با یکی از مشهورترین سمبل های بوینس آیرس آشنا شوید
اصفهان تور در مطلب پیش رو قصد دارد شما را با یکی از مشهورترین سمبل های بوینس آیرس ،آشنا کند ، پس با ما همراه شوید.
فلوریس یا فلورالیس جنریکا یکی از مشهورترین سمبل های بوینس آیرس است. این گل فلزی ۶ گلبرگی که در سال ۲۰۰۲ توسط معمار مشهور، ادواردو کاتالانو به شهر اهدا شد، در مرکز میدان سازمان ملل در استخری ۴۰ متری و منعکس کننده قرار دارد. جنریکا به معنی کلی میباشد و نشان از آن است که این گل سمبل تمام گل های دنیاست، اما شکی نیست که سازه این گل، سمبلی قدرتمند و مدرن از تکنولوژی و طبیعت است. ابعاد گلبرگ های این گل ۱۳ در ۷ متر است و ۴ پرچم در وسط آن، کامل کننده گل می باشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
با غاری به قدمت ۳۰ هزار سال در آرژانتین آشنا شوید
اصفهان تور در مطلب پیش رو قصد دارد شما را با غاری با قدمت ۳۰ هزار ساله در کشور آرژانتین ،آشنا کند ، پس با ما همراه شوید.
“غار دست “در ريو واقع در استان کروز آرژانتين است . اين غار ۳۰هزار سال قدمت دارد و غاري استثنايي در زمينه هنر است . اين نقاشي ها توسط جوامع شکارچي که حدود ۹ تا ۱۳ هزار سال پيش در اين غار زندگي مي کردند کشيده شده است. آنها از استخوانها چيزي شبيه به اسپري رنگ درست کرده بودند و براي کشيدن اين نقاشي ها دور دست هاي خود را رنگ کرده اند ، از آنجايي که بيشتر اين تصاوير مربوط به دست چپ است معلوم مي شود کساني که اين نقاشي ها را کشيده اند راست دست بودند .
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
با عریض ترین خیابان جهان آشنا شوید
اصفهان تور در مطلب پیش رو قصد دارد شما را با عریض ترین خیابان جهان در کشور آرژانتین، آشنا کند، پس با ما همراه شوید.
عریض ترین خیابان جهان ( خیابان ۹ دو خولیو – بوینس آیرس، آرژانتین)
۹ جولای ۱۸۱۶ روز تولد آرژانتین است. در این روز کشور آرژانتین استقلال خود را به دست آورد و مردم آرژانتین برای بزرگ داشت این واقعه ی بزرگ ، یک خیابان اصلی در مرکز شهر بوینس آیرس را به نام ۹ دو خولیو نام گذاری کردند. اما این یک خیابان عادی نیست عرض آن ۹ لاین است با باغچه هایی در وسط دو سمت خیابان. این عریض ترین خیابان جهان است.
برای افرادی که سریع راه می روند و پاهای بلندی دارند ۲ چراغ قرمز طول می کشد تا از یک طرف به طرف دیگر خیابان بروند. در حالی که این توقف اجتناب ناپذیر در وسط خیابان امکان مشاهده ی منظره ی زیبایی از شهر و عظمت این خیابان را به افراد می دهد. این خیابان بخش های مختلفی از این کلان شهر را به هم مرتبط می سازد و بعضی از نقاط دیدنی بوینس آیرس هم در طول مسیر دیده می شود.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
شیاره هوماهواکا
اصفهان تور در مطلب پیش رو قصد دارد شما را با شهر شیاره هوماهواکا در کشور آرژانتین ،آشنا کند ، پس با ما همراه شوید.
ساکنان بومی هوخوی که بعدها با اینکاها آمیزش کردند به زراعت و پرورش گواناکو (نوعی لاما) مشغول بودند. آنان کلبههای گلی و دژهای سنگی برای محافظت از روستاهای خود میساختند. پوکارا ده تیلکارا از نمونههای چنین دژهایی ست. در سال ۱۵۹۳ اقامتگاه کوچکی در درهٔ هوخوی با تلاش فرانسیسکو ده آرگانیاراز ای مارگیا ایجاد گشت. با وجود حملات بومیان کالچاکیس و اوماگواکاس، جمعیت و فعالیت آن خطه رو به فزونی گذاشت. در پایان سدهٔ ۱۷ میلادی، با ایجاد بخشهایی که تحت نایب السلطنه بودند، هوخوی قسمتی از نایب السلطنه پرو شد.
پس از جدایی از پرو و تشکیل نایب السلطنه ریو د لاپلاتا ، هوخوی نیز از اهمیت و اعتبار افتاد. شیاره هوماهواکا در ایالت خوخوی در شمال غربی آرژانتین قرار دارد. این منطقه در سال ۲۰۰۳ در فهرست میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
مسجد جمعه اردبیل
اردبیل به عنوان یک شهر تاریخی و مذهبی دارای آثار باستانی زیادی می باشد که یکی از آن ها مسجد جمعه اردبیل است. این مسجد تاریخی که مربوط به دوران سلجوقیان است هرساله میزبان تعداد زیادی گردشگران ایرانی و خارجی می باشد. با هم نگاهی داریم به تاریخ و ساخت این مسجد :
مسجد جمعه اردبیل مسجدی در شهر اردبیل در شمال غربی ایران است که یکی از مکانهای تاریخی و زیبای شهر اردبیل میباشد.مسجد جمعه مربوط به دوران سلجوقیان است که کنار آتشکده ای قرار گرفته و ساختمان قبلی مسجد مربوط به آتشکده بودهاست وشامل حیاط و ایوان و طاق باشکوهی بوده که در حمله مغولها تخریب شده و فعلاً قسمتی از مسجد سالم است.
مسجد جمعهمسجد جمعه (جمعه مسجد) اردبیل که در برخی از نسخهها و کتابها از آن به عنوان مسجد جامع نیز یاد شده، بازمانده مسجد عظیم و گسترده و کم نظیری است که در دورههای مختلف اسلامی بهویژه دوره سلجوقی شکل گرفته و تا اوایل دوره صفوی آباد بودهاست. اینکه از چه تاریخی این مسجد بر روی آثار پیش از اسلام ساخته شده اطلاعی در دست نیست اما بررسیهایی که هیئت کاوشگری ایرانی انجام دادهاستت نشان میدهد این مسجد در قرون اولیه اسلامی ساخته شدهاست. مسجد دورههای سلجوقی و ایلخانی بسیار گستردهتر و عظیمتر و وسیعتر از بنای مکعبی فعلی بوده و بنای سرپای موجود صرفاً گنبدخانه و ایوان مسجد بزرگ را تشکیل میدادهاست. تک منار استوانهای شکل آجری آن از یادگارهای زمان سلجوقی است.
