نگاهی گذرا به تاریخ و باستان خواف
نگاهی گذرا به تاریخ و باستان خواف
شهرستان خواف یکی از شهرستان های واقع شده در خراسان رضوی می باشد. که در شرق کشورمان واقع شده است مرکز این شهرستان شهر خواف میباشد. از دیگر شهرهای این شهرستان میتوان به سنگان،سلامی، قاسم آباد و نشتیفان اشاره کرد،جمعیت این شهر حدود ۱۱۰هزار تن میباشد. آژانس مسافرتی طلوع سفریاد در مقاله ی زیر شما را با پیشینه ی تاریخی این شهر بیشتر آشنا میکند با ما همراه باشید.
تاریخ و فرهنگ خواف
خواف در دوران درازی از تاریخ ،اگر نه برای ایران قدیم که به طور مسلّم برای خراسان قدیم به منزله قلبی تپنده و حیاتبخش مطرح بوده و فرزندان عالم و هنرمند و ادیب و سیاست مدار این سامان، همواره پرچم دار و پاسدار مردم ایران زمین بوده است. سرزمین مردان بزرگی که سر از خاک بر افلاک آورده اند و ستارگان شب فروز علم و ادب ایران زمین شدند؛ آن مردان سترگی که با آبنوش از کوثر تمدّن و فرهنگ اسلامی، شگفتی آفریدند و بر ستیغ تاریخ ما را به نظاره ایستاده اند. فهرست طولانی دانشوران خواف و زوزن مؤیّد این موضوع اند و عنایتی به گاه شمار وقایع خواف، اهمّیّت و نقش این منطقه را در تکامل علمی و فرهنگی و حفظ استقلال وطن بر ما روشن می سازد. در واقع شناخت درست و دقیق و عمیق بزرگان فرهنگی یک قوم، نوعی خویشتن شناسی است که می تواند دست مایه ساختن آینده ای بهتر باشد و ما از مطالعه و شناخت این بزرگان به این نتیجه می رسیم که چنین قومی امروزه می توانند در جامعه بشری جایگاه ویژه خود را داشته باشند.
وجه تسمیه خواف
نام «خواف» از قرن ها پیش به صورت «خَوَاف» بر وزن «طَوَاف» نوشته و«خاف» خوانده می شود و بسیاری از منابع جغرافیایی و تاریخی به شکل «خواف» آمده که «خاف» تلفظ می شود.۱ شهرستانی در کتاب (الملل و النحل) واژه«خواف» را این گونه توصیف کرده است: («خواف» نام دیگر به آفرید، پسر ماه فروردین، است که از منطقه زوزن به داعیه نو آوری در دیانت زرتشت برخاست.) ۲ عدّه ای ریشه این کلمه را عربی دانسته، این واژه را تغییر یافته «خاف» می دانند که به معنای ترس و وحشت است. و دلیل آن حمله راهزنان به این منطقه و هوای گرم و سوزان تابستان است که مردم بدین جهات در خوف و ترس به سر می برده اند بدین سبب آن را «خواف» گفته اند. ۳در فرهنگ عمید، «خاف» آمده که جمع آن «خواف» به معنی پوشیده و پنهان معنی کرده است. ۴ در بین برخی از مردم، «خواف» به «روی» یا «رود» مشهور است که در فرهنگ دهخدا، یکی از معانی روی ، رود پر آب می باشد.
جغرافیای تاریخی خراسان در تاریخ حافظ ابرو به داشتن رود در این شهر اشاره دارد. ۶ما حصل کلام، در باره وجه تسمیه خواف در منابع و مآخذ تاریخی، نظر واحدی وجود ندارد و هر کدام بنا بر درک خود، برداشتی در باب این واژه داشته اند.
پیشینه تاریخی و جایگاه علمی, فرهنگی و سیاسی خواف
خواف بزرگ که سابقه تاریخی زیادی دارد از ولایات مهمّ خراسان بوده و تا قرن ۸ هجری در برخی از سال ها بر اساس اسناد تاریخی، شامل شهرستان های کنونی خواف، تربت حیدریه و رشتخوار و قسمتی از نقاطی که در حال حاضر جزء افغانستان می باشد، بوده است.بسیاری از جغرافیدانان و مورخان، زوزن, خواف، سنگان، سلومک (سلامی) را در دوره بعد از اسلام تا قرن ۷ یا ۸ هجری جزء نیشابور دانسته اند۷و در قرون ۸ و ۹ هجری قمری جزء هرات۸ و از سال ۱۲۴۹ هجری قمری خواف به تابعیت مشهد در آمد و در ضمن به عنوان یک بخش تابع تربت حیدریه گردید. تا این که سرانجام در سال ۱۳۶۸ هجری شمسی از تربت حیدریه جدا و به شهرستان تبدیل گردید.
دکتر جواد مشکور در تاریخ ایران باستان، «خواف» را از نقاط آباد ایران در عصر اشکانی و ساسانی دانسته است که جزء ابر شهر یا نیشابور بوده است. ۱۰ با ظهور اسلام در دو مرحله خواف مورد حمله مسلمانان قرار می گیرد:
مرحله ی اول : در دوره ی خلافت سیدنا عمر فاروق رضی الله عنه به فرماندهی احنف بن قیس رضی الله عنه
مرحله ی دوم : در دوره ی خلافت سیدنا عثمان ذی النورین رضی الله عنه به فرماندهی عبدالله بن عامر رضی الله عنه که مردم خواف همانند بسیاری از شهرهای ایران البته با مقاومت هایی به ندای عدالت خواهی اعراب مسلمان پاسخ مثبت داده و با آغوش باز اسلام را می پذیرند.
زوزن و خواف در سده های نخستین هجری از مراکز علمی بزرگ و پر رونق به شمار می آمده است. قرار گرفتن این دو شهر در موقعیت ارتباطی ممتاز بین حوزه های هرات و قهستان و نیشابور، قلب خراسان بزرگ، موجب شده که این منطقه نقطه تعاطی افکار و اندیشه ها باشد. مطالعه و مداقّه در متون تاریخی نشان می دهد که این منطقه در طول دوران حکومت های ایران بعد از اسلام، فقها، ادبا، شعرا، مورّخین، هنرمندان، وزرا و سیاستمداران فراوانی را در دامان خود پرورده است و در گسترش فرهنگ و تمدّن اسلامی نقش بسیار تأثیر گذاری داشته است که پرداختن به همه آن ها در این گفتمان نمی گنجد.
خواف به اعتبار دانشمندان و سیاستمداران و کارگزاران که در حکومت های ایران بعد از اسلام صاحب نفوذ بودند، آن قدر از نظر علمی و فرهنگی مورد توجه بوده است که خواجه نظام الملک توسی(۴۸۵ –۴۰۸ هجری قمری) وزیر مقتدر آلب ارسلان و ملکشاه سلجوقی، یکی از ده نظامیّه موجود در جهان اسلام را در خرگرد خواف تأسیس می نماید که هم اکنون تنها اثر به جا مانده از این نظامیّه کتیبه ای است که توسط آندره گرار فرانسوی به موزه ایران باستان منتقل شده و هم اکنون در آن جا نگهداری می شود.
با بررسی متون تاریخی صراحتاَ می توان گفت که سرزمین خواف به خاطر موقعیّت مهمّ جغرافیایی و آبادانی همواره مورد توجّه حکومت های وقت قرار داشته است. بنای مسجد کم نظیر و زیبای ملک زوزن در دوره خوارزمشاهیان و مدرسه غیاثیّه خرگرد در دوره تیموریان خود گواهی بر روزهای اوج شکوفایی سرزمین خواف است. امّا با افول قدرت تیموریان و ظهور صفویان در اوایل قرن ۱۰ هجری قمری, ستاره ی عزّت غیاثیّه (خواف) رو به افول می رود و خواف یکباره موقعیّت خود را در نشر قدرت و قلم خراسان از دست می دهد.
با آغاز دوره معاصر کلّ ولایات خواف، زاوه، ترشیز، غوریان و بخش هایی از جام و باخرز زیر سلطه اسحاق خان قرائی و فرزندانش قرار می گیرد و این آغاز دوره پر خوف و خطر تاخت و تاز ترکمن ها و ازبک ها است که تا اواخر دوره ناصر الدین شاه ادامه می یابد و در دوره پهلوی اول در سال ۱۳۰۷ مرحوم مدرس به خواف تبعید و در ارگ خواف زندانی می گردد. بر خلاف تصوّر رضاخان نه تنها این روحانی شیعه تحت فشار مردم اهل سنّت این منطقه قرار نمی گیرد بلکه مردم و معتمدین و علمای خواف به صورت های مختلف از او حمایت می کنند تا جایی که رژیم شرایط را برای قتل آن مرحوم مناسب نمی بیند و در آبان سال ۱۳۱۶هجری شمسی وی را به کاشمر تبعید و بعد از مدتی او را در آن شهر به شهادت می رساند. ۱۳ این واقعه گوشه ای بود از خصایل نیک مردم متدیّن و آگاه خواف که همیشه قدردان خادمین واقعی هستند.
نتیجه آن که از قرن دهم هجری قمری به بعد تمام قدمت و غنای عظیم علمی، فکری و فرهنگی خواف تحت تأثیر درگیری ها و لشکرکشی ها و سیاست های حاکمان قرار گرفت و با شکل گیری انقلاب اسلامی ایران بار دیگر این بخش مهمّ از پیکره ایران اسلامی مورد توجّه مسئولین قرار گرفت. امید است با همدلی و وفاق همیشگی که بین مردم سنّی و شیعه این دیار وجود داشته باز هم گام های مؤثّرتر و بلندتری در جهت رشد و شکوفایی این دیار برداشته شود.
مسیرهای دسترسی به خواف
برای رفتن به شهرستان خواف بهترین راه و مسیر دسترسی برای سفر به این شهر این است که با هواپیما به شهر مقدس مشهد بروید و از آن شهر از راه زمینی و با اتومبیل به شهرستان تاریخی خواف سفر کنید.
فاصله خواف تا چند شهرایران
فاصله تهران تا شهرستان خواف ۱۰۱۸ کیلومتر است.
فاصله مشهد تا شهرستان خواف ۲۷۲ کیلومتر است.
فاصله تبریز تا شهرستان خواف ۱۶۴۵ کیلومتر است.
فاصله اصفهان تا شهرستان خواف ۱۰۶۱ کیلومتر است.
فاصله شیراز تا شهرستان خواف ۱۲۷۸ کیلومتر است.
فاصله بندرعباس تا شهرستان خواف ۱۳۰۴ کیلومتر است.
فاصله اهواز تا شهرستان خواف ۱۵۷۲ کیلومتر است.
فاصله زاهدان تا شهرستان خواف ۷۰۹ کیلومتر است.
هنر و صنایع دستی و محصولات خواف
شهرستان خواف مثل شهرستان تربت جام پیشینه ای غنی در تاریخ و هنر و فرهنگ دارد و در عرصه موسیقی در کشورمان و در جهان دارای جایگاه ویژه ای است، استادان موسیقی خواف همه استادان و هنرمندان بی بدیلی در این عرصه هستند که باعث شده اند موسیقی مقامی به هنر ایران معروف شود. هنرهای سنتی و مشاغل این شهرستان هنر پرور هم جالب توجه است.
در خواف هنرهای دستی و سنتی رواج زیادی دارد، این مشاغل و هنرها شامل: ساخت و تولید سازهای سنتی، فرت بافی یا تون بافی، نمد مالی، نخ تابی، قالی بافی، آهنگری، خراطی، مسگری و نجاری است. این شهرستان که یکی از مناطق آباد گذشته بوده و احتمالا ابن ندیم اولین کسی است که در کتاب الفهرست خود این منطقه را به اسم روی معرفی کرده است و از آبادی ها و محصولات آن در کتابش گفته است، البته هنوز هم به مرکز شهر خواف روی یا رود می گویند.
دامپروری و کشاورزی فعالیتهای اقتصادی اصلی این ناحیه است و محصولات کشاورزی مهم خواف شامل: گندم، پنبه، جو، چغندرقند و محصولات جالیزی است و محصولات دامی مثل پنیر، کره، کشک، دوغ، ماست و…از تولیدات این شهرستان است.
در مقاله های دیگر اصفهان تور نیز همراه ما باشید تا با تاریخ سایر شهرهای ایران نیز آشنا شوید.
آشنایی با آداب و رسوم شهر طبس
برای آشنایی با آداب و رسوم و فرهنگ مردم شهر طبس با وب سایت اصفهان تور همراه باشید.
شهرستان طبس يكي از شهرستانهاي استان يزد در مركز ايران است. شهر طبس مركز اين شهرستان است.
در فرهنگ جغرافيايي در مورد آن گفته شده: «طبس نام يكي از بخشهاي سهگانه شهرستان فردوس ، محدود است از شمال به بخش بردسكن و كوير نمك، از خاور به بخش بشرويه و بخش بجستان و خوسف و از باختر و جنوب به كوير لوت»
همچنين در اين فرهنگ، اين بخش مشتمل بر هفت دهستان مركزي، كريت، سنگردان، ديهوك، جوخواه، دستگردان، اصفهك و ۱۹۱ آبادي و ۲۷٬۷۸۶ نفر جمعيت نام برده شدهاست.
تا سال ۱۳۸۰، شهرستان طبس، يكي از شهرستانهاي استان خراسان بود كه در اين سال با تصويب هيأت دولت از استان خراسان جدا شده و به استان يزد ملحق شد.
مردم طبس از ايرانيان قديم و از نژاد آريايي مي باشند ، اگرچه اين شهر به عنوان دروازه خراسان براي عربها هميشه مورد توجه و علاقه اين مهاجرين بوده است ؛ اما هنوز بسياري از خصوصيات اخلاقي و عادات ايرانيان قديم را در بين مردم طبس مشاهده مي كنيم و در واقع آنها فرهنگ و آداب و رسوم اقوام مهاجم را به گونه اي لطيف با فرهنگ باستاني و اجدادي خود در هم آميخته و تلفيقي موزون و خوش آهنگ ايجاد كرده اند .
از نظر مذهب ، اهالي شهرستان مسلمان و ۷/۹۹ درصد آنها شيعه دوازده امامي هستند .
ديد و بازديدهاي دسته جمعي نوروزي و ساير اعياد از بزرگترهاي فاميل و قبيله و سوگواريهاي محرم الحرام و مراسم نخل برداري امام حسين (ع) و اصغر صغير و ساير مراسم عزاداري به شيوه هاي خاص ، شبيه خواني و نمايشهاي خياباني مذهبي ، نذريهاي متعدد در اعياد و روزهاي خاص و وفات بزرگان دين ، برگزاري جلسات متعدد ختم قرآن به صورت جمعي در ماه مبارك رمضان به صورت خاص درحسينيه ها ، تكايا و مساجد و در ساير ماههاي سال بطور عام ، برگزاري راهپيمايي و برنامه هاي خاص همه ساله در صحراي طبس محل سقوط هواپيماهاي جاسوسي آمريكا در ۵ ارديبهشت ۵۷ با مدد اعجاز پروردگار(طوفان شن)، برگزاري همايشهاي مختلف كويرنوردي بين المللي و داخلي كه همه ساله درحال انجام است ، برگزاري مراسم ازدواج با شيوه هاي خاص و آداب سنتي از جمله پاگشا و پاتختي و جشن هايي از آن قبيل و رفتن در شب جمعه بر سر مزار متوفيان و شهدا از جمله رسومات رايج شهرستان طبس بوده و هست .
کویری بودن اقلیم طبس سبب میشود تا بهار زودتر از دیگر نقاط به این شهرستان سرک بکشد به همین دلیل مردم طبس از یک ماه مانده به نوروز، به دلیل لطیف شدن هوا و سبز شدن بیابانها، با برگزاری مراسمی در نخستین روز اسفند با عنوان «صحرا گردش» به استقبال بهار میروند.
مردم طبس برای این مراسم آش درست کرده و آن را به همراه شیرینی و آجیل، به مزارع حاشیه برده و دور هم میخورند و این کار هم بهطور معمول در عصر اولین روز اسفند انجام میشود.
آیین دیگری که اهالی طبس در گذشته داشتند «سوری پلو» بود زیرا در گذشته همه متمول نبودند و نمیتوانستند پلو بخورند به همین دلیل برنج غذایی اعیانی به حساب میآمد. از چهارشنبه سال قبل تا چهارشنبه سال جدید برخی افراد پلو نمیخوردند به همین دلیل این مراسم در بیشتر خانوادههای طبسی اجرا میشد.
در قدیم چون نانوایی نبود مردم با کمک نانپزها هر دو سه هفته یک بار چند من آرد را خمیر و نان میپختند البته خمیر عید متفاوت بود طوری که نانهای مخصوصی برای عید میپختند و یکی از آنها بزرگتر از بقیه بوده که به اصطلاح محلی تافتون به آن میگفتند و خمیر آن هم «اوزن» نام داشته است.
واژه ديرينه طبس در تواريخ به صورت ( تابه آ) و (تبس) Tabas آمده است و از ريشه تفس و تفسيدن و تبسيدن به معني داغ شدن و در پيوند با تبش به معني تابش و تابيدن ( تافتن) و در واقع عربي شده آن است و آن را داغي و محل تابش و گرما معني مي كنند
نگاهی به آداب و رسوم خواف
آداب و رسوم خواف
خواف یکی از شهرهای خراسان رضوی میباشد،مردمان این شهر دارای آداب و رسومات ویژه ای هستند. که بیشتر این آداب و رسوم ریشه در باورهای قدیمی و اعتقادات مردم این نواحی دارد، از مراسم ازدواج گرفته تا اعیاد ملی و مذهبی که هرکدام به نوبه ی خود خاص هستند، آژانس مسافرتی اصفهان در این مقاله یکسری از این آداب و رسوم را گردآوری کرده است در این مقاله با ما همراه باشید.
آداب و رسوم و باورهاي قديمي ساكنان منطقهي خواف متأثر از انديشه هاي مذهبي، اعتقادي و طبيعتي است كه در آن ساكن ميباشند و ويژگي هاي خاص خود را دارا است مانند: مراسم ازدواج، ختنه سوري، مراسم مربوط به اعياد مذهبي و ملي و مراسم مربوط به ايام سوگواري و مراسم نماز باران.
مراسم ازدواج
با توجه به توصیه اسلام و پیامبر در مورد تشكیل خانواده که می فر مایند ازدواج سنت من است هر کس از سنت من دوری کند از من نیست مردم خواف نیزبه این امر توجه داشته ومسایل مذهبی ، اقتصادی ، اجتماعی ، درمورد ازدواج تأثیر می پذ یرد
خواستگاری
انتخاب همسر با آگاهی زوج از زوجه و خانواده وی و یا با شناخت بستگان زوج از زوجه و خانواده وی صورت می گرفته و می گیرد البته والدین نقش اصلی را در تعیین عروس و داماد دارند. بدین صورت كه یكی از بستگان زوج موضوع را محرمانه با بستگان زوجه مطرح كرده وخانواده زوج هدیه ای (نشانی) ( شامل یک کله قند – پارچه چادری – روسری ویک قطعه طلا) رابه خانه زوجه برده وپس از مدتی که مورد قبول واقع گردد .پس از توافق نسبی نسبت به دعوت از یک نفر عاقد که اغلب پیشنماز یا روحانی مسجد محل زوج می باشد به خانه زوج رفته اقوام و بزرگان زوجین در خصوص تعیین مهریه – و شرایط ازدواج گفتگو می نمایند که به آن طلبش میگویند و شامل شرایط ازدواج ازقبیل درخواست زمین . آب جاری – یا ساختمان یا سکه طلا و غیره می باشد را مطرح می نمایند که خانواده زوج با توجه به توانایی و وسع خود نسبت به کم یا زیاد کردن مطالبه های خانواده زوجه اقدام می نمایند یکی از رسومی که درگذشته بوده است حتما باید یک اطاقی برای زوجه ثبت میکردند تااگه یک زمان اختلافی افتاد زوجه دارای سرپناه باشدودر زبان محلی شب عقد را شب الله اکبر گفته و بعداز عقد مقداری شیرینی و دستمالی به رسم یادبود بین حاضرین تقسیم می کنند و از طرفی افرادی که به نوعی در لیست مهمانان اولیه نبوده خانواده زوج و زوجه به آشنایان افراد باقیمانده مقداری شیرینی را می فرستند.بعد از چند روزعروس وداماد برای خرید لباس وزیور الات
دوران نامزدی
زوجین به همراه بستگان درجه خود به بازار رفته هدایایی مثل لباس – زیورآلات برای زوجه خریداری می نمایند . هدایای مذكور داخل بسته بندی های درون مجمع و سینی گذاشته طی مراسمی همراه با دایره زدن و موسیقی سنتی توسط اقوام و همسایه ها به خانه زوجه برده می شود ( به این عمل رخت کشون می گویند ). كه خانوادهی زوجه در مقابل به رسم یادبود و تشكر بعد از تحویل گرفتن هدایا ، دستمال و مقداری شیرینی به میهمانان هدیه می نماید . و جشنی همراه با رقص محلی و موسیقی سنتی و صرف شیرینی برگزار می نمایند از طرفی خانواه زوج نیز کادویی را به عنوان هدیه به داماد می دهند درطول دوران نامزدی زوجین و خانواده های آنها با همدیگر رفت و آمد داشته از همدیگر دعوت بعمل می آورند و روابط آنها روز بروز نزدیكتر و خودمانی تر می شود .البته در رسم است که خانواده داماد در ایام اعیاد اسلامی فطر وقربان هدیه ای برای خانواده عروس می برند. که اکثرا گوسفند را برای عید قربانی به عروس هدیه می کنند
مراسم عروسی
مراسم عروسی آداب خاصی دارد : بدین ترتیب كه بعد از گذشت مدتی از دوران نامزدی و شناخت بیشتر زوجین از همدیگر خانواده زوج با خانواده زوجه به این صورت که بزرگان داماد اعم ازپدر بزرگ . پدر .عمو ودایی به خانواده زوجه رفته ودر مورد عروسی و تاریخ و مراسم آن گفتگو نموده بعد از توافق ، زوجین و خانواده آنها جهت خرید جهیزیه و لوازم زندگی و لباس و زیورآلات عروسی به بازار رفته آنها را به خانه زوجه منتقل می كنند .
شب قبل از عروسی مراسم حنابندی (حناحنا) برگزار می گردد . اقوام و همسایه ها مقداری حنا در ظرفی ساخته ابتدا عروس و داماد كف دست یكدیگر را حنا نموده در حین حنا داماد هدیه ای به عروس می دهد ، سپس سایرین دست خود را حنا می نمایند كه این مراسم همراه با چای و شیرینی و احتمالاً صرف شام از طرف زوج برگزار می شود .
روز عروسی اقوام – بستگان – همسایه ها و بزرگان طرفین از طرف داماد برای صرف نهار و یا شام دعوت می شوند . بعد از ختم مجلس داماد طی مراسم خاص به حمام رفته لباس دامادی پوشیده نزدیك منزل عروس با جمعیت شركت كننده در مراسم توقف نموده منتظر بیرون آمدن عروس می مانند . آخر شب بعد از صرف شام پدربزرگ یا پدر یا برادر بزرگ یا عمو یا دائی چادر عروس را بر سر عروس گذاشته ، عروس را از منزل بیرون آورده دركنار داماد قرار می گیرد و مراسم دست به دست شروع می شود . این مراسم همراه با رباعی و پخش پول و شیرینی بر سر داماد و عروس تو سط اقوام و نزدیكان انجام می گیرد . عروس و داماد همراه جمعیت پیاده مسیر منزل عروس تا داماد را با موسیقی و رقص محلی طی نموده وارد منزل داماد می شوند و اطرافیان داماد جلوی پای عروس فرشی بصورت هدیه می اندازند. عروس و داماد از زیر قرآن عبور كرده وارد خانه بخت می گردند .
لازم به ذكر است كه بستگان داماد قبل از اینكه عروس را از خانه بیرون ببرند یك ظرف و یا اسبابی از لوازم خانگی را از خانه عروس پنهانی به خانه داماد می برند و می گویند ( عقل عروس را بردیم ) .
پس از عروسی
روز بعد از زفاف اقوام – همسایه ها مراسم تخت جمع كن ( پاتخت ) را در خانه داماد همراه با چای وشیرینی برگزار می كنند و وسایل و جهیزیه عروس در خانه داماد چیده می شود . همسایه ها – اقوام – به دیدن عروس رفته هدایا و پاتختی تقدیم نموده تخت عروس را جمع می نمایند . با ختم مراسم تخت جمع كنی داماد اقوام و بستگان عروس را دعوت می كند و سپس اقوام اقدام به دعوت كردن زوجین و بستگان آنها نموده عروس و داماد به خانه آنها برای صرف نهار – شام رفته هدیه به آنها داده می شد .
تحولات عروسی درخواف درعرصه زمانی
البته ناگفته نمایند که مراسمات عروسی تابع شرایط اقتصادی زمان نیز تغییراتی یافته است که مثلادر حدود چهل و پنجاه سال قبل مراسم عروسی یک هفته بوده است که شامل مراسم هیزم کشی . تامین وسایل و تجهیزات عروسی و … حتی پس از عروسی که از طرف دو خانواده ادامه داشته است بوده در حدود بیست سال قبل مراسم هیزم کشی با آمدن نانوایی های امروزی از بین رفت بنحوی که ده الی پانزده سال قبل روز عروسی دو روز بود که یک روز کارمهیا سازی وسایل و لوازم بود و تا پاسی از شب برنامه رقص و موسیقی بود و در صبح روز بعد برنامه تهیه و تدارک دیگ ها و اشپزی و .. بود و بعد از مراسم نهار و .. به شرح فوق اقدام می کردند اما باز هم وضعیت اقتصادی تغییر کرد به صورتی که الان نیز این مراسمات رگ و روی خود را باخته و به صورتی شده است که در شب عروسی یک سفره در یکی از اتاقها پهن کرده و ضمن دعوت افرادبه خانه یک پیشدست (ظرف ) شامل یک عدد موز یا آب میوه و شیرینی و … را به مدعوین داده و پذیرایی می نمایند و آخر شب نیز عروس رابه خانه زوج برده و درنهایت حدود دو سه شب بعد خانواده داماد اقوام درجه یک عروس و داماد را دعوت نموده و پذیرایی مختصری می نمایند .
البته ناگفته نماند هنوز اکثر خانواده ها به دو روز بودن عروسی و دادن خرج و خیرات عروسی را جزه ءاولویتها دانسته و آنرا برکت خانواده می دانند
مراسم ازدواج در اين ناحيه سه مرحله دارد. مرحلهي اول خواستگاري، مرحلهي دوم: عقد كنان (نامزدي) و آخرين مرحله مراسم عروسی.
مراسم ازدواج در گذشته در اين منطقه به اين صورت برگزار ميشده كه ابتدا خانوادهي داماد به خواستگاري مي رفتند. بعد ازگرفتن جواب مثبت، مهريه يا به عبارتي قباله كه عبارت بود از: طلا، نقره، زمين، آب، دام و مقداري پول به عنوان پيشكش به خانوادهي عروس تعيين مي كردند. سپس مراسم عقدي يا نشاني برگزار مي شد. يكي از زنان كفش در پاي عروس مي كرد و با پخش شيريني مراسم به پايان ميرسید. در زمان برگزاري مراسم عروسي خانوادهي داماد پيشكش را به خانواده عروس مي دادنديا به همان مقدار كرباس براي تهيهي لباس عروسي مي بافتند. قبل از برگزاري مراسم عروسي برنامه هايي چون گندم پاك كني، آوردن هيزم و پختن نان را داشتند. شب اول عروسييا حنابندان، زنان با حنا حنا كردن، دايره زدن و خواندن اشعار محلي به پاي كوبي مشغول بودند. در آخر مراسم دست عروس و داماد را در حنا ميكردند. در روز عروسي وليمه مي دادند، بعد از ختم مراسم عروسي داماد را طي مراسمي خاص كه همراه با ساز و دهل است به سقاوه (حمام) برده و رخت دامادي برتن وي مي كردند و او را به خانه عروس مي بردند و با رفتن عروس به خانه داماد مراسم به پايان ميرسيد. روز بعد مراسم پاتختي برگزار مي شد و نزديكان دو طرف هداياي خود را تقديم آن ها ميكردند.
مراسم ختنه سوري
در گذشته ختنه سوري توسط سلماني انجام مي گرفت. معمولاً خانواده اي كه فرزندش را ختنه كرده در همان شب، مهماني مي داده و مدعوين بعد از شام به جشن و پاي كوبي ميپرداختند. در روزهاي بعد اقوام و نزديكان به ديدن آن ها ميرفتند و هدايايي را به صورت نقدي تقديم مي كردند.
مراسم شب چله
شب چله نخستين شب است كه در آن مردم فصل پاييز را پشت سر گذاشته مي خواهند با چهره غم انگيز زمستان رو برو شوند وقتي است كه ميوه هاي خوش طعم ومتنوع تابستان و پاييز به اتمام رسيده و معدود ي از آنها باقي نمانده و شب مزبور كه از بلند ترين شبهاي سال است ،كه شب چله (يلدا )مي گو يند.
از قديم در خانوادههاي ايراني رسم است كه در اين شب اقسام ميوه وتنقلات را تهيه كرده و دور هم جمع مي شوند تا ضمن گفت و شنود از ميوه و تنقلات ميل كنند ،كه در ميان ميوه ها ،هندوانه بيش از همه مورد علاقه عوام است كه ميگويند در شب چله بايد هندوانه خورد تا انگلهاي معده كشته شود واز گزند جانوران بويژه نيش عقرب در امان بود البته لازم به ذكر است در گذشته در اين شب كنار هم مي نشستند وقصه رستم و سهراب و امير ارسلان رومي ،وغيره را مي خواندند اما حال تلويزيون جاي هر گونه قصه گفتن را گرفته است.
مراسم سر مزار رفتن
دراین منطقه مزارهایی وجود دارد که مورد احترام ساكنين منطقه مي باشد. مردم برای حل مشکلات و مصائب خویش در نزد خداوند آن ها را واسطه قرار مي دادند. موادي چون پتیر یا نان روغنی، خرما و… نذر میكردند و بعد از خواندن سوره فاتحه و اخلاص، نذورات را بین مــردم تقسیم میكردند.
مراسم نیمه گی
این مراسم به یاد مردگان و به صورت یک میهمانی شام برگزار میشود و درشامگاه نیمه شعبان مردم بر سر قبر مردگان خویش حضور مییابند و با خواندن فاتحه روح آن ها را شاد میکنند.
مراسم عزاداری یا پرسه
مراسم عزاداری به سبک وروش ذیل است پس از اینکه فرد در حین جان دادن است بربالین سرش اقدام به قرائت قران بویژه سوره یاسین را می نمایند و پس از فوت میت را به غسالخانه برده و کار غسل و کفن را انجام می دهند و در همین میان نزدیکان درجه یک و همسایگان برای وداع بر بالین میت حاضرمی شوند
کارهای مختلف بین افراد تقسیم میشود یک نفر مسئول پیگیری کندن قبر و پیداکردن کارگر و تهیه خشت و سایر تجهیرات مربوطه است
چند نفر مسئول اطلاع رسانی به اقوام درجه دو و همسایه ها هستند
یک نفر دنبال برنامه مساجد وحوزه علمیه است دراولین فرصت موضوع فوت رابه حوزه علمیه شهرستان اطلاع داده تا برنامه ریزی و هماهنگی نماز و … انجام گیرد
از طرفی چند تا از بلندگوهای مساجد شهر پویژه مسجد جامع و مسجد محل زندگی متوفی نسبت به اطلاع رسانی بصورت عمومی اقدام می نمایند که به صورت این متن اعلام می نمایند انا الله واناالیه راجعون به مناسبت این آیه شریفه که هر نفس چشنده مرگ است و بازگشت همگی به خداست حال باتوجه به وضعیت طرف بقیه مطالب را بیان می نمایند
۱- اگر فرد مذکر باشدو دارای وجه اجتماعی بالاتری اسم و مشخصات خودش رابیان می نمایند
۲- اگر فرد مذکر باشدو از نظر سنی و اجتماعی دارای آنچنان جایگاهی نباشد به صورت مرحوم …..فرزند …..بیان می نمایند
۳- گاها نیز زمانی که فرزند دارای جایگاه اجتماعی باشد می گویند مرحوم…………والد ……………
۴- اگر فرد مونث باشد و دارای همسر باشد ضمن بیان نام و نام خانوادگی می گویند مرحومه ……..همسر…..
۵- اگر فرد مونث باشد و مجرد باشد ضمن بیان نام و نام خانوادگی میگویند مرحومه …..قرزند ……
۶- اگر فرد مونث باشد و دارای فرزند باشد ضمن بیان نام و نام خانوادگی می گویند مرحومه …….والده ……
به رحمت ایزدی پیوسته است لذا مراسم تشیع و نماز جنازه در محل مسجد غسالخانه راس ساعت حال اگر صبح خواسته باشند دفن کنند اکثرا ساعت ۱۰ رااعلام می کنند اگر موقع ظهر خواسته باشند دفن کنند بعد از صلوات ظهر و اگر عصر باشد بعد از نماز عصر اعلام می کنند در موقع نماز اکثر مردم اعم ازاینکه آشنا باشند یا غریبه برای ادای نماز حضور می یابند بعد از آنکه نماز تمام شد یکی از افراد که نزدیک علما هست اعلام می دارد که مراسم ختم فردا در محل مسجد ( محله مورد زندگی فرد) رااعلام می نمایند
شکل قبر(از کناره )
شماره ۱: خاک و کاهگل اضافه ای اس که برای جلوگیری از نفوذ باران به محل دفن می ریزند البته بعضی ها سنگ و سیمان می کنند که بنابه توضیح علما مشکلاتی دارد
شماره ۲ : دیواره بالای قبر است که جهت حفاظت استفاده میشود
شماره ۳ : خشتهایی است که توسط افراد ماهر گذاشته می شود
شماره۴ :فضایی است که جنازه در آن قرار میگیرد
شماره ۵ طرف دیگر دیواره قبر است
پس از اتمام نماز اقوام نزدیک و همسایه ها و افرادی که مایل باشند به سر قبر فرد متوفی رفته و در آنجا پس از اینکه قبر اماده بود فرد را درداخل قبر گذاشته فرد در یک فضایی به اندازه ۶۰*۶۰*۲۰۰سانتمتری قرارداده وافرادی در امر چیدن خشت ها تخصص داشته نسبت به پوشیدن روی جسد اقدام نموده و پس از اتمام چیدن خشتها اعلم ترین علما ویا روحانی محل اقدام به سخنرانی می کند و پس ازاینکه قرآن و دعا خوانده شد ادامه خاکریزی را انجام داده و دست آخر مقداری کاه گل درست کرده و بروی مزارکشیده می شود و شب چند نفر از افراد خانواده بویژه جوانان جهت روشن کردن آتش کاه و دود جهت جلوگیری از بیرون آوردن جسد توسط حیوانات نظیر کورکن اقدام مینمایند البته بعدا باتوجه به خصوصیات خانواده اقدام به سیمان یاسنگ کردن مینمایند ویابه همان صورت معمولی رهامی نمایند و افراد به خانه هایشان مراجعه می نمایند و خانواده متوفی و افراد نزدیک نیز به خانه خود متوفی درصورت مرتب بودن رفته و درغیر این صورت به خانواده یکی از فرزندانش که امکان پذیرایی بیشتر باشد می روند و از زمان دفن افراد اکثرا بعد از نمازهای یومیه مثل ظهر . عصر .مغرب و عشاء برای عرض تسلیت و تسلی خاطر بازماندگان به خانه متوفی رفته در شروع شب و تا صبح روز بعد که مراسم ختم اصلی در مسجد برگذار می گرددکه اکثر از ساعت حدود هفت صبح شروع شده و افردا قبل ازاینکه به محل کار خویش بروند به مسجد محل زندگی متوفی رفته و پس از خواندن فاتحه و قرآن و … نسبت به عرض تسلیت به خانواده متوفی اعلام می نمایند البته از یاعت حدود هشت یک نفر روحانی که عموما خود روحانی محل است اقدام به سخنرانی اقدام مینماید تا ساعت نه که مراسم تمام شده و افراد فامیل به خانواده متوفی رفته و پس از پذیرایی مختصر مراسم را ترک می نمایند و (البته تا چند سال پیش مراسم سه روز ادامه داشت یعنی هرروز صبح خانواده متوفی به درب مسجد رفته و ادامه داشت ظهر و شام و پذیرایی از افراد نیز بود که باتدبیر حوزه علمیه این سه روز به یک روز خلاصه شد
در ابدا مبالغی را به عنوان خیرات و ذکات و … را به افراد مستنمد و نیازمند می دهند مبلغی را برای مساجد و حوزه علمیه وسایر درنظر می گیرند که توزیع می نمایند در روز سوم فوت مراسم پذیرایی کلی برگذار می نمایند و افراد به خانه های خودشان می روند که البته رسم این است که برای زنان خانم های همسایه مادر شوهر و خواهر شوهر و اقوام نزدیک شوهر به خانواده متوفی رفته و عروس شان را می برند و مردها نیز که شاغل یا کسبه اند تعدادی از همکاران و همسایه ها نیز نامبرده را به محل کارو زندگی اش همراهی می کنند
حال اگر خانواده متوفی خواسته باشند روز هفتم نیز مراسم پذیرایی برگزار می کنند و درهر سال باتوجه به اهمیتی که به شب نیمه شعبان که به شب برات خوانده می شود می دهند خوانده برسر قبر متوفی رفته و پذیرایی از مهمانان اقدام می نمایند
البته فرزندان شب های جمعه و اعیاد نیز بر سر مزار حاضر شده و نسبت به خواندن قران ودعا اقدام می نمایند
در مراسم عزاداری در شهر خواف تابع پوشیدن البسه مشکی نیست و منتهی لباس باید مرتب و منظم باشد و گاها نیز لباس سفید تن اعضائ درجه یک خانواده است و البته جدیدا نوشتن پارچه نوشته تسلیت رسم شده است که البته هزینه اضافی می باشد و علما تاکید بر عدم این کار ها دارند
نتیجه گیری جامعه خواف جامعه متقیدی است به نحوی که تمام مسئل زندگیشان اعم از ازدواج .تولد و طلاق و فوت همه به مرکز علم و علما حوزه علمیه و روحانیت ختم می شود و این مرکز نقش عمده در زندگی فردی و اجتماعی افراد دارد بطوری که اگر هرگونه اختلاف ومشکلی بین افراد مطرح گردداعم ازاینکه مادی . خانوادگی و برسر زمین و ارث و … باشد به حوزه علمیه ختم می شود و چنانچه یک نفر به رای حوزه معترض بود به دادگاه مراجعه که اکثرا دادگاه نیز رای صادره توسط حوزه را تائید و گاها افراد رابه آنجا ارجاع می دهد
انشاءاله تا باشد شادی ها باشد
مراسم نوروز
این مراسم در ميان مردم اهل سنت خواف مثل جاهاي ديگر شور و شوق خاص خود را دارد با اين تفاوت اندك كه در اين جا از نوروز به عنوان سال و ماه نوياد مي كنند و در تبريكات متقابل به جاي لفظ « عيد » مي گويند «سال و ماه نو مبارك». زيرا به دلايل اعتقادي اعياد اصلي را همان عيد قربان و عيد رمضان مي دانند. در عين حال خانه تكاني، انداختن سبزه، ديد و بازديد، پوشيدن لباس نو، پذيرايي با آجيل و شيريني و ميوه و دادن عيدي به كوچكترها در نوروز فراموش نمي شود. همچنين سيزده بدر و مراسم چهارشنبه سوري – كه از آن به عنوان چهارشنبه آخر سالياد مي كنند – شور و حال خاص خود را دارد.در سيزده بدر تقريباَ همهي مردم به اتفاق خانواده ناهار را در باغ ها و سبزهزارها و تنگل هاي اطراف – كه در فصل بهار زيبايي و طراوت زيادي دارد – صرف مي كنند و نزديكي هاي غروب به خانه برميگردند. در چهارشنبه آخر سال نيز پريدن از روي آتش و خواندن اشعار و گفتن جملهي معروف « زردي من از تو و سرخي تو از من » و انداختن كوزه از پشت بام خانه – به اين نيت كه كهنه ها را بايد از بين برد – در اين منطقه از قديم رايج بوده است.
مراسم محرم و صفر
مردم منطقهي خواف از دير باز براي ماه هاي محرم و صفر احترام ويژه اي قائل هستند. آن ها گر چه به دلايل مذهبي مراسم سينه زني و نوحه خواني ندارند، به شيوهي خود از قديم در مساجد محل با برپايي جلسات سخنراني و شركت در اين مراسمياد شهداي كربلا را گرامي مي دارند. در اغلب محله هاي قديمي مكاني به نام « قلور خانه » وجود داشته كه در روز دهم محرم قلور خيرات مي كردند. همچنين با پرهيز از جشن و سرور و لباس نو در ماه صفر و پرهيز از مسافرت در سيزده صفر براي اين ماه حرمت خاصي قائل بودند.
مراسم نماز باران
اگر چند روزی از زمستان بگذرد و از نزولات آسمانی خبری نباشد مـــــردم قلور نذر میکنند و عـــده ای مأمور میشوند مواد لازم آن را به صورت گندم، نخود، لوبیا، روغن و حتی پول از بین مردم جمع آوری كنند و سپس با اعلام بلندگوها زمان برگزاری نماز باران تعیین میشود و بعد از پخت بین نیازمندان تقسيم مي گردد.
مراسم عید فطر
در ماه پربرکت رمضان مراسم خاصی برگزار میشود، از جمله این که درهنگام سحر برای بیدار کردن مردم، شخصی خوش صدا شروع به « شوخنی» میکند. مضمون این شبخوانی ها بیش تر غزلیات و ابیات عارفانه، مدح و سپاس خداوند و وصف پیامبر است. از جمله اعمال ديگر در اين ماه، برگزاري جلسات قرآن و نماز تراويح ميباشد و هم چنین در روزهای ماه مبارک رمضان هنگام افطار هر خانواده مقداري افطاري به مسجد میبرند تا روزه داران با آن روزه خود را بگشايند. درآخر ماه رمضان با رؤیت هلال ماه شوال، مردم شب عید فطر را جشن میگیرند فردای آن روز مردم با لباسي نو و معطر درمحل برگزاری نماز عید حضور مییابند. سپس به دیدار اهل قبور میروند و بعد از آن به دید و بازدید از خویشان میپردازند. این مراسم تا سه روز پس از عید ادامه دارد و دراین سه روز به پذيرايي از مهمانان مشغول ميباشند.
عید قربان
در روز عید قربان مانند عید فطر مردم به جشن و سرور میپردازند. در اين روز با پوشیدن لباس نو به طرف عیدگاه (مصلی) میروند و در مسیر راه تکبیرگویان و یک صدا میگویند (الله اکبر، الله اکبر، لا اله الا الله و الله اکبر، الله اکبر و لله الحمد) بعد از برگزاری نماز، نمازگزاران به منازل خویش میروند و با نیت انجام فريضهي ديني قرباني مورد نظر را ذبـح میکنند. سپس گوشت قربانی را به سه قسمت تقسیم كرده؛ یک قسمت برای مساکین و فقرا، قسمتی برای اقوام و همسایگان و قسمتی هم برای خود بر میدارند.
جاذبه های گردشگری شهر بیرجند
مکان های دیدنی بیرجند
بیرجند مرکز استان خراسان جنوبی در شرق ایرانه که با اسامی برجند، برجن، برکن و بیرگند هم شناخته شده. از نظر جغرافیایی اشن شهر از شمال به شهرستان قاینات، از شرق به کشور افغانستان، از جنوب به شهرستان نهبندان و کرمان و از مغرب به شهرستان هاى فردوس و طبس محدود میشه. چون نزدیک کویر واقع شده، آب و هوای بیابانی و نیمه بیابانی (زمستونای سرد و تابستونای گرم و خشک) داره.برای بیشتر آشنا شدن با جاذبه های بیرجند با طلوع سفریاد همراه باشید.
عمارت و باغ اکبریه
این بنا در دوره قاجاریه و توسط شوکت الملک در دو طبقه ساخته شده که شامل چند عمارته که به وسیله دالان های متعدد به یکدیگه راه دارند. در بخش هایی از این اتاق ها تزئینات گچی دیده می شه و بخش هایی از آن نیز فاقد هرگونه تزئینیه. وجود درختان بلند قامت کاج در دو طرف خیابان اصلی عمارت مرکزی این مجموعه بر زیبایی و طراوت باغ و نمای آن افزوده.
این باغ با گسترش شهری بیرجند اکنون در داخل شهر قرار گرفته و در نشست سی و پنجم یونسکو در سال ۲۰۱۱ میلادی به عنوان میراث جهانی یونسکو به ثبت رسید.
باغ بهلگرد
باغ بهلگرد در فاصله ۳۰ کیلومتری جنوب شرقی بیرجند، در امتداد جاده بیرجند – زاهدان و در روستای بهلگرد واقع شده. مجموعه باغ و عمارت بهلگرد شامل بخش های متعددی همچون ورودی، هشتی، حیاط اندرونی، محل سکونت خدمه، حیاط بیرونی و اصطبل می باشد.
این باغ با داشتن اندرونی و بیرونی یکی از اصیل ترین باغ های ایرانیه که به عنوان تفرجگاه ییلاقی خاندان خزیمه و در زمان شوکت الملک از حاکمان بیرجند در دوره قاجار بنا شده.
ورودی باغ دارای سردر ساده با درب چوبی دو تکه است که با گل میخ های کروی تزئین شده. طاق نماهای کم عرض و که عمق فضای هشتی را تشکیل می دهد که بعد از ورودی قرار گرفته است.
محوطه اندرونی در امتداد هشتی واقع شده و فضای نسبتا وسیعی را به خود اختصاص داده است. در میان این محوطه استخری به شکل چهارضلعی وجود دارد و عمارت اندرونی باغ در ضلع جنوبی در دو طبقه ساخته شده است. حیاط بیرونی که به محوطه اصلی باغ راه دارد شامل عمارتی با معماری ساده و زیبا می باشد . برخورداری از اندرونی و بیرونی و تنوع پوشش های گیاهی از شاخصه های مهم آن است.
روستای خور
روستای خور در ۸۵ کیلو متری غرب شهر ستان بیرجند و کنار جاده ای که به طرف کرمان می ره قرار گرفته .
وجود آثار معماری با ارزشی مثل بافت تاریخی و منحصر به فرد به همراه قلعه ها، برج ها، مساجد قدیمی و انواع بادگیرها چشم انداز تاریخی زیبایی به روستا داده . ضمناً قرار گرفتن در حاشیه کویر لوت ایران از مزایای دیگه این روستاست .
خانه های این روستا گلی با پوشش گنبدی و حیاط مرکزی، بادگیر و اتاق های دور تا دور حیاطه، هشتی ها و دهلیزها، دیوارهای قطور، حوض و باغچه وسط حیاط به صورت هماهنگ و یکنواخت از ویژگی های معماری این خونه ها بوده که مطابق با اقلیم منطقه به وجود آمده .
در بافت خور بناهایی همچون قلعه، آب انبار، مسجد، حسینیه، حمام و خانه های قدیمی وجود دارد که اکثراً متعلق به دوره صفویه است.
تو اطراف این روستا هم امامزاده سلیمان، تپه ها ودره دو چنار، امامزاده بر چشمه یا زبیده خاتون، برج وباروی قلعه خور وچنار ۸۰۰ ساله ای هست که از جذابیت های این روستا محسوب می شه .
دریاچه و سد بند دره
ند دره سدی تاریخی در نزدیکی بیرجندِ که مهمترین بند تاریخی در ۵ کیلومتری انتهای خیابان مدرس بیرجند در میان رشته کوه جنوب این شهر به نام رشته کوه باقران واقع شده. بند دره در سال ۱۳۸۱ از سوی سازمان میراث فرهنگی با شماره ۴۸۱۶ در فهرست آثار ملی ایران به ثبت رسید.
این بند، بزرگترین بند کوهستانی شهر بیرجندِ که به دستور امیر شوکت الملک در سال ۱۲۹۴ هجری قمری ساخته شده و راه ارتباطی آن از بیرجند، از طریق خیابان پاسداران امکان پذیرِ است.قدمت این سد به اواخر دوره زندیه و اوایل دوره قاجاریه می رسه. این بند چون آب آن از دره بالا و پایین عبور می کنه به این اسم مشهور شده.
ارگ کلاه فرنگی
یکی از آثار تاریخی شهر بیرجند ارگ کلاه فرنگی است. این بنا در دوره قاجار و بین سال های ۱۲۶۴ تا ۱۳۱۳ هجری قمری ساخته شده و در حال حاضر استانداری خراسان جنوبی است. این ساختمان در گذشته به نام های دیگری مثل ارگ حسام الدوله ، قصر بی بی عروس و ارگ سرکار نیز معروف بوده . صرف نظر از فرم زیگوراتی آن، دارای نقشه و پلان جامع و کاملی است.
بند عمر شاه (بند امیرشاه)
بند عمر شاه مربوط به دوره قاجارِ و در فاصله ۲ کیلومتری جنوب غرب بیرجند، با جهت شرقی ـ غربی در مسیر رودخانه ای فصلی در داخل رشته کوه باقران واقع شده. این سازه با هدف ذخیره آب و مهار سیلابها با مصالح آجر، سنگ و ملات ساروج ساخته شده. این بند از نظر ساختمانی ، هم می تونه جزو سدهای قوسی و هم پایه ای محسوب بشه؛ چرا که بدنه قوسی این سد در وسط دارای دو پایه یا پشت بندِ که دیواره رو مقابل فشار آب مخزن حمایت می کنه. این بنا در ادوار جدیدتر تعمیر و مرمت شده. طول تاج این بند ۲۷ متر ، عرض آن ۶ ـ۴ متر و ارتفاع دیواره آن ۱۳ مترِ. در طرفین کانال تخلیه اضطراری آب دو پشت بند به عرض ۷۰/۱ متر شده که سبب استحکام بیشتر بند شده. بند عمر شاه در سال ۱۳۶۷ از سوی اداره کشاورزی مورد بازسازی قرار گرفته به نحوی که چهره تاریخی این اثر مخدوش شده. این بند تاریخی در دوره قاجار زمان حکمرانی امیر شوکت الملک علم ( نیمه دوم قرن ۱۳ هـ ) همراه دو بند تاریخی دیگر که بند دره و بند النگ نامیده می شدن، ساخته شده و این اثر در تاریخ ۱۹ اسفند ۱۳۸۰ با شمارهٔ ثبت ۴۸۱۵ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده.
آبشار چهارده
یکی از جاذبه های گردشی و تفریحی شهرستان بیرجند آبشارهای چهارده است.
نخستین و مرتفع ترین این آبشار ها هفت متر ارتفاع داره. برای رسیدن به آبشار های چهارده کافیِ راهی بیرجند بشین. در عرض چند دقیقه می تونی با عبور از خیابان غفاری و گذر از دانشگاه آزاد و بیدخت خودت رو به دره چهارده برسانی. نخستین منظره خود روستای چهارده است که با خانه های سنگی و کوچه های باریک آماده میزبانی از شماست.تعداد خانه ها بسیار کم هستند و فقط بخش کوچکی از طبیعت را در بر گرفته اند.
باغ و عمارت معصومیه
باغ و عمارت معصومیه در ۳ کیلومتری غرب بیرجند، استان خراسان جنوبی واقع شده است. این عمارت در دوره پهلوی ساخته شده است و از ویژگیهای این عمارت می توان به معماری منحصر به فرد آن اشاره کرد که به نحوی طراحی شده که بازتاب نمای اصلی آن در آب استخر مقابل آن تداعی می شود. این عمارت علاوه بر باغ اصلی، ۲ باغ دیگر نیز دارد. از نکات قابل توجه این عمارت وسایل قدیمی شهر بیرجند می باشد که می توان این عمارت را به موزه ای برای عموم تبدیل کرد
باغ و عمارت رحیم آباد
باغ و عمارت رحیم آباد به دلیل خصوصیات ویژه معماری و تزیینی در باغ های ایرانی جایگاه ویژه ای دارد.
این مجموعه از باغ، استخر، عمارت اصلی، انبارهای متعدد، حوض خانه، اتاق های خدمه و نگهبانان، اصطبل، حصار و برج های نگهبانی شکل گرفته است.
طبقه اول عمارت شامل دو تالار وسیع و اتاق های منفرد است. اصلی ترین بخش این عمارت را تالار آیینه آن تشکیل می دهد.
این عمارت در سال ۱۳۱۵ هـ. ق به فرمان اسماعیل خان احداث و به عنوان دارالحکومه مورد استفاده قرار گرفت.
این بنا در سال ۱۳۸۰ ش توسط میراث فرهنگی از بنیاد مستضعفان و جانبازان خریداری و در بهار ۱۳۸۱ ش به یک مجموعه فرهنگی شامل سفره خانه سنتی، مجتمع کارگاه های ثابت هنرهای سنتی و تبدیل شد
باغ منظریه (کنسولگری انگلیس)
کنسولگری انگلیس (منظریه) مربوط به دوره قاجار است و در شهرستان بیرجند، بخش مرکزی، روستای منظریه واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۳۳۹ به عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
این بازار یه بازار سنتی قدیمیه که کوچه های تنگ و باریکی داره و هنوزم می شه قسمت هایی از ساختار سنتی رو در قسمت هایی از اون دید. «بازار بیرجند» کاروانسراهای قدیمی داره که سابقه این کاروانسراها به ۳۰۰ سال پیش می رسه. این کاروانسراها غالبا دفاتر کار تجار و انبار کالا و مرکز خرید و فروش کالا بوده. در ایام قدیم این بازار محل خرید و فروش فرآورده های محلی مثل زعفران، گلیم، گیوه، گندم، جو، عدس، لوبیا، نخود، کتیرا و انقوزه، ترنجبین، قارچ، توت خشک، برگه هلو و زردآلو بوده.
پارک توحید
پارک توحید بیرجند یکی از بهترین پارک های بیرجنده که فضای خیلی خوبی داره و برای نشستن و خوردن یک عصرونه یا شام جای بسیار خوبیه.این پارک محلی برای ورزشهایی از قبیل والیبال و فوتبال و بسکتبال و اسکیت داره. باغ وحش و یه آبنمای خیلی زیبا هم داره و از جاذبه های تفریحی مهم شهر بیرجنده.
موزه مردم شناسی بیرجند (موزه باغ اکبریه)
این موزه، در طبقه همکف عمارت مرکزی اکبریه واقع شده که هدف اصلی از تشکیل آن علاوه بر پیوند نسل جوان با سنت ها و آداب گذشته، شناساندن و معرفی سنت ها و فرهنگ های بومی منطقه ای و شناخت ارزش های اقتصادی، اجتماعی، فنی و فرهنگی ابزار، اشیا و آداب و رسوم به مردمی ست که آنها رو به کار می گرفته و می گیرند. موزه مردم شناسی پیوندی رو بین نسل جدید و گذشته پرافتخار نسل قدیم و پیشینیان برقرار می کنه و از مهم ترین بخش های آن می شه به بخش مراسم عروسی، قالی بافی، پارچه بافی، سفالگری، عطاری، دستاسی و آهنگری که در قالب ۲۸ عدد مجسمه به نمایش گذاشته شدن اشاره کرد.
آشنایی با صنایع دستی شهربیرجند
صنایع دستی بیرجند
صنایع دستی و هنرهای سنتی هر منطقه بدون شک بخشی از میراث فرهنگی عظیم گذشتگان ماست و به عنوان آثار باقی مانده از فرهنگ اجدادی و سنتی سرزمین ما در دنیای ماشینی امروز قابل بحث و بررسی می باشد لذا در این بخش با وب سایت طلوع سفریاد همراه باشید.
بافته های داری و زیراندازها
گروه بافته های داری و زیراندازها یکی از گروههای صنایع دستی را تشکیل می دهد. بافته های داری و زیراندازها قدمت بسیار طولانی در منطقه خراسان جنوبی داشته و نقش بسیار مهمی در خودکفایی مردم منطقه ایفا کرده است
پای پوش سنتی
ساخت انواع پای پوش های سنتی یکی از رشته ها ی صنایع دستی است. گیوه بافی و گیوه دوزی با استفاده از نخهای پنبه ای و ساخت کفشهای چرمی از اصلی ترین پای پوش های مردم منطقه از گذشته های دور محسوب می شده است
همانطور که مستحضرید چرم یکی از مواد اولیه تهیه کفش است. یکی از مناطق تولید چرم در منطقه خراسان جنوبی ، روستای چرمه از توابع شهرستان سرایان بوده است .نام روستا ” چَرمه ” خود دلیلی بر رونق چرم سازی در این منطقه است . این منطقه به جهت ییلاقی بودن و برخورداری از مراتع سر سبز از قدیم محل پرورش و نگهداری اسب هم بوده است . تولید انواع پای پوش های سنتی در حال حاضر با توجه به ورود انواع کفش ها به سبک اروپایی رونق گذشته را کاملا از دست داده
رودوزی های سنتی
سوزن دوزی و یا رودوزه های سنتی از هنرهای اصیل و سنتی ایران و از پرکاربردترین و زیباترین آنها است. و دارای تنوع بی شماری می باشد . که بر حسب منطقه و محل کار دارای ویژگیهای ساختاری منحصربفرد می باشد . به طوریکه از نوع و روش دوخت و کاربرد رنگهای متنوع می توان به مکان پیدایش آنها پی برد. رودوزیهای سنتی هنر آراستن سطح رویین پارچه های اکثراً ساده با بهره گیری از نخهای الوان و با کمک سوزن و قلاب است و دست اندرکاران آن به مدد بخیه های ظریفی که بر منسوجات ساده می نشانند معمولاً تلفیق زیبایی از صبر ، شکیبایی را به نمایش می گذارند.
سفال
سفالگری از رشته های بومی و شاخص خراسان جنوبی می باشد.سفالگری در منطقه خراسان جنوبی کاملا جنبه کاربردی داشته و اکثر محصولات تولید شده در منطقه بدون لعاب و یا دارای لعاب ابتدایی است. خاک مورد استفاده معمولا خاک مل و رس بندی و کوره ها اکثرا زمینی می باشند. سفالگری اغلب به روش های مفتولی (کویل) و چرخ کاری است که از روش مفتولی معمولا برای ساخت ظروف با ارتفاع زیاد و یا ساختن تنور استفاده می شود.روستای شاهزیله و کوشه از مناطق قدیمی ساخت ظروف سفالی در منطقه می باشند. این صنعت علاوه بر شهرهای بیرجند و خوسف در شهرستان فردوس نیز از رواج نسبتا خوبی برخوردار است.
صنایع دستی چوبی
در استان رشته هایی همچون حصیر بافی ، خراطی ، ترکه بافی و اسپند بافی از رشته های بومی و اصیل منطقه در گروه صنایع دستی چوبی و رشته هایی همچون معرق چوب ، منبت چوب ، مشبک چوب ، محرق چوب ، پیکر تراشی جزء رشته های رایجی و غیر بومی در گروه صنایع دستی چوبی هستند
صنایع دستی فلزی
گروه صنایع دستی فلزی یکی از گروه های شاخص صنایع دستی ایران را تشکیل می دهد . از گروه صنایع دستی فلزی ، رشته هایی از قبیل چلنگری یا آهنگری ، مسگری ،علامت سازی ، قفل سازی ، افزار فلزی (اسلحه سازی…) ، چاقو سازی در استان خراسان جنوبی زمینه فعالیت داشته و یا دارند. در بیرجند [در یک سده ی قبل] اصناف و حرف گوناگون از همدیگر کاملاً مجزا شده و هر یک در جایی از بافت شهر که بصورت سنتی به آنها تخصیص یافته بود به حرفه و شغل خود اشتغال داشتند.
نساجی سنتی
کشور ما ایران در دوره های مهم تاریخی سهم عمده ای در پیشرفت و تکامل صنعت نساجی در دنیا داشته و از مناطق پیدایش و تکامل این صنعت به شمار میرود.متاسفانه امروزه پیشرفت علم و تکنولوژی صدمات زیادی به نساجی سنتی این سرزمین کهن وارد نموده است
قالی بافی
قالی بافی یکی از هنرهای رایج در بیشتر شهرها و مناطق ایران است و هنرمندان بسیاری هم در این بیرجند و شهر و روستاهای خراسان جنوبی به این هنر مشغول هستند. این بافته داری از پشم با پرز ها بلند که زینت بخش تمام خانه های ایرانی است در شهر بیرجند قدمتی بیش از ۱۰۰۰ سال دارد. از نظر ویژگی های فنی، نوع بافت قالی در خراسان جنوبی ترکی و فارسی است و نقشه هایی چون ریزه ماهی به شکل لچک ترنج، کف ساده، کله اسبی، بته جقه و … استفاده می شوند. قالی بافی در استان خراسان جنوبی همچنان پا برجاست و قالی های بافته شده در شهرهای مود و درخش از شهرت جهانی برخوردار هستند.
پلاس بافی
پلاس از دیگر زیراندازهای دست بافی است که از موی بز تهیه می شود. پلاس معمولا بعنوان زیرانداز یا خیمه، چادر و … استفاده می شود. تمام مواد استفاده شده بافت پلاس طبیعی هستند و این یکی از مزیت های پلاس است. رنگ پلاس های بافته شده در بیرجند از مشکی تا کرم روشن هستند و نحوه بافت بشکلی است که از هر رنگ بخش های باریکی بافته می شوند که هر کدام رنگ متفاوتی را دارند و زمانی که در کنار یکدیگر قرار می گیرند، زیبایی چشم نوازی را به آن می دهند. در شهرهای نهبندان و سر بیشه بافت پلاس ها بیشتر رونق دارند.
حصیر بافی
یکی دیگر از صنایع دستی شهر بیرجند حصیر بافی است. هنر بافت حصیر را شاید بتوان یکی از قدیمی ترین هنرهای خراسان جنوبی دانست. هنرمندان محصولات مورد استفاده یا تزئیناتی را با برگ انواع درختان می بافند که رایج ترین برگ مورد استفاده در این منطقه درخت خرماست.
حصیرهای بافته شده در عین زیبایی، قیمت مناسب دارند و بعنوان سوغات انتخاب خوبی هستند . حصیربافی در شهرستان هایی مانند طبس و نهبندان رواج دارد.
با غذاهای محلی بیرجند آشنا شوید
بخشی از فرهنگ و میراث فرهنگی مردم هر منطقه براساس اعتقادها و باورهایی که در طول سال های متمادی شکل گرفته، تشکیل شده است. بنابراین برا آشنایی با غذاهای محلی بیرجند با وب سایت طلوع سفریاد همراه باشید.
منطقه خراسان جنوبی و روستاها ومناطق آن دارای آداب و رسوم خاص در زمینه غذاهای محلی است که اغلب این غذاها از مواد موجود و در دسترس و متناسب با شرایط آب و هوایی منطقه تهیه می شده و امروزه با توجه به پیشرفت و تغییراتی که در نحوه زندگی مردم به وجود آمده به آداب و رسوم و نحوه تهیه غذاهای سنتی و خواص منحصر به فرد هریک که از مواد موجود در طبیعت هرمنطقه تهیه می شده، کمترتوجه می شود به طوری که بعضی از این غذاهای محلی با گذشت زمان به فراموشی سپرده شده است و نسل های امروزی درباره آنها اطلاعات چندانی ندارد
برخی از این غذاهای محلی عبارتند از؛ انواع اشکنه، عدس، اشکنه آلو، اشکنه نخود، اشکنه آردگندم، اشکنه گوجه فرنگی، کشک زرد، خورشت قورمه، گوشت داغ (قورمه)، خورشت سبزی، کوکو کما، غروت (کشک) و بادمجان، کشک سیاه، قاتق ماش، آبگوشت، آش رشته،غلور، آش عدس، شوله زرد، گندم شیر، قاتق عدس، نان جوش، کاچی، بنه، گاورسی، سابری، خرما برشته ،و …
کَما :
کما یک گیاه خودرو و بیابانی، و از دیگر غذاهای سنتی خراسان جنوبی است که بیشتر در فصل بهار و اواخر زمستان سبز می شود . این گیاه در ابتدای رویش برگ های تازه وسفید رنگ آن قابل استفاده است. وبه مرور زمان تلخ وغیر قابل مصرف می شود.
برای تهیه پس از جمع آوری یا خرید ابتداء جوانه های کماها کاملا” شسته وآن را خرد می کنندو در آب می جوشانند تا کاملا” آب پز شود . بعد از آب پز شدن آب آن را گرفته مقداری سیر داغ تهیه می کنند و کماهای له شده را با مغز گردوی کوبیده و تخم مرغ، نمک، زعفران و گاهی سیب زمینی تف می دهند و با قروت یا سیرماست و یا به تنهایی میل می کنند.
این غذا به علت بو وطعم ومزه و ارزش غذایی و دیگرخواص آن دارای طر فداران و در عین حال مخالفانی نیز میباشد،که هر دوگروه با توجه به ذائقه و سلیقه هایشان در اعمال نظرات خود بسیار جدی وسرسخت می باشند.خانم ها وافراد سنتی و قدیمی تر ها ازجمله هواداران این غذا هستند.
گُرماس:
گُرماس (gormas ) نیز یک غذای سنتی است که با مخلوطی از شیر گاو و یا گوسفند با ماست تهیه می شود زمان تهیه آن بیشتر در فصل بهار است.
چکمال:
چکمال از ریز کردن پتیر یا کماچ داغ به دست می آید که باید با مقداری روغن یا مسکه (کره محلی) آب شده خوب چنگ زده شود تا چربی به خورد کماچ و پتیر برود و بیشتر در زمان پختن نان تازه تهیه می شود.
نان پنير (پتيرو):
پتير يا پتيرو به نان لواشي گفته مي شود كه از خمير «ورنيامده» وري نكرده، پخته مي شود. اين نوع نان هنگامي كه خشك مي شود، سخت و جويدن آن اندكي دشوار است.
نان شاهي:
شاهي از بهترين خمير «ورآمده». ولي ترش نشده. و در مناسب ترين درجه حرارت تنور پخته مي شود. اين نوع نان بهترين نوع لواش است.
نان پستابي:
پستابي در حرارت و گرماي «پست» و كم تنور پخته مي شود. اين نان در مدت نسبتاً مديدي – بي آن كه كپك بزند، يا طعم آن دگرگون شود – قابل نگه داري است.
نان خشكي:
«خشكي» نوعي لواش تشريفاتي است كه خمير ان را با اندكي روغن و شير (يا هر دو) و زعفران در هم مي كنند و آن را ورز مي دهند. از اين نان لذيذ و بسيار نرم بيش تر براي صبحانه و يا افطار ماه مبارك و در ميهماني ها استفاده مي شود.
نقوچ :
این نان بصورت قرص های کوچک و مخصوص بچه ها و بیشتر در آتش پایان کار تنور پخته می شود و بسیار هم مورد علاقه بچه ها نیز می باشد.
ساير نان هاي اين استان عبارتند از: نان پتیر.نان جوین ، نان دو آتشه ، کماچ آتشی، نقوچ ، نان روغن جوشی، كماچ قلفی، نان زرد ، نان گاورسي ، نان كلمبه، نان برگ پيازي، نان كنجدي، نان سر قلفي، نان تاتران، نان لمبه
بلغور پلو
یکی دیگر از غذاهای سنتی این استان بلغور پلو است. این غذا ترکیبات ساده و نسبتا ارزانی دارد که تهیهی آن را لذت بخشتر میکند. روغن زیتون، پیاز، رب فلفل چیلی ترکی، گوجه فرنگی، نمک و فلفل، بلغور و عصارهی مرغ محتویات اصلی این غذا را تشکیل میدهند. البته بسته به سلیقه میتوان گوشت چرخ کرده و سیب زمینی هم به این مواد اضافه کرد که در دستور اصلی این غذا وجود ندارد. بلغور پلو به خاطر بلغور ارزش غذایی بسیار بالایی دارد و غذایی کامل محسوب میشود. از آنجایی که این غذا در حدود ۲۵ تا ۳۰ دقیقه به راحتی آماده میشود، میتواند برای خانمهای شاغل و دانشجویان گزینهی مناسبی باشد
کشک سالاری
کشک سالاری یکی از غذاهای محلی مردم بیرجند در استان خراسان جنوبی است که نباید تجربهی طعم خوشمزهی آن را از دست داد. این غذا هم دستور پختی طولانی و نسبتا مشکل دارد، اما اطمینان میدهیم که ارزشش را دارد. ترکیبات اصلی این غذا را آرد، ماست، زردچوبه، سیاه دانه، سیر، روغن، نمک، زعفران، گردو، فلفل سیاه، دارچین، آب، گوشت خورشی وپیاز تشکیل میدهند. کشک سالاری را معمولا به صورت تیلیت یا با نان مصرف میکنند.
کاچی :
کاچی نوعی غذای سنتی است که برای تهیه آن آرد گندم یا گاورس را با آب مخلوط کرده و روی آتش می جوشانند تا غلیظ شود سپس با مقداری شیره انگور یا گوشت داغ یا شلغم میل می نمایند. به دلیل گرم بودن غذا در زمستان تهیه می شود.
آبگوشت آلو:
به این آبگوشت به جای لیمو یا گوجه فرنگی، آلوی بخارا می افزایند و به آن «او گوشت اُلو» می گویند
آش اُماج:
ماده اصلی این آش، آرد گندم است که ان را با کمی روغن «سرشته» و از سوراخ های غربالی ریز یا الک درشتی رد می کنند. به این دانه های آرد که از سوراخ های غربال یا الک رد می شود، «اماج» می گویند. این آش با مراسمی خاص همراه با دعا و نیایش پخته می شود.
آش پولانی (پلونی):
این آش را نیز از آرد گندم تهیه می کنند. ابتدا کمی آب به آرد می زنند تا نم دار شود، سپس آن را «سرشته» کرده، از غربال ریز یا الک بزرگ می گذرنند و به جای رشته از این دانه های آرد استفاده می کنند و روغن، آب و تخم گشنیز، سیر و بر آن می افزایند.
آش رشته:
چاشنی این آش در بیرجند «قروت» است و گاهی آب انار که ان را در داخل آش می پزند. مقدار نسبتاً زیادی بنشن (عدس، لوبیا، نخود و …) را آب پز می کنند. مقداری از آن را داخل دیگ آش می ریزند و مقداری ر با گوشت چرخ کرده گلوله شده (کله گنجشگی) در پیاز دغ تفت می دهند و نعنا داغ هم تهیه می نمایند.
آش بلغور (قلور):
این آش ر از بلغور گندم می پزند و دانه هایی مانند نخود، عدس، لوبیا، ماش و ومقداری گوشت (به ویژه گوشت پر چرب)، روغن، سیر و نمک بر آن می افزایند. این غذا را هم برای مصرف شخصی و هم به صورت نذری می پزند.
آش آلو:
آلویی که در این آش می ریزند، آلوی بخارا است و گاه ممکن است به جای آن از « آلوچه» نیز استفاده کنند که در این صورت به آن «آش آلوچه» می گویند
قروت بادمجان:
تعداد ی بادمجان شیرین ومرغوب را پوست کنده ودر روغن سرخ می نمایند. در اثناء سرخ شدن بادمجان مقداری پیاز خرد شده ودرنهایت هم قبل از اضافه کردن آب، به میزان کافی گوجه فرنگی ویا رب آن را به همراه ادویه اضافه نموده ، بر روی شعله ملایم می گذارند تا به آرامی غل بخورد.
پس از آماده شدن این خوراک آن را همراه قروت بر سر سفره گذاشته وبه همراه سبزی تازه ونان محلی میل می نمایند.
خوراک کدو:
یکی از این غذاهای خوشمزه خوراک کدو تنبل است. به این صورت که کدو را پوست کنده وریز ریز می نمایند. وآب به آن اضافه وپس از آب پز شدن روغن وسیر ونمک به آن اضافه نموده وهمراه نان بصورت خوراک استفاده می کنند
.در برخی مواقع بجای آب ،شیر به آن اضافه می کنند وبه این نوع غذا کدو شیر میگویند که بسیار خوشمزه ومورد علاقه اغلب اعضاء خانواده می باشد.
آشنایی با آداب و رسوم بیرجند
آداب و رسوم بیرجند
همانطور که می دانید در جای جای این کشورمان شاهد آداب و رسوم خاص خود می باشیم همین امر باعث شده تا به سبب تنوع فرهنگی کشورمان شاهد رشد گردشگری داخلی باشیم. برای آشنایی با آداب و رسوم شهر بیرجند در این قسمت وب سایت مرکز مشاوره طلوع سفریاد همراه ما باشید.
اهالى شهرستان بیرجند عموماً خون گرم، مهمان نواز و شیعه اثنی عشرى هستند، جز قسمتى از شهرستان که برادران اهل تسنن در جوار سایر افراد اقامت دارند.
مردم بیرجند براى بزرگترها احترام خاصى قائلند. از این جهت در اعیاد رسم است که کوچکترها به دیدن بزرگترها مىشنابند. بویژه دیدار روحانیون شهر مقدم بر سایر بازدیدها مىباشد.
همچنین پاىبندى و اهمیت دادن به اعیاد مذهبى و ملى و سنتهاى محلى از ویژگىهاى مردم این شهر است. به عنوان مثال دید وبازدید ایام عید که جهت انجام صله رحم برگزار مىشود، یا برپائى رسم دیرینه چهارشنبه سورى، چیدن سفره هفت سین، پختن شیرینى هاى محلى مانند: روورکرده، زنجبیلى، نان پنجره، نان قیفى، و…. تهیه آجیلهاى محلى مانند تخم کدو، تخم هندوانه، تخم خربزه، عناب، سنجد، گندم شور، کله کنو،کله کنجد، مغز بادام وزردآلو، کشته توت، گردوى شور، مغز دک بادامک، کنوى شورکرده شاهدانه در شهر و روستا معمول است. در روستاهاى بیرجند نیز با نان و کماج روغنى و چاى زعفران از مهمانان خود پذیرائى مىکنند.
در هنگام تحویل سال نو، افراد خانواده سعى دارند گردهم باشند و خانم خانواده وظیفه دارد که سفره زیباى هفت سینى که درآن علاوه بر ۷ ماده که با حرف “س” شروع مىشوند، کلاماللَّه مجید، آینه شمعدان و یک تنگ آب که درآن چندماهى قرمز نگه داشته مىشود، براىمراسم تحویل سال فراهم نماید. دراین هنگام بزرگتر خانواده شروع به تلاوت آیات کلاماللَّه مجید و بویژه “یا مقلّب القلوب والابصار….” مىنماید و به محض تجدید سال بزرگترها صورت کوچکترهارا مىبوسند و کوچکترها دست بزرگترها. دراین موقع افراد بزرگتر به کوچکترها به فراخور توانائى خود و به رسم برکت هدیه مىدهند. مراسم دید وبازدید سال نو حداقل تا روز ۱۳ ادامه دارد.
از دویا سه هفته مانده به عید سعى مىشود که نسبت به رویاندن سبزه اقدام کنند. براى این منظور عدس، گندم، ماش ویا سایر گیاهان دانه ریز را به کمک یک پارچه بر روى تنگ سفالى و یا برروى یک بشقاب مىرویانند و آن را تا روز سیزده بر روى سفره هفت سین به عنوان شگون نگه مىدارند ودرروز یاد شده جملگى به مزارع وخارج از شهر مىروندوسر سبزى را باخود مىبرندوبه دور مىاندازند تا نحوست را از خودوخانواده دور کنند.
در باب برگزارى مجالس مذهبى که با علاقه و اعتقاد براى برپائى آن مى کوشند، مىتوان از تعزیه و عزادارى ایام محرم و صفر و رمضان، بخصوص ایام تاسوعا و عاشوراى حسینى و شبهاى ۲۱-۱۹ رمضان به مناسبت ضربت خوردن و شهادت امیرمؤمنان على(ع) نام برد. برپائى مجالس ترحیم افراد خانواده در روزهاى سوم، هفتم، چهلم وسالروز اموات مرسوم است.
در بیرجند انواع پلو شامل: ارزنپلو، رشتهپلو و گندمپلو )گندم بلغور( مرسوم است و چنانچه این پلوها با قرمه میل شوند، غذائى بمراتب خوشمزهتر از انواع پلوهاى فعلى بهدست مىآید.
در قدیم مراسم کف زنى نیزانجام مىشد. در شبهاى طولانى زمستان که اقوام و آشنایان، به گردهم جمع مىشدند، در تغار بزرگى چوبک جوشیده شده مىریختند و بعد با یک دسته چوب گز یا انار، آنقدر چوبک را به هم مىزدند تا کف بسیار زیادى تولید مىکرد واین کف بالا مىآمد. آن گاه کف را با شیره انگور و مغز گردو، پسته یا بادام با اشتیاق زیادى مىخوردند.
بزرگداشت بلندترین شب سال به عنوان شب یلدا نیز با دیدار دوستان واقوام و آشنایان و پذیرائى با خربزه، هندوانه وانار معمول و متداولاست.
صرف نظر از مراسم عقد و ازدواج که آن را با شکوه زیادى برگزار مىکنند، معمولاً شب ششم تولد نوزادان و نیز براى ختنه اولاد خود جشن مىگیرند و ملاقات کنندهها معمولاً مبالغى پول و یا هدایائى به نوزاد و یا ختنه شده اهداء مىکنند.
در دهات بیرجند رسم است، که هرگاه کسى درایام عید به دیدن آنها برود، صاحب خانه مقدارى نان خشک با یک پیاله شیره انگور ویک بشقاب قلیه کدو مشتمل بر کدوحلوائى، عدس و کشک در سینى گرد مسى جلوى مهمان مىگذارد تا به اصطلاح با هم، هم نمک شوند.
خواستگارى
یکى دیگر از رسوم معمول در شهرستان بیرجند به خواستگارى رفتن زنى از نزدیکان داماد به خانه عروس مىباشد. منتهى در سابق مکالماتى ردوبدل مىشده که امروزه تقریباً منسوخ شده است
رمضان خوانى
در شبهاى ماه مبارک رمضان، دسته هائى از پسران یک محله با هم جمع مىشوند و با خواندن اشعارى تقاضا مىکنند که از طریق منازل به آنها خیرى برسد. چنانچه باخواندن اشعار به آنها شیرینى، پول ویااز این قبیل برسد، به صاحب خانه دعا مىکنند و در غیر این صورت اشعارى در بدگوئى از آنها مىخوانند. در بین آنها یک نفر نقش سر گروه را به عهده مىگیرد ودیگران در خواندن اشعار بویژه شعر”هاى رمضان….” او را یارى مىکنند.
چاووش خوانى
چاووش خوانى مراسم زیبائى است که به هنگام عزیمت به مکه معظمه و عتبات عالیات و یا بازگشت زائرین اشعارى نغز ودلنشین، توسط چاووش خوانان خوانده مىشود و دیگران نیز باهم نوائى با چاووش خوان به وجد و شوق مىافتند. چاووش خوانها معمولاً در رفت وبالاخص در بازگشت زائران تا چند کیلومتر به بدرقه و یا پیشواز مىروند و افراد را شاد و مسرور مىسازند.
مراسم عزادارى در ماههاى محرم وصفر(امام حسین ع)
یکى از موارد مهمى که در عزادارى حسینى قابل ذکر است، برپا داشتن هیأت هاى مختلف مذهبى در بیرجند مىباشد. در عصر روز ششم محرم، مراسم “علم بندان” در”هیأت حسینى” که یکى از قدیمى ترین هیأت هاى مذهبى بیرجند به شمار مىرود، برگزار مىشود. دراین مراسم کلیه افرادى که از قدیم تحت عنوان “علمدار” شهرت داشتند، علمهاى قدیمى را دست به دست داده وبا عزادارى و نوحه سرائى شروع رسمى حرکت هیأت ها را در تمام شهر اعلام مىکردند.
از عصر هفتم به بعد مراسم مذهبى با تعطیل مغازهها و بستن پارچههاى سیاه و پرچمهاى عزا بر سر در مغازهها شروع مىشد و با شرکت افراد هر محله در هیأت همان محل ادامه مىیافت.
دیدنی های شوشتر
دیدنی های شوشتر
شوشتر، از شهرهای قدیمی و بسیار زیبای ایران است که در دامنهی کوههای زاگرس قرار دارد. به همین دلیل از آب و هوایی مطلوب و طبیعتی زیبا برخوردار است که آن را به یکی از مقاصد گردشگری جنوب غرب کشور، در برخی از ایام سال بهویژه بهار تبدیل کرده است. روایات متعددی در مورد نامگذاری این شهر به شوشتر وجود دارد. گروهی از مورخان عنوان میکنند که در دورانی از تاریخ، مردم شهر شوش پس از ویران شدن سرزمینشان در شش فرسنگی آن منطقهای را که دارای آب و هوایی حاصلخیزتر و مناسبتر بود، به عنوان محل جدید زندگی انتخاب و شهری جدید به نام «شوشتر» را که به معنای بهتر از شوش است، بنا نهادند.با طلوع سفریاد همراه باشید تا بیشتر با مکان های دیدنی شوشتر آشنا شوید…..
سازه های آبی شوشتر
یکی از بزرگترین مجموعههای صنعتی در دوران پیش از انقلاب صنعتی، «سازههای آبی شوشتر» است که قدمت آنها به دوران هخامنشیان بازمیگردد. مجموعهای ارزشمند که با گذشت دوران مختلف، امروزه نیز مورد استفاده قرار گرفته و از طرف سازمان جهانی یونسکو به «شاهکار نبوغ و خلاقیت»، ملقب شده است. قطعا سازههای آبی شوشتر، نمایی از علم و هنرمندی ایرانیان در دوران مختلف تاریخ است که در قرن سوم میلادی که مقارن با حکومت ساسانیان بوده، پیشرفت و نوسازی قابل توجهی را به خود دیده است. صخرههای دیدنی که از روی آنها آب به آبگیر پاییندست سرازیر میشود، یکی از تماشاییترین بخشهای این سازههای آبی است که با عبور از دشتهای جنوبی شوشتر و رونق بخشیدن به کشاورزی و باغبانی منطقه، هزاران سال آب مورد نیاز این ناحیه از کشور را تامین کرده و تا دهههای اخیر نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
آرامگاه یعقوب لیث صفاری
در ۱۰ کیلومتری مسیر دزفول به شوشتر و در میان خرابههای شهر جندی شاپور که یکی از محوطههای تاریخی ایران محسوب میشود، یکی از جاذبههای گردشگری تاریخی استان خوزستان قرار دارد که به «آرامگاه یعقوب لیث صفاری»، شناخته میشود. این آرامگاه کهن که قدمت آن به دوران سلجوقیان تا حکومت قاجاریان بازمیگردد، دارای یک گنبد مخروطی شکل دندانهدار و از بهترین نوع گنبدهای مخروطی شکل در خوزستان است که در بخش شمال شرقی روستای شاه آباد این استان جنوب غربی کشور، ساخته شده است. سازهی اصلی بنای بقعه از خشت خام بوده و نقشهای برجسته، ملات گچ و خاک نیز در ساخت آن مشاهده میشود.
منطقه حفاظت شده کرایی
در ۲۵ کیلومتری از جنوب شرقی شهرستان شوشتر، یکی از مناطق گردشگری تاریخی و طبیعی استان خوزستان قرار دارد که به «منطقهی حفاظت شدهی کرایی»، نامگذاری شده است. وسعت این منطقه نزدیک به ۴۰ هزار هکتار است که رشتهکوه سیاه یا کوه شه در آن قرار گرفته است. پوشش گیاهی منطقهی کرایی از نوع مرتعی و در انواع مختلف است که میتوان به بادام کوهی، انجیر کوهی، کلخنگ، رملیک، سریم، گز، کاسنی، لگومینوز، بارهنگ، بومادران، پونه و درخت کنار اشاره کرد. جانورانی همچون قوچ، میش، گرگ، تشی، تیهو، کبک، پلنگ و هو نیز در این منطقه زندگی میکنند. همچنین در این منطقه میتوان آثار باستانی مانند خرابههای قلعه گره و مقابر چند امامزاده را مشاهده کرد. چشمههای کرایی مانند راهدار، خرسی، چاه کرا، کرایی قدیم و آبگرمک نیز از جاذبههای طبیعی منطقهی کرایی است که تماشای آنها برای علاقهمندان به طبیعتگردی، مناسب است.
پل بند لشکر
«پل بند لشکر»، یکی دیگر از آثار تاریخی و جاذبههای گردشگری شهرستان شوشتر است که قدمت آن به دوران حکومت ساسانیان بازمیگردد. این سازهی تاریخی با مصالحی چون ماسه سنگ و ملات ساروج ساخته شده و دارای طولی بالغ بر ۱۲۴ متر است. ارتفاع این پل در قسمتهای مختلف، متغیر است اما به طور میانگین دارای بلندایی حدود ۸ متر و ۳۵ سانتیمتر است. در دوران حکومت صفویان پل بند لشکر مورد تعمیر و بازسازی قرار گرفته است، به همین دلیل طاقها و نوع ساخت آنها متعلق به این دوره است. پل بند لشکر روی نهر داریون احداث شده و دارای ۱۳ دهانه است. این سازهی ارزشمند ایران کهن که در گذشته شوشتر را به یکی از شهرهای مهم به نام «عسکر مکرم»، متصل میساخت و یکی از دروازههای شوشتر به حساب میآمد. حضور آثاری تاریخی همچون قسمتهایی از چند آسیاب سنگی قدیمی و نیز بقعهی امامزاده عبدالله (ع) در نزدیکی این پل قدیمی، این منطقه از شوشتر را به یکی از مکانهای دیدنی این شهرستان تبدیل کرده است.
نهر داریون شوشتر
«نهر داریون»، یکی دیگر از دیدنیهای شگفتانگیز و قابل توجه شهرستان شوشتر است که قدمت آن به دوران حکومت داریوش هخامنشی بازمیگردد. جالب است بدانید که این نهر در شهر شوشتر از «رود شطیط» جدا میشود و دوباره پس از پیمودن مسیری، به آن متصل میشود. در زیر قلعه سلاسل، سر دهانهی نهر قرار گرفته و در دوران گذشته، آن را از داخل قلعه و با کمک میرابها، کنترل میکردند. در مورد قدمت نهر داریون با استناد از متون تاریخی، میتوان قرن پنجم قبل از میلاد را که همان دوران حکومت داریوش اول است، درنظر گرفت. در مورد وجه تسمیه این سازهی آبی کهن، برخی از مورخان و باستانشناسان معتقد هستند که این نام برگرفته از نام داریوش است. «دارا» و «داریوش»، دیگر نامهای نهر داریون است که بعضا مورد استفاده قرار میگیرد. این اثر ملی ایران، در سال ۲۰۰۹ میلادی به ثبت میراث جهانی یونسکو رسید.
برج کلاه فرنگی شوشتر
در مرکز شهرستان شوشتر، در کنار رود کارون و در نزدیکی یکی دیگر از آثار تاریخی کشور به نام «بند میزان»، عمارتی تاریخی و ارزشمند قرار گرفته است که از آن به «برج کلاهفرنگی شوشتر»، یاد میشود. قدمت این برج متعلق به دوران حکومت قاجاریان است که سازندگان آن را به صورت هشتضلعی طراحی و ساختهاند. جالب است بدانید که فاصلهی بخش زیرین این بنای تاریخی که برج روی آن قرار دارد، با سطح زمین برابر با ۴ متر است. حال با احتساب ارتفاع هفت متری برج، کلاهفرنگی شوشتر دارای بلندایی برابر با ۱۱ متر خواهد بود. ساکنین بومی شوشتر معتقد هستند که در زمان حکومت قیصر روم یا شاپور ساسانی، از آن به عنوان مقر دیدهبانی استفاده میشد که امر نظارت بر امور و فعالیت کارگران که در بند میزان مشغول به کار بودهاند، صورت میگرفت.
خانه مستوفی شوشتر
«خانه مستوفی» از عمارات تاریخی شهرستان شوشتر و یکی از آثار ارزشمند ایران کهن است که کارشناسان بناهای تاریخی، قدمت آن را به دوران حکومت پادشاهان قاجار نسبت دادهاند. این بنای ارزشمند تاریخی متعلق به یکی از تجار مشهور شوشتر به نام «محمدعلی مستوفی» است که براساس سبک معماری مرسوم در اواخر پادشاهی قاجاریه و در زمان مظفرالدین شاه، در بافت قدیمی این شهرستان ساخته شده است. معمار این عمارت، طرح نخستین آن را به شکل عمارتی متشکل از دو بخش داخلی و بیرونی طراحی کرده است. این خانهی تاریخی بهرهمند از چشماندازی بسیار زیبا و منحصربهفرد نسبت به رود شطیط و پلبند قدیمی شادروان است که خود نمونهی بارزی از هنر و استادی معماران و هنرمندان در ایران کهن به شمار میرود. امروزه با دایر شدن بخشهای مختلفی از جمله موزه خانهی مستوفی، رستوران، مرکز صنایع دستی و عکاسخانه در این مجموعهی تاریخی، آن را به عنوان یکی از جاذبههای گردشگری شوشتر میشناسند.
غذا های معروف شوشتر
غذا های معروف شوشتر
شوشتر یکی از شهرهای تاریخی ایران با آثار تاریخی بسیار زیبایی است در معنای لغوی شوشتر یعنی خوبتر…همانطور که میدانید هر شهر غذاهای محلی مخصوص به خودش را دارد همراه با مرکز مشاوره طلوع سفریاد باشید تا با بهترین و خوشمزه ترین غذاهای محلی شوشتریها آشنا شوید…
توله (پنیرک)
پلو شوشتری
نون چرب
سیر باقالا
شامی کباب
قلیه
شوشتر و سوغاتی های معروف آن
بنا به گفته تاریخنویسان ازجمله حمزه اصفهانی، شوشتر به معنی خوبتر است؛ و چون شهر شوش در حال ویران شدن بود، این شهر در شش فرسنگی شهر قبلی بنا شد که خوش آب و هواتر و حاصلخیزتر از شوش بود و آن را شوشتر یعنی از شوش بهتر نامیدند. بعضی دیگر آن را «شه شاتر» یعنی شهر شاه لقب دادهاند. بعضی از تاریخدانان بر این باوراند که نام شوشتر از واژه شوشا یا سوسا یعنی مطبوع آمده است.با اصفهان تور همراه باشید تا بیشتر با سوغات شوشتری ها آشنا شوید…
ترشیجات و لبنیات
حدود ۱۰ نوع انواع ترشیجات محلی و حدود ۸ نوع انواع لبنیات محلی از ویژگیهای خاص و انحصاری شهرستان تاریخی شوشتر است که توانسته توریستها را به این شهر زیبا و دیدنی بکشاند.
ترشیجاتی مانند ترشی سیر، لگجی، بندری، موسیر و مخلوط، ازجمله پرطرفدارترین ترشیجات بین مهمانان و توریستها است.
لبنیات محلی شوشتر هم طرفداران خود را دارد، انواع لبنیات محلی مثل ماست محلی، دوغ محلی، ماست موسیر، شیر، شیر برنج، کره محلی، روغن محلی و سرشیر در شوشتر تولید میشود و بسیاری از افراد محلی و توریستها از این محصولات بهخوبی استقبال میکنند.
از دیگر سوغاتیهای خوراکی شوشتر میتوان به کلوچه، زردک، سبزی خورشتی، ارده، حلواشکری، حلوا کنجدی، آش فلفل، حلوا قبیط، حلیمو بستنی سنتی اشاره کرد.
زردک
زردک یا جزر، همان هویج ایرانی است که دارای کلسیم و فسفر زیادی است. زردک باعث استحکام استخوانها شده و در فصل زمستان قابل برداشت است. زردک برای درمان کمخونی بسیار مؤثر بوده و در درمان بیماریهای زیادی کمککننده است.
صنایعدستی
ازجمله رشتههای بومي فعال در مركز صنایعدستی اين شهر میتوان به نساجی سنتی، احرام بافی، سجاده بافی، جاجیمبافی، زيورآلات سنتی و سفالگری اشاره كرد. البته رشتههای غيربومی مثل لباسهای محلی، معرق ساقه گندم، ساز سازی، حكاكی روی سنگ و نقاشی روی پارچه نيز در اين مركز فعال هستند و همچنین رشته منسوخشده مسگری پس از ۳۰ سال بار ديگر در حال احيا است.ملحفهبافی از ديگر رشتههای منسوخشده اين شهرستان بود كه تنها در حد لنگ بافته میشد که درگذشته نخهای ملحفهبافی در شوشتر توليد میشد، اما در حال حاضر پس از فعاليت دوباره اين رشته ۹۰ ساله در اين شهر نخهای آن از شهر اصفهان وارد میشود.
كپوبافی، پارچهبافی، ابريشمی، گليم سوزنی، كارتی بافی، چوقابافی از ديگر رشتههای منسوخشده شوشتر است كه احيا شدند.
کپوبافی
یکی از صنایع دستی بومی و خاص استان محصولاتی به نام کپو است که با پیچش ساقه های مرکزی و جوان نخل به دور ساقههای کرتک شکل میگیرد و با نقش اندازی کامواهای رنگی، زیبایی آن چند برابر میشود.
پارچه بافی
به نوشته مسعودی، شاپور اهالی شام را به شوش، شوشتر و دیگر شهرهای خوزستان کوچ داد. آنها فرزندانی به دنیا آوردند که از همان روزگار به تدارک و بافتن دیبای شوشتری و دیگر انواع پارچههای ابریشمین در شوشتر، اهواز و شوش پرداختند. در طول دوران اسلامی نیز شهرهای شام در تولید انواع منسوجات مشهور بودند. جبه، بساط، حریر و عبای شامی، جامههای مویینه دمشق و منسوجات حلب و پارچه مخصوص بعلبک در متون دوره اسلامی ذکرشده است. معمولا خلفا اطلاعات تاریخی را بر روی پارچه طراز نقش میزدند. این نوشتهها امروزه در تعیین مکان و تاریخگذاری آنها کمک میکند. نمونهای از بافت پرده قالیچه نمای پشمین با نقش شمسههایی مزین به نقش خروسان و عقابان که دارای کتیبهای به نام مروان، خلیفه اموی، است در موزه منسوجات واشینگتن باقیمانده است.
سجادهبافی
یکی از کاربردهای مهم سجاده در شوشتر جهیزیه عروس است که سجاده را با قرآن در جهیزیه عروس قرار میدهند.
جاجیمبافی
جاجیم گونهای زیرانداز دورویه است. جاجیم دستبافی است از پارچه کلفت شبیه به پلاس بوده، ولی از پلاس نازکتر است و آن را از نخهای رنگین و ظریف پشمی یا پنبهای یا آمیزهای از این دو میبافند. جاجیمها پرز ندارند و میتوان از هر دو روی آن استفاده کرد. کوچنشینان از جاجیم استفاده زیادی میکنند و کاربرد آن بهعنوان روانداز و محافظ سرما است.
جاجیمبافی بهعنوان یکی از صنایعدستی در شوشتر است که از دیرباز بین خانوادههای روستایی و عشایر رواج داشته است. جاجیم بهعنوان زیرانداز استفاده میشود، همچنین هنگام کوچ عشایر برای بستهبندی و جابهجایی اسباب و لوازم و گاهی بهعنوان بالاپوش گرم مورد استفاده قرار میگیرد. حتی در بین برخی از خانوادههای روستای جاجیم را بهعنوان چشمروشنی و جهیزیه نوعروسان هدیه میدهند و بهعنوان یادگاری ارزنده سالها در خانوارها باقی میماند.
مواد اولیه جاجیم پشم است و بافت آن شبیه گلیم است، با این تفاوت که جاجیم در چهار تخته بافته میشود و پس از بافتن به هم متصل و دوخته میشود. در منطقه اورامان و ثلاث باباجانی زنان جاجیمهایی را با نقوش متنوع و جنس مرغوب میبافند که در نوع خود کمنظیر است.
معرق ساقه گندم
بر اساس تحقیقات این هنر ابتدا با ساقههای نیشکر و ذرت در شهرهای جنوبی کشورمان رواج داشته است. به علت سختی کار و نبود ابزار متناسب و کیفیت پایین کار نتوانسته جای را در بازار فروش یا رشتههای هنری به خود اختصاص دهد. کمکم با الیاف دیگری مانند ساقه گندم، جو، برنج و برخی گیاهان دارای ساقه انجام شد.
ملحفهبافی
مردم شوشتر از دستبافهای داری مانند ملحفهبافی استقبال خوبی میکنند و از اینرو بازار فروش اين محصولات در استان خوب است و اگر معرفی اين رشته حالت برونمرزی پيدا کند و در زمينه صادرات آن فعاليت شود، وضعيت آن بهتر شده و رونق بيشتری پيدا خواهد کرد. بافتههای داری بافتههايی هستند که از دار برای توليد آنها استفاده میشود که دارها يا عمودی يا افقی است. بعضی از اين بافتهها گرهدار هستند مانند قالی و گبه و برخی مانند گليم و زيلو پود باف بوده و بعضی مانند ورنی و شیر یکی پيچ پود پیچ هستند. در شوشتر بافتههای داری به شيوه گرهزنی يا پود گذاری بافته میشود و شامل قالی، قاليچه و گليم است و بافندگان اصلی آنها زنان ايلی و روستايی هستند که بر روی دار افقی که بر روی زمين قرار میگيرد کار بافتن را انجام میدهند. نقشهها اکثرا ذهنی و طرحها هندسی است و رنگهای قرمز، مشکی، سبز، نارنجی، سفيد، سرمهای در بيشتر بافتهها کاربرد دارد. زنان و دختران عشاير عرب نيز بهصورت محدود به کار بافت قالی اشتغال دارند و قالیهايی با نقش هندسی و با استفاده از رنگهای قرمز، نارنجی، صورتی، مشکی، زرد کدر، سرمهای و سفيد میبافند.
احرامی
احرامی از محصولاتی است که در شوشتر بافته میشود. احرامی پارچهای است با تار پنبهای و پود پشمی به رنگهای سرمهای، زرد، سبز، سفيد، نارنجی، قرمز بافته میشود.
عبا بافی
بافت عبا در شوشتر سابقهای ديرينه دارد و گفتهشده پیشینهاش به بيش از پانصد سال میرسد. اين عباها معمولا به رنگهای خرمايی، مشکی، خاکستری و شيری است که توسط بافندگان رنگرزی میشود.