وضعیت اسفناک گردشگری اصفهان
وضعیت اسفناک گردشگری اصفهان
هر سال بدتر از سال قبل
امسال حضور اصفهان در یازدهمین نمایشگاه بین المللی گردشگری تهران از هر سال دیگری بدتر و خجالت آور تر بود .
با اشتیاق فراوان آماده سفر به تهران و بازدید از نمایشگاه گردشگری شدم . صبح اول وقت به تهران رسیدم با مشکلات فراوان منتظر باز شدن درهای نمایشگاه شدم . در ذهنم مرور می کردم امسال نمایشگاه در چه سطحی برگزار خواهد شد . بلاخره درها باز شد و وارد نمایشگاه شدم در اولین باجه اطلاعاتی یک نقشه نمایشگاه تهیه کردم و کنجکاوانه به دنبال غرفه میراث اصفهان سراسر نقشه را جستجو کردم . بلاخره غرفه اصفهان را پیدا کردم در منتها علیه شمالی نمایشگاه جایی دور افتاده و در قسمت اداری ، طبیعتا” از بین غرفه های جنوبی نمایشگاه باید رد میشدم تا به ابتدای شمالی نمایشگاه برسم . آژانس های تهرانی مثل همیشه پر رونق و خلاق در غرفه آرایی ظاهر شده بودند . یزد ، سمنان ، کرمان ، سیستان ، تبریز و …. همه مقاصد گردشگری ایران حضور فعال داشتند . اصفهان در سالن ۶ بود مسافت زیادی را طی کردم تا به غرفه اصفهان برسم هر چه جلو تر می رفتم یک سوال در ذهنم بیشتر پررنگ میشد . پس چرا غرفه اصفهان اینقدر دور است ؟ بلاخره به سالن ۶ رسیدم . تصور غرفه خوش آب و رنگ اصفهان در سال گذشته در ذهنم بود . ابتدا به غرفه جامعه هتل داران اصفهان برخوردم با تعدادی که می شناختم سلام و احوال پرسی کردم و رد شدم در آنسوی سالن ۶ دو تا از همکاران آژانسی که غرفه داشتند را دیدم ، سراغ غرفه میراث را گرفتم با حالتی متاثر گفتند همین جا ست ، گفتم کجا ، گفت همون غرفه جامعه هتل داران ، با تعجب پرسیدم یعنی سازمان میراث اصفهان غرفه ندارد ، یعنی اصفهان قطب گردشگری ایران یک غرفه مستقل و گردشگر پسند ندارد . پس صنایع دستی اصفهان کجا هستند ؟، بوم گردی های اصفهان کجا هستند ؟، آژانس های مسافرتی اصفهان کجا هستند ؟ شهرستانهای قطب گردشگری استان اصفهان( کاشان ، خور و بیابانک ، فریدن ، سمیرم و… ) کجا هستند ؟ چند دقیقه به دنبال دلایل این حضور ضعیف و کم رنگ در ذهن خود به فکر فرو رفتم . با هر آشنایی که رسیدم سوال کردم ، آنها هم شاکی بودند . رقبت خود را برای ادامه بازدید از نمایشگاه از دست دادم با این وجود به بازدید ادامه دادم ، از سالن گیلان دیدن کردم انگار نه انگار که برف سنگین شهرشان را ویران کرده و تعدادی هم کشته شده اند . چقدر زیبا و با اشتیاق همه فعالان گردشگری آژانس ، هتل ، راهنما ، کمیسیون گردشگری اتاق بازرگانی ، سازمان میراث ، گروه های رقص شمالی همراه با آواز خوانی در هم جمع شده بودند و مشغول معرفی جاذبه های شهرشون به بازدید کنندگان بودند . در یکی از سالن ها با موردی جالب روبرو شدم . در کنار فعالان شهر تبریز ، ناگهان با غرفه حمام غاضی اصفهان روبرو شدم . اولین سوالی که پرسیدم شما چرا اینجا هستید ؟ چرا کنار بقیه نیستید؟ فرصت برای توضیح نبود ولی در نوع خود جالب بود .