باستان شناسی در مسجد جمعه
مسجد جمعه آخرین بار در دوران ایلخانی مورد مرمت قرار گرفتهاست. کاوشهای باستانشناسی که برای شناخت مختصات تاریخی بنا از سال ۱۳۶۷ توسط سازمان میراث فرهنگی شروع شده، پس از خاکبرداری از لایههای خاک و برچیدن قبرهای متأخر، سرستونهای آجری و قسمتی از دیوارشبستان مسجد عتیق را که متعلق به دوره ایلخانی بوده از خاک بیرون آورد که تاریخ روشن مسجد و چگونگیی الحاقات و تکامل آنرا طی ادوار مختلف تا حدی مشخص نمود و قرار است نتایج این تحقیق توسط هیئت علمی تدوین و مشخص گردد. وجود آجرهای مستعمل در این بنا، تزیینات کاشیکاری و گچبری و نقشش مهرها در بندکشی و فواصل آجرها قابل مقایسه با سایر بناهای دوره سلجوقی در آذربایجان است. علت اصلی انهدام و خرابی مسجد، زلزله شدیدی بوده که موجب تخریب این بنا شدهاست. تعمیرات کهه در قرن هفتم، قسمت اساسی بنا و گنبد آن صورت گرفتهاست.
نقشه مسجد جمعه
شکل گیری و نقشه مسجد جمعه اردبیل بر خلاف مساجد دوره سلجوقی که اغلب به صورت چهار ایوانی بنا میشده ساخته شدهاست. این موضوع یکی از مختصات استثنایی پلان مسجد جمعه اردبیل محسوب میشود. در زیر تالار اصلی مسجد، به منظور تسهیل عبور و مرور مردم و دستهها و اجتماعات، دهلیزها و راهروهایی به صورت شبکهای منظم و محاسبه شده ساخته شدهاست که در فاصله هر دو متر به صورت چهار راهی متقاطع این ممعبرها دیده میشوند و بلندی هر یک از این راهروهای زیرزمینی ۱۹۰ سانتی متر و دارای ۸۰۰۰ سانتی متر پهنا میباشد.
بنای اصلی مسجد جمعه _ مسجد جامع
بنای اصلی مسجد جمعه که هم اکنون محوطه مکعبی آن سرپاست، در دوره آبادانی دارای گنبدی بوده که گریو گنبد آن دارای ترکیبهای متعدد منشوری بسیار زیباست که قطاربندی با تزیینات کاشی معرق دارد و کاربندی زیر گنبد نیز بدین شکل بوده که در هر یک از گوشههای این مربع سه کنج با لچکیهای بزرگی ساخته شده که هریک دارای دو روزن مستطیلی شکل برای نورگیری و کسب روشنایی برای محوطه محراب بودهاست.
قسمت های مختلف مسجد جمعه
مسجد جمعه از سه قسمت تشکیل شده است.
اولین قسمت منا پایه منارهای است که در فاصلهای اندکی از مسجد به چشم میخورد. این مناره شیوه سلجوقی را دارد و از دو قسمت پایه هشت ضلعی (هر ضلع ۱۰/۲ متر) و بدنه استوانهای به قطر پنج متر تشکیل شده است. در بدنه مناره دو سنگ نبشته بهقی مانده که عبارت است از فرمان اوزون حسن آق قو یو نلو و کتیبهای که تاریخ ۸۷۸ هجری را دارد و در اداره فرهنگ و هنر سابق حفاظت میشود.
دومین قسمت اصلی این بنا مسجد تیرپوش است به ابعاد ۸۰/۹ *۵۰/۱۲ متر که روی نه ستون چوبی قرار گرفته است و ستونها هم بر پایههای سنگی غیر منتظم استوار شدهاند. در ورودی چوبی تکه کوب شده میخهای آهنی برجسته دارد و بالای یک لنگه ان نوشتهای کنده کاری شده است.
سومین قسمت بنا مسجد قدیم است که بنایی مرکب از چهار تاق و گنبد است. تمام بنا اجری و به مقدار خیلی کم در تزئینات ان کاشی بکار رفته است. بسیاری از نما تقریباً از بین رفته و تنها مقداری از ان باقی مانده است. در سالهای گذشته سازمان میراث فرهنگی کشور کاوشهایی در محل مسجد اردبیل به انجام رسانده که به نتیجهای بسیار درخشان نیز رسیده است. حفاری انجام شده هیات باستان شناختی را با شبکه گسترده مسجدی عظیم و ویران شده روبه ساخت که تاکنون کسی گمان وجودان را نداشت و بیشتر نوشتهها و مطالعات تنها به مبنای سر پای مکعب مستطیلی شکل محدود میشد.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
نئور؛ بزرگترین دریاچه طبیعی اردبیل
اردبیل یکی از شهرهای زیبا و چهارفصل ایران است که دارای مناظر طبیعی بسیاری می باشد. یکی از جاذبه های گردشگری منحصر به فرد اردبیل دریاچه نئور است که به عنوان بزرگترین دریاچه طبیعی و آب شیرین این استان به شمار می آید. با هم مواردی درباره این دریاچه را مرور خواهیم کرد :
نئور بزرگترین دریاچه طبیعی و آب شیرین اردبیل
در ۴۸ کیلومتری جنوب شرقی اردبیل و در دامنه های رشته کوه پر غرور تالش و در ارتفاع ۲۵۰۰ متری از سطح دریا دریاچه آب شیرین نئور با وسعت بالغ بر ۲۱۰ هکتار واقع شده است. نئور شامل دو دریاچه است که در فصل بهار یکی شده و دریاچه ای یکپارچه را تشکیل می دهند. بارندگی های مناسب در منطقه و چشمه های فراوانی اطراف آن نئور را زنده نگه داشته است. ژرفای این دریاچه در بیشترین حالت آن ۵.۵ متر و میانگین عمق آن حدود ۳متر می باشد. آب دریاچه نئور برای مصارف کشاورزی مورد استفاده قرار می گیرد.
از آنجا که این منطقه از طرف هیئت دولت به عنوان منطقه گردشگری انتخاب شده و با توجه به ظرفیت های بالای منطقه ، احداث امکانات تفریحی بسیاری برای آن در نظر گرفته شده ؛ مانند قایقرانی با قایقهای غیرموتوری (بادبانی، پارویی و پدالی)، پاتیناژ و قایقرانی بادبانی و همچنین پیست اسب سواری و دوچرخه سواری در امتداد ساحل دریاچه ، و قابلیت احداث رستوران شناور در نزدیکی سواحل شمالی دریاچه.
۱) ماهیگیری
از جاذبه های جالب و لذت بخش این دریاچه، ماهیگیری است. نوعی ماهی به نام ماهی قزل آلای رنگین کمان در نئور وجود دارد که هرسال برای کنترل جمعیت گاماروس ها (نوعی آبزی) در دریاچه ، تعدادی بچه ماهی قزل آلای رنگین کمان ، را داخل آب نئور رها می کنند.
مسابقه ی ماهیگیری هیجان انگیزی در شهریور ماه در این مکان برگزار می شود و علاقه مندان به ماهیگیری و همچنین بسیاری از طبیعت دوستان در آن شرکت می کنند.
ماهی های دریاچه باید قبل از شروع فصل سرما صید و جمع آوری شوند، چون یخ زدن آب دریاچه باعث نابودی ماهی ها می شود.
علاوه بر وجود ماهی قزل آلای رنگین کمان که شهرت جهانی را برای نئور به ارمغان آورده، برخی از پرندگان مهاجر عبوری، مدتی این منطقه را به عنوان زیستگاه خود انتخاب می کنند. خوشبختانه به خاطر قرار گیری این محدوده در داخل منطقه حفاظت شده لیسار ( گیلان )، شکار هر گونه پرنده آبی در دریاچه نئور ممنوع می باشد.
۲) دوچرخه سواری
تور دوچرخه سواری اطراف دریاچه نئور
۳) اسب سواری
دریاچه نئور در زمستان یخ می بندد و در این فصل علاقه مندان به ورزش های زمستانی می توانند به این نقطه سفر کنند.
پوشش گیاهی اطراف دریاچه
در اطراف دریاچه و در حوزه آبریز آن ، درختی دیده نمی شود اما گیاهان متنوع دارویی رشد می کنند که علاوه بر خواص درمانی منظره ای زیبا به محوطه بخشیده اند. گیاهانی مثل شبدر، بابونه ، بومادران، پنج انگشت ، جگن، آلاله، نعناع، کنگر و خاکشیر از انواع پوشش گیاهی اطراف دریاچه می باشد.
در سال های اخیر با توجه به معرفی جاذبه های #گردشگری ایران و آشنایی مردم با این منطقه ، در فصل های بهار و تابستان تعداد زیادی از مردم ایران و گردشگران خارجی از این منطقه بازدید می کنند. فصول بهار و تابستان با توجه به هوای مطبوع و خنک آن و همچنین طبیعت سرسبز اطراف دریاچه ، بهترین زمان برای برفتن به نئور می باشد. البته اگر اهل کوهنوردی و ورزش های زمستانی باشید ، فصل سرما نیز برای شما بسیار جذاب و دیدنی است.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های گردشگری پارس آباد اردبیل
پارس آباد مغان یکی از شهرستان های استان اردبیل است که با وجود داشتن جاذبه های طبیعی بسیار، در بین مردم و گردشگران مهجور واقع شده است. قصد داریم با معرفی جاذبه های طبیعی و تاریخی بکر این شهرستان شما را به سفر به این منطقه دعوت کنیم :
منطقه پارس آباد مغان جلگه نسبتاً وسیعی که از آبرفت رود ارس و شعبات آن بوجود آمده است، این منطقه در پهنهی طبیعی و تاریخی خود دنیایی از زیبایی و تنوع را به گردشگران و طبیعت دوستان عرضه میکند.
جاذبههای این منطقه هنوز برای بسیاری از مردم کشور حتی بومیان استان گمنام و ناشناخته باقی مانده است، طبیعت منطقه قابلیتهای زیاد و قابل توجهی برای توسعه اکوتوریسم دارد.
ورثان یا اولتان قلعه سی
اولتان قلعه سی در ۱۲ کیلومتری پارس آباد و در حاشیهی رود مرزی ارس(آراز) واقع شده است. اولتان قالاسی محوطهای است باستانی در ساحل جنوبی رود ارس که در کمتر از پانصد متری غرب روستایی به نام اولتان واقع است.
این روستا در ۱۲ کیلومتری جنوب غربی شهر پارس آباد، سر راه پارس آباد به اصلاندوز، در استان اردبیل قرار دارد. محوطهی باستانی اولتان قالاسی به شماره ۲۶۵۴ در فهرست آثار ملی به ثبت رسیده است.
اهالی بومی این محوطه را(بخش ارگ یا بارودار) با نام (( اولتان قالاسی)) یعنی قلعهی اولتان میشناسند.
با توجه به آثار سطحی و بررسی عکسهای هوایی و ماهوارهای بنظر میرسد این محوطهی باستانی، شهری بوده که همچون بسیاری شهرهای کهن ایران از بخشهای مختلفی تشکیل میشده است؛ از جمله بخش محصور(شارستان یا ارگ) و بخش غیرمحصور( بخش استقراری پیرامون شارستان که احتمالاً بتوان از آن بعنوان ((ربض)) یاد کرد). اولتان قالاسی در مجموع و با احتساب ارگ(حدود ۳۳ هکتار) و ربض احتمالاً بیش از ۷۰ هکتار وسعت دارد.
تپه نادری
تپهی نادر که از تپههای باستانی و تاریخی شهرستان پارس آباد و محل تاجگذاری نادرشاه افشار است.
این تپه در بخش اصلاندوز واقع است، تپه نادری (نادرشاه) تپهی عظیم نادر در جنوب غربی شهرک اصلاندوز در ملتقای رود ارس و درهی رود قرار دارد بلندی این تپه ۳۰ متر و محیط اطراف آن حدود ۱۵۰۰ متر و طول آن ۱۲۰ متر و عرض آن حدود ۱۰۰ متر است، این محل در سدههای متمادی واحد مسکونی بزرگی را تشکیل میداده از هزارهی اول پیش از میلاد تا اواخر سدهی یازدهم هجری قمری مسکون بوده شاید قدمت آن تا هزاره سوم و چهارم پیش از میلاد نیز برسد از اشیای مکشوفه در آن میتوان از سفال خشت پختهی دوران پارتی سفالهای منقوش دوره اسلامی تعداد زیادی سنگ اپسیدین به حالت تیغه و سنگ خام را نام برد تپه نادری از منظر تاریخی قابل توجه است.
در این مکان بود که نادرشاه جهت خلع شاه طهماسب دوم صفوی انجمن بزرگی تشکیل داد و سر آن کشور و بزرگان را به دشت مغان فرا خواند که منجر به خلع طهاسب میرزا و رسیدن وی به تخت سلطنت شد.
این تپه را میتوان به بهسازی و خارج کردن از محوطه نظامی به یکی از مهمترین جاذبههای تاریخی و طبیعی منطقه تبدیل کرد و هر سال علاقهمندان بسیاری را از اطراف و اکناف به خود جلب کند.
گورستانهای قدیمی
در پهنهی دشت مغان همه جا ، گورستانهای وسیع و اغلب منسوب به هزارهی اول ق . م وجود دارد که بیشتر آنها در معرض تجاوز و حفاری قاچاق قرار گرفته و میگیرد.
در نزدیکی اصلاندوز گورستانهای قوش اوتران، قلی بیگلو، اخجی، گدائیلو، گل تپه و کرار واقع ، که مربوط به هزارهی اول پیش از میلاد است گورستانهای باستانی در دامنهی کوهها و رودخانهها که آفتابگیر و رو به مشرق و طلوع آفتاب است، انتخاب شده چون آفتاب و آب در مذهب میترائیسم جنبه تقدس دارد، گورستانهای مربوط به هزارهی پیش از میلاد قلی بیگلو و قوش اوتران و دیگر گورستانهای مکشوفه و گورستانهای عهد ساسانی(اخجی) بدون استثنا چنین مشخصاتی دارند.
طرز تدفین بهواسطهی آهکی بودن خاک که سبب از میان رفتن و پوسیدگی استخوان میشود، بطور کلی معلوم نشد اما قلعه استخوانهای کوچک کاسه سر و قلم پا نشان میدهد که جهت مردگان شرقی، غربی و سر و صورت روبروی آفتاب قرار داشته است.
تالاب تپراق کندی
تالاب تپراق کندی(مغان) در زمستان پرندگان مهاجر به آن رو آورده و زیستگاه پرندگان و جانوران و گیاهان نیز است همچنین یک جاذبهی طبیعی برای منطقه بحساب میآید. از اینرو شایسته است سازمان محیط زیست منطقه، اقدامات حفاظتی مناسب(پرندگان از قبیل قو، اردک و غیر ….) را انجام داده و بیش از پیش از این گونه منحصر به فرد مراقبت کرده تا نسل آن در آینده از بین نرود.
شهرستان پارس آباد مغان، سوابق تاریخی کهن دارد از آثار باستانی آن میتوان گورستان بران علیا، تپه گوزللی، قربان تپه سی، تپه غیبعلی(اسلامآباد قدیم)، آق توره در روستای تازه کند جدید، تاراتوره در روستای تکله و پل خداآفرین و جاذبه طبیعی جنگل کنار رود ارس (روستا پیرایواتلو، دوست کندی) و جنگل گوشلو و جنگل کنار چهل پله شهرک و مراتع جلگه مغان و آلاچیق عشایر و صنایعدستی عشایر و روستاها را نام برد
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
جاذبه های گردشگری مشگین شهر
مشگین شهر یکی از شهرهای تاریخی و زیبای استان اردبیل است که هر ساله گردشگران بسیاری این شهر را به عنوان مقصد سفر خود انتخاب می کنند. در این مطلب به بررسی جاذبه های گردشگری این شهر پرداختیم. امید است مورد توجه شما مخا
جاذبه های گردشگری سرعین اردبیل
درباره شهر سرعین شاید بیشترین چیزی که همه شنیده ایم، چشمه های آب گرم این منطقه است که در اصفهان تور نیز به طور کامل در مطلبی با عنوان ” آب گرم های سرعین اردبیل “ به معرفی بهترین چشمه های آب گرم این شهر پرداختیم. اما در این مطلب قصد داریم جاذبه های گردشگری و دیدنی دیگر این شهر زیبای استان اردبیل را مورد بررسی قرار دهیم. با ما در اصفهان تور همراه باشید :
آبشار گورگور
آبشار گورگور سبلان که در روستای شایق در نزدیکی شهر سرعین واقع شده است، در حدود ۱۲ متر ارتفاع و ۲۰۰ متر مربع محوطه گردشگاهی دارد و در دامنه شمالی کوه سبلان در دره الوارس یا قزل گل لر واقع شده است.
دسترسی به آبشار گورگور تا دامنه های کوه با ماشین و بقیه با پای پیاده امکان پذیر است. این آبشار در یکی از زیباترین نقاط طبیعی استان یعنی کوه سبلان قرار دارد و همراه با دیگر عناصر زیبا و بدیع طبیعی مانند یخچال های دائمی، چشمه های آب گرم و آب معدنی متعدد، فضایی مناسب و دلپذیر برای علاقه مندان زیبایی های طبیعت به وجود آورده است.
آب و هوای ییلاقی مفرح و با صفا و قله های متعدد و ارتفاعات زیبا با پوشش گیاهی مصفا هر ساله هزاران نفر از کوهنوردان و مشتاقان طبیعت سبلان را به خود جذب می کند.
پیست اسکی آلوارس
علاوه بر اینکه بزرگترین پیست اسکی ایران است، بسیار منحصر بهفرد و خاص است. البته این خاص بودن به خاطر امکانات اسکی کردن در آن نیست، بلکه به دلیل مکانی است که این پیست در آن واقع شده است. پیست اسکی آلوارس در دامنههای مرتفع سبلان و در نزدیکی روستای آلوارس واقع شده است. روستای آلوارس یکی از قدیمیترین روستاهای آن منطقه است که قبلا محل ییلاق شاهسونها بوده است. شما میتوانید پیستهای اسکی زیادی بروید که هر کدام مدرنتر و مجهزتر از دیگری باشند، ولی بیگمان تجربهی رفتن به آلوارس یکی از به یاد ماندنیترین خاطرات اسکی برای شما خواهد شد. دور شدن از ازدحام و شلوغی شهر و رفتن به دل طبیعت و همنشینی با مردم مهماننواز و خونگرم روستای آلوارس خاطرهای دلانگیز برای شما رقم خواهد زد.
این پیست اسکی در فاصله ۱۲ کیلومتری روستای آلوارس و ۲۴ کیلومتری سرعین قرار گرفته و از آنجایی که در ارتفاع ۳۲۰۰ متری از سطح دریا قرار دارد در طول پايیز و زمستان پر از برف است و در حدود شش تا هشت ماه از سال مورد استفاده قرار میگیرد. همچنین برای بالا رفتن از کوه نیز دارای امکاناتی نظیر بالابر و تلهسیژ است.
روستای آلوراس
روستای آلوارس با استقرار در دامنه کوه سبلان و ارتفاعات سرسبز و جذاب، در شمار زیباترین روستاهای پیرامون کوهستان سبلان و ایران است. جریان آب و چشمههای فراوان به ویژه چشمه مینبلاغ که ماهی قزلآلای آن معروف است، هوای پاک، سرسبزی مراتع اطراف، هر بینندهای را به شوق و تأمل وامیدارد. همچنین آب شدن یخها و برفهای دامنههای سبلان در فصول بهار و تابستان پوشش گیاهی چشمنوازی را همراه گُلهای ختمی، گونهای انبوه و لالههای سرخ، شقایقها و دیگر گلهای وحشی پدید میآورد که هر بینندهای را مسحور میکند. مراکز تفرجگاهی روستا نیز در مسیر پیست اسکی قرار دارند. عشایر منطقه، هنگامی که در دامنههای کوه سبلان و اطراف روستا با «اوبه»ها و رمههای خود به ویژه در بهار و تابستان پراکنده میشوند، زیبایی شگفتآوری را به فضای روستایی آلوارس میبخشند. به جز خانههای قدیمی و مسجد و زندگی دلپذیر روستایی، آثار تاریخی و فرهنگی دیگری در روستا وجود ندارد.
به یاد داشته باشید اگر به این روستا رفتید حتما غذای محلی آنها را امتحان کنید (ترجیحا دستپخت خود اهالی). لذت کبابی که از گوشت تازه گوسفندان روستاییان و نان لواش مخصوص آلوارس که زنان روستایی آن را به وسیلهی ساج (نوعی وسیلهی فلزی) میپزند، در هیچ رستورانی قابل دسترسی نیست.
تپه باستانی و معبد آناهیتا
معبد آناهیتا و تپه باستانی آناهیتا طی سالیان از آن به اسامی آناهیتا، سارقین و زرتشت یاد شده به شماره ۱۹۷۶ به ثبت آثار ملی رسیده است این تپه در قسمت غربی شهر سرعین قرار دارد که از کاوش های انجام یافته در این منطقه اشیاء و سفالینه هایی به بدست آمده که قدمت آنها به اواخر هزاره دوم و اول قبل از میلاد مسیح باز می گردد.
معبد آناهیتا سال ها محل عبادت و ریاضت مغ ها و موبدان زرتشتی بوده و این معبد و حوالی آن به نام “ساری قیه ییلاق”، آسایشگاه تابستانی حاکمان ساسانی بوده است. از آتشکده های باقی مانده در این منطقه معابد “آناهیتا” و “آتشکده آذرفریق” هستند که متأسفانه کم لطفیِ مسئولین میراث فرهنگی نصیبشان شده و شاهدِ از بین رفتن این مکان های تاریخی هستیم. اما بعد از هجوم اعراب به آذربایجان و سقوط امپراطوری ساسانی، ساری قیه و اهمیت معابد و آتشکده های آن رفته رفته در اذهان مردم کمرنگ تر شده و با این وجود بقایایی از آثار مربوط به دورهای سلجوقی، ایلخانی، قراقویونلوها و آق قویونلوها که نشانه هایی از حکومت آنان بر این سرزمین بوده است، وجود دارد.
در اوایل دهه چهل به منظور ساختن یک منبع آب آشامیدنی بر روی تپه آناهیتا از سوی مسئولان شهر سرعین بقایای دیوار قلعه و بنای موجود روی تپه از میان رفت. معبد آناهیتا سال ها بعنوان مسجد مورد استفاده اهالی قرارمی گرفت که بنا بر روایات در زیر این تپه و قلعه آن راه های زیرزمین وجود داشته که خروجی یکی از آنها در محدوده «میدان گاومیش گلی» شهر سرعین است که اکنون مسدود می باشد. البته تونل های فرعی دیگری هم در این رابطه با کاربری های متفاوت وجود داشته است.
دهکده صخره ای باستانی ویند کلخوران
در حدود پنج کیلومتری جنوب و جنوب غربی سرعین و در نزدیکی جاده اردبیل – نیر قرار گرفته است خانه های سنگی در قوردی قیه، تپه چله خانه، قره قیه و مسجدیری قرار گرفته اند. ویند کلخوران دهکده ای سنگی با مجموعه ای از خانه های سنگی منفرد که اغلب در زیر تپه ای به نام چله خانه قرار دارد، به صورت یک پدیده معماری تاریخی و باستانی استثنایی و کم نظیر می باشد.
هنوز بررسی علمی معتبری در این منطقه انجام نشده است، بررسی های محدود و سفال های پراکنده در سطح و داخل خانه های سنگی شواهدی از حیات ادوار مختلف تاریخی نشان می دهد. سفال هایی مربوط به دوره اشکانی، سفال ها و قوس های جناقی در کنده های صخره ای شبیه به آثار ساسانیان همچنین آثار و علائمی مربوط به دوران اسلامی مانند سلجوقی، تیموری و صفوی که حاکی از استمرار استفاده از این خانه های سنگی در طول تاریخ است.
تپه چله خانه که اغلب خانه های سنگی در زیر آن قرار دارد هر چند تعدادی از آنها بر اثر عوامل مختلف سقف آنها فروریخته یا به سبب پرشدن فضاهای داخلی آن فعلاً بازدید از فضای داخلی آن ممکن نیست. ولی تعداد قابل توجه دیگری با ویژگی های منحصر به فرد سالم باقی مانده اند. بسیاری از این خانه و کنده های صخره ای دارای پلانی مربع، مستطیل، بیضی شکل و غیرهندسی هستند که همه نوع زیستگاه اعم از اتاقهای منفرد و مجتمع در ابعاد مختلف با راهروهای مرتبط به هم و سقف های هلالی شکل و قوس های جناغی، مسطح، با تاقچه ها، جاچراغی، جای رختخواب و غیره وجود دارند که در دل کوه ها و صخره های مذکور پراکنده اند.
در غرب روستا تعداد ۴۰ دخمه بر روی کوهی قرار دارد که در دهه ی اخیر مورد استفاده انبار روستاییان بوده ولی سازمان میراث فرهنگی به تازگی آنها را تخلیه کرده و مورد حفاظت قرار داده است. در دو کیلومترى شمال غرب روستاى ویند کلخوران، تپه بلند رسوبى وجود دارد که ضلع جنوبى آن از فرسایش بستر رودخانه بالیخلو، به صورت دیوار مرتفعى درآمده است. در ارتفاع تقریبى ۵۰ متر از بستر رودخانه و بر سینه آن، دخمه سنگى با در ورودى و اتاقک چشمگیر کنده شده است. داخل دخمه، فضایى است که به شکل هرم مثلثالقاعدهٔ ناقص است، بر ضلع غربى دخمه تصویرى بر سنگ نقر شده است که حالت کلى یک مثلث را دارد و در داخل آن مثلث کوچکتر کنده شده است. در داخل این مثلث نقش آدمى با سرى نزدیک به شکل مثلث و دست و پا و بدنى که محیط در مثلث است، قالبگیرى و نقر شده است. در حاشیه آن نیز حروفى کنده شده که قسمت عمده آن از بین رفته است
دهکده ی باستانی ویند کلخوران به لحاظ تعداد زیاد و تنوع خانه های سنگی و قابل توجه بودن از لحاظ تاریخی، باستانی و گردشگری می تواند به صورت یکی از کانونهای علمی، تفریحی و گردشگری ممتاز در آید.
تهیه و تنظیم : واحد تولید محتوای اصفهان تور
عشایر شاه سون
یکی از ایل های مهم در کشور ایران، ایل غیور شاهسون می باشد. ایل شاهسون که به صورت عشایری و معمولا الاچیقی زندگی می کنند در تاریخ و برهه های تاریخی گوناگون سهم موثری داشته اند. با هم این ایل را زیر ذره بین قرار خواهیم داد :
شواهد موجود بیانگر آن است که اگر نه همه، دستکم تعدادی از گروههای ایل شاهسون از دشت مغان به خرقان و خمسه کوچیدهاند.(که البته نباید این گروه را با اتحادیه ایل خمسه فارس اشتباه گرفت). شیوه زندگی عشایر شاهسون و بسیاری از ویژگیهای فرهنگی ، علی الخصوص آلاچیقهای نیمکرهای، آنها را از سایر گروههای ایلی ایران حتی ایلات خرقان و خمسه متمایز میسازد. پارهای از این ویژگیها را که منشاء ترکی دارند میتوان در میان سایر ایلات ترک زبان ایران مشاهده کرد. گو اینکه برخی طوایف شاهسون خاستگاه ترکی ندارند و توانستهاند پارهای از ویژگیهای متمایزشان را حفظ نمایند.
عنوان شاهسون به فارسی به معنی شاه دوست است. این عنوان پس از پیروزی انقلاب اسلامی به ایل سون یا دوستدار مردم تغییر نام یافت. اسکندر بیگ ترکمان مورخ معروف عصر صفوی استعمال کلمه “شاهی سیون” را ضمن وقایع فتح عراق در دوره شاه اسماعیل اول و همچنین بیان وقایع زمان شاه طهماسب به کار برده است. اما اصطلاح سیاسی این شعار زمانی اهمیت پیدا کرد که به طرفداران شاه اسماعیل دوم اطلاق شد و این در حالی بود که بر سر جانشینی شاه طهماسب بین جانشینان او اختلاف افتاد و در این میان دختر طهماسب به نام پریخان خانم که سیاستمدار مقتدری بود به طرفداری از اسماعیل میرزا خود را شاهیسون اعلام نمود.
امروزه شاهسونها علاوه بر مناطق گستردهای از کشور ایران در دیگر کشورهای همسایه از جمله جمهوری آذربایجان، عراق، ترکیه، افغانستان و کشمیر نیز سکونت دارند.
خاستگاه عشایر ایل شاهسون
با وجود اسناد نسبتاً فراوانی که راجع به تاریخ شاهسونها وجود دارد، منشا پیدایش شاهسونها و ایل شاهسون هنوز در پردهٔ ابهام قرار دارد. گمان میرود ایل شاهسون مجموعهای از گروههای قبایلی باشند که حدوداً بین قرن شانزدهم و هیجدهم به صورت اتحادیهای گردهم آمدند. در قرن حاضر درباره منشا پیدایش شاهسونها سه روایت متفاوت وجود دارد.
از جمله این روایات از جانب سرجان ملکم است با این شرح که میگوید :
شاه عباس اول از همان آغاز سلطنت ناگزیر به مقابله با زیادهطلبی امیران بزرگ قبایل قزلباش برخاست. وی بدین منظور، برخی از سران قزلباش را به خاک هلاکت نشاند و برای مقابله با طغیان قبایل قزلباش قبیلهای تاسیس نمود و آن را شاهسون یعنی دوستدار شاه نامید و از همه مردان قبایل خواست تا بهعنوان عضوی از این قبیله ثبت نام نمایند. شاه این قبیله را به عنوان فداییان و سرسپردگان خاندانش در نظر گرفت و با حمایت ویژهای که از این قبیله به عمل آورد، آن را از دیگران متمایز و برجسته ساخت.
ولادیمیر مینورسکی در مقالهای با عنوان “شاهسون” که در دائرةالمعارف اسلامی درج گردیده است، خاطرنشان میکند که اسناد و شواهد موجود روایت مالکم را تا حدی مغشوش ساخته است زیرا منابع تاریخی عصر صفوی ما را به این حقیقت که شاه عباس اول قبیلهای را ایجاد نموده و آن را شاهسون نامیده باشد رهنمون نمیسازد.
روایت شاهسونها متفاوت با روایت مالکم است. اما در تضاد با آن نیست و تنها در جزئیات اختلاف وجود دارد. شاهسونها نیز مهاجرت اجدادشان را از آناتولی تائید نمودهاند. روایت رسمی و مورد قبول افراد ایل که در نوشتههای مربوط به ایل شاهسون نیز منعکس گردیده، در قرن حاضر اولویت یافته است. به اعتقاد شاهسونها ایل شاهسون از سی و دو طایفه با موقعیتی برابر تشکیلشده است. شاهسونها مدعی هستند که آنان هیچ وقت تحت امر یک رئیس ارشد نبودهاند. مطابق نظریههای رایج، شاهسونها در زمان صفویه در مغان به سر میبردهاند. اما در مورد بومی بودن و یا مهاجر بودن آنها به منطقه و در صورت پذیرش مهاجرت، بر سر زمان مهاجرت اختلاف دیدگاه وجود دارد.
با توجه به روایات و سندیتهای تاریخی موجود، اتحادیه ایل شاهسون از چند طایفه شامل بومیان دشت مغان (احتمالاً آلانها و تیره مهرگانیان آریایی نژاد ” آینالیها = آئینهایها، مهرپرستان”) و مهاجرینی مانند اعقاب طوایف افشار و طوایف شاملو (مهاجر از آناتولی) و برخی از قبایل قزلباش و غزهای ترک نژاد آسیای میانه، تشکیل یافته باشد که تحت یک اتحادیه سیاسی، نظامی و اجتماعی خاص با زبان رسمی ترکی ائیلیاتی برای افراد ایل، گرد هم آمدهاند و در سدههای ۱۶ تا ۱۸ میلادی نقش سیاسی و نظامی پر رنگی را در تاریخ منطقه و حتی ایران داشتهاند.
وجه تسمیه اصطلاح شاهسون
در معنای واژه شاهسون که محتوی پارهای ارزشهای نمادین است میبایست بیشتر پژوهش گردد. در کل واژه شاهسون دارای مفاهیمی است که به شرح زیر آورده شده:
در وهله اول از واژه شاهسون معنای سرسپردگان شاه استنباط میگردد.(دوستداران شاه)
در وهله دوم، این واژه بیانگر سر سپاری به طریقت صفویه , مذهب شیعه و ائمه به خصوص علی بن ابیطالب است که شاهان صفویه نمایندگان آنان به شمار میرفتند و نه تجلی و تجسم آنان.
در وهله سوم واژه شاهسون حس انزجار و مخالفت شدیدی را نسبت به عثمانی سنی مذهب که دشمن دیرینه صفویان شیعه مذهب بودند، پدید میآورد. اعلام شاهسونی از سوی روسای قبایل بدین معنا بود که آنان پیروی از فرامین شاه را در حکم فرایض دینی و اخلاقی خود تلقی میکردند.
در وهله چهارم میتوان معنا و مفهوم شاهسونی را در حس میهندوستی و ایران پرستی در نزد مردمان شاهسون جستجو کرد.
ساختار اجتماعی ایل شاهسون
هرم سازمان تولیدی ایل شاهسون از خانوار آغاز و به تیره و طایفه ختم میشود. در گذشته ریاست طوایف را خانها به عهده داشتند که امروز از مزایای اجتماعی-اقتصادی و سیاسی شایانی برخوردار بودند ولی قدرت آنها در برابر خوانین ایلیاتی سایر عشایر مانند قشقایی بسیار ناچیز بود. در راس هر رده کوچک نیز مسؤلی قرار داشت که آق سقل نامیده میشد.
خصوصیات اجتماعی ایل شاهسون
مسکن
شاهسونها به مجموعه چند آلاچیق و کومهای که در یک نقطه برپا شده باشد، اوبه میگویند. محلی که اوبه در آن قرار گرفته و یا به جایی که چادرها در آنجا برافراشته میشوند یورد اطلاق میگردد. مشخصه اصلی یورد سنگ چینهای هلالی شکل (قوسی) است که به موقع استقرار اولین آلاچیق یا کومه در آنجا، برای گذاشتن فارماش (جا رختخوابی پشمی) و سایر اسباب و اثاث چیده شده و چوبهای چادرها به این فاصله تقریبی یک متر خارج از این سنگچین هلالی چیده میشوند. سبب اصلی چیدن این سنگها به خاطر مصون نگهداشتن اسباب و اثاث پشمین از تماس با کف زمین جلوگیری از نفوذ نم و رطوبت به داخل آنهاست. معمولاً هر فرد عشایر تا آخر عمر به خاطر دارد که در کدام یورد به دنیا آمده است. همچنین هرکدام از این یوردها دارای القاب یا عناوین قراردادی به خصوص هستند که ممکن است برخی از اسامی یادآور یک جریان تاریخی و یا واقعه و پیشامدی نیز باشد. به دلیل اینکه در مقایسه با سایر مناطق عشایری ایران هر دو ناحیه سردسیر و گرم سیر شاهسون، (تابستان ییلاق و زمستان قشلاق) آب و هوای سردی دارند به همین خاطر عشایر شاهسون به تجربه دریافتهاند از چادری استفاده نمایند که حتیالمقدور بیشترین هماهنگی را با شرایط محیطی داشته باشد.
آلاچیق و کومه
آلاچیق و کومه مسکن اصلی عشایر شاهسون در ییلاق میباشد. آلاچیق یکی از مشخصات و نشانههای عشایر شاهسون است که چادر نیمکرهای شکل میباشد و کومه چادر دالانی شکل دارد و معمولاً از آلاچیق کوچک تر است و از جنس خشنی و با آلاچیق که با دقت و مهارت و ظرافت درست میشود قابل مقایسه نمیباشد. آلاچیق همیشه با کومه همراه میباشد.
پوشاک
امروزه پوشاک مردان و زنان شاهسون همانند پوشاک روستائیان اطراف منطقه میباشد و هرگونه تغییر و تحولی در نوع یا شکل لباس روستائیان بهوجود آمده است در ترکیب و نوع لباس عشایر شاهسون نیز این تغییرات مشاهده شده است. در زمانهای قدیم مردان و زنان منطقه دارای لباس مخصوص بودهاند که امروزه حتی در دور افتاده ترین نقطه آذربایجان و دیگر نقاط نیز هیچ اثری از آن پوشش دیده نمیشود. زنان شاهسون (البته برخی بخصوص زنان سالخورده) تا حدودی بافت سنتی پوشاک خود را حفظ کرده و در مواردی نیز هیچ الگو یا ترکیب جدیدی را دربافت سنتی لباس خود راه ندادهاند.
پوشاک زنان شاهسون شامل ۹ تکهاست که عبارتند از
کوینک (پیراهن)
تومان (تنبان یا دامن شلیتهای)
یایلیق (روسری)
آلین یایلیقی (چارقدی که از روی یایلیق و برای نگهداشتن آن از بالای پیشانی بسته میشود)
آرخچین (عرقچین)
یل (نیم تنه سادهای که زمستانها روی جلیقه پوشیده میشود.)
جوراب
جلقا (جلیقه بی آستین)
باشماق (کفش)
ياشماق (دستمالی كه بر روي دهان مي بستند)
صنایع دستی عشایر ایل شاهسون
در مطالعه اقتصادی عشایر شاهسون صنایع دستی بعد از فعالیتهای دامداری و کشاورزی قرار میگیرد. زندگی کوچ نشینی که بر پایه پرورش دام و تولید فراوردههای دامی بویژه گوسفند و بز استوار است امکان تهیه مواد اولیه برای تولید دست بافتهای مختلف را با بکارگیری سلیقه و هنر خلاقه زنان شاهسونی فراهم نمودهاست.
از جمله صنایع دستی تولیدی توسط زنان عشایر شاهسون عبارتند از: قالی و قالیچه -گلیم، زیلو، جاجیم و خورجین – پلاس (چادر) – چوقا یا برک – کلاه – دستکش – جوراب – گیوه – پاپوش – حصیر – مفرش – نمک دان و….
دلبافتههای عشایر ایل شاهسون
شاهسونیها از فراوردههای دامی از جمله پشم برای صنایع دستی استفاده میکنند که بهصورت دلبافتههایی که حاصل هنر، ذوق، اندیشه، خاطرات تاریخ و برداشتهایی که از طبیعت و محیط اطراف داشتهاند در قالب هنرهای تجسمی به صورت نقش بر روی دستبافته ایجاد میکنند. برخی از نقشها مثل علامت گردونهمهر نشانگر چهار عنصر جهان است و برخی دیگر برداشت از طبیعت وگل و گیاهی است که به صورت اشکال هندسی درآمده است ونقشهای دیگری نیز وجود دارد که حیوانات در آن نمایان هستند که براساس داستانهای افسانهای یا علاقهٔ شخصی به کار گرفتهشدهاست.
جاجیم
جاجیم یکی از دلبافتههای ایل شاهسون است. طریقه بافت آن بدین صورت است که پشم گوسفندان را شسته و آنها را با دستگاه ریسندگی به نخ تبدیل کرده و بعد بارنگهای گیاهی آنها را رنگ میکنند و شروع به بافت جاجیم میکنند. بدین صورت که اول جایی وسیع و آزاد را انتخاب میکنند و بعد عمل چلهدوانی را شروع کرده که در این روش نقش اولیه جاجیم مشخص میشود و با بافتههای دیگر جاجیم تفاوت دارد. برای چلهدوانی فردی که وارد است در نقطهای مینشیند و تارها و نقشها را نگاه میکند و افراد دیگر گلولههای دار را به دور دار میپیچانند. در جاجیم نقشهای گوناگونی به کار میرود که از جمله آنها میتوان به یدیقارداش،قیقاج،لمه،دنهمه،بویرگ،چیت و … اشاره کرد. جاجیم باعرض ۲۰_۲۵ سانتیمتر و با طول ۳۰_۴۰متر است. که بعد از بریدن آنها را به هم میدوزند و زیرانداز تهیه میکنند. این نوع کار به دلیل سبک بودن و ظرافت آن در تهیه مبلمان، پادری، رومبلی و… استفاده میشود. ابزارهایی که برای تهیه جاجیم مورد استفاده قرار میگیرد عبارتند از:چوبکهایی برای بالا و پایین بردن تارها، دار، چوبی که عرض جاجیم را نگهدارد، سهپایهای از جنس چوب، چوبکهایی نازک برای نقش اندازی و دفتهچوبی که برای محکم شدن پودو ضربه زدن استفاده میشود.
گلیم
از دل بافتههایی است که قدمتی طولانی دارد. نوع بافت آن ساده و بدون پرز بوده و با نخهای پنبهای، پشمی، کنفی و با مخلوط تار و پود بافته میشود. نخپنبهای برای تار و نخ پشمی رنگی برای پود استفاده میشود. در گلیمبافی تهیه نقشه الزامی نیست، نقش بافی آن بیشتر به صورت ذهنی است. گلیم را به سه روش برجسته، ساده و ورنی میبافند؛ که برجستهبافی زمینهای ساده دارد و شکل آن شبیه قالی پرزدار است به این طریق که از روی نقشهی قالی بر چله گلیم گره میزنند و در آخر پرز اضافی آن را میچینند. در ساده بافی هرکدام از پودها را یکی در میان از بین چله عبور میدهند. این نوع از گلیم دو رو دارد و برای تهیهآن نیاز به نقشه از پیش تعیین شده ندارد. نقش به کار رفته در آن بیشتر هندسی است و به ندرت از نقوش منحنی در آن استفاده میشود. نوع دیگر که ورنی است یکرو بوده و پرز ندارد و معمولاً آن را به صورت ذهنی و بدون نیاز به نقشه میبافند.
پلاس
برای این نوع دستبافتِ ابتدا پشمها را شسته، نخریسی و سپس رنگآمیزی کرده و بعد از اینکه آماده شد شروع به بافتن میکنند که در مرحله اول چلهدوانی کرده و پس از آن نقشاندازی میکنند. از نقشههایی که در این بافت استفاده میشود میتوان به چیچک، لمه، یدیقارداش، دورتگوز و … اشارهکرد. بعد از اینکه پلاس بافتهشد آن را میبرند و سپس تکهها را به هم وصل کرده و به عنوان زیرانداز استفاده میکنند. به دلیل ظرافت و سبکی آن میتوان بهعنوان روکش مبلمان هم استفاده کرد.
خورجین
به صورت کیسهای بزرگ بافته میشود که برای حمل وسایل فیمتی عشایرها به هنگام کوچ بر روی شتر میاندازند. خورجینها به چندین روش ساختهمیشوند نوع ساده آن را همانند جاجیم میبافند و مثل خورجین میدوزند ونوع رنگی و نقشدار، که به نامهای خلیخورجین، دنهمه، قیناغ و … وجود دارد.
ورنی
این نوع کار با عبور دادن پود از تار و پیچاندن نخخامه به دور نخهای تار شکل میگیرد. نوعی زیرانداز یکرو و بدون پرز است که چیزی بین گلیم و قالی است؛ از این لحاظ که در آن گره به کار نمیرود شبیه گلیم و از لحاظ نقش و طرح آن شبیه به قالی است. وسایل موردنیاز برای این نوع بافت:شانه، پود اصلی، دفتین، دار و … است.
پرده
نوعی دیگر از دستبافها است که بر روی دارهای افقی بافته میشود و نخی که برای این نوع بافت به کار میرود از جنس پشمی ظریف است.
آسمالیغ
دست بافتهای است که افراد عشایر وسیلههایی را که در مدت روز به آن احتیاج بیشتری داشته باشند را در آن میگذارند و جنس آن بیشتر از نوع جاجیم و ورنی است.
اورکن
دل بافتهای است که با نخهای رنگی آمادهشده و معمولاً در ابعادی به عرض ۱۰-۸ سانتیمتر و به طول ۵-۴ متر بافته میشود. از نقشهای این نوع کار میتوان به داراغ،تیرمه، دورتگوز،ایرشمه و … اشاره کرد.
نمکدان
این نوع دستبافتِ از دو تیکه بافت و به صورت بطری شکل درست میشود که بافت پشت آن با طرح گلیم و رندبافت است و قسمت زیرین آن قالیبافی است. بعد از اینکه کار بافت تمام شد نمکدان را آستر میگیرند و سر و ته آن را با نخهای پشمی میدوزند.
چوال
این نوع بافت به دو روش بافته میشود. یک نوع بر روی دارهای عمودی که معمولاً به روش گلیم بافته میشود و نوع دیگر بر روی تارهای افقی و به روش پلاس میبافند که بعد از بافته شدن آن را با یک پهنا و دو بلندی به صورت کیسه به هم میدوزند و در قسمت درب آن قلابهایی میدوزند تا بتوانند درب آن را ببندند. از چوال برای نگهداری مواد غذایی و … استفاده میکنند. چوال به پنج نوع:شالچوال، ائونچوالی، قرخیلیقچوالی، باغاچاناغی و الچوالی بافته میشود.
مفرش
نوعی دیگر از دلبافتهها میباشد که مستطیلیشکل است و به صورت ورنی، گلیم، قایغ، فرش و … بافتهمیشود و در سه نوع قییاغ،خکی و گلیمی میبافند. گعبه، گول، بئلیباغلی از نقشهای آن میباشد. این نوع دستبافته برای تمیز نگهداشتن وسایل و رختخوابها استفاده میشود و همچنین کار عشایر را برای حمل وسایل در موقع کوچ آسانتر میکند.
مراسم عید نوروز و چهارشنبه سوری
عید نوروز و چهارشنبهسوری از شادترین روزهای شاهسونها است. شب چهارشنبهسوری آجیل گوناگون از نخودچی و گندم بوداده و غیره درست میکنند، آتشبر میافروزند و بچهها از روی آن میپرند و صبح روز چهارشنبه آبتنی میکنند. در عید نوروز تخممرغ رنگ میکنند و به دید و بازدید میروند و تخممرغها را بین بچهها پخش میکنند و آخر سر نیز همگی جمع شده و به خانه آق سقل و یا رئیس طایفه میروند. آنها معتقدند که به هنگام تحویل سال، یک لحظه آبهای روان از حرکت باز میماند و درختان سر خود را به زمین میگذارند.
مراسم خواستگاری و عروسی
در خواستگاری دو نفر ریشسفید از خانواده داماد به چادر پدر عروس رفته و عهد و پیمان میبندند که خیلی به آن اهمیت میدهند. پس از خوردن شیرینی و بلافاصله پس از موافقت و عهد و پیمان در خواستگاری، خانواده داماد به محل عروسی رفته و یک روسری کلاغی، گردن بند، آئینه و شیرینی همراه میبرند. ممکن است جشن عروسی تا بیست روز طول بکشد. در طول این مدت مهمانیها برگزار میشود و در روز آخر هر مهمانی، مبلغی به عنوان طویانه (پول شیرینی) به صاحبخانه میپردازند.