آش پزی قراربگیرند هیزم ، اصلی ترین ماده سوختنی برای پخت آش توسط اهالی تامین می شد و هرکسی برای کسب ثواب خرده هیزمی را به محل آشپزی می آورد .
زنان برای پاک کردن حبوبات به مشارکت می نشستند و نخود ، لوبیا، عدس و گندم را قبل از پخت آب می کردند تا راحتر پخت شود و مردان دیگ ها را یکی پس از دیگری براجاق ها سوار می کردند و آبگیری دیگ ها آغاز می شد.
در قدیم که شبکه آب شهری وجود نداشت جوانان به کمک سقاها ، آب را از آب انبارها بر دوش می کشیدند و دیگ های مسی را یکی ، یکی از آب پر می ساختند.
کار پخت عملا از بعد از ظهر آغاز می شد همیشه عده ای که حاجت داشتند و بیشتر از میان جماعت نسوان بودند خود را برای روشن کردن آتش داوطلب می کردند و مترصد آن بودند که آشپز فرمان روشن کردن زیر دیگ ها را صادر کند.
وقتی آب جوش می آمد نخود و لوبیا و گوشت و پیاز را درون دیگ ها می ریختند تا پخته شود با گذشتن پاسی از شب گندم های نیم کوب را که درآب خیس شده بود به آن اضافه می کردند و آن زمان وقت هم زدن آش فرا می رسید که به آن ˈکمچه زدنˈ می گویند
مشارکت های گروههای مختلف مردم دراین مرحله دیدنی و پرشور بود ذکرصلوات ، چاووشی خوانی و عزاداری بر سر دیگ آش مرسوم بود و صد البته کودکان و نوجوانان دیروز خاطرات بیاد ماندنی از شب های آشپزی محل دارند که به نوبه خود شنیدنی است .
وقتی گندم پخته می شد ، عدس را در آخرین نوبت به آن اضافه می کردند و رفته رفته آتش زیر دیگ ها را کم می کردند و دیگ ها را دم می گذاشتند که در محله ما آن را ˈبوچون کردن ˈ می گفتند آش تا صبح درهمین حالت دم می کشید و جا می افتاد.
میزان مواد هردیگ بسته به بزرگی وکوچکی آن در نظر گرفته می شود درمحل ما ازانواع حبوبات برای هردیگ یک تا یک من و نیم برمی داشتند و سه تا چهار من گندم نیم کوب را مهیا می ساختند و گوشت هردیک را حداقل دو من در نظر می گرفتند.
توزیع آش نیز در محلات یزد زمان های مختلفی داشت بعضی محلات قبل از نماز صبح ، بعضی جاها بعد از نماز صبح ، در فلان روستا همزمان با طلوع آفتاب کار توزیع آغاز می شد درقدیم آشپز ها اغلب به خانواده های محله آشنایی داشتند و آش را با توجه به تعداد آمارجمعیت هرخانواده تقسیم می کردند و به قول خودشان خانه شماری می کردند که چه خانواده هایی برای گرفتن آش مراجعه کرده اند و چه کسانی نیامده اند و مواظب بودند کسی از قلم نیفتد.
خوردن آش به ویژه درصبح های زمستان نیز به نوبه خود خاطره انگیز بود آش داغ را در حالی که بخار از آن متصاعد می شد در سینی های گرد و بزرگی می ریختند و همه اعضای خانواده دورتادور آن حلقه می زدند و پدر خانواده با یاد امام حسین ع و نام حسین دعا می خواند و حاجت می طلبید و تناول آش آغاز می گشت .
مراسم نوروز
مراسم استقبال از نوروز از اویال اسفندماه با خانهتکانى آغاز مىشود. چیدن سفره هفتسین از دیگر ارکان اصلى جشن نوروز است. در این سفره نمادهاى سبزی، آب و نمادهاى مذهبى دیده مىشود. غذاى سنتى این روز سبزى پلو با گوشت است. بعد از تحویل سال کوچکترها به دیدن بزرگترها مىروند و این دیدارها تا روز سیزدهم فروردین بهطول مىانجامد.
سیزدهبدر
مردم استان یزد در روز سیزدهم فروردین به باغها و مراتع مىروند و به شادى و تفریح مىپردازند. دخترها سبزه گره مىزنند. در این روز مادرشوهر و خواهران شوهر و سایر اقوام دامادهاى تازه ازدواج کرده به دیدن عروس خود رفته و او را براى گردش و در کردن نحسى به باغ و سبزهزار مىروند.
اعیاد مذهبى
اعیاد مذهبى مانند عید فطر، عید قربان، عید غدیرخم، میلاد حضرت محمد (ص)، نیمه شعبان و … در استان یزد بسیار گرامى داشته مىشود و بهطرز باشکوهى برگزار مىشود.
مردم یزد عید غدیر را عید سادات مىنامند و به دیدار خانوادههاى سید مىروند. بزرگان سادات در این روز پول یا چیز دیگرى را بهعنوان عیدى به مهمانان مىدهند.
در نیمه شعبان، جشنهاى باشکوهى در سطح شهر برگزار مىشود. در این روز هزاران نفر از مردم یزد در خیابان حضرت مهدى تجمع مىکنند و انتظار خود را نسبت به ظهور حضرت مهدى (عج) نشان مىدهند. هنگام غروب نیز با پخش شربت، شیرینى و شیر از یکدیگر پذیرائى مىکنند.
از دیگر مکانهاى تجمع مردم در این روزها، بازار غلامعلى سیاه در نزدیکى میدان امیر چقماق، چهارراه مهدیه و خیابان مسجد جامع است.
مراسم عروسى
مراسم و آداب ازدواج در يزد قديم، مانند هر فرهنگ سنتي ديگري شامل جزئيات و مراحل متعدد و پيچيدهاي بوده كه برخي از آنها هنوز نيز رواج داشته و مرسوماند و برخي ديگر منسوخ شده و آداب و تشريفات ديگري جايگزين آنها شده است.
مراسم ازدواج يزديهاي قديم، شامل عقدكنان و جشن عروسي، كه عمدتاً به صورت توأمان بوده، مراحل و آداب مشخصي داشته است، به اين ترتيب كه پس از مذاكرات قبلي و اوليه، بزرگترهايي از خانوادههاي طرفين به عنوان خواستگاري در خانهي پدر عروس دور هم جمع ميشدند تا در مورد صداق يا مهريه به توافق برسند(خواستگاري و مهربران).
پس از آن زمان عقدكنان و عروسي تعيين ميشد كه در آن روز خانوادهي عروس سفرهي عقد را در منزل ميچيدند و بزرگترهاي خانوادهي داماد با تهيهي قند و نبات و نقل و پارچه و چيزهاي ديگري كه در سينيهاي بزرگ تحت عنوان خنچه بر روي سر چندين نفر حمل ميشد، به خانهي پدر عروس ميرفتند و در آنجا با حضور بزرگان قوم، توسط روحاني و معتمدين خانواده يا محل صيغهي عقد بين عروس و داماد جاري ميشد.
در حين مراسم خواندن خطبهي عقد، چند نفر از زنان دايره(اَرَبونه) ميزدند و بقيه اشعاري متناسب ميخواندند و كف ميزدند و عصر روز عقدكنان نیز عروس به محلّي در مجلس زنانه آورده ميشد تا همه او را ببينند و همچنين جهيزيه او را كه در جايي از همان مجلس چيده شده بود.
هنگام شب، بعد از پذيرايي، عروس را با پاي پياده به خانهي داماد ميبردند و در اين عروسكشاني با نزديك شدن عروس به خانهي بخت يعني خانهي داماد، هر از چندگاهي توسّط همراهان متوقّف ميشد و هر يك از اقوام دور يا نزديك داماد كادو يا هديهاي در قالب يك سفر زيارتي يا يك قطعه زمين يا چيزي ديگر را تحت عنوان پاانداز به عروس پيشكش ميكردند تا عروس به خانهي داماد برسد.
از پسند كردن عروس تا مراسم خواستگاري
مراسم ازدواج در شهرها و روستاهاي مختلف استان يزد با اندکي تفاوت به يکديگر شبيه هستند به طوری که در گذشته مخصوصاً در اكثر روستاها رسم چنين بوده و البته هنوز هم کم و بيش مرسوم است که اقوام داماد براي پيدا کردن عروس دلخواه خود به امامزادهها يا در مراسم عروسيها يا حمامها ميرفتند يا به بهانه آب خوردن يا ديدن خانه و خريدن آن به خانههاي مورد نظر خود رفته و پس از ديدار عروس براي اين که بفهمند دهان عروس بو دارد يا نه ابتدا او را ميبوسيدند و بههنگام بوسيدن، دست خود را بهگونهاي پشت سر او ميگرفتند که چادر از سر او بيفتد و شکل و قيافه و اندام او را بينند و اگر واسطه يا دلّاله (به لهجه يزدي: دلّاره) تا حدي دختر را پسند ميكرد، مورد را به اطلاع پدر و مادر داماد ميرساند و نشاني منزل عروس را به آنها ميداد.
آنگاه داماد هم براي اين که شخصاً از عروس مورد نظر اطلاعاتي کسب کرده باشد به بهانههاي مختلف سواره يا پياده، وقت و بيوقت، قدم زنان در کوچه سعي ميکرد عروس را به هر جا و به هر طريقي شده رؤيت کند و اگر با همسايگان عروس آشنايي داشت به آنها مأموريت ميداد تا عروس را به هر بهانهاي شده به محلّي برده و داماد را براي ديدار عروس خبردار کنند. البته در بسياري از موارد خواهر و مادر داماد براي ديدن دختر به خانهي آنها ميرفتند تا عروس خانوادهشان را پسند كنند.
در هر صورت پس از آن که دلّاره (دلّاله) يا خانوادهي داماد عروس را پسنديدند، مادر يا پدر داماد براي مراسم خواستگاري به خانهي عروس رفته و موضوع ازدواج پسرشان با دختر مورد نظر را مطرح ميکنند؛ آنگاه که پدر و مادر عروس هم دربارهي داماد و خانوادهي داماد از اين و آن اطّلاعي حاصل کردند و رضايت دختر هم در اين مورد جلب شد، از طرف خانوادهي عروس جواب مثبتي به خانوادهي داماد داده ميشود و شبي نیز براي طي کردن مهريه تعیین میشود.
خوانچه برون
برای تعیین مهریه در زمان مقرر نیز نزديکان داماد با اطلاع قبلي به خانهي عروس رفته و پس از توافق، فرداي آن روز اقوام داماد به شهر رفته و قند و نبات و چاي و نخود و کشمش و نقل و شيريني و کفش و لباس براي عروس خود خريداري ميکنند.
البته ناگفته نماند که در این خرید براي اقدام عروس از جمله پدر، مادر، خواهران و برادران و عمهها و بزرگان ديگر قوم هم يک قواره پارچه جهت کت و شلوار يا پيراهن و چادر از طرف داماد براي آنها خريداري ميشود. خريدهاي ديگر هم عبارت است از فلفل، دارچين، هل، اسفند، کفش و لباس عروس، پيشلنگ و خطيفه، آينه و قرآن، جانماز، صابون و حنا، مخمل و ساتن سبز و سفيد و غیره که در طبقهاي مختلف چيده و به وسيلهي چند نفر از اقوام داماد با چراغ و سلام و صلوات و دايره زدن و بشکن و شولولو (در لهجه يزدي يعني هلهله يا كِل كشيدن) به خانهي عروس برده ميشود.
معمولاً کساني که اين سينيها و طبقها(خوانچه) را حمل ميکنند، سيّد و اولاد پيغمبر(ع) تعیین میشوند و از طرف خانوادهي عروس نیز مبلغي بهعنوان حقالزّحمه به آنها پرداخت ميشود. البته انجام اين مراسم هم معمولاً در آخر شب انجام ميگيرد و فرداي آن روز از صبح تا شب از طرف خانوادهي عروس و داماد، دوستان و آشنايان و اقوام براي حضور در مراسم عقد يا عروسي دعوت ميشوند.
” اگر سرتان ميگيرد بيائيد خانه (فلاني) که پدرِ عروس است” و آنها در جواب ميگويند: «از سرمون هم زياده و چشم به شما زحمت ميدهيم”.
مراسم عقدكنان
در روز عقدکنان، عاقد از عروس بله را ميگيرد به نحوی که در مراسم خواندن خطبهي عقد، عروس رو به قبله مینشیند و سفره عقد که شامل قرآن، جانماز، نان، سبزي خوردن از جمله پياز و تره و جعفري و نعنا و پونه و يک کاسه ماست و آردگندم، کاسهاي محتوي مقداري عسل و روغن، ظرفي پر از نقل و نبات، يک بشقاب تخممرغ جوشانده رنگشده و چند شمع روشن و ديگر تجهيزات زينتي است، مقابل وی گسترانده میشود.
آنگاه بنا به دعوت قبلي، عاقد به همراه پدر عروس و مادر عروس و ديگر اقوام سر سفرهي عقد میآیند و در حالي که عاقد در مجاور عروس کمي آن طرفتر مينشيند، براي عروس صورت مهريه و کلّ مبلغ مهريه را ميخواند و از وی رضایت برای جاری شدن عقد ازدواج را میگیرد.
سپس دفتر ازدواج را باز کرده پدر عروس دست عروس را گرفته و انگشت سبّابه او را جوهر زده و پاي دفتر به معناي قبول رسمي و قانوني اين ازدواج ميگذارد و پس از اجراي صيغهي عقد، همگي صلوات میفرستند و آنگاه مادر شوهر دست داماد را گرفته به دست عروس خود ميدهد که در اين حالت آيينه را جلوي روي عروس و داماد ميگيرند تا همديگر را خوب ببينند.
سپس انگشتري از طرف داماد به دست عروس کرده، نقل و نبات به دهان عروس کرده و مشتي نقل به سر عروس ريخته و پدرشوهر و خواهرشوهر و مادرشوهر و اقوام ديگر همه بهعنوان رونما هدايايي به عروس داده و مبارکباد ميگويند و آنگاه موقع ساييدن قند فرا ميرسد که با يک پارچه چهارگوش سفيد که چهار نفر چهار گوشه آن را بالاي سر عروس چترمانند گرفتهاند، اين كار انجام ميشود و مادرشوهر و چند نفر ديگر دو کلّهقند را گرفته بر بالاي پارچه ميسايند به طوری که ذرّات قند در ته پارچه جمع ميشود.
در این موقع نیز با صداي بلند چنين ميخوانند: “مِسابم و مِسابم” و دخترها و زنان در جواب ميپرسند:”چيشي (چيچي) مِسابي؟”، دوباره میخوانند: “مهر محبّت مسابم” و دخترها و زنان ميپرسند: “براي کي؟” و در پاسخ آن فردی که قند را میسابد میگوید: “براي عروس و دوماد(داماد)” و بعد از عروس و داماد، از زن و شوهرهاي جوان ديگر نيز اسم ميبرند.
بار ديگر سوزني به دست گرفته و مرتّباً از پيراهن عروس آن را ميگذرانند و ميخوانند: “چيشي (چيچي) ميدوزي؟”، در پاسخ فرد دوزنده میگوید: “مهر و محبّت ميدوزم ” و انها میپرسند: “براي کي ميدوزي؟” و وی پاسخ میدهد: “براي عروس و داماد”.
به اين مراسم پيش از آمدن داماد نزد عروس “روس کردن” ميگويند، اضافه میکند: آنگاه داماد را کنار عروس روبهروي آیينه مينشانند و داماد براي ديدن عروس رونما ميدهد و خويشان عروس و داماد نیز به آن دو رونما ميدهند. مادرزن حلقه انگشتر را بهدست داماد ميکند و داماد هم به دست عروس حلقه ميگذارد. سپس يکي از نزديکان عروس، ظرف آبي میآورد و داماد مشتي پول درون آب ميريزد و آب آن را درون راهرو ريخته و پول را بهعنوان شگون برميدارند.
سپس هرچه در سفره عقد از خوردني است بين اشخاص حاضر پخش ميشود و قندهاي ساييده شده در پارچه چهارگوش را در آب ريخته، گلاب به آن اضافه کرده و بهصورت شربت به حاضران در مجلس میدهند.
در خلال انجام اين مراسم نیز با آهنگ اربونه، رقص و شادي در مجلس برقرار است، میگوید: در این مراسم اقوام عروس و داماد شب در خانه عروس مانده و به صرف شام پذيرايي ميشوند.
در گذشته برخلاف امروز، در زمان ورود عاقد برای بله گرفتن از عروس، داماد حضور نداشت و وقتی عروس با صدای آهسته میگفت “بله”، بانگ هلهله يا به لهجهي يزدي شولولوی زنان، خبر وصال را به بیرون ميبرد و بعد از آن، مراسم دست به هم دادن عروس و داماد انجام میشد که اوج عروسی همینجا بود.
داماد در هنگام ورود به زنانه توسّط خواهرشوهرها با رقص استقبال ميشد و صدای اربونه به عرش میرسید. داماد با دیدن عروس از جیب کت خود سکّههای ده شاهی(نیم ریال) و یک ریالی روی سر عروس ميریخت و بچهها و بزرگترها با ولع خاصی آنها را جمع ميکردند.
عروسكشون، پاانداز و پاگشا
پس از پايان مراسم عقدكنان، مهمانها خانهي عروس را ترک گفته و مراسم عروسکشوني آغاز ميشد، بدين طريق که اقوام عروس و داماد و ديگر مردم اهل محلّه، عروس را سوار بر الاغ يا قاطر يا با پاي پياده به جلو جمع حاضر انداخته و طبقهاي جهيزيهي عروس هم بر سر جوانان گذاشته میشد و با اجراي برنامههاي شادي آفريني که مرسوم اهالي محل بود با پاانداز و سرانداز دادن به مبارکي و ميمنت و سلام و صلوات عروس را از زير آيينه و قرآن عبور داده و وارد خانهي بخت(خانهي داماد) ميکردند.
در مراسم عروسكشوني اغلب وقتي به کوچهای باریک (کوچهي آشتیکنان) میرسيدند، جمع میایستادند و اين ترانهي معروف را میخواندند: “این کوچه تنگه؟ بله ، عروس قشنگه؟ بله، دست به زلفاش نزنید، مروارید بنده. بله، بادا بادا مبارک بادا، ای یار مبارک بادا ”
در مورد نشان دادن جهيزيهي عروس هم آنچه در وسع پدر و مادر عروس بوده و قبلاً تهيه کرده بودند، در محلّي منظّم چيده ميشد تا به نمايش بازديدکنندگان درآيد و آخرالامر پس از صرف شربت و شيريني همگي خانهي داماد را ترک گفته، فقط عروس و داماد و يکي دو نفر از نزديکان خانواده عروس و داماد شب را به استراحت ميپردازند.
هنگام بردن عروس به خانهي داماد سر هر کوچه، از نزديکان داماد يکي پيش ميآيد و با خوشآمد گويي، پا اندازي نظير يک قطعه طلا يا سفرهاي زيارتي مانند سفر حج يا مشهد مقدس را به عروس تقديم ميکند.
دو روز بعد نیز ساير اقوام عروس و داماد، لوازمي مثل ظرف و وسايل خانه را به رسم پيشکش به خانه داماد ميبرند که به اين پيشکشها “جاخالي” يا “جاخاليبا” ميگويند. در مرحلهي بعد خانواده عروس و داماد هر يک به نوبت عروس و داماد را به خانه خود دعوت کرده و ميهماني ميدهند که به آن “پاگشا” ميگويند.
مراسم جشن يا سور عروسي
روز پس از انجام مراسم عقد، مجلس عروسي(سُور) برپا ميشده است، میگوید: در قدیم الایام، يک يا چند شب متوالي در منزل داماد يا عروس يا در محلّ مناسبتر ديگري، شبهنگام اهالي و مهمانها در محلّ موعود جمع شده و خانوادهها به همراه خود قطعه فرش يا گليمي همراه ميآورند، مردها دايرهوار دور هم نشسته و جمع زنان در عقب پشت سر مردها و اگر با کمبود جاي نشستن مواجه شوند، روي پشتبامها، سر ديوارها و بر بالاي سر شاخهي درختها هم جهت تماشا و ديد بيشتر محلّي مناسب دانسته و آن جا مستقر ميشوند.
کدخداي محل و ريشسفيدان ديگر روي قطعهي قالي يا پتو در پشت منقل و قليان قرار گرفته و مطربهاي حرفهاي با کسب اجازه از پدر عروس و داماد و ديگر بزرگترهاي حاضر در جمع، تماشاگران را با اجراي برنامههاي مختلف خود سرگرم کرده، شب خوشي را به پايان ميبرند.
البته ناگفته نماند که جوانان محلّي هم بيکار ننشسته و بنا به ذوق و سليقهي خود خدمتي انجام ميدادند به طوری که یا مأمور پذيرايي از مردم ميشدند يا در اجراي برنامههاي شاديآفرين، مطربهاي حرفهاي را ياري ميدادند.
زنها نیز آزادانه مراسمی را در خانهي عروس يا در خانهي داماد يا در هر جاي مناسب ديگري، در اتاق دربسته يا تالار خانه که به هر صورت دور از چشم مردان باشد، با برنامههايی مانند رقص و پايکوبي و کفزدنها آن هم به همراه نواختن ساز اربونه يا اجراي بازيهاي نمايشي برگزار ميكنند. ضمناً انواع ترانهها و بازيهاي خودساخته و عاميانه هم در لابهلاي اينگونه مراسم هر يک بهشکلي خاص اجرا ميشود.
سادگي و دوري از تجمّل و تكلّف
در يزد قديم صداق يا مهريه عروس، معمولاً شامل ملک یا وجه نقد به صورت عندالمطالبه بوده و در عروسیهای روستایی نیز باغ، جزئی از آب قنات و حتّی شش دانگ یک طویله وارد عقدنامه ميشده است و ظاهراً سکّهي طلا از دهه ۱۳۶۰ به بعد در مهریهها متداول شده است.
خرید عروسی در بازار توسّط خانوادهي داماد و عروس انجام ميشد و با توجّه به وسع داماد مقداری طلا و جواهر و لباس خریده ميشد و جهاز عروس هم خیلی ساده بود. البته چیزی که خیلی جلب توجّه میکرد، ظروف مسی سنگین وزن در جهاز بود
آئینهاى سوگوارى
مرگ و عزا
پس از مراسم تدفین، به خانه صاحب عزا مىروند و آش یا شلهزرد مىخورند. این آش زردرنگ که از ماش، برنج و روغن تهیه مىشود، آش پشت تابوت نام دارد.
روز سوم در مسجد پرسه مىگذارند و قرآن مىخوانند و پذیرائى مىشوند و بعد از ظهر به مزار رفته و فاتحه مىخوانند.
روز هفتم به گورستان رفته و کند رو نبات دود کرده و روضه مىخوانند. سپس به خانه صاحب عزا برگشته و در اتاق متوفى شمع روشن کرده پارچه سیاهى پهن و روضهخوانى مىکنند. روز چهلم از صبح روز شروع به پختن ‘سوروک’ که نوعى نان روغنى است مىکنند. ایننان را بر سر مزار مىبرند، با نقل و شیرینى به مردم مىدهند و روضهخوانى مىکنند.
نخل و نخلگردانى
از آئینها و مراسم ویژه ماه محرم در یزد، آئین نخلبندى و نخل گردانى است. نخل از جنس چوب و بهشکل برگ درخت یا سرو مىسازند. معمولاً وزن نخل زیاد است و به کمک دهها نفر جابهجا مىستود. نخل را بهشکل تابوت سیدالشهداء یا نمادى از تاوبت شهداى کربلا مىشناسند و ریشه سنتى کهن دارد. مردم یزد در محاوره به آن ‘نقل’ مىگویند.
دکتر اسلامى ندوشن مىنویسد: با آنکه نخل هیچ شباهتى به درخت خرما ندارد، آنرا بهنام این درخت مىنامند. شاید بهعلت آنکه اصل آن از جنوب غربى و بینالنهرین است. نخل شباهت بسیارى به درخت سرو دارد و سرو در فرهنگ عامه یعنى جاودانگى و رشادت و زندگى اخروى و آزادى که یادآور روحیات و خصایل امام حسین (ع) است.
این مراسم در یزد چند روز پیش از ماه محرم با تزئین و آذین بستن نخل شروع مىشود، که حدود یک هفته طول مىکشد. دراین مدت، خادمان میدان، زیورآلات و وسایل مربوط به تزئین نخل را که قدمت آنها به دوره صفویه مىرسد. از انبار بیرون آورده و تمام روز را با پاهاى برهنه به این امر مىپردازند. آنها ابتدا بدنه نخل را با پارچه سیاه مىپوشانند، سپس روى آنرا شمشیربندان مىکنند. سپس تزئینات دیگر از قبیل آئینههاى بزرگ تابدار، منگولهها، دستمالهاى ابریشمى را در دو سوى نخل مىبندند و بر تارک آن جقههاى فلزى از جنس فولاد و برنج و همرنگ آنها پرهاى طاووس یا میوه انار مىگذارند و نخل را مانند یک مجله، زیبا و خوشبو مىکنند. در داخل آن نیز زنگهاى بزرگى را با طناب مىآویزند و بچهها هنگام حرکت آنها را بهصدا درمىآورند.
در روز بلند کردن نخل، دهها تن از مردان محله، زیر پایههاى نخل رفته، آنرا با عظمت تمام به حرکت درمىآورند و چون جنازهاى باشکوه آنرا میان موج جمعیت عبور مىدهند. آنها نخل را تا مسیرى مىبرند و یا چندبار دور حسینیه محل مىچرخانند.
در اطراف یزد رسم است که درختان را وقف مىکنند تا پس از کهنسال شدن، ساقههاى آنها را ببرند و نخل را با آن مرمت کنند. هماکنون در یزد خانوادههائى وجود دارند که شهرت آنها ‘نخل بند’ و ‘نخلساز’ است.
دستهسقا
در مراسم عزادارى امام حسین (ع) گروهى از نوجوانان با لباس سیاه و لنگ قرمز دور کمر خود، مشک بر دوش گرفته و بازو بندى از قرآن مجید را که با پولکهاى رنگین و برگهاى فلزى نقرهاى تزئین شده بر کتف مىبندند و در صفى منظم با ذاکر و سردشته خود همخونى مىکنند. اگر تابستان باشد، دو نفر هم در پشت صف با مشک پرآب و با شربت گلاب به اهل مجلس و عزاداران آب مىدهند. آنها آب را در جام ابوالفضل (ع) ریخته و به مردم تعارف مىکنند. دسته سقا یک علم چهارگوش دوپایه و یا یک علم سه گوش با تمثال حضرت ابوالفضل (ع) را با خود حمل مىکنند.
کتل بستن
در یزد به اسب زین کردهاى که بهطور خاص آراسته شده و پیشاپیش دسته عزادارى حرکت مىکند ‘کتل’ مىگویند. افسار این اسب یا کتل همواره در دست محافظ آن است و جلو دسته سینهزنى حرکت مىکند و محافظ آن مرتب سر و صورت حیوان را نوازش مىکند. این حرکت نمادین را ‘اسب و کتل’ مىنامند.
حمل و نقل عمومی در یزد
یزد به عنوان اولین شهر خشتی ایران و دومین شهر از این حیث در جهان هر ساله میزبان تعداد زیادی گردشگر از اقصی نقاط جهان می باشد. در این مطلب در اصفهان تور به بررسی وضعیت حمل و نقل عمومی در این شهر مهم توریستی کشور پرداخته ایم. با ما همراه باشید.
یزد یکی از شهرهای پرجاذبه در ایران است. این شهر دیدنی به «دارالعباده»، «شهر بادگیرها» و «شهر دوچرخهها» معروف است. این شهر خشتی یکی از شهرهای کویری و کم باران ایران است. در یزد میتوانید به وسایل نقلیه شهری به آسانی دسترسی داشته باشید و با آنها در قسمتهای مختلف شهر به گشت و گذار بپردازید.
حمل و نقل مسافر
در این قسمت نگاهی کوتاه به تعداد پایانهها، شرکتهای حمل و نقل، رانندگان، ناوگان عمومی از قبیل: اتوبوس، مینیبوس و تاکسی در یزد میپردازیم.
تعداد ناوگان عمومی مسافربری در یزد شامل: اتوبوس ۳۰۷ دستگاه، مینیبوس ۱۴۸ دستگاه و تاکسی (سواری کرایهای) ۳۸۰ دستگاه است. ۸۹۵ راننده حرفهای در این رشته مشغول به فعالیت هستند که وظیفه جابجایی با وسایل نقلیه عمومی را برعهده دارند. همچنین یزد دارای ۳ پایانه فعال مسافری و ۳۷ شرکت حمل و نقل مسافر است. مقاصد عمده این پایانهها تهران، خراسان، اصفهان، کرمان و فارس است. میانگین ماهیانه تعداد مسافر از این یزد به شهرهای دیگر ۲۵۰,۰۰۰ نفر بوده است.
هواپیما در یزد
فرودگاه یزد در نزدیکی جنوبی کویر مرکزی ایران و در غرب شهر یزد و مرکز جغرافیایی ایران با فاصله ۱۰ کیلومتری از مرکز شهر واقع شده است این فرودگاه در سالت ۱۳۴۸ در زمینی به مساحت ۵۷۵ هکتار ساخته شد و به عنوان فرودگاه بینالمللی کار خود را شروع کرد. فرودگاه یزد دارای پرواز داخلی به شهرهای تهران، مشهد، اهواز، بندرعباس، کیش و پروازهای خارجی به شهرهای دمشق، جده، مدینه و نجف است.
قطار در یزد
از دیگر وسایل حمل و نقل عمومی سریع و سیر یزد که وظیفه جابجایی مسافران را از شهری به شهر دیگر در تمام شبانهروز برعهده دارد قطار است. ایستگاه قطار یزد در نزدیکی میدان امام حسین و در داخل شهر واقع شده است.
اتوبوس در یزد
یزد دارای ۳ ایستگاه مسافری اتوبوس است که شامل موارد زیر است:
۱. پایانه مسافربری یزد در شهرک صنعتی که در جاده ترانزیتی و بلوار شهید دهقان قرار دارد.
۲. ایستگاه اتوبوسرانی شحنه که در بلوار دولتآباد قرار دارد.
۳. پایانه امام حسین در کوچه ولیعصر قرار که از طرق بزرگراه یزد – تفت ظرف مدت ۲۱ دقیقه به پایانه میرسید.
نرخ مسیرهای مختلف در یزد
کرایه اتوبوس شهری در یزد برای کسانی که دارای کارت هستند ۳۹۰ تومان بوده و برای کسانی که کارت ندارند ۵۰۰ تومان است.
هزینه بلیط مسیر یزد تا حسنآباد، حسینآباد، رستاق و علیآباد ۸۰۰ تومان است.
هزینه بلیط مسیرهای شهرک صنعتی، اله آباد، اشکذر، خویدک، رضوانشهر، شهدای محراب و زارچ ۵۰۰ تومان است.
هزینه بلیط مسیرهای شهدای محراب، شهرک ابوالفضل محمدآباد، حسینآباد ریسمانی، دولتآباد، میدان همافر و روستای شحنه ۳۰۰ تومان است.
هزینه بلیط مسیرهای فهرج و مهریز ۶۵۰ تومان است.
شما میتوانید به راحتی و به سرعت از طریق دستگاههای الکترونیکی بلیط اتوبوس درونشهری تهیه کنید. این دستگاهها در سال ۱۳۹۱ در یزد نصب و راهاندازی شدند. با این بلیطها میتوانید از اتوبوسهای خط واحد یزد استفاده کنید. تعداد اتوبوسهای موجود در این خط بالغ بر ۲۶۵ دستگاه است که بخشی زیادی (یعنی ۷۵درصد) از آن برعهده شرکت خصوصی است.
ایستگاه اتوبوس میدان اطلسی (پایانه اطلسی)، ابتدای خیابان شهید آیت الله طالقانی (ایستگاه دانشگاه) و خیابان شهید آیت الله کاشانی است. این ایستگاهها در یزد مکانیزه هستند و امکان استفاده آسان را برای مردم و مسافران فراهم میکنند.
اتوبوسهای BRT در یزد
سازمان حمل و نقل عمومی یزد دارای ۵ دستگاه اتوبوس BRT در یزد است (کریدور شماره ۳) که در حد فاصل پايانه غدير – بلوار شهيد دهقان – بلوار ۱۷ شهريور – بلوار ۲۲ بهمن – بلوار دولت آباد – بلوار نواب صفوی – بلوار صابر يزدی – پايانه امام خمينی (ره) و بالعكس، تردد و حجم وسیعی از مسافران را جابجا میکنند.
کرایه اتوبوس BRT در یزد برای افرادی که دارای کارت هستند ۳۹۰ تومان بوده و برای افرادی که کارت ندارند ۵۰۰ تومان است.
تاکسی در یزد
تاکسی راحتترین وسیله نقلیه در یزد است که هر شخصی در هر نقطه میتواند به آن دسترسی داشته باشد. در ابتدا سازمان تاکسیرانی در یزد وجود نداشت. اولین ماشین در یزد که به عنوان تاکسی شناخته شد یک ماشین ساخت آمریکا با نام سواری آستین بود. داخل ماشین رنگ مشکی بود و گلگیرهای سفید داشت. این خودرو وظیفه حمل و نقل مردم را برعهده داشت.
این خودرو بعد از یک سال به ۷ دستگاه افزایش یافت. کرایه این ماشین برای ۱ نفر ۵ ریال و برای ۳ نفر ۱۰ ریال است. در طی سالیان متمادی، ایران از شرکتهای مختلف خارجی تاکسیهای متفاوتی را برای یزد سفارش میداد. در نهایت در سال ۷۶ سازمان مستقل تاکسیرانی در یزد تاسیس شد تا خود به طور مستقل به مردم و مسافران خدمترسانی کند.
نرخ کرایه تاکسی در یزد
نرخ کرایه تاکسی گردشی شهر
هزینه کرایه ورودی در شهر تا مسافت یک کیلومتر ۷۰۰ تومان است و به ازای کیلومتر بیشتر ۱۵۰ تومان اضافه میشود. در نیمه اول سال از ساعت ۲۲ و در نیمه دوم سال از ساعت ۲۱ لغایت ۶ صبح، ۳۰٪ به نرخ کرایه اضافه میشود.
نرخ کرایه تاکسی تلفنی
هزینه کرایه ورودی در شهر ۲۰۰۰ تومان است و به ازای هر کیلومتر مسافت بیشتر ۵۷۰ تومان و هر دقیقه انتظار ۱۶۰ تومان محاسبه میشود. در نیمه اول سال از ساعت ۲۲ و در نیمه دوم سال از ساعت ۲۱ لغایت ۶ صبح، ۳۰٪ به نرخ کرایه اضافه میشود.
ماشینهای شخصی
تردد در سطح شهر یزد با ماشین شخصی به خاطر داشتن ترافیک روان بدون هیچ مشکلی انجام میگیرد. فقط در نقاط تاریخی و بافت قدیمی شهر که دارای کوچههای تنگی است کمی با مشکل انجام میشود البته در برخی از این نقاط، مکانهای پارک ماشین وجود دارد ولی در مواقع شلوغی جوابگو نیستند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
پیر سبز؛ زیارتگاه مهم زرتشتیان
یکی از زیارتگاه های مهم زرتشتیان جهان در نزدیکی اردکان در استان یزد قرار دارد. این زیارتگاه که چک چک یا پیر سبز نام دارد هر ساله میزبان هزاران نفر از مردم کشورمان و سایز نقاط جهان است. با هم در اصفهان تور نگاهی داریم به این مکان باستانی استان یزد.
موقعیت جغرافیایی:
استان یزد، شهرستان اردکان، ” ۲ ۵ ‘ ۲۰ ْ۳۲ شمالی و ” ۳۱ ‘ ۲۴ ْ۵۴ شرقی. ارتفاع از سطح دریا ۱۷۳۰ متر.
امکانات رفاهی:
از اردکان تا چکچک هیچگونه امکانات رفاهی وجود ندارد.
نزدیکترین پمپبنزین در فاصله ۴۳ کیلومتری است.
در زیارتگاه چکچک فروشگاه یا رستوران موجود نیست.
سرویس بهداشتی نسبتاً قابل قبول است. توالت فرنگی برای بیماران و بازدیدکنندگان خارجی وجود ندارد.
آب آشامیدنی موجود است اما ترجیحاً آب بهداشتی با خود همراه داشته باشید.
آنتندهی تلفن همراه قابل قبول است.
با هماهنگی با مسئول زیارتگاه میتوانید شب را در چادر در محوطه اُتراق کنید.
نزدیکترین هتلها در اردکان و میبد هستند.
برای ورود به زیارتگاه نیازی به تهیه بلیت نیست.
بروشور موجود نیست.
امنیت منطقه
منطقه اردکان از ضریب امنیتی بالایی برخوردار است. هرچند در زمانهای غیر فصل و خلوت، توصیه میشود به علت خلوتی جاده، شب هنگام در مسیر رفت یا برگشت نباشید.
فضای داخلی
برای ورود به زیارتگاه، به نشانه احترام، باید کفشها را از پا درآورد و کلاه بر سر نهاد. قبل از ورود به زیارتگاه تابلوهایی وجود دارد که نشان میدهد برای ورود به زیارتگاه باید پاک بود، همانطور که در دین اسلام نیز ورود بانوانی که دارای شرایط خاص هستند به مساجد ممنوع است، در این مکان نیز نکات فوق باید رعایت گردد. در داخل زیارتگاه که به شکل دهانه غار است تنه درخت چنار کهنسالی وجود دارد.
کف زیارتگاه با سنگ مرمر پوشیده شده و از بخشی از سقف قطرات آب چکه بر زمین میریزد و احتمال نامگذاری این محل نیز شاید همین باشد. چند شعله شمع به طور دائم در زیارتگاه روشن است و محلی برای سوزاندن عود یا چوب مقدس وجود دارد.
همانند بسیاری از زیارتگاههای سایر ادیان، تصاویری از بزرگان دین زرتشتی، زینتبخش محوطه کوچک زیارتگاه است. سقف زیارتگاه سنگی است. در کف محوطه ظرفهایی برای جمعآوری آب گذاشتهاند که بخشی از آن برای تبرک به زائرین اهدا میشود و بخشی دیگر نیز به مصرف خوراکی میرسد. همه ساله در ۲۷ خرداد ماه زرتشتیان از سراسر جهان در این مکان گرد هم میآیند و به دعا و نیایش میپردازند. هرچند که در میان عموم شهرت یافته که این مراسم حج زرتشتیان است اما به واقعیت نزدیک نیست. در مجموعه چکچک ساختمانهای متعددی مشاهده میشود. از آنجا که مجموعه چکچک با شهر اردکان فاصله زیادی دارد، این ساختمانها برای اسکان و پذیرایی از زائران ساخته و استفاده میشوند. ساخت و نگهداری مجموعه چکچک توسط زرتشتیان داخل و خارج از کشور تأمین شده است.
بهترین زمان بازدید
به علت موقعیت کویری، طبیعی است که ماههای خرداد، تیر، مرداد و شهریور گرمای هوا آزاردهنده است. در زمان اجرای مراسم عمومی زرتشتیان ( ۲۷ خردادماه ) بازدید صرفاً با کارت دعوت میسر است. بهترین زمان بازدید ماههای فروردین، اردیبهشت، مهر و آبان است.
تاریخچه بنا
داخل زیارتگاه نوشتهای روی دیوار نصبشده که توسط آقای رستم بلیوانی، رئیس سابق انجمن زرتشتیان شریفآباد یزد تهیه شده است.
به طوری که در اسناد تاریخی و مذهبی و دیوان خاضع و سینه به سینه محلی به یادگار مانده در دوران سلطنت یزدگرد سوم آخرین پادشاه ساسانی چون اوضاع ایران رو به وخامت رفت، یزدگرد سوم فکری اندیشید که خاندان خود را از مدائن به یزد که منطقه نسبتاً امنی بوده است، کوچ دهد. از این رو به دستور وی شهری با استحکامات آن روز ( حصار و برج و خندق ) برای محافظت تهیه و خاندان خود را از مدائن به یزد کوچ داده و امکان دارد اسم یزد از یزدگرد به یادگار مانده باشد. شاید آثار برج و باروی بهجامانده در محله یزاران بقایای شهر فوقالذکر باشد.
یزدگرد دو پسر به نامهای هرمزان و اردشیر و پنج دختر به نامهای شهربانو، پارس بانو، مهربانو،نیک بانو و نازبانو داشت. نام همسرش کتایون بود و خدمهای به نام مروارید داشت. یزدگرد پس از شکست از مسلمانان به خراسان گریخت و در آنجا به دست آسیابانی کشته شد. با شایع شدن خبر مرگ یزدگرد، خانواده وی در یزد با یکدیگر وداع نموده و هر یک به سمتی از اطراف یزد متواری گردیدند.
هرمزان و شهربانو، پسر و دختر بزرگ یزدگرد در حین فرار دستگیر و به عربستان به غلامی و کنیزی برده میشوند.
پارس بانو و مهربانو به سمت شمال غربی یزد متواری شدند. این دو در حدود ارجنان از هم وداع نموده ، مهربانو به سمت عقدا گریزان میشود که بر اثر بیغذایی و رنج راه در عقدا فوت میکند. وی را در گوشه باغی در عقدا دفن میکنند که اکنون به مزرعه مهر معروف است و مردم آن سامان آن را محل مهربانو مینامند و برای وی شمع روشن میکنند. پارس بانو در سمت غربی عقدا به زرجوع رسیده در کوهی غایب میشود. شکاف سنگیِ زیارتگاه را محل غایب شدن پارس بانو میدانند. درگذشته لباس مقنعه مانندی در شکاف سنگ ظاهر بوده که آن را برای تبرک کنده و حفظ نمودهاند.
نیک بانو ( چکچک ) با مروارید ( هریشت ) در بیابان وداع نموده به سمت کوهی در ۳۷ کیلومتری شرق اردکان رفته که اکنون کوه چکچک نامیده میشود و در این کوه ناپدید میگردد. آثار لباس مقنعه مانندی در شکاف کوه وجود داشته که آن را برای تبرک کندهاند. این محل، امروز، زیارتگاه زرتشتیان جهان است. در زیارتگاه درخت چنار تنومندی هست که بیش از هزار سال قدمت دارد. گفته میشود این درخت همان عصای نیک بانو ( پیر سبز ) بوده که با آن به شکاف کوه زده و پس از آن بر اثر رطوبت آب شیرینی که از شکاف کوه میچکد، سبز شده است.
مروارید ( هریشت ) نیز در کوهی در ۱۷ کیلومتری اردکان در کوهی که امروزه هریشت نامیده میشود، پنهان شده است و این مکان نیز از زیارتگاههای زرتشتیان است.
اردشیر پسر کوچک یزدگرد به همراه مادرش کتایون به سمت خرابههای شرقی یزد متواری شدند. کتایون در پشت حصار یزد که اکنون در خود شهر یزد واقعشده و به ستی پیر معروف است، پناه برده و در آنجا در چاهی غایب شده که اکنون این محل، زیارتگاه است. اردشیر نیز در شرق یزد در کوهی غایب گردیده که این مکان نیز به زیارتگاه (نارستانه) معروف است.}
آقای”رشید شهمردان در کتاب خود با عنوان”پرستشگاههای زرتشتیان” در باب پیرسبز چنین مینویسد:
صاحب پیر، نیک بانو و ازشاهدختهای ساسانیان است که پس از سقوط مدائن برای حفظ ناموس و پاکدامنی خویش آواره بیابانهای ایران می گردد. نیک بانو به اتفاق مروارید که کنیز آنان بوده در بیابان از هم جدا می شوند، نیک بانو به سمت شرقی شهر یزد می رود و در ۳۷ کیلومتری شهراردکان به کوهی میرسد. نیک بانو چون به دامنه کوهی پشت هیومن و سنجد میرسد، سیاهی دشمن را از دور میبیند، نالان و گریان به سمت کوه خشک بالا می رود. همین که در دسترس دشمن قرار می گیرد، آهی از دل کشیده و با نگاهی به کوه میگوید: مرا چون مادری مهربان در آغوش خود بگیر و از دست دشمنانم برهان.
همان لحظه شکافی در کوه پدیدار و نیک بانو در آن ناپدید میگردد و سپاهیان دشمن از مشاهده واقعه حیران شده و راه خود پیش میگیرند.پس از مدتی بالای این کوه بلند خشک و بایر، قطرات آب به زمین می چکد. به قدری که مسافرین را سیراب و اگر جمعیت زیادتری به آنجا برسند، جریان قطرات آب بیشترشده و همه را کفایت میکند.
توضیحی در مورد درختان مقدس یا پیرها
بسیاری از مسجدها و امامزادهها و در مورد زرتشتیان، پیرها، در کنار چنارهای عظیم بنا شدهاند و در بسیاری از روستاها و شهرها، بر درختهای چنار دخیل میبندند و از آنها انتظار معجزه دارند. این معجزات معمولاً برای بچهدار شدن، رهایی از بیماری، رونق کسبوکار و محصول دادن زمین است.
براساس مردمشناسی تطبیقی میتوان باور داشت که در اعصار بسیار کهن، گمان بر آن بوده است که ارواح مردگان پرقدرت قبیله یا خدایان یا پریها در آنها میزیستند یا این درختها مظهر آنان بودند. برای تقدس این درختان سترگ، در دوره اسلامی، توجیهی تازه یافتهاند و برای آنکه ستایش ایشان برخلاف سنتهای اسلامی نباشد، اغلب به این نتیجه رسیدهاند که در پای این درختان، بزرگمردی، امامزادهای یا مقدسی به خاک سپردهشده است.
این درختان مقدس در گوشه و کنار ایران نیز هست. مثل پیر چکچک، چنار امامزاده صالح و بیبی شهربانوها. این بیبی شهربانوها، یک مضمون اسطورهاش این است که ایزد بانو از دست دشمنانش فرار میکند، حالا شده شهربانو یا بیبی . عین این داستان که برای بیبی شهربانو هست، در یزد و دیگر جاهای ایران هم دیده میشود. این یک مضمون پریهاست، پریهایی که میآیند روی زمین و بعد زیرِ زمین پنهان میشوند، پریهای شهید شوندهاند. اینها کهنهترین شکلهای شهادت الهههای نباتی است که بعد ایزدان نباتی شهیدشونده جای آنها را میگیرند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مسجد جامع خورانق یزد
در ایران مناطق تاریخی بسیاری هستند که حتی شاید ما اسم آن ها را تا به امروز نشنیده باشیم. مسجد جامع خورانق که تاریخچه آن به زمان قاجار بر می گردد شاید یکی از شاهکارهای معماری آن زمان باشد ولی ما معمولا از معماری های زمان قاجار و صفویه صرفاً از میدان نقش جهان اصفهان شنیده ایم. در این مطلب قصد داریم شما را با این مسجد زیبا و باشکوه آشنا سازیم. با اصفهان تور همراه باشید.
یکی از مهمترین مسائلی که هر ایرانی به داشتن آن افتخار میکند، تمدن چندین هزارسالهای است که امروزه میتوان نشانههایی از آن را در آثار باقیمانده از دوران با قدمت پیش از میلاد مسیح مشاهده کرد. عمارات و بناهایی برجایمانده از دل تاریخ که در پس آجر به آجر، خشت به خشت و جز به جز اجزای باقیماندهی آن، داستانها و حماسههایی بس شنیدنی و عبرتآموز نهفته است و همچون نسیمی آبستن از عطر ایران کهن، ذهن آدمی را جلایی پندآمیز میبخشد. همانگونه که میدانید، استان یزد یکی از کهنترین مناطق کشور محسوب میشود که بخش وسیعی از خاک این استان را بافت قدیمی و آثار تاریخی ارزشمند و شگفتانگیزی تشکیل داده است. بناهای باشکوه و فوقالعادهای همچون مدرسهی ضیائیه (زندان اسکندر)، آبانبار رستم گیو، بقعهی دوازده امام و … از جمله مشهورترین عمارات برجایمانده از دورانی به پیشینگی تاریخ به شمار میآیند. روستای خورانق یزد نیز همانند بسیاری از نواحی استان یزد، بناها و آثار تاریخی ارزشمندی را در خود جای داده است که میتوان به قلعه، حمام، کاروانسرا، آبانبار، پل، بقعهی مشهدک، مزار بابا خادم و مسجد جامع خورانق اشاره کرد.
قلعه شهرها (یا قلعه روستاها) نمونهای از معماریهای بومی هستند که در نقاط مختلف ایران گسترده شده اند؛ ازجمله آنها میتوان به ارگ قدیم بم، ارگ مورچه خورت، نارین قلعه میبد و… اشاره کرد.قلعهها که عموما دارای استحکامات نظامی ازجمله برج، بارو و خندق هستند، برخی حکومتی، برخی مسکونی و برخی حکومتی ً مسکونی هستند؛ البته نمونۀ کامل مسکونی، بدون داشتن بخش حکومتی، بسیار نادر است. قلعۀ خورانق ازجمله این قلعهها است که قلعهای مسکونی برای عامۀ مردم بوده و دارای بخش مجزای حاکمنشین نیست.
جغرافیای مسجد جامع خورانق یزد
این روستا، در مسیر جادۀ اردكان به طبس و طریقالرضا قرار دارد. روستای خورانق از شمال به كوه هامانه، از جنوب به كوه خوانزاواشتری، از غرب به كوه بندر و چكچك و از مشرق به صحرا و ریگزارهای حد فاصل ساغند و خورانق محدود است. ارتفاعات خورانق در غرب روستا، جزء سه رشته کوه مهم و مرتفع استان و در شمال شرقی آن محسوب میشود.
مسجد جامع خورانق یزد، در روستان خورانق از توابع شهرستان اردکان که با فاصلهای برابر با ۵۰ کیلومتر از این شهرستان و ۸۵ کیلومتری از استان یزد (جادهی اردکان-طبس) قرار دارد، در میان قلعهای قدیمی واقع شده است. در بخش شمالی این عمارت تاریخی، منارجنبانی با پیشنهی حکومت سلجوقیان مشاهده میشود که با توجه به قدمت آن، از مسجد کهنسالتر برآورد شده است. همچنین حسینیهی کوچکی با ارتفاعی پایینتر از مسجد نسبت به سطح زمین، در مجاورت آن احداث شده است که میتوان دلیل این اختلاف ارتفاع را شیب طبیعی زمین این قسمت از مسجد در نظر گرفت.
تاریخچهی مسجد جامع خورانق یزد
همانگونه که پیشتر بیان شد، روستای خورانق که به خرانق نیز مشهور است، به عنوان مرکز بخش خرانق در شهرستان اردکان شناخته می شود. به اعتقاد گروهی از باستانشناسان و طبق اسناد برجای مانده از آثار تاریخی این روستا با دیرینگی بیش از ۴۵۰۰ سال، یکی از کهنترین مناطق سکونت در ایران معرفی شده است. همچنین براساس اطلاعات ثبت شده از مورخین، یکی از قدیمیترین دهکدههای مسکونی در دوران حکومت یزدگرد (سال ۲۴ هجری شمسی و برابر با ۱۲ سالگرد پادشاهی یزدگرد)، منطقهای است که امروزه به روستای خورانق شناخته میشود. در کتاب جامع مفیدی نیز قدمت این نقطه از کشور، برابر با ۴۰۰۰ سال ذکر شده است. حضور آثار تاریخی و مطالعات و کاوشهای صورت گرفته بر آنها، اهمیت و شهرت این خطه از کشور را دو چندان کرده است. بناهای باقیمانده از چندین هزار سال پیش، با رعایت اصول معماری و تزئینات به کار رفته توسط هنرمندان دوران ایران کهن، ناخودآگاه موجب تحسین و نکوهش گردشگران، باستانشناسان و علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران شده است.
معماری مسجد جامع خورانق یزد
مساجد احداث شده در تاریخ ایران، از معماری و تزئینات زیبا و تحسینبرانگیزی برخوردارند که به اعتقاد برخی از مورخان و کارشناسان معماری، نشات گرفته از حرمت و اعتقاد معمار و سازندگان آن نسبت به این مکانها است. هرچند مساجدی که در سالهای اولیهی اسلام در ایران ساخته شدهاند، از تزئینات و طراحیهای نسبتا کمتری نسبت به عمارات تاسیس شده در دیگر قرون برخوردارند، ولی در تمامی آنها، سادگی و زیبایی مسحورکنندهای قابل لمس خواهد بود. طرح اولیهی مسجد جامع خورانق استان یزد، درون قلعهای قدیمی ترسیم شده است. معمار این عمارت تاریخی، حسینیهی کوچکی را در سطحی پائینتر و متصل به مسجد بنا نهاده که برای ساخت برخی از بخشهای مربوط به نمای آن، از مصالحی همچون آجر استفاده کرده است.
مسجد خورانق از گرمخانه، محراب، حسینیه و منبر تشکیل شده است. سازندگان این بنای کهن، برای ساخت آن از خشت و گل استفاده کرده و همانگونه که قبلا بیان شد، در برخی از قسمتها مانند مناره و نمای بیرونی حسینیه، از آجر بهره بردهاند. کارشناسان معماری با توجه به نوع ساخت و سبک بنای گرمخانه، قدمتی در حدود قرون هشتم تا دهم هجری قمری را به عنوان زمان احداث آن، در نظر گرفتهاند. سازندگان گرمخانه با استفاده از طاق و تویزه، پوششی مناسب با نوع ساخت و ساز آن دوران، برای این بخش از مسجد ایجاد کردند. از دیگر قسمتهای مسجد جامع خورانق یزد میتوان به یک نیمطبقه که در دو طرف محراب تعبیه شده و فضایی باز که معمولا به عنوان مکانی در فصل گرم سال به ویژه تابستان مورد استفاده قرار گرفته است، اشاره کرد. به نظر میرسد سنگ قبری که از ابعادی برابر با ۵۰*۳۰ سانتیمتر برخوردار است، در پشت منبر مسجد وجود دارد که متعلق به علی ابن محمد ابن اسحاق المولی (متوفی ۴۹۹ هجری قمری) است.
باستانشناسان و کارشناسان مسائل تاریخی، زمان ساخت این بنای تاریخی را به دوران حکومت پادشاهان قاجار تخمین زده و آن را یکی از عمارات ارزشمند تاریخی میپندارند. از دیگر نکات مربوط به ساختمان مسجد جامع خورانق یزد، منارهای است مرتفع و قدیمی که به دلیل ویژگی منحصر به فرد و قابل توجهش، تحسینبرانگیز و ستودنی است. معمار و طراح این مناره، آن را به صورتی ساخته است که به آسانی به حرکت در خواهد آمد. البته مورخان و کارشناسان معماری، قدمت این مناره را بیشتر از خود مسجد بیان کرده و معتقدند که پیش از ساخت بنای اولیهی مسجد، در زمان حکومت و فرمانروایی سلجوقیان، این اثر تاریخی، توسط هنرمندان ایران کهن، احداث و به منارجنبان مشهور شده است. آنها معتقدند که میتوان منارهی مذکور را رقیبی قدرتمند برای منارجنبان اصفهان در نظر گرفت و حتی زمان ساخت آن را نیز به دوران قبل از احداث منارجنبان اصفهان نسبت میدهند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
پیر هریشت ، زیارتگاه زرتشتیان
همان طور که می دانید و ما هم در دیگر مطالب در اصفهان تور توضیح دادیم استان یزد یکی از پایگاه های اصلی زرتشتیان به شمار می رود. زرتشتیان دارای نیایشگاه هایی هستند که برای راز و نیاز با خدای واحد خود به آن مکان ها می روند. یکی از این زیارتگاه ها زیارتگاه پیر هریشت یزد می باشد که در این مطلب در اصفهان تور به بررسی آن خواهیم پرداخت.
تاریخچهی پیر هریشت
این آتشکده که یکی از نیایشگاههای زرتشتیان است، به گفتهی مردمان این آیین مربوط به یکی از ندیمگان دختر یزدگرد سوم ساسانی به نام مروارید (در برخی روایات گوهربانو) است. گفته میشود که او به دنبال تعقیب اعرابی که به ایران حمله کرده بودند، از کاروان جدا شده و به محلی پناه میبرد و به نیایش خدا مشغول شده و ناگهان ناپدید میشود. پس از سالها گوهر بانو بر کودکی نمایان شده و از او میخواهد که از پدرش درخواست کند تا پیر هریشت را بنا کند. حکایات هم حاکی از آن است که دلیل اعتقاد زرتشتیان به این محل، غیب شدن همین کنیز است.
در مورد پیر هریشت و ساختمان آن
برای رسیدن به این زیارتگاه باید از پلههایی که به سمت بالای کوه ساخته شده است، استفاده کنید. در ورودی زیارتگاه بالای پلهها قرار گرفته است.
هنگام ورود با اتاقی مواجه میشوید که در آن محلی برای روشن کردن آتش وجود دارد. دور تا دور اتاق هم برای نشستن زیارت کنندگان سکوهایی قرار داده شده است.
علاوه بر این اتاق، یک پستو هم در این ساختمان وجود دارد که آن را محل ناپدید شدن گوهربانو میدانند، در آن همیشه آتشی روشن است که فضا را روحانی میکند. زیارتکنندگان قبل از رسیدن به پیر، دست و صورت خود را با آب پاکیزهای که قبل از رسیدن به زیارتگاه تعبیه شده، شست و شو میدهند.
زرتشتیان هر سال در روز هجدهم نوروز به این محل میآیند و به جشن و زیارت میپردازند.
زرتشتیان شریفآباد برای تهیه هیزم آتش جشن هیرومبا به نیایشگاه «پیر هریشت» میروند. آنها زمانی حرکت میکنند که پیش از غروب آفتاب به پیر هریشت برسند.
پایین این کوه آهکی سیاه رنگ، ساختمانهایی به وسیلهی خیراندیشان ساخته شده است که «خیله» نام دارد و برای اسکان چند روزهی زیارت کنندگانی که از راه دور و نزدیک به این مکان میآیند، درنظر گرفته میشود.
روایات زیادی در مورد تاریخهای برگزاری جشن و آیینهای مذهبی در پیر هریشت وجود دارد. زرتشتیان شریف آباد، جشن آتش افروزی «هیرومبا» را در ۲۶ فروردین در این زیارتگاه برگزار میکنند. روایتی دیگر از جشن و پایکوبی در ۱۸ فرودین توسط زرتشتیان در این محل حکایت دارد. همچنین گفته شده زرتشتیان سراسر جهان هرسال از روز امرداد تا خور که مصادف با ۷ تا ۱۱ فروردین است برای برگزاری مراسم سنتی و مذهبی به این نیایشگاه میآیند. به علاوه طبق تقویم قدیم زرتشتیان در طول ماه آبان، هرشخسی بهدینی (زرتشتی) میتوانسته برای برگزاری آیین خاص به این آتشکده بیاید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
قدمگاه خرانق جای پای امام هشتم
یکی از مناطق جالب و مذهبی استان یزد قدمگاه خرانق است. این قدمگاه که در باور مردم، قدمگاه امام رضا (ع) در راه مشهد بوده است آخرین مکانی به شمار می آید که آن حضرت در آنجا به استراحت پرداخته اند. با هم در اصفهان تور نگاهی داریم به این مکان که قطعا دانستن درباره آن خالی از لطف نمی باشد.
مردم بسیاری برای بازدید از قلعهی خرانق که تا ۲۰ سال قبل هم مسکونی بوده است، به شهر اردکان یزد سفر میکنند و هنگامی که به این منطقه میآیند تازه متوجه میشوند که در کنار این قلعه، قدمگاه حضرت امام رضا (ع) وجود دارد. بر اساس گفتههای مردم این عمارت کهن آخرین مکانی بوده که آن حضرت برای استراحت کاروان خود انتخاب کرده بود.
یکی از دیدنیترین بخشهای شهرستان اردکانِ استان یزد، خرانق است که مرکز بخشی (با وسعت تقریبی ۲۲۰۰۰کیاومتر مربع) به همین نام است. این روستا، در مسیر جاده اردکان به طبس و طریقالرضا قرار دارد. روستای خرانق از شمال به کوه هامانه، از جنوب به کوه خوانزاواشتری، از غرب به کوه بندر و چک چک و از مشرق به صحرا و ریگزارهای حد فاصل ساغند و خورانق محدود است. ارتفاعات خرانق در غرب روستا، جزء سه رشته کوه های مهم و مرتفع استان و در شمال شرقی آن محسوب می شود. این ارتفاعات از شمال شهر یزد تا منطقه خرانق امتداد دارد. خورانق بسیار قدیمیتر از یزد بوده و در گذشته، زرتشتیان در آن زندگی میکردند. بر اساس گزارشهای به جا مانده از مورخان در سال ۲۴ هجری شمسی مصادف با دوازدهمین سال سلطنت یزگرد، از قدیمیترین آبادیهای منطقه نام برده شده که یکی از آنها خرانق است.
قلعه خرانق بر فراز تپهای به جا مانده از دوران ساسانیان، یکی از بزرگترین قلعههای مسکونی روستایی استان یزد است و همانند نمایشگاهی است که غرفههای آن از خشت و گل ساخته شده است. این قلعه از آن مجموعههایی است که نشانههایی از مقاومت، برای حفظ موجودیت و اصالت را در خود دارد. مساحت این قلعه حدود ۱/۱ هکتار است و اطراف آن را حصارهایی احاطه کرده که موجب استحکام آن میشود. این بافت قدیمی بیش از ۸۰ خانه دارد که بیشتر آنها در دو یا سه طبقه، متناسب با توانایی اقتصادی و موقعیت اجتماعی قلعهنشینان، طراحی و ساخته شده است؛ اما هم اکنون قلعه کاملا خالی از سکنه شده است و تنها بعضی از اهالی، گاهی به خانه خود سر میزنند یا از آن بهعنوان انبار و طویله از آن استفاده میکنند؛ البته تا حدود اوایل دهه۸۰، هنوز دو خانوار (یکی نیز به صورت فصلی) در داخل قلعه ساکن بودند.
موقعیت مکانی قدمگاه خرانق
قدمگاه خرانق در نزدیکی شهر اردکان و در حدود ۶۰ کیلومتری شمالشرقی استان یزد واقع شده است.
مسیر حرکت امام رضا از مدینه به مرو
امام رضا (ع) در شهر مدینه ساکن بودند تا اینکه با قبول ولایتعهدی، به درخواست مأمون از مدینه به مرو هجرت میکنند. یکی از راههایی که برای عزیمت امام رضا (ع) در ایران در نظر گرفتهاند و معتقدند که ممکن است مسیر واقعی حرکت ایشان باشد، مسیری است که از جنوب ایران میگذرد. وقتی مأمون از امام رضا میخواهد ولایت عهدی را بپذیرد ، ابی ضحاک را مأمور میکند امام را از نواحی جنوبی ایران به مرو، محل اقامت مأمون، برساند.
مسیر عبور آن امام به این ترتیب بوده است ؛ مدینه –> بصره –> سوق الاهواز (اهواز امروزی) –> ارجان (بهبهان) –> استخر –> ابرقو –> یزد (ناحیه طبس) –> نیشابور –> طوس –> سرخس –> مرو
مسیر هجرت امام رضا (ع) در ایران به “طریق الرّضا ” معروف است. مسافران دیگری هم در طول تاریخ، قسمتی از این مسیر را پیمودهاند که ناصر خسرو قبادیانی بلخی، شاه عباس صفوی و نادر شاه افشار از مشهورترین آنان هستند .
امروزه هم اگر شما از یزد به قصد طبس یا مشهد حرکت کنید، در کنار راه تابلوهایی میبینید که با عنوان “طریق الرّضا” همان راه تاریخی را یادآوری میکنند.
تاریخچه قدمگاه خرانق
از میان کتب تاریخی، مستوفی بافقی بیشترین قدمت را برای قلعه ذکر کرده است و قدمت آن را بیش از ۴۰۰۰ سال میداند. سپهری اردکانی ساخت خرانق و دو ناحیه دیگر در این منطقه را به سرداران اسکندر مقدونی نسبت میدهد که این احتمال بسیار ضعیفی است، چرا که قلعهها و شهر قلعهها از دوران اشکانی و ساسانی رونق بسیاری در ایران پیدا کردند، اما این منطقه میتواند ناحیه عبور اسکندر و سرداران او باشد از این رو، بر اساس این منبع، میتوان بیشترین قدمت هسته اولیه روستا را در حدود ۲۳۰۰ سال عنوان کرد؛ اما صفاءالسلطنه نائینی و محمدحسین بن خلف برهان، ساخت خرانق را به بهرام گور یا یکی از عمال او نسبت میدهند. بر این اساس، قدمت قلعه را میتوان حداکثر چندی بیش از ۱۵۰۰ سال دانست. اصطخری، ابن خردادبه، ابن حوقل و مقدسی، هر یک در کتابهایشان درباره روستای خورانق، اهالی آن، قلعه تاریخی با برج و بارویش و راه رسیدن به این روستا مطالبی نوشتهاند. علاوه بر آنان ژنرال گاردن، صفاءالسطنه نائینی و ایرج افشار نیز در سفرنامههایشان از خرانق به تفصیل یاد کردهاند.
یکی از عوامل تداوم حیات روستا و حفظ موجودیت آن، راه فارس – کرمان – یزد به مشهد بوده که روستای خرانق یکی از منزلگاههای آن به حساب میآمده است. از مهمترین وقایع تاریخی که در خرانق رخ داده، میتوان به عبور و توقف حضرت ثامن الائمه (ع) در این روستا در قرن سوم هجری اشاره کرد. درباره مسیر عبور امام رضا (ع) از مدینه تا مرو، روایات متفاوتی وجود دارد و مسیرهای متفاوتی را بیان کردهاند؛ ولی بر اساس تحقیقات به عمل آمده، مسیر واقعی عبور امام (ع) از دل کویر و از طریق روستای خورانق به سمت خراسان بوده است: مبدأ این خط سیر، مدینه و مقصد آن، مرو بود. مسیری که مأمون تأکید داشت حضرت رضا (ع) را از آن عبور دهد، یکی از راههای متداول آن زمان به شمار میرفت. آن راه از مدینه به بصره و از طریق سوق الاهواز به فارس و پس از آن، از کویر و بیابان میان ایالات فارس و خراسان میگذشت و به مرو ختم میشد.
ایشان در طول مسیر برای استراحت و رفع خستگی کاروان، در شهر خرانق یزد اردو میزنند.
معماری قدمگاه خرانق
جایگیری قلعه در کنار راههای ارتباطی و در عین حال، قرارگیری در حوزه آبگیر دشت کویر، تا حدود زیادی محدودهای را که قلعه می توانست در آن مکان شکل بگیرد، معلوم میکند. قرارگیری در مجاورت مسیر عبور و مرور، حتی اگر از ابتدا در شکلگیری قلعه در این مکان، مؤثر نبوده باشد، عامل رونق آن به خصوص از قرن چهارم تا چندی پیش بوده است. اینکه خرانق بهعنوان دومین منزلگاه کاروانیان یزد به مقصد خراسان به شمار میآمده، چه از نظر تأمین امنیت مسیر، به علت عبور کاروانیان و چه از نظر ایجاد امکان داد و ستد و تجارت، هر چند به صورت محدود، رونق زندگی و ثبات سرمایه را برای ساکنان قلعه فراهم میکرده است.
این اثر تاریخی آرامگاهی است که در پیرامون گورستان شهر خرانق بنا شده و از گل درست شده است و مساحت کمی دارد. همچنین روی یکی از دیوارهای این بقعه که به طرف قبله ساخته شده است سنگی به رنگ خاکستری دیده میشود که گویا در گذشته از این سنگ به عنوان محراب استفاده میکردند و کارشناسان طول ۲۹ و عرض ۲۷ سانتیمتر را برای این سنگ رقم زدهاند. نوشتههایی در مورد جهت حرکت امام رضا (ع) به همراه افرادش به خط نسخ روی این محراب به چشم میخورد و تاریخ درج شده در آن عدد ۵۹۵ را نشان میدهد و جالب است بدانید که به زبان فارسی و توسط شخصی به نام یوسف بن علی بن محمد نوشته شده است. متن روی سنگ «لا اله الا الله، محمد رسولالله، اميرالمؤمنين» است. قدمگاه خرانق یزد معروف به مشهدک بوده و مردم و اهالی این منطقه، مشهدك را محل عبادت و نماز حضرت امام علی بن موسی الرضا (ع) میدانند و به همین دلیل آن مکان را محترم و مقدس میشمارند و گاهی قاریان در آن به قرائت قرآن میپردازند.
کتیبه قدمگاه خورانق
مردمی که در شهر خرانق زندگی میکنند از این مقبرهی مهم و متبرک نگهداری میکنند و معتقدند امام رضا (ع) در این مکان به مناجات با خداوند پرداخته است.
در اطراف این کوشک قدیمی، بقعهای وجود دارد که متعلق به فردی به نام بابا خادم است که گفته میشود از مریدان و خدمتگزاران امام رضا (ع) بوده است. وی در این سفر همراه امام بود و در بین راه دچار بیماری شد و از دنیا رفت. البته برای این گفته و اعتقادات قلبی نه سندی دارند و نه سیره نویسان مطلبی را بازگو کردهاند.یک بقعه گنبددار برای او ساخته شده، ولی نوع سنگ و کاشیهای آن قدمتی ندارد.
همچنین در نزدیکی قدمگاه خرانق، کاروانسرایی به نام رباط شازده وجود دارد که محققان معتقدند به دستور محمدولیمیرزا، از فرزندان فتحعلی شاه، ساخته شده است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
پارک ملی سیاه کوه یزد
پارک ملی سیاه کوه یکی از بهترین، زیباترین و متنوع ترین پارک های ملی ایران است. در این پارک ملی انواع گونه های گیاهی، جانوری و زیستی وجود دارد و به راحتی می توانید معنای واقعی حیات وحش را در آن تجربه کنید. با هم در اصفهان تور نگاهی داریم به این پارک ملی جذاب در استان یزد.
پارک ملی سیاهکوه از بکرترین پارکهای ملی کشور به شمار میرود و با وجود دهها گونه نادر جانوری و گیاهی از جمله ناشناختهترین مناطق حفاظت شده دنیا و یکی از بلامعارضترین مناطق در کشور است.
یکپارچگی زیستگاهها و ناچیز بودن تعارضات انسان ساخت در پارك ملی سیاهکوه، این منطقه را از نظر حفظ، نگهداری و احیاء جمعیت گونههای کاریزمای حیاتوحش ممتاز ساخته است به گونهای که ارتفاعات سیاهکوه در کنار سایر ناهمواریهای تپهماهوری و وجود درههای متعدد با صخرهها و بیرون زدگیهای سنگی از مطلوبترین زیستگاههای حیاتوحش علفخوار کشور محسوب شده و جمعیت مناسبی از گونههای ارزشمندی نظیر کل، بز، قوچ و میش را در خود جایداده است.
این منطقه از نظر تراکم پوشش گیاهی شرایط مطلوبی برای زیست جانوران حاشیه کویر دارد ضمن اینکه به علت بعد مسافت تا اماکن مسکونی و نبود تعدد راههای ارتباطی، از دستبرد شکارچیان و اشکال مختلف توسعه مصون مانده است به طوریکه وجود حداقل تعارضات انسانی از مهمترین امتیازات بارز و برجسته منطقه سیاهکوه است که دستیابی به اهداف حفاظتی و اجرای برنامههای مدیریتی را آسانتر میکند.
گونههای شاخص جانوری سیاه کوه
بهطور کلی در پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاهکوه ۱۹ گونه پستاندار شناسایی شده است که از این تعداد هشت گونه به عنوان اولویتهای حفاظتی مطرح شدهاند، اما در بین آنها یوزپلنگ، کاراکال و شاه روباه اهمیت بیشتری دارند.
پستانداران:
پستانداران پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاهکوه عبارتاند از: کل و بز، قوچ و میش، جبیر، گرگ، شغال، روباه معمولی، شاه روباه، پلنگ، یوزپلنگ آسیایی، کاراکال، کفتار، خرگوش، تشی، خارپشت ایرانی، هامستر خاکستری، موش خانگی، دوپای کوچک، پامسواکی بزرگ و روباه شنی.
زیستگاه کل و بز در ارتفاعات سیاهکوه و زیستگاه قوچ و میش در ارتفاعات و دامنههای قاسم وزیر و یارعلی از شرایط مطلوبی خوبی برخوردار هستند.
جبیر (غزال ایرانی ) از دیگر گونههای برجسته پارک ملی سیاهکوه به شمار میرود که دامنه انتشار این گونه در عرصههای دشتی شرق پارک ملی و امتداد آن در منطقه حفاظت شده سیاهکوه گسترده شده و جمعیت آن روند روبه رشدی به خود گرفته است.
پرندگان:
۳۴گونه پرنده در سیاهکوه شناسایی شده که ۱۱ گونه واجد ارزشهای حفاظتی است که در میان آنها عقاب شاهی، بالابان، شاهین، بحری و هوبره بر اساس قوانین کشور در معرض خطر انقراض قرار دارند و از اهمیت بالایی برخوردار هستند. سایر پرندگان این منطقه شامل سارگپه پا بلند، زاغ بور، باقرقره شکم سیاه، باقرقره گندمی، چکاوک بیابانی، تیهو، کبک، زنبور خوار معمولی و انواعی از گنجشک سانان است.
هوبره از پرندگان مهاجری است که در دشتهای اطراف سیاهکوه، یارعلی و قاسم وزیر در زمستان دیده میشود و پرندگان مهاجری از راسته شاهین سانان و پرندگان کنار آبزی نیز در منطقه دیده شدهاند.
خزندگان:
بزمجه بیابانی، سوسمار خاردم ایرانی، آگامای سروزغی خاکستری، آگامای چابک، مار شاخدار، شترمار شیرازی، لاک پشت مهمیزدار و جکوی دم پخ کایزرلینگ از جمله خزندگان شناسایی شده در پارک ملی سیاهکوه محسوب میشوند.
گونه های شاخص گیاهی:
تاکنون ۴۷ گونه گیاهی در پارک ملی سیاهکوه شناسایی شده است که چهار گونه شامل کلاه میرحسن دمعقربی، شور یزدی، آویشن شیرازی و گل زوفا دارای ارزش حفاظتی است و دو گونه نیز از نظر ارزشهای اکولوژیک حائز اهمیت است.
رویشگاههای طبیعی منطقه شامل انواعی از تیپ های گیاهی است که از آن جمله می توان به تیپ درمنه – قیچ، تیپ قیچ، تیپ پرند، تیپ رمس، تیپ رمس – قیچ، تیپ جفنه – درمنه، تیپ گز، تیپ تاغ، تیپ کسیدان و تیپ بادام کوهی اشاره کرد.
اقلیم سیاه کوه
مرتفعترین نقطه منطقه، قله سیاهکوه (کافرکوه) با ارتفاع ۲۰۵۰ متر در نیمه جنوبی منطقه است که به همراه ارتفاعات به هم پیوسته مجاور آن از بهترین زیستگاههای کل و بز در استان یزد به شمار میآید.
براساس تحلیل آمار ایستگاههای کلیماتولوژی اطراف پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاهکوه، متوسط بارندگی سالانه منطقه ۴۸ میلی متر برآورد شده است که حداکثر بارندگی در فصل زمستان در دیماه و حداقل در فصل تابستان به وقوع پیوسته است.
تغییرات دمایی شبانه روز در این منطقه شدید است، زمستانهای سرد و خشک و تابستانهای بسیار گرم و خشک از دیگر ویژگی های اقلیمی سیاهکوه به شمار میآید.
منابع آب
با توجه به اقلیم و موقعیت جغرافیایی منطقه، هیچ گونه رودخانه دائمی در پارک ملی سیاهکوه وجود ندارد و تنها در زمان بارندگی های شدید، رودخانه های فصلی و موقتی منطقه آبدار می شوند.
مهمترین منابع تامین کننده نیاز آبی حیات وحش شامل چشمه ها و سنگ آبها است و منبع اصلی تامین آب مورد نیاز گونههای کوهزی ارتفاعات سیاه کوه به ویژه کل و بز نیز سنگ آبها هستند.
در یک نگاه کلی کمبود منابع آب در پارک ملی و منطقه حفاظت شده سیاه کوه مشهود است اما از جمله منابع آب این منطقه می توان به چشمه قاسم وزیر، چشمه یارعلی، چشمهخلق، دوگنبد، چاه ریزآب خرما، سبزچاه، قناتوک، ریزآب صالحی، ریزآب معراجی و چشمه تیهو اشاره کرد.
همچنین برای رفع مشکل کم آبی در سالهای اخیر تعدادی آب انبار توسط اداره کل حفاظت محیط زیست استان یزد ساخته شده که در خشکسالیها نقش بسیار مهمی در ماندگاری حیات وحش در منطقه ایفا کردهاند، که از جمله این آب انبارها میتوان به آب انبار لایمعدن، ریزآبخرما، چهلتغار، قاسموزیر و آبانبار حوض ابریشم اشاره کرد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
دیدنی های شهر اردکان
اردکان یکی از شهرهای بزرگ و تاریخی استان یزد است که البته مملو از آثار تاریخی و فرهنگی نیز هست. در این مطلب در اصفهان تور به بررسی جاذبه های گردشگری این شهر زیبا پرداخته ایم. با اصفهان تور همراه باشید.
اردکان یکی از شهرهای بزرگ استان یزد است که دارای سه بخش مرکزی، عقدا و خرانق است. اردکان سر راه تهران به کرمان و بندرعباس قرار دارد. این راه در قلب کویر مرکزی ایران واقع شده است. اردکان بعد از شهر یزد، از نظر وسعت و جمعیت، دومین شهر استان یزد است.
بافت تاریخی اردکان یکی از سالمترین بافتهای قدیمی ایران است که تاکنون از حوادث روزگار مصون مانده است. بافت تاریخی اردکان در منطقه کویری قرار گرفته و ساختمانهای خشتی و گلی آن، به دلیل کم بودن بارش باران و برف، دور بودن از مرزهای جغرافیایی و مصون ماندن از هجوم بیگانگان، سالم و دستنخورده باقی ماندهاند.
در این شهر، برج، بارو، حسینهها، کاروانسراها، مساجد، آبانبارها، آسیابها و بادگیرهای مختلفی قرار دارد که در این مقاله به طور مختصر با برخی از آنها آشنا خواهیم شد.
۱. پیر سبز چک چک اردکان
چکچک از زیارتگاههای زرتشتیان در اردکان است. این زیارتگاه هر سال ۴ روز که از ۲۴ خرداد آغاز میشود، میزبان زرتشتیانی است که برای نیایش به اینجا میآیند. جشن مهرگان هر سال در این زیارتگاه برپا میشود و زرتشتیان زیادی به این مکان میآیند.
زرتشتیان این زیارتگاه را پیر سبز مینامند. زیارتگاه پیر سبز چکچک در شهرستان اردکان و در کوههای میان اردکان و انجیره قرار دارد. این زیارتگاه امکاناتی مانند برق، آب آشامیدنی و تعدادی اتاق برای استراحت دارد.
«چکچک» یا «چکچکو» برگرفته از صدای قطرات آب است که از صخره میچکد و به داخل یک منبع ذخیره میریزد.
۲. پیر سبز هریشت اردکان
پیر هریشت از دیگر زیارتگاههای زرتشتیان در اردکان است. آنها بر این باورند که هریشت محلی است که یکی از کنیزهای بانوی یزدگرد ساسانی در آنجا ناپدید شده است.
این نیایشگاه هر سال در روز ۱۸ نوروز محلی برای جمع شدن زرتشتیان و انجام مراسمهای چون جشن، پایکوبی و زیارت است.
زرتشتیان شریفآباد، جشنی با نام «جشن هیرومبا» برگزار میکنند. در این جشن آتشی برپا میشود که زرتشتیان برای تهیه هیزم آن، به نیایشگاه «پیر هریشت» میروند. آنها پیش از غروب آفتاب در نیایشگاه پیر هریشت حضور دارند.
نیایشگاه و آتشکده پیر سبز هریشت در ۹۰ کیلومتری غرب یزد، ۱۵ کیلومتری اردکان در دامنههای کوه قرار دارد.
۳. مسجد جامع اردکان
مسجد جامع اردکان از بناهای تاریخی و مذهبی بافت قدیمی شهر است و به دوره صفوی تعلق دارد. ایوان و گنبد این مسجد در ۵۰۰ سال گذشته، ۵ بار تعمیر شده است. در این مسجد، زیراندازی وجود داشته که مربوط به سال ۱۰۱۶ قمری بوده و اکنون در موزه مردمشناسی اردکان نگهداری میشود.
در این مسجد، در ورودی زیبا و باارزشی وجود دارد که با صدها قطعه چوب پنج ضلعی، با ظرافت تمام ساخته شده است. دماغهی در نیز ۴ قطعه فلز دارد (و جای ۴ قطعه دیگر خالی است) که روی آنها با خط کوفی، کلمات «الله» و «محمد» نوشته شده است. مسجد جامع اردکان در اسفندماه سال ۱۳۷۷ در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
۴. مسجد چرخاب
مسجد حاج محمد سعیدا که به چرخاب معروف است، در محله چرخاب اردکان قرار دارد. این مسجد از کوچهای به حسینیه (میدان) چرخاب متصل میشود. مسجد دو بخش تابستانی و زمستانی دارد. دسترسی به وضوخانه مسجد از طریق کوچهای که در مرز قسمت تابستانی و زمستانی مسجد قرار گرفته، امکانپذیر است.
قسمت تابستانی آن ۳ بادگیر دارد. این بخش تقریبا ۳۰ سال بعد از بخش زمستانی ساخته شده است. طاق و تویزههای کوتاه در مدخل ورودی شبستان، علاوه بر تامین گرما در زمستان، زیبایی خاصی به این مسجد داده است.
۵. خانه تقدیری اردکان
خانه تقدیری اردکان، عمارتی متعلق به یکی از تجار دوران قاجار در این شهر به نام تقدیری بوده است. این خانه به سبک خانههای یزد، به صورت چهار وجهی ساخته شده و دو بخش اعیاننشین و نوکرنشین دارد.
اتاقهای آن پنج در یا سه در است که درها با شیشههای رنگارنگ و کوچک تزئین شدهاند. اتاقهای خانه در اطراف حیاط مرکزی قرار دارند. خانه تقدیری ۲ طبقه و یک بادگیر بلند نیز دارد.
۶. کاروانسرا و برج ارجنان
کاروانسرا و برج ارجنان از بناهای متعلق به دوره قاجار در اردکان هستند. بانی آن مرحوم حاجی شیخ آقابابا هرندی بوده است.
ارتفاع برج ۸ متر است. ارتفاع کاروانسرا از ۳ متر شروع شده و سه اتاقک دارد. برج در سمت شمال جاده و روبهروی رباط ارجنان قرار دارد. در گذشته این روستا در کنار جاده یزد-نایین قرار داشته و برج از رونق خوبی برخوردار بوده و کاروانسرای آن محل استراحت رهگذران و مسافران بوده است.
کاروانسرا و برج ارجنان در بخش مرکزی اردکان، روستای ارجنان قرار دارد. این اثر در سال ۱۳۸۴ ثبت ملی شده است.
۷. کوچه ضیایی
کوچه ضیایی یکی از کوچههای قدیمی اردکان است که در بافت قدیم آن قرار دارد. این کوچه از مسجد چرخاب تا خانه ضیایی امتداد دارد. کوچه ضیایی ساباطهایی (کوچه مسقف) دارد که معبری برای آرامش عابران بودهاند. این سقفها به شکلی ساخته میشدند که رهگذران در مسیر خود در فضای سایه قرار بگیرند.
این کوچه اکنون قرار است به طرح پردیسان تبدیل شود. خانههای انصاری، ضیائی، مجد العلما (سروری) و خانه سنائی در این کوچه هستند که در این طرح تغییر کاربری داده و برای گردشگران آماده میشوند. خانه انصاری به محل اقامتی و هتل، خانه ضیایی به آشپزخانه و رستوران و خانه سروری با کاربری اداری، محل پذیرش میهمانان و گردشگران خواهد شد. خانه سنائی نیز به عنوان مرکز خدمات و پشتیبانی هتل در نظر گرفته شده است. در مجموع این چهار خانهی تاریخی که ثبت ملی هم شدهاند، به عنوان هتل و محل اقامت گردشگران، با نام «مجموعه پردیس اردکان» بهرهبرداری خواهند شد.
۸. موزه مردمشناسی اردکان
موزه مردمشناسی اردکان اولین موزه اردکان است که سال ۱۳۷۰ با تلاشهای علی سپهری، محقق و پژوهشگر اردکانی افتتاح شد. این موزه ابتدا در تربیت معلم اردکان بود و سپس به زیرزمین کتابخانه فاضل منتقل شد.
این موزه اولین موزه مردمشناسی یزد و نخستین موزه خصوصی این استان است که امروزه بخشهای مختلفی شامل مرمشناسی، گیاهشناسی، جانورشناسی، بخش فرهنگی، باستانشناسی، موزه کودک و بخش اسناد دارد.
از نظر محتویات و اشیای درون موزه، موزه اردکان گنجینه منحصربهفردی دارد که با تلاش مالک موزه و هدایای مردم اردکان گردآوری شده است.
۹. غار اشکفت یزدان
غار اشکفت یزدان در روستای هفتهر در کوه بلندی به نام اشگفت قرار دارد که در ۷۰ کیلومتری اردکان است. این غار ۳ حوضچه دارد و آبهایی که از سقف میچکیده در آنها جمع شده است.
این غار باستانی، از غارهای مقدس زرتشتیان است و هر سال، تعداد زیادی از زرتشتیان هند به این غار میآیند و شبی را در آن میگذرانند. راه ورودی غار بسیار دشوار است، اما داخل غار محوطه وسیعی است که ظرفیت ۱۰۰۰ نفر را دارد.
بخشی از مسیر دسترسی به غار ماشینرو نیست و باید حدود ۲ ساعت پیادهروی کرده و از صخرههای سنگی صعبالعبوری گذر کنید که شیب نسبتا تندی هم دارند.
۱۰. پارک ملی سیاهکوه
پارک ملی سیاهکوه که گونههای جانوری و گیاهی نادری را در خود دارد، تنها پارک ملی استان یزد است که در شهرستان اردکان واقع شده است. متاسفانه به دلیل بیتوجهی، این گونههای نادر در معرض تهدید قرار گرفتهاند.
در حال حاضر بیش از ۷۸ هکتار از این منطقه حفاظتشده، عنوان پارک ملی را دریافت کرده است. با وجود بارندگی کم در سالهای پرباران، تنوع گونههای گیاهی موجود در این پارک، شگفتانگیز است. گونههای جانوری موجود در این پارک نیز بینظیر هستند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های گردشگری میبد
در شمال غربی یزد شهر میبد به زیبایی هر چه تمام تر واقع شده است. شهر میبد دارای قدمتی برابر با چند هزار سال می باشد و دارای آثار تاریخی بسیاری ست که البته میزان زیادی از آن ها آسیب فراوانی دیده اند، اما هنوز هم می توان این شهر را یکی از باارزش ترین مهدهای باستانی ایران دانست. در این مطلب قصد داریم جاذبه های گردشگری شهر میبد را با هم در اصفهان تور بررسی کنیم.
جاذبه های گردشگری میبد
وقتی به میبد سفر می کنید، حتما انتظار دیدن جاذبه های گردشگری گوناگونی را دارید. چاپارخانه، آب انبار کلار، یخچال خشتی میبد، مسجد جامع میبد، قلعه بشنیغان، سلطان رشید، برج کبوتر خانه، کاروانسرای رباط، برج و بارو و دروازه شارستان، سرچشمه و بخشگاه آب قنات، رباط میبد و سامانه کاروانی میبد را می توان بهترین جاذبه های گردشگری میبد دانست.
برج کبوترخانه
برج کبوترخانه از برترین مکان های دیدنی میبد محسوب می گردد. بنای کبوترخانه به شکل یک استوانه می باشد و دور تا دور آن قطار بندی آجری شده است که سدی در برابر ورود مارها به داخل برج است.
وقتی کبوترها احساس خطر می کنند به طور ناگهانی به پرواز درمی آیند که این کار آن ها باعث ایجاد ارتعاشی داخل برج می شود. برای برطرف ساختن این ارتعاش، علاوه بر ساختن یک طبقه در میانه ی برج، طاق هایی بین استوانه خارجی و داخلی ایجاد کرده اند تا طول برج کاهش یافته تا ضمن استحکام سازه از ارتعاشات نیز جلوگیری کند
آب انبار کلار
آب انبار کلار مقابل در ورودی کاروانسرا قرار گرفته و مکان مهمی برای کاروانیانی بوده که از این مسیر عبور می کرده اند. زمان ساخت آب انبار کلار به سال ۱۰۷۰ قرن ۱۱ هجری قمری بازمی گردد.
از خصوصیات بارز و ممتاز معماری آب انبار کلار، استفاده ی هوشمندانه ی معمار آن از موقعیت توپوگرافی زمین در ساختن مخزن و پلکان آب انبار می باشد. بنای آب انبار طوری ساخته شده که مسافران با طی چند پله به پاشیر آب رسیده و خود را سیراب می ساختند.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
شهرستان تفت استان یزد
شهرستان تفت یکی از شهرستان های استان یزد است که در این مطلب در اصفهان تور به آن پرداخته ایم. درباره دیگر شهرهای استان یزد می توانید دیگر مطالب اصفهان تور را مرور کنید.
در نواحی کویری ایران، جمعیت جذب شهرها و روستاهایی شده است که منابع اب داشته باشد و به واسطه ی وجود کوه ها و چشمه ها، امکان سکونت در ان فراهم شده است. شهر تفت در استان یزد یکی از این نمونه هاست که به دلیل نزدیکی اش به قله بلند شیرکوه به ارتفاع تقریبا چهار هزار ۷۵ متر، از منابع ابی دامنه هایش سیراب شده است و باغ های متعدد در اطراف شهر، شاهدی بر این ادعاست. شهر تفت نه گرمای سوزان یزد دارد و نه سوز سرمای کوهستان دارد. البته شب های زمستانش کمی سرد است. ولی وجود امکاناتات خوب مناسب در شهر، سفری بی دغدغه را به شما ارزانی میدهد. در میان اثار تاریخی موجود در شهر، مسجد <<کبیرالتوبه>> وحسنیه گرمسیر پیش از بقیه معروف اند و بسیاری از ایین های مذهبی در ان جا برگزار می شود که از ان جمله می توان مراسم روز اربیعن نام برد که امسال مصادف با اخرین روز ابان است علاوه بر بناهای تاریخی، چند جاذبه طبیعت گردی اطراف تفت هم انگیزه شما را برای این سفر بالاتر می برد .
اثار تاریخی داخل شهر تفت
بازار سنتی تفت در کنار بلوار اصلی یا همان ایت الله کاشانی و در ضلع غربی میدان مرکزی شهر واقع شده است. در همان جا می توانید به دیدن مسجد شاه ولی هم بروید که از دوران شاگردان شاه نعمت الله ولی در قرن نهم هجری برجای ماننده است ویک اب انبار قدیمی هم در کنارش وجود دارد. صحن مسجد هم یک سنگ مرمر بزرگ وزیبا و در چوبی مشبک هم دارد. در همان بلوار کاشانی و در شرق میدان اصلی شهر، عمارت <<تمبر>> وباغ صدری و بادگیر معروفش را نبش خیابان شهدا خواهید دید. این بنا مربوط به دوران زندیه بوده و بعدا باسازی شده است.
حسنیه ی گرمسیر و مراسم اربعین: مهم ترین جاذبه ای محله گرمسیر را می توان حسنیه اش نامید که به کبیرالتوبه معروف است وتمامی مراسم مذهبی شهر مثل شب های قدر ، عاشورا، نخل گردانی، تعزیه و…. در ان انجام میشود. در اخرین روز ابان ماه امسال و روز اربعین هیئت های مذهبی از نقاط مختلف شهر به ان جا رفته، پس از عزاداری نماز طهر به جماعت می خوانند .
دیدنی های خارج از شهر تفت: اگر فرصت دارید می توانید گشتی هم در اطراف شهر بزنید. علاوه بر باغ های متعدد در حومه شهر، ابشارهای <<دره گاهان>> در جنوب غربی تفت را می توان معروف ترین جاذبه طبیعی تفت نامیدد. از شهر که به سمت ابر کوه و غرب خارج شوید، تقریسبا ۵۰۰۰متر بعد از تقاطع کمربندی، یک جاده ی فرعی در سمت چپ تان است که پنج کیلومتر طول دارد و به طرف دره گاهان می رود. بعد از پیاده شدن از خودرو باید اندکی هم پیاده روید تا به دره ابشار برسید. همچنین در مسیر تفت به ابرکوه و حدود ۱۰ کیلومتر بعد از شهر ، روستای <<اسلامیه>> را که رد کردید یک کوه کوچک در سمت چپ تان می بینید که به شکل سر عقاب است و <<عقاب کوه>> نام دارد.