به راستی امسال چرا وضعیت حضور اصفهان دربزرگ ترین رویداد گردشگری ایران این چنین بود ؟
مقصر را بخش دولتی باید دانست یا بخش خصوصی
آیا مدیران میراث برنامه و هدف مشخصی برای هدایت گردشگری اصفهان ندارند ؟
آیا اصفهان با کمبود بودجه گردشگری مواجه می باشد ؟
آیا تشکل ها و بخش خصوصی کم کاری می کند ؟
شهر اصفهان ظرفیت های گردشگری زیادی دارد هم قابلیت جذب مسافر و گردشگر در وزه های مختلف گردشگری و هم قابلیت اعزام مسافر به مقاصد گردشگری داخلی و خارجی امید است در آینده نگرش مسئولان ذی ربط به ظرفیت های بلفعل و بلقوه اصفهان دقیق تر شود .
به هر جهت نمایشگاه امسال هم تمام شد و مدیران بخش دولتی و خصوصی اصفهان نتوانستند آبرو دار خوبی برای یکی از اضلاع مثلث طلایی باشند .
منتظر پاسخ گویی هستیم .
مهران سلطان الکتاب
فعال گردشگری
تخت فولاد ، قدیمیترین قبرستان
تخت فولاد اصفهان بعد از وادیالسلام مهمترین قبرستان شیعیان است چرا که شمار زیادی از برترین عارفان و علمای شیعه و یکی از پیامبران الهی به نام یوشع نبی را در خود جای داده است. در ادامه همراه اصفهان تور باشید تا به کشف رمز و رموز این جایگاه تاریخی و فرهنگی بپردازیم .
«تخت فولاد» نام قبرستان قدیمی شهر اصفهان است که به نامهای «لسانالارض» و «بابا رکنالدین» نامیده میشده است.
این گورستان تاریخی به دلیل وسعت، کثرت مشاهیر مدفون در آن و وجود ابنیه ارزشمند تاریخی یکی از مهمترین محوطههای تاریخی و فرهنگی ایران محسوب میشود.
زمان پیدایش این قبرستان چندان روشن نیست، لیکن وجود آثاری مانند قبر «یوشع نبی» از پیامبران بنیاسرائیل در تکیه «لسان الارض» که اکنون در گلستان شهدای اصفهان قرار دارد قدمت آن را به دوران قبل از اسلام میرساند.
اما برخی قدمت و تقدس این مکان را مربوط به زمان پیدایش آسمان و زمین میدانند و این مسئله بر ارزش این مکان میافزاید.
بنا بر قولی مشهور حافظ ابونعیم اصفهانی در کتاب خود به نام «ذکر اخبار اصفهان» به قدمت «لسانالارض»که مقبره یوشع نبی در آن قرار دارد اشاره میکند و معتقد است آن گاه که خداوند خطاب به آسمانها و زمین فرمود «به میل یا کراهت بیایید» زمین اصفهان به خداوند جواب گفت و از این روی زبان زمین یا «لسان الارض» نامیده شد، بنابراین قدمت و اهمیت لسان الارض در تخت فولاد با خلقت آسمان و زمین آغاز میشود.
این مطلب نشانگر سابقه تاریخی این زمین مقدس بوده و حکایت از آن دارد که این مکان قبل از اسلام نیز مورد توجه و عنایت مردم شهر اصفهان بوده است.
داستان مدفون شدن «یوشع نبی» در تختفولاد
قرنها قبل از اسلام، زمانی که بختالنصر قوم یهود را از فلسطین کوچانیده و به آزار و اذیت آنها پرداخته بود، کوروش پادشاه هخامنشی ایران یهودیان را از اسارت بابل نجات داد و آنها را به ایران کوچ داد و تعدادی از آنها را در اصفهان ساکن گردانید.
این یهودیان برای خود شهری به نام «یهودیه» احداث کردند که در محل «جوباره» فعلی اصفهان واقع بوده است و هنوز تعدادی از آنها در این منطقه زندگی میکنند.
چنانکه گفته میشود دو تن از پیامبران و پیشوایان مذهبی آنان به نامهای «شعیا» و «یوشع» در اصفهان مرده و به خاک سپرده شدند.
«شعیا» در امامزاده اسماعیل در محله گلبهار و «یوشع» در تخت فولاد در اراضی لسان الارض مدفون گردید.
مردم اصفهان «یوشع» مدفون در لسان الارض را «یوشع نبی» میدانند و او را به عنوان یکی از پیامبران بنی اسرائیل میشناسند.
پدر نینوازی ایران در تختفولاد
در میان هر یک از قطعههای تخته فولاد آرامگاه یکی از مشاهیر علمی، مذهبی، موسیقی، دینی و موارد دیگر قرار دارد و آن قطعه به عنوان تکیه و به نام آن فرد نامیده میشود که چندی پیش استاد کسایی پدر نینوازی ایران نیز در بخش تختفولاد اصفهان آرام گرفت.
این اثر تاریخی به صورت یکجا و جزء به جزء پس از آن اجزای آن یک به یک در فهرست آثار ملی ایران ثبت شده است.
برخی مکانهای مهم و تاریخی ثبت شده ملی تخت فولاد عبارتند از: آبانبار کازرونی، آرامگاه بیدآباد، تکیه آغا باشی، تکیه آقا حسین خوانساری، تکیه آقا مجلسی (سید ابو جعفر)، تکیه بروجردیها، تکیه خاتونآبادی، تکیه سید العراقین، تکیه لسان الارض، تکیه میر فندرسکی، تکیه چهارسوقی، تکیه کازرونی، تکیه کلباسی (ابوالمعالی)، سنگ قبر بابا فولاد حلوائی، مسجد رکنالملک، شبستان مسجد مصلی.
افراد سرشناس دفن شده در تخت فولاد
بابافولاد حلوایی
از مشاهیر و عرفای شیعه که در میان مردم اصفهان به «بابا فولاد» شهرت یافته بود که در آن زمان لغت «بابا» به معنی عارف حکیم و دانشمند راهنما و مرشد صاحب کرامت به کار میرفت.
سنگ مزار وی امروزه به عنوان سند اصلی تاریخ تخت فولاد از ارزش و اهمیت زیادی برخوردار است، زیرا علت نامگذاری تخت فولاد به این نام را وجود همین قبر میدانند چرا که سنگ قبر او یکی از قدیمیترین سنگهای قبر تاریخدار بین دیگر قبور تختفولاد است.
حکیم میرزا جهانگیرخان قشقایی
از فقهای برجسته و مجتهدان شیعه دوره قاجار مدفون در تکیه ابوالمعالی کلباسی که در علوم دینی، فلسفه و عرفان صاحب نظر بوده است.
او تا ۴۰ سالگی، مانند دیگر مردم قشقائی، به دامداری و زندگی عشایری مشغول بود اما در ۴۰ سالگی، زمانی که برای خرید و تعمیر تار به بازار اصفهان رفته بود، علاقهمند به آموختن در حوزه علمیه اصفهان شد و پس از مدتی از مدرسان این حوزه شد و تا آخر عمرش در آنجا ماند.
مخالفت با علم فلسفه در زمان حکیم قشقایی به قدری زیاد بود که جلالالدین همایی مینویسد: «مرحوم قشقایی فلسفه را در اصفهان از تهمت خلاف شرع و بدنامی کفر و الحاد نجات داد، سهل است که چندان به این علم رونق بخشید که فقها و متشرعان نیز آشکارا با میل و علاقه روی به درس فلسفه نهادند؛ و آن را مایه فضل و مفاخرت میشمردند.»
بابا رکنالدین
از بزرگان مشایخ عرفان و علمای قرن هشتم هجری است که درزمان سلطنت ابوسعید ایلخان مغول در اصفهان زندگی میکرد.
یکی از مریدان صدیق و پاک نهاد بابا رکنالدین، شیخ بهاءالدین محمد عاملی، معروف به شیخ بهایی دانشمند معاصر صفویه است.
بابا رکنالدین از عرفای بزرگی است که در تمام اوقات، جمعی کثیر از معتقدان در محضر وی تلمذ و از ارشادهای او کسب فیض میکردند.
این عارف نیکو نهاد در عرفان و سیر و سلوک، همانند استاد و مرشدش، کمالالدین عبدالرزاق کاشی با سلسلهٔ معروف سهروردیه پیوند داشت.
آرامگاه او از مقبرههای مهم و قدیمی تخت فولاد است و دارای گنبدی هرمی شکل به رنگ آبی است.
سیده نصرت امین (بانو امین)
از عالمان و عارفان زن شیعه اهل ایران بود که پس از پشت سر نهادن مدارج علمی در حضور استادانی بنام شیعه به درجه اجتهاد نائل شد.
در قسمتی از اجازهنامه مرحوم آیتالله شیرازی در توصیف وی چنین آمده است: «دختر مرحوم حاج سید محمد علی امین التجّار اصفهانی که بانویی بزرگوار، شریف، اصیل، عالم و فرزانه، برگزیده زنان زمان و مایه شگفتی دورانش است، از کسانی است که مدت مدیدی از عمرش و زمان درازی از زندگیش را صرف تحصیل علم نموده است»
حاج آقا رحیم ارباب
یکی از علمای مشهور اصفهان است که در کسوت روحانیت بود ولی به رسم ایشان عمامه نگذاشت و همیشه کلاه پوستی بر سر داشت.
گفتنی است که او فقط هنگام نماز به رسم اجداد خود عمامهای کوچک به سر میگذاشت، همچنین او معتقد به وجوب تعیینی نماز جمعه بود و خود در اصفهان نماز جمعه برپا میکرد.
بیبی مریم بختیاری (سردار مریم بختیاری)
زن تحصیل کرده و مبارز انقلاب مشروطه و دارنده بالاترین مدال شجاعت کشور آلمان بوده است.
سردار اسعد بختیاری
خان معروف و روشن فکر هفت لنگ بختیاری و از شخصیتهای اصلی انقلاب مشروطه که در تکیه بختیاریها به خاک سپرده شده است.
دیگر افراد مشهور مدفون در تختفولاد عبارتند از:
محمد کاظم واله اصفهانی (واله اصفهانی)، خوشنویس و تعلیقنویس اواخر زندیه و اوایل قاجار،
سردار جنگ بختیاری؛ وزیر جنگ دوران قاجار و حاکم اصفهان؛
ابوالقاسم فندرسکی (میرفندرسکی)،
علامه فقیه آقا شیخ مرتضی ریزی از فقهای برجسته دوره قاجار مدفون در تکیه ریزی،
سید ابوالحسن شمسآبادی از علما و فقها برجسته معاصر،
جلالالدین تاج اصفهانی خواننده همراه پدرش تاجالواعظین در تکیه سیدعراقین،
داراب افسر بختیاری؛ شاعر معاصر در تکیه بختیاریها،
نجف قلی خان بختیاری (صمصام السلطنه) از سران ایل بختیاری و دو دوره رئیسالوزرای ایران در تکیه بختیاریها،
عبدالحسین سپنتا؛ کارگردان اولین فیلم ناطق ایرانی،
دیعالزمان تبریزی مشهور به بدیعا از خوشنویان و شاعران سده یازدهم هجری و فرزند علیرضا عباسی، فاضل اصفهانی از عالم دینی، سیدجعفر خاکشیر شاعر طنزپرداز، در تکیه گلزار.
اکنون از عناصر معماری وابسته به تخت فولاد مانند مسجدها، کاروانسراها، آبانبارها جز اندک شمار، چیزی باقی نمانده است.
مهمترین شاخصهای گورستان تخت فولاد
۱) بر اساس روایت شاردون در دوره دیلمیان، یکی از سرداران نظامی به نام «پولاد بازو» در این محل قصر کوچکی داشته است و تخته سنگی سکو مانند را برای نشستن و تماشای رقابت کشتیگیران ساخته بود.
۲) سنگ قبری از عارف قرن پنجم به نام «بابا فولاد حلوایی» در این قبرستان قرار دارد.
۳) بنا بر روایتی امام حسن (ع) در اصفهان برای بی اثر کردن جادوی یهود در این ناحیه تختی از فولاد ساخته و در آن منزل کردند